مردمان ایرانی‌تبار

صفحه حفاظت‌شده
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از اقوام ایرانی تبار)

مردمان ایرانی‌تبار
کل جمعیت
۳۱۰–۳۵۰ میلیون[۱]
مناطق با جمعیت چشمگیر
فلات ایران، آناتولی، آسیای جنوبی، آسیای مرکزی، قفقاز و به عنوان جوامع مهاجر در آمریکای شمالی و اروپای غربی.
ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، گرجستان، ترکیه، عراق، هند، سوریه، عمان، بحرین، چین (سین کیانگقزاقستان، قرقیزستان، روسیه، مجارستان، رومانی، اوکراین، بالکان و همچنین در فرانسه، بریتانیا، آلمان، ژاپن، یونان، ایتالیا، مقدونیه و ایالات متحده.
زبان‌ها
بیشتر آنها به زبان فارسی به عنوان زبان مادری یا دوم مسلط هستند

زبان‌های ایرانی، یک شاخه از زبان‌های هندواروپایی

همچنین مردم آذری به زبان ترکی آذری و اعراب پارسی به زبان عربی سخن می‌گویند.
دین
• اکثریت: اسلام (شیعه و سنی)
• سایر: مسیحیت (ارتدکس شرقی،[۲] ارتدکس گرجی، نسطوریمزدیسنا، یهودیت، خداناباوری، ندانم‌گرایی، بهائیت و یارسان
قومیت‌های وابسته
دیگر مردمان هندوایرانی

اقوام ایرانی‌تبار یا مردمان ایرانی[۳] (به انگلیسی: Iranic people یا Iranian people)[۴][۵] مردمانی ایرانی‌زبان هستند که به یکی از زبان‌های ایرانی گویش می‌کنند.[۶] این مردم در سراسر فلات ایران، از هندوکش تا آناتولی مرکزی و از آسیای میانه تا دریای پارس، منطقه‌ای که ایران بزرگ یا ایران‌زمین نامیده می‌شود،[۷] پراکنده شده‌اند.

در نوشته‌های تاریخی و ادبی، ایرانی‌ها با کشیدن مرزهایی بین خود و بیگانگان، خودشان را از دیگران متمایز کرده‌اند برای نمونه داریم:

  1. ایران و انیران (در دوران ساسانی)
  2. ایران و توران (در شاهنامه و ادبیات اساطیری)
  3. ایران و روم (در دوران اشکانی و ساسانی)
  4. ایرانی و تازی (اعراب)
  5. ایران و هندوستان (در دوران نادری)
  6. ایران و فرنگستان (در دوران قاجاری برای اشاره به کشورهای مدرن آن روزگار)[۸]

زمانی اقوام ایرانی‌زبان را می‌شد در سرتاسر اوراسیا از بالکان تا غرب چین پیدا کرد.[۹] اقوام ایرانی نقش بسیار مهمی را در تاریخ بازی کرده‌اند. مادها یکی از نخستین کشورها و امپراتوری‌های چند قومیتی را تشکیل دادند و قبایل کوچ‌رو سکاها-سرمتی بر زمین‌های گسترده‌ای از روسیه و بالکان حکم فرما بوده‌اند[۱۰][۱۱] و احتمالاً یک قبیله زنان جنگاور سرمتی الهام بخش اسطوره یونانی آمازون‌ها بوده‌اند.[۱۲] همچنین پژوهشگران معتقدند آیین‌های گوناگونی از مردمان ایرانی‌تبار مانند مزدیسنا و آیین مانوی تأثیرهای بسیار مهم فلسفی را بر مفاهیم یهودیت و مسیحیت داشته‌اند.[۱۳] اقوام ایرانی باستان نیای مردمان بسیاری مانند: فارسی‌زبانان (پارس‌ها، تاجیک‌ها، هزاره‌ها، تات‌ها، سیستانی‌ها، خراسانی‌ها و…)، لرها (بختیاری‌ها و…)، مردم آذری، مازندرانی‌ها (کتول‌ها و الیکایی‌ها[۱۴][۱۵][۱۶] کومشی‌ها (سمنانی‌ها، سرخه‌ای‌ها و…)،[۱۷] تالش‌ها، گیلک‌ها، کردها، بلوچ‌ها، پشتون‌ها و… هستند. مردمان بومی ایرانی با قدمت ۱۰٬۰۰۰ سال یکی از کهن‌ترین اقوام جهان هستند.[۱۸][۱۹][۲۰]

معنی نام

واژه ایرانی مشتق شده از ایران است که خود واژه ایران به معنی سرزمین آریایی‌ها است.[۲۱][۲۲] خود واژه آریا در زبان نیاهندوایرانی به معانی بسیاری مانند: اصیل و شریف معنی شده‌است.

وب‌سایت پژوهشی پیپل گروپس برای اشاره به این گروه از اقوام از اصطلاح مردمان «پارسی-مادی» (Persian-Median) نیز استفاده کرده‌است.[۲۳]

جمعیت بر پایه اقوام

مردم سرزمین جمعیت
فارس‌ها
ایران، افغانستان، تاجیکستان
ازبکستان (تاجیک‌ها)، پاکستان و قفقاز
۷۲ تا ۸۵ میلیون
آذری‌ها
ایران، آذربایجان، ترکیه، روسیه، گرجستان و… ۲۵ تا ۳۰ میلیون[۲۴][۲۵]
پشتون‌ها
افغانستان و پاکستان ۳۵ تا ۵۰ میلیون
کردها ترکیه، ایران، عراق، ارمنستان، اسرائیل، گرجستان، آذربایجان و سوریه
۳۰
۴۵ تا ۵۰ میلیون
بلوچ‌ها ایران، افغانستان و پاکستان و حوضه خلیج فارس
۱۵
۱۵ میلیون
مازندرانی‌ها[۲۶][۱۵][۲۷]
ایران
۰۷
۵ تا ۶ میلیون
گیلک‌ها[۲۸] ایران
۰۷
۳ تا ۴ میلیون
لرها
ایران، عراق، کویت ۷ میلیون
تات‌ها و تالش‌ها ایران و آذربایجان ۱٫۵ میلیون
آسی‌ها
اوستیای شمالی-آلانیا (روسیهاوستیای جنوبی (گرجستانمجارستان ۰٫۷۲ میلیون
پامیری‌ها
تاجیکستان، افغانستان و چین ۰٫۳۵ میلیون
پارسیان هند و ایرانیان هند هند
۰۰۱
۰٫۱ میلیون
یغنابی‌ها پیرامون رودخانه زرافشان (تاجیکستان) ۰٫۰۲۵ میلیون
کمزاری‌ها عمان (استان مسندم) ۰٫۰۲۱ میلیون

جمعیت بر پایه کشور

نقشه قومیت‌های افغانستان (۱۹۸۵)
نقشه قومیت‌های پاکستان (۱۹۹۸)

جمعیت به میلیون نفر می‌باشد و آمار تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی برای کشورهای زیر لحاظ شده‌است:

ردیف نام کشور جمعیت ایرانی‌تبارها اقوام مرتبط درصد ایرانی‌تبار
۱  ایران ۷۹ تمام مردم ایران به جز ترکمن‌ها، اعراب و سایر اقلیت‌ها ۹۵ درصد
۲  پاکستان ۴۲ پشتون‌ها، بلوچ‌ها و تاجیک‌های پاکستان ۲۰ درصد
۳  افغانستان ۲۶ تمام مردم افغانستان به جز هزاره‌ها، ازبک‌ها، ترکمن‌ها و سایر اقلیت‌ها ۷۹ درصد
۴  ترکیه ۲۵ کردهای ترکیه و زازاهای ترکیه ۳۰ درصد
۵  ازبکستان ۱۰ تاجیک‌های ازبکستان ۲۵ درصد
۶  آذربایجان ۹ تمام مردم جمهوری آذربایجان به جز اقوام قفقازی و روس‌ها ۹۵ درصد
۷  تاجیکستان ۸ تمام مردم تاجیکستان به جز ازبک‌ها، قرقیزها و سایر اقلیت‌ها ۸۵ درصد
۸  عراق ۶ کردهای عراق و لرهای عراق ۱۵ درصد
۹  سوریه ۳ کردهای سوریه ۱۵ درصد
۱۰  روسیه ۱٫۵ مردم آسی، مردم آذری، تاجیک‌ها، تات‌ها و تالش‌ها ۱ درصد
۱۱  گرجستان ۰٫۳ مردم آذری و مردم آسی ۱۰ درصد
۱۲  بحرین ۰٫۱ ایرانیان بحرین و مردم اچمی ۵ درصد
۱۳  چین ۰٫۰۵ تاجیک‌های چین و مردم پامیری ناچیز
۱۴  قرقیزستان ۰٫۰۵ تاجیک‌های قرقیزستان ۱ درصد
۱۵  عمان ۱٫۷ مردم بلوچ ۳۳٫۳ درصد
۱۶ جوامع دور از وطن ۱۵ ایرانی‌ها، افغان‌ها، کردها، بلوچ‌ها و سایر جوامع دور از وطن -
کل مردمان ایرانی ۲۲۵ مردمان هندوآریایی و مردمان هندوایرانی -

دین

زبان‌ها

توزیع پیشین گویش‌های فرضی و گواهی شده هندوایرانی:
  ایرانی
  هندوآریایی
  تایید نشده/پارا هندوایرانی
  نورستانی
*احتمالا اوستایی

زبان‌های کهن ایرانی

در میان زبان‌های کهن ایرانی، تنها دو زبان اوستایی و آذری از روی متون نوشته شده، شناخته شده‌اند. قدیم‌ترین بخش این نوشته‌ها مربوط به قرن ششم پیش از میلاد است. زبان اوستایی در شمال شرق ایران و آذری در شمال غرب ایران استفاده می‌شد.[۳۱] بیشترین، زبان‌های ایرانی کنونی از این دو زبان سرچشمه گرفته‌اند.

زبان‌های میانه ایرانی

زبان‌های میانه ایرانی، به‌طور کلی به دو دستهٔ شرقی و غربی تقسیم می‌شوند:

۱- شرقی: باختری (بلخی)، تخاری، سغدی، ختنی و خوارزمی
۲- غربی: پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی (پارسی میانه)[۳۲]

زبان‌های نو ایرانی

زبان‌های ایرانی نو در ایران و افغانستان متمرکزند. نمایندگانی از این زبان‌ها را در تاجیکستان، عراق، سوریه، ترکیه، ازبکستان، ترکستان چین و شبه‌قاره هند هم می‌توان یافت.[۳۳]

با آن که امروزه فارسی، زبان مشترک و رسمی سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان است، سایر زبان‌های نو ایرانی، نیز به دو دستهٔ شرقی و غربی تقسیم می‌شوند:

۱- شرقی: پشتو، آسی، زبان‌های پامیری، پراچی و …
۲- غربی: فارسی، لری، آذربایجانی، لکی، کردی، تبری، تاتی، بلوچی، گیلکی، تالشی، اَچُمی و …

گروه‌های قومی ایرانی‌تبار و مرتبط با مردمان ایرانی

گروه‌های قومی مرتبط

مردمان ایرانی باستان

مردمان ایرانی امروزی

مردم یاسی

مردم یاسی گروهی از مردمان ایرانی از تیره سکاها هستند که در قرن سیزدهم به دنبال حمله مغول از سرزمین‌های شرقی‌تر و قفقاز به همراه کومان‌ها راهی دشت مجارستان شدند. یاسی‌ها از دیرباز در ناحیه یاس‌برنی زندگی می‌کنند و تا سده پانزدهم به گویش یاسی از زبان آسی سخن می‌گفتند. امروزه این زبان فراموش شده ولی یاسی‌ها ویژگی‌های فرهنگی-نژادی خود را هنوز نگاه داشته‌اند. امروزه جمعیت یاسی‌های مجارستان در حدود ۲۰۰ هزار نفر است.[۳۴][۳۵]

مردم شیرازی

شیرازی نام قومی از ساکنان سواحیل و جزیره‌های نزدیک آن در اقیانوس هند است که اغلب در زنگبار، پمبا و مجمع‌الجزایر قمر زندگی می‌کنند. بر اساس روایاتی گسترش یافته در سواحل شرق قاره آفریقا، شیرازی‌ها از نسل شاهزاده‌های ایرانی نامدار یا گمنامی هستند که با شاهدخت‌هایی سواحیلی وصلت کرده‌اند. پژوهشگران اساس این روایات را ماحصل تجارت گستردهٔ منطقه‌ای مابین سواحیل و بندرهای خلیج فارس می‌دانند که به همراه جذابیتِ نَسَبی معتبر در سطح نخبه مسلمان جامعه شکل گرفته‌است. شیرازی‌ها به دلیل کمک به گسترش اسلام در سواحیل و نقشی که در تأسیس سلطنت‌های جنوبی سواحیلی مانند موزامبیک و آنگوچه داشتند، و به دلیل نفوذشان در توسعه زبان سواحیلی و ثروتشان مشهور هستند.[۳۶][۳۷][۳۸] سواحل شرق آفریقا و جزایر نزدیک به آن پایگاه تجاری شیرازی‌ها است.[۳۹][۴۰][۴۱]

مردم سواحل شرق آفریقا

گسترهٔ زبان سواحلی در آفریقای شرقی.

بنابر بررسی ژنتیکی محققان دانشگاه فلوریدای جنوبی و هاروارد، اجداد نیمی از مردم سواحلی در ساحل شرق آفریقا، بازرگانان ایرانی هستند. میراث تمدن و فرهنگ غنی مردم سواحلی در ساحل شرق آفریقا که در زبان کشورهای آفریقایی چون کنیا، تانزانیا، اوگاندا و رواندا منعکس شده‌است، اثری از بازرگانان ایرانی، عرب، هند، آسیای جنوب شرقی و چین در خود دارد. بررسی‌های ژنتیکی نشان می‌دهد که تمدن مرفه اهالی سواحلی در زمان قرون وسطی تا حد بسیار زیادی از زنان آفریقایی و مردان ایرانی که برای تجارت به آن سرزمین رفته بودند، نشات گرفته‌است. محققان با بررسی DNA گرفته شده از ۸۰ نفر از ۵ منطقه، از کنیا تا تانزانیا، دریافتند بیش از نیمی از مردم سواحلی، پدرانی آسیایی و مادرانی آفریقایی دارند. در واقع ۹۰درصد از اجداد این افراد، مردانی از ایران و همچنین ۱۰درصد هندی بوده‌است. محققان می‌گویند، به نظر می‌آید که زنان آفریقایی در دوران قرون وسطی استقلال بیشتری در انتخاب شریک زندگی خود داشته‌اند و آنها بیشتر با بازرگانان یا شاهزادگان ایرانی وصلت کرده و شبکه تجاری بازرگانان ایرانی-آفریقایی را قوت بخشیده‌اند.[۴۲]

مردم آذری

مردم آذری احتمالاً از قبایل باستان ایرانی، مانند مادها هستند.[۴۳] برای بررسی تنوع ملکولی mtDNA در جمعیت آذری‌های ایران، ۱۳۳ نمونه فرد آذری که در نقاط مختلف منطقه آذربایجان (ایران) ساکن بودند انتخاب گردیدند. خون این افراد برای تخلیص mtDNA جمع‌آوری گردید و mtDNA تخلیص شده با استفاده از روش PCR-RFLP مورد مطالعه قرار گرفت. ۱۴ هاپلوگروپ مورد شناسائی قرار گرفت که ۸۲٪ آنها از هاپلوگروپ‌های اختصاصی اروپائی بودند. هاپلوگروپ H شایع‌ترین هاپلوگروپ بود و ۷۹ هاپلوتیپ نیز مشخص شدند. در این مطالعه جمعیت آذری‌های ایران یک جمعیت نامتجانس مشاهده گردیدند که تمامی هاپلوگروپ‌های آسیائی، اروپائی و آفریقائی در آنها مشاهده گردید. مقایسه هاپلوگروپ‌های مطالعه حاضر با جمعیت‌های دیگر نشان دهنده تشابه بسیار جمعیت آذری ایران با سایر جمعیت‌های ایرانی بود[۴۴] تحقیقات ژنتیکی نشان می‌دهند که عموم اقوام و گروه‌های جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم می‌کنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمتهای جنوب غربی فلات ایران ساکن بوده بر می‌گردد.[۴۵] ارتباط ژنتیکی قوی بین کردها و آذری‌های ایران وجود دارد، آزمایش‌های ژنتیکی صورت گرفته تفاوت معنی داری بین این جمعیت‌ها و سایر اقوام عمده ایران نشان نداد. با توجه به نتایج فعلی، به نظر می‌رسد کردهای امروزی و آذری‌های ایران متعلق به یک ریشه ژنتیکی مشترک هستند.[۴۶]

باور غالب دانشمندان بر این است که آذربایجانی‌های امروز از نسل آلبانیای قفقاز[۴۷][۴۸] و اقوام ایرانی تباری هستند که در قفقاز و شمال ایران قبل از ترک سازی می‌زیستند. مورخان از جمله ولادیمیر مینورسکی دربارهٔ ترک‌سازی مردمان قفقاز و ایرانی‌ها می‌نویسد: در اویل قرن یازدهم ورود قبایل اغوز ابتدا به صورت گروه‌های کوچک و سپس در دسته‌های بزرگ در دوران سلجوقیان شروع شد. در نتیجه جمعیت آذربایجان و قفقاز جنوبی ترک شدند و خصوصیاتی همچون ورود اصوات فارسی و عدم رعایت هم آوایی در بعضی کلمات وارد شده غیر ترکی در زبان ترکی آذربایجانی دیده می‌شود.[۴۹]برخی از مردم آذربایجان دارای سابقهٔ اخیر از نسبت قبیله‌ای (به ایل‌های ترک یا کرد) هستند. از گروه‌های عمدهٔ قبایل ترک که هنوز قابل تشخیص هستند، می‌توان به شاهسون‌های مشکین و اردبیل، افشار‌های ارومیه و صائین‌قلعه و بیات‌های ماکو اشاره کرد.[۵۰]

مردم تات

تات‌های قفقاز یا تات‌های شمالی یکی از قوم‌های ایرانی‌تبار و شاخه‌ای از فارسی‌زبانان بومی قفقاز هستند.[۵۱]

مردم آسی

آسی‌ها یا اوستیایی‌ها قومی ایرانی و بومی منطقه‌ای در رشته‌کوه قفقاز به نام اوستیا هستند.[۵۲][۵۳][۵۴]

گروه‌های قومی تأثیر گرفته از مردمان ایرانی‌تبار

مردم کروات و مردم صرب

کروات‌ها و صرب‌ها بنا به تعداد زیادی از مطالعه‌ها ریشه ایرانی دارند. فرضیه جالب و بحث‌برانگیز که ۲۰۰ سال پیش توسط پرفسور یوسیپ میکوزی بلومنتال (en:Josip Mikoczy-Blumenthal) مطرح شد؛ تاکنون منجر به ارایه‏ ۲۴۹ مقاله تحقیقی، علمی و چاپ آن در نشریات مختلف توسط ۱۲۰ استاد کروات و غیر کروات شده‌است. او در پایان‌نامه خویش در سال ۱۷۹۷، ایرانی بودن کروات‌ها را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که کروات‌های امروزی از بخش غربی ایران باستان مهاجرت کرده‌اند. کروات در زبان اوستایی به معنی دوستانه است و بر اساس برخی شواهد و مطالعه‌های تاریخی، کروات‌ها از ۱۷۰۰ سال پیش از سرزمین مادری خود ایران به سمت شبه جزیره بالکان حرکت کردند و در صربستان و کرواسی و بوسنی امروزی ساکن شدند. علت این مهاجرت سرکوب پیروان دین مانوی در دوران ساسانی بوده‌است. بر مبنای اسناد قدیمی، کروات‌ها و صرب‌ها دارای اصلیت ایرانی هستند که بعدها به اسلاوها ملحق شدند. هم کروات‌ها و هم صرب‌ها به‌طور تقریبی هم‌زمان مهاجرت کردند و برای تمیز دادن خود از سایر اقوام دستمالی به دور گردن خود می‌بستند که بعدها به کراوات معروف شد. این دستمال در پرچم کرواسی هم وجود دارد. محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور اسبق ایران اذعان کرده بود که این نظریه ممکن است توضیح قابل اعتمادی برای منشأ کروات‌ها که به صورت تاریخی خیلی نزدیک به صرب‌ها زندگی می‌کنند، نیز باشد. زبان‌های کرواتی و صربی هم‌اکنون بیش از ۳۰۰۰ واژه از زبان پارسی دارند که حدود ۷۰۰ تا از این واژه‌ها به‌طور فعال در زبان کنونی صربی- کرواتی به کار برده می‌شود.[۵۵][۵۶][۵۷][۵۸]

مردم لهستان

دومین نقشه آسیا برپایه کتاب جغرافیای بطلمیوس. در این نقشه سلمستان آسیایی (Sarmatia Asiatica) در میانه روسیه و سلمستان اروپایی (Sarmatia Europea) در غرب آن، سرزمین‌های هم‌مرز و جداگانه اند و از لیتوانی تا روسیه و از رومانی تا اوکراین گسترده شده‌اند. (Tabula seconda de Asia,1467)
در جغرافیای بطلمیوس نام بخش پیشین شمالی-جنوبی رشته کوه کارپات، کوهستان سرمت آمده‌است و نام بخش شرقی-غربی کارپات.سرزمین سلمستان اروپایی نیز در اینجا نگاشته شده‌است

سرمتی‌گرایی مفهومی نژادی-فرهنگی است که می‌کوشد خاستگاه لهستان را به قوم ایرانی سرمت، تیره‌ای از سکاها که در تاریخ کهن ایران آنان را از تبار سلم (سرم) یکی از سه پسر فریدون دانسته‌اند، پیوند بزند. در نقشه‌ای که بر پایه داده‌های بطلمیوس یونانی در سده پانزدهم بازآفرینی شده‌است، بخش میانی روسیه کنونی برابر ناحیه فدرالی ولگا تا کشور لیتوانی سرمستان (سلمستان) خوانده شده و سرزمینی که زمانی دوک‌نشین بزرگ لیتوانی نام گرفت، در کتاب نامبرده، سلمستان اروپایی[الف] نام دارد.[۵۹] برپایهٔ این نظریه هستهٔ اصلی مشترک‌المنافع لهستان–لیتوانی ایرانی‌تبار بوده‌اند. این ایده بیش از همه بر ادبیات لهستانی در سدهٔ هفدهم میلادی تأثیر نهاده‌است.

نخستین بار در سدهٔ پانزدهم میلادی، یان دووگوش از واژهٔ سرمتی‌گرایی در نگارش تاریخ خود استفاده کرد. او سرمی‌ها را با لهستان پیش از تاریخ مرتبط دانست.

سرمتی‌گرایی تأثیرات فراوانی بر فرهنگ، شیوهٔ زندگی و ایدئولوژی نخبگان لهستان گذاشته بود. به‌ویژه در میان نجیب‌زادگان طبقهٔ شلختا، سرمتی‌گرایی با استفاده از تیپ شرقی مانند گذاشتن سبیل، پوشیدن ژوپان[ب]، کنتوش[پ]، سوکمانا[ت] و دلیا[ث] و آویختن شابلا پاس داشته می‌شد. سرمتی‌گرایان به آدابی چون استوار نگاه داشتن بستگی‌های خانوادگی و مهمان‌نوازی اهمیت می‌دادند. زنانشان به داشتن شجاعت و افتخار نامور بودند. زبان لاتینی به‌طور گسترده نزد ایشان به کار گرفته می‌شد. رقص‌های محبوب ایشان در بزم‌ها شامل پولونز، مازورکا و اوبِرِک[ج] بود. مردان سرمتی‌گرا به سفر زیاد می‌رفتند و نزد زنانشان نگاهداری از فرزندان و احشام و دیگر امور خانه مهم‌تر بود. همچنین دختران و پسران جدا از هم پرورش می‌یافتند. آنها به اسلاوها به چشم تحقیر می‌نگریستند، و همین عاملی شد که در آینده که پان‌اسلاویسم روسی مطرح شد با آن از در ضدیت درآمدند.

مردم بلغار

بلغارها قومی آمیخته از مردمان ترک‌تبار و ایرانی‌تبار (سکایی-سرمتی) بودند[۶۰][۶۱] که در مسیر مهاجرت، اقوام دیگری را نیز در خود حل کرده بودند.[۶۲][۶۳]

مردمان ترک

برخی گروه‌های قومی از مردمان ترک برخی ویژگی‌های فرهنگی و قومیتی از مردمان ایرانی را در خود دارند. برای نمونه ترکمن‌ها و قزاق‌ها نشانه‌هایی از تبار ایرانی در خود دارند. یکی از مطالعات ژنتیکی بر روی میتوکندری دی‌ان‌ای قزاق‌ها که نسب مادری را نشان می‌دهد، از شیوع تک‌گروه‌های رایج در اروپای غربی (۵۵٪) و اروپای شرقی (۴۱٪) در این مردم حکایت داشته و همچنین تنوع ژنتیکی بالایی در بین این مردم مشاهده شده‌است. بر اساس یک تحقیق دیگر بر روی میتوکندری دی‌ان‌ای بیش از ۶۴ درصد قزاق‌های به تک‌گروه شایع در آسیا و ۳۵ درصد به تک‌گروه شایع در اروپای غربی تعلق دارند. نسب U7 که در ایران و مدیترانه شرقی معمول است و نسب‌های آسیای شرقی هم در تعداد قابل توجهی از قزاق‌ها دیده شده‌است. تحقیق بر روی کروموزوم ایگرگ که نسب پدری مردان را نشان می‌دهد هم شیوع تک‌گروه را نشان داده که در میان مغول‌ها هم شیوع دارند. این تنوع نشان می‌دهد که گروه‌های قومی مختلف از جمله قبایل مغولی، مردمان ترک‌زبان سیبری و آلتایی، اقوام هندوایرانی خاورمیانه و اسلاوهای اروپای شرقی در سطوح مختلف در تشکیل قزاق‌های امروزین مشارکت داشته‌اند.[۶۴]

مردم اویغور

اسناد و مدارک تاریخی نشان می‌دهند که منطقه سین‌کیانگ پیش از سکونت مهاجران مغول و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی بوده که اقوام و قبیله‌های ایرانی مانند سکاها و سغدها با گویش زبان‌های خاور ایران (زبان‌های ایرانی شرقی) در آن زندگی می‌کردند. در کتاب‌های تاریخی از حضور گروه‌هایی از اقوام آریایی در منطقه سین‌کیانگ نام برده شده‌است. برخی از آنان حکومت محلی نیز داشتند که رواج زبان سغدی از نشانه‌های پایدار فرهنگ ایران باستان در این سرزمین به‌شمار می‌آید. همچنین گذر جاده ابریشم از این منطقه سبب شده نژادهای گوناگون با فرهنگ‌های گوناگون در آن ساکن شوند و هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی داشته باشند که گردهمایی فرهنگ‌های متنوع آسیایی بر غنای فرهنگی آن افزوده‌است. در این بین زبان و فرهنگ ایرانی به دلیل پیشینه طولانی و توسعه خود حرف اول را می‌زده‌است. در سال ۸۴۰ میلادی به دلیل قحطی و خشک‌سالی و بحران اجتماعی در مغولستان، بسیاری از مغول‌ها به سین‌کیانگ کوچ کردند. از آمیزش مهاجران و دیگر اقوام ترک با ساکنان بومی یعنی سکاها و آریایی‌ها نژاد تازه‌ای به وجود آمد که بعدها به اویغورها شناخته شدند. در اثر افزایش شمار مهاجران، جمعیت قبایل آریایی و ایرانی که به زبان‌های شرقی ایرانی صحبت می‌کردند کاهش یافت و به تدریج در جمعیت غالب، همگون‌سازی فرهنگی شدند.[۶۵]

مردم ازبک

برابر تاریخ قوم ازبک به عنوان قومی مرکب و برآمده از فارسی زبانان ایرانی‌تبار آسیای میانه و تُرک تبارهای زردپوست و چشم بادامی آسیای میانه پیشینه تاریخی چندانی ندارد و بیشتر آن‌ها تاجیک‌هایی هستند که در ۲۰۰ سال اخیر ترک‌زبان شده‌اند.[۶۶]جمعیت امروزی ازبک‌ها نشان دهنده درجات مختلفی از تنوع ناشی از ترافیک بالای مسیرهای هجوم از طریق آسیای مرکزی می‌باشند. هنگامی که جمعیت موجود در آسیای مرکزی توسط قبایل ایرانی و سایر مردم هندواروپایی و همین‌طور چندین حمله شدید از ناحیه مغول‌ها تحت تأثیر قرار گرفت. بر اساس مطالعات اخیر ژن‌شناسی دانشگاه آکسفورد، ژن ازبک‌ها ترکیبی از مردمان ایرانی و مغول‌ها است.[۶۷]

مردم باشقیر

شناخت اصالت و ریشه و تبار باشقیر تا حد زیادی پیچیده‌است. منطقه اصلی زندگی باشقیرها جنوب شرقی اورال و استپ‌های مجاور بوده که از دیرباز به مردمانی با تبارهای گوناگون و ریشه‌های نژادی فرهنگی متفاوت تعلق داشته‌است. در زمینه ریشه نژادی باشقیرها به صورت کلی سه نظریه اصلی و برجسته وجود دارد. برخی منابع آن‌ها را ایرانی دانسته‌اند.[۶۸][۶۹][۷۰]

مردم هوئی

مردم هوئی بزرگ‌ترین قوم مسلمان در چین هستند و اویغورها دومین گروه قومی مسلمان در چین هستند. خویی‌زو یا هوئی قوم مسلمان ایرانی‌تبار هستند که حدود ۵۰۰ سال پیش برای ترویج دین اسلام به چین رفتند، با قوم خَن (هان) ازدواج کردند و در آن جا ماندگار شدند. در این میان اقوام چینی، قوم «خویی‌زو» بسیار به بهداشت فردی و نوع خوراک خود اهمیت داده و به آموزه‌های اسلام پایبندند؛ این قوم عمدتاً در غرب و شمال غرب چین ساکن هستند.[۷۱]

مردم آینو

در زمان ساسانیان پس از هجوم اعراب به ایران، گروهی از مردم ایران به چین و ژاپن مهاجرت کردند این مطلب مورد تأیید بسیاری از تاریخ نگاران از جمله کریستین سن در کتاب ایرانیان در زمان ساسانیان می‌باشد. قومی به همین نام (قوم آینو یا عبدال (عبدالله)) در شرق چین زندگی می‌کنند این اقوام ایرانی هستند.[۷۲] زبان آینو از ریشه ایرانی است و به خاطر تبعیض نژادی شدید در آستانه نابودی است. قومی که به نام مردم آینو یا عبدال (عبدالله) در غرب چین در سین کیانگ در حوضه تاریم زندگی می‌کنند و ایرانی هستند؛ تلفظ شمارش اعداد آن‌ها به‌طور کامل به فارسی است.[۷۲] جمعیت آن‌ها بین ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود.

مردم آوار

آوارهای اوراسیایی مردمانی کوچ‌نشین با ترکیبی از نژادهای گوناگون بودند. بر پایه پژوهش‌های آندراس رونا تاس قوم آوار در آسیای میانه در قرون باستان از ادغام چند قبیله شکل گرفته‌است.[۷۳] به تازگی برخی پژوهش‌ها اشاره کرده‌اند که آوارها به یکی از زبان‌های ایرانی سخن می‌گفته‌اند.[۷۴]

ناحیه‌های جغرافیایی مرتبط با مردمان ایرانی

گستره شاهنشاهی اشکانی و سرزمین سکاها در سال ۱۰۰ پ. م
امپراتوری هخامنشی (۵۵۰ تا ۳۳۰ ق. م) ایران در بزرگ‌ترین اندازه خود در طول تاریخ

حکومت‌های تاریخی مرتبط با مردمان ایرانی

شاهنشاهی هخامنشی در بزرگ‌ترین گسترهٔ خود در عهد خشایارشا بزرگ

پژوهش‌های ژنتیکی خویشاوندی ایرانیان با اروپاییان

در ارتباط با پیوندهای تباری ایرانیان با دیگر ملت‌ها پژوهش‌های جالبی صورت گرفته‌است. تارنمای اینترنتی «مجارتی رایتس» یا «حقوق اکثریت»، گراف جالبی را مشخصا پیرامون میزان خویشاوندی و شباهت ژنتیکی بیست و شش گروه جمعیتی انتشار داده که با تحقیق بر روی ده هزار نمونهٔ واجد شرایط از بیست و شش ملیت مختلف در سال ۱۹۹۴ و به سرپرستی پروفسور «لوییجی س فورزا» از دانشگاه استنفورد به دست آمده و اطلاعات مهمی را در زمینهٔ شباهت‌های ژنتیکی ایرانیان با دیگر ملل نمایش می‌دهد. در این گراف از معیاری به نام «کین شیپ» یا خویشاوندی برای نشان دادن میزان شباهت یا اختلاف ژنتیکی کشورها استفاده شده و بر مبنای ضریب خویشاوندی، میزان تغییرات فاصلهٔ ژنتیکی یا واریانس آن، اندازه شباهت یا اختلاف تباری ملتها را نشان می‌دهد.

مطابق با نمودار بالا، میزان اختلاف ژنتیکی میان مردمان دانمارک و انگلستان در حدود ۰٫۰۰۲۱ می‌باشد که نشان از شباهت این دو ملت دارد (در نمودار با عدد ۲۱ نمایش داده شده/ کلیهٔ ارقام نمودار در عدد ده هزار ضرب گردیده) و این میزان قرابت نزدیکتر از میزان قرابت هشت نسل متوالی یا قرابت یک شخص با پدر پدربزرگ پدر بزرگ پدر بزرگ اوست! همچنین میزان خویشاوندی میان بومیان استرالیایی با مردمان بنتو در آفریقا ۰٫۳۲۷۲ (در نمودار ۳۲۷۲) است که نشاندهندهٔ بیشترین اختلاف تباری در گروه‌های مورد مطالعه است.

مطابق با این گراف نزدیکترین گروه به ایرانیان، یونانیان هستند با ۰٫۰۰۷۰ اختلاف پس از ایشان به ترتیب ۰٫۰۱۳۳ مردمان ایتالیا و ۰٫۰۱۵۲ هندوستان، خاور نزدیک ۰٫۰۱۵۴، دانمارکی‌ها ۰٫۰۱۷۹ و مردم انگلستان ۰٫۰۱۹۷ قرار دارند و همین‌طور میزان خویشاوندی ایرانیان با زردپوستان ترک و اقوام تورکیک (با علامت اختصاری ان تی یو در گراف) ۰٫۰۸۲۱ است که اختلاف زیادی را نمایش می‌دهد.

نکته قابل توجه در این پژوهش که توسط یکی از معتبرترین مراکز تحقیقات ژنتیک صورت گرفته مصری‌ها آفریقایی تبارها و عرب‌ها در گروه ژنتیکی یکسان قرار گرفته‌اند و مغولان و ژاپنی‌ها و کره ای‌ها و ترکان نیز در گروهی یکسان قرار گرفته‌اند[۷۵][۷۶][۷۷].[۷۸] تحقیقات ژنتیکی نشان می‌دهند که عموم اقوام و گروه‌های جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم می‌کنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمتهای جنوب غربی فلات ایران ساکن بوده بر می‌گردد. اندکی تفحص در منابع و مدارک تاریخی موجود نشان می‌دهد که کلمات آریا و آریائی به کرات توسط شخصیتهای تاریخی و مورخان داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته و دارای معانی مختلفی بوده‌اند، مثلاً به عنوان نامی برای یک جمعیت باستانی در ایران، نامی برای زبان ایران باستان و حتی نامی برای سرزمینی که محل اقامت ایرانیان باستان بوده‌است به کار رفته‌است. اسناد و شواهد تاریخی و باستان‌شناسی نشان می‌دهد که آریایی‌ها اقوامی مهاجر نبوده‌اند، بلکه از حدود ده هزار سال قبل در این سرزمین ساکن بوده و مبدأ و منشأ بزرگ‌ترین ابداعات و نو آوری‌های انسان مدرن بوده‌اند از جمله ابداع کشاورزی، پیدایش نخستین روستاها و شهرهای کشف شده در جهان، اهلی کردن حیواناتی چون احشام برای اولین بار، ابداع خط و نگارش و بنیان‌گذاری بزرگ‌ترین و اولین تمدنهای پیشرفته بشری در بسیاری از نقاط ایران مانند جیرفت، سیلک، شهر سوخته.[۷۹]

ژنتیک

برپایه پژوهش و تحقیق رگوئیرو و همکاران در سال ۲۰۰۶[۸۰] و گروگنی و همکاران در سال ۲۰۱۲[۸۱] برپایه نمونه کروموزوم Y، هاپلوگروپ پدری ایرانی‌ها به گونه زیر بوده‌است:

