زمان دستوری
مقولههای دستوری |
---|
زمان دستوری مقولهای دستوریست که موقعیت زمانی را تعیین میکند؛ به عبارت دیگر زمان دستوری شکل دستوریشدهٔ زمان تقویمیست. زمان دستوری جزو مقولات اساسیایست که همراه با عناصر واژگانی و دیگر اشارات مربوط به زمان، شنونده را قادر میسازد تا ارتباطی موقتی میان موقعیت گفتار و موقعیتی که در جمله توصیف شده را بازسازی کند. همچنین زمان دستوری شنونده را قادر میسازد تا ترتیب نسبی موقعیتهای توصیف شده در متن را نیز بازسازی کند.[۱][۲]
محتویات
زمان دستوری در زبان فارسی[ویرایش]
زبان فارسی دارای سه زمان دستوریِ اصلیست: گذشته (ماضی)، حال (مضارع)، و آینده (مستقبل).[۳] در پارسی دری همه افعال از دو بن ماضی و مضارع ساخته میشوند. بن مضارع پارسی دری همان مادهٔ فارسی میانه است که گاه با هم اختلاف تلفظ جزئی دارند.[۴] فعلها از دو بن ماضی و مضارع ساخته میشوند.
بن ماضی = مصدر بدون «ن» پایانی:
دیدن ← دید ، کاشتن← کاشت
بن مضارع = فعل امر بدون ب آغازی:
ببین ← بین، بکار ← کار
انواع گذشته[ویرایش]
گذشتهٔ ساده = بن ماضی + شناسهٔ فعل: رفتم، رفتی، رفت
گذشتهٔ پیوسته (ماضی استمراری) = می + گذشتهٔ ساده: میرفتم، میرفتی
گذشتهٔ درخواستی (ماضی التزامی) = صفت مفعولی + باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند: رفته باشم، رفته باشی، رفته باشد
گذشتهٔ دور (ماضی بعید) = صفت مفعولی + بودم ، بودید و... = خورده بودم
گذشتهٔ زنده (ماضی نقلی) = صفت مفعولی + ام، ای ، (است) ، ایم ، اید ، اند: رفتهام، رفتهای ، رفته (است)
گذشتهٔ یادآوری (ماضی مستمر یا ملموس) = داشت + شناسه + گذشتهٔ پیوستهٔ فعلِ اصلی: داشتم میرفتم، داشتی میرفتی، داشت میرفت، داشتیم میرفتیم، داشتید میرفتید، داشتند میرفتند.
گذشته ابعد = صفت مفعولی + گذشته نقلی از مصدر بودن : رفته بوده ام ، رفته بوده ای ، رفته بوده است ، رفته بوده ایم ، رفته بوده اید ، رفته بوده اند.
گذشته مستمر نقلی = می + ماضی نقلی : می رفته ام ، می رفته ای ، می رفته است ، می رفته ایم ، می رفته اید ، می رفته اند.
انواع حال[ویرایش]
حال ساده = بن مضارع + شناسههای مضارع: روم ، روی ، رود ، رویم ، روید ، روند
حال اخباری = می + حال ساده میروم ، میروی ، میرود ، میرویم ، میروید ، میروند
حال التزامی = ب + حال ساده بروم ، بروی، برود ، برویم ، بروید ، بروند
حال مستمر (مضارع ملموس) = دار + شناسهٔ مضارع + حال اخباری دارم میروم، داری میروی، دارد میرود، داریم میرویم، دارید میروید، دارند میروند
آینده[ویرایش]
فعل آینده (مستقبل): بر انجام دادن فعلی در زمان آینده دلالت میکند.
طرز ساخت فعل آینده = خواه + شناسه + بن ماضی فعل اصلی
خواهم، خواهی، خواهد، خواهیم، خواهید، خواهند + بن ماضی: خواهم رفت، خواهی رفت ، خواهد رفت[۵]
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- انوری، حسن، و حسن احمدی گیوی. دستور زبان فارسیراوجرفزحلعط ۲. انتشارات فاطمی. ۱۳۸۸.
- رحیمیان، جلال. ساخت زبان فارسی. دانشگاه شیراز. ۱۳۸۹.
- C. Fabricius-Hansen, Tense, In Encyclopedia of Language & Linguistics (Second Edition), edited by Keith Brown, Elsevier, Oxford, 2006, Pages 566-573, ISBN 9780080448541, [۱].
- Comrie, Bernard. Tense, Cambridge University Press, 1985.
![]() |
این یک مقالهٔ خرد مرتبط با زبانشناسی است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |
![]() |
این یک مقالهٔ خرد پیرامون دستور زبان است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |