عقل
عَقْل یا خِرَد یک توانایی است که با آن میتوان بهطور خودآگاهانه معنیها را درک کرد، منطق به کار برد، واقعیتها را سازماندهی کرد یا صحت آنها را بررسی نمود و بر اساس اطلاعات موجود یا اطلاعات جدید، باورها، شیوهها یا نهادهای اجتماعی را تغییر داد یا توجیه کرد. عقل معمولاً یکی از خصوصیات قطعی طبیعت انسان بهشمار میآید و ارتباط نزدیکی با فعالیتهای مخصوص به انسانها دارد؛ چیزهایی مانند فلسفه، علم، زبان، ریاضیات و هنر. گاهی اوقات برای اشاره به عقل از عبارتهای عقلانیت یا خردورزی استفاده میشود و در مواردی نیز در مقابل شهود از عنوان عقل گفتمانی استفاده میشود.
عقل یک نیروی درونی انسان است که کنترلکننده و مهارکننده امیال او میباشد.[۱] عقل، فکر، و حس سه منبع شناخت در فلسفه هستند. افلاطون، دکارت و اسپینوزا از فیلسوفان عقل گرا هستند. در واقع عقل نیروی تشخیص خوب و بد است که در بدن انسان نهاده شدهاست.
در علم اصول فقه در مذهب شیعه اثنی عشری، یکی دیگر از ادلّه استنباط احکامشرعی و قوانین حقوقی علاوه بر قرآن و سنت و اجماع، «عقل» است.[۲] البته بنا بر نظر برخی از دانشمندان متاخر شیعی این مطلب (استفاده از عقل منبعی) عملاً در هیچ موردی اتفاق نیافتاده است.[۳]
محتویات
انواع عقل[ویرایش]
انواع عقل طبق دیدگاه فیلسوفان مختلف:
انواع عقل از نگاه دکارت[ویرایش]
میتوان گفت که کاملترین و موثرترین تعبیر از عقل در مقام اندیشهٔ روشمند روش معروف دکارت بود.[۴]
دکارت همه انسانها را به نسبت مساوی از درک درست بهرهمند دانسته است.[۵] تا آنجا که کتاب گفتار در روش را با این جملات آغاز کردهاست:
درک درست بهتر از هر چیز در میان مردم بهطور مساوی توزیع شدهاست چنانکه هر کس فکر میکند که به حد نهایت از آن برخوردار است، به گونهای که حتی زیادهخواهترین افراد هم معمولاً به داشتن سهمی بیشتر از آنکه دارند، تمایلی نشان نمیدهند.[۶]
نکته جالب در فلسفهٔ دکارت آن است که وی انسان را به دو بخش عقل و جسم تقسیم کرده و علاوه بر این تقسیمهای مربوط به درجهبندی عقل را از بین برد. عقل کامل یک انسان در سن سی سالگی به بهطور کامل تکمیل میشود. []
انواع عقل از نگاه سهروردی[ویرایش]
سهروردی عقل را دارای انواع مختلف میداند،[۷][۸]
- عقل روباه
- عقل کاسب
- عقل سیاسی
- عقل عالم
- عقل سرخ
انواع عقل از نگاه فارابی[ویرایش]
انواع عقل از نگاه فارابی عبارت است از:[۹]
- عقل عامه
- عقل بالقوه
- عقل بالفعل
- عقل بالمستفاد
- عقل فعال
انواع عقل از نظر غزالی[ویرایش]
انواع عقل از دیدگاه غزالی:[۱۰]
- عقل عامه
- عقل متکلمان
- عقل فلاسفه
انواع عقل از دیدگاه کانت[ویرایش]
کانت عقل را از دو نوع عقل نظری و عقل عملی میداند.[۱۱]
- عقل نظری
- عقل عملی
عرفاً نظرات دیگری دربارهٔ تقسیمبندی عقل دارند.
انواع عقل از نگاه مولوی[ویرایش]
مولوی در مثنوی معنوی عقل را به قرص آفتاب، چراغ، سیاره زهره یا کمتر از آن و نیز ستاره تشبیه کردهاست.[۱۲]
عقل از دیدگاه صوفیه[ویرایش]
نقش عقل که به معنای خرد و هوش و فهم آمده در مکتب تصوّف چیست؟ برای روشن شدن مطلب باید انسانها را به سه گروه ردهبندی کرد: عوام، دانشمندان و روشنفکران و صوفیان.
عوام کسانی هستند که نفس بر آنها حکومت میکند و جز در مواقع استثنائی معمولاً نفس آنان بر عقلشان حاکم است.
زندگی دانشمندان و روشنفکران متکی به چراغ عقل است و نفس آنان خواستههای خود را با چراغ خِرَد ارضا میکند. امّا گاهی نفس بدون توجه به خِرَد هوی و هوس خود را جامهٔ عمل میپوشاند و به اصطلاح آبروی آنان را میبرد.
معنای دیگر عقل بند بر پای بستن است و در عربی عِقال به معنای ریسمانی است که بدان زانوی شتر را میبندند. میتوان گفت عقل برای شتر مست که همان هوی و هوس انسان است زانو بندی بهشمار میرود که نمیگذارد هرچه نفس بخواهد انجام دهد اما گاهی این شتر مست زانوبند خود را پاره میکند و فجایعی ببار میآورد که کم و بیش شاهد آن بوده و هستیم.
در این طبقهبندی صوفیان جایگاه خاص خودشان را دارند زیرا عقل فرمانبری صادق برای عشق است. درست است که در بدایات سلوک ممکن است که نفس به کمک عقل صوفی عاشق را گمراه سازد اما در انتها که لشکر عشق تمایلات نفسانی را شکست میدهد عقل بندهای مفتون و خدمتگزاری صادق برای صوفی است.[۱۳]
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ولیزاده، روزنامه جامجم، ۱۳۸۸
- ↑ شب خیز، محمد رضا، اصول فقه دانشگاهی، نشر لقاء، قم - ایران، اول، 1392 ه. ش.
- ↑ شهید صدر، الفتاوی الواضحه 1: 98.
- ↑ The man of Reason- Genevieve Lloyd
- ↑ کتاب گفتار در روش دکارت
- ↑ گفتار دکارت، نوشته محمدرضا عطایی- در حال چاپ
- ↑ حکمتالاشراق، سهروردی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم، ۱۳۸۳
- ↑ عقل سرخ، سهروردی، انتشارات مولی، چاپ ششم، ۱۳۸۳
- ↑ مسعود خشنودزاده، همشهری آنلاین، ۱۳۸۸
- ↑ مجله مکتب اسلام، شماره ۷، سال چاپ ۱۳۸۱
- ↑ نقد عقل عملی، کانت، ناشر: نورالثقلین، ۱۳۸۵
- ↑ مثنوی معنوی، مولوی، ناشر: ققنوس، ۱۳۸۴
- ↑ چهل کلام و سی پیام، دکتر جواد نوربخش، چاپ دوم، انتشارات یلدا قلم، تهران ۱۳۸۱، شابک: ۸-۲۶-۵۷۴۵-۹۶۴ صفحهٔ ۱۰۵.
منابع[ویرایش]
- حکمتالاشراق، سهروردی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم، ۱۳۸۳.
- شب خیز، محمد رضا، اصول فقه دانشگاهی، نشر لقاء، قم - ایران، اول، ۱۳۹۲ ه. ش.
- عقل سرخ، سهروردی، انتشارات مولی، چاپ ششم، ۱۳۸۳.
- مسعود خشنودزاده، همشهری آنلاین، ۱۳۸۸.
- وحید ولیزاده، روزنامه جامجم، ۱۳۸۸.
- مجله مکتب اسلام، شماره ۷، سال چاپ ۱۳۸۱.
- عقل در تاریخ، هگل، انتشارات شفیعی، ۱۳۷۹.
- نقد عقل عملی، کانت، ناشر: نورالثقلین، ۱۳۸۵.
- مثنوی معنوی، مولوی، ناشر: ققنوس، ۱۳۸۶.