هانی بن عروه
هانی بن عروه بن غران مرادی، از بزرگان کوفه و از یاران خاص علیبنابیطالب که به دلیل حمایتش از مسلمبنعقیل، مشهور شدهاست.[۱]
زندگینامه[ویرایش]
هانی بن عروه، از طایفه بنیمراد، از قبیله مذحج[۱]، شیخ و زعیم بنیمراد[۲]، و نزد مردم کوفه، سرشناس بود.[۳] درباره زندگی او تا ورود مسلمبنعقیل به کوفه، در جریان واقعه کربلا، اطلاعات اندکی وجود دارد.
حضور در جنگ[ویرایش]
هانی، در جنگ جمل[۴] و صفّین[۵] حضور داشت و در صفّین، علیبنابیطالب با او مشورت میکرد. هنگامی که علی، اشعثبن قیس را از ریاست دو قبیله ربیعه و کنده بر کنار کرد، هانی به علیبنابیطالب پیشنهاد داد جانشینی همتای اشعث برای ریاست این دو قبیله انتخاب کند.[۶] هانی یکی از ارکان قیام حجربن عدی برضد ابنزیاد بود.[۷] زمانی که معاویه برای پسرش، یزید، از مردم کوفه بیعت میگرفت، هانی از مخالفان بود و حتی میگفت که از معاویه برای انجام دادن این کار تعجب میکند و خصوصیات زشت یزید را بر میشمرد.[۸]
حمایت از مسلمبنعقیل[ویرایش]
بنا بر نقلی[۹]، هانی مایل نبود مسلم وارد خانه او شود، اما پس از ورود مسلم، از او دفاع کرد.[۱۰] خانه هانی از این رو انتخاب شد که از نظر اجتماعی، او با نفوذتر از مختار بود. خانه هانی از زمان ورود عبیداللهبنزیاد به کوفه مرکز فعالیتهای سیاسی و نظامی بود و شیعیان به خانه او میآمدند.[۱۱]
عبیداللهبنزیاد یکی از بردگان شامی خود را مأمور تحت نظر گرفتن خانه هانی کرد[۱۲] و چون هانی به دیدارش نرفت، با مکر و حیله، به واسطه محمدبناشعث و اسماءبنخارجه[۱۳] و عمروبنحجاجزبیدی[۱۴] – که هر سه از اقوام و دوستان هانی بودند – او را به دارالاماره کشاند و بین او و مسلمبنعقیل جدایی افتاد و به شکست قیام مسلم انجامید.
در دربار عبیدالله، برده شامی را، چون حاضر نشد مسلمبنعقیل را به عبیدالله تسلیم کند، شکنجه کردند، به طوری که بینی و ابرويش شکست، و او را به زندان انداختند.[۱۵]
گروهی از قبیله مذحج، با شنیدن خبر قتل هانی، مقابل دارالاماره اجتماع کردند،[۱۶] اما با گفتار دروغ شریح قاضی، که گفت او زنده است، متفرق شدند.[۱۷]
وفات[ویرایش]
در هشتم ذو الحجه سال ۶۰ و پس از شهادت مسلمبنعقیل، هانی را دست بسته به بازار قصابان بردند و به دستور عبیداللهبنزیاد، غلام ترک عبیدالله، به نام رشید، سر او را از بدنش جدا کرد.[۱۸] هانی، هنگام مرگ، از قبیله خود یاری خواست و سپس دعا خواند.[۱۹]
عبیداللهبنزیاد سر مسلم و هانی را، توسط هانی بن ابیحَیّه همدانی و زبیر بن اَروَج تمیمی، نزد یزید فرستاد و یزید او را تشویق کرد.[۲۰] جسد آن دو را در بازار کناسه بر زمین کشیدند[۲۱] و سپس به دار آویختند.[۲۲]
خبر وفات ایشان در میانه راه کوفه، در منزلی به نام ثعلبیه[۲۳] یا زرود[۲۴] یا قادسیه[۲۵] و یا قطقطانه[۲۶]، به حسین بن علی رسید. حسین بن علی، بر مرگ آن دو گریست و آیه استرجاع را خواند و چندین مرتبه از خداوند برای آنان درخواست رحمت کرد.[۲۷] عبدالله بن زبیر اسدی، در قطعه شعری، وفات آن دو را وصف کرده است.[۲۸]
محل دفن[ویرایش]
هانی را در کنار دارالاماره کوفه به خاک سپردند. اکنون مزارش به مسجد کوفه متصل است و پشت قبر مسلمبنعقیل و در جهت شمال آن قرار دارد.[۲۹] آستانه هانیبنعروه هم اکنون یکی از زیارتگاههای مشهور و مهم شیعیان جهان است.
هانی دارای زیارت مخصوصی است که در آن ، وی عبدصالح و از اصحاب علیبنابیطالب، حسن مجتبی و حسین بن علی خوانده شده است.[۳۰]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ابنعبدربه، ج ۳، ص ۳۶۳؛ ابنحزم اندلسی، ص ۴۰۶.
- ↑ تستری، ج ۱۰، ص ۴۹۰.
- ↑ ابنقتیبه، ج ۲، ص ۴.
- ↑ ابناعثم کوفی، ج ۵، ص ۴۰.
- ↑ ابنمزاحم، ص ۱۳۷.
- ↑ ابنمزاحم، ص ۱۳۷.
- ↑ بلاذری، ج ۵، ص ۲۵۵.
- ↑ ابوعلی مسکویه، ج ۲، ص ۳۲؛ ابن ابیالحدید، ج ۱۶، ص ۴۰۷؛ تستری، ج ۱۰، ص ۴۹۱.
- ↑ طبری.
- ↑ ابناثیر، الکامل فیالتاریخ، ج ۴، ص ۲۵.
- ↑ رک: دینوری، ص ۲۳۳؛ ابوالفرج اصفهانی، ص ۹۷ـ ۹۸.
- ↑ رک: بلاذری، ج ۲، ص ۳۳۶ـ ۳۳۷؛ دینوری، ص ۲۳۵ـ ۲۳۶؛ طبری، ج ۵، ص ۳۴۸، ۵۶۲؛ ابناعثم کوفی، ج ۵، ص ۴۱ـ ۴۲؛ مفید، ص ۴۵ـ ۴۶.
- ↑ دینوری ص ۲۳۶.
- ↑ طبری، ج ۵، ص 349؛ ابناعثم کوفی، ج ۵، ص ۴۵؛ ابناثیر، ج ۴، ص ۲۸؛ طبرسی،ج ۱، ص ۴۴۰.
- ↑ رک: بلاذری، همان؛ دینوری، ص ۲۳۷ـ ۲۳۸؛ طبری،ج ۵، ص ۳۶۵ـ ۳۶۷؛ مسعودی، ج ۲، ص ۲۵۲؛ ابناعثم کوفی،ج ۵،ص ۴۶ـ ۴۷.
- ↑ دینوری، ص ۲۳۸؛ طبری، ج ۵، ص ۳۶۷؛ ابناعثم کوفی، ج ۵، ص ۴۸.
- ↑ دینوری؛ طبری؛ ابناعثم کوفی؛ ابناثیر، همان.
- ↑ ابنسعد، ج ۵، ص ۱۲۲؛ طبری، همان؛ ابناعثم کوفی، ج ۵، ص ۶۱؛ طبرسی، ج ۱، ص ۴۴۴.
- ↑ طبری؛ ابناعثم کوفی؛ طبرسی، همان.
- ↑ بلاذری، ج ۲، ص ۳۴۱ـ ۳۴۲؛ دینوری، ص ۲۴۰ـ ۲۴۱؛ طبری، ج ۵، ص ۳۸۰.
- ↑ ابنکثیر، ج ۸، ص ۱۵۷.
- ↑ ابنخلدون، ج ۳، ص ۲۹.
- ↑ ابناثیر، ج ۴، ص ۴۲.
- ↑ دینوری، ص ۲۴۰ـ ۲۴۱
- ↑ مسعودی، ج ۳، ص ۲۵۶.
- ↑ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۴۳.
- ↑ دینوری، ص ۲۴۰ـ ۲۴۱؛ طبری، ج ۵، ص ۳۸۰.
- ↑ بلاذری، ج ۲، ص ۳۴۹؛ ابنسعد، ج ۲،ص ۴۲؛ مقدسی، ج ۶، ص ۹؛ ابوالفرج اصفهانی، ص ۱۰۸؛ قس ابنحبیب، ص ۲۴۵، که اسم شاعر را عبدالرحمان بن زبیر اسدی بیان کرده است؛ ابنطقطقی ،ص ۱۱۴، نیز اسم شاعر را فرزدق ذکر کردهاست
- ↑ براقی نجفی، ص ۸۴.
- ↑ مفاتیح الجنان به قمی، ذیل« زیارت هانیبن عروه».
پیوند به بیرون[ویرایش]
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام