جامعهشناسی: تفاوت میان نسخهها
AzizAlizad (بحث | مشارکتها) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید |
AzizAlizad (بحث | مشارکتها) اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== فهرست == |
== فهرست == |
||
{{چندستونه|۳}} |
{{چندستونه|۳}} |
||
* ۲٫۲ نظریه اجتماعی قرن بیستم |
* ۲٫۲ نظریه اجتماعی قرن بیستم |
||
* ۲٫۲٫۱ پکس ویسکانسانا |
* ۲٫۲٫۱ پکس ویسکانسانا |
||
* ۲٫۲٫۲ ساختارگرایی |
* ۲٫۲٫۲ ساختارگرایی |
||
* ۲٫۲٫۳ |
* ۲٫۲٫۳ |
||
* ۴ روش تحقیق |
* ۴ روش تحقیق |
||
* ۴٫۱ |
* ۴٫۱ |
||
خط ۴۳: | خط ۴۲: | ||
* ۵٫۱۱ صلح، جنگ و درگیری |
* ۵٫۱۱ صلح، جنگ و درگیری |
||
* ۵٫۱۲ جامعهشناسی سیاسی |
* ۵٫۱۲ جامعهشناسی سیاسی |
||
* ۵٫۱۳ |
* ۵٫۱۳ |
||
* ۵٫۱۴ |
* ۵٫۱۴ |
||
* ۵٫۱۵ |
* ۵٫۱۵ |
||
* ۵٫۱۶ دین |
* ۵٫۱۶ دین |
||
* ۵٫۱۷ تغییر و توسعه اجتماعی |
* ۵٫۱۷ تغییر و توسعه اجتماعی |
||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۸: | ||
دورکیم، مارکس، و دیگر نظریهپرداز آلمانی [[ماکس وبر]] معمولاً به عنوان سه معمار اصلی جامعهشناسی ذکر میشوند.<ref name="ماکس وبر، دایره المعارف فلسفه استنفورد"/> [[هربرت اسپنسر]]، [[ویلیام گراهام سامنر]]، [[لستر فرانک وارد]]، [[ویلیام ادوارد برگهارت دیو بویس]]، [[ویلفردو پارتو]]، [[الکسیس دو توکویل]]، [[ورنر زمبارت]]، [[تورشتاین وبلن]]، [[فردیناند تونیس]]، [[جورج زیمل]]، [[جین آدامز]] و [[کارل مانهایم]] اغلب در برنامههای درسی دانشگاهی به عنوان نظریهپردازان بنیانگذار گنجانده شدهاند. برنامههای درسی ممکن است شامل [[شارلوت پرکینز گیلمن]]، [[ماریان وبر]]، [[هریت مارتینو]] و [[فریدریش انگلس]] به عنوان بنیانگذاران سنت [[فمینیسم|فمینیستی]] در جامعهشناسی باشد. هر چهره کلیدی با دیدگاه و جهتگیری نظری خاصی همراه است.<ref name="transformation325"/> |
دورکیم، مارکس، و دیگر نظریهپرداز آلمانی [[ماکس وبر]] معمولاً به عنوان سه معمار اصلی جامعهشناسی ذکر میشوند.<ref name="ماکس وبر، دایره المعارف فلسفه استنفورد"/> [[هربرت اسپنسر]]، [[ویلیام گراهام سامنر]]، [[لستر فرانک وارد]]، [[ویلیام ادوارد برگهارت دیو بویس]]، [[ویلفردو پارتو]]، [[الکسیس دو توکویل]]، [[ورنر زمبارت]]، [[تورشتاین وبلن]]، [[فردیناند تونیس]]، [[جورج زیمل]]، [[جین آدامز]] و [[کارل مانهایم]] اغلب در برنامههای درسی دانشگاهی به عنوان نظریهپردازان بنیانگذار گنجانده شدهاند. برنامههای درسی ممکن است شامل [[شارلوت پرکینز گیلمن]]، [[ماریان وبر]]، [[هریت مارتینو]] و [[فریدریش انگلس]] به عنوان بنیانگذاران سنت [[فمینیسم|فمینیستی]] در جامعهشناسی باشد. هر چهره کلیدی با دیدگاه و جهتگیری نظری خاصی همراه است.<ref name="transformation325"/> |
||
:::'''مارکس''' و '''انگلس''' ظهور جامعه مدرن را بیش از هر چیز با توسعه سرمایهداری مرتبط میدانند. از نظر '''دورکیم''' این امر به ویژه با صنعتی شدن و تقسیم کار اجتماعی جدید مرتبط بود که این امر به وجود آمد. از نظر '''وبر'''، این امر با ظهور یک روش متمایز از تفکر، محاسبه عقلانی ارتباط داشت که او با اخلاق پروتستانی مرتبط میدانست. (کم و بیش چیزی که مارکس و انگلس در قالب آن «امواج یخی محاسبات خودپرستانه» از آن صحبت میکنند |
:::'''مارکس''' و '''انگلس''' ظهور جامعه مدرن را بیش از هر چیز با توسعه سرمایهداری مرتبط میدانند. از نظر '''دورکیم''' این امر به ویژه با صنعتی شدن و تقسیم کار اجتماعی جدید مرتبط بود که این امر به وجود آمد. از نظر '''وبر'''، این امر با ظهور یک روش متمایز از تفکر، محاسبه عقلانی ارتباط داشت که او با اخلاق پروتستانی مرتبط میدانست. (کم و بیش چیزی که مارکس و انگلس در قالب آن «امواج یخی محاسبات خودپرستانه» از آن صحبت میکنند) '''گیدنز''' اخیراً آثار این جامعهشناسان کلاسیک بزرگ را در کنار هم، «نگاهی چند بعدی به نهادهای مدرنیته» توصیف کردهاست. که نه تنها بر سرمایهداری و صنعتگرایی به عنوان نهادهای کلیدی مدرنیته تأکید میکند، بلکه بر «نظارت» (به معنای «کنترل اطلاعات و نظارت اجتماعی») و «قدرت نظامی» (کنترل ابزار خشونت در زمینه صنعتی شدن جنگ) تأکید میکند.<ref name="transformation325"/> |
||
{{چپچین}} |
{{چپچین}} |
||
[[جان هریس]]: ''دومین تحول بزرگ؟ سرمایهداری در پایان سده بیستم''، ۱۹۹۲ |
[[جان هریس]]: ''دومین تحول بزرگ؟ سرمایهداری در پایان سده بیستم''، ۱۹۹۲ |
||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۵: | ||
==== توسعههای بیشتر ==== |
==== توسعههای بیشتر ==== |
||
[[File:Ferdinand Toennies Bueste Husum-Ausschnitt.jpg|thumb|upright|left|[[سردیس]] از [[فردیناند تونیس]] در [[هوسوم]]، آلمان]] |
[[File:Ferdinand Toennies Bueste Husum-Ausschnitt.jpg|thumb|upright|left|[[سردیس]] از [[فردیناند تونیس]] در [[هوسوم]]، آلمان]] |
||
نخستین دوره دانشکدهٔ «جامعهشناسی» در ایالات متحده در [[دانشگاه ییل]] در سال ۱۸۷۵ توسط [[ویلیام گراهام سامنر]] تدریس شد.<ref>{{Cite encyclopedia |title= جامعهشناسی – تاریخچه جامعهشناسی| Encyclopedia.com: همراه آکسفورد در تاریخ ایالات متحده |encyclopedia=Encyclopedia.com |url=http://www.encyclopedia.com/doc/1O119-Sociology.html |access-date=5 January 2010 |archive-url=https://web.archive.org/web/20100705113641/http://www.encyclopedia.com/doc/1O119-Sociology.html |archive-date=5 July 2010 |url-status=dead}}</ref> در سال ۱۸۸۳ [[لستر فرانک وارد]] که بعدها اولین رئیس [[انجمن جامعهشناسی آمریکا]] (ASA) شد، با حمله به جامعهشناسی آزاد [[هربرت اسپنسر]] و سامنر، کتاب «جامعهشناسی پویا – یا علوم اجتماعی کاربردی را بر اساس جامعهشناسی ایستا و علوم کمتر پیچیده» منتشر کرد.<ref name=Commanger/> کتاب ۱۲۰۰ صفحهای وارد به عنوان منبع اصلی در بسیاری از دورههای اولیه جامعهشناسی آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۸۹۰، قدیمیترین دوره مستمر آمریکایی در سنت مدرن در [[دانشگاه کانزاس]] با سخنرانی [[فرانک ویلسون بلکمار]] آغاز شد.<ref name="صفحه وب گروه جامعهشناسی دانشگاه کانزاس"/> گروه جامعهشناسی در [[دانشگاه شیکاگو]] در سال ۱۸۹۲ توسط [[آلبیون وودبری اسمال]] تأسیس شد که نخستین کتاب درسی جامعهشناسی را با نام ''مقدمهای بر مطالعه جامعه'' در سال ۱۸۹۴ منتشر کرد.<ref name="uchicago1970"/> [[جورج هربرت مید]] و [[چارلز کولی]] که در سال ۱۸۹۱ در [[دانشگاه میشیگان]] (با [[جان دیویی]]) مراوده داشتند، در سال ۱۸۹۴ به شیکاگو نقل مکان کردند.<ref>میلر، دیوید (۲۰۰۹): جورج هربرت مید: ''خود، زبان و جامعه''، انتشارات دانشگاه تگزاس. {{ISBN|0-292-72700-3}}.</ref> تأثیر آنها منجر به پیدایش [[روانشناسی اجتماعی]] و [[کنش متقابل نمادین]] [[مکتب شیکاگو (جامعهشناسی)|مکتب شیکاگو]] شد.<ref>در ۱۹۳۰: ''توسعه جامعهشناسی در میشیگان''، صفحات ۳–۱۴ در نظریه و پژوهشهای جامعهشناسی، مقالات منتخب چارلز هورتون کولی، ویرایش شده توسط رابرت کولی آنجل، نیویورک: هنری هولت.</ref>«[[نشریه جامعهشناسی آمریکا]]» در سال ۱۸۹۵ و پس از آن ASA در سال ۱۹۰۵ |
نخستین دوره دانشکدهٔ «جامعهشناسی» در ایالات متحده در [[دانشگاه ییل]] در سال ۱۸۷۵ توسط [[ویلیام گراهام سامنر]] تدریس شد.<ref>{{Cite encyclopedia |title= جامعهشناسی – تاریخچه جامعهشناسی| Encyclopedia.com: همراه آکسفورد در تاریخ ایالات متحده |encyclopedia=Encyclopedia.com |url=http://www.encyclopedia.com/doc/1O119-Sociology.html |access-date=5 January 2010 |archive-url=https://web.archive.org/web/20100705113641/http://www.encyclopedia.com/doc/1O119-Sociology.html |archive-date=5 July 2010 |url-status=dead}}</ref> در سال ۱۸۸۳ [[لستر فرانک وارد]] که بعدها اولین رئیس [[انجمن جامعهشناسی آمریکا]] (ASA) شد، با حمله به جامعهشناسی آزاد [[هربرت اسپنسر]] و سامنر، کتاب «جامعهشناسی پویا – یا علوم اجتماعی کاربردی را بر اساس جامعهشناسی ایستا و علوم کمتر پیچیده» منتشر کرد.<ref name=Commanger/> کتاب ۱۲۰۰ صفحهای وارد به عنوان منبع اصلی در بسیاری از دورههای اولیه جامعهشناسی آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۸۹۰، قدیمیترین دوره مستمر آمریکایی در سنت مدرن در [[دانشگاه کانزاس]] با سخنرانی [[فرانک ویلسون بلکمار]] آغاز شد.<ref name="صفحه وب گروه جامعهشناسی دانشگاه کانزاس"/> گروه جامعهشناسی در [[دانشگاه شیکاگو]] در سال ۱۸۹۲ توسط [[آلبیون وودبری اسمال]] تأسیس شد که نخستین کتاب درسی جامعهشناسی را با نام ''مقدمهای بر مطالعه جامعه'' در سال ۱۸۹۴ منتشر کرد.<ref name="uchicago1970"/> [[جورج هربرت مید]] و [[چارلز کولی]] که در سال ۱۸۹۱ در [[دانشگاه میشیگان]] (با [[جان دیویی]]) مراوده داشتند، در سال ۱۸۹۴ به شیکاگو نقل مکان کردند.<ref>میلر، دیوید (۲۰۰۹): جورج هربرت مید: ''خود، زبان و جامعه''، انتشارات دانشگاه تگزاس. {{ISBN|0-292-72700-3}}.</ref> تأثیر آنها منجر به پیدایش [[روانشناسی اجتماعی]] و [[کنش متقابل نمادین]] [[مکتب شیکاگو (جامعهشناسی)|مکتب شیکاگو]] شد.<ref>در ۱۹۳۰: ''توسعه جامعهشناسی در میشیگان''، صفحات ۳–۱۴ در نظریه و پژوهشهای جامعهشناسی، مقالات منتخب چارلز هورتون کولی، ویرایش شده توسط رابرت کولی آنجل، نیویورک: هنری هولت.</ref>«[[نشریه جامعهشناسی آمریکا]]» در سال ۱۸۹۵ و پس از آن ASA در سال ۱۹۰۵ تأسیس و منتشر شد.<ref name="uchicago1970"/> |
||
«کانون کلاسیک» جامعهشناختی با صدرنشینی [[امیل دورکیم]] و [[ماکس وبر]] تا حدی مدیون [[تالکوت پارسونز]] است که هر دو را به مخاطبان آمریکایی معرفی نمود.<ref name="camic"/> پارسونز سنت جامعهشناختی را تحکیم بخشید و دستور کار جامعهشناسی آمریکایی را در نقطهای تنظیم کرد که سریعترین رشد انضباطی آن را داشت. جامعهشناسی در ایالات متحده از نظر تاریخی کمتر از همتای اروپایی خود تحت تأثیر [[مارکسیسم]] بود و تا به امروز بهطور گستردهای در رویکرد آماری خود باقی ماندهاست.<ref>موریسون، کن، ۲۰۰۶: ''مارکس، دورکیم، وبر'' (ویرایش دوم)، سیج، صفحات ۷–۱.</ref> |
