اثیرالدین ابهری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mehrdad Khatami (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mehrdad Khatami (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اثیرالدین مفضل بن عُمر''' از دانشمندان و [[فیلسوفان مسلمان|فیلسوفانِ]] نامیِ سدهٔ ششم و هفتم هجری ست. در [[ابهر]] زاده شد و در کودکی علومِ مقدماتی را آموخت. سپس در جوانی برایِ یادگیریِ [[منطق]] و [[فلسفه]] و [[فقه]] و [[تفسیر قرآن]] به خدمتِ [[امام فخر رازی]] رسید، و شاگردیِ وی را کرد. او با [[خواجه نصیرالدین طوسی|محقق طوسی]] آشنایی داشته و میانشان نامه‌هایی رد و بدل شده‌است. محقق طوسی با این الفاظ او را گرامی می‌دارد:<blockquote>«جناب همایون و ذات میمون مخدوم معظم ملک حکماء العالم اثیر المله و الدین قطب الاسلام و المسلمین قدوه العلما/ئ و المنحققین بقیه الافاضل المتاخرین …».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی (جلد دوم)|نام خانوادگی=جمعی از نویسندگان زیر نظر دکتر محمد فنایی اشکوری|نام=|ناشر=سمت|سال=۱۳۹۲|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۹۵۰-۱|مکان=|صفحات=۱۳۶}}</ref></blockquote>مدتی نیز به [[شام]] سفر کرد و شاگرد ''«محیی‌الدین محمد بن سعید بن ندی»'' شد. پس از آن به روم رفت به تعلیم و تألیف اشتغال ورزید. در نهایت پس از سفر به [[موصل]] و [[اردبیل]] به ابهر بازگشت و در ۶۶۳ هجری در همان‌جا درگذشت.<ref>{{پک|صفی‌زاده|۱۳۸۶|ک=تاریخ فلاسفهٔ ایران|ص=۳۳۴}}</ref>
'''اثیرالدین مفضل بن عُمر''' از دانشمندان و [[فیلسوفان مسلمان|فیلسوفانِ]] نامیِ سدهٔ ششم و هفتم هجری ست. در [[ابهر]] زاده شد و در کودکی علومِ مقدماتی را آموخت. سپس در جوانی برایِ یادگیریِ [[منطق]] و [[فلسفه]] و [[فقه]] و [[تفسیر قرآن]] به خدمتِ [[امام فخر رازی]] رسید، و شاگردیِ وی را کرد. او با [[خواجه نصیرالدین طوسی|محقق طوسی]] آشنایی داشته و میانشان نامه‌هایی رد و بدل شده‌است. محقق طوسی با این الفاظ او را گرامی می‌دارد:<blockquote>«جناب همایون و ذات میمون مخدوم معظم ملک حکماء العالم اثیر المله و الدین قطب الاسلام و المسلمین قدوه العلما/ئ و المنحققین بقیه الافاضل المتاخرین …».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی (جلد دوم)|نام خانوادگی=جمعی از نویسندگان زیر نظر دکتر محمد فنایی اشکوری|نام=|ناشر=سمت|سال=۱۳۹۲|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۹۵۰-۱|مکان=|صفحات=۱۳۶}}</ref></blockquote>مدتی نیز به [[شام]] سفر کرد و شاگرد ''«محیی‌الدین محمد بن سعید بن ندی»'' شد. پس از آن به روم رفت به تعلیم و تألیف اشتغال ورزید. در نهایت پس از سفر به [[موصل]] و [[اردبیل]] به ابهر بازگشت و در ۶۶۳ هجری در همان‌جا درگذشت.<ref>{{پک|صفی‌زاده|۱۳۸۶|ک=تاریخ فلاسفهٔ ایران|ص=۳۳۴}}</ref>

http://wikinoor.ir/images/NUR17703.jpg


از شاگردان برجستۀ وی می توان به زکریای قزوینی اشاره کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صد دانشمند ایران و اسلام - حسن سالاری}}</ref>
از شاگردان برجستۀ وی می توان به زکریای قزوینی اشاره کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صد دانشمند ایران و اسلام - حسن سالاری}}</ref>

