لهجه فارسی کرمانشاهی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
كرمانشاهی
کرماشانی
زبان بومی در ایران
استان کرمانشاه
منطقهشهر کرمانشاه
فارسی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹
گلاتولوگkerm1248[۱]

فارسی کرمانشاهی لهجه‌ای از زبان فارسی است که شباهت بسیاری زیادی به زبان کردی دارد و به طور خاص در شهر کرمانشاه پدید آمده‌است.[۲][۳] خصوصیت بارز لهجه فارسی کرمانشاهی کاربرد تعدادی از واژگان و افعال کردی است که به صورت دگرگون‌شده و پرداخت‌شده در جمله‌های فارسی کرمانشاهی دیده می‌شود. میان فارسی کرمانشاهی و فارسی معیار تفاوت‌های آوایی، واژگانی و ساخت‌واژی وجود دارد که به سبب تأثیر کردی کرمانشاهی پدید آمده‌است.[۴][۵][۶] واژگان و افعال کردی با پرداخت‌ها و سایش‌هایی دگرگون شده و در جمله‌های فارسی کرمانشاهی جای می‌گیرد و به کار می‌رود.[۷] لهجه فارسی کرمانشاهی به عنوان غربی‌ترین لهجه از زبان فارسی محسوب می‌شود.[۸][۹][۱۰] قدمت فارسی کرمانشاهی به درستی مشخص نیست اما باور بر این است که شکل‌گیری آن از اواخر قرن نوزدهم آغاز شده‌است.[۱۱]

تاریخچه[ویرایش]

کردهای زنگنه به مدت چند سده بر شهر کرمانشاه حکومت می‌کردند. در سال ۱۷۵۳ شهر کرمانشاه در درگیری‌های مربوط به روی کار آمدن حکومت زندیه به طور کامل تخریب شد و تا نزدیک به ۱۰ سال شهری به نام کرمانشاه وجود نداشت. در سال ۱۷۶۲ الله‌قلی‌خان زنگنه با کریم‌خان زند به توافق رسید و مجدداً حکومت کرمانشاه را در دست گرفت و بازسازی شهر نیز آغاز شد.[۱۲] با این وجود پس از مدتی سلسلۀ زندیه سقوط کرد و ایل قاجار به قدرت رسید. در ۱۸۰۶ محمدعلی میرزا دولتشاه فرزند فتحعلیشاه قاجار حکومت کل منطقۀ غرب ممالک محروسۀ ایران را در دست گرفت و کرمانشاه را مرکز حکومت خود قرار داد.[۱۳] پس از او نیز فرزندان وی قدرت را در دست داشتند. از نیمۀ دوم قرن نوزدهم تجارت شهری رونق گرفت و بازار توسعه پیدا کرد و به همین دلیل تاجران و بازاریان بسیاری از شهرهای دیگر به کرمانشاه آمدند. علاوه بر این روحانیون شیعه از نقاط دیگر ایران و عراق برای تبلیغ تشیع به کرمانشاه سرازیر شدند. با کوتاه شدن دست مردم کُرد از اقتصاد و سیاست و دگرگونی‌های دینی طبقه‌ای از اشراف عمدتاً مهاجر در شهر کرمانشاه به وجود آمد که به زبان فارسی تکلم می‌کرد. به تدریج زبان فارسی به عنوان زبان قدرت، اقتصاد و دین مطرح شد و این در حالی بود که اکثریت جمعیت طبقات کارگر و متوسط شهر را همچنان کُردها تشکیل می‌دادند و طبقه‌ای از اشراف کُرد نیز همچنان در شهر زندگی می‌کردند.[۱۴] در سال ۱۹۰۳ (۱۲۸۱-۱۲۸۲ خورشیدی) یاسنت لویی رابینو در گزارشی از شهر کرمانشاه به تغییرات زبانی اشاره کرده و دربارۀ زبان مردم شهر کرمانشاه می‌گوید:

«زبان مردم شهر کرمانشاه گویشی از زبان کردی است که به گویش‌های سنجابی و کلهری قرابت دارد … بدبختانه کردها بر این باور هستند که به‌کارگیری واژه‌های فارسی هنگام سخن گفتن نشان از بافرهنگی آن‌ها خواهد بود. پیامد چنین آمیختگی زبانی آن است که واژه‌های این زبان کردی که زبانی ناشناخته است از میان خواهند رفت.»[۱۴]

بنابراین می‌باید آغاز روند شکل‌گیری لهجۀ فارسی کرمانشاهی را مربوط به اواخر نیمۀ دوم قرن نوزدهم دانست. در نتیجۀ این روند زبان‌های کردی و فارسی به‌صورت متقابل در یکدیگر تأثیر گذاشتند که در نتیجه آن دو لهجۀ کردی کرمانشاهی و فارسی کرمانشاهی پدید آمدند. در اثر این ارتباط گویش کردی جنوبی تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته و لهجۀ کردی کرمانشاهی را به وجود آورد که در میان لهجه‌های کردی بیشترین تأثیرپذیری را از فارسی نشان می‌دهد، هرچند کردی جنوبی همچنان اصالت زبانی خود را حفظ کرده‌است. به همین ترتیب لهجۀ فارسی کرمانشاهی نیز از تأثیر گویش‌های مختلف زبان کردی رایج در منطقۀ کرمانشاه همچون کلهری، زنگنه‌ای و زبان لکی بر زبان فارسی پدید آمد. از آغاز دهۀ ۱۹۲۰ و با تأسیس حکومت پهلوی اول و متعاقباً تأسیس نظام آموزشی فراگیر، انحصار آموزش در اختیار زبان فارسی قرار گرفت و ترویج زبان فارسی در کرمانشاه شکلی سیستماتیک یافت و بعداً با ظهور وسایل ارتباطاتی از قبیل رادیو، تلویزیون و سینما این انحصار تمامیت یافت.[۱۵]

ویژگی تلفظ[ویرایش]

در لهجه‌های مرکزی ایران «ان» و «ام» به «اون» و «اوم» تبدیل می‌شوند در حالیکه همانند فارسی ادبی و فارسی معیار این در لهجه فارسی کرمانشاهی مجاز نمی‌باشد، برای نمونه:

  • نان (به جای: نون)
  • خانه (به جای: خونه)
  • پشت‌بام (به جای: پشت‌بوم)
  • تانستن (به جای: تونستن)

تلفظ «و»[ویرایش]

در تمامی موارد حرف «و» به صورت (W) و با غنچه کردن لب‌ها ادا می‌شود؛ بر خلاف «و» پارسی (V) که با برخورد دندان‌های بالا به لب پایینی ادا می‌شود.

  • نود (Nawad)

علامت‌های اسم معرفه (شناس)[ویرایش]

در لهجۀ فارسی کرمانشاهی اسم ناشناس از طریق افزودن پسوند «-گه» برای حالت مفرد و «-آگه/هاگه» برای حالت جمع به اسم شناس (معرفه) تبدیل می‌شود. در فارسی معیار نوشتاری نشانه‌ای برای اسم شناس وجود ندارد و تنها در گونه‌های شفاهی این زبان از پسوند «ـه» استفاده می‌شود. پسوند «-گه» از کردی جنوبی به لهجۀ فارسی کرمانشاهی راه یافته‌است. مثال‌های زیر نمونه‌ای از کاربرد این پسوند را نشان می‌دهند:

حالت ناشناس حالت شناس کردی جنوبی فارسی
مداد مدادگه (Medâdaga) مداده‌گه (Medâd-aga) مداده (همان مداد)
مدادا مداداگه (Medâdâga) مداده‌گان، مداده‌یله‌گه (Medâd-agân, Medâd-eylaga) مدادهائه (همان مدادها)

نشانهٔ «را»ی مفعولی[ویرایش]

نشانهٔ «را» پیش از واژگانی که با آوای صامت آغاز می‌شوند «-ه» و به صورت کلی «ره» تلفظ می‌شود.

  • پسراته --> پسرانت را
  • خانه ره --> خانه را

استفاده از واژگان کردی[ویرایش]

اساس واژگان فارسی کرمانشاهی واژگان فارسی است که تعدادی از واژه‌های زبان کردی با تغییر و تحول به شکلی جدید به آن افزوده شده‌اند.

استفاده از مصدرهای کردی و فارسی[ویرایش]

در فارسی کرمانشاهی برخی از مصدرها از کردی کرماشانی گرفته می‌شوند و برخی دیگر از فارسی معیار. در هر دو مورد گاهی تغییراتی در اصل مصدر داده می‌شود. جدول زیر نمونه‌هایی از هر دو گونه مصدر را نشان می‌دهد.[۱۶]

