کوثر: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
Kamranazad (بحث | مشارکتها) ←تفسیر: افزودن مطلب |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{کاربردهای دیگر}} |
{{کاربردهای دیگر}} |
||
{{جعبه اطلاعات سوره|تصویر=Al-Kawthar.svg|جزء = ۳۰|آیه = ۳|محل نزول = مکی|شماره نزول = ۱۵|کلمه = ۱۰|حرف = ۴۳}} |
{{جعبه اطلاعات سوره|تصویر=Al-Kawthar.svg|جزء = ۳۰|آیه = ۳|محل نزول = مکی|شماره نزول = ۱۵|کلمه = ۱۰|حرف = ۴۳}} |
||
{{فاطمه زهرا}} |
{{فاطمه زهرا}} |
||
'''سورهٔ کوثر''' (به [[زبان عربی|عربی]]: سورَةُ الْکَوْثَر) [[سوره|سورهای]] [[سوره مکی|مکّی]] و دارای سه [[آیه]] است. کوثر در [[مصحف عثمانی]] یکصد و هشتمین سوره است و در [[جزء]] سیام قرار دارد و جایگاهش در [[ترتیب نزول سورههای قرآن|ترتیب نزول]] بر اساس نظر [[محمد هادی معرفت]] مبتنی بر روایت [[ابن عباس]] سورهٔ پانزدهم، پس از [[عادیات]] و پیش از [[تکاثر|تکاثُر]] است. در احادیث آمده این سوره در ماجرای کنایه زدن شخصیِ به پیامبر اسلام دربارهٔ بیدنباله بودن وی پس از درگذشتِ [[قاسم بن محمد|قاسم]] و [[عبدالله بن محمد|عبدالله]]، فرزندان پیامبر اسلام نازل شده است. در تفسیر کوثر، بیست و شش معنیِ مختلف آمده که جز دو معنی رود و حوضی در بهشت — که در احادیث مطرح شدهاند — دیگر معانی استدلالی ندارند. مفسرانِ شیعه این سوره را دربارهٔ [[فاطمه زهرا]] و کثرت نسل پیامبر اسلام از طریق او میدانند. |
'''سورهٔ کوثر''' (به [[زبان عربی|عربی]]: سورَةُ الْکَوْثَر) [[سوره|سورهای]] [[سوره مکی|مکّی]] و دارای سه [[آیه]] است. کوثر در [[مصحف عثمانی]] یکصد و هشتمین سوره است و در [[جزء]] سیام قرار دارد و جایگاهش در [[ترتیب نزول سورههای قرآن|ترتیب نزول]] بر اساس نظر [[محمد هادی معرفت]] مبتنی بر روایت [[ابن عباس]] سورهٔ پانزدهم، پس از [[عادیات]] و پیش از [[تکاثر|تکاثُر]] است. در احادیث آمده این سوره در ماجرای کنایه زدن شخصیِ به پیامبر اسلام دربارهٔ بیدنباله بودن وی پس از درگذشتِ [[قاسم بن محمد|قاسم]] و [[عبدالله بن محمد|عبدالله]]، فرزندان پیامبر اسلام نازل شده است. در تفسیر کوثر، بیست و شش معنیِ مختلف آمده که جز دو معنی رود و حوضی در بهشت — که در احادیث مطرح شدهاند — دیگر معانی استدلالی ندارند. مفسرانِ شیعه این سوره را دربارهٔ [[فاطمه زهرا]] و کثرت نسل پیامبر اسلام از طریق او میدانند. |
||
خط ۱۲: | خط ۱۱: | ||
== مضمون و محتوای سوره == |
== مضمون و محتوای سوره == |
||
این سوره از اعطایِ کوثر به پیامبر، امر به نماز و نَحْر، و اَبتَر بودنِ دشمنِ پیامبر سخن میگوید.<ref>{{پک|رضایی|بهار ۱۳۸۵|ف=تفسیر سورهٔ کوثر|ک=قرآنی کوثر}}</ref><ref group="یادداشت">متن سوره با ترجمهٔ فولادوند: |
این سوره از اعطایِ کوثر به پیامبر، امر به نماز و نَحْر، و اَبتَر بودنِ دشمنِ پیامبر سخن میگوید.<ref>{{پک|رضایی|بهار ۱۳۸۵|ف=تفسیر سورهٔ کوثر|ک=قرآنی کوثر|رف=قرآنی}}</ref><ref group="یادداشت">متن سوره با ترجمهٔ فولادوند: |
||
{{شعر}} |
{{شعر}} |
||
{{ب|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ|به نام خداوند رحمتگر مهربان}} |
{{ب|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ|به نام خداوند رحمتگر مهربان}} |
