آیات حجاب
در قرآن کتاب مقدس مسلمانان، ۲۴ آیه از میان ۶۲۳۶ آیه به امر حجاب اشاره دارد که در هفت مجموعهآیهٔ زیر آمده است. فقها با استناد به تفاسیر خود از این مجموعهٔ آیات هفتگانه و با تکیه بر احادیث و روایات، حجاب شرعی را در مورد زنی که مسلمان و بالغ و غیرِیائسه[۱] و آزاد (غیرِبرده)[۲] باشد، شاملِ تمامِ پیکرِ او به جز وجه (گِردیِ چهره) و کَفَّین (دستها تا مچ) و بعضاً قَدَمَین (پاها تا مچ) دانستهاند[۳] که باید در برابر «مردِ نامحرمِ بالغ شامل مسلمان و غیرِمسلمان» و «زنِ بالغِ غیرِمسلمان»[۴] بپوشاند مگر اینکه آنها بردگانش اعم از غلام و کنیز باشند.[۵]
از میان مخالفانِ نظرِ مشهورِ فقهی میتوان به پژوهشگرانی همچون امیرحسین ترکاشوند و اکبر جباری و نیز روحانیونی همانند احمد قابل و محسن کدیور اشاره کرد. ترکاشوند در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر چنین نتیجه میگیرد که میزان واجب حجاب برای زنان، پوشاندن «تنه و رانها و بازوها» و در مواقع اضطراری صرفاً «سَترِ عورَتَین (جلو و عقبِ ناف تا زانوها)» بوده است. وی و کثیری از مخالفان نظر مشهور فقهی، بهطور کلی بر آن هستند که حجاب و پوشش شرعی در قرآن امری سیّال و ناظر بر کارکرد آن است، بدین معنا که با تغییر زمان و مکان و موقعیت اجتماعی، حد آن ممکن است عوض شود و آنچه در قرآن ثابت است تمهیدات به منظور کاستن از احتمال تعرض به زنان، کاهش فضای جنسی منجر به فساد و فحشا، جلوگیری از فروپاشی خانواده با ازدیاد کودکان بدون نسب معیّن یا رهاشده و بیسرپرست است؛ آن هم تا جایی که اختلالی به زندگی متعارف زنان وارد نیاید و حتی با تغییر موقعیت (مانند ورزشکاری یا کار در شرایط سخت) میتواند از حد آن کاسته شده یا به آن افزوده گردد. از این حیث مطابق دیدگاه یادشده، آیههای مربوط به حجاب شرعی در قرآن با آیاتی همچون آیهٔ ۶۰ سورهٔ انفال (آماده کنید برایشان از نیرو و از اسبهای بسته که با آن، دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید…) مقایسهپذیر است که حتی فقها نیز معتقد به الغای خصوصیت و برداشت مفهومی و باطنی از آن بوده و الزامی در تهیهٔ اسب جنگی برای ترساندن دشمن قائل نیستند.[۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]
حجاب در اصل به معنای «پرده» است. کاربرد اصطلاح حجاب و آیات حجاب به معنای «پوشش اسلامی» در دورهٔ معاصر متداول شده و پیش از آن بهویژه در آثار فقها اصطلاحات سَترِ صلاتی (پوشش در نماز) و ستر غیرِصلاتی (در خواستگاری و نکاح) رایج بوده است و حجاب تنها در معنای «پرده» به کار میرفت.[۱۵] ذیلاً متن و ترجمهٔ آیات حجاب آمده است که بر حسب ترتیب نزول ۱۱۴ سورهٔ قرآن در تاریخنگاری مسلمانان مرتب شدهاند و در موارد ضروری با رعایت اختصار به مطالب مرتبط از جمله روایات، احادیث، اسباب نزول، تفاسیر علما، فتاوای فقها، دیدگاههای پژوهشگران و معانی واژگان مبهم اشاره شده است:
- سی و نهمین سورهٔ نازلشده: اعراف (آیات ۲۰، ۲۲، ۲۶، ۲۷، ۳۱ تا ۳۳)
- نودمین سورهٔ نازلشده: احزاب (آیات ۳۲، ۳۳، ۵۳ تا ۵۵، ۵۸ تا ۶۱)
- صد و سومین سورهٔ نازلشده: نور (آیات ۲۷ تا ۳۱ [۳۲، ۳۳ دربارهٔ نکاح]، ۵۸ تا ۶۰)
۱. اعراف، ۲۰ و ۲۲ و ۲۶ و ۲۷ (شرمگاه آدم و حوا)
[ویرایش]متن عربی
[ویرایش]فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ (۲۰) [...] فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ [...] (۲۲) [...] یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَیٰ ذٰلِکَ خَیْرٌ ذٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (٢٦) یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِمَا [...] (۲۷)
برگردان فارسی
[ویرایش]پس شیطان، آنان [آدم و حوا] را وسوسه کرد تا آنچه از شرمگاهشان (یا زشتیهایشان) برای خودشان پوشیده بود پدیدار گردانَد؛ و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت بازنداشت مگر برای آنکه مبادا فرشته یا جاودانه گردید. (۲۰) [...] پس با نیرنگی آنان را فرود آوَرد و هنگامی که از درخت چشیدند، شرمگاهشان برای خودشان پدیدار شد، و آغازیدند بر آن دو از برگِ بهشت بچسبانند. [...] (۲۲) [...] ای فرزندانِ آدم، همانا برایتان لباسی فرو فرستادیم که شرمگاهتان را پوشیده میدارد و مایهٔ زیباییاست، ولی لباسِ پرهیزکاری؛ این بهتر است. این از نشانههای خداست؛ شاید که یادآور شوید. (۲۶) ای فرزندانِ آدم، شما را شیطان نفریبد، چنانکه پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد؛ از آنان لباسشان را بَرکَند تا شرمگاهشان را برای خودشان نمایان گردانَد. [...] (۲۷)[۱۹]
تفسیر
[ویرایش]۱– کشف عورت
[ویرایش]در این آیات، ضمن روایت قصهٔ هُبوط انسان از بهشت به پوشاندن سوآت (شرمگاهها، عورتها) به دست آدم و حوا اشاره شده که فقط شامل پیش و پسِ پایینتنه است. گذشته از این معنای ظاهری، برخی با تکیه بر ریشهٔ لغوی سوآت، آن را به معنای زشتیهای نهفته آدمی که وی را به سرکشی میکشاند تفسیر کرده[۲۰][۲۱][۲۲][۲۳] و آیههای زیر را نیز در تأیید اینگونه تفسیر آوردهاند:
- آیهٔ ۲۶ بقره:
خدا شرم ندارد که داستانی [مَثَل] بزند؛ پشّه باشد یا فراتر از آن. پس آنان که ایمان آوردند، این را حقیقتی از نزدِ پرورندهٔ خویش دانند و آنان که کفر ورزیدند گویند که غَرَضِ خدا چه باشد از این داستان؟! خدا به آن داستان، بسیاری را گمراه میکند و بسیاری را راه مینمایاند. و گمراه نمیکند به آن مگر تباهکاران را.[۲۴]
- آیهٔ ۷ آل عمران (محکم و متشابه):
اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد. پارهای از آن، آیاتِ محکمات (نشانههای استوار) است که مادرِ کتاباند و پارهای دیگر، متشابهات (مانندها) هستند. پس کژدلان، متشابهات را برای فتنهجویی و تأویلگری پِیروی میکنند حال آنکه تأویلِ آن [همچون چگونگیِ بهشت که برای مردمِ جهانِ مادی درکپذیر نیست و در قیامت روشن میشود] را هیچکس نمیداند مگر خداوند [.] و ریشهداران در دانش گویند: ایمان آوردیم که همگی از نزدِ پروردگارِ ماست. و یاد نمیکنند مگر خردمندان.[۲۵]
۲– حجاب در خاور دور
[ویرایش]سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان با اشاره به حجاب زنان مسلمان تایلندی مینویسد:
در بلادِ شرق یعنی سیام [تایلندِ امروزی] و نواحیِ آن، مسلمین آنطور نفوذ و تأثیر نداشته بلکه خودشان در جهل و دوری از تمدن، دستِ کمی از بتپرستها نداشتند، و از حیثِ لباس و سایرِ اعمالِ دینی به کیشِ بتپرستی نزدیکترند تا به اسلام. زنانِ آن نواحی غیر از عورتِ جلو و عقب، عورتِ دیگری که پوشاندنش لازم باشد برای خود قائل نیستند. و حال آنکه در اسلام همهٔ بدنِ زن عورت است.[۲۶]
۲. اعراف، ۳۱ تا ۳۳ (حجّ عریان)
[ویرایش]متن عربی
[ویرایش]یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ (۳۱) قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (۳۲) قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۳۳)
برگردان فارسی
[ویرایش]ای فرزندانِ آدم، جامهٔ خویش را نزدِ هر مسجدی برگیرید و بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست ندارد. (۳۱) بگو چه کسی جامهٔ خدا و روزیهای پاکیزه را که برای بندگانِ خویش بیرون آورده، حرام کرده است؟! اینها از آنِ کسانی است که در زندگیِ دنیا، ایمان آوردند و در روزِ رستاخیز ویژهٔ آنان است. اینچنین، نشانهها را برای گروهی که میدانند جدا میکنیم. (۳۲) بگو جز این نیست که پرورندهٔ من، زشتکاریها را چه آشکار و چه پنهان، وَ گناه و فزونخواهیِ نابهحق را حرام کرده است و نیز اینکه برای خدا شریکی قرار دهید که دلیلی برای آن نفرستاده، و نیز اینکه چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت بدهید. (۳۳)[۲۷]
تفسیر
[ویرایش]۱– مخاطب آیات
[ویرایش]آوردهاند که گروهی از عربها در هنگام طواف کعبه کاملاً برهنه میشدند و در مورد دیگران نیز رسم لختی اجباری را برقرار میساختند، و اجازه نمیدادند هیچ زن و مردی، عورت خود را با زینت (جامه) بپوشاند.[۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲] در روضالجنان (نخستین تفسیر شیعه به زبان فارسی) نوشتهٔ ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶هجریشمسی/۱۰۷۷میلادی) چنین آمده است:
مفسّران گفتند: سببِ نزولِ آیت آن بود که بنیعامر عادت داشتند که برهنه گِردِ خانه طواف کردندی، مردان به روز و زنان به شب. و چون به مسجدی از مساجد رسیدندی، جامه بینداختندی و برهنه شدندی و در مسجد شدندی، و اگر کسی با جامه طواف کردی او را بزدندی و جامهاش بیرون کردندی، خدای تعالی این آیت فرستاد و امر کرد فرزندانِ آدم را - زنان و مردان را - که: زینتِ خود از لباس به نزدیکِ هر مسجدی برگیرند، پس مراد به زینت، جامه است. مجاهد گفت: از جامه آنچه عورت به آن بپوشند فریضه است، و اگر عبایی باشد. باقر - علیه السّلام - گفت: مراد، جامهٔ نو است و پاکیزه در روزهای عید و روزهای آدینه که به مسجدِ جامع و مصلّی شوند. عطیّه و أبوروق گفتند: مراد به زینت آن است که چون به مسجد خواهد شدن موی به شانه کند.[۳۳]
طباطبایی در المیزان اینگونه نگاشته است:
تنها قریش بود که در هنگامِ طواف لباس میپوشید، وگرنه سایرِ قبایل در موسمِ طواف از راه که میرسیدند لباسها را کنده و به عقیدهٔ خود بدین وسیله خود را از لباسی که در آن گناه کرده بودند عاری ساخته، آنگاه اگر از قریش کسی لباسی به آنان عاریه میداد میپوشیدند وگرنه برهنه مشغولِ طواف میشدند، و پس از فراغت از طواف، لباسهای خود را پوشیده برمیگشتند.[۳۴]
ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه مینویسد:
گرچه این حکم مربوط به تمامِ فرزندانِ آدم در هر زمان است، ولی ضمناً نکوهشیاست از عملِ زشتِ جمعی از اعراب در زمانِ جاهلیت که به هنگامِ آمدن به مسجدالحرام و طوافِ خانهٔ خدا کاملاً عریان و برهنه میشدند.[۳۵]
لخت و برهنهٔ مادرزاد! زن و مرد در اطرافِ خانهٔ خدا طواف میکردند، به گمانِ اینکه در لباسهایی که مرتکبِ گناه شدهاند، شایسته نیست خانهٔ خدا را طواف کنند![۳۶]
۲– پوشش عرب جاهلی
[ویرایش]مرتضی مطهری با نقل روایاتی - از جمله موردی که ندایی غیبی، پیامبر اسلام را از بیاعتنایی به نمایان شدن عورت خود که در میان عرب متعارف بود بازمیدارد - در کتاب مسئلهٔ حجاب چنین نتیجه گرفته است:
در جاهلیت بینِ اعراب سَترِ عورت معمول نبود و اسلام آن را واجب کرد.[۳۷]
در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر آمده است:
برهنگیِ مستمرِ بسیاری از اندام، پدیدهای کاملاً رایج در سطحِ اجتماع بود. از آن گذشته، بخشِ دیگری از اندام که معمولاً پوشیده بود نیز گهگاه نمایان میشد بهطوری که حتی عزمِ جدی در پوشاندنِ عورت از سوی زنان و بهویژه مردان وجود نداشت! قُبحِ برهنگی در نزدِ آنان شکسته بود و به عبارتِ دقیقتر، قبحی وجود نداشت که بخواهد شکسته شود. [...]
[زنان] معمولاً به جای ردا و حتی اِزار از پیراهن استفاده میکردند، اما پیراهنی کاملاً ابتدایی و نادوخته که بسیاری از اندام را هرگز در بر نمیگرفت و اطمینانی نیز به استتارِ دائمش در قبالِ مواضعِ تحتِ پوشش نبود. [...] برخی از زنانِ جاهلی از روسری استفاده میکردند اما این استفاده لزوماً ناشی از رعایتِ حجاب و مرتبط با عفتِ جنسی نبود بلکه ناشی از مسائلِ عرفی (از جمله کسبِ تشخّص و اعتبار، تمایز از کنیزان) یا برخاسته از شرایطِ اقلیمی (از جمله مهارِ تابشِ آفتاب و گَردوغبار) بود، به همین خاطر بسیاری از مردان نیز همین روسری و سراندازها را به کار میبردند. از آن گذشته اگر قرار بر رعایتِ جنبههای اخلاقی و شرعی بود بیشک استتارِ ناحیهٔ دامن، اولیٰ بود در حالی که هر دو - چه مرد چه زن - نسبت به آن سهلانگار بودند. [...]
در حالی که امروزه تفکیکِ صفوفِ مردان و زنانِ نمازگزار امری مسلّم و بدیهی مینماید اما باید دانست که علتِ اولیهٔ جداسازیِ آنان از یکدیگر، به وجودِ دامنهایِ کوتاهِ برخی از نمازگزاران در حیاتِ پیامبر برمیگشت. بر این اساس پیامبر (ص) برای دیده نشدنِ عورتِ یکدیگر توسطِ جنسِ مخالف، تدابیر و رهنمودهایی شاملِ عقبتر بردنِ صفوفِ زنان نسبت به مردان، عدمِ نگاهِ زنان به مردانِ سجدهکننده، و دیرتر برخاستنِ زنان از سجده نسبت به مردانِ جلوتر از خود اتخاذ کرد تا بر تبعاتِ منفیِ ناشی از کوتاهیِ دامنها که عمدتاً در خَم و راست شدنِ سجده رخ مینمود غلبه گردد. گفتنیاست علیرغمِ این که بعدها کاستیهای جامهٔ مردم برطرف گردید اما غافل از فلسفهٔ اوامرِ پیامبر، نمازگزاران، کماکان نماز را با مرزبندیِ صفوف انجام میدادند. [...]
در کماعتناییِ حضرت نسبت به حجابِ موردِ انتظارِ ما، میتوان به [...] واکنشِ منفیاش به اقدامِ ام سلمه در ساختِ بنایی خشتی (که با هدفِ استتارِ افرادِ حاضر در خانه از ناظرانِ بیرونی انجام داد)، یا گلایهاش از فاطمه در موردِ نصبِ پرده بر درگاهِ خانه، یا کندنِ پردهای که عایشه برای سَترِ پنجره و طاقچه نصب کرده بود، یا عدمِ موافقت با بلندیِ دامنِ زنان مگر به قدرِ یکی دو وجب، یا خواستگاری از زنی که (همچون سایرین) سابقهٔ طوافِ عریان بر گِردِ کعبه داشت اشاره کرد که همگی نشان از کماهمیتیِ حجابِ غلیظ، یا مهمتر بودنِ دیگر ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و معنوی در نزدِ رسولالله است.[۳۸]
در رد دیدگاه فوق[۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] یکی از منتقدان چنین بیان میکند:
واقعیتِ غیرقابلِ انکار، که اصلِ آن را همه قبول دارند (و ایشان میکوشد در ۲۷۰ صفحه این واقعیت را بسیار پررنگ تصویر کند)، این است که در دورهٔ جاهلیت و قبل از آمدنِ اسلام، وضعیتِ منحطی به لحاظِ پوشش و روابطِ جنسی وجود داشته است. اما پیشفرضِ نویسندهٔ محترم این است که امکان ندارد پیامبرِ اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توانسته باشد این وضع را در مدتِ ۲۳ سال نبوتِ خود بهتدریج اصلاح کرده باشد. مسئله این است که آیا پیامبری که با عنایتِ الهی توانست جامعهٔ بیسواد و بیفرهنگِ آن زمان را ظرفِ مدتِ کوتاهی، به حدی برساند که نهتنها علمآموزی را از برترین ارزشها به حساب آوَرَد، بلکه به بزرگترین تمدنِ زمانِ خود تبدیل شود، میتوانسته تغییرِ مهمی را هم در وضعیتِ پوششِ آن جامعه رقم بزند یا خیر؟[۴۳]
۳– منظور از فواحش (زشتکاریها)
[ویرایش]فاحشه را که در لغت به معنی «کار زشت» است در این آیه در اشاره به زنا و نیز طواف مردان و زنان برهنه به دور خانهٔ خدا آوردهاند.[۴۴][۴۵][۴۶][۴۷] توضیح این واژه در تفسیر مجمعالبیان اثر شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/۱۰۷۵م) به شرح زیر است:
مجاهد گوید: منظور از فواحش، زنای پنهانی و عریان شدن در طواف است. اوّلی پنهانی و دومی آشکار است. برخی گویند: فاحشهٔ آشکار، طوافِ مردانِ لخت در روز و فاحشهٔ پنهان، طوافِ زنانِ لخت در شب است. جبائی گوید: مقصود همهٔ گناهان است.[۴۸]
۳. احزاب، ۳۲ و ۳۳ (تَبَرُّج)
[ویرایش]متن عربی
[ویرایش]یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا (۳۲) وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَیٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا (۳۳)
برگردان فارسی
[ویرایش]ای زنانِ پیامبر، شما مانندِ یکی از زنان نیستید [.] اگر پرهیز میکنید [،] پس در سخنْ نرمی نشان ندهید تا کسی که در دلش بیماریاست طمع ببندد، و سخنی شناختهشده بگویید. (۳۲) و در خانههای خویش آرام گیرید و مانندِ تَبَرُّجِ جاهلیتِ نخستین، تبرّج (جلوهگری) نکنید و نماز را به پای دارید و زکات را بدهید و از خدا و پیامبرش فرمانبَری کنید. جز این نیست که خدا میخواهد از شما ای اهل بیت (اهلِ خانه) آلودگی را دور کند و شما را چنانکه باید و شاید، پاکیزه گردانَد. (۳۳)[۵۰]
تفسیر
[ویرایش]۱– مخاطب آیات
[ویرایش]چنانچه ظاهر کلام ملاک قرار گیرد این آیات مخاطبی جز زنان پیامبر نمیتواند داشته باشد (نه همهٔ زنان مسلمان)؛ این دو آیه در ادامهٔ آیات ۲۸ تا ۳۱ سورهٔ احزاب آمده که ترجمهٔ آنها چنین است:
ای پیامبر به زنانِ خویش بگو اگر خواهانِ زندگانیِ دنیا و زینتِ آن هستید، پس بیایید شما را برخوردار کنم و به نیکویی رها سازم. (۲۸) و اگر خواستارِ خدا و فرستادهاش و خانهٔ آخرت باشید، پس خدا برای نیکوکاران از شما پاداشی بزرگ آراسته است. (۲۹) ای زنانِ پیامبر، هرکس از شما فاحشهٔ (زشتکاریِ) آشکاری آوَرَد، برای او عذاب، دوچندان افزوده میشود؛ و همانا آن کار بر خدا آسان است. (۳۰) و آن کس از شما که برای خدا و فرستادهاش فروتن باشد و کرداری شایسته انجام دهد، پاداشش را دو برابر به او میدهیم و برای وی روزیِ ارجمند فراهم میکنیم. (۳۱)[۵۱]
با وجود این، مکارم شیرازی در تفسیر نمونه میگوید:
بدونِ شک این یک حکمِ عام است، و تکیهٔ آیات بر زنانِ پیامبر ص به عنوانِ تأکیدِ بیشتر است، درست مثلِ اینکه به شخصِ دانشمندی بگوییم تو که دانشمندی دروغ مگو، مفهومش این نیست که دروغ گفتن برای دیگران مجاز است، بلکه منظور این است که یک مردِ عالِم باید به صورتِ مؤکّدتر و جدیتری از این کار پرهیز کند.[۵۲]
۲– تَبَرُّج
[ویرایش]این واژه غالباً به معنای جلوهگری آمده است؛ بدینگونه که زن خود را از بالای برج (ساختمان)، متبرّج (جلوهگر) میسازد.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶] زنان عرب جاهلی عادت داشتند از درون خانه و در برابر پنجرهها و درها اندام برهنهٔ خود را برای رهگذران جلوهگر سازند.[۵۷] تَبَرُّج همچنین به معنای «با تکبر و تبختر راه رفتن» نیز نقل شده است.[۵۸][۵۹][الف][۶۱] با این همه، طباطبایی معنای گسترده و مُوَسَّعی از «جلوهگری» را دربارهٔ تبرّج منظور میدارد و در المیزان مینویسد:
کلمهٔ تَبَرُّج به معنای ظاهر شدن در برابرِ مردم است، همانطور که برجِ قلعه برای همه هویداست.[۶۲]
تبرّج در دو آیه از قرآن آمده (۳۳ احزاب و ۶۰ نور) و در ظاهر آیات از تبرّج به دو شیوهٔ «جاهلیت نخستین» و «با اندام برای قواعد از زنان (نشستگان در خانه یا پیرزنان مطابق نظر مشهور فقها)» نهی شده است اما در ادبیات فقهی تبرّج به هر شیوهای جز برای شوهر مذموم است.[۶۳]
۳– تبرّج جاهلیت نخستین
[ویرایش]دربارهٔ این اصطلاح در آثاری همچون[۶۶][ب][۶۸][۶۹] تفسیر مجمعالبیان اثر شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/۱۰۷۵م) آمده است:
و بعضی گفتهاند که معنای تبرّجِ جاهلیتِ اولی این است که آنها تجویز میکردند که یک زن جمع کند بین شوهر و رفیقش را. پس پایینتنهٔ خود را برای شوهرش قرار دهد (که با او آمیزش و مُجامِعت کند) و برای رفیقش بالاتنهٔ خود را قرار دهد که او را بوسیده و مُعانِقه نموده و در آغوش کشد.[۷۰][۷۱]
مکارم شیرازی، تبرّج جاهلیت نخستین را نمایان شدن گلو و گردنبند و گوشوارههای زنان عرب جاهلی، بر اثر سهلانگاری آنان در بستن روسری میداند.[۷۲]
۴– آیهٔ تطهیر
[ویرایش]در باور شیعه، بخش پایانی آیهٔ ۳۳ - «جز این نیست…» به بعد، که به آیهٔ تطهیر نامدار است - دربارهٔ پنج تن از خاندان نبوت (محمد، فاطمه، علی، حسن، حسین) بوده و بیارتباط با بخشهای آغازین آیهٔ ۳۳ و نیز آیهٔ ۳۲ احزاب است.[۷۴]
۴. احزاب، ۵۳ تا ۵۵ (پردهنشینی)
[ویرایش]متن عربی
[ویرایش]یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلی طَعامٍ غَیْرَ ناظِرینَ إِناهُ وَ لکِنْ إِذا دُعیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیی مِنْکُمْ وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیی مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذٰلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذٰلِکُمْ کَانَ عِنْدَللَّهِ عَظِیمًا (٥٣) إِنْ تُبْدُوا شَیْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً (٥٤) لا جُناحَ عَلَیْهِنَّ فی آبائِهِنَّ وَ لا أَبْنائِهِنَّ وَ لا إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ أَخَواتِهِنَّ وَ لا نِسائِهِنَّ وَ لا ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ وَٱتَّقِینَ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَیٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدًا (٥٥)
برگردان فارسی
[ویرایش]ای کسانی که ایمان آوردید به خانههای پیامبر داخل نشوید مگر آنکه به شما برای خوراکی اذن داده شود بدونِ آنکه به جای آن بنگرید [پیگیرِ آماده شدنِ غذا نباشید.] ولی چنانچه خوانده شدید، درآیید و هرگاه خوردید پراکنده گردید و نه اینکه به گفتاری دمخور شوید. همانا این کار پیامبر را آزار میدهد اما او از شما شرم دارد و خدا از حقیقت شرم ندارد. و هرگاه کالایی از آنان [زنانِ پیامبر] بخواهید، از پسِ پرده بخواهید، این پاکتر است برای دلهایتان و دلهایشان. و نرسد شما را که فرستادهٔ خدا را آزار دهید، و نه آنکه هیچگاه با همسرانش پس از او، آمیزش کنید. همانا این کار نزدِ خدا بزرگ است. (۵۳) اگر چیزی را آشکار سازید یا نهفته داریدش، بهراستی خدا بر همهچیز داناست. (۵۴) بر آنان باکی نیست در پدرانشان و نه پسرانشان و نه برادرانشان و نه برادرزادگانشان و نه خواهرزادگانشان و نه زنانشان و نه آنچه داراست دستهایشان [بردگانشان] و از خدا پرهیز کنید که خدا بر همهچیز گواه است. (۵۵)[۷۵]
تفسیر
[ویرایش]۱– حجاب (پرده)
[ویرایش]تا پیش از عصر اخیر، حجاب عمدتاً در معنای قرآنی آن یعنی پرده به کار میرفت که هفت بار در قرآن آمده است:[۷۶][۷۷]
- «پس [سلیمان] گفت: به راستی که من مِهرِ اسبها را از یادِ پروردگارم دوستتر داشتم تا آنکه [خورشید] در حجاب شد [و اسبان از دیدگانش پنهان شدند.]» (ص/۳۲)[۷۸]
- «و بشر را نرسد که خدا با وی سخن گوید مگر به وحی یا از ورای حجاب یا فرستادهای فرستد که به اذنِ خداوند وحی کند هر چه او خواهد، و او والای سنجیدهکار است.» (شوریٰ/۵۱)[۷۹]
- «پس [مریم] حجابی میانِ خود و دیگران آویخت. سپس روحِ خود را به سوی وی فرستادیم که برای او در بشری راستاندام پدیدار شد.» (مریم/۱۷)[۸۰]
- «و هر گاه قرآن خوانی، حجابی ناپیدا میآویزیم میان تو و کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند.» (اسرا/۴۵)[۸۱]
- «…و میان ما [کافران] و تو [پیامبر] حجابی آویخته شده است…» (فُصِّلَت/۵)[۸۲]
- «و میان آنها [بهشتیان و دوزخیان] حجابی آویخته شده است…» (اعراف/۴۶)[۸۳]
- «…هرگاه کالایی از آنان [زنان پیامبر] بخواهید، از ورای حجاب بخواهید…» (احزاب/۵۳)
عارفان نیز حجاب را در معنای پرده به کار میبردند:
- مِی خور که صد گناه ز اَغیار در حجاب / بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند (حافظ)
- گرچه حجاب تو برون از حد است / هیچ حجابیت چو پندار نیست / پردهٔ پندار بسوز و بدانک / در دو جهانت بِه از این کار نیست (عطار)[۸۴]
و علیالخصوص فقیهان برای پوشش اسلامی از کلمهٔ «سَتر» بهره میبردند و تا دورهٔ معاصر، واژهٔ حجاب برای زنان در اشاره به پردهنشینی استعمال میشد.[۸۵]
۲– مخاطب آیات
[ویرایش]چنانکه از ظاهر آیات پیداست مخاطب این عبارات، مردان مهمان در خانهٔ محمد است. در تفسیر نمونه اثر مکارم شیرازی آمده است:
منظور از حجاب در این آیه پوششِ زنان نیست، بلکه حکمی اضافه بر آن است که مخصوصِ همسرانِ پیامبر ص بوده و آن اینکه مردم موظف بودند به خاطرِ شرایطِ خاصِ همسرانِ پیامبر ص هرگاه میخواهند چیزی از آنان بگیرند از پشتِ پرده باشد، و آنها حتی با پوششِ اسلامی در برابرِ مردم در اینگونه موارد ظاهر نشوند، البته این حکم دربارهٔ زنانِ دیگر وارد نشده، و در آنها تنها رعایتِ پوشش کافی است. [...] بنابراین اسلام به زنانِ مسلمان دستورِ پردهنشینی نداده، و تعبیرِ پردگیان در موردِ زنان و تعبیراتی شبیه به این جنبهٔ اسلامی ندارد.[۸۶]
با این حال گذشته از تفسیر متأخّر یادشده، در تاریخ اسلام این آیه دستآویزی برای پردهنشینی همهٔ زنان بوده است؛ به گونهای که علاوه بر تمام بدن زن، صدای او نیز عورت شمرده میشد. در نتیجه زنان جز در موارد استثنایی همچون بیماری و گواهی دادن در دادگاه، حتی اجازهٔ بیرون رفتن از خانه را نیز نداشتند.[۸۷][۸۸][پ][۹۰]
۳– نکاح (آمیزش عاطفی یا جنسی)
[ویرایش]در تفسیر مجمعالبیان نوشتهٔ شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/۱۰۷۵م) چنین آمده است:
نکاح به معنای عقد و عملِ آمیزش آمده ولی بعضی میگویند که اصلِ آن به معنای عملِ آمیزش است و چون در موردِ عقد، زیاد استعمال شده لذا اکنون همان معنای عقد از آن فهمیده میشود.[۹۱][۹۲]
دربارهٔ شیوهٔ برخورد بعضی از مسلمانان با زنان پیامبر اسلام و سبب پردهنشینی همسران وی، در آیات و روایات دیگر اشاراتی شده است. در مورد یک آیه قبلتر (آیهٔ ۵۲ احزاب: «[ای پیامبر] از این پس زنانِ [دیگر] برای تو حلال نیست، و نه اینکه آنان را با همسرانی بَدَل سِتانی گرچه زیباییِ آنان تو را به شگفت آوَرَد؛ مگر آنچه دستت دارا شود [زنانِ برده]. و خدا نگهبان بر همهچیز است.»[۹۳]) روایتی بدین شرح آوردهاند که مسلمانی به خانهٔ پیامبر آمده و بدون اجازه در حُجرهٔ عایشه داخل گردید و سپس خطاب به محمد، خواستار نکاح بَدَل و مبادلهٔ عایشه با زن خود برای آمیزش جنسی شد. پیامبر رنجید و گفت این عمل حرام شده است.[۹۴][۹۵][۹۶][۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴] ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/۱۰۷۷م) نویسندهٔ نخستین تفسیر شیعه به زبان فارسی، در باب این مسئله مینویسد:
عبداللّه بن زید گفت: عرب در جاهلیّت مبادلت کردندی به زنان، این شبی زنِ او را بِبُردی و آندیگر به بَدَلِ او زنِ او را ببردی. خدای تعالی گفت: این معنی حلال نیست و اگرچه حُسنِ ایشان تو را به عجب آرَد، الّا در حقِّ پرستاران [کنیزان] که اگر خواهی تا پرستارِ خود بدهی و پرستارِ او بستانی بر طریقِ مُعاوِضه و معارضه یا بر طریقِ اِباحَت، روا باشد یا بر سَبیلِ هِبه. عطاء بن یسار گفت از ابوهُرَیره که: در جاهلیّة عادت بودی که یکدیگر را گفتندی که: انزل الیّ عن امرأتک انزل لک عن امرأتی: من نزول کنم برای تو از اهلِ خود، تو نیز نزول کن برای من از اهلت. و این معنیِ مبادله است که گفتیم. خدای تعالی این آیت فرستاد و این حُکم حرام کرد و نهی کرد از او. یک روز عُیَینَة بن حصین در پیشِ رسول شد، و او در حجرهٔ عایشه بود؛ بی دستوری [بدون اجازه]. رسول گفت: «یا عُیَینه چرا دستوری نخواستی؟» گفت: یا رسول اللّه! من هرگز دستوری نخواستم بر هیچ مرد از قبیلهٔ مضر، آنگَه گفت: این سرخک کیست در پهلوی تو نشسته؟ گفت: «این عایشه است.» عُیَینه گفت: أَ فَلاَ أَنْزِلُ لَکَ عَنْ أَحْسَنِ الْخَلْقِ: خواهی که من فرود آیم [آورم] بر تو از نیکوترین خَلقانِ خدای؟ رسول - علیه السّلام - گفت: «خدای تعالی این معنی حرام کرد.» چون بیرون شد عایشه گفت: این کیست؟ رسول گفت: «هذا أَحمَقُ مُطاعٌ وَ إِنَّهُ عَلی ما تَرَینَ سَیِّدُ قَومِهِ: این احمقیاست مُطاع و سیّدِ قومِ خود است با این حماقت که میبینی.»[۱۰۵]
۴– حیا (شرم)
[ویرایش]به مانند این آیات، کلمهٔ حیا و همخانوادههای آن در قرآن جز یک مورد در معنای جنسی به کار نرفته است که در آن فقره هم، ظاهرِ آیه اشارهای به حجاب یا تصریحی در مسئلهٔ جنسی ندارد:[۱۰۶]
- حیای صفورا دختر شُعَیب از موسی که بعداً همسر وی شد: «پس بیامد یکی از آن دو زن که با شرمی روان بود و گفت: پدرم تو را میخوانَد…» (قصص/۲۵)[۱۰۷]
- حیای پیامبر اسلام از بیرون کردن میهمانان (احزاب/۵۳)
- حیا نکردن خداوند از داستان آوردن و گفتن حقیقت (بقره/۲۶ و احزاب/۵۳)
- در معنایی متفاوت از موارد بالا به معنی زنده نگه داشتن زنان بنیاسرائیل برای بردگی پس از کشتن مردانشان به دست فرعون (بقره/۴۹[۱۰۸] و اعراف/۱۴۱[۱۰۹] و ابراهیم/۶[۱۱۰] و قصص/۴[۱۱۱] و غافر/۲۵[۱۱۲])
۵– شهوت (میل فزونخواهانه)
[ویرایش]واژهٔ دیگری که معمولاً در پیرامون حجاب و حیا به کار میرود، شهوت (میل، هوس یا خواهش مسرفانهٔ نفس) است. در قرآن شهوت و همخانوادههایش شش بار دربارهٔ بهرهگیری از نعمتهای بهشتی در معنایی مثبت یا خنثی آمده اما در هفت مورد زیر بار منفی داشته و نکوهش شده است:[۱۱۳]
- فروتر انگاشتن آخرت و شیفتگی به شهوات زندگی دنیا با ذکر مصادیق: زنان، فرزندان، انباشتن طلا و نقره، اسبهای نشاندار، چهارپایان و کشتزارها (آل عمران/۱۴)[۱۱۴]
- نسبت دادن داشتن دختر به خداوند بر اساس شهوت کافران در خوارداشت فرزند دختر و گرامیداشت فرزند پسر (نحل/۵۷–۵۸)[۱۱۵]
- شهوت جنسی در همجنسگرایی مردانهٔ قوم لوط (نمل/۵۵[۱۱۶] و اعراف/۸۱[۱۱۷])
- ضایع کردن نماز با پیروی شهوتها، بدون تعیین مصداق (مریم/۵۹)[۱۱۸]
- تضاد پذیرش توبه با دنبالهروی شهوات، بدون تعیین مصداق (نسا/۲۷)[۱۱۹]
- جدایی میان کافران و شهوتهایشان در آخرت، بدون تعیین مصداق (سبا/۵۴)[۱۲۰]
محمدتقی مصباح یزدی در این باره میگوید:
شهوت در لغت به معنای میل است و اشتها نیز از همین ماده است. این معنا فی حد نفسه نه بارِ منفی دارد و نه بارِ مثبت و ارزش یافتنِ آن بستگی دارد به اینکه در چه مقامی و با چه انگیزهای تحقق پیدا کند… ولی در عرف غالباً شهوت در جایی گفته میشود که میل به اندامی از اندامهای انسان - بهخصوص شکمِ او - مربوط باشد. به همین جهت، میل به مناجات با خدا را شهوت نمیگویند… در قرآن کریم میفرماید… در دنیا برای مردم علاقه به شهواتی از قبیلِ زن، فرزند، طلا، نقره و غیره زینت داده شده است، ولی این طلاها، نقرهها، اسبهای سواریِ زیبا و غیره ابزارهای زندگیِ دنیاست. سرانجامِ نیک و بازگشتگاهِ بهتر نزد خداست. انسان باید بفهمد که لذّتهای دنیا زودگذر است؛ اگر انسان بدان دلبستگی پیدا کند او را از سعادت بازمیدارد.[۱۲۱]
۵. احزاب، ۵۸ تا ۶۱ (آزار زنان)
[ویرایش]متن عربی
[ویرایش]وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنٰاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتٰاناً وَ إِثْماً مُبِیناً (٥٨) یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (٥٩) لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا (٦٠) مَّلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا (٦١)
برگردان فارسی
[ویرایش]و کسانی که مردانِ مؤمن و زنانِ مؤمن را برای آنچه نکردند آزار میدهند، پس بیگمان بارِ بهتان و گناهی آشکار را به دوش کشیدهاند. (۵۸) ای پیامبر بگو به همسرانت و دخترانت و زنهای مؤمنان که از پوششهای خویش بر خود نزدیک کنند، این نزدیکتر است بدانکه شناخته شوند، پس آزار نشوند، و خدا آمرزندهٔ مهربان است. (۵۹) اگر منافقان[۱۲۲] و کسانی که در دلهایشان بیماریاست و اراجیفگویان در شهر، کوتاه نیایند همانا تو را بر آنان میشورانیم تا جز اندکی همسایگیات نکنند؛ (۶۰) راندهشدگان هرکجا یافته شوند، دستگیر شده و به سختی کشته میشوند. (۶۱)[۱۲۳]
تفسیر
[ویرایش]۱– تمایز ایمان و اسلام
[ویرایش]قرآن در آیاتی همچون آیهٔ ۱۴ سورهٔ حجرات میان ایمان و اسلام، و نتیجتاً مؤمن و مسلمان قائل به تمییز شده است: «اعراب گفتند ایمان آوردیم. بگو هرگز ایمان نیاوردید، ولی بگویید اسلام آوردیم. و هنوز ایمان درونِ دلهایتان نشده است. و اگر خدا و پیامبرش را فرمان بَرید از کردههایتان چیزی کم نمیکند. خدا آمرزندهٔ مهربان است.»[۱۲۴][۱۲۵] همچنین از صادق - پیشوای ششم شیعیان - آوردهاند که «ایمان، اقرار و عمل است؛ ولی اسلام، اقرار بدونِ عمل.»[ت] در نتیجه بر مبنای این تمایز و تکیه بر ظاهر کلام، آیات یادشده اگر گفته نشود فقط مؤمنان عصر پیامبر، حداکثر زنان و دختران پیامبر و مؤمنان را مخاطب قرار داده است و نه همهٔ مسلمانان. با این همه در فقه تشیع، مؤمن به فرد شیعه، و مسلم یا مخالف به فرد سنّی گفته میشود و بهطور کلی فقهای شیعه و سنی تمایزی میان مؤمن و مسلم از جهت احکام اسلامی قائل نشدهاند.[۱۲۷][۱۲۸]
۲– جِلباب (پوشش)
[ویرایش]مرتضی مطهری در کتاب مسئلهٔ حجاب پس از بررسی روایات گوناگون و با تأکید بر ابهام معنای واژهٔ جِلباب در این باره چنین نتیجه میگیرد:
چنانکه ملاحظه میفرمایید معنی جِلباب [یا جَلباب] از نظر مفسران چندان روشن نیست. آنچه صحیحتر به نظر میرسد این است که در اصل لغت، کلمهٔ جِلباب شامل هر جامهٔ وسیع میشده است ولی غالباً در مورد روسریهایی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است به کار میرفته است. [...] معنیِ لغوی نزدیک ساختنِ چیزی، پوشانیدن با آن نیست بلکه از مورد چنین استفاده میشود؛ وقتی که به زن بگویند ″جامهات را به خود نزدیک کن″ مقصود این است که آن را رها نکن، آن را جمع و جور کن، آن را بیاثر و بیخاصیت رها نکن و خود را با آن بپوشان.[۱۲۹]
۳– تعرّض به زنان
[ویرایش]مفسران، شأن نزولی را نقل میکنند که سبب فرستادن آیه، آزارِ زنانِ آزاد به دست بیماردلان دانسته شده است. در آن زمان، زنان آزاد و کنیزان، هنگام شب به دستشویی که همانند حمام در بیرون از خانهها بود، میرفتند و آزارگران در این مسیر، متعرٌض آنان میشدند. با پوشش مذکور، زنان مسلمان آزاد از کنیزان (زنان برده اعم از مسلمان و غیرمسلمان) متمایز شدند تا از تعرّض مصون بمانند. مطابق فقه اسلامی زنِ برده حتی اگر مسلمان هم باشد، نباید محجبه بشود و بهویژه حق ندارد موی خود را بپوشانَد گرچه بعضی از احادیث مبنی بر استحباب حجاب کنیز است؛ یعنی وی مختار است که با حجاب یا بدون آن ظاهر شود. با این همه با عدم تصریح متن آیات به تمایز با کنیزان، برخی تمایز یادشده را مطلق و در جهت حذف آزار جنسی با بهانههایی همچون نشناختن زنان در تاریکی و منصرف به جدایی زنان متمایل به این گونه روابط جنسی و زنان کنارهجو از این نوع روابط میدانند.[۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳][۱۳۴][ث][۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸] ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/۱۰۷۷م) چنین آورده است:
مراد، جماعتی مُتَهَتِّکان بودند که به شب بیرون آمدندی و دنبالِ زنان و پرستاران [کنیزان] داشتندی چون ایشان به قضا حاجتی رفتندی انگشت در ایشان زدندی اگر بایستادندی مقصودِ خود از ایشان حاصل کردندی و اگر زجر کردندی ایشان را بگریختندی. زنان این شکایت با مردان بگفتند، مردان با رسول بگفتند، خدای این آیت فرستاد. [...] پرستاری به عمرِ خطّاب بگذشت رویبازپوشیده، عمر او را به دِرّه [تازیانه] بِزَد و گفت: یا لَکاع! [فرومایه!] مانندگی میکنی به آزادان؟ آنگَه گفت: لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنٰافِقُونَ، گفت: اگر چنانکه منافقان بازنایستند و آنان که در دل ایشان بیماریاست از تهمت و ریبَت و فجور، یعنی زانیان.[۱۳۹]
طباطبایی در المیزان با اشاره به شأن نزول یادشده مینویسد:
ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین - یعنی پوشاندنِ همهٔ بدن به شناخته شدن به اینکه اهلِ عفت و حجاب و صلاح و سَدادند، نزدیکتر است. در نتیجه وقتی به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمیشوند، یعنی اهلِ فسق و فجور متعرّضِ آنان نمیگردند. بعضی از مفسرین در معنای آن گفتهاند: این پوشیدگی، نزدیکتر بودنِ ایشان به مسلمان بودن و آزاد بودن را میشناساند، چون زنانِ غیرمسلمان، و نیز کنیزان در آن دوره حجاب نداشتند، و حجاب علامتِ زنانِ مسلمان بود، و در نتیجه کسی متعرضِ آنان نمیشد، و حتی کسی نمیپنداشت که ایشان کنیز یا غیرمسلمانند، و از ملتِ یهود و نصاری هستند، لیکن معنای اول به ذهن نزدیکتر است.[۱۴۰]
۴– ارتباط آیات سهگانه
[ویرایش]بعضی از فقها ارتباطی میان آیات ۶۰ و ۶۱ («اگر منافقان» به بعد) با آیهٔ ۵۹ قائل نشدهاند و آن دو را آیاتی مستقل میدانند[۱۴۱] اما برخی دیگر - از جمله مکارم شیرازی در کتاب النکاح - بر پیوستگی آیات تصریح کردهاند:
این آیه نازل شد که زنان ترتیبی دهند تا شناخته شوند که کنیز نیستند تا فُسّاق و فُجّار جرأت نداشته باشند به آنها جسارت کنند، قرآن به همین اکتفا نکرده و در آیات بعد منافقین و فجّار و فسّاق را به شدیدترین لحن تهدید کرد: لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فِیها إِلَّا قَلِیلًا مَلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلًا. وقتی این آیه نازل شد همه فهمیدند که مسئله جدیاست و مجازات سختی برای آنها تعیین شده است.[۱۴۲][۱۴۳]
مرتضی مطهری نیز در کتاب مسئلهٔ حجاب چنین تفسیر میکند:
آیهٔ سورهٔ احزاب را مخصوصِ موردی میدانستهاند که زنِ آزاد یا مطلقِ زن، موردِ مزاحمتِ افرادِ ولگرد قرار میگرفته است [...] افرادی که در کوچهها و خیابانها مزاحمِ زنان میگردند از نظرِ قانونِ اسلام مستحقِ مجازاتِ سخت و شدیدی میباشند. تنها مثلاً آنها را به کلانتری جلب کردن و تراشیدنِ سرِ آنها کافی نیست، بسیار سختتر باید مجازات شوند. قرآن میفرماید: [متن آیات یادشده] یعنی اگر اینها دست از عملِ زشتِ خود برندارند تو را فرمان میدهیم که به آنها حمله بری که دیگر جز اندکی در پناهِ تو نخواهند بود.[۱۴۴]
۶. نور، ۲۷ تا ۳۱ (پوشاندن اندام)
[ویرایش]متن عربی
[ویرایش]یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلی أَهْلِها ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (۲۷) فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّی یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ (۲۸) لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَةٍ فیها مَتاعٌ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ (۲۹) قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذٰلِکَ أَزْکَیٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (۳۰) وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَیٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَیٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوٓاْ إِلَی ٱللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ (۳۱)
برگردان فارسی
[ویرایش]ای کسانی که ایمان آوردید به خانههایی جز خانههای خود داخل نشوید تا آنکه همدم گردید و سلام کنید بر اهلش، این برایتان بهتر است شاید که یادآور شوید. (۲۷) و اگر در آنها کسی را نیافتید داخل نشوید تا اذن داده شوید. و اگر به شما گفته شد که برگردید، پس برگردید، این برایتان پاکتر است و خدا به آنچه انجام میدهید داناست. (۲۸) باکی بر شما نیست که به خانههای غیرِمسکونی درآیید که برایتان بهرهای در آنهاست و خدا میداند آنچه را آشکار میکنید و آنچه را پنهان میدارید. (۲۹)
به مردانِ مؤمن بگو چشمهای خود را فروپوشند و شرمگاههای خود را نگاه دارند، این برایشان پاکتر است، همانا خدا آگاه است به آنچه میسازند. (۳۰)
و به زنانِ مؤمن بگو چشمهای خود را فروپوشند و شرمگاههای خود را نگاه دارند و اندامِ خویش را آشکار نسازند، مگر آنچه از آن پیداست، و روسریهای خویش را به شکافهایشان بزنند.
اندامِ خویش را آشکار نسازند مگر به شوهرانشان یا پدرانشان یا پدرانِ شوهرانشان یا پسرانشان یا پسرانِ شوهرانشان یا برادرانشان یا برادرزادگانشان یا خواهرزادگانشان یا زنانشان یا آنچه داراست دستهایشان [بردگانشان] یا پِیروانی از مردان که سوءنظر (یا شهوت یا نیاز) ندارند یا کودکانی که بر شرمگاههای زنان چیره نشدهاند. و [زنان] پاهایشان را برای اینکه از اندامِ خویش آنچه نهفته دارند دانسته شود، نکوبند.
و همگان بازگشت کنید به سوی خدا ای مؤمنان؛ شاید که رستگار شوید. (۳۱)[۱۴۵]
تفسیر
[ویرایش]۱– اذن برای درآمدن به خانهها
[ویرایش]در آثاری همچون[۱۴۶][۱۴۷][۱۴۸][۱۴۹] تفسیر مجمعالبیان نوشتهٔ شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/۱۰۷۵م) چنین آمده است:
در روایت است که مردی خدمتِ پیامبر عرض کرد: از مادرم هم اجازه بگیرم؟ فرمود: «آری.» گفت: او به جز من خادمی ندارد. آیا باید از او اجازه بگیرم؟ فرمود: «آیا میل داری او را عریان ببینی؟» مرد جواب داد: نه. فرمود: «پس اجازه بگیر.»[۱۵۰]
ملا فتحالله کاشانی (درگذشتهٔ ۹۵۹ه.ش/۱۵۸۰م) پس از نقل بازگفت یادشده در تفسیر منهج الصادقین مینویسد:
در روایت آمده که عادتِ جاهلیت آن بود که چون شخصی خواستی که به خانهٔ دیگری درآید گفتی (حییتم صباحا و مساء) و بیاجازت درآمدی و بسا بودی که مرد با زنِ خود مباشرت کردی، وی بر ایشان درآمدی.[۱۵۱]
۲– سراهای غیرِمسکونی
[ویرایش]دربارهٔ مصادیق این خانهها به «دستشویی» که معمولاً در ویرانههای بیرون از شهر قرار داشت و «گرمابه» و «خرابه» و «کاروانسرا» و «مهمانسرا» و «بازار» و «آسیا» اشاره شده است.[۱۵۲][۱۵۳][۱۵۴][۱۵۵][۱۵۶] از این میان، برخی دستشویی و گرمابه را محتمل میدانند که در آنها بدون هیچ شرمی همان پوشیدگی ناچیز بدن نیز تبدیل به عریانی کامل میگشت و ترکیب این برهنگی همگانی و مختلط با نمایش نشستن و شستن و تطهیر اندامهای تحریکپذیر، برانگیختگی جنسی را ممکن بود به اوج رسانده و به زنا یا آزار جنسی منجر شود اما به سبب اینکه استفاده از دستشویی و حمام امری ناگزیر بوده این اجازه داده شده است. بنا بر آنچه گذشت، احتمال داده شده که دستورهای آیات پسین (۳۰ و ۳۱ نور) دربارهٔ نگه داشتن شرمگاه و نگاه نکردن به عورت دیگران و پوشاندن اندام زنان، ناظر به امثالِ این دو مکان عمومی باشد تا مسائل جنسی یادشده خنثی گردد.[۱۵۷]
۳– غَضِّ بَصَر (چشم فروپوشیدن)
[ویرایش]آوردهاند که به معنای خودداری از نگاه کردن به فَرْج یا شرمگاه دیگران است.[ج][چ][۱۶۰] اما بعضی از فقها همچون مرتضی مطهری در کتاب مسئلهٔ حجاب، غَضِّ بَصَر را نهی از نگاه بادقت یا خیره شدن به گِردیِ چهره میدانند:
برخی از مفسران که غَضِّ بَصَر را به معنیِ ترکِ نظر گرفتهاند مدعی هستند که مقصود، ترکِ نظر به عورت است [… در حالی که] قطعاً متعلَّقِ غَضِّ بَصَر چهره است و بس؛ زیرا آنچه ضرورت اقتضا میکند همین قدر است. نگاه به غیرِ چهره (و شاید دو دست تا مچ نیز) حتی با غَضِّ بَصَر نیز جایز نیست.[۱۶۱]
با وجود این، احادیثی از چهارده معصوم شیعیان مبنی بر جواز نظر است. در اصول کافی اثر شیخ کلینی (زادهٔ ۲۵۱ه.ش/۸۷۲م) به حدیثی از کاظم - پیشوای هفتم شیعه - اشاره شده است:
[به موسی کاظم] گفتم: من گرفتارِ نگاه به زنانِ زیبا شدهام و از این نگاه لذت میبرم. پس [وی] فرمود: «ای علی اگر خداوند صداقتِ نیّتِ تو را بشناسد بیمی نیست. و از زنا برحذر باش که برکت را از میان میبرد و دین را نابود میکند.»[ح][۱۶۳]
۴– حفظ فَرْج (نگاه داشتن شرمگاه)
[ویرایش]واژهٔ فَرج در لغت به معنای «گشادگی بین دو چیز» و کنایه از «آلت تناسلی مرد و زن» است[۱۶۴] و در کنار عورت (قُبُل و دُبُر یا همان جلو و عقب پایینتنه)[۱۶۵] و سوآت (زشتیها؛ هر آنچه ظاهر شدنش برای آدمی ناخوشایند باشد) در اشاره به «شرمگاه انسان» به کار رفته است.[۱۶۶] آوردهاند که مراد از حفظ فرج در تمام قرآن «خودداری از زنا» است جز این آیه که به خودداری از نگاه کردن به فَرج نظر دارد.[خ][د][۱۶۹][۱۷۰]
۵– زینت
[ویرایش]برای این واژه عمدتاً سه معنی اندام (زینت طبیعی زن)[۱۷۱][۱۷۲] و جامه (زینت مصنوع و ساختهٔ بشر)[۱۷۳][۱۷۴] و آرایش (گونهای دیگر از زینت مصنوعی) آمده است.[۱۷۵] اغلب فقیهان این کلمه را به «مواضع زینت» تفسیر کرده و با استناد به روایات، چهره و دستها و بعضاً پاها را مصداق «الا ما ظهر منها: آنچه از آن پیداست» دانستهاند. طباطبایی در المیزان چنین بیان میکند:
مراد از زینتِ زنان مواضعِ زینت است، زیرا اظهارِ خودِ زینت از قبیلِ گوشواره و دستبند حرام نیست، پس مراد از اظهارِ زینت، اظهارِ محلِ آنهاست.[۱۷۶]
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، زینت را چنین شرح میدهد:
بعضی، زینتِ پنهان را به معنیِ زینتِ طبیعی (اندامِ زیبای زن) گرفتهاند، در حالی که کلمهٔ زینت به این معنی کمتر اطلاق میشود. بعضی دیگر، آن را به معنیِ محلِ زینت گرفتهاند، زیرا آشکار کردنِ خودِ زینت مانندِ گوشواره و دستبند و بازوبند بهتنهایی مانعی ندارد، اگر ممنوعیتی باشد مربوط به محلِ این زینتها است، یعنی گوشها و گردن و دستها و بازوان. بعضی دیگر، آن را به معنیِ خودِ زینتآلات گرفتهاند منتها در حالی که روی بدن قرار گرفته، و طبیعیاست که آشکار کردنِ چنین زینتی توأم با آشکار کردنِ اندامیاست که زینت بر آن قرار دارد. (این دو تفسیرِ اخیر از نظرِ نتیجه یکسان است هر چند از دو راه مسئله تعقیب میشود). حق این است که ما آیه را بدونِ پیشداوری و طبقِ ظاهرِ آن تفسیر کنیم که ظاهرِ آن همان معنیِ سوم است و بنابراین، زنان حق ندارند زینتهایی که معمولاً پنهانیاست آشکار سازند، هر چند اندامشان نمایان نشود، و به این ترتیب آشکار کردنِ لباسهای زینتیِ مخصوصی را که در زیرِ لباسِ عادی یا چادر میپوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختنِ چنین زینتهایی نهی کرده است.[۱۷۷]
با این حال اگر تفسیر مشهور فقهی پذیرفته شود (مواضع زینت) در این صورت با استناد به آنچه در سورهٔ اعراف آمد - زینت به معنی جامهٔ پوشانندهٔ عورت - منظور از «زینت»: ناحیهٔ دامن از اندام زنان و مقصود از «الا ما ظهر منها»: ظهور متعارف یا اتفاقی در اثر اَعمال روزمرهای چون نشستوبرخاست و کار کردن خواهد بود. با وجود این برخی نیز دلیلِ ابهامِ زینت را تعمّدِ قرآن در واگذاریِ مصادیقِ منجر به مهارِ فحشا بر عهدهٔ عقل و عقلا به اقتضای زمان و مکان دانسته، و احتمال الحاق تنه و بازوها را به ناحیهٔ دامن مطرح کردهاند.[۱۷۸]
۶– جَیب (شکاف) و خِمار (روسری) و مِلکِ یَمین (برده)
[ویرایش]دربارهٔ معنای این واژگان، طباطبایی در المیزان مینویسد:
کلمهٔ خُمُر - به دو ضَمّه - جمعِ خِمار است، و خِمار آن جامهایاست که زن، سرِ خود را با آن میپیچد، و زائدِ آن را به سینهاش آویزان میکند. و کلمهٔ جُیوب، جمعِ جَیب - به فتحِ جیم و سکونِ یاء - است که معنایش معروف است، و مراد از جُیوب، سینههاست، و معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطرافِ مقنعهها را به سینههای خود انداخته، آن را بپوشانند. [...] اطلاقِ جملهٔ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ هم شامل غلامان میشود و هم کنیزان، و از روایات نیز این اطلاق استفاده میشود.[۱۷۹]
نویسندهٔ کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، جیوب را محدود به سینهها یا شکاف میان پاها ندانسته و ریشهٔ لغوی جَیب را مدّ نظر قرار داده، چنین بیان میکند:
معنای اصلیِ جیب عبارت از شکاف (و فاصلهٔ میانِ دو چیز) است، پس هر شکاف و فاصلهای که بر روی یک جامه و حدِ فاصلِ میانِ دو جامه بود (و منجر به نمایان شدنِ بخشهایی از تنه و ران و بازو میگردید) را در بر میگیرد.
و دربارهٔ وجوب خِمار (روسری) نیز مینویسد:
استنباطِ لزومِ پوششِ مو از راهِ قهری بودنِ استتارش در پیِ پوششِ گردن و سینه، در نهایتِ ضعف و سستیاست. از آن گذشته، شرعی قلمداد شدنِ استفاده از سرانداز در پیش از نزولِ آیه نیز نادرست است زیرا هیچ آیهای پیش از این آیه (و حتی پس از آن) دالّ بر لزومِ استفاده از خِمار و سرانداز نشده [... و] از خِمار صرفاً به عنوانِ وسیلهای برای قرار گرفتن بر روی ناحیهای دیگر یاد شده است. [...] به این ترتیب آیه در این عبارت خِمار و سرانداز را به عنوانِ دَمدستترین وسیله انتخاب کرده تا زنان به آن وسیله جَیب و سینه را بپوشانند.[۱۸۰]
مرتضی مطهری در کتاب مسئلهٔ حجاب خُمُر را روسریهای کوچک دانسته است.[۱۸۱]
۷– نِسَائِهِنَّ (زنانشان)
[ویرایش]به معنای «مطلقِ جنسِ زن»،[۱۸۲][۱۸۳] «زنان آشنا»،[۱۸۴] «صرفاً زنان مسلمان (و نه غیرمسلمان از جمله مسیحی و یهودی و زرتشتی)»[۱۸۵] آمده است. ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/۱۰۷۷م) روایت اخیر را چنین نقل میکند:
عباده گفت: عُمَرِ خطّاب نامه نبشت به ابوعُبَیدهٔ جرّاح آنجا که او عامل بود، گفت: شنیدم که زنانِ اهلِ کتاب با زنانِ مسلمانان به یکجای به گرمابه میشوند، تمکین مکن ایشان را ازآنکه با زنانِ مسلمانان به گرماوه روند، و اندامِ ایشان ببینند.[۱۸۶]
۸– پِیروان بدون «اِربَة»
[ویرایش]به معنای مردان «سفیه»،[۱۸۷] «اَخته»،[۱۸۸] «تهیدست»،[۱۸۹] «سالمند»،[۱۹۰] «خدمتکار»،[۱۹۱] «آنان که زنان از ایشان شرم ندارند»،[۱۹۲] «بدون سوءنظر و چشمپاک»[۱۹۳] آمده است.
