گویش دزفولی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
دزفولی
دسفیلی
زبان بومی درایران
منطقهشمال استان خوزستان
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹def
گلاتولوگdezf1239[۱]

گویش دزفولی گویشی از زبان فارسی و زیر مجموعه زبان‌های ایرانی جنوب غربی است. این گویش در استان خوزستان توسط ساکنان بومی شهر دزفول در شمال استان خوزستان تکلم می‌شود. گویش شوشتری نزدیک‌ترین گویش به گویش دزفولی بشمار می‌رود. [۲][۳]

وابستگی زبانی[ویرایش]

در خصوص وابستگی زبانی، منابع مختلف دزفولی را گویشی از زبان فارسی دانسته‌اند.[۴][۳][۵][۶][۷] فهرست لینگوییست گویش شوشتری-دزفولی را مستقل از زبان فارسی و لری دسته بندی کرده[۸] گلاتولوگ آن را زیر دسته فارسی نوین و میانه و جدا از خانواده زبان لری در یک دسته به نام لری-دزفولی قرار داده‌است.[۹] گرنوت ویندفور آن را زیر مجموعه زبان فارسی می‌داند[۱۰] و اریک آنونبی به نقل از سکندر امان‌الهی شوشتری-دزفولی را گویشی از زبان فارسی و مرتبط با لری معرفی می‌کند؛ گرچه رابطه آنها را ناواضح می‌داند.[۱۱]

کالین مک‌کینون در دانشنامه ایرانیکا گویش شوشتری-دزفولی را گویشی از زبان فارسی و نزدیک به زبان لری معرفی می‌کند.[۱۲][۱۳][۱۴] برخی دیگر از منابع نیز گویش دزفولی را از بازمانده‌های زبان پارسی میانه معرفی می‌کنند که از نظر ترکیب کلمات با سایر گویش‌های ایرانی جنوب غربی از جمله گویش شوشتری همسان می‌باشد و از لحاظ لهجه و تلفظ اندکی متفاوت است.[۱۵][۱۶]

گویش دزفولی در نگاشته‌ها و رسانه‌ها[ویرایش]

محمدتقی ناهیدی دزفولی، شاعر دزفولی، دارای سروده‌هایی به گویش دزفولی است. از میان شاعران امروزی که به گویش دزفولی سروده‌اند می‌توان عظیم محمودزاده سراینده و پژوهشگر دزفولی را نام برد. از نوشته‌های محمودزاده می‌توان کتاب‌های «فرهنگ لغت دزفولی» و «کُلمِجور» که دربرگیرنده واژگان دزفولی به همراه برگردان فارسی معیار آن‌ها می‌باشند را نام برد. همچنین چندین کتاب دیگر دربارهٔ واژگان و لالایی‌ها و سروده‌های دزفولی بدست چاپخانهٔ افهام در این شهر به چاپ رسیده‌است.[۱۷][۱۸]

احمد محمود داستان‌نویس نامی با درنگریستن به این که از پدر و مادری دزفولی زاده شده بود برخی ساختارها و واژگان دزفولی را در نوشته‌هایش به کار گرفته‌است. برای نمونه در رمان همسایه‌ها و نیز مدار صفر درجه جابه‌جا واژگان و ساختارها و سروده‌های دزفولی به کار برده‌است،[۱۹] رادیو دزفول که در آغاز به «فارسی معیار» برنامه پخش می‌کرد از سال ۱۳۷۸ برای گسترش فرهنگ دزفولی به پخش برنامه‌هایی به گویش دزفولی پرداخته‌است.[۲۰] پیش از این نیز در پاره ای از زمان‌ها سیمای خوزستان به پخش ترانه‌ها و نمایش‌های تلویزیونی با گویش دزفولی پرداخته‌است.[۲۱]

نمونه[ویرایش]

داستانی به گویش دزفولی[ویرایش]

  • به دزفولی:

دختر رَف دَم درِ قصر در زَند. کنیزِ درَ گُشید گف چِتَه؟ دختر گف: عیالِه نَخِه؟ کنیز گف: وا روُام بی بیَ گُوُم! کُتِه وِیس تا آیُوم!

رف بی بیَ گف. تَمَگُا بی بی دخترَ اَ مِه دَریزَه ببینه. اَگِنَه عیالِه نخاسن. تا کنیز گف بی بی گف: وا بینُمش.

دختر اومَّه.سلام کُرد. بی بی گف: علیک سلام. سی چِه مَخی عیالِ بوی؟ دختر گف بی کسِ کیزُم.

