نظامی گنجوی
نظامی گنجوی | |
---|---|
نام اصلی | جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد |
زاده | ۵۱۹ه.خ گنجه، ایران بزرگ |
درگذشته | ۵۸۷ه.خ گنجه، ایران بزرگ |
تخلص | نظامی |
پیشه | شاعر |
ملیت | ایرانی |
دوره | سلجوقیان و سلاریان شروانشاهان |
سبک نوشتاری | عراقی |
سالهای فعالیت | سده ششم ه. خ |
کتابها | مخزنالاسرار هفتپیکر خسرو و شیرین شرف نامه اسکندرنامه، لیلی و مجنون (نامور به خمسه یا پنجگنج نظامی) |
تأثیرپذیرفته از | فردوسی، فخرالدین اسعد گرگانی، خاقانی |
تأثیرگذاشته بر | جامی، امیرخسرو دهلوی، خاقانی |
همسر(ها) | آفاقبانو[نیازمند منبع] |
فرزند(ان) | محمد[۱] |
پدر و مادر | یوسف نظامی (پدر)[۲] رئیسه (مادر)[۳] |
از سلسله مقالات دربارهٔ |
پنج گنجیا خمسه و یا ملخ ها |
---|
مخزنالاسرار • خسرو و شیرین • لیلی و مجنون • هفتپیکر • اسکندرنامه ( [اسکندرنامه، اقبالنامه) |
هنر و اندیشه |
جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد (۵۳۵ هـ. ق[۴][۵] – ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق) متخلص به نظامی و نامور حکیم نظامی، شاعر و داستانسرای ایرانی[الف] فارسیگوی در سده ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که بهعنوان صاحب سبک و پیشوای داستانسرایی در ادبیات فارسی شناخته شدهاست.[۱۲] آرامگاه نظامی گنجوی، در حاشیه غربی شهر گنجه قرار دارد. نظامی در زمرهٔ گویندگان توانای شعر فارسی است، که نهتنها دارای روش و سبکی جداگانه است، بلکه تأثیر شیوهٔ او بر شعر فارسی نیز در شاعرانِ پس از او آشکارا پیداست. نظامی از دانشهای رایج روزگار خویش (علوم ادبی، نجوم، فلسفه، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب) آگاهی گستردهای داشته و این ویژگی از شعر او به روشنی دانسته میشود. روز ۲۱ اسفند در تقویم رسمی ایران روز بزرگداشت نظامی گنجوی است.[۱۳][۱۴]
زندگینامه
از زندگانی نظامی اطلاعات دقیق در دست نیست و دربارهٔ سال تولد و وفات او نقلهای تذکرهنویسان مختلف است. آنچه مسلم در شهر گنجه میزیست و در همین شهر وفات یافت است.[۱۵] وی خیلی زود یتیم شد و از ابتدا توسط دایی مادرش بزرگ شد و تحت حمایت وی تحصیل نمود. مادر او از اشراف کرد بوده و این بر پایهٔ یک بیت از دیباچهٔ لیلی و مجنون («گر مادر من رئیسهٔ کرد…») دانسته شدهاست.[۱۶][۱۷] خودش نام و نسبش را در ابیاتش آورده، که بنابراین شعر، نام خودش الیاس و نام پدرش یوسف بن زکی بن مؤیَّد بودهاست:
در خط نظامی ار نهی گام | بینی عدد هزار و یک نام | |
والیاس که الف بری ز لامش | هم با نود و نه است نامش | |
ز اینگونه هزار و یک حصارم | با صد کم یک سلیح دارم | |
گر شد پدرم به سنت جد | یوسف، پسر زکی مؤید |
دربارهٔ زادگاه پدری او اختلاف نظر است. برخی از منابع او را از اهالی تفرش[۱۸] یا فراهان[۱۹] و برخی او را از طبقهٔ دهقانان (ایرانیان) آران میدانند. در رابطه با پدر او، بهروز ثروتیان این بیت در لیلی و مجنون را شاهد میآورد («دهقان فصیح پارسیزاد - از حال عرب چنین کند یاد») و مینویسد: «دهقان فصیح پارسیزاد: نظامی گنجهای/عرب:مجنون و پدر او/یادداشت- سرآغاز بندهای لیلی و مجنون همه به توضیحی کنایی آراستهاست و شاعر به کنایه اشاره میکند که این بخش از خود اوست یا در داستان اصلی و به زبان عربی آمدهاست. بیت اول بند ۳۶ از اهمیت بسزایی از نظر تاریخ تحقیق در زندگی و آثار نظامی برخوردار است و آن اینکه شاعر شغل و موقعیت اجتماعی خود را که «دهقان» بودهاست و همچنین نژاد او که خود را «پارسیزاده» مینامد، به تصریح بیان داشته و هیچگونه تردیدی در صحت بیت و مطلب نیست و با تحقیق دربارهٔ دهقانان قرن ششم در آذربایجان و بررسی «پارسی» که آیا نظر او «ایرانی» است یا زبان «پارسی» یا هر دو، گوشهای از حیات و موقعیت اجتماعی شاعر آشکار میگردد.[۲۰]"[۲۱]
پدر نظامی (یوسف) به تصریح صریح خود او در «لیلی و مجنون»، پارسی بودهاست، چنانکه گوید: دهقان فصیح پارسیزاد /از حال عرب چنین کند یاد. دهقان به معنی یک ایرانی اصیل و مالک زمینهای کشاورزیست، چنانکه فردوسی گوید: از ایشان هر آن کس که دهگان بُدند/ ز تخم و نژاد بزرگان بُدند. این تعبیر دهگان، بعدها از باب اطلاق جزء به کلّ به همهٔ ایرانیان اطلاق شدهاست؛ در عین حال، واژهٔ دهقان به معنی «تاریخنگار» هم به کار رفتهاست، چنانکه تعبیر نظامی که دهقان را به صفت «فصیح» متصف میکند، به همین معنی اخیر است و باز در همین معنی فردوسی هم گفتهاست: ز دهقان کنون بشنو این داستان/ که برخواند از گفتهٔ باستان. یا: سراینده دهقان موبدنژاد/ از این داستانم چنین کرد یاد. پس نظامی که خود را «دهقان فصیح پارسیزاد»، معرفی میکند، باید هم ایرانی نژاده و اصیل، هم تاریخدان و سخنور و هم صاحب زمینهای کشاورزی باشد. نقش دهگانان در حفاظت از فرهنگ و تاریخ ایران در عصر اسلامی و نیز در گردآوری خراج و ایصال آن به دولت مرکزی، نیز قابل ذکر است. خلاصه آنکه خاندان نظامی در گنجه یک خاندان دهگان با آگاهی فرهنگی و تمکّن مادی بودهاند. یکی از قرائن این سوابق خانوادگی، آشنایی تاریخی ما با پدر نظامی «مؤید مطرزی» و عمو یا برادر یا عموزادهاش به نام قوامی مطرزی از پارسیگویان قصیده و غزل سرای آذربایجان است".[۲۲]
وحید دستگردی مینویسد: «برای اثبات این مطلب که آیا زادبوم نظامی همان شهر گنجه است یا آنکه در عراق عجم متولد و در زمان کودکی با پدر به گنجه رفته، دلیلی در اشعارش نیست، ولی تقریباً تمام تذکره نویسان مینگارند که در گنجه متولد شدهاست، اما عراقی الاصل بودن وی مسلم است. بدین دلیل که در همه جا عراق را ستایش و همواره به دیدار عراق و مسافرت بدین صوب اظهار شوق کردهاست و از آن جمله است (مخزن الاسرار ص ۱۷۹):
گنجه گره کرده گریبان من | بیگرهی گنج عراق آن من | |
بانگ برآورده جهان کای غلام | گنجه کدام است، نظامی کدام؟ |
(خسرو و شیرین ص ۳۶۱):
عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت | به آهنگ عراق این بانگ برداشت |
شرَفنامه (ص ۵۳)
عراق دلافروز باد ارجمند | که آوازهٔ فضل از او شد بلند |
از اشارههای موجود در خسرو و شیرین دانسته میشود که نخستین همسر او، کنیزکی که دارای دربند به عنوان هدیه برایش فرستاده بود، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند و پسرشان محمد هفت سال بیشتر نداشت، از دنیا رفته بودهاست.[۲۳] هرچند برخی از محققان مانند وحید دستگردی با استناد یک بیت، نام این کنیزک را آفاق دانستند، اما سعید نفیسی میگوید: «مرحوم وحید دستگردی ازین بیت که گوید:
سبک رو چون بت قبچاق من بود | گمان افتاد خود آفاق من بود |
استنباط عجیبی کرده و نام این کنیزک و همسر نظامی را «آفاق» دانستهاست و متوجه نبودهاست که مراد وی از «گمان افتاد خود آفاق من بود» این نیست که نامش آفاق بوده بلکه مقصود اینست که چنین باو دل بسته بودهاست که او را همه چیز خود میدانسته و در نزد او جانشین همهٔ آفاق و در برابر همهٔ آفاق بودهاست. البته در زمان ما معمول شدهاست که نام زنان را «آفاق» بگذارند اما در زمان نظامی این کلمه در نام زنان معمول نبوده و نظیر آن در جای دیگر نشدهاست و بسیار بعید مینماید که نام این همسر آفاق بوده باشد»[۲۴]
از این اشعار آشکار میگردد که گذشته از کنیز و همسری که هنگام نظم خسرو و شیرین از دست دادهاست، همسر دیگری از دست داده که هنگام لیلی و مجنون زنده نبوده و همسر سومی از دست او رفته که هم کنیز بوده و چنانکه که خود گوید جز وی مرد دیگری ندیده یعنی باکره بودهاست و هنگام نظم اقبال نامه زنده نبودهاست. به نظر میرسد که از این دو همسر دیگر فرزندی نداشتهاست. در لابلای شعرهای نظامی اشارههایی به دو همسر بعدی او نیز دیده میشود که هر دو در زمان حیات شاعر درگذشتهاند.[۲۵]
درگذشت و آرامگاه
نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت بهسر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان (درگذشتهٔ ۵۸۷) به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید. نظامی هرچند شاعری مدحپیشه نبوده، با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط بودهاست، از جمله: فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنگان از دستنشاندگان قزل ارسلان سلطان سلجوقی روم که کتاب مخزن الاسرار را به نام او کردهاست، اتابک شمسالدین محمد جهان پهلوان که منظومه خسرو و شیرین به او تقدیم شدهاست، طغرل بن ارسلان سلجوقی و قزل ارسلان بن ایلدگز که در همین منظومه از ایشان نام بردهاست، ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه که لیلی و مجنون را به نام او کردهاست.
نظامی در فاصلهٔ سالهای ۶۰۲ تا ۶۱۲ در گنجه درگذشت و آرامگاهی به او در همان شهر منسوب است. در دهه نود خورشیدی، پس از تصمیم دولت آذربایجان اشعار گنجوی در آرامگاه او که همگی به زبان فارسی هستند، پاک و تخریب شدند.[۲۶]
سرودهها
اثر معروف و شاهکار بیمانند نظامی، خمسه یا پنج گنج است که در قلمرو داستانهای غنایی امتیاز بسیار دارد و او را باید پیشوای اینگونه شعر در ادب فارسی دانست. شاعر بر روی هم رفته سی سال از زندگانی خود را بر سر نظم و تدوین آنها گذاشتهاست. خمسه یا پنج گنج نظامی شامل پنج مثنوی است:
از نمونههای بارز ادبیات تعلیمی در زبان پارسی است.[۲۷] در بحر سریع، در حدود ۲۲۶۰ بیت مشتمل بر ۲۰ مقاله در اخلاق و مواعظ و حکمت. در حدود سال ۵۷۰ هجری و در آستانه چهل سالگی[۲۸] شاعر به اتمام رسیدهاست[۲۹] و از آن است این ابیات:
هر که تو بینی ز سپید و سیاه | بر سرکاری است درین کارگاه | |
جغد که شوم است به افسانه در | بلبل گنج است به ویرانه در | |
هر که درین پرده نشانیش هست | درخور تن قیمت جانیش هست |
خسرو و شیرین
در بحر هزج مسدس مقصور و محذوف، در ۶۵۰۰ بیت، که به سال ۵۷۶ ه.ق نظمش پایان گرفتهاست. ابیات زیر در توصیف آبتنی شیرین از آنجاست:
چو قصد چشمه کرد آن چشمهٔ نور | فلک را آب در چشم آمد از دور | |
سهیل از شعر شکرگون برآورد | نفیر از شعری گردون برآورد | |
پرندی آسمانگون بر میان زد | شد اندر آب و آتش در جهان زد |
اگرچه نام لیلی و مجنون پیش از نظامی گنجوی نیز در اشعار و ادبیات پارسی به چشم میخورد، ولی نظامی برای نخستین بار، آن را به شکل منظومهای واحد به این زبان در ۴۷۰۰ بیت به درخواست پادشاه شروان به نظم کشید. نظامی خود از بابت این سفارش ناراضی و بیمیل بودهاست و کار را در چهار ماه به پایان بردهاست.
وزن این مثنوی جدید بوده و پس از نظامی شعرای زیادی در این وزن داستانهای عاشقانه سرودهاند. همچنین دهها شاعر در ایران، هند و ترکستان منظومههایی را به استقبال از لیلی و مجنون نظیره پردازی کرده و شعرای دیگری نیز به داستان نظامی شاخ و برگ بیشتری افزوده یا آن را تغییر دادهاند. در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض مقصور و محذوف، نظم این مثنوی به سال ۵۸۸ هجری به پایان رسیدهاست و از آنجاست:
مجنون چو حدیث عشق بشنید | اول بگریست، پس بخندید | |
از جای چو مار حلقه برجست | در حلقهٔ زلف کعبه زد دست | |
میگفت گرفته حلقه در بر | کامروز منم چو حلقه بر در |
(که آن را بهرامنامه و هفت گنبد نیز خواندهاند)، در بحر خفیف مسدس مخبون مقصور و محذوف، در ۵۱۳۶ بیت، در سرگذشت افسانهای بهرام گور. از آن منظومه است در وصف ایران:
همه عالم تن است و ایران دل | نیست گوینده زین قیاس خجل | |
چونکه ایران دل زمین باشد | دل ز تن به بود یقین باشد | |
مینگیز فتنه میفروز کین | خرابی میاور در ایران زمین | |
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج | مکن ناسپاسی در آن مال و گنج |
در بحر متقارب مثمن مقصور و محذوف، در ۱۰۵۰۰ بیت، مشتمل بر دو بخش شرفنامه و اقبالنامه که در حوالی سال ۶۰۰ به اتمام رسیدهاست؛ و از آنجاست این ابیات در مرگ دارا:
سکندر چو دانست کآن ابلهان | دلیرند بر خون شاهنشهان | |
پشیمان شد از کرده پیمان خویش | که برخاستش عصمت از جان خویش | |
چو در موکب قلب دارا رسید | ز موکب روان هیچکس را ندید | |
تن مرزبان دید در خاک و خون | کلاه کیانی شده سرنگون |
دیوان قصاید و غزلیات
دفتر هفتم خمسه یا گنجینه گنجوی:
دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات است. نمونه غزل:
عاشق شدهام بر تو تدبیر چه فرمایی | از راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟ | |
تا جان و دلم باشد من جان و دلت جویم | یا من به کنار افتم یا تو به کنار آیی | |
در دوستیت شهری گشتند مرا دشمن | بر من که کند رحمت؟ گر هم تو نبخشایی | |
زین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کس | نه دسترسی بر تو نه بی تو شکیبایی |
نمونه قصیده:
فرقها باشد میان آدمی تا آدمی | کز یک آهن نعل سازند از یکی دیگر سنان | |
اصل هندو در سیاهی یک شب نسب دارد ولیک | هندویی را دزد یابی، هندویی را پاسبان | |
از تجمل هیچ ناید، زر فدی کن زر فدی | تا همه ساله چو زر هم پیر باشی هم جوان | |
با حسین و آدم آخر آب و نان دانی چه کرد؟ | خاک هر پایی مشو از بهر مشتی آب و نان |
متنشناسی و تصحیحات برجسته
نخستین کسی که سعی وافری در ارائهٔ مجموعهای منسجم و مصحح از آثار نظامی کرد، وحید دستگردی بود که حاصل کارش بین ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷ خورشیدی منتشر شد. پس از وی چاپهای دیگری نیز انتشار یافت که از جملهٔ آنها مجموعهٔ شش جلدی با تصحیح و توضیح بهروز ثروتیان است که از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۹ توسط انتشارات توس به چاپ رسیدهاست،[۳۰] و دوباره در سال ۱۳۸۶ با تصحیح و شرح مجدد توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شدهاست.[۳۱] برات زنجانی نیز خمسهٔ نظامی را به همراه دیوان قصائد و غزلیات تصحیح کرده که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شدهاست.[۳۲] خمسهٔ نظامی گنجهای در فهرست میراث مستند برنامهٔ حافظهٔ جهانی یونسکو از سوی ایران ثبت گردیدهاست.[۳۳] تصحیح دیگری نیز توسط تقی پورنامداریان و مصطفی موسوی در دست تهیه است.[۳۴]
سبکشناسی
زبان شعر و سبک سخنسرایی نظامی
نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد.
وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با نیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافتهاست.[۳۵]
ضمناً بنا بر عادت اهل زمان از آوردن اصطلاحات علمی، واژگان و ترکیبات عربی وافر و بسیاری از اصول و مبانی حکمت و عرفان و علوم عقلی به هیچ روی ابا نکرده و به همین سبب و با توجه به دقت فراوانی که درآوردن مضامین و گنجانیدن خیالات باریک در اشعار خود داشت، سخن او گاه بسیار دشوار و پیچیده شدهاست. با این حال مهارت او در ایراد معانی مطبوع و قدرت او در تنظیم و ترتیب منظومهها و داستانهای خود باعث شد که آثار او بهزودی مورد تقلید قرار گیرد.[۳۶]
نظامی گرچه شاعری داستانسراست و بیشتر به داستانهای عاشقانه یا به قول خود وی به «هوسنامه» ها پرداختهاست، ولی او شاعری است حکیم و اندیشهور، آشنا با فرهنگ و تاریخ ایران، که در پس قصهها و هوسنامههایش نکاتی عمیق نهفتهاست، و به همین سبب است که او چند بار از خوانندگان مثنویهایش خواستهاست تا رازها و رمزهای موجود در شعر او را نیز کشف کنند، از جمله در این دو بیت در هفت پیکر:
هر چه در نظم او ز نیک و بد است | همه رمز و اشارت خرد است | |
هر یک افسانهای جداگانه | خانهٔ گنج شد نه افسانه |
اشعار نظامی گنجوی با سرچشمه فرهنگ ایرانی او، ایران پیشااسلامی و پسااسلامی را وحدت میبخشد.[۳۸]
شعر غنایی
داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان سده ششم توانستهاست ادبیات غنایی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است. کامران تلطف و جری کلینتون در کتابی با عنوان «شعر نظامی» (چاپ ۲۰۰۰ میلادی)، جایگاه ادبی او را «میان فردوسی و مولوی» ارزیابی میکنند.
گرایشهای عرفانی
برخی از غزلیات نظامی درونمایه فلسفی و کلامی دارد. نظامی مفاهیم فلسفی و کلامی را معمولاً بی توسل به اصطلاحات فنی آن بهکار بردهاست و اندیشههایی چون اغتنام فرصت و دم غنیمتی، زود گذر بودن عمر، بیاعتباری جهان و گذرا بودن آن اشاره میکند.[۳۹][۴۰]
نظامی و پیشینیان
نظامی و فردوسی
پارهای از داستانهای نظامی در شاهنامه نیز آمدهاست، ولی نظامی از لحاظ سبک و سخنوری از فخرالدین اسعد گرگانی نیز بهره بردهاست.[۴۱]
او در کتابهای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون و اسکندرنامه و هفت پیکر از فردوسی و شاهنامه نام میآورد. برای نمونه در اسکندرنامه، فردوسی را سخنگوی پیشینه دانای توس میخواند.
از ان خسروی می که در جام اوست | شرف نامهٔ خسروان نام اوست | |
سخنگوی پیشینه دانای توس | که آراست روی سخن چون عروس |
همچنین برخی از ابیات نظامی با شاهنامه تطبیق دارد:
فردوسی:
چنان دان که شاهی و پیغمبری | دو گوهر بود در یک انگشتری |
نظامی:
نزد خرد شاهی و پیغمبری | چو دو نگین است در انگشتری |
فردوسی:
جهان را بلندی و پستی تویی | ندانم چهای هر چه هستی تویی |
نظامی:
همه نیستند آنچه هستی تویی | پناه بلندی و پستی تویی |
نظامی و فخرالدین اسعد گرگانی
نظامی هر چند نمونه عالی کار فخرالدین اسعد گرگانی در ویس و رامین را پیش روی داشته، با زیرکی و جوهرشناسی خاص خود داستانهایی را برای منظوم کردن پیش کشیده که بیشتر مقبول طبع ایرانیان مسلمان واقع شدهاست.[۴۲]
نظامی و معاصران
نظامی و خاقانی
از معاصران خود با خاقانی دوستی داشت، و چون خاقانی درگذشت، نظامی در رثایش چنین سرود:
به دل بودم که خاقانی دریغا گوی من گردد | دریغا زانکه من گشتم دریغاگوی خاقانی |
سانسور آثار نظامی
در دوران حکومت جمهوری اسلامی در ایران، از روی سیاستهای حکومت در ممیزی متون کلاسیک، آثار نظامی به ویژه منظومه خسرو و شیرین بارها سانسور و برخی از ابیات آن در چاپهای مختلف حذف شدهاند.[۴۳] برخی اظهار نظرهای نویسندگان، شاعران و مترجمان سرشناس در اینباره:
محمدعلی اسلامی ندوشن: ممیزی آثار کلاسیک و ترجمهها درست نیست؛ زیرا آثاری است که دیگران ایجاد کردهاند و ما حق نداریم در آنها دست ببریم. اگر ممیزی در مملکت ما وجود دارد باید حدود کار ممیزی مشخص باشد، راجع جزییات نظری نیست. اما دست بردن در متون کلاسیک صلاحیت میخواهد.[۴۴]
پرویز خائف: نظامی محرمترین و محترمترین زبان را در صحنههای مختلف دارد. کلمات او به صورتی است که ممیزی فکری و روحی و ایمانی کردهاست. کلمهای در خسرو و شیرین نمیتوان یافت که خلاف حریم باشد، تشبیهات و تصاویرش را در پردههایی میگیرد که عیان نباشد. حرفی که دربارهٔ خسرو و شیرین زده شدهاست، بسیار نابجا و ناحق است زیرا شرح حال نظامی را نخواندهاند.[۴۵]
ساقینامههای نظامی
برخی پژوهشگران، نظامی گنجوی را پایهگذار ساقینامه میدانند. بعدها شاعران دیگر مانند حافظ نیز راه نظامی را ادامه دادند و ساقینامه را به سبکی در ادبیات فارسی تبدیل کردند.[۴۶] نظامی در آغاز داستانهای اسکندرنامه، به قصد براعت استهلال دو بیت ساقینامه آوردهاست. دو بیت ساقینامه، چکیدهٔ داستانی است که بعد از آن میآید.
تأثیر نظامی بر شعر دورههای بعد
مقلدان خمسهٔ نظامی
بخش بزرگی از ادبیات منظوم فارسی، تقلید از آثار نظامی است.[۴۷] نظامی به دلیل سبک سخن سرایی و زبان شعر مخصوص به خودش، مورد تقلید بسیاری از شاعران قرار گرفتهاست.
لیلی و مجنون نظامی، سرآغازی شد برای مثنویهای بیشماری که در دوره بسیار طولانی به تقلید از آن پرداختند. این سرودههای تقلیدی تقریباً در تمامی زبانهایی که خود را تحت نفوذ فرهنگی زبان و ادبیات فارسی میدانستند (مانند فارسی، کردی و پشتو) سروده شدند؛ ولی تنها تعداد کمی از این سرودهها ماندگار شدند.[۴۸]
نخستین مقلد بزرگ منظومه لیلی و مجنون نظامی در زبان فارسی، امیرخسرو دهلوی است. بعدها نورالدین عبدالرحمن جامی نیز در هفت پیکر خود منظومه لیلی و مجنون را بازآفرینی کردهاست. در دوره تیموری و دوره صفوی چندین شاعر در ایران و هند، از جمله هاتفی خرجردی، میرزا محمدقاسم گنابادی و هلالی جغتایی لیلی و مجنون را بازآفرینی کردند و این روند تا دوره قاجار نیز ادامه یافتهاست.[۴۹] علاوه بر این سلمان ساوجی نیز از شعرایی است که سخت تحت تأثیر لیلی و مجنون نظامی بودهاست و این تأثیر در فراقنامه او مشهود است.[۵۰] سهیلی جغتایی نیز منظومهای با عنوان لیلی و مجنون و به پیروی از نظامی سرودهاست.[۵۱] تازهترین منظومههای لیلی و مجنون از نامی اصفهانی و سرانجام حسن اهتمام (۱۳۳۵ خورشیدی) است. در مجموع به گفته حسن ذوالفقاری، ۸۶ نظیرهپرداز به استقبال لیلی و مجنون نظامی رفتهاند.[۵۲]
روایت امیرخسرو دهلوی، جنبه عشق زمینی بیشتری داشته و مجنون و لیلی دستکم برای یک شب به مراد دل میرسند. در این روایت اشتیاق لیلی بیش از مجنون است. برخلاف روایت نظامی، در روایت دهلوی خبری از ازدواج لیلی نیست؛ ولی در عوض مجنون با خدیجه، دختر رئیس قبیله ازدواج میکند؛ ولی طاقت نمیآورد و باز سر به بیابان میگذارد. به گفته محمدجعفر محجوب، علاوه بر فضل تقدم، روایت نظامی بر روایت امیرخسرو دهلوی برتری انکارناپذیری دارد.[۵۳]
روایت جامی با این هردو متفاوت است. به گفته او مجنون که جوانی عیاش است عاشق لیلی میشود، ولی به کام نمیرسد. در روایت جامی، مجنون پیش از لیلی میمیرد. بخش اضافه روایت جامی آن است که مجنون در سلک گدایانی در میآید که لیلی به آنان نذری میدهد. در این میان لیلی کاسه او را میشکند و مجنون از این اتفاق سرمست میشود.[۵۴]
اگر با من نبودش هیچ میلی | چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟ |
مجنونی که در روایت ملاعبدالله هاتفی جامی (خواهرزاده نورالدین عبدالرحمان جامی) به تصویر کشیده میشود، فردی بهانهجو و زیبایی طلب است که از خردسالی جز در آغوش زیبارویان آرام نمیگرفتهاست.[۵۵]
علاوه بر منظومههایی که به نقل روایت لیلی و مجنون پرداختهاند، شعرای دیگر فارسیزبان با شیوه دیگری به این داستان اشاره کردهاند. برخی از آنان مضامین گفته شده در روایتهای قبلی را در اشعار خود به کار بردهاند و برخی دیگر بدون روایت کامل داستان، مضامین نوی بر داستان افزودهاند یا حوادث فرعی داستان را به ابتکار خود تغییر داده و به گونه متفاوتی بیان کردهاند و به ذکر حوادثی پرداختهاند که در هیچیک از روایات قبلی داستان گفته نشدهاست. برای نمونه عطار نیشابوری از شعرایی است که اگرچه روایت کاملی از عشق لیلی و مجنون را به نظم نیاورده، ولی حکایات و مضامین فراوانی بر آن افزودهاست.[۵۶] برخی از این حکایات حتی با اصل داستان نظامی نیز در تناقض است. برای نمونه عطار، مولوی و وحشی بافقی همگی از روی نازیبای لیلی خبر میدهند.[۵۷]
شهرت نظامی در سطح جهانی
نظامی به دلیل اینکه تمامی نوشتههایش به زبان فارسی است در ایران و افغانستان و تاجیکستان که زبان رسمی آنها فارسی است شهرت بسیار زیادی دارد بویژه در ایران کارهای او بسیار شناخته شدهاست همچنین در آذربایجان به دلیل اینکه زادگاه و مدفن او هست شاعر محبوبی است اما در سایر مناطق جهان هم مخصوصاً شبه قاره هند شناخته شدهاست.
- تأثیر اشعار نظامی گنجوی در شبه قاره هند
در زبان اردو نیز، آنچه به تقلید از لیلی و مجنون سروده شده، همگی تأثیر گرفته از زبان فارسی و روایتهای فارسی لیلی و مجنون نظامی بودهاست. در شبه قاره هند اشعار نظامی محبوبیت زیادی داشت شاید شهرت او در بین فارس زبانان و اردو زبانان شبه قاره هند بیشتر به امیر خسرو دهلی برگردد. زبان و ادبیات پارسی تأثیر بسیار شگرفی بر تمام شبه قاره هند داشتهاست. امیر خسرو دهلوی خمسهاش از خمسههای تمام مقلدان نظامی نسبتاً بهتر و برتر است، و او در اشعارش نظامی را بهعنوان استادی مسلط به فن ستودهاست:
- نظامی کهاستاد این فن وی است * در این بزمگه شمع روشن وی است
- ز ویرانه گنجه شد گنجسپنج رسانید گنجِ سخن را به پنج
- چو خسرو به آن پنج همپنجه شد وز آن بازوی فکرتش رنجه شد…
مطابق نوشته کتاب سنگ نوشتههای پارسی بر بناهای فاخر هند (نقش پارسی بر احجار هند) در سالن اشوکا مهمترین سالن کاخ ریاست جمهوری فعلی هند یا راشتراپاتی بهاوان دهلی اشعار زیبای فارسی نوشته شده و با نقاشیهایی از ایران یا پرشیا مزین شدهاست از جمله صحنه شکارگاه فتحعلی شاه قاجار و اشعاری از حافظ و خیام و نظامی گنجوی بر سقف و بخشهایی از سالن ترسیم شدهاست. یک تصویر بزرگ با رنگ و روغن از نظامی گنجوی و یک تصویر بزرگ از بانوی ایرانی نقاشی شده که در دو سوی سالن آشوکا است.
نظامی گنجوی در ژاپن
نظامی در ژاپن بخوبی به عنوان شاعری پارسی گوی و تأثیر گذار در جغرافیای فارسی زبانان شناخته شدهاست. سال گذشته قرار بودهیتی از ان اچ کی برای تهیه مسندی بنام لیلی و مجنون به ایران سفر کنندکه به دلیل کرونا سفر به تعویق افتادهاست و چند اثر نظامی تا کنون به ژاپنی ترجمه شدهاست از جمله:
- داستان (هفت پیکر)» با نام هفت ملکه، ترجمه تسونئو کورویاناگی، جولای ۱۹۷۱. (تویو بونکو ۱۹۱)
- خسرو و شرین»، ترجمه امیکو اوکادا، هیبونشا، ژوئن ۱۹۷۷. (تویو بونکو ۳۱۰)
- لیلی و مجنون»، ترجمه ایمیکو اوکادا، هیبونشا، فوریه ۱۹۸۱. (تویو بونکو ۳۹۴)
منظومه لیلی و مجنون نظامی به زبانهای گوناگونی مانند آلمانی، فرانسوی، انگلیسی،[۶۰] روسی و ارمنی ترجمه شدهاست. در ادبیات ارمنی از دیدگاه مشابهت در جدال میان عشق و آداب و رسوم جامعه، منظومه «آنوش» (۱۸۹۲ میلادی) اثر هوهانس تومانیان با لیلی و مجنون مقایسه میشود.[۶۱] در ادبیات کردی منظومه مثنوی «مهم و زین» (قرن ۱۷ میلادی) اثر احمد خانی از نظر فضای ایرانی داستان، با آن قابل مقایسهاست.[۶۲]
اشعار نظامی به زبانهای گوناگون برگردانده شدهاست. برای نمونه خمسه به همت رستم علیاف به زبان روسی برگردان و منتشر شدهاست.
