کافرون
کافرون | |||||
---|---|---|---|---|---|
![]() | |||||
دستهبندی | مکی | ||||
اطلاعات آماری | |||||
شمارهٔ نزول | ۱۸ | ||||
جزء | ۳۰ | ||||
شمار آیهها | ۶ | ||||
شمار واژهها | ۲۶ | ||||
شمار حرفها | ۱۲۰ | ||||
متن سوره | |||||
![]() | |||||
|
|
کافرون نام صد و نهمین سوره از سورههای قرآن است. این سوره در مصحف عثمانی قبل از سوره نصر و بعد از سوره کوثر قرار گرفتهاست و جایگاهش در ترتیب نزول بر اساس نظر محمدهادی معرفت سورهٔ هجدهم، پس از سوره ماعون و پیش از سوره فیل است. این سوره ۶ آیه داشته و در جزء سیام قرار دارد. غالباً این سوره را مکی میدانند اما ضحاک بن مزاحم و قتاده، مفسر اهل سنت، آن را مدنی دانستهاند. سوره کافرون در کنار ناس، فلق و اخلاص یکی از سورههای چهار قل که با خطاب بگو آغاز شده است.
جهت نامگذاری این سوره به کافرون آن است که در رد درخواست بت پرستان قبیله قریش مبنی بر اشتراک در عبادت بت ها و الله نازل شدهاست؛ به این معنی که آنها گفتند که یک سال همه مسلمانان در عبادت مطابق با دین بت پرستان عمل کنند و سال دیگر آنها، الله را به روش اسلام بپرستند. طبری، مفسر اهل سنت، معتقد است که بت پرستان قبل از بیان درخواستشان، به محمد، پیامبر اسلام، وعده اعطاء مال (به نحوی که ثروتمندترین مرد مکه شود)، ازدواج با هر زنی که وی بخواهد و پیروی از او را دادند و پس از آن خواسته خودشان را مطرح کردند. از آن جا که مخاطبان این سوره گروهی از قبیله قریش بودند، معنی کافرون، که در آیه اول آمده، شامل همه بت پرستان نمیشود و فقط دربردارنده این گروه خاص است.
در سوره دو نوع تکرار وجود دارد، تکرار لفظی و تکرار معنوی. غالب مفسران معتقدند که تکرار در این آیات به جهت تأکید و ناامید کردن کامل مشرکان و نفی آیین آنها است اما نظرات دیگری نیز مثل تعدد و اختلاف زمان وجود دارد. در تفسیر آخرین آیه (لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ) اختلافات زیادی وجود دارد. سید محمدحسین طباطبائی، مفسر شیعه، آن را تأکید معنوی آیات قبل میداند، مرتضی مطهری، مفسر شیعه نیز آن را به عدم همزیستی اسلام با مشرکین (غیر اهل کتاب) تفسیر کردهاست. فخر رازی، مفسر اهل سنت، نظریه حصر در معنای این آیه را مطرح کرده است. به گزارش شیخ طوسی، مفسر شیعه، برخی از مفسران قائل به تقدیر گرفتن معنای «اجر» شدند اما در مقابل مفسرانی از جمله خود او، مخالف این نظر هستند.
در فضیلت این سوره روایات متعددی از شیعه و سنی نقل شده که ثواب قرائت سوره کافرون معادل با قرائت یک چهارم قرآن است. فخر رازی، مفسر اهل سنت، معتقد است که این سوره در بیان یکی از چهار مقصد قرآن یعنی ترک کفر و بتپرستی است و به همین دلیل ثواب آن معادل یک چهارم قرآن است.
نامها[ویرایش]
شهرت اصلی این سوره به «کافرون» است، زیرا خدا در این سوره کافران و بت پرستان را به وسیله محمد، پیامبر اسلام، مورد خطاب قرار دادهاست.[۱] نامهای دیگر این سوره عبارتند از:
- جحد: جحد در لغت به معنای انکار است و از آنجا که حقیقت کفر، انکار است و کافران، منکرِ دین خدا بودهاند، به آن سوره جحد گفته شدهاست.[۲][۳]
- عبادت: از آن جا که این لفظ و مشتقاتش (أَعْبُدُ، تَعْبُدُونَ، عَابِدُونَ، عَابِدٌ، عَبَدتُّمْ) هشت مرتبه در این سوره استعمال شده، به آن سوره عبادت نیز گفته شدهاست.[۴]
- مُقَشْقِشَه: این کلمه، اسم فاعل از ماده «قشقشه» به معنی پاک کننده و دور نگهدارنده از شرک است و چون این سوره به واسطه رد درخواست کافران در مقام شرکزدایی از انسانها است به این لفظ نامیده شدهاست. این نام در سورههای توبه، توحید، فلق و ناس نیز مشترک است.[۵][۶][۷][۸]
نزول[ویرایش]

غالب مفسران معتقدند سوره کافرون همانند سورههای کوتاه دیگر در مکه نازل شدهاست؛[۹] اما در این میان ضحاک بن مزاحم، و قتاده، مفسر اهل سنت، معتقدند که این سوره مدنی است.[۱۰][۱۱][۱۲] برخی از مفسران نظیر مکارم شیرازی، مفسر شیعه، و علامه طباطبایی، مفسر شیعه، لحن و سیاق آیات را قرینهای بر مکی بودن سوره گرفتهاند، زیرا معتقدند این لحن برای زمانی است که مسلمانان در اقلیت بودند و کافرین اکثریت را داشتند.[۱۳][۱۴]
این سوره، نوزدهمین سوره از مصحف ابنعباس است که قبل از سوره اخلاص و بعد از سوره فیل واقع شدهاست.[۱۵] اما در مصحف ابن مسعود، صد و پنجمین سوره، قبل از سوره مسد و بعد از سوره کوثر است.[۱۶] محل قرارگیری سوره کافرون در مصحف ابی بن کعب دقیق نیست، ابن ندیم آن را صد و دهمین سوره (قبل از سوره نصر و بعد از سوره قدر) و سیوطی آن را صد و چهارمین سوره از این مصحف میداند.[۱۷] محمدهادی معرفت، قرآن پژوه شیعه، این سوره را در ردیف هجدهمِ ترتیب نزول، قبل از سوره فیل و بعد از سوره ماعون، قرار دادهاست.[۱۸]
فیض کاشانی، مفسر شیعه، در تفسیر صافی و ثعلبی، مفسر سنی، در تفسیر ثعلبی، معتقدند شأن نزول این سوره در پاسخ به خواسته گروهی از قبیله قریش نظیر عتبة بن ربیعه، امیة بن خلف، ولید بن مغیره و عاص بن سعد است. زیرا آنان از محمد خواسته بودند که در عبادت با هم مشارکت کنند، یعنی آنان الله را و وی نیز بتهای آنان را بپرستند. در پاسخ به این درخواست، سوره کافرون نازل شد.[۱۹][۲۰] طبری، مفسر اهل سنت، نیز معتقد است که بت پرستان قبل از بیان درخواستشان، به محمد وعده اعطاء مال (به نحوی که ثروتمندترین مرد مکه شود)، ازدواج با هر زنی که وی بخواهد و پیروی از او را دادند. این مفسر همچنین پیشنهاد کافران در مورد مشارکت در عبادت را به مدت یک سال قید میزند. یعنی یک سال آنان الله را پرستش کنند و سپس یک سال محمد خدایان آنان را بپرستد.[۲۱]
محتوا و ساختار سوره[ویرایش]
سوره کافرون شامل ۷۴ حرف است و از ۲۶ کلمه تشکیل شدهاست.[۲۲] در تعداد آیات این سوره اختلافی وجود ندارد و همه در تعداد آیات سوره روی عدد شش متفق هستند.[۲۳] در سوره، خداوند به محمد دستور میدهد که از آیین وثنیت (بتپرستی) به صورت علنی برائت بجوید و به کافرین بگوید که با وجود دعوت آنان به اسلام، آنان پذیرای این دین نبودند و تو نیز مجذوب آیین آنان نخواهی شد.[۲۴] این سوره یکی از نخستین اظهارات قرآن نسبت به کافران است.[۲۵] متن سوره با ترجمه فولادوند عبارت است از:[۲۶]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ | به نام خداوند رحمتگر مهربان | |
قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ (۱) | بگو ای کافران (۱) | |
لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ (۲) | آنچه میپرستید نمیپرستم (۲) | |
وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (۳) | و آنچه میپرستم شما نمیپرستید (۳) | |
وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ (۴) | و نه آنچه پرستیدید من میپرستم (۴) | |
وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (۵) | و نه آنچه میپرستم شما میپرستید (۵) | |
لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ (۶) | دین شما برای خودتان و دین من برای خودم (۶) |
ساختار درختی محتوای این سوره نیز چنین است:[۲۷]
متفاوت بودن عقیده و شریعت پیامبر با آیین کافران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطلب دوم: آیه ۶ تفاوت شریعت پیامبر با آیین کافران | مطلب اول: آیه ۲–۵ تفاوت معبود پیامبر و کافران | مقدمه: آیه ۱ مأموریت پیامبر برای برائت از کافران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نکته دوم: آیه ۶ پیامبر پیرو دین و شریعت الهی است | نکته اول: آیه ۶ کافران، پیرو آیینی هستند که خود ساختهاند | نکته دوم: آیه ۴–۵ در گذشته نیز هیچگاه معبود پیامبر و کافران یکی نبودهاست | نکته اول: آیه ۲–۳ هیچگاه معبود پیامبر و کافران یکی نخواهد بود | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اختلاف قرائت[ویرایش]
بین قاریان هفتگانه در تلفظ «ولیَ دین» اختلاف نظر وجود دارد. ابن کثیر مالکی، نافع مدنی، حفص عن عاصم و قراء اهل مدینه معتقدند که حرف «ی» در کلمه «ولیَ» مفتوح است ولی در قرائت ابوعمرو بن علاء بصری، کسایی کوفی و حمزه کوفی این کلمه ساکن تلفظ شدهاست.[۲۸][۲۹] شیخ طوسی، مفسر شیعه، دلیلی که برای قائلین به مفتوح بودن حرف «ی» میآورد، خفیف بودن فتحه است ولی برای قائلین به سکون، به مبنای آنان (که از اعراب گذاری روی حروف عله کراهت دارند) استدلال میکند.[۳۰]
تفسیر[ویرایش]
الکافرون[ویرایش]
کلمه «الکافرون» که در آیه اول آمده، همه کافران را مورد خطاب قرار نداده بلکه به واسطه «ال» در کلمه که به معنی عهد است که گروهی از قبیله قریش را مدنظر دارد.[۳۱][۳۲][۳۳][۳۴]
تکرار آیات[ویرایش]
به گفته مفسران شیعه و سنی، در این سوره دو نوع تکرار وجود دارد: تکرار معنوی و تکرار لفظی.[۳۵][۳۶] با این وجود رازی در تفسیر خود، از احتمال عدم تکرار در این سوره یاد کردهاست و این قول را به برخی از مفسران منتسب مینماید. رازی در ادامه، دلیل و توجیههای معتقدین به این رأی را گزارش میکند.[۳۷]
تکرار معنوی[ویرایش]
آیه چهارم از جهت معنا، تکرار آیه دوم هست. مفسران برای این نوع تکرار فرضهایی را مطرح کردند:
- تکرار برای تأکید و ناامید کردن کامل مشرکان و نفی آیین آنها است.[۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳]
- تکرار به دلیل اختلاف زمان است، یعنی یکی برای زمان حال آمده و دیگری برای زمان آینده. بنابر این معنی یکی از این آیات میشود «آنچه را که شما اکنون میپرستید من پرستش نمیکنم» و معنی آیه دیگر میشود «آنچه را که شما میپرستید من در آینده نمیپرستم»[۴۴][۴۵][۴۶][۴۷][۴۸]
- به گفته مکارم شیرازی، مفسر شیعه، تکرار به دلیل اختلاف زمان است، یعنی در آیه دوم گفته شده «آنچه را که شما اکنون میپرستید من پرستش نمیکنم» ولی در آیه چهارم میگوید «من در گذشته نیز معبودهای شما را نمیپرستیدم تا چه رسد به امروز»[۴۹] و به تعبیر ابوحیان اندلسی، مفسر اهل سنت، گویی محمد در این آیه میگوید: «من در زمان جاهلی بتها را نمیپرستیدم، حال چگونه از من میخواهید که در زمان اسلام این کار را کنم؟»[۵۰]
- به گفته محمدحسین طباطبایی و مکارم شیرازی، مفسر شیعه، آیه اول در بیان اختلاف معبودها است «هرگز معبودهای شما را نمیپرستم» و آیه دوم اختلاف در عبادت را بیان میکند. «هرگز مثل شما (با شرک و از روی تقلید) عبادت نمیکنم»[۵۱][۵۲]
- به گفته محیی الدین الدرویش، مفسر اهل سنت، تکرار این آیات بخاطر تکرار درخواست کافرین است که گفتند: «تو خدای ما را پرستش کن، ما نیز خدای تو را پرستش میکنیم، سپس تو خدای ما را پرستش کن و ما خدای تو را پرستش میکنیم.»[۵۳]
- سید مرتضی، مفسر شیعه، وجه تکرار این آیات را از ابن قتیبه، مفسر سنی، چنین نقل میکند که قرآن یکجا نازل نشده بلکه نزول آن به تدریج بوده؛ بنابراین کافران ابتدا درخواستی داشتند، که در جواب آن آیات دوم و سوم نازل شد، حال آنان پس از مدتی دوباره آمدند و درخواست خود را تکرار کردند، در نتیجه آیات چهارم و پنجم نیز نازل گردید.[۵۴]
تکرار لفظی[ویرایش]
در این سوره آیه پنجم، یعنی «وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ»، تکرار آیه سوم است. نظریاتی که برای علت تکرار این آیه مطرح شده، همانند تکرار معنوی است با این تفاوت که شماره سوم از آن فرضیهها در این آیات جاری نمیشود.[۵۵]
لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ[ویرایش]
به تصریح چندین آیه قرآن، اکراه و اجبار در دین، یا ممنوع یا غیرممکن شمرده شدهاست؛ به نظر، این آیه اولین آیهای میباشد که بر مدارا در دین و مذهب نازل شدهاست.[۵۶] در تفسیر این آیه، برداشتهای گوناگونی وجود دارد. علامه طباطبائی، مفسر شیعه، این آیه را تأکید معنوی آیات قبل (مشترک نبودن دین محمد با مشرکین) میداند.[۵۷] مرتضی مطهری، مفسر شیعه، از این آیه چنین برداشت کرده که اسلام همزیستی با مشرکین ندارد ولی با اهل کتاب یعنی یهود، نصاری و حتی زرتشتیها یک نوع همزیستی خاصی را دارد به این نحو که رسماً از جان و مال آنان حمایت کرده و آنها را در حقوق اجتماعی شریک مینماید.[۵۸] برخی دیگر در این آیه قبلِ کلمهِ «دین»، کلمه «جزاء» را محذوف دانستهاند ولی گروهی دیگر مثل شیخ طوسی، مفسر شیعه، قائل به حذف نشدند و خود کلمه «دین» را در این آیه به معنای «پاداش و جزا» گرفتهاند که در این صورت ترجمه آیه چنین میشود: «جزای عمل و پرستش شما برای خودتان است و جزای عمل و پرستش من هم برای خودم»[۵۹][۶۰][۶۱] طبرسی، مفسر شیعه، این را نیز اضافه میکند که معنای آیه چنین باشد: «کفر شما به خدا برای خودتان باشد و اخلاص و توحید من به او برای خودم.» این تفسیر گرچه ظهور در اباحه دین کافرین دارد اما معنای واقعی آن تهدید و مبالغه در نهی بتپرستی است.[۶۲] فخر رازی، مفسر اهل سنت، این نظریه را نیز مطرح کرده که آیه معنای حصر را برساند یعنی «دین شما منحصر درخودتان هست نه غیر خودتان.»[۶۳] برخی از مفسران نظیر ابو حیان اندلسی، مفسر اهل سنت، نیز معتقدند که این آیه در اوج برائت محمد از بت پرستان است چرا که میگوید «کفر شما برای خودتان باشد و توحید من نیز، برای خودم»[۶۴] برخی از مفسرین نیز معتقدند که از این آیه در کنار آیات ۱۱۳[الف] و ۲۵۶[ب] سوره بقره و ۵۶[پ] و ۶۹[ت] سوره حج چنین برداشت میشود که قضاوت انسانها در امور بحثبرانگیز مثل اعتقادات فقط بر عهده خداوند است نه شخص دیگری. در نتیجه هیچ گونه قضاوتی از جانب اشخاص در این زمینهها مجاز نخواهد بود و برای رسیدن به اهداف سیاسی، نباید از خشونت، اکراه و اجبار استفاده کرد.[۶۵] برخی نیز در بخشی از تفسیر آیه ۱۶۴ سوره انعام [ث] به این آیه استناد کردند. زیرا زمانی که انسان در انتخاب عقیده خود آزاد باشد، عواقب این کار را نیز خودش باید متحمل شود نه کس دیگر.[۶۶]
فضیلت سوره[ویرایش]

در منابع مختلف اسلامی (اعم از شیعه و سنی) برای این سوره فضیلتهایی ذکر شدهاست.