«کانون کلاسیک» جامعهشناختی با صدرنشینی [[امیل دورکیم]] و [[ماکس وبر]] تا حدی مدیون [[تالکوت پارسونز]] است که هر دو را به مخاطبان آمریکایی معرفی نمود.<ref name="camic"/> پارسونز سنت جامعهشناختی را تحکیم بخشید و دستور کار جامعهشناسی آمریکایی را در نقطهای تنظیم کرد که سریعترین رشد انضباطی آن را داشت. جامعهشناسی در ایالات متحده از نظر تاریخی کمتر از همتای اروپایی خود تحت تأثیر [[مارکسیسم]] بود و تا به امروز بهطور گستردهای در رویکرد آماری خود باقی ماندهاست.<ref>موریسون، کن، ۲۰۰۶: ''مارکس، دورکیم، وبر'' (ویرایش دوم)، سیج، صفحات ۷–۱.</ref> |
||
خط ۲۳۴: | خط ۲۳۳: | ||
اندیشه [[پساساختارگرایی]] در ساخت [[نظریه اجتماعی]] به [[ضد اومانیست|رد فرضیات «اومانیستی»]] تمایل داشتهاست.<ref>گیدنز، آنتونی: ''قانون اساسی جامعه'' در ''راهنمای گیدنز''، ویرایش شده توسط پی. کاسل، چاپ مکمیلان، ص ۸۹.</ref> [[میشل فوکو]] در کتاب «[[الفاظ و اشیا: باستانشناسی علوم انسانی]]» نقد مهمی ارائه میکند، هرچند [[یورگن هابرماس]] (۱۹۸۶) و [[ریچارد رورتی]] (۱۹۸۶)) هر دو استدلال کردهاند فوکو صرفاً چنین نظام فکری را با دیگری جایگزین میکند.<ref>[[یورگن هابرماس|هابرماس، یورگن]]، ۱۹۸۶: ''هدف گرفتن در قلب حال''، در ''فوکو: خواننده انتقادی''، ویرایش شده توسط دی. هوی. آکسفورد: [[بازیل بلکول]].</ref><ref>[[ریچارد رورتی|رورتی، ریچارد]]، ۱۹۸۶: ''فوکو و معرفتشناسی''، در ''فوکو: خواننده انتقادی''، ویرایش شده توسط دی. هوی. آکسفورد: [[بازیل بلکول]].</ref> گفتوگو بین این روشنفکران، روندی را در سالهای اخیر نشان میدهد که در آن مکاتب خاصی از جامعهشناسی و فلسفه با هم تلاقی میکنند. موضع [[ضد اومانیست]] با نظریه «[[پست مدرنیسم]]» مرتبط است، اصطلاحی که در زمینههای خاص برای توصیف یک «عصر» یا «پدیده» استفاده میشود ولی گاهی به عنوان یک «روش» تعبیر میشود. |
اندیشه [[پساساختارگرایی]] در ساخت [[نظریه اجتماعی]] به [[ضد اومانیست|رد فرضیات «اومانیستی»]] تمایل داشتهاست.<ref>گیدنز، آنتونی: ''قانون اساسی جامعه'' در ''راهنمای گیدنز''، ویرایش شده توسط پی. کاسل، چاپ مکمیلان، ص ۸۹.</ref> [[میشل فوکو]] در کتاب «[[الفاظ و اشیا: باستانشناسی علوم انسانی]]» نقد مهمی ارائه میکند، هرچند [[یورگن هابرماس]] (۱۹۸۶) و [[ریچارد رورتی]] (۱۹۸۶)) هر دو استدلال کردهاند فوکو صرفاً چنین نظام فکری را با دیگری جایگزین میکند.<ref>[[یورگن هابرماس|هابرماس، یورگن]]، ۱۹۸۶: ''هدف گرفتن در قلب حال''، در ''فوکو: خواننده انتقادی''، ویرایش شده توسط دی. هوی. آکسفورد: [[بازیل بلکول]].</ref><ref>[[ریچارد رورتی|رورتی، ریچارد]]، ۱۹۸۶: ''فوکو و معرفتشناسی''، در ''فوکو: خواننده انتقادی''، ویرایش شده توسط دی. هوی. آکسفورد: [[بازیل بلکول]].</ref> گفتوگو بین این روشنفکران، روندی را در سالهای اخیر نشان میدهد که در آن مکاتب خاصی از جامعهشناسی و فلسفه با هم تلاقی میکنند. موضع [[ضد اومانیست]] با نظریه «[[پست مدرنیسم]]» مرتبط است، اصطلاحی که در زمینههای خاص برای توصیف یک «عصر» یا «پدیده» استفاده میشود ولی گاهی به عنوان یک «روش» تعبیر میشود. |
||
==۳ مسایل نظری مرکزی == |
== ۳ مسایل نظری مرکزی == |
||
در مجموع، در مورد مسایل محوری نظریه جامعهشناسی، که عمدتاً از سنتهای نظری کلاسیک به ارث رسیدهاند، اجماع قوی وجود دارد. این اجماع چنین است: چگونه میتوان سه دوگانگی «بزرگ» زیر را پیوند داد، فراتر رفت یا کنار آمد:<ref>[[مارگارت آرچر|آرچر، مارگارت اس.]]، و جاناتان کیو تریت، ۲۰۱۳: ''[https://books.google.com/books?id=vQbjnVBKRAkC&lpg=PP1&dq=editions%3AW22YGhd2I3YC&pg=PP1#v=snippet&q=otherwise%20cope%20with%20the%20dichotomies%20represented%20by%20'subjectivism%20and%20objectivism',%20'agency%20and%20structure'%20&f= نظریه انتخاب منطقی نادرست: مقاومت در برابر استعمار]''، ویرایش شده توسط جاناتان. کیو. تریت، [[روتلج]]. {{ISBN|978-0-415-24271-4}}</ref> |
در مجموع، در مورد مسایل محوری نظریه جامعهشناسی، که عمدتاً از سنتهای نظری کلاسیک به ارث رسیدهاند، اجماع قوی وجود دارد. این اجماع چنین است: چگونه میتوان سه دوگانگی «بزرگ» زیر را پیوند داد، فراتر رفت یا کنار آمد:<ref>[[مارگارت آرچر|آرچر، مارگارت اس.]]، و جاناتان کیو تریت، ۲۰۱۳: ''[https://books.google.com/books?id=vQbjnVBKRAkC&lpg=PP1&dq=editions%3AW22YGhd2I3YC&pg=PP1#v=snippet&q=otherwise%20cope%20with%20the%20dichotomies%20represented%20by%20'subjectivism%20and%20objectivism',%20'agency%20and%20structure'%20&f= نظریه انتخاب منطقی نادرست: مقاومت در برابر استعمار]''، ویرایش شده توسط جاناتان. کیو. تریت، [[روتلج]]. {{ISBN|978-0-415-24271-4}}</ref> |
||
# [[نظریههای جامعهشناسی|عینیگرایی و ذهنیگرایی]]، که با ''دانش'' سروکار دارند؛ |
# [[نظریههای جامعهشناسی|عینیگرایی و ذهنیگرایی]]، که با ''دانش'' سروکار دارند؛ |
||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۱: | ||
در نهایت، نظریه جامعهشناسی اغلب با مسئله یکپارچهسازی یا فراتر رفتن از شکاف بین پدیدههای اجتماعی خرد، میانی و کلان دست و پنجه نرم میکند که زیرمجموعهای از هر سه مسئله اصلی است. |
در نهایت، نظریه جامعهشناسی اغلب با مسئله یکپارچهسازی یا فراتر رفتن از شکاف بین پدیدههای اجتماعی خرد، میانی و کلان دست و پنجه نرم میکند که زیرمجموعهای از هر سه مسئله اصلی است. |
||
=== |
=== ۳٫۱ ذهنیت و عینیت === |
||
{{اصلی|عینیگرایی (علم)|عینیگرایی (فلسفه)|فردیت (فلسفه)}} |
{{اصلی|عینیگرایی (علم)|عینیگرایی (فلسفه)|فردیت (فلسفه)}} |
||
خط ۲۵۱: | خط ۲۵۰: | ||
{{blockquote| جامعهشناس چگونه میتواند در عمل این تردید رادیکال را تحت تأثیر قرار دهد که برای کنار گذاشتن همه پیشفرضهای ذاتی این واقعیت که او موجودی اجتماعی است، و بنابراین اجتماعی شدهاست و در آن جهان اجتماعی احساس «مثل ماهی در آب» میکند، ضروری است. ساختارهایی که او درونی کردهاست؟ او چگونه میتواند از طریق این عملیاتها یا عملیاتهای خودآگاهانه که از خود بیخبر هستند و او سوژهٔ آشکار آنهاست، از انجام ساختن ابژه، به یک معنا، از طریق او، خود جهان اجتماعی جلوگیری کند. پیر بوردیو|''مسئله جامعهشناسی بازتابی''|منبع=''دعوت به جامعهشناسی بازتابی'' (۱۹۹۲)، ص ۲۳۵}} |
{{blockquote| جامعهشناس چگونه میتواند در عمل این تردید رادیکال را تحت تأثیر قرار دهد که برای کنار گذاشتن همه پیشفرضهای ذاتی این واقعیت که او موجودی اجتماعی است، و بنابراین اجتماعی شدهاست و در آن جهان اجتماعی احساس «مثل ماهی در آب» میکند، ضروری است. ساختارهایی که او درونی کردهاست؟ او چگونه میتواند از طریق این عملیاتها یا عملیاتهای خودآگاهانه که از خود بیخبر هستند و او سوژهٔ آشکار آنهاست، از انجام ساختن ابژه، به یک معنا، از طریق او، خود جهان اجتماعی جلوگیری کند. پیر بوردیو|''مسئله جامعهشناسی بازتابی''|منبع=''دعوت به جامعهشناسی بازتابی'' (۱۹۹۲)، ص ۲۳۵}} |
||
=== |
=== ۳٫۲ ساختار و عاملیت === |
||
{{اصلی|ساختار و عاملیت}} |
{{اصلی|ساختار و عاملیت}} |
||
ساختار و عاملیت، که گاهی به عنوان ''جبرگرایی'' در برابر ''ارادهگرایی'' نامیده میشود.<ref name="ArcherArcher1995">{{Cite book |last= آرچر |first= مارگارت اسکاتفورد |url=https://books.google.com/books?id=SMbNRp5EseMC&pg=PA65 |title= نظریه اجتماعی رئالیستی: رویکرد ریختشناسی |date=1995 |publisher=انتشارات دانشگاه کمبریج |page=۶۵؛ |isbn=978-0-521-48442-8}}</ref> یک بحث هستی شناختی پایدار در نظریه اجتماعی شکل میدهد: آیا ساختارهای اجتماعی رفتار فرد را تعیین میکند یا عاملیت انسانی؟ در این زمینه، [[عاملیت]] به ظرفیت افراد برای عمل مستقل و انتخاب آزاد اشاره دارد، در حالی که [[ساختار اجتماعی|''ساختار'']] به عوامل محدود کننده مربوط میشود. یا بر انتخابها و اعمال افراد (مثلاً طبقه اجتماعی، مذهب، جنسیت، قومیت و غیره) تأثیر بگذارد. بحث بر سر تقدم ساختار یا عاملیت به هسته [[معرفتشناسی]] جامعهشناختی مربوط میشود (یعنی ''جهان اجتماعی از چه چیزی ساخته شدهاست؟''، ''علت در جهان اجتماعی چیست و معلول چیست؟'').<ref name="The Constitution of Society"/> یک پرسش همیشگی در این بحث، ''[[بازتولید اجتماعی]]'' است: چگونه ساختارها (مخصوصاً ساختارهای تولید نابرابری) از طریق انتخاب افراد بازتولید میشوند؟ |
ساختار و عاملیت، که گاهی به عنوان ''جبرگرایی'' در برابر ''ارادهگرایی'' نامیده میشود.<ref name="ArcherArcher1995">{{Cite book |last= آرچر |first= مارگارت اسکاتفورد |url=https://books.google.com/books?id=SMbNRp5EseMC&pg=PA65 |title= نظریه اجتماعی رئالیستی: رویکرد ریختشناسی |date=1995 |publisher=انتشارات دانشگاه کمبریج |page=۶۵؛ |isbn=978-0-521-48442-8}}</ref> یک بحث هستی شناختی پایدار در نظریه اجتماعی شکل میدهد: آیا ساختارهای اجتماعی رفتار فرد را تعیین میکند یا عاملیت انسانی؟ در این زمینه، [[عاملیت]] به ظرفیت افراد برای عمل مستقل و انتخاب آزاد اشاره دارد، در حالی که [[ساختار اجتماعی|''ساختار'']] به عوامل محدود کننده مربوط میشود. یا بر انتخابها و اعمال افراد (مثلاً طبقه اجتماعی، مذهب، جنسیت، قومیت و غیره) تأثیر بگذارد. بحث بر سر تقدم ساختار یا عاملیت به هسته [[معرفتشناسی]] جامعهشناختی مربوط میشود (یعنی ''جهان اجتماعی از چه چیزی ساخته شدهاست؟''، ''علت در جهان اجتماعی چیست و معلول چیست؟'').<ref name="The Constitution of Society"/> یک پرسش همیشگی در این بحث، ''[[بازتولید اجتماعی]]'' است: چگونه ساختارها (مخصوصاً ساختارهای تولید نابرابری) از طریق انتخاب افراد بازتولید میشوند؟ |
||
=== |
=== ۳٫۳ همزمانی و درزمانی === |
||
[[همزمانی و درزمانی]] (یا «ایستایی» و «پویایی») در نظریه اجتماعی، اصطلاحاتی هستند که به تمایزی اشاره دارند که از طریق کار [[لوی استروس]] پدیدار شد که او نیز آن را از زبانشناسی [[فردیناند دو سوسور]] به ارث بردهاست.<ref name="Lizardo, Omar 2010"/> همزمانی لحظاتی از زمان را برای تحلیل برش میدهد، بنابراین تحلیلی از واقعیت اجتماعی ایستا است. از سوی دیگر، درزمانی تلاش میکند تا دنبالههای پویا را تحلیل کند. به پیروی از سوسور، همزمانی به پدیدههای اجتماعی به عنوان یک مفهوم ثابت مانند یک «زبان» اشاره میکند، در حالی که درزمانی به فرآیندهای آشکار مانند «گفتار» واقعی اشاره میکند. در مقدمه [[آنتونی گیدنز]] بر «مسایل مرکزی در نظریه اجتماعی»، او مینویسد «برای بیآن وابستگی متقابل کنش و ساختار… باید روابط مکانی - زمانی را درک کنیم که در ساختار همه تعاملات اجتماعی نهفتهاست.» و مانند ساختار و عاملیت، زمان برای بحث [[بازتولید اجتماعی]] ضروری است. از نظر جامعهشناسی، جامعهشناسی تاریخی اغلب برای تحلیل زندگی اجتماعی بهعنوان درزمانی موقعیت بهتری دارد، در حالی که پژوهشهای پیمایشی، تصویری فوری از زندگی اجتماعی میگیرد و بنابراین برای درک زندگی اجتماعی بهعنوان همزمان مجهزتر است. برخی استدلال میکنند همزمانی ساختار اجتماعی یک دیدگاه روششناختی است تا یک ادعای هستیشناختی.<ref name="Lizardo, Omar 2010"/> با این وجود، مسئله نظریه این است که چگونه دو شیوه ثبات و تفکر در مورد دادههای اجتماعی را ادغام کنیم. |
