پیرو سلیمانی
پیرو سلیمانی | |
---|---|
زادهٔ | ۲۶ فروردین ۱۲۷۸ |
درگذشت | ۱۹ خرداد ۱۳۱۲ |
مدفن | سمرقند |
ملیت | تاجیک بخارایی (ازبکستانی) |
دیگر نامها | آته جان |
سبک | عاشقانه، سیاسی |
دوره | ابتدای سده بیستم میلادی |
والدین | عبدالکریم جان، بیبی سلامت |
پِیرو سُلِیمانی (به فارسی تاجیکی: Пайрав Сулаймонӣ) شاعر و نویسندهٔ پارسیگوی تاجیکتبار بخارایی اهل ازبکستان کنونی بود[۲].
بیان دلتنگی از حکومت جهل و تعصب، و ستایش عشق و دوستی از درونمایههای اصلی شعر پیرو است.[۳] در سال ۱۳۰۴ پیرو مضامین نومیدانه را کنار گذاشت و به ستایش جامعۀ نوین تاجیکان و برپایی جمهوری سوسیالیستی تاجیکستان بر پایۀ سوسیالیسم پرداخت.
زندگینامه
[ویرایش]پیرو سلیمانی، شاعر و نویسندۀ تاجیکتبار ازبکستانی اهل شهر بخارا و یکی از شاعران ابتدای سدهٔ بیستم میلادی در ۲۶ فروردین ۱۲۷۸ در بخارا به دنیا آمد. پدر و مادر او اهل مطالعه بودند. کودکی و نوجوانی او بیشتر در بخارا و مرو سپری شد و همراه با پدر به کشورهای دیگر، بهویژه روسیه، سفر کرد.
پیرو در آموزشگاه علوم طبیعی شهر کاگان آموزش دید.
هنگامی که انقلاب بخارا (۱۲۹۹خ/۱۹۲۰م) به دنبال انقلاب روسیه (۱۹۱۷) رخ داد، پیرو خشنودی خود را در قالب مستزادی با عنوان «به مناسبت انقلاب بخارا» ابراز داشت و «آزادی جمهوری شایان» را به مردم تبریک گفت. غیر از اشعار اجتماعی در ۱۲۹۹خ / ۱۹۲۰م، مضمون اشعاری که پیرو در ۱۳۰۰خ / ۱۹۲۱م تا ۱۳۰۳خ / ۱۹۲۴م سروده و اکنون در دست است، همه عاشقانه هستند پیرو در ۱۳۰۳ به مشهد رفت و حدود هشت ماه در آنجا اقامت کرد.
آثار منثور
[ویرایش]پیرو آثار منثوری نیز دارد، مانند داستان کوتاهِ گلاندام و رمان ناتمام عشق دختر چنگیز. او آثار ادیبان روس را نیز به فارسی تاجیکی برگردانده از جمله، از گوگول (مفتش)، فرمانف (بلوا)، سرافیموویچ (سیل آهنین)، و دو شعر از الکساندر ژاروف. او در تألیف کتب درسی نیز شرکت داشتهاست. آثار پیرو به طور کامل گردآوری و چاپ نشدهاست. او با روزنامه و مجلههای تاجیکی سمرقند و دوشنبه و تاشکند همکاری مداوم داشت.
وفات
[ویرایش]پیرو در ۱۹ خرداد ۱۳۱۲ به بیماری حصبه درگذشت. وی در شاه زنده به خاک سپرده شد.
نمونه اشعار
[ویرایش](۱) پیرو سلیمانی شعر زیر را در سال ۱۹۲۹ (در بخارا) به فلاکتزدگان زلزله ایران بخشیده است که یادآور همدلی دیرین همزبانان تاجیک است[۴]:
یک طرف ریگها نموده هجوم | یک طرف پایمال باد سموم | |
زین همه خوفناک و دهشتناک | زلزله…آه، ظالمِ بیباک! | |
اوست مالک رقاب خوف و خطر، | اوست جلّاد قتل نوع بشر… | |
مختصر هر زمان به هر کنجی | یک بلایی، مصیبتی، رنجی | |
خبر دلخراش پر هیجان | میرسد از ممالک ایران | |
که در آن سرزمین کوهستان | روی داده مصیبتی چندان | |
به طبیعت جنون اثر کرده | سنگ و خاکِ سیه به سر کرده | |
لرزه بر کوه و دشت افکنده | بیخ و بنیادِ خلق، برکنده | |
روز روشن سیاه و تار شده | ده و قشلاقها مزار شده | |
این یکی را پسر شده مفقود | وان دگر را پدر به خاک غنود | |
همه آلوده مصیبت و درد | از همه دل بلند، ناله سرد | |
چون طبیعت نهاده رسم ستیز | تو به امداد دیگران برخیز |
احتمال دارد که مقصود زمینلرزه ۱۳۰۸ بجنورد باشد.
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- پیرو سلیمانی، اشعار منتخب، محرر و ترتیبدهنده: لاله، استالینآباد: نشریات دولتی تاجیکستان، ۱۹۵۹.
- ایرانصدا[پیوند مرده]، بازدید: مارس ۲۰۰۹.
- ↑ سروده در بخارا به تاریخ ۱۹۲۹ میلادی، در مورد زمینلرزهای در ایران در آن سال.
- ↑ «پیرو سلیمانی و شعر نو در تاجیکستان». BBC News فارسی. ۲۰۰۹-۱۲-۱۷. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ شفیقی, احسان (2007-03-01). "بوی جوی مولیان (بررسی اندیشهها و آرای اجتماعی، سیاسی و ادبی پیرو سلیمانی، شاعر تاجیک)". رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی. 8 (14): 53–68.
- ↑ پیرو سلیمانی، نشریات عرفان، دوشنبه، ۱۹۸۴، صفحۀ ۱۳۱.