||
خط ۵۴: | خط ۵۳: | ||
== ویژگیها == |
== ویژگیها == |
||
بعضی از کلمات این سوره مانند «کوثر»، «نحر» و «ابتر» تنها یک بار در قرآن آمدهاند.<ref>{{پک|رضایی|بهار ۱۳۸۵|ف=تفسیر سورهٔ کوثر|ک=قرآنی کوثر}}</ref> |
بعضی از کلمات این سوره مانند «کوثر»، «نحر» و «ابتر» تنها یک بار در قرآن آمدهاند.<ref>{{پک|رضایی|بهار ۱۳۸۵|ف=تفسیر سورهٔ کوثر|ک=قرآنی کوثر|رف=قرآنی}}</ref> |
||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
||
خط ۶۹: | خط ۶۸: | ||
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ابن ابیحاتم | نام = عبدالرحمن بن محمد | پیوند نویسنده = محمد بن ابی حاتم | عنوان = [[تفسیر ابن ابیحاتم|تفسیر القرآن العظیم]] | نام ویراستار = اسعد محمد | نام خانوادگی ویراستار = طیب | ref = ابن ابیحاتم ۱۰ | جلد = ۱۱ | سال = ۱۴۱۹ | ناشر = مکتبة نزار مصطفی الباز | مکان = ریاض | شابک = }} |
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ابن ابیحاتم | نام = عبدالرحمن بن محمد | پیوند نویسنده = محمد بن ابی حاتم | عنوان = [[تفسیر ابن ابیحاتم|تفسیر القرآن العظیم]] | نام ویراستار = اسعد محمد | نام خانوادگی ویراستار = طیب | ref = ابن ابیحاتم ۱۰ | جلد = ۱۱ | سال = ۱۴۱۹ | ناشر = مکتبة نزار مصطفی الباز | مکان = ریاض | شابک = }} |
||
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ابن کثیر قرشی | نام = اسماعیل بن عمر | پیوند نویسنده = اسماعیل بن کثیر | عنوان = [[تفسیر ابن کثیر|تفسیر القرآن العظیم]] | نام ویراستار = محمّدحسین | نام خانوادگی ویراستار = شمسالدّین | ref = ابن کثیر ۸ | جلد = ۸ | سال = ۱۴۱۹ | ناشر = دارالکتب العلمیّة، منشورات محمّد علی بیضون | مکان = بیروت | شابک = 2-7451-2221-5}} |
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ابن کثیر قرشی | نام = اسماعیل بن عمر | پیوند نویسنده = اسماعیل بن کثیر | عنوان = [[تفسیر ابن کثیر|تفسیر القرآن العظیم]] | نام ویراستار = محمّدحسین | نام خانوادگی ویراستار = شمسالدّین | ref = ابن کثیر ۸ | جلد = ۸ | سال = ۱۴۱۹ | ناشر = دارالکتب العلمیّة، منشورات محمّد علی بیضون | مکان = بیروت | شابک = 2-7451-2221-5}} |
||
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = رضایی | نام = محمدعلی | عنوان = تفسیر سورهٔ کوثر | ژورنال = قرآنی کوثر | مکان = اصفهان | شماره = ۲۰ | سال = بهار ۱۳۸۵ | صفحه = ۴–۹ | پیوند = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/46808}} |
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = رضایی | نام = محمدعلی | عنوان = تفسیر سورهٔ کوثر | ژورنال = قرآنی کوثر | مکان = اصفهان | شماره = ۲۰ | سال = بهار ۱۳۸۵ | صفحه = ۴–۹ | پیوند = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/46808 | توسط = [[نورمگز]] | رف = قرآنی}} |
||
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = زمخشری | نام = محمود بن عمر | پیوند نویسنده = جارالله زمخشری | عنوان = [[تفسیر کشاف|الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل]] | نام ویراستار = مصطفی | نام خانوادگی ویراستار = حسین احمد | ref = الکشاف ۴ | جلد = ۴ | سال = ۱۴۰۷ | ناشر = دارالکتاب العربی | مکان = بیروت | شابک = }} |