[[همزمانی و درزمانی]] (یا «ایستایی» و «پویایی») در نظریه اجتماعی، اصطلاحاتی هستند که به تمایزی اشاره دارند که از طریق کار [[لوی استروس]] پدیدار شد که او نیز آن را از زبانشناسی [[فردیناند دو سوسور]] به ارث بردهاست.<ref name="Lizardo, Omar 2010"/> همزمانی لحظاتی از زمان را برای تحلیل برش میدهد، بنابراین تحلیلی از واقعیت اجتماعی ایستا است. از سوی دیگر، درزمانی تلاش میکند تا دنبالههای پویا را تحلیل کند. به پیروی از سوسور، همزمانی به پدیدههای اجتماعی به عنوان یک مفهوم ثابت مانند یک «زبان» اشاره میکند، در حالی که درزمانی به فرآیندهای آشکار مانند «گفتار» واقعی اشاره میکند. در مقدمه [[آنتونی گیدنز]] بر «مسایل مرکزی در نظریه اجتماعی»، او مینویسد «برای بیآن وابستگی متقابل کنش و ساختار… باید روابط مکانی - زمانی را درک کنیم که در ساختار همه تعاملات اجتماعی نهفتهاست.» و مانند ساختار و عاملیت، زمان برای بحث [[بازتولید اجتماعی]] ضروری است. از نظر جامعهشناسی، جامعهشناسی تاریخی اغلب برای تحلیل زندگی اجتماعی بهعنوان درزمانی موقعیت بهتری دارد، در حالی که پژوهشهای پیمایشی، تصویری فوری از زندگی اجتماعی میگیرد و بنابراین برای درک زندگی اجتماعی بهعنوان همزمان مجهزتر است. برخی استدلال میکنند همزمانی ساختار اجتماعی یک دیدگاه روششناختی است تا یک ادعای هستیشناختی.<ref name="Lizardo, Omar 2010"/> با این وجود، مسئله نظریه این است که چگونه دو شیوه ثبات و تفکر در مورد دادههای اجتماعی را ادغام کنیم. |
||
خط ۳۳۵: | خط ۳۳۴: | ||
== پانویس == |
== پانویس == |
||
=== نقل قولها === |
|||
{{پانویس}} |
|||
{{Reflist |
|||
|refs = |
|||
<ref name = "Jost">{{cite journal | doi = 10.1037/0022-3514.88.3.498 | last1 = Jost | first1 = JT | last2 = Kay | first2 = AC | year = 2005 | title = Exposure to benevolent sexism and complementary gender stereotypes: Consequences for specific and diffuse forms of system justification | url = http://www.willettsurvey.org/TMSTN/Gender/ComplementaryGenderSterotypes.pdf | journal = Journal of Personality and Social Psychology | volume = 88 | issue = 3 | pages = 498–509 | pmid = 15740442 | citeseerx = 10.1.1.333.6801 | access-date = 8 September 2010 | archive-url = https://web.archive.org/web/20130904015351/http://www.willettsurvey.org/TMSTN/Gender/ComplementaryGenderSterotypes.pdf | archive-date = 4 September 2013 | url-status=dead | df = dmy-all }}</ref> |
|||
<ref name="Akhtar">{{cite journal | last1 = Dr | last2 = Akhtar | first2 = S.W. | year = 1997 | title = The Islamic Concept of Knowledge | journal = Al-Tawhid: A Quarterly Journal of Islamic Thought & Culture | volume = 12 | page = 3 }}</ref> |
|||
<ref name="Artificial Societies">{{cite book |last1=Epstein |first1=JM |last2=Axell |first2=R |year=1996 |title=Growing Artificial Societies: Social Science from the Bottom Up |location=Washington, DC |publisher=Brookings Institution Press |isbn=978-0-262-05053-1}}</ref> |
|||
=== منابع === |
|||
{{چپچین}} |
|||
<ref name="Barnes">Barnes, B. 1995. ''The Elements of Social Theory.'' London: UCL Press. Quoted in Jay J. Coakley, Eric Dunning, ''Handbook of sports studies''</ref> |
|||
{{refbegin}} |
|||
* Aby, Stephen H. 2005. ''Sociology: A Guide to Reference and Information Sources'' (3rd ed.). Littleton, CO: Libraries Unlimited Inc. {{ISBN|1-56308-947-5|}} {{OCLC|57475961}} |
|||
* [[Earl Babbie|Babbie, Earl R.]] 2003. ''The Practice of Social Research'' (10th ed.). Wadsworth: [[Thomson Learning]]. {{ISBN|0-534-62029-9|}} {{OCLC|51917727}} |
|||
* ''[https://web.archive.org/web/20080527231135/http://ddl.uwinnipeg.ca/res_des/files/readings/cwmills-intel_craft.pdf C. Wright Mills, Intellectual Craftsmanship Advices how to Work for young Sociologist]'' |
|||
<ref name="Bendix1">{{cite book |last=Bendix |first=Reinhard |author-link=Reinhard Bendix |title = Max Weber: An Intellectual Portrait |url = https://books.google.com/books?id=63sC9uaYqQsC&pg=PA1 |year = 1977 |publisher = University of California Press |isbn=978-0-520-03194-4 }}</ref> |
|||
* [[Randall Collins|Collins, Randall]]. 1994. ''Four Sociological Traditions.'' Oxford: [[Oxford University Press]].{{ISBN|0-19-508208-7|}} {{OCLC|28411490}} |
|||
* [[Lewis A. Coser|Coser, Lewis A.]] 1971. ''Masters of Sociological Thought: Ideas in Historical and Social Context''. New York: Harcourt Brace Jovanovich. {{ISBN|0-15-555128-0|}}. |
|||
<ref name="Boudon">{{cite journal | last = Boudon | first = Raymond | year = 1991 | title = Review: What Middle-Range Theories are | journal = Contemporary Sociology | volume = 20 | issue = 4 | pages = 519–22 | doi = 10.2307/2071781 | jstor = 2071781 }}</ref> |
|||
* [[Anthony Giddens|Giddens, Anthony]]. 2006. ''Sociology'' (5th ed.). Cambridge: Polity Press. {{ISBN|0-7456-3378-1|}} {{OCLC|63186308}} |
|||
* {{Cite book|year=1989|author=Landis, Judson R|title=Sociology: Concepts and Characteristics|place=Belmont, California|edition=7th|publisher=Wadsworth|isbn=978-0-534-10158-9|url=https://archive.org/details/sociologyconcept00land_0}} |
|||
<ref name="British Journal of Sociology Website">{{cite web |url = http://www.lse.ac.uk/serials/Bjs/ |title = British Journal of Sociology Website |website = Lse.ac.uk |date=2 April 2009 |access-date=20 April 2009 |url-status=dead |archive-url = https://web.archive.org/web/20071023090913/http://www.lse.ac.uk/serials/Bjs/ |archive-date=23 October 2007 }}</ref> |
|||
* House, J. S., & Mortimer, J. (1990). Social structure and the individual: Emerging themes and new directions. ''Social Psychology Quarterly'', 71-80. |
|||
* [[Seymour Martin Lipset|Lipset, Seymour Martin]] and [[Everett Carll Ladd]]. "The Politics of American Sociologists," ''American Journal of Sociology'' (1972) 78#1 pp. 67–104 {{jstor|2776571}} |
|||
<ref name="British Sociological Association: Medical Sociology">{{cite web |url = http://www.britsoc.co.uk/medsoc/MedSoc+History.htm |archive-url = https://web.archive.org/web/20080617194317/http://www.britsoc.co.uk/medsoc/MedSoc%2BHistory.htm |url-status=dead |archive-date=17 June 2008 |title = British Sociological Association: Medical Sociology |publisher=BSA |access-date=23 October 2009 }}</ref> |
|||
* {{Cite book|year=1991|author=Macionis, John J|title=Sociology|edition=3rd|place=Englewood Cliffs, NJ|publisher=Prentice Hall|isbn=978-0-13-820358-0}} |
|||
* [[Robert K. Merton|Merton, Robert K.]] 1959. ''Social Theory and Social Structure. Toward the codification of theory and research'' (revised & enlarged ed.). Glencoe, IL.{{OCLC|4536864}} |
|||
<ref name="Coakley">{{cite book |first1=Jay J. |last1 = Coakley |first2 = Eric |last2= Dunning |title = Handbook of Sports Studies |publisher = SAGE |year = 2000 |isbn = 978-1-4462-6505-5 }}</ref> |
|||
* Mills, C. Wright. 1959. ''[https://www.google.com/books/edition/The_Sociological_Imagination/UTQ6OkKwszoC?hl=en&gbpv=0 The Sociological Imagination]''{{OCLC|165883}} |
|||
* {{Cite book|last=Mitchell|first=Geoffrey Duncan|title=A Hundred Years of Sociology: A Concise History of the Major Figures, Ideas, and Schools of Sociological Thought|year=2007|orig-year=1968|publisher=Transaction Publishers|location=New Brunswick, NJ|isbn=978-0-202-36168-0|oclc=145146341}} |
|||
<ref name="Computational Social Science">{{cite journal |title=Computational Social Science |journal=Science |date=6 February 2009 |volume=323 |issue=5915 |pages=721–23 |doi=10.1126/science.1167742 |first1=David |last1=Lazer |first2=Alex |last2=Pentland |pmid=19197046 |last3=Adamic |first3=L |last4=Aral |first4=S |last5=Barabasi |first5=AL |last6=Brewer |first6=D |last7=Christakis |first7=N |last8=Contractor |first8=N |last9=Fowler |first9=J |last10=Gutmann |first10=M. |last11=Jebara |first11=T. |last12=King |first12=G. |last13=Macy |first13=M. |last14=Roy |first14=D. |last15=Van Alstyne |first15=M. |pmc=2745217 |display-authors=8 }}</ref> |
|||
* [[Robert A. Nisbet|Nisbet, Robert A.]] 1967. ''The Sociological Tradition'', London, Heinemann Educational Books. {{ISBN|1-56000-667-6|}} {{OCLC|26934810}} |
|||
* [[George Ritzer|Ritzer, George]], and Douglas J. Goodman. 2004. ''Sociological Theory'' (6th ed.). [[McGraw-Hill]]. {{ISBN|0-07-281718-6|}} {{OCLC|52240022}} |
|||
<ref name="Cooperation">{{cite book |last = Axelrod |first = Robert |year=1997 |title=The Complexity of Cooperation: Agent-Based Models of Competition and Collaboration |location=Princeton, NJ |publisher=Princeton University Press |isbn=978-0-691-01568-2 }}</ref> |
|||
* Scott, John, and Gordon Marshall, eds. 2005. ''A Dictionary of Sociology'' (3rd ed.). Oxford University Press. {{ISBN|0-19-860986-8|}}, {{OCLC|60370982}} |
|||
* Wallace, Ruth A., and Alison Wolf. 1995. ''Contemporary Sociological Theory: Continuing the Classical Tradition'' (4th ed.). Prentice-Hall. {{ISBN|0-13-036245-X|}} {{OCLC|31604842}} |
|||
<ref name="Core Issues and Theory in Military Sociology">{{cite web |url = http://findarticles.com/p/articles/mi_qa3719/is_200107/ai_n8977420 |archive-url = https://web.archive.org/web/20050531202538/http://www.findarticles.com/p/articles/mi_qa3719/is_200107/ai_n8977420 |url-status=dead |archive-date=31 May 2005 |title=Core Issues and Theory in Military Sociology |access-date=14 July 2008 |publisher=Journal of Political and Military Sociology |last = Siebold |first = Guy |year= 2001 }}</ref> |
|||
* [[Harrison White|White, Harrison C.]] 2008. ''Identity and Control. How Social Formations Emerge'' (2nd ed.). Princeton: [[Princeton University Press]]. {{ISBN|978-0-691-13714-8|}} {{OCLC|174138884}} |
|||
* Willis, Evan. 1996. ''The Sociological Quest: An introduction to the study of social life''. [[New Brunswick, New Jersey|New Brunswick]], NJ: [[Rutgers University Press]]. {{ISBN|0-8135-2367-2|}} {{OCLC|34633406}} |
|||
<ref name="Dictionary">Gordon Marshall (ed) ''A Dictionary of Sociology'' (Article: Sociology of Education), Oxford University Press, 1998</ref> |
|||
{{refend}} |
|||
{{پایان چپچین}} |
|||
<ref name="DinW">Durkheim, Émile. 1895. ''The Rules of the Sociological Method''. Cited in Wacquant (1992).</ref> |
|||
<ref name="Direct Social Work Practice">{{cite book |author1 = Hepworth, D.H |author2=Rooney, R.H. |author3=Rooney, G.D |author4=Strom-Gottfried, K. |author5=Larsen, J.A. |title=Direct Social Work Practice |year=2006 |publisher=Thomson Brooks/Cole |location=Belmont, CA |isbn=978-0-534-64458-1|chapter=Chapter 1 |chapter-url = https://archive.org/details/directsocialwork00dean }}</ref> |
|||
<ref name="Enan">{{cite book|title=Ibn Khaldun: His Life and Works|first=Muhammed Abdullah|last=Enan|publisher=[[The Other Press]]|year=2007|isbn=978-983-9541-53-3|page=v}}</ref> |
|||
<ref name="Gartell">{{cite journal | last1 = Gartell | first1 = C. David | last2 = Gartell | first2 = John | year = 1996 | title = Positivism in sociological practice: 1967–1990 | journal = Canadian Review of Sociology | volume = 33 | issue =2 | page = 2|doi=10.1111/j.1755-618X.1996.tb00192.x }}</ref> |
|||
<ref name="Gates">{{cite journal|doi=10.2307/2708627|title=The Spread of Ibn Khaldun's Ideas on Climate and Culture|author=Warren E. Gates|journal=[[Journal of the History of Ideas]]|volume=28|issue=3|date=July–September 1967|pages=415–22 [415]|jstor=2708627}}</ref> |
|||
<ref name="Generalist Practice with Organisations and Communities">{{cite book |last1=Kirst-Ashman |first1=K.K. |last2=Hull |first2=G H. |title=Generalist Practice with Organisations and Communities|year=2009|publisher=Brooks/Cole Cengage Learning|location=Belmont, CA|isbn=978-0-495-50715-4|edition=4th}}</ref> |
|||
<ref name="Generative">{{Cite book |last=Epstein |first=Joshua |year=2007 |title=Generative Social Science: Studies in Agent-Based Computational Modeling |location=Princeton, NJ|publisher=Princeton University Press|isbn=978-0-691-12547-3}}</ref> |
|||
<ref name="Giddens Intro">گیدنز، آنتونی، دانیر، میچل، اپلبام، ریچارد، ۲۰۰۷: مقدمهای بر جامعهشناسی، چاپ ششم، نیویورک: دبلیو.دبلیو. نورتون و شرکت فصل ۱.</ref> |
|||
<ref name="Halfpenny">Halfpenny, Peter. ''Positivism and Sociology: Explaining Social Science.'' London:Allen and Unwin, 1982.</ref> |
|||
<ref name="Hanson">{{cite journal | doi = 10.1007/s11135-006-9041-7 | last1 = Hanson | first1 = Barbara | year = 2008 | title = Whither Qualitative/Quantitative?: Grounds for Methodological Convergence | journal = Quality and Quantity | volume = 42 | pages = 97–111 | s2cid = 144513805 }}</ref> |
|||
<ref name="Hanushek">[http://newyorkfed.org/research/epr/98v04n1/9803hanu.pdf Hanushek, Eric A. (1998) "Conclusions and Controversies about the Effectiveness of School Resources" ''Economic Policy Review'' Federal Reserve Bank of New York, 4(1): pp. 11–27], accessed 30 December 2008.</ref> |
|||
<ref name="Hunter">{{cite journal | doi = 10.1007/s12108-008-9042-1 | last1 = Hunter | first1 = Laura | last2 = Leahey | first2 = Erin | year = 2008 | title = Collaborative Research in Sociology: Trends and Contributing Factors | journal = American Sociologist | volume = 39 | issue = 4| pages = 290–306 | s2cid = 145390103 }}</ref> |
|||
<ref name="James Trostle">{{Cite book|url=https://books.google.com/books?id=ggn-VgZceYAC&q=Will%20Anthropology%20be%20absorbed%20by%20Sociology%3F&pg=PA82 |title=James Trostle |access-date=8 September 2009|publisher=Springer|author1=Janes, Craig Robert|author2=Stall, Ron|author3=Gifford, Sandra M|year=1986|isbn=978-90-277-2248-5}}</ref> |
|||
<ref name="MW">{{cite journal |doi=10.1146/annurev.soc.28.110601.141117 |title=From Factors to Actors: Computational Sociology and Agent-Based Modeling |first1=Michael W. |last1=Macy |first2=Robert |last2=Willer |journal=Annual Review of Sociology |volume=28 |pages=143–66|year=2002 |jstor=3069238 }}</ref> |
|||
<ref name="Max Weber – Stanford Encyclopaedia of Philosophy">{{cite web |url = http://plato.stanford.edu/entries/weber/ |title = Max Weber – Stanford Encyclopaedia of Philosophy |website=Plato.stanford.edu |date=24 August 2007 |access-date=5 January 2010 }}</ref> |
|||
<ref name="Methodological Implications of Complex Systems Approaches to Sociality: Simulation as a Foundation for Knowledge">{{cite journal |last=Goldspink |first=C. |year=2002 |title=Methodological Implications of Complex Systems Approaches to Sociality: Simulation as a Foundation for Knowledge |url = http://jasss.soc.surrey.ac.uk/5/1/3.html |journal=Journal of Artificial Societies and Social Simulation |volume=5 |issue=1 }}</ref> |
|||
<ref name="Methods">Haralambos & Holborn. ''Sociology: Themes and perspectives'' (2004) 6th ed, Collins Educational. {{ISBN|978-0-00-715447-0}}. Chapter 14: Methods</ref> |
|||
<ref name="Mowlana">{{cite journal |first=H. |last=Mowlana |year=2001 |title=Information in the Arab World |journal=Cooperation South Journal |volume=1}}</ref> |
|||
<ref name="Psychology from Islamic Perspective: Contributions of Early Muslim Scholars and Challenges to Contemporary Muslim Psychologists">{{cite journal | doi = 10.1007/s10943-004-4302-z | last1 = Haque | first1 = Amber | year = 2004 | title = Psychology from Islamic Perspective: Contributions of Early Muslim Scholars and Challenges to Contemporary Muslim Psychologists | journal = Journal of Religion and Health | volume = 43 | issue = 4 | pages = 357–77 [375] | s2cid = 38740431 }}</ref> |
|||
<ref name="Robert K. Merton Remembered">{{cite web |url = http://www.asanet.org/footnotes/mar03/indextwo.html |title=Robert K. Merton Remembered |access-date=2 December 2009 }}</ref> |
|||
<ref name="SfSS1">{{Cite book |last1=Gilbert |first1=Nigel |last2=Troitzsch |first2=Klaus |year=2005 |title=Simulation for Social Scientists |edition=2nd |chapter=Simulation and social science |publisher=Open University Press |chapter-url = http://cress.soc.surrey.ac.uk/s4ss/}}</ref> |
|||
<ref name="Slattery">Slattery, Martin. 1993. ''Key Ideas in Sociology''. Cheltenham: Nelson Thornes, Ltd.</ref> |
|||
<ref name="Social Class and Stratification">{{cite book | last=Saunders | first=Peter | author-link = Peter Robert Saunders | year=1990 | title=Social Class and Stratification | publisher=Routledge | url = https://books.google.com/books?id=FK-004p0J_EC | isbn=978-0-415-04125-6 }}</ref> |
|||
<ref name="Sociological miniaturism: seeing the big through the small in social psychology">{{cite journal |title = Sociological miniaturism: seeing the big through the small in social psychology |author1=Stolte, John F |author2=Fine, Gary Alan |author3=Cook, Karen S. |journal=Annual Review of Sociology |volume= 27 |pages=387–413 |year= 2001 |doi=10.1146/annurev.soc.27.1.387 }}</ref> |
|||
<ref name="Sociology beyond societies: mobilities for the twenty-first century">{{cite book |last=Urry |first=John |chapter-url = https://books.google.com/books?id=ogyDBobOHVEC&pg=PA23 |title=Sociology beyond societies: mobilities for the twenty-first century |chapter=Metaphors |publisher=Routledge |year=2000 |page=23 |isbn=978-0-415-19089-3 }}</ref> |
|||
<ref name="The Autonomous, the Universal and the Future of Sociology">{{cite journal |last=Alatas |first = S. H. |title = The Autonomous, the Universal and the Future of Sociology |journal=Current Sociology |year=2006 |volume=54 |pages=7–23 [15] |doi=10.1177/0011392106058831 |s2cid = 144226604 |url=http://eprints.usm.my/8250/1/The_Autonomous_The_Universal_and_The_Future_Of_Sociology.pdf }}</ref> |
|||
<ref name="The Computer as Laboratory: Toward a Theory of Complex Adaptive Systems">{{cite journal |last=Casti |first=J. |year=1999 |title=The Computer as Laboratory: Toward a Theory of Complex Adaptive Systems |journal=Complexity |volume=4 |issue=5 |pages=12–14 |doi=10.1002/(SICI)1099-0526(199905/06)4:5<12::AID-CPLX3>3.0.CO;2-4 }}</ref> |
|||
<ref name="The Constitution of Society">{{cite book |author=Giddens, A. |title=The Constitution of Society |publisher=University of California Press |location=California |year=1996 |pages=14–19|isbn= 978-0-520-05728-9 }}</ref> |
|||
<ref name="The most cited authors of books in the humanities">{{cite web |url = http://www.timeshighereducation.co.uk/story.asp?storyCode=405956§ioncode=26 |title=The most cited authors of books in the humanities |website = timeshighereducation.co.uk |date=26 March 2009 |access-date=16 November 2009 }}</ref> |
|||
<ref name="University of Kansas Sociology Department Webpage">{{cite web |url = http://www.ku.edu/%7Esocdept/about/ |title=University of Kansas Sociology Department Webpage |website=Ku.edu |access-date=20 April 2009 |url-status=dead |archive-url = https://web.archive.org/web/20060627062640/http://www.ku.edu/~socdept/about/ |archive-date=27 June 2006 }}</ref> |
|||
<ref name="Wacquant">Wacquant, Loic. 1992. "Positivism." In Bottomore, Tom and William Outhwaite, ed., ''The Blackwell Dictionary of Twentieth-Century Social Thought''</ref> |
|||
<ref name="Web page">{{cite web|url=http://nos.org/331courseE/L-3%20SOCIOLOGY%20ITS%20RELATIONSHIP%20WITH%20OTHER%20SOCIAL%20SCIEN.pdf |title = Sociology and Its Relationships to Other Social Sciences |publisher=National Organisation of Sociology |url-status=dead |archive-url = https://web.archive.org/web/20110626125649/http://nos.org/331courseE/L-3%20SOCIOLOGY%20ITS%20RELATIONSHIP%20WITH%20OTHER%20SOCIAL%20SCIEN.pdf |archive-date=26 June 2011 }}</ref> |
|||
<ref name="Western">Western, Bruce. 2006. ''Punishment and Inequality in America.'' New York: Russel Sage.</ref> |
|||
<ref name="about1">{{cite web|url=http://psychology.about.com/od/socialpsychology/f/socialpsych.htm |title=What Is Social Psychology – An Introduction to Social Psychology |publisher=Psychology.about.com |access-date=1 June 2010}}</ref> |
|||
<ref name="autogenerated1971">Levine, Donald (ed) 'Simmel: On individuality and social forms' Chicago University Press, 1971. pxix.</ref> |
|||
<ref name="autogenerated1994">Horowitz, Irving (1994) ''The Decomposition of Sociology'' Oxford University Press. pp. 3–9</ref><ref name=Poggi>Gianfranco Poggi (2000). ''Durkheim.'' Oxford: Oxford University Press.</ref> |
|||
<ref name="autogenerated2005">Fish, Jonathan S. 2005. 'Defending the Durkheimian Tradition. Religion, Emotion and Morality' Aldershot: Ashgate Publishing.</ref> |
|||
<ref name=Commanger>{{cite book|url= https://books.google.com/books?id=De5sdTFRt5YC&q=commager+the+american+mind&pg=PA199|title= The American mind: an interpretation of American thought and character since 1880s|isbn= 978-0-300-00046-7 |last=Commager |first=Henry Steele |date= 1959}}</ref> |
|||
<ref name="britannica">"[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/217277/Frankfurt-School Frankfurt School]". (2009). from [[Encyclopædia Britannica Online]]. Retrieved 12 September 2009.</ref> |
|||
<ref name="camic">{{cite journal | last1 = Camic | first1 = Charles | year = 1992 | title = Reputation and Predecessor Selection: Parsons and the Institutionalists | journal = American Sociological Review | volume = 57 | issue = 4| pages = 421–45 | doi = 10.2307/2096093 | jstor = 2096093 }}</ref> |
|||
<ref name="comte">''Dictionary of the Social Sciences'', Article: Comte, Auguste</ref> |
|||
<ref name="gm">{{cite journal|jstor=2095839|title=Is There An Association between Gender and Methods in Sociological Research?|first1=Linda|last1=Grant|first2=Kathryn B.|last2=Ward|first3=Xue Lan|last3=Rong|date=1 January 1987|journal=American Sociological Review|volume=52|issue=6|pages=856–62|doi=10.2307/2095839}}</ref> |
|||
<ref name="princeton1">{{cite web|url=http://press.princeton.edu/chapters/s7525.html |title=Principles of Economic Sociology by Richard Swedberg – An extract |access-date=2 December 2009}}</ref> |
|||
<ref name="socofsci-bendavid">{{Cite journal |title = Sociology of Science |first = Joseph |last = Ben-David |author2 = Teresa A. Sullivan |journal = Annual Review of Sociology |volume = 1 |year = 1975 |pages = 203–22 |url = http://www.compilerpress.atfreeweb.com/Anno%20Ben%20David%20&%20Sullivan%20Sociology%20of%20Science%20ARS%201975.htm |archive-url = https://web.archive.org/web/20030826062031/http://www.compilerpress.atfreeweb.com/Anno%20Ben%20David%20%26%20Sullivan%20Sociology%20of%20Science%20ARS%201975.htm |url-status=dead |archive-date = 26 August 2003 |access-date = 29 November 2006 |doi = 10.1146/annurev.so.01.080175.001223 |df = dmy-all }}</ref> |
|||
<ref name="transformation325">Harriss, John. ''The Second Great Transformation? Capitalism at the End of the Twentieth Century'' in Allen, T. and Thomas, Alan (eds) ''Poverty and Development in the 21st Century', Oxford University Press, Oxford. p. 325.</ref> |
|||
<ref name="uchicago1970">{{cite web|url=http://www.journals.uchicago.edu/AJS/home.html |title=American Journal of Sociology Website |publisher=Journals.uchicago.edu |date=1 January 1970 |access-date=20 April 2009}}</ref> |
|||
<ref name="Émile Durkheim's Division of Labor and the Shadow of Herbert Spencer">{{cite journal | doi = 10.1111/j.1533-8525.1995.tb00465.x | last1 = Perrin | first1 = Robert G. | year = 1995| title = Émile Durkheim's Division of Labor and the Shadow of Herbert Spencer | journal = Sociological Quarterly | volume = 36 | issue = 4 | pages = 791–808 }}</ref> |
|||
}} |
|||
== پیوند به بیرون == |
== پیوند به بیرون == |
||
{{ویکیانبار-رده|Sociology}} |
{{ویکیانبار-رده|Sociology}} |
||
* [http://isa.org.ir/ وبگاه انجمن جامعهشناسی ایران] |
* [http://isa.org.ir/ وبگاه انجمن جامعهشناسی ایران] (اجا) |
||
* [http://www.asanet.org/ انجمن جامعهشناسی آمریکا (ASA)] |
* [http://www.asanet.org/ انجمن جامعهشناسی آمریکا (ASA)] |
||
* [http://www.tasa.org.au/ انجمن جامعهشناسی استرالیا (TASA)] |
* [http://www.tasa.org.au/ انجمن جامعهشناسی استرالیا (TASA)] |
||
خط ۳۸۵: | خط ۴۸۲: | ||
* [http://nordicsociologicalassociation.org/ انجمن جامعهشناسی شمال اروپا (NSA)] |
* [http://nordicsociologicalassociation.org/ انجمن جامعهشناسی شمال اروپا (NSA)] |
||
* [https://www.sverigessociologforbund.se/ انجمن جامعهشناسی سوئد (به سوئدی)] |
* [https://www.sverigessociologforbund.se/ انجمن جامعهشناسی سوئد (به سوئدی)] |
||
{{مقاله خوب}} |
|||
{{جامعهشناسی۲}} |
{{جامعهشناسی۲}} |
||
{{دادههای کتابخانهای}} |
|||
{{جهانبینی}} |
|||
{{علوم اجتماعی}} |
{{علوم اجتماعی}} |
||
{{اثباتگرایی}} |
{{اثباتگرایی}} |
||
{{جهانبینی}} |
|||
{{امیل دورکیم}} |
{{امیل دورکیم}} |
||
{{کارل مارکس}} |
{{کارل مارکس}} |
||
{{ماکس وبر}} |
{{ماکس وبر}} |
||
{{دادههای کتابخانهای}} |
|||
{{بخش-خرد}} |
|||
[[رده:جامعهشناسی| ]] |
[[رده:جامعهشناسی| ]] |
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۳
این مقاله یا بخشی از آن تحت نگارش، توسعه یا بازنویسی گسترده قرار دارد. از کمک شما در ویرایش و نگارش آن استقبال میکنیم؛ خوش آمدید. اگر این مقاله یا بخش چندین روز است که ویرایش نشده، لطفاً این الگو را حذف کنید. اگر خودتان این برچسب را در صفحه قرار دادهاید و همچنان در حال ویرایش صفحه هستید، لطفاً در زمانهایی که مشغول ویرایش هستید این الگو را با {{ویرایش}} جایگزین کنید. برای آگاهی از پارامترهای الگو روی پیوند آن کلیک کنید. این مقاله آخرین بار در ۱۹ ماه پیش توسط AzizAlizad (بحث | مشارکتها) ویرایش شدهاست. (روزآمدسازی زمانسنج) |
بخشی از سلسلهمقالات درمورد: |
جامعهشناسی |
---|
جامعهشناسی (به انگلیسی: Sociology) یکی از علوم اجتماعی است که بر بررسی جامعه، رفتار اجتماعی انسان، الگوهای مناسبات اجتماعی، رابطه اجتماعی و جنبههایی از فرهنگ مرتبط با زندگی روزمره تمرکز دارد.[۱][۲][۳] از روشهای مختلف پژوهش تجربی و تفکر انتقادی[۴]: 3–5 برای توسعه مجموعهای از دانش در مورد نظم اجتماعی و تغییر اجتماعی استفاده میکند.[۴]: 32–40 در حالی که برخی از جامعهشناسان پژوهشهایی را انجام میدهند که ممکن است مستقیماً برای سیاست اجتماعی و رفاه اعمال شود، برخی دیگر عمدتاً بر اصلاح نظری درک فرآیندهای اجتماعی و روش پدیدارشناسی تمرکز میکنند. موضوع میتواند از تحلیلهای سطح جامعهشناسی خرد (یعنی تعامل فردی و عاملیت) تا تحلیلهای سطح جامعهشناسی کلان جامعه (یعنی نظام اجتماعی و ساختار اجتماعی) سیر نماید.[۵]
کانونهای سنتی جامعهشناسی عبارتند از: قشربندی اجتماعی، طبقه اجتماعی، تحرک اجتماعی، جامعهشناسی دین، سکولارسازی، جامعهشناسی حقوق، جنس، جنسیت و انحرافات. از آنجایی که همه حوزههای فعالیت انسانی تحت تأثیر تعامل متقابل ساختار اجتماعی با عاملیت فردی است، جامعهشناسی به تدریج تمرکز خود را به موضوع و نهادهای دیگر، مانند جامعهشناسی سلامت و بیماری و جامعهشناسی پزشکی؛ جامعهشناسی اقتصادی؛ جامعهشناسی نظامی؛ جامعهشناسی مجازات و نظامهای نظریه کنترل (جامعهشناسی)؛ جامعهشناسی اینترنت؛ جامعهشناسی آموزش و پرورش؛ سرمایه اجتماعی؛ و نقش فعالیت اجتماعی در توسعه جامعهشناسی معرفت گسترش دادهاست.
دامنه روشهای علمی اجتماعی نیز گسترش یافتهاست، زیرا پژوهش اجتماعی از انواع تکنیکهای پژوهش کیفی و پژوهش کمی استفاده میکند. چرخش زبانی و چرخش فرهنگی اواسط سده بیستم، به ویژه، بهطور فزایندهای به رویکردهای مختلف تفسیری، هرمنوتیک و فلسفی منجر شدهاست. برای تحلیل در سده بیست و یکم، جامعه شاهد ظهور تکنیکهای جدید جامعهشناسی تحلیلی، جامعهشناسی ریاضی و جامعهشناسی محاسباتی مانند مدلسازی عامل بنیان و شبکه اجتماعی تجزیه و تحلیل بود.[۶][۷]
پژوهشهای اجتماعی در صنایع و بخشهای مختلف زندگی، مانند سیاستمداران و قانونگذاران؛ آموزگاران؛ برنامهریزان؛ کارمندان؛ توسعهدهندگان؛ بازرگانان و مدیران؛ مددکاران اجتماعی؛ سازمانهای غیردولتی؛ و سازمانهای غیرانتفاعی و همچنین افراد علاقهمند به حل و فصل مسائل اجتماعی بهطور کلی نفوذ دارد. به این ترتیب، اغلب تلاقی بسیاری بین پژوهشهای اجتماعی، مطالعات بازار و سایر زمینههای آماری وجود دارد.[۸]
فهرست
- ۲٫۲ نظریه اجتماعی قرن بیستم
- ۲٫۲٫۱ پکس ویسکانسانا
- ۲٫۲٫۲ ساختارگرایی
- ۲٫۲٫۳
- ۴ روش تحقیق
- ۴٫۱
- ۴٫۲ روشها
- ۴٫۳ جامعهشناسی محاسباتی
- ۵ قسمت فرعی
- ۵٫۱ فرهنگ
- ۵٫۱٫۱ هنر، موسیقی و ادبیات
- ۵٫۲ جرم، انحراف، قانون و مجازات
- ۵٫۲٫۱ جامعهشناسی حقوق
- ۵٫۳ ارتباطات و فناوری اطلاعات
- ۵٫۳٫۱ اینترنت و رسانههای دیجیتال
- ۵٫۳٫۲ رسانه
- ۵٫۴ جامعهشناسی اقتصادی
- ۵٫۴٫۱ کار، اشتغال و صنعت
- ۵٫۵ آموزش و پرورش
- ۵٫۶ محیط زیست
- ۵٫۶٫۱ بومشناسی انسانی
- ۵٫۶٫۲ پیش سیم کشی اجتماعی
- ۵٫۷ خانواده، جنسیت و تمایلات جنسی
- ۵٫۸ سلامتی، بیماری و بدن
- ۵٫۸٫۱ مرگ، مردن، سوگ
- ۵٫۹ دانش و علم
- ۵٫۱۰ اوقات فراغت
- ۵٫۱۱ صلح، جنگ و درگیری
- ۵٫۱۲ جامعهشناسی سیاسی
- ۵٫۱۳
- ۵٫۱۴
- ۵٫۱۵
- ۵٫۱۶ دین
- ۵٫۱۷ تغییر و توسعه اجتماعی
- ۵٫۱۸ شبکههای اجتماعی
- ۵٫۱۹ روانشناسی اجتماعی
- ۵٫۲۰ قشربندی، فقر و نابرابری
- ۵٫۲۱ جامعهشناسی شهری و روستایی
- ۵٫۲۱٫۱ جامعهشناسی جامعه
- ۶ سایر رشتههای دانشگاهی
تاریخچه
تاریخ استدلال جامعهشناختی، پیش از پایهگذاری خود رشتهاست. تحلیل اجتماعی عام ریشه در سهام مشترک معرفت و فلسفه جهانی دارد که اگر نگوییم زودتر، لااقل از زمان فیلسوفان یونان باستان یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو و از زمان شعر طنز قدیم انجام میشد که دارای نقد اجتماعی و سیاسی است.[۹] به عنوان مثال، منشأ نظرسنجی (یعنی گردآوری اطلاعات از نمونهای از افراد) را میتوان حداقل در روز رستاخیز (کتاب) در سال ۱۰۸۶ ردیابی کرد.[۱۰][۱۱] در حالی که فیلسوفان باستانی مانند کنفوسیوس در مورد اهمیت نقشهای اجتماعی نوشتهاند.
ریشهشناسی
واژه sociology یا (به فرانسوی: sociologie) بخشی از نام خود را از واژه لاتین socius (همراه یا همراهی) گرفتهاست.[۱۲] پسوند -logy (به معنای 'مطالعه') از پسوند یونانی -λογία گرفته شده که از λόγος (lógos، 'کلمه' یا 'شناخت') مشتق شدهاست.
سیس
اصطلاح «جامعهشناسی» اولین بار در سال ۱۷۸۰ توسط مقالهنویس فرانسوی، 'امانوئل ژوزف سیس (۳ می ۱۷۴۸–۲۰ ژوئن ۱۸۳۶) در یک دستنوشته منتشر نشده ابداع شد.[۱۳][نکته ۱]
ابن خلدون
در نوشتههای عربی سدههای وسطی نیز شواهدی از جامعهشناسی اولیه وجود دارد. ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون تاریخنگار، جامعهشناس مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخنگاری به شیوهٔ علمی و از پیشگامان علم جامعهشناسی میدانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت میزیست. ابن خلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.. کتابش با نام «مقدمه ابن خلدون» در ایران شهرت دارد و توسط محمد پروین گنابادی به زبان فارسی ترجمه شدهاست. در این اثر وی از تکرار تاریخ در یک چرخهٔ شش نسلی سخن گفتهاست. این چرخه از آغاز یک اجتماع با تکیه بر کشاورزی سپس فنون آغاز میشود. در آخرین مرحله اجتماع چنان قدرتمند میشود که مردم آن به هنر و موسیقی روی میآورند و پس از آن مردم از فرط امنیت و بینیازی تعصب خود را نسبت به جامعه از دست میدهند تا اینکه قوم دیگری آن جامعه را از خارج فتح میکند و در اینجا تاریخ بر همین منوال تکرار میشود. او برای مثال میگوید که پارسها از عربها شکست خوردند عربها از ترکان غزنوی و سلجوقیان و ترکان نیز از مغولان شکست خوردند. اگرچه عقاید ابن خلدون تحت تأثیر افکار افلاطون و به ویژه کتاب سیاست ارسطو است ولی این دانشمند توانسته با اندیشهٔ یونانی و با نگاه ژرف و تجربهٔ طولانی خویش به عنوان سیاستمداری کارکشته نظریههای نوین جامعهشناسی خود را ارائه دهد.
برخی منابع ابن خلدون را که یکی از علمای عرب مسلمان از تونس سده چهاردهم میلادی بود را [نکته ۲] پدر جامعهشناسی میدانند، اگرچه چندان اشارهای به کار او در نوشتههای مردان سفیدپوست اروپایی در جامعهشناسی مدرن وجود ندارد.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] «مقدمه» ابن خلدون شاید اولین اثری بود که استدلال علمی - اجتماعی را در مورد انسجام گروهی و تضاد اجتماعی پیش برد.[۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳]
اگوست کنت
«جامعهشناسی» بعدها توسط فیلسوف علم اگوست کنت فرانسوی بهطور مستقل در سال ۱۸۳۸ تعریف شد.[۲۴]به عنوان یک نگاه جدید به جامعه.[۲۵]: 10 کنت قبلاً از اصطلاح «فیزیک اجتماعی» استفاده کرده بود ولی متعاقباً این نام توسط دیگران، به ویژه آماردان بلژیکی آدولف کوتله استفاده شد. کنت تلاش کرد تا تاریخ، روانشناسی و اقتصاد را از طریق درک علمی زندگی اجتماعی متحد کند. مدت کوتاهی پس از ضعف انقلاب فرانسه او پیشنهاد کرد بیماریهای اجتماعی را میتوان از طریق اثباتگرایی جامعهشناختی اصلاح کرد که یک رویکرد معرفتشناختی است که در کتاب «دوره فلسفه اثباتی» (۱۸۳۰–۱۸۴۲) مشخص شدهاست، بعدها در کتاب «نگرش کلی به اثباتگرایی» (۱۸۴۸) گنجانده شد. کنت باورمند بود مرحله اثباتگرایی دوران نهایی را، پس از مراحل ربانی الهیاتی و مابعدالطبیعی در پیشرفت فهم بشر نشان خواهد داد.[۲۶] با مشاهده وابستگی دایرهای نظریه و مشاهده در علم و طبقهبندی علوم، کنت را میتوان نخستین فیلسوف علم به معنای امروزی این واژه دانست.[۲۷][۲۸]
- انگیزه قدرتمندی به توسعه جامعهشناسی داد که در دهههای پایانی سده نوزدهم به ثمر نشست. جامعهشناسان فرانسوی مانند دورکیم شاگردان فداکار کاهن اعظم اثباتگرایی بودهاند. کنت با اصرار بر تقلیلناپذیری هر یک از علوم پایه، خود علم خاصی را در سلسله مراتب علوم پیشفرض میگرفت و با تأکید بر ماهیت جامعهشناسی به عنوان علم مطالعه علمی پدیدههای اجتماعی، جامعهشناسی را روی نقشه علم قرار داد. مطمئناً، آغاز [آن] را میتوان خیلی فراتر از مونتسکیو دنبال کرد، برای مثال از مارکی دو کندورسه و کلود هانری سن سیمون، سلف بلافصل کنت سخن گفت ولی شناخت روشن کنت از جامعهشناسی به عنوان یک علم خاص، با ویژگی خاص خود، دورکیم را در تلقی او به عنوان پدر یا بنیانگذار این علم متقاعد کرد. اگرچه دورکیم ایده سه مرحلهای را نپذیرفت و از رویکرد کنت به جامعهشناسی انتقاد کرد.
فردریک کاپلستون، ۱۹۷۴: «تاریخ فلسفه: فلسفه مدرن نهم»، ص ۱۱۸
کارل مارکس
هم کنت و هم کارل مارکس در پی صنعتی شدن و سکولارسازی اروپا، که توسط جنبشهای کلیدی مختلف در فلسفه تاریخ و فلسفه علم اطلاعرسانی شده بود، به دنبال توسعه نظامهای توجیهشده علمی بودند. مارکس اثباتگرایی کنتی را رد کرد.[۲۹] ولی بخاطر تلاش برای توسعه علم جامعه به عنوان یکی از بنیانگذاران جامعهشناسی شناخته میشود زیرا این اصطلاح معنای گستردهتری پیدا کرد. برای آیزایا برلین (۱۹۶۷)، اگر چه مارکس خود را جامعهشناس نمیدانست ولی میتوان او را به عنوان «پدر واقعی» جامعهشناسی مدرن در نظر گرفت، «تا جایی که هر کسی میتواند ادعای این عنوان را داشته باشد».[۳۰]: 130
پاسخهای واضح و یکپارچه در قالبهای تجربی آشنا به آن دسته از پرسشهای نظری که در آن زمان بیشتر ذهن انسانها را به خود مشغول کرده بود و از آنها دستورات عملی روشنی استنتاج میکرد، بدون اینکه پیوندهای مصنوعی آشکاری بین این دو ایجاد کند، دستاورد اصلی نظریه مارکس بود. بررسی جامعهشناختی مسائل تاریخی و اخلاقی که کنت و پس از او هربرت اسپنسر و ایپولیت تن در مورد آنها بحث و ترسیم کرده بودند، تنها زمانی به یک مطالعه دقیق و ملموس تبدیل شد که حمله مارکسیسم مبارز نتیجهگیریهای آن را به موضوعی داغ تبدیل کرد و از این رو جستوجوی شواهد را غیرتمندتر و توجه به روش را شدیدتر کرد.[۳۰]: 13–14
هربرت اسپنسر
هربرت اسپنسر یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین جامعهشناسان سده نوزدهم بود. تخمین زده میشود که در طول زندگی او، یک میلیون نسخه از کتابهایش فروخته شد که بسیار بیشتر از هر جامعهشناس دیگری در آن زمان بود. نفوذ او به قدری قوی بود که بسیاری از متفکران سده نوزدهمی دیگر، از جمله امیل دورکیم نظرات خود را با توجه به نظرات او مطرح کردند. کتاب «درباره تقسیم کار اجتماعی» دورکیم تا حد زیادی یک بحث گسترده با اسپنسر است که بسیاری از مفسران اکنون بر این باورند که دورکیم از جامعهشناسی او بهطور گسترده وام گرفتهاست.[۳۱] همچنین به عنوان زیستشناس برجسته، اسپنسر اصطلاح بقای اصلح را ابداع کرد. در حالی که ایدههای مارکسیستی یک رشته از جامعهشناسی را تعریف میکرد، اسپنسر منتقد سوسیالیسم و همچنین مدافع قوی سبک لسه فر در حکومت بود. باورهای او توسط محافل سیاسی محافظهکار به ویژه در ایالات متحده و انگلیس، مشاهده و بررسی شد.[۳۲]
اثباتگرایی و ضد اثباتگرایی
اثباتگرایی
اصل فراگیر روششناختی اثباتگرایی آنست که جامعهشناسی را بهطور کلی به همان شیوه علوم طبیعی هدایت کند. تأکید بر تجربهگرایی و روش علمی به دنبال ارائه یک پایه آزمایش شده برای پژوهشهای جامعهشناختی بر اساس این فرض است که تنها دانش اصیل، دانش علمی است و اینکه چنین دانشی تنها با تأیید مثبت از طریق روششناسی علمی به دست میآید.
امیل دورکیم: قواعد روش جامعهشناسی، [۱۸۹۵]
مدتهاست که این اصطلاح دیگر این معنی را ندارد. کمتر از دوازده معرفتشناسی متمایز وجود دارد که از آنها به عنوان اثباتگرایی یاد میشود.[۳۴][۳۵] بسیاری از این رویکردها خود را «اثباتگرا» معرفی نمیکنند. برخی به این دلیل که خودشان در مخالفت با اشکال قدیمیتر اثباتگرایی به وجود آمدند، و برخی به این دلیل که این برچسب در طول زمان با پیوند اشتباهی با تجربهگرایی نظری به یک اصطلاح تحقیرآمیز تبدیل شدهاست[۳۴] گستره نقد ضد اثباتگرا نیز متفاوت بودهاست و بسیاری روش علمی را رد میکنند و دیگران فقط به دنبال اصلاح آن هستند تا تحولات سده بیستم در فلسفه علم را منعکس کنند. با این حال، اثباتگرایی (که بهطور گسترده به عنوان یک رویکرد علمی برای مطالعه جامعه شناخته میشود) همچنان در جامعهشناسی معاصر، به ویژه در ایالات متحده، غالب است.[۳۴]
لویک واکوانت سه گونه اصلی اثباتگرایی را متمایز میکند: دورکیمی، منطقی و ابزاری.[۳۴] هیچکدام از اینها با آنچه کنت بیان کرد، که در حمایت از چنین نسخهای سفت و سخت (و شاید خوشبینانه) منحصربهفرد بود، یکسان نیست.[۳۶][۴]: ۹۴–۸ ،۱۰۰–۴ در حالی که امیل دورکیم بسیاری از جزئیات فلسفه کنت را رد کرد، روش آن را حفظ و اصلاح کرد. دورکیم باورمند بود که علوم اجتماعی ادامه منطقی علوم طبیعی در قلمرو فعالیتهای انسانی است و اصرار داشت که همان عینیت، عقلگرایی و رویکرد علیت را حفظ کنند.[۳۴] او مفهوم «واقعیات اجتماعی» عینی «از نوع خودش» را توسعه داد تا به عنوان موضوعات تجربی منحصر به فردی برای مطالعه علم جامعهشناسی عمل کند.[۳۴]
انواع اثباتگرایی که امروزه غالب باقی ماندهاست، «اثباتگرایی ابزاری» نامیده میشود. این رویکرد از نگرانیهای معرفتشناختی و متافیزیکی (مانند ماهیت واقعیات اجتماعی) به نفع وضوح روششناختی، بازتولیدپذیری، قابلیت اعتماد (پایایی) و روایی اجتناب میکند.[۳۷] این اثباتگرایی کم و بیش مترادف با پژوهش کمی است و بنابراین در عمل فقط شبیه اثباتگرایی قدیمیتر است. از آنجایی که هیچ تعهد فلسفی صریحی ندارد، ممکن است دستاندرکاران آن به هیچ مکتب فکری خاصی تعلق نداشته باشند. جامعهشناسی مدرن از این نوع اغلب به پل لازارسفلد نسبت داده میشود،[۳۴] که پیشگام مطالعات پیمایشی در مقیاس بزرگ بود و تکنیکهای آماری را برای تجزیه و تحلیل آنها توسعه داد. این رویکرد خود را به آن چیزی نشان میدهد که رابرت کی. مرتن، نظریه برد متوسط میخواند: گزارههای انتزاعی که به جای شروع با یک ایده انتزاعی از یک کل اجتماعی، از فرضیههای جدا شده و قانونمندیهای تجربی تعمیم میدهند.[۳۸]
ضد اثباتگرایی
فیلسوف آلمانی هگل معرفتشناسی تجربهگرای سنتی را که آن را غیر انتقادی رد میکرد و جبرگرایی را که بیش از حد مکانیکی مینگرید، نقد کرد.[۴]: 169 روششناسی کارل مارکس از دیالکتیکگرایی هگلی وام گرفته شدهاست ولی همچنین اثباتگرایی را به نفع تحلیل انتقادی رد میکند. به دنبال تکمیل کسب تجربی «واقعیات» با حذف توهمات است.[۴]: 202–3 او باورمند بود که ظواهر نیاز به نقد دارند نه اینکه صرفاً مستندسازی شوند. هرمنوتیکگرایان اولیه مانند ویلهلم دیلتای پیشگام تمایز بین علوم طبیعی با ('علوم انسانی' و اجتماعی) بودند.