فارسی معیار فارسی کرمانشاهی کردی کرماشانی
آمدن âmadan? آمدن âmadan? هاتن hâten
ایستادن istâdan? ویسادن weysâdan وساێن/وسین wesâyn/wesin
برخاستن barxâstan وخیزادن waxizâdan هیزگردن، وریزاێن hizgerden, werizayn
بستن bastan بسن bassan به‌ساێن/به‌سین basâyn/basin
به‌هم‌زدن beham-zadan شیواندن šiwândan شیواندن šiwânden
پاره کردن pâre-kardan دریدن derridan دڕین derrin
چریدن čaridan لوریدن lawarridan له‌وه‌ڕین lawarrin
خوابیدن xâbidan خاویدن xâwidan خه‌فتن xaften
داشتن dâštan داشدن/داشتن dâšḍan/dâštan داشتن dâšten
دانستن dânestan دانسن dânessan زانسن zânessen
درآوردن darâvardan درآوردن darâwordan ده‌رهاوردن darhâwerden
رفتن raftan رفدن، رفتن rafḍan/raftan چین čin
شستن šostan شسدن، شستن šosḍan/šostan شووردن šurden
کتک زدن kotak-zadan کشدن košḍan کوشین kwešin
گرفتن/ستانیدن gereftan گرفدن، سندن gerefḍan, sandan سه‌نین، گردن sanin, gerden

صرف فعل[ویرایش]

در لهجه فارسی کرمانشاهی برخی افعال وجود دارند که در دیگر لهجه‌های فارسی دیده نمی‌شوند، اینها افعالی هستند که از زبان کردی به عاریت گرفته شده‌اند به این صورت که بن فعل از افعال کردی استخراج شده و در افعال فارسی به کار برده می‌شوند مانند:

  • توچاندن به معنی پخش کردن و متفرق کردن
  • شیواندن به معنی قاطی کردن و به هم زدن

ماضی بعید[ویرایش]

روش ساختن ماضی بعید در فارسی کرمانشاهی به این صورت است.[۱۷]

بن ماضی + اُوْد (Owd) + شناسه شخصی گذشته

  • رفتُوْدَم (Raftowdam) --> رفته بودم
  • دیدُوْدی (Didowdi) --> دیده بودی

نمونه[ویرایش]

لهجه کرمانشاهی تلفظ فارسی معیار
شیتِمان بکو shitemân boko دیوانه‌مان بکن (دیوانه‌مان کردی)
دیه ای‌جا ویس نیسی deya ijâ weys neysi دیگر این‌جا نایستید
خدامانه درآوردی Khodâmâna Der âwerdi خیلی اذیتم کردی، خدای ما رو در آوردی
بشیوانش Beshiwânesh به‌همش بزن - به‌همش بریز
وِیس میسم Weys misam می‌ایستم
کُره ولمان بوکو Welemân Boko کُره (اصطلاح، مثال: نه کُره: نه بابا - بچو کُره: برو بینیم بابا - منظور از بابا، پدر، پسر نیست) بابا ولمون کن!
دَرزی و مَچیرَگَیهَ برام بیار مُخوام شَیوَگَیهَ بُدورانَم darzi o machiragaya baram biâr mokhâm shaivagaya bedurânam سوزن و نخه برایم بیاور می‌خواهم پیراهنم را بدوزم
کِلِک بکو تو آوَگه بین قویله kelek boko tu âwaga bin ghula انگشتت را در آب بکن ببین عمقش زیاد است
کُره گرفدیدمان بنِ قَن؟ Kora Gereftidemân Bana Qan ما را بند قند (نخ درون نبات) انگاشته‌ای؟! (ما را دست انداخته‌ای؟ ما رو گرفتی؟)
هشته واشه hashta wâsha گذاشته باشه

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "كرمانشاهی". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  2. ناتل خانلری، پرویز. تاریخ زبان فارسی
  3. «مرگ لهجه‌ها». روزنامهٔ ابتکار. ۶ بهمن ۱۳۸۶. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ فوریه ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۰.
  4. بهجو، ۱۳۸۱: ۶۱.
  5. بهجو، ۱۳۸۱: ۶۲.
  6. احمدی ورمزانی و فتاحی، ۱۳۹۸: ۲.
  7. بهجو، ۱۳۸۱: ۶۳.
  8. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵.
  9. http://kermanshah.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=30831
  10. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ اکتبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۴ فوریه ۲۰۱۶.
  11. لیمویی، علی (۱۳۸۹). واژه‌نامک (واژه نامهٔ فارسی کرمانشاهی). کرمانشاه: باغ نی.
  12. کشاورز، ۱۳۸۸: ۱۸۴.
  13. خبرگزاری فارس بایگانی‌شده در ۱۴ مه ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine بازدید در ۲۲ آوریل ۲۰۱۰
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ رابینو، ۱۳۹۱: ۲۸.
  15. زارع کهنمویی، ۱۳۹۴.
  16. بهجو، ۱۳۸۱: ۶۴.
  17. رنجبر چقاکبودی، وحید (۱۳۸۸). دستور زبان کردی کرمانشاهی. کرمانشاه: طاق‌بستان. ص. ۶۷. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۱۰-۱۴۷-۱. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک); پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)

کتاب‌شناسی[ویرایش]