غلام
غلام به مردی گفته میشد که از کودکی تا جوانی به خدمتگزاری و جنگاوری سلطان میپرداخت و گاه به امیری میرسید. گاه سلطان با غلام نرد عشق میباخت و از همین رو غلام در ادبیات گاه به معنی معشوق نیز آمدهاست.[۱]
سن غلام[ویرایش]
غلام مفهوم پسر نوجوانی بین سنین ۱۴ تا ۲۱ سال را میرساند. به خدمتکار مذکر کوچکتر صبی و به خدمتکار بزرگتر شاب گفته میشد.[۲]
انواع غلام[ویرایش]
در دربار پادشاهان سامانی و سلاطین غزنوی، غلامانی که به کارهای سادهای مانند ساقیگری، آبداری، شربتداری، جامهداری، رکابداری و اسلحهداری میپرداختند، غلامان «سراپا سرایی» نامیده میشدند. [۳]
تربیت غلام[ویرایش]
از اولین روز خدمت غلام تا پیری او، تربیت غلام با ترتیب خاصی پیگیری میشدهاست. در سال اول غلام اجازه سواری نداشته و پیاده خدمت میکردهاست. پس از یک سال، با تصویب حاجب، به غلام اسب و لگام و تسمه میدادهاند. در سال سوم غلام اجازه داشته که خنجری ببندد و در سال چهارم، قبا و گرزی به وی میدادهاند. از آن پس غلام به رتبه «وثاق باشی» ارتقا یافته و غلامانی زیر نظر او کار میکردهاند. مراتب بعدی ترقی غلام، «خیل باشی» و سرانجام «حاجب» بودهاست. گاه حاجب اگر لیاقت داشت، در ۳۵ سالگی به امیری میرسید. [۴]
عشق به غلام[ویرایش]
شاهان و اربابان به غلامهای زیبا روی خود که از ۱۴ سال به بالا بودن و زیبای داشتن علاقه شدیدی داشتن و با آنان عشق بازی داشتند و بیشتر این غلامان را از طریق غرامتهای جنگی به دست میآوردند مانند جنگهای که در دوران قاجار روی داد و شاهان قاجار غلامان زیادی داشتند و بسیار از عراب نیز غلام داشتند که غلامهای خود را از جنگها به دست میآوردند.
این بخش نیازمند گسترش است. میتوانید با افزودن به آن کمک کنید. |
غلامان مشهور[ویرایش]
از میان غلامان غزنوی این افراد به امیری و سپهسالاری رسیدند.[۵]
پانویس[ویرایش]
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا.
- ↑ سهیلی، احمد (۱۳۵۴). محمود و ایاز. تهران: دانش سعدی. ص. ۱.
- ↑ سهیلی، احمد (۱۳۵۴). محمود و ایاز. تهران: دانش سعدی. ص. ۱.
- ↑ سهیلی، احمد (۱۳۵۴). محمود و ایاز. تهران: دانش سعدی. ص. ۲.