پیشینه نام نیشابور
پیشینه نام نیشابور یا جاینامشناخت نیشابور؛ به بررسی سرگذشت و چگونگی نامگذاری، و همچنین واکاوی درونمایهٔ نامهای نهاده شده بر جغرافیای نیشابور میپردازد. جاینامشناسی، شاخهای است که به شناخت نامهای جغرافیایی (یا جاینامها یا توپونیمها Toponyms) ویژه گردیدهاست. جاینامها در بر گیرندهٔ بنمایههایی از تاریخ، جغرافیا، اساطیر و فرهنگ هر ملت بوده و همچون بناهای تاریخی و اشیاء موزهای،[۱] به مثابهٔ بخش مهمی از میراث فرهنگی[۲]؛ سند هویت و شناسنامهٔ هر سرزمین و باشندگان آن بهشمار میآیند.[۳] به عبارتی؛ یک نام، هم شاخص و هم معیار شناخت است و هم واقعیتهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی سخن میگوید.[۴] از همین روی؛ بررسی و واکاوی پیشینه نامهای نیشابور، کاری بایسته و ارجمند در راستای شناخت پیشینه تاریخی و فرهنگی و ویژگیهای اقلیمی این دیار، بهشمار میآید. شماری از نامها و لقبها (نامهای توصیفی)[۵]؛ همراه با دگرگونیهایی چند[۶][۷][۸]؛ مانداک و کارنامهٔ تاریخی کهن و آکنده از فراز و نشیبهای فراوان[۹][۱۰] و تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ چندان این بوم[۱۱][۱۲][۱۳] در گذر دورانهاست؛ نامهایی همچون دژ سنگی، رئونت، ابرشهر، نیشاپور، شادیاخ و … و لقبهایی همچون دهلیز مشرق، شهر فیروزه، امالبلاد، دارالعلم، مدینةالرضا و … که درونمایهٔ این نوشتار قرار گرفتهاند.
نامشناخت نیشابور
[ویرایش]در نگاهی کلی؛ حوزهٔ نامشناخت (پیشینه نامِ) نیشابور را در دو زمینهٔ عمدهٔ تاریخی (دربرگیرنده نامهایِ دژ سنگی، رئونت، ابرشهر، نیشاپور و شادیاخ) و آیینی (دربرگیرنده نامهایِ رئونت و مدینةالرضا) میتوان دستهبندی نمود. هر چند باید در نظر داشت که لقبهایی همچون دهلیز مشرق، شهر فیروزه، امالبلاد، دارالعلم، شهر دروازههای خورشید و … به زمینهمایههایی از قبیلِ موقعیت جغرافیایی، ویژگیهای اقلیمی و پایهٔ تمدنی، ساخت شهری (معماری) و … اشاره مینمایند. این دست لقبها (نامهای توصیفیِ) منتسب به نیشابور، درونمایهٔ بخش پایانی است.
نامهای تاریخی
[ویرایش]جاینامها، آینه و گنجینه گذشته و در بر گیرندهٔ اطلاعات ارزشمند تاریخی میباشند. تحولات سیاسی و اجتماعی، در جاینامها تأثیر میگذارند: برخی در این فرایند، کاربرد خود را از دست میدهند؛ برخی دیگر، افزوده میشوند؛ همچنین، برخی با نامهای نوی دیگری جایگزین میشوند.[۱۴] نیشابور، با کارنامه تاریخی دیرین و آکنده از فراز و نشیبهای بسیار (چونانکه در برخی گزارشها از این بوم، با عنوان ققنوس تاریخ یاد میشود)،[۱۵][۱۶] یکی از آن دست کهنبوم-شهرهای ایرانی است که هموراه در جایگاه یکی از کانونهای تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بودهاست.[۱۷][۱۸][۱۹] این همارگی پاینده در دل تاریخ؛ جایگزینیها و دگرگونیهایی را در نام این دیار، به همراه داشتهاست. در جدول زیر، نمایی از نامهایی که در درازی تاریخ، بر این دیار نهاده شده میآید و در دنباله، به گزارش و بازشناسی هر نام، پرداخته میشود.
نام | درونمایه نام | بنیانگذار | دوران |
---|---|---|---|
دژ سنگی | قلعهای که بر سنگ، استوار گردیده | انوش پور شیث پور آدم | اساطیری |
رئونت | به معنی دارندهٔ شکوه و جلال و فروغ؛ و مورد ستایش در کتاب اوستا | - | مزدیسنایی |
ابرشهر | ۱. مأخوذ از نام اپرنیها از تیره پارتها؛ ۲. شهر یا ایالت بالای هخامنشیان و سلوکیان | - | پیش از اسلام تا سدههای نخستین اسلامی |
نیشابور | به معنی شهر خوب یا کار خوب شاپور | شاپور اردشیران | ساسانی تا امروز |
شادیاخ | - | عبدالله بن طاهر | سده هفتم و هشتم هجری قمری |
دژ سنگی
[ویرایش]- دِژِ سَنْگی [Dež-e Sangi]، نام نیشابورِ نخستین و کهندژ (قهندز) باستانی این شهر در دوران اساطیری؛ است که آن را به عربی، قلعهٔ حجریه گویند. چنانکه در تاریخ نیشابور حاکم آمدهاست کهندژِ نیشابورِ نخستین، به دست انوش پور شیث پور آدم بر روی سنگ بزرگ سفید مدوّر و املس، بنیان نهاده شد و آن را دژ سنگی نامیدند. این قلعه کهن یا کُهندژ در دوران شخصیتهای اساطیری دیگر همچون ذوالایکه، افراسیاب، ایرج پور فریدون و منوچهر، بازسازی گردید یا بر گسترده، استحکامات و امکانات آن افزوده شد.[۲۰] بر پایهٔ نوشتار حمدالله مستوفی؛ تهمورثِ دیوبند را در شمار بنیانگذاران نیشابورِ نخستین باز میشناسیم:[۲۱] او سومین فرمانروای پیشدادی است که پس از هوشنگ، سی سال پادشاهی کرد؛ آهن، از سنگ برآورد؛ جشن سده را برپای ساخت؛ و سنگ بنای نیشابور را نهاد.[۲۲]