۹– برداشت فقیهان
[ویرایش]تا دورهٔ معاصر، فقها از این آیات سورهٔ نور برای استنباط پوشش در نماز (سَترِ صلاتی) استفاده میکردند و در مورد حد حجاب در نماز، پوشش بیشتری را نسبت به غیر آن منظور میداشتند. مرتضی مطهری با تصور اینکه هیچ فقیهی به جواز کشف موی سر یا ساعد زن در نماز فتوا نداده است، در کتاب مسئلهٔ حجاب مینویسد:
فقهای اسلام در بابِ سَترِ صلاتی به آیهٔ سورهٔ نور تمسک میکنند که مربوط به نماز نیست، زیرا آنچه در نماز لازم است پوشیده شود همان است که در مقابلِ نامحرم باید پوشیده شود. و شاید اگر بحثی باشد در این است که آیا در نماز، زائد بر آنچه در مقابلِ نامحرم باید پوشیده شود لازم است پوشیده شود یا نه؟ اما در اینکه آنچه در نماز لازم نیست پوشیده شود، در مقابلِ نامحرم هم لازم نیست پوشیده شود، بحثی نیست.[۱۹۴]
بر همین اساس فقهایی همچون ابن جُنَید اِسکافی (درگذشتهٔ ۳۷۰ه.ش/۹۹۱م) و مقدس اردبیلی (درگذشتهٔ ۹۶۴ه.ش/۱۵۸۵م) نظر مساعدی به وجوب پوشاندن مو و قسمتهایی دیگر از بدن زنان در نماز و به طریق اولی در غیرِنماز نیز نداشتهاند.[۱۹۵][۱۹۶] این برداشت از آرای فقهای پیشین، مخالفانی دارد.[۱۹۷]
۱۰– ترجمهٔ توضیحی آیات ۳۰ و ۳۱ نور
[ویرایش]با توجه به تفاسیر یادشده در اینجا و آیات پیشین، ترجمهٔ توضیحی چنین خواهد بود:
[ای پیامبر] به مردانِ مؤمن بگو چشمهای خود را [از دیدنِ شرمگاهِ زنان] فروپوشند و شرمگاههای خود را [از زنا کردن] نگاه دارند، این برایشان پاکتر است، همانا خدا آگاه است به آنچه میسازند. (۳۰)
و به زنانِ مؤمن بگو چشمهای خود را [از دیدنِ شرمگاهِ مردان] فروپوشند و شرمگاههای خود را [از زنا دادن] نگاه دارند و اندامِ [عرفاً برانگیزاننده از جمله ناحیهٔ دامنِ] خویش را آشکار نسازند، مگر آنچه از آن [به واسطهٔ نوعِ جامه یا نشستوبرخاست و کار کردن و سایرِ اعمالِ متعارف] پیداست، و روسریهای خویش را [که همانندِ مردان در بیرون از خانه به دلیلِ گرمای طاقتفرسای حجاز به سر و پسِ گردن انداختهاند] به شکافهایشان [در ناحیهٔ دامن و تنه بهویژه سینهها] بزنند.
اندامِ [عرفاً برانگیزاننده از جمله ناحیهٔ دامنِ] خویش را آشکار نسازند [و برهنهٔ مادرزاد نشوند] مگر به شوهرانشان یا پدرانشان یا پدرانِ شوهرانشان یا پسرانشان یا پسرانِ شوهرانشان یا برادرانشان یا برادرزادگانشان یا خواهرزادگانشان یا زنانشان [که همجنس و بهخصوص آشنا نیز هستند] یا آنچه داراست دستهایشان [بردگانشان اعم از مرد و زن که خدمتکار آنان هستند] یا پِیروانی از مردان که سوءنظر (یا شهوت یا نیاز) ندارند یا کودکانی که بر شرمگاههای زنان چیره نشدهاند. و [زنان] پاهایشان را [از روی عمد و با کلاهِ شرعی ساختن از عبارتِ الا ما ظهر منها (آنچه از آن پیداست)] برای اینکه از اندامِ [عرفاً برانگیزاننده از جمله ناحیهٔ دامنِ] خویش آنچه نهفته دارند دانسته شود، نکوبند.
و همگان بازگشت کنید به سوی خدا ای مؤمنان؛ شاید که رستگار شوید. (۳۱)
۱۱– توصیه به نکاح
[ویرایش]در قرآن بلافاصله پس از آیات یادشده دربارهٔ حجاب به نکاح (آمیزش عاطفی یا جنسی) توصیه شده است. ترجمهٔ آیات ۳۲ و ۳۳ نور چنین است:
و آمیزش دهید بیجفتان از خودتان، و شایستگانی از بندهها و کنیزهای خویش را. اگر نیازمند باشند خدا از فضلِ خویش بینیازشان میگردانَد و خدا گشایشگری داناست. (۳۲) و باید کسانی از شما که آمیزشی نمییابند [از زنا یعنی آمیزش با افرادِ مُحصَن (همسردار یا کنارهجو) و زنان در عدّه و محارم و روسپیها که موجبِ اختلاطِ نطفه (گم شدنِ نسب) بوده است،] خودداری کنند تا خدا از فضلِ خویش بینیازشان گرداند. و کَسانی از آنچه دستهایتان داراست [بردگان] که خواستارِ بازخریدِ خویش [و آزادسازیِ خود از بردگی] هستند پس اگر به خیری در آنها آگاه شدید بازخریدشان کنید و به ایشان از داراییِ خدا که به شما داده است دارایی دهید. و برای آنکه بهرهٔ زندگیِ دنیا را بجویید به ناخواه کنیزانِ خویش را - اگر کنارهجویی کنند - به روسپیگری وادار نکنید. و آنکس که بهناخواه وادارشان کند همانا خدا پس از واداشتنشان، آمرزندهٔ مهربان است. (۳۳)[۱۹۸]
۷. نور، ۵۸ تا ۶۰ (برهنگی و آمیزش)
[ویرایش]متن عربی
[ویرایش]یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لا عَلَیْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیۡکُم بَعۡضُکُمۡ عَلَیٰ بَعۡضٖۚ کَذٰلِکَ یُبَیِّنُ ٱللَّهُ لَکُمُ ٱلۡأٓیٰتِۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ (٥٨) وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذٰلِکَ یُبَیِّنُ ٱللَّهُ لَکُمۡ ءَایٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ (٥٩) وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ ۖ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَٱللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٞ (٦٠)
برگردان فارسی
[ویرایش]ای کسانی که ایمان آوردید، کسانی که دستهایتان داراست [بردگان] و کسانی از شما که به بلوغ نرسیدهاند، سه بار از شما اذن بگیرند: پیش از نمازِ بامداد و در نیمروز که پوشاکهای خود را میاندازید و پس از نمازِ خفتن. برای شما سه عورت (شرمگاه) است و پس از آن بر ایشان باکی نیست که از گردشکنندگان به دورِ شما باشند [و] برخی از شما بر برخی دیگر [گردش کنید.] بدینسان خدا نشانهها را برای شما آشکار میسازد و خدا دانای سنجیدهکار است. (۵۸) و هنگامی که کودکانی از شما، به بلوغ برسند باید اذن بگیرند چنانکه کسانی که پیش از ایشان بودند اذن خواستند. بدینسان خدا نشانههای خود را برای شما آشکار میسازد و خدا دانای سنجیدهکار است. (۵۹) و نشستگان از زنانی که چشمداشت به آمیزشی ندارند، بر ایشان باکی نیست که پوشاکهای خود را بیندازند بدونِ آنکه جلوهگرانِ اندامی باشند، و اگر خودداری کنند برایشان بهتر است، و خدا شنوای داناست. (۶۰)[۲۰۰]
تفسیر
[ویرایش]۱– وضع ثیاب (انداختن پوشاکها) و عورت (شرمگاه)
[ویرایش]این دو مورد را در آیات یادشده به معنای کنایی آمیزش جنسی دانستهاند. از جمله[ذ][۲۰۲][۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵] شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/۱۰۷۵م) در تفسیر مجمعالبیان مینویسد:
ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ: این سه وقت برای شما عورتاند. علت اینکه وقت را عورت نامیده، این است که انسان در این اوقات لباس را از تن بیرون میکند و عورتش ظاهر میشود. سدی میگوید: بعضی از اصحاب دوست میداشتند که در این سه وقت با همسران خود درآمیزند و با غسل به مسجد بروند و نماز بخوانند. خداوند امر کرد که غلامان و اطفال در این سه وقت اجازه بگیرند.[۲۰۶]
با این حال مکارم شیرازی در کتاب النکاح ضمن بحث در مورد پوشش زنان یائسه چنین نتیجه میگیرد:
چند احتمال داده شده است: احتمال اوّل: منظور از ثیاب تمام لباسها غیر از عورت است. جواب: این احتمال خیلی بعید است و در هیچ مذهب و مکتبی چنین نیست. و قطعاً آیه منصرف از اوست. [...] و لکن الانصاف: با قطع نظر از روایات، ظاهر آیه این است که تمام لباسهایی که متعارف است (جِلباب، خِمار، مقنعه) میتوانند بردارند.[۲۰۷]
۲– برهنگی و همبستری
[ویرایش]ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/۱۰۷۷م) شأن نزول دیگری را برای این آیات بیان میکند که نشانگر عادی بودن برهنگی در آن زمان است؛ به حدی که غلامان نیز ابایی نداشتند زنان را عریان ببینند:
مُقاتِل گفت: آیت در زنی آمد نامِ او اَسماء بنتِ مَرثَد. او را غلامی بود بزرگ، وقتی ناگاه در سرای شد، او را از آن کراهت آمد، و او بر حالتی که نخواست که او را غلام چنان بینَد، بیامد و گفت: یا رسولاللّه! این غلامان و خدمتکاران در سرای ما میآیند در اوقاتی که ما را از آن کراهت است. خدای تعالی این آیت فرستاد. وَ اللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ، و خدای تعالی دانا و محکمکار است. و بعضی مفسّران گفتند: حکمِ این آیت منسوخ است، و این آنگَه بود که سرایها را در نبود و پردهها آویخته نبود، چون حال چنین بود و خدای تعالی در این اوقات استیذان فرمود، آنگه منسوخ کرد این حکم، و این درست نیست.[۲۰۸]
در روایاتی دیگر، حالت خاص برهنگی را که اسماء از آن کراهت داشت آمیزش وی با شوهرش دانستهاند:
اسماء خطاب به رسولالله گفت: زن و شوهر در حالی که زیر یک لحافاند غلامشان بدون اذن بر آنها وارد میشود.[۲۰۹][۲۱۰][۲۱۱]
از قول ابنعباس آمده است:
چه بسا مردی که خدمتکار یا فرزند یا یتیمش بود بر حجرهٔ او وارد میشد و او بر روی اهلش بود [آمیزش میکرد] پس خدا دستور داد در آن عورتها که نام برد، اذن بگیرند.[۲۱۲][۲۱۳][۲۱۴][۲۱۵]
۳– اطفال (کودکان)
[ویرایش]این واژه به قرینهٔ آیهٔ ۳۱ نور که ابنا (فرزندان) و طفل (کودک) همزمان آمده به معنای «انسان صغیر» و مطلقِ کودکان است و نه فرزندان و اولاد انسان.[۲۱۶][۲۱۷][۲۱۸] طباطبایی در المیزان چنین بیان میکند:
۴– عفّت (خودداری)
[ویرایش]واژهٔ عفّت و همخانوادههای آن چهار بار در قرآن به کار رفته که به معنای خودداری و خویشتنداری میباشد و از این میان تنها دو بار در معنای خودداری جنسی (پاکدامنی) استعمال شده است:[۲۲۰]
- یک بار به خودداری از زنا فرمان میدهد. (نور/۳۳)
- یک بار به خودداری از اندامنمایی جنسی در خانه امر میکند. (نور/۶۰)
- یک بار به خودداری سرپرستان بینیاز یتیمان برای بهره بردن از مال آنان دستور میدهد. (نسا/۶)[۲۲۱]
- و یک بار به خودداری کسانی از درخواست مال در حال تنگدستی اشاره دارد که موجب میشود ناآگاهان، آنها را بینیاز بهشمار آورند. (بقره/۲۷۳)[۲۲۲]
این واژه به هر دو مورد آمیزش جنسی و آمیزش عاطفی معنا شده است. مکارم شیرازی در کتاب النکاح مینویسد:
ارباب لغت و فقها در معنی کلمهٔ نکاح شدیداً اختلاف دارند و این اختلاف بر محور چهار قول دور میزند:
- حقیقت در عقد است (نکاح یعنی عقد نکاح).
- حقیقت در آمیزش جنسی و مُواقعه است.
- مشترک بین عقد و مواقعه است.
- در هیچکدام حقیقت نیست و این معنی مَجاز است و بعضی گفتهاند که معنی حقیقی آن اختلاط (مخلوط شدن) است.[۲۲۳]
معنای زنا در عرب جاهلی چندان روشن نیست؛ از جمله آوردهاند که در جاهلیت کسی را زناکار میدانستند که با فردی از قبیلهٔ دیگر آمیزش میکرد. اما چندین نوع نکاح نیز در میانشان مرسوم و جایز بود که اسلام فقط یک گونه از آنها را روا شمرده و سایر ازدواجها را مصداق زنا دانست. انواع نکاح به شرح زیر بوده است:
- یکم، نکاح میان زن و یک مرد که به شیوهٔ کنونی آن نزدیک بوده است. نکاحهای بُعوله (دائم) و مُتعه (موقت) و اَمه (کنیز) از اشکال آن بوده است.
- دوم، نکاح اِستِبضاع نام داشت که زن به درخواست شوهر برای بارداری فرزندی نجیب و شریف، با مردی شرافتمند همبستر میشد و شوهر اصلی تا زمان قطعیت بارداری از او دوری میجُست. گاهی نیز زن بیشوهر از مردان شریف چنین درخواستی میکرد.
- سوم، نکاح رَهط که نکاح گروهی کمتر از دَه مرد با یک زن بوده است که آن زن پس از زادن فرزند خود، او را به هر کدام از شوهران خویش که میخواست ملحق میکرد و کسی یارای مخالفت نداشت.
- چهارم، نکاح مُخادنه که در آن مرد یا زن بهطور پنهانی، دوستی برای خود برمیگزید و با او آمیزش میکرد. هرگاه فرزندی زاده میشد، زن اعلام میکرد که آن فرزند برای فلان مرد است. در قرآن از این کسان به لفظِ جمع تعبیر شده است - دوستان و نه یک دوست - بنابراین برخی نکاح مخادنه را گونهای از ازدواج گروهی رَهط فرض کردهاند با این تفاوت که علنی نیست.[۲۲۴]
غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ
در حالی که از بدکاران و گیرندگانِ دوستانِ پنهان پس از آنکه شوهردار گشتند، نباشند.
بخشی از آیهٔ ۲۵ سورهٔ نسا[۲۲۵]
إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ
زمانی که اجرتهای آن زنان را پرداختید کنارهجویان (مُحصَن)[ر] باشید نه بدکاران و نه گیرندهٔ دوستان پنهان.
