پرش به محتوا

سید محمود طالقانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح منابع و خنثی سازی ویرایش قبلی
Baran92 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۹: خط ۷۹:
«...ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود. ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. نگهبانان شخصی‌اش به سوی تلفن هجوم بردند تا به دکتر خبر بدهند ولی خط قطع بود. کوشیدند به او آب بخورانند ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند.»<ref>http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/3540/آیا.درگذشت.آیت‌الله.طالقانی.مشکوک.بود؟.html</ref>
«...ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود. ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. نگهبانان شخصی‌اش به سوی تلفن هجوم بردند تا به دکتر خبر بدهند ولی خط قطع بود. کوشیدند به او آب بخورانند ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند.»<ref>http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/3540/آیا.درگذشت.آیت‌الله.طالقانی.مشکوک.بود؟.html</ref>


==از دیدگاه دیگران==
* [[سید علی اصغر غروی]]: [[دین]] را مدافع [[آزادی]] و شخص دین‌دار را آزادی خواه‌ترین انسان بشمار می‌آورد. امروز طالقانی به عنوان کسی که برای آزادی ملت و اجراء قانون و برقرای عدالت، یک عمر زجر کشیده و زندانهای سخت و شکنجه‌های کشنده را تحمل کرده، از این جهت مهم است که او از جایگاه یک رجل دین و یک روحانی، از آزادی‌های فطری، مشروع و قانونی آحاد ملت دفاع کرد، و سپهر اندیشگی خود را بر این مدار به چرخش آورد که «دین ضد هرگونه خودکامگی، استبداد و استکبار است». طالقانی حتی آخرین نمازجمعۀ خود را، در بهشت زهرا، به مناسبت سالگرد 17شهریور، در واقع در اظهار نگرانی از سوگ آزادی اقامه نمود، و جان تازه‌یی که در کالبد نیمه جان استبداد دمیده شده بود. وی بیمناکی خود را از ظهور یک استبداد جدید، و قطعاً خطرناک‌تر، تحت عنوان استبداد دینی، پنهان نساخت، و به صراحت و وضوح هرچه تمام‌تر، از علائم و نشانه‌هایش پرده برداشت.<ref>{{یادکرد وب | عنوان = طالقانی اموزگار بزرگ ازادی| نشانی = http://arbabehekmat.org/fa/articles/index/name/dr-gharavi/post/1506|}}</ref>
== سالشمار زندگی ==
== سالشمار زندگی ==



نسخهٔ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۴۰

سید محمود علایی طالقانی
پرونده:Taleghani-big.jpg
زادهٔ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ (خورشیدی)
گلیرد، طالقان، ایران
درگذشت۱۹ شهریور ۱۳۵۸ (خورشیدی)
تهران، ایران
مدفنبهشت زهرای تهران
پیشهاز بنیادگذاران نهضت آزادی ایران
عضو جبهه ملی ایران
عضو مجلس خبرگان قانون اساسی
رییس شورای انقلاب
روحانی شیعه
زندانی سیاسی
سیاست‌مدار ملی گرا
امام جمعه تهران
عنوانآیت‌الله طالقانی
همسر(ها)بتول اعلایی (درگذشته سال ۱۳۸۶ در سن ۸۳ سالگی)[۱]
فرزندانبدری طالقانی
وحیده طالقانی
اعظم طالقانی
حسین طالقانی
مجتبی طالقانی
طاهره طالقانی مهدی طالقانی[۲]
نخستین نماز جمعه به امامت طالقانی در ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ چند روز پیش از مرگ وی. دیگر شرکت کنندگان: ابراهیم یزدی، هاشم صباغیان، صادق قطب‌زاده، احمد صدر حاج سید جوادی
پرونده:Mahmoud taleghani ali-akbar moeinfar mehdi bazargan hashem sabaghian ahmad sadr haj seyed javadi sadeq ghotbzadeh ebrahim yazdi.jpg
ردیف اول پشت سر آیت‌الله طالقانی، علی اکبر معین فر، مهدی بازرگان، هاشم صباغیان احمد صدر حاج سید جوادی ناشناس صادق قطب زاده، ابراهیم یزدی
مدفن طالقانی در بهشت زهرا
از چپ: محمود طالقانی، احسان شریعتی و محمدتقی شریعتی

سید محمود علائی معروف به آیت‌الله طالقانی (۱۳ اسفند ۱۲۸۹ - ۱۹ شهریور ۱۳۵۸) روحانی شیعه ایرانی، فعال سیاسی و اجتماعی، از فعالان نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، از بنیادگذاران جبهه ملی دوم و نهضت آزادی ایران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۵۷ بود.

زندگی

وی در ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی (برابر با روز یکشنبه ۴ ربیع‌الاول ۱۳۲۹ قمری) در خانواده‌ای اهل علم و دارای روحیات انقلابی در روستای گلیرد طالقان دیده به جهان گشود. پدرش ابوالحسن علایی طالقانی نخستین استاد وی بود. در اسفند سال ۱۳۱۶ با بتول اعلایی فرد ازدواج کرد.[۳]

تحصیلات

تحصیلات ابتدایی را نزد پدر آغاز کرد و پس از آن در مدارس رضویه و فیضیه قم تا سال ۱۳۱۷ تحصیل را تا درجه اجتهاد ادامه داد. در سال ۱۳۱۷ پس از گذران تحصیلات در مدرسه فیضیه و رضویه قم از عبدالکریم حائری یزدی اجازه نامه اجتهاد دریافت و در سال ۱۳۱۸ برای تدریس در مدرسه سپهسالار راهی تهران شد.[۴]

فعالیت سیاسی

طالقانی یکی از مخالفان فعال حکومت پهلوی بود و در موقعیت‌ها و شرایط مختلف به مخالفت با روندهای جاری در حکومت دودمان پهلوی پرداخت و چندین بار در پی دستگیری روانه زندان شد.[۵] طالقانی از طرفداران دکتر مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت او در سال ۱۳۳۹ جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد . طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود .

او در دوره‌های مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت ، نهضت مقاومت ملی ، کودتای ۲۸ مرداد، وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مخالفت آشکار با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف نظیر پناه دادن سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب می‌شد یا ارائه آموزش‌های مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی در سال ۱۳۵۰ به مدت حدود یک ماه در خانه خود تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و پس از آن نیز به زابل و بافت تبعید و زندانی شد.[۶]

وی پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ سمت های مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال از سوی روح الله خمینی به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ ۵ نماز جمعه را بر‌گزار کرد.[۷]

دیدگاه ها و عقاید

وی پس از انقلاب از مخالفان اعمال پوشش و حجاب اجباری برای زنان بود و استفاده از آن را اختیاری عنوان می‌کرد.[۸] وی در مصاحبه‌ای که در کیهان ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ منتشر شد نظر خود را چنین شرح داد:

اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنمایی اش می‌کند که شما این جور باشید به این سبک باشید.[۹][۱۰]


وی در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در مورخ 17 بهمن ۱۳۵۷ گفته است: خصوصیت انقلاب اسلامی اینست که ما رهبران مذهبی هیچ داعیه حکومت برای خودمان نداریم و نمی‌خواهیم حاکم باشیم. انقلابی است که از همه مردم شروع شده و برای همه است و هیچ حزب و جمعیت و فردی حق این را ندارد که در این انقلاب سهم بیشتری را برای خود قائل باشد و از این جهت حکومت را در انحصار خودش دربیاورد.

در جلد نخست کتاب «خاطرات» حسینعلی منتظری وی از جمله مخالفان گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی شمرده شده است.[۱۱]

روح‌الله خمینی در نامه‌ای که به مناسبت وفات محمود طالقانی منتشر کرد از او و پدرش چنین یاد می‌کند:[۱۲]

رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزگاران بود و بر روان خودش که بازوی توانای اسلام.[۱۳]

مرگ

طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ در گذشت. درباره درگذشت ایشان ابتدا ولادیمیر کوزیچکین (مامور سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی سابق کا گ ب در ایران طی سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲) مرگ وی را مشکوک خواند و سالها بعد فرزند وی مجتبی طالقانی، طی مصاحبه‌ای با یکی از رسانه‌های خارج از کشور، مرگ پدرش را مشکوک اعلام کرد.[۱۴]