رئونت
[ویرایش]- رَئِوَنْت [Raēvant]؛ نام مزدیسنایی بوم نیشابور؛ نام این دیار در اوستا (کهنترین دفتر ایرانی)[۲۳] و قدیمترین نام تاریخی است که بر قلمرو جغرافیایی نیشابور، اطلاق شدهاست.[۲۴] رئونت، به معنای دارنده جلال و شکوه و فروغ است[۲۵] و در زبان پهلوی به رِیْوَنْد، دگرگون گردیده.[۲۶] این نام، در درازنای تاریخ، بر کالبدِ کوه، منطقه و شهر و دریاچهای در گسترهٔ جغرافیای نیشابور،[۲۷] و به عنوان یکی از نواحی نیشابور، تا امروز، پایدار است.[۲۸] بُرزینمِهر (آتشگاه کشاورزان و برزیگران، و یکی از سه آتشکده بزرگ ایران باستان)[۲۹] و کان پیروزه (معدن فیروزه)؛ از شناسههای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی بوم ریوند (نیشابور) میباشند.[۳۰] ریوند (رئونت)، جاینام شناسا در جغرافیای تاریخی نیشابور، پیش از نام ابرشهر است.[۳۱]
ابرشهر
[ویرایش]- اَبَرشَهْر [Abaršahr]؛ نام باستانی نیشابور و نام قدیم خراسان کنونی ایران یا ایالت نیشابور[۳۲]؛ دو دیدگاه عمده دربارهٔ این نام، مطرح گردیدهاست؛ نخست اینکه: اَبَر (بخش نخست این نام) به معنی بالا، بالای و بَر است؛ بنابراین، ابرشهر به معنای شهر بالا است؛ و اپرشهر یا ابرشهر، ریشه گرفته از نامی کهن، به مفهوم شهر بالای هخامنشیان یا شهربانی بالای سلوکیان میباشد[۳۳] و ابرشهر به عنوان سرزمین علیا (=بالا)، در ارتباط با کومش (یا قومس؛ دامغان فعلی) به مثابه سرزمین سفلی (=پایین) تلقی میشود.[۳۴] و دیدگاه دیگر اینکه: حضور و فعالیت عشایر اپرنی از اقوام داهه –بنیانگذاران حکومت اشکانی- در این ناحیه، باعث شده تا ابرشهر، مأخوذ از نام ایشان و در اصل اپرنکشهر دانسته شود.[۳۵] در دوران پیش از اسلام، به ویژه در دوره ساسانی؛ فرمانروای ابرشهر، لقب اختصاصی کنارنگ داشتهاست.[۳۶] نام ابرشهر، در متون پهلوی، با دریاچه سوور که بُرزینمهر در نزدیکی آن قرار داشته، پیوند خوردهاست.[۳۷] نام ابرشهر در سدههای نخستین هجری، در کنار نام نیشابور حضور داشت و در سدههای چهارم و پنجم هجری است که نام نیشابور، یکسره به جای نام ابرشهر نشست.[۳۸]
نیشاپور
[ویرایش]- نیشاپور و دیگر گونههای نوشتاری و گفتاری همتا یا همگون با آن، از دوره ساسانی به بعد، بر این شهر و بوم اطلاق گردیده و با دگرگونیهایی، تا امروز نیز پایدار و کاربردی است. در نگاهی کلی؛ فرایند دگرگونی این نام را بدینگونه: نیوشاهپوهر ← نیوشاپور ← نیشاپور ← نیشابور ← نشابور میتوان نشان داد. در دنباله، گونههای رایج این نام، که البته تا اندازهای، نشانگر فرایند دگرگونی این نام نیز هست، میآید.
نیوشاپوهر
[ویرایش]- نیوْ شاپوهر [nēw-šāpuhr]؛ نام نیشابور در دوره ساسانی و پس از آن؛ که با دگرگونیهایی، نام رسمی این شهر و بوم در دوران معاصر نیز هست.[۳۹] بر پایه متن پهلوی شهرستانهای ایرانشهر شاپور ادرشیران پس از پیروزی بر پهلیزک تور، فرمانروای تورانی، به همانجا دستور داد که شهر نیشابور را بسازند.[۴۰][۴۱] نیوشاهپور که به معنی شهر زیبای شاپور یا شاپور خوب است؛[۴۲] در کنار دژ قدیم این دیار، بنا نهاده شد و به آن متصل گردید.[۴۳][۴۴] نیشاپور [Nišāpur] (نیوهشاهپور یا نیوشاپورِ) ساسانی[۴۵]؛ در دوره ساسانی، مرکز و کرسی ایالت ابرشهر (بخش غربی خراسان بزرگ) بود و فرمانروای آن، لقب کنارنگ داشت.[۴۶]
نیشابور
[ویرایش]- نِیْشابور [Neyšābur]؛ نام رسمی و معاصر این شهر و شهرستان[۴۷]؛ از دیدگاهی کلی، دگرگونشده نیوهشاهپوهر و نیوشاپور میباشد و منابع گوناگون، هر یک به گونهای به ابعاد و سطوح این دگرگونی اشاره نمودهاند.[۴۸][۴۹][۵۰] این نام، بر پایهٔ شیوهنامهٔ آوانگاری کلی نامهای جغرافیایی ایران سازمان نقشهبرداری کشور؛ به گونهٔ [Neyšābur] آوانویسی شده و گونهٔ نوشتاری صحیح آن در زبان انگلیسی، Neyshabur میباشد.[۵۱]
نشابور
[ویرایش]- نشابور [Nəšābur]، گونهٔ دگرگون و کوتاه شدهٔ نام نیشابور که در گفتگوهای روزمرهٔ مردم، متون فارسی قدیم و همچنین نبشتههای ادبی و شعر کاربرد یافتهاست. یاقوت حموی (قرن هفتم هجری) یادآور شدهاست که مردم، این شهر را نَشاوُور مینامند.[۵۲]فریدون گرایلی، تاریخنگار معاصر، به نقل از زینتالمجالس مجدالدین محمد حسینی، گونههای دیگری از این نام، همچون نشاور، نشابور را ثبت کردهاست.[۵۳] در متون ادبی کهن فارسی، کاربرد گونه نشابور، بسیار رایج است چنانکه در حکایتهای کتاب معروف اسرارالتوحید[۵۴] اینگونه است. حکیم ابوالقاسم فردوسی از گذر کیخسرو کیانی از نشابور، چنین خبر میدهد:[۵۵]
از آن سو به راه نشابور، شاه | بیاورد پیلان و گنج و سپاه | |
به شهر اندرون هر که درویش بود | و گر سازش از کوشش خویش بود | |
درم داد مر هر یکی را ز گنج | پراگنده شد بدره پنجاه و پنج |
- و فتوحی بلخی، همروزگار انوری ابیوردی، در چامهای چهار شهر عمده خراسان (بلخ و مرو و نیشابور و هرات) را توصیف نموده، و دربارهٔ نیشابور سرودهاست:[۵۶]
حبذا شهر نشابور که در روی زمین | گر بهشت است همان است و گرنه خود نیست |
- گونه نشابور هنوز هم در زبان نیشابوریان و بیان باشندگان نیشابور امروز، رایج است و آوانوشت آن [Nəšābur] میباشد.[۵۷] گفتنی است: واکه (حرف صدادارِ) ə در آوانوشت واژه نشابور [Nəšābur]، واکهای میانجی است که در زبان فارسی معیار امروز، کاربرد ندارد.[۵۸] :گونه نشابور، در چامهها و نبشتههای ادبی امروزه نیز رایج است.
صبح نشابور، صبح شادی و مستی است | صبح نشابور، صبح بادهپرستی است | |
بیش، چه گفتن توان ز صبح نشابور | صبح نشابور، صبح خلقت هستی است |
میرجلالالدین کزازی در توصیف پگاهان نیشابور[۵۹]
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی | ای که امواج طوفان تو را میشناسند | |
کاش من هم عبور تو را دیده بودم | کوچههای خراسان، تو را میشناسند |
قیصر امینپور در توصیف حضور علی بن موسی الرضا در نیشابور و بیان حدیث سلسلةالذهب[۶۰]
نیسابور
[ویرایش]- نَیْسَابور [Naysabur]، نام نیشابور در زبان عربی و متون دوره اسلامی است. این شهر، با پای گذاشتن به سدههای هجری؛ به یکی از مهمترین شهرهای اسلامی،[۶۱] بزرگترین مراکز علمی جهان[۶۲] و برجستهترین پایگاههای فرهنگی عصر تبدیل شد[۶۳]؛ به گونهای که نقش این شهر در عرصه فرهنگ و دانش را برجستهترین نقش آن در تاریخ ایران دانستهاند.[۶۴] از این روی؛ نیشاپور دوره اسلامی که در زبان و متون عربی، نَیْسَابور نامیده شده[۶۵][۶۶][۶۷] مقصد مهاجرت مردمان و پایگاه جویندگان دانش از سر تا سر سرزمینهای اسلامی آن روزگار گردید[۶۸] و دانشمندانی از اقصای عالم اسلامی، از اندلس تا مرز چین، به نیشابور آمده و درین شهر، تحصیل، تدریس یا اقامت داشتهاند و به همین جهت، نام شمار بسیاری از دانشمندان اسلامی برخاسته یا باشنده در نیشابور (که حتی زادگاه و نسب آنها نیشابوری نیست) با پسوند النیسابوری (نیسابوری = منسوب به نیشابور) همراه است.[۶۹][۷۰]
Nishapur
[ویرایش]- نْیْشاپُور [Nišāpur]؛ نام رایج نیشابور در متون انگلیسیزبان است. بررسی منابع انگلیسیزبان (به عنوان زبان بینالمللی) گویای این یافتهاست که در این حوزه زبانی، نوشتار واژه نیشابور به گونهٔ نْیْشاپُور (Nishāpur؛ یعنی با حفظ همخوان (حرف بیصدای) «پ» (P)؛ به گونه پارسی این واژه) گرایش یافتهاست. به هر روی؛ در دانشنامههای معتبر و معروف انگلیسیزبان همچون Britanica, Americana و Iranica، گونهٔ نوشتاری انگلیسی شدهٔ Neyshabur نیز پذیرفته شده؛ اما «بریتانیکا»، از گونه Nishapur به Neyshabur ارجاع دادهاست؛ «امریکانا»، گونه Neyshabur را به عنوان یکی از گونههای نگارش Nishapur پذیرفته؛ و «ایرانیکا» نیز، تنها Nishapur را پذیرفتهاست. گونه نوشتاری Nishapur، در تقریباً تمامی کتابهای انگلیسیزبان منتشر شده دربارهٔ نیشابور، خودنمایی میکند.[۷۱]
شادیاخ
[ویرایش]- شادیاخ [Šādyāx]؛ نام قدیم شهر نیشابور و در اصل، محلهای در شهر نیشابور قدیم، بنا نهاده شده به دست عبدالله بن طاهر (دوران طاهریان)، که دارالحکومه نیشابور در آن واقع بود و این محل سرانجام به دست مغولان، ویران گردید.[۷۲] شادیاخ، در منابعی همچون فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، فرهنگ سروری، انجمنآری ناصری و … به عنوان نام نیشابور، یاد شدهاست.[۷۳] یاقوت حموی در معجم البلدان نوشتهاست که شادیاخ؛ نام شهر نیشابور، مادر شهرهای خراسان، در زمان ماست.[۷۴] در برخی منابع از این شهر به نام شادکاخ یاد شدهاست.[۷۵]
نامهای دیگر
[ویرایش]سَمَنجور (سمنگور)[۷۶] نیسایا (نسایا)، نیسافور (نیسهفور)،[۷۷] ایرانشهر[۷۸] نامهای دیگری است که در منابع جغرافیایی و تاریخی گوناگون، بر گستره جغرافیایی نیشابور، اطلاق گردیدهاست.
نامهای آیینی
[ویرایش]جاینامهای آیینی یا دینی (Theotoponyms) دربرگیرندهٔ اصطلاحات مذهبی و واژههای منتسب به دین، مقدسین و شخصیتهای مذهبی یا کلماتی که مفهوم دینی دارند میباشد.[۷۹] نقشآفرینی نیشابور به عنوان شهر همزیستی دینها و کیشهای گوناگون و جایگاه تبادل و تطور فرهنگها و اندیشهها؛ با ویژگیهای برجستهای همچون مقر اسقف نسطوریان[۸۰] و اهمیت آیینی در کیش مزدیسنا بخاطر نزدیکی به آتشکده آذر برزینمهر (در شمال غربی این شهر) در دوران ایران باستان،[۸۱] همبودگاه اندیشهها و آراء فرقهها و مذاهب کلامی و فقهی اسلامی[۸۲] و یکی از مراکز عمده علمی و دینی جهان اسلام[۸۳]؛ در کالبد نامهای آیینی همچون رئونت، مدینةالرضا و … پدیدار شدهاست.
رئونت
[ویرایش]- رَئِوَنْت [Raēvant]؛ نام مزدیسنایی بوم نیشابور؛ نام این دیار در اوستا (کهنترین دفتر ایرانی)[۸۴] و همچنین نام یکی از محلات قدیم نیشابور (ابرشهر) است که به واسطه آتشکده معروف آذر برزینمهر، زیارتگاه مشهور ایران قدیم بوده[۸۵] این آتشکده، بر روی کوه ریوند در شمال غربی نیشابور قرار داشته[۸۶] و در کتاب دین مزدیسنا (اوستا)، از این کوه در کنار چند آذر، ایزد، دریاچه و کوه مقدس دیگر یاد شده و بر آنان، ستایش و نیایش و خوشنودی و آفرین خواندهاست.[۸۷]
مدینةالرضا
[ویرایش]- مَدینَةُالرِّضا [Madina-to-Rezā]؛ نام آیینی و یادمانی است برای نیشابور که به واقعهٔ تاریخی حضور امام هشتم شیعیان در سال ۲۰۰ هجری قمری در این شهر و رویدادهای مرتبط با آن، اشاره مینماید.[۸۸][۸۹] در دوران معاصر، پیشینه حضور علی بن موسی الرضا در نیشابور، مورد توجه قرار گرفته[۹۰][۹۱] و این نام، در یادکرد و معرفی این پیشینه و نیز جایگاه این شهر در تاریخ و مذهب تشیع، در منابع اطلاعرسانی و گزارشهای خبری، مورد استفاده قرار میگیرد.[۹۲][۹۳][۹۴] در این راستا، در روز دهم تیرماه به عنوان سالروز ورود امام رضا به نیشابور و خراسان، آیین ویژهای برگزار میشود. دهم تیرماه، بر پایه مصوبه ۶۳ شورای فرهنگ عمومی استان خراسان رضوی، با عنوان روز ملی خراسان نامگذاری شدهاست.[۹۵]
نامهای توصیفی
[ویرایش]نامهای توصیفی (لقبها)؛ نامها یا عنوانهای توصیفی است که در منابع گوناگون به نیشابور، نسبت داده شدهاست. از این دست نامهای توصیفی میتوان به خزانه مشرقین، تجارتخانه خاور و باختر،[۹۶] دارالعلم،[۹۷] دهلیز المشرق و دهلیز المغرب،[۹۸] معدن الفضلا و منبع العلما،[۹۹] شهر دورازههای خورشید،[۱۰۰] شهر فیروزه،[۱۰۱] نماد جاودانگی ایرانشهر،[۱۰۲] شکوه تمدن ایرانزمین،[۱۰۳] چشم خراسان،[۱۰۴] جهانشهر[۱۰۵] دارالملک، دارالاماره، شادجهان[۱۰۶] … در جدول زیر، به زمینه معنایی شماری از این لقبها اشاره شدهاست.
شماری از لقبها (نامهای توصیفی) نیشابور نام توصیفی زمینه نام خزانه مشرقین موقعیت ممتاز تجاری و بازرگانی در سدههای نخستین تا میانه هجری[۱۰۷] دارالعلم موقعیت ممتاز و مرکزیت علمی و دانشگاهی در دوره اسلامی[۱۰۸] تجارتخانه خاور و باختر موقعیت ممتاز تجاری و بازرگانی در سدههای نخستین تا میانه هجری[۱۰۹] فشردهای از ایران بزرگ پیشینه تاریخی و فرهنگی[۱۱۰] دهلیز المشرق و دهلیز المغرب موقعیت جغرافیایی ژئواستراتژیک در سدههای هجری[۱۱۱] معدن الفضلا و منبع العلما شمار بالای اندیشمندان، دانشمندان، عالمان و مراکز علمی در سدههای اسلامی[۱۱۲] شهر دورازههای خورشید معماری شهر در دوره ساسانی؛ با چهار دروازه که هر یک در زمانی ار روز، رو به سوی خورشید داشتهاند[۱۱۳] شهر فیروزه همزاد بودن نام فیروزه با نام نیشابور؛ وجود شاخصترین معدن شاخصترین فیروزه جهان در شمال غربی نیشابور[۱۱۴] نماد جاودانگی ایرانشهر پیشینه و نقشآفرینی در تاریخ ایران[۱۱۵] شکوه تمدن ایرانزمین برند رسمی نیشابور معاصر؛ برگرفته از هویت تاریخی و فرهنگی آن[۱۱۶]
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ رفاهی علمداری، مبانی توپونیمی و نگاهی به توپونیمهای ایران، ۱۶.
