اقبال لاهوری
![]() |
![]() | لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. (چگونگی و زمان حذف پیام این الگو را بدانید) |
علامه محمد اقبال | |
---|---|
![]() | |
نام در زمان تولد | علام محمد اقبال |
زادهٔ | ۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت، پنجاب، راج بریتانیا (پاکستان کنونی) |
درگذشت | ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ (۶۰ سال) لاهور، پنجاب، راج بریتانیا (پاکستان کنونی) |
آرامگاه | بین مسجد بادشاهی و قلعه لاهور |
دیگر نامها | علامه، سر، دکتر، استاد |
مکتب | استقلال و همبستگی مسلمانان |
تأثیرگرفته از | |
تأثیرگذار بر |
محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال (۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت تا ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ لاهور) شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سرودهاست. اقبال نخستین کسی بود که ایدهٔ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد و این ایده در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد.[نیازمند منبع] اقبال در این کشور بهطور رسمی «شاعر ملی» خوانده میشود.[۱]
اسرار خودی یکی از کتب معروف اقبال لاهوری است.
زندگی[ویرایش]
اقبال در سیالکوت، که امروزه در ایالت پنجاب پاکستان واقع شدهاست به دنیا آمد. نیاکان او از قبیلهٔ سپروی برهمنان کشمیر بودند و در سدهٔ هفدهم میلادی، حدود دویست سال پیش از تولد او، به اسلام روی آورده بودند. پدر او مسلمانی دیندار بود.[۲] اقبال قرآن را در یکی از مساجد سیالکوت آموخت و دوران راهنمایی و دبیرستان خود را در کالج میسیونری اسکاتلند گذراند. تحصیلات او در رشته فلسفه در دانشگاه لاهور آغاز شد و مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را در سال ۱۸۹۹م با رتبهٔ اول از دانشگاه پنجاب دریافت کرد. وی پس از آن مدرک دکترای خود را در رشتهٔ فلسفه از دانشگاه کمبریج و دانشگاه مونیخ گرفت.
اقبال در دورهٔ کارشناسی ارشد با توماس آرنولد ارتباط نزدیکی پیدا کرد و در اروپا نیز با ادوارد براون و رینولد نیکلسون مراودات علمی داشت.

فعالیتهای سیاسی[ویرایش]
اقبال در دوران جنگ جهانی اول در جنبش خلیفه که جنبشی اسلامی بر ضد استعمار بریتانیا بود، عضویت داشت. وی دارای همکاری نزدیکی با مولانا محمد علی و محمد علی جناح بود. او در سال ۱۹۲۰ در مجلس ملی هند حضور داشت اما از آنجا که گمان میکرد در این مجلس اکثریت با هندوها است پس از انتخابات ۱۹۲۶ وارد شورای قانونگذاری پنجاب که شورایی اسلامی واقع در لاهور بود شد . در این شورا وی از پیشنویس قانون اساسی که محمد علی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان نوشته بود حمایت کرد. اقبال در سال ۱۹۳۰ به عنوان رئیس اتحادیهٔ مسلمانان در اللهآباد و سپس در سال ۱۹۳۲ در لاهور انتخاب شد.
چهرهٔ فرامرزی اقبال[ویرایش]
اقبال به دلیل داشتن دیدگاه ضد کاپیتالیستی معتقد بود که نظام سرمایهداری در حال استعمار ملتها به خصوص ملتهای مسلمان است[۳]؛ از این رو نگاهی ویژه به کشورهای استعمار شدهٔ اسلامی پیرامون خود داشت. دلیل دیگر چهرهٔ فرا مرزی وی در جهان اسلام را میتوان در پیوستگی فرهنگی و تاریخی و مذهبی کشورش با برخی از کشورهای همسایه مانند ایران و افغانستان دانست.
اقبال و ایران[ویرایش]
اقبال به فرهنگ ایرانی بسیار علاقهمند بود و همین امر باعث ستوده شدن اون از سمت برخی از ملیگرایان شده است.[۴]
اقبال و فلسفه[ویرایش]
اقبال یکی از فیلسوفان بزرگ اسلام است که منبع فکری وی با قرآن ارتباط دارد. اقبال معتقد است که روح قرآن با تعلیمات یونانی سازگاری ندارد و بسیاری از گرفتاریها از اعتماد به یونانیها ناشی شدهاست. از نظر وی از آنجا که روح قرآن به امور عینی توجه داشت و فلسفه یونانی به امور نظری میپرداخت، کوشش مسلمانان برای فهم قرآن از منظر تعالیم یونانی محکوم به شکست است.[۵]
در باب فهم تجربی و پوزیتیو او معتقد است که اندیشهٔ مسلمانانی مانند ابنحزم در خصوص ادراکات حسی بهعنوان منبع شناخت و ابن تیمیه در تبَیُّن اهمیت روش استقراء، کندی در خصوص احساس متناسب با انگیزه و استعمال آن در روانشناسی، مقدمات نظری مباحث تجربی جدید غرب را پدیدآورد.[۶] اقبال شکوفایی روش تجربه و مشاهده را در تمدن اسلامی در نتیجهٔ جدال ممتد با اندیشهٔ یونانی میداند. وی در تأیید پیشگامی مسلمانها در روش تجربی شاهد مثالهایی را از آثار و نظریههای علمی جاحظ و ابن مسکویه در نظریهٔ تکامل، بیرونی در ریاضیات و مسئلهٔ زمان، خوارزمی در جبر و اعداد و عراقی و خواجه محمد پارسا در روانشناسی دینی ذکر میکند.[۷]
دیدگاههای فلسفی اقبال، به شدت تحت تأثیر اندیشههای آنری برگسون بودهاست. اقبال، برگسون را اولینبار در سال ۱۹۳۲ در یک همایش ملاقات کرد. اقبال کتابی با عنوان «حقیقت و حیرت: مطالعهٔ بیدل در پرتو اندیشههای برگسون» نیز نوشتهاست که در آن اندیشهها و نگاه فلسفی برگسون و بیدل را بررسی و مقایسه کردهاست.
اقبال و مولوی[ویرایش]
علامه اقبال لاهوری از شاعران زبر دست فارسی است.
دلبستگی و وابستگی اقبال به مولانا را میشود از جنس همان عشق پرسوز و گدازی دانست که خود مولانا را به شمس تبریزی مجذوب کردهاست:
به کام خود دگر آن کهنه میریز | که با جامش نیرزد ملک پرویز | |
ز اشعار جلالالدّین رومی | به دیوار حریم دل بیاویز | |
سراپا درد و سوز آشنائی | وصال او زباندان جدائی | |
جمال عشق گیرد از نی او | نصیبی از جلال کبریائی | |
بهروی من در دل بازکردند | ز خاک من جهانی سازکردند | |
ز فیض او گرفتم اعتباری | که با من ماه و انجم سازکردند | |
خودی تا گشت مهجور خدائی | به فقر آموخت آداب گدائی | |
ز چشم مست رومی وامکردم | سروری از مقام کبریائی |
انتقادات[ویرایش]
گروهی از روشنفکران به این مسئله که اقبال مفهوم ابرانسان نیچه را مقبول دانسته خرده گرفتهاند. باور به مفهوم اَبَرمرد در توصیفات اقبال در مورد خودمحوری، خود بودن و احیاء تمدن اسلامی بازتاب یافتهاست. تشویق اقبال به بازگشت اسلام به صحنه سیاست و ضدیت با تمدن غرب و رد دستاوردهای فرهنگی و علمی غرب از دیگر مسائل مورد انتقاد گروههایی از اندیشمندان است. چندین تن از دانشوران توصیفات شاعرانه او از زندگی کاملاً مطابق با قوانین اسلام را غیرعملی دانسته و آن را بیاعتنایی و بیاحترامی به جوامع گوناگون با میراث متنوع فرهنگی بشر میدانند. در نظر بسیاری پافشاری اقبال بر یگانگی اسلامی و جدایی فرهنگی از دیگران به همزیستی جوامع بشری لطمه میرساند.
