استان مازندران: تفاوت میان نسخهها
Amirnowshahr (بحث | مشارکتها) |
Amirnowshahr (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷۷۹: | خط ۷۷۹: | ||
* [[دانشگاه علوم و فنون مازندران]] <small>(بابل)</small> |
* [[دانشگاه علوم و فنون مازندران]] <small>(بابل)</small> |
||
* [[دانشگاه شمال]] <small>(آمل)</small> |
* [[دانشگاه شمال]] <small>(آمل)</small> |
||
* [[دانشگاه طبرستان ]] <small>(چالوس)</small> |
|||
==== وزارت بهداشت ==== |
==== وزارت بهداشت ==== |
نسخهٔ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۰
استان مازندران | |
---|---|
مختصات: | |
جمعیت | ٣،٠٧٣،٩۴٣ [۱] |
مازَندَران (به مازندرانی: مازِرون یا مازِندِرون) تلفظ راهنما·اطلاعات استانی در شمال ایران و در کرانههای جنوبی دریای مازندران ( یا دریای کاسپین ) میباشد. شهرستان ساری ، مرکز استان مازندران و شهرستان بابل پرجمعیت ترین شهرستان استان است. این استان هم مرز با استانهای گلستان، سمنان، تهران، البرز، قزوین و گیلان است.[۳] قله دماوند مرتفعترین قله ایران در مازندران و در شهرستان آمل قرار دارد. این استان از لحاظ جاذبههای گردشگری و جذب توریست رتبه یک را در ایران دارا است و از جنگل، دشت، کوه، تاریخ و دریا سود بسزایی میبرد. مازندران بلندترین (کوه دماوند) و پست ترین(دریای مازندران) یادریای کاسپین نقاط ایران را در خود جای داده است. این استان یکی از پرجمعیتترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنیترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی میباشد. این استان دارای ۲۲ شهرستان است. مازندران قدیمیترین مردم را در جهان از نظر یک جا نشینی دارد. روز ۱۴ آبان هم روز مازندران نام گذاری شده است.
مردم مازندران به زبان تبری ( مازندرانی ) و فارسی سخن میگویند. مازندران با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر و حدود ۴/۰۹ درصد جمعیت کشور از وسعتی معادل ۱/۴۶درصد ایران برخوردار است. اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان موسوم به دریای مازندران یا دریای کاسپین یا خزر و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان از یک سو و قرار گرفتن در شمال کلان شهر تهران (پایتخت ایران) از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه و بندر قدیمی نوشهر، و منطقه ویژه و جدید امیرآباد بهشهر و اسکله نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به شبکه سراسری راه آهن کشور، وجود فرودگاه های بین المللی فرودگاه دشت ناز (ساری)، نوشهر(قدیمی ترین فزودگاه مازندران) و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایه گذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران ـ شمال (نوشهر) با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بین المللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گستردهای را در مسیر کریدور بین المللی شمال ـ جنوب از هلسینکی (فنلاند)، به بندر لاوان (روسیه) تا ساحل دریای خزر فراهم آوردهاست. و همچنین جاده بین المللی هراز در این استان باعث ترددهای بالایی شدهاست.
دسترسی به زیر ساختهای مناسب ارتباطی، بهمراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آورده است. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در بین استانهای کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایه گذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آوردهاست.
شهرستانها
نقشه استان مازندران به تفکیک شهرستان |
شهرستان | جمعیت (۱۳۹۰)[۴] | مساحت | پیش شماره تلفنی |
---|---|---|---|
شهرستان آمل | ۳۷۰٫۴۰۹ | ۳۰۷۴٫۴ | ۰۱۲۱ |
شهرستان بابل | ۴۹۵٫۹۹۷ | ۱۵۷۸٫۱ | ۰۱۱۱ « مرکز مخابراتی منطقه یک کشور » |
شهرستان بابلسر | ۱۲۵٫۴۰۹ | ۲۴۶٫۵ | ۰۱۱۲ |
شهرستان بهشهر | ١۵۵٫٢۴٧ | ۱۴۱۶٫۲۷ | ۰۱۵۲ |
شهرستان جویبار | ٧٣٫۵۵۴ | ۲۸۵٫۵ | ۰۱۲۴ |
شهرستان چالوس | ۳۸٫۶۹۴ | ۱۵۹۷٫۳ | ۰۱۹۱ |
شهرستان کلاردشت | ۳۹٫۵۴۸ | ۰۰۰ | ۰۱۹۱ |
شهرستان رامسر | ۶٨٫٣٢٣ | ۷۲۹٫۸ | ۰۱۹۲ |
شهرستان ساری | ۴۷۰٫۰۱۲ | ۳۰۸۵٫۳ | ۰۱۵۱ |
شهرستان سوادکوه | ۷۰٫۵۹۰ | ۲۰۷۸ | ۰۱۲۴ |
شهرستان سوادکوه شمالی | ۰ | ۰۰۰ | ۰۱۲۴ |
شهرستان سیمرغ | ۳۳٫۰۱۲ | ۰۰۰ | ۰۱۲۳ |
شهرستان تنکابن | ١۵٣٫٩۴٠ | ۲۱۴۰ | ۰۱۹۲ |
شهرستان عباس آباد | ۴٧٫۵٩١ | ۰۰۰ | ۰۱۹۲ |
شهرستان فریدونکنار | ۵۸۳٫۳۶ | ۹۹٫۲ | ۰۱۱۲ |
شهرستان قائمشهر | ۲۷۴٫۰۳۹ | ۴۵۸٫۵ | ۰۱۲۳ |
شهرستان گلوگاه | ٣٨٫٨۴٧ | ۴۵۱٫۲۳ | ۰۱۵۲ |
شهرستان محمودآباد | ٩۶٫٠١٩ | ۲۶۲٫۸ | ۰۱۲۲ |
شهرستان میاندرود | ۵۵٫٧٧۶ | ۴۹۹٫۲ | ۰۱۵۱ |
شهرستان نکا | ١١١٫٩۴۴ | ۱۳۵۸٫۸ | ۰۱۵۲ |
شهرستان نوشهر | ١٢٨٫۶۴٧ | ۱۷۱۶٫۵ | ۰۱۹۱ |
شهرستان نور | ۱۱۰٫۰۵۸ | ۲۶۷۵ | ۰۱۲۲ |
وضعیت جغرافیایی
مازندران به خاطر جغرافیای گوناگون آن که شامل جلگهها، علفزارها، بیشهها و جنگلهای هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هواهای گوناگون از سواحل شنی با پستترین نقطه، تا کوهستانهای ناهموار و پوشیده از برف البرز با داشتن یکی از هفت آتشفشان معروف دنیا، کوه دماوند، شناخته شدهاست. رشته کوههای البرز همچون سدی بلند مازندران را به دو قسمت جلگهای و کوهستانی تقسیم نموده است و به همین دلیل این استان از قسمت داخلی ایران جدا شدهاست. بخشی از البرز غربی و البرز شرقی و تمامی البرز مرکزی در این محدوده قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش مییابد. رشته کوههای البرز دارای کوههای فرعی است که از جنوب به شمال و یا به موازات دریا کشیده شدهاست. از مرتفعترین قلل مازندران میتوان بادله کوه، کوه چنگی و کوه سفید را در شهرستان ساری نام برد. بلندترین قلههایی که به موازات دریا کشیدهشدهاست عبارتند از سیالان با ارتفاع ۴۱۲۵ متر از سطح دریا و تخت سلیمان با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی شهرستان تنکابن و قله شور، کلارآباد و سیاه سنگ در شهرستان نوشهر.
ناهمواریها
اين استان قسمت جنوبى آن كوهستانى و قسمت شمالى آن جلگهاى ساحلى مى باشد. شيب آن به طرف مشرق در دشت گرگان است كه به تدريج به ارتفاعات غربى خراسان منتهى مىگردد و به علت فراوانى نسبى آب و فرسايش كوهها، آبرفتهاى ناشى از آن در دريا تهنشين شده و جلگه مازندران را تشكيل داده است.
آب و هوا
آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و کوهستانی تقسیم میشود.
مرطوب و معتدل
وجود دریای کاسپین یا خزر و رشته کوههای البرز و نزدیکی این دو مظهر طبیعت به یکدیگر در نواحی جلگهای تا کوهپایههای شمالی البرز، آب و هوای معتدل و مرطوب را به وجود آوردهاست، تابستانهای آن به ویژه در سواحل دریا، گرم و مرطوب است. زمستانهای این نواحی معتدل و مرطوب و به ندرت یخ بندان میشود.
کوهستانی
شامل آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای سرد کوهستانی است. دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگهای، تغییرات خاصی را در آب و هوای این استان پدید آوردهاست. به طوری که در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستانیهای سرد و یخ بندان طولانی و تابستانهای کوتاه و معتدل وجود دارد. در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر که دمای هوا به شدت پایین میآید، دارای زمستانیهای سرد همراه با یخ بندان طولانی و تابستانها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالباً برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچالهای کوهستانی و طبیعی ایجاد شدهاست. میانگین میزان ریزش باران در این استان کمتر از گیلان است.
منابع آب
دریای کاسپین یا دریای مازندران (خزر) که در بین کشورهای ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان واقع شدهاست با وسعتی حدود ۳۶۰۰۰۰ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان است. سطح آب این دریاچه در دورانهای گذشته بالاتر از سطح دریاهای آزاد بودهاست. %۸۷ از آب رودخانههای ولگا و اورال در روسیه %۷ رودخانههای سواحلی غربی و %۵ رودخانه سواحلی جنوبی در ایران به این دریا میریزد. حجم آب دریای خزر ۷۹۳۱۹ کیلومتر مکعب است. این دریاچه یکی از میدانهای گسترده و غنی نفتی جهان است.
رودها
بیشتر رودهای جاری در مازندران دایمی هستند. در نواحی کوهستانی در فصل زمستان و اوایل بهار پر آب و در تابستانها کم آب و گاهی خشک است. طول رودهای غرب این استان به دلیل نزدیک بودن کوه به دریا کوتاه تر و رودهای شرقی طولاتی تر است. رودهایی که از جنوب به شمال در جریان است عبارتند از:
که این رود ها همگی به دریای مازندران میریزد. از دیگر منابع آب این استان دریاچههای کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمتهایی که سطح آبهای زیرزمینی بالا است به وجود میآید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار میگیرد. نوع دیگر ذخایر آبی و مهار سیلاب آب بندان است که در آن ماهی پرورش مییابد. دریاچه دایمی «ولشت» یا «سما» در شمال غربی مرزن آباد شهرستان چالوس یکی دیگر از منابع آبی طبیعی است که از جوشش چشمههای اطراف تشکیل شده و از جاذبههای گردشگری استان است. در مازندران چشمههای آب معدنی فراوانی یافت میشود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی، عصبی، و گوارشی موثرند، چشمه آبگرم آزرود (آزرو) بابل، چشمههای آب اسک، لاریجان، آملو و استراباکو در آمل و حمامهای آب معدنی (گوگردی) در شهرهای رامسر و کتالم و سادات محله شهرستان رامسر و رینه بخش لاریجان شهرستان آمل از آن جملهاند.