بخشی از آیهٔ ۵ سورهٔ مائده[۲۲۷]
- پنجم، نکاح صاحب رایه، نکاح با زن دارای پرچم بر سر خانه که روسپیگری را پیشهٔ خود ساخته و از این راه درآمد کسب میکرد. مردان بیشماری میتوانستند با او بیامیزند ولی پس از تولد فرزندش، قیافهشناسی را فرامیخواندند تا بچه را به یکی از مردان ملحق کند.
دربارهٔ گونهٔ پنجم نکاح، آمده است که تهیدستانی از مهاجرین، برای رفع تنگدستی خود به فکر نکاح با روسپیها افتادند تا بدینسان از درآمد فاحشگی آنان برای گذران زندگی خود بهره ببرند. وقتی موضوع را با پیامبر در میان گذاشتند آیهای در ممنوعیت نکاح با این زنان زناکار نازل شد. ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/۱۰۷۷م) چنین آورده است:
عکرمه گفت: آیت [۳ نور[۲۲۸]] در زنانی آمد زناکننده که در مکّه و مدینه بودند، و بسیار بودند، و از مشاهیرِ ایشان نُه زن بود و صواحبِ رایات [پرچمها] [...] تا ایشان را به آن بشناختندی [...] و به خانهٔ ایشان الّا مشرکی یا زانی نرفتی. و در جاهلیت عادت بودی که مردمِ فرومایه، زنِ ناپارسا به زنی کردی به طمعِ کسبِ ایشان، و آن را طعمه بساختندی. جماعتی درویشانِ مسلمانان را اندیشه افتاد که همچنین کنند. از پیغامبر دستوری خواستند. خدای تعالی این آیت فرستاد و نهی کرد ایشان را از مُناکِحَت ایشان و امثالِ ایشان.[۲۲۹]
پنج گونهٔ دیگر نکاح عبارت بودند از:
- نکاح بَدَل یا تبدیل زنان: نکاح متقابل همسران یکدیگر که معمولاً موقتی بود.
- نکاح شِغار: نکاح متقابل دختران یکدیگر.
- نکاح ضَیزَن: نکاحِ زنِ پدر پس از مرگ او.
- نکاح جمع بین الاُختَین: نکاح همزمان دو خواهر.
- نکاح مُضامده: نکاح همسر خود به مرد ثروتمند در هنگام تنگدستی.[ز][۲۳۱][۲۳۲][۲۳۳][۲۳۴]
۶– قواعد از زنان
[ویرایش]چنانچه ظاهر آیات ملاک قرار گیرد محتوای آیهٔ ۶۰ نیز به دنبال آیات ۵۸ و ۵۹ آمده و زنان نشسته در خانه (یا شاید پیرزنان) را - که جلوهگر اندامهای خود نیستند و توقع هیچگونه آمیزشی هم ندارند - از اذن گرفتن برای ورود، اجبار به خروج از خانه یا اجبار به تن کردن پوششهایشان معاف کرده است. با وجود این، نویسندهٔ کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر این معنا از آیه را محتمل ندانسته و آیهٔ ۶۰ نور را دربارهٔ زنان خانهنشینی میداند که تمایل به ازدواج دائم ندارند، و خداوند به آنان اجازهٔ ازدواج موقت را میدهد به شرط اینکه با تَبَرُّج - یعنی نصب پرچم بر سر خانه یا به نمایش گذاردن اندام برهنهٔ خود در برابر رهگذران از طریق پنجره و درِ خانه - در صدد یافتن همسر موقت برنیایند. و چنانچه خویشتنداری (یا ازدواج دائم) کنند برایشان بهتر است.[۲۳۵] با این همه بنا بر نظر مشهورِ فقها، آیهٔ یادشده به اختیاری بودن پوشاندن سر و برخی قسمتهای دیگر از بدن زنان یائسه اشاره دارد؛ بنابراین آزادی روسری برای زنان یائسه و اقلیتهای دینی، نمیتواند از نظر مجتهدین مشکل شرعی داشته باشد و میتواند قانوناً نیز استثنا شود.[۲۳۶] مکارم شیرازی در فتوای خود مینویسد که زنان یائسه حتی بیشتر از صرف موها را میتوانند در معرض دید نامحرم قرار دهند اما «این مسئله را به صورت عمومی و برای مردم اعلام نمیکنیم.»
حکم رعایت حجاب برای زنان یائسه
- پرسش: حجاب برای زنانی که به سن یائسگی رسیدهاند، چه حکمی دارد؟
- پاسخ: اولاً حجاب در مورد زنان یائسهای که رغبتی برای ازدواج با آنها نیست واجب نمیباشد و رجحان دارد، البته اگر ترک حجاب منشأ مفاسدی گردد لازم است حجاب را رعایت کنند. ثانیاً مختص موها نیست یعنی میتوانند مقداری از سر و گردن و مقداری از دستها را نپوشانند. ثالثاً این حکم
شاملهمهٔ زنان شوهردار و غیرشوهردار [را] که در این سنّ میباشند، شامل میشود. رابعاً این مسئله را به صورت عمومی و برای مردم اعلام نمیکنیم.[۲۳۷][۲۳۸]
سن فقهی یائسگی، پنجاه سال تمام قمری (برابر با ۴۸ سال و ۱۷۹ روز خورشیدی) است البته کثیری از فقها سن یائسگی را برای زنانِ سیّده، استثنائاً شصت سال قمری (برابر با ۵۸ سال و ۷۸ روز خورشیدی) میدانند.[۲۳۹] بنابراین با لحاظ سن تکلیف شرعی (نُه سال قمری معادل ۸ سال و ۸ ماه و ۲۲ روز شمسی برای دختر و پانزده سال قمری معادل ۱۴ سال و ۶ ماه و ۱۷ روز شمسی برای پسر[۲۴۰]) عموم زنان مسلمان از منظر فقه اسلامی قریب به چهل سال در حد فاصل ۸ تا ۴۸ سالگی ملزم به رعایت حجاب هستند. با این حال اقلیتی از فقها همچون محمداسحاق فیاض[۲۴۱] و یوسف صانعی[۲۴۲] سیزده سال قمری را سن تکلیف دختران دانستهاند و در فتاوای برخی دیگر از مراجع تقلید همانند محمدهادی معرفت[۲۴۳] و محمدابراهیم جناتی[۲۴۴] بروز عادت ماهانه در دختران و احتلام در پسران، ملاک تعیین سن تکلیف قرار داده شده است.[۲۴۵]
مآخذ ترجمه
[ویرایش]- قرآن با چهار ترجمهٔ کهن، به کوشش محمد شریفی، با مقدمهٔ بهاءالدین خرمشاهی.[۲۴۶] شامل ترجمهٔ قرآن از کتابهای ذیل:
- ترجمهٔ تفسیر طبری، جمعی از علمای ماوراءالنهر (سدهٔ چهارم هجری/دهم میلادی)
- روضالجنان و روحالجنان فی تفسیرالقرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/۱۰۷۷م)
- تفسیر سورآبادی، ابوبکر عتیق نیشابوری (درگذشتهٔ ۴۷۹ه.ش/۱۱۰۰م)
- کشفالاسرار و عدةالابرار، ابوالفضل رشیدالدین میبدی (تألیف به سال ۵۰۴ه.ش/۱۱۲۶م)
- ترجمهٔ کلمه به کلمه و وفادار به متن عربی قرآن از محمدکاظم معزّی[۲۴۷] و نیز دیگر ترجمههای تحتاللفظی همچون محمود حسن شیخالهند،[۲۴۸] عباس مصباحزاده، ابوالحسن شعرانی، محمود اشرفی تبریزی[۲۴۹]
- حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰[۲۵۰]
- پایگاه جامع قرآنی[۲۵۱]
- قرآن حبلالمتین[۲۵۲]
- تارنمای امالکتاب[۲۵۳]
- تارنمای الکتاب[۲۵۴]
- تارنمای تدبر[۲۵۵]
- تارنمای تنزیل[۲۵۶]
- تارنمای پارسقرآن[۲۵۷]
یادداشتها
[ویرایش]- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/۱۶۲۷م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۲۲، ص۱۷۶[۶۰]
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/۱۶۲۷م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۲۲، ص۱۷۶[۶۷]
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/۱۶۲۷م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۱۰۳، ص۲۵۰[۸۹]
- ↑ اصول کافی، شیخ کلینی (زادهٔ ۲۵۱ه.ش/۸۷۲م)، ترجمهٔ محمدباقر کمرهای، قم: نشر اسوه، چاپ سوم، ۱۳۷۵، ۶ جلد، جلد ۴، ص۸۱[۱۲۶]
- ↑ وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی (زادهٔ ۱۰۰۳ه.ش/۱۶۲۴م)، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۳۰ جلد، جلد ۴، ص۴۱۲[۱۳۵]
- ↑ مَن لایَحضُرُه الفَقیه، شیخ صدوق (زادهٔ ۲۹۷ه.ش/۹۱۸م)، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۴ جلد، جلد ۲، ص۶۲۷[۱۵۸]
- ↑ وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی (زادهٔ ۱۰۰۳ه.ش/۱۶۲۴م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۲۰ جلد، جلد ۱۱، ص۱۲۹[۱۵۹]
- ↑ اصول کافی، شیخ کلینی (زادهٔ ۲۵۱ه.ش/۸۷۲م)، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۸ جلد، جلد ۵، ص۵۴۲[۱۶۲]
- ↑ وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی (زادهٔ ۱۰۰۳ه.ش/۱۶۲۴م)، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۳۰ جلد، جلد ۷، ص۱۶۶[۱۶۷]
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/۱۶۲۷م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۶۹، ص۲۶[۱۶۸]
- ↑ اصول کافی، شیخ کلینی (زادهٔ ۲۵۱ه.ش/۸۷۲م)، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۸ جلد، جلد ۵، ص۵۳۰[۲۰۱]
- ↑ فرد کنارهجو از آمیزش جنسی اعم از اینکه مطلقاً کنارهجو (مجرد) بوده یا همسردار باشد، مُحصَن نامیده میشود. با این همه در فقه اسلامی کسی را محصن مینامند که دارای همسر دائم یا برده بوده، با وی آمیزش کرده (در حد دخول از پیش یا پس زن) و دسترسی به وی برای آمیزش داشته باشد نه اینکه بهواسطه عواملی همچون سفر، حبس یا بیماری، همبستری منتفی باشد. البته دربارهٔ قذف (توهین جنسی با نسبت دادن زنا و لواط به کسی) فرد مجرد نیز با داشتن بلوغ و خرد و آزادی (برده نبودن) و مسلمان بودن و حسب مورد زناکار یا لواطکار نبودن، محصن تلقی میشود.[۲۲۶]
- ↑ صحیح بخاری، محمد بخاری (زادهٔ ۱۸۹ه.ش/۸۱۰م)، بیروت: دار طوق النجاه، ۹ جلد، جلد ۷، ص۱۵[۲۳۰]
پانویس
[ویرایش]- ↑ حجاب و پوشش در قرآن بایگانیشده در ۲۱ اکتبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، استثنای سوم: قواعد. تارنمای مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزهٔ علمیهٔ قم
- ↑ آیا در اسلام، پوشاندن سر بر کنیزان واجب نبوده و آنان در صورت پوشش باید تنبیه شوند؟، تارنمای اسلام کوئست
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۵۵۲). پایگاه جامع مرتضی مطهری
- ↑ زنان مؤمن، موظّف به رعایت حجاب در برابر زنان غیرمسلمان، فرهنگ قرآن، اکبر هاشمی رفسنجانی و دیگر پژوهشگران، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ۳۳ جلد، جلد ۱۰، ص۳۵۳. تارنمای کتابخانهٔ فقاهت
- ↑ نگاهی به یک قاعده و دو استثنا در موضوع حجاب، محمد سروش محلاتی، نشریهٔ مطالعات راهبردی زنان، ۱۳۸۶، ش۳۷. پرتال جامع علوم انسانی
- ↑ در مورد حجاب، احمد قابل، ۲۲ تیر ۱۳۸۴. تارنمای صدانت
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰ (انتشار نسخهٔ اولیه: ۱۳۸۸)، ص۶۴۲
- ↑ کندوکاوی در مسئلهٔ حجاب، علی طهماسبی، نشریهٔ بازتاب اندیشه، ۱۵ فروردین ۱۳۹۰، ش۵۹ و ۶۰، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
- ↑ درآمدی بر اصول فقه فتیانی، اکبر جباری، تهران: نشر پرسش، چاپ نخست، ۱۳۹۲، ص۳۰۲
- ↑ حجاب اجباری فاقد دلیل معتبر شرعی است، محسن کدیور، سخنرانی مجازی در جمع دانشجویان ایرانی دانشگاه بینالمللی سنگاپور
- ↑ تأملی در مسئلهٔ حجاب، محسن کدیور
- ↑ حجاب در ترازوی اخلاق، سروش دباغ
- ↑ پدیدارشناسی آیات حجاب در قرآن، فرامرز معتمد دزفولی، ۷ آبان ۱۴۰۱
- ↑ آیا بیرون گذاشتن حتی چند تار مو اشکال دارد؟ بررسی مسئله از توضیحالمسائل ده مرجع، ۲۵ آبان ۱۳۹۶. افکارنیوز
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۱۶ نوامبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۴۳۰)
- ↑ تصویر آدم و حوا، و فریب شیطان در بهشت. تارنمای رهیافته
- ↑ بازتاب اسرائیلیات در قصههای حضرت آدم (ع) بر اساس متون تاریخی، عسکری ابراهیمی جویباری، نشریهٔ فقه و تاریخ تمدن، ۱۳۸۹، ش۲۵. تارنمای مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ آیا آدم و حوا اولین انسانهای روی زمین بودند؟، ۵ آبان ۱۳۹۵. پایگاه خبری فردانیوز
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۲۰ و ۲۲ و ۲۶ و ۲۷ اعراف، پایگاه جامع قرآنی
- ↑ واقعنما یا تمثیلی بودن قصص قرآن، محمد مولوی و معصومه خلیلی، فصلنامهٔ سراج منیر، ش۱۹، بازنشر در خبرگزاری فارس
- ↑ جُستاری بر انواع تمثیل در مَثَلها و قصّههای قرآن کریم، نیلوفر رضازاده و فاطمه شاهرودی، مجلهٔ معرفت، ش۱۸۰. پایگاه اطلاعرسانی حوزه
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۸، ص۸۷
- ↑ قرآن، ترجمهٔ مهدی الهی قمشهای. تارنمای پارسقرآن
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۲۶ بقره
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۷ آل عمران
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۸، ص۱۰۳
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۳۱ تا ۳۳ اعراف
- ↑ تفسیر طبری، محمد بن جریر طبری (زادهٔ ۲۱۸ه.ش/839م)، تصحیح احمد محمد شاکر، ۲۴ جلد، جلد ۱۲، ص۳۹۸
- ↑ تفسیر قرآن عظیم، محمد بن ابیحاتم رازی (زادهٔ ۲۳۳ه.ش/854م)، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۰ جلد، جلد ۵، ص۷۵
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۹، ص۸۷
- ↑ تفسیر خازن، علی بن محمد خازن (زادهٔ ۶۵۸ه.ش/1279م)، تصحیح محمد علی شاهین، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۴ جلد، جلد ۲، ص۱۹۵
- ↑ تفسیر خسروی، علیرضا خسروانی، تهران: کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۰، ۸ جلد، جلد ۳، ص۲۲۵
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۸، ص۱۷۳
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۸، ص۱۰۸
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۶، ص۱۴۸
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۶، ص۱۴۱
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۲۰۲۱-۱۰-۲۰ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۴۷۷ و ۴۷۸)
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص ۹ و ۱۰ و ۲۷ و ۲۸ و ۲۵۵ و ۲۵۶. روایات و احادیث مربوط: ص ۲۰ تا ۲۶۹
- ↑ مناظره دربارهٔ لزوم پوشیدگی زنان، ۲۳ اسفند ۱۳۹۶. صدانت
- ↑ متن مناظره دربارهٔ لزوم پوشیدگی زنان، ۲۳ اسفند ۱۳۹۶. مؤسسهٔ فهیم
- ↑ مناظره دربارهٔ قانون الزام حجاب، برنامهٔ زاویه، شبکهٔ چهار سیما، ۲۶ شهریور ۱۳۹۹. صدانت
- ↑ چند نقد بر کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» بایگانیشده در ۲ نوامبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، پایگاه عبرتپژوهی تاریخی
- ↑ نقد کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر»، ۲۶ فروردین ۱۳۹۲. صدانت
- ↑ تفسیر قرآن عظیم، محمد بن ابیحاتم رازی (زادهٔ ۲۳۳ه.ش/854م)، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۰ جلد، جلد ۵، ص۶۹
- ↑ تفسیر ثعلبی، ابواسحاق احمد ثعلبی (درگذشتهٔ ۴۱۵ه.ش/1036م)، تصحیح ابیمحمد بن عاشور و نظیر الساعدی، بیروت: احیاء التراث العربی، ۱۰ جلد، جلد ۴، ص۲۳۰
- ↑ نهجالبیان عن کشف معانی القرآن، محمد بن حسن شیبانی (درگذشتهٔ ۱۸۴ه.ش/805م)، تصحیح حسین درگاهی، نشر الهادی، ۵ جلد، جلد ۲، ص۳۳۲
- ↑ تفسیر علّیین، عباس سیدکریمی حسینی، قم: نشر اسوه (وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه)، ۱۳۸۲، ص۱۵۳
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۹، ص۹۲
- ↑ دختران و همسران پیامبر مهدی خسروی، ۱۳۸۵. پایگاه اطلاعرسانی حوزه
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۳۲ و ۳۳ احزاب
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۲۸ تا ۳۱ احزاب
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۲۹۰
- ↑ تفسیر بیضاوی، ناصرالدین عبدالله بیضاوی (درگذشتهٔ ۶۶۵ه.ش/1286م)، بیروت: دارالفکر، ۵ جلد، جلد ۲، ص۲۲۱
- ↑ تفسیر غریبالقرآن، فخرالدین طُرِیحی (زادهٔ ۹۵۰ه.ش/1571م)، تصحیح محمدکاظم طریحی، قم: انتشارات زاهدی، ص۱۵۱
- ↑ تفسیر روحالمعانی، شهابالدین آلوسی (زادهٔ ۱۱۸۱ه.ش/1802م)، بیروت: اداره الطباعه المنیریه - احیاء التراث العربی، ۳۰ جلد، جلد ۲۲، ص۸
- ↑ تفسیر قرآن مهر، محمدعلی رضایی اصفهانی و دیگران، قم: نشر پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷، ۲۴ جلد، جلد ۱۶، ص۳۴۷
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۴۲۷
- ↑ تفسیر تبیان، شیخ طوسی (زادهٔ ۳۷۴ه.ش/995م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۱۰ جلد، جلد ۸، ص۳۳۹
- ↑ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۰ جلد، جلد ۸، ص۱۵۵
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/1627م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۲۲، ص۱۷۶
- ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ص۴۴۴۳
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۱۶، ص۴۶۲
- ↑ تبرّج و مصادیق آن با تأکید بر تفاسیر فقهی بایگانیشده در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، حلیمه حیدری، نشریهٔ مطالعات پژوهشی زنان، ۱۳۹۴. سامانهٔ مدیریت نشریات علمی جامعةالمصطفی العالمیه
- ↑ مشکل از زمانیاست که چادر، وسیلهٔ تبرج شد بایگانیشده در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، امیرعلی ناقدی. تارنمای نیلکوه
- ↑ واکنش مجری برنامهٔ غیرمنتظره به انتقادها از رنگ چادرش، ۲۲ تیر ۱۳۸۹. صراطنیوز
- ↑ تفسیر تبیان، شیخ طوسی (زادهٔ ۳۷۴ه.ش/995م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۱۰ جلد، جلد ۸، ص۳۳۹
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/1627م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۲۲، ص۱۷۶
- ↑ سفینةالبحار، شیخ عباس قمی، نشر اسوه، ۸ جلد، جلد ۱، ص۷۱۷
- ↑ سیری دوباره در آیات حجاب، هما میرزاوزیری، نشریهٔ پژوهشهای قرآنی، ۱۳۸۰، ش۲۷ و ۲۸
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۲۰، ص۱۰۸
- ↑ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۰ جلد، جلد ۸، ص۱۵۵
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۲۹۰
- ↑ آیهٔ تطهیر: برهان عصمت امامان، سید احمد خاتمی، نشریهٔ پاسدار اسلام، ۱۳۸۸، ش۵. پرتال جامع علوم انسانی
- ↑ دانشنامهٔ کلام اسلامی، جمعی از پژوهشگران، ص۱۱
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۵۳ تا ۵۵ احزاب
- ↑ پدیدارشناسی آیات حجاب در قرآن، فرامرز معتمد دزفولی، ۷ آبان ۱۴۰۱
- ↑ حجاب در قرآن، سید جعفر شهیدی، نشریهٔ پژوهشهای قرآنی، ۱۳۸۰، ش۲۵ و ۲۶
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۳۲ ص
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۵۱ شوریٰ
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۱۷ مریم
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۴۵ اسرا
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۵ فُصِّلَت
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۴۶ اعراف
- ↑ حجاب عرفانی در اندیشهٔ امام خمینی و بعضی عرفای دیگر، نیّره نظرریا، تهران: مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی
- ↑ منظور از حجاب در لغت و اصطلاح اسلامی، ناصر مکارم شیرازی
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۴۰۱
- ↑ تفسیر قرطبی، شمسالدین قُرطُبی (درگذشتهٔ ۶۵۲ه.ش/1273م)، بیروت: مؤسسه التاریخ العربی، ۲۰ جلد، جلد ۱۴، ص۲۲۷
- ↑ تذکرةالفقها، علامه حسن حلّی (زادهٔ ۶۳۰ه.ش/1251م)، منشورات المکتبه المرتضویه لاحیاء الآثار الجعفریه، ۲ جلد، جلد ۲، ص۵۷۳
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/1627م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۱۰۳، ص۲۵۰
- ↑ تفسیر قرآن مهر، محمدعلی رضایی اصفهانی و دیگران، قم: نشر پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷، ۲۴ جلد، جلد ۱۶، ص۳۸۵
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۲، ص۳۰۳
- ↑ تفسیر قرآن کریم، محمدجواد فاضل لنکرانی، جلسه ۲۴، ۳۰ فروردین ۱۳۸۸، تارنمای دفتر محمدجواد فاضل لنکرانی
- ↑ متن و ترجمههای آیه ۵۲ احزاب
- ↑ تفسیر ثعلبی، ابواسحاق احمد ثعلبی (درگذشتهٔ ۴۱۵ه.ش/1036م)، تصحیح ابیمحمد بن عاشور و نظیر الساعدی، بیروت: احیاء التراث العربی، ۱۰ جلد، جلد ۸، ص۵۶
- ↑ تفسیر کَشّاف، جارالله زمخشری (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، بیروت: دار الکتاب العربی، ۴ جلد، جلد ۳، ص۵۵۳
- ↑ تفسیر جوامعالجامع، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، مؤسسهٔ نشر اسلامی وابسته به جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، ۳ جلد، جلد ۳، ص۷۶
- ↑ تفسیر بحرالمحیط، ابوحیان اندلسی (زادهٔ ۶۳۵ه.ش/1256م)، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۸ جلد، جلد ۷، ص۲۳۵
- ↑ تفسیر قرطبی، شمسالدین قُرطُبی (درگذشتهٔ ۶۵۲ه.ش/1273م)، بیروت: مؤسسه التاریخ العربی، ۲۰ جلد، جلد ۱۴، ص۲۲۱
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر (زادهٔ ۶۸۱ه.ش/1302م)، تصحیح محمد حسین شمسالدین، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۹ جلد، جلد ۶، ص۳۹۸
- ↑ غرائب القرآن و رغائب الفرقان، نظامالدین حسن قمی نیشابوری (درگذشتهٔ ۷۰۷ه.ش/1328م)، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۶ جلد، جلد ۵، ص۴۷۲
- ↑ تفسیر درالمنثور، جلالالدین سیوطی (زادهٔ ۸۲۴ه.ش/1445م)، بیروت: دارالفکر، ۸ جلد، جلد ۶، ص۶۳۸
- ↑ تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، حسین بن محمد دیاربکری (درگذشتهٔ ۹۳۸ه.ش/1559م)، دارالصادر، ۲ جلد، جلد ۲، ص۱۵۴
- ↑ سراجالمنیر، شمسالدین خطیب شربینی، (درگذشتهٔ ۹۴۸ه.ش/1569م)، قاهره: مطبعه بولاق (الامیریه)، ۴ جلد، جلد ۳، ص۲۶۴
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، ۱۳۸۵، ۱۱ جلد، جلد ۵، ص۱۶۸
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۱۶، ص۱۱
- ↑ قرآن کتاب اخلاق، محمدتقی سبحانینیا، قم: پژوهشگاه قرآن و حدیث، چاپ نخست، ص۱۲۴
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۲۵ قصص
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۴۹ بقره
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۱۴۱ اعراف
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۶ ابراهیم
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۴ قصص
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۲۵ غافر
- ↑ اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی، قم: نشر مدرسهٔ علیبنابیطالب، چاپ نخست، ۱۳۷۷، ۳ جلد، جلد ۲، ص۲۷۸
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۱۴ آل عمران
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۵۷ و ۵۸ نحل
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۵۵ نمل
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۸۱ اعراف
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۵۹ مریم
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۲۷ نسا
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۵۴ نحل
- ↑ لذّات و شهوات؛ نگاه قرآن، محمدتقی مصباح یزدی، ۶ دی ۱۳۸۵ (جلسهٔ سخنرانی در بیت رهبری). پایگاه اطلاعرسانی آثار محمدتقی مصباح یزدی
- ↑ پدیدارشناسی معنای منافقین در قرآن؛ دورویان یا هزینهکنندگان؟، خوانش پدیدارشناسانهٔ سورههای مکی قرآن، فرامرز معتمد دزفولی، تهران: نشر نگاه معاصر، ۱۳۹۶
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۵۸ تا ۶۱ احزاب
- ↑ متن و ترجمههای آیه ۱۴ حجرات
- ↑ اسلام و ایمان؛ شباهتها و تفاوتها، طاهره کمالی، نشریهٔ بشارت، ۱۳۸۳، ش۴۵. پرتال جامع علوم انسانی
- ↑ ترجمهٔ اصول کافی، شیخ کلینی (زادهٔ ۲۵۱ه.ش/872م)، ترجمهٔ محمدباقر کمرهای، قم: نشر اسوه، چاپ سوم، ۱۳۷۵، ۶ جلد، جلد ۴، ص۸۱
- ↑ نگاهی مقایسهای به جهانشمولی حقوق بشر در اسلام، محمدرضا باقرزاده، ماهنامهٔ معرفت، مهر ۱۳۸۳، ش۸۲، ص۶
- ↑ ایمان، مهدی نجیبی و رحیم لطفی، نشریهٔ کلام اسلامی، ۱۳۸۱، ش۴۲
- ↑ مسئلهٔ حجاب[پیوند مرده]، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۵۰۲ و ۵۰۳)
- ↑ تفسیر قرآن عظیم، محمد بن ابیحاتم رازی (زادهٔ ۲۳۳ه.ش/854م)، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۰ جلد، جلد ۱۰، ص۱۷
- ↑ تفسیر واحدی، ابوالحسن علی واحدی (زادهٔ ۴۵۵ه.ش/1076م)، ۲ جلد، جلد ۲، ص۸۷۳
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر (زادهٔ ۶۸۱ه.ش/1302م)، تصحیح محمد حسین شمسالدین، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۹ جلد، جلد ۳، ص۵۲۶
- ↑ تفسیر نسفی، عبدالله بن احمد نسفی (درگذشتهٔ ۶۸۹ه.ش/1310م)، ۴ جلد، جلد ۳، ص۳۱۵
- ↑ تفسیر درالمنثور، جلالالدین سیوطی (زادهٔ ۸۲۴ه.ش/1445م)، بیروت: دارالفکر، ۸ جلد، جلد ۶، ص۶۶۱
- ↑ وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی (زادهٔ ۱۰۰۳ه.ش/1624م)، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۳۰ جلد، جلد ۴، ص۴۱۲
- ↑ تفسیر روحالمعانی، شهابالدین آلوسی (زادهٔ ۱۱۸۱ه.ش/1802م)، بیروت: اداره الطباعه المنیریه - احیاء التراث العربی، ۳۰ جلد، جلد ۱۱، ص۲۶۳
- ↑ الینابیع الفقهیه، علیاصغر مروارید، بیروت: دار التراث - الدار الاسلامیه، ۴۰ جلد، جلد ۲۷، ص۳۷۴
- ↑ تحلیل دلالی آیهٔ «ذلک ادنی ان یعرفن» دربارهٔ حجاب، محمد سبحانینیا، تارنمای پژوهشنامهٔ تفسیر و زبان قرآن
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۱۶، ص۲۱
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۱۶، ص۵۱۰
- ↑ تفسیر کاشف، محمدجواد مَغنیّه، برگردان موسی دانش، قم: نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۵، ۸ جلد، جلد ۶، ص۳۹۴
- ↑ کتاب النکاح، ناصر مکارم شیرازی، قم: نشر مدرسهٔ علیبنابیطالب، ۱۴۲۴ه.ق/۱۳۸۲ه. ش، ۷ جلد، جلد ۱، ص۵۴
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۴۳۰
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۴ آوریل ۲۰۲۴ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۵۰۶)
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۲۷ تا ۳۱ نور
- ↑ تفسیر طبری، محمد بن جریر طبری (زادهٔ ۲۱۸ه.ش/839م)، تصحیح احمد محمد شاکر، ۲۴ جلد، جلد ۱۹، ص۱۴۸
- ↑ تفسیر قرطبی، شمسالدین قُرطُبی (درگذشتهٔ ۶۵۲ه.ش/1273م)، بیروت: مؤسسه التاریخ العربی، ۲۰ جلد، جلد ۱۲، ص۲۱۹
- ↑ تفسیر درالمنثور، جلالالدین سیوطی (زادهٔ ۸۲۴ه.ش/1445م)، بیروت: دارالفکر، ۸ جلد، جلد ۶، ص۲۲۰
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۱۴، ص۴۳۱
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۱۲۲
- ↑ تفسیر منهج الصادقین، ملا فتحالله کاشانی (درگذشتهٔ ۹۵۹ه.ش/1580م)، تهران: کتابفروشی محمدحسن علمی، ۱۳۳۳ه. ش، ۱۰ جلد، جلد ۶، ص۲۷۰
- ↑ تفسیر تبیان، شیخ طوسی (زادهٔ ۳۷۴ه.ش/995م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۱۰ جلد، جلد ۷، ص۴۲۷
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۱۲۳
- ↑ تفسیر کَشّاف، جارالله زمخشری (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، بیروت: دار الکتاب العربی، ۴ جلد، جلد ۳، ص۲۲۸
- ↑ تفسیر منهج الصادقین، ملا فتحالله کاشانی (درگذشتهٔ ۹۵۹ه.ش/1580م)، تهران: کتابفروشی محمدحسن علمی، ۱۳۳۳ه. ش، ۱۰ جلد، جلد ۶، ص۲۷۲
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۱۵، ص۱۵۴
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۳۳۹–۳۴۷
- ↑ مَن لایَحضُرُه الفَقیه، شیخ صدوق (زادهٔ ۲۹۷ه.ش/918م)، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۴ جلد، جلد ۲، ص۶۲۷
- ↑ وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی (زادهٔ ۱۰۰۳ه.ش/1624م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۲۰ جلد، جلد ۱۱، ص۱۲۹
- ↑ فرهنگ قرآن، عبدالنبی امامی، قم: انتشارات مطبوعات دینی، ۱۳۸۹، ۳ جلد، جلد ۳، ص۳۶۵
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۲۰۲۱-۱۰-۲۸ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۴۷۶)
- ↑ اصول کافی، شیخ کلینی (زادهٔ ۲۵۱ه.ش/872م)، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۸ جلد، جلد ۵، ص۵۴۲
- ↑ نقش قصد لذت در حرمت نگاه، محمدجواد دانیالی، فصلنامهٔ فقه، دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۴ دی ۱۳۸۹، ش۶۲
- ↑ فرهنگ فقه، محمود هاشمی شاهرودی، قم: مؤسسهٔ دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۵ جلد، جلد ۵، ص۶۶۱
- ↑ فرهنگ فقه، محمود هاشمی شاهرودی، قم: مؤسسهٔ دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۵ جلد، جلد ۵، ص۵۰۴
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۹، ص۶۷
- ↑ وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی (زادهٔ ۱۰۰۳ه.ش/1624م)، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۳۰ جلد، جلد ۷، ص۱۶۶
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (زادهٔ ۱۰۰۶ه.ش/1627م)، مؤسسه الوفا، ۱۰۴ جلد، جلد ۶۹، ص۲۶
- ↑ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، میرزا محمد قمی مشهدی (درگذشتهٔ ۱۰۹۲ه.ش/1713م)، قم: دارالغدیر، ۱۴ جلد، جلد ۱۳، ص۴۴۳
- ↑ قاموس قرآن، سید علیاکبر قریشی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۷ جلد، جلد ۳، ص۳۴۸ و جلد ۵، ص۱۵۷
- ↑ تفسیر کَشّاف، جارالله زمخشری (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، بیروت: دار الکتاب العربی، ۴ جلد، جلد ۳، ص۲۳۱
- ↑ تفسیر رازی، فخرالدین رازی (زادهٔ ۵۲۸ه.ش/1149م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۳۲ جلد، جلد ۲۳، ص۲۰۵
- ↑ تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی (درگذشتهٔ ۲۹۸ه.ش/919م)، قم: دارالکتاب، ۲ جلد، جلد ۲، ص۲۳۱
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۸، ص۱۷۳
- ↑ آیاتالاحکام در آثار شهید مصطفی خمینی، علیاکبر ذاکری، نشریهٔ حوزه، ۲۰ شهریور ۱۳۷۶، ش۸۱، ص۴
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۱۵، ص۱۵۶
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۱۴، ص۴۳۹
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۵۴۵–۵۵۵ و ۶۰۲
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۱۵، ص۱۵۶
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۵۶۹ و ۵۷۵
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۴ آوریل ۲۰۲۴ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۵۱۳)
- ↑ تفسیر رازی، فخرالدین رازی (زادهٔ ۵۲۸ه.ش/1149م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۳۲ جلد، جلد ۲۳، ص۲۰۷
- ↑ ترجمان فرقان (تفسیر مختصر قرآن کریم)، محمد صادقی تهرانی، قم: انتشارات شکرانه، چاپ نخست، ۱۳۸۸، ۵ جلد، جلد ۵، ص۴۳۸
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۵۸۴
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۱۵، ص۱۵۶
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۱۴، ص۱۲۶
- ↑ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ۳۲، ۱۳۷۴ه. ش، ۲۷ جلد، جلد ۱۴، ص۴۵۲
- ↑ جواهر، محمدحسن نجفی (درگذشتهٔ ۱۲۲۹ه.ش/1850م)، تصحیح محمود قوچانی، بیروت: احیاء التراث العربی، ۴۳ جلد، جلد ۲۹، ص۹۵
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۲۰۲۱-۱۰-۱۸ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۴۹۰)
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۱۲۹
- ↑ سورهٔ نور، آیهٔ ۳۱، ترجمههای کاظم پورجوادی، عبدالمحمد آیتی، اصغر برزی، محمدعلی رضایی
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۱۴، ص۱۲۶
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۵۸۸: ترتیب کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی (زادهٔ ۹۷ه.ش/718م)، ج۱، ص۶۵۹ - مسند احمد بن حنبل، احمد بن حنبل (زادهٔ ۱۵۹ه.ش/780م)، ج۵، ص۳ - الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم، طنطاوی جوهری، شرح آیه
- ↑ مسئلهٔ حجاب بایگانیشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، مرتضی مطهری (مجموعه آثار، جلد ۱۹، ص۵۵۵)
- ↑ در مورد پوشش و حجاب بایگانیشده در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۰ توسط Wayback Machine، احمد قابل، ۵ خرداد ۱۳۸۵. تارنمای شخصی احمد قابل
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۶۸۹ و ۶۹۹ و ۷۰۵ و ۷۳۳ و ۷۶۹
- ↑ نظر محقق اردبیلی دربارهٔ حجاب، ۱۱ آبان ۱۴۰۰. تارنمای پاسخ به شبهات فضای مجازی
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۳۲ و ۳۳ نور
- ↑ گاهشمار حجاب در ایران: روند گسترش حجاب، پایگاه خبری جماران
- ↑ متن و ترجمههای آیات ۵۸ تا ۶۰ نور
- ↑ اصول کافی، شیخ کلینی (زادهٔ ۲۵۱ه.ش/872م)، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۸ جلد، جلد ۵، ص۵۳۰
- ↑ تفسیر وسیط، ابوالحسن علی واحدی (زادهٔ ۴۵۵ه.ش/1076م)، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۴ جلد، جلد ۳، ص۳۲۸
- ↑ تفسیر درالمنثور، جلالالدین سیوطی (زادهٔ ۸۲۴ه.ش/1445م)، بیروت: دارالفکر، ۸ جلد، جلد ۶، ص۲۱۷
- ↑ زبدةالبیان فی احکام القرآن، مقدس اردبیلی (درگذشتهٔ ۹۶۴ه.ش/1585م)، تهران: منشورات المکتبه المرتضویه لاحیاء الآثار الجعفریه، ص۵۴۹
- ↑ عفاف، محمدرضا آشتیانی، ص۶. تارنمای مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن
- ↑ ترجمهٔ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، ترجمهٔ محمد بیستونی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، ۲۷ جلد، جلد ۱۷، ص۱۶۸
- ↑ کتاب النکاح، ناصر مکارم شیرازی، قم: نشر مدرسهٔ علیبنابیطالب، ۱۴۲۴ه.ق/۱۳۸۲ه. ش، ۷ جلد، جلد ۱، ص۷۹
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۱۴، ص۱۷۹
- ↑ تفسیر کَشّاف، جارالله زمخشری (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، بیروت: دار الکتاب العربی، ۴ جلد، جلد ۳، ص۲۵۳
- ↑ تفسیر رازی، فخرالدین رازی (زادهٔ ۵۲۸ه.ش/1149م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۳۲ جلد، جلد ۲۴، ص۴۱۶
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر (زادهٔ ۶۸۱ه.ش/1302م)، تصحیح محمد حسین شمسالدین، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۹ جلد، جلد ۶، ص۷۶
- ↑ تفسیر قرآن عظیم، محمد بن ابیحاتم رازی (زادهٔ ۲۳۳ه.ش/854م)، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۰ جلد، جلد ۸، ص۱۹۲
- ↑ تفسیر درالمنثور، جلالالدین سیوطی (زادهٔ ۸۲۴ه.ش/1445م)، بیروت: دارالفکر، ۸ جلد، جلد ۶، ص۲۱۹
- ↑ تفسیر اثنی عشری، حسین شاهعبدالعظیمی، تهران: نشر میقات، ۱۴ جلد، جلد ۹، ص۲۸۰
- ↑ فرهنگ قرآن، اکبر هاشمی رفسنجانی و دیگر پژوهشگران، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ۳۳ جلد، جلد ۳، ص۳۲۱
- ↑ تفسیر تبیان، شیخ طوسی (زادهٔ ۳۷۴ه.ش/995م)، بیروت: احیاء التراث العربی، ۱۰ جلد، جلد ۷، ص۲۹۲
- ↑ تفسیر مجمعالبیان، شیخ طَبرِسی (زادهٔ ۴۵۴ه.ش/1075م)، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۰ جلد، جلد ۷، ص۱۲۸
- ↑ قاموس قرآن، سید علیاکبر قریشی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۷ جلد، جلد ۴، ص۲۲۶
- ↑ ترجمهٔ تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۲۰ جلد، جلد ۱۴، ص۴۸۶
- ↑ عفت کلام در قرآن بایگانیشده در ۲ مارس ۲۰۲۳ توسط Wayback Machine، ایرج علیمحمدی، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، چاپ نخست، ۱۳۸۲. تارنمای ادارهٔ کل پژوهشهای اسلامی رسانه
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۶ نسا
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۲۷۳ بقره
- ↑ کتاب النکاح، ناصر مکارم شیرازی، قم: نشر مدرسهٔ علیبنابیطالب، ۱۴۲۴ه.ق/۱۳۸۲ه. ش، ۷ جلد، جلد ۱، ص۱۴
- ↑ ازدواج نزد عرب در جاهلیت و اسلام؛ مطالعهٔ تطبیقی، عبدالسلام ترمانینی، کویت: عالم المعرفه، ۱۹۸۴م، ص۲۴
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۲۵ نسا
- ↑ درآمدی بر اصول فقه فتیانی، اکبر جباری، تهران: نشر پرسش، چاپ نخست، ۱۳۹۲، ص۴۳۴
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۵ مائده
- ↑ متن و ترجمههای آیهٔ ۳ نور
- ↑ روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ابوالفتوح رازی (زادهٔ ۴۵۶ه.ش/1077م)، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۲۰ جلد، جلد ۱۴، ص۸۲
- ↑ صحیح بخاری، محمد بخاری (زادهٔ ۱۸۹ه.ش/810م)، بیروت: دار طوق النجاه، ۹ جلد، جلد ۷، ص۱۵
- ↑ احکام القرآن، جَصّاص (زادهٔ ۲۹۶ه.ش/917م)، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۳ جلد، جلد ۳، ص۳۹۵
- ↑ نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، ص۳۶۶
- ↑ فقهالحدیث بایگانیشده در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۱ توسط Wayback Machine، عباس پسندیده و عبدالهادی مسعودی، دانشگاه قرآن و حدیث قم، ۱۳۸۶، جلد ۲، ص۲۰. کتابخانهٔ دیجیتال مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه قرآن و حدیث
- ↑ گونههای ازدواج در عصر جاهلی، حامد منتظری مقدم، نشریهٔ تاریخ در آیینهٔ پژوهش، ۱۳۸۴، ش۸. پرتال جامع علوم انسانی
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰، ص۶۲۰
- ↑ حجاب؛ حد شرعی، حد قانونی، محسن کدیور. تارنمای محسن کدیور
- ↑ حکم رعایت حجاب برای زنان یائسه، تارنمای رسمی ناصر مکارم شیرازی
- ↑ احکام حجاب و عفاف، ۲۰ اسفند ۱۳۹۷. پایگاه اطلاعرسانی حوزه
- ↑ بررسی نظریات پیرامون یائسگی، معصومه مظاهری، نشریه فقه و حقوق خانواده، تابستان ۱۳۸۲، ش۳۰، ص۱۰۶ تا ۱۲۹. تارنمای نورمگز
- ↑ محاسبه سن تکلیف و نشانههای بلوغ، ۲۷ خرداد ۱۳۹۴. تارنمای هدانا
- ↑ تغییر فتوای آیتالله فیّاض دربارهٔ سن بلوغ دختران به سیزده سالگی، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰. خبرگزاری رسمی حوزه
- ↑ بلوغ دختران، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله یوسف صانعی
- ↑ بلوغ دختران از نظر آیتالله معرفت، ۱۹ آبان ۱۳۹۲. تارنمای راسخون
- ↑ گزیدهٔ فتاوا، پایگاه اطلاعرسانی آیتالله محمدابراهیم جناتی
- ↑ سن بلوغ دختران؛ نگاهی به مبانی نظری تغییر فتوا، ۲۳ خرداد ۱۴۰۰. تارنمای دینآنلاین
- ↑ قرآن با چهار ترجمهٔ کهن، به کوشش محمد شریفی، با مقدمهٔ بهاءالدین خرمشاهی، فرهنگ نشر نو، چاپ نخست، ۱۳۹۵. تارنمای مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ قرآن؛ با ترجمهٔ کلمه به کلمه و وفادار به متن عربی، ترجمهٔ محمدکاظم معزّی، نشر اسوه، ۱۳۷۲ (نشر صابرین، چاپ چهارم، ۱۳۹۹). کتابخانهٔ دیجیتال نور
- ↑ بازچاپ ویراست جدید از قرآن ترجمهٔ تحتاللفظی شیخالهند، ۵ اسفند ۱۳۹۴. خبرگزاری کتاب ایران
- ↑ ترجمههای تحتاللفظی معاصر قرآن به فارسی؛ برتریها و کاستیها، مهدی ناصری و مصطفی شیروی خوزانی و محمودرضا توکلی محمدی، نشریهٔ مطالعات ترجمهٔ قرآن و حدیث، پاییز و زمستان ۱۳۹۳، ش۲. پرتال جامع علوم انسانی
- ↑ حجاب شرعی در عصر پیامبر، امیرحسین ترکاشوند، اردیبهشت ۱۳۹۰
- ↑ پایگاه جامع قرآنی
- ↑ قرآن حبل المتین
- ↑ تارنمای امالکتاب
- ↑ تارنمای الکتاب
- ↑ تارنمای تدبر
- ↑ تارنمای تنزیل
- ↑ تارنمای پارسقرآن