دولت یونانی بلخ
دولت یونانی بلخ دولت یونانی باختر | |||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۲۵۶ پیش از میلاد–۱۲۵ پیش از میلاد | |||||||||||||
![]() دولت یونانی بلخ در بزرگترین گستره خود در سال ۱۸۰ پیش از میلاد | |||||||||||||
پایتخت | بلخ آیخانم | ||||||||||||
زبان(های) رایج | یونانی بلخی آرامی سغدی پارتی | ||||||||||||
دین(ها) | آیین یونانی آیین زرتشتی آیین بودایی آیین هندویی | ||||||||||||
حکومت | پادشاهی | ||||||||||||
شاه | |||||||||||||
• ۲۵۶–۲۴۰ پیش از میلاد | دیودوت | ||||||||||||
• ۱۴۵–۱۳۰ پیش از میلاد | هلیاکل یکم | ||||||||||||
دوره تاریخی | تاریخ باستان | ||||||||||||
• بنیانگذاری | ۲۵۶ پیش از میلاد | ||||||||||||
• فروپاشی | ۱۲۵ پیش از میلاد | ||||||||||||
مساحت | |||||||||||||
۱۸۴ قبل از میلاد[۱] | ۲٬۵۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (۹۷۰٬۰۰۰ مایل مربع) | ||||||||||||
| |||||||||||||
امروز بخشی از | ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
دولت یونانی بلخ همچنین معروف به پادشاهی دیودوت، شرقیترین بخش جهان یونان در آسیای مرکزی، یک دولت باستانی بود که از سال ۲۵۰ تا ۱۲۵ پیش از میلاد بر بیشتر افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و مناطقی از ایران، پاکستان و هند فرمان میراند. پایتخت این دولت، شهر بلخ بود که بزرگترین و غنیترین شهر دوران باستان بهشمار میرفت. دولت یونانی بلخ باعنوان "امپراتوری هزارشهر طلایی" معروف است.[۲][۳][۴]
استقلال از سلوکیان[ویرایش]
دیودوت - ساتراپ بلخ و مناطق اطراف، در حدود سالهای دویست و پنجاه پیش از میلاد از سلوکیان اعلام استقلال کرد و به عنوان شاه دیودوت یکم برتخت نشست. در منابع باستانی، تاریخ دقیق استقلال بلخ مشخص نیست. معمولاً تاریخی میان ۲۵۵ پیش از میلاد تا ۲۴۶ پیش از میلاد را به عنوان سال استقلال بلخیان در نظر میگیرند. پیدا شدن تعداد کمی از سکههای آنتیوخوس دوم در بلخ در ۲۵۵ پیش از میلاد، احتمال دقیقتر بودن این تاریخ را بیشتر میکند.
پادشاهی بلخ، از آنجایی که بیشتر مردم بلخ شهرنشین بودند، به عنوان یکی از ثروتمندترین پادشاهیهای خاورزمین در نظر گرفته میشود. ژوستینوس، تاریخنگار رومی آن را شاهنشاهی هزار شهر بلخ توصیف میکند.
در سال ۲۴۷ پیش از میلاد، بطلمیوسیان مصر، پایتخت سلوکیان یعنی آنطاکیه را تصرف کردند. با توجه به وضعیت نابه سامان سلوکیان، آندروگوراس، ساتراپ پهلَو (پارت) اعلام استقلال کرد و خود را پادشاه اعلام کرد. با این حال، ده سال بعد، اشک یکم، بنیانگذار شاهنشاهی اشکانی، پهلَو را تصرف کرد. این مسئله باعث شد تا ارتباط سلوکیان با بلخ قطع شود.
قدرت یونانیانی که رهبر شورش مردم بلخ شدند، به لطف ثروتمند بودن منطقه به سرعت فزونی یافت و آنان نه تنها ارباب آریانا شدند که هند نیز تحت فرمان آنان درآمد. همانگونه آپولودوروس میگوید، بهزودی مردمی که زیر فرمان آنان بودند، از مردم تحت فرمان اسکندر بیشتر شدند.