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = زمخشری | نام = محمود بن عمر | پیوند نویسنده = جارالله زمخشری | عنوان = [[تفسیر کشاف|الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل]] | نام ویراستار = مصطفی | نام خانوادگی ویراستار = حسین احمد | ref = الکشاف ۴ | جلد = ۴ | سال = ۱۴۰۷ | ناشر = دارالکتاب العربی | مکان = بیروت | شابک = }} |
||
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = طباطبایی | نام = سید محمدحسین | پیوند نویسنده = سید محمدحسین طباطبایی | عنوان = [[المیزان فی تفسیر القرآن]] | ref = المیزان ۲۰ | ترجمه = سید محمدباقر موسوی همدانی | جلد = ۲۰ | سال = ۱۳۷۰ | ناشر = بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی | مکان = تهران }} |
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = طباطبایی | نام = سید محمدحسین | پیوند نویسنده = سید محمدحسین طباطبایی | عنوان = [[المیزان فی تفسیر القرآن]] | ref = المیزان ۲۰ | ترجمه = سید محمدباقر موسوی همدانی | جلد = ۲۰ | سال = ۱۳۷۰ | ناشر = بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی | مکان = تهران }} |
نسخهٔ ۲۹ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۳۸
کوثر | |||||
---|---|---|---|---|---|
دستهبندی | مکی | ||||
اطلاعات آماری | |||||
ترتیب در قرآن | ۱۵ | ||||
جزء | ۳۰ | ||||
شمار آیهها | ۳ | ||||
شمار واژهها | ۱۰ | ||||
شمار حرفها | ۴۳ | ||||
متن سوره | |||||
|
|
زندگی | |
---|---|
نامها و القاب · زندگی زناشویی · اختلاف مالی فاطمه و عباس با خلافت · خطبه فدکیه · رویداد خانهٔ فاطمه · درگذشت | |
در قرآن | |
سوره انسان · سوره قدر · سوره کوثر · آیه مباهله · آیات نور · آیه تطهیر · آیه مودت · آیه اطعام | |
جایها | |
در مکه | محله بنیهاشم · شعب ابیطالب |
در مدینه | بقیع · بیتالاحزان · درخت کنار · روضه نبوی · سقیفه · مسجد النبی |
در شمال حجاز | فدک |
افراد | |
خانواده | محمد · خدیجه · علی |
فرزندان | حسن · حسین · زینب · امکلثوم · محسن |
همراهان | فضه · ام ایمن · اسماء · سلمان |
دیگران | قنفذ · مغیره · عمر · ابوبکر |
آثار | |
خطبه فدکیه · خطبه عیادت · دعای نور · مصحف فاطمه · لوح فاطمه | |
مرتبط | |
تسبیحات فاطمه · رویداد مباهله · ایام فاطمیه | |
سورهٔ کوثر (به عربی: سورَةُ الْکَوْثَر) سورهای مکّی و دارای سه آیه است. کوثر در مصحف عثمانی یکصد و هشتمین سوره است و در جزء سیام قرار دارد و جایگاهش در ترتیب نزول بر اساس نظر محمد هادی معرفت مبتنی بر روایت ابن عباس سورهٔ پانزدهم، پس از عادیات و پیش از تکاثُر است. در احادیث آمده این سوره در ماجرای کنایه زدن شخصیِ به پیامبر اسلام دربارهٔ بیدنباله بودن وی پس از درگذشتِ قاسم و عبدالله، فرزندان پیامبر اسلام نازل شده است. در تفسیر کوثر، بیست و شش معنیِ مختلف آمده که جز دو معنی رود و حوضی در بهشت — که در احادیث مطرح شدهاند — دیگر معانی استدلالی ندارند. مفسرانِ شیعه این سوره را دربارهٔ فاطمه زهرا و کثرت نسل پیامبر اسلام از طریق او میدانند.