- ↑ خیراندیش، «نامهای جغرافیایی به مثابه بخشی از میراث فرهنگی»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ۳–۴.
- ↑ رفاهی علمداری، مبانی توپونیمی و نگاهی به توپونیمهای ایران، ۱۶.
- ↑ باستانی راد، «گونهشناسی جاینامها در جغرافیای تاریخی ایران»، مجله پژوهشهای تاریخی ایران و اسلام، ۲۲.
- ↑ مجتبوی، فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور، ۱۷–۱۸.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۳–۱۰.
- ↑ نعمتی، «نامشناخت؛ ابرشهر، نیشابور»، خراسانپژوهی، ۱۹۱–۱۹۶.
- ↑ طاهری، درآمدی بر تاریخ و جغرافیای نیشابور، ۴۹–۵۱.
- ↑ کزازی، هفت شهر عشق، ۴۹.
- ↑ سعادتیفر، «نیشابور؛ ققنوس شرق»، ماهنامه جاده ابریشم، ۱۷۰.
- ↑ خیراندیش، «نیشابور در فاصله سالهای ۵۳۶ تا ۶۳۳ هجری قمری»، فصلنامه فرهنگ، ۸۵.
- ↑ شفیعی کدکنی، چشیدن طعم وقت، ۲۳.
- ↑ مجتبوی، فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور، ۳۳–۳۷.
- ↑ رفاهی علمداری، مبانی توپونیمی و نگاهی به توپونیمهای ایران، ۴۳.
- ↑ کزازی، هفت شهر عشق، ۴۹.
- ↑ سعادتیفر، «نیشابور؛ ققنوس شرق»، ماهنامه جاده ابریشم، ۱۷۰.
- ↑ خیراندیش، «نیشابور در فاصله سالهای ۵۳۶ تا ۶۳۳ هجری قمری»، فصلنامه فرهنگ، ۸۵.
- ↑ شفیعی کدکنی، چشیدن طعم وقت، ۲۳.
- ↑ مجتبوی، فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور، ۳۳–۳۷.
- ↑ حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ۱۹۶، ۱۹۷.
- ↑ مستوفی، نزهة القلوب، ۲۱۲.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۱۳.
- ↑ محمدیوسف کیانی، پایتختهای ایران، ۳۲۷.
- ↑ اعتضادی، «نیشابور (ابرشهر)؛ سیر تحول و اصول ساخت و سازمان شهری»، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، ۱: ۵۵۴.
- ↑ دوستخواه، اوستا، کهنترین سرودها و متنهای ایرانیان، ۲: ۹۹۰.
- ↑ محمدیوسف کیانی، پایتختهای ایران، ۳۲۷–۳۲۸.
- ↑ مجتبوی، فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور، ۱۱۹.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۶۹۵–۶۹۶.
- ↑ پورداود، یشتها، ۲: ۳۳۰.
- ↑ مقدسی، احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم، ٣۵٢، ٣٢۶.
- ↑ محمدیوسف کیانی، پایتختهای ایران، ۳۲۷–۳۲۸.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۱: ۳۰۸، ۹۷۸.
- ↑ فرای، میراث باستانی ایران، ۲۹۰.
- ↑ مارکوارت، ایرانشهر در جغرافیای مؤسس خورنی، ۱۵۰.
- ↑ مارکوارت، ایرانشهر در جغرافیای مؤسس خورنی، ۱۵۰.
- ↑ کریستنسن، ایران در زمان ساسانیان، ۹۸، ۱۴۳.
- ↑ قلیزاده، فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی، ۲۸۰٬۶۰.
- ↑ نعمتی، «نامشناخت؛ ابرشهر، نیشابور»، خراسانپژوهی، ۱۹۳–۱۹۴.
- ↑ طاهری، درآمدی بر تاریخ و جغرافیای نیشابور، ۵۰–۵۱.
- ↑ قلیزاده، فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی، ۴۱۸.
- ↑ بهرامی، «شهرهای ساسانی»، مجله بررسیهای تاریخی، ۲۴۴.
- ↑ نعمتی، «نامشناخت؛ ابرشهر، نیشابور»، خراسانپژوهی، ۱۹۴.
- ↑ حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ۱۹۶، ۱۹۷.
- ↑ مولوی، آثار باستانی خراسان، ۱: ۱۰۹.
- ↑ بهرامی، «شهرهای ساسانی»، مجله بررسیهای تاریخی، ۲۴۳–۲۴۵.
- ↑ کریستنسن، ایران در زمان ساسانیان، ۱۶۱، ۹۸.
- ↑ سازمان نقشهبرداری کشور، «نیشابور (مرکز شهرستان)»، پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۳–۴.
- ↑ مولوی، آثار باستانی خراسان، ۱: ۱۰۸، ۱۰۹.
- ↑ طاهری، درآمدی بر تاریخ و جغرافیای نیشابور، ۵۰–۵۱.
- ↑ صومعه، «بنیان هویت و برند جهانی نیشابور»، آفتاب صبح نیشابور، ۳.
- ↑ یاقوت حموی، معجمالبلدان، ۸: ۳۵۶.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۶.
- ↑ محمد بن منور، سرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید، ۵۱۵–۵۱۶.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۱۶.
- ↑ مولوی، آثار باستانی خراسان، ۱: ۱۰۶.
- ↑ صومعه، «بنیان هویت و برند جهانی نیشابور»، آفتاب صبح نیشابور، ۳.
- ↑ کلباسی، «بررسی نظام آوایی گویش نیشابوری»، فصلنامه ادبیات و زبانهای محلی ایرانزمین، ۱۳۹.
- ↑ نظریان، «نیشابور»، درآمدی بر جغرافیا و تاریخ نیشابور.
- ↑ علیمحمدی، «خوانش غزل روانشاد قیصر امینپور برای امام رضا (ع)؛ کوچههای خراسان تو را میشناسند»، جام جم آنلاین، فرهنگ و سینما.
- ↑ غنیمه، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ۱۱۲.
- ↑ مجتبوی، فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور، ۳۳–۳۷.
- ↑ شفیعی کدکنی، چشیدن طعم وقت، ۲۳.
- ↑ جعفریان، «مقدمه»، کتابچه نیشابور، ۷.
- ↑ مولوی، آثار باستانی خراسان، ۱: ۱۰۸.
- ↑ یاقوت حموی، معجمالبلدان، ۸: ۳۵۶.
- ↑ سمعانی، الانساب، ۱۲: ۱۸۴.
- ↑ مولوی، «نیشابور؛ مرکز خراسان و قدیمترین پایگاه علوم اسلامی در ایران»، فصلنامه مطالعات اسلامی، ۲۰۵.
- ↑ حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ۶۷–۱۹۶.
- ↑ مولوی، «نیشابور؛ مرکز خراسان و قدیمترین پایگاه علوم اسلامی در ایران»، فصلنامه مطالعات اسلامی، ۲۱۰–۲۱۵.
- ↑ صومعه، «بنیان هویت و برند جهانی نیشابور»، آفتاب صبح نیشابور، ۳.
- ↑ مقدم عابدین، «گفتنیها و دیدنیهای نیشابور: شادیاخ و سبب بنای آن»، ماهنامه زائر، ۲۰.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۹: ۱۳۹۸۱.
- ↑ یاقوت حموی، معجمالبلدان، ۵: ۲۰۸.
- ↑ طاهری، درآمدی بر تاریخ و جغرافیای نیشابور، ۵۱.
- ↑ یاقوت حموی، معجمالبلدان، ۵: ۱۳۰.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۷–۸.
- ↑ مقدسی، احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم، ۳۰۰.
- ↑ رفاهی علمداری، مبانی توپونیمی و نگاهی به توپونیمهای ایران، ۱۵۵.
- ↑ مارکوارت، ایرانشهر در جغرافیای مؤسس خورنی، ۱۵۱.
- ↑ لاکهارت، «نیشابور»، مجله دانشکده ادبیات مشهد، ۳۳۹.
- ↑ شفیعی کدکنی، چشیدن طعم وقت، ۲۳.
- ↑ مولوی، «نیشابور؛ مرکز خراسان و قدیمترین پایگاه علوم اسلامی در ایران»، فصلنامه مطالعات اسلامی، ۲۰۵.
- ↑ محمدیوسف کیانی، پایتختهای ایران، ۳۲۷.
- ↑ اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا؛ واژهنامه توضیحی آیین زرتشت، ۷۰.
- ↑ قلیزاده، فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی، ۳۹.
- ↑ پورداود، خردهاوستا؛ بخشی از کتاب اوستا، ١٣١-١٣٢، ١٩٢، ١٩٩.
- ↑ یعقوبزاده، «تجلی آموزههای ادبی و اخلاقی در هنر اسلامی»، کتاب ماه هنر، ۸۷.
- ↑ مجمع عالی خادمین سلسلةالذهب، «سالروز ورود امام رضا (ع) به نیشابور»، وبگاه خادمین سلسةالذهب.
- ↑ خبرگزاری مجلس شورای اسلامی، «نماینده نیشابور: سند چشمانداز باید به فرهنگ و باور عمومی تبدیل شود»، خانه ملت: خبرگزاری مجلس شورای اسلامی.
- ↑ عسکری، «شیخ شهید عطار نیشابوری»، وبگاه معاونت پارلمانی دانشگاه آزاد اسلامی.
- ↑ ایرنا، «نگاهی به نیشابور؛ سرزمین حدیث سلسلهالذهب و قلمدانهای مرصع»، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا).
- ↑ غلامپور، «نیشابور؛ دیار فیروزهای بیهمتا»، هفتهنامه تعطیلات نو، ۸.
- ↑ خبرگزاری مهر، «پیشنهاد برگزاری روز ملی آب در نیشابور»، خبرگزاری مهر.
- ↑ ایسنا، «دبیرخانه دائمی برگزاری مراسم روز ملی خراسان ایجاد میشود»، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا).
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ۲: ۴۶۰.
- ↑ غنیمه، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ۱۱۲.
- ↑ خیراندیش، «نیشابور در فاصله سالهای ۵۳۶ تا ۶۳۳ هجری قمری»، فصلنامه فرهنگ، ۹۰.
- ↑ یاقوت حموی، معجمالبلدان، ۸: ۳۵۹.
- ↑ جنیدی، «نیشابور؛ شهر دروازههای خورشید»، وبگاه بنیاد نیشابور.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۵۵۵.
- ↑ کزازی، هفت شهر عشق، ۴۹.
- ↑ میراث آریا، «شهرهای استان خراسان رضوی صاحب برند شدند»، میراث آریا.
- ↑ ثعالبی، لطائف المعارف، ۱۴۱.
- ↑ هانسبرگر، ناصر خسرو؛ لعل بدخشان، ۱۸.
- ↑ ثامنی، فرهتگ القاب و عناوین شهرها.
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ۲: ۴۶۰.
- ↑ غنیمه، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی، ۱۱۲.
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ۲: ۴۶۰.
- ↑ شفیعی کدکنی، «پیشگفتار»، تاریخ نیشابور، ۱۳.
- ↑ خیراندیش، «نیشابور در فاصله سالهای ۵۳۶ تا ۶۳۳ هجری قمری»، فصلنامه فرهنگ، ۹۰.
- ↑ یاقوت حموی، معجمالبلدان، ۸: ۳۵۹.
- ↑ جنیدی، «نیشابور؛ شهر دروازههای خورشید»، وبگاه بنیاد نیشابور.
- ↑ گرایلی، نیشابور؛ شهر فیروزه، ۵۵۵.
- ↑ کزازی، هفت شهر عشق، ۴۹.
- ↑ میراث آریا، «شهرهای استان خراسان رضوی صاحب برند شدند»، میراث آریا.
منابع
[ویرایش]- اسلامی ندوشن، محمدعلی (۱۳۵۲). صفیر سیمرغ. تهران: انتشارات توس.
- اعتضادی، لادن (۱۳۷۴). «نیشابور (ابرشهر)؛ سیر تحول و اصول ساخت و سازمان شهری». مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران. ج. اول. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
- ایرنا (۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱). «نگاهی به نیشابور؛ سرزمین حدیث سلسلهالذهب و قلمدانهای مرصع». خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا). دریافتشده در ١٣٩۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - ایسنا (۹ تیر ۱۳۹۲). «دبیرخانه دائمی برگزاری مراسم روز ملی خراسان ایجاد میشود». برگزاری دانشجویان ایران (ایسنا). دریافتشده در ١٣٩۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - ایبنا (۲۴ اردیبهشت ١٣٩۵). «صالحی: نیشابور شهری شناسنامهدار است». خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا). دریافتشده در ١٣٩۶/۰۲/۲۹. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - باستانی راد، حسن (بهار و تابستان ۱۳۹۲). «گونهشناسی جاینامها در جغرافیای تاریخی ایران». مجله پژوهشهای تاریخی ایران و اسلام. تهران (۱۲).
- بدری، روحالله (پاییز و زمستان ۱۳۹۱). «نیشابور در قرن سوم و چهارم هجری». تاریخ در آینه پژوهش. تهران (۹).
- یعقوبزاده، آزاده (فرودین ۱۳۹۲). «تجلی آموزههای ادبی و اخلاقی در هنر اسلامی». کتاب ماه هنر. تهران (۱۷۵). تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - بهرامی، اکرم (خرداد و تیر ۱۳۵۶). «شهرهای ساسانی». مجله بررسیهای تاریخی. تهران (۷۰).
- پورداود، ابراهیم (۱۳۸۶). خردهاوستا؛ بخشی از کتاب اوستا. تهران: اساطیر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۳۱-۰۴۱-۸ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - پورداود، ابراهیم (۱۳۷۷). یشتها. تهران: اساطیر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۳۱-۰۲۰-۵ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - ثعالبی، ابومنصور (۱۳۶۸). لطائف المعارف. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
- جعفریان، رسول (۱۳۸۲). «مقدمه». در تألیف میرزا حسین بن عبدالکریم درودی. کتابچه نیشابور. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی.
- جنیدی، فریدون. «نیشابور؛ شهر دروازههای خورشید» (PDF). وبگاه بنیاد نیشابور. وبگاه سازمان پژوهش فرهنگ ایران (بنیاد نیشابور): ۲–۳. دریافتشده در ١٣٩۶/۰۳/۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - حاکم نیشابوری، ابوعبدالله (۱۳۷۵). تاریخ نیشابور. ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری. مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: آگه. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۱۶-۰۲۰-۷ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - خبرگزاری مجلس شورای اسلامی (۲۰ شهریور ۱۳۸۷). «نماینده نیشابور: سند چشمانداز باید به فرهنگ و باور عمومی تبدیل شود». خانه ملت: خبرگزاری مجلس شورای اسلامی. دریافتشده در ١٣٩۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - خبرگزاری مهر (۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۸). «پیشنهاد برگزاری روز ملی آب در نیشابور». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ١٣٩۶/۰۲/۲۹. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - خبرگزاری مهر (۳ تیر ۱۳۹۰). «بضاعت فرهنگی نیشابور در حد یک کشور است». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ١٣٩۶/۰۲/۲۹. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - خداشناس، محمدعلی (مردادماه ۱۳۸۲). «سرمقاله». ماهنامه جاده ابریشم (۵۷). تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - خیراندیش، عبدالرسول (آذرماه ۱۳۸۲). «نامهای جغرافیایی به مثابهٔ بخشی از میراث فرهنگی». کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. تهران (۷۴). تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - خیراندیش، عبدالرسول (پاییز ۱۳۷۵). «نیشابور در فاصله سالهای ۵۳۶ تا ۶۳۳ هجری قمری». فصلنامه فرهنگ. تهران (۱۹).
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۷۷). لغتنامه. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- رفاهی علمداری، فیروز (۱۳۸۰). مبانی توپونیمی و نگاهی به توپونیمهای ایران. تهران: سازمان نقشهبرداری کشور. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۹۲۲-۲۳-۶ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - سازمان نقشهبرداری کشور (بیتا). «نیشابور (مرکز شهرستان)». پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران. دریافتشده در ۱۳۹۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=،|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - سعادتیفر، براتعلی (مردادماه ۱۳۸۲). «نیشابور؛ ققنوس شرق». ماهنامه جاده ابریشم. تهران (ضمیمه ۵۷). تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - سعیدآبادی، محمدرضا (۸ تیر ۱۳۸۹). «متن سخنرانی دکتر محمدرضا سعیدآبادی دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در همایش ملی نیشابور؛ شهر پایدار ایرانی نیشابور، فرهنگسرای سیمرغ». کمیسیون ملی یونسکو - ایران. دریافتشده در ١٣٩۶/۰۲/۲۹. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - سمعانی، عبدالکریم (۱۹۸۴). الانساب. قاهره: مکتبه ابن تیمیه.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۷۵). «پیشگفتار». تاریخ نیشابور. تهران: آگه. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۰۲۰-۷.
- صومعه، حسین (۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵). «بنیان هویت و برند جهانی نیشابور». آفتاب صبح نیشابور (۸).
- طاهری، علی (۱۳۸۴). درآمدی بر تاریخ و جغرافیای نیشابور. نیشابور: ابرشهر. شابک ۹۶۴-۹۶۰۷۶-۲-۵.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۸۵). چشیدن طعم وقت. تهران: انتشارات سخن.
- عبدالحمید غراب، احمد (۱۳۶۷). «مقدمه». در تألیف ابوالحسن محمدبن یوسف عامری، تصحیح متن عربی احمد عبدالحمید غراب، ترجمه احمد شریعتی و حسین منوچهری. الاعلام بمناقب الاسلام. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
- عسکری (۲۵ فروردین ۱۳۹۵). «شیخ شهید عطار نیشابوری». وبگاه معاونت پارلمانی دانشگاه آزاد اسلامی. معاونت پارلمانی دانشگاه آزاد اسلامی. دریافتشده در ۱۳۹۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - علیمحمدی، سینا (۷ آبان ۱۳۸۸). «خوانش غزل روانشاد قیصر امینپور برای امام رضا (ع)؛ کوچههای خراسان تو را میشناسند». جام جم آنلاین. روزنامه جام جم. دریافتشده در ۱۳۹۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - غلامپور، مهرآفرین (۱۹ فروردین ۱۳۹۱). «نیشابور؛ دیار فیروزهای بیهمتا». هفتهنامه تعطیلات نو (۷۱). دریافتشده در ١٣٩۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - غنیمه، عبدالرحیم (۱۳۷۲). تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامی. ترجمهٔ نورالله کسائی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- فرای، ریچارد (۱۳۶۸). میراث باستانی ایران. ترجمهٔ مسعود رجبنیا. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- قلیزاده، خسرو (۱۳۹۲). فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۷۳۳-۴۱-۱ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). - کریستنسن، آرتور (۱۳۹۳). ایران در زمان ساسانیان. ترجمهٔ رشید یاسمی. ویراستار حسن رضایی باغبیدی. تهران: صدای معاصر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۴۹۴-۰۶-۰.
- کزازی، میرجلالالدین (۱۳۸۳). هفت شهر عشق. به اهتمام هادی تکبیری. تهران: واژگان خرد.
- کلباسی، ایران (بهار ۱۳۹۱). مهشید سلیمانی. «بررسی نظام آوایی گویش نیشابوری». فصلنامه ادبیات و زبانهای محلی ایرانزمین (۱).
- کیانی، محمدیوسف (۱۳۷۴). پایتختهای ایران. تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور.
- گرایلی، فریدون (۱۳۷۵). نیشابور؛ شهر فیروزه. تهران: مولف.
- لاکهارت، لارنس (زمستان ۱۳۴۶). ترجمهٔ عباس سعیدی. «نیشابور». مجله دانشکده ادبیات مشهد (۴).
- مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر در جغرافیای مؤسس خورنی. ترجمهٔ مریم میراحمدی. تهران: انتشارات اطلاعات.
- مجتبوی، سیدحسین (۱۳۹۲). فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور. جواد محقق نیشابوری، حسن نظریان. نیشابور: دانشگاه آزاد اسلامی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۰-۲۱۶۷-۴.
- مجمع عالی خادمین سلسلةالذهب (۱۰ تیر ۱۳۹۵). «سالروز ورود امام رضا (ع) به نیشابور». وبگاه خادمین سلسةالذهب. دریافتشده در ١٣٩۶/۰۳/۰۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - محمد بن منور (۱۸۹۹). اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید. پترزبورگ: دارالفنون پطربورغ.
- مستوفی، حمدالله (۱۳۸۱). نزهة القلوب. به تصحیح محمد دبیر سیاقی. تهران: نشر حدیث امروز.
- مقدسی، شمسالدین ابی عبدالله محمد (۱۹۰۶). احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم. بیروت: دارصادر.
- مقدسی، شمسالدین ابی عبدالله محمد (۱۳۶۱). احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم. ترجمهٔ علینقی منزوی. تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران.
- مقدم عابدین، گلین (فروردین ۱۳۷۶). «گفتنیها و دیدنیهای نیشابور: شادیاخ و سبب بنای آن». ماهنامه زائر (۴۷).
- مولوی، عبدالحمید (۱۳۸۲). آثار باستانی خراسان. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. شابک ۹۶۴-۷۸۷۴-۲۹-۴.
- مولوی، عبدالحمید (اسفند ۱۳۴۷). «نیشابور؛ مرکز خراسان و قدیمترین پایگاه علوم اسلامی در ایران». فصلنامه مطالعات اسلامی. مشهد (۱).
- میراث آریا (۱۲ فروردین ۱۳۹۵). «شهرهای استان خراسان رضوی صاحب برند شدند». میراث آریا. دریافتشده در ١٣٩۶/۰۳/۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ دسترسی=
را بررسی کنید (کمک) - نقدی، رضا (۱۳۹۲). قدمگاههای امام رضا در نیشابور، دهسرخ و مشهد. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۷۱-۶۵۶-۵.
- نظریان، حسن (۱۳۸۴). «نیشابور». درآمدری بر جغرافیا و تاریخ نیشابور. نیشابور: ابرشهر. شابک ۹۶۴-۹۶۰۷۶-۲-۵.
- نعمتی، بهزاد (پاییز و زمستان ۱۳۷۷). «نامشناخت؛ ابرشهر، نیشابور». خراسانپژوهی (۲).
- هانسبرگر، آلیس سی (۱۳۸۰). ناصر خسر؛ لعل بدخشان. ترجمهٔ فریدون بدرهای. تهران: نشر فروزان.
- یاقوت حموی، شهابالدین ابی عبدالله محمد (۱۹۰۶). معجم البلدان. قاهره: مطبعة السعادة.