— استرابو
دیودوت در سال ۲۴۰ پیش از میلاد درگذشت و دیودوت دوم، فرزند او، به جایش برتخت نشست. او با اشک یکم علیه سلوکیان متحد شد:[۵]
مدت کوتاهی پس از مرگ دیودوت، اشک با پسر او پیمان صلح و اتحاد بست. اندکی بعد، سلوکوس [دوم] برای سرکوب شورشیان به آن منطقه اردو کشید اما شکست خورد. ایرانیان این روز به عنوان روز آزادیشان جشن میگیرند.
— ژوستینوس
سقوط دیودوتها[ویرایش]
مطابق نوشتههای پولیبیوس، آیتیدیوم از یونانیهای مگنیزیه و ساتراپ سغد بود[۶] که بعد از شکست دادن دیودوت دوم، حکمرانی خاندان دیودوت را بهپایان رسانیده و سلسله جدیدی را تاسیس کرد که با حکمرانی خودش شروع میشد.[۷] او از ۲۲۲ تا ۱۹۰ ق.م. سلطنت کرد و ساتراپی سغد و اسکندریه اسخاته را بهقلمرو یونانی بلخ افزود.
و آنها همچنین سغدیانه، واقع در شمال بلخ که میان دو رود اکسوس، و لاکزارت قرار داشت، را بدست آوردند. اکسوس مرز سغدیانه با بلخ و لاکزارت مرز سغدیانه با عشایر تخاری را نیز تشکیل میداد.
— استرابو
حمله سلوکیان[ویرایش]

در ۲۱۰ ق.م. آیتیدیوم توسط آنتیوخوس سوم سلوکی مورد حمله قرار گرفت، او با ۱۰ هزار سوار به پیشواز آنتیوخوس شتافت و در نزدیک هریرود مقابل لشکر سلوکیان رسید اما در نبرد شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد؛[۸] آیتیدیوم بهمدت سه سال در شهر مستحکم بلخ حصاری شد و با موفقیت در برابر محاصره سلوکیان مقاومت کرد. سرانجام آنتیوخوس تصمیم گرفت آیتیدیوم را به رسمیت بشناسد و در ۲۰۶ ق.م. یکی از دختران خود را به عقد دیمیتریوس پسر وی در آورد.[۹] آیتیدیوم با زیرکی در مذاکره با آنتیوخوس که شورشی اصلی دیودوت بوده و وی میتواند دربرابر تهدید عشایر آسیای میانه از سلوکیان دفاع کند توانست نظر آنتیوخوس سوم را در این معامله جذب کند:
… زیرا اگر آنتیوخوس به این خواسته تن نمی داد، هیچ یک از آنها در امان نخواهند بود: عشایر آسیای میانه قطعا وحشی بودند، که اگر وارد جامعه میشدند تهدیدی برای حکومت و مردم بود و خطری برای هر دو طرف بهشمار میرفت.[۷]
— پولیبیوس
به دنبال خروج ارتش سلوکی، قلمرو پادشاهی بلخ نیز گسترش یافت. در غرب، مناطق پارتها که ارتششان توسط آنتیوخوس بزرگ تارومار شدهبود، همراه با چند ساتراپی اطراف بلخ بهدست آیتیدیوم افتاد.
گسترش دولت بلخ[ویرایش]
فتوحات دمتریوس[ویرایش]
پسر آیتیدیوم، دِمتریوس بنای جهانگشایی را در این قسمت از آسیا گذارد. از طرف شمال از سُغد گذشته به فونیان رسید و به سرزمین تخاریها در آن طرف سیردریا دست انداخت و بعد به راهی که از تاریم و سزرمین تاتارها میگذشت چیرگی یافت. در جنوب هم یونانیان هند را تا سندوپتاله رانده و مملکتی وسیع بدست آورد. مقصود یونانیهای بلخ این بود که بین اقیانوس هندوچینیها میانجی دادوستد بازرگانی باشند. در این زمان رشد و ترقی بلخ فوقالعاده بود.
تسخیر شبهقاره هند (پس از ۱۸۰ میلادی)[ویرایش]
دیمیتروس، پسر آیتیدیوم، از سال ۱۸۰ ق.م. چند سال پس از سرنگونی امپراتوری موریا توسط خاندان شونگا، حمله به شبهقاره را آغاز کرد. مورخان درباره انگیزههای این حمله اختلاف نظر دارند. برخی از مورخان اظهار داشتند که حمله به شبهقاره برای نشان دادن حمایت آنها از امپراتوری موریا و محافظت از ایمان بودایی در برابر آزار و اذیتهای مذهبی شانگاها بود که توسط کتاب مقدس بودایی (تارن) ادعا شدهاست.

دیری نگذشت که برای دمتریوس یک نفر مدعی اِوکراتید نام پیدا شد. او ضد دمتریوس قیام کرده، تاج و تخت باختر را غصب کرد. این شخص هم خیلی کاری بود، ولی بدست پسرش هلیاُکُل کشته شد. بعد مقارن این احوال مهرداد یکم اشکانی، نظری به بلخ انداخته، در صدد برآمد، که آن را مانند زمان قبل از اسکندر به پارت ضمیمه کند. چنین هم شد، زیرا یونانیها مجبور گشتند باختر را به اشکانیان داده و خودشان بهطرف جنوب رفته، در کابل برقرار شوند. (۱۳۹ ق. م).
سنگنبشته کولاب[ویرایش]
در كتیبهای كه در منطقه كولاب تاجیکستان، بهزبان یونان بلخی شرقی یافت شده[۱۰] و مربوط به سالهای ۲۰۰–۱۹۵ قبل از میلاد است. در این کتیبه یونانیای به نام هلیودوتوس، كه محراب آتش را به حستیا اختصاص داده است، از آیتیدیوم بعنوان بزرگترین پادشاه نام میبرد و پسرش دیمیتریوس اول به عنوان "دیمیتریوس کالینیکوس" را "دیمیتریوس، فاتح باشکوه" یادکرده است[۱۱][۱۰]:
برگردان متن (فارسی) |
!متن اصلی (یونانی) |
---|---|
|
|
شاهان[ویرایش]
خاندان دیودوت[ویرایش]
فرمانروایان بلخ، سغدیانه، فرغانه، اراکوزیا
- دیودوت اول (سوتر اول)؛ [۲۳۵-۲۵۵ پ.م]
- دیودوت دوم (سوتر دوم)؛ [۲۲۵-۲۳۵ پ.م.]
خاندان آیتیدیوم[ویرایش]
فرمانروایان بلخ، سغدیانه، فرغانه، اراکوزیا
- آیتیدیوم اول (سوتر سوم)؛ [۱۹۰-۲۲۰ پ.م]
- دیمتریوس اول (سوتر چهارم)؛ [۱۸۱-۱۹۰ پ.م.]
- آیتیدیوم دوم (سوتر پنجم)؛ [۱۷۵-۱۸۱ پ.م.]
- دیمتریوس دوم (سوتر ششم)؛ [۱۷۰-۱۷۵ پ.م.]
- آنتیماخوس اول (سوتر هفتم)؛ [۱۶۵-۱۷۵ پ.م.]
خاندان ایوکراتید[ویرایش]
- ایوکراتید اول (سوتر هشتم)؛ [۱۵۰-۱۶۵ پ.م.]
- ایوکراتید دوم (سوتر نهم)؛ [۱۴۵-۱۵۵ پ.م.]
- هلیاکل اول (سوتر دهم)؛ [۱۳۰-۱۴۵ پ.م.]
