دودمان سلجوق: تفاوت میان نسخهها
جز ربات: انتقال رده به درخواست Modern Sciences از رده:پادشاهیهای گذشته به رده:پادشاهیهای پیشین |
برچسبها: متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایشگر دیداری |
||
خط ۲۶۴: | خط ۲۶۴: | ||
== فرهنگ == |
== فرهنگ == |
||
بنیادگذاری مدارس [[نظامیه]]، در [[بغداد]]، [[بلخ]]، [[نیشابور]]، [[اصفهان]] و ایجاد کتابخانهها و خانقاهها و مدارس گوناگون از کوششهای فرهنگی این دورهاست. |
بنیادگذاری مدارس [[نظامیه]]، در [[بغداد]]، [[بلخ]]، [[نیشابور]]، [[اصفهان]] و ایجاد کتابخانهها و خانقاهها و مدارس گوناگون از کوششهای فرهنگی این دورهاست.<!-- با حمله سلجوقیان به اصفهان همه ی کتاب ها را آتش زدند، ایجاد کتابخانه، مانند یک جک هست |
||
--> |
|||
نویسندگان و مشاهیری مانند: [[فخر رازی|امام فخر رازی]]، [[امام محمد غزالی]]، [[ابوالفرج بنجوزی]]، [[سهروردی|شیخ شهاب الدّین سهروردی]]، [[جوینی|امام الحرمین جوینی]] و امثال آنان نیز در این روزگار میزیستند.<ref>دبیرینژاد، بدیعالله، سلاجقه و گسترش ادب ترکی. در: «چشمانداز ارتباطات فرهنگی»، تیر و مرداد ۱۳۸۴ - شماره ۱۷. صص۵۷–۶۰.</ref> |
نویسندگان و مشاهیری مانند: [[فخر رازی|امام فخر رازی]]، [[امام محمد غزالی]]، [[ابوالفرج بنجوزی]]، [[سهروردی|شیخ شهاب الدّین سهروردی]]، [[جوینی|امام الحرمین جوینی]] و امثال آنان نیز در این روزگار میزیستند.<ref>دبیرینژاد، بدیعالله، سلاجقه و گسترش ادب ترکی. در: «چشمانداز ارتباطات فرهنگی»، تیر و مرداد ۱۳۸۴ - شماره ۱۷. صص۵۷–۶۰.</ref> |
نسخهٔ ۴ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۸
سلسلهٔ سلجوقیان سلجوقیان | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۴۲۹ (قمری) ۱۰۳۷ (میلادی)–۵۵۲ (قمری) ۱۱۹۴ (میلادی) | |||||||||
پرچم | |||||||||
قلمرو سلجوقیان در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی (۲) | |||||||||
وضعیت | امپراطوری ترکمنها | ||||||||
پایتخت | نیشابور | ||||||||
پایتخت در تبعید | ری، اصفهان همدان (پایتخت غربی) مرو (پایتخت شرقی) | ||||||||
زبان(های) رایج | فارسی (زبان رسمی) میانهای عربی و ترکی، اغوز (محاورات روزمره و نظامی) | ||||||||
دین(ها) | اسلام، تسنن | ||||||||
سلطان | |||||||||
تاریخ | |||||||||
• بنیانگذاری | ۴۲۹ (قمری) ۱۰۳۷ (میلادی) | ||||||||
• فروپاشی | ۵۵۲ (قمری) ۱۱۹۴ (میلادی) | ||||||||
|
سَلجوقیان (سَلاجقه، آلسلجوق)، دودمانی بودند که در سدههای پنجم تا ششم هجری قمری، بر بخشهای پهناوری از آسیای غربی و آسیای صغیر نظیر ایران، روم، افغان، شام، ارمن، گسترههای عرب و ترک و دیگر نقاط وسیع فرمان میراندند. مؤسس این سلسله طغرل بیک نام داشت که خود از نوادگان سلجوق بود و با شکست سلطان مسعود غزنوی، در نیشابور برتخت نشست.
سلطنت سلجوقیان دو دوره متمایز داشت، یکی دوره اقتدار که عصر سه پادشاه نخستین آنان یعنی طغرل، آلب ارسلان و ملکشاه را شامل است و دیگر دوره ضعف و انحطاط که پس از مرگ ملکشاه آغاز میگردد. سلطنت سلاجقه بزرگ که پایگاهشان خراسان بود تا سال ۵۵۲ برقرار بود، و بعدها در نتیجه بروز اختلافات بر سر جانشینی میان شاهزادگان، اقتدار مرکزی از میان میرود، و در نتیجه سلطنت آنان به چند قسمت تجزیه و تقسیم میگردد: بدین ترتیب سلجوقیان سوریه تا اوایل قرن ششم و سلجوقیان عراق و کرمان و کردستان تا اواخر سده ششم و سلجوقیان آسیای کوچک تا اواخر سده هفتم در قلمرو خود حکمرانی داشتند.[۱]
در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی این قلمرو به اوج اقتدار رسید. این محدوده از شرق تا ماوراءالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه امتداد یافت. واپسین شاه این سلسله از سلجوقیان عراق عجم و طغرل سوم نام دارد.
سلجوقیان زبان فارسی را زبان رسمی و درباری قرار دادند و وزیران این دوره بهویژه عمیدالملک کندری و خواجه نظامالملک توسی خدمات مهمی به این زبان و عمران و آبادانی شهرها و گسترش فنون و دانشها نمودند.[۲]
پیشینهٔ سلجوقیان
سلجوقیان در اصل ترکمانان غز و مردمانی ایلتبار بودند که در دوران صدارت حکومت سامانی در اطراف دریاچه خوارزم (آرال)، سیردریا و آمودریا میزیستند.
تاریخ ایران |
---|
گاهشمار تاریخ ایران رده:تاریخ ایران درگاه ایران |
سلجوقیان که به اسلام رو آورده بودند، پس از ریاست سلجوق بن دُقاق، نام سلاجقه را به خود گرفتند و به سامانیان در مبارزه با دشمنانشان بسیار یاری کردند. نام چهار پسر سلجوق، یعنی میکائیل، اسرائیل، موسی و یونس نشانگر آشنایی قبلی قنقها با قبیله یهودی خزرها یا مسیحیان نسطوری منطقه است.[۳] بر پایه برخی منابع، سلجوق در آغاز از سرکردههای سپاه خزرها بود.
میکائیل پسر سلجوق که بعد از مرگ او ریاست این طایفه را در دست داشت، چندین حکم جهاد برای مبارزه با (به گفته مورخان) کافران را صادر کرد. میکائیل دو پسر داشت به نامهای چغری و طغرل. این قبیله که یک بار در زمان سلجوق بن دقاق به دره سیحون کوچیده بودند، بار دگر بعد از مرگ سلجوق به سرکردگی سه پسر زادهاش به نزدیکی پایتخت سامانیان کوچیدند. اما سامانیان از نزدیکی این طایفه به پایتخت احساس خطر کردند؛ بنابراین سلاجقه بار دگر از روی اجبار بار سفر بسته و به بغرا خان افراسیابی پناه بردند. این حاکم از سر احتیاط، طغرل پسر بزرگ را زندانی کرد؛ ولی طغرل به کمک برادر خود چغری از زندان رهایی پیدا کرد و با طایفه خود به اطراف بخارا کوچیدند.
در سال ۴۱۶ هجری ترکان سلجوقی به ریاست اسرافیل بن سلجوق برادر میکاییل دست به شورش زدند. لیکن سلطان محمود او را اسیر و در هند زندانی کرد. از طرف دیگر گروهی از یارانش دست به شورش زدند.
طغرل بیک
ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق (طغرل بیک) در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست.
طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقیماند، به نیشاپور وارد و سلطنت را آغاز کرد.
طغرل برای خود اسمی عربی به نام، رکنالدین ابوطالب محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تأیید خلیفه عباسی قرار گرفت.
طغرل وزیری با کفایت که او را هم رده خواجه نظامالملک طوسی میدانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل یاری بسیار رساند.
طغرل بیک در سال ۴۳۳ به شهر ری وارد شد و این شهر را آباد کرده و به پایتختی برگزید.
او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری درگذشت و در مکانی که به برج طغرل (درابن بابویه)معروف است دفن شد.
آلب ارسلان
عضدالدوله محمد آلپ ارسلان بن جغری (۴۵۵–۴۶۵هجری) بعد از مرگ عمویش طغرل به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلپ ارسلان به تحریک رقیب عمیدالملک (خواجه نظام الملک طوسی) او را به قتل رساند و نفوذ او به خواجه نظام الملک طوسی منتقل شد.
بیشتر عمر آلب ارسلان در جنگ با عیسویان سپری شد. او به قصد گسترش اسلام به ارمنستان حمله کرد و بر آن سرزمین غالب شد. اما بعد از غلبه بر آن سرزمین در سال ۴۶۴ با حملهٔ ارمانیوس دیوجانوس -امپراتور روم- مواجه شد.
آلب ارسلان در نبرد ملازگرد، رومیان را به سختی شکست داد و امپراتور ارمانیوس دیوجانوس را دستگیر کرد. مورخان این جنگ را مقدمهٔ تسخیر بیتالمقدس و آغاز جنگهای صلیبی میدانند.
آلب ارسلان سرانجام به دست فردی به نام یوسف الخوارزمی که در جنگ آلپ ارسلان با حاکم تاوغاچ دستگیر و زندانی شده بود به سختی مجروح شد و بعد از چهار روز جان سپرد. تاریخنگاران چنین ذکر میکنند که آلپ ارسلان پیش از مرگ چنین گفتهاست: «دیروز در روی تپهای بودم و زمین را مینگریستم که زیرپای ارتشم به لرزه درمیآمد. در این هنگام به خود گفتم حاکم این جهان منم، چه کسی است که میتواند با من مقابله کند. خداوند غرور مرا دیده و جان مرا به وسیلهٔ یک اسیر گرفت».[۴][۵]
ملکشاه
ملکشاه پسر آلپ ارسلان، بعد از مرگ پدرش به کمک خواجه نظامالملک به سلطنت دست یافت. او به کمک فراست و دانایی خواجه نظامالملک توانست به تمام رقیبان سلطنتی خود از جمله شاهزادگان سلجوقی مدعی غلبه کند.
او موفق به توسعه سرزمینهای تحت سلطه سلجوقیان شد. از متصرفات او میتوان به بازپسگیری اورشلیم از فاطمیون مصر و انطاکیه از روم شرقی نام برد. عراق عرب، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام از دیگر محدودههای تحت تصرف او میباشند.
حکومت ملکشاه که در سال ۴۶۵ هجری آغاز شده بود، پس از برکناری خواجه نظامالملک و روی کار آمدن تاجالملک قمی، حرکتی رو به زوال در پیش گرفت.
عاقبت، خواجه نظامالملک در نهاوند بدست یکی از اسماعیلیان به نام ابوطاهر اوانی در سال ۴۸۵ هجری کشته شد. البته بنا به روایتی دیگر، خواجه نظام الملک به دست یکی از غلامان خود و به تحریک تاج الملوک که پیشکار ترکان خاتون همسر زیبای ملکشاه بود، با ضربت دشنه کشته شد.
ملکشاه نیز در همان سال و تنها سی و پنج روز پس از مرگ خواجه نظام الملک، در حالیکه در بغداد مهمان خلیفه عباسی بود، دچار زردی گردید و زندگی را بدرود گفت.[۶]
انشعاب در حکمرانی سلجوقیان
سلجوقیان از همان آغاز پیروزی بر غزنویان، ولایتهای کشور را بین سران خود تقسیم کردند. دارالملک (پایتخت) هر کدام از سلاجقه بدین شرح بود: جغری بیگ شهر مرو، موسی یبغو بست در سیستان و هرات، قاورد شهذ کرمان، طغرل شهر ری، ابراهیم ینال شهر همدان، قتلمش گرگان و دامغان، و امیر یاقوتی ابهر، زنگان (زنجان) و آذربایجان را ولایت و مرکز حکومتی خود قراردادند.[۷]
یه علت گسترش حکومت سلاجقه، ملکشاه، کشور را به ایالات و ولایات مختلف تقسیم کرده بود و هر ولایت را یکی از شاهزادگان، امراء یا اتابکان اداره میکرد.
اینان به علت دوری از اصفهان، پایتخت آن عهد و قدرتی که ملکشاه به آنها داده بود، بعد از مدتی شروع به تشکیل حکومتی جدا و مستقل کردند.
سلسله خوارزمشاهیان به دست انوشتکین غرجه که یکی از امراء بود تأسیس شد.
اتابکان نیز برای خود دم از استقلال زدند. در کرمان سلسله سلاجقه کرمان و در روم سلسله سلاجقه روم بوجود آمد. از طرف دیگر اتابکان آذربایجان و اتابکان لرستان هم ادعای استقلال کردند.
سلطان محمد
سلطان محمد را میتوان آخرین پادشاه سلجوقیان دانست که بر تمام تصرفات این سلسله حکومت کرد. پس از اینکه ملکشاه زندگی را بدرود گفت بین پسران و شاهزادگان سلجوقی جدال سنگینی درگرفت.
... ابتدا بین دو پسر او محمود و پسر بزرگ برکیارق جنگ بر سر تاج و تخت سر گرفت. این جدال عاقبت در اصفهان با پیروزی محمود به پایان رسید و برکیارق زندانی شد. اما بعد از مدتی محمود بر اثر بیماری آبله در گذشت و قدرت دوباره به برکیارق برگردانده شد.
محمد پسر دیگر ملکشاه که در آن موقع سلطنت گنجه را بر عهده داشت سر به شورش علیه برادر خویش برداشت. بجز جنگ اول که در نزدیکی همدان رخ داد و با شکست محمد به پایان رسید، پنج جنگ دیگر نیز رخ داد که عاقبت با صلح بین دو برادر به پایان رسید. اما برکیارق در سال ۴۹۸ هجری یک سال بعد از صلح با برادرش محمد در گذشت و امور به محمد منتقل شد.
سلطان محمد امور مربوط به خراسان را به برادر خود سنجر واگذار کرد و خود امور دیگر تصرفات را به عهده گرفت. شام، آسیای صغیر و عراق عرب بخاطر از بین رفتن قدرت خلفای عباسی در فرمان او بود.
سلجوقیان در شرق ایران
بعد از آنکه سلطان محمد در گذشت سلطنت ایران تقریباً به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکشهای فراوانی را پشت سر گذاشت، اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملاً در اختیار خود داشت.
عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریباً ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زادهاش رکن الدین محمود به جای او بر تخت نشست.
اما در سال ۵۷۷ هجری به دست یکی از سرداران سلجوقی نابینا شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر میبرد.
بدینسان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از بین رفت.
- بطور کلی علل زوال خاندان سلجوقیان عبارتند از:
- جنگهای داخلی و نبردهای درونطایفه
- ملوک الطوایفی و تجزیه قلمرو
- ناتوانی مردم به دلیل مالیاتهای بسیار
- تضعیف نیرو و روحیه ارتش
طغرل بن ارسلان سلجوقی
طغرل فرزند سلطان ارسلانشاه ملقب به «رکن الدنیا، طغرل سوم»، پس از مرگ پدر بر اریکه تختنشینی نشست. وی در آغاز پادشاهی با تدبیر و اندیشه و کفایتمندی وزیر خود بر مشکلات و سختیها فائق آمد و توانست برای مدت یک دهه آسودهخاطر امارت کند. او بر رقیبان خود مانند اتابک ایلدگز، عثمان قزل ارسلان، خلیفه ناصرالدین بالله (حاکم بغداد وقت) و چندی سلطان تکش خوارزمشاه پیروز شد و از مشهورین و دلاوران تاریخ سلسله سلجوقی است.
