فولکلور
باور عامیانه (مردمی) یا فولکلور (به فرانسوی: Folklore) را میتوان گروهی دربرگیرنده افسانهها، داستانها، موسیقی، تاریخ شفاهی، ضربالمثلها، هزلیات، پزشکی، باورهای مردمی درباره بخت و شگون و چشم زخم، لالایی مادران، پایکوبی بومی، آیینها، شیوهها و سنّتها دانست. فولکلور از دو واژه انگلیسی فولک (دنباله روی از واژه Volk در زبان آلمانی و برابر با Folc در انگلیسی باستان) برابر با مردم، مردان، مردم کوچه بازار، انبوه و لور ( lar در انگلیسی کهن) برابر با یادگیری، آموخته، آگاهی، دانش[۱] تشکیل شدهاست.[۲]
فولکلور را بیشتر در بررسی تودههای نیاموخته و درس ناخواندۀ مردم میجویند؛ معمولاً در میان اقوام قدیمی بهویژه آنها که شهرنشین نبودند نمونههای بیشتری از فولکلور یافت میشود.[۳] واژه فولکلور را برای نخستین بار ویلیام توماس عتیقهشناس انگلیسی در مقالهای که زمینه آن گفتار دربارهٔ دانش مردمی و آداب و آیینهای کهن بود به کار برد.[۴] این واژه از نیم سده پیش نیز در ایران و ادبیات آن راه یافتهاست و رفته رفته این واژه برابر دانش عامیانه و دانستنیهای تودهٔ مردم رواج یافت و «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه»، «فرهنگ توده» و «فرهنگ مردم[۵]» نامیده شد.[۶]
داستان های مردمی در ایران[ویرایش]
ایران از دیدگاه دیرینگی، باورها و آیینهای کهنی دارد و از همین رو دارای باورهای مردمی سرشار است. افسانهسرایی و داستانسرایی از آیینهای دیرباز ایرانیان شمرده میشود. گرچه نوشتارها دراین باره بسیار است ولی ردپای این گونه داستانها را بیشتر باید درمیان روستاییان ایران و نانوشتهها_ ویژگی بنیادی فولکلور_ جست.
از این میان چهرههایی سربرآوردهاند که کاربردهای سرگرمی، آموزشی و یا ترساننده داشتهاند، مانند لولو و دیگ به سر[۷].
از نمونههای نوشتاری شناختهشدهتر این دست داستانها هزارویکشب، داستانهای سندباد دریانورد، امیر ارسلان نامدار، حسین کرد شبستری و سمک عیار است.
هزاران قصه و افسانه و داستان نیز سینه به سینه در روستاها، شهرها و کوهپایههای این مرزوبوم رایج بود که در قهوهخانهها کسانی به نام داستانگو یا نقال یا شبها در خانهها بزرگترها بازگو می کردند. شاید تا بیست سال پیش در هر خانواده دستکم یک تن که بهتر داستان میگفت و دهها داستان میدانست بود و زندگی و آداب و آیین کهن ما رنگ ویژه و پربار فرهنگ مردمی خود را داشت. داستانهای جن و پری نیز بخش بزرگی از باورهای مردمی و سرگرمی شبهای دراز زمستان و خستگی در کردن تابستانی پس از کار روزانه بودند.[۸]
ضرب المثل (زبانزد)[ویرایش]
خرد و دانش مردمان کوچه و بازار و آموزگار ندیده، بسته و وابسته به همین گونه برجسته از فرهنگ بومی است. ضرب المثل ها آینه زندگی روزانه و راهکار سختی های آن و رهنمود پسند و ناپسند رفتارهای همه گیر برای مردمان گاهی نادان، گردنکش، گستاخ، تنگ چشم، گیج، تندخو، ساده دل و سختگیر است.[۹]
پایکوبی بومی (رقص سنتی)[ویرایش]
فرهنگ مردمی و بومی از ویژگیهای رنگارنگی برخوردار است که در میان آنها پایکوبی و دست افشانی به بهانه بزرگداشت رویدادهای گوناگون، جایگاه ویژه ای در پاسداری از یکپارچگی مردم، تندرستی، بهداشت روانی و بالا بردن آمادگی مردم برای نبرد داشته و دارد.[۱۰] از ویژگی های نمایان و فراگیر پایکوبی بومی، داشتن بخشی گروهی و هماهنگ بودن حرکت ها و نمایش حالت یگانگی در میان رقصندگان است که یادآور انگیزه و ریشه این گونه پایکوبی هاست. این نکته بهویژه در پایکوبی کردی روشن است و نمونه هایی در یونان (زوربا)[۱۱]، روسیه(گروه بیریوزکا)[۱۲] و ایرلند (گامه)[۱۳] و دیگر جاها از آن دیده می شود.