  • J1-M267 که رایج در بین نژادهای سامی زبان است در بین ایرانی‌ها به ندرت بالای ده درصد است.
  • J2-M172 که در بین مردم بالکان، ساحل اروپایی مدیترانه (شامل ایتالیا، کرواسی، صربستان، یونان، بوسنی، آلبانی، مقدونیه، ترک‌های ترکیه) و همچنین رایج در بین قفقازی‌ها (شامل ارمنی‌ها، گرجی‌ها، چچنی‌ها و اینگوش‌ها) بالای ۲۳ درصد در بین ایرانی‌ها رایج است.
  • R1a-M198 که در بین مرمان اوراسیا شایع هست نشان می‌دهد که نه ایرانی‌ها از اروپا نشات گرفته و نه اروپایی‌ها از ایران بلکه هردو شاخه خواهری یک گروه والدینی هستند که فرض می‌شود جایی بین اروپا و آسیای مرکزی زندگی می‌کرده‌اند.
  • R1b – M269 که از ایرلند تا ایران گسترده‌است در جمعیت نواحی کوهستانی ایران و ارمنستان هشت و نیم درصد رایج است. R1b ایرانی متعلق به زیرشاخه L-23 است که قدیمی‌تر از زیرکلید مشتق شده (R1b-M412) است که بیشتر در اروپای غربی رایج است.
  • G و زیرشاخه‌هایش که بیشتر در قفقاز رایج است در بین ایرانی‌ها تنها ده درصد رایج است.
  • E و زیرشاخه‌هایش که به فراوانی در بین مردم اروپا و خاورمیانه، شمال و شرق آفریقا یافت می‌شود، در بین ایرانی‌ها تنها ده درصد است.
پراکندگی کروموزوم Y هاپلوگروپ جی-ام۲۸۵

در ژنتیک انسانی، هاپلوگروپ جی-ام۲۸۵ که به نام هاپلوگروپ جی۱ نیز شناخته می‌شود، هاپلوگروپ کروموزوم Y است. هاپلوگروپ G1 یک زیر گروه اصلی هاپلوگروپ G (Haplogroup G-M201) است. احتمال زیاد اعتقاد بر این است که G1 در ایران سرچشمه گرفته‌است. این فرکانس در جمعیت‌های مدرن به جز (i) ایران و همسایگان غربی آن، و (ii) منطقه‌ای که از جنوب مرکزی سیبری (روسیه) و شمال قزاقستان متصل است، دارای فرکانس بسیار کمی است. اساسی‌ترین نمونه‌های G1 در افراد زنده شناسایی شده‌است و در سراسر منطقه از شبه جزیره عربستان تا بلاروس یافت شده‌است.

در مقیاس و مقایسه جهانی، جمعیت ایران از لحاظ شباهت کروموزوم Y (نسب پدری) از یک سو به هندوها و پاکستانی‌ها و از سوی دیگر به مردمان آسیای میانه و همچنین کشورهای خاورمیانه نزدیکی و قرابت دارد.[۸۲] بر مبنای یک مقاله منتشر شده در سال ۲۰۱۳، که مقایسه‌ای است در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی، با وجود اینکه تنوع ژنتیکی کل ایرانیان بسیار بالا است، آذری‌های ایران قرابت ژنتیکی نزدیک‌تری با مردم گرجی در مقایسه با گروه‌های ایرانی، ترکیه‌ای و همچین آذری‌های قفقاز دارند. برخلاف تصور موجود که فرض می‌شود که آذربایجانی‌ها (ساکنان امروزی کشور جمهوری آذربایجان) با آذری‌های ایرانی ریشه مشترک دارند، تحقیقات نشان می‌دهد که آذری‌های ناحیه قفقاز ویژگی ژنتیکی متفاوتی از آذری‌های ساکن ایران دارند و موقعیتی میان آذری‌ها/گرجی‌ها از یک سو و ایرانی‌ها/ترک‌ها از سوی دیگر دارند.[۸۳]

یک مطالعه ژنتیکی اخیر که در «ژورنال اروپایی ژنتیک بشر» در طبیعت (۲۰۱۹) منتشر شد، نشان داد که جمعیت در غرب آسیا، اروپایی‌ها، آفریقای شمالی، آسیای جنوبی (هندی‌ها) و برخی از آسیایی‌های مرکزی رابطه نزدیکی دارند. آن‌ها بسیار متفاوت از آفریقایی‌های زیر صحرایی یا جمعیت آسیای شرقی هستند.[۸۴]

پراکندگی تک‌گروه در بین اقوام ایران باستان:

قوم زبان n[۸۵] R1b[۸۶] n R1a n I n E1b1b n E1b1a n J n G n N n T n L
مردمان ایرانی (شمال ایران) ایرانی غربی ۳۳ ۱۵٫۲[۸۷] ۳۳ ۶٫۱[۸۷] ۳۳ ۰٫۰[۸۷] ۳۳ ۰٫۰[۸۷] ۳۳ ۰٫۰[۸۷] ۳۳ ۳۳٫۳[۸۷] ۳۳ ۱۵٫۲[۸۷] ۳۳ ۶٫۱[۸۷] ۳۳ ۰٫۰[۸۷] ۳۳ ۳٫۰[۸۷]
مردمان ایرانی (جنوب ایران) ایرانی غربی ۱۱۷ ۶٫۰[۸۷] ۱۱۷ ۱۶٫۲[۸۷] ۱۱۷ ۰٫۰[۸۷] ۱۱۷ ۵٫۱[۸۷] ۱۱۷ ۱٫۷[۸۷] ۱۱۷ ۳۵٫۰[۸۷] ۱۱۷ ۱۲٫۸[۸۷] ۱۱۷ ۰٫۹[۸۷] ۱۱۷ ۳٫۴[۸۷] ۱۱۷ ۶٫۰[۸۷]
بلوچ‌ها ایرانی شمال غربی ۲۵ ۸٫۰ ۲۵ ۲۸٫۰ ۲۵ ۰٫۰ ۲۵ ۸٫۰ ۲۵ ۰٫۰ ۲۵ ۱۶٫۰ ۲۵ ۰٫۰ ۲۵ ۰٫۰ ۲۵ ۰٫۰ ۲۵ ۲۴٫۰
پشتون‌ها ایرانی جنوب شرقی ۹۶ ۴٫۲[۸۸] ۹۶ ۴۴٫۸[۸۸] ۹۶ ۰٫۰[۸۸] ۹۶ ۲٫۱[۸۸] ۹۶ ۶٫۳[۸۸] ۹۶ ۱۱٫۵[۸۸] ۹۶ ۰٫۰[۸۸] ۹۶ ۱٫۰[۸۸] ۹۶ ۱۲٫۵[۸۸]
کردها ایرانی شمال غربی ۹۵ ۱۶٫۸ ۹۵ ۱۱٫۶ ۹۵ ۷٫۴ ۹۵ ۴۰٫۰ ۹۵ ۳٫۲
تاجیک‌های افغانستان ایرانی غربی
تاجیک‌های تاجیکستان ایرانی غربی
تاجیک‌های سمرقند ایرانی غربی
تاجیک‌های چین ایرانی غربی
یغنابی‌ها ایرانی شمال شرقی ۳۱ ۳۲٫۳ ۳۱ ۱۶٫۱ ۳۱ ۰٫۰ ۳۱ ۰٫۰ ۳۱ ۳۲٫۳ ۳۱ ۰٫۰ ۳۱ ۹٫۷

نگارخانه

جستارهای وابسته

پانویس

  1. * ایران: Library of Congress, Library of Congress – Federal Research Division. "Ethnic Groups and Languages of Iran" (PDF). Retrieved 2009-12-02. (گویش‌های فارسی و کاسپی-۶۵% کردی ۸%-لری/بختیاری ۵%- بلوچی ۲%): ۸۰% از جمعیت یا تقریباً ۶۳ میلیون نفر.
    • افغانستان: اطلاعات نامه جهان افغانستان: unting Pashtuns, Tajiks, Baluchs, 21 million
    • تاجیک‌های آسیای میانه شامل تاجیکستان و ازبکستان ۱۰–۱۵ میلیون
    • کردهای ترکیه، سوریه، لبنان و عراق بر مبنای اطلاعات نامه جهان ۲۲ میلیون برآورد شده
    • آسی‌ها، تالش، تات‌ها، کردهای قفقاز و آسیای میانه: ۱–۲ میلیون بر مبنای اطلاعات نامه جهان/مردم‌شناسی.
    • تاجیک‌های چین: ۵۰،۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰
    • سخنوران ایرانی در بحرین، خلیج فارس، اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا، ۳ میلیون.
    • پاکستان شامل بلوچ‌ها+پشتون‌ها+آوارگان افغان بر مبنای اطلاعات نامه جهان و دیگر منابع: ۳۵ میلیون.
  2. آسی‌های قفقاز مسیحیان ارتدکس هستند.
  3. R.N Frye, "IRAN v. PEOPLES OF IRAN" in Encyclopædia Iranica. "In the following discussion of “Iranian peoples,” the term “Iranian” may be understood in two ways. It is, first of all, a linguistic classification, intended to designate any society which inherited or adopted, and transmitted, an Iranian language. The set of Iranian-speaking peoples is thus considered a kind of unity, in spite of their distinct lineage identities plus all the factors which may have further differentiated any one group’s sense of self."
  4. The Encyclopedia Americana. Vol. 15. 1954. p. 306. {{cite encyclopedia}}: Missing or empty |title= (help)
  5. Izady, Mehrdad R. (1992). The Kurds: A Concise Handbook. Taylor & Francis. ISBN 978-0-8448-1727-9.
  6. J. Harmatta in "History of Civilizations of Central Asia", Chapter 14, The Emergence of Indo-Iranians: The Indo-Iranian Languages, ed. by A. H. Dani & V.N. Masson, 1999, p. 357
  7. Frye, Richard Nelson, Greater Iran, ISBN 1-56859-177-2 p.xi: "... Iran means all lands and peoples where Iranian languages were and are spoken, and where in the past, multi-faceted Iranian cultures existed...."
  8. وبگاه دانشنامه ایرانیکا، سرواژه‌های IRANIAN IDENTITY
  9. Iranian languages - Britannica Online Encyclopedia
  10. http://en.wikipedia.org/wiki/Scythia
  11. http://en.wikipedia.org/wiki/Sarmatians
  12. http://en.wikipedia.org/wiki/Amazons
  13. Runciman, Steven (1982). The Medieval Manichee: A Study of the Christian Dualist Heresy. Cambridge University Press. ISBN 0-521-28926-2.
  14. Area handbook for Iran, Harvey Henry Smith, American University (Washington, D.C.), Foreign Area Studies, page 89
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ Academic American Encyclopedia By Grolier Incorporated, page 294
  16. The World Book Encyclopedia, World Book, Inc, 2000, page 401
  17. http://www.semnanonline.ir/post/1597[پیوند مرده]
  18. Iran is one of the oldest nations in the world, with a history dating back tens of thousands of years. بایگانی‌شده در ۶ اکتبر ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine kids.nationalgeographic.com
  19. ««زندگی مردم سرزمین ایران در ده هزار سال پیش»». سایت پایگاه خبری و تحلیلی پارسینه.
  20. ««Iran: Early Cultures between Water and Desert ایران فرهنگ و تمدن‌های نخستین میان آب و بیابان»». سایت پایگاه www.firstlife.de.
  21. Farsi, the most widely spoken Persian Language, a Farsi Dictionary, Farsi English Dictionary, The spoken language in Iran, History of Farsi Language, Learn Farsi, Farsi Transl...
  22. «Iran - LoveToKnow 1911». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۸.
  23. پیپل گروپس: وابستگی بلوکی: پارسی-مادی (به انگلیسی)؛ بازدید در ۵ آذر ۱۴۰۱.
  24. "The World Factbook — Central Intelligence Agency". www.cia.gov (به انگلیسی). Archived from the original on 3 February 2012. Retrieved 2018-07-27.
  25. "The World Factbook — Central Intelligence Agency". www.cia.gov (به انگلیسی). Archived from the original on 9 July 2016. Retrieved 2018-07-27.
  26. Area handbook for Iran, Harvey Henry Smith, American University (Washington, D.C.), Foreign Area Studies, page 89
  27. The World Book Encyclopedia, World Book, Inc, 2000, page 401
  28. Middle East Patterns: Places, Peoples, and Politics By Colbert C. Held, John Cummings, Mildred McDonald Held,2005, page 119.
  29. «CIA's The World FactBook». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ فوریه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
  30. دین‌های ایران باستان، هنریک ساموئل نیبرگ، ص ۳۸۸
  31. ««زبان‌های ایرانی»». دانشنامهٔ بریتانیکا (انگلیسی).
  32. ««زبان‌های ایرانی کهن و میانه»». سایت پایگاه تاریخ و فرهنگ ایران. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۳ اکتبر ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۸.
  33. اشمیت، رودیگر: راهنمای زبان‌های ایرانی (جلد دوم)، تهران: انتشارات ققنوس، ص ۴۰۹
  34. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۳ ژانویه ۲۰۲۱.
  35. http://www.yazd.com/features/Jaszbereny/Jaszberenyyazd.htm
  36. Horton, Mark and Middleton, John. "The Swahili: The Social Landscape of a Mercantile Society." Wiley-Blackwell. 2001.
  37. Glassman, Jonathan. "Feasts and Riot: Revelry, Rebellion, & Popular Consciousness on the Swahili Coast, 1856-1888." Heinemann. 1996.
  38. Stephanie Wynne-Jones and Adria LaViolette. "The Swahili World." Routledge. 2018
  39. Ari Nave (2010). Anthony Appiah; Henry Louis Gates (eds.). Encyclopedia of Africa. Oxford University Press. p. 379. ISBN 978-0-19-533770-9.
  40. August H. Nimtz (1980). Islam and Politics in East Africa. University of Minnesota Press. pp. 3–11, 30–33, 39–47. ISBN 978-0-8166-0963-5.
  41. Per O. Hernæs; Tore Iversen, eds. (2002). Slavery Across Time and Space: Studies in Slavery in Medieval Europe and Africa. University of Virginia. p. 23. ISBN 8277650418. Retrieved 28 November 2016.
  42. https://www.khabaronline.ir/news/1749000/اجداد-نیمی-از-مردم-ساحل-شرق-آفریقا-ایرانی-هستند
  43. https://journals.plos.org/plosone/article?id=10.1371/journal.pone.0041252
  44. https://www.sid.ir/fa/Journal/ViewPaper.aspx?id=143615
  45. https://www.bbc.com/persian/science/2012/05/120515_l10_ashrafian_clarification
  46. https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1744-313X.2007.00723.x
  47. Kobishchanov, Yuri et al. Axum. Pennsylvania State University Press, 1979; p. 89