در پی مناشقات پی در پی با سلطان تکش خوارزمشاه پس از چندی، بار دیگر او علیه طغرل سوم برخاست و رهسپار عراق شد. طغرل نیز از همدان بیرون آمده و در روز بیست و چهارم جمادی الثانی ۵۹۰ ق، از ری به آهنگ مبارزه با تکش، سپاه خود را در برابر سپاه خوارزمشاهیان به صف آورد. نهایت، به سبب خیانت فرماندهان و بزدلی سپاهیان سلجوقی، طغرل یک و تنها در میدان باقی ماند. دشمنان نیز او را محاصره کرده و به قتل آوردند.
و بدین سبب با مرگ او، سلسله سلجوقیان در ایران فرو پاشید.[۸]
سلسلههای دستاورد
سلجوقیان روم | سلجوقیان کرمان | سلجوقیان شام |
ایوبیان | دانشمندیان | اتابکان فارس |
دودمان زنگیان | بنی سلدق | اتابکان آذربایجان |
بوریان | آل ارتق | اتابکان لرستان |
سلاطین سلجوقی
# | نام | فرمانروایی
(میلادی) |
زندگی
(میلادی) |
خویشاوندی | |||
---|---|---|---|---|---|---|---|
پادشاه | نام کامل | از | تا | زاده | وفات | ||
۱ | طغرلبیک | ابوطالب رکنالدین محمد | ۱۰۳۷ | ۱۰۶۳ | ۹۹۳ | ۱۰۶۳ | پسر میکائیل |
۲ | آلپارسلان | ابوشجاع عضدالدین محمد | ۱۰۶۳ | ۱۰۷۲ | ۱۰۲۹ | ۱۰۷۲ | برادرزادۀ طغرلبیک / پسر چغریبیک |
۳ | ملکشاه یکم | جلال الدوله معز الدنیا و الدین ابوالفتح حسن | ۱۰۷۲ | ۱۰۹۲ | ۱۰۵۵ | ۱۰۹۲ | پسر آلپارسلان |
۴ | محمود یکم | ناصرالدنیا و الدین محمود | ۱۰۹۲ | ۱۰۹۴ | ~ | ~ | پسر ملکشاه یکم |
۵ | برکیارق | ابوالمظفر رکنالدین برکیارق | ۱۰۹۴ | ۱۱۰۵ | ۱۰۸۰ | ۱۱۰۵ | پسر ملکشاه یکم |
۶ | ملکشاه دوم | معزالدین ملکشاه | ۱۱۰۵ | ۱۱۰۵ | ~ | ~ | پسر برکیارق |
۷ | محمد یکم | غیاثالدین محمد تپر | ۱۱۰۵ | ۱۱۱۸ | ۱۰۸۲ | ۱۱۱۸ | پسر ملکشاه یکم |
۸ | احمد سنجر | معزالدین ابوالحارث احمد سنجر | ۱۰۹۷ | ۱۱۵۷ | ۱۰۸۵ | ۱۱۵۷ | پسر ملکشاه یکم |
سلطانهای ایران و عراق | |||||||
۸ | محمود دوم | مغیثالدین ابوالقاسم محمود | ۱۱۱۸ | ۱۱۳۱ | ۱۱۰۵ | ۱۱۳۱ | پسر محمد یکم |
۹ | داود | غیاثالدین داود | ۱۱۳۱ | ۱۱۳۱ | ~ | ۱۱۳۱ | پسر محمود دوم |
۱۰ | طغرل دوم | رکنالدین ابوطالب طغرل | ۱۱۳۴ | ۱۱۳۴ | ۱۱۰۹ | ۱۱۳۴ | پسر محمد یکم |
۱۱ | مسعود | غیاثالدین ابوالفتح مسعود | ۱۱۳۴ | ۱۱۵۲ | ۱۱۰۸ | ۱۱۵۲ | پسر محمد یکم |
۱۲ | ملکشاه سوم | معینالدین ملکشاه | ۱۱۵۲ | ۱۱۵۳ | ~ | ۱۱۶۰ | پسر محمود دوم |
۱۳ | محمد دوم | رکنالدین محمد | ۱۱۵۳ | ۱۱۵۹ | ۱۱۲۸ | ۱۱۵۹ | پسر محمود دوم |
۱۴ | سلیمانشاه | غیاثالدنیا و الدین سلیمان | ۱۱۵۹ | ۱۱۶۰ | ~ | ۱۱۶۱ | پسر محمد یکم |
۱۵ | ارسلانشاه | معزالدین ارسلان | ۱۱۶۰ | ۱۱۷۶ | ~ | ۱۱۷۶ | پسر طغرل دوم |
۱۶ | طغرل سوم | ابوطالب رکنالدنیا طغرل | ۱۱۷۶ | ۱۱۹۴ | ~ | ۱۱۹۴ | پسر ارسلانشاه |
شجرهنامه آلسلجوق
دقاق تیمور یالیغ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلجوق بیگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارسلان اسرائیل | میکائیل | موسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیم ینال | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلیمان یکم | منصور | سلیمان | قرا ارسلان قاورد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تتش | تکش | ارسلان ارغوان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داود | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلیمانشاه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد دوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کیقباد دوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قلیچ ارسلان چهارم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کیخسرو سوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رویدادهای برجسته
تاریخ (میلای) | رویداد |
---|---|
۹۲۰ تا ۹۶۰ | سلجوقیان به دین اسلام ایمان آوردند. |
۱۰۴۰ | طغرل بیک در نبرد دندانقان، غزنویان را شکست داد. |
۱۰۴۳ | طغرل مرو را به پایتختی خود برگزید و خود را سلطان شرق و غرب خواند. |
۱۰۴۵ | سلجوقیان برای نخستین بار به ارمنستان حمله کردند. |
۱۰۵۸ | طغرل بغداد را فتح کرد و از سوی خلیفه عباسی، به عنوان سلطان شرق و غرب پذیرفته شد و سلجوقیان رهبری جهان اسلام را بهدست گرفتند. |
۱۰۷۱ | آلپ ارسلان در نبرد ملازگرد، امپراتوری بیزانس را شکست داد و آنها را از آسیای صغیر بیرون راند. |
۱۰۸۲ | ملکشاه یکم در سومین پایتخت سلجوقیان، اصفهان، بر تخت نشست و امپراتوری سلجوقی را به اوج خود رساند. |
۱۰۹۲ | مرگ سلطان ملکشاه و تسلط سلجوقیان از شرق تا ماورالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه. |
۱۱۱۸ | محمود دوم آخرین سلطان امپراتوری سلجوقی بر تخت نشست. |
۱۱۵۷ | مرگ سلطان سنجر و سقوط سلجوقیان خراسان. |
۱۱۹۴ | شکست طغرل سوم از سلطان تکش خوارزمشاه و انقراض دودمان سلجوقی. |
اوضاع اداری کشور
نوشتار اصلی :اوضاع اداری سلجوقیان
نظام دیوانی مهمترین بخش حکومت سلجوقی بود. وزرا اکثراً از نخبگان عصر سامانی بودند که بعد از سقوط غزنویان در ایران به سلجوقیان پیوستند تا ارزشهای فرهنگی خود را حفظ کنند. به همین دلیل مقام وزیر وظایف بسیاری را بر عهده داشت همچون وظایف مالی، وظایف نظامی، وظایف قضایی و مذهبی و وظیفه تصدی و تشریفات. اما مهمترین و اصلیترین وظیفه وزرا حفظ روابط حسنه بین خلیفه و سلطان بود (خلیفه قدرت عرفی و مذهبی و سلطان قدرت سیاسی را داشت)
امرا و فرماندهان سلجوقی مرکب از فرماندهان نظامی و حکام ولایات بودند که آنها را میتوان به سه گروه تقسیم کرد: آنهایی که در درگاه سلطان بودند، آنهایی که زمیندار بودند و آنهایی که آواره بودند.