منابع شیعی[ویرایش]
- در حدیثی از پیامبر اسلام نقل شده:[۶۷]
در منابع شیعی از فضیلت قرائت این سوره در نمازهای نافله یاد شدهاست[۶۹]. همچنین به اتفاق مذاهب فقهی از جمله شیعه، قرائت این سوره در نماز استخاره مورد تاکید قرار گرفته است.[۷۰]
منابع سنی[ویرایش]
در حدیثی از پیامبر اسلام نقل شده:[۷۱]
کسی که سوره «قل یا ایها الکافرون» را بخواند، برای او (اجری) معادل (قرائت) ربع قرآن است؛[ح]
فخررازی، مفسر اهل سنت، فلسفه اینکه چرا سوره کافرون معادل یک چهارم قرآن است را چنین میداند که مقصود از قرآن یا ترک چیزی است یا انجام دادن چیزی، هر کدام از این دو یا در قلوب یا در جوارح انسانها است؛ و از آنجا که این سوره دربردارنده ترک چیزی (کفر و بتپرستی) در قلوب انسانها است توانسته یکی از مقاصد چهارگانه قرآن را تأمین کند.[۷۲] خواندن این سوره توسط پیامبر اسلام در برخی نمازها همچون نافله صبح، مورد توصیه قرار گرفته است.[۷۳] همچنین در احادیثی از پیامبر اسلام، خواندن این سوره برای آغاز سفر و هنگام خواب، توصیه شدهاست.[۷۴]
در فرهنگ اسلامی[ویرایش]
سورهٔ کافرون، در کنار ناس، توحید و فلق، یکی از سورههای چهارقُل (چارقُل) است. چهار قُل اصطلاحی است که به چهار سورهٔ قرآن که با عبارت عربی «قُل» آغاز شدهاند، اشاره میکند.[۷۵] نامهای دیگر این چهار سوره، قَلاقِل، ذات القلاقل و سُوَرِ قل نیز گزارش شدهاست.[۷۶] در آثار اسلامی، برای خواندن چهار قل فوایدی نظیر درمان دردها و بیماریها، حل مشکلات و دوری از وسوسهٔ شیطان بیان شدهاست.[۷۷][۷۸] بنابر روایتی که به روایت ذات القلاقل مشهور است، استفاده از قلاقل در تعویذ و برای حفاظت در برابر آسیبها مورد تاکید قرار گرفتهاست.[۷۹]
تجزیه و ترکیب[ویرایش]
تجزیه و ترکیب سوره کافرون[۸۰][۸۱] | ||||
---|---|---|---|---|
شماره آیه | متن آیه | تجزیه و ترکیب | ||
۱ | ﴿قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ﴾ | قُلْ فعل امر صیغه مفرد مخاطب، ضمیر «انت» مستتر فاعل آن است. یَا حرف ندا است. «أَیُّ» وصلیه و مبنی بر ضم و چون منادی واقع شده، محلا منصوب است. «هَا» حرف تنبیه، الْ اسم موصول است و کَافِرُونَ اسم فاعل جمع، صفت یا عطف بیان یا بدل از أَیُّهَا
| ||
۲ | ﴿لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ﴾ | لَا حرف نفی، أَعْبُدُ فعل مضارع، فاعل آن «انا» مستتر مَا موصوله است و چون مفعولِ فعل سابق است محلا منصوب میشود. تَعْبُدُونَ فعل و فاعل و صله برای اسم موصول سابق. جمله لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ محلی ار اعراب ندارد زیرا که جواب ندا (در آیه قبل) واقع شدهاست. | ||
۳ | ﴿وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ﴾ | وَ حرف عطف است. لَا حرف نافیه است. أَنْتُمْ ضمیر منفصل مرفوع و مبتدا و محلا مرفوع عَابِدُونَ اسم فاعل جمع و خبر برای مبتدای سابق. مَا اسم موصول است و چون مفعول برای اسم فاعل سابق آمده، محلا منصوب میشود. أَعْبُدُ فعل مضارع و فاعل آن «انا» مستتر است. | ||
۴ | ﴿وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ﴾ | همانند آیه سوم تجزیه و ترکیب میشود. | ||
۵ | ﴿وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ﴾ | همانند آیه سوم تجزیه و ترکیب میشود. | ||
۶ | ﴿لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ﴾ | لَکُمْ جار و مجرور و متعلق به عامل مقدر، و خبر مقدم دِینُکُمْ مضاف و مضافالیه و مبتدا مؤخر، جمله لَکُمْ دِینُکُمْ محلی از اعراب ندارد زیرا مستانفه است. وَ حرف عطف است، لِیَ جار و مجرور و متعلق به عامل مقدر، و خبر مقدم دِینِ مبتدای مؤخر است؛ و کسره در انتهای آن عوض از «ی» مضافالیه آمدهاست. جمله لِیَ دِینِ نیز محلی از اعراب ندارد زیرا عطف بر جمله لَکُمْ دِینُکُمْ شدهاست. |
جستارهای وابسته[ویرایش]
یادداشت[ویرایش]
- ↑ وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَیٰ عَلَیٰ شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَیٰ لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَیٰ شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ ۗ کَذٰلِکَ قَالَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۚ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ
- ↑ لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
- ↑ الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ ۚ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ
- ↑ اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ
- ↑ ... وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ
- ↑ مَنْ قَرَأَ قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ فَکَأَنَّما قَرَأَ رُبْعَ الْقُرْآنِ وَ تَباعَدَتْ عَنْهُ مَرَدَةُ الشَّیاطِیْنِ، وَ بَرَأَ مِنَ الشِّرْکِ، وَ یُعافی مِنَ الْفَزَعِ الأَکْبَرِ
- ↑ کان أبی یقول: " قل یا أیها الکافرون " ربع القرآن و کان إذا فرغ منها قال: أعبد الله وحده أعبد الله وحده
- ↑ من قَرَأَ {قل یَا أَیهَا الْکَافِرُونَ} کَانَت لَهُ عدل ربع الْقُرْآن
پانویس[ویرایش]
- ↑ زحیلی، التفسیر المنیر، ۳۰: ۴۳۷.
- ↑ فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۷: ۵۶۹.
- ↑ مطهری، آشنایی با قرآن، ۱۴: ۲۳۴.
- ↑ جمعی از محققین، فرهنگ نامه علوم قرآن، ۸۰۱.
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱: ۱۹۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۵: ۵.
- ↑ کرمانی، غرائب التفسیر وعجائب التاویل، ۲: ۱۳۹۹.
- ↑ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۴: ۸۰۸.
- ↑ Glassé et al, The New Encyclopedia of Islam, 421.
- ↑ طبرسی، تفسیر تبیان، ۱۰: ۴۱۹.
- ↑ اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۰: ۵۵۸.
- ↑ فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۷: ۵۶۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۴۰۹.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۴۵.
- ↑ جمعی از محققین، فرهنگ نامه علوم قرآن، ۱۴۴۹.
- ↑ جمعی از محققین، فرهنگ نامه علوم قرآن، ۱۴۵۰.
- ↑ جمعی از محققین، فرهنگ نامه علوم قرآن، ۱۴۴۵.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۹۰.
- ↑ فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۷: ۵۶۹.
- ↑ ثعلبی، تفسیر الثعلبی، ۱۰: ۳۱۴.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ۱: ۴۱۹.
- ↑ ثعلبی، تفسیر الثعلبی، ۱۰: ۳۱۴.
- ↑ زحیلی، التفسیر المنیر، ۳۰: ۴۳۷.
- ↑ فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۷: ۵۶۹.
