پرش به محتوا

مهاجرت هندوآریایی‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
روند گسترش آرام و آشتی جویانه نیاآریاییان (هندواروپاییان) به اروپا در ۷۰۰۰ سال ق. م با پیشرفت کشاورزی

چند فرضیه دربارهٔ خاستگاه آریایی‌ها و هندواروپاییان در میان است که می‌توان به فرضیه آناتولی، فرضیه ارمنستان، فرضیه کورگان، فرضیه ایران، فرضیه هند (با نامگذاری آریاییان بومی یا خاستگاه هندیفرضیه اروپا (با نامگذاری پیوستگی پارینه سنگی) و آنها را فهرست کرد. به ترتیب تاریخی، در این میان فرضیه کورگان کهنه‌تر است و ماریا گیمبوتاس آن را بر پایه یافته‌های باستانشناسی سکا پیرامون خمیدگی ولگا در سامارا و نیز سروگلازووا در زمینهای پست غرب دریای کاسپین، پیش نهاده‌است. (۱۹۵۶ میلادی) از دیدگاه زمانی پژوهش و مستندسازی بیشتر و رده‌بندی گسترده‌تری برای آن انجام پذیرفته‌است. فرضیه ایران را فریدون جنیدی در ۱۳۵۸ (برابر با ۱۹۸۰ میلادی) با کتاب زندگی و مهاجرت آریایی‌ها بر پایه گفتارهای ایرانی[۱] به میان آورد. کسانی همچون جهانشاه درخشانی و رضا مرادی غیاث آبادی ودکتر آشرفیان بناب نیز از نظریه پردازان همین نگره‌اند و خاستگاه همه تیره‌هایی را که امروزه هندواروپایی می‌گویند ایران می‌دانند.[۲] فرضیه ارمنستان از سوی دو زبانشناس شوروی سابق گامکرلیدزه و ایوانف در سال ۱۹۸۵ میلادی بدنبال یافته‌های چشمگیر باستان شناختی هیتی‌ها که نخستین کتیبه کهن آریایی‌ها که تا آن زمان یافته شده بود را دربرمی گرفت و باستانشناسی قفقاز شناسانده گشت.[۳] فرضیه آناتولی را کالین رنفرو در ۱۹۸۷ میلادی پس از بررسی زبانشناختی یافته‌های باستان‌شناختی هیتی‌ها در آناتولی پیش کشید.[۳] در ۱۹۹۳ دیوید فرالی فرضیه هند (بومیان آریایی) را پیش نهاد. این نگره بر پایه تمدن دره سند (بیشتر در پاکستان امروزی و بخش اندکی از شمال غربی هند) و یافته آن به نام هاراپا گسترش یافته‌است و هوادارانی دارد.[۳] فرضیه اروپا[۳][۴] واپسین و تازه‌ترین فرضیه در این باره است که به وارون همه فرضیه‌های دیگر، اروپا را خاستگاه این زبان و نژاد وابسته به آن می‌داند.

گرچه هیچ‌کدام از این فرضیه‌ها نتوانسته‌اند پذیرش همه دانشگاهیان را بدست آورند، چرا که این جستار با سیاست پیوند خورده و هر یک از نژادهای این خانواده زبانی می‌خواهد خود را وارث خاستگاه آغازین بداند.[۵]

آریاییان در دره رود سند

[ویرایش]

فرضیه مهاجرت و کوچ اقوام آریایی که گاهی به آن‌ها هندو ایرانی نیز گفته می‌شود مربوط به داستان مهاجرت اقوام آریایی یا اقوام سفیدپوست در دوره ماقبل تاریخ از مناطقی در شمال شرق اروپا و شمال غرب دریای کاسپین به داخل فلات ایران و غرب و جنوب دامنه رشته کوه‌های هیمالیا و کشمیر و فلات حوزه تمدن رود سند (پاکستان) است. با توجه به بهره‌برداری سیاسی و ایدئولوژیکی نازی‌ها از قوم یا نژاد آریایی امروزه بیشتر از واژه قفقازی[۶] بجای نژاد آریایی استفاده می‌شود. یکی از نمادهای مهم آریایی سواستیکا یا صلیب شکسته‌است که از آن به عنوان نماد و سمبل گردونه مهر که در برگیرنده خورشید در جایگاه برترین ایزد دین کهن آریایی، آیین پیشازرتشتی مهرپرستی به کار می‌بردند.

خوشه شهریگری رود سند که دربردارنده دامنه آبریز این رودخانه و گام پیشین آریاییان باشنده هندوستان است.

بهترین سرنخ دربارهٔ آریاییان هند پیگیری و همتایابی جغرافیای ریگ ودا، کهن‌ترین نوشتار آریاییان هند است. در همین راستا، رودخانه‌های هفتگانه برجسته‌ترین تراز برای مرزبندی این سرزمین هستند.

سرزمین آریاییان هند بر پایه رودخانه‌های هفتگانه در ریگ ودا

انسان‌شناسی فیزیکی

[ویرایش]

بر اساس بررسی‌های اسکلت انسانهای یافته شده موضوع مهاجرت آریاییان بررسی شده‌است.

سناریوهای متعدد

[ویرایش]
گردنبند یافت شده در تپه مارلیک با نشان آریایی صلیب شکسته. نگهداری شده در موزه ملی ایران

دربارهٔ خاستگاه آریاییان که در نوشته‌های کهن اوستا از آن با نام ایرانویج یاد شده چند دیدگاه طرح شده‌است:

early 2nd millennium introduction of the chariot to India is consistent with the overall picture of the spread of this innovation (Mesopotamia 1700, China 1600, N Europe ۱۳۰۰).

یکی از این دیدگاه‌ها می‌گوید که آریاییان نزدیک به هشت‌هزار سال پیش در جنوب سیبری و در اطراف دریاچهٔ آرال می‌زیستند که با مهاجرتی که به سوی جنوب داشتند بخشی به هند و فلات شرقی ایران (خراسان بزرگ) و بخشی نیز به طرف کوه‌های قفقاز حرکت کرده‌اند که قوم‌های ماد و پارس از کوه‌ها گذشتند و در اطراف دریاچهٔ ارومیه ماندگار شدند و بخش دیگری به سمت اروپا حرکت کردند. دیگر دیدگاه‌ها آناتولی؛ آذربایجان؛ قفقاز و… را خاستگاه نخست این قوم می‌داند. تازه‌ترین دیدگاه را در این باره جهانشاه درخشانی طرح کرده‌است. وی خاستگاه این قوم را بستر کنونی خلیج فارس می‌داند که در دوران یخبندان بی آب بوده و پس از بالا آمدن آبهای دریای آزاد آریاییان، به تدریج به فلات ایران و پهنه‌های میانرودان تا فلسطین کوچ کرده‌اند و تمدن‌های آغازین آن سرزمین‌ها را بنیاد گذارده‌اند. بر پایهٔ همین دیدگاه پهنه‌های شمالی نمی‌توانسته‌اند خاستگاه آریاییان بوده باشند زیرا هوای سرد دوران یخبندان امکان زیست در آن مناطق را نمی‌داده‌است.

همین دیدگاه نشان می‌دهد که برای نمونه پارسیان و هخامنشیان پیش از رفتن به سوی انشان در کرمان و حوالی آن حضور داشته‌اند.[۷]

زبانشناسی و مشترکات هند و ایرانی

[ویرایش]

باتوجه به اینکه لهجه محلی میتانی مربوط به قبیله هوری می‌تواند مدارکی دال بر وجود گویشوران هندوآریایی در سال ۱۵۰۰ قبل از میلاد در منطقه میانرودان را یافت؛ به نظر می‌رسد متکلمان این لهجه از قوانین زبان هندوآریایی در زبان خود استفاده کرده‌اند. هندوآریایی‌هایی را که با فرهنگ ودایی گره خورده‌اند، گاهی آریایی‌های ودایی می‌نامند. گویشوران فعلی زبان‌های هندوآریایی در بخش وسیعی از مناطق شمالی شبه قاره هند زندگی می‌کنند. تنها شاخه‌ای از زبان‌های هندوآریایی که درخارج از شبه قاره هند و هیمالیا قرار دارند زبان رومایی است که زبان کولیان اروپا است. همچنین از کلمه «آریا» به عنوان اسم دختر و اسم پسر در بسیاری از زبان‌های ایرانی و هندی استفاده می‌شود. همچنین نام خانوادگی آریا به صورت آرورا هم به کار می‌رود.

انسان‌شناسی ژنتیکی

[ویرایش]

در سال‌های پیشین مؤسسه نشنال جئوگرافیک پژوهش‌های ارزشمندی پیرامون مهاجرت‌ها بر اساس انسان‌شناسی ژنتیکی انجام داده‌است بر اساس پژوهش‌های مؤسسه و رسانه نشنال جئوگرافیک انسان‌های اولیه ۵۰ هزار سال قبل از شرق آفریقا وارد دریای سرخ و خلیج فارس شده‌اند و از آنجا به سایر مناطق پراکنده شده‌اند.[۸][۹][۱۰]

همچنین،گسترش هاپلوگروپ پدری R1a در اقصی نقاط اوراسیا،از شمال هند و افغانستان و نواحی شرقی ایران تا کرانه های دریای بالتیک و اروپای مرکزی،بیانگر جد مشترک بیشتر مردمان هندواروپایی زبان است.[۱۱]

متن‌های تاریخی

[ویرایش]

متن میتانی

[ویرایش]

کتاب ریگ ودا

[ویرایش]

وداها نام کتاب مقدس هندوها است.

Geography of the ریگ‌ودا، with river names; the extent of the Swat and Cemetery H cultures are indicated.

ریگ ودا (Rigveda) کهن‌ترین کتاب مقدس هندوان و اوستا دانشنامه‌ای دربارهٔ باورهای دینی زردشتیان و دیگر باورهای دینی در زمان ساسانیان، هر دو از باستانی‌ترین آثار مکتوب اقوام آریایی هستند. از نوشته‌های این هر دو کتاب دینی، به ویژه اوستا این معنی به روشنی خود را می‌نمایاند که خاستگاه نخستین خانمان‌های آریایی در پهنهٔ خوارزم، سند، بلخ، هرات، مرو، و … میان بلندی‌های پامیر و سواحل شرق دریای مازندران (دریای کاسپین) گسترده بوده‌است. در این میان دودمان‌هایی به سوی غرب رفتند و در پهنهٔ اروپا مسکن گزیدند و دودمان‌هایی به سمت جنوب سرازیر شدند، از سند گذشتند و در هند نشستند. اما دودمان‌هایی نیز دل از نخستین نیاخاک باستانی نکندند، با گذشت زمان رو به جنوب و غرب خاستگاه خود، در گستره‌ای که بعد به نامشان «ایران‌زمین» خوانده شد گسترش یافتند؛ از سیر دریا تا حاشیهٔ جنوب خلیج‌فارس و از سند تا فرات. در قطعاتی از سرودهای ودایی که قبل از ورود اقوام آریایی هند به شبه قاره سروده شده و فضای زمانی چندین قرنی دوران مهاجرت از نغمه‌های آن به خوبی پیداست، نمادهایی وجود دارند که شاخصه‌های جغرافیایی هستند. برپایه برخی پژوهش‌ها، در بخشی از فضای داستانی استوره‌ای نخستین سرودهای ودایی، می‌توان محیط جغرافیایی خوارزم و فرارود را میدان حماسی‌ترین نبردهای پهلوانی قهرمانان مشترک ایرانی و هندی شناسایی کرد. همان‌گونه که این نخستین سرزمین ورجاوند آریایی، در اصیل‌ترین و آرمانی‌ترین حماسه‌های ملی تاریخ داستانی ایران نیز که اساس آن‌ها هم بر روایات دینی و ملی آریایی ماقبل زردشتی استوار است، جایگاهی بس بلند دارد و میدان اصلی رزم و نام‌آوری پهلوانان پیکار جوی ایرانی است. در پاره‌ای از قطعات متاخرتر سرودهای ودایی دوران مهاجرت که صورت تاریخی‌تری دارند، اقوام آریایی هند پس از ترک نخستین سرزمین نیاکانی که دشت‌هایی در دامنه‌های آن سوی کوه‌ها (در سمت شمال) یاد شده‌اند، در حالی که پیوسته با جنگ جویان سرزمین‌های پیش‌رو در نبرد هستند، از گذرگاه‌های کوهستانی به سوی دره رود سند ره می‌سپارند. امروز در این که «گذرگاه خیبر» یکی از اصلی‌ترین معابر در مسیر مهاجرت اقوام آریایی هند به سوی جنوب و سرزمین پاکستان امروزی بوده‌است، جای تردید وجود ندارد.

متن‌های زرتشتی و اوستایی

[ویرایش]

متن کتاب‌های مقدس در خصوص مهاجرت اقوام آری مطالبی نوشته‌اند که به این مطالب بیشتر از بعد اسطوره‌شناسی نگاه می‌شود.

سخن اوستا دربارهٔ خاستگاه اقوام آریایی، نام و موضع جغرافیایی آن بسیار روشن‌تر از اشارات غیر صریح ودایی است. خاستگاه اقوام آریایی در اوستا «آریاویج»(= ائیرینه ویجه) خوانده شده‌است که به معنی سرزمین آریایی است. در «وندیداد»، فرگردیکم، نام شانزده سرزمین آریایی آمده‌است. ائیریه ویجه، سوغده (=سغد)، مورو (=مرو)، باخذی (=بلخ)، نیسایه(=نسا یا نیشابور)، هرایوه (=هرات)، ویه کرته (=کابل)، اورو(=اورغنج در ازبکستان)، وهرکان (=هیرکانیا = گرگان باستانی در شرق دریای مازندران)، هرهواتی (=رخج) و به‌طور کلی تمام سرزمین‌های حوزه رود هیلمند (=هلمند = هیرمند) و رغه (=ری) و چخره (=شاهرود) و ورنه (=گیلان) و هپته هیندو(=پنجاب) و رنها (=سرزمینی در قفقاز).[۱۲] این سرزمین‌ها، نخستین منزلگاه‌های اقوام آریایی هستند. آریاویج سرزمین اصلی و کشت ورهای پیرامون در «وندیداد» با توجه به گسترش محیط جغرافیایی آن‌ها در پهنهٔ ایران شرقی، که یکی پس از دیگری از شمال به جنوب دنبالهٔ طبیعی سرزمین خوارزم می‌باشند. شک نیست که دودمان‌های آریایی، پس از ترک نخستین سرزمین نیاکانی در خوارزم، در قسمتی از مسیر طولانی مهاجرت خود به سوی جنوب و درهٔ رود سند، که به تدریج و منزل به منزل انجام می‌شد، زمانی دراز هم‌چنان در کنار آن دسته از دودمان‌های آریایی (=ایرانی) که ایران شرقی و همین‌طور ایران غربی (مهاجرت مادها و پارس‌ها) تا حوزه رود هیرمند را منزلگاه‌های خود ساخته بودند، طی طریق می‌کردند؛ بنابراین می‌توان گفت که دودمان‌های آریایی در نخستین مرحله مهاجرت از خوارزم، پیش از آن که متوجه سرزمین سند شوند، تا قرن‌ها در منزلگاه‌های آریایی مشرق ایران با دودمان‌های ایرانی در یک جا «بود و باش» داشتند. حتی دور نیست اگر گفته شود که دودمان‌های آریایی هند در آغاز پیکرهٔ شرقی‌تر دودمان‌های ایرانی را در مشرق ایران زمین تشکیل می‌دادند. اما این هم خانمانی، سرانجام پس از زمانی طولانی بر اثر بعضی پیشآمدهای تاریخی، به ویژه با تحول بنیادینی که با ظهور زردشت در باور دینی دودمان‌های آریایی ایران شرقی رخ نمود و سبب طرد خدایان کهن آریایی از سوی بخشی از آنان شد، به پایان آمد. در نتیجه، باورمندان آیین کهن به ناچار هم‌خانمانان آریایی خود را در مشرق ایران ترک کردند و در دومین مرحله مهاجرت خود، به سرزمین‌های آن سوی رود سند رفتند. به یقین، ظهور زردشت، اقوام آریایی را در مناطق اولیهٔ گسترش آیین مزدایی، از خوارزم تا سیستان، به دو گروه بزرگ دودمانی، هندی و ایرانی، نخست در دو سوی مرز باورهای دینی و سپس مرزهای جغرافیایی تقسیم کرد. آنان که در فلات ایران ماندگار شدند و خانمان آریایی خود را پاس داشتند و به ترک آن راضی نشدند، ایرانی و آنان که ترک خانمان کردند و از آب سند گذشتند، هندی (= سندی) خوانده شدند.[۱] .[۱۳]

