پرش به محتوا

توماس جفرسون

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
توماس جفرسون
سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
دوره مسئولیت
۴ مارس ۱۸۰۱ – ۴ مارس ۱۸۰۹
معاون رئیس‌جمهورآرون بر (۱۸۰۱–۱۸۰۵)
جورج کلینتون (۱۸۰۵–۱۸۰۹)
پس ازجان آدامز
پیش ازجیمز مدیسون
دومین معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
دوره مسئولیت
۴ مارس ۱۷۹۷ – ۴ مارس ۱۸۰۱
رئیس‌جمهورجان آدامز
پس ازجان آدامز
پیش ازآرون بر
نخستین وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا
دوره مسئولیت
۲۲ مارس ۱۷۹۰ – ۳۱ دسامبر ۱۷۹۳
رئیس‌جمهورجرج واشینگتن
پس ازجان جی (کفیل)
پیش ازادموند رندولف
دومین سفیر ایالات متحده آمریکا در فرانسه
دوره مسئولیت
۱۷ مه ۱۷۸۵ – ۲۶ سپتامبر ۱۷۸۹
گمارندهکنگره کنفدراسیون
پس ازبنجامین فرانکلین
پیش ازویلیام شورت
وزیر مختار برای مذاکره در مورد معاهدات مودت و بازرگانی
دوره مسئولیت
۱۲ مه ۱۷۸۴ – ۱۱ مه ۱۷۸۶
گمارندهکنگره کنفدراسیون
نمایندهٔ کنگره کنفدراسیون
از ویرجینیا
دوره مسئولیت
۳ نوامبر ۱۷۸۳ – ۷ مه ۱۷۸۴
پس ازجیمز مدیسون
پیش ازریچارد هنری لی
دومین فرماندار ویرجینیا
دوره مسئولیت
۱ ژوئن ۱۷۷۹ – ۳ ژوئن ۱۷۸۱
پس ازپاتریک هنری
پیش ازویلیام فلمینگ
نماینده دومین کنگره قاره‌ای از ویرجینیا
دوره مسئولیت
۲۰ ژوئن ۱۷۷۵ – ۲۶ سپتامبر ۱۷۷۶
پس ازجرج واشینگتن
پیش ازجان هاروی
اطلاعات شخصی
زاده۱۳ آوریل ۱۷۴۳
شدول، ویرجینیا، آمریکای بریتانیا
درگذشته۴ ژوئیهٔ ۱۸۲۶ (۸۳ سال)
شارلوتزویل، ویرجینیا، ایالات متحده آمریکا
آرامگاهمانتیسلو، ویرجینیا، ایالات متحده آمریکا
حزب سیاسیحزب دموکرات-جمهوری‌خواه
همسر(ان)مارتا ویلز جفرسون (ا. ۱۷۷۲–۱۷۸۲)
فرزندان۱۱، شامل مارتا جفرسن رندولف و مری جفرسون اپس
۵، به همراه سالی همینگز از جمله مدیسون همیگز و استن همیگز
تحصیلاتکالج ویلیام و مری (بی‌ای)
امضاThomas Jefferson signature

توماس جفرسون (به انگلیسی: Thomas Jefferson) (زاده ۱۳ آوریل ۱۷۴۳ در شهر شِدوِل مستعمره ویرجینیا – درگذشت ۴ ژوئیهٔ ۱۸۲۶)، سیاستمدار و دولتمرد آمریکایی، یکی از متفکران اصلی و از بنیانگذاران آمریکا (برای ترویج ایده‌آل‌های جمهوری‌خواهی در آمریکا)، نویسنده اصلی اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا بود که از سال ۱۸۰۱ تا ۱۸۰۹ میلادی به‌عنوان سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا فعالیت می‌کرد.

وی همچنین باستان‌شناس، دیرین‌شناس و نویسنده بود. او دانشگاه ویرجینیا را در سال ۱۸۱۹ میلادی بنیان نهاد.[۱]

اوایل زندگی و حرفه[ویرایش]

جفرسون در 13 آوریل 1743 (2 آوریل 1743، به سبک قدیمی، گاه‌شماری ژولینی)، در مزرعه خانواده شادول در مستعمره ویرجینیا، سومین فرزند از ده فرزند متولد شد. او تبار انگلیسی و احتمالاً ولزی بود و تابع بریتانیایی به دنیا آمد. پدرش، پیتر جفرسون، کاشت‌کار و نقشه‌بردار بود که در چهارده سالگی جفرسون درگذشت.[۲] مادرش جین رندولف بود. پیتر جفرسون در سال 1745 پس از مرگ ویلیام رندولف سوم، صاحب مزرعه و دوست جفرسون، که در وصیت نامه خود پیتر را نگهبان فرزندان رندولف نامیده بود، خانواده خود را به مزرعه تاکاهو نقل مکان کرد. جفرسونها قبل از اکتبر 1753 به شادول بازگشتند.

