گویش هزارگی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط Jadidjw (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

هزارگی
زبان بومی درهزاره‌جات[۱]
 افغانستان
 ایران
 پاکستان
 تاجیکستان
قومیتمردمان هزاره
شمار گویشوران
١٢ میلیون (نامعین)  (بدون تاریخ)۲۰۱۵
الفبای , الفبای لاتین[۲][۳]
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹haz
گلاتولوگhaza1239[۴]

هزارگی (به گویش هزارگی: آزرگی "āzargi") گویشی از زبان فارسی است که در افغانستان بیشتر مردمان هزاره به این گویش صحبت می‌کنند.[۵][۶]

تعدادی واژه‌های ترکی، مغولی و اوستایی در این گویش موجود است. به عقیده برخی، واژه‌های ترکی و مغولی حدود ۲۰ درصد از واژگان این گویش را تشکیل می‌دهد.[۷]گویش هزارگی برخی از ویژگی‌های دستوری سدهٔ چهارم و پنجم هجری، را در خود حفظ کرده‌است.[۸]

منطقه گویش هزارگی با رنگ نارنجی در میان مناطق دری زبانان

گویش هزارگی از گونهٔ زبان فارسی غزنه و خراسان خاوری ریشه گرفته‌است.[۹] در گویش هزارگی دو حرف «د» و «ت» غلیظ نیز وجود دارد که تلفظ‌شان نزدیک به تلفظ آن حروف در زبان‌های اردو و پشتو است.[۱۰]

پیشینه

پروفسور بیکن اظهار داشته است که:

جغتایی ها، نیکان هزاره‌ها، قبل از آن که به سمت هزاره جات سرازیر شوند، به زبان ترکی تکلم نموده و آنرا بکار می گرفتند چون لغات ترکی خیلی بیشتر از لغات مغولی در این زبان (هزارگی) به چشم می خورد.[۱۱]

واژگان

لغات هزارگی به هفت گروه زیر تقسیم میشود:[۱۱]

  1. لغات بازمانده از ترکی[۱۱][۱۲]
  2. لغات بازمانده از مغولی[۱۱][۱۲]
  3. لغات بازمانده از پشتو
  4. لغات بازمانده از هندی و اردو
  5. لغات بازمانده از انگلیسی
  6. لغات بازمانده از عربی
  7. لغات بازمانده از روسی

واژگان با ریشه ترکی[۱۲]

  • اصطلاحات خویشاوندی:
ترکی/هزارگی آبه یا آپه آته
معادل فارسی مادر پدر
  • اسامی اعضاء بدن:
ترکی/هزارگی قاش کیرپک قول قی
معادل فارسی ابرو مژه چشم بازو پای
  • اسامی حیوانات:
ترکی/هزارگی تکه قره قوش قوش قوچ
معادل فارسی بُز نر پرستو، غُچی پرنده شکاری، شاهین آهو یا گوسفند نر

واژگان با ریشه مغولی[۱۱]

  • اصطلاحات خویشاوندی:
مغولی/هزارگی اَبَغَه باجه
معادل فارسی عمو باجناق
  • اسامی اعضاء بدن:
مغولی/هزارگی چِجین شیغَی وُقره قَبَرغه
معادل فارسی سینه قوزک چشم دنده
  • اسامی حیوانات:
مغولی/هزارگی جَریَه چن قیش خُرو تَبرغو
معادل فارسی خارپشت خرچنگ ماکیان دنده


جستارهای وابسته

منابع

  1. Emadi, Hafizullah (2005). Culture and Customs of Afghanistan. ISBN 9780313330896.
  2. https://www.omniglot.com/writing/hazaragi.htm
  3. https://glottolog.org/resource/reference/id/58210
  4. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Hazaragi". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  5. A. Pisowicz, Origins of the New and Middle Persian phonological systems (Cracow 1985), p. 112-114, 117.
  6. Elphinstone, Mountstuart (Kingdom of Caubul) with a new introduction by Sir Olaf Caroe, London and New York, Oxford University press, 1972.
  7. خاوری، محمد جواد، امثال و حِکم مردم هزاره، مشهد: نشر عرفان، ۱۳۸۰، ص۱۶.
  8. همان. ص ۱۷.
  9. ابوبکر گروس، نسرین، قدم‌های آشتی و مسئولیت ما افغان‌ها، [بدون محل انتشار و ناشر]: سال ۲۰۰۰. ص۴۹.
  10. همان، ص۲۰.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ پولادی، حسن، هزاره‌ها؛ تاریخ. فرهنگ. سیاست. اقتصاد، تهران:انتشا ات عرفان، ١٣٨٧، ص ١٥٧.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ دلجو، عباس. تاریخ باستانی هزاره‌ها. موسسه انتشارات مقصوی، کابل. ص. ۲۸۴. شابک ۹۷۸-۹۹۳۶-۶۲۴-۰۰-۹.