بی بی گف: خاب.بیُو رو مِی مَطبخ. دختر رَف اَقدَه رنگین بید ور عیالِ نَم برد. بعد چن ماه دختر مَخاس بار وَنه.بی بی قَپی لباس خوب بچِه چلَّه دُرُس کُرد. دختر بار وند. خدا کُوَاکِ داش لِفِ ماه شو چهارده. یَه بال طِلا زیر کلِ راسِش یه بال نقرَه زیر کل چپش. بی بی گف: حقا حق تَمَگُوا دلُم دونِس که ای یان عیالِ نِی. ای یان زونِه شاه پریون! اما قصَّه نکُرد. بعد مدتها برارِش اومَّه ممونی خونه شون. کواک کوچکه خِت خِت کُرد اومَّه تو. بی بی به بِرارِش گف: بِرارُم چه بگویی؟ برار شصتش خبردار بیس. به غلوم گف: غلوم چا او دختر کشتی؟ غلوم گف: قبله عالم اَر کشی یا هِلی! نه! دخترَ اوُردُم مِه قصر بی بی. خلاصه چه عاجزِت کنم شاه پریون زند قد بچَه و زونَه بردشون به قصر خودش. نشسِّن ناز نعمت تاج دولت. متلم چه بید, دسه گل بید!

  • به فارسی:

دختر رفت دم در قصر در بزند. کنیزی در را گشود و گفت: چه می خواهی؟دختر گفت: خدمتکار نمی‌خواهید؟ کنیز گفت: صبر کن باید بروم به بی‌بی بگویم.کمی صبر کن تا بیایم.

کنیز رفت تا از بی بی بپرسد. بی بی که دختر را از پنجره دیده بود گفت: به او بگو بیاید تا ببینمش.

دختر آمد.سلام کرد.بی‌بی گفت:علیک سلام. چرا می خواهی خدمتکار شوی؟دختر گفت:هیچ کس و کاری ندارم!

بی بی گفت:خوب، بیا برو به مطبخ.دختر آنقدر زیبا بود که به خدمتکار نمیبرد. بعد از چند ماه موقع زایمان دختر شد.بی بی تعداد زیادی لباس نوزاد آماده کرد. دختر زایمان کرد و پسر زیبایی چون ماه شب چهارده به دنیا آورد. یک بال طلا زیر دست راست و یک بال نقره زیر دست چپش داشت. بی بی گفت: من می دانستم که این دختر کنیز نیست. زن شاه پریان است! اما حرفی نزد.

بعد از مدتها برادر بی بی( شاه پریون) به مهمانی بی بی آمد. پسر کوچک به پیش شاه پریان آمد. بی بی گفت: برادر، نظرت چیست؟شاه پریان شک کرد. به غلام گفت: غلام، آن دختر را که به صحرا بردی، کشتی؟

غلام گفت: قبله ی عالم! اگر مرا بکشی یا آزادم کنی حقیقت را می گویم! نه! دختر را به قصر بی بی آوردم.شاه پریان فهمید که آن پسر و دختر، بچه و زن او هستند. پس آنها را به قصر خود برد و در ناز و نعمت زندگی کردند.[۲۲]

نمونه‌های واژگان[ویرایش]

نمونه‌هایی از واژگان گویش دزفولی و مقایسه آن‌ها با فارسی معیار، لری خرم‌آبادی و بختیاری.[۲۳]

فارسی دزفولی خرم‌آبادی بختیاری
آب ئاو آو، اُوْ آو، اُوْ، اَو
تکان و لرزش شَـک شَـک شَک، شکنیدِن
پیچ خوردن پیت خوَردن پیت هه‌رده پیت خوَردن
غدّه، دمل دِشبُل دومل دُمبَل، دِشبُل، فیزَر
عشق پالا عشق عشق
چشم تیه تیه تیه، تی (تلفظ قدیمی دیده فارسی)
پاشنهٔ پا گِندیک په‌سه پاشنه
دماغ پِت پِت پِت، نُفت، نِفت
پیشانی تیک تول تیگ
ابرو بُرگ به‌رم بُرگ
آرنج کُلمَک مرک مِرک، کُلمه
نهار چاس نهار چاس، چاست
شام شووم شووم شووم
صبحانه ناشتا ئه‌ناشتا ناشتا
مراسم ختم پُرس پُرس پُرس
یواش‌یواش (آهسته) سُنگ سُنگ سُنگ سُنگ سُنگ سُنگ، آستاک (تلفظ پهلوی آهسته)
بزرگ گَپ گَپ گَپ
اتاق توو اتاق توو
هندوانه شوومی شوومی شوومی
گریه گِریوَ گِریوَ گِریوَ
آرزو (در فارسی وایه به معنای حاجت وجود دارد[۲۴]) وایه وایه وایه‏، ویار
خالی (در فارسی پتی به معنی تهی وجود دارد[۲۵]) پتی پتی پَتی
سرخم کردن، دولا شدن کُت کوردن کت بیه کُت کردن، کُت آبیدن
خرد خرد، تکه‌تکه کُت کُت کُت کُت کُت کُت، کُته کُته، لَت لَت
انگشت کِلِک کِلِک کِلِک
کاهو کوی کاهو کووی
گیج و خیره گیز گِـز گیژ
عنکبوت تار بفک شیتو شیطون
لب لو لو لُو
سوارخ سیلا سیلا سیلا
موج آب لَفو لَفو لِف، لِفو
نمی‌تواند نَتَرَ نه‌تونه نَتَرِ
مادر مار دا دا
مادر زن یا مادر شوهر خَسی هوسیره خَِسی، خَِسیره
خواهر خوار خوار خووار، دَده
برادر بِرار بِرار بِرار، کاکا، گئو، گگه
مرد (در فارسی پیا به معنی مرد کامل هست[۲۶]) پِیا پِیا پِیا
شوهر مِیرَ مِیرَ مِیرَ
آفتاب اَفتو (عّفتو) عه‌فتآو اَفتو
پس از ظهر (در فارسی پسین نیز وجود دارد) پَسین پَسین، وراز زوهر پَسین
اینک (حالا)، این زمان ایسون ایسه ایسو
آن زمان (آن سان) اوسون اوسه اوسو
این سو ایلا ایلا ایلا
آن سو اولا اولا اولا
کاوش وجستجو کُلمِجور مه‌نی کرده گردواری، کُلمِجور
آهسته و به رو به بغل افتادن قَلَپیدن په‌لسه پَهْلِسِن، پَهْل بردن
تکان دادن، شکاندن، لرزیدن (در فارسی شکنیدن نیز وجود دارد[۲۷]) شَکنیدن شَکنیدن شَکنیدن
به هم زدن شِیونیدن شِیونیدن شِیونیدن
روشن کردن گُلنیدن کولیدن گُلنیدن
خوابیدن خُفتیدن هوفتیه خُفتیدن‏، خُوسیدن
بلندشدن (برخاستن) وِرسیدن وِرسیدن وُِریستادن (معادل بَرایستادن)
توانستن تَرِسَّن تونسه تَرِسَّن، ترِسْتِن
بیختن، جدا کردن بزنیدن جگا کرده بزنیدن، بِختِن
خرد کردن (در فارسی انجنیدن وجود دارد[۲۸]) انجنیدن هیرد کرده انجنیدن
ویران کردن رومنیدن ره‌مه‌سه رومنیدن
تقلا قَپِ رِیت قَپِ رِیت پِرُ پیت (دست و پا زدن و تقلا)

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Dezfuli". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  2. «Shushtari-Dezfuli Dialects». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۸ آگوست ۲۰۲۰.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ «KHUZESTAN viii. Dialects». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۴.
  4. «Shushtari-Dezfuli Dialects». دانشنامه ایرانیکا. دریافت‌شده در ۱۸ آگوست ۲۰۲۰.
  5. دکتر عباس امام. «دزفولی و شوشتری؛ زبان یا گویش؟». خورنا.
  6. «کاربرد کنایه در شعر محلی دزفولی». کنگره بین‌المللی زبان و ادبیات.
  7. «تعطیل کردن غرفه مؤسسه فرهنگی دزفول‌شناسی در جشنواره وحدت اقوام». مؤسسه فرهنگی دزفول‌شناسی.
  8. «Language Search Results». فهرست لینگوییست. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۷ اوت ۲۰۲۱.
  9. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام glottolog وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  10. Gernot Windfuhr. «The Iranian Languages».
  11. Anonby، Erik John (۲ جولای ۲۰۰۳). Update on Luri: How many languages?. Journal of the Royal Asiatic Society (Third Series). ص. ۱۷۸. بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۷ اوت ۲۰۲۱.
  12. "LORI DIALECTS" (به انگلیسی). iranica. Retrieved 5 February 2014.
  13. "LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori" (به انگلیسی). Iranica. Retrieved 5 February 2014.
  14. "DEZFŪL" (به انگلیسی). Iranica. Retrieved 5 February 2014.
  15. عرب، محمدحسن (۱۳۹۴). واژگان بی معادل گویش دزفولی. تهران: دارالمومنین. صص. ۱۷.
  16. Horst، Kristen (۲۰۱۱). Dezfuli Dialect. صص. ۱۷.
  17. "رسانه مجازی نگاه - استان خوزستان - ملا محمدتقی ناهیدی دزفولی". www.negahmedia.ir (به انگلیسی). Archived from the original on 23 اكتبر 2018. Retrieved 2018-10-23. {{cite web}}: Check date values in: |archive-date= (help)
  18. فهرست دزفول‌شناسی کلمجور. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۲۱۲۸۳۸.
  19. «احمد محمود - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد». fa.m.wikipedia.org. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۰-۲۳.
  20. «پسین همدلی - صدا - نمایش محتوا - صدا و سیمای خوزستان». dpp.irib.ir. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ فوریه ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۲-۱۴.
  21. «خوزستون - موسیقی - نمایش محتوا - صدا و سیمای خوزستان». ahwaz.irib.ir. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ اكتبر ۲۰۲۰. دریافت‌شده در 2019-02-14. تاریخ وارد شده در |archive-date= را بررسی کنید (کمک)
  22. «قصه ای به گویش دزفولی: داستان نارنج طلا (۲)». انسان شناسی و فرهنگ.
  23. کرم علیرضایی، ساخت آوایی و دستور زبان لری، ۲۵۱.
  24. «فرهنگ فارسی معین».
  25. «لغت نامه دهخدا».
  26. «فرهنگ عمید».
  27. «شکنیدن». لغت نامه دهخدا.
  28. «لغت نامه دهخدا».

منابع[ویرایش]

Colin, Mackinnon. «"Dezful ii. DEZFŪLĪ AND ŠŪŠTARĪ"». Encyclopaedia Iranica Online.