پیتر در سال 1757 درگذشت و دارایی او بین پسرانش توماس و راندولف تقسیم شد.جان هاروی پدر قیم توماس 13 ساله شد.توماس تقریباً 5000 هکتار (2000 هکتار؛ 7.8 مایل مربع) را به ارث برد که شامل مانتیسلو نیز می‌شد، و او در سن 21 سالگی اختیارات قانونی کامل را بر این ملک به عهده گرفت.

تحصیلات و زندگی اولیه خانوادگی[ویرایش]

جفرسون تحصیلات خود را همراه با فرزندان راندولف در تاکاهو زیر نظر مربیان آغاز کرد. پدر توماس، پیتر، که خودآموخته بود و از نداشتن تحصیلات رسمی پشیمان بود، توماس را در پنج سالگی وارد یک مدرسه انگلیسی کرد. در سال 1752، در سن 9 سالگی، در یک مدرسه محلی که توسط یک وزیر پروتستان اسکاتلندی اداره می شد، شرکت کرد و همچنین شروع به مطالعه جهان طبیعی کرد، که او عاشق آن شد. در این زمان او شروع به مطالعه لاتین، یونانی و فرانسوی کرد و در عین حال اسب سواری را نیز آموخت. توماس همچنین کتاب هایی را از کتابخانه متوسط ​​پدرش خواند.او از سال 1758 تا 1760 توسط کشیش جیمز موری در نزدیکی گوردونسویل، ویرجینیا تدریس می‌کرد، جایی که او در کنار خانواده موری به مطالعه تاریخ، علم و کلاسیک پرداخت.جفرسون با سرخپوستان مختلف آمریکا آشنا شد، از جمله اوستناکو، رئیس چروکی، که اغلب در شادول توقف می‌کردند تا در مسیرشان به ویلیامزبرگ برای تجارت دیدار کنند.در ویلیامزبرگ، جفرسون جوان با پاتریک هنری، هشت سال بزرگتر از او آشنا شد و به تحسین آمد و علاقه مشترکی به نواختن ویولن داشت.

جفرسون در سال 1761 در سن هجده سالگی وارد کالج ویلیام اند مری در ویلیامزبرگ، ویرجینیا شد و ریاضیات، متافیزیک و فلسفه را نزد ویلیام اسمال آموخت.تحت تعلیم اسمال، جفرسون با ایده های تجربه گرایان بریتانیایی از جمله جان لاک، فرانسیس بیکن و آیزاک نیوتن مواجه شد.اسمال جفرسون را با جورج وایت و فرانسیس فاوکیه آشنا کرد.اسمال، وایت و فاوکیه جفرسون را به عنوان مردی با توانایی استثنایی شناختند و او را در حلقه درونی خود قرار دادند، جایی که او عضو ثابت مهمانی های شام جمعه آنها شد.جفرسون بعداً نوشت که، در حالی که در آنجا بود، "بیشتر از بقیه عمرم عقل سلیم، مکالمات منطقی و فلسفی بیشتری شنید".

جفرسون در اولین سال تحصیلی خود در کالج، زمان زیادی را صرف شرکت در مهمانی ها و رقصیدن کرد و در مخارج خود چندان صرفه جویی نکرد.در سال دوم، با پشیمانی از اینکه در سال اول وقت و پول خود را هدر داده بود، متعهد شد که روزی پانزده ساعت مطالعه کند.زمانی که جفرسون در ویلیام اند مری بود، به عضویت باشگاه کلاه تخت درآمد.

جفرسون مطالعات رسمی خود را در آوریل 1762 به پایان رساند.او در حالی که به عنوان منشی در دفتر او کار می کرد، قانون را زیر نظر وایت خواند.جفرسون در موضوعات مختلف، که همراه با حقوق و فلسفه، شامل تاریخ، حقوق طبیعی، دین طبیعی، اخلاق و چندین حوزه در علم از جمله کشاورزی می‌شد، به خوبی خوانده می‌شد.جفرسون در طول سال‌های مطالعه‌اش زیر نظر وایت، کتابی متداول نوشت که یک بررسی از خوانش‌های گسترده‌اش بود.وایت چنان تحت تأثیر جفرسون قرار گرفت که بعداً کل کتابخانه خود را به او سپرد.