یکی از مقامهایی که با قدرتگیری سلجوقیان دچار تحول شدید شد، منصب قاضی بود. رئیس قاضیان قاضی القضات نام داشت که در پایتخت توسط سلاطین سلجوقی انتخاب میشد.
اوضاع مدنی
یکی از خصیصههای مهم وضع اجتماعی عصر سلجوقی هجوم دستههای ترکمن به شهرها و روستاهای ایران بود. یکی از مهمترین نیازهای مردم شهرها از طریق فراوردههای دامی تأمین میشد.
کشاورزی اصلیترین منبع درآمد دولت بود که وزیر مسئولیت افزایش آن را داشت.
اصلیترین مالیاتها در عهد سلجوقی عبارت بود از: مالیات ارضی، مالیات مراتع و مالیات احشام.
فرهنگ
بنیادگذاری مدارس نظامیه، در بغداد، بلخ، نیشابور، اصفهان و ایجاد کتابخانهها و خانقاهها و مدارس گوناگون از کوششهای فرهنگی این دورهاست.
نویسندگان و مشاهیری مانند: امام فخر رازی، امام محمد غزالی، ابوالفرج بنجوزی، شیخ شهاب الدّین سهروردی، امام الحرمین جوینی و امثال آنان نیز در این روزگار میزیستند.[۹]
زبان فارسی در این دوره رواج کامل یافت و بیشتر پادشاهان سلجوقی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی و سخن فارسی و تشویق و ترغیب شعرا و نویسندگان فارسیزبان کوشش فراوان کردند.
پادشاهان سلجوقی برخی خود شعر میسرودند، چنانکه ملکشاه سلجوقی هم اشعار فارسی حفظ داشت و هم خود به فارسی شعر میگفت و همچنین طغرل سوم آخرین پادشاه این سلسله شاعر فارسی گوی بودهاست.[۱۰]
گروهی از شاعران این دوره همچون امیرالشعرا معزی، انوری و خاقانی و نظامی در شمار استادان و پیشکسوتان بزرگ شعر و ادب فارسی قرار گرفتند و سخنسرایان و نویسندگان دیگری که در این دوره از پشتیبانی شاهان و وزیران سلجوقی برخوردار بودند عبارتند از: ابوالفضل بیهقی، خواجه عبدالله انصاری، اسدی طوسی، حکیم ناصر خسرو، عمر خیام، سنایی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و دیگران… شعر فارسی در این روزگار پیشرفتهایی کرد و سبک ویژهای به نام سبک عراقی در آن پدید آمد.[۱۰]
همچنین در دوران سلجوقی آثاری چون کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» در داروشناسی و مفردات دارو «زادالمسافرین» ناصرخسرو در حکمت نظری و «کیمیای سعادت غزالی در حکمت عملی به فارسی نوشته شدند؛ ولی کسانی چون زَمَخشَری و شهرستانی، نیز در این دوره کتب فراوانی به زبان عربی که در واقع زبان دینی بهشمار میرفت تألیف کردند.[۱۰]
هنر در دوران سلجوقیان
نوآوریهای معماران ایرانی در این دوره از هند تا آسیای صغیر، نتایج و پیآمدهای وسیعی دربرداشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعی از هنرها، شامل نساجی و سفالگری، عاج کاری، فلزکاری با ویژگیهای منطقهای آثار ماندگاری را خلق کردند.
نگارخانه
-
سردیس یک شاهزاده دوره سلجوقیان
-
سکه شیر و خورشید نشان دوره سلجوقی
-
هنر دوره سلجوقی، پارچ تزئین نقره و قیر
جستارهای وابسته
- سلجوقنامه
- دودمان زنگیان
- آل کاکویه
- تاریخ نظامی ایران
- پادشاهان سلجوقی
- سلجوقیان کرمان
- سلجوقیان روم
- سلجوقیان عراق عجم
منابع
- رضایی، عبدالعظیم. تاریخ ده هزار ساله ایران. جلد سوم.
- جی.آ. بویل، تهران، تاریخ ایران کمبریج، انتشارات امیر کبیر، جلد پنجم.
- تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران، آن لمبتن، ترجمه یعقوب آژند، نشر نی
- دیوان سالاری در عهد سلجوقی، کارلا کلوزنر ، انتشارات امیر کبیر
پانویس
- ↑ خسروشاهی، رضا: شعر و ادب فارسی در کشورهای همسایه (آسیای صغیر) تا سده دهم هجری. تهران: چاپخانه دانشگاه تربیت معلم. مهر ماه ۱۳۵۴. ص۱۰.
- ↑ دبیرینژاد، بدیعالله، سلاجقه و گسترش ادب ترکی. در: «چشمانداز ارتباطات فرهنگی»، تیر و مرداد ۱۳۸۴ خورشیدی، شمارهٔ ۱۷، صص ۵۷–۶۰.
- ↑ Brook, Kevin Alan. The Jews of Khazaria. 2nd ed. Rowman & Littlefield Publishers, Inc, 2006. . p.74.
- ↑ Daha dün bir tepenin üstünden birliklerimi teftiş ediyordum, onların adımlarının altında yerin sarsıldığını hissettim ve kendi kendime, `Şu cihanın hakimiyim! Benimle kim boy ölçüşebilir ?` dedim. Allah bu kibirime bu böbürlenmeme karşı, insanların en sefilini , yenilmiş, esir düşmüş bir adamı, bir idam mahkumunu saldı üzerime ; o benden daha güçlü çıktı, vurdu devirdi beni tahtımdan, aldı canımı.
- ↑ Sultan Alparslan’ın Ölümü | TARÄ°HTEN NOTLAR
- ↑ خداوند الموت، نوشته پل آمیر، ترجمه ذبیحالله منصوری
- ↑ باستانی راد، «نظام پایتختی ایران در عصر سلجوقیان: با تأکید بر دارالملکهای کرمان»، �����مطالعات تاریخ فرهنگی؛ پژوهشنامهٔ انجمن ایرانی تاریخ���.
- ↑ «طغرل بن ارسلان (طغرل سوم سلجوقی)».
- ↑ دبیرینژاد، بدیعالله، سلاجقه و گسترش ادب ترکی. در: «چشمانداز ارتباطات فرهنگی»، تیر و مرداد ۱۳۸۴ - شماره ۱۷. صص۵۷–۶۰.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ دبیرینژاد، بدیعالله. صص۵۷–۶۰.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ دودمان سلجوق موجود است. |
- سلجوقیان
- اسلام در قرون وسطی
- امپراتوریهای مسلمان
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۰۳۷ (میلادی)
- ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۱۹۴ (میلادی)
- پادشاهیهای پیشین
- تاریخ آسیای مرکزی
- تاریخ نیشابور
- ترکان اغوز
- جنگهای صلیبی
- حکومتهای ایران در سده ۱۱ (میلادی)
- حکومتهای ایران در سده ۱۲ (میلادی)
- دربارهای فارسیزبان
- سلسلههای ترک
- سلسلههای غیر ایرانی حاکم بر ایران
- سلسلههای مسلمان
- کشورهای سابق در خاورمیانه
- نخستین جنگ صلیبی