ترانه ها و آهنگ های بومی[ویرایش]
ترانه های بومی بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ بومی و مردمی را می سازند. آنها یادآور اندوه و امید و رنج و شادی یک تیره و تبار و گروهی هستند که در یک زیست بوم زندگی می گذرانند. شایان یادکرد است که ترانه های مردمی تنها به ترانه های کهن و سرایندگان نیاموخته و آموزش ندیده مرزبندی نمی شود. شاعران بزرگ نیز گاهی ترانه هایی مردم پسند و با درون مایه های مردمی و کوچه بازاری می سرایند.[۱۴]
لالایی مادران[ویرایش]
در این باره، سیما بینا، از هنرمندان پیشگام، کاری ارزشمند در دسترس گذاشته است که فراگیر چهل لالایی از سرتاسر ایران است.[۱۵]
پزشکی بومی[ویرایش]
دو سده پیشتر از این _که پزشکی نوین، داروهای شیمیایی، مایه کوبی و پنی سیلین جایگاهی نداشت_ بهویژه در روستاها بهره مردمان از پزشکی بیشتر پزشکی گیاهی و جانوری و نیز کاربرد جادوهای درمانی ساده و گاه پیچیده، همچنین قربانی برای خدایان بود.
باورهای مردمی[ویرایش]
چشم زخم[ویرایش]
در این باره باورهای دینی هم مهر پذیرش زده اند[۱۶] به گونه ای که در دین اسلام در قرآن نیز بخشی به این زمینه پرداخته است. در زبان مردم ایران آن را " ون یکاد" می خوانند.
حافظ نیز می گوید:
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید[۱۷]
بخت[ویرایش]
شگون[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
- فرهنگ عامه
- فرهنگ فارسی عامیانه
- تاریخ شفاهی
- سمک عیار
- امیر ارسلان نامدار
- حسین کرد شبستری
- هزار و یکشب
- چشم زخم
- پری
- شگون
- نظرقربانی
- تومته
- ترانه های بومی
- لالایی
- پایکوبی بومی
پانویس[ویرایش]
- ↑ «folklore | Search Online Etymology Dictionary». www.etymonline.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۹.
- ↑ «فولکلور». وبگاه دهخدا. ۲ شهریور ۱۳۸۷. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ فوریه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲۳ اوت ۲۰۰۸.
- ↑ «هویت ملی در سایه فولکلور». وبگاه باشگاه اندیشه. ۲ شهریور ۱۳۸۷. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۳ شهریور ۱۳۸۷.
- ↑ Georges, Robert A. , Michael Owens Jones, "Folkloristics: An Introduction," Indiana University Press, 1995.
- ↑ فرهنگ مردم واژهٔ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای Folklore در انگلیسی است. «جستجوی واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی». وبگاه رسمی فرهنگستان. بایگانیشده از اصلی در ۵ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۹ بهمن ۱۳۸۹.
- ↑ «فولکلور». وبگاه آفتاب. ۲ شهریور ۱۳۸۷. بایگانیشده از اصلی در ۸ ژوئیه ۲۰۰۸. دریافتشده در ۲۳ شهریور ۱۳۸۷.
- ↑ «معنی دیگ به سر | لهجه و گویش تهرانی». www.vajehyab.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۷.
- ↑ محمود روحالامینی، ۲۶۶.
- ↑ «لیست ضرب المثل های فارسی به ترتیب حروف الفبا». Delkhoshi.com. ۱۳۹۶-۱۱-۱۵T21:50:09+00:00. دریافتشده در 2019-12-07. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ "folk dance | Description, History, & Facts". Encyclopedia Britannica. Retrieved 2019-12-07.
- ↑ Dilouambaka، Ethel. «7 Traditional Greek Dances You Should Know About». Culture Trip. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۷.
- ↑ «The Berezka Dance Ensemble». www.odditycentral.com (به انگلیسی). ۲۰۱۲-۰۱-۱۶. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۷.
- ↑ Stepdance
- ↑ vista. «شعر فولکلوریک استاد ملکالشعرای بهار». ویستا. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۷.
- ↑ «زمزمههای مادرانه». www.jadidonline.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۳-۰۶.
- ↑ YJC، خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان |. «حقایقی درباره چشم زخم از نگاه امام رضا (ع)». fa. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۳-۰۶.
- ↑ «گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴». ganjoor.net. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۳-۰۶.
منابع[ویرایش]
- محمود روحالامینی (1383). گرد شهر با چراغ: در مبانی انسانشناسی. تهران: انتشارات عطار. ISBN 978-964-6210-23-3.
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ فولکلور موجود است. |