در 20 ژوئیه 1765، خواهر جفرسون، مارتا، با دوست صمیمی و همراه خود در دانشگاه، دابنی کار، ازدواج کرد که برای جفرسون بسیار خوشحال کننده بود.با این حال، در اکتبر همان سال، جفرسون برای مرگ غیرمنتظره خواهرش جین در سن 25 سالگی سوگواری کرد.او یک گورنوشته برای او به زبان لاتین نوشت.

جفرسون برای کتاب‌هایش ارزش زیادی قائل بود و در طول زندگی‌اش سه کتابخانه بزرگ جمع‌آوری کرد.او در جوانی شروع به جمع آوری اولین کتابخانه خود کرد که به 200 جلد رسید.این کتاب شامل کتاب‌هایی بود که از پدرش به ارث رسیده و وایت برای او به جا گذاشته بود.با این حال، در سال 1770، اولین کتابخانه جفرسون در آتش سوزی در خانه شادول ویران شد.کتابخانه دوم او اولین کتابخانه را پر کرد.این کتاب تا سال 1773 به 1250 عنوان و در سال 1814 به نزدیک به 6500 جلد رسید.جفرسون کتاب‌های خود را در سه دسته کلی که با عناصر ذهن انسان مطابقت دارد، سازماندهی کرد: حافظه، عقل، و تخیل.پس از اینکه نیروهای بریتانیایی کتابخانه کنگره را در جریان آتش زدن واشنگتن در سال 1814 سوزاندند، جفرسون دومین کتابخانه خود را به قیمت 23,950 دلار به دولت ایالات متحده فروخت تا بتواند به بازسازی کتابخانه کنگره کمک کند.جفرسون بخشی از درآمد را برای پرداخت بخشی از بدهی بزرگ خود استفاده کرد.با این حال، جفرسون به زودی جمع‌آوری آنچه را که به عنوان سومین کتابخانه شخصی‌اش بود، از سر گرفت و به جان آدامز نوشت: «من نمی‌توانم بدون کتاب زندگی کنم.» تا زمان مرگ او یک دهه بعد، تعداد کتابخانه به نزدیک به 2000 افزایش یافت.

وکیل و خانه بورگزس[ویرایش]

خانه بورگزس در ویلیامزبرگ، ویرجینیا، جایی که جفرسون از 1769 تا 1775 در آن خدمت می کرد.

جفرسون در سال 1767 در نوار ویرجینیا پذیرفته شد و با مادرش در شادول زندگی کرد.او از سال 1769 تا 1775 نماینده شهرستان البمارل در خانه ویرجینیا برگزس بود.او اصلاحاتی را در زمینه برده داری دنبال کرد، از جمله نوشتن و حمایت از قوانین در سال 1769 برای سلب قدرت از فرماندار سلطنتی و دربار، در عوض به اربابان بردگان اختیاری برای رهایی آنها داد.جفرسون پسر عموی خود ریچارد بلند را متقاعد کرد که تصویب این قانون را رهبری کند، اما در ایالتی که اقتصاد آن عمدتاً کشاورزی بود با مخالفت شدید روبرو شد.

جفرسون هفت مورد بردگان آزادی خواه را گرفت و از حق الزحمه خود صرف نظر کرد برای یکی که ادعا می کرد باید قبل از حداقل سن قانونی برای رهایی آزاد شود.جفرسون قانون طبیعی را مورد استناد قرار داد و استدلال کرد: «هر کس با داشتن حقی در مورد شخص خود به دنیا می آید و از آن به میل خود استفاده می کند... این همان چیزی است که آزادی شخصی نامیده می شود و توسط نویسنده طبیعت به او داده شده است، زیرا این آزادی است.قاضی صحبت او را قطع کرد و علیه موکلش حکم داد.به عنوان تسلیت، جفرسون مقداری پول به مشتری خود داد، که احتمالاً برای کمک به فرار او در مدت کوتاهی پس از آن استفاده شد.با این حال، استدلال فکری زیربنایی جفرسون مبنی بر اینکه همه مردم از سوی خالقشان حق دریافت آنچه را که او «حق طبیعی» آزادی می‌نامد، دارند، بحثی است که او بعداً در هنگام نوشتن اعلامیه استقلال از آن استفاده کرد.او همچنین 68 پرونده را برای دادگاه عمومی ویرجینیا در سال 1767 انجام داد، علاوه بر سه پرونده قابل توجه: هاول علیه هلند (1770)، بولینگ علیه بولینگ (1771)، و بلر علیه بلر (1772).

