حدیث ثقلین
از سلسله مقالات دربارهٔ: |
اسلام |
---|
![]() |
![]() | برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
حدیث ثَقَلین یا دو گرانسنگ یکی از حدیثهای متواتر محمد است.
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما
«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم را. تا وقتی که از این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند. تا کنار چشمه کوثر بر من وارد شوند.»
همچنین ام سلمه از محمد بن عبدالله حدیثی با همان مضمون حدیث ثقلین نقل میکند که وی گفت: «علی با قرآن است و قرآن با علی است، آنها از هم جدا نمیشوند تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند».[۱][۲][۳]
حسین بن علی نام این اشخاص را آورده است. همچنین صحّت حدیث ثقلین توسط رسالهای که «دارالتقریب، بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در چند سال پیش در مورد این حدیث چاپ کرد به اثبات رسیده است.[۴]
حدیث ثقلین از موارد اختلاف اهل تسنن و شیعه است. شیعیان اهل تسنن را به این موضوع متهم میکنند که پیشوای ایشان، عمر بن خطاب با قول معروف خویش «حسبنا کتاب الله»[۵] رهنمودهای این حدیث نبوی را زیر پا گذاشته است.
لفظ در منابع اهل سنت
[ویرایش]
این حدیث در منابع اهل سنت از جمله صحیح مسلم ( احادیث بسیاری توسط وی تحریف شده) با لفظ دیگری آمده:
وَأَنَا تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللَّهِ فِیهِ الْهُدَی وَالنُّورُ فَخُذُوا بِکِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِکُوا بِهِ)). فَحَثَّ عَلَی کِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فِیهِ ثُمَّ قَالَ: ((وَأَهْلُ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم اول کتاب خدا که در ان هدایت و نور هست پس به ان چنگ بزنید و سپس گفت و اهل بیت من، خداوند را به شما یادآوری میکنم و اهل بیت من، خداوند را به شما یادآوری میکنم
— مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم حدیث۶۳۷۸
معنای ثقل
[ویرایش]«ثِقْل» در لغت به معنای بار سنگین و گنج است.[۶]در لغت «ثَقَل» به معنای بار و کالای مسافر و هر شیء گرانبها و ارزشمندی گفته شده است که باید در نگهداری آن کوشش شود. برخی از اهل لغت «ثِقل» و «ثَقَل» را به یک معنا دانستهاند، اما برخی دیگر میان آن دو تفاوت قائل شدهاند. جمع هر دو واژه اثقال است. واژه سه حرفی «ثقل» در قرآن به کار نرفته اما «اثقال» در چند آیه و «ثَقَلان» فقط در یک آیه به کار رفته است. عموم مفسران مراد از صورت اخیر را دو گروه جن و انس و معدودی از مفسران هم مراد از آن را قرآن و عترت دانستهاند. در دستهای دیگر مراد از این واژه را قرآن و عترت (اهل بیت) دانستهاند که برگرفته از حدیث مورد بحث است.[۷]
زمان و مکان صدور حدیث
[ویرایش]پیامبر اسلام در طول دوره رسالت خود تنها دو سخنرانی با بیش از صدهزار شنونده داشته است. یکی روز عرفه (نهم ذی الحجه سال ۱۰ ق) و دیگری در غدیر خم (۱۸ ذی الحجه سال ۱۰ ق) که در هر دو مورد حدیث ثقلین با همان قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» نقل شده است. در کل بیان این حدیث توسط محمد در ۶ مورد انجام شده است:[۸][۹]۱. بازگشت از طائف، سال ۸ هجری ۲. روز عرفه، نهم ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، عرفات ۳. دوازده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، مسجد خیف، منا[۱۰] ۴. روز عید غدیر، هجده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، سرزمین غدیر خم ۵. در آستانه مرگ، اواخر صفر، سال ۱۱ هجری، مسجدالنبی ۶. در بستر مرگ، بیست و هشت صفر، سال ۱۱ هجری، در منزل محمد
منابع و راویان حدیث ثقلین
[ویرایش]منابع
[ویرایش]در بسیاری از کتابهای شیعی و سنی به این حدیث اشاره شده است. برخی از منابع اهل تسنن که حدیث ثقلین در آن آورده شده عبارتند از:
- صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳–۶۶۲، ۳۲۸ به نقل از بیش از ۳۰ نفر از اصحاب
- مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج ۳، ص ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۴۸، ۵۳۳، حاکم نوشته که این حدیث صحیح میباشد بر اساس نظر شیخین (بخاری و مسلم)
- سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۴۳۲
- مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص ۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹، ج ۴، ص ۳۶۶، ۳۷۲–۳۷۰
- فضایل صحابه، احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۵۸۵، حدیث ۹۹۰
- خصایص نسایی، ص ۲۱، ۳۰
- صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، فصل ۱۱، بخش ۱، ص ۲۳۰
- کبیر طبرانی، ج ۳، ص ۶۳–۶۲، ۱۳۷
- کنزالعمال، متقی هندی، فصل اعتصام به حبل الله ج ۱، ص ۴۴
- تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۱۱۳، زیر تفسیر آیه ۴۲:۲۳
- طبقات الکبری، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۹۴، چاپ لبنان
- الجمیع الصغیر، سیوطی، ج ۱، ص ۳۵۳ و نیز در جلد ۲
- مجمع الزوائد، هیثمی، ج ۹، ص ۱۶۳
- فاتح الکبیر، بنهانی، ج ۱، ص ۴۵۱.
- جامع الاصول، ابن اثیر، ج ۱، ص ۱۸۷
- تاریخ ابن عساکر، ج ۵، ص ۴۳۶
- درالمنثور، حافظ سیوطی، ج ۲، ص ۶۰
- ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ص ۳۸، ۱۸۳
راویان
[ویرایش]امینی در الغدیر متن گفتار پیامبر اسلام (مشهور به حدیث غدیر) را از صد و ده تن از صحابه به نقل از منابع اهل سنت بیان کرده است.[۱۱] او در این کتاب قسمتهایی از سخنرانی طولانی پیامبر در روز غدیر را آورده که در بعضی از آنها حدیث ثقلین با قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» آمده است. (به نقل از ام سلمه، جابر، حذیفه، زید بن ارقم، عامر بن لیلی و علی بن ابیطالب). با توجه به تکرار این حدیث در موارد مختلف، حدیث مذکور در تمامی طبقات به حد تواتر رسیده که نام چهل تن از صحابه که متن روایت آنها صحیح است، در ذیل آورده میشود:[۱۲][۱۳]
۱.ابو ایوب انصاری ۲.ابوذر غفاری ۳.ابو رافع ۴.ابو سعید خدری ۵.ابو شریح خزاعی ۶.ابو قدامه انصاری ۷.ابو لیلی انصاری ۸.ابو هریره ۹.ابو الهیثم بن تیهان ۱۰.انس بن مالک ۱۱.براء بن عازب ۱۲. جابربن عبدالله انصاری ۱۳.جبیر بن مطعم ۱۴.جریر بن عبدالله ۱۵.حبشی بن جناده ۱۶.حذیفه بن اسید ۱۷.حذیفه بن ثابت ۱۸.حذیفه بن یمان ۱۹.حسن بن علی ۲۰.خزیمه بن ثابت ۲۱. زید بن ارقم ۲۲.زید بن اسلم ۲۳.زید بن ثابت ۲۴.سعد بن ابی وقاص ۲۵.سلمان ۲۶.سهل بن سعد ۲۷.ضمره اسلمی ۲۸.طلحه بن عبدالله تیمی ۲۹. عامر بن لیلی ۳۰.عبدالرحمن بن عوف ۳۱.عبدالله بن حنطب ۳۲.عبدالله بن عباس ۳۳.عبدالله بن عمر ۳۴.عدی بن حاتم ۳۵.عقبه بن عامر ۳۶.علی بن ابیطالب ۳۷.عمار یاسر ۳۸.عمر بن خطاب ۳۹.عمروعاص ۴۰.مقداد بن اسود.
سه نفر از صحابیات نیز حدیث ثقلین را روایت کردهاند: ۱.فاطمه زهرا (دختر پیامبر) ۲. ام سلمه (همسر پیامبر) ۳.ام ایمن (از زنان بهشتی)[۱۴][۱۳]
ابن حجر نیز راویان حدیث ثقلین را بیش از بیست تن از صحابه میداند.[۱۵][۱۳]
منابع
[ویرایش]- ↑ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۲۴
- ↑ صواعق المحرقه، ابن حجر، فصل ۹، بخش ۲، ص ۱۹۱، ۱۹۴
- ↑ تاریخ الخلفا، جلال الدین سیوطی، ص ۱۷۳
- ↑ وحدت و انسجام اسلامی از دیدگاه آیتالله بروجردی
- ↑ ۱. صحیح بخاری، باب کتابه العلم من کتاب العلم، ۱/ ۲۲ و مسند احمد حنبل، تحقیق احمد محمد شاکر، حدیث ۲۹۹۲ و طبقات ابن سعد، ۲/ ۲۴۴، چاپ بیروت.
- ↑ نگاهی به حدیث ثقلین، سید علی میلانی
- ↑ نفیسی، «حدیث ثقلین»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ مهدوی پور، حدیث ثقلین با دو قرائت، ۱۹.
- ↑ خوئی، علی امام البرره، ۱: ۲۹۲–۳۰۴.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۵: ۲۰۲.
- ↑ امینی، الغدیر، ۱: ۴۱–۱۴۴.
- ↑ امینی، الغدیر، ۱: ۴۸–۱۳۰.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ مهدوی پور، حدیث ثقلین با دو قرائت، ۱۹.
- ↑ امینی، الغدیر، ۱: ۳۱۱.
- ↑ ابن حجر هیتمی، صواعق المحرقة، ۱: ۱۵۰.