فاطمه بنت اسد
![]() | لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. |
فاطمه بنت اسد مادر علی بن ابی طالب (امام اول شیعیان) است. او در شهر مکه، رشد و نمو نمود. پدرش «اسد فرزند هاشم فرزند عبد مناف فرزند قصی» و مادرش «فاطمه دختر هرم بن رواحه بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤى» میباشد. همسرش «ابوطالب فرزند عبدالمطّلب فرزند هاشم فرزند عبدمناف فرزند قصی» است. وی شش فرزند به نام های: «طالب، عقیل، جعفر، امام علی، ام هانی و جمانه» داشت.
لحظه زایمان علی[ویرایش]
شیعه و سنی نقل کردهاند که هنگامی که درد زایمان بر آن بانو فشار آورد، و هنگام ولادت فرزندش علی گردید به کنار کعبه آمد و با این چند جمله ناراحتی خود را به خدا اظهار کرده و گفت:
«پروردگارا، من ایمان دارم به تو، و به همه پیامبران و کتابهایی که از سوی تو آمده و گفتار جدم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و او که این خانه کعبه را بنا کرد. پروردگارا به حق ابراهیم همان کسی که این خانه را بنا کرد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان ... »
ناگهان دیوار کعبه شکافته شده، و فاطمه به درون خانه رفت و علی به دنیا آمد.[۱] این مطلب به سرعت در شهر پیچید، سه روز گذشت، چون روز چهارم شد فاطمه از همان مکان بیرون آمد و علی را روی دست داشت و به مردم گفت:
«خدای تعالی مرا بر زنان پیش از خود، برتری بخشید، زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را در مکانی پرستش کرد که جز به صورت اضطرار و ناچاری نمی بایستی پرستش می نمود، و مریم دختر عمران، نخله خشکی را حرکت داد، تا از آن رطب تازه خورد. و من داخل خانه خدا شدم و از میوه بهشتی خوردم. و چون خواستم از خانه بیرون آیم هاتفی ندا کرد: فاطمه نام این مولود را علی بگذار که خدای علی اعلی فرماید: من نام او را از نام خود جدا کردم و به ادب خود ادب آموختم و من بر مشکلات علم خویش او را واقف ساختم و اوست کسی که بتها را در خانه من می شکند و او است کسی که بر پشت بام خانه ام اذان بگوید و مرا تقدیس کند وای به حال کسی که او را دشمن داشته و نافرمانیش کند، »[۱]
ازدواج[ویرایش]
فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف قریشی، دختر عمو و تنها همسر ابوطالب بن عبد المطلب بن بنی هاشم قریشی بودهاست. او و ابوطالب اولین زن و مرد از بنی هاشم اند که با هم ازدواج کردند.
ابوطالب خطبه ای بدین شرح ایراد کرد:
« ستایش خاص خدا، پروردگار جهانیان است، پروردگار عرش بزرگ و مقام گرامی و مشعر و حطیم، آن خدایی که ما را به بزرگی و خدمتکاری خانه کعبه برگزید. و سرشناسانی با اخلاص و پرده دارانی بزرگ گردانید، و از زشتی و شک و تردید و آزار و عیب پاک کرد، و مشعر را برای ما برپا داشت، و بر قبایل دیگر برتری بخشید، و برگزیده خاندان ابراهیم و نخبه ایشان از فرزندان اسماعیل قرار داد.»
آنگاه گفت:
« من فاطمه بنت اسد را به ازدواج خویش در می آورم و مهریه را هم به نزدش آورده کارهای لازم را در این باره انجام داده ام، اینک از خود او (یعنی اسد) بپرسید، و گواهی بخواهید.»
اسد گفت:
«ما هم او را به ازدواج تو درآورده و بدان راضی شدیم.»
بدنبال آن مردم را اطعام کرده و ولیمه عروسی دادند و امیه بن ابی صلت نیز اشعاری در این باره سرود.
فرزندان[ویرایش]
ابو طالب و فاطمه صاحب شش فرزند بودند؛ چهار پسر به نامهای طالب، عقیل، جعفر، علی و دو دختر به نامهای ام هانی و جمانه داشتند.
دین[ویرایش]
فاطمه بنت اسد یازدهمین فرد و دومین زنی بود که مسلمان شد و اندکی پس از پیامبر به همراه علی و فاطمه زهرا به سوی مدینه هجرت کرد و در محلی به نام قبا به ایشان پیوست. پیامبر مدّتی قبل به قبا رسیده بود و در این مکان منتظر آمدن علی بود.
او در کنار بستگان خود در مدینه زیست؛ در مجلس عروسی علی و فاطمه زهرا حضور داشت؛ دو نوه خود حسن و حسین را دید؛
رابطه با پیامبر اسلام[ویرایش]
در ابتدای زندگی پیامبر اسلام، محمد بن عبدالله پدرش عبدالله و در سن شش سالگی مادرش آمنه از دنیا رفتند و او تحت سرپرستی پدربزرگش عبدالمطلب قرار گرفت. وقتی پس از وفات پدربزرگش تحت سرپرستی عمویش ابوطالب قرار گرفت فاطمه بنت اسد نیز برای او، همچون یک مادر بود. فاطمه مثل یک مادر به وی مهر میورزید و همیشه محمّد را بر فرزندان خود برتر و مقدم میداشت؛ به طوری که محمّد این نکته را بارها بر زبان میآورد و از او به نیکی یاد میکرد.
خبر وفات فاطمه بنت اسد را علی به محمد رساند. حضرت محمد سخت گریه کرد و گفت:
- «علی جان، او تنها مادر تو نبود؛ بلکه مادر من هم بود».
سپس پیامبر(ص) عمامه خود را داد تا کفن او قرار دهند تا به وسیله آن از آزار حشرات زمین حفظ گردد؛ و بر پیکر او نماز گزارد؛ و اقرار به امامت پسرش علی را به او تلقین کرد، تا پس از دفن، وقتی از او در مورد آن سؤال شد بتواند پاسخ دهد؛ و او را با پیراهن مخصوص خود کفن نمود و در قبر او قبل از دفنش خوابید تا بدین وسیله فشار قبر به او نرسد. وقتی عمار علّت این کار را پرسید پیامبر گفتند:
- ابایقظان (کنیه عمار)، فاطمه استحقاق این رفتار را دارد؛ چه آن که بعد از مادرم آمنه، او مادرم بود. با این که خود فرزندان زیادی داشت و در تنگدستی به سر میبرد، همیشه مرا در لباس، غذا و رسیدگی به سایر امور، بر فرزندانش مقدم میداشت...
وفات[ویرایش]
او در سال چهارم هجرت وفات کرد. او در هنگام وفات به قول برخی شصت و به قولی دیگر شصت و پنج ساله بودهاست و قولی دیگر است که عمر وی 85 سال یا بیشتر بودهاست. آرامگاه وی در قبرستان بقیع در مدینه قرار دارد.[۲]

منابع[ویرایش]
- اعیان الشیعه، امین عاملی، سید محسن، جلد ۸، صفحه ۳۸۸
- الطبقات، جلد ۸، صفحه ۲۲۲
- ابن اثیر اسد الغابه، جلد ۷، صفحه ۲۱۷
- علامه امینی، الغدیر، جلد ۶، صفحه ۲۱