در زبان اردو نیز، آنچه به تقلید از لیلی و مجنون سروده شده، همگی تأثیر گرفته از زبان فارسی و روایتهای فارسی لیلی و مجنون بودهاست.[۶۳]
تأثیر هنر نظامی بر ادبیات ترکی
شاعران ترک، چنان علاقهای به نظامی و آثار او، به ویژه مثنویهای خمسه دارند، که تاریخ مثنویسرایی در ادبیات ترکی را با نام نظامی پیوند زدهاند. بیشتر مثنویهای صد سال اخیر ترکی، به پیروی یا در استقبال و ترجمه و تفسیر خمسهٔ نظامی سروده شدهاند.[۶۴]
علاوه بر ترجمه لیلی و مجنون نظامی به زبان ترکی،[۶۵] در ادبیات ترکی منظومههای تقلیدیای از لیلی و مجنون سروده شدند که اغلب تحت تأثیر لیلی و مجنون نظامی بوده و به داستان اصلی وفاداری نشان دادهاند.[۶۶] ازجمله شاعران ترک که مثنوی لیلی و مجنون سرودهاند، محمد فضولی است. این مثنوی در سال ۹۴۲ قمری سروده شدهاست. اعتقاد بر این است که این مثنوی تحت نفوذ نظامی سروده شدهاست؛ ولی یک محقق ترک به نام نهاد تارلان مدعی است که فضولی در سرودن این منظومه تحت تأثیر هیچکس نبوده و این منظومه را زاده قریحه و شخصیت فضولی دانستهاست.[۶۷]
جعل هویت نظامی
یکی از پژوهشگران جمهوری آذربایجان بیتی را به نظامی منسوب کرد[۶۹] که از دید فنی (قافیه) نادرست است (گرگ با ترک قافیه نمیشود و ایراد ادبی دارد)[۷۰] و در هیچ نسخهٔ خطی وجود ندارد. همچنین در ادبیات پارسی و فرهنگ ایرانی همواره گرگ جانوری خونخوار و دَدمنش بهشمار آمدهاست. بیت جعلی مورد نظر (که بدون هیچ بیت پیشین و پسین جعل شدهاست) چنین است[۷۱].
پدر بر پدر، مر مرا ترک بود | به فرزانگی هر یکی گرگ بود |
نظامی در ابیات راستینش نیز گرگ را حیوانی نادان و وحشی معرفی میکند و آن را کمتر از شیر و روبه میداند:
ز آن بر گرگ روبه راست شاهی | که روبه دام بیند گرگ ماهی |
با وجود اینکه تمامی آثار نظامی گنجوی فارسی است[۷۲]، قوم گرایان پانترکیست دیوان یک شاعر دیگر به نام نظامی قونوی (از دوران حکومت عثمانی)[۷۳] را به نظامی گنجوی منسوب میکنند[۷۴]
جمهوری آذربایجان سالیانی هست که در رابطه با تحریف نظامی گنجوی ادعاهای غیرعلمی مطرح میکند[۷۵]. جمهوری آذربایجان با نصب مجسمه او در میدانهای مختلف جهان، آن را شاعر آذربایجانی و غیرایرانی معرفی کند. پائولا اورساتی (Paola Orsatti)، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای شهر رُم، نصب مجسمه نظامی در رم را یک تحریف تاریخی میداند: «اما پردهبرداری از مجسمهای از نظامی گنجوی در شهر رُم با عنوان «شاعر آذربایجانی» باید ما را به خود بیاورد تا در برابر چنین تحریفهایی واکنش نشان دهیم».[۷۶] و همچنین استاد ایوان میخالویچ استبلین-کامنسکی، و رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه سینت پترزبورگ در رابطه با مجسمه نظامی در یکی از میدانهای آن شهر و تحریف تاریخ میگوید:"برای نمونه ادعا آنها یک مجسمه در میدان کمنوستورسک نصب کردند و او را "شاعر بزرگ آذربایجانی" نامیدند. در حالیکه نظامی گنجوی حتی ترکی صحبت نمیکرد. آنها میگویند چون در سرزمین امروزی به نام جمهوری آذربایجان زندگی میکرد. اما نظامی تمامی آثارش به فارسی است"[۷۷]. همچنین در سال ۲۰۱۲ کتابی به نام «دربارهٔ سیاسیسازی شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، نوشته سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده که اکتبر ۲۰۱۲ (مهرماه ۱۳۹۱)به زبان انگلیسی منتشر شدهاست به بررسی این اقدامها و تحریفها و بدخوانیها و برداشتهای اشتباه و غرضآلوده از سرودههای نظامی به دست دانشمندان شوروی و «ناسیونالیست» های جمهوری آذربایجان و پانترکان میپردازد. این کتاب بهطور رایگان در روی اینترنت قرار گرفت.[۷۵] خانم پائولا اورساتی (Paola Orsatti)، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای (Sapienza) شهر رُم، دربارهٔ این کتاب چنین مینویسد:[۷۵] «این کتاب فهرست کاملی از تحریفهایی را بررسی میکند که به منظورهای ناسیونالیستی به وجود آورده شدند و امروزه در زمینه پژوهشهای مربوط به شاعر بزرگ ایرانی، نظامی گنجوی، رایج شدهاند. این تحریفها از زمانی آغاز شدند که دولت شوروی تصمیم گرفت هشتصدمین سالگرد نظامی را جشن بگیرد. نویسندگان این کتاب با نگاهی دقیق و انتقادی استدلالهایی را بررسی میکنند که دانشمندان شوروی و نیز به تازگی نویسندگان جمهوری آذربایجان دربارهٔ نظامی مطرح کردهاند تا او را به اصطلاح «شاعر آذربایجانی» بخوانند و آثار او را جزو به اصطلاح «ادبیات آذربایجانی» بدانند. نویسندگان این کتاب نادرستبودن این ادعاها را نشان میدهند. گذشته از این بخشهای انتقادی، کتاب حاضر بخشهای سازندهای هم دارد و آن هم اطلاعات و آگاهیهایی است که نویسندگان از منبعهای دست اول از جمله از راه بازخوانی دقیق آثار نظامی و دیگر شاعران همروزگار او و نیز منبعهای تاریخی همروزگار او در پیش چشم ما گذاشتهاند. این کتاب پژوهشی جالب و با دقت مستندشده در زمینه ادبیات کلاسیک فارسی است و نیز به پرسشهایی دربارهٔ وضعیت تاریخی و قومنگاری و زبانی منطقه ارّان و تراقفقاز پاسخ میدهد.»
در سال ۲۰۰۷ نوروز علی محمداف، دانشمند فرهنگی تالش بخاطر پشتیبانی از فرهنگ تالشی به زندان روانه شد (بنگرید به [Novruzali Mammadov] در ویکیپدیای انگلیسی).[۷۸] یکی از اتهامات دولت جمهوری آذربایجان علیه وی این بود که نظامی گنجوی را در یک نشریهٔ غیرترک و تالش خوانده بود.[۷۹][۸۰] در سال ۲۰۰۹ نوروز علی محمداف در زندان جان سپرد[۸۱].[۸۲]
گنجه از قرن چهارم هجری مرکز ولایت ارّان بود، و تا پیش از یورش مغولان از زیباترین شهرهای آسیای غربی بهشمار میرفت.[۸۳] نام گنجه، از لغت «گنج» فارسی برگرفته شدهاست.[۸۴] زبان محاورهٔ مردم ارّان مثل ساکنان سایر نواحی شمال غرب ایران، گونهای از زبان پهلوی (یا فهلوی) بودهاست.[۸۵] جغرافینویسان قدیم آن زبان را ارّانی نامیدهاند. ابن حوقل میگوید: «مردم بردعه (مرکز قدیم ارّان) به ارّانی سخن میگویند». شمسالدین مقدسی در احسنالتقاسیم توضیح بیشتر دربارهٔ آن زبان دارد و میگوید: «در ارّان به ارّانی سخن میگویند و فارسی ایشان قابل فهم است، و در پارهای حرفها به زبان خراسانی نزدیک است.» اما زبان نوشتاری شاعران و نویسندگان آن دیار را «فارسی ارانی» نامیدهاند (در برابر فارسی دری). آمیزش لهجهها و زبانهای نواحی مختلف ایران، و رواج سخن خاقانی و نظامی به مدت هشتصد سال در سراسر ایران، موجب شد که بسیاری از تعبیرهای خاص آنان وارد فرهنگها یا زبان شاعران و نویسندگان دیگر شده و جزو فارسی دری درآید.[۸۶]
بنابر قول گیراگوس گاندزاکـِتسی (تاریخنگار و کشیش ارمنی در دوران نظامی گنجوی و خود نیز از اهالی شهر گنجه)، پیش از حمله مغولان به شهر گنجه، شهر گنجه دارای انبوه جمعیت پارسیان و اقلیتی از مسیحیان بود[۸۷][۸۸]. باید توجه داشت که گیراگوس بین پارسی و عربی و ترک تفاوت میگذاشتهاست و وقتی در متن خود ساکنان شهر گنجه را پارسی میخواند منظورش پارسی است نه نام عمومی برای تمام مسلمانان. او برای اعراب از واژهٔ «تاچیک» (Tachik همان تاجیک یا تازیک = تازی = عرب = مسلمان - نیز بنگرید به نوشتارهای پارسی میانه همچون جاماسپنامه) استفاده میکند و عربان را تاچیک میخواند. او ترکان را تئورک (T'urk) مینویسد. برای نمونه در فصل ۱۸ مینویسد که «جلالالدین محمد خوارزمشاه سپاهیان خود را از میان ایرانیان (پارسیان) و تاچیکان و تئورکان گرد آورد.»[۸۸][۸۹].
در کتاب نزهت المجالس نیز شعرهایی از بیست و چهار شاعر پارسیگوی اهل گنجه از پیش از یورش مغولان ذکر شدهاست و وجود این تعداد شاعر پارسیگوی تنها از شهر گنجه، که در قرن ششم و هفتم در شمالغرب ایران قدم به عرصه گذاشتهاند و در زبان همگانی ایرانیان ـ فارسی ـ شعر سرودهاند، نشاندهندهٔ رواج بازار شعر و ادب پارسی در عصر نظامی و همچنین مؤید آن است که در ارّان، زبان و ادب فارسی، زبان مردم کوچه و بازار و دربار بودهاست[۹۰][۹۱][۹۲].
جعل دیوان تُرکی منسوب به نظامی گنجوی
در سال ۱۳۸۱ انتشارات «اندیشه نو» کتابی با عنوان «دیوان نظامی گنجوی؛ تورکجه یئنی تاپیلان» (دیوان نویافته ترکی نظامی گنجوی) را منتشر کرد. بر روی این کتاب عنوان غیرعلمی و ناشیانه «برای اولین بار در دنیا» درج شده بود و مصحح کتاب مدعی بود که نسخه خطی کتاب توسط فردی به نام «صدیار وظیفه، ائل اوغلی» اهل جمهوری آذربایجان کشف شدهاست. به باور پژوهشگران، مصحح کتاب محمدزاده صدیق هیچ دلیل قاطعی بر اصالت کتاب نداشتهاست، بلکه مصحح کتاب به ابیاتی از اشعار فارسی نظامی گنجوی اشاره کرده و آن را دال بر وجود دیوان اشعار ترکی نظامی گنجوی قلمداد نموده ولی به باور پژوهشگران این ابیات هیچ اشاره ای به وجود دیوان اشعار ترکی برای نظامی گنجوی ندارند:
غزلهای نظامی را غزالان | زده بر زخمهای چنگ نالان |
یا:
روزی به مبارکی و شادی | ابروی هلالی ام گشاده |
بودم به نشاط کیقبادی | دیوان نظامیام نهاده |
پس از انتشار این دیوان که موجب حیرت جامعه ادبی ایران و انتقاد از اقدام سؤال برانگیز وزارت ارشاد، در اعطای مجوز نشر به این قبیل آثار، پیش از اثبات درستی یا نادرستی موازین علمی آنها گردید، موج اعتراضها در داخل ایران و حتی انتقاد برخی از پژوهشگران بیطرف در جمهوری آذربایجان به راه افتاد. در این ارتباط یحیی شیدا که در احیای آثار زبان ترکی آذربایجانی مسبوق به سابقه فراوانی است، چاپ و انتشار این کتاب را دستاورد جعل «ائل اوغلو» و «محمدزاده صدیق» دانسته و اصل این دیوان را متعلق به یک شاعر تُرک زبان موسوم به نظامی قارامانلی از سخن سرایان سده هشتم و اوایل سده نهم هجری در آسیای صغیر دانستهاست. جالب آنکه ویراستار اثر یعنی «محمدزاده صدیق» در مقدمه همین کتاب چاپ شده در ایران، نام نظامی قارامانلی را نیز قید کرده و اظهار داشته که بخشی از دیوان سرودههای نظامی قارامانلی بوده، در حالی که بر روی جلد اثر و پیشگفتارِ محمدزاده صدیق، سخن از «دیوان ترکی نظامی گنجهای» رفتهاست. پژوهشگران تصدیق نمودهاند که این دیوان متعلق به شاعری از قونیه ترکیه امروزی به نام نظامی قارامانلی ملقب به قونوی است که در حدود ۱۴۳۵ تا ۱۴۴۰ میلادی در قونیه به دنیا آمدهاست. وی فرزند واعظی شهیر به نام «ملا ولیالدین» میباشد. نظامی قونیوی در حدود سال ۱۴۶۹ تا ۱۴۷۳ بدرود زندگی گفته و به سه زبان فارسی، عربی و ترکی شعر سرودهاست. ذکر این نکته جالب است که بدانیم دیوان ترکی نظامی قونوی در سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۷ خورشیدی) یعنی حدود چهل سال پیش از «دیوان سازی» عناصر پانترکیسم، توسط «هانوک ایپکتن» در ترکیه و از سوی انتشارات دانشگاه استانبول منتشر شده و معرفی جامعی در خصوص این دیوان ترکی در شماره سیزدهم نشریه «تورکیه» این دانشگاه صورت گرفتهاست. همین استاد دانشگاه استانبول، در سال ۱۹۷۴ (۱۳۵۳ خورشیدی) کتاب دیگری در شرح احوال و آثار نظامی قونیوی نوشته و در آنکارا منتشر کردهاست. وی در این کتاب از وجود شش نسخه خطی برای دیوان ترکی نظامی قونیوی خبر داده که ششمین نسخه در «دارالکتاب قاهره» مصر نگهداری میشود. این نسخه که ظاهراً همان دیوان جعلی نظامی گنجهای است، در کتاب ساختگی «ائل اوغلو»، تحت عنوان «نسخه خدیویه مصر» معرفی شدهاست[۹۳][۹۴][۹۵].
نظامی در هنر معاصر
- توراندخت جاکومو پوچینی (محسن معینی در سال ۱۳۹۲ نمایشی بر اساس این اپرا در فرهنگسرای نیاوران تهران بر صحنه بردهاست)[۹۶][۹۷]
- مجلس قربانی سنمّار بهرام بیضایی
- شیرین عباس کیارستمی
- رمان دیوباد - ساناز حائری (اسفند ۱۳۹۷)
نمونه اشعار
نظامی گنجوی، اشعاری دربارهٔ تهاجم روسها به آران سرودهاست.[۹۸]
که فریاد شاها ز بیداد روس | که از مهد ابخاز بستد عروس | |
ستیزنده روسی ز آلان و ارگ | شبیخون درآورد همچون تگرگ | |
به تاراج بُرد آن بر و بوم را | که ره بسته باد آن پی شوم را | |
جز از کشتگانی که نتوان شمرد | خرابی بسی کرد وبسیار بُرد | |
همان ملک بردع برانداختند | یکی شهر پرگنج پرداختند | |
ز چندان عروسان که دیدی بپای | نماند یکی نازنین را بهجای | |
همه شهر و کشور را بههم برزدند | ده و دوده را آتش اندر زدند |
نگارخانه
-
پیرزن و سلطان سنجر، خمسهٔ تهماسبی (۱۵۳۹ تا ۱۵۴۳م)، هماینک در کتابخانهٔ بریتانیا
پانویس
- ↑ از بیتِ: فرزند محمد نظامی/ آن بر دلِ من چو جان گرامی
- ↑ از بیتِ: گر شد پدرم به سنتِ جد/ یوسف پسرِ ذکی مؤیَّد
- ↑ به مادرش در این بیت اشاره میکند: گر مادر من رئیسهٔ کرد/ مادرصفتانه پیشِ من مُرد
- ↑ Paola Orsatti, “Ḵosrow o Širin and its Imitations,” at Encyclopaedia Iranica Online, 2006, available at www.iranicaonline.org.
- ↑ Winter 1992 (special issue on Neẓāmi, primarily devoted to Haft Pey-kar); Fritz Meier, “Turandot in Persien,” ZDMG 95, 1941, pp. 1–27.
- ↑ Amīr Khosrow. (2011). In Encyclopædia Britannica. Retrieved from http://www.britannica.com/EBchecked/topic/20788/Amir-Khosrow "a group of five long idylls in emulation of the Khamseh of the celebrated Persian poet Neẓāmī (c. 1141–1209)."
- ↑ Taceddin Ahmedi. (2011). In Encyclopædia Britannica. Retrieved from http://www.britannica.com/EBchecked/topic/10240/Taceddin-Ahmedi "Modeled after the work of the great Persian poet Neẓāmī (d. 1209)"
- ↑ Sinan Şeyhi. (2011). In Encyclopædia Britannica. Retrieved from http://www.britannica.com/EBchecked/topic/537283/Sinan-Seyhi "Hüsrev ü Şirin (“Khosrow and Shirin”). Inspired by the work of the same name by the great Persian poet Neẓāmī (d. 1209)"
- ↑ Gäncä. (2011). In Encyclopædia Britannica. Retrieved from http://www.britannica.com/EBchecked/topic/225148/Ganca "Notable buildings include Dzhuma-Mechet Mosque (built 1620) and the modern mausoleum of the 12th-century Persian poet Neẓāmī Ganjavī."
- ↑ BACHER, WILHELM. (2011). In Encyclopædia Iranica. Retrieved from http://www.iranicaonline.org/articles/bacher-wilhelm-binyamin-zeev-1850-1913-was-born-in-liptszentmikls-hungary-today-in-czechoslovakia بایگانیشده در ۱۷ مه ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine "he earned his doctorate writing a dissertation on the life and poetry of the Persian poet Nezāmī"
- ↑ ROBINSON, Samuel. (2009). In Encyclopædia Iranica. Retrieved from http://www.iranicaonline.org/articles/robinson-samuel " Several volumes of poetry selected from the most famous of Persian classical poets were published privately. These volumes were signed only with his initials (‘S.R’) at the end of each preface. In 1873, he published two volumes on Nezāmi and Jāmi.[...]Memoir of the Life and Writings of the Persian Poet Nizami, and analysis of the second part of his Alexander Book, London and Manchester, 1873"
- ↑ جلال متینی، «حکیم نظامی شاعری اندیشهور»، در ایرانشناسی، سال سوم، شمارهٔ ۳، پاییز ۱۳۷۰، ص۴۵۳
- ↑ «شاعرِ عاشق! / روز بزرگداشت نظامی گنجوی». خبرگزاری هنر ایران. دریافتشده در ۲۰۲۱-۱۱-۱۱.
- ↑ «21 اسفندماه روز بزرگداشت نظامی گنجوی – شرکت بینالمللی بازرسی کالای تجاری». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ نوامبر ۲۰۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۱۱-۱۱.
- ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/leyli-o-majnun-narrative-poem
- ↑ V. Minorsky, Studies in Caucasian History, Cambridge University Press, 1957. pg 34: "The author of the collection of documents relating to Arran Mas’ud b. Namdar (c. 1100) claims Kurdish nationality. The mother of the poet Nizami of Ganja was Kurdish (see autobiographical digression in the introduction of Layli wa Majnun). In the 16th century there was a group of 24 septs of Kurds in Qarabagh, see Sharaf-nama, I, 323. Even now the Kurds of the USSR are chiefly grouped south of Ganja. Many place-names composed with Kurd are found on both banks of the Kur"
- ↑ «The Poetry of Nizami Ganjavi: Knowledge, Love, and Rhetortics" , New York, 2001. pg 2: «His father, Yusuf and mother, Rai'sa, died while he was still relatively young, but maternal uncle, Umar, assumed responsibility for him"
- ↑ جمعی از نویسندگان (۱۳۸۶). «سالنمای تفرش». پارامتر
|پیوند=
ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ شیخ الاسلامی فراهانی. «دیوان راز دل». اوستا فراهانی. پارامتر
|پیوند=
ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ امین، سید حسن، ویژه نامهٔ نظامی گنجهای: تبار، زبان و خاندان نظامی، نشریه زبان و ادبیات، فروردین ۱۳۸۶، شماره ۳۹، ص ۱۷–۱۸
- ↑ [۱]
- ↑ ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، جلد دوم،
- ↑ پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد، ص ۲۳
- ↑ (دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی، به کوشش سعید نفیسی، ۱۳۳۷، ص ۳۹۵)
- ↑ ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، جلد دوم، ص ۷۹۹
- ↑ «انتشار نخستین تصویرها از نصب کتیبههای تحریف شده در مقبره نظامی گنجوی». ایسنا. ۲۰۱۳-۰۹-۱۴. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۲-۱۳.
- ↑ «درآمدی بر ادبیات تعلیمی(۱)». سیدمحسن حسینی طه (روزنامهٔ اطلاعات). دریافتشده در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۱.[پیوند مرده]
- ↑ طبع که با عقل به دلالگی است،منتظر نقد چهل سالگی است
- ↑ مخزن الاسرار: نظامی گنجوی، مصحح: عزیزالله علیزاده، تهران: فردوس، ۱۳۸۷، (وزیری، گالینگور)، ۲۲۴ صفحه. ISBN 978-964-320-364-1
- ↑ شریفی، فرهنگ ادبیات فارسی، ۵۹۶.
- ↑ «خبرگزاری کتاب ایران». بایگانیشده از اصلی در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۱ فوریه ۲۰۱۶.
- ↑ «بیوگرافی برات زنجانی|وبسایت دانشگاه آزاد واحد کرج». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ آوریل ۲۰۱۳. دریافتشده در ۴ اوت ۲۰۱۹.
- ↑ «ثبت جهانی خمسه نظامی و التفهیم ابوریحان در یونسکو». جام جم آنلاین. ۸ خرداد ۱۳۹۰. دریافتشده در ۵ دی ۱۳۹۱.
- ↑ گفتگو با استاد تقی پور نامداریان|مجلهٔ فرهنگی و هنری بخارا
- ↑ ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، جلد دوم، ص ۸۰۹
- ↑ ذبیحالله صفا، گنج سخن، جلد ۲، ص ۲
- ↑ جلال متینی، حکیم نظامی شاعری اندیشهور، ایرانشناسی، سال سوم، شمارهٔ ۳، پاییز ۱۳۷۰، ص ۴۵۵
- ↑ Peter J. Chelkowski, "Mirror of the Invisible World" , New York: Metropolitan Museum of Art, 1975. pp 6: «Nizami's strong character, his social sensibility, and his poetic genius fused with his rich Persian cultural heritage to create a new standard of literary achievement. Using themes from the oral tradition and written historical records, his poems unite pre-Islamic and Islamic Iran" ,
- ↑ تحلیل شخصیت خیام. جعفری، محمدتقی(1372)، چاپ سوم. تهران: نشر کیهان.
- ↑ دیوان قصاید و غزلیات نظامی، نظامی، الیاس بن یوسف(1380)، به اهتمام سعید نفیسی، چاپ هفتم، تهران: انتشارات فروغی
- ↑ Dick Davis VIS O RĀMIN Iranica (July 20, 2005). [۲] The poem had an immense influence on Neẓāmi, who takes the bases for most of his plots from Ferdowsi but the basis for his rhetoric from Gorgāni. This is especially noticeable in his Ḵosrow o Širin, which imitates a major scene (that of the lovers arguing in the snow) from Vis o Rāmin, as well as being in the same meter (hazaj) as Gorgāni’s poem. Nezami’s concern with astrology also has a precedent in an elaborate astrological description of the night sky in Vis o Rāmin. Given Nezami’s own paramount influence on the romance tradition, Gorgāni can be said to have initiated much of the distinctive rhetoric and poetic atmosphere of this tradition, with the exception of its Sufi preoccupations, which are quite absent from his poem.
- ↑ تاریخ ادبیات ایران
- ↑ http://www.bbc.com/persian/arts/2011/08/110818_l41_book_classical_censorship_comment.shtml
- ↑ http://www.asriran.com/fa/news/177488/آیا-مولوی-سعدی-حافظ-خیام-و-نظامی-هم-نیاز-به-ممیزی-دارند
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ فوریه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۸ فوریه ۲۰۱۶.
- ↑ http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=125386
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۵ فوریه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۴ فوریه ۲۰۱۶.
- ↑ The Encyclopaedia of Islam، 1104.
- ↑ رضایی اردانی، نقد تحلیلی-تطبیقی، ۹۱و۹۲.
- ↑ عباسعلی وفایی، ۷۳.
- ↑ اسماعیل حاکمی، ۶۸.
- ↑ ذوالفقاری، مقایسه چهار روایت، ۵۹و۶۲.
- ↑ ذوالفقاری، مقایسه چهار روایت، ۶۴و۶۵.
- ↑ ذوالفقاری، مقایسه چهار روایت، ۶۶و۶۷.
- ↑ سیدغراب، مجنون بهانه پرداز، ۲۷–۲۹.
- ↑ «ردّ پای تفکّر عرفانی در لیلی و مجنون نظامی». رشد آموزش زبان و ادب فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۴.
- ↑ ستودیان، لیلی و مجنون در آثار عطار، ۷۸–۸۳.
- ↑ نظامی گنجوی، شهرت جهانی
- ↑ [۳]
- ↑ وحید دستگردی و ۱۳۴۷، ۵۷.
- ↑ ماناسریان، مقایسه دو منظومه آنوش و لیلی و مجنون، ۱۶۶.
- ↑ شریفی، مقایسه بین مثنوی کردی، ۲۴۷.
- ↑ The Encyclopaedia of Islam، ۱۱۰۶.
- ↑ فاروق تیمورتاش. شیخی و خسرو و شیرینی، استانبول، 1980، مقدمه.
- ↑ وحید دستگردی و ۱۳۴۷، ۵۷.
- ↑ The Encyclopaedia of Islam، ۱۱۰۵.
- ↑ چیر، ۱۶۴.
- ↑ https://dl.nlai.ir/ui/Forms/LRRImage1.aspx?Contentid=61acc911-bb60-4510-9739-a24c4a686c58&seqPageNo=27&Edition=[پیوند مرده]
- ↑ پیشگفتار کتاب نظامی و ادبیات ترکی نوشتهٔ ارسلی نوشابی، نشریات علم، باکو ۱۹۸۰
- ↑ محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: «پان ترکیسم، ایران و آذربایجان» ، انتشارات سمرقند، ص ۲۱۳
- ↑ جلال متینی، «سندی معتبر بودن بر در ترک بودن نظامی گنجوی!»، ایرانشناسی، سال ۴, ۱۳۷۱. [۴][پیوند مرده]
- ↑ The Russian philologist Ivan Mikhailovich Steblin-Kamensky, Professor and the Dean of the Oriental Department of Saint Petersburg University comments (―Oriental Department is ready to cooperate with the West‖, Saint Petersburg University newspaper, № 24—25 (3648—49), 1 November 2003‖). http://www.spbumag.nw.ru/2003/24/1.shtml بایگانیشده در ۲۵ فوریه ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine): Мы готовили таких специалистов, но, как показывает наше с ними общение, там очень много националистических тенденций, научных фальсификаций. Видимо, это связано с первыми годами самостоятельности. В их трудах присутствует националистическое начало, нет объективного взгляда, научного понимания проблем, хода исторического развития. Подчас – откровенная фальсификация. Например, Низами, памятник которому воздвигнут на Каменноостровском проспекте, объявляется великим азербайджанским поэтом. Хотя он по-азербайджански даже не говорил. А обосновывают это тем, что он жил ترجمه انگلیسی: на территории нынешнего Азербайджана – но ведь Низами писал свои стихи и поэмы на персидском языке! Translation: " We trained such specialists, but, as shown by our communication with them, there are a lot of nationalistic tendencies there and academic fraud. Apparently it's related to the first years of independence. Their works include nationalist beginnings. Objective perspective, scientific understanding of the problems and timeline of historical developments are lacking. Sometimes there is an outright falsification. For example, Nizami, the monument of whom was erected at Kamennoostrovsk boulevard, is proclaimed Great Azerbaijani poet. Although he did not even speak Azeri. They justify this by saying that he lived in the territory of current Azerbaijan, but Nizami wrote his poems in Persian language! ترجمه فارسی: آثار نظامی به فارسی است و حتی زبان آذری را نمیدانستهاست. (ایوان استبلین-کامنسکی- رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه سن پترزبورگ - سال ۲۰۰۳)
- ↑ Encyclopædia Iranica, NEẒĀMI QUNAVI, Osman G. Özgüdenlı
- ↑ محمدعلی کریمزاده تبریزی، «دیوان ترکی نظامی گنجوی!»، ایرانشناسی، سال هفدهم، شماره-ی سوم، ۱۳۸۴.[۵]
- ↑ ۷۵٫۰ ۷۵٫۱ ۷۵٫۲ Siavash Lornejad, Ali Doostzadeh "On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi" (Edited by Victoria Arakelova, YEREVAN SERIES FOR ORIENTAL STUDIES, Yerevan 2012) [۶]
- ↑ سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده، «دربارهٔ سیاسیسازی شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، ایروان ارمنستان، اکتبر ۲۰۱۲ / مهرماه ۱۳۹۱، ۱۸۸ صفحه به انگلیسی: Siavash Lornejad, Ali Doostzadeh "On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi" (Edited by Victoria Arakelova, YEREVAN SERIES FOR ORIENTAL STUDIES, Yerevan 2012) [۷] We should be grateful to the authors for having tackled a subject - the politicized use of culture - whose importance has been generally underestimated by European scholars. However the unveiling of a statue in Rome of the “Azerbaijani poet” Nezami compels us to react to such distortions; and makes this book of great topical interest, too. Dr. Paola Orsatti Associate Professor of Persian language and literature Sapienza
- ↑ For example, Nizami, the monument of whom was erected at Kamennoostrovsk boulevard, is proclaimed Great Azerbaijani poet. Although he did not even speak Azeri. They justify this by saying that he lived in the territory of current Azerbaijan, but Nizami wrote his poems in Persian language The Russian philologist Ivan Mikhailovich Steblin-Kamensky, Professor and the Dean of the Oriental Department of Saint Petersburg University comments (―Oriental Department is ready to cooperate with the West‖, Saint Petersburg University newspaper, № 24—25 (3648—49), 1 November 2003‖). http://www.spbumag.nw.ru/2003/24/1.shtml بایگانیشده در ۲۵ فوریه ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine): Мы готовили таких специалистов, но, как показывает наше с ними общение, там очень много националистических тенденций, научных фальсификаций. Видимо, это связано с первыми годами самостоятельности. В их трудах присутствует националистическое начало, нет объективного взгляда, научного понимания проблем, хода исторического развития. Подчас – откровенная фальсификация. Например, Низами, памятник которому воздвигнут на Каменноостровском проспекте, объявляется великим азербайджанским поэтом. Хотя он по-азербайджански даже не говорил. А обосновывают это тем, что он жил ترجمه انگلیسی: на территории нынешнего Азербайджана – но ведь Низами писал свои стихи и поэмы на персидском языке! Translation: " We trained such specialists, but, as shown by our communication with them, there are a lot of nationalistic tendencies there and academic fraud. Apparently it's related to the first years of independence. Their works include nationalist beginnings. Objective perspective, scientific understanding of the problems and timeline of historical developments are lacking. Sometimes there is an outright falsification. For example, Nizami, the monument of whom was erected at Kamennoostrovsk boulevard, is proclaimed Great Azerbaijani poet. Although he did not even speak Azeri. They justify this by saying that he lived in the territory of current Azerbaijan, but Nizami wrote his poems in Persian language! ترجمه فارسی: آثار نظامی به فارسی است و حتی زبان آذری را نمیدانستهاست. (ایوان استبلین-کامنسکی- رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه سینت پترزبورگ - سال ۲۰۰۳)
- ↑ World Organisation Against Torture, Confirmation in appeal of the sentencing against Mr. Novruzali Mammadov to ten years in prison, 7 January 2009, AZE 001 / 0808 / OBS 139.2, available at: http://www.unhcr.org/refworld/docid/496efd900.html [accessed 26 January 2011]
- ↑ Ans Press News Portal, “Editors of “Tolishi Sedo” newspaper took stand of betrayl of country”, 19 فروردین 2007, https://web.archive.org/web/20080512201826/http://anspress.com/nid51166.html [accessed 26 January 2011].
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ آوریل ۲۰۰۹. دریافتشده در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۳.
- ↑ AI - Amnesty International: Amnesty International Report 2010 - The State of the World's Human Rights, 28 May 2010 (available at ecoi.net). http://www.ecoi.net/local_link/143047/243697_en.html [accessed May 2011]
- ↑ «Nizami Gəncəvinin Azərbaycan dilində divanı tapılıb - EKSKLÜZİV». web.archive.org. ۲۰۱۵-۰۹-۱۷. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۵-۲۰. [مشکوک ]
- ↑ دائرةالمعارف فارسی: گنجه
- ↑ C. Edmund Bosworth , Ganja in Encyclopaedia Iranica
- ↑ محمدامین ریاحی، مقدمه بر نزهتالمجالس، ص ۲۸
- ↑ محمدامین ریاحی، مقدمه بر نزهتالمجالس، ص ۳۰
- ↑ در فصل ۲۱ کتاب (ارمنی اصلی لغت «پارسی» را به جای «ایرانی» بکار بردهاست): [۸] should be noted that in the Middle Ages Armenians all Iranian-speaking were called " parsik - Persians , as reflected in the translation of that passage into English: Kirakos Gandzakatsi Kirakos Gandzakats'i's History of the Armenians / Translation from Classical Armenian by Robert Bedrosian. - New York: 1986. - P. 197. This city was densely populated with Iranians and a small number of Christians. It was extremely inimical to Christ and His worship, insulting and cursing the Cross and the Church, scorning and deriding the priests and attendants. Therefore, when their limit of sin had filled up, the protest against their wickedness rose to the Lord. Earlier a sign of their [impending] destruction appeared, just as had happened above Jerusalem, before its destruction. اصل ارمنی: Kirakos Gandzakets'i, Patmut'iwn Hayots' [Kirakos of Gandzak, History of Armenia], edited by K.A. Melik'-Ohanjanyan, (Erevan, 1961), p. 235. Ays k'aghak's bazmambox lts'eal parsko'k', ayl sakaw ew k'ristone'iwk'...
- ↑ ۸۸٫۰ ۸۸٫۱ دربارهٔ سیاسیسازی شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، نوشته سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده که اکتبر ۲۰۱۲ (مهرماه ۱۳۹۱) به زبان انگلیسی منتشر شدهاست. Siavash Lornejad, Ali Doostzadeh "On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi", Edited by Victoria Arakelova, YEREVAN SERIES FOR ORIENTAL STUDIES, Yerevan, October 2012. [۹]
- ↑ History of the Armenians / Translation from Classical Armenian by Robert Bedrosian. - New York: 1986. http://rbedrosian.com/kg8.htm
- ↑ محمدامین ریاحی، مقدمه بر نزهتالمجالس.
- ↑ C. A. (Charles Ambrose) Storey and Franço de Blois (۲۰۰۴), “Persian Literature - A Biobibliographical Survey: Volume V Poetry of the Pre-Mongol Period. ”, RoutledgeCurzon; 2nd revised edition (June 21, 2004). Pg ۳۶۳: “Nizami Ganja’i, whose personal name was Ilyas, is the most celebrated native poet of the Persians after Firdausi. His nisbah designates him as a native of Ganja (Elizavetpol, Kirovabad) in Azerbaijan, then still a country with an Iranian population, and he spent the whole of his life in Transcaucasia;
- ↑ محمدامین ریاحی - نزهت المجاس - دانشنامه ایرانیکا: Amin Riyahi, Nozhat al-Majales, in Encycloapedia Iranica [۱۰] The most significant merit of Nozhat al-majāles, as regards the history of Persian literature, is that it embraces the works of some 115 poets from the northwestern Iran (Arrān, Šarvān, Azerbaijan; including 24 poets from Ganja alone), where, due to the change of language, the heritage of Persian literature in that region has almost entirely vanished. Nozhat al-mājales is thus a mirror of the social conditions at the time, reflecting the full spread of Persian language and the culture of Iran throughout that region, clearly evidenced by the common use of spoken idioms in poems as well as the professions of the some of the poets (see below). The influence of the northwestern Pahlavi language, for example, which had been the spoken dialect of the region, is clearly observed in the poems contained in this anthology. In contrast to poets from other parts of Persia, who mostly belonged to higher echelons of society such as scholars, bureaucrats, and secretaries, a good number of poets in the northwestern areas rose from among the common people with working class backgrounds, and they frequently used colloquial expressions in their poetry. They are referred to as water carrier (saqqāʾ), sparrow dealer (ʿoṣfori), saddler (sarrāj), bodyguard (jāndār), oculist (kaḥḥāl), blanket maker (leḥāfi), etc. , which illustrates the overall use of Persian in that region. Chapter eleven of the anthology contains interesting details about the everyday life of the common people, their clothing, the cosmetics used by women, the games people played and their usual recreational practices such as pigeon fancying (kabutar-bāzi; p. 444), even-or-odd game (ṭaq yā joft bāzi; p. 446), exercising with a sledgehammer (potk zadan; p. 443), and archery (tir-andāzi; p. 444). There are also descriptions of the various kinds of musical instruments such as daf (tambourine; see DAF[F] and DĀYERA), ney (reed pipe), and čang (harp), besides details of how these instruments were held by the performers (pp. 150–63). One even finds in this anthology details of people's everyday living practices such as using a pumice (sang-e pā) to scrub the sole of their feet and gel-e saršur to wash their hair (pp. 440–41).
- ↑ «پیشینه تحریف هویت تاریخی نظامی گنجه ای (محمد طاهری خسروشاهی)». وبسایت خبری تحلیلی آذریها. بایگانیشده از اصلی در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۲ آوریل ۲۰۲۱.
- ↑ «پیشینه تحریف هویت تاریخی نظامی گنجهای ـ محمّد طاهری خسروشاهی-دانشگاه تبریز (دیوان جعلی تُرکی)». وبسایت روزنامه اطلاعات.
- ↑ «پیشینه تحریف هویت تاریخی نظامی گنجه ای / محمّد طاهری خسروشاهی- دانشگاه تبریز». وبگاه مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) ۱۳۹۲٫۱۲٫۲۴.
- ↑ «نمایش توراندخت در فرهنگسرای نیاوران به صحنه رفت». ایرنا. ۹ خرداد ۱۳۹۱. بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱ اسفند ۱۳۹۶.
- ↑ «نمایش توراندخت در فرهنگسرای نیاوران به صحنه رفت». ایرنا. ۹ خرداد ۱۳۹۱. بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱۲ اسفند ۱۳۹۶.
- ↑ شمس، تاریخ جامع ایران.
منابع
- بهمنی مطلق، یدالله (۱۳۸۸). «کنشها و منشها در خسرو و شیرن و لیلی و مجنون». ماهنامه کتاب ماه ادبیات. تهران: خانه کتاب (۱۴۸).
- حاکمی، اسماعیل (۱۳۶۷). «سیری اجمالی در منظومه لیلی و مجنون سهیلی جغتایی». نشریه کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران. تهران: دانشگاه تهران (۱۲).
- حجازی، میرمحمد (۱۳۰۹). «کشف ادبی (مآخذ داستان لیلی و مجنون)». ماهنامه شرق. تهران (۳).
- ذوالفقاری، حسن (۱۳۸۸). «مقایسه چهار روایت لیلی و مجنون نظامی امیر خسرو جامی و مکتبی». فصلنامه پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه اصفهان) علمی - پژوهشی. اصفهان: دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان (۱).
- رضایی اردانی، فضلالله (۱۳۸۷). «نقد تحلیلی-تطبیقی منظومهٔ «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» نظامی گنجوی». دوفصلنامه زبان و ادبیات فارسی (پژوهشنامه ادب غنایی) (علمی-پژوهشی). زاهدان: دانشگاه سیستان و بلوچستان (۱۱).
- ستودیان، مهدی (۱۳۸۴). «جلوههایی نو از داستان لیلی و مجنون در آثار عطار نیشابوری». فصلنامه ادبیات فارسی. مشهد: دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد مشهد (۶).