- ↑ Glassé et al, The New Encyclopedia of Islam, 421.
- ↑ مطهری، آشنایی با قرآن، ۱۴: ۲۳۴.
- ↑ خامهگر، ساختار سورههای قرآن کریم، ۱۲۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۰: ۸۴۰.
- ↑ ثعلبی، تفسیر الثعلبی، ۱۰: ۳۱۷.
- ↑ طوسی، تفسیر تبیان، ۱۰: ۴۲۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۰: ۸۴۰.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۴۵.
- ↑ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۴: ۸۰۸.
- ↑ اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۰: ۵۵۸.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۳۲: ۳۳۰ و ۳۳۱.
- ↑ مشتاقمهر، حکمت تکرار آیات، ۱۴۵–۱۷۵.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۳۲: ۳۳۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۴۱۷.
- ↑ مطهری، آشنایی با قرآن، ۱۴: ۲۳۸.
- ↑ طبرسی، تفسیر تبیان، ۱۰: ۴۲۰.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ۳۲: ۱۴۶.
- ↑ مدرسی، تفسیر هدایت، ۱۸: ۳۷۶.
- ↑ اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۰: ۵۵۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۴۱۸.
- ↑ علمالهدی، الامالی، ش۸۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۰: ۸۴۱.
- ↑ فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۷: ۵۶۹.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ۳۲: ۱۴۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۴۱۸ و ۴۱۹.
- ↑ اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۰: ۵۵۹.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۴۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۴۱۸.
- ↑ الدرویش، اعراب القرآن، ۱۰: ۶۰۳.
- ↑ علمالهدی، نفائس التأویل، ۳: ۴۸۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۴۱۸.
- ↑ Dammen McAuliffe et al, Encyclopaedia Of The Quran, 5: 290.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۴۷.
- ↑ مطهری، آشنایی با قرآن، ۱۴: ۲۴۱ و ۲۴۲.
- ↑ طوسی، تفسیر تبیان، ۱۰: ۴۲۲.
- ↑ مدرسی، تفسیر هدایت، ۱۸: ۳۷۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۴۱۹ و ۴۲۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۰: ۸۴۲.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ۳۲: ۱۴۷ و ۱۴۸.
- ↑ اندلسی، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۰: ۵۶۱.
- ↑ Dammen McAuliffe et al, Encyclopaedia Of The Quran, 5: 573.
- ↑ Dammen McAuliffe et al, Encyclopaedia Of The Quran, 3: 299.
- ↑ مکارم شیرازی، فصیلت تلاوت سوره کافرون.
- ↑ فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ۷: ۵۷۰.
- ↑ لسانی فشارکی، «اخلاص»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ سلیم، «استخاره»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ سیوطی، درالمنثور، ۸: ۶۵۶.
- ↑ رازی، تفسیر رازی، ۳۲: ۱۷۷.
- ↑ لسانی فشارکی، «اخلاص»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ ثعلبی، تفسیر الثعلبی، ۱۰: ۳۱۴.
- ↑ حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۱۸.
- ↑ لسانی فشارکی، «چهارقل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ مظاهری، اخلاق و خودسازی، ۱۶.
- ↑ مظاهری، اخلاق در خانه، ۱: ۴۱۹.
- ↑ لسانی فشارکی، «چهارقل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ رضوانی خراسانی، اعراب القرآن الکریم، ۵: ۸۳۱ و ۸۳۲.
- ↑ دعاس، اعراب القرآن الکریم، ۳۱۷.
منابع[ویرایش]
کتاب فارسی[ویرایش]
- جمعی از محققین (۱۳۹۴). فرهنگ نامه علوم قرآن. به کوشش دفتر تبلیغات اسلامی. تهران: صدرا.
- حریری، محمدیوسف (۱۳۹۰). فرهنگ اصطلاحات قرآنی. قم: هجرت.
- خامهگر، محمد (۱۳۸۰). ساختار سورههای قرآن کریم. قم: نشرا.
- سلیم، عبدالامیر (۱۳۸۸). «استخاره». دانشنامه بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۶۰). ترجمه تفسیر المیزان. قم: کتابخانه فقاهت.
- رضوانی خراسانی، محمدرضا (۱۳۹۰). اعراب القرآن الکریم. قم: تامین.
- لسانی فشارکی، محمدعلی (۱۳۸۸). «اخلاص». دانشنامه بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- لسانی فشارکی، محمدعلی (۱۳۸۳). «چهارقل». دانشنامه جهان اسلام. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- مدرسی، سید محمدتقی (۱۳۷۷). تفسیر هدایت. ترجمهٔ پرویز اتابکی، جعفر شعار، احمد آرام، عبدالمحمد آیتی. مشهد: آستان قدس رضوی.
- مشتاقمهر، علی؛ حسینیزاده، سید عبدالمجید (۱۳۹۵). حکمت تکرار آیات در قرآن مجید (PDF). قم: فصلنامه تفسیرپژوهی.
- مطهری، مرتضی (۱۳۵۸). آشنایی با قرآن. تهران: صدرا.
- مظاهری، حسین (۱۳۱۳). اخلاق در خانه. قم: اخلاق.
- مظاهری، حسین (۱۳۱۲). اخلاق و خودسازی در مکتب قرآن و اهلبیت. تهران: پیام آزادی.
- معرفت، محمدهادی (۱۳۸۰). علوم قرآنی. قم: التمهید. شابک ۹۶۴-۳۳۰-۰۶۳-۳.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۴۰۳). تفسیر نمونه. قم: کتابخانه فقاهت.
کتاب عربی[ویرایش]
- الدرویش، محییالدین (۱۴۱۵). إعراب القرآن الکریم وبیانه (به عربی). بیروت: دارالیمامة.
- اندلسی، ابوحیان (۷۴۵). البحر المحیط فی التفسیر (به عربی). بیروت: دارالفکر.
- رازی، محمد بن عمر (۶۰۷). التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب) (به عربی). قم: کتابخانه فقاهت.
- رازی، محمد بن عمر (۶۰۶). تفسیر الرازی. سوم (به عربی). قم: کتابخانه فقاهت.
- زحیلی، وهبه (۱۹۳۲). التفسیر المنیر (به عربی). دمشق: دارالفکر المعاصر.
- زمخشری، محمود بن عمر (۵۳۸). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل (به عربی). قم: کتابخانه مدرسه فقاهت.
- دعاس، قاسم حمیدان (۱۴۱۶). إعراب القرآن الکریم (به عربی). پایگاه نداء الایمان.
- سیوطی، جلالالدین (۸۴۵). الاتقان فی علوم القرآن (به عربی). قاهره: الهیئة المصریة العامة للکتاب.
- سیوطی، جلالالدین (۸۴۶). تفسیر درالمنثور (به عربی). بیروت: دارالفکر.
- طبرسی، فضل بن حسن (۵۴۹). التبیان فی تفسیر القرآن (به عربی). بیروت: احیائ التراث العربی.
- طبرسی، فضل بن حسن (۵۴۸). تفسیر مجمع البیان (به عربی). بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات.
- طوسی، محمد بن حسن (۴۶۰). التبیان فی تفسیر القرآن (به عربی). بیروت: احیاء التراث العربی.
- علمالهدی، سید مرتضی (۴۳۶). الامالی (به عربی). قاهره: مطبعة السعادة.
- علمالهدی، سید مرتضی (۴۳۷). نفائس التأویل (به عربی). شرکة الاعلمی للمطبوعات.
- فیض کاشانی، ملامحسن (۱۰۹۰). التفسیر الصافی (به عربی). تهران: دارالکتب اسلامیه.
- کرمانی، برهانالدین (۸۹۰). غرائب التفسیر وعجائب التاویل (به عربی). بیروت: مؤسسه علوم القرآن.
سایتها[ویرایش]
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۹۲). «فصیلت تلاوت سوره کافرون». پایگاه اطلاعرسانی آیت الله مکارم شیرازی.
کتاب انگلیسی[ویرایش]
- Dammen McAuliffe, Jane (2006). Encyclopaedia Of The Quran.
- Glassé, Cyril (2001). The New Encyclopedia of Islam. AltaMira Press.
ثعلبی، احمد (۲۰۰۴). تفسیر الثعلبی. به کوشش ابیمحمد بن عاشور. بیروت: دارالاحیاء التراث العربی.