پرش به محتوا

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نقدها را بود آیا (انگلیسی: Naqdhā rā bovad āyā)، مراد از نقد در شعر ظاهر حال هر كس است‏.

غزل ۱۸۵

[ویرایش]
نقدها را بود آیا که عیاری گیرندتا همه صومعه داران پی کاری گیرند
مصلحت دید من آن است که یاران همه کاربگذارند و خم طره یاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقیگر فلکشان بگذارد که قراری گیرند
قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروشکه در این خیل حصاری به سواری گیرند
یا رب این بچه ترکان چه دلیرند به خونکه به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند
رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشدخاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند
حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیستزین میان گر بتوان به که کناری گیرند

بیت اول

[ویرایش]

آیا ممکن است که وضع کار و حال هرکس را تفتیش و تفحص نمایند. تا همه صومعه داران یعنی هر تک تکشان را در حین ارتکاب به عمل زشت بگیرند.

بیت دوم

[ویرایش]

آنچه من مصلحت می‌دانم یا مصلحت دیدن من آن است که یاران تمام کارهایشان را ترک نمایند و طره یاری را بگیرند؛ یعنی به یک جانان تعلق پیدا نمایند و کارهای دیگر را ترک کنند.

بیت سوم

[ویرایش]

حریفان سر زلف ساقی را خوب گرفته‌اند. اما اگر فلک بگذاردشان؛ یعنی به آنها مجال دهد که قرار بگیرند؛ یعنی یاران با ساقی معاشر شدند و به کمال وصال رسیدند. اما اگر فلک بینشان جدائی نیفکند. ایام وصالشان برای همیشه خواهد بود.

بیت چهارم

[ویرایش]

به محبوبان قوت بازوی پرهیز مفروش یعنی به اینها استغنا نشان مده و پرهیزکاری مفروش زیرا در این خیل یک شهر و یک مملکت را با یک سوار می‌گیرند؛ یعنی یک محبوب می‌تواند اگر دلش بخواهد با یک نظر التفات یک شهر را عاشق خود کند و خانمانشان را خراب نماید پس با این وصف به اینها استغنا فروختن و از اینها پرهیز کردن مقدور بشر نیست.

بیت پنجم

[ویرایش]

عجبا این ترک بچگان برای ریختن خون چقدر جسورند که با تیر مژه هر دم و هر نفس یک شکار تازه می‌کنند، یعنی هر ساعت خون یک عاشق را می‌ریزند.

بیت ششم

[ویرایش]

با شعر لطیف و ناله نی رقص کردن خوش است؛ یعنی با ذوق و شوق اینها رقصیدن خیلی خوش و لذت‌بخش است به خصوص که در آن رقص دست نگاری را هم گرفته باشند یعنی با جمع بودن این شرایط رقص خوش است خصوصاً که دست یک جوان زیبا هم در دستت باشد.

بیت هفتم

[ویرایش]

ای حافظ ابنای زمان غم مسکین را نمی‌خورند یعنی به فکر مسکینان نیستند پس اگر ممکن شود آن بهتر است که از میان اینها کنار گیرند یعنی اجتناب نمایند و گوشه‌ای بگیرند.[۱][۲]

منابع

[ویرایش]
  1. خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، دیوان حافظ، زوار - تهران، چاپ: چهارم، ۱۳۸۵.
  2. محمد سودی، عصمت ستار زاده، شرح سودی بر حافظ، جلد ۲، انزلی - ارومیه، چاپ: چهارم، ۱۳۵۷.