نامها
نام این سوره از اولین آیهٔ آن گرفته شده است. کلمهٔ «کوثر»، تنها یک بار در قرآن مورد استفاده قرار گرفته است. این سوره کوتاهترین و یکصدوهشتمین سورهٔ قرآن است. این کلمه از ریشهٔ «کثر» مشتق شده است که بر وزن «فَوْعَل» به معنای فراوانیای است که کم نمیشود. کوثر در نوشتههای منظومِ اولیه بهمعنای «فراوانی» بهکار برده میشود.[۱]
نزول
در مَکّی یا مَدَنی بودنِ این سوره اختلاف است و از ظاهر آن برمیآید که در مکّه نازل شده باشد. بعضی از مفسران برای جمع بین این دو نظر بیان کردهاند شاید این سوره دو بار، یکی در مکه و دیگری در مدینه نازل شده باشد.[۲][۳] بهگزارش طَبرِسی، محدث شیعه در مجمع البیان، ابن عباس و کَلْبی آن را مکی و عَکرَمه و ضحّاک مدنی میدانند.[۴] بهگفتهٔ محمدهادی معرفت، این سوره پس از عادیات و قبل از تَکاثُر نازل شده است.[۵] در احادیث آمده این سوره در ماجرای کنایه زدن شخصیِ به پیامبر اسلام دربارهٔ بیدنباله بودن وی پس از درگذشتِ قاسم و عبدالله، فرزندان پیامبر اسلام نازل شده است.[۶][۷][۸] مفسرانِ شیعه بر این عقیدهاند که با توجه به آیهٔ آخرِ سوره و از سوی دیگر با درنظرگرفتن روایاتِ گوناگون دربارهٔ داستانِ گویندگان به بینسلماندن پیامبر اسلام، این سوره دلالت بر فاطمه و فرزندانِ او و کثرتِ نسلِ پیامبر از طریقِ فاطمه زهرا دارد.[۹][۱۰] بهگزارش معرفت، بعضی از مفسران مانند طبرسی بر این باورند که این سوره در مدینه و در هنگامِ خواب نازل شده است. معرفت در ادامه، این نظر را نادرست میشمارد و میگوید هیچ آیه و سورهای در خواب نازل نشده است مگر اینکه آیه یا سورهای که پیشتر نازل شده، در خواب بازگو شده باشد.[۱۱]
مضمون و محتوای سوره
این سوره از اعطایِ کوثر به پیامبر، امر به نماز و نَحْر، و اَبتَر بودنِ دشمنِ پیامبر سخن میگوید.[۱۲][یادداشت ۱]
تفسیر
اعطاء کوثر
برخی از مفسرانِ قدیم، کوثر را در قرآن، «خیر فراوان» تفسیر کردهاند. معنایِ لغویِ این واژه، هرچند که کاملاً از میان نرفت، اما راه را برای تفسیرِ سنتی باز کرد. با توجه به این موضوع، پیامبر اسلام خود را کوثر بهعنوان نامی مخصوص برای رودی در بهشت مطرح کرد، و یا بهعنوان حوضی که در هنگامِ معراج به او نشان، و برای او اختصاص داده شد. این توضیحِ آخر توسطِ طَبَری قابل اعتمادتر است. کوثر پس از آن، تبدیل به چیزی تقریباً مترادف با «حوضِ پیامبر» شد که در آن، مؤمنان تشنگیِ خود را در هنگام ورود به بهشت فرومینشانند. وجود آن در چندین «درجه از مراتبِ ایمان» تأیید شده است. اما اغلب کوثر رودی است که حوض را سیراب میکند. با توجه به نظر بعدی، تمام رودهای بهشت به «حوضِ کوثر» راه مییابند، که «نهر محمد» هم نامیده میشود و اختصاصاً متعلق به پیامبر است.[۱۳]
ابن ابیحاتَم، مُحَدِّثِ اهل سنت، در تَفسیرُ الْقُرآنِ الْعَظیم، احادیث در اینباره را گزارش میکند که در آنها، کوثر رودی در بهشت، پوشیده از طلا و جاری بر مروارید، سفیدتر از شیر و شیرینتر از عسل بیان شده است. سپس بعضی اقوال را دربارهٔ کوثر بیان میکند از قبیل: نبوّت و خیر و قرآن؛[۱۴] شیخ طوسی، فقیه و محدّثِ شیعه، در اَلتِّبْیانُ فی تَفسیرِ الْقُرآن، کوثر را خیرِ کثیر میداند و در گزارش احادیث میآورد که در آنها، کوثر رودی در بهشت، با قُبّههایی از دُرّ و یاقوت در دو طرفش؛ و نیز حوض کوثر که متعلق به پیامبر است و سیرابکنندهٔ مؤمنان به هنگامِ ورود به بهشت، معرفی شده است.[۱۵] مفسّرِ مُعْتَزِلی، زَمَخْشَری در اَلْکَشّاف، احادیث مرتبط با کوثر را بیان میکند که در آنها، کوثر رودی در بهشت و خیر کثیر توصیف شده و دربارهاش آمده شیرینتر از عسل، سفیدتر از شیر، خنکتر از برف، نرمتر از کف و حباب، پوشیده از زَبَرجَد و ظرفهایش از نقره به شمارهٔ ستارگان آسمان است و نوشیدن از آن هیچگاه تشنگی نخواهد آورد.[۱۶] طبرسی در مَجمَعُ الْبَیان، احادیث در اینباره را گزارش میکند که در آنها، کوثر رودی در بهشت، سفیدتر از شیر و صافتر از قَدَح با قُبّههایی از دُرّ و یاقوت در دو طرفش؛ رودی در بهشت که به جبرانِ عبدالله — فرزند پیامبر که در کودکی درگذشت — به پیامبر عطا شد؛ و نیز حوض کوثر که متعلق به پیامبر است و سیرابکنندهٔ مؤمنان به هنگام ورود به بهشت، معرفی شده است و سپس نظراتِ مفسران را دربارهٔ کوثر بیان میکند از قبیل: خیر فراوان، نبوّتِ پیامبر و قرآن، کثرتِ اصحاب و پیروان، و فراوانیِ نسل و ذُرّیه، شفاعت؛ و در پایان بر درنظرگرفتن همهٔ این گفتهها تأکید میکند و میگوید چنانکه خدا بر پیامبر خیر فراوان در دنیا و آخرت داده و سپس همهٔ این اقوال را خلاصه در یک عبارتِ «خیر بسیار در دنیا و آخرت» میداند.[۱۷] ابن کثیر از مفسرانِ سَلَفیِ اهل سنت، در تَفسیرُ الْقُرآنِ الْعَظیم نیز، بهتفصیل احادیثِ مختلف دربارهٔ کوثر را بیان میکند و میگوید این تفاسیر عموماً بر نهر دلالت دارند و کوثر خیر کثیر است. او در ادامه به مصادیقِ کوثر در اقوال گوناگون مانند نبوّت، قرآن و ثوابِ آخرت اشاره میکند.[۱۸] جلالالدّین مَحَلّی و جلالالدّین سُیوطی، از مفسران اهل سنت در تفسیرُ الْجَلالَیْن، کوثر را نهری در بهشت، حوضی که اُمَّتِ پیامبر به آن بازمیگردند و نیز خیر کثیری از نبوّت و قرآن و شفاعت و مانند اینها میدانند.[۱۹]
علامه طباطبایی، مفسرِ شیعه در تفسیر اَلْمیزان میگوید عجیب آن است که مفسران در بیان مصداق آن، اختلاف فراوانی دارند. بعضی «خیر کثیر» گفتهاند؛ و بعضی معانی دیگر عبارتند از: ۱. نهری در بهشت؛ ۲. حوض مخصوص پیامبر در بهشت و یا در محشر؛ ۳. فرزندان پیامبر؛ ۴. اصحاب و پیروان پیامبر تا روز قیامت؛ ۵. علمای امت پیامبر؛ ۶. قرآن و فضائل فراوان آن؛ ۷. مقام نبوت؛ ۸. تَیْسیر[یادداشت ۲] قرآن و تخفیفِ شرایع و احکام؛ ۹. اسلام؛ ۱۰. توحید؛ ۱۱. علم و حکمت؛ ۱۲. فضائل پیامبر اسلام؛ ۱۳. مقامِ محمود؛ ۱۴. نور قلب پیامبر اسلام؛ و ازایندست معانی که به بیست و شش معنی میرسد. علامه میگوید استدلال قائلان به دو معنی نخست — یعنی نهری در بهشت یا حوض پیامبر در بهشت — بعضی روایات در این زمینه است، اما دیگر معانی هیچ استدلالی ندارند.[۲۰]
مکارم شیرازی، فقیه و مفسر شیعه در تفسیر نمونه، به گزارش احادیث دربارهٔ کوثر میپردازد که دربردارندهٔ همان احادیث مجمع البیان است، یعنی: کوثر رودی در بهشت، سفیدتر از شیر و صافتر از قدح با قبههایی از درّ و یاقوت در دو طرفش؛ رودی در بهشت که به جبران عبدالله — فرزند پیامبر که در کودکی درگذشت — به پیامبر عطا شد؛ و نیز حوض کوثر که متعلق به پیامبر است و سیرابکنندهٔ مؤمنان به هنگام ورود به بهشت، معرفی شده است.[۲۱] او در ادامه، به اقوال مختلف دربارهٔ کوثر میپردازد و پس از بیان آنها، فاطمه زهرا را از روشنترین مصادیق آن بیان میکند و در ادامه به کثرتِ نسل پیامبر از طریق فاطمه زهرا اشاره میکند.[۲۲]