فیلسوفان مختلف نوکانتی، پدیدارشناسان و دانشمندان بشر بیشتر نظریهپردازی کردند که چگونه تحلیل جهان اجتماعی با جهان طبیعی به دلیل جنبههای پیچیده غیرقابل تقلیل جامعه انسانی، فرهنگ و هستی متفاوت است.[۳۹][۴۰]
در متون توسعه علوم اجتماعی و بهویژه جامعهشناسی ایتالیایی، مخالفتهایی با اولین پایهگذاری این رشته وجود دارد که توسط فلسفه نظری مطابق با گرایشهای ضد علمی وجود دارد که با نقد اثباتگرایی و تکاملگرایی به بلوغ رسیدهاند؛ بنابراین یک سنت پیشرو برای تثبیت خود تلاش میکند.[۴۱]
در آغاز سده بیستم، اولین نسل از جامعهشناسان آلمانی رسماً روش شناختی ضد اثباتگرایی را معرفی و پیشنهاد کردند که پژوهش باید روی هنجارها، ارزشها، نمادها و فرآیندهای اجتماعی انسان متمرکز شود. از منظر ذهنی قاطعانه نگریسته شود. ماکس وبر استدلال میکرد جامعهشناسی ممکن است بهطور ساده به عنوان یک علم توصیف شود زیرا قادر به شناسایی روابط علّی «کنش اجتماعی» انسان است. - به ویژه در میان «سنخ آرمانی» یا سادهسازیهای فرضی پدیدههای اجتماعی پیچیده.[۴]: 239–40 با این حال، وبر به عنوان یک غیر اثباتگرا به دنبال روابطی بود که به اندازه روابطی که دانشمندان علوم طبیعی دنبال میکردند، «تاریخی، تغییرناپذیر یا تعمیمپذیر»[۴]: 241 نیستند. جامعهشناس آلمانی، فردیناند تونیس با کار خود در مورد «گمنشافت و گزلشافت» یعنی اجتماع و جامعه. تونیس خط مشخصی بین قلمرو مفاهیم و واقعیت کنش اجتماعی مشخص کرد: اولی را باید بدیهی و به شیوه ای قیاسی («جامعهشناسی محض») بررسی کرد، در حالی که دومی به صورت تجربی و استقرایی («جامعهشناسی کاربردی»).[۴۲]
- [جامعهشناسی] … علمی است که هدف آن تفسیر «معنای کنش اجتماعی» و در نتیجه ارائه «توضیح علّی» از طریق «پیشرفت» و «پیامدها» است که تولید میکند. منظور از «کنش» در این تعریف، رفتار انسانی است زمانی که و به میزانی که کنشگر یا کنشگران آن را «به لحاظ ذهنی معنادار» ببینند. معنایی که به آن اشاره میکنیم ممکن است یکی باشد: الف) معنای واقعی مورد نظر یک عامل منفرد در یک موقعیت تاریخی خاص یا توسط تعدادی از عوامل بهطور میانگین تقریبی در یک مجموعه معین از موارد، یا ب) معنای منسوب به عامل یا عوامل، به عنوان انواع، در نوع خالص که به صورت انتزاعی ساخته شدهاست. در هیچیک از این دو مورد، با معیارهای متافیزیکی، نباید «معنا» را به نحوی عینی درست یا صحیح تصور کرد. این تفاوت بین علوم تجربی عمل است، مانند جامعهشناسی و تاریخ و هر نوع رشته «پیشین»، همانند فقه، منطق، اخلاق یا زیباییشناسی که هدف آنها استخراج معنای «صحیح» یا «معتبر» از موضوع آنهاست.[۴۳]
ماکس وبر: «ماهیت کنش اجتماعی»، (۱۹۲۲)، ص ۷
هم وبر و هم جورج زیمل پیشگام روش تفهم (یا تفسیری) در علوم اجتماعی بود. فرآیندی سیستماتیک که طی آن یک ناظر بیرونی تلاش میکند تا با یک گروه فرهنگی خاص، یا مردم بومی، بر اساس شرایط خود و از دیدگاه خود ارتباط برقرار کند.[۴۴] به ویژه از طریق کار زیمل، جامعهشناسی ویژگی ممکنی فراتر از جمعآوری دادههای اثباتگرایی یا نظامهای بزرگ و جبرگرایانه حقوق ساختاری پیدا کرد. زیمل که در طول زندگی خود نسبتاً از آکادمی جامعهشناسی جدا شده بود، تحلیلهای خاصی از مدرنیته ارائه کرد. بیشتر یادآور نویسندگان پدیدارشناختی و اگزیستانسیال است تا کنت یا دورکیم، و توجه خاصی به اشکال و امکانات فردیت اجتماعی دارد.[۴۵] جامعهشناسی او درگیر یک پژوهش نوکانتی در مورد محدودیتهای ادراک بود، با این پرسش که "جامعه چیست؟"در کنایه ای مستقیم به پرسش کانت طبیعت چیست؟[۴۶]
- عمیقترین مسایل زندگی مدرن ناشی از تلاش فرد برای حفظ استقلال و فردیت وجودی خود در برابر قدرتهای حاکمه جامعه، در برابر وزن میراث تاریخی و فرهنگ و تکنیک بیرونی زندگی است. تضاد نمایانگر مدرنترین شکل تضادی است که انسان بدوی باید برای وجود جسمانی خود با طبیعت ادامه دهد. سده هجدهم ممکن است خواستار رهایی از تمام پیوندهایی باشد که بهطور تاریخی در سیاست، مذهب، اخلاق و اقتصاد رشد کردهاست تا اجازه دهد فضیلت طبیعی اولیه انسان، که در همه برابر است، بدون بازداری توسعه یابد. سده نوزدهم ممکن است علاوه بر آزادی انسان، فردیت او (که با تقسیم کار مرتبط است) و دستاوردهای او را که او را منحصر به فرد و ضروری میکند، ارتقا دهد ولی در عین حال او را بیش از پیش به فعالیتهای مکمل دیگران وابسته میکند. فریدریش نیچه ممکن است مبارزه بیامان فرد را پیش نیاز رشد کامل خود میدانست، در حالی که سوسیالیسم همان چیزی را در سرکوب همه رقابتها یافت. - ولی در هر یک از اینها همان انگیزه اساسی کار میکرد یعنی مقاومت فرد در برابر تسطیح شدن، بلعیده شدن در مکانیسم اجتماعی -تکنولوژیکی.[۴۷]
جورج زیمل: کلانشهر و زندگی ذهنی، (۱۹۰۳)
مقدمات رشته دانشگاهی
نخستین گروه رسمی جامعهشناسی در جهان در سال ۱۸۹۲ توسط آلبیون وودبری اسمال - به دعوت ویلیام رینی هارپر در دانشگاه شیکاگو تأسیس شد. نشریه جامعهشناسی آمریکا اندکی پس از آن در سال ۱۸۹۵ نیز توسط اسمال تأسیس شد.[۴۸]
با این حال، نهادینهسازی جامعهشناسی بهعنوان یک رشته دانشگاهی، عمدتاً توسط امیل دورکیم رهبری شد که اثبات گرایی را بهعنوان پایهای برای پژوهش اجتماعی عملی توسعه داد. در حالی که دورکیم بسیاری از جزئیات فلسفه کنت را رد کرد ولی روش آن را حفظ و اصلاح کرد و باورمند بود علوم اجتماعی ادامه منطقی علوم طبیعی در قلمرو فعالیتهای انسانی است و اصرار داشت که ممکن است عینیت، خردگرایی و رویکرد علیت را حفظ کنند.[۳۴] دورکیم اولین بخش جامعهشناسی اروپایی را در دانشگاه بوردو در سال ۱۸۹۵ راهاندازی کرد و کتاب «قواعد روش جامعهشناسی» خود را در سال ۱۸۹۵ منتشر کرد.[۴۹] برای دورکیم، جامعهشناسی را میتوان به عنوان «علم پیدایش و عملکرد نهادها» توصیف کرد.[۵۰]
تکنگاری دورکیم در کتاب خودکشی (۱۸۹۷) توسط جامعهشناسان معاصر اثری اساسی در تحلیل آماری به حساب میآید. کتاب «خودکشی» مطالعه موردی تغییرات در میزان خودکشی در میان جمعیتهای کاتولیک و پروتستان است و برای تمایز تحلیل جامعهشناختی از روانشناسی یا فلسفه به کار میرود. همچنین سهم چشمگیری در مفهوم نظری کارکردگرایی ساختاری داشت. او با بررسی دقیق آمار خودکشی در مناطق مختلف پلیس تلاش کرد تا آن را نشان دهد جوامع کاتولیک نرخ خودکشی کمتری نسبت به پروتستانها دارند، چیزی که او به دلایل اجتماعی (در مقابل عوامل فردی یا روانی) نسبت داد. او مفهوم عینی «از نوع خودش»، «واقعیتهای اجتماعی» را توسعه داد تا یک موضوع تجربی منحصر به فرد را برای مطالعه علم جامعهشناسی ترسیم کند.[۳۴] او از طریق چنین مطالعاتی اظهار داشت جامعهشناسی میتواند تعیین کند آیا هر جامعهای «سالم» یا «آسیبشناسانه» است و به دنبال اصلاحات اجتماعی برای نفی فروپاشی ارگانیک یا «آنومی اجتماعی است».
جامعهشناسی بهسرعت بهعنوان پاسخی آکادمیک به چالشهای مدرنیته، مانند صنعتیشدن، شهرنشینی، سکولارسازی و فرایند «عقلانیت تکامل یافت.[۵۱] این رشته در قاره اروپا غالب بود و انسانشناسی بریتانیا و آمار عموماً در مسیری جداگانه دنبال میشوند. با این حال، در آغاز سده بیستم، بسیاری از نظریهپردازان در جهان انگلیسیزبان فعال بودند. تعداد کمی از جامعهشناسان اولیه بهطور دقیق به این موضوع محدود میشدند و با اقتصاد، فقه، روانشناسی و فلسفه نیز تعامل داشتند و نظریههایی در زمینههای مختلف به کار میرفتند. از بدو پیدایش، معرفتشناسی جامعهشناختی، روشها و چارچوبهای پژوهش بهطور چشمگیری گسترش یافته و از هم جدا شدهاست.[۵]
دورکیم، مارکس، و دیگر نظریهپرداز آلمانی ماکس وبر معمولاً به عنوان سه معمار اصلی جامعهشناسی ذکر میشوند.[۵۲] هربرت اسپنسر، ویلیام گراهام سامنر، لستر فرانک وارد، ویلیام ادوارد برگهارت دیو بویس، ویلفردو پارتو، الکسیس دو توکویل، ورنر زمبارت، تورشتاین وبلن، فردیناند تونیس، جورج زیمل، جین آدامز و کارل مانهایم اغلب در برنامههای درسی دانشگاهی به عنوان نظریهپردازان بنیانگذار گنجانده شدهاند. برنامههای درسی ممکن است شامل شارلوت پرکینز گیلمن، ماریان وبر، هریت مارتینو و فریدریش انگلس به عنوان بنیانگذاران سنت فمینیستی در جامعهشناسی باشد. هر چهره کلیدی با دیدگاه و جهتگیری نظری خاصی همراه است.[۵۳]
- مارکس و انگلس ظهور جامعه مدرن را بیش از هر چیز با توسعه سرمایهداری مرتبط میدانند. از نظر دورکیم این امر به ویژه با صنعتی شدن و تقسیم کار اجتماعی جدید مرتبط بود که این امر به وجود آمد. از نظر وبر، این امر با ظهور یک روش متمایز از تفکر، محاسبه عقلانی ارتباط داشت که او با اخلاق پروتستانی مرتبط میدانست. (کم و بیش چیزی که مارکس و انگلس در قالب آن «امواج یخی محاسبات خودپرستانه» از آن صحبت میکنند) گیدنز اخیراً آثار این جامعهشناسان کلاسیک بزرگ را در کنار هم، «نگاهی چند بعدی به نهادهای مدرنیته» توصیف کردهاست. که نه تنها بر سرمایهداری و صنعتگرایی به عنوان نهادهای کلیدی مدرنیته تأکید میکند، بلکه بر «نظارت» (به معنای «کنترل اطلاعات و نظارت اجتماعی») و «قدرت نظامی» (کنترل ابزار خشونت در زمینه صنعتی شدن جنگ) تأکید میکند.[۵۳]
جان هریس: دومین تحول بزرگ؟ سرمایهداری در پایان سده بیستم، ۱۹۹۲
توسعههای بیشتر
نخستین دوره دانشکدهٔ «جامعهشناسی» در ایالات متحده در دانشگاه ییل در سال ۱۸۷۵ توسط ویلیام گراهام سامنر تدریس شد.[۵۴] در سال ۱۸۸۳ لستر فرانک وارد که بعدها اولین رئیس انجمن جامعهشناسی آمریکا (ASA) شد، با حمله به جامعهشناسی آزاد هربرت اسپنسر و سامنر، کتاب «جامعهشناسی پویا – یا علوم اجتماعی کاربردی را بر اساس جامعهشناسی ایستا و علوم کمتر پیچیده» منتشر کرد.[۳۲] کتاب ۱۲۰۰ صفحهای وارد به عنوان منبع اصلی در بسیاری از دورههای اولیه جامعهشناسی آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۸۹۰، قدیمیترین دوره مستمر آمریکایی در سنت مدرن در دانشگاه کانزاس با سخنرانی فرانک ویلسون بلکمار آغاز شد.[۵۵] گروه جامعهشناسی در دانشگاه شیکاگو در سال ۱۸۹۲ توسط آلبیون وودبری اسمال تأسیس شد که نخستین کتاب درسی جامعهشناسی را با نام مقدمهای بر مطالعه جامعه در سال ۱۸۹۴ منتشر کرد.[۵۶] جورج هربرت مید و چارلز کولی که در سال ۱۸۹۱ در دانشگاه میشیگان (با جان دیویی) مراوده داشتند، در سال ۱۸۹۴ به شیکاگو نقل مکان کردند.[۵۷] تأثیر آنها منجر به پیدایش روانشناسی اجتماعی و کنش متقابل نمادین مکتب شیکاگو شد.[۵۸]«نشریه جامعهشناسی آمریکا» در سال ۱۸۹۵ و پس از آن ASA در سال ۱۹۰۵ تأسیس و منتشر شد.[۵۶]
«کانون کلاسیک» جامعهشناختی با صدرنشینی امیل دورکیم و ماکس وبر تا حدی مدیون تالکوت پارسونز است که هر دو را به مخاطبان آمریکایی معرفی نمود.[۵۹] پارسونز سنت جامعهشناختی را تحکیم بخشید و دستور کار جامعهشناسی آمریکایی را در نقطهای تنظیم کرد که سریعترین رشد انضباطی آن را داشت. جامعهشناسی در ایالات متحده از نظر تاریخی کمتر از همتای اروپایی خود تحت تأثیر مارکسیسم بود و تا به امروز بهطور گستردهای در رویکرد آماری خود باقی ماندهاست.[۶۰]
نخستین گروه جامعهشