خواجه عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخهها
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز افزودن ناوباکس ۷.۵> الگو:اهالی خراسان باستان (درخواست کاربر:پژگچ)+تمیز+ |
ملیت دقیق برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|محل زندگی = [[هرات]] [[افغانستان]] |
|محل زندگی = [[هرات]] [[افغانستان]] |
||
|شهروند = |
|شهروند = |
||
|ملیت = [[ |
|ملیت = [[افغانستان]]ی |
||
|تبار = |
|تبار = |
||
|رشته فعالیت = [[ادبیات]]، [[شعر]] |
|رشته فعالیت = [[ادبیات]]، [[شعر]] |
نسخهٔ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۷
خواجه عبدالله انصاری | |
---|---|
زادهٔ | ۳۹۶ ه.ق هرات، افغانستان |
درگذشت | ۴۸۱ ه.ق هرات |
محل زندگی | هرات افغانستان |
ملیت | افغانستانی |
شناختهشده برای | مناجاتهای لطیف |
پیشینه علمی | |
شاخه(ها) | ادبیات، شعر |
ابواسماعیل عبدالله بن ابیمنصور محمد (زادهٔ ۲ شعبان ۳۹۶ ه. ق/ ۳۸۵ ه.ش / ۱۰۰۶ م. در شهر هرات افغانستان امروزی درگذشتهٔ ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ه. ق/ ۴۶۷ ه.ش / ۱۰۸۸ م) در هرات معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف صوفی مسلک ایران بود. او به عنوان یکی از نوابغ ادبی و چهرههای شاخص ایرانی[۱] و خراسان قدیم در قرن ۱۱ میلادی/ ۵ ه.ق شناخته میشود که به عنوان مفسر قرآن، محدث، اهل فن جدل و استاد اخلاق، دستی بر آتش داشته است. عمده شهرت وی بخاطر فن سخنوری، اشعار و متون نغز و بی مانندش، بخصوص در مدح و ثنای خداوند به زبانهای عربی و فارسی بوده است.
وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابهٔ پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات یکی از شهرهای غربی افغانستان متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر فارسی و عربی را نیکو میسرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و آمالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی میکرد.
وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدارها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشتهاست. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.
انصاری شعر میسرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کردهاست و از آن جملهاست ترجمهٔ املاء طبقاتالصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشفالاسرار قرار گرفتهاست.
از رسائل منثور او که به نثر مسجع نوشته مناجاتنامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبتنامه، هفتحصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهینامه را میتوان نام برد.
کودکی و نوجوانی
" چهارساله بودم که به دبستان شدم و نه ساله املاء مینوشتم و شعر میگفتم، چهارده ساله بودم که مرا به مجلس نشاندند ودیگران برمن حسد میکردند…"[۲]
دوران نوجوانی را به دلیل کوچ پدرش به بلخ، بدون سرپرستی پدر بود. وی تحت سرپرستی صوفی نامدار شیخ عمو پرورش یافت. سپس نزد استادانی چون یحیی ابن عمار و طاقی سجستانی به تعلیم قرآن و حدیث ادامه داد. وقتی سلطان مسعود غزنوی ولیعهد و حاکم هرات بود وی دوازده ساله بود.
خواجه دو بار عزم سفر حج نمود یکبار از ری و بار دیگر تا بغداد سفر کرده و بازگشت در این سفرها بود که به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی موفق گردید. شیخ میگفت " پروردگار چه در حجاز و چه در خوارزم حاضر است. "[۳] یکبار نیز با ابوسعید ابوالخیر دیدار و مباحثه داشتهاست.
عقاید
من اصحاب خود را عمارت باطن آموختم نه خرده ظاهر و آرایش جامه..
وی با وجود اینکه استاد علوم اسلامی مانند تفسیر، حدیث، اصول و عقاید بود، با علم کلام و اهل آن مخالف بود و قرآن را یگانه دلیل و مرشد مؤمن میشمرد که میتواند او را به توحید حقیقی رهنمون شود.
هم استاد شریعت بود و هم پیر طریقت. در حالی که فقیه ضد بدعت بود در زندان پوشنگ عشق عرفانی وجود اورا تسخیر کرد.[۴]
هرکس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هردو جهان را چه کند در راه خدا دو کعبه آمد حاصل یک کعبه صورت است و یک کعبه دل تا توانی زیارت دلها کن کافزون ز هزار کعبه باشد یک دل ابوجهل از کعبه می آید ابراهیم ز بتخانه کار به عنایت تو بود باقی بهانه شخصیت
شیخ نور الدین عبد الرحمن جامی (مرگ در ۸۹۸ ق) در کتاب نفحات الانس من حضرات القدس میگوید: "ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد الانصاری الهروی قدس الله تعالی سره، لقب وی شیخ الاسلام است. وی از فرزندان ابو منصور مت الانصاری است؛ و مت انصاری پسر ابو ایوب انصاری است که صاحب رحل رسول خدا است. در آن وقت که به مدینه هجرت کردند؛ و مت انصاری در زمان خلافت عثمان با احنف بن قیس به خراسان آمده بود و در هرات ساکن شد.
پیری و پایان عمر
نابینائی هر دو چشم خواجه در سن هفتاد سالگی برای وی که عمری به آموزش و آموختن خو کرده بود بسیار گران آمد، اما همچنان به فعالیت ارشاد شاگردان ادامه میداد و مطالب را به آنها املاء مینمود.
خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش، بحث و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس، عاقبت در سحرگاه جمعه ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری در سن هشتاد و پنج سالگی در زادگاهش در هرات دنیا را وداع گفت.
آثار
- طبقات الصوفیه
- منازل السائرین
- کنز السالکین
- رسایل
- نصایح
- الهی نامه
- ذم الکلام
- زادالعارفین
- مناجات نامه
- رساله دل و جان
- صد میدان
- مناقب اهل الاثار[۵]
- رساله واردات
- هفت حصار
- قلندرنامه
- محبتنامه
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به خواجه عبدالله انصاری در ویکیگفتاورد موجود است. پانویس
- ↑ Arthur John Arberry, "Sufism: an account of the mystics of Islam", Courier Dover Publications, 2001. pg 69: "This manual was well regarded in later times; commentaries upon it were written among others by the celebrated Persian mystic Ansari"
- ↑ عبدالرحمن جامی مناقب شیخ الاسلام و نفحات الانس
- ↑ عطار نیشابوری تذکره الاولیاء
- ↑ بورکوی
- ↑ همان
منابع
- انصاری، خواجه عبدالله، مناجات خواجه عبدالله انصاری، گردآورنده و تنظیمکننده: منصورالدین خواجه نصیری، تهران: اقبال، ۱۳۵۹. صص۱۷–۲۱
- بورکوی، ژرژ. سرگذشت پیر هرات ترجمه روان فرهادی. مؤسسه فرهنگی هنری الست فردا ۱۳۷۹
پیوند به بیرون