دانشنامهٔ اسلام میگوید نخستین سورهها به «چشمه» (عَیْن) و «چشمهٔ زندگی» (عَینٌ جاریَةٌ) که آبهای بهشت از آن میگذرد اشاره میکنند، اما سورههای مدنی با جزئیات بیشتری «رودها» (اَلْاَنْهار) را شرح میدهند. بهعنوان مثال در آیهٔ ۱۵ از سورهٔ محمّد آمده است: «در آن نهرهایی است از آبی که [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جویهایی از شیری که مزهاش دگرگون نشود و رودهایی از بادهای که برای نوشندگان لذتی است و جویبارهایی از عسل ناب». این شرح، رودهای بهشت در فرجامشناسی یهودی–مسیحی را به ذهن میآورد که با روغن، شیر، شراب و عسل جریان دارند؛ با این تفاوت که روغن بهجای «آب فسادناپذیر» (غَیْرِآسِنٍ) جایگزین شده است، که در بیابانهای عربستان بسیار ارزشمند است. احادیث و تفاسیر در توصیفِ کوثر از این مدلِ مشابه بهره میبرند. اما با درنظرگرفتن مفهومِ ریشهٔ «فراوانی»، کوثر — «رود پیامبر» — خود را بهعنوان جوهره و اصلِ رودهای بهشت معرفی میکند. در بعضی نسخههای نقلشده از تفسیر طبری گفته شده است: «آبهای آن سفیدتر از برف و شیرینتر از عسل است» یا «آبهای آن شراب است». فراتر از توصیف قرآنی، آن را با «گنجینههای طلا» و یا تخت «جواهر و مروارید» با عطری «خوشبوتر از مشک» توصیف کرده است. تفاسیرِ عقلانی یا مدرن بهراحتی به این جزئیات معنایی استعاری میدهند.[۲۳]
شیخ طوسی در التبیان و طبرسی در مجمع البیان میگویند «اِعطاء» دو گونه است: بخشش با قیدِ تَملیک و بخشش با غیرِ قیدِ تملیک؛ و اعطاءِ کوثر، بخشش با تملیک است.[۲۴][۲۵]
صلاة و نحر
ابن ابیحاتم گزارش میکند که منظور از صَلاة، نمازِ صبح به جماعت یا نماز عید و مراد از نَحر، قربانی کردن در مِنا است.[۲۶] شیخ طوسی در التبیان نیز تفاسیر مختلف را گزارش میکند مانند قربانیِ خالصانه برای خدا و نماز عید و قربانی آن.[۲۷] زمخشری بر این عقیده است که منظور از نحر، قربانی کردن در منا است.[۲۸] طبرسی میگوید یعنی خداوند او را به نماز و قربانی برای شُکرِ نعمتِ کوثر امر کرد؛ و در ادامه به احادیث دربارهٔ بهسوی قبله ایستادن در وقتِ نماز و نیز بلند کردنِ دستها در هنگامِ تکبیر تا مقابل گلوگاه و صورت میپردازد.[۲۹] ابن کثیر دربارهٔ این آیه میگوید یعنی آنچنانکه به پیامبر کوثر عطا شد، پس پیامبر باید نمازِ واجب و نافله و قربانیاش را برای پروردگارش خالص گرداند و عبادتِ او کند و به نام پروردگارش و برای او قربانی کند. ابن کثیر در ادامه احادیث دربارهٔ این آیه را بیان میکند.[۳۰] محلّی و سیوطی، بر این عقیدهاند که منظور از نماز، نماز عید قربان و مراد از نحر، قربانی کردن در همان روز است.[۳۱]
علامه طباطبایی در المیزان با توجه به سیاق آیات، امر به نماز و نحرِ شتر را برای شکرِ نعمتِ اعطاءِ کوثر میداند و در ادامه میگوید با توجه به احادیث، منظور از نحر بلند کردن دست بههنگام تکبیر در نماز است.[۳۲] مکارم شیرازی در تفسیر نمونه میگوید از ظاهر آیه برمیآید که مفهوم گستردهای را دربردارد و نماز و قربانی عید قربان، یکی از مصادیقش است و در ادامه به دیگر تفاسیر در اینباره مانند بهسوی قبله ایستادن در وقت نماز و نیز بلند کردنِ دستها در هنگام تکبیر تا مقابل گلوگاه و صورت اشاره میکند، اما میگوید بهترین تفسیر، نماز و عبادت و قربانیِ خالصانه برای خداست، و البته جمع بین همهٔ این معانی نیز امکان دارد.[۳۳]
شانئ و ابتر
ابن ابیحاتم در تفسیر القرآن العظیم به داستان کنایه به پیامبر میپردازد و میگوید عاص بن وائل به پیامبر اَبتَر گفت و در ادامه، اقوال دیگر دربارهٔ کیستی آن فرد را بیان میکند مانند ابوجهل یا عُقبَة بن ابیمُعیط.[۳۴] شانِئْ بهمعنای کینهتوز است.[۳۵] شیخ طوسی و طبرسی میگویند یعنی دشمنِ کینهتوزِ پیامبر از خیر بُریده است که در اینجا منظور عاص بن وائل است.[۳۶][۳۷] زمخشری در الکشاف در ادامهٔ مباحثی، داستان کنایه به پیامبر را بیان میکند و اینکه فردِ مذکور یعنی عاص بن وائل ابتر و بیدنباله است.[۳۸] ابن کثیر در تفسیر القرآن العظیم میگوید به پیامبر ابتر گفتند چون گمان کردند پس از درگذشت، نامش از میان میرود و میگوید از نادانیشان گمان میکردند که چون فرزندانِ پسرِ پیامبر درگذشتند، یادش از بین میرود، درحالیکه نامش همچنان پابرجاست.[۳۹] محلّی و سیوطی در تفسیر الجلالین، میگویند ابتر، یعنی کسی که همهٔ خیرها از او منقطع شده یا کسی که بلاعقب است.[۴۰]
