سیاست خارجی ایران
سیاست خارجی ایران در دوران معاصر دارای فراز و نشیبهای زیادی در طول حیات این کشور بودهاست. بهطور کلی میتوان سیاست خارجی ایران را به سه بازهٔ زمانی دودمان قاجار، دودمان پهلوی و حکومت جمهوری اسلامی تقسیم کرد.
سیاست خارجی ایران پس از انقلاب عمدتاً بر اساس ارزشگذاریهای نظام دینی شکل گرفت و تغییر ماهیت داد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، روابط جمهوری اسلامی با رژیم صهیونسیتی به علت اشغال اراضی فلسطین و به رسیمت نشناختن این رژیم توسط جمهوری اسلامی و همچنین با آمریکا به علت سیاست های زور گویانه آنان تیره و تار شد علیالخصوص بعد از واقعه بالا رفتن از سفارت آمریکا نخستین تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران در همین جریان وضع گردید.[۱]
پایه گذاری نظام جمهوری اسلامی بر اساس قانون و احکام اسلامی و برنامه هستهای و موشکی جمهوری اسلامی ایران را مهمترین چالشهای ایران در روابط خارجی خود بر میشمارند. در سال های اخیر مذاکراتی با گروه 1+5 صورت گرفت اما نه تنها نتیجه مثبتی در سیاست های خارجی و تحریم های آمریکا علیه ایران نداشت بلکه پس از خروج آمریکا به اتهام نقض برجام توسط جمهوری اسلامی ایران که هیچگاه توسط آمریکا اثبات نشد تحریم های شدید تر و سنگین تری علیه ایران صورت گرفت و آسیب های بسیار جبران ناپذیری به برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایران وارد کرد.
دوران پهلوی[ویرایش]
تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، ایران رویکرد امنیتی خود در منطقه را در ائتلاف با غرب و بهویژه ایالات متحده آمریکا تعریف کرده بود و به همراه عربستان سعودی، در چهارچوب استراتژی سلطه آمریکا در منطقه برای تأمین منافع آمریکا نقشآفرینی میکرد.[۲]
ایران در طول عمر ۷۲ ساله شورای امنیت سازمان ملل متحد، فقط یکبار برای مدت دو سال (۱۹۵۵–۱۹۵۶) به عضویت موقت شورای امنیت انتخاب شد و پس از آن هیچوقت برای چنین جایگاهی برگزیده نشد.[۳]
جمهوری اسلامی[ویرایش]
ایران پس از انقلاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی ایران در جهت اتخاذ سیاست مستقل برای تأمین منافع بینالمللی اش حرکت کرد و سعی کرد تا خود را خارج از استراتژیها و رویکردهای بلوک شرق و بلوک غرب تعریف کند. در این راستا همکاری و مشارکت با حکومتهای منطقه خاورمیانه در جهت شکلدهی بهترتیبات امنیتی منطقهای در اولویت قرار گرفت.[۲]
اتفاقاتی چون گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸، جنگ ایران و عراق، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا در سال ۱۳۶۷، ماجرای سلمان رشدی، حملات تروریستی میکونوس و بمبگذاری آمیا ،برنامه هستهای و موشکی ایران، حمایت آمریکا از گروههای تجزیه طلب ساکن ایران، تحریمهای شدید و گسترده آمریکا در همه موضوعات مثل فروش نفت، بلوکه کردن پولهای ایران در ایالات متحده آمریکا و… از تأثیر گذارترین رخدادهای در روابط خارجی ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. اگرچه روابط ایران با کشورهای ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به عنوان چالش برانگیزترین بخش روابط خارجی ایران مطرح بودهاست، ولی روابط ایران با کشورهای اسلامی، منطقه خاورمیانه و همسایگانش دچار فراز و نشیبهایی بودهاست. قطع موقت روابط با عربستان پس از واقعه حج ۱۳۶۶، اختلاف با امارات متحده عربی در مالکیت سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، تیرگی روابط با بحرین در پی اتهام بحرین مبنی بر حمایت ایران از شیعیان معترض در این کشور، قطع روابط با مصر در پی حمایت ایران از اقدام خالد اسلامبولی، تیرگی روابط با کویت به موجب جنگ ایران و عراق، اعتراض به رفتار سرکوبگرانه دولت منصور هادی با شیعیان یمن که در نهایت به انقلاب شیعیان یمن منجر شد.
ایران از روسیه، چین، سوریه و ونزوئلا به عنوان مهمترین کشورهای متحد خود یاد میکند. همچنین ایران روابط خوبی نیز با حزبالله لبنان، حماس و مبارزان حوثی دارد.[۴]
بعد از نابودی طالبان و حزب بعث عراق که دو دشمن خطرناک برای حکومت جمهوری اسلامی ایران بهشمار میآمدند، ایران توانست با توجه به خلاء وجود دشمن در کشورهای همسایه خود، نفوذ خود را در این دو کشور گسترش دهد؛ و در دراز مدت برنده نهایی لشگرکشی آمریکا به کشورهای افغانستان و عراق باشد؛ به این دلیل که نیروهای نظامی خارجی مجبور بودند بعد از گذشت برهه زمانی مشخصی این کشورها را ترک کنند؛ ولی این ایران بود که همواره در مجاورت این کشورها قرار دارد و میتواند در این کشورها صاحب نفوذ شود.[۵]
با روی کار آمدن دولت نهم جمهوری اسلامی ایران به سرپرستی محمود احمدینژاد تغییرات اساسی در مناسبات سیاست خارجی ایران رخ داد. تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی از حسن روحانی به علی لاریجانی و سپس به سعید جلیلی و تغییر بسیاری از سفرای ایران در کشورهای خارجی، مصادیقی از این تغییرات بودند. همچنین دولت با تغییر رویکرد، به سمت برقراری رابطه با کشورهای آمریکای لاتین و آسیای شرقی به جای کشورهای اروپایی نمود.[۶]
اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران[ویرایش]
بر اساس مبانی نظری در قانون جمهوری اسلامی بدین شرح تعریف شدهاست:[۷]
- تأکید و اجرای استقلال سیاسی در برنامهریزی و سیاستگذاری
- ترجیح دادن ملتها و نهضتهای ضد دیکتاتور به دولتهای دیکتاتور مابانه در روابط بینالملل
- استقلال روابط خارجی سیاسی از روابط خارجی اقتصادی ایران
- مبارزه با اسرائیل و دفاع از نهضت مردمی فلسطین
- اهمیت دادن به عدالت سیاسی در روابط بین دولتها
- فاصله گرفتن استراتژیک از منافع قدرتهای بزرگ سیاسی
- مبارزه با قانون تبعیضآمیز وتو در سازمان ملل متحد
- ماهیت قدرت سیاسی در ایران عقیدتی است و در نتیجه سیاست خارجی ایران عقیدتی است
نمایندگیهای دیپلماتیک در ایران[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ Ahmadinejad: The Secret History of Iran's Radical Leader, Kasra Naji, 2008, University of California Press, ISBN 0-520-25663-8 pp.19
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ محمد خواجوئی (۳۰ آذر ۱۳۸۹). «ایران و نظام امنیتی خلیجفارس». روزنامه همشهری. ص. ایران. بایگانیشده از اصلی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۰.
- ↑ ترامپ و روحانی در شورای امنیت سازمان ملل بایگانیشده در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine، رادیو فردا
- ↑ Mark Tran (28 January 2009). "Timeline: Iran's foreign relations". روزنامه گاردین. p. IRAN. Retrieved 13 September 2009. Unknown parameter
|نشانی نویسنده=
ignored (help) - ↑ پروفسور روحالله رمضانی (استاد بازنشسته دانشگاه ویرجینیا) (بهار ۱۳۸۸). «درک سیاست خارجی ایران ۱» (PDF). مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام. ص. ۱۵. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۱.
- ↑ ارسلان مرشدی (۱۶ آبان ۱۳۸۸). «نگاهی به عملکرد سیاسی خارجی دولت نهم». روزنامه همشهری. ص. ایران. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۱.[پیوند مرده]
- ↑ دکتر محمود سریع القلم (بهار ۱۳۸۸). «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: قابلیت و امکان تغییر» (PDF). فصلنامه بینالمللی روابط خارجی (شماره ۱). مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام. ص. ۲۸. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۱. دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۱. از پارامتر ناشناخته
|نشانی نویسنده=
صرفنظر شد (کمک)
پیوند به بیرون[ویرایش]
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به سیاست خارجی ایران در ویکیگفتاورد موجود است. |