ودایی هندو

[ویرایش]

متن پوراناها

[ویرایش]

نگارخانه

[ویرایش]

زبان‌های سنتوم و ساتم

[ویرایش]

فرضیه کورگان

[ویرایش]

فرضیه آناتولیایی

[ویرایش]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. جنیدی، فریدون، زندگی و مهاجرت آریاییان بر پایه گفتارهای ایرانی، چاپ نخست، نشر بلخ (۱۳۵۸)
  2. «گفتگو با دکتر جهانشاه درخشانی 1 - آریایی‌ها از شمال نیامدند». iranboom.com. بایگانی‌شده از اصلی در ۷ دسامبر ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۸.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ Quiles، Carlos (۲۰۱۷-۰۶-۲۴). «The Aryan migration debate, the Out of India models, and the modern "indigenous Indo-Aryan" sectarianism». Indo-European.eu (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۸.
  4. "Paleolithic Continuity Theory - Wikipedia". en.m.wikipedia.org (به انگلیسی). Retrieved 8 December 2019.
  5. «Why do so many groups seem to be politically invested in the Proto Indo-European urheimat theories? - Quora». www.quora.com. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۸.
  6. Caucasian
  7. محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: «پان ترکیسم، ایران و آذربایجان» انتشارات سمرقند، ص ۸۴
  8. http://genome.cshlp.org/content/11/6/994.full
  9. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC419996/
  10. http://genome.cshlp.org/content/13/10/2277.full.pdf+html
  11. Klyosov, Anatole A.; Rozhanskii, Igor L. (29 فوریه 2012). "Haplogroup R1a as the Proto Indo-Europeans and the Legendary Aryans as Witnessed by the DNA of Their Current Descendants". Advances in Anthropology (به انگلیسی). 2 (1): 1–13. doi:10.4236/aa.2012.21001.
  12. (Vandid, darmesteter Page 59)
  13. Bryant (2001:133)
    Gnoli, Boyce, Skjaervo, and Witzel, as cited in Bryant (2001:133)
    Humbach and Gnoli, as cited in Bryant (2001:327)
    Mallory & Mair (2000)

کتابها و ارجاع‌ها

[ویرایش]
  • خط سیر مهاجرت اقوام آریایی در سروده‌های ودایی و یشت‌ها. ویسنده: مرادبیگی، عبدالله

نشریه: علوم انسانی» گزارش» دی و بهمن ۱۳۷۹ - شماره ۱۱۹ [۲]

پیوند به بیرون

[ویرایش]

Archaeology

Genetics

Religious and political aspects

Related Video