در حالیکه در حوزه زبانی اردو از او به عنوان شاعری بزرگ یاد میشود ولی باور عمومی بر این است که اشعار اردوی اقبال نسبت به آثار اولیه فارسی او ضعیفترند و الهامبخشی، نیرو و سبک لازم را دارا نیستند.
دکتر محمد مسعود نوروزی دربارهٔ کتاب تجدید بنای اندیشه دینی اقبال نوشتهاست: «متن حاضر، چکیدهٔ اندیشهٔ مردی میباشد که هم فیلسوف است هم عارف، هم حقوقدان است، هم آشنا به مبانی فیزیک و تئوریهای روانشناسی است؛ و در همان حال، هم مرد عمل میباشد هم مرده سجاده و تقوی؛ و در عین حال رند و سجاده سوز و شیخ گریز است و هم همهٔ اینها نیست! و اینها نه یک مبالغه یا تعارف، که واقعیات مستند است، زیرا صاحب این متن به گواه نوشتهها و زندگی اش بر تمام این موضوعات تسلط نسبی دارد؛ لذا باید گفت که این متن، متنی فلسفی، عرفانی، روانشناختی، دینی ، سنتی، مدرن و … است و هم این همه نیست! پس به راستی این متن چیست؟ و برای فهمش باید چه ابزاری داشت؟ آیا باید با فلسفهٔ غرب آشنا بود؟ آیا باید آثار ویلدون کار، لوئیس راجر و اسپنگلر را خواند؟ آیا باید با عرفان سنایی، عطار، مولانای بلخی، فخرالدین عراقی، عبدالقادر بیدل، ابن مسکویه، ابن عربی، سید جمال، سر سید احمد هندی، شاه ولیالله و ضیاء گوک آلب ترک آشنا بود؟ آیا باید فلسفهٔ فارابی، ابن سینا، غزالی، سهروردی، ابن رشید، صدرا و ابن خلدون را دانست؟ آیا باید با تئوریهای روانشناسانهٔ فروید و یونگ و … آشنا بود؟ آیا باید تئوریهای زیستشناسی پیرامون آغاز حیات و نحوهٔ خلقت را دانست؟ آیا باید با مبانی فیزیک مدرن، نسبیت انیشتین و کوانتوم پلانک و نظرات هایزنبرگ، شرودینگر، دیراک و بور و … آشنا بود؟ چنانکه علامه اقبال بود؟ اما علامهٔ ما همهٔ اینها بود ولی این نبود! زیرا هستند کسانی که اینها را میدانند اما اقبال نمیشوند! متنشان، متن پالاینده و بازسازیکننده و بر انگیزاننده نیست. پس رمز کار در کجاست؟» (مقدمه ترجمه کتاب تجدید بنای اندیشه، انتشارات دانشگاه امام صادق، ۱۳۹۰).
آثار[ویرایش]
نالهٔ یتیم نخستین اثر اقبال بود. وی آن را در سال ۱۸۹۹ در جلسه سالیانه انجمن حمایتالاسلام در لاهور خواند. آثار اقبال بهطور کلی عبارتاند از:[۸]
- علمالاقتصاد: نخستین کتاب دربارهٔ اقتصاد به زبان اردو، چاپ ۱۹۰۳ در لاهور.
- تاریخ هند
- اسرار خودی (منظوم، فارسی)
- رموز بیخودی (منظوم، فارسی)
- پیام مشرق (منظوم، فارسی)
- بانگ درا (منظوم، اردو)
- زبور عجم (منظوم، فارسی)
- جاویدنامه (منظوم، فارسی)
- پس چه باید کرد ای اقوام شرق (منظوم، فارسی)
- احیای فکر دینی در اسلام (انگلیسی)[۹]
- توسعهٔ (سیر) حکمت در ایران (انگلیسی)[۱۰]
- مثنوی مسافر
- بال جبرئیل
- ضرب کلیم
- ارمغان حجاز
- یادداشتهای پراکنده
- حقیقت و حیرت: مطالعهٔ بیدل در پرتو اندیشههای برگسون
مهمترین اثر علامه اقبال کتاب تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام (ترجمهٔ فارسی توسط محمد مسعود نوروزی) است که از ۷ فصل با نامهای زیر تشکیل شدهاست:
- فصل ۱: «دانش و تجربه دینی»
- فصل ۲: «آزمون فلسفی جهت رازگشایی از تجربه دینی»
- فصل ۳: «تصور خدا و معنای نیایش»
- فصل ۴: «خودانسانی:آزادی و جاودانگی اش»
- فصل ۵: «روح فرهنگ اسلامی»
- فصل ۶: «اصل حرکت در ساختار اسلام»
- فصل ۷: «آیا دین امکانپذیر است؟»
کتاب «سخنرانیها، مقالات و نامههای علامه اقبال» اثری است که از انگلیسی در سال ۱۳۹۴ ش به فارسی در ۴۵۰ صفحه توسط محمد مسعود نوروزی ترجمه شدهاست. مقالات این کتاب عبارتند از: وحدت وجود از نگاه جیلانی، تثلیث مسیحی، دیدگاه اسلام دربارهٔ جهان و انسان، اصل برابری و نفی برده داری در اسلام، دموکراسی آرمان سیاسی اسلام، تئوری سلطنت انتخابی، نیچه و مولوی، رد حقالهی برای حکومت، فلسفه مگ تاگارت، معاد جسمانی، مقام زن در شرق، اسلام و قادیانیسم، پاسخی به نهرو دربارهٔ ارتداد، و… که شامل مصاحبهها و نطقهای سیاسی اقبال در مجلس نمایندگان نیز هست.
- نمونه دیگر
آنچه از خاک تو رُست ای مرد حرّ | آن فروش و آن بپوش و آن بخور | |
آن جهانبینان که خود را دیدهاند | خود گلیم خویش را بافیدهاند | |
ای امین دولت تهذیب و دین | آن ید بیضا برآر از آستین | |
خیز و از کار اُمم بگشا گره | نقشه اَفرنگ را از سر بنه | |
نقشی از جمعیت خاور فکن | واستان خود را ز دست اهرمن | |
ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو | مؤمن خود، کافر افرنگ شو | |
رشتهٔ سود و زیان در دست توست | آبروی خاوران در دست توست | |
اهل حق را زندگی از قوّت است | قوّت هر ملّت از جمعیت است | |
دانی از افرنگ و از کار فرنگ | تا کجا در بند زُنّار فرنگ؟ | |
زخم از او، نشتر از او، سوزن از او | ما و جوی خون و امید رفو؟ | |
گر تو میدانی حسابش را درست | از حریرش نرمتر، کرباس توست | |
بوریای خود به قالینش مده | بیدق خود را به فرزینش مده | |
هوشمندی از خُم او مِی نخورد | هر که خورد، اندر همین میخانه مُرد |
- نمونه دیگر
چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما | ای جوانان عجم جان من و جان شما | |
غوطهها زد در خمیر زندگی اندیشهام | تا به دست آوردهام افکار پنهان شما | |
مهر و مه دیدم نگاهم برتر از پروین گذشت | ریختم طرح حرم در کافرستان شما | |
فکر رنگینم کند نذر تهی دستان شرق | پاره لعلی که دارم از بدخشان شما | |
میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند | دیدهام از روزن دیوار زندان شما | |
حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل | آتشی در سینه دارم از نیاکان شما |
- نمونه دیگر
نهنگی بچه خود را چه خوش گفت | به دین ما حرام آمد کرانه | |
به موج آویز و از ساحل بپرهیز | همه دریاست ما را آشیانه |
- نمونه دیگر
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم | هیچ نه معلوم گشت آه که من کیستم | |
موج زخود رفتهای تیز خرامید و گفت | هستم اگر میروم گر نروم نیستم |
سیر فلسفه در ایران( ترجمه دکتر ا. ح. آریان پور)
جستارهای وابسته[ویرایش]
- سرایندگان ایرانی در شبهقاره هند
- ادبیات فارسی
- زبان فارسی در کشمیر
- نقش پارسی بر احجار هند
- علی اصغر حکمت
- زبان و ادب فارسی در هند
- دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبهقاره
منابع[ویرایش]
- ↑ صفحهٔ ۹ The Sayings of Rumi and Iqbal
- ↑ Pakistan Times (November ۹, ۲۰۰۴)
- ↑ 3015 (۲۰۲۱-۰۴-۲۲). «اقبال لاهوری؛ متفکری آزاداندیش و ضد استعمار». ایرنا. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۰۱.
- ↑ Behnegarsoft.com (۲۰۲۱-۱۱-۰۹). «اقبال لاهوری ایرانیترین غیرایرانی و «فردوسیِ برونمرز» بود | ایبنا». خبرگزاری کتاب ایران (IBNA). دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۰۱.
- ↑ تقوی: ص ۵۵
- ↑ تقوی: ص ۵۶
- ↑ تقوی: ص ۵۷
- ↑ رادفر، ابوالقاسم، گزیده اشعار فارسی اقبال لاهوری، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۹خ، صص۱۲–۱۴.
- ↑ عنوان انگلیسی: The Reconstruction of Religious Thought in Islam
- ↑ عنوان انگلیسی: Development of Metaphysics in Persia
- کیفی، زینت، سیمای علامه اقبال لاهوری در آثار دکتر آنهماری شیمل، فصلنامهٔ «نقد و تحقیق»، شاپا: ۲۵۶۳–۲۴۵۴، مدیر و سردبیر: سید نقی عباس (کیفی)، جلد ۱، شماره ۱، صص ۶۷–۵۸، دهلی نو، ۲۰۱۵م.
- تقوی، محمد ناصر، دوام اندیشهٔ سیاسی در ایران: ارزیابی تحلیلی نظریهٔ زوال اندیشهٔ سیاسی، قم:
پیوند به بیرون[ویرایش]
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ اقبال لاهوری موجود است. |
- برای دکلمههای فارسی اقبال با http://www.youtube.com/user/HomayunShirzadeh مراجع کنید.
- [۱]
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به اقبال لاهوری در ویکیگفتاورد موجود است. |
- ↑ خبرگزاری تسنیم (۱۳۹۴/۸/۱۸). «مراسم بزرگداشت «اقبال لاهوری» در مشهد از دریچه دوربین». تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)
- اقبال لاهوری
- اسلام در هند
- اسلامشناسان مسلمان سده ۲۰ (میلادی)
- اسلامشناسان مسلمان
- اسلامگرایان اهل هند
- اصلاحگران دینی مسلمان
- انقلابیون اهل پاکستان
- اهالی سیالکوت، پاکستان
- اهالی لاهور
- پنجابیها
- جنبش پاکستان
- دارندگان عنوان شوالیه
- دانشآموختگان ترینیتی کالج، کمبریج
- دانشآموختگان دانشگاه روپرشت-کارلز هایدلبرگ
- درگذشتگان ۱۳۱۷
- درگذشتگان ۱۹۳۸ (میلادی)
- رهبران سازمان جنبش پاکستان
- زادگان ۱۲۵۶
- زادگان ۱۸۷۷ (میلادی)
- سیاستمداران اهل پاکستان
- شاعران اردو
- شاعران اهل پاکستان
- شاعران اهل هند
- شاعران سده ۲۰ (میلادی) اهل پاکستان
- شاعران سده ۲۰ (میلادی) اهل هند
- شاعران فارسیزبان اهل پاکستان
- شاعران فارسیزبان اهل هند
- شاعران فارسیزبان
- شاعران مرد اهل پاکستان
- شاعران مرد اهل هند
- شوالیههای اهل هند
- ضد ملیگرایان
- فیلسوفان اسلامی
- فیلسوفان اهل پاکستان
- فیلسوفان سده ۲۰ (میلادی) اهل هند
- فیلسوفان سده ۲۰ (میلادی)
- فیلسوفان مسلمان
- مردم کشمیری
- مسلمانان بدون مذهب
- مولویشناسان
- نمادهای ملی پاکستان
- نوکیشان مسلمان
- نویسندگان اردو سده ۲۰ (میلادی)
- نویسندگان اهل پاکستان
- نویسندگان اهل لاهور
- نویسندگان فارسیزبان
- نویسندگان مسلمان