- ستودیان، مهدی (۱۳۸۷). «ریشه یابی داستان لیلی و مجنون». فصلنامه ادبیات فارسی. مشهد: دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد مشهد (۱۸).
- سجادی، ضیاءالدین (۱۳۷۸). «لیلی و مجنون در قرن ششم قمری و لیلی و مجنون نظامی». فصلنامه شعر. تهران (۲۵).
- سعیدی سیرجانی، علیاکبر (۱۳۶۸). «برگزیدهها: سیمای دو زن». فصلنامه ایرانشناسی: پژوهش در تاریخ و تمدن و و فرهنگ ایران و زبان و ادبیات فارسی. تهران: بنیاد مطالعات ایران (۱).
- ثروتیان، بهروز (۱۳۷۹). «راز عشق لیلی و مجنون در مثنوی لیلی و مجنون نظامی گنجهای». فصلنامه هنر. تهران: معاونت فرهنگی وزارت ارشاد (۴۶).
- حسین، طه (۱۳۸۰). ترجمهٔ مریم عسگری. «هویت تاریخی مجنون». فصلنامه شعر. تهران: شرکت انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی (۲۹).
- نظامی گنجوی، الیاس (۱۳۸۷). مخزن الاسرار. تهران: فردوس. صص. ۲۲۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۰-۳۶۴-۱.
- با کاروان حله، عبدالحسین زرینکوب، تهران، (چاپ اول) ۱۳۴۷
- بهار، محمدتقی. تاریخ تطور شعر فارسی، تهران، ۱۳۳۷
- بهار، محمدتقی. سبکشناسی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۳۷
- پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد، عبدالحسین زرینکوب، تهران، علمی ۱۳۷۲
- دیوان قصاید و غزلیات نظامی، سعید نفیسی، تهران.
- دیوان قصاید و غزلیات نظامی، نظامی، الیاس بن یوسف(۱۳۸۰)، به اهتمام سعید نفیسی، چاپ هفتم، تهران: انتشارات فروغی
- ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، جلد دوم
- زهرا کیا، داستانهای دلانگیز ادبیات فارسی، چاپ تهران
- شمیسا، سیروس. سبکشناسی، چاپ نهم، تهران، ۱۳۸۲
- صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۵ جلد)، انتشارات فردوس، ۱۳۶۷.
- گنج سخن، جلد دوم (از نظامی تا جامی)، ذبیحالله صفا.
- لغتنامهٔ دهخدا
- معراجی، منیر السادات. (آشنایی بازندگینامه شعرای نامی ایران) . چاپ تهران، نشر فرهنگ امروز، سال انتشار ۱۳۸۰. خورشیدی.
- نزهةالمجالس، تألیف جمال خلیل شروانی، تصحیح و مقدمه و حواشی و توضیحات و تحقیق زندگی گویندگان و فهرستها، از محمدامین ریاحی، تهران، انتشارات زوار ۱۳۶۶، چاپ دوم علمی
- یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه عیسی شهابی، صفحهٔ ۳۳۰
منابع انگلیسی
- Guinhut, Jean-Pierre (1998). "The Man Who Loved Too Much - The Legend of Leyli and Majnun" (به انگلیسی). Azerbaijan International. Archived from the original on 11 May 2012. Retrieved 11 May 2012.
- Patterson, Jean (1998). "Crazy About "Layla": Eric Clapton Song Inspired by Nizami, 12th century Azerbaijani Poet" (به انگلیسی). Azerbaijan International. Archived from the original on 11 May 2012. Retrieved 14 June 2011.
- "Leyli & Majnun - First Opera" (به انگلیسی). Azerbaijan International. 2001. Archived from the original on 6 May 2012. Retrieved 11 May 2012.
- Encyclopædia Iranica, "Khamsa", Domenico Parrello
- E.G. Browne. Literary History of Persia. (Four volumes, 2,256 pages, and twenty-five years in the writing). 1998. ISBN 0-7007-0406-X
- Biography of Nizami Dr. Julie S. Meisami of Oxford University
- Jan Rypka, History of Iranian Literature. Reidel Publishing Company. 1968 اُسیالسی ۴۶۰۵۹۸. ISBN 90-277-0143-1
- C. A. (Charles Ambrose) Storey and Franço de Blois (2004), "Persian Literature – A Biobibliographical Survey: Volume V Poetry of the Pre-Mongol Period.", RoutledgeCurzon; 2nd revised edition (21 ژوئن 2004). ISBN 0-947593-47-0.
- K. Talattof & J.W. Clinton, The Poetry of Nizami Ganjavi: Knowledge, Love, and Rhetoric. – New York, 2001
- Christine van Ruymbeke. Science and Poetry in Medieval Persia: The Botany of Nizami's Khamsa . University of Cambridge Press , 2008.
- Christine van Ruymbeke. "From culinary recipe to pharmacological secret for a successful wedding night: the scientific background of two images related to fruit in the Xamse of Nezâmi Ganjavi", Festschrift in honour of Professor J.T.P. de Bruijn, Persica, Annual of the Dutch-Iranian Society, (Leiden), 2002, pp. 127–136
- "Nizami's Unlikely Heroines: A Study of the Characterizations of Women in Classical Persian Literature" by Kamran Talattof.
- <ref>AMAAJ J. S. Meisami(Translator) Haft Paykar: A Medieval Persian Romance. , New York: Oxford University Press, ۱۹۹۵
- Johan Christoph Burgel & Christine van Ruyuymbeke, "Nizami: A Key to the Treasure of the Hakim ", Amsterdam University Press, 2011
- <ref>AMAAJ Peter J. Chelkowski, "Mirror of the Invisible World", New York: Metropolitan Museum of Art, 1975
- Jan Rypka, History of Iranian Literature. Reidel Publishing Company. 1968 OCLC 460598. ISBN 90-277-0143-1
- Peter J. Chelkowski, "Mirror of the Invisible World". — New York: Metropolitan Museum of Art, 1975
- «Colloquio sul poeta persiano Nizami e la leggenda iranica di Alessandro magno" (ROMA, 25-26 MARZO 1975) / G. Bardi. — Roma: deH’Accademia Nazionale dei Lincei, 1977
- «The Poetry of Nizami Ganjavi: Knowledge, Love, and Rhetortics" , Edited by Kamran Talattof and Jerome W. Clinton, Palgrave Macmillan, New York, 2001, ISBN 978-0-312-22810-1, ISBN 0-312-22810-4
- Christine van Ruymbeke, "From culinary recipe to pharmacological secret for a successful wedding night: the scientific background of two images related to fruit in the Xamse of Nezâmi Ganjavi" , Festschrift in honour of Professor J.T.P. de Bruijn, Persica, Annual of the Dutch-Iranian Society, (Leiden), 2002,
- Subtelny, Maria, Visionary Rose: Metaphorical Application of Horticultural Practice in Persian Culture, "Botanical progress, horticultural information and cultural changes" / Michel Conan and W. John Kress. — USA: Dumbarton Oaks, 2007. — Т. 2004, ISBN 0-88402-327-3، ISBN 978-0-88402-327-2
- A.A. Seyed-Gohrab, "Layli and Majnun: Love, Madness and Mystic Longing in Nezāmi’s Epic Romance" , Leiden / Boston: E.J. Brill, 2003, ISBN 90-04-12942-1
- Christine van Ruymbeke, "Science and Poetry in Medieval Persia: The Botany of Nizami’s Khamsa" , University of Cambridge Press, 2008, ISBN 978-0-521-87364-2, ISBN 0-521-87364-9
منابع روسی
- Низами Гянджеви: Собрание сочинений: В۵ т. : Пер. с фарси / Низами Гянджеви; Редкол. : Р. Алиев и др. ; Сост. , науч. подгот. текстов, коммент. и слов. Р. Алиева; Вступ. ст. М. Ибрагимова. — М. : «Художественная литература» ,۱۹۸۵.
- Бертельс Е. Э. Великий азербайджанский поэт Низами[پیوند مرده]. — Баку: издательство АзФАН,۱۹۴۰
- Бертельс Е. Э. Низами и Физули. — М. ,۱۹۶۲
- Крымский А. Е. Низами и его современники. — Баку: «Элм» , ۱۹۸۱.
- Крымский А. Е. История Персии, её литературы и дервишеской философии. — М. ,۱۹۰۹
- См. также изречения Низами в книге ИСТИНЫ: Изречения персидского и таджикского народов, их поэтов и мудрецов. / Перевод Наума Гребнева. Примечания Н. Османова. — М. : «Наука» , главная редакция восточной литературы,۱۹۶۸
- Вульфсон Э. Персы в их прошлом и настоящем. — М. ,۱۹۰۹
- История персидской и таджикской литературы. / Под ред. Яна Рипка. — М. ,۱۹۷۰
پیوند به بیرون
- نظامی گنجوی و شهرت جهانی [۱۱]
- گوشه لیلی و مجنون در دستگاه راست پنجگاه (موسیقی ایرانی)[پیوند مرده]
- راز عشق لیلیومجنون در مثنوی لیلیومجنون نظامی گنجهای|پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)
- لیلی و مجنون، چاپ مسکو، ۱۹۶۵ میلادی (فایل PDF)
- لیلی و مجنون، تصحیح وحید دستگردی، ۱۳۱۳ شمسی (فایل PDF)
«دربارهٔ سیاسیسازی نوینِ شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، نوشتهٔ سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده که اکتبر ۲۰۱۲ (مهرماه ۱۳۹۱) در ایروان به زبان انگلیسی منتشر شدهاست:
- ادبیات حکمت
- ادبیات فارسی
- افراد ایرانی کردتبار
- اهالی ایران در سده ۱۲ (میلادی)
- اهالی ایران در سده ۱۳ (میلادی)
- اهالی گنجه
- ایرانیان قرون وسطی
- درگذشتگان ۱۲۰۹ (میلادی)
- زادگان ۱۱۴۱ (میلادی)
- زبان فارسی در قفقاز
- شاعران ایران بزرگ
- شاعران دوره سلجوقی
- شاعران دوره سلجوقیان
- شاعران سده ۱۲ (میلادی) اهل ایران
- شاعران سده ۱۳ (میلادی) اهل ایران
- شاعران فارسیزبان سده ۶ (قمری)
- شاعران فارسیزبان سده ۷ (قمری)
- شاعران فارسیزبان
- نظامی گنجوی
- نویسندگان اهل گنجه
- نویسندگان دوران قرون وسطی