لهجه یزدی
لهجه یزدی لهجه ای فارسی که در استان یزد رایج است. مردم بومی استان یزد به استثنای زرتشتیان و یهودیان یزد و مردم شهرستان های خاتم و ابرکوه به زبان فارسی با لهجه یزدی تکلم میکنند. خصوصیت اصلی گویش یزدی و تفاوت عمده آن با فارسی معیار بجز تفاوت آوایی و واژگانی، در تکیه و آهنگ کلام است .
زبانشناسان، لهجه های (نیم زبان ها) جدید ایرانی را به دو دسته باختری و خاوری تقسیم کرده اند که لهجه یزدی جزء نیم زبانهای مرکزی دسته غربی است که در بخش غربی فلات ایران تا حدودمرزهای عراق رواج دارد.در لهجه یزدی آثار دیرینگی و آمیختگی کمتر با زبان عربی دیده میشود[۱] عناصری از گفتار های غربی ایران در یزدی دیده می شود.
یزدی | هجی کردن | کُردی | فارسی | یزدی | هجی کردن | کُردی | فارسی |
---|---|---|---|---|---|---|---|
آرا | Ara | آرا | آرایش | سور | Sur | سور | جشن.سور |
کَش | Kash | کَش | کنار.پهلو | اِسَخ | Esakh | اِسَخ | استخر |
کَهره | Kahrae | کری | بزغاله | اولَه | Uwla | آوله | آبله |
بِجُم | Bejum | بِجِم | بجنب | جَدَه | Jada | جَدَه | جاده |
دیه | Dya | دیی | دیگر | شوم | Shom | شوم | شام |
قن | Ghan | قَن | قند | هِشتی | Heshti | هِشتت | گذاشتی |
وجود زبان زرتشتیان ساکن یزد، به عنوان یکی از قدیمی ترین ساکناناین سرزمین سبب اصالت واژگان و ادبیات یزدی شده است. زرتشتیان استان یزد در میان خود،به زبان نیاکانشان سخن میگویند.«این زبان که اصالتا ً زبان مادری برای بهدینان ایرانی محسوب می شود و از دیرباز با فارسی همزیستی داشته است، هم دارای فهرست درازی از واژهها با بار معنایی و فرهنگی و ساخت آوایی متمایز است و هم در عین حال مفاهیم آن محل برخورد دو زبان و در نتیجه آزمایشگاهی زنده برای بررسی داد و س آنهاست.»[۲]
بعضی از واژه های خاص :
تُرُش بالا = آبکش
خَش = خوب
بوز = زنبور
کَلّه = سَر[۳]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منبع[ویرایش]
- ↑ ارانسکی،یوسیف.م؛زبانهای ایرانی، ترجمه: علی اشرف صادقی، تهران: سخن :1378.
- ↑ مزداپور. واژه نامه گویش بهدینان شهر یزد 1374 : مقدمه.
- ↑ ویژگیهای واجی مشترک گونههای زبانی رایج در ۱۰ روستای استان یزد