نسخهٔ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۵۵

اثیرالدین مفضل بن عُمر از دانشمندان و فیلسوفانِ نامیِ سدهٔ ششم و هفتم هجری ست. در ابهر زاده شد و در کودکی علومِ مقدماتی را آموخت. سپس در جوانی برایِ یادگیریِ منطق و فلسفه و فقه و تفسیر قرآن به خدمتِ امام فخر رازی رسید، و شاگردیِ وی را کرد. او با محقق طوسی آشنایی داشته و میانشان نامه‌هایی رد و بدل شده‌است. محقق طوسی با این الفاظ او را گرامی می‌دارد:

«جناب همایون و ذات میمون مخدوم معظم ملک حکماء العالم اثیر المله و الدین قطب الاسلام و المسلمین قدوه العلما/ئ و المنحققین بقیه الافاضل المتاخرین …».[۱]

مدتی نیز به شام سفر کرد و شاگرد «محیی‌الدین محمد بن سعید بن ندی» شد. پس از آن به روم رفت به تعلیم و تألیف اشتغال ورزید. در نهایت پس از سفر به موصل و اردبیل به ابهر بازگشت و در ۶۶۳ هجری در همان‌جا درگذشت.[۲]

از شاگردان برجستۀ وی می توان به زکریای قزوینی اشاره کرد.[۳]

آثار

از وی کتاب‌هایی به جا مانده که از قرارِ زیر می‌باشند:

  1. هدایةالحکمه، که ملاصدرا شرحی برآن نوشته‌است.
  2. تنزیل‌الافکار، در منطق که خواجه نصیرالدین طوسی آن را شرح داده.
  3. ایساغوجی
  4. الاشارت
  5. محصول
  6. رسالةالزاهرة فی ابطال بعض مقدمات‌الجدلیة
  7. التعلیقه، که در بابِ نجوم نوشته شده.

آراء منطقی

  • فخررازی قضایای محصوره را به حقیقیه و خارجیه تقسیم گرده بود، ابهری بر این دو ذهنیه را افزوده‌است.[۴]
  • از جمله نظریات ابهری این نکته است که هرگاه در موجبه کلیه ادات انفصال پس از موضوع آورده شود، مانند «کل عدد اما زوج او فرد»، محتمل است حملیه باشد نه منفصله؛ و اگر مقصود از آن عناد بین «کل عدد زوج» و «کل عدد فرد» باشد، منفصله مانعة الجمع است. احتمال اول همان چیزی است که بعدها به قضیه مرددة المحمول معروف شده‌است که در نقیض قضایای مرکبه جزئیه کاربرد دارد.[۵]
  • نقیض موجهه مرکبه کلیه، مانند «کل ج ب بالامکان الخاص»، منفصله مانعة الخلو است.[۶]
  • منطق دانان گفته اند سالبه جزئیه عکس مستوی ندارد، اما ابهری نشان داده‌است که سالبه مرکبه در جنبه ایجابی مستلزم عکس مستوی است.[۷]

پانویس

  1. جمعی از نویسندگان زیر نظر دکتر محمد فنایی اشکوری (۱۳۹۲). درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی (جلد دوم). سمت. صص. ۱۳۶. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۹۵۰-۱.
  2. صفی‌زاده، تاریخ فلاسفهٔ ایران، ۳۳۴.
  3. صد دانشمند ایران و اسلام - حسن سالاری.
  4. اثیرالدین ابهری. تنزیل الافکار و تعدیل المعیار. صص. ۱۶۵.
  5. همان. صص. ۱۷۹.
  6. همان. صص. ۱۸۱.
  7. همان. صص. ۱۹۳.

منابع

  • صفی‌زاده، دکتر صدیق (۱۳۸۶). تاریخ فلاسفهٔ ایران. اندیشهٔ اخلاق. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۱۱۴-۱۰-۴.
  • «احوال و آثار نجم الدین کاتبی»، در: منطق و مباحث الفاظ، ص سی و شش.
  • صد دانشمند ایران و اسلام ، تالیف حسن سالاری