علامه طباطبایی میگوید کلمهٔ «ابتر» در آخر آیهٔ سوم، بهمعنی بیدنباله است و با توجه به محتوای آیه، چنین بهنظر میرسد که منظور از کوثر، تنها فراوانیِ نسلِ پیامبر اسلام است و یا اینکه هم خیر کثیر منظور است و هم کثرت نسل. او در ادامه به داستان شأنِ نزول سوره میپردازد و میگوید با این توضیح، اینکه مفسری منظور گویندهٔ ابتر را، بریدگی از مردم یا خیر دانسته و بر این عقیده بوده خدا در ردِّ گفتهاش، خودش را بریده از هر چیزی نامیده، نادرست است.[۴۱] مکارم شیرازی در تفسیر این آیه، میگوید «شانِئْ» بهمعنی فردِ کینهتوز و بدخُلق و «ابتر» بهمعنی حیوانِ دمبریده است. و در ادامه با بیان داستان کنایه به پیامبر، به کثرت نسل پیامبر از طریق فاطمه زهرا میپردازد و گفتهٔ فخر رازی مفسر اهل سنت در تفسیر کبیر را نقل میکند:
قول سوم این است که این سوره بهعنوان ردّ بر کسانی نازل شده که عدمِ وجودِ اولاد را بر پیغمبر اکرم خُرده میگرفتند، بنابراین معنیِ سوره این است که خداوند به او نسلی میدهد که در طول زمان باقی میمانَد، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مَملو از آنهاست، این در حالی است که از بنیامیه — که دشمنان اسلام بودند — شخص قابل ذکری در دنیا باقی نمانْد، سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ در میان آنهاست مانند باقر و صادق و رضا و نَفْسِ زَکیّه.[۴۲]
منزلت
- در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است:
هرکس آن را تلاوت کند خداوند او را از نهرهای بهشتی سیراب خواهد کرد و به عدد هر قربانی که بندگان خدا در روز عید قربان قربانی میکنند، و همچنین قربانیهایی که اهل کتاب و مشرکان دارند، به عدد هر یک از آنان اجری به او میدهد.[۴۳]
- در حدیثی از جعفر صادق آمده است:
کسی که اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر را در نمازهای واجب و مستحبّی بخواند، خداوند او را در روز قیامت از کوثر سیراب نماید و جایگاهش در نزد محمد خواهد بود.[۴۴]
ویژگیها
بعضی از کلمات این سوره مانند «کوثر»، «نحر» و «ابتر» تنها یک بار در قرآن آمدهاند.[۴۵]
جستارهای وابسته
یادداشتها
- ↑ متن سوره با ترجمهٔ فولادوند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ (۱) ما تو را [چشمه] کوثر دادیم (۱) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ (۲) پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن (۲) إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (۳) دشمنت خود بی تبار خواهد بود (۳) - ↑ آسان کردن، سهل کردن
پانویس
- ↑ Horovitz and Gardet, “Kawṯẖwar”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۳۷–۶۳۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۶۸–۳۶۹.
- ↑ طبرسی، ترجمهٔ تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۰۸.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۹۰.
- ↑ طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۳۷–۶۳۸.
- ↑ طبرسی، ترجمهٔ تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۱۰–۳۱۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۶۸–۳۶۹.
- ↑ طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ۲۰: ۶۳۷–۶۳۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۶۸–۳۶۹.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۹۵.
- ↑ رضایی، «تفسیر سورهٔ کوثر»، قرآنی کوثر.
- ↑ Horovitz and Gardet, “Kawṯẖwar”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ ابن ابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۰: ۳۴۷۰.
- ↑ طوسی، التبیان، ۱۰: ۴۱۷–۴۱۸.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۴: ۸۰۶–۸۰۷.
- ↑ طبرسی، ترجمهٔ تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۱۱.
- ↑ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۸: ۴۷۲–۴۷۵.
- ↑ محلی و سیوطی، تفسیر الجلالین، ۶۰۵.
- ↑ طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ۲۰: ۸۴۹–۸۵۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۷۱–۳۷۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۷۵–۳۷۶.
- ↑ Horovitz and Gardet, “Kawṯẖwar”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ طوسی، التبیان، ۱۰: ۴۱۷.
- ↑ طبرسی، ترجمهٔ تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۰۹.
- ↑ ابن ابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۰: ۳۴۷۰.
- ↑ طوسی، التبیان، ۱۰: ۴۱۸.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۴: ۸۰۷.
- ↑ طبرسی، ترجمهٔ تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۱۳–۳۱۵.
- ↑ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۸: ۴۷۶.
- ↑ محلی و سیوطی، تفسیر الجلالین، ۶۰۵.
- ↑ طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ۲۰: ۸۵۱–۸۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۷۳–۳۷۴.
- ↑ ابن ابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۰: ۳۴۷۰–۳۴۷۱.
- ↑ طبرسی، ترجمهٔ تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۰۹.
- ↑ طوسی، التبیان، ۱۰: ۴۱۷–۴۱۸.
- ↑ طبرسی، ترجمهٔ تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۱۵.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۴: ۸۰۷–۸۰۸.
- ↑ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۸: ۴۷۷.
- ↑ محلی و سیوطی، تفسیر الجلالین، ۶۰۵.
- ↑ طباطبایی، ترجمهٔ تفسیر المیزان، ۲۰: ۸۵۴–۸۵۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۷۴–۳۷۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۳۶۹.
- ↑ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۲۷: ۳۰۸.
- ↑ رضایی، «تفسیر سورهٔ کوثر»، قرآنی کوثر.
منابع
- آشتیانی، محمدرضا؛ امامی، محمدجعفر؛ حسنی، عبدالرسول؛ شجاعی، سید حسن؛ طباطبایینژاد، سید نورالله؛ عبداللهی، محمود؛ قرائتی، محسن؛ محمدی اشتهاردی، محمد (۱۳۷۱). مکارم شیرازی، ناصر، ویراستار. تفسیر نمونه. ج. ۲۷. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد (۱۴۱۹). طیب، اسعد محمد، ویراستار. تفسیر القرآن العظیم. ج. ۱۱. ریاض: مکتبة نزار مصطفی الباز.
- ابن کثیر قرشی، اسماعیل بن عمر (۱۴۱۹). شمسالدّین، محمّدحسین، ویراستار. تفسیر القرآن العظیم. ج. ۸. بیروت: دارالکتب العلمیّة، منشورات محمّد علی بیضون. شابک ۲-۷۴۵۱-۲۲۲۱-۵.
- رضایی، محمدعلی (بهار ۱۳۸۵). «تفسیر سورهٔ کوثر». قرآنی کوثر. اصفهان (۲۰): ۴–۹ – به واسطهٔ نورمگز.
- زمخشری، محمود بن عمر (۱۴۰۷). حسین احمد، مصطفی، ویراستار. الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل. ج. ۴. بیروت: دارالکتاب العربی.
- طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۷۰). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۲۰. ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی. تهران: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.
- طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۵۹). تفسیر مجمع البیان. ج. ۲۷. ترجمهٔ محمد رازی. تهران: فراهانی.
- طوسی، محمد بن حسن (۱۳۷۰). عاملی، احمد حبیب، ویراستار. التبیان فی تفسیر القرآن. ج. ۱۰. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- محلی، جلالالدین؛ سیوطی، جلالالدین (۱۴۱۶). تفسیر الجلالین. بیروت: مؤسسة النور للمطبوعات.
- معرفت، محمدهادی (۱۳۸۱). علوم قرآنی. قم: التمهید. شابک ۹۶۴-۳۳۰-۰۶۳-۳.
- Horovitz, Josef; Gardet, Louis (1997). "Kawṯẖwar". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 4 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.