لبش می‌بوسم و در می‌کشم می

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
لبش می‌بوسم و
زبانفارسی
شاعرحافظ[۱]
شمار ابیات۹
بحرهَزَج مُسَدَّس محذوف
مفاعیلن مفاعیلن فعولن
متن

لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
بآب زندگانی برده‌ام پی
نه رازش می‌توانم گفت با کس
نه کس را می‌توانم دید با وی
لبش می‌بوسد و خون میخورد جام
رخش می‌بیند و گل میکند خوی
بده جام می و از جم مکن یاد
که میداند که جم کی بود و کی کی
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
رگش بخراش تا بخروشم از وی
گل از خلوت بباغ آورد مسند
بساط زهد همچون غنچه کن طی
چو چشمش مست را مخمور مگذار
بیاد لعلش ای ساقی بده می
نجوید جان از آن قالب جدائی
که باشد خون جامش در رگ و پی
زبانت درکش ای حافظ زمانی
حدیث بی‌زبانان بشنو از نی




۲



۴



۶



۸


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

غزلی با مطلع «لبش می‌بوسم و در می‌کشم می»، غزل شمارهٔ ۴۳۱ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

مفهوم و درون‌مایه[ویرایش]

وزن[ویرایش]

در اجراها[ویرایش]

ترجمه‌ها[ویرایش]

در دیگر آثار هنری[ویرایش]

سه قطعهٔ خوشنویسی اثر جعفر بایسنقری متعلق به نیمهٔ نخست سدهٔ ۹ ه‍.ق در یکی از مرقع‌های یعقوب‌بیک آق‌قویونلو به شماره‌های ۲۱۶۰ و به‌سال ۸۸۳–۸۹۶ ه‍.ق/۱۴۷۸–۱۴۹۰ م موجود است. این مرقع در کتابخانهٔ توپکاپی‌سرای استانبول نگهداری می‌شود. این سه قطعه شامل بیت‌هایی از غزل‌های «حسن تو همیشه در فزون باد / رویت همه ساله لاله گون باد» و «جز آستان توام در جهان پناهی نیست / سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست» و «لبش می‌بوسم و در می‌کشم می / به آب زندگانی برده‌ام پی» با رقم جعفر حافظ است.[۲]

پانویس[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • آذرنوش، آذرتاش؛ اینجنیتو، دومینیکو؛ باقری، بهادر؛ بلوکباشی، علی؛ بیات، علی؛ پاکتچی، احمد؛ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دادبه، اصغر؛ ساجدی، طهمورث؛ سجادی، صادق؛ سمسار، محمدحسن؛ شمس، اسماعیل؛ عبدالله، صفر؛ کردمافی، سعید؛ کیوانی، مجدالدین؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ میثمی، حسین؛ میرانصاری، علی؛ نکوروح، حسن؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق؛ بخش هنر و معماری (۱۳۹۰). «حافظ». در سید محمدکاظم موسوی بجنوردی. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۹. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۲۶۰۴۷.
  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.