  48. Ronald G. Suny: What Happened in Soviet Armenia? Middle East Report, No. 153, Islam and the State. (Jul.  – Aug. , 1988), pp. 37–40.
  49. Minorsky, V. ; Minorsky, V. "(Azarbaijan). Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill
  50. «AZERBAIJAN vi. Population and its Occupations and Culture». Iranica.
  51. کتاب «دستور زبان لهجه‌های تاتی جنوبی»، احسان یارشاطر، لاهه - پاریس ١٩٦٩
  52. Bell, Imogen (2003). Eastern Europe, Russia and Central Asia. London: Taylor & Francis. p. 200.
  53. Mirsky, Georgiy I. (1997). On Ruins of Empire: Ethnicity and Nationalism in the Former Soviet Union. p. 28.
  54. Mastyugina, Tatiana. An Ethnic History of Russia: Pre-revolutionary Times to the Present. p. 80.
  55. https://www.karnaval.ir/blog/croatian-iranian-people
  56. https://vista.ir/w/a/16/zancp/کرواتها-ایرانی-هستند
  57. https://www.bbc.com/persian/iran/2015/09/150904_l45_coratia_cyrus
  58. https://www.mehrnews.com/news/4051385/صربستان-از-نگاه-یک-مدرس-زبان-فارسی-علت-علاقه-صرب-ها-به-ایران
  59. «سلمستان آسیایی و سلمستان اروپایی».
  60. Encyclopaedia Britannica Online
  61. Rasho Rashev, Die Protobulgaren im 5. -7. Jahrhundert, Orbel, Sofia, 2005. (in Bulgarian, German summary)
  62. The New Cambridge medieval history, Volume 4, Part 2, Cambridge University Press, 1995, p. 229.
  63. Proto-Bulgarians - 2a
  64. Kazakh Genetics: Abstracts and Summaries
  65. سابقی، علی‌محمد (۱۹ تیر ۱۳۸۸). «جایگاه تاریخی زبان و ادب فارسی در سین کیانگ». تابناک.
  66. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ آوریل ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۳ ژانویه ۲۰۲۱.
  67. Tatjana Zerjal; et al. (2002). "A Genetic Landscape Reshaped by Recent Events: Y-Chromosomal Insights into Central Asia". The American Journal of Human Genetics. 71 (3): 466–482. doi:10.1086/342096. PMC 419996. PMID 12145751.
  68. Мажитов Н.А., Султанова А.Н. История Башкортостана. Уфа, Китап, 2010, بایگانی‌شده در ۲۶ آوریل ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine С.108 (Смирнов К.Ф. о дахо-массагетских корнях башкир). بایگانی‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine
  69. Зинуров Р.Н. Башкирские восстания и индейские войны - феномен в мировой истории. Уфа, Гилем, 2001, بایگانی‌شده در ۲۶ آوریل ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine С.11 (прабашкиры - потомки отделившихся скифов). بایگانی‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine
  70. Галлямов С. А. Башкорды от Гильгамеша до Заратустры. Уфа, РИО РУНМЦ Госкомнауки РБ, 1999 بایگانی‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine (О башкордах из родов Тангаур и Гайна) بایگانی‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine.
  71. https://www.khabaronline.ir/news/1348872/خفاش-موش-سوسک-سگ-قورباغه-را-ژاپنی-ها-وارد-غذای-چینی-ها-کردند
  72. ۷۲٫۰ ۷۲٫۱ اقوام ایرانی آینو در ژاپن + تصاویر تابناک
  73. Hungarians and Europe in the Middle Ages. CEU press
  74. Florin Curta. The Slavic Lingua Franca. Quotation: "There is very little evidence that speakers of Slavic had any significant contact with Turkic. As a consequence, and since the latest stratum of loan words in Common Slavic is Iranian in origin, Johanna Nicols advanced the theory that the Avars spoke Iranian, not Turkic."
  75. Frank Salter. On Genetic Interests:Family,Ethnicity,And Humanity In Age Of Mass Migration Transaction Publishers New Brunswick(U.S.A) And London (U.K) New Jersey, 2007. شابک ‎۹۷۸−۱۴۱۲۸۰۵۹۶۴ p 63-74
  76. Frank Salter. On Genetic Interests:Family,Ethnicity,And Humanity In Age Of Mass Migration Transaction Publishers New Brunswick(U.S.A) And London (U.K) New Jersey, 2007. شابک ‎۹۷۸−۱۴۱۲۸۰۵۹۶۴ p 63-74
  77. «بر اساس آخرین پژوهش ژنتیک؛ قرابت نژادی ایران با یونان و ایتالیا بیشترین؛ با ترکان زردپوست کم‌ترین». وبسایت خبری تحلیلی آذری‌ها.
  78. "Ethnic genetic interests". faryadobiseda.persiangig.com (به انگلیسی). Retrieved 2018-07-27.
  79. اشرفیان بناب، مازیار. «توضیح در مورد نتایج یک تحقیق پیرامون نژاد ایرانیان». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در ۲۹ اکتبر ۲۰۲۲.
  80. Regueiro, M. ; Cadenas, A.M. ; Gayden, T. ; Underhill, P.A. ; Herrera, R.J. (2006). "Iran: Tricontinental Nexus for Y-Chromosome Driven Migration". Human Heredity. 61 (3): 132–143. doi:10.1159/000093774. PMID 16770078. S2CID 7017701.
  81. Grugni, Viola; Battaglia, Vincenza; Hooshiar Kashani, Baharak; Parolo, Silvia; Al-Zahery, Nadia; Achilli, Alessandro; Olivieri, Anna; Gandini, Francesca; Houshmand, Massoud; Sanati, Mohammad Hossein; Torroni, Antonio; Semino, Ornella (18 July 2012). "Ancient Migratory Events in the Middle East: New Clues from the Y-Chromosome Variation of Modern Iranians". PLOS ONE. 7 (7): e41252. Bibcode:2012PLoSO...741252G. doi:10.1371/journal.pone.0041252. PMC 3399854. PMID 22815981.
  82. "پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران". ganj-old.irandoc.ac.ir (به انگلیسی). Archived from the original on 17 June 2018. Retrieved 2018-06-17.
  83. Derenko, M. , Malyarchuk, B. , Bahmanimehr, A. , Denisova, G. , Perkova, M. , Farjadian, S. , & Yepiskoposyan, L. (2013). Complete Mitochondrial DNA Diversity in Iranians. PloS one, 8(11), e80673.
  84. Pakstis، Andrew J.؛ Gurkan، Cemal؛ Dogan، Mustafa؛ Balkaya، Hasan Emin؛ Dogan، Serkan؛ Neophytou، Pavlos I.؛ Cherni، Lotfi؛ Boussetta، Sami؛ Khodjet-El-Khil، Houssein (۲۰۱۹-۰۷-۰۸). «Genetic relationships of European, Mediterranean, and SW Asian populations using a panel of 55 AISNPs». European Journal of Human Genetics. ۲۷ (۱۲): ۱۸۸۵–۱۸۹۳. doi:10.1038/s41431-019-0466-6. PMID 31285530. شاپا 1018-4813.
  85. ستون اولی مقدار کل نمونه مطالعه شده را نشان می‌دهد
  86. ستون دومی درصد یک تک‌گروه را در بین نمونه‌ها نشان می‌دهد
  87. ۸۷٫۰۰ ۸۷٫۰۱ ۸۷٫۰۲ ۸۷٫۰۳ ۸۷٫۰۴ ۸۷٫۰۵ ۸۷٫۰۶ ۸۷٫۰۷ ۸۷٫۰۸ ۸۷٫۰۹ ۸۷٫۱۰ ۸۷٫۱۱ ۸۷٫۱۲ ۸۷٫۱۳ ۸۷٫۱۴ ۸۷٫۱۵ ۸۷٫۱۶ ۸۷٫۱۷ ۸۷٫۱۸ ۸۷٫۱۹ [M. Regueiro et al. (2006), "Iran: Tricontinental Nexus for Y-Chromosome Driven Migration"]
  88. ۸۸٫۰ ۸۸٫۱ ۸۸٫۲ ۸۸٫۳ ۸۸٫۴ ۸۸٫۵ ۸۸٫۶ ۸۸٫۷ ۸۸٫۸ Sadaf Firasat, Shagufta Khaliq, Aisha Mohyuddin, Myrto Papaioannou, Chris Tyler-Smith, Peter A Underhill and Qasim Ayub, "Y-chromosomal evidence for a limited Greek contribution to the Pathan population of Pakistan," European Journal of Human Genetics (2007) 15, 121–126.

برای مطالعهٔ بیشتر


خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب <ref> برای گروهی به نام «persian-alpha» وجود دارد، اما برچسب <references group="persian-alpha"/> متناظر پیدا نشد. ().