ولادیمیر کوزیچکین نقل می کند: «...ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود. ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. نگهبانان شخصی‌اش به سوی تلفن هجوم بردند تا به دکتر خبر بدهند ولی خط قطع بود. کوشیدند به او آب بخورانند ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند.»[۱۵]

از دیدگاه دیگران

  • سید علی اصغر غروی: دین را مدافع آزادی و شخص دین‌دار را آزادی خواه‌ترین انسان بشمار می‌آورد. امروز طالقانی به عنوان کسی که برای آزادی ملت و اجراء قانون و برقرای عدالت، یک عمر زجر کشیده و زندانهای سخت و شکنجه‌های کشنده را تحمل کرده، از این جهت مهم است که او از جایگاه یک رجل دین و یک روحانی، از آزادی‌های فطری، مشروع و قانونی آحاد ملت دفاع کرد، و سپهر اندیشگی خود را بر این مدار به چرخش آورد که «دین ضد هرگونه خودکامگی، استبداد و استکبار است». طالقانی حتی آخرین نمازجمعۀ خود را، در بهشت زهرا، به مناسبت سالگرد 17شهریور، در واقع در اظهار نگرانی از سوگ آزادی اقامه نمود، و جان تازه‌یی که در کالبد نیمه جان استبداد دمیده شده بود. وی بیمناکی خود را از ظهور یک استبداد جدید، و قطعاً خطرناک‌تر، تحت عنوان استبداد دینی، پنهان نساخت، و به صراحت و وضوح هرچه تمام‌تر، از علائم و نشانه‌هایش پرده برداشت.[۱۶]

سالشمار زندگی

۱۲۸۹ (۱۳ اسفند): تولد در روستای گلیرد، طالقان

۱۲۹۴: ورود به مکتبخانه روستای گلیرد

۱۲۹۸: هجرت به تهران و سکونت در محلهٔ قنات آباد

۱۳۰۰: تحصیل در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه قم

۱۳۱۰: فوت پدر

۱۳۱۰: هجرت به نجف اشرف و ادامهٔ تحصیل نزد علمای بزرگ نجف

۱۳۱۶: کسب درجهٔ اجتهاد از آیت‌الله اصفهانی و عبدالکریم حائری یزدی در قم

۱۳۱۶: اقامت در تهران، آغاز تدریس در مدرسهٔ سپهسالار (شهیدمرتضی مطهری) و ازدواج در همین سال.

۱۳۱۸: آغاز مبارزه علیه حکومت طاغوت، دستگیری و حبس به مدت شش ماه.

۱۳۲۰: تشکیل کانون اسلام، انتشار مجلهٔ دانش‌آموز، همکاری با گروه‌های مبارز.

۱۳۲۷: آغاز فعالیت در مسجد هدایت (پایگاه مبارزان) و امام جماعت شدن در آن مسجد.

۱۳۳۰: فعالیت در نهضت ملی شدن نفت و همکاری و حمایت از گروه‌های مختلف مبارز مثل «جبههٔ ملی» ۱۳۳۴: پیوستن به نهضت مقاومت ملی

۱۳۳۸: مسافرت به مصر بهمراهی آیت‌الله حاج میرزا خلیل کمره‌ای به نمایندگی از طرف آیت‌الله بروجردی و رساندن پیام ایشان به شیخ شلتوت که شیخ دانشگاه الازهر و مفتی مصر بود، شرکت در کنگرهٔ اسلامی دارالتقریب قاهره.

۱۳۳۹: هیأت موسس و عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی دوم

۱۳۴۰: سفر به بیت‌المقدس به منظور شرکت در برنامهٔ مؤتر الاسلامی، آشنا شدن با مشکلات و رنج‌های مردم آواره و ستمدیده فلسطین.

۱۳۴۰: تأسیس نهضت آزادی به همراه مهندس بازرگان و دکتر سحابی و … --- انتخاب توسط نمایندگان کنگره جبهه ملی جهت شورای مرکزی جبهه ملی ایران

۱۳۴۱: (۳ بهمن) بازداشت توسط مأموران شاه در منزل

۱۳۴۲: شرکت در قیام مردمی پانزدهم خرداد، انتشار اعلامیهٔ معروف و مهیج و افشا کنندهٔ «دیکتاتور خون می‌ریزد!» دستگیری مجدد او. ۱۳۴۲ : محاکمه سران نهضت آزادی ( مهندس بازرگان - دکتر سحابی - آیت الله طالقانی ) و صدور رای محکومیت ۱۰ ساله به همراه تبعید

۱۳۴۶: (۹ آبان) آزادی از زندان

۱۳۵۰: تبعید به زابل و بافت به مدت یک سال و نیم به علت حمایت از مردم فلسطین.

۱۳۵۴: (اسفند) فتوای نجاست مجاهدین مارکسیست شده در زندان به همراه چند روحانی زندانی دیگر[۱۷]

۱۳۵۷: (۸ آبان) آزادی از زندان قصر

۱۳۵۷؛ سازماندهی و راه‌اندازی راهپیمایی میلیونی تاسوعا و عاشورا، عضویت در شورای انقلاب

۱۳۵۸: (فروردین) خروج موقت از تهران در پی بازداشت فرزندش مجتبی[۱۸]

۱۳۵۸: (۵ مرداد) منصوب شدن به عنوان اولین امام جمعه تهران از طرف خمینی و خواندن اولین نماز جمعه در دانشگاه تهران.

۱۳۵۸: (۱۶ مرداد) انتخاب شدن به عنوان نمایندهٔ مجلس خبرگان از سوی مردم تهران

۱۳۵۸: (۱۹ شهریور) درگذشت.


جستارهای وابسته

پانویس

  1. «همسر آیت‌الله طالقانی درگذشت». رادیو زمانه. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸.
  2. «خاطرات منتشر نشده مرحومه بتول علائی فرد همسر آیت‌الله طالقانی» (PDF). انتشارات شاهد. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸.
  3. درباره طالقانی
  4. سالنامه کشور ایران، محمدرضا میرزازمانی، ۱۳۲۹
  5. «به مناسبت سالگرد آیت‌الله طالقانی؛ مبارزی نستوه و جهادگری خستگی ناپذیر». حیات. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸.
  6. «زندگینامه:آیت‌الله سید محمود طالقانی(۱۲۸۹-۱۳۵۸)». همشهری آن لاین. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸.
  7. «آیت‌الله سید محمود طالقانی ([[۱۲۸۹]]-[[۱۳۵۸]])». آفتاب. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸. تداخل پیوند خارجی و ویکی‌پیوند (کمک)
  8. «آیت‌الله خمینی و آیت‌الله طالقانی حجاب را اختباری بیان کردند». خبرنامه گویا. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸.
  9. صمدبیگی، بهروز. «حجاب چگونه در ایران اجباری شد». روزآنلاین. دریافت‌شده در {{جا:تاریخ}}. تاریخ وارد شده در |بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  10. «همه چیز درباره حجاب اجباری». حیات برتر. دریافت‌شده در {{جا:تاریخ}}. تاریخ وارد شده در |بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  11. خاطرات آیت‌الله منتظری، ج 1 ص 456 "در رابطه با گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، من و آقای بهشتی و ربانی شیرازی و حسن آیت اصرار داشتیم. البته بعضی‌ها هم مثل طالقانی و بنی صدر مخالف بودند."
  12. «به مناسبت سالگرد آیت‌الله طالقانی؛ مبارزی نستوه و جهادگری خستگی ناپذیر». کتابخانه اینترنتی تبیان. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸.
  13. «زندگی و آرای آیت‌الله سید محمود طالقانی». حیات. دریافت‌شده در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸.
  14. مرگ مشکوک آیت‌الله طالقانی در وبگاه نامه نیوز
  15. http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/3540/آیا.درگذشت.آیت‌الله.طالقانی.مشکوک.بود؟.html
  16. «طالقانی اموزگار بزرگ ازادی».
  17. «طالقانی و مشی مسلحانه و قهرآمیز» (PDF). شرق. ۱۹ شهریور ۱۳۹۰.
  18. «طالقانی و مشی مسلحانه و قهرآمیز» (PDF). شرق. ۱۹ شهریور ۱۳۹۰.

منابع

پیوند به بیرون

الگو:اصلاح‌گران دینی

الگو:روحانیان سرشناس شیعه