پشتونها
پشتونها، پختونها یا افغانها (به پشتو: پښتانه) (به اردو: پٹهان)، گروهی از مردمان ایرانیتبار[۱] و از اقوام افغانستان و پاکستان هستند،[۲] که عمدتاً در شمال غربی و جنوب غرب پاکستان و جنوب و شمال شرق افغانستان سکونت دارند.[۳][۴] آنها از نظر تاریخی تا سال ۱۹۶۴ با نام افغان نیز خطاب میشدند،[۵] بعدتر این اصطلاح طبق قانون اساسی ۱۹۶۴ به عنوان نامی برای اتباع افغانستان تبدیل شد.[۶][۵] آنها به زبان پشتو سخن میگویند و بیشتر پیرو اسلام سنی، و مذهب حنفی هستند.[۷]
![]() مردان پشتون در جنوب افغانستان | |
کل جمعیت | |
---|---|
ح. ۶۰–۷۰ میلیون[۵] | |
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
![]() | ۴۲٬۵۹۰٬۳۲۰ (۲۰۲۰)[۸] |
![]() | ۱۵٬۳۹۰٬۰۰۰[۹] |
![]() | ۲۰٬۰۰۰ (۲۰۰۹)[۱۰] |
![]() | ۵۰٬۰۰۰ (۲۰۱۰)[۱۱] |
![]() | ۵۰٬۰۰۰ (۱۹۹۳)[۱۲] |
![]() | ۴۰٬۰۰۰ (۲۰۰۹)[۱۳] |
![]() | ۲۰٬۰۰۰ (۲۰۱۸)[۱۴] |
![]() | ۱۵٬۰۰۰ (۲۰۱۵)[۱۵] |
![]() | ۵٬۰۰۰ (۲۰۱۳)[۱۶] |
![]() | ۲۰٬۰۰۰ (۲۰۲۰)[۸] |
![]() | ۸٬۳۵۰ (۲۰۲۰)[۱۷] |
زبانها | |
پشتو فارسی، اردو و بلوچی به عنوان زبان دوم | |
دین | |
اکثریت:![]() (سنی اکثریت، شیعه اقلیت)[۱۸][۱۹] اقلیت: | |
قومیتهای وابسته | |
سایر مردمان ایرانیتبار چون: تاجیکها، هزارهها، نورستانیها پشهایها |
جمعیت پشتونها در سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۴۹٬۵۲۹٬۰۰۰ نفر بوده است و در منابع جدید تخمین زده میشود که بین ۶۰ الی ۷۰ میلیون نفر در سراسر جهان باشند.[۲۱]
پشتونها بومی سرزمینهای جنوب افغانستان و شمالغربی پاکستان (که به پشتونستان شناخته میشوند) هستند. همچنین جوامع مهم و تاریخی از پشتونهای مهاجر در ایالتهای پنجاب و سند پاکستان (بیشتر در شهرهای کراچی و لاهور) و در مناطق روهیله خند ایالت اوتار پرادش هند (در شهرهای بزرگ مانند بمبئی و دهلی) وجود دارند. اخیراً جمعیتی از پشتونها در کشورهای پیرامون خلیج فارس (به خصوص در امارات) ایجاد شده است.[۲۲]
پشتونها به عنوان بزرگترین گروه قومی افغانستان، ۴۲ درصد[۲۳] یا ۴۰ درصد[۲۴][۲۵] یا بنا بر تقسیمبندی بیطرفانهٔ قومی سازمان ملل در کنفرانس بن سال ۲۰۰۱ نزدیک به ۳۵ درصد[۲۶][۲۷][۲۸] از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند. از زمان بنیانگذاری افغانستان، آنها در این کشور به عنوان گروه قومی حاکم و غالب نقش داشتهاند. ایضاً پشتونها در پاکستان به عنوان دومین گروه قومی بزرگ ۱۵ تا ۱۸ درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.[۲۹][۳۰]
پشتونها ۲۶مین گروه قومی بزرگ جهان و بزرگترین جامعهٔ قبیلهای جهان را تشکیل میدهند. حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ قبیله و گروه همتبار پشتون وجود دارد.[۳۱][۳۲]
احمد شاه درانی (در نظر گرفته شده به عنوان بنیانگذار افغانستان) و عبدالغفار خان (کنشگر جنبش استقلالطلبی هند در زمان راج بریتانیا) دو چهرهٔ تاریخی برجستهٔ پشتون هستند.
پراکندگی جغرافیایی
[ویرایش]افغانستان و پاکستان
[ویرایش]پشتونها در یک منطقه جغرافیایی وسیع، جنوب رود آمو و غرب رود سند پراکنده شدهاند. آنها را میتوان در سراسر افغانستان و پاکستان یافت.[۳] شهرهای بزرگ با اکثریت پشتون شامل جلالآباد، قندهار، بنو، دیره اسماعیل خان، خوست، کوهات، لشکرگاه، مردان، غزنی، مینگوره، پیشاور، کویته و غیره هستند. پشتونها همچنین در ایبتآباد، فراه، هرات، اسلامآباد، کابل، کراچی، قندوز، لاهور، مزار شریف، میانوالی و اتک زندگی میکنند.[نیازمند منبع]
شهر کراچی، پایتخت مالی پاکستان، بزرگترین جامعه شهری پشتونها در جهان را در خود جای داده است که از جمعیت کابل و پیشاور نیز بزرگتر است.[۳۳] به همین ترتیب، اسلامآباد، پایتخت سیاسی این کشور، نیز به عنوان مرکز شهری اصلی پشتونها عمل میکند. بیش از بیست درصد از جمعیت این شهر متعلق به جامعه پشتو زبان هستند.[نیازمند منبع]
هند
[ویرایش]پشتونها در هند اغلب خود را «پتان» (واژه هندوستانی برای پشتون) مینامند و سایر گروههای قومی شبه قاره نیز به همین نام از آنها یاد میکنند.[۳۴][۳۵][۳۶][۳۷] برخی از هندیها ادعا میکنند که از سربازان پشتونی که در هند با ازدواج با زنان محلی در جریان فتوحات مسلمانان در شبه قاره هند ساکن شدهاند، نسل میبرند.[۳۸]
بسیاری از پتانها پس از تقسیم هند تصمیم گرفتند در جمهوری هند زندگی کنند. خان محمد عاطف، استاد دانشگاه لکهنؤ، تخمین میزند که «جمعیت پتانها در هند دو برابر جمعیت آنها در افغانستان است».[۳۹]
از نظر تاریخی، پشتونها قبل و در طول راج بریتانیا در هند مستعمراتی در شهرهای مختلف هند ساکن شدند. این شهرها شامل بمبئی (که اکنون مومبای نامیده میشود)، فرخآباد، دهلی، کلکته، سهارانپور، روهیلکند، جیپور و بنگلور هستند.[۴۰][۴۱][۴۲] این ساکنان از پشتونهای پاکستان و افغانستان امروزی (هند بریتانیا قبل از ۱۹۴۷) نسل میبرند. در برخی مناطق هند، گاهی به آنها «کابلی والا» گفته میشود.[۴۳]
در هند، جوامع قابل توجهی از مهاجران پشتون وجود دارند.[۱۶][۳۸] در حالی که تعداد سخنوران پشتو در این کشور تا سال ۲۰۱۱ فقط ۲۱,۶۷۷ نفر بوده است، تخمینهای جمعیت قومی یا اجدادی پشتون در هند از ۳,۲۰۰,۰۰۰[۴۴][۴۵][۴۶] تا ۱۱,۴۸۲,۰۰۰[۴۷] و حتی تا دو برابر جمعیت آنها در افغانستان (تقریباً سی میلیون نفر)[۴۸]

منطقه روهیلکند در اوتار پرادش به نام جامعه روهیله با تبار پشتون نامگذاری شده است؛ این منطقه تحت حکومت خاندان سلطنتی رامپور، یک سلسله پشتون، قرار گرفت.[۴۹] آنها همچنین در ایالتهای مهاراشترا در مرکز هند و بنگال غربی در شرق هند زندگی میکنند که هر کدام جمعیتی بیش از یک میلیون نفر با تبار پشتون دارند؛[۵۰] هم بمبئی و هم کلکته از مراکز اصلی مهاجرت پشتونها از افغانستان در دوران استعمار بودهاند.[۵۱] همچنین در شهرهای جیپور در راجستان و بنگلور در کارناتاکا هر کدام بیش از صد هزار نفر جمعیت دارند.[۵۰] بمبئی (که اکنون مومبای نامیده میشود) و کلکته هر دو جمعیتی بیش از یک میلیون نفر پشتون دارند، در حالی که تخمین زده میشود جیپور و بنگلور حدود صد هزار نفر داشته باشند. پشتونهای بنگلور شامل برادران خان فیروز خان، سنجای و اکبرخان هستند که پدرشان از غزنی در بنگلور ساکن شد.[۵۲]
در طول قرن نوزدهم، زمانی که انگلیسیها دهقانان را از هند بریتانیا به عنوان خدمتکاران قراردادی برای کار در کارائیب، آفریقای جنوبی و سایر نقاط استخدام میکردند، روهیلاها برای کار در مزارع نیشکر و انجام کارهای دستی به ترینیداد، سورینام، گویان و فیجی فرستاده شدند.[۵۳] بسیاری از آنها ماندند و جوامع خود را تشکیل دادند. برخی از آنها با سایر ملیتهای مسلمان جنوب آسیا همگون شدند تا در کنار جامعه بزرگتر هند، یک جامعه مسلمان هندی مشترک را تشکیل دهند و میراث متمایز خود را از دست دادند. برخی از پشتونها در همان دوره تا استرالیا نیز سفر کردند.[۵۴]
امروزه، پشتونها مجموعهای از جوامع متنوع و پراکنده در طول و عرض هند هستند که بیشترین جمعیت آنها عمدتاً در دشتهای شمالی و مرکز هند ساکن هستند.[۵۵][۵۶][۵۷] پس از تقسیم هند در سال ۱۹۴۷، بسیاری از آنها به پاکستان مهاجرت کردند.[۵۵] اکثریت پشتونهای هند جوامع اردو زبان هستند،[۵۸] که در طول نسلها در جامعه محلی ادغام شدهاند.[۵۸] پشتونها در زمینههای مختلف هند، به ویژه سیاست، صنعت سرگرمی و ورزش، تأثیرگذار بودهاند و مشارکت داشتهاند.[۵۷]
ایران
[ویرایش]پشتونها همچنین به تعداد کمتری در بخشهای شرقی و شمالی ایران یافت میشوند.[۵۹] اسناد مربوط به اواسط دهه ۱۶۰۰ میلادی، از سکونت درانیهای پشتون در استان خراسان ایران صفوی خبر میدهند.[۶۰] پس از حکومت کوتاه پشتونهای غلجی در ایران، نادرشاه آخرین حاکم مستقل غلجی قندهار، حسین هوتک را شکست داد. نادرشاه برای تأمین کنترل درانیها در جنوب افغانستان، حسین هوتک و تعداد زیادی از پشتونهای غلجی را به استان مازندران در شمال ایران تبعید کرد. بقایای این جامعه تبعیدی که زمانی پرجمعیت بود، اگرچه ادغام شدهاند، اما همچنان ادعای تبار پشتون دارند.[۶۱] در اوایل قرن هجدهم، در عرض چند سال، تعداد درانیهای پشتون در خراسان ایران به شدت افزایش یافت.[۶۲] بعدها این منطقه بخشی از خود امپراتوری درانی شد. دومین پادشاه درانی افغانستان، تیمورشاه درانی در مشهد به دنیا آمد.[۶۳] همزمان با حکومت درانیها در شرق، آزاد خان افغان، یک پشتون غلجی، که قبلاً نفر دوم آذربایجان در زمان حکومت افشاریه بود، برای مدت کوتاهی در مناطق غربی ایران و آذربایجان به قدرت رسید.[۶۴] بر اساس یک نظرسنجی نمونهای در سال ۱۹۸۸، ۷۵ درصد از کل پناهندگان افغان در بخش جنوبی استان خراسان ایران درانیهای پشتون بودند.[۶۵]
در مناطق دیگر
[ویرایش]پشتونهای هند و پاکستان از پیوندهای بریتانیا/مشترکالمنافع کشورهای مربوطه خود استفاده کردهاند و جوامع مدرن از حدود دهه ۱۹۶۰ عمدتاً در بریتانیا، کانادا، استرالیا و همچنین در سایر کشورهای مشترکالمنافع (و ایالات متحده) تأسیس شدهاند. برخی از پشتونها نیز در خاورمیانه، مانند شبه جزیره عربستان، ساکن شدهاند. به عنوان مثال، حدود ۳۰۰,۰۰۰ پشتون بین سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۸۱ به کشورهای عربی خلیج فارس مهاجرت کردند که ۳۵ درصد از مهاجران پاکستانی را تشکیل میدادند.[۶۶] مهاجران پاکستانی و مهاجران افغان در سراسر جهان شامل پشتونها نیز میشوند.
ریشهشناسی
[ویرایش]اشارههای تاریخی باستانی: پشتون
[ویرایش]قبیلهای به نام پکتها، یکی از قبایلی که در داشاراجنا یا «نبرد ده پادشاه» علیه سوداس جنگیدند، در هفتمین ماندالا از ریگودا، متنی از سرودهای سانسکریت ودایی که قدمت آن بین حدود ۱۵۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد تخمین زده میشود، ذکر شدهاند:[۶۷][۶۸]
پکتها (पक्थास)، بهالاناها، آلیناها، شیواها، ویزانینها با هم آمدند. با این حال، یار آریاییها از طریق عشق به غنیمت و جنگ قهرمانان، برای رهبری آنها به ترتسوس آمد.
— ریگودا، کتاب ۷، سرود ۱۸، بند ۷
هاینریش زیمر آنها را با قبیلهای که هرودوت (پکتیانها) در ۴۳۰ قبل از میلاد در تاریخها ذکر کرده است، مرتبط میداند:[۶۹][۷۰][۷۱]
سایر هندیها در نزدیکی شهر کاسپاتیروس [Κασπατύρῳ] و سرزمین پکتی [Πακτυϊκῇ]، در شمال بقیه هند، سکونت دارند؛ اینها مانند باکتریاییها زندگی میکنند؛ آنها از همه هندیها جنگجوتر هستند و آنها هستند که برای طلا فرستاده میشوند؛ زیرا در این نواحی همه چیز به دلیل شن و ماسه بیابانی است.
— هرودوت، تاریخها، کتاب سوم، فصل ۱۰۲، بخش ۱
این پکتیانها در مرز شرقی ساتراپی هخامنشی آراخوزیا از هزاره اول قبل از میلاد، افغانستان امروزی، زندگی میکردند.[۷۲] هرودوت همچنین از قبیلهای به نام آپاریتای (Ἀπαρύται) یاد میکند.[۷۳] توماس هولدریچ آنها را با قبیله آفریدی مرتبط دانسته است:[۷۴][۷۵][۷۶]
ساتّاگیدائی، گانداری، دادیکای و آپاریتای (Ἀπαρύται) مجموعاً صد و هفتاد تالنت پرداخت کردند؛ این استان هفتم بود.
— هرودوت، تاریخها، کتاب سوم، فصل ۹۱، بخش ۴
یوزف مارکوارت ارتباط پشتونها را با نامهایی مانند پارسیِتای (Παρσιῆται)، پارسیوی (Πάρσιοι) که توسط بطلمیوس در ۱۵۰ پس از میلاد ذکر شدهاند، برقرار کرد:[۷۷][۷۸]
مناطق شمالی کشور مسکونی هستند توسط بولیتای، مناطق غربی توسط آریستوفیلوی که در زیر آنها پارسیوی (Πάρσιοι) زندگی میکنند. مناطق جنوبی مسکونی هستند توسط پارسیِتای (Παρσιῆται)، مناطق شرقی توسط آمبوتاای. شهرها و روستاهای واقع در سرزمین پاروپانیسادای اینها هستند: پارسیانا زارزائوا/بارزائورا آرتوآرتا بابورانا کاپیسا نیفاندا
— بطلمیوس، ۱۵۰ پس از میلاد، ۶٫۱۸٫۳–۴
استرابون، جغرافیدان یونانی، در جغرافیا (نوشته شده بین ۴۳ قبل از میلاد تا ۲۳ پس از میلاد) از قبیله سکایی پاسیانی (Πασιανοί) یاد میکند، که با توجه به اینکه زبان پشتو یک زبان ایرانی شرقی است، بسیار شبیه به زبانهای سکایی، با پشتونها نیز شناسایی شده است:[۷۹][۸۰][۸۱][۸۲][۸۳]
بیشتر سکاها... هر قبیله جداگانه نام خاص خود را دارد. همه یا بیشتر آنها کوچنشین هستند. شناختهشدهترین قبایل آنهایی هستند که یونانیان باختر را از دست دادند، آسیها، پاسیانیها، توخاریها و ساکارائولیها، که از سرزمین آن سوی یاکسارتس (سیردریا) آمدند.
— استرابون، جغرافیا، کتاب یازدهم، فصل هشتم، بخش دوم
این یک برداشت متفاوت از پارسیوی (Πάρσιοι) بطلمیوس در نظر گرفته میشود.[۸۲] جانی چونگ،[۸۴] با تأمل بر «پارسیوی (Πάρσιοι)» بطلمیوس و «پاسیانی (Πασιανοί)» استرابون اظهار میدارد: «هر دو شکل تغییرات آوایی جزئی را نشان میدهند، یعنی جایگزینی υ به جای ι، و از دست دادن r در پاسیانی ناشی از تکرار از آسیانوی قبلی است. بنابراین، آنها محتملترین نامزدها به عنوان اجداد (زبانی) پشتونهای امروزی هستند.»[۸۵]
منابع تاریخی میانه: افغان
[ویرایش]در قرون وسطی تا ظهور افغانستان مدرن در قرن هجدهم، پشتونها اغلب با عنوان «"افغانها"» شناخته میشدند.[۸۶] دیدگاه ریشهشناسی که توسط بسیاری از محققان برجسته پشتیبانی میشود، این است که نام «افغان» آشکارا از واژه سانسکریت «آشواکان» یا «آساکنوی» آریان گرفته شده است، که نامی بود که برای ساکنان باستانی هندوکش به کار میرفت.[۸۷] آشواکان در لغت به معنای «اسبسواران»، «پرورشدهندگان اسب» یا «سوارکاران» است (از آشوا یا اسپا، واژههای سانسکریت و اوستایی برای «اسب»).[۸۸] این دیدگاه توسط محققانی مانند کریستین لاسن،[۸۹] جی. دبلیو. مککریندل،[۹۰] ام. وی. دو سنت مارتین،[۹۱] و اِ. رکلو[۹۲][۹۳][۹۴][۹۵][۹۶][۹۷]

نخستین اشاره به نام «افغان» («آبگان») توسط شاپور یکم از شاهنشاهی ساسانی در قرن سوم میلادی صورت گرفته است.[۹۸] در قرن چهارم، واژه «افغانها/افغانا» (αβγανανο) به عنوان اشاره به گروهی خاص از مردم در اسناد باختری یافت شده در شمال افغانستان ذکر شده است.[۹۹][۱۰۰]
«به اورمزد بونوکان، از طرف بردگ واتانان ... درود و احترام از طرف ... )، سوتانگ (?) پارپاز (تحت) [یبغوی] باشکوه هپتال، رئیس افغانها، قاضی تخارستان و غرچستان. علاوه بر این، نامهای [از طرف شما] به اینجا رسیده است، پس شنیدهام که چگونه [شما] در مورد سلامتی من [نوشتهاید]. من در سلامتی کامل رسیدم، و (بعدها (?)) شنیدم که پیامی به آنجا برای شما فرستاده شده است (با این مضمون): ... به کشاورزی رسیدگی کنید اما دستور اینگونه به شما داده شد. شما باید غلات را تحویل دهید و سپس آن را از انبار شهروندان درخواست کنید: من دستور نخواهم داد، پس.....من خودم دستور میدهم و من در مورد زمستان مردانی را به آنجا نزد شما میفرستم، پس به کشاورزی رسیدگی کنید، به اورمزد بونوکان، درود.»
— اسناد باختری، قرن چهارم
«زیرا شما (جمع)، قبیله افغانها، اینگونه به من گفتید:... و نباید مردان روب[۱۰۱] را که افغانها اسبهایشان را [گرفته بودند] انکار میکردید.»
— اسناد باختری، قرن چهارم، Sims-Williams 2007b, pp. 90–91
«[به ...] - دستور بدهید به افغان... علاوه بر این، آنها به خاطر افغانها در ورنو (?) هستند، پس [شما باید] نات خاراگان ... ارباب ورنو را با ... ... ... افغان ... جریمه کنید.»
— اسناد باختری، قرن چهارم، Sims-Williams 2007b, pp. 90–91
نام افغان بعدها در قرن ششم میلادی به شکل «آواگانا» [अवगाण][۱۰۲] توسط ستارهشناس هندی واراهامیهیرا در اثرش بریهات-سامهیتا ثبت شده است.[۱۰۳][۱۰۴]
«برای مردم چولا، افغانها (آواگانا)، هونهای سفید و چینیها نامطلوب خواهد بود.»[۱۰۴]
— واراهامیهیرا، قرن ششم میلادی، chapt. 11, verse 61
واژه افغان همچنین در سال ۹۸۲ میلادی در حدود العالم ظاهر شده است، جایی که به روستایی به نام ساول اشاره شده است که احتمالاً در نزدیکی گردیز، افغانستان واقع شده بود.[۱۰۵]
«ساول، دهکدهای خوش آب و هوا در کوهستان. در آنجا افغانها زندگی میکنند.»[۱۰۵]
همین کتاب همچنین از پادشاهی در نینهار (ننگرهار) سخن میگوید که همسرانی مسلمان، افغان و هندو داشته است.[۱۰۶] در قرن یازدهم، افغانها در کتاب تاریخ الهند («تاریخ سند») البیرونی ذکر شدهاند، که گروههایی از افغانهای شورشی را در سرزمینهای قبیلهای غرب رود سند در پاکستان امروزی توصیف میکند.[۱۰۵][۱۰۷]
عتبی، مورخ غزنویان، در کتاب تاریخ یمینی ثبت کرده است که بسیاری از افغانها و خلجیها (احتمالاً غلجیهای امروزی) پس از شکست جایپال به ارتش سبکتگین پیوستند.[۱۰۸] عتبی همچنین اظهار داشت که افغانها و غلجیها بخشی از ارتش محمود غزنوی را تشکیل میدادند و در لشکرکشی او به تخارستان اعزام شدند، در حالی که در مناسبتی دیگر محمود غزنوی به گروهی از افغانهای مخالف حمله کرد و آنها را مجازات کرد، همانطور که ابوالفضل بیهقی نیز آن را تأیید کرده است.[۱۰۹] ثبت شده است که افغانها در سلطنت غوریان (۱۱۴۸–۱۲۱۵) نیز ثبت نام کرده بودند.[۱۱۰] در آغاز سلسله خلجی در سال ۱۲۹۰، افغانها در شمال هند کاملاً شناخته شده بودند. ابن بطوطه، هنگام بازدید از افغانستان پس از دوران سلسله خلجی، نیز درباره افغانها نوشت.[۱۱۱]
«ما به کابل رفتیم، شهری که قبلاً وسیع بود و اکنون محل سکونت افغانهاست. آنها کوهها و تنگهها را در اختیار دارند و از قدرت قابل توجهی برخوردارند و بیشتر راهزن هستند. کوه اصلی آنها کوه کوه سلیمان نام دارد. گفته میشود که سلیمان نبی بر این کوه صعود کرد و پس از نگاه کردن به هند که در آن زمان در تاریکی فرو رفته بود، بدون ورود به آن بازگشت.»
— ابن بطوطه، ۱۳۳۳
فرشته، یک مورخ مسلمان قرن شانزدهم که درباره تاریخ حکومت مسلمانان در شبهقاره مینوشت، اظهار داشت:
«او [خالد بن عبدالله پسر خالد بن ولید] بنابراین با خانواده و تعدادی از ملازمان عرب خود به کوههای سلیمان که بین مولتان و پیشاور واقع شدهاند، عقبنشینی کرد و در آنجا اقامت گزید و دخترش را به ازدواج یکی از رؤسای افغان درآورد که به دین محمد گرویده بود. از این ازدواج فرزندان زیادی به دنیا آمدند که از میان آنها دو پسر در تاریخ مشهور شدند. یکی لودی و دیگری سور؛ که هر یک متعاقباً رئیس قبایلی شدند که تا به امروز نام آنها را یدک میکشند. من در کتاب مطلع الانوار، اثری که توسط نویسندهای محترم نوشته شده و آن را در برهانپور، شهری در خاندش در فلات دکن به دست آوردم، خواندهام که افغانها قبطیهایی از نژاد فراعنه هستند؛ و هنگامی که پیامبر موسی بر آن کافر که در دریای سرخ غرق شد پیروز شد، بسیاری از قبطیان به دین یهودیت گرویدند؛ اما دیگران که سرسخت و خودرأی بودند و از پذیرش دین حق امتناع کردند، کشور خود را ترک کرده و به هند آمدند و سرانجام در کوههای سلیمانی ساکن شدند و نام افغان را بر خود نهادند.»[۱۱۲]
تاریخچه و ریشهها
[ویرایش]
قومزایی گروه قومی پشتون نامشخص است. نظریههای متناقض بسیاری در میان مورخان و خود پشتونها وجود دارد. محققان مدرن معتقدند که همه پشتونها منشأ یکسانی ندارند. نیاکان اولیه پشتونهای امروزی ممکن است متعلق به مردم ایرانی باستانی بوده باشند که در سراسر فلات ایران شرقی گسترش یافتند.[۱۱۳][۱۱۴][۴] مورخان همچنین به اشاراتی به قبایل مختلف هندوآریایی باستانی به نام پختونها (پاکتیان) بین هزاره دوم و هزاره اول پیش از میلاد برخوردهاند.[۱۱۵][۱۱۶][۱۱۷] اگرچه به گفته ریچارد ن. فرای شناسایی پشتونها با پختونها صرفاً یک حدس است و ثابت نشده است. و محققانی مانند گئورگ مورگنستیرنه پیشنهاد میکنند که پشتو از پارسی یا پارسوانا مشتق شده است.[۱۱۸]
موهان لعل کشمیری در سال ۱۸۴۶ میلادی اظهار داشت که «منشأ افغانها چنان مبهم است که هیچکس، حتی پیرترین و باهوشترین افراد قبیله، نمیتواند اطلاعات رضایتبخشی در این مورد ارائه دهد.»[۱۱۹] دیگران پیشنهاد کردهاند که منشأ واحدی برای پشتونها بعید است، بلکه آنها یک کنفدراسیون قبیلهای هستند.
"جستجو برای یافتن خاستگاه پشتونها و افغانها، مانند کاوش در سرچشمهٔ آمازون است. آیا یک آغاز مشخص وجود دارد؟ و آیا پشتونها در اصل با افغانها یکسان هستند؟ اگرچه پشتونها امروزه یک گروه قومی مشخص با زبان و فرهنگ خاص خود را تشکیل میدهند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد همهٔ پشتونهای مدرن منشأ قومی یکسانی دارند. در واقع، این موضوع بسیار بعید است."[۱۰۵]
— ویلم فوگلسانگ، ۲۰۰۲
منشأ زبانی
[ویرایش]
پشتو عموماً به عنوان یک زبان ایرانی شرقی طبقهبندی میشود.[۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲] این زبان ویژگیهایی را با زبان مونجی، که نزدیکترین زبان موجود به زبان باختری منقرضشده است،[۱۲۳] و همچنین ویژگیهایی را با زبان سغدی و همچنین زبان خوارزمی، زبان شغنی، زبان سنگلیچی و زبان ختنی سکایی به اشتراک میگذارد.[۱۲۴] برخی پیشنهاد میکنند که پشتو ممکن است در منطقه بدخشان سرچشمه گرفته باشد و با یک زبان سکایی شبیه به ختنی مرتبط باشد.[۱۲۵] در واقع زبانشناس برجسته گئورگ مورگنستیرنه پشتو را یک گویش سکایی توصیف کرده است و بسیاری دیگر نیز شباهتهای بین پشتو و دیگر زبانهای سکایی را مشاهده کردهاند، که نشان میدهد گویشوران اصلی پشتو ممکن است یک گروه سکایی بودهاند.[۱۲۶][۱۲۷] علاوه بر این، پشتو و زبان آسی، زبان دیگری که از سکاها منشأ گرفته است، دارای همریشههایی در واژگان خود هستند که دیگر زبانهای ایرانی شرقی فاقد آن هستند[۱۲۸] چئونگ یک همزبانی مشترک بین پشتو و آسی را پیشنهاد میکند که آن را با یک گویش سکایی مستند نشده توضیح میدهد که احتمالاً در آن زمان در شمال جیحون نزدیک به پشتوی باستانی بازسازیشده صحبت میشده است.[۱۲۹] با این حال، دیگران با توجه به قرابت با اوستایی باستان، یک نیای ایرانی بسیار قدیمیتر را پیشنهاد کردهاند.[۱۳۰]
منشأ گوناگون
[ویرایش]بر اساس یک مکتب فکری، پشتونها از اقوام گوناگونی از جمله ایرانیان، یونانیان، ترکها، اعراب، باختریان، داردیها، سکاها، تاتارها، هونها (هپتالیها)، مغولها، مغولها (افغانستان) و هر کس دیگری که از منطقهای که این پشتونها در آن زندگی میکنند عبور کرده است، نشأت گرفتهاند. به طور غیرمنتظره، این شامل پیوندهای ادعایی با تبار اسرائیلیها نیز میشود.[۱۳۱][۱۳۲]
برخی از قبایل پشتون ادعای تبار از اعراب دارند، از جمله برخی که ادعا میکنند سید هستند.[۱۳۳] یک روایت تاریخی پشتونها را به گذشته احتمالی مصر باستان مرتبط میکند، اما این فاقد شواهد پشتیبان است.[۱۳۴] هنری والتر بلو، که به طور گسترده در مورد فرهنگ افغانی نوشت، خاطرنشان کرد که برخی افراد ادعا میکنند که پشتونهای بنگش با اسماعیل سامانی مرتبط هستند.[۱۳۵]
منشا یونانی
[ویرایش]مطابق با فراست و همکاران در سال ۲۰۰۷، بخشی از پشتونها ممکن است از یونانیان باشند، اما آنها همچنین پیشنهاد میکنند که تبار یونانی ممکن است از بردگان یونانی که توسط خشایارشای یکم آورده شدهاند نیز نشأت گرفته باشد.[۱۳۶] تبار یونانی پشتونها ممکن است بر اساس یک گروه همولوگ نیز ردیابی شود. و هاپلوگروه J۲ از جمعیت سامی است، و این هاپلوگروه در ۶٫۵٪ یونانیها و پشتونها و ۵۵٫۶٪ جمعیت اسرائیلی یافت میشود.[۱۳۷] اخیراً تعدادی مطالعه ژنتیکی بر روی پشتونها توسط محققان مؤسسات و مراکز تحقیقاتی مختلف انجام شده است. میراث یونانی پشتونهای پاکستانی مورد تحقیق قرار گرفته است. در این مطالعه، ادعا شده است که پشتونها، کالاش و بوروشو از سربازان اسکندر مقدونی نسل میبرند.[۱۳۸] هنری والتر بلو (۱۸۳۴–۱۸۹۲) بر این عقیده بود که پشتونها احتمالاً ریشههای یونانی و راجپوت هندی مختلط دارند.[۱۳۹][۱۴۰] به دنبال اشغال کوتاه اسکندر، دولت جانشین امپراتوری سلوکی نفوذ خود را بر پشتونها گسترش داد تا سال ۳۰۵ پیش از میلاد، زمانی که آنها قدرت مسلط را به عنوان بخشی از یک پیمان اتحاد به امپراتوری مائوریای هند واگذار کردند.[۱۴۱] برخی گروهها از پیشاور و قندهار معتقدند که از مردم یونانی که با اسکندر کبیر آمدهاند، نسل میبرند.[۱۴۲]
منشأ هپتالی
[ویرایش]بر اساس برخی روایات، قبیله غلجی با مردم خلج مرتبط دانسته شده است.[۱۴۳] به دنبال خوارزمی، یوزف مارکوارت ادعا کرد که خلجها بازماندگان کنفدراسیون هپتالیان هستند.[۱۴۴] هپتالیان ممکن است هندوایرانی بودهاند،[۱۴۴] اگرچه دیدگاه مبنی بر اینکه آنها از تبار ترک گائوجو بودهاند[۱۴۵] "در حال حاضر برجستهترین به نظر میرسد".[۱۴۶] خلجها ممکن است در اصل ترکزبان بوده و تنها در دوران قرون وسطی با قبایل ایرانی پشتوزبان متحد شده باشند.[۱۴۷] با این حال، به گفته زبانشناس نیکلاس سیمز-ویلیامز، اسناد باستانشناسی از این پیشنهاد که خلجها جانشینان هپتالیان بودهاند، پشتیبانی نمیکند،[۱۴۸] در حالی که به گفته مورخ ولادیمیر مینورسکی، خلجها "شاید فقط از نظر سیاسی با هپتالیان مرتبط بودهاند."[۱۴۹] به گفته گئورگ مورگنستیرنه، قبیله درانی که پیش از تشکیل امپراتوری درانی در سال ۱۷۴۷ با نام "ابدالی" شناخته میشد،[۱۵۰] ممکن است با هپتالیان مرتبط باشد؛[۱۵۱] آیدوگدی قربانوف این دیدگاه را تأیید میکند و پیشنهاد میکند که پس از فروپاشی کنفدراسیون هپتالیان، هپتالیان احتمالاً در جمعیتهای محلی مختلف ادغام شدند.[۱۵۲] بر اساس جلد ۳، شماره ۱ تاریخ ایران کمبریج، قبیله غلجی افغانستان از نسل هپتالیان هستند.[۱۵۳]
انسانشناسی و سنتهای شفاهی
[ویرایش]نظریه تبار پشتون از بنیاسرائیل
[ویرایش]برخی از انسانشناسان به سنت شفاهی خود قبایل پشتون اعتبار میدهند. برای مثال، بر اساس دانشنامه اسلام، نظریه تبار پشتون از بنیاسرائیل به نعمتالله هروی بازمیگردد، که در قرن هفدهم در زمان سلطنت شاه گورکانی، جهانگیرشاه، تاریخی را برای خان جهان لودی تدوین کرد.[۱۵۴] کتاب طبقات ناصری در قرن سیزدهم میلادی به استقرار مهاجران بنیاسرائیل در پایان قرن هشتم میلادی در منطقه غور افغانستان میپردازد، استقراری که با کتیبههای یهودی در غور تأیید شده است. مورخ آندره وینک پیشنهاد میکند که این داستان "ممکن است سرنخی برای نظریه قابل توجه منشأ یهودی برخی از قبایل افغان باشد که به طور مداوم در تواریخ فارسی-افغانی از آن دفاع میشود."[۱۵۵] این اشارات به بنیاسرائیل با دیدگاه رایج پشتونها مبنی بر اینکه پس از پراکنده شدن دوازده قبیله اسرائیل، قبیله یوسف در میان دیگر قبایل عبری، در منطقه افغانستان ساکن شدند، همخوانی دارد.[۱۵۶] این سنت شفاهی در میان قبایل پشتون بسیار رایج است. در طول قرنها افسانههای بسیاری در مورد تبار از ده قبیله گمشده پس از گرویدن گروهها به مسیحیت و اسلام وجود داشته است. از این رو، نام قبیله یوسفزی در زبان پشتو به معنای "پسر یوسف" است. داستان مشابهی توسط بسیاری از مورخان، از جمله ابن بطوطه در قرن چهاردهم و فرشته در قرن شانزدهم، نقل شده است.[۱۱۲] با این حال، شباهت نامها را میتوان به حضور زبان عربی از طریق اسلام نیز نسبت داد.[۱۵۷]
این نظریه منشأ یهودی پشتونها تا حد زیادی رد شده و گفته میشود که ادعاهای کتاب مقدس آن حکایتی، مستندات تاریخی آن ناسازگار، ادعاهای جغرافیایی آن نامنسجم و ادعاهای زبانی آن غیرقابل باور است.[۱۵۸] یک مسئله متناقض در اعتقاد به اینکه پشتونها از بنیاسرائیل نسل میبرند این است که ده قبیله گمشده توسط حاکم آشور تبعید شدند، در حالی که تاریخ خانجهانی میگوید که حاکم به آنها اجازه داد به شرق، به افغانستان بروند. این ناسازگاری را میتوان با این واقعیت توضیح داد که ایران پس از فتح امپراتوری ماد و کلدانی بابل که دههها قبل آشور را فتح کرده بود، سرزمینهای امپراتوری باستانی آشور را به دست آورد. اما هیچ نویسنده باستانی به چنین انتقال بنیاسرائیل به شرق دورتر اشاره نکرده است، یا هیچ متن باستانی غیرازبوراتی به ده قبیله گمشده اشاره نمیکند.[۱۵۹] برخی از مورخان افغان معتقدند که پشتونها با بنیاسرائیل باستان مرتبط هستند. موهان لعل کشمیری از مونتاستوارت الفنستون نقل قول میکند که نوشته است:
مورخان افغان در ادامه نقل میکنند که فرزندان اسرائیل، هم در غور و هم در عربستان، دانش خود را از وحدانیت خدا و خلوص اعتقاد دینی خود حفظ کردند، و با ظهور آخرین و بزرگترین پیامبران (محمد) افغانهای غور به دعوت برادران عرب خود، که رئیس آنها خالد بود، گوش دادند... اگر روش آسانی را که همه ملتهای بدوی گزارشهای مطلوب در مورد قدمت خود را میپذیرند در نظر بگیریم، میترسم که تبار افغانها از یهودیان را با تبار رومیها و انگلیسیها از تروجانها، و تبار ایرلندیها از میلسینها یا برهمنها در یک طبقه قرار دهیم.
— مونت استوارت الفینستون، ۱۸۴۱
این نظریه به دلیل عدم اثبات آن توسط شواهد تاریخی مورد انتقاد قرار گرفته است.[۱۵۷] زمان ستانیزی از این نظریه انتقاد میکند:[۱۵۷]
تصور غلط «افسانهپردازیشده» مبنی بر اینکه پشتونها از نسل قبایل گمشده اسرائیل هستند، ساختگی است که در قرن چهاردهم در هند رایج شد. ادعایی که مملو از تناقضات منطقی و ناهماهنگیهای تاریخی است و در تضاد آشکار با شواهد قطعی منشأ هندوایرانی پشتونها قرار دارد که توسط توالییابی DNA غیرقابل انکار که تجزیه و تحلیل ژنوم به طور علمی نشان داده است، پشتیبانی میشود.
— [۱۵۷]
بر اساس مطالعات ژنتیکی، پشتونها نسبت به یهودیان فراوانی بیشتری از تکگروه R1a1a*-M198 دارند:[۱۶۰]
مطالعه ما شباهتهای ژنتیکی بین پشتونهای افغانستان و پاکستان را نشان میدهد، که هر دو با غالب بودن تکگروه R1a1a*-M198 (>۵۰٪) و اشتراک در تکنمونه مدال یکسان مشخص میشوند... اگرچه یونانیان و یهودیان به عنوان اجداد پشتونها پیشنهاد شدهاند، منشأ ژنتیکی آنها مبهم باقی مانده است... در مجموع، یهودیان اشکنازی فراوانی ۱۵.۳٪ برای هاپلوگروه R1a1a-M198 نشان میدهند.
— "افغانستان از منظر کروموزوم Y"، European Journal of Human Genetics
دوران امروزی
[ویرایش]
گذشته مدرن آنها به سلطنت دهلی (خلجی و لودی)، سلسله هوتکی و امپراتوری درانی بازمیگردد. حاکمان هوتکی علیه صفویان شورش کردند و از سال ۱۷۲۲ تا ۱۷۲۹ کنترل بیشتر ایران را به دست گرفتند.[۱۶۱] پس از آن فتوحات احمدشاه درانی رخ داد که یک فرمانده نظامی بلندپایه سابق در ارتش نادرشاه و بنیانگذار امپراتوری درانی بود. این امپراتوری بیشتر مناطق افغانستان، پاکستان، کشمیر، پنجاب هند و همچنین ولایات قهستان و خراسان ایران را در بر میگرفت.[۱۶۲] پس از زوال سلسله درانی در نیمه اول قرن نوزدهم تحت حکومت شجاع شاه درانی، سلسله بارکزایی کنترل امپراتوری را به دست گرفت. به طور خاص، محمدزاییها از حدود سال ۱۸۲۶ تا پایان سلطنت محمد ظاهرشاه در سال ۱۹۷۳، پادشاهی افغانستان را در اختیار داشتند. در طول به اصطلاح "بازی بزرگ" در قرن نوزدهم، رقابت بین امپراتوریهای بریتانیا و روسیه برای پشتونهای افغانستان در مقاومت در برابر سلطه خارجی و حفظ درجهای از خودمختاری مفید بود (نگاه کنید به محاصره مالاکند). با این حال، در زمان سلطنت عبدالرحمن خان (۱۸۸۰–۱۹۰۱)، مناطق پشتوننشین به طور سیاسی توسط خط دیورند تقسیم شدند – مناطقی که بعداً پاکستان غربی شدند، در نتیجه این مرز در داخل هند بریتانیا قرار گرفتند.

در قرن بیستم، بسیاری از رهبران سیاسی فعال پشتون که تحت حکومت بریتانیا در هند یکپارچه زندگی میکردند، از جنبش استقلال هند حمایت کردند، از جمله اشفقالله خان،[۱۶۳][۱۶۴] عبدالصمد خان اچکزئی، اجمل ختک، باچا خان و پسرش ولی خان (هر دو عضو خدایی خدمتگار بودند) و از روش مقاومت غیرخشونتآمیز مهانداس گاندی الهام گرفته بودند.[۱۶۵][۱۶۶] بسیاری از پشتونها همچنین در اتحادیه مسلمانان سراسر هند برای مبارزه برای یک پاکستان مستقل از طریق مقاومت غیرخشونتآمیز، از جمله یوسف ختک و سردار عبدالرب نشتر که از نزدیکان محمدعلی جناح بود، فعالیت کردند.[۱۶۷] پشتونهای افغانستان در زمان سلطنت امانالله خان، پس از جنگ سوم افغان و انگلیس، به استقلال کامل از دخالت سیاسی بریتانیا دست یافتند. در دهه ۱۹۵۰، خواست عمومی برای پشتونستان در افغانستان و دولت جدید پاکستان شنیده شد. این امر منجر به روابط بد بین دو کشور شد. سلطنت افغانستان با کودتای داوود خان در سال ۱۹۷۳ علیه پسرعمویش ظاهرشاه با یک دستور کار ناسیونالیستی پشتون به پایان رسید، که درهای یک جنگ نیابتی توسط همسایگان را گشود. در آوریل ۱۹۷۸، داوود خان به همراه خانواده و بستگانش در یک کودتای خونین که توسط حفیظالله امین سازماندهی شده بود، ترور شد. فرماندهان مجاهدین افغان در تبعید در پاکستان همسایه، شروع به سربازگیری برای یک جنگ چریکی علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان کردند – دولت مارکسیستی که توسط خلقیهای پشتون که دیدگاههای ناسیونالیستی از جمله حفیظالله امین، نورمحمد ترهکی، ژنرال محمد اسلم وطنجار، شهنواز تنی، سید محمد گلابزوی و بسیاری دیگر داشتند، نیز تسلط داشت. در سال ۱۹۷۹، اتحاد جماهیر شوروی به همسایه جنوبی خود افغانستان برای شکست دادن یک شورش رو به رشد مداخله کرد. مجاهدین افغان توسط ایالات متحده، عربستان سعودی، چین و دیگران تأمین مالی میشدند و شامل برخی از فرماندهان پشتون مانند عبدالرسول سیاف، گلبدین حکمتیار، جلالالدین حقانی، محمد نبی محمدی و محمد یونس خالص بودند. در همین حال، میلیونها پشتون به دیاسپورای افغان در پاکستان و ایران پیوستند و از آنجا دهها هزار نفر به اروپا، آمریکای شمالی، اقیانوسیه و سایر نقاط جهان رفتند.[۱۶۸] دولت افغانستان و ارتش تا سقوط جمهوری افغانستان در آوریل ۱۹۹۲ عمدتاً پشتون باقی ماندند.[۱۶۹]


بسیاری از مقامات بلندپایه دولتی در جمهوری اسلامی افغانستان پشتون بودند، از جمله: عبدالرحیم وردک، عبدالسلام عظیمی، انوارالحق احدی، امیرزی سنگین، غلام فاروق وردک، حامد کرزی، محمد اسحاق الکو، عمر زاخیلوال، شیر محمد کریمی، زلمی رسول، یوسف پشتون. فهرست والیان کنونی افغانستان نیز درصد بالایی از پشتونها را شامل میشود. ملا یعقوب به عنوان سرپرست وزارت دفاع، سراجالدین حقانی به عنوان سرپرست وزارت داخله، امیرخان متقی به عنوان سرپرست وزارت خارجه، گل آغا اسحاقزی به عنوان سرپرست وزارت مالیه و حسن آخوند به عنوان سرپرست نخستوزیری خدمت میکنند. تعدادی دیگر از وزرا نیز پشتون هستند. خاندان سلطنتی افغانستان، که توسط شاه ظاهرشاه نمایندگی میشد، به عنوان محمدزاییها شناخته میشوند. دیگر پشتونهای برجسته عبارتند از شاعران قرن هفدهم خوشحال خان ختک و رحمان بابا، و در دوران معاصر فضانورد افغان عبدالاحد مومند، سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل زلمی خلیلزاد و اشرف غنی در میان بسیاری دیگر. بسیاری از پشتونهای پاکستان و هند فرهنگهای غیرپشتون را پذیرفتهاند، عمدتاً با کنار گذاشتن زبان پشتو و استفاده از زبانهایی مانند اردو، پنجابی و هندکو.[۱۷۰] از جمله این افراد میتوان به ملک غلام محمد (اولین وزیر دارایی از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۱ و سومین فرماندار کل پاکستان از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵)،[۱۷۱][۱۷۲][۱۷۳][۱۷۴][۱۷۵] ایوب خان، که دومین رئیس جمهور پاکستان بود، ذاکر حسین که سومین رئیس جمهور هند بود و عبدالقدیر خان، پدر برنامه تسلیحات هستهای پاکستان. بسیاری دیگر مناصب عالی دولتی را بر عهده داشتند، مانند اسفندیار ولی خان، محمود خان اچکزئی، سراج الحق و آفتاب احمد خان شیرپائو، که رؤسای احزاب سیاسی مربوطه خود در پاکستان هستند. دیگران در ورزش (مانند عمران خان، منصور علی خان پاتاودی، یونس خان، شاهد آفریدی، عرفان پتان، جهانگیر خان، جان شیر خان، هاشم خان، راشد خان، شاهین آفریدی، نسیم شاه، مصباح الحق، مجیب الرحمن و محمد وسیم) و ادبیات (مانند غنی خان، حمزه شینواری و کبیر ستوری) مشهور شدند. ملاله یوسفزی، که در سال ۲۰۱۴ جوانترین دریافتکننده جایزه صلح نوبل شد، یک پشتون پاکستانی است. بسیاری از ستارگان فیلم بالیوود در هند تبار پشتون دارند؛ برخی از برجستهترین آنها عبارتند از عامر خان، شاهرخ خان، سلمان خان، فیروز خان، مدهوبالا، کادر خان، سیف علی خان، سها علی خان، سارا علی خان و زرین خان.[۱۷۶][۱۷۷] علاوه بر این، یکی از رؤسای جمهور سابق هند، ذاکر حسین، به قبیله آفریدی تعلق داشت.[۱۷۸][۱۷۹][۱۸۰] محمد یونس، سفیر سابق هند در الجزایر و مشاور ایندیرا گاندی، اصالتاً پشتون است و با باچا خان افسانهای نسبت دارد.[۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳][۱۸۴] در اواخر دهه ۱۹۹۰، پشتونها گروه قومی اصلی در رژیم حاکم، یعنی امارت اسلامی افغانستان (رژیم طالبان) بودند.[۱۸۵][۱۸۶][عدم مطابقت با منبع] ائتلاف شمال که علیه طالبان میجنگید نیز شامل تعدادی از پشتونها بود. از جمله آنها میتوان به عبدالله عبدالله، عبدالقادر و برادرش عبدالحق، عبدالرسول سیاف، اسدالله خالد، حامد کرزی و گل آغا شیرزی اشاره کرد. رژیم طالبان در اواخر سال ۲۰۰۱ در جریان جنگ افغانستان به رهبری ایالات متحده سرنگون شد و با دولت کرزی جایگزین شد.[۱۸۷] پس از آن دولت غنی و بازپسگیری افغانستان توسط طالبان (امارت اسلامی افغانستان) صورت گرفت. جنگهای طولانی در افغانستان منجر به کسب شهرت پشتونها به عنوان مبارزان استثنایی شده است.[۱۸۸] برخی از فعالان و روشنفکران در تلاش برای بازسازی روشنفکری پشتون و فرهنگ پیش از جنگ آن هستند.[۱۸۹]
ژنتیک
[ویرایش]اکثریت پشتونهای افغانستان به هاپلوگروه R1a تعلق دارند، با فراوانی ۵۰ تا ۶۵ درصد.[۱۹۰] زیرشاخه R1a-Z2125 با فراوانی ۴۰ درصد رخ میدهد.[۱۹۱] این زیرشاخه عمدتاً در تاجیکها، ترکمنها، ازبکها و در برخی جمعیتها در قفقاز و ایران یافت میشود.[۱۹۲] هاپلوگروه G-M201 به ۹ درصد در پشتونهای افغان میرسد و دومین هاپلوگروه رایج در پشتونهای جنوب افغانستان است.[۱۹۰][۱۹۳] هاپلوگروه L و هاپلوگروه J2 در مجموع با فراوانی ۶ درصد رخ میدهند.[۱۹۰] بر اساس تجزیه و تحلیل دیانای میتوکندریایی چهار گروه قومی افغانستان، اکثریت دیانای میتوکندریایی در میان پشتونهای افغان به دودمانهای اوراسیای غربی تعلق دارد و قرابت بیشتری با جمعیتهای اوراسیای غربی و آسیای مرکزی نسبت به جمعیتهای آسیای جنوبی یا آسیای شرقی دارند. تجزیه و تحلیل هاپلوگروهها نشان میدهد که پشتونها و تاجیکها در افغانستان میراث اجدادی مشترکی دارند. در میان گروههای قومی مورد مطالعه، پشتونها بیشترین تنوع دیانای میتوکندریایی را دارند.[۱۹۴] رایجترین هاپلوگروه در میان پشتونهای پاکستانی هاپلوگروه R است که با نرخ ۲۸ تا ۵۰ درصد یافت میشود. هاپلوگروه J2 در ۹ تا ۲۴ درصد بسته به مطالعه یافت شد و هاپلوگروه E با فراوانی ۴ تا ۱۳ درصد یافت شده است. هاپلوگروه L با نرخ ۸ درصد رخ میدهد. برخی از گروههای پشتون پاکستانی سطوح بالایی از R1b را نشان میدهند.[۱۹۵][۱۹۶] به طور کلی گروههای پشتون از نظر ژنتیکی متنوع هستند و گروه قومی پشتون یک جمعیت ژنتیکی واحد نیست. گروههای مختلف پشتون پیشینههای ژنتیکی متفاوتی را نشان میدهند که منجر به ناهمگونی قابل توجهی میشود.[۱۹۷] نمونههای هاپلوگروه Y و هاپلوگروه mtDNA از مردان جدون، یوسفزای، سید، گوجر و تنولی ساکن در ناحیه سوابی، خیبر پختونخوا در پاکستان گرفته شد. مردان جدون عمدتاً دارای تبار پدری با منشأ آسیای شرقی با تبار مادری اوراسیای غربی و مقدار کمتری تبار مادری آسیای جنوبی بر اساس آزمایش هاپلوگروه Y و mtDNA هستند که نشاندهنده ازدواج زنان محلی با مردان مهاجر در دوره قرون وسطی است. هاپلوگروه Y O3-M122 اکثریت مردان جدون را تشکیل میدهد، همان هاپلوگروهی که اکثریت (۵۰ تا ۶۰ درصد) مردم هان چین آن را حمل میکنند. ۸۲.۵ درصد از مردان جدون دارای Q-MEH2 و O3-M122 هستند که هر دو منشأ آسیای شرقی دارند. O3-M122 در جمعیت سید (Syed) غایب بود و در تعداد کمی در میان تنولیها، گوجرها و یوسفزاییها ظاهر شد. به نظر میرسد اثر بنیانگذار در O3-M122 در میان جدونها وجود دارد.[۱۹۸][۱۹۹][۲۰۰] ۷۶.۳۲ درصد از مردان جدون دارای O3-M122 هستند، در حالی که ۰.۷۵ درصد از تنولیها، ۰.۸۱ درصد از گوجرها و ۲.۸۲ درصد از یوسفزاییها دارای O3-M122 هستند.[۲۰۱][۲۰۲] ۵۶.۲۵ درصد از جدونها در آزمایش دیگری دارای هاپلوگروه H (mtDNA) مادری اوراسیای غربی بودند.[۲۰۳] ریختشناسی دندانی جدونهای سوابی نیز تجزیه و تحلیل و با گروههای دیگر در مناطق مانند یوسفزاییها و سیدها مقایسه شد.[۲۰۴]
تعاریف
[ویرایش]مطابق با برجستهترین دیدگاهها در میان پشتونها درباره اینکه دقیقاً چه کسی واجد شرایط پشتون بودن است:
- کسانی که به زبان پشتو تسلط دارند و به طور قابل توجهی از آن استفاده میکنند. زبان پشتو «یکی از نشانگرهای اصلی هویت قومی» در میان پشتونها است.[۲۰۵]
- پایبندی به آیین پشتونوالی.[۲۰۶][۲۰۷] تعریف فرهنگی مستلزم آن است که پشتونها به کدهای پشتونوالی پایبند باشند.[۲۰۸]
- تعلق به یک طایفه پشتون از طریق تبار پدری، بر اساس یک قانون مهم ارتدکس پشتونوالی که عمدتاً ایجاب میکند فقط کسانی که پدر پشتون دارند، پشتون هستند. این تعریف تأکید کمتری بر زبان دارد.[۲۰۹]
طایفهها
[ویرایش]
نهاد برجسته در میان مردم پشتون، نظام پیچیده طایفهای است.[۲۱۱] نظام طایفهای دارای چندین سطح سازماندهی است: طایفهای که به آن تعلق دارند از چهار گروه طایفهای «بزرگتر» نشأت میگیرد: سربنی، بتنی، غرغشتی و کرلانی.[۲۱۲] سپس طایفه به گروههای خویشاوندی به نام خیل تقسیم میشود که به نوبه خود به گروههای کوچکتر (پلارینه یا پلارگانی) تقسیم میشود و هر یک شامل چندین خانواده گسترده به نام کاهول است.[۲۱۳]
پشتونهای دُرانی و غَلزایی
[ویرایش]دُرانیها و غَلزاییها دو گروه بزرگ پشتون هستند که تقریباً دو سوم پشتونهای افغانستان به این کنفدراسیونها تعلق دارند.[۲۱۴] طایفه دُرانی بیشتر شهری و از نظر سیاسی موفقتر بوده است، در حالی که غَلزاییها از نظر تعداد بیشتر، روستاییتر و ظاهراً سرسختتر هستند. در قرن هجدهم میلادی، این گروهها گاهی با یکدیگر همکاری میکردند و گاهی با یکدیگر میجنگیدند. با چند وقفه، دُرانیها به طور مداوم بر افغانستان مدرن تا زمان انقلاب ثور در سال هزار و نهصد و هفتاد و هشت حکومت کردند؛ حاکمان کمونیست جدید خَلقی بودند.[۲۱۵] وفاداریهای طایفهای در میان غَلزاییها قویتر است، در حالی که حکومت کنفدراسیون دُرانی بیشتر مربوط به ساختارهای فراتیرهای مالکیت زمین است.[۲۱۴]
زبان
[ویرایش]
پشتو زبان مادری بیشتر پشتونها است.[۲۱۶][۲۱۷][۲۱۸] این زبان یکی از دو زبان ملی افغانستان است.[۲۱۹][۲۲۰] در پاکستان، با وجود اینکه دومین زبان بزرگ از نظر تعداد گویشوران است،[۲۲۱] اغلب به طور رسمی در نظام آموزشی نادیده گرفته میشود.[۲۲۲][۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷] این امر مورد انتقاد قرار گرفته است زیرا تأثیر نامطلوبی بر پیشرفت اقتصادی پشتونها دارد،[۲۲۸][۲۲۹] زیرا دانشآموزان توانایی درک کامل آنچه به زبان دیگر آموزش داده میشود را ندارند.[۲۳۰] رابرت نیکولز اظهار میدارد:[۲۳۱]
سیاستهای نگارش کتابهای درسی زبان پشتو در یک محیط ملیگرایانه که ادغام از طریق اسلام و اردو را ترویج میکرد، تأثیرات منحصر به فردی داشت. هیچ درسی در مورد هیچ پشتون قرن بیستم، به ویژه عبدالغفار خان، ملیگرای ضد انگلیسی و طرفدار پشتون، وجود نداشت. هیچ درسی در مورد دولتسازان پشتون در قرن نوزدهم و بیستم افغانستان وجود نداشت. نمونههای کمی یا اصلاً از مطالب مذهبی یا تاریخی زبان پشتو اصیل وجود نداشت.
— Language Policy and Language Conflict in Afghanistan and Its Neighbors، Chapter 8, page 278

پشتو به عنوان یک زبان ایرانی شرقی طبقهبندی میشود،[۲۳۲] اما تعداد قابل توجهی از واژهها منحصر به فرد زبان پشتو هستند.[۲۳۳][۲۳۴] ساختمان واژگانی پشتو در رابطه با افعال در مقایسه با سایر زبانهای ایرانی پیچیده است.[۲۳۵] در این رابطه دیوید نیل مکنزی اظهار میدارد:[۲۳۶]
اگر ساختار کهن پشتو را با ساختار بسیار ساده شده زبان فارسی، زبان ایرانی مدرن پیشرو، مقایسه کنیم، میبینیم که نسبت آن با «دختر عموی» همسایهاش تقریباً همان نسبتی است که زبان ایسلندی با زبان انگلیسی دارد.
— دیوید نیل مکنزی
پشتو دارای تعداد زیادی گویش است: به طور کلی به گروههای شمالی، جنوبی و مرکزی تقسیم میشود؛[۲۳۷] و همچنین تارینو یا وَنِتسی به عنوان یک گروه متمایز.[۲۳۸][۲۳۹] همانطور که الفینبین اشاره میکند: «تفاوتهای گویشی عمدتاً در واژگان و واژگان است: صرف و نحو، باز هم به استثنای وانِتسی، به طرز قابل توجهی یکنواخت است».[۲۴۰] ابراهیم خان طبقهبندی زیر را در مورد حرف ښ ارائه میدهد: گویش شمال غربی (به عنوان مثال، گویش غَلزاییها) دارای ارزش آوایی /ç+/، شمال شرقی (گویش یوسفزاییها و غیره) دارای صدای /x/، جنوب غربی (گویش ابدالیها و غیره) دارای /ʂ/ و جنوب شرقی (گویش کاکرها و غیره) دارای /ʃ/ است.[۲۴۱] او نشان میدهد که گویشهای مرکزی، که توسط طایفههای کرلانی صحبت میشوند، نیز میتوانند بر اساس تمایز شمال /x/ و جنوب /ʃ/ تقسیم شوند، اما علاوه بر این، این گویشهای مرکزی تغییر مصوتی داشتهاند که آنها را متمایز میکند: به عنوان مثال /ɑ/ که با الف در گویشهای غیرمرکزی نشان داده میشود، در گویش بَنیسی به /ɔː/ تبدیل میشود.[۲۴۱] اولین الفبای پشتو توسط پیر روشن در قرن شانزدهم میلادی توسعه یافت.[۲۴۲] در سال هزار و نهصد و پنجاه و هشت، جلسهای از دانشمندان و نویسندگان پشتون از افغانستان و پاکستان، که در کابل برگزار شد، الفبای کنونی الفبای پشتو را استاندارد کرد.[۲۴۳]
فرهنگ
[ویرایش]
فرهنگ پشتون بر اساس پشتونوالی، اسلام و درک زبان پشتو استوار است. لهجه کابلی برای استانداردسازی الفبای کنونی خط پشتو به کار میرود.[۲۴۳] شعر نیز بخش مهمی از فرهنگ پشتون بوده و قرنهاست که چنین بوده است.[۲۴۴] سنتهای پیش از اسلام، که احتمالاً قدمت آنها به شکست امپراتوری هخامنشی توسط اسکندر کبیر در ۳۳۰ پیش از میلاد بازمیگردد، احتمالاً در قالب رقصهای سنتی باقی ماندهاند، در حالی که سبکهای ادبی و موسیقی نفوذ سنت ایرانی و سازهای موسیقی منطقهای را منعکس میکنند که با گونههای محلی و تفسیر درآمیختهاند. پشتونها مانند دیگر مسلمانان، اعیاد اسلامی را جشن میگیرند. برخلاف پشتونهای ساکن پاکستان، نوروز در افغانستان به عنوان سال نوی افغانی توسط همه اقوام افغان جشن گرفته میشود.
جرگه
[ویرایش]نهاد برجسته دیگر پشتونها لویه جرگه (پشتو: لويه جرګه) یا «شورای بزرگ» متشکل از بزرگان منتخب است.[۲۴۵] بیشتر تصمیمات در زندگی قبیلهای توسط اعضای جرگه (پشتو: جرګه) گرفته میشود، که نهاد اصلی اقتداری بوده است که پشتونهای عمدتاً مساواتطلب آن را با میل و رغبت به عنوان یک نهاد حاکمیتی قابل قبول میشناسند.[۲۴۶]
مذهب
[ویرایش]
پیش از اسلام، باورهای گوناگونی توسط پشتونها رواج داشت، مانند زرتشتیگری،[۲۴۷] بودیسم و هندوئیسم.[۲۴۸] اکثریت قریب به اتفاق پشتونها پیرو اسلام سنی و متعلق به مکتب حنفی هستند. جوامع کوچک شیعه در خیبر پختونخوا و پکتیا وجود دارند. شیعیان متعلق به قبیله توری هستند، در حالی که قبیله بنگش تقریباً ۵۰٪ شیعه و بقیه سنی هستند که عمدتاً در و اطراف پاراچنار، کرم، هنگو، کوهات و اورکزئی یافت میشوند.[۲۴۹]

میراث فعالیتهای صوفیانه را میتوان در برخی مناطق پشتوننشین، به ویژه در خیبر پختونخوا، یافت، همانطور که در آهنگها و رقصها مشهود است. بسیاری از پشتونها علمای برجسته اسلامی هستند، مانند مولانا اعظم، نویسنده بیش از پانصد کتاب از جمله تفاسیر قرآن مانند نقیب التفاسیر، تفسیر العظمتین، تفسیر نقیبی و نور التفاسیر و غیره، و همچنین محمد محسن خان که در ترجمه قرآن کریم، صحیح بخاری و بسیاری از کتابهای دیگر به زبان انگلیسی کمک کرده است.[۲۵۰] بسیاری از پشتونها میخواهند هویت خود را از اینکه با طالبان و تروریسم بینالمللی یکسان انگاشته شوند، بازپس گیرند، که مستقیماً با فرهنگ و تاریخ پشتون ارتباطی ندارد.[۲۵۱] اطلاعات کمی در مورد غیرمسلمانان در دسترس است زیرا دادههای محدودی در مورد گروههای بیدین و اقلیتها وجود دارد، به ویژه از آنجایی که بسیاری از پشتونهای هندو و سیک پس از تقسیم هند و بعداً، پس از ظهور طالبان از خیبر پختونخوا مهاجرت کردند.[۲۵۲][۲۵۳] همچنین پشتونهای هندو نیز وجود دارند که گاهی با نام شین خالای شناخته میشوند و عمدتاً به هند نقل مکان کردهاند.[۲۵۴][۲۵۵] یک جامعه کوچک پشتون هندو، معروف به شین خالای به معنای «پوست آبی» (اشاره به رنگ خالکوبی صورت زنان پشتون)، پس از تقسیم هند به اونّیارا، راجستان، هند مهاجرت کردند.[۲۵۶] پیش از سال ۱۹۴۷، این جامعه در مناطق کویته، لورالای و میختر در استان بلوچستان بریتانیا ساکن بودند.[۲۵۷][۲۵۶][۲۵۸] آنها عمدتاً از اعضای قبیله کاکار پشتون هستند. امروزه، آنها همچنان به زبان پشتو صحبت میکنند و فرهنگ پشتون را از طریق رقص اتن جشن میگیرند.[۲۵۷][۲۵۶] همچنین اقلیتی از سیکهای پشتون در تیراه، اورکزئی، کرم، ملکنډ و سوات نیز وجود دارند. به دلیل شورش در خیبر پختونخوا، برخی از سیکهای پشتون از روستاهای اجدادی خود آواره داخلی شده و در شهرهایی مانند پیشاور و ننکانه صاحب ساکن شدهاند.[۲۰][۲۵۹][۲۶۰]
ادبیات و شعر پشتو
[ویرایش]
اکثریت پشتونها از پشتو به عنوان زبان مادری خود استفاده میکنند که به زبانهای ایرانی خانواده زبانی تعلق دارد.[۲۶۲] و توسط حدود شصت میلیون نفر صحبت میشود.[۲۶۳][۲۶۴] این زبان با خط عربی-پشتو نوشته میشود و به دو گویش اصلی، "پشتو" جنوبی و "پختو" شمالی تقسیم میشود. این زبان ریشههای باستانی دارد و شباهتهایی با زبانهای منقرضشدهای مانند اوستایی و باختری دارد.[۲۶۵] نزدیکترین خویشاوندان مدرن آن ممکن است شامل زبانهای پامیری مانند شغنی و واخی و آسی باشند.[۲۶۶] پشتو ممکن است میراث باستانی وامگیری واژگان از زبانهای همسایه از جمله فارسی و سانسکریت ودایی را داشته باشد. وامگیریهای مدرن عمدتاً از زبان انگلیسی است.[۲۶۷] اولین اثر مکتوب، فتح سوات توسط شیخ مالی را شرح میدهد.[۲۶۸] اعتقاد بر این است که پیر روشان در زمان جنگ با مغولها تعدادی کتاب به زبان پشتو نوشته است. دانشمندان پشتون مانند عبدالحی حبیبی و دیگران معتقدند که قدیمیترین اثر پشتو به امیر کرور سوری باز میگردد و از نوشتههای موجود در پته خزانه به عنوان مدرک استفاده میکنند. امیر کرور سوری، پسر امیر پولاد سوری، یک قهرمان مردمی و پادشاه قرن هشتم از منطقه غور در افغانستان بود.[۲۶۹][۲۷۰] با این حال، این موضوع به دلیل فقدان شواهد قوی توسط چندین کارشناس اروپایی مورد مناقشه قرار گرفته است. ظهور شعر به گذار پشتو به دوره مدرن کمک کرد. ادبیات پشتو در قرن بیستم با شعر امیر حمزه شینواری که غزلیات پشتو را توسعه داد، برجستگی قابل توجهی یافت.[۲۷۱] در سال ۱۹۱۹، در جریان گسترش رسانههای جمعی، محمود طرزی سراجالاخبار را منتشر کرد که اولین روزنامه پشتو در افغانستان شد. در سال ۱۹۷۷، خان روشن خان کتاب تواریخ حافظ رحمتخانی را نوشت که شامل شجرهنامهها و نامهای قبایل پشتون است. برخی از شاعران برجسته عبارتند از: ملک احمد خان یوسفزی، عبدالغنی خان، افضل خان خټک، احمد شاه درانی، گجو خان، کالو خان یوسفزی، اجمل خټک، غلام محمد طرزی، حمزه شینواری، حنیف بختش، خوشحال خان خټک، نازو توخی، پریشان خټک، رحمان بابا، شجاع شاه درانی و تیمورشاه درانی.[۲۷۲][۲۷۳]
رسانه و هنر
[ویرایش]الگو:اصلی بیشتر رسانههای پشتو در دهه گذشته گسترش یافتهاند و تعدادی کانال تلویزیونی پشتو در دسترس قرار گرفتهاند. دو کانال محبوب آن ایویتی خیبر مستقر در پاکستان و پشتو وان هستند. پشتونها در سراسر جهان، به ویژه کسانی که در کشورهای عربی زندگی میکنند، این کانالها را برای سرگرمی و دریافت آخرین اخبار مربوط به مناطق بومی خود تماشا میکنند.[۲۷۴] دیگر کانالها عبارتند از شمساد تیوی، رادیو تلویزیون افغانستان، طلوعنیوز و لمر تیوی مستقر در افغانستان که یک برنامه ویژه کودکان به نام باغچه سمسم دارد. منابع خبری بینالمللی که برنامههای پشتو ارائه میدهند عبارتند از بیبیسی پشتو و صدای آمریکا. تهیهکنندگان مستقر در پیشاور از دهه ۱۹۷۰ فیلمهای به زبان پشتو تولید کردهاند. هنرمندان پشتون همچنان شرکتکنندگان مشتاق در اشکال مختلف بیان فیزیکی از جمله رقص، شمشیربازی و سایر شاهکارهای بدنی هستند. شاید رایجترین شکل بیان هنری را بتوان در اشکال مختلف رقصهای پشتون مشاهده کرد. یکی از برجستهترین رقصها اتن است که ریشههای باستانی دارد. اتن یک تمرین سخت است که در هنگام نواختن سازهای بومی مختلف از جمله دهل (طبل)، طبلا (سازهای کوبهای)، رباب (یک ساز آرشه کشی ساز زهی) و توله (فلوت چوبی) توسط نوازندگان اجرا میشود. رقاصان با یک حرکت دایرهای سریع میچرخند تا زمانی که دیگر کسی برای رقصیدن باقی نماند، مشابه صوفیان درویشهای چرخان. رقصهای متعدد دیگری وابسته به قبایل مختلف، به ویژه از پاکستان، از جمله خټک وال اتنړه (همنام قبیله خټک)، محسود وال اتنړه (که در دوران مدرن شامل شعبدهبازی با تفنگهای پر است) و وزیرو اتنړه در میان دیگران وجود دارد. یک زیرمجموعه از خټک وال اتنړه معروف به براغونی شامل استفاده از حداکثر سه شمشیر است و مهارت زیادی میطلبد. زنان و دختران جوان اغلب در عروسیها با تومبل (دایره) که یک ساز است، به سرگرمی میپردازند.[۲۷۵]
ورزش
[ویرایش]
هم تیم ملی کریکت پاکستان و هم تیم ملی کریکت افغانستان بازیکنان پشتون دارند.[۲۷۶] یکی از محبوبترین ورزشها در بین پشتونها کریکت است که در اوایل قرن هجدهم با ورود انگلیسیها به جنوب آسیا معرفی شد. بسیاری از پشتونها به بازیکنان برجسته بینالمللی کریکت تبدیل شدهاند، از جمله عمران خان، شاهد آفریدی، مجید خان، مصباحالحق، یونس خان،[۲۷۷] عمر گل،[۲۷۸] جنید خان،[۲۷۹] فخر زمان،[۲۸۰] محمد رضوان،[۲۸۱] عثمان شنواری، نسیم شاه، شاهین آفریدی، افتخار احمد، محمد وسیم و یاسر شاه.[۲۸۲] کریکتباز استرالیایی فواد احمد اصالتاً پشتون پاکستانی است که برای تیم ملی استرالیا بازی کرده است.[۲۸۳] ماخا یک ورزش سنتی تیراندازی با کمان در خیبر پختونخوا است که با یک تیر بلند (غیشای) با یک صفحه فلزی بشقابی شکل در انتهای دور آن و یک کمان بلند بازی میشود.[۲۸۴] در افغانستان، برخی از پشتونها هنوز در ورزش باستانی بزکشی شرکت میکنند که در آن سوارکاران تلاش میکنند لاشه بز یا گوساله را در یک دایره هدف قرار دهند.[۲۸۵][۲۸۶][۲۸۷]
زنان
[ویرایش]زنان پشتون به دلیل پوشش محترمانهشان به عنوان زنانی باحیا و شریف شناخته میشوند. [۲۸۸][۲۸۹] زندگی زنان پشتون از کسانی که در مناطق روستایی فوق محافظهکار ساکن هستند تا کسانی که در مراکز شهری یافت میشوند، متفاوت است.[۲۹۰] در سطح روستا، رهبر زن روستا "قریهدار" نامیده میشود. وظایف او ممکن است شامل شهادت دادن در مراسم زنان، بسیج زنان برای انجام جشنوارههای مذهبی، آماده کردن مردگان زن برای دفن و انجام خدمات برای زنان متوفی باشد. او همچنین ترتیب ازدواجهای خانواده خود را میدهد و در اختلافات بین مردان و زنان میانجیگری میکند.[۲۹۱] اگرچه بسیاری از زنان پشتون قبیلهای و بیسواد باقی ماندهاند، برخی از آنها دانشگاهها را به پایان رسانده و به دنیای اشتغال منظم پیوستهاند.[۲۹۰]

دههها جنگ و ظهور طالبان سختیهای قابل توجهی را برای زنان پشتون به همراه داشته است، زیرا بسیاری از حقوق آنها با تفسیر سختگیرانهای از قانون اسلامی محدود شده است. زندگی دشوار پناهندگان زن افغان با تصویر نمادین «دختر افغان» (شربت گله) که روی جلد ژوئن ۱۹۸۵ مجله نشنال جئوگرافیک به تصویر کشیده شد، شهرت زیادی پیدا کرد.[۲۹۲] اصلاحات اجتماعی مدرن برای زنان پشتون در اوایل قرن بیستم، زمانی که ملکه ثریا طرزی افغانستان اصلاحات سریعی را برای بهبود زندگی زنان و جایگاه آنها در خانواده انجام داد، آغاز شد. او تنها زنی بود که در فهرست حاکمان افغانستان ظاهر شد. او به عنوان یکی از اولین و قدرتمندترین فعالان زن افغان و مسلمان شناخته میشود. حمایت او از اصلاحات اجتماعی برای زنان منجر به اعتراض و در نهایت سقوط سلطنت شاه امانالله در سال ۱۹۲۹ شد.[۲۹۳] حقوق مدنی در دهه ۱۹۷۰، زمانی که رهبر فمینیست مینا کشور کمال برای حقوق زنان مبارزه کرد و در سال ۱۹۷۷ انجمن انقلابی زنان افغانستان (RAWA) را تأسیس کرد، موضوع مهمی باقی ماند.[۲۹۴] امروزه زنان پشتون از زنان خانهدار سنتی که در انزوا زندگی میکنند تا زنان شاغل شهری که برخی از آنها به دنبال برابری با مردان هستند یا به آن دست یافتهاند، متفاوت هستند.[۲۹۰] اما به دلیل موانع اجتماعی متعدد، میزان باسوادی در بین آنها به طور قابل توجهی پایینتر از مردان است.[۲۹۵] خشونت علیه زنان وجود دارد و به طور فزایندهای توسط سازمانهای حقوق زنان که با گروههای مذهبی محافظهکار و همچنین مقامات دولتی در پاکستان و افغانستان در کشمکش هستند، به چالش کشیده میشود. بر اساس کتابی که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، «یک اخلاق قدرتمند خویشتنداری به شدت توانایی زنان سنتی پشتون را برای کاهش رنجی که در زندگی خود میپذیرند، محدود میکند.»[۲۹۶] در چالش بیشتر با وضعیت موجود، ویدا صمدزی در سال ۲۰۰۳ به عنوان دوشیزه افغانستان انتخاب شد، موفقیتی که با ترکیبی از حمایت از سوی کسانی که از حقوق فردی زنان حمایت میکنند و کسانی که چنین نمایشهایی را ضد سنتگرا و غیراسلامی میدانند، روبرو شد. برخی از آنها در افغانستان و پاکستان به مناصب سیاسی دست یافتهاند.[۲۹۷] تعدادی از زنان پشتون به عنوان مجری تلویزیون، روزنامهنگار و بازیگر دیده میشوند.[۴۱] در سال ۱۹۴۲، مدهوبالا (ممتاز جهان)، مرلین مونرو هند، وارد صنعت فیلم بالیوود شد.[۱۷۶] فیلمهای پرفروش بالیوود در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ با بازی پروین بابی، که از نسل جامعه تاریخی پاتان گجرات، یعنی سلسله سلطنتی بابی بود، ساخته شدند.[۲۹۸] دیگر بازیگران و مدلهای هندی، مانند زارین خان، همچنان در این صنعت کار میکنند.[۱۷۷] در دهه ۱۹۸۰ بسیاری از زنان پشتون در صفوف ارتش رژیم کمونیستی افغانستان خدمت کردند. خاتول محمدزی در طول جنگ داخلی افغانستان به عنوان چترباز خدمت کرد و بعداً به درجه سرتیپ در ارتش افغانستان ارتقا یافت.[۲۹۹] نگار جوهر یک ژنرال سه ستاره در ارتش پاکستان است، یک زن پشتون دیگر به عنوان خلبان جنگنده در نیروی هوایی پاکستان خدمت کرده است.[۳۰۰] حقوق قانونی زنان پشتون اغلب به نفع شوهران یا بستگان مردشان محدود میشود. به عنوان مثال، اگرچه زنان رسماً حق رای دادن در پاکستان را دارند، اما برخی از آنها توسط مردان از صندوقهای رای دور نگه داشته شدهاند.[۳۰۱]
افراد سرشناس
[ویرایش]یادداشتها
[ویرایش]- یادداشت: آمار جمعیتی پشتونها (از جمله کسانی که یادداشتی ندارند) در کشورهای خارجی از سرشماریهای مختلف، سازمان ملل، کتاب حقایق جهان سیا و اتنولوگ گرفته شده است.
جستارهای وابسته
[ویرایش]- مردمان ایرانیتبار
- قبیلههای پشتون
- فهرست شاعران پشتون
- پشتونوالی
- پشتونسازی
- پشتونستیزی
- زبان پشتو
- پراکندگان پشتون
پانویس
[ویرایش]- ↑ Minahan, James B. (30 August 2012). Ethnic Groups of South Asia and the Pacific: An Encyclopedia: An Encyclopedia. ABC-CLIO. ISBN 978-1-59884-660-7 – via Google Books.
- ↑ Minahan, James B. (30 August 2012). Ethnic Groups of South Asia and the Pacific: An Encyclopedia: An Encyclopedia. ABC-CLIO. ISBN 978-1-59884-660-7 – via Google Books.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Dan Caldwell (17 February 2011). Vortex of Conflict: U.S. Policy Toward Afghanistan, Pakistan, and Iraq. Stanford University Press. p. 36. ISBN 978-0-8047-7666-0.
A majority of Pashtuns live south of the Hindu Kush (the 500-mile mountain range that covers northwestern Pakistan to central and eastern Pakistan) and with some Persian speaking ethnic groups.
خطای یادکرد: برچسب<ref>
نامعتبر؛ نام «Caldwell2011» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ "Pashtun". Encyclopædia Britannica. Retrieved 10 September 2010. خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نام «Brit-Pashtun» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ Tyler, John A. (10 October 2021). Afghanistan Graveyard of Empires: Why the Most Powerful Armies of Their Time Found Only Defeat or Shame in This Land Of Endless Wars (به انگلیسی). Aries Consolidated LLC. ISBN 978-1-387-68356-7.
The largest ethnic group in Afghanistan is that of Pashtuns, who were historically known as the Afghans. The term Afghan is now intended to indicate people of other ethnic groups as well.
- ↑ Huang, Guiyou (30 December 2008). The Greenwood Encyclopedia of Asian American Literature [3 volumes] (به انگلیسی). ABC-CLIO. ISBN 978-1-56720-736-1.
In Afghanistan, up until the 1970s, the common reference to Afghan meant Pashtun. . . . The term Afghan as an inclusive term for all ethnic groups was an effort begun by the "modernizing" King Amanullah (1909-1921). . . .
- ↑ «پشتون». دانشنامه جهان اسلام. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۹-۱۷.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۹ ژوئیه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۶ اوت ۲۰۲۰.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ نوامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- ↑ "United Arab Emirates: Demography" (PDF). Encyclopædia Britannica World Data. Encyclopædia Britannica Online. Retrieved 15 March 2008.
- ↑ 42% of 200,000 Afghan-Americans = 84,000 and 15% of 363,699 Pakistani-Americans = 54,554. Total Afghan and Pakistani Pashtuns in USA = 138,554.
- ↑ "Ethnologue report for Southern Pashto: Iran (1993)". SIL International. Ethnologue: Languages of the World. Retrieved 5 May 2012.
- ↑ Maclean, William (10 June 2009). "Support for Taliban dives among British Pashtuns". Reuters. Retrieved 6 August 2009.
- ↑ Relations between Afghanistan and Germany بایگانیشده در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine: Germany is now home to almost 90,000 people of Afghan origin. 42% of 90,000 = 37,800
- ↑ "Ethnic origins, 2006 counts, for Canada". 2.statcan.ca. 2006. Archived from the original on 1 November 2009. Retrieved 17 April 2010.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ "Abstract of speakers' strength of languages and mother tongues – 2001". Registrar General and Census Commissioner of India. 2001. Archived from the original on 1 February 2008. Retrieved 17 March 2008.
- ↑ "20680-Ancestry (full classification list) by Sex – Australia". 2006 Census. Australian Bureau of Statistics. Archived from the original (Microsoft Excel download) on 10 March 2008. Retrieved 2 June 2008. Total responses: 25,451,383 for total count of persons: 19,855,288.
- ↑ Williams, Victoria; Taylor, Ken (2017). Etiquette and Taboos around the World: A Geographic Encyclopedia of Social and cultural customs (به انگلیسی). ABC CLIO. p. 231. ISBN 978-1-4408-3820-0.
- ↑ Nyrop, Richard F; Seekins, Donald M (1986). Afghanistan: A Country Study by United States Department of the Army (به انگلیسی). United States Department of the Army, American University. p. 105.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Eusufzye, Khan Shehram (2018). "Two identities, twice the pride: The Pashtun Sikhs of Nankana Saheb". Pakistan Today. Retrieved 31 May 2020.
One can sense a diminutive yet charming cultural amalgamation in certain localities within the town with the settling of around 250 Pashtun Sikh families in the city.
Ruchi Kumar, The decline of Afghanistan's Hindu and Sikh communities, Al Jazeera, 2017-01-01, "the culture among Afghan Hindus is predominantly Pashtun"
Beena Sarwar, Finding lost heritage, Himal, 2016-08-03, "Singh also came across many non turban-wearing followers of Guru Nanak in Pakistan, all of Pashtun origin and from the Khyber area."
Sonia Dhami, Sikh Religious Heritage – My visit to Lehenda Punjab بایگانیشده در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine, Indica News, 2020-01-05, "Nankana Sahib is also home to the largest Sikh Pashtun community, many of whom have migrated from the North West Frontier Provinces, renamed Khyber-Pakhtunwa."
Neha, Pak misusing Durand Line to facilitate terrorists, says Pashtun, Siasat Daily, 2019-09-20, "The members of the Pashtun and Afghan Sikh community living in Europe and UK have gathered in Geneva"
Sabrina Toppa, Despite border tensions, Indian Sikhs celebrate festival in Pakistan, TRT World, 2019-04-16, "Hasanabdal is home to around 200 Sikh families that have primarily moved from Pakistan’s Khyber Pakhtunkhwa province, including Pakistan’s former tribal areas. The majority are Pashtun Sikhs who abandoned their homes and took refuge near Sikhism’s historical sites." خطای یادکرد: برچسب<ref>
نامعتبر؛ نام «Eusufzye2018» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ "A nation of tradesmen seeking peace". The Express Tribune (به انگلیسی). 2020-09-20. Retrieved 2023-09-17.
- ↑ "Pashtun, Northern in United Arab Emirates". joshuaproject.net (به انگلیسی). Retrieved 2023-09-17.
- ↑ «Afghanistan's ethnic mosaic». The Times of India. ۲۰۲۱-۰۸-۲۳. شاپا 0971-8257. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۹-۱۷.
- ↑ سالاری، مسعود (۲۰۲۱-۰۸-۲۳). «طالبان و ساختار موزائیک قومیتی؛ اقوام اصلی افغانستان کدامند؟». یورونیوز فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۹-۱۷.
- ↑ «طالبان و طبیعت در حال تغییر ناسیونالیسم پشتون». خبرگزاری مهر. ۲۰۱۹-۰۱-۱۴. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۹-۱۷.
- ↑ «مروری بر توافقنامه بن اول». بیبیسی فارسی. ۲۰۱۱-۱۱-۲۸. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۹-۱۷.
- ↑ «نفوس پشتونها در کشور یک سوم جمعیت است». شبکه اطلاعرسانی افغانستان. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۹-۱۷.
- ↑ «چهاردهمین سالگرد حکومت موقت؛ تجربه تقسیم قدرت در افغانستان». بیبیسی فارسی. ۲۰۱۵-۱۲-۲۲. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۹-۱۷.
- ↑ "Pakistan - The World Factbook". www.cia.gov. Retrieved 2021-01-19.
- ↑ Kiani, Khaleeq (28 May 2018). "CCI defers approval of census results until elections". Dawn. Retrieved 26 May 2020.
On the national level, Pushto stood second with 18.24pc population reporting it as mother tongue...
- ↑ Romano, Amy (2003). A Historical Atlas of Afghanistan. The Rosen Publishing Group. p. 28. ISBN 0-8239-3863-8. Retrieved 17 October 2010.
- ↑ Syed Saleem Shahzad (20 October 2006). "Profiles of Pakistan's Seven Tribal Agencies". Retrieved 22 April 2010.
- ↑ Siddiqui, Niloufer A. (۲۰۲۲). Under the Gun. Cambridge University Press. p. ۱۸۶. ISBN 978109242523.
{{cite book}}
: Check|isbn=
value: length (help) - ↑ "Pashtun". Encyclopædia Britannica. Retrieved 29 May 2020.
پشتون، همچنین نوشته شده پشتون یا پختون، پتان هندوستانی، افغان فارسی، مردم پشتو زبان ساکن عمدتاً در منطقهای که بین هندوکش در شمال شرقی افغانستان و امتداد شمالی رود سند در پاکستان قرار دارد.
- ↑ George Morton-Jack (۲۴ فوریه ۲۰۱۵). The Indian Army on the Western Front South Asia Edition. Cambridge University Press. pp. ۳–. ISBN 978-1-107-11765-5.
'پتان'، یک اصطلاح اردو و هندی، معمولاً توسط انگلیسیها هنگام صحبت به انگلیسی استفاده میشد. آنها این اصطلاح را به 'پشتون'، 'پشتون'، 'پختون' یا 'پختون' که همه نسخههای پشتو از یک کلمه هستند و قبایل مرزی هنگام صحبت از خود به لهجههای پشتو خود استفاده میکردند، ترجیح میدادند.
- ↑ "Memons, Khojas, Cheliyas, Moplahs ... How Well Do You Know Them?". Islamic Voice. Archived from the original on 17 October 2006. Retrieved 18 January 2007.
{{cite web}}
: no-break space character in|title=
at position 34 (help) - ↑ "Pathan". Houghton Mifflin Company. Retrieved 7 November 2007.
- ↑ ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ "Study of the Pathan Communities in Four States of India". Khyber.org. Archived from the original on 14 May 2008. Retrieved 30 January 2008.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ Alavi, Shams Ur Rehman (۱۱ دسامبر ۲۰۰۸). "Indian Pathans to broker peace in Afghanistan". Hindustan Times.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامCanfieldPaleczek
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ Haleem, Safia (۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷). "Study of the Pathan Communities in Four States of India". Khyber.org. Archived from the original on 29 February 2020. Retrieved 1 July 2020.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامThe Hindu
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ "The 'Kabuliwala' Afghans of Kolkata". BBC News. ۲۳ مه ۲۰۱۵.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامAli2018
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامTNI2018
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Bhattacharya, Ravik (۱۵ فوریه ۲۰۱۸). "Frontier Gandhi's granddaughter urges Centre to grant citizenship to Pathans". The Indian Express (به انگلیسی). Retrieved 28 May 2020.
- ↑ "Pashtun in India". Joshua Project.
- ↑ Alavi, Shams Ur Rehman (۱۱ دسامبر ۲۰۰۸). "Indian Pathans to broker peace in Afghanistan". Hindustan Times (به انگلیسی).
پتانها اکنون در سراسر کشور پراکنده شدهاند و در بخشهایی از اوتار پرادش، بیهار و سایر ایالتها کانونهای نفوذ دارند. آنها همچنین در چندین زمینه، به ویژه بالیوود و ورزش، درخشیدهاند. پتانهای مشهور هندی شامل دیلیپ کومار، شاهرخ خان و عرفان پتان هستند. عاطف افزود: «جمعیت پتانها در هند دو برابر جمعیت آنها در افغانستان است و اگرچه ما دیگر با آن کشور ارتباطی نداریم، اما اجداد مشترکی داریم و احساس میکنیم وظیفه ماست که به این تهدید پایان دهیم.» دانشگاهیان، فعالان اجتماعی، نویسندگان و علمای دینی بخشی از این ابتکار هستند. مجلس مسلمین هند، فدراسیون اقلیتهای هند و چندین سازمان دیگر به این فراخوان صلح پیوستهاند و در حال تدارک جرگه هستند.
- ↑ Frey, James (۱۶ سپتامبر ۲۰۲۰). The Indian Rebellion, 1857–1859: A Short History with Documents (به انگلیسی). Hackett Publishing. p. ۱۴۱. ISBN 978-1-62466-905-7.
- ↑ ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ "Pashtun, Pathan in India". Joshua Project.
- ↑ Finnigan, Christopher (۲۹ اکتبر ۲۰۱۸). ""The Kabuliwala represents a dilemma between the state and migratory history of the world" – Shah Mahmoud Hanifi". London School of Economics.
- ↑ "Bollywood actor Firoz Khan dies at 70". Dawn. ۲۷ آوریل ۲۰۰۹. Retrieved 6 June 2020.
- ↑ "Afghans of Guyana". Wahid Momand. Afghanland.com. Archived from the original on 5 November 2006. Retrieved 18 January 2007.
- ↑ "Northern Pashtuns in Australia". Joshua Project.
- ↑ ۵۵٫۰ ۵۵٫۱ Jasim Khan (۲۷ دسامبر ۲۰۱۵). Being Salman. Penguin Books Limited. pp. ۳۴, ۳۵, ۳۷, ۳۸–. ISBN 978-81-8475-094-2.
سوپراستار سلمان خان یک پشتون از طایفه اکوزایی است... برای رسیدن به شهر بینام و نشان مالاکند باید حدود چهل و پنج کیلومتر از مینگوره به سمت پیشاور سفر کرد. این جایی است که اجداد سلمان خان زمانی در آن زندگی میکردند. آنها متعلق به طایفه اکوزایی از قبیله پشتون بودند...
- ↑ Swarup, Shubhangi (۲۷ ژانویه ۲۰۱۱). "The Kingdom of Khan". Open. Archived from the original on 4 June 2020. Retrieved 6 June 2020.
- ↑ ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ Alavi, Shams Ur Rehman (۱۱ دسامبر ۲۰۰۸). "Indian Pathans to broker peace in Afghanistan". Hindustan Times (به انگلیسی).
پتانها اکنون در سراسر کشور پراکنده شدهاند و در بخشهایی از اوتار پرادش، بیهار و سایر ایالتها کانونهای نفوذ دارند. آنها همچنین در چندین زمینه، به ویژه بالیوود و ورزش، درخشیدهاند. سه پتان مشهور هندی عبارتند از دیلیپ کومار، شاهرخ خان و عرفان پتان. عاطف افزود: «جمعیت پتانها در هند دو برابر جمعیت آنها در افغانستان است و اگرچه ما دیگر با آن کشور ارتباطی نداریم، اما اجداد مشترکی داریم و احساس میکنیم وظیفه ماست که به این تهدید پایان دهیم.» دانشگاهیان، فعالان اجتماعی، نویسندگان و علمای دینی بخشی از این ابتکار هستند. مجلس مسلمین هند، فدراسیون اقلیتهای هند و چندین سازمان دیگر به این فراخوان صلح پیوستهاند و در حال تدارک جرگه هستند.
- ↑ ۵۸٫۰ ۵۸٫۱ Nile Green (2017). Afghanistan's Islam: From Conversion to the Taliban. Univ of California Press. p. ۱۸. ISBN 978-0-520-29413-4.
- ↑ Windfuhr, Gernot (۱۳ مه ۲۰۱۳). Iranian Languages. Routledge. pp. ۷۰۳–۷۳۱. ISBN 978-1-135-79704-1.
- ↑ "DORRĀNĪ – Encyclopaedia Iranica". iranicaonline.org. Retrieved 4 April 2021.
- ↑ "ḠILZĪ – Encyclopaedia Iranica". iranicaonline.org. Retrieved 4 April 2021.
نادرشاه همچنین آخرین حاکم مستقل غلزایی قندهار، شاه حسین هوتک، برادر شاه محمود را در سال ۱۱۵۰/۱۷۳۸ شکست داد. شاه حسین و تعداد زیادی از غلزاییها به مازندران تبعید شدند (مروی، صص ۵۴۳–۵۲؛ لاکهارت، ۱۹۳۸، صص ۱۱۵–۲۰). بقایای این جامعه تبعیدی که زمانی پرجمعیت بود، اگرچه ادغام شدهاند، اما همچنان ادعای تبار پشتون غلزایی دارند.
- ↑ "DORRĀNĪ – Encyclopaedia Iranica". iranicaonline.org. Retrieved 4 April 2021.
در خراسان غارت شد و «در عرض چند سال به شدت افزایش یافت»
- ↑ Dalrymple, William; Anand, Anita (۲۰۱۷). Koh-i-Noor: The History of the World's Most Infamous Diamond. Bloomsbury Publishing. ISBN 978-1-4088-8885-8.
- ↑ "ĀZĀD KHAN AFḠĀN". iranicaonline.org. Retrieved 4 April 2021.
- ↑ "DORRĀNĪ – Encyclopaedia Iranica". iranicaonline.org. Retrieved 4 April 2021.
بر اساس یک نظرسنجی نمونهای در سال ۱۹۸۸، تقریباً ۷۵ درصد از کل پناهندگان افغان در بخش جنوبی خراسان ایران درانی بودند، یعنی حدود ۲۸۰,۰۰۰ نفر (پاپولی-یزدی، ص ۶۲).
- ↑ Jaffrelot, Christophe (2002). Pakistan: nationalism without a nation?. Zed Books. p. ۲۷. ISBN 1-84277-117-5. Retrieved 22 August 2010.
- ↑ p. 2 "Some Aspects of Ancient Indian Culture" By D. R. Bhandarkar
- ↑ "Rig Veda: Rig-Veda, Book 7: HYMN XVIII. Indra". sacred-texts.com. Retrieved 2 November 2020.
- ↑ مکدانل، آ.آ. و کیث، آ.ب. ۱۹۱۲. فهرست ودایی نامها و موضوعات.
- ↑ نقشه امپراتوری ماد، نشان دهنده قلمرو «پکتیانها» در آنچه اکنون افغانستان و پاکستان است...http://www.lib.utexas.edu/maps/historical/shepherd/oriental_empire.jpg پیوند]
- ↑ "Herodotus, The Histories, Book 3, chapter 102, section 1". perseus.tufts.edu. Retrieved 2 November 2020.
- ↑ "The History of Herodotus Chapter 7, Written 440 B.C.E, Translated by George Rawlinson". Piney.com. Archived from the original on 5 February 2012. Retrieved 21 September 2012.
- ↑ "The History of Herodotus Book 3, Chapter 91, Verse 4; Written 440 B.C.E, Translated by G. C. Macaulay". sacred-texts.com. Retrieved 21 February 2015.
- ↑ "Herodotus, The Histories, Book 3, chapter 91, section 4". perseus.tufts.edu. Retrieved 3 November 2020.
- ↑ Dani, Ahmad Hasan (2007). History of Pakistan: Pakistan through ages. Sang-e Meel Publications. p. ۷۷. ISBN 978-969-35-2020-0.
- ↑ Holdich, Thomas (۱۲ مارس ۲۰۱۹). The Gates of India, Being an Historical Narrative. Creative Media Partners, LLC. pp. ۲۸, ۳۱. ISBN 978-0-530-94119-6.
- ↑ Ptolemy; Humbach, Helmut; Ziegler, Susanne (۱۹۹۸). Geography, book 6 : Middle East, Central and North Asia, China. Part 1. Text and English/German translations (به یونانی). Reichert. pp. ۲۲۴. ISBN 978-3-89500-061-4.
- ↑ Marquart, Joseph. Untersuchungen zur geschichte von Eran II (1905) (به آلمانی). pp. ۱۷۷.
- ↑ "Strabo, Geography, BOOK XI., CHAPTER VIII., section 2". perseus.tufts.edu. Retrieved 7 November 2020.
- ↑ Sagar, Krishna Chandra (۱ ژانویه ۱۹۹۲). Foreign Influence on Ancient India. Northern Book Centre. p. ۹۱. ISBN 9788172110284.
به گفته استرابون (حدود ۵۴ قبل از میلاد، ۲۴ پس از میلاد)، که به اقتدار آپولودوروس آرتمیا استناد میکند، یونانیان باختر حاکم آریا، اصطلاحی مبهم که تقریباً به مناطق شرقی امپراتوری ایران اشاره دارد، و هند شدند.
- ↑ Sinor, Denis, ed. (۱۹۹۰). The Cambridge History of Early Inner Asia. Cambridge: Cambridge University Press. pp. ۱۱۷. doi:10.1017/CHOL9780521243049. ISBN 978-0-521-24304-9.
همه مورخان، باستانشناسان و زبانشناسان معاصر توافق دارند که از آنجا که قبایل سکایی و سرمتیایی از گروه زبانی ایرانی بودند...
- ↑ ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ Humbach, Helmut; Faiss, Klaus (۲۰۱۲). Herodotus's Scythians and Ptolemy's Central Asia: Semasiological and Onomasiological Studies. Reichert Verlag. pp. ۲۱. ISBN 978-3-89500-887-0.
- ↑ Alikuzai, Hamid Wahed (اکتبر ۲۰۱۳). A Concise History of Afghanistan in 25 Volumes. Trafford Publishing. pp. ۱۴۲. ISBN 978-1-4907-1441-7.
- ↑ Cheung, Johnny. "Cheung2017-On the Origin of the Terms "Afghan" & "Pashtun" (Again) – Gnoli Memorial Volume.pdf". pp. ۳۹.
- ↑ Morano, Enrico; Provasi, Elio; Rossi, Adriano Valerio (۲۰۱۷). "On the Origin of Terms Afghan and Pashtun". Studia Philologica Iranica: Gherardo Gnoli Memorial Volume. Scienze e lettere. pp. ۳۹. ISBN 978-88-6687-115-6.
- ↑ "پشتون | مردم". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 3 November 2020.
پشتون...پیش از آنکه این نام به هر بومی منطقه فعلی افغانستان اطلاق شود، منحصراً نام افغان را داشت.
- ↑ * «نام افغان آشکارا از آسواکان، آساکنوی آریان گرفته شده است...» (مگاستنس و آریان، ص ۱۸۰. همچنین نگاه کنید به: حمله اسکندر به هند، ص ۳۸؛ جی. دبلیو. مککریندل). * «حتی نام افغان آریایی است و از آسواکایانا، یک طایفه مهم آسواکاها یا اسبسواران گرفته شده است که احتمالاً این عنوان را از نگهداری نژادهای مشهور اسب به دست آوردهاند.» (نگاه کنید به: آثار اندیشه و فرهنگ هند در خارج از کشور، ص ۱۲۴، Vivekananda Kendra Prakashan). * مقایسه کنید با: «نام آنها (افغان) به معنای "سوارکار" است و از سانسکریت، آسوا یا آسواکا، به معنای اسب گرفته شده است و نشان میدهد که کشور آنها در دوران باستان، همانطور که امروزه نیز مشهور است، به خاطر نژاد برتر اسبهایش شناخته شده بود. آسواکا یک قبیله مهم بود که در شمال رود کابل مستقر بود و مقاومت شجاعانهای اما بینتیجه در برابر سلاحهای اسکندر نشان داد.» (منبع: مجله جغرافیایی اسکاتلند، ۱۹۹۹، ص ۲۷۵، انجمن سلطنتی جغرافیایی اسکاتلند). * «افغانها همان آساکانیهای یونانیان هستند؛ این واژه سانسکریت آشواکا به معنای "اسبسواران" است.» (منبع: سوا، ۱۹۱۵، ص ۱۱۳، کریستوفر مولزورث بردود). * مقایسه کنید با: «این نام نمایانگر واژه سانسکریت آسواکا به معنای "سوارکار" است و این واژه به شکلی اندک تغییر یافته در نامهای آساکانی یا آساکنی مورخان لشکرکشی اسکندر دوباره ظاهر میشود.» (Hobson-Jobson: A Glossary of Colloquial انگلیسی-هندی words and phrases, and of kindred terms, etymological..by Henry Yule, A.D. Burnell).
- ↑ Majumdar, Ramesh Chandra (1977) [۱۹۵۲]. Ancient India (Reprinted ed.). Motilal Banarsidass. p. ۹۹. ISBN 978-8-12-080-436-4.
- ↑ Indische Alterthumskunde, Vol I, fn 6; also Vol II, p 129, et al.
- ↑ «نام افغان آشکارا از آسواکان، آساکنوی آریان گرفته شده است...» (مگاستنس و آریان، ص ۱۸۰. همچنین نگاه کنید به: حمله اسکندر به هند، ص ۳۸؛ جی. دبلیو. مککریندل).
- ↑ Etude Sur la Geog Grecque & c, pp 39–47, M. V. de Saint Martin.
- ↑ The Earth and Its Inhabitants, 1891, p 83, Élisée Reclus – Geography.
- ↑ «حتی نام افغان آریایی است و از آسواکایانا، یک طایفه مهم آسواکاها یا اسبسواران گرفته شده است که احتمالاً این عنوان را از نگهداری نژادهای مشهور اسب به دست آوردهاند.» (نگاه کنید به: آثار اندیشه و فرهنگ هند در خارج از کشور، ص ۱۲۴، Vivekananda Kendra Prakashan).
- ↑ مقایسه کنید با: «نام آنها (افغان) به معنای "سوارکار" است و از سانسکریت، آسوا یا آسواکا، به معنای اسب گرفته شده است و نشان میدهد که کشور آنها در دوران باستان، همانطور که امروزه نیز مشهور است، به خاطر نژاد برتر اسبهایش شناخته شده بود. آسواکا یک قبیله مهم بود که در شمال رود کابل مستقر بود و مقاومت شجاعانهای اما بینتیجه در برابر سلاحهای اسکندر نشان داد.» (منبع: مجله جغرافیایی اسکاتلند، ۱۹۹۹، ص ۲۷۵، انجمن سلطنتی جغرافیایی اسکاتلند).
- ↑ «افغانها همان آساکانیهای یونانیان هستند؛ این واژه سانسکریت آشواکا به معنای "اسبسواران" است.» (منبع: سوا، ۱۹۱۵، ص ۱۱۳، کریستوفر مولزورث بردود).
- ↑ مقایسه کنید با: «این نام نمایانگر واژه سانسکریت آسواکا به معنای "سوارکار" است و این واژه به شکلی اندک تغییر یافته در نامهای آساکانی یا آساکنی مورخان لشکرکشی اسکندر دوباره ظاهر میشود.» (Hobson-Jobson: A Glossary of Colloquial انگلیسی-هندی words and phrases, and of kindred terms, etymological..by Henry Yule, A.D. Burnell).
- ↑ برای منابع بیشتر در مورد آسواکا = افغان نگاه کنید به: The Numismatic Chronicle, 1893, p 100, Royal Numismatic Society (Great Britain); Awq, 1983, p 5, Giorgio Vercellin; Der Islam, 1960, p 58, Carl Heinrich Becker, Maymūn ibn al-Qāsim Tabarānī; Journal of Indian History: Golden Jubilee Volume, 1973, p 470, Trivandrum, India (City), University of Kerala. Dept. of History; Literary History of Ancient India in Relation to Its Racial and Linguistic Affiliations, 1970, p 17, Chandra Chakraberty; Stile der Portugiesischen lyrik im 20 jahrhundert, p 124, Winfried Kreutzen.; See: Works, 1865, p 164, Dr H. H. Wilson; The Earth and Its Inhabitants, 1891, p 83; Chants populaires des Afghans, 1880, p clxiv, James Darmesteter; Nouvelle geographie universelle v. 9, 1884, p.59, Elisée Reclus; Alexander the Great, 2004, p.318, Lewis Vance Cummings (Biography & Autobiography); Nouveau dictionnaire de géographie universelle contenant 1o La géographie physique ... 2o La .., 1879, Louis Rousselet, Louis Vivien de Saint-Martin; An Ethnic Interpretation of Pauranika Personages, 1971, p 34, Chandra Chakraberty; Revue internationale, 1803, p 803; Journal of Indian History: Golden Jubilee Volume, 1973, p 470, Trivandrum, India (City). University of Kerala. Dept. of History; Edinburgh University Publications, 1969, p 113, University of Edinburgh; Shi jie jian wen, 1930, p 68 by Shi jie zhi shi chu ban she. Cf also: Advanced History of Medieval India, 1983, p 31, Dr J. L. Mehta; Asian Relations, 1948, p 301, Asian Relations Organization ("Distributed in the United States by: Institute of Pacific Relations, New York."); Scottish Geographical Magazine, 1892, p 275, Royal Scottish Geographical Society – Geography; The geographical dictionary of ancient and mediaeval India, 1971, p 87, Nundo Lal Dey; Nag Sen of Milind Paṅhö, 1996, p 64, P. K. Kaul – Social Science; The Sultanate of Delhi, 1959, p 30, Ashirbadi Lal Srivastava; Journal of Indian History, 1965, p 354, University of Kerala Dept. of History, University of Allahabad Dept. of Modern Indian History, University of Travancore – India; Mémoires sur les contrées occidentales, 1858, p 313, fn 3, Stanislas Julien Xuanzang – Buddhism.
- ↑ Noelle-Karimi, Christine; Conrad J. Schetter; Reinhard Schlagintweit (2002). Afghanistan -a country without a state?. دانشگاه میشیگان, ایالات متحده: IKO. p. ۱۸. ISBN 3-88939-628-3. Retrieved 24 September 2010.
نخستین اشاره به نام 'افغان' (آبگان) در یک کتیبه ساسانی از قرن سوم یافت میشود و در هند به شکل 'آواگانا' ظاهر میشود...
- ↑ Balogh, Dániel (۱۲ مارس ۲۰۲۰). Hunnic Peoples in Central and South Asia: Sources for their Origin and History (به انگلیسی). Barkhuis. pp. ۱۴۴. ISBN 978-94-93194-01-4.
[ به اورمزد بونوکان، ... درود و احترام از طرف ... )، پیته ( سوت ] آنگ ( ؟ ) از پارپاز ( زیر ) [ یبغو باشکوه ] هپتال، رئیس ... افغانها
- ↑ Sims-Williams, Nicholas (۲۰۰۰). Bactrian documents from northern Afghanistan. Oxford: The Nour Foundation in association with Azimuth Editions and Oxford University Press. ISBN 1-874780-92-7.
- ↑ یک پادشاهی کوچک در باختر
- ↑ "Sanskritdictionary.com: Definition of avagāṇa". sanskritdictionary.com. Archived from the original on 7 May 2020. Retrieved 18 November 2020.
- ↑ "Afghan". Ch. M. Kieffer. دانشنامه ایرانیکا آنلاین. ۱۵ دسامبر ۱۹۸۳. Retrieved 27 September 2010.
- ↑ ۱۰۴٫۰ ۱۰۴٫۱ Varāhamihira; Bhat, M. Ramakrishna (۱۹۸۱). Bṛhat Saṁhitā of Varāhamihira: with english translation, exhaustive notes and literary comments (به انگلیسی). Motilal Banarsidass. pp. ۱۴۳. ISBN 978-81-208-0098-4.
- ↑ ۱۰۵٫۰ ۱۰۵٫۱ ۱۰۵٫۲ ۱۰۵٫۳ Vogelsang, Willem (2002). The Afghans. Wiley-Blackwell. p. ۱۸. ISBN 0-631-19841-5. Retrieved 2010-08-22.
- ↑ Minorsky, V. V.; Bosworth, C. E. (۳۱ ژانویه ۲۰۱۵). Hudud al-'Alam 'The Regions of the World' – A Persian Geography 372 A.H. (982 AD) (به انگلیسی). Gibb Memorial Trust. pp. ۹۱. ISBN 978-1-909724-75-4.
نینهار، مکانی که پادشاه آن تظاهر به اسلام میکند و همسران زیادی دارد، (یعنی) بیش از سی زن مسلمان، افغان و هندو.
- ↑ A Glossary of the Tribes And Castes of the Punjab And North-West Frontier Province Vol. 3 By H.A. Rose, Denzil Ibbetson Sir Published by Atlantic Publishers & Distributors, 1997, Page 211, شابک ۸۱−۸۵۲۹۷−۷۰−۳, شابک ۹۷۸−۸۱−۸۵۲۹۷−۷۰−۵
- ↑ "امیر ناصرالدین سبکتگین". فرشته، تاریخ ظهور قدرت محمدیان در هند، جلد ۱: بخش ۱۵. Packard Humanities Institute. Archived from the original on 14 May 2013. Retrieved 31 December 2012.
افغانها و خلجیهایی که در میان کوهها سکونت داشتند پس از ادای سوگند وفاداری به سبکتگین، بسیاری از آنها در ارتش او استخدام شدند و پس از آن او با پیروزی به غزنی بازگشت.
- ↑ R. Khanam, Encyclopaedic ethnography of Middle-East and Central Asia: P-Z, Volume 3 – Page 18
- ↑ Houtsma, M. Th. (1993). E.J. Brill's first encyclopaedia of Islam 1913–1936. BRILL. pp. ۱۵۰–۵۱. ISBN 90-04-09796-1. Retrieved 23 August 2010.
- ↑ ابن بطوطه (2004). سفرهای آسیا و آفریقا، ۱۳۲۵–۱۳۵۴ (چاپ مجدد، مصور ed.). Routledge. p. ۱۸۰. ISBN 0-415-34473-5. Retrieved 10 September 2010.
- ↑ ۱۱۲٫۰ ۱۱۲٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامFerishta
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ "Old Iranian Online". دانشگاه تگزاس در آستین. Archived from the original on 24 September 2018. Retrieved 10 February 2007.
- ↑ "Pashtun | people". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 8 November 2020.
...اگرچه بیشتر محققان بر این باورند که احتمالاً از اختلاط آریاییهای باستانی از شمال یا غرب با مهاجمان بعدی پدید آمدهاند.
- ↑ Nath, Samir (2002). Dictionary of Vedanta. Sarup & Sons. p. ۲۷۳. ISBN 81-7890-056-4. Retrieved 10 September 2010.
- ↑ Pradhan, Shrinivas Vasudeo (۱۱ اوت ۲۰۱۴). The Elusive Aryans: Archaeological Search and Vedic Research; The Origin of the Hindus (به انگلیسی). Cambridge Scholars Publishing. p. ۱۱۴. ISBN 978-1-4438-6592-0.
- ↑ "۷". The History of Herodotus. Translated by جورج راولینسون. The History Files. ۴ فوریه ۱۹۹۸ [original written ۴۴۰ BC]. Archived from the original on 5 February 2012. Retrieved 25 May 2006.
{{cite book}}
: no-break space character in|orig-year=
at position 21 (help)نگهداری CS1: سایر موارد (link) - ↑ Frye, Richard. the heritage of persia. pp. ۴۵.
- ↑ Lal, Mohan (1846). Life of the Amir Dost Mohammed Khan; of Kabul. Vol. ۱. Crabtree Publishing Company. p. ۳. ISBN 0-7787-9335-4. Retrieved 10 September 2010.
- ↑ "Encolypedia Iranica, AFGHANISTAN vi. Paṣ̌tō".
(۶۹) پشتو بدون شک به شاخه ایرانی شمال شرقی تعلق دارد. این زبان در تغییر *δ > l با مونجی مشترک است، اما این گرایش به سغدی نیز گسترش مییابد
- ↑ Comrie, Bernard (2009). The World's Major Languages.
پشتو به گروه شمال شرقی در میان زبانهای ایرانی تعلق دارد
- ↑ Afghanistan volume ۲۸. Historical Society of Afghanistan. 1975.
پشتو در اصل به شاخه شمال شرقی زبانهای ایرانی تعلق داشت
- ↑ Waghmar, Burzine; Frye, Richard N. (۲۰۰۱). "Bactrian History and Language: An Overview". Journal of the K. R. Cama Oriental Institute. ۶۴: ۴۰–۴۸.
- ↑ "Encolypedia Iranica, AFGHANISTAN vi. Paṣ̌tō".
این زبان در تغییر *δ > l با مونجی مشترک است، اما این گرایش به سغدی نیز گسترش مییابد. گویش وان در تغییر -t- > -y-/۰ با مونجی مشترک است. اگر بخواهیم فرض کنیم که این توافق به یک ارتباط خاص اشاره دارد، نه به یک تحول ثانویه و موازی، باید بپذیریم که یک شاخه از پیشپشتو، قبل از جدا شدن وان، ارتباط خاصی با مونجی داشته است، فرضی که هیچ واقعیت دیگری از آن پشتیبانی نمیکند. به غیر از l <*δ، تنها توافق بین پشتو و مونجی به نظر میرسد پشتو zə؛ مونجی zo/a "من" باشد. همچنین توجه داشته باشید پشتو l اما مونجی x̌ < θ (پشتو plan "وسیع"، cal(w)or "چهار"، اما مونجی paҳəy، čfūr، ییدغا čšīr < *čəҳfūr). پشتو dr-، wr- < *θr-، *fr- مانند سکایی ختنی دارد (به بالا ۲۳ مراجعه کنید). یک توافق مجزا اما مهم با سنگلیچی تغییر قابل توجه *rs/z > پشتو ҳt/ǧd؛ سنگلیچی ṣ̌t/ẓ̌d (obəҳta "سرو کوهی"؛ سنگلیچی wəṣ̌t؛ (w)ūǧd "طولانی"؛ vəẓ̌dük) است (به بالا ۲۵ مراجعه کنید). اما تحول مشابهی را در شغنی ambaҳc، vūγ̌j نیز مییابیم. محتملترین توضیح به نظر میرسد این است که *rs (با r بیصدا) به *ṣ̌s و با تمایز *ṣ̌c و *rz از طریق *ẓ̌z > ẓ̌j (که از آن شغنی ҳc، γ̌j مشتق شده است) تبدیل شد. پشتو و سنگلیچی سپس یک تمایز بیشتر به ṣ̌t، ẓ̌d (> پشتو ҳt، ğd) را به اشتراک گذاشتند.
- ↑ "Encolypedia Iranica, AFGHANISTAN vi. Paṣ̌tō".
با این حال، این احتمال وجود دارد که موطن اصلی پشتو در بدخشان، جایی بین مونجی و سنگلیچی و شغنی، با تماس با یک گویش سکایی شبیه به ختنی بوده باشد.
- ↑ Indo-Iranica. Kolkata, India: Iran Society. 1946. pp. ۱۷۳–۱۷۴.
... و زبان آنها از یک سو با سکایی و از سوی دیگر با مونجی-ییدغا نزدیکترین خویشاوندی را دارد
- ↑ Bečka, Jiří (1969). A Study in Pashto Stress. Academia. pp. ۳۲.
پشتو از نظر منشأ، احتمالاً یک گویش سکایی است.
- ↑ Cheung, Jonny (2007). Etymological Dictionary of the Iranian Verb. (Leiden Indo-European Etymological Dictionary Series).
- ↑ Cheung, Jonny (2007). Etymological dictionary of the Iranian verb. (Leiden Indo-European Etymological Dictionary Series).
- ↑ "Encyclopaedia Iranica, AFGHANISTAN vi. Paṣ̌tō".
اما به نظر میرسد که گویش نیای ایرانی باستانی پشتو باید به گویش گاثاها نزدیک بوده باشد.
- ↑ Acheson, Ben (۳۰ ژوئن ۲۰۲۳). The Pashtun Tribes in Afghanistan: Wolves Among Men (به انگلیسی). Pen and Sword Military. pp. ۱۴. ISBN 978-1-3990-6924-3.
با توجه به گستره مهاجمان و ساکنانی که این منطقه در طول قرنها شاهد آن بوده است، به راحتی میتوان فهمید که چرا پشتونهای امروزی میتوانند از ایرانیان، یونانیان، ترکها، باختریان، سکاها، تاتارها، هونها، مغولها یا هر کس دیگری که در طول سالها از این منطقه عبور کرده است، نشأت گرفته باشند.__غیرمنتظرهتر پیوندهای ادعایی پشتونها با اسرائیل (اسرائیلیها) است.
- ↑ "Who Are the Pashtun People of Afghanistan and Pakistan?". ThoughtCo (به انگلیسی). Retrieved 9 October 2023.
بسیاری از محققان بر این باورند که مردم پشتون از چندین گروه اجدادی نشأت گرفتهاند. احتمالاً جمعیت بنیانگذار از منشأ ایرانی شرقی (فارسی) بودند و زبان هندواروپایی را با خود به شرق آوردند. آنها احتمالاً با اقوام دیگر، از جمله احتمالاً هپتالیها یا هونهای سفید، 'اعراب'، مغولها و دیگرانی که از این منطقه عبور کردهاند، آمیختهاند.
- ↑ Caroe, Olaf. 1984. The Pathans: 500 B.C.-A.D. 1957 (Oxford in Asia Historical Reprints)." Oxford University Press.
- ↑ Barmazid. "Theory of Coptic origin of Pashtuns".
- ↑ Bellew, Henry Walter (۸ مارس ۱۸۹۱). An Inquiry Into the Ethnography of Afghanistan Prepared for and Presented to the 9th International Congress of Orientalists (London, Sept. 1891). pp. ۱۰۵.
به گفته برخی، جد بنگش، اسماعیل، با سلطان اسماعیل، بنیانگذار سلسله سامانی، که جانشین سلسله صفاری (تأسیس شده توسط یعقوب لیث صفاری) در سال هشتصد و هفتاد و پنج میلادی شد، مرتبط است.
- ↑ Firasat, Sadaf; Khaliq, Shagufta; Mohyuddin, Aisha; Papaioannou, Myrto; Tyler-Smith, Chris; Underhill, Peter A; Ayub, Qasim (January 2007). "Y-chromosomal evidence for a limited Greek contribution to the Pathan population of Pakistan". European Journal of Human Genetics. ۱۵ (۱): ۱۲۱–۱۲۶. doi:۱۰.۱۰۳۸/sj.ejhg.۵۲۰۰۱۷۲۶. PMC ۲۵۸۸۶۶۴. PMID ۱۷۰۴۷۶۷۵.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|pmc=
value (help); Check|pmid=
value (help) - ↑ Huang, De-Shuang; Bevilacqua, Vitoantonio; Figueroa, Juan Carlos; Premaratne, Prashan (20 July 2013). Intelligent Computing Theories: 9th International Conference, ICIC 2013, Nanning, China, July 28–31, 2013, Proceedings (به انگلیسی). Springer. p. 409. ISBN 978-3-642-39479-9.
هاپلوگروه J2 از جمعیت سامی و همچنین جمعیتی با نیای مشترک آفریقایی است. این هاپلوگروه در ۶.۵ درصد از جمعیت یونانی و پشتون و در حالی که در ۵۵.۶ درصد از جمعیت اسرائیل یافت شد. با این حال، جمعیت اسرائیل مطابقت دقیقی برای هاپلوتیپ ۹ یا ۷ مارکر آزمایش شده نشان نداد. مطابقتهای دقیق بسیار کمی فقط با آزمایش ۵ مارکر یافت شد. با این حال، آزمایش ۷ مارکر مطابقتهای دقیق بسیاری از جمعیت یونانی نشان داد.
- ↑ Huang, De-Shuang; Bevilacqua, Vitoantonio; Figueroa, Juan Carlos; Premaratne, Prashan (20 July 2013). Intelligent Computing Theories: 9th International Conference, ICIC 2013, Nanning, China, July 28–31, 2013, Proceedings (به انگلیسی). Springer. p. 403. ISBN 978-3-642-39479-9.
اخیراً تعدادی مطالعه ژنتیکی بر روی پشتونها توسط محققان دانشگاهها و گروههای تحقیقاتی مختلف انجام شده است. تبار یونانی پشتونهای پاکستان در [۱] مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، ادعای سه جمعیت منطقه، یعنی پشتونها، کالاش و بوروشو، مبنی بر اینکه از سربازان اسکندر نسل میبرند، مورد توجه قرار گرفته است.
- ↑ Quddus, Syed Abdul (1987). The Pathans (به انگلیسی). Ferozsons. p. 28.
گریرسون شکلی از «پیتان» را در دره گنگ شرقی در کاربرد مییابد که دلالت بر یک «راجپوت» مسلمان دارد. بلو، یکی از بزرگترین مراجع در مورد «پشتونها»، خاطرنشان میکند که چندین ویژگی بین راجپوتها و افغانها مشترک است و پیشنهاد میکند که «سربن»، یکی از اجداد «افغانها»، تحریفی از کلمه «سوریا بنس» (نژاد خورشیدی) است که بسیاری از راجپوتها ادعای تبار از آن دارند. مورخ بزرگ مسلمان «مسعودی» مینویسد که قندهار پادشاهی جداگانهای با حاکمی غیرمسلمان بوده و اظهار میدارد که آن کشور «راجپوتها» است. شایان ذکر است که در زمان «مسعودی» بیشتر افغانها در قندهار و مناطق مجاور متمرکز بودند و به سمت شمال گسترش نیافته بودند. بنابراین، بسیار مهم است که مسعودی قندهار را کشور «راجپوت» بنامد.
- ↑ Ahmad, Khaled (31 August 2009). "Pathans and Hindu Rajputs". Khyber. Archived from the original on 20 June 2014. Retrieved 24 March 2018.
به طور خلاصه، تز بلو این است که تمام نامهای قبایل افغان را میتوان به نامهای یونانی و راجپوت ردیابی کرد، که احتمال بیشتر آمیختگی بزرگ یونانی با قبایل مرزی باستانی هند را مطرح میکند.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ Nancy Hatch Dupree / Aḥmad ʻAlī Kuhzād (1972). "An Historical Guide to Kabul – The Name". Strabo (64 BC – 24 AD). American International School of Kabul. Archived from the original on 30 August 2010. Retrieved 18 September 2010.
اسکندر این مناطق را از آریاییها گرفت و سکونتگاههای خود را تأسیس کرد، اما سلوکوس یکم نیکاتور آنها را بر اساس ازدواج متقابل و دریافت ۵۰۰ فیل در عوض به ساندروکوتوس (چاندراگوپتا) داد.
{{cite web}}
: no-break space character in|work=
at position 15 (help) - ↑ Mansoor A, Mazhar K, Khaliq S, et al. (April 2004). "Investigation of the Greek ancestry of populations from northern Pakistan". Hum Genet. ۱۱۴ (۵): ۴۸۴–۹۰. doi:۱۰.۱۰۰۷/s۰۰۴۳۹-۰۰۴-۱۰۹۴-x. PMID ۱۴۹۸۶۱۰۶. S2CID ۵۷۱۵۵۱۸.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|pmid=
value (help); Check|s2cid=
value (help) - ↑ Minorsky, V. "The Khalaj West of the Oxus". Bulletin of the School of Oriental Studies, University of London. ۱۰ (۲): ۴۱۷–۴۳۷. doi:۱۰.۱۰۱۷/S۰۰۴۱۹۷۷X۰۰۰۸۷۶۰۷. S2CID ۱۶۲۵۸۹۸۶۶. Archived from the original on 13 June 2011.
واقعیت این است که قبیله مهم غلزایی اکنون منطقه اطراف غزنی را اشغال کرده است، جایی که خلجها در آن زندگی میکردند و دادههای تاریخی همگی به تغییر شکل خلجهای ترک به غلزاییهای افغان اشاره دارند.
{{cite journal}}
: Check|doi=
value (help); Check|s2cid=
value (help)نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ ۱۴۴٫۰ ۱۴۴٫۱ "ḴALAJ i. TRIBE" – Encyclopaedia Iranica, 15 December 2010 (Pierre Oberling)
- ↑ de la Vaissière 2003, pp. 119–137.
- ↑ (Rezakhani 2017، ص. 135). "پیشنهاد اینکه هپتالیان در اصل ترک تبار بودند و تنها بعداً باختری را به عنوان زبان اداری و احتمالاً زبان مادری خود پذیرفتند (de la Vaissière 2007: 122) در حال حاضر برجستهترین به نظر میرسد."
- ↑ Foundation, Encyclopaedia Iranica. "Welcome to Encyclopaedia Iranica". iranicaonline.org.
- ↑ Bonasli, Sonel (2016). "The Khalaj and their language". Endangered Turkic Languages II A. Aralık: 273–275.
- ↑ Minorsky, V. "The Khalaj West of the Oxus [excerpts from "The Turkish Dialect of the Khalaj", Bulletin of the School of Oriental Studies, University of London, Vol 10, No 2, pp 417–437]". Khyber.ORG. Archived from the original on 13 June 2011. Retrieved 10 January 2007.
شاید خلجها فقط از نظر سیاسی با هپتالیان مرتبط بودند.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ Runion, Meredith L. (24 April 2017). The History of Afghanistan, 2nd Edition. ABC-CLIO. ISBN 9781610697781.
- ↑ Morgenstierne, Georg (1979). "The Linguistic Stratification of Afghanistan". Afghan Studies. ۲: ۲۳–۳۳.
- ↑ Kurbano, Aydogdy. "THE HEPHTHALITES: ARCHAEOLOGICAL AND HISTORICAL ANALYSIS" (PDF). Department of History and Cultural Studies of the Free University, Berlin (PhD Thesis): ۲۴۲. Archived (PDF) from the original on 9 October 2022.
هپتالیان همچنین ممکن است در منشأ افغانها مشارکت داشته باشند. قبیله افغان ابدال یکی از قبایل بزرگ است که قرنها در آنجا زندگی کرده است. تغییر نام ابدالیها به درانی در سال ۱۷۴۷ رخ داد، زمانی که نوادگان شاخه سدوزایی زیرک این قبیله، احمدخان ابدالی، شاه افغانستان شد. در سال ۱۷۴۷، هنگامی که احمدخان اولین پادشاه افغانستان شد و لقب "درِ دُران" (مروارید مرواریدها، از عربی: "دُر" - مروارید) را پذیرفت، نام قبیله به "درانی" تغییر یافت.
- ↑ Fisher, William Bayne; Yarshater, Ehsan (1968). The Cambridge History of Iran. Cambridge University Press. p. 216. ISBN 978-0-521-20092-9.
- ↑ Houtsma, Martijn Theodoor (1987). E.J. Brill's first encyclopaedia of Islam, 1913–1936. Vol. 2. BRILL. p. 150. ISBN 90-04-08265-4. Retrieved 24 September 2010.
- ↑ Wink, Andre (2002). Al-Hind: the Making of the Indo-Islamic World: Early Medieval India and the Expansion of Islam, 7th–11th Centuries Vol 1. Brill. pp. 95–96. ISBN 978-0391041738. Retrieved 6 November 2016.
- ↑ Oreck, Alden. "The Virtual Jewish History Tour, Afghanistan". Jewish Virtual Library. Retrieved 10 January 2007.
- ↑ ۱۵۷٫۰ ۱۵۷٫۱ ۱۵۷٫۲ ۱۵۷٫۳ Stanizai, Zaman (9 October 2020), Are Pashtuns the Lost Tribe of Israel?, doi:10.33774/coe-2020-vntk7-v4, S2CID 234658271
- ↑ "Are Pashtuns the Lost Tribes of Israel?" (PDF).
- ↑ McCarthy, Rory (17 January 2010). "Pashtun clue to lost tribes of Israel". The Observer.
- ↑ Lacau, Harlette; Gayden, Tenzin; Regueiro, Maria; Chennakrishnaiah, Shilpa; Bukhari, Areej; Underhill, Peter A.; Garcia-Bertrand, Ralph L.; Herrera, Rene J. (October 2012). "Afghanistan from a Y-chromosome perspective". European Journal of Human Genetics. 20 (10): 1063–1070. doi:10.1038/ejhg.2012.59. PMC 3449065. PMID 22510847.
- ↑ Edward G. Browne, M.A., M.B. "A Literary History of Persia, Volume 4: Modern Times (1500–1924), Chapter IV. An Outline Of The History Of Persia During The Last Two Centuries (A.D. 1722–1922)". London: Packard Humanities Institute. Archived from the original on 26 July 2013. Retrieved 9 September 2010.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ لوئیس دوپری، نانسی هتچ دوپری; et al. "Last Afghan empire". Encyclopædia Britannica. Retrieved 10 September 2010.
- ↑ Thakurta, R.N. Guha (1978). The Contemporary, Volume 22. National Galvanizing Pvt. Limited.
- ↑ Rajesh, K. Guru. Sarfarosh: A Naadi Exposition of the Lives of Indian Revolutionaries. Notion Press. p. 524. ISBN 9789352061730.
پدر اشفقالله، شفیقالله خان، عضوی از یک خانواده نظامی پشتون بود.
- ↑ "Abdul Ghaffar Khan". Encyclopædia Britannica. Retrieved 24 September 2008.
- ↑ "Abdul Ghaffar Khan". I Love India. Retrieved 24 September 2008.
- ↑ "Mohammad Yousaf Khan Khattak". Pakpost.gov.pk. Archived from the original on 18 January 2017. Retrieved 14 December 2021.
- ↑ "Young Afghan refugees and asylum seekers in the UK". UN university. 18 June 2018.
- ↑ Ahady, Anwar-ul-Haq (1995). "The Decline of the Pashtuns in Afghanistan". Asian Survey. ۳۵ (۷): ۶۲۱–۶۳۴. doi:10.2307/2645419. ISSN 0004-4687. JSTOR 2645419.
- ↑ Hakala, Walter N. (2012). "Languages as a Key to Understanding Afghanistan's Cultures" (PDF). National Geographic. Retrieved 13 March 2018.
در دهههای ۱۹۸۰ و ۹۰، حداقل سه میلیون افغان—که بیشترشان پشتون بودند—به پاکستان گریختند، جایی که تعداد قابل توجهی چندین سال در معرض رسانههای زبان هندوستانی، به ویژه فیلمها و آهنگهای بالیوود، قرار گرفتند و در مدارس اردو زبان آموزش دیدند، که هر دوی این عوامل به کاهش زبان دری، حتی در میان پشتونهای شهری، کمک کرد.
- ↑ Rahi, Arwin (25 February 2020). "Why Afghanistan should leave Pakistani Pashtuns alone". The Express Tribune (به انگلیسی). Archived from the original on 3 May 2020. Retrieved 26 June 2020.
- ↑ "Malik Ghulam Muhammad – Governor-General of Pakistan". Pakistan Herald. 23 July 2017. Archived from the original on 23 July 2017. Retrieved 9 August 2020.
- ↑ "Ex Gov.Gen. Ghulam Muhammad's 54th death anniversary today" (به انگلیسی). Samaa TV. Retrieved 9 August 2020.
- ↑ Sheikh, Majid (22 October 2017). "The history of Lahore's Kakayzais". Dawn (به انگلیسی). Pakistan. Retrieved 28 February 2018.
- ↑ Kumarasingham, H. (2016). "Bureaucratic Statism". Constitution-making in Asia: Decolonisation and State-Building in the Aftermath of the British Empire (1 ed.). U.S.: Routledge. ISBN 978-1-317-24509-4.
- ↑ ۱۷۶٫۰ ۱۷۶٫۱ دواشر, تیلاک (۲۴ شهریور ۱۴۰۱). پشتونها: یک تاریخ مورد مناقشه (به انگلیسی). هارپر کالینز. ISBN 978-93-94407-64-0.
پشتونها سهم حیاتی در عرصههای گوناگون زندگی داشتهاند: تمام حاکمان افغانستان از سال ۱۷۴۷، به جز یک دوره نه ماهه در سال ۱۹۲۹ و بین سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶، پشتون بودهاند. در پاکستان، ایوب خان، یک پشتون ترین، و همچنین ژنرال یحیی خان و غلام اسحاق خان، رئیس جمهور شدند؛ در هند، ذاکر حسین، یک پشتون آفریدی، رئیس جمهور شد. محمد یوسف خان (دیلیپ کومار) و ممتاز جهان (مدهوبالا) بازیگران بزرگ بالیوود بودند؛ منصور علی خان (تایگر پاتودی) رهبری تیم کریکت هند را بر عهده داشت؛
{{cite book}}
: Check date values in:|date=
(help) - ↑ ۱۷۷٫۰ ۱۷۷٫۱ دلال, مانگال (۱۸ دی ۱۳۸۸). "وقتی مردان، مرد بودند". ایندین اکسپرس. Archived from the original on 22 بهمن 1388. Retrieved 1 شهریور 1392.
او یک دختر پاتان است که به خوبی به زبانهای هندی و اردو صحبت میکند و در تست بازیگری فوقالعاده بود. این یک شانس محض بود.
{{cite news}}
: Check date values in:|access-date=
،|date=
و|archive-date=
(help) - ↑ Sharma, Vishwamitra (2007). Famous Indians of the 21st century. Pustak Mahal. p. 60. ISBN 978-81-223-0829-7. Retrieved 18 September 2010.
- ↑ Fārūqī, Z̤iāʼulḥasan (1999). Dr. Zakir Hussain, quest for truth (by Ziāʼulḥasan Fārūqī). APH Publishing. p. 8. ISBN 81-7648-056-8.
- ↑ Johri, P.K (1999). Educational thought. Anmol Publications PVT. LTD. p. 267. ISBN 81-261-2175-0.
- ↑ "To Islamabad and the Frontier". The Hindu. Chennai, India. 26 May 2003. Archived from the original on 3 July 2003. Retrieved 1 August 2007.
اکنون که احزاب راست مذهبی بر آن حکومت میکنند، استان سرحد بلافاصله پس از حرکت به سمت غرب از اسلامآباد پدیدار میشود. من خوش شانس بودم که اجمل خان ختک را در خانه سادهاش در اکوره ختک، فراتر از سند یافتم. آقای ختک که زمانی معاون جوان بادشاه خان بود، سالها را با او در افغانستان گذراند و خاطرات بسیاری را بازگو کرد. و من توانستم با فرزندان بازمانده بادشاه خان، ولی خان، چهره مشهور سیاسی NWFP، و خواهر ناتنیاش، مهر تاج، که همسرش یحیی جان، معلم مدرسهای که وزیر سرحد شد، برادر مرحوم محمد یونس بود که هند را وطن خود ساخته بود، ملاقات کنم.
- ↑ Darbari, Raj (1983). Commonwealth and Nehru. Vision Books. p. 28. ISBN 81-261-2175-0.
- ↑ The Pathan unarmed: opposition & memory in the North West Frontier (Khyber Pakhtunkhwa). James Currey.
او به دیدار پسرعمویش محمد یونس، یک پشتون که در زمان تقسیم هند به دهلی نقل مکان کرده و چهرهای شناخته شده در رژیم کنگره شده بود، میرفت.
- ↑ Encyclopædia of Muslim Biography. A.P.H. Pub. Corp.
محمد یونس به یک خانواده ثروتمند و برجسته پشتون و پسر حاجی غلام صمدانی (۱۸۲۷–۱۹۲۶) تعلق دارد.
- ↑ Watkins, Andrew (17 August 2022). "One Year Later: Taliban Reprise Repressive Rule, but Struggle to Build a State". United States Institute of Peace. Retrieved 27 February 2023.[پیوند مرده]
- ↑ Cruickshank, Dan. "Afghanistan: At the Crossroads of Ancient Civilisations". BBC. Retrieved 10 October 2006.
- ↑ "Afghan Government 2009" (PDF). scis.org. Central Intelligence Agency (CIA). Archived from the original (PDF) on 28 July 2011.
- ↑ "Leaving Afghanistan's 'Bagarm Airfield' Was a Grave Military Mistake: Trump". Khaama Press. 29 January 2023. Retrieved 29 January 2023.
- ↑ "Redeeming the Pashtun, the ultimate warriors". Macleans.ca. Retrieved 14 December 2021.
- ↑ ۱۹۰٫۰ ۱۹۰٫۱ ۱۹۰٫۲ Lacau, Harlette; Gayden, Tenzin; Reguerio, Maria; Underhill, Peter (October 2012). "Afghanistan from a Y-chromosome perspective". European Journal of Human Genetics. 20 (October 2012): 1063–70. doi:10.1038/ejhg.2012.59. PMC 3449065. PMID 22510847.
- ↑ Nagy, Péter L.; Olasz, Judit; Neparáczki, Endre; Rouse, Nicholas; Kapuria, Karan; Cano, Samantha; Chen, Huijie; Di Cristofaro, Julie; Runfeldt, Goran; Ekomasova, Natalia; Maróti, Zoltán; Jeney, János; Litvinov, Sergey; Dzhaubermezov, Murat; Gabidullina, Lilya; Szentirmay, Zoltán; Szabados, György; Zgonjanin, Dragana; Chiaroni, Jacques; Behar, Doron M.; Khusnutdinova, Elza; Underhill, Peter A.; Kásler, Miklós (January 2021). "Determination of the phylogenetic origins of the Árpád Dynasty based on Y chromosome sequencing of Béla the Third". European Journal of Human Genetics. 29 (1): 164–172. doi:10.1038/s41431-020-0683-z. PMC 7809292. PMID 32636469.
- ↑ Underhill, Peter A.; Poznik, G. David; Rootsi, Siiri; Järve, Mari; Lin, Alice A.; Wang, Jianbin; Passarelli, Ben; Kanbar, Jad; Myres, Natalie M.; King, Roy J.; Di Cristofaro, Julie; Sahakyan, Hovhannes; Behar, Doron M.; Kushniarevich, Alena; Šarac, Jelena; Šaric, Tena; Rudan, Pavao; Pathak, Ajai Kumar; Chaubey, Gyaneshwer; Viola; Semino, Ornella; Yepiskoposyan, Levon; Bahmanimehr, Ardeshir; Farjadian, Shirin; Balanovsky, Oleg; Khusnutdinova, Elza K.; Herrera, Rene J.; Chiaroni, Jacques; Bustamante, Carlos D.; Quake, Stephen R.; Kivisild, Toomas; Villems, Richard (January 2015). "The phylogenetic and geographic structure of Y-chromosome haplogroup R1a". European Journal of Human Genetics. 23 (1): 124–131. doi:10.1038/ejhg.2014.50. PMC 4266736. PMID 24667786.
- ↑ Di Cristofaro, Julie; Pennarun, Erwan; Mazières, Stéphane; Myres, Natalie M.; Lin, Alice A.; Temori, Shah Aga; Metspalu, Mait; Metspalu, Ene; Witzel, Michael; King, Roy J.; Underhill, Peter A.; Villems, Richard; Chiaroni, Jacques (2013). "Afghan Hindu Kush: Where Eurasian Sub-Continent Gene Flows Converge". PLOS One. 8 (10): e76748. Bibcode:2013PLoSO...876748D. doi:10.1371/journal.pone.0076748. PMC 3799995. PMID 24204668.
- ↑ Whale, John William (2012). Mitochondrial DNA analysis of four ethnic groups of Afghanistan (Thesis).
- ↑ Tariq, Muhammad; Ahmad, Habib; Hemphill, Brian E.; Farooq, Umar; Schurr, Theodore G. (19 January 2022). "Contrasting maternal and paternal genetic histories among five ethnic groups from Khyber Pakhtunkhwa, Pakistan". Scientific Reports. 12 (1): 1027. Bibcode:2022NatSR..12.1027T. doi:10.1038/s41598-022-05076-3. PMC 8770644. PMID 35046511.
- ↑ Ikram, Muhammad Salman; Mehmood, Tahir; Rakha, Allah; Akhtar, Sareen; Khan, Muhammad Imran Mahmood; Al-Qahtani, Wedad Saeed; Safhi, Fatmah Ahmed; Hadi, Sibte; Wang, Chuan-Chao; Atif (30 November 2022). "Genetic diversity and forensic application of Y-filer STRs in four major ethnic groups of Pakistan". BMC Genomics. 23 (1): 788. doi:10.1186/s12864-022-09028-z. PMC 9714238. PMID 36451116.
- ↑ Zubair, Muhammad; Hemphill, Brian E.; Schurr, Theodore G.; Tariq, Muhammad; Ilyas, Muhammad; Ahmad, Habib (August 2020). "Mitochondrial DNA diversity in the Khattak and Kheshgi of the Peshawar Valley, Pakistan". Genetica. 148 (3–4): 195–206. doi:10.1007/s10709-020-00095-2. PMID 32607672. S2CID 220287795.
- ↑ Tariq, Muhammad; Ahmad, Habib; Hemphill, Brian E.; Farooq, Umar; Schurr, Theodore G. (2022). "Contrasting maternal and paternal genetic histories among five ethnic groups from Khyber Pakhtunkhwa, Pakistan". Scientific Reports. 12 (1027): 1027. Bibcode:2022NatSR..12.1027T. doi:10.1038/s41598-022-05076-3. PMC 8770644. PMID 35046511.
- ↑ Tariq, M.; Ahmad, H.; Hemphill, B. E.; Farooq, U.; Schurr, T. G. (2022). "Contrasting maternal and paternal genetic histories among five ethnic groups from Khyber Pakhtunkhwa, Pakistan". Scientific Reports. 12 (1): 1027. Bibcode:2022NatSR..12.1027T. doi:10.1038/s41598-022-05076-3. PMC 8770644. PMID 35046511.
- ↑ "Contrasting maternal and paternal genetic histories among five ethnic groups from Khyber Pakhtunkhwa, Pakistan". ResearchGate.
- ↑ Tariq, Muhammad (2017). Genetic Analysis of the Major Tribes of Buner and Swabi Areas through Dental Morphology and DNA Analysis (This research study has been conducted and reported as partial fulfillment of the requirements of PhD degree in Genetics awarded by Hazara UniversityMansehra, Pakistan). Hazara University, Mansehra. pp. 1–229. Docket 13737.
- ↑ Tariq, Muhammad (2017). "GENETIC ANALYSIS OF THE MAJOR TRIBES OF BUNER AND SWABI AREAS THROUGH DENTAL MORPHOLOGY AND DNA ANALYSIS" (PDF). Department of Genetics. Hazara University Mansehra. Archived from the original (PDF) on 7 December 2019.
- ↑ Akbae, N.; Ahmad, H.; Nadeem, M.S.; Hemphill, B.E.; Muhammad, K.; Ahmad, W.; Ilyas, M. (24 June 2016). "HVSI polymorphism indicates multiple origins of mtDNA in the Hazarewal population of Northern Pakistan" (PDF). Genetics and Molecular Research. Department of Genetics,Hazara University, Garden Campus, Mansehra, Pakistan. 15 (2): 1–10. doi:10.4238/gmr.15027167. PMID 27420957.
- ↑ Zubair, Muhammad; Ahmad, Habib; Hemphill, Brian E.; Tariq, Muhammad; Shah, Muzafar (25 March 2021). "Identification of Genetic Lineage of Peshawar and Nowshera Tribes through Dental Morphology". Pakistan Journal of Zoology. Zoological Society of Pakistan. 53 (3). doi:10.17582/journal.pjz/20190927080941.
- ↑ Hakala, Walter (9 December 2011). Language Policy and Language Conflict in Afghanistan and Its Neighbors: The Changing Politics of Language Choice (به انگلیسی). Brill. p. 55. ISBN 978-90-04-21765-2.
همانطور که به خوبی شناخته شده است، مردم پشتون افتخار زیادی به زبان خود به عنوان شناسه هویت قومی و تاریخی متمایز خود میگذارند. در حالی که واضح است که همه کسانی که خود را از نظر قومی پشتون میدانند، از زبان پشتو به عنوان زبان اصلی خود استفاده نمیکنند، به نظر میرسد که زبان یکی از نشانگرهای اصلی هویت قومی در افغانستان معاصر است.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامConflict
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ "Understanding Pashto". University of Pennsylvania. 2006. Archived from the original on 12 December 2006. Retrieved 18 January 2007.
- ↑ "The Pashtun Code". The New Yorker. Archived from the original on 17 November 2006. Retrieved 18 January 2007.
- ↑ Shackle, C. (1980). "Hindko in Kohat and Peshawar". Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London. 43 (3): 482–510. doi:10.1017/S0041977X00137401. JSTOR 615737. S2CID 129436200.
- ↑ "Afghanistan ethnic groups". Library of Congress. Retrieved 22 September 2021.
- ↑ "Minority Rights Group Pashtuns". Minority Rights Group. 19 June 2015.
- ↑ Adebayo, Akanmu G.; Benjamin, Jesse J.; Lundy, Brandon D. (4 April 2014). Indigenous Conflict Management Strategies: Global Perspectives (به انگلیسی). Lexington Books. p. 203. ISBN 978-0-7391-8805-7.
- ↑ Wardak, Ali (2003). "Jirga – A Traditional Mechanism of Conflict Resolution in Afghanistan" (PDF). United Nations. p. 7. Archived from the original (PDF) on 7 October 2006. Retrieved 10 October 2006.
- ↑ ۲۱۴٫۰ ۲۱۴٫۱ "Tribal Dynamics of the Afghanistan and Pakistan Insurgencies". Combating Terrorism Center at West Point. 15 August 2009. Archived from the original on 21 October 2021. Retrieved 14 December 2021.
- ↑ O'Connell, Aaron B. (3 April 2017). Our Latest Longest War: Losing Hearts and Minds in Afghanistan. University of Chicago Press. ISBN 9780226265650. Retrieved 14 December 2021.
- ↑ Claus, Peter J.; Diamond, Sarah; Ann Mills, Margaret (2003). South Asian Folklore: An Encyclopedia : Afghanistan, India, Nepal, Pakistan, Sri Lanka. Taylor & Francis. p. 447. ISBN 9780415939195.
- ↑ Henderson, Michael. "The Phonology of Pashto" (PDF). Madison, Wisconsin: University of Wisconsin. Archived from the original (PDF) on 4 October 2012. Retrieved 20 August 2012.
- ↑ Henderson, Michael (1983). "Four Varieties of Pashto". Journal of the American Oriental Society. 103 (3): 595–8. doi:10.2307/602038. JSTOR 602038.
- ↑ "Pashto language". Encyclopædia Britannica. Retrieved 7 December 2010.
- ↑ Modarresi, Yahya: "Iran, Afghanistan and Tadjikistan, 1911–1916." In: Sociolinguistics, Vol. 3, Part. 3. Ulrich Ammon, Norbert Dittmar, Klaus J. Mattheier, Peter Trudgill (eds.). Berlin, De Gryuter: 2006. p. 1915. شابک ۳−۱۱−۰۱۸۴۱۸−۴ [۱]
- ↑ Population by Mother Tongue بایگانیشده در ۱۰ اکتبر ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine, Population Census – Pakistan Bureau of Statistics, Government of Pakistan
- ↑ Hallberg, Daniel (1992). Sociolinguistic Survey of Northern Pakistan (PDF). Vol. 4. Quaid-i-Azam University & Summer Institute of Linguistics. p. 36 to 37. ISBN 969-8023-14-3. Archived from the original (PDF) on 12 July 2018. Retrieved 6 October 2014.
- ↑ "د کرښې پرغاړه (په پاکستان کې د مورنیو ژبو حیثیت)". mashaalradio.org. 22 July 2014. Retrieved 18 July 2016.
- ↑ Hywel Coleman (2010). TEACHING AND LEARNING IN PAKISTAN: THE ROLE OF LANGUAGE IN EDUCATION (Report). British Council, Pakistan. Archived from the original on 4 November 2010. Retrieved 24 September 2012.
- ↑ Mohmand, Mureeb (27 April 2014). "The decline of Pashto". The Express Tribune.
...به دلیل حمایت دولت، اردو اکنون پرگویشورترین زبان در پاکستان است. اما غلبه یک زبان بر همه زبانهای دیگر، حوزه نفوذ زبانهای کوچکتر دیگر را میخورد، که باعث بیگانگی ملیتهای مربوطه و دامن زدن به انزجار نسبت به رهبری مرکزی میشود... اگر به سیاستهای دولتی خود در مورد ترویج پشتو و منافع نخبگان سیاسی پشتون نگاه کنیم، واضح است که آینده زبان پشتو تاریک است. و هنگامی که آینده یک زبان تاریک باشد، آینده مردم نیز تاریک است.
- ↑ Carter, Lynn. "Socio-Economic Profile of Kurram Agency". Planning and Development Department, Peshawar, NWFP. 1991: 82.
- ↑ Carter and Raza. "Socio-Economic Profile of South Waziristan Agency". Planning and Development Department, Peshawar, NWFP. 1990: 69.
منابع میگویند که این امر عمدتاً به این دلیل است که کتابهای درسی پشتو مورد استفاده در مناطق مسکونی N.W.F.P. به لهجه یوسفزایی نوشته شدهاند، که لهجه مورد استفاده در این منطقه نیست.
- ↑ "Education in Pashto language stressed". The News International. Pakistan. Retrieved 18 March 2021.
خپلواک پختونستان غورځنګ روز یکشنبه از دولت خیبر پختونخوا خواست تا زبان پشتو را به عنوان زبان آموزش برای کودکان پشتون معرفی کند، زیرا این امر برای توسعه اجتماعی-اقتصادی آنها ضروری است.
- ↑ Report, Dawn (22 February 2021). "Govt urged to declare Pashto as medium of instruction in schools". Dawn. Pakistan. Retrieved 18 March 2021.
علاوه بر پیشاور، سازمانهای ادبی و فرهنگی در سوات، ملاکند، بونر، صوابی، مردان، نوشهره، چارسده، دیره اسماعیل خان، بنو، کرک و مناطق قبایلی، مراسمی را برای گرامیداشت اهمیت زبان مادری برگزار کردند. آنها معتقد بودند که برنامه درسی پشتو از کلاس اول تا دوازدهم قبلاً تدوین شده است اما هنوز اجرایی نشده است.
- ↑ Hallberg, Daniel. "Sociolinguistic Survey of Northern Pakistan" (PDF). National Institute of Pakistan Studies Quaid-i-Azam University and Summer Institute of Linguisitics. 4: 36. Archived (PDF) from the original on 9 October 2022.
مصاحبه کوتاهی با مدیر دبیرستان در مدیان، به همراه تعدادی از معلمان او، به درک اهمیت زبان پشتو در حوزه مدرسه در قلمرو پشتون کمک میکند. او گزارش داد که معلمان از زبان پشتو برای توضیح مطالب به دانشآموزان تا کلاس دهم استفاده میکنند. ایدهای که او منتقل میکرد این بود که دانشآموزان واقعاً توانایی کافی در زبان اردو برای فعالیت کامل در آن زبان را ندارند. او همچنین این فکر را ابراز کرد که دانشآموزان پشتو زبان در این منطقه واقعاً زبان اردو را به خوبی در مدارس دولتی یاد نمیگیرند و بنابراین تا حدودی برای انتظاراتی که از آنها میرود که در سطح کالج نحوه استفاده از زبان اردو و انگلیسی را بدانند، آمادگی لازم را ندارند. او نظام آموزشی را به دیواری تشبیه کرد که در پایین آن آجرهای ضعیفی دارد.
- ↑ Language Policy and Language Conflict in Afghanistan and Its Neighbors: The Changing Politics of Language Choice. Brill. 9 December 2011. p. 278. ISBN 978-90-04-21765-2.
- ↑ "AFGHANISTAN vi. Paṧto". G. Morgenstierne. Encyclopaedia Iranica. Archived from the original on 22 January 2012. Retrieved 10 October 2010.
بدون شک پشتو به شاخه ایرانی شمال شرقی تعلق دارد.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ Carol Benson; Kimmo Kosonen (13 June 2013). Language Issues in Comparative Education: Inclusive Teaching and Learning in Non-Dominant Languages and Cultures. Springer Science & Business Media. p. 64. ISBN 978-94-6209-218-1.
- ↑ Ehsan M Entezar (2008). Afghanistan 101: Understanding Afghan Culture. Xlibris Corporation. p. 89. ISBN 978-1-4257-9302-9.
- ↑ David, Anne Boyle (2014). Descriptive Grammar of Pashto and Its Dialects. De Gruyter Mouton. p. 185. ISBN 978-1-61451-303-2.
- ↑ "Pashto". The Major Languages of South Asia, the Middle East and Africa. 2003. pp. 116–130. doi:10.4324/9780203412336-14. ISBN 978-0-203-41233-6.
- ↑ Lewis, M. Paul (ed.), 2009. Language Family Trees. Ethnologue: Languages of the World, Sixteenth edition. Dallas, Tex.: SIL International.
- ↑ "Waneci, Glottolog: wane1241". glottolog.org. Retrieved 20 March 2021.
- ↑ "Waneci, ISO 639-3 wne". Ethnologue. Retrieved 20 March 2021.
- ↑ Kaye, Alan S. (1997). Phonologies of Asia and Africa: (including the Caucasus). Eisenbrauns. p. 736. ISBN 978-1-57506-019-4.
- ↑ ۲۴۱٫۰ ۲۴۱٫۱ Khan, Ibrahim (7 September 2021). "Tarīno and Karāṇi dialects". Pashto. 50 (661).
- ↑ Siddique, Abubakar (2014). The Pashtun Question: The Unresolved Key to the Future of Pakistan and Afghanistan. Hurst. p. 28. ISBN 978-1-84904-292-5.
- ↑ ۲۴۳٫۰ ۲۴۳٫۱ MacKenzie, D.N. (1959). "A Standard Pashto". Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London. 22 (1/3): 231–235. JSTOR 609426.
- ↑ «Pashto». Center for Languages of the Central Asian Region. دریافتشده در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱.
- ↑ «Q&A: What is a loya jirga?». BBC News. ۱ ژوئیه ۲۰۰۲. دریافتشده در ۱۱ مه ۲۰۱۰.
- ↑ «Q & A on Afghanistan's Loya Jirga Process». Human Rights Watch. دریافتشده در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۶.
- ↑ https://fieldsupport.dliflc.edu/products/pak_pashto/pw_co/pashto.pdf "اعتقاد بر این است که هزاران سال پیش آنها از قندهار در افغانستان و کوههای سلیمان در پاکستان ظهور کردند. سپس شروع به گسترش به منطقهای کردند که امروزه به عنوان NWFP شناخته میشود. اعتقاد بر این است که آنها عمدتاً به ادیان بودایی و زرتشتی عمل میکردند."
- ↑ Arnold, Alison; Nettl, Bruno (2000). The Garland Encyclopedia of World Music: South Asia (به انگلیسی). Taylor & Francis. p. ۷۸۵.
پیش از ظهور اسلام، پشتونها پیروان هندوئیسم و بودیسم بودند و موسیقی را مقدس میدانستند و از آن در بسیاری از آیینهای مذهبی استفاده میکردند.
- ↑ «Sunni Militants Claim Deadly Attack at Market in Pakistan». The New York Times. ۱۳ دسامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۵.
- ↑ محمد محسن خان (ویراستار). «The Noble Quran (در ۹ جلد)، عربی-انگلیسی». firstedition.com.my. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ ژوئن ۲۰۰۶. دریافتشده در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۷. از پارامتر ناشناخته
|وضعیت نشانی=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ Rashid، Ahmed (۲۰۰۶). «Pashtuns want an image change». BBC News.
- ↑ Ali, Tariq (۲۰۰۳). The clash of fundamentalisms: crusades, jihads and modernity. Verso. ص. ۲۰. شابک ۹۷۸-۱-۸۵۹۸۴-۴۵۷-۱. دریافتشده در ۲۰ آوریل ۲۰۰۸.
دوستانم از پیشاور از پشتونهای هندو و سیک که به هند مهاجرت کرده بودند صحبت میکردند. در مناطق قبیلهای – سرزمین بیطرف بین افغانستان و پاکستان – تعداد قابل توجهی هندو باقی ماندند و توسط قوانین قبیلهای محافظت میشدند. همین امر در خود افغانستان نیز صادق بود (تا زمان ورود مجاهدین و طالبان).
از پارامتر ناشناخته|دسترسی نشانی=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ Trimbur, John (۱۰ اوت ۲۰۰۴). The call to write. Pearson Longman. شابک ۹۷۸-۰-۳۲۱-۲۰۳۰۵-۲. دریافتشده در ۲۰ آوریل ۲۰۰۸.
پشتونهای سیک.
از پارامتر ناشناخته|دسترسی نشانی=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ Haidar، Suhasini (۳ فوریه ۲۰۱۸). «Tattooed 'blue-skinned' Hindu Pushtuns look back at their roots». The Hindu.
- ↑ Himāl: The South Asian Magazine. Himal, Incorporated. ۲۰۰۲. صص. ۹۱.
بیشتر هندوها و سیکها در جریان جنگهای ۱۹۹۲–۱۹۹۶ افغانستان را ترک کردند
- ↑ ۲۵۶٫۰ ۲۵۶٫۱ ۲۵۶٫۲ Haider، Suhasini (۳ فوریه ۲۰۱۸). «Tattooed 'blue-skinned' Hindu Pushtuns look back at their roots». The Hindu. دریافتشده در ۹ فوریه ۲۰۲۰.
- ↑ ۲۵۷٫۰ ۲۵۷٫۱ «India's Forgotten Links to Afghanistan». thebetterindia. ۸ اوت ۲۰۱۸.
- ↑ Khan، Naimat (۳۰ ژوئن ۲۰۲۰). «70 years on, one Pashtun town still safeguards its old Hindu-Muslim brotherhood». Arab News.
پشتونهای هندو گوشتخوار قبیلهای کمتر شناختهشده در هند هستند که امروزه نیز با فرهنگ متمایز خود که از افغانستان و بلوچستان به ارث بردهاند، از جمله خالکوبیهای آبی روی صورت زنان، رقصهای سنتی پشتون و لباسهای تزئینشده با سکهها و گلدوزی، به زندگی ادامه میدهند.
- ↑ «Tirah Sikhs glad at getting status of tribal elders». Dawn. Pakistan. ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۵.
- ↑ «The Frontier Singhs». Newsline Publications (Pvt.) Ltd. اکتبر ۲۰۰۸. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹. دریافتشده در ۷ ژوئن ۲۰۰۹.
یک جامعه کوچک سیک در منطقه قبیلهای عمدتاً ادارهنشده اورکزئی وجود دارد، در حالی که تعداد کمی در مقر منطقهای کرم، پاراچنار، زندگی میکنند. آنها خود را «فرزندان خاک» – به طور خاصتر پشتون – میدانند و به همین عنوان شناخته میشوند. صاحب سینگ میگوید: «ما به پشتون بودن خود افتخار میکنیم. پشتو زبان ما، زبان مادری ماست – و ما به آن افتخار میکنیم.»
از پارامتر ناشناخته|وضعیت نشانی=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ "Chronology: the reigns of Abdur Rahman Khan and Habibullah, 1881–1919". Archived from the original on 15 July 2007. Retrieved 14 December 2021.
- ↑ نیکلاس سیمز-ویلیامز، زبانهای ایرانی شرقی[usurped!]، در دانشنامه ایرانیکا، نسخه آنلاین، ۲۰۱۰. "زبانهای ایرانی شرقی مدرن حتی متعددتر و متنوعتر هستند. بیشتر آنها به عنوان شمال شرقی طبقهبندی میشوند: آسی؛ یغنابی (که از گویشی نزدیک به سغدی مشتق شده است)؛ گروه شغنی (شغنی، روشانی، خُفی، بارتنگی، روشوروی، سریکولی)، که یازغلامی (سوکولوا ۱۹۶۷) و وانجی منقرضشده (جی. پین در اشمیت، ص. ۴۲۰) ارتباط نزدیکی با آن دارند؛ اشکاشمی، سنگلیچی و زیباکی؛ واخی؛ مونجی و یدغه؛ و پشتو."
- ↑ پنزِل, هربرت; اسلون, اسماعیل (2009). دستور زبان پشتو، مطالعهای توصیفی از گویش قندهار، افغانستان. انتشارات ایشی. p. ۲۱۰. ISBN 978-0-923891-72-5.
تخمین تعداد سخنوران پشتو از چهل میلیون تا شصت میلیون نفر متغیر است...
- ↑ "زبان، الفبا و تلفظ پشتو". Omniglot. Retrieved 18 January 2007.
- ↑ "زبان اوستایی". دانشنامه بریتانیکا. Retrieved 18 February 2007.
- ↑ میناهان، جیمز (۱۰ فوریه ۲۰۱۴). "پامیری". گروههای قومی شمال، شرق و آسیای مرکزی: یک دانشنامه. سانتا باربارا، کالیفرنیا. ISBN 978-1-61069-018-8. OCLC ۸۷۹۹۴۷۸۳۵.
{{cite book}}
: Check|oclc=
value (help) - ↑ آوده، نیکلاس و عصمتالله سروان. ۲۰۰۲. پشتو: فرهنگ لغت و عبارتنامه، نیویورک: انتشارات هیپوکرین. شابک ۰−۷۸۱۸−۰۹۷۲-X. بازیابی شده در ۱۸ فوریه ۲۰۰۷.
- ↑ "تاریخچه زبان پشتو". پروژه مواد زبانی دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس. Retrieved 18 January 2007.
- ↑ شاهان افغان: شیرشاه سوری، امانالله خان، حبیبالله خان، امیر کرور سوری. لندن: جنرال بوکز. 2010. p. ۲۶. ISBN 978-1-156-38425-1.
- ↑ افغانستان. Vol. ۲۰–۲۲. انجمن تاریخی افغانستان. 1967. p. ۴۷.
- ↑ "امیر حمزه شینواری بابا". Khyber.org. Archived from the original on 27 September 2006. Retrieved 18 January 2007.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ "شاعران کلاسیک دری و پشتو". Afghanistan Online. Archived from the original on 12 April 2014. Retrieved 20 April 2011.
- ↑ "رحمان بابا: شاعر پشتونها". Pashto.org. Archived from the original on 17 April 2007. Retrieved 18 January 2007.
- ↑ "پیوند". avtkhyber.tv. ایویتی خیبر. Archived from the original on 5 January 2008. Retrieved 15 January 2008.
- ↑ McCollum, Jonathan (2014). "Ghaval". New Grove Dictionary of Musical Instruments (2nd ed.). Oxford University Press. ISBN 978-0-19-974339-1.
- ↑ مورگان, روی (2007). دانشنامه کریکت جهان. چلتنهام: اسپورتس بوکز. p. ۱۵. ISBN 978-1-89980-751-2.
- ↑ "نمایه یونس خان". ESPNcricinfo.
- ↑ "نمایه عمر گل". CricBuzz.
- ↑ "فخر زمان و جنید خان، تهاجم پشتون خود را آشکار کردند". Business Recorder. ۲ دسامبر ۲۰۱۷.
- ↑ "فخر زمان پاکستانی قصد دارد جام جهانی را ببرد و وارد تیم تست شود". Sky Sports.
- ↑ "نمایه محمد رضوان". ESPNcricinfo.
- ↑ بری, سایلد (۱۱ ژوئیه ۲۰۱۶). "یاسر شاه آماده است تا برای پاکستان در برابر انگلیس تفاوت ایجاد کند زیرا بهترین توپانداز مچچرخان جهان برای اولین تست خود در خارج از آسیا آماده میشود". The Telegraph. Archived from the original on 11 January 2022.
{{cite news}}
: Invalid|url-access=اشتراک مورد نیاز
(help)(نیازمند آبونمان) - ↑ "خوشتیپ هفته: فواد احمد". The Express Tribune. ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۳. Retrieved 1 September 2013.
- ↑ "علاقهمندان به 'موخا' در مسابقه تاپی گرد هم آمدند". Dawn. ۲۶ ژوئن ۲۰۱۲.
- ↑ "ورزشها و بازیهای پشتونها". Khyber.org. Archived from the original on 19 April 2017.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ https://www.independent.co.uk/voices/columnists/dom-joly/dom-joly-know-your-kokpar-from-your-kyz-kuu-1917860.html "دام جولی: کوکپار را از کیز کوو بشناسید" بایگانیشده در ۲۸ اوت ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine، ایندیپندنت: ستوننویسان
- ↑ دین، روث و ملیسا تامسون، بهتر کردن زمین خوب: میراث کرتز برادرز، اینک. صص. ۱۷–۱۸
- ↑ احمد، ا. (۲۰۱۰). عاملیت زنان در جامعه مسلمان. کتاب راهنمای مطالعات اسلامی سیج، ۲۲، ۲۱۳
- ↑ آگروال، ب. (۱۹۹۸). مزرعهای از آن خود: جنسیت و حقوق زمین در جنوب آسیا. نیویورک: انتشارات دانشگاه کمبریج.
- ↑ ۲۹۰٫۰ ۲۹۰٫۱ ۲۹۰٫۲ "من حق دارم". سرویس جهانی بیبیسی. ۲۶ دی ۱۳۸۴. Retrieved 18 Mayر 1385.
{{cite web}}
: Check date values in:|access-date=
و|date=
(help) - ↑ "قانون قبیلهای پشتونوالی و اقتدار قانونی زنان" (PDF). law.harvard.edu. دانشگاه هاروارد. Archived (PDF) from the original on 17 Mayر 1401.
{{cite web}}
: Check date values in:|archive-date=
(help) - ↑ "در امتداد مرز جنگزده افغانستان". نشنال جئوگرافیک. ژوئن ۱۹۸۵. Archived from the original on 18 آبان 1385. Retrieved 18 Mayر 1385.
{{cite web}}
: Check date values in:|access-date=
و|archive-date=
(help) - ↑ "تاریخچه زنان در افغانستان: درسهای آموخته شده برای آینده" (PDF). هما احمد-غوش. آلتا، مؤسسه تاریخ زنان. مه ۲۰۰۳. Archived from the original (PDF) on 28 اردیبهشت 1390. Retrieved 11 آذر 1389.
{{cite web}}
: Check date values in:|access-date=
و|archive-date=
(help) - ↑ "موجآفرینی: مصاحبه با RAWA". RAWA.org. ۲۶ دی ۱۳۸۴. Retrieved 18 Mayر 1385.
{{cite web}}
: Check date values in:|access-date=
و|date=
(help) - ↑ "لورا بوش با زنان افغان دیدار کرد". سیبیاس نیوز. ۲۶ دی ۱۳۸۴. Archived from the original on 8 اردیبهشت 1385. Retrieved 18 Mayر 1385.
{{cite news}}
: Check date values in:|access-date=
،|date=
و|archive-date=
(help) - ↑ گریما, بندیکته (1992). نمایش احساسات در میان زنان پشتون. انتشارات دانشگاه تگزاس. ISBN 0-292-72756-9.
- ↑ نورث, اندرو (۲۳ آبان ۱۳۸۴). "جنگسالاران و زنان در ترکیبی ناآرام". بیبیسی نیوز. Retrieved 18 Mayر 1385.
{{cite news}}
: Check date values in:|access-date=
و|date=
(help) - ↑ خانا, آنشو (۲ بهمن ۱۳۹۹). "یادی از درخشانترین بابیها". دیلی گاردین.
{{cite web}}
: Check date values in:|date=
(help) - ↑ یوسفزی, سامی (۷ آذر ۱۳۹۰). "افغانستان: محاکمه چترباز زن خاتول محمدزی". نیوزویک. Archived from the original on 1 آذر 1392. Retrieved 2 دی 1395.
{{cite magazine}}
: Check date values in:|access-date=
،|date=
و|archive-date=
(help) - ↑ عباس, ظفر (۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۴). "اولین خلبانان زن جنگنده پاکستان". بیبیسی نیوز. Retrieved 18 Mayر 1385.
{{cite news}}
: Check date values in:|access-date=
و|date=
(help) - ↑ "من حق دارم – محمد داوود عظمی: پشتو". سرویس جهانی بیبیسی. Retrieved 18 Mayر 1385.
{{cite web}}
: Check date values in:|access-date=
(help)
- ^ دانشنامه بریتانیکا، ذیل واژهٔ «Pashtun»
- ^ مقدمه بر افغانان، آلفرد جاناتا
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Arachosia
برای مطالعه بیشتر
[ویرایش]

- Ahmad, Aisha and Boase, Roger. 2003. "Pashtun Tales from the Pakistan-Afghan Frontier: From the Pakistan-Afghan Frontier." Saqi Books (1 March 2003). شابک ۰−۸۶۳۵۶−۴۳۸−۰.
- Ahmad, Jamil. 2012. "The Wandering Falcon." Riverhead Trade. شابک ۹۷۸−۱−۵۹۴۴۸−۶۱۶−۶. A loosely connected collection of short stories focused on life in the Pashtun tribal regions.
- Ahmed, Akbar S. 1976. "Millennium and Charisma among Pathans: A Critical Essay in Social Anthropology." London: Routledge & Kegan Paul.
- Ahmed, Akbar S. 1980. "Pukhtun economy and society." London: Routledge and Kegan Paul.
- Banuazizi, Ali and Myron Weiner (eds.). 1994. "The Politics of Social Transformation in Afghanistan, Iran, and Pakistan (Contemporary Issues in the Middle East)." Syracuse University Press. شابک ۰−۸۱۵۶−۲۶۰۸−۸.
- Banuazizi, Ali and Myron Weiner (eds.). 1988. "The State, Religion, and Ethnic Politics: Afghanistan, Iran, and Pakistan (Contemporary Issues in the Middle East)." Syracuse University Press. شابک ۰−۸۱۵۶−۲۴۴۸−۴.
- Barth, Frederik (n.d.). "Pathan Identity and its Maintenance" (PDF). National Chengchi University. Archived (PDF) from the original on 9 October 2022. Retrieved 17 August 2021.
- Caroe, Olaf. 1984. The Pathans: 500 B.C.-A.D. 1957 (Oxford in Asia Historical Reprints). Oxford University Press. شابک ۰−۱۹−۵۷۷۲۲۱−۰.
- Dani, Ahmad Hasan. 1985. "Peshawar: Historic city of the Frontier." Sang-e-Meel Publications (1995). شابک ۹۶۹−۳۵−۰۵۵۴−۹.
- Docherty, Paddy (2008). The Khyber Pass: A History of Empire and Invasion. Union Square Press. ISBN 978-1-4027-5696-2.
- Dupree, Louis. 1997. "Afghanistan." Oxford University Press. شابک ۰−۱۹−۵۷۷۶۳۴−۸.
- Elphinstone, Mountstuart. 1815. "An account of the Kingdom of Caubul and its dependencies in Persia, Tartary, and India: comprising a view of the Afghaun nation." Akadem. Druck- u. Verlagsanst (1969). online version.
- Goodson, Larry P. (2001). Afghanistan's Endless War:State Failure, Regional Politics, and the Rise of the Taliban. University of Washington Press. ISBN 978-0-295-98111-6.
- Habibi, Abdul Hai. 2003. "Afghanistan: An Abridged History." Fenestra Books. شابک ۱−۵۸۷۳۶−۱۶۹−۸.
- Hopkirk, Peter. 1984. "The Great Game: The Struggle for Empire in Central Asia" Kodansha Globe; Reprint edition. شابک ۱−۵۶۸۳۶−۰۲۲−۳.
- Spain, James W. (1962; 2nd edition 1972). "The Way of the Pathans." Oxford University Press. شابک ۹۷۸−۰−۱۹−۶۳۶۰۹۹−۷.
- Wardak, Ali "Jirga – A Traditional Mechanism of Conflict Resolution in Afghanistan" بایگانیشده در ۷ اکتبر ۲۰۰۶ توسط Wayback Machine, 2003, online at UNPAN (the United Nations Online Network in Public Administration and Finance).