سدها
- سد لار : این سد در استان مازندران یکی از سدهای خاکی تأمینکننده آب آشامیدنی حوالی تهران و تأمینکننده آب مورد نیاز آبیاریهای کشاورزی منطقه میباشد. این سد در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران و در ۱۰۰ کیلومتری شهر آمل قرار دارد. مطالعات احداث این سد از سال ۱۳۳۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۶۱ گشایش یافت. سطح حوزه آبریز این سد بالغ بر مساحت ۶۷۵ کیلومتر مربع میباشد و متوسط جریان آب سالانه ۴۸۱ میلیون متر مکعب دارد. از انتقال آب این سد و پیوستن آب آن به سد لتیان، جهت استفاده در نیروگاههای منطقه برای تولید متوسط سالانه ۱۵۰ هزار مگاوات ساعت انرژی برق-آبی استفاده میشود. دریاچه سد لار به دلیل نزدیکی به کوه دماوند و واقع بودن در منطقه دشت لار به یکی از گردشگاههای ایران تبدیل شدهاست که در سالهای اخیر بعنوان مراکز پرورش ماهی قزل آلا و ماهیگیری و همچنین ورزشهایی چون اسکی روی آب از آن استفاده میشود. اطراف این دریاچه در ماه اردیبهشت مملو از شقایق میشود که بر زیباییهای این منطقه میافزاید. بودجه برآورد شده برای ساخت سد، دویست میلیون دلار بود.
- سد البرز : به علت بالا بودن دِبی آب بابلرود، بر روی آن سد هایی احداث شده که از مهمترین آن ها میتوان به سد البرز (سد آیت الله صالحی) در جنگل های لفور اشاره کرد که بزرگترین سد خاکی کشور است.[۵] این سد ۸۳۸متر طول، ۷۸متر ارتفاع و با حجم ذخیره ۱۵۰ میلیون مترمکعب [۶]، در سال ۱۳۸۷ به بهره برداری رسید. این سد خاکی در منطقهای واقع شدهاست که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است. از جمله ماهیان معروف سد لفور می توان به زردپر، سرخ باله و سفید رودخانه ای اشاره نمود.
- سد شهید رجایی(سلیمان تنگه): این سد در ۴۵ کیلومتری جنوب باختری ساری در نزدیکی روستای افراچال در منطقهای کوهستانی و سر سبز واقع شدهاست. این سد در سال ۱۳۷۹ برای بازدید مسافرین و گردشگران آماده شدهاست. اقامت شبانه در کنار رودخانه تجن، بازدید از تاج سد با گرفتن بلیط در روزها ممکن بوده و در این سد امکانات قایقرانی و اسکی روی آب برای گردشگران فراهم شدهاست. دهکده آرامش، تاج سد، اسکله شیرین رود و قهوه خانه تلاونگ از جمله مکانهای تفریحی سد سلیمان تنگه یا همان سد شهید رجایی میباشند.[۷]
تاریخ
بخشی از مجموعه مقالات تاریخ طبرستان و دیلم |
گرگان • طبرستان • گیلان • تالش |
با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسانها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمدهاست، علاوه بر این، باستانشناسی در گوهر تپه، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد، مازندران را به یکی از مهترین پایگاههای باستانشناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناساندهاست و آن در فرهنگ سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کردهاست، در حالی که آمل شهری که آن را دومین شهر کهن ایران میخوانند هم در این استان جا دارد و تاریخ آمل جزو تاریخهای اول شهری است که در زمان مردم آمارد یا همان آماردیان شکوفا شدهاست. مازندران جزوی از قلمرو پادشاهی ورگانا، و پس از آن یکی از استانهای مهم پادشاهی طبرستان (که پس از شاه عباس طبرستان ایالتی از ایران و مازندران استانی از این ایالت شد)، بودهاست. مردم بومی آن تپوری (مازندرانی)وآمارد و گیلک هستند، مازندران اولین پایگاه اسلامی و شیعه دوازده امامی است و خاندان مرعشی و خاندان ناصر الحق اطروش هم در مازندران به پایتخت گری آمل بودهاند.بعداز غلبه آریاییهای مهاجم ومهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدتها ظاهر زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. درکتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی ودر اوستا پزشخوارگر آمده است و مازندران قلمرو اشکانیان و آمل مرکز اصلی آن بوده است.
هم زمان بافتوحات مسلمانان از سلسلههای پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یاقسمتی ازآن حکومت می کرده اندو استقلال نسبی داشتهاند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به طبرستان وحدت نظرندارند.
مازندران (تبرستان) تنها ناحیهای از ایران است که در دوره اول فتوحات اعراب (۶۴۹-۶۳۷ میلادی) و حتی در زمان بنی امیه تسخیر نشد و در زمان بنی عباس (۷۶۵ میلادی) ضمیمه شد.
اقتصاد مازندران کاملاً به طبیعت پرنعمتش وابستهاست، که از راه کشاورزی و مواد غذایی با داشتن بالاترین تولید فرآوردههای غذایی دریایی و جنگلی و صنعتی در میان همه مناطق ایران و کشورهای همسایه از جمله خاویار، در این استان مورد بهره برداری واقع میشود، همچنین، صنعت گردشگری، که هر ساله بیش از دوازده میلیون مسافر از مازندران دیدن میکنند. غرب مازندران از نظر دریایی و شهر و مرکز مازندران از نظر سرسبز بودن جنگلهای انبوه دارای اهمیت بوده و در ایران خود را در صدر استان گردشگری جای دادهاست.
تبرستان
طبرستان، تبرستان، تپورستان یا تپوران به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای کاسپین یا دریای مازندران اطلاق میشدهاست و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استان گلستان و استان گیلان و شرق و شمال استان تهران و شمال استان سمنان میشدهاست. پس از حمله مغولها و انتقال پایتخت از آمل به ساری و مصادف با قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن مازندران سرزمینی نیمهاساطیری محسوب میشد که در شاهنامه و دیگر حماسهها و اساطیر ایران نامش رفته بود. اما تبرستان همیشه خطهای تاریخی محسوب میشدهاست.[۸] موقعیت جغرافیایی این سرزمین که میان کوه و دریا واقع شده بود و دشواری دسترسی، آن را تبدیل به آخرین سنگرهای مقاومت ایرانیان در مقابل مهاجمان خارجی بدل ساخته بود. برای مثال تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان اسپهبدان تبرستان فرمان میراندند. منسوب به تبرستان را تبری میخوانند.سرزمین مازندران که در گذشته «تبرستان» نامیده شد، قسمتی از سرزمین کهن ایرانیان است که بر طبق شواهد و یافتههای باستانشناسی یکی از قدیمترین سکونتگاههای بشری بهشمار میرود.دربارۀ وجه تسمیه تبرستان و «مازندران» اظهارنظرهای گوناگونی شده است. در بسیاری از متنهای قدیم و جدید آمده است که تبرستان از نام «تپورستان» اخذ شده و تپورستان محل سکونت قوم «تپور» بوده است. تپورها یکی از قومهای باستانی بودند که در کنارۀ جنوبی دریای خزر زندگی میکردند. برخی از دانشمندان از جمله مارکوارت و بارتولد، «تپوران» را مانند «آمارد»ها و «کاسپ»، انیرانی و از مردمان بومی مازندران، پیش از آمدن آریاییها میدانند که در برابر ایرانیان مهاجر به کوهستانهای بلند این سرزمین پناه بردند و بهتدریج تمدن و فرهنگ و سپس دین ایشان را پذیرفتند. استرابن و برخی از دانشمندان غربی بارها از قوم تپور نام بردهاند چنان که استرابن (40 قبل از میلاد- 40 میلادی) میگوید: «تپوران میان هیرکانیان و آریاییها زندگی میکنند.»
ورود اقوام مختلف
ساکنان قدیم غرب دریای کاسپین یا دریای مازندران کادوسیان بودند. در منطقه میانی و شرقی دریای کاسپین یا دریای مازندران اقوام آنریاک - مردویی و تپورها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن اعراب این منطقه را تبرستان نامیدند. نمیتوان گفت این اقوام کی و از کجا آمدهاند اما به نظر استرابون, تپورها در حد فاصل آماردها و هیرکانیه زندگی میکردند. (یعنی میان آمل و گرگان امروزی) اما دیاکونف نوشته:«تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.»مرز شرقی آنها استرآباد و مرز غربی آنها از چالوس بود. پس مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی ساری بوده و هست. اراستوفن مینویسد:«قبیلههایی که در کناره دریای کاسپین بودند چنیناند: هیرکانیان-آماردها-آناری ها-کادوسها-آلبانیها-کاسیان.» وی هم چنین نوشته:«تپورها قبیلهای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.»ظاهرا ایشان قبایل گستردهای بودند که با آمدن آریاییها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه میزدند نام پادشاه تاپورستان آمدهاست. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام گیلان از نام آنها بهرهگرفته./ قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت علمده نور به غرب سکونت داشتند و این قوم با جنگجویانی با کمانهای کوچک که سه تیر داشت و شمشیر تیز و 30 سانتی که همیشه همراهشان بود شناخته میشدند این قوم تیر اندازان ماهری بودند و مرکز حکومت آنها بالای خرم آباد منطقه فیض(تنکابن فعلی) بوده که وسعت و پهناوری سرزمین این قوم از غرب تا رودسر فعلی از جنوب تا نصف قزوین و از شرق تا علمده نور ادامه داشته است و ویژگی خاص این قوم شکست ناپذیر و دلاور این بود که دور تا دور سرزمین را با درختهای تو در تو و نزدیک به هم حصار کرده بودند و همیشه در مقابل حاکمان زورگو و ظلم و ستم ایستادگی کرده و شکست ناپذیر بودند و گویش آنها پارسی و گیلکی متمایل بوده است که حالا در تاریخ طبرستان به نام لهجه شهسواری ثبت شده است. «بخشی از تاریخ تنکابن کبیر به نوشته علی اصغر یوسفی نیا»
مازندران دوران باستان
در روزگار سلطه كيانيان بر ايران، كاووس كيانى كه داستان صفا و نزهت بهشتى مازندران يا سرزمين ديوان را از زبان نغمهساز مىشنود، به وسوسه رامشگر آهنگ تسخير مازندران مىنمايد:
شنيدم يكى نو سخن بس گران | كه شه دارد آهنگ مازندران |
پس با لشگرى گران به مازندران می رود،اما در تلاقى دو سپاه، سپاهش از ديوان مازندرانى شكست مىخورد و خود نيز اسير ديو سپيد مىگردد.قبل از ورود آريائىها به اين سرزمين طوايف مختلفى در آنجا سكونت داشتهاند. از جمله اين اقوام مىتوان از تپورىها، آماردها و كادوسىها نام برد. اقوام تپورى در مازندران زندگى مىكردند. آماردها در نواحى كوهستانى بين رودخانه هزار آمل و تنكابن تا ديلمستان و سفيد رود به سر مىبردهاند. كادوسىها نيز در گيلان سكنى گزيده بودند.
آمارد ها (آمردها)
آمارد، آمرد، آمار یا ماردها (به زبان سکایی: آمارد، Amard؛ به زبان پهلوی: آمویی، Amui) مردم این قبیله آریایی و سکایی، پیش از ورود گروه های بعدی آریاییها یعنی ماد،پارس و پارت در قسمتی از مازندران و گیلان کنونی زندگی میکردند. نام اصلی این قبیله آمو بود که در فارسی باستان به آمرد یا اَمرد به معنی زیانبخش و ویرانگر تبدیل شد. همچنین در برخی کتابها به آنها «مارد» نیز گفتهاند. آنها مردمی جنگجو و هنرمند بودند و با همسایگان خود در کشمکش دایمی بودند. در کتاب گیلان (سال ۱۳۸۰) قوم آمارد قومی مستقل شناخته میشوند. شاید تاتها و دیلمیان و آموییان را بتوان فرزندان آنان دانست.
ماد ها
در زمانى كه فلات ايران به خصوص نواحى زاگرس صحنه جنگ و خونريزى آشوريان و اقوام ديگر بود، مردمان نواحى جنوبى درياى خزر در آرامش و امنيت و شرايط مناسب اجتماعى زندگى مىكردند و اقوام نواحى ديگر به آنها پناهنده مىشدند. يكى از طوايفى كه به نواحى جنوب خزر پناهنده شده است طايفه مغان، يكى از طوايف شش گانه ماد بوده است. در دوره حكومت آرته يس مادى (شاه قبل از ديا اكو) جنگى بزرگ بين كادوسيان و مادها اتفاق افتاد. علت اين جنگ بدبينى يكى از پارسىهاى صاحب نفوذ در دربار شاهى به نام پارسد (پارساداس) نسبت به شاه بود. او زمانى از شاه رنجيده خاطر گرديد و با سه هزار نيروى جنگى به سرزمين كادوسها مىرفت و حمايت آنها را جلب مىكند و آنها بر عليه مادها تحريك نمود. آرته يس سپاهى انبوه را به مقابله با او فرستاد. در جنگى كه بين آنها رخ داد، سپاه ماد شكست خورد و كادوسىها پارسد را به پادشاهى خود انتخاب كردند. او همواره به قلمرو ماد تجاوز مىكرد و به غارت آن حدود مىپرداخت.
هخامنشیان
حكومت هخامنشيان از حدود 675 ق.م آغاز شده و تا سال 330 ق.م ادامه يافته است. سر سلسله اين دودمان هخامنش بوده كه پس از آن چيش پيش اول، كمبوجيه اول، كورش اول، چيش پيش دوم، كوروش دوم، كمبوجيه دوم، كوروش سوم (بزرگ)، كمبوجيه سوم و... بر اين سرزمين حكومت كردند. كوروش پس از فرو ريزى دولت آريائى ماد، مشغول تهيه مقدمات يك حكومت نيرومند شد. او ارتشى از عناصر سپاه ايران و حاشيه درياى خزر فراهم كرد. اقوام ساردى، تپوران، كادوسيان و سكائيان از جمله نيروهاى برجسته شركت كننده در اردوى كوروش بودند. در اين نبرد كوروش تپوران مازندرانى و كادوسيان گيلانى را از ارتش جدا نمود و آنها را ترغيب به حمله نمود. در اثر حمله اين نيروها سپاه ليدى شكست خورد و شهر سارد به محاصره سربازان كوروش در آمد. بعد از اين جنگ آماردها و كادوسيان همچنان در حلقه اتحاد كوروش باقى ماندند و در اكثر جنگهاى زمان او شركت فعال داشتند. در زمان ذوالقرنين، ايران به صورت ملوك الطوايفى اداره مىشد و مازندران و طبرستان به يكى از اعيان فارس سپرده شده بود. در جنگ خانگى مشهور به «كوناكسا» بين اردشير هخامنشى و برادرش كوروش كوچك، كادوسيان به حمايت از اردشير پرداختند. در اين جنگ فرمانده قواى كادوسى به نام آرته گرس كشته شد. 14 سال بعد از جنگ كوناكسا، كادوسيان عليه هخامنشيان قيام كردند. اما اردشير با سپاهى انبوه آن را سركوب نمود و آنها نيز اطاعت از دولت مركزى را پذيرفتند.
سلوکیان
به هنگام حمله اسكندر در سال 331 ق.م، تمامى اقوام كناره خزر يعنى آماردها، كادوسىها، تپورىها، هيركانىها و كاسپىها سپاهى مركب از هشت هزار نفر پياده و سواره تشكيل داده و به كمك داريوش سوم هخامنشى فرستادند. اين قشون تحت فرماندهى يكى از فرماندهان شجاع به نام «مازه» قرار گرفت. در اين نبرد كه «جنگ گوگمل» خوانده مىشد، جنگى هولناك ميان گارد شاه و جنگجويان نخبه يونانى درگرفت. شجاعتهاى اقوام مزبور در اين جنگ عظيم يكى از درخشانترين فصول جنگهاى ايران و يونان شناخته مىشود.اسكندر پس از فتح و غارت و آتش زدن تخت جمشيد، پايتخت ايران هخامنشى، چون شنيد كه داريوش قصد بازسازى سپاه خود را دارد، سپاه خود را به سه قسمت كرد. او «پارمن ين» را مأمور فتح سرزمين كادوس [گيلان] نمود تا راه كمك آنان به داريوش را قطع نمايد. «كراتر» دوست نزديك اسكندر و سردار لايق وى نيز جهت اشغال سرزمين تپوران [طبرستان] مأموريت يافت. اين دو سردار مأمور بودند پس از تسخير سرزمينهاى گيلان و مازندران، در گرگان به اسكندر كه خود با بخشى از ارتش خويش داريوش را تعقيب مىكرد، بپيوندند. «كراتر» با سازشى كه با «فرادات» تپورى سردار اين قوم نمود، طبرستان را به راحتى اشغال كرد، ولى پارمن ين از تسلط بر سرزمين دليران كادوس عاجز ماند. اسكندر پس از قتل داريوش، خود تصميم به يكسره كردن كار مردم آمارد و كادوس، گرفت.قواى اسكندر در بيشههاى متراكم خزرى و ارتفاعات جنگلى با آماردها درگير شدند و تلفات و خسارات فراوانى متحمل شدند. سرانجام آماردها نمايندگانى اعزام داشتند و راه سازش پيش گرفتند. پس از مصالحه، رسيدگى به امور منطقه آمارد نشين نيز به «فرادات» تپورى [طبرستانى] كه قبلاً تسليم كراتر سردار اسكندر شده بود، واگذار گرديد. لازم به ذكر است كه بعدها، در روزگار فرمانروايى جانشينان اسكندر در ايران، در جنگ رافيا [217 ق.م]، كادوسيان را از جمله لشگريان سلوكى مىبينم.
اشکانیان
پهناوری دولت اشکانی در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس را شامل میشد. به دلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گستره حکومت اشکانی و قرار گرفتن مسیر تجاری بین امپراتوری روم و حوزه مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت بدل گشت. اشکانیان از تیره ایرانی پرنی و شاخهای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای محدوده شرق دریای خزر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبههای داریوش پَرثَوَه آمدهاست که به زبان پارتی پهلوی میشود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز میتوان خواند. ایالت پارتیها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود میشد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران، آمل میزیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.آمل در آن زمان پایتخت اقلیمی اشکانیان بود.
ساسانیان
بعد از اسكندر و جانشينانش گيلان و مازندران حالت استقلال داشتهاند. گشنسب شاه در اين دوران بر مازندران حكومت مىكرده است و خاندان او از 330 ق.م تا 529 .م نزديك به نهصد سال حكومت كردهاند. در دوران سلطنت بهرام گور (420ـ438 .م)، پس از آنكه بهرام بر خاقان پادشاه تركان پيروز شد، با خبر شد كه يكى از سران ديلم با لشكرى انبوه به رى و سرزمينهاى اطراف آن حمله و جمعى را اسير نموده است. او همچنين نگهبانان مرزى آن حدود را مجبور به پرداخت خراج نمود. بهرامگور، مرزبان را با سپاهى به رى فرستاد. سپس خود بهرام نيز به او پيوست و بىدرنگ به سوى ديلم روان شد. دو سپاه در ميانه راه به يكديگر رسيدند. بهرام، سردار ديلمى را گرفتار ساخت و سپس او و سپاهيانش را بخشيد و آنها در شمار ياران نزديك بهرام قرار گرفتند.دوام حكومت و فرماندهى خاندان گشنسب در طبرستان تا روزگار فيروز ساسانى ادامه داشته است كه در اين زمان تركان صحرانورد ماوراء جيحون به خراسان و مرزهاى تپورستان (طبرستان) تاختهاند. كارى از خاندان گشنسب برنيامد ولى كيوس (كى وش) فرزند ارشد قباد شاه ساسانى، به امر پدر به كمك مردم طبرستان و گيلان شتافت و تركان را تار و مار ساخت. از اين زمان حكومت خاندان گشنسب پايان يافت و حكومت به ساسانيان منتقل شد. ظهور مزدك و افكار مزدكى، قباد شاه ساسانى را مجذوب خود ساخت و او نيز پس از قبول اين آيين، به تبليغ آن پرداخت. اما ديرى نپاييد كه شاه ساسانى قربانى يك توطئه پنهان گرديد و از قدرت بركنار شد و به اين ترتيب نهضت مزدكى نيز خاتمه يافت. مدتى بعد كيوس، شاه گيلان و مازندران و برادر خسرو انوشيروان ـ فرمانرواى ايران ـ به كيش مزدكى درآمد. در دوران انوشيروان مزدكيان سركوب شدند و بيشترين تلفات را مزدكيان در گيلان و بلوچستان دادند.كيوس، حاكم مازندران و گيلان به دعوت برادر خود انوشيروان جهت همكارى در سركوب تركان ماوراء جيحون با مردان مازندران، ديلميان و گيلها بر تركان تاخت. او بعد از حمله دوم خود به تركان و كسب پيروزى، هواى حكومت ايران كرد و به مدائن حمله برد، ولى اسير شد و سر خود را در اين داعيه از دست داد. (529 ـ 536 .م). پس از قتل كيوس، انوشيروان حكومت طبرستان و مازندران را به فرزندان امير سوخرا (كه از امراى فيروز بن هرمز بود) سپرد. پنج نفر از اين خاندان به نامهاى زرمهر بن سوخرا، داد مهر بن زر مهر، ولاش بن داد مهر، دار مهر بن ولاش و آذرولاش بن داد مهر به مدت 110 سال بر نواحى ساحلى خزر حكومت كردند. پس از آذر ولاش، اين ولايت به گيل بن گيلانشاه گاو باره كه از نوادگان جاماسب بن فيروز ساسانى بود سپرده شد.گيلان بن گيلانشاه فرمانروايى مقتدر بود كه حكومتى قوى در روزگار يزدگرد سوّم در گيلان و مازندران برپا كرد. مازندرانىها او را گيل گاو باره ناميدند. گاو باره پايتخت را از ماندران به گيلان انتقال داد و از گيلان تا گرگان عمارات و قصرهاى عالى ساخت. مدت فرمانروايى او بر دو منطقه بزرگ خزرى پانزده سال بود. بعد از او دابويه فرزندش بر اين منطقه حكومت كرد. در اين زمان اعراب مسلمان به ايران حمله كردند و پايتخت ساسانيان مدائن را متصرف شدند. پس از جنگ قادسيه، يزدگرد ساسانى كه از سلطنت كردن نا اميد شده بود، «باو» را از آتشكده اصطخر فارس دعوت به همكارى نمود.باو پس از عزل از حكومت مازندران و گيلان در زمان شيرويه ساسانى در اين آتشكده منزوى شده بود. او تا رى يزدگرد را همراهى كرد ولى از شاه ساسانى خواست تا به زيارت آتشكده كوسان پايتخت باستانى طبرستان كه بناى جدش كيوس بود رفته و از آنجا در گرگان به شاه ملحق شود، ولى پس از رسيدن به آتشكده چون از سقوط ساسانيان مطمئن بود، در همانجا معتكف شد. سقوط ساسانيان زمينه تاخت و تاز تركان ماوراء النهر به مازندران را فراهم كرد و چون حاكم وقت يعنى «باو» حكومت را رها كرده بود، مردم دچار صدمات زياد شدند مردم از «باو» كه در آتشكده كِوَسان معتكف شده بود، خواستند قدرت را به دست گيرد و او با تعهد گرفتن از مردم مبنى بر حكومت مطلق وى بر مازندران، به حكومت بازگشت و نوادگان او به نام آل باوند يا باونديان در مازندران و بعضا گيلان قرنها حكومت داشتند. بعدها فرخان بزرگ، فرزند دابويه از سلسله گاوباره حكومتى پرصلابت ابتدا در گيلان و سپس در مازندران تشكيل داد و در مرز و بوم خود دست به عمران و آبادانى زد.
نام مازندران
فردوسی :
که مازندران شهر ما یاد باد | همیشه بر و بومش آباد باد |
برخی ریشه نام مازندران را آمیختهای از ماز به معنی بزرگ و نیز میانه، ایندیرا و آن پس وند مکان دانستهاند و در نتیجه عبارت «مازیندیران» را به معنی جایگاه دیو بزرگ، ایندیرا میدانند. گواه آن را هم شاهنامه دانستهاند که در آن از مازندران به عنوان جایگاه دیو سفید نام بردهاست و نیز ایندیرا را کوهی دانستهاست در میانه این سرزمین. بر پایه همین موضوع ملک الشعراء بهار بیت زیر را سرودهاست:
ای دیو سپید پای در بند! | ای گنبد گیتی! ای دماوند! | |
از سیم به سر یکی کلهخود | زآهن به میان یکی کمربند | |
تا چشم بشر نبیندت روی | بنهفته به ابر، چهر دلبند | |
با شیر سپهر بسته پیمان | با اختر سعد کرده پیوند | |
چون گشت زمین ز جور گردون | سرد و سیه و خموش و آوند | |
بنواخت ز خشم بر فلک مشت | آن مشت تویی تو ای دماوند! | |
تو مشت درشت روزگاری | از گردش قرنها پس افکند | |
ای مشت زمین! بر آسمان شو | بر ری بنواز ضربتی چند | |
نی نی، تو نه مشت روزگاری | ای کوه! نیم ز گفته خرسند | |
تو قلب فسردهٔ زمینی | از درد ورم نموده یک چند | |
شو منفجر ای دل زمانه! | وآن آتش خود نهفته مپسند | |
خامش منشین، سخن همی گوی | افسرده مباش، خوش همی خند | |
ای مادر سر سپید! بشنو | این پند سیاه بخت فرزند |
پندار دیگر آنست که "ایندرا" را از خدایان افسانه ای آریایی بدانیم که در نوشته های سانسکریت همانند "ریگ ودا" دیده می شود؛ "ایندرا" خدای باران، آذرخش و تندر، جنگاوری و فرمانروای دیوان (خدایان) است و بهشت را در دست دارد. سوار بر ابرها باران می آورد و بیابانها را بوستان می کند. اژدهای خشکسالی در کوهستان را نابود می سازد. "ایندرا" در کوه خانه دارد. در اوستا، "ایندرا" دیو بیهنجاری و در ستیز با اردیبهشت است.
نام کهن و اصلی مازندران طبرستان است که در واقع تپورستان بوده و علت نامگذاری آن وجود قوم؛ البی که درآن وجود دارد به نام قوم تپور میباشد که از شهر بابل تا شهر گرگان امتداد دارد. از اقوام دیگر مازندران قوم آمارد است که مرکز آن آمل و از آمل تا تنکابن و قوم کادوس از تنکابن تا رامسر هستند. برخی نام مازندران را به شکل ماز + اندر + آن میدانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته میشود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفتهاند معنای مازندران را «جایی که زنبورعسل در آن هست» میدانند. به باوری دیگر، نام مازندران برگرفته از کوه ماز است. پس مازندران سرزمینی است که کوه ماز در آن جای دارد(ماز+اندر+آن). رشته کوه ماز در جنوب مازندران، در راستای غرب به جنوب شرق کشیده شدهاست. رشته کوه ماز هم راستا با دوبرار در دشت لار و پلور است که تا فیروزکوه پیش میرود. مردم دماوند هنوز به این کوه بلند که در شمال شهر دماوند امتداد یافته ، ماز میگویند. از سوی دیگر در لاسم و در میان رشته کوه دوبرار، قلههای بلندی مانند انگمار، سیاه کمر دیده میشود که یکی از آنها قله بلند ماز است. منوچهری دامغانی (قرن پنجم) واژه " ماز" را به همراه مازندران در یک بیت میآورد:
برآمد یکی ابر مازندران | چو مار شکنجی و و ماز اندر آن |
می دانیم منوچهری دامغانی سراینده زبردستی در ترسیم طبیعت در سرودههای خود بوده و همچنین سالها در مازندران زیستهاست. "ماز" در اینجا همان کوه ماز است که ابرها چون ماری به خود پیچیده، آن کوه را در بر گرفتهاند. گروهی، ماز را پیچ و خم می دانند، ولی واژه "شکنج" در "مار شکنجی" خود به معنی پیچ و خم است و آوردن واژهای دیگر (که ماز باشد) به معنی پیچ و خم در اینجا، درست نمینماید. ابن اسفندیار در کتاب تاریخ تبرستان به سال 613 هجری می نویسد : و مازندران محدث است به حکم آنکه مازندران بحد مغربست و به مازندران پادشاهی بود چون رستم زال آنجا شد او را بکشت. منسوب این ولایت را موز اندرون گفتند بسبب آنکه موز نام کوهیست از حد گیلان کشیده تا به لار و قصران که موز کوه گویند همچنین تا بجاجرم.[۹][۱۰] عدهای نیز به این دلیل که سابقا این سرزمین مملو از گوزن بوده و مازن نیز به معنای گوزن بوده و از طرفی دران را نیز به معنای درندگان میباشد اینطور استنباط کردهاند که دران به معنای درنده کنایه از ببر مازندران است وچون این سرزمین در گذشته مملو گوزن و ببر بوده مردم آن سرزمین را به این نام خواندند. مازندران کنونی در درازای تاریخ، شاهد وقایع و اتفاقات فراوان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بودهاست. در اهمیت سرگذشت وقایع تاریخی این استان، کافی است که گفته شود هیچ یک از مناطق ایران به اندازه این سرزمین، شاهد رویدادهای تاریخی نبودهاست.
به همین سبب است که نویسندگان و مورخان ایرانی و خارجی، فراز و نشیبهای تاریخی این سرزمین را در کتابهایی به رشته تحریر در آوردهاند. از آثار نویسندگان روسی در باره مازندران، تاریخ مازندران و استرآباد تالیف رابینو، و از آثار نویسندگان مازندرانی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران تالیف میر ظهیرالدین مرعشی، و از آثار نویسندگان ایرانی، تاریخ طبرستان به کوشش اردشیر برزگر و مازندران از قدیمترین ایام تا به امروز، نوشته دکتر محمد مشکور را میتوان نام برد. اما این که نام مازندران از چه زمانی در این سرزمین متداول شد اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مورخان معتقدند از زمان ابن اسفندیار و یاقوت، بجای هیرکانیا کلمه مازندران بکار برده شدهاست عدهای هم تاریخ بکارگیری واژهٔ مازندران را از سده چهارم هجری قمری به بعد میدانند.
چنین گفت کز شهر مازندران | یکی خوشنوازم ز رامشگران | |
اگر در خورم بندگی شاه را | گشاید بر تخت او راه را | |
برفت از بر پرده سالار بار | خرامان بیامد بر شهریار | |
بگفتا که رامشگری بر درست | ابا بربط و نغز رامشگرست | |
بفرمود تا پیش او خواندند | بر رود سازانش بنشاندند | |
به بربط چو بایست بر ساخت رود | برآورد مازندرانی سرود | |
که مازندران شهر ما یاد باد | همیشه بر و بومش آباد باد | |
که در بوستانش همیشه گلست | به کوه اندرون لاله و سنبلست | |
هوا خوشگوار و زمین پرنگار | نه گرم و نه سرد و همیشه بهار | |
نوازنده بلبل به باغ اندرون | گرازنده آهو به راغ اندرون | |
همیشه بیاساید از خفت و خوی | همه ساله هرجای رنگست و بوی | |
گلابست گویی به جویش روان | همی شاد گردد ز بویش روان | |
دی و بهمن و آذر و فرودین | همیشه پر از لاله بینی زمین | |
همه ساله خندان لب جویبار | به هر جای باز شکاری به کار | |
سراسر همه کشور آراسته | ز دیبا و دینار وز خواسته | |
بتان پرستنده با تاج زر | همه نامداران به زرین کمر |
نمادها
نماد مازندران قله دماوند ، ببر مازندران ، اسب کاسپین ، دریا ، جنگل و شالی (برنج) است.
شهرهای باستانی
مشاهیر
استان مازندران دارای مشاهیر و اشخاص برجستهای می باشد.
- نیما یوشیج : شاعر معاصر ایرانی و بنیانگذار شعر نو فارسی
- رضا شاه : سرشناس به رضاخان سردارسپه، شاه ایران و بنیانگذار دودمان پهلوی بود.[۱۱]
- بهداد سلیمی : وزنهبردار ایرانی دستهٔ فوق سنگین ، دارندهٔ رکورد یک ضرب جهان و قویترین مرد جهان
- محمدولی تنکابنی : یکی از دو فاتح معروف تهران در جریان انقلاب مشروطه، پنج دوره رئیسالوزرای ایران و معروف به سپهسالار اعظم
- خسرو سینایی : کارگردان و فیلمنامهنویس
- امیر پازواری : برجسته ترین شاعر مازندرانی سُرای[۱۲][۱۳]، معروف به «شیخالعجم» و «امیرالشعرا»
- پرویز ناتل خانلری : ادیب، سیاست مدار، زبانشناس، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی
- سید عبدالحسین مختاباد : آهنگساز و خواننده موسیقی سنتی ایران
- فرهنگ شریف نوازنده سرشناس تار ایرانی
- مسلم بهادری : از استادان نامدار و پیشکسوتان پزشکی امروزین در ایران
- بهروز برومند : پزشک ایرانی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی
- اسپهبد : مرزبان یکی از ملوک طبرستان و از شاهزادگان آل باوند
- احمد مشیرالسلطنه :نخستوزیران دوران مشروطه و محمدعلیشاه
- عبدالله موحد : کشتیگیر آزاد میانوزن با ۶ مدال طلای جهان و المپیک و از مشاهیر کشتی ایران به همراه غلامرضا تختی در رتبه اول و در تالار افتخارات فیلا در جایگاه یازدهم جهان قرار دارد.
- امامعلی حبیبی : سریع ترین کشتیگیر جهان، ملقب به ببر مازندران و دارنده چندین مدال طلا المپیک و جهان
- احمد کشوری : خلبان جنگ تحمیلی
- علیاکبر شیرودی خلبان جنگ تحمیلی
- شیخ فضلالله نوری : از مجتهدان شیعه دوازده امامی و از منتقدین انقلاب مشروطه ایران
- علی لاریجانی : سیاستمدار ، رییس پیشین سازمان صدا و سیما و وزیر ارشاد و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و هماکنون، نماینده و رئیس هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی[۱۴]
- صادق لاریجانی : رئیس قوه قضاییه ایران و از اعضای فقهای شورای نگهبان
- ناطق نوری : عضو جامعه روحانیت مبارز و رئیس کنونی دفتر بازرسی علی خامنهای، نماینده مردم در دورههای اول، سوم، چهارم و پنجم و رئیس مجلس دورههای چهارم و پنجم رییس مجلس شورای اسلامی نماینده روح الله خمینی در وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشور در دولت موقت محمد رضا مهدوی کنی و دولت اول میرحسین موسوی[۱۵]
- حسن حسن زاده آملی : روحانی مجتهد و ریاضیدان، استاد حوزه، ستاره شناس، فلسفه و اندیشه
- منوچهر ستوده : ایرانشناس، جغرافیدان، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر ایرانی
- رضا یزدانی : برترین کشتیگیر فعلی جهان در وزن خود و ملقب به پلنگ جویبار [۱۶]
- سید ابوالحسن شمسآبادی : روحانی
- پسر شهر آشوب : مفسر، محدث، ادیب و فقیه بزرگ شیعه
- فخر رازی : فقیه و فیلسوف مسلمان ایرانی
- ابن ربن طبری : پزشک بزرگ ایرانی سده ۳ قمری (۹ میلادی)
- محمد بن محمود آملی : پزشک، فیلسوف شهیر ایرانی
- لطفالله مجد : نوازنده تار
- ابوسهل بیژن کوهی : ریاضیدان و ستارهشناس سدهٔ دهم ایرانی
- محمد بن جریر طبری : مورخ، مفسر قرآن و مؤلف کتاب «تاریخ طبری» است که از او به عنوان بزرگترین تاریخ نویس جهان یاد میشود.
- ابن اسفندیار : مورخ قرن ششم و هفتم و مولف کتاب تاریخ طبرستان
- شیخ طبرسی : دانشمند و فقیه شیعه
- محدث نوری : فقیه، مفسر، شاعر ایرانی
- ملا علی کنی : از فقهای بزرگ امامیه، مجتهد بزرگ و متنفذ ایران در زمان قاجار
- ابوالعباس قصاب آملی : عارف و صوفی قرن چهارم
- میر حیدر آملی : عارف و صوفی و مفسر شیعه دوازده امامی قرن هشتم
- میرزا هاشم آملی : فقیه و عالم بزرگ معاصر،
- عماد الدین ابو جعفر طبری عالم، زاهد بزرگ ایرانی و مولف: شرح مسایل الذریعه، بشاره المصطفی الشیعه المرتضی، معارف الحقایق، نهج الفرقان و تحفه الابرار.
- طالب آملی : معروف به طالبا و ملک الشعرا از شاعران بزرگ پارسیگوی سدهٔ یازدهم قمری
- شیخ خلیفه مازندرانی : بنیان گذار نهضت سربداران خراسان
- محمد بن جریر بن رستم طبری: دانشور و کلامشناس برجسته امامی اواخر سده سوم قمری
- سعیدالعلماء : از فقها و مراجع تقلید ایرانی در قرن سیزدهم شمسی
- سید رضی لاریجانی : مجتهد، عالم، بزرگ علوم عرفانی، و پایه گذار مکتب تهران
- یحیی بن ابیمنصور : اخترشناس بزرگ ایرانی
- بهاءالله : پایهگذار دین بهائی
- فردوس حاجیان : نویسنده کتابهای آموزشی کودکان و نوجوانان ، رئیس دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی ، پژوهشگر برتر صندوق علمی فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو)، مدیر سابق فرهنگ و هنر مرکز گفتگوی تمدنها و رئیس سابق دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی
- کیوس گوران : پایهگذار شعر انتقادی و اجتماعی مازندرانی در عصر معاصر، نویسنده، خواننده و روزنامهنگار طبری
- علی یخکشی : بنیان گذار و پدر علم محیط زیست ایران، فعال و نویسنده حوزه محیط زیست
- دلکش : خوانندهی فارسی و مازندرانی خوان با صدای آلتو که در دهههای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰
- داوود رشیدی : هنرپیشه تئاتر سینما و تلویزیون ایران
- شهاب حسینی : بازیگر سینما و تلویزیون ایران
- سید عبدالکریم هاشمینژاد : روحانی مخالف حکومت پهلوی
- سیمین غانم : خواننده
- پیروز مجتهدزاده : جغرافیدان، محقق و کارشناس مسائل سیاسی
- ظهیرالدین مرعشی : نویسنده ، مورخ ، سیاستمدار سدهٔ نهم قمری و مولف کتاب های تاریخ طبرستان و رویان و مازندران
- عزالدین آملی : عالم شیعه، ریاضیدان، سده دهم هجری قمری
- غلامحسین بنان : خواننده بنام ایرانی ، عضو شورای موسیقی رادیو، استاد آواز هنرستان موسیقی تهران و بنیانگذار انجمن موسیقی ایران
- میرزا آقاخان نوری : دومین صدر اعظم ناصرالدین شاه قاجار[۱۷]
- سید حسین فلاح نوشیروانی : از خیرین بنام بابَل ، مازندران و یزد
- حاسب طبری : ریاضیدان و ستاره شناس فارسی نویس
- منوچهر طبری : فیلمبردار، کارگردان و مستندساز عرصهٔ فرهنگ-صنعت ایرانی
- عبدالحسین نوایی : تاریخنگار ایرانی
- ابوالحسن طبری : پزشکی دانشور و از شاگردان محمد زکریای رازی
- مؤید بالله آملی : فقیه، ادیب و شاعر و محدث معروف
- سید محمدعلی داعیالاسلام : شاعر، ادیب و فرهنگ نویس ایرانی
- صوفی مازندرانی : شاعر و صوفی، جهانگرد، اهل علم متخلص به صوفی مازندرانی
- زینالعابدین حائری مازندرانی : فقیه و مجتهد بزرگ شیعه در قرن ۱۳ قمری که معروف به سعیدالعلما
- شاهرخ مسکوب : پژوهشگر، شاهنامهپژوه، مترجم و نویسنده ایرانی
- سلمان هراتی : شاعر نوپرداز و متعهد
- مراد محمدی : کشتیگیر ایرانی وزن ۶۰ کیلوگرم
- حسن رنگرز : یکی از پرافتخارترین فرنگی(کشتی) کاران
- مکرمه قنبری : (شناخته شده به نام ننه مکرمه) نقاش سبک پست مدرنیسم ، بانوی سال نقاش در سال ۲۰۰۱[۱۸]
- نوشاد عالمیان : برترین ورزشکار حال حاضر در رشته تنیس روی میز در تاریخ ایران
- هادی خنارینژاد
- عبدالرضا شیخ الاسلامی : اولین وزیر ایرانی تعاون، کار و رفاه اجتماعی
- محمدتقی دانشپژوه : نویسنده، مصحح، مترجم و نسخهپژوه ایرانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی
- عبدالله احمدیه : پزشک، طبیب، سرگرد ارتش، استاد دانشگاه
- احمد قهرمان : گیاهشناس ، استاد دانشگاه ، تالیف بیش از چهل اثر در زمینههای مختلف گیاهشناسی ، تالیف مهمترین مرجع پژوهش درباره جغرافیای گیاهی ایران(مجموعه فلور رنگی ایران) ، دریافت مدال طلای اینشتین ، دریافت جایزه سازمان یونسکو، دریافت مدال طلای جشنواره خوارزمی و تالیف کتاب سال دوره سیزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران [۱۹]
- ابن فرخان طبری : ستارهشناس و معمار ایرانی ، مترجم از زبان پارسی میانه(پهلوی) در سال ۸۰۰ میلادی
- احسان الله خان دوستدار : ملقب به رفیق سرخ سیاستمدار انقلابی ایرانی ، دومین چهره برجسته جنبش جنگل و رهبر جناح رادیکال آن بود
- فرامرز سلیمانی : شاعر، مترجم، روزنامهنگار، ناشر و ویراستار ادبی ایرانی
- ایرن : هنرپیشهٔ ارمنی تئاتر، سینما و تلویزیون
- محمدعلی سجادی : کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، تدوینگر و طراح صحنه و لباس
- پوران فرخزاد : نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامهنگار و پژوهشگر [۲۰]
- لطفالله مجد : نوازنده تار
- قاسم رضایی : کشتیگیر فرنگی و دارنده ی مدال طلای المپیک لندن که در وزن ۹۶ کیلوگرم [۲۱]وی بعد از وقوع زلزله اهر، هریس و ورزقان مدال طلای المپیک لندن خود را به زلزلهزدگان تقدیم نمود. وی در این زمینه گفته بود که این مدال را نتیجه دعای بسیاری از زلزلهزدگان میداند.[۲۲]
- مسعود منفرد نیاکی : جانشین رئیس اداره سوم (عملیات) ارتش جمهوری اسلامی ایران و فرمانده لشکر ۹۲ زرهی در زمان جنگ ایران و عراق
- منوچهر فرهنگ : پدر علم اقتصاد ایران
جاذبههای گردشگری
جاذبههای فرهنگی و تاریخی
- باغ عباسآباد
- مشهد میر بزرگ
- گوهرتپه
- پل محمدحسنخان بابل
- پل معلق بابلسر
- آرامگاه میر حیدر آملی
- دخمه سنگی کافر کلی
- پل دوازده چشمه
- برج رسکت
- غار اسپهبد خورشید
- برج دید بانی کاخ بابل
- مجموعه تاریخی فرحآباد
- حمام فرحآباد
- تپه قلایا قلعه کتی
- خانه شهریاری
- خانه نیما یوشیج
- حمام وزیری
- پل چشمه کیله
- پل هفتصد و هشتاد و یک
- خانه کلبادی
- برج لاجیم
- سه گنبدان
- برج سلطان زین العابدین مرعشی
- امامزاده عباس
- آرامگاه ناصرالحق
- کاخ شاپور
- بازار قدیم آمل
- گورستان سفید چاه
- آتشکده کوسان
- پل ورسک
- غارهای رستم کلا
- پل شاپور
- تپه شورکا
- پل چشمه کیله
- غار هوتو کمربند
- باغ چهلستون بهشهر
- عمارت شهرداری تنکابن
- قلعه سفید
- قلعه حسن بور سرخکلا
- نقش برجسته شکل شاه
- قلعه کنگلو
- چشمه عمارت
- بانک ملی ساری
- پل تجن
- خانه رمدانی
- مسجد امیراسعد
- غار سیاه پور امیری
- برج دیده بانی شروین باوند
- مجموعه پلهای راه آهن سوادکوه
- کلیسای سرخآباد
- قلعه پیش
- امامزاده هفت تنان
- محوطه و گورستان جیر لپه دشت
- حمام قدیم میرزا یوسف
- آبانبار میرزا مهدی
- تپه تیموری
- تپه شاه نشین ساری
- کاخ جهاننما
- بنای سنگی کوره سر
- پل دو دهانه خشت نو
- غار آب اسک
- آرامگاه سید حسن
- آرامگاه شاه بانو زاهد آملی
- تپهٔ گیان
- برج دیدبانی بابل
- برج هشتل
- قلعهگردن
- تپه جانب
- پل معلق آمل
- آتشکده آمل
- فیل سنگی
- شیر سنگی
- قلعه ملک بهمن
- قلعه تمیشان
- کاخ نور
- کیجا پل
- برج هشتل
- قلعه پولاد
- مقابر سلاطین استندار
- کاخ مرمر رامسر
- ساختمان فرمانداری رامسر
- هتل قدیم رامسر
- تنگه بند بریده
- ملک جوی (کانال)
- قلعه کتی ابوالحسن کلا
- تپه قلعه کش
- قلعه گردن
- قلعه دختر
- قلعه سنگی
- برجهای گبری
- تپه عیسی کتی
- هتل بنیاد پهلوی
- آرامگاه درویش علم بازی
- کاخ چایخوران
- تپه کلار
- تخت فریدون
- پل سنگی
- کاروانسرای گدوک
- ساختمان دارائی
- حمام شیخ موسی
- حمام لمراسک
- گورستان نیلا
- قلعه کهرود
- کیجا پل
- تپه هزاره
- دو هزار
- پلور
- تکیه پهنکلا
- تپه یوزباشی
- تپه قائمشهر
- مجموعه بناهای افغان نژاد
- تپه امیرکلا
- قلعه فرنگیس
- خانه منوچهری
- خانه اربابی
- خانه حاج ملا حسن
- بقعه شمس آل رسول
- تپه قلعه کتی
- برج سی شاهاندشت
- پل آجری خرما کلا
- محوطه پیر درویش
- تپه سنگر (شاه نشین)
- کاخ شهرداری
- کاروانسرای تنگ سفید آب
- تپه کوتر دین
- کاروانسرای کمبوج (گامبوش)
- سه خط طلا
- تپههای میر بزار
- مجموعه بناهای نجفی
- قلعه ملک کیومرث
جاذبههای مذهبی
- قدمگاه خضر
- پیر تکیه گتاب(بابل)
- امامزاده ابراهیم بابلسر
- امامزاده عباس ساری
- امامزاده عبدالله آمل
- امامزاده یحیی ساری
- حسینیه آمل
- امام زاده قاسم بابل
- امامزاده اطرب
- مسجد جامع آمل
- مسجد جامع بابل
- مسجد جامع ساری
- مسجد امام حسن عسگری
- مسجد مولانا
- مسجد محدثین
- مسجد آقا عباس
- مسجد سیدالعلما در بابل
- مسجد چهارسوق بابل
- مسجد جامع بلده
- بنای امامزاده محمد طاهر
- آرامگاه ملا محمد شهرآشوب
- آرامگاه درویش فخرالدین
- آرامگاه امامزاده سید علی کیا سلطان
- امامزاده سید ابوصالح
- آرامگاه امامزاده سید محمد زرین نوا
- امامزاده قاسم آمل
- امامزاده تاج الدین
- امامزاده ابراهیم
- مسجد جامع چهارمحل آهی محمودآباد
- امامزاده هاشم (هراز)
- امامزاده سید اسکندر
- امامزاده عبدالله پایین کولا
- امامزاده قاسم عیسی خندق
- امامزاده علم بازی
- امامزاده سرست
- تکیه تاکر نور
- تکیه پیرعلم
- تکیه حصیر فروشان
سقانفارها
- سقانفار هندوکلا
- سقانفار کیجا
- سقانفار تلیگران
- سقانفار فیروزجا
- سقانفار کبودکلا
- سقانفار قادیکلا
- سقانفار آرمیج کلا
- سقانفار کیجا تکیه
- سقانفار چهارمحل آهی محمودآباد
جاذبههای طبیعی
فهرست جاذبههای طبیعی استان مازندران:
- دماوند
- باداب سورت یا وااو سورت
- پارک ملی لار
- علم کوه
- سد لار
- غار دانیال
- آبگرم لاریجان
- آبگرم استرابکوه
- آبشار تمیره
- آبشار یخی
- آبشار پرومد
- آبشار آب پری
- آبشار نجار
- پارک نمونه گردشگری پایینلموک
- آبشار شاهاندشت
- آبشار لار
- هراز (رود)
- الیمستان
- آبشار قلعه دختر
- آبشار تیرکن
- هفت آبشار بابل
- آبشار اسپه او
- آبشار اسله
- آبشار گوزو
- آبشار سنگ نو
- آبشار ایج
- آبشار آکاپل کلاردشت
- آبشار هریجان
- آبشار هفت چشمه چالوس
- آبشار جواهرده
- آبشار هفت سنگ ساری
- آبشار سنگ درکا
- آبشار سواسره
- بوستان جنگلی چالدره
- آبشار سنگده
- آبشار کیاسر
- دریاچه ولشت
- پارک جنگلی کشپل
- دریاچه شورمست
- سد و دریاچه الیمالات
- دریاچه ساهون
- آمولو
- چشمه آب معدنی قرمرض
- دشت و آبشار دریوک
- سد شهید رجایی
- آبشار یخی
- آبشار چلندر
- پارک جنگلی چالدره
- دشت ناز
- جواهرده
- بابلرود
- شکارگاههای امیری
- تالار (رود)
- دریا چه خضر نبی
- رودخانه چالوس
- ﺁبشار ایج یا ده قلوه
- ﺁبشار ﺁلامل
- شبه جزیره میانکاله
- پارک جنگلی شهید زارع
- کاعون
- کوه بلور
- چشمه رامسر
- آبشار لفور
- زیارو
- دریاچه میانشه
- جنگل شیاده
- چشمه آب گرم آرزو
- سد البرز
- مجموعه گل پل
- مجموعه توریستی بابلسر
- پارک طلایی
- دریاچه الیمالات
- منطقه نوا و آب اسک
- آبشار هریجان
- آبشار تیرکن
- سد آویدر
- پارک جنگلی میرزا کوچک خان
موزهها
- موزه تاریخ و مردم شناسی شهر بابل
- موزه تاریخ شهر ساری
- موزه تاریخ آمل
- موزه تماشاگه خزر چالوس
- موزه کندلوس نوشهر
- موزه خشکهداران
آبشارها
مازندران به دلیل شیب تند سلسله جبال البرز که سر چشمه رودهای فراوانی است، آبشارهای کوچک و بزرگ متعددی دارد که از نواحی مختلف آن سرازیر میشوند و عمدتا در نواحی مرکزی این سلسله جبال قرار دارند. به طور کلی آبشارهای مازندران به دلیل شرایط طبیعی هم در کوهستان وجود دارند و هم در بیشهها و جنگلها و در برخی نواحی نیز ترکیبی از مجموعه کوهستانی را توام دارند. از آنجایی که این آبشارها در ارتفاعات و دامنههای بلند البرز قرار گرفتهاند دارای اقلیمی مساعد و هوایی دلپذیر به ویژه در فصول بهار و تابستان هستند. اکثر آنها محوطههایی برای اتراق و چادر زدن دارند. برخی از این آبشارها عبارتند از، آبشار ایج یا ده قلو ، ساواشی ، لاسم ، چالو ، باباکلا (رنگین کمان) ، آلامل ، اکاپل ، شیخ موسی ، هفت آبشار تیرکن، آبشار کیمون ، هریجان ، سواسره ، شاهاندشت ، زیار ، یخی ، تیمره ، پرومه ، آب پری ، دریوک ، شیخ علی خان ، آبشار یخی ، آبشار سوادکوه و غیره میباشد.
پوشش جانوری
در استان مازندران جانورانی چون ببر(منقرض شده)، پلنگ، خرس، گرگ، گربه وحشی، روباه، خوک وحشی، خرگوش، آهو، بزکوهی،میش و گربه ایرانییافت میشوند و پرندگان استان شامل قرقاول، شاهین، اردک، قو، کبک، تیهو، قمری، جغد، قوش، کرکس، حواصیل و کلاغ هستند و از خزندگان میتوان به انواع مار و لاکپشت اشاره کرد. در کنارههای ساحلی انواع پرندگان مهاجر از جمله اردک، غاز، پلیکان و چنگر در فصول سرد سال دیده میشوند. در آبگیرها و رودهای استان نیز انواع ماهی فراوان است.
فرهنگ، مراسم، بازیها، ویژگی، موسیقی
زبان مردم مازندران تبری یا مازندرانی است، ولی بیشتر مردم آن با زبان فارسی نیز آشنایی دارند.
گویشهای تبری یا مازندرانی شامل:شهمیرزادی ، کتولی، نوری و نوشهری ، ساروی، آملی، بابلی، چالوسی، تنکابنی، سوادکوهی، فیروزکوهی، هزارجریبی و لفوری میباشد.
نامهای مازندرانی
مراسمها
مازندران از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسمهای باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار میگردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی در آمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
صنایع دستی مازندران
از صنایع دستی موجود در استان مازندران میتوان به قالی بافی، گلیم بافی، جاجیمچه بافی، بافت گلیچه، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزی، رنگرزی و چاپ سنتی سفالگری و سرامیک سازی، فرآوردههای پوست و چرم، هنرهای مرتبط با فلز، هنرهای مرتبط با چوب، حصیر بافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلد سازی سنتی، صنایع دستی دریایی عروسک سازی اشاره کرد. قالی بافی و گلیم بافی از رشتههای اصلی و اساسی مازندران نیست ولی در استان بافته میشود. در شرایطی که فرش در بعضی مناطق حرف اول برای ابراز وجود دارد تنها شهرت خود را در مازندران به سایر رشتهها واگذار کردهاست و نقشههایی که درمازندران بافته میشود مربوط به سایر مناطق است.
سوغات
آغوز نون، کماج، نصیری، بهاردونه، پشتِ زیک، پیسن گُندلهِ، آب دندان، نان کوهی، عسل کوهی، رشته به رشته، شکر قرمز، شربت بهار نارنج، مربای بهار نارنج، آلبالو، انار، انار جنگلی، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارسی، مربای پرتقال، گردو و سیب، صنایع چوبی، حصیر، گلیم، جاجیم، جوراب بافی، موج بافی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد)، نمد، سفال، برنج، ماهی، ازگیل، کندس، گل کاسنی، کلوچه، برنج (شالی)، نارنگی، پرتغال، انواع مرکبات، غذاهای شمالی مانند مرغ و اردک و ماهی شکم پر و آش ترش، آش ماست، مرباها و ترشيجات و شیر و دوغ و کره محلی از مهمترين مواد غذايى هستند كه بعنوان سوغاتى مازندران محسوب ميشوند.
موسيقی مازندران
مازندران ، استان ساحلی شمال ایران از شرق با گرگان ، از جنوب با سمنان و تهران ، از مغرب با گیلان و از شمال با دریای خزر همجوار است. این وضعیت خاص جغرافیایی باعث شده است فرهنگ موسیقی مازندران در ناحیه شرقی با خراسان و ترکمن صحرا آمیخته شود و در غرب ، کمابیش خصایص موسیقی گیلانی را داشته باشد. در مازندران هم مانند اکثر نقاط ایران ، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگلها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی ، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد. براساس روش پیشین و با توجه به واقعیتهای موجود، موسیقی مازندران را به 2 گروه عمده تقسیم میکنیم : موسیقی بامتر آزاد، موسیقی بامتر معین مقام خوانی از شرق تا غرب موسیقی مازندران بامتر آزاد شامل آهنگهایی است که در قالب مقامها و با حالت آوازی اجرا میشوند. مقام خوانی از شرق تا غرب مازندران رایج است و مقامها در شکلها و نامهای گوناگون متجلی میشوند. متداول ترین مقامهای موسیقی بومی مازندران عبارتند از:
مقام خوانی
امیری
معروف ترین مقام بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دل انگیز به تنهایی میتواند بیان کننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری ، شاعر بلند پایه مازندرانی(بابل) ، زینت بخش آواز امیری است. مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا میشود و به همت شادروان استاد ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشههای آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفته است.
کتولی
از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمتهای شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژهای دارد. مقام کتولی ، حاوی مضامین بلند اخلاقی ، قومی ، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در 3نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا میشود. علاوه بر امیری و کتولی،مقامهای ولک سری،توری(طبری) و طالبک(طالبا) را میتوان نام برد.
چاووش خوانی
نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده میشود. چاووش خوان ، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار میدهد. مضمون عمومی در موسیقی مازندران ، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند،اما در هر منطقه،بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی،رنگ و حالت مشخص تری مییابد. مثل سادگی در مازندران موسیقیهایی با متر معین به بیان ترانههایی اختصاص دارد که عموما دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند. ترانههای مازندرانی با ملودیهایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی پیرایه ، سخنان دلنشینی را بیان میکنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی میمانند. ترانههای اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص ، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیدهاند.
نوروزخوانی
از موسیقیهای متداول در مازندران و با متر معین است. نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت میدهند. نوروزخوانان ، بدیهه سرایانی هستند که از مدتها پیش از بهار به پیشواز بهار میروند و بدون همراهی ساز و صرفا به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا میکنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی میپردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی میشود.
تعزیه
ریشههای محکم اعتقادی و علاقه به آل علی (ع) موجب شده است تعزیه در این سامان رشد یابد و آهنگهای تعزیه در بخشهای ریتمیک رشد چشمگیری بیابد. در عین حال ، شیوههای آوازخوانی در تعزیه باعث شده است مقامهای موسیقی مازندران تحول یابد و در شکلهای متنوع عرضه شود و از این راه ، فرمهای تازه در شکلهای موسیقی مازندران پدید آید.
سازهای مازندران
متداول ترین سازهای مازندران عبارتند از:
- لَـلِـوا (نی) : که از سازهای شناخته شده در مازندران است. لَـلِـوا یا نی درواقع ،ساز چوپانی مازندران به حساب میآید و در میان دامداران و ساکنان کوهستانهای مازندران معمول است.
- دوتار رنگ و حالت بیانی دوتار مازندران از خصایص عمومی موسیقی این سامان تبعیت میکند و با حالات اجرایی دوتار ترکمنی و خراسانی تفاوتی آشکار دارد.
- کمانچه : این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچههای چهارسیمی نیز استفاده میشود.
- نقاره (ناقاره) : عبارت است از طبلهای کوچک با بدنهای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طنابهایی در اطراف محکم میشود. نقاره را معمولا با 2قطعه چرمی به صدا درمی آورند. نقاره در اجرای حرکات و رقصهای جمعی و به عنوان ساز خبرده ، در همراهی سرنا استفاده میشود.
- سرنا: سرنا در بین مردم مازندران به عنوان سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیتها استفاده میشود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار میبرند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبههای خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده میشوند. علاوه بر سازهایی که نام بردیم ، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقیهای خود را با سازهای مذکور اجرا میکنند.
از دیگر موسیقیها میتوان به گهره سری و زاری اشاره نمود.
مطبوعات در مازندران
مطبوعات از سالهای ۱۲۹۰ در مازندران رونق گرفت و تا سالهای فعلی بیش از صد نشیریه و روزنامه و هفته نامه در مازندران فعالیت داشته و دارند. از جمله آنها میتوان از بشیر، وارش، دیار سبز، هم ولایتی ، حرف مازندران و ... نام برد.
سینما در مازندران
نخستين سينماي صامت سال ۱۳۰۸ از سوي زرتشتيان با نام اهورا مزدا و در بابل تاسيس گرديد. بر اساس آمار سال ۱۳۸۰ در استان مازندران ۲۶ واحد سينمايى (۱۱ واحد خصوصى و ۱۲ واحد دولتى) با ظرفيت ۱۴۲۵۴ صندلى وجود داشته است. قابل ذکر است که نخستین سینماهای شمال کشور در بابل شروع بکار کرده بودند. تعداد سینما های هر شهر: آمل و محمودآباد ۳ سينما، بابل و بابلسر ۷ سينما، بهشهر و نكا ۳ سينما، تنكابن و رامسر ۴ سينما، سارى ۳ سينما، قائمهشر ۱ سينما، نور ۱ سينما، نوشهر و چالوس ۳ سينما.
برخى از سينماهاى اين استان عبارتند از:
- سينما آزادی بابل
- سينما انقلاب بابل
- مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۱)
- مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۲)
- سینما شقایق بابلسر
- سينما پيوند فريدونكنار
- سينما جهان نما چالوس
- سينما ارشاد چالوس
- سينما سپهر سارى
- سينما ايران سارى
- سینما انقلاب تنکابن
- سینما ایران تنکابن
- سينما پيام سلمان شهر
- سينما استقلال محمود آباد
- سینما بهمن آمل (۱)
- سینما بهمن آمل (۲)
- سینما بهمن بهشهر
دانشگاه های مازندران
مهمترین دانشگاه های مازندران به شرح زیر اند
وزارت علوم
دولتی
- دانشگاه مازندران (بابلسر)
- دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری (میاندرود)
- دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل
- مرکز آموزش عالی علم و صنعت مازندران (بهشهر)
غیرانتفاعی
- دانشگاه علوم و فنون مازندران (بابل)
- دانشگاه شمال (آمل)
- دانشگاه طبرستان (چالوس)
وزارت بهداشت
راه های ارتباطی زمینی
راههای اصلی ارتباطی این استان «جاده سراسری ساحلی»، «محور هراز»، «محور فیروز کوه (سوادکوه)» و محور کندوان (جاده چالوس) (چهارمین جاده زیبا جهان) است.
در جادههای ارتباطی مازندران به سوی جنوب ۱۰۷ نقطه حادثهخیز وجود دارد که سالیانه جان شمار زیادی از شهروندان را میگیرد.[۲۳]
راههای دریایی، هوایی و ریلی
مازندران از نظر راه هوایی و به خصوص دریایی یکی از مراکز مهم در خاورمیانه با دارا بودن چندین بندر تجاری و فرودگاه است.
- فرودگاه ها
- فرودگاه بین المللی دشت ناز (ساری)
- فرودگاه نوشهر (قدیمی ترین فرودگاه مازندران)
- فرودگاه رامسر
- بنادرها
- بندر امیرآباد(بهشهر)
- بندر فریدونکنار
- بندر نوشهر
- راه آهن ها
راه آهن مازندران (راه آهن شمال) نام یکی از شعبههای اصلی از راه آهن سراسری ایران است که در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در دوران رضا شاه پهلوی، نخستین فاز آن افتتاح گردید.
این راهآهن دارای ۲۷ ایستگاه میباشد که ۷ ایستگاه آن مشترک با راه آهن خراسان است. راهآهن مازندران به نام راه آهن شمال نیز مشهور است و امروزه نیز برخی آن را مسیر گرگان نیز مینامند. حوزه استحفاظی راه آهن شمال از سوزن خروجی ایستگاه گرمسار در استان سمنان آغاز و با عبور از کوههای البرز و بخشهایی از استان تهران وارد استان مازندران و مناطق جنگلی شده و با عبور از شهرهای متعدد و مناطق جلگهای وارد استان گلستان و در انتها به ایستگاه گرگان ختم میشود.
پیشینه احداث موفق اولین راهآهن در ایران به سال ۱۸۸۶ میلادی با احداث خط راه آهن محمودآباد (سواحل جنوبی دریای مازندران) به آمل برمیگردد. این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنیهای پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرکهای تلگراف استفاده شد. در سال بعد احداث راه آهن تهران- حرم شاه عبدالعظیم، و پس از آن جلفا-تبریز آغاز شد.اولین خط راه آهن نوین ایران در دوران رضا شاه پهلوی از شاهی (قائم شهر کنونی) تا بندر شاه (بندر ترکمن امروزی) کشیده گشت، پس از اتمام ساخت پل گردن در ساری اولین قطار در مهرماه ۱۳۰۸ به دستور رضا شاه پهلوی از ساری عازم بندر ترکمن گردید.پس از آن همزمان با احداث راه آهن خوزستان، کارها در رشته کوههای البرز آغاز گردید، کارگران ترک در کنار سایرین و مهندسین و پیمانکاران به ویژه آلمانیها، کار ساخت تونلها و پلها را پیگیری کردند.
گاه شمار تبری
در گاه شمار مازندارني كه به نام « فرس قديم » شناخته مي شود ، سال 365 روز دارد و آن دوازده ماه 30 روز است و 5 روز به نام « پيتك » يا « پتك » اين سال ، 6 ساعت و كسري كمتر از 1 سال خورشيدي دارد و از اين رو ماههاي آن گردان است و جاي هر ماهش با گذشت 128 سال يك ماه پيشتر مي افتد. مازندرانيها سال اين گاهشماري را از « اركه ما» ( آذرماه ) آغاز و به « اونما» ( آبان ماه ) ختم مي كنند. پنج روز « پيتك » را هم به پايان « اونما» مي افزايند و هر يك از ماهها را به ترتيب زير چنين مي خوانند:
- اركما ( آذرماه )
- دما يا ديما ( دي ماه )
- وهمن ما ( بهمن ماه )
- نوروز ما يا نرزما يا عيدما ( اسفندماه)
- سيوما يا فردين ما ( فروردين ماه )
- كرچ ما يا کَرچ ما ( ارديبهشت ماه )
- هر ما ( خرداد ماه )
- تيرما ( تير ماه )
- مردال ما يا ملارما ( مرداد ماه )
- شرويرنما يا شروين ما ( شهريور ماه )
- ميرما ( مهرماه )
- اونما ( آبانماه )
نظير اين گاه شماري را «امير تيمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در كتاب «نصاب تبري» زير عنوان «اسامي ماههاي فرس» چنين ياد كرده است : سيوماه و كرچ و هره ماه تير دگر هست مردال و شروين مير چه اونه ماهواركه ماه است و دي ز پي وهمن و هست نوروز اخير پتك را بدان خسمه زائده به آئين هرگز صغير و كبير مازندرانيها نخستين روز هر ماه را« مارماه » مي نامند و در سپيده دم آن در هر خانه مرد يا زن يا كودكي خوش قد پا به آستانه خانه ميگذارد تا به آن خانواده ، آن ماه تا آخرين روز هايش خوش بگذرد. نيز در روز « مارما» هر ماه داد و ستد نميكنند و چيزي به كسي نمي دهند يا نمي بخشند و چنين كارهايي را بدشگون مي پندارند. چگونگي هواي هر روز از پنج روز پيتك را نشانه اي از هواي ماهي از پنج ماه پس از آن مي دانند. اگر هواي نخستين روز پيتك آفتابي باشد هواي روزهاي« اركما» را هم آفتابي مي پندارند. يا اگر هواي دومين روز آن باراني باشد ، هواي « دما» را باراني مي دانند،بهمين گونه چگونگي « وهمن ما» و »« فردين ما» و « نوروزما» مي انگارند. همچنين هواي هر يك از روزهاي طاق « كرچما» را تا چهاردهم، يعني روزهاي اول و سوم و پنجم .سيزدهم ، كه جمله هفت روز مي شود، نشانهاي از هواي روزهاي « كرچما» و شش ماه ديگر سال مي دانند. مثلا اگر آسمان روز اول « كرچما» گرفته و باراني شود ، هواي سراسر ماه «كرچما» را گرفته و باراني مي پندارند. يا اگر هواي روز سوم آن باز و آفتابي شود، هواي تمام روزهاي ماه « هر ما» را باز و آفتابي خواهند دانست. بهمين طريق هواي روزهاي پنجم و هفتم و سيزدهم را نشانه هائي از براي هواي ماه هاي «تيرما » « مردال ما» و ..« اونما» مي انگارند اين هفت روز از « كرچما» را « كرچ در» مي نامند و در اين روزها گلكاري نمي كنند، تن نمي شويند، موي سر و چهره نمي تراشند و پشم گوسفند و موي بز نمي چينندو چون معتقدند كه : اگر گلكاري بكنند مار درخانه شان آشكار خواهد شد و آشيانه و تخم گذاري خواهد كرد. اگر موي سر بتراشند يا تن بشويند ، موي سر و تن و چهره شان سفيد مي شود و مي ريزد. اگر پشم گوسفند يا موي بز را بچينند، بيماري و بلا در دام مي افتد.
آغاز تاريخ تبري همزمان با سال 31هجري است.پس از در گذشت يزدگرد سوم،اسپهبد گيل ژاماسبي پادشاه تبرستان براي آيين نياكان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاريخ نوين مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در اين سرزمين آغاز گشت هر سال تبري به چهار بخش،بهار،تابستان،پائيز،زمستان تقسيم مي شود هر سال داراي دوازده ماه است و هر ماه سي روز مي باشد كه به اضافه پنج روز پتك مي شود.در سال چهارم يك روز به پتك افزوده مي شود و نام آن شيشك استآغاز هر سال تبري از نخستين روز از فردينه ماه يعني برابر با3 مرداد ماه شمسي و25جولاي ميلادي است.
ورزش در مازندران
مازندران از استانهای ورزشی ایران است و معروفترین ورزش آن ورزش ملی ایران کشتی است که در این بین جویبار را پاتخت کشتی جهان مینامند و ورزشهای دیگری مانند ورزشهای رزمی و توپی مانند والیبال ،بسکتبال و فوتبال رونق بسیار در این استان داشته و یکی از قطبهای ورزشی ایران و جهان به حساب میرود و از پایگاههای ورزشی ایران است و همه ساله بیشترین قهرمان ایرانی در تورنومنتهای مختلف از این استان است.
مهم ترین تیمهای ورزشی مازندران در لیگهای ورزشی ایران باشگاه والیبال کاله آمل، باشگاه بسکتبال بیم بابل، باشگاه بسکتبال کاله بابل،باشگاه فوتبال نساجی مازندران،باشگاه کشتی خونه به خونه بابل، باشگاه فوتسال راه ساری، باشگاه فوتبال خونه به خونه بابل،باشگاه فوتبال صنعت ساری، باشگاه فوتبال شموشک نوشهر، باشگاه فوتبال سایپا شمال، باشگاه فوتسال فجر قائم گلوگاه، باشگاه تاکسیرانی آمل، باشگاه فوتبال نفت محمودآباد، هیئت فوتبال دریای بابل، باشگاه ورزشی هتل ملک چالوس،باشگاه فوتبال شاهین بابل ،باشگاه ورزشی موسسه مالی و اعتباری ثامنالحجج آمل، باشگاه والیبال آریا صنعت بابل کنار، باشگاه والیبال کاله جوان، باشگاه ورزشی شهرداری بهشهر، باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس جویبار، باشگاه فرهنگی ورزشی صدرای زیرآب، باشگاه شهدا ساری، باشگاه فرهنگی ورزشی داماش بابل،باشگاه کشتی گاز مازندران، باشگاه فوتبال پیام صنعت آمل و باشگاه تنیس روی میز شورای شهر بابل هستند.
- ورزشگاهها
از مهمترین ورزشگاههای مازندران میتوان به ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر، ورزشگاه هفت تیر بابل، ورزشگاه شهدای ساری، ورزشگاه شهدای نوشهر و ... اشاره نمود.
جستارهای وابسته
- تبرستان
- مراسم محلی مازندران
- گاه شمارمحلی مازندران
- ضرب المثل های مازندرانی
- زبان تبری
- مردم مازندرانی
- راه آهن مازندران
- فهرست روستاهای استان مازندران
- مازندرانی
- فرهنگ مازندران
- اهالی استان مازندران
- تاریخ تبرستان
- اختلاف بر سر نامیدن دریای خزر
- جاذبههای گردشگری استان مازندران
- زبان تبری
- فرهنگ مازندرانی
- ادبیات مازندرانی
- قهرمانان مازندرانی
- غذاهای مازندرانی
- اقوام مازندرانی
- موسیقی مازندرانی
- تقویم مازندرانی (گاه شماری مازندرانی)
- معماری مازندرانی
- مراسم محلی مازندرانی
- فهرست نامهای مازندرانی
- فهرست مشاهیر مازندرانی
- دیوهای مازندرانی
- آیین و جشنهای باستانی مازندرانی
منابع
- ↑ پایگاه اینترنتی ثبت احوال مازندران سال ۱۳۹٠
- ↑ http://president.ir/fa/70963
- ↑ «معرفی استان مازندران». تبیان. دریافتشده در ۱۱ مهر ۱۳۸۹.
- ↑ http://www.amar.org.ir/Portals/2/pdf/jamiat_shahrestan_keshvar3.pdf
- ↑ «شركت خبر گزاری فارس».
- ↑ «شركت سابير».
- ↑ مجله ماه تلاش، علی رمضانپور، ۱۳۸۴، شهرداری ساری، صفحه۱۰-۲۰
- ↑ مینوی ۹
- ↑ تاریخ طبرستان نوشته بهاالدین محمد بن اسفندیار، تصحیح استاد عباس اقبال آشتیانی، انتشارات اساطیر چاپ اول 1389 - صفحه 56
- ↑ ناسخ التواریخ، محمدتقی لسانالملک سپهر، جلد دوم صفحه ۶۷۱، شابک: ۹۶۴۳۳۱۷۸۸۰
- ↑ Historic Personalities of Iran: Reza Shah Pahlavi
- ↑ «لغتنامه دهخدا».
- ↑ Mohammad Davoudi and Manouchehr Sotoudeh, "correction and Persian translation of Divan-e Amir Pazevari". Resanesh Publishing Group, Tehran, Iran, July 2004.
- ↑ http://www.larijani.ir/NewsBody.aspx?ID=549
- ↑ زندگینامه علی اکبر ناطق نوری
- ↑ «رضا یزدانی». آفتاب. دریافتشده در ۱۴ شهریور ۱۳۸۹.
- ↑ خورموجی، محمد جعفر؛ حقایق الاخبر ناصری، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، نشر نی، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ص ۱۰۶.
- ↑ وبگاه مکرمه
- ↑ روزنامه همشهری. ۲۱ آبان ۸۷ صفحه سه
- ↑ فرخزاد، پوران (۱۳۸۱)، کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز)، تهران: نشر قطره، ص. ۵۹۷، شابک ISBN ۹۶۴-۳۴۱-۱۱۶-۸ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک) تاریخ وارد شده در|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ http://www.alef.ir/content/view/28955/ سایت خبری الف/اسامی ورزشکاران اعزامی ایران به المپیک
- ↑ زدگان-آذربایجان-تقدیم «رضایی مدالش را به زلزلهزدگان تقدیم کرد» مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). - ↑ روزنامهٔ کیهان، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۵- ۳ ربیع الثانی۱۴۲۷- اول مه ۲۰۰۶- سال شصت و چهارم-شماره ۱۸۵۰۵
- به استان سرسبز مازندران سرزمین فرشتگان و بزرگان سرزمین علویان اشکانیان مرعشیان و پادوسیان سرزمین طبریها سرزمین هفت رنگ چهار فصل به بام ایران خوش آمدید
- تقسیمات استانی و شهرستانهای مازندران
- راهنمای سفر به مازندران
- جغرافیای تاریخی مازندران؛ ۱۳۸۰؛ اسماعیل مهجوری
- ماهنامه نجوم شماره ۲۰۷. خرداد و تیر ۱۳۹۰. صفحه ۳۲.
- ایران گردی جلد ۲. صفحه ۹۱ مهر ۱۳۸۹.
- آشنایی با استان هفت رنگ مازندران
- سلام مازندران
- جاذبههای گردشگری مازندران
- جاذبههای گردشگری استان سبز و آبی مازندران
- گردشگری و صنایع دستی مازندران
- مازندران بام ایران
- نقشه گردشگری، راهها، تصاویر هوایی مازندران
- انسان شناسی فرهنگ بومی شمال، استان مازندران
- به مازندران، سرزمین بهشت خدایی سفر کنید
- Mazandaran north of iran Tourismo
- mazandaran good provice of the iran
- ابن اسفندیار کاتب، حسن، ۱۳۲۰، تاریخ طبرستان، تصحیح عباس اقبال، چاپخانه مجلس، جلد اول، تهران.
- اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، ۱۳۷۳، تاریخ طبرستان، مقدمه، تحشیه و تعلیقات میترا مهرآبادی، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول، تهران.
- بارتولد، ولادیمیر، ۱۳۷۲، تذکره جغرافیای تاریخی ایران، ترجمه حمزه سردادور، انتشارات توس، چاپ سوم، تهران.
- پورداود، ابراهیم، ۱۳۵۸، یشتهای اوستا، به کوشش بهرام فره وشی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
- حجازی کناری، سید حسن، ۱۳۷۲، پژوهشی در زمینة نامهای باستانی مازندران، تهران، انتشارات روشنگران.
رابینو، ه.ل، ۱۳۴۳، سفرنامه مازندران و استرآباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، تهران.
- رابینو، ه. ل.، ۱۳۶۵، مازندران و استرآباد، ترجمة غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم.
- ریاحی، وحید،۱۳۸۱، مازندران، دفتر نشر پژوهشهای فرهنگی، چاپ دوم، تهران.
- ستوده، منوچهر، ، ۱۳۷۴، از آستارا تا استرآباد (آثار و بناهای مازندران غربی)، انتشارات معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، جلد سوم، چاپ دوم.
- شایان، عباس، ۱۳۶۷، مازنــــدران، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم.
- لسترنج، گای، ۱۳۸۳، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ ششم، تهران.
- مرعشی، ظهیرالدّین، ۱۳۶۱، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، به کوشش محمد حسین تسبیحی، انتشارات شرق، چاپ دوم، تهران.
- مشکور، محمد جواد، ۱۳۶۶، تاریخ سیاسی ساسانیان، تهران، انتشارات دنیای کتاب، جلد اول، چاپ اول.
- ملکزاده بیانی، ۱۳۳۸، تحقیق در بارة صد و بیست و نه سکة ساسانی، نشریة انجمن فرهنگ ایران باستان، سال دوازدهم.
- ملگونوف، گریگوری، ۱۳۶۴، سفرنامه ملگونوف به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمه مسعود گلزاری، انتشارات دادجو، چاپ اول، تهران.
- مهجوری، اسماعیل، ۱۳۸۱، تاریخ مازندران، نشر توس، جلد اول، چاپ اول، تهران.
- مهدوی، سیروس، ۱۳۷۵، نگاهی به پیشینه مازندران، اباختر(۱)، چاپ شهر، قائمشهر، صص: ۱۳۸- ۱۵۶.
- یعقوبی، ابن واضح، ۱۳۶۶، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، جلد اول، چاپ پنجم، تهران.
- نوروززاده چگینی، ناصر، ۱۳۶۶، مازندران در دوره ساسانی(بخش دوم)، مجله باستان شناسی و تاریخ، سال اول، شماره دوم، بهار و تابستان، تهران۲۱-۲۹.
- (مجتبی صفری عضو هیئت علمی دانشگاه نیما و همچنین مدرس دانشگاه مازیار است)
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ استان مازندران موجود است. |
- وبگاه رسمی استانداری مازندران
- اداره کل هواشناسی مازندارن
- صدا سیما مرکز استان مازندران
- اداره کل راه ترابری و گمرک مازندران
- سازمان معدن، تجارت، بازرگانی مازندران
- اداره کل سازمان فرهنگ ارشاد مازندران