جفرسون در اعتراض به تصویب قوانین غیر قابل تحمل توسط پارلمان بریتانیا در سال 1774 قطعنامه ای نوشت که در آن خواستار تحریم همه کالاهای بریتانیا شد.که در آن او استدلال کرد که مردم حق دارند خودشان را اداره کنند.

مانتیسلو، ازدواج و خانواده[ویرایش]

مانتیسلو، خانه جفرسون در نزدیکی شارلوتزویل، ویرجینیا

در سال 1768، جفرسون شروع به ساختن محل سکونت اصلی خود، مانتیسلو، که نامش در ایتالیایی به معنای "کوه کوچک" است، بر روی یک تپه مشرف به مزرعه 5000 هکتاری (20 کیلومتر مربع؛ 7.8 مایل مربع) خود را آغاز کرد.طراحی مانتیسلو به عنوان معمار و نقل شده است که می گوید: "معماری لذت من است، و قرار دادن، و پایین کشیدن، یکی از سرگرمی های مورد علاقه من است."او در سال 1770 به پاویون جنوبی نقل مکان کرد. تبدیل مونتیسلو به یک شاهکار نئوکلاسیک به سبک معماری پالادیویی پروژه همیشگی او بود.

در 1 ژانویه 1772، جفرسون با پسر عموی سوم خود مارتا ویلز اسکلتون، بیوه 23 ساله باترست اسکلتون ازدواج کرد.او مهماندار مکرر جفرسون بود و خانواده بزرگ را اداره می کردزندگینامه نویس دوماس مالون این ازدواج را شادترین دوره زندگی جفرسون توصیف کرد.مارتا بسیار مطالعه می کرد، سوزن دوزی می کرد و پیانیست ماهری بود.جفرسون اغلب او را با ویولن یا ویولن سل همراهی می‌کرد.در طول ده سال ازدواج، مارتا شش فرزند به دنیا آورد: مارتا "پتسی" (1772-1836). جین (1774-1775)؛ پسری ناشناس که در سال 1777 تنها چند هفته زندگی کرد.مری "پولی" (1778-1804)؛ لوسی الیزابت (1780-1781)؛ و دیگری لوسی الیزابت (1782-1784). فقط مارتا و مری تا بزرگسالی زنده ماندند.

مارتا بعداً از سلامتی ناخوشایند از جمله دیابت رنج می برد و زایمان مکرر او را ضعیف می کرد.مادرش جوان مرده بود و مارتا به عنوان یک دختر با دو نامادری زندگی می کرد.چند ماه پس از تولد آخرین فرزندش، او در 6 سپتامبر 1782 در حالی که جفرسون بر بالین او بود درگذشت.اندکی قبل از مرگش، مارتا به جفرسون قول داد که دیگر ازدواج نکند، و به او گفت که نمی تواند تحمل کند که مادر دیگری فرزندانش را بزرگ کند.

جفرسون پس از خدمت به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده از 1790 تا 1793 در دوران ریاست جمهوری واشنگتن، به مانتیسلو بازگشت و بازسازی را بر اساس مفاهیم معماری که در اروپا آموخته و به دست آورده بود، آغاز کرد.این کار در تمام دوران ریاست جمهوری او ادامه یافت و در سال 1809 تکمیل شد.

جنگ انقلابی[ویرایش]

اعلامیه استقلال[ویرایش]

اعلامیه استقلال، که جفرسون عمدتاً در انزوا بین 11 و 28 ژوئن 1776، از طبقه‌ای که در خانه‌ای در خیابان مارکت 700 در مرکز سیتی فیلادلفیا اجاره کرده بود، نوشت، «قوی‌ترین و مهم‌ترین کلمات در زبان آمریکایی است.

جفرسون نویسنده اصلی اعلامیه استقلال بود.در سن 33 سالگی، او یکی از جوانترین نمایندگان کنگره دوم قاره ای بود که در سال 1775 در آغاز جنگ انقلاب آمریکا آغاز شد، جایی که اعلامیه رسمی استقلال از بریتانیا به شدت مورد حمایت قرار گرفت.جفرسون از آرمان‌های روشنگری در مورد تقدس فرد و نوشته‌های لاک و مونتسکیو الهام گرفته بود.

جفرسون به دنبال جان آدامز، نماینده کنگره قاره ای از ماساچوست و یک رهبر نوظهور در کنگره بود.آنها با هم دوستان صمیمی شدند و آدامز از انتصاب جفرسون به کمیته پنج نفر حمایت کرد که کنگره آن را به نوشتن اعلامیه استقلال متهم کرد.این پنج نفر آدامز، جفرسون، بنجامین فرانکلین، رابرت آر. لوینگستون و راجر شرمن بودند.کمیته ابتدا فکر می کرد که آدامز باید سند را بنویسد، اما آدامز کمیته را متقاعد کرد که جفرسون را انتخاب کند.

جفرسون با اعضای کمیته همکار خود مشورت کرد، اما اکثراً اعلامیه استقلال را در انزوا بین 11 و 28 ژوئن 1776 در خانه ای که در خیابان مارکت 700 در مرکز سیتی فیلادلفیا اجاره کرده بود، نوشت.جفرسون به طور قابل توجهی از پیش نویس پیشنهادی خود از قانون اساسی ویرجینیا، پیش نویس اعلامیه حقوق ویرجینیا توسط جرج میسون و سایر منابع استفاده کرد.سایر اعضای کمیته تغییراتی ایجاد کردند و پیش نویس نهایی در 28 ژوئن 1776 به کنگره ارائه شد.

این اعلامیه در روز جمعه، 28 ژوئن معرفی شد، و کنگره در روز دوشنبه، 1 ژوئیه، [68] بحث بر سر محتویات آن را آغاز کرد، که منجر به حذف تقریباً یک چهارم پیش‌نویس اصلی جفرسون شد.جفرسون از این تغییرات ناراحت بود، اما علناً در مورد تجدید نظرها صحبت نکرد.با انجام این کار، نمایندگان آگاهانه مرتکب خیانت بزرگی علیه تاج و تخت می شدند که به عنوان جدی ترین جرم کیفری تلقی می شد و مجازات آن شکنجه و مرگ بود.

مقدمه جفرسون به عنوان بیانیه ای ماندگار در مورد حقوق فردی و بشری تلقی می شود و عبارت «همه مردمان برابر آفریده شده‌اند» را «یکی از معروف ترین جملات در زبان انگلیسی» می نامند.مورخ جوزف الیس در سال 2008 نوشت، «قوی ترین و تأثیرگذارترین کلمات در تاریخ آمریکا» را نشان می دهد.

زندگی سیاسی[ویرایش]

امور خارجه[ویرایش]

توماس جفرسون در سال ۱۷۸۵ و پس از بنجامین فرانکلین به عنوان سفیر آمریکا در پادشاهی فرانسه برگزیده شد. حمایت جفرسون از افزایش اقتدار دولت مرکزی باعث شد تا جرج واشینگتن او را در سال ۱۷۸۹ به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا برگزیند. همدلی او با انقلاب فرانسه منجر به اختلاف با الکساندر همیلتون و کناره‌گیری او از این سمت در سال ۱۷۹۳ شد.[۲]

اعلان استقلال نگاره پر آوازه جان ترامبول (کمیته پنج نفره در حال ارائه لایحه استقلال پیشنهادی خود به کنگره آمریکا)

کنگره ویرجینیا[ویرایش]

به روشنی می‌نوشت هر چند سخنران خوبی نبود اما در کنگره ویرجینیا از قلم به جای زبان برای بیان باورهای خود استفاده می‌کرد. او در ۳۳ سالگی اعلامیه استقلال آمریکا را طرح‌ریزی کرد. در سال‌های بعد تلاش او بر این بود که نظراتش را به واقعیت بدل کند. مهم‌ترین کار وی در این سال‌ها نوشتن لایحه آزادی مذهبی برای ایالت ویرجینیا بود که در ۱۷۸۶ تصویب شد. در زمان بروز اختلافات سیاسی در میان دولتمردان و دو حزب اصلی حزب دموکرات-جمهوری‌خواه و حزب فدرالیست، جفرسون رهبری جمهوری‌خواهان همدل با آرمان‌های انقلاب فرانسه را برعهده گرفت. توماس جفرسون مخالف فدرالیسم و دولت مرکزی مقتدر و مدافع حقوق ایالت‌ها بود. در اوج درگیری‌های حزبی توماس جفرسون در یک نامه محرمانه نوشت:[۲]

«من در حضور خدای سوگند خورده‌ام که دشمن همیشگی هرگونه خودکامگی در اندیشه بشر باشم».

معاون رئیس‌جمهور[ویرایش]

جفرسون با وجود عدم تمایل برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۷۹۶ آمریکا نامزد شد. جان آدامز پیروز این انتخابات شد ولی جفرسون توانست برای معاونت ریاست‌جمهوری، رای کافی کسب کند. در آن زمان به دلیل نقصی که در قانون اساسی وجود داشت با وجود آنکه رقیب انتخاباتی جان آدامز بود، به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده شد.[۲]

ریاست‌جمهوری[ویرایش]

نقص موجود در قانون اساسی آمریکا در سال ۱۸۰۰ باعث ایجاد مشکل جدی‌تری شد. درحالیکه جمهوری‌خواهان سعی داشتند رئیس‌جمهور و معاون او هر دو از حزب خودشان باشند جفرسون و آرون بر رای برابری برای رسیدن به مقام رئیس‌جمهور داشتند. در آن زمان بر اساس قانون اساسی، مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا مسئول رسیدگی و حل این مشکل بود. با وجود اختلافات گذشته، الکساندر همیلتون با جفرسون، از انتخاب جفرسون پشتیبانی کرد و بدین ترتیب توماس جفرسون به عنوان سومین رئیس‌جمهوری آمریکا برگزیده شد.[۲]

جفرسون نخستین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا است که مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری خود را در شهر واشینگتن، دی.سی. به جا آورد. جفرسون علایق و مهارت‌هایی متفاوت در زمینه‌های مختلف از امور آموزشی گرفته تا معماری و موسیقی داشت. جفرسون در حالی دور دوم ریاست جمهوری خود را در سال ۱۸۰۹ به پایان رساند که تلاش کرده بود کشورش را از درگیر شدن در جنگ‌های ناپلئون در اروپا برحذر دارد.[۳] مهم‌ترین وقایع در طول ریاست جمهوری وی خرید ایالت لوئیزیانا[۲] در ۱۸۰۳ و سفر اکتشافی لوئیس و کلارک (۱۸۰۶–۱۸۰۴) هستند.

از دیگر اقدامات او در دوران ریاست‌جمهوری می‌توان به کاهش هزینه‌های ارتش و نیروی دریایی، کاهش بودجه، کاهش مالیات بر ویسکی، کاهش بدهی‌های کشور تا یک سوم و سرکوب دزدان دریایی مزاحم کشتی‌های آمریکایی در دریای مدیترانه بودند. با اینکه در قانون اساسی آمریکا تبصره‌ای در مورد تملک اراضی جدید پیش‌بینی نشده بود، جفرسون در ۱۸۰۳ اقدام به خرید ایالت لوئیزیانا از ناپلئون بناپارت کرد.[۲]

توماس جفرسون به همراه مارتین ون بیورن تنها کسانی هستند که توانسته‌اند به عنوان دبیر دولت آمریکا، معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا و رئیس‌جمهور آمریکا خدمت کنند.

چهره توماس جفرسون (دوم از چپ) بر روی کوه راشمور در داکوتای جنوبی

باورها[ویرایش]

سیاسی[ویرایش]

جفرسون به عنوان یک سیاست‌مدار فیلسوف حامی روشنگری بود و بسیاری از رهبران روشن‌فکر در بریتانیا و فرانسه را می‌شناخت. وی کشاورزان مستقل را که در زمین خود کشت می‌کنند، به صورت نمونه ایده‌آلی برای ارزش‌های جمهوری‌خواهی می‌دید و معتقد بود که خط مشی سیاسی دولت باید به سودش باشد.[۴] وی به شهرها و سرمایه‌گذاران بی‌اعتماد، و طرفدار حقوق ملت و یک دولت فدرال به شدت محدود شده بود. دموکراسی جفرسونی به نام وی نامگذاری شده‌است. او همچنین به همراه جیمز مدیسون پایه‌گذار حزب دموکرات-جمهوری‌خواه است که به مدت ۲۵ سال سیاست‌های آمریکا را قبضه کرده بود. به علاوه، جفرسون فرماندار ایالت ویرجینیا (۱۷۷۹–۱۷۸۱) در زمان جنگ، نخستین دبیر دولت آمریکا (۱۷۸۹–۱۷۹۳) و دومین معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا (۱۷۹۷–۱۸۰۱) بود.

دادارباوری[ویرایش]

توماس جفرسون همانند دیگر بنیان‌گذاران آمریکا یک دادارباور بود که خرد را برتر از وحی انگاشته و دکترین‌های سنتی مسیحیت، از جمله تولد عیسی از دختری باکره، گناه نخستین و رستاخیز مسیح را مردود و غیرمنطقی می‌پنداشت. او در عین اینکه به تفکرات ارتدکس مسیحیت باور نداشت، مردی معتقد به اخلاقیات و معنویات بود.

جفرسون تحت تأثیر جوزف پریستلی، شیمیدان و فیلسوف بریتانیایی، بخشی از نبوغ شگفت‌انگیز و بی همتای خود را صرف شناخت ویژگی‌های شخصیتی تاریخی مسیحیت و عیسای ناصریه کرد. جفرسون معتقد بود که پیام عیسی توسط یکی از حواریونش به نام «پولس» به همراه چهار نویسنده انجیل عهد جدید و اصلاح‌گران پروتستان، به ورطه فساد و تباهی کشانده شده‌است. بر اثر این نگرش، هنگامی که رئیس‌جمهور آمریکا بود، تیغی برداشته و به جان انجیل افتاد و قسمت‌هایی را که اشاره به معجزه و موارد ماوراءالطبیعه داشت از انجیل بُرید و به زباله‌دان انداخت و تنها بخش‌هایی را دست نخورده گذاشت که به تمثیل و مسائل اخلاقی مربوط بود. حاصل و برآمد این کار، نوشتاری شد با فرنام «فلسفه عیسای ناصریه» و تأکیدی بر باور جفرسون که عیسی نه ملکوتی بود و نه الهی، بلکه آموزگاری بود برای عقل سلیم که تلاش خود را بر اخلاقیات متمرکز کرده بود. بعدها، بر پایه انجیل‌های یونانی، لاتین، فرانسوی و انگلیسی، پژوهشی را به ثمر رساند با فرنام «زندگی و اصول اخلاقی عیسی» که به انجیل جفرسون شناخته می‌شود. او به یکی از دوستانش گفته بود: «من یک مسیحی واقعی هستم که پیرو دکترین‌های اخلاقی عیسی است.» برای جفرسون، معجزه، پوچ و بی‌معنی بود. او، پیام‌های اخلاقی عیسی را مرکز ثقل باورهای خود قرار داده بود…[۵]

بنای یادبود جفرسون در واشینگتن، دی.سی. (راست) مجسمه جفرسون به همراه مقدمه اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا (چپ)

جدایی دین از سیاست[ویرایش]

نقش‌برجسته ای از توماس جفرسون در مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا برای گرامیداشت یاد او به عنوان یکی از ۲۳ شخصیت برجستهٔ جهان در امر قانونگذاری در سرتاسر تاریخ.

وی حامی جدایی دین از سیاست[۶][۷] و نویسنده قانون آزادی ادیان ویرجینیا بود. از دید جفرسون، جدایی دین از سیاست، راهی برای محو مذهب نبود. بلکه این کار، ضامن حفظ حقوق تمامی مذاهب در جامعه بود. او میان داشتن اندیشه مذهبی و اعتقاد به سکولاریسم تضادی نمی‌دید. او تلاش خود برای وارد کردن جدایی دین از نهاد دولت در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا و اجرایی کردن آن در ویرجینیا از سال ۱۷۸۶[۲] را یکی از سه کار عظیم در همه عمر خود می‌خواند.[۷]

سال‌های آخر[ویرایش]

جفرسون در مانتیسلو بازنشسته شد تا بتواند زمان بیشتری برای فکر کردن دربارهٔ طرح‌های بزرگ خود برای دانشگاه ویرجینیا داشته باشد. یک اشراف‌زاده فرانسوی بیان داشت که «او خانه و اندیشه‌اش را در بلندی قرار داده‌است که از آنجا می‌تواند جهان را با دید دیگری ببیند».

درگذشت[ویرایش]

توماس جفرسون در چهارم ژوئیه ۱۸۲۶، درست ۵۰ سال پس از امضای اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا -که خود از پایه‌گذاران این اعلامیه بود- در شهر مانتیسلو ایالت ویرجینیا در سن ۸۳ سالگی درگذشت.[۲]

او وصیت کرده بود که بر روی سنگ مزارش بنویسند: «بنیان‌گذار قانون آزادی مذهب و جدایی مذهب از حکومت و همچنین بنیان‌گذار دانشگاه ویرجینیا.»[۲]

آرامگاه جفرسون در مانتیسلو در ویرجینیا

ایران[ویرایش]

الهام‌گیری از کوروش[ویرایش]

توماس جفرسون، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های عصر روشنگری آمریکا، تابع سنت فیلسوفان سیاسی سرشناس زمانه خود مانند توماس هابز و نیکولو ماکیاولی بود که با تنظیم اندیشه‌های خود بنابر دیدگاه فیلسوفان شاخص یونان باستان و روم باستان، تلاش می‌کردند پایه‌های ساختن نظام حقوقی و دولتی نوینی برپا کنند. رواداری مذهبی و عدم تحمیل دین رسمی توسط کوروش هخامنشی که در کوروش‌نامه توضیح داده شده الگویی برای برقراری سکولاریسم از دید جفرسون بود. جفرسون باور داشت که اگر کوروش موفق شده در جهان باستان با آنهمه توحش و وجود فرقه‌های بدوی دینی که در نزاعی بی‌پایان با یکدیگر بودند، بی‌طرفی حکومت را در مقیاسی به گستردگی امپراتوری هخامنشی تضمین کند، امکان تکرار این کار در جهان مدرن نیز وجود دارد. از سوی دیگر در آغاز شکل‌گیری کشوری به نام «آمریکا» چون پایه‌های قانون اساسی آن هنوز به درستی تعریف و آزمایش نشده بودند ترس از تمرکز قدرت در دست شخص رئیس‌جمهور و تبدیل او به قدرتی مطلقه و برقراری حکومتی خودکامه وجود داشت. از این رو بنیانگذاران آمریکا با احتیاط بسیار به بحث پیرامون حیطه اختیارات و نحوه حکمرانی شخص رئیس‌جمهور می‌پرداختند. در این میان، تعریفی که گزنفون از صفات اخلاقی و عملکرد کوروش در کوروش‌نامه ارائه می‌داد، راهنمای خوبی برای آنان بود.[۷]

توماس جفرسون در سال ۱۸۲۰ در نامه‌ای به نوه خود «فرانسیس اپس» می‌نویسد: «به تو توصیه می‌کنم به‌طور منظم به درس‌آموزی از تاریخ و ادبیات در هر دو زبان [یونانی و لاتین] بپردازی. در یونانی اول از همه با «کوروش‌نامه» شروع کن».[۸] کوروش‌نامه یا «در باب پرورش کوروش» اثر کسنوفون، تاریخ‌نگار یونانی سده پنجم پیش از میلاد است که در آن به شرح زندگی کوروش دوم، بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌پردازد.[۷]

او در سال ۱۷۸۷ در نامه‌ای به دوست ایتالیایی خود «فیلیپ مازی» درخواست ترجمه‌ای تازه از کوروش‌نامه را به زبان ایتالیایی می‌کند.[۹] وجود دست‌کم چهار چاپ مختلف از کوروش‌نامه در کتابخانه شخصی جفرسون ثابت شده‌است. جفرسون در یکی از آن‌ها با خط خود، ترجمه دو نسخه از کتاب را مقایسه کرده‌است.

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. 44 Presidents, 44 Facts You Probably Didn't Know, Huffington Post
  2. ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ «توماس جفرسون». صدای آمریکا. ۱۱ مهر ۱۳۸۷.
  3. مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Thomas Jefferson». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۱۲ نوامبر ۲۰۰۸.
  4. Elkins and McKitrick. (1995) ch 5; Wallace Hettle, The Peculiar Democracy: Southern Democrats in Peace and Civil War (2001) p. 15
  5. "God in the White House". Public Broadcasting Service (به انگلیسی).
  6. Jefferson's Wall of Separation Letter. U.S. Constitution Online. Retrieved on: April 13, 2008.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ پویا زارعی-کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه سوربن پاریس (۱۴ آبان ۱۳۹۶). «تاثیر کوروش بر توماس جفرسون و بنیان‌های آمریکای مدرن». بی‌بی‌سی فارسی.
  8. "From Thomas Jefferson to Francis Eppes, 6 October 1820". upress.virginia.edu (به انگلیسی). 6 October 1820.
  9. «From Thomas Jefferson to Philip Mazzei, 16 February 1787». National Archives and Records Administration. ۱۶ فوریه ۱۷۸۷.

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]