ارتش[ویرایش]
قبل از فتح بلخ توسط یونان، ارتشهای بلخ اکثراً از سواران تشکیل شدهبودند و به عنوان سربازان مٶثر شناخته میشدند که بخشهای زیادی از درگیریهای سواره نظام هخامنشیان را تشکیل دادهبودند. ۲۰۰۰ سوار بلخی تحت فرماندهی بسوس علیه اسکندر و ۹۰۰۰ نفر در نبرد گوگمل در جناح چپ ارتش داریوش جنگیدند. هرودوت همچنین به استفاده گسترده از ارابه در میان بلخیها اشاره می کند. پس از فتح بلخ توسط اسکندر، یگانهای سواره نظام بلخی در حمله به هندوستان و پس از لشکرکشی هند در ارتش وی خدمت کردند. اسکندر با افزودن بلخیها، سغدیها و سایر سواران سوار آریانا، ارتش نخبه خود را بزرگ کرد. هم آشیلوس و هم کورتیوس اشاره می کنند که بلخ میتوانست ۳۰۰۰۰ سوارکار بفرستد. بیشتر این سوارکاران سبک مسلح بودند، قبل از استفاده از شمشیر و نیزه از تیر و کمان استفاده میکردند.[۱۴]
اسکندر و سلوکوس اول هر دو یونانیان را در بلخ ساکن کردند، در حالی که ترجیح میدادند مهاجران مقدونی خود را در غرب نگهدارند. پادگانهای یونان در ساتراپی بلخ در قلعههایی با نام فروریا و در شهرهای بزرگ اسکان میدادند.[۱۴]
ارتش دولت یونانی بلخ یک نیروی چند قومی بود که بازوی اول آنرا واحدهای فالانژی پیادهنظام مسلح به نیزه شکل میداد. بازوی دوم ارتش سوارهنظام بود که برای ارتش یونانی بسیار بزرگ بود و بیشتر از بلخیهای بومی، سغدیها و سواركاران دیگر تکیل شدهبودند. در ۲۰۸ ق.م. پولیبیوس از ۱۰ هزار اسب در جنگ هریرود نام میبرد. ارتشهای یونانی بلخ همچنین شامل واحدهایی از کاتافراکتهای زرهی سنگین و واحدهای کوچک نخبه سواره نظام همراه بود. بازوی سوم ارتش یونانی بلخ فیلهای جنگی هند بود که در برخی سکهها با مردان مسلح با کمان و نیزه در برج آن بهتصویر کشیده شدهاست. این نیروها با گسترش دولت یونانی بلخ به هند رشد کردند و به طور گستردهای در سکه های یونانی بلخ به تصویر کشیده شدهاند. واحدهای دیگر در ارتش باختریان شامل مزدوران مردم مختلف اطراف مانند سکاها، داها، هندیها و اشکانیان بود.[۱۵]
انقراض دولت بلخ[ویرایش]
این احوال تا ۱۲۷ ق.م. پائید، و در این زمان سکاها زیر فشار یوئهچیها به باختر ریختند. جهت این نهضت، هونها بودند. آنها به سر یوئهچیها ریخته، سرزمینشان را اشغال کردند. اینها هم بنوبت خود به سکاها فشار آورده آنها را از سرزمینشان راندند و سکاها هم چاره نداشتند، جز اینکه بهطرف جنوب بروند؛ ولی چون ایران پارتی سدّی محکم بود، ناچار به جای اینکه به خراسان بریزند، بهطرف باختر رفتند، و در افغانستان کنونی برقرار شدند (تقریباً ۱۲۷ ق. م) یونانیهای باختر هم چاره را در این دیدند که بهطرف جنوب شرقی رفته در کابل و وادی سند محکمتر بنشینند. در ابتداء، در این کار بهرهمند بودند، چنانکه در سلطنت مناندر نامی حکمرانی آنها در اینجا بسط یافت (بعد از ۱۲۶ ق. م) و دولتی تأسیس گشت که در تاریخ موسوم است به دولت هندویونانی. پایتخت آن در چاکله بود که به یونانی اِوتیدِمیا مینامیدند.
طولی نکشید که دولت هندویونانی هم تابع همان سکاها گشت و سکاها در اینجا دولتی تأسیس کردند که در تاریخ معروف به دولت هندوسکائی است. این واقعه در سلطنت جانشین مناندر، هِرمِس نامی وقوع یافت. از این زمان یونانیها ضعیف گشته، بمرور تحلیل رفتند و تمدن یونانی خاموش گردید.[۱۶]
جنگهای اشکانیان و یونانیان باختر در تضعیف دولت یونانی بلخ و انقراض آن مؤثر بود.
روابط با هندوچین[ویرایش]
روابط با امپراتوری هان[ویرایش]
در شمال، آیتیدیوم همچنین بر سغدیانه و فرغانه حکمرانی میکرد، او پس از تسخیر اسکندریه اسخاته، لشکرکشیهایش را تا کاشغر و اورومچی در سین کیانگ گسترش داد که منجر به اولین تماس با چین شد، این تماسها که در سال ۲۲۰ ق.م. صورت گرفت چین را به جهان وصل نمود. استرابو، مورخ یونانی می نویسد:
آنها (دولت یونانی بلخ) امپراتوری خود را حتی تا سرس (چین) و فرنی گسترش دادند".
— استرابون
دولت یونانی بلخ بر هنر چین نیز تاثیراتی وارد کردهاست (هرت، روستوفزف). طرحهایی با گلهای رزت، خطوط هندسی، پیچ و مهرههای شیشهای، که حاکی از تأثیرات هنر مصری و یونانی است.[۱۷] این موارد را میتوان در برخی از آینههای برنز اولیه سلسله هان یافت.[۱۸]
برخیها حدس میزنند که تأثیر هنر یونانی در آثار هنری محل دفن اولین امپراتور چین شینشیهوانگ وجود دارد که قدمت آن به قرن ۳ قبل از میلاد باز میگردد، از جمله در ساخت ارتش معروف سفالین. این ایده حاکی از آن است که ممکن است در آن زمان هنرمندان یونانی برای آموزش صنعتگران محلی در ساخت مجسمهها به چین آمده باشند.[۱۹][۲۰] با این حال، این نظریه تاکنون مورد مناقشه است.[۲۱]
سکهشناسی همچنین اظهار میدارد که ممکن است در این تماسها مبادلات تجارتی صورت گرفته باشند: یونانیها و بلخیها اولین مردمان در جهان بودند که سکههای مسی-نیکلی (نسبت ۷۵/۲۵) ضرب میزدند.[۲۲] این آلیاژی را فقط چینیها در آن زمان می شناختند که با نام "مس سفید" یاد میشد.[۲۳] عمل صادرات فلزات چینی، به ویژه آهن در تجارت در آن دوره تایید شدهاست.
حضور مردم چین در هند از دوران باستان نیز توسط گزارش های "Ciñas" در "مهابراتا" تایید شدهاست. ژانگ کیان سلسله شناس و سفیر هان در ۱۲۶ ق.م زمانی که از بلخ بازدید کرد، از حضور محصولات چینی در بازارهای بلخ خبر داد:
"هنگامی که من در بلخ (داخیا/داکسیا) بودم"، عصای بامبو از کیونگ و پارچههای ساخته شده استان شو (سرزمینهای جنوب غربی چین) را دیدم. وقتی از مردم پرسیدم که چگونه چنین کالاهایی را تهیه کردهاند، آنها پاسخ دادند: "بازرگانان ما آنها را از بازارهای شندو (هند) خریداری می كنند."[۲۴]
— ژانگکیان (شیجی ۱۲۳، سیما کیان، ترجمه برتون واتسون)
هدف از سفر ژانگ کیان جستجوی تمدنهایی در مناطق استپی بود که امپراتور هان میتوانست با آنها علیه جیانگژو متحد شود. پس از بازگشت، ژانگ کیان، او از سطح امنیت تمدنهای شهری فرغانه، بلخ و پارت، که علاقهمند به توسعه روابط تجاری با چین بودند، به هانوودی امپراتور چین، گزارش داد:
پسر آسمان با شنیدن همه این موارد چنین استدلال کرد: فرغانه (دایوان) و دارایی های بلخ (داکسیا) و پارت (آنکسی) کشورهای بزرگی هستند، پر از چیزهای نادر، با جمعیتی که در خانههای ثابت زندگی میکنند، تا حدودی به محصولات مردم چین نیاز دارند و ارزش زیادی برای محصولات غنی چین قائل هستند.
— هانشو، تاریخ هان سابق
پس از این ماجرا تعدادی از فرستادگان چینی به آسیای میانه فرستاده شدند تا امر توسعه جاده ابریشم را الی اواخر قرن ۲ ق.م. به پایان رسانند.[۲۵]
روابط با شبهقاره هند (۲۵۰–۱۸۰)[ویرایش]
امپراطور هند، چاندراگوپتا، بنیانگذار سلسله مٶریایی، با مرگ اسکندر کبیر در حدود سال ۳۲۳ ق.م، مناطق شمال غربی شبهقاره را فتح کرد. با این حال، ارتباطات او با همسایگان یونانیاش در امپراتوری سلوکی برقرار بود، پیوند خانوادگی یا به رسمیت شناختن ازدواج بین یونانیان و هندیان (که در منابع باستان به عنوان توافق نامه اپیگامیا توصیف شدهاست) ایجاد شد و چندین یونانی مانند مگاستن مورخ، در دادگاه موریاییها اقامت داشت. متعاقباً ، هر امپراتور موریا در دربار خود سفیری از یونان می پذیرفت.
آشوکا، نوه چاندراگوپتا، به آیین بودایی گروید و تلاشهای خود را بهسمت جهان هند و یونانی سوق داد. طبق دستور آشوکا، کتیبههای فرمانهای آشوکا، به زبان یونانی نیز باید نوشته شود، وی مأموران بودایی را به سرزمین های یونان در آسیا و تا مدیترانه فرستاد. این احکام از هرکدام از حاکمان جهان یونانی در آن زمان نام میبرد.
تاثیر هنر یونان بر هند[ویرایش]
شهر یونانی آیخانم بلخ، واقع در آستانه هند در تعامل با شبهقاره هند و داشتن فرهنگ غنی یونانی، در موقعیت بی نظیری قرار داشت که بر فرهنگ هند نیز تأثیر بگذارد. در نظر گرفته می شود که آیخانم ممکن است یکی از بازیگران اصلی در انتقال نفوذ هنر غرب به هند باشد، به عنوان مثال در ایجاد ستونهای آشوکا یا ساخت پایتخت شبه یونانی پتیاله را نشان میدهد، که همه آنها بهتقلید از آیخانم ساخته شدهاند.[۲۶][۲۷][۲۸]
فرهنگ یونانی در بلخ[ویرایش]

در ابتدا چنانکه مسکوکات یونانی نشان میدهد، زبان یونانی روی سکهها، حتی در دولت سکائی معمول بوده ولی روی این سکهها از زمان اِوکراتید غیر از زبان یونانی یک زبان دیگر هم که شعبهای از زبان سانسکریتی است دیده میشود. خط این سکهها هم به خط سامی (فینیقی) شباهت دارد (شاید خط آرامی باشد، که در آسیای غربی رواج داشت). بنابر مختصر مذکور این نتیجه حاصل میشود که دولت باختر و یونانی ۱۵۰ سال تقریباً پائید و بعد جزء هندویونانی گردید.
زبان یونانی تا یکصد میلادی بهکار میرفت، ولی بعد از آن از میان رفت و فقط خطوط یونانی بیمعنی استعمال میکردند. در باب تاریخ آن اطلاعات خیلی کم بود، زیرا نویسندگان یونانی چیزهای کمی از آن گفته بودند، ولی از وقتی که کاوشهایی در افغانستان شده و مسکوکاتی بدست آمده، برخی مطالب روشنتر گشته، ولی باز بقدر کفایت روشن نیست و پرسشهای زیادی بیجواب میماند. چیزی که معلوم میباشد، اینست که یونانیها در زمان سلطنت دمتریوس و اوکراتید فعالیت زیادی بروز دادند.
در این دوران باختر دارای هزار شهر بود[نیازمند منبع]، ولی این را هم باید گفت که جنگهای زیادی، که یونانیها در شمال با سُغد و در جاهای دیگر با هریوه و زرنگ و رخج و مردمان ساحل سند نمودند، اینها را ضعیف کرد و در نتیجه در مقابل پارتیها نتوانستند مقاومت کنند.
زبان یونانی در سکههای دولت هندوسکایی زمانی پس از انقراض دولت یونانی و باختری معمول بود و بنابراین باید حدس زد که فرهنگ یونانی در ردیف فرهنگ هندی در اینجا مدتی دوام داشت.[۲۹]
دستاوردهای مهم یونانیان بلخ برای مردم بومی باختر عبارتند بود از آشنایی آنها با فیلسوفان یونانی، کمال هنر هیکلتراشی، طرح احداث دژهای نظامی، توسعه صنعت ضرابخانه و روش نوین معماری. تمام مسکوکات امپراتوریهای که جغرافیای افغانستان کهن را دربر میگرفتند از دولت یونانی بلخ الی سلطنت خوارزمشاهیان، مسکوکات شان در حوالی بلخ و هرات ضرب میشد که صنعت مهم بجامانده از یونانیان بود.
جستارهای وابسته[ویرایش]
نگارخانه[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ Taagepera, Rein (1979). "Size and Duration of Empires: Growth-Decline Curves, 600 B.C. to 600 A.D.". Social Science History. 3 (3/4): 132. doi:10.2307/1170959. JSTOR 1170959.
- ↑ Doumanis, Nicholas. A History of Greece Palgrave Macmillan, 16 dec. 2009 شابک ۹۷۸−۱۱۳۷۰۱۳۶۷۵ p 64
- ↑ Baumer, Christoph. The History of Central Asia: The Age of the Steppe Warriors Vol. 1 I.B.Tauris, 11 dec. 2012 شابک ۹۷۸−۱۷۸۰۷۶۰۶۰۵ p 289
- ↑ Kaushik Roy. Military Manpower, Armies and Warfare in South Asia Routledge, 28 jul. 2015 شابک ۹۷۸−۱۳۱۷۳۲۱۲۷۹
- ↑ "Greco-Bactrian Kingdom". Wikipedia (به انگلیسی). 2019-03-20.
- ↑ EUTHYDEMUS – Encyclopaedia Iranica (به انگلیسی).
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ Polybius 11.34
- ↑ Polybius 10.49, Battle of the Arius
- ↑ Polybius 11.34 Siege of Bactra
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ Shane Wallace Greek Culture in Afghanistan and India: Old Evidence and New Discoveries p.206
- ↑ Osmund Bopearachchi, Some Observations on the Chronology of the Early Kushans, p.48
- ↑ Shane Wallace Greek Culture in Afghanistan and India: Old Evidence and New Discoveries p.211
- ↑ Supplementum Epigraphicum Graecum: 54.1569
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Nikonorov, Valerii; The Armies of Bactria 700 B.C. - 450 A.D
- ↑ Nikonorov, Valerii; The Armies of Bactria 700 B.C. - 450 A.D, page 39.
- ↑ «The Greeks in the East: How a Powerful Greek Kingdom Arose in Afghanistan». Battles of the Ancients (به انگلیسی). ۲۰۱۸-۰۹-۰۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۲-۲۴.
- ↑ Notice of the British Museum on the Zhou vase (2005, attached image): "Red earthenware bowl, decorated with a slip and inlaid with glass paste. Eastern Zhou period, 4th–3rd century BC. This bowl may have intended to copy a possibly foreign vessel in bronze or even silver. Glass has been both imported from the Near East and produced domestically by the Zhou States since the 5th century BC."
- ↑ "The things which China received from the Graeco-Iranian world-the pomegranate and other "Chang-Kien" plants, the heavy equipment of the cataphract, the traces of Greeks influence on Han art (such as) the famous white bronze mirror of the Han period with Graeco-Bactrian designs (...) in the Victoria and Albert Museum" (Tarn, The Greeks in Bactria and India, pp. 363–364). Its popularity at the end of the Eastern Zhou period may have been due to foreign influence."
- ↑ BBC Western contact with China began long before Marco Polo, experts say
- ↑ The Mausoleum of China's First Emperor Partners with the BBC and National Geographic Channel to Reveal Groundbreaking Evidence That China Was in Contact with the West During the Reign of the First Emperor
- ↑ "Why China's Terracotta Warriors Are Stirring Controversy".
- ↑ "Copper-Nickel coinage in Greco-Bactria". Archived from the original on 2005-03-06. Retrieved 2004-10-30.
- ↑ Ancient Chinese weapons بایگانیشده در ۲۰۰۵-۰۳-۰۷ توسط Wayback Machine A halberd of copper-nickel alloy, from the Warring States Period. بایگانیشده در ۲۰۱۲-۰۵-۲۷ توسط Archive.today
- ↑ (شیجی ۱۲۳، سیما کیان، ترجمه برتون واتسون)
- ↑ C.Michael Hogan, Silk Road, North China, Megalithic Portal, ed. A. Burnham
- ↑ Alexander the Great and Bactria: The Formation of a Greek Frontier in Central Asia, Frank Lee Holt, Brill Archive, 1988, p.2 [۱]
- ↑ Iconography of Balarāma, Nilakanth Purushottam Joshi, Abhinav Publications, 1979, p.22 [۲]
- ↑ The Hellenistic World: Using Coins as Sources, Peter Thonemann, Cambridge University Press, 2016, p.101 [۳]
- ↑ «Greco-Bactrian Kingdom». Ancient History Encyclopedia. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۲-۲۴.
- تاریخ ایران، گوتشمید صص ۴۴–۵۰
- ویکیپدیای انگلیسی
پیوند بهبیرون[ویرایش]
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ دولت یونانی بلخ موجود است. |
- دولت یونانی بلخ
- ۱۲۵ (پیش از میلاد)
- ۲۵۶ (پیش از میلاد)
- انحلالهای ۱۲۵ (پیش از میلاد)
- انحلالهای سده ۲ (پیش از میلاد) در آسیا
- اهالی یونان باستان در آسیا
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۲۵۶ (پیش از میلاد)
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در سده ۳ (پیش از میلاد)
- ایالتها و قلمروهای منحلشده در سده ۲ (پیش از میلاد)
- باختر
- بنیانگذاریها در سده ۳ (پیش از میلاد) در آسیا
- بنیانگذاریهای ۲۵۰ (پیش از میلاد)
- بنیانگذاریهای دهه ۲۵۰ (پیش از میلاد)
- پادشاهیهای پیشین آسیا
- پادشاهیهای پیشین جنوب آسیا
- پادشاهیهای پیشین آسیای مرکزی
- تاریخ جنوب آسیا
- تاریخ آسیای مرکزی
- تاریخ افغانستان
- تاریخ افغانستان پیش از اسلام
- تاریخ ایران
- تاریخ باستان پاکستان
- تاریخ پاکستان
- تاریخ هند
- تخارستان
- دولتهای یونانی
- فهرستهای شاهان
- کشورهای پیشین در آسیا
- کشورهای پیشین در جنوب آسیا
- کشورهای قدیم در آسیای مرکزی
- مردمان باستانی
- هند باستان
- یونان باستان