مجد همگر
خواجه مجدالدین هبهالله بن احمد (یا محمد) بن یوسف همگر مشهور به ابن همگر یزدی و مجد همگر یزدی (۶۰۷–۶۸۶ قمری) از شاعران و پارسیگویان سدهٔ هفتم هجری معاصر با ابآقاخان و سعدی شیرازی[۱] است. دیوان منسوب به مجد همگر در حدود سه هزار بیت در قالبهای قصیده، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی دارد. دیوان وی چاپ شده و حاوی مطالب ارزشمندی در باب مسائل ادبی و اجتماعی قرن هفتم هجری است. مجد در نثر فارسی نیز توانا بود چنانچه بدر جاجرمی او را منشی کلام نامید.
وی از بزرگزادگان یزد بوده و خود را از نژاد ساسانیان میدانسته و به اصل و نسب خویش فخر میکردهاست.[۲] او سالهای متمادی از عمر خود را در خدمت پادشاهان سَلغُری فارس گذرانده و آنان را مدح گفته و سمت ملکالشعرائی داشتهاست. او پس از فروپاشی حکومت اتابکان فارس، به قراختائیان کرمان و پس از آن به خاندان جوینی در اصفهان پیوستهاست و پس از زوال جوینیان، در تنهایی و بیکسی در اصفهان درگذشتهاست.[۳]
بحث در سبک شعر مجد همگر از روزگار خود او مرسوم بود. سید ذوالفقار شروانی (درگذشت: ۶۷۹ ه.ق)، معاصر مجد همگر، اولین کسی است که دست به نقد سبکشناسانه او زدهاست. ذوالفقار او را در شعر عراقی قویتر از شعر خراسانی میداند.[۴]
اهمیت دیوان این شاعر (جدا از قصاید و غزلیات) به خاطر رباعیات سهل، روان و لطیف است. تصاویر خیالانگیز به کار رفته در رباعیات وی، وقتی با تجربیات حسی شاعر درمیآمیزد، بینظیر است. این تصاویر بدیع و زیبا باعث گردیده، رباعیات این شاعر را به گونه ترانههای لطیف و عاشقانهای درآورد که او را در بین شاعران رباعیسرای همعصر ممتاز سازد. اندیشههای باریک و دقیق و مضامین به کار رفته در این رباعیات نیز قابل توجه است. این اندیشهها گاهی با مضامین حکمی و اجتماعی درآمیخته و رباعیات حکمی و اجتماعی زیبایی را میسازد. گفتنی است کثرت رباعیات این شاعر نیز از جهت سبکشناسی تاریخی، قابل بررسی است چرا که این شاعر را به عنوان شاعری قصیده سرا میشناسند. در حالی که از وی بیش از ۱۰۰۰ رباعی در جنگها و تذکرههای خطی و چاپی وجود دارد که فقط ۶۰۹ رباعی از این مجموع در نسخه مکتوب به خط نوه او باقی ماندهاست. بر این اساس، مجد همگر را از لحاظ کمیت رباعیات، میتوان از رباعیسرایان مهم قرن هفتم هجری بهشمار آورد که این نکته کمتر مورد توجه تاریخ ادبیات نگاران و تراجم احوال نویسان واقع شدهاست.
دیوان این شاعر پرمایه و لطیف طبع، برای نخستین و آخرین بار توسط احمد کرمی در سال ۱۳۷۵ از سوی انتشارات «ما» به چاپ رسید. این دیوان مشتمل بر مقدمهای است که برخی از سخنان نویسندگان دربارهٔ این شاعر و نیز مجموعه دیوان وی را از قصاید و غزلیات و رباعیات دربردارد. مصحّح در تهیه این دیوان، چند نسخه متعلق به قرن یازدهم و پس از آن در دست داشته و تنظیم و تفکیک اشعار کتاب نیز بر مبنای نسخهای صورت پذیرفته که کتابت جدیدی داشتهاست.[۵]
زندگی
[ویرایش]وی در نیمههای سال ۶۰۷ در یزد زاده شد و در نزد عبیدالله خشیبی شعر و انشاء و خوشنویسی آموخت. پس از آن از یزد به شیراز رفت و به خدمت پادشاهان سلغری رسید. مدتی به امر وزارت اشتغال داشته، شعرای آن زمان او را به استادی مسلّم میداشته و نسبت میانه شعر از او سؤال مینمودهاند.[۱]
در فارس، ابن همگر ابوبکر بن سعد و سعد بن ابوبکر و محمد بن سعد را مدح کرد و در نزد این پادشاهان رتبهٔ ملکالشعرایی یافت. اتابک ابوبکر او را به زندان انداخت و پس از مدتی اسارت به شفاعت فخرالدین ابوبکر وزیر اتابک رهایی یافت.
پس از زوال حکومت سلغریان در سال ۶۳۳ هجری، مجد همگر از شیراز به کرمان رفت تا در پناه قراختاییان کرمان درآید. پس از مدتی، ابن همگر دوباره به شیراز بازگشت و شمسالدین محمد و بهاءالدین محمد و همچنین عطاملک جوینی از او پشتیبانی کردند.
پس از حمله قوم مغول و تاتار، مجد همگر به اصفهان رفت و در سال ۶۸۶ در اصفهان وفات کرد. قبر منسوب به او در اصفهان واقع است و به وزیرنشان معروف است.
منابع
[ویرایش]- ذبیحالله صفا (۱۳۴۲)، تاریخ ادبیات در ایران، تهران: ابنسینا، ص. ۴۴۸
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ نواب یزدی، یحیی (۱۳۱۳). «انتقاد». ارمغان. ۱۵ (۵): ۳۹۶–۳۹۵.
برداشت از کتاب «جامع مفیدی» و «سلمالسموات»
- ↑ عباس اقبال آشتیانی(۱۳۸۷)، تاریخ مغول، تهران: انتشارات نگاه. ص ۵۴۲
- ↑ کرمی، محمدحسین کرمی، خادمی، روحالله خادمی: بررسی سبک شعر مجد همگر شیرازی از دیدگاه مسائل ادبی بایگانیشده در ۵ مارس ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine. در فصلنامه تخصصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب). سال پنجم – شماره سوم – پائیز ۱۳۹۱ - شماره پیاپی ۱۷. صص ۲۵۵ تا ۲۷۰.
- ↑ همان منبع.
- ↑ احمدرضا یلمه ها. «بررسی تطبیقی رباعیات مجد همگر نسخه بریتانیا با دیگر نسخ خطی و چاپی». بایگانیشده از اصلی در ۷ نوامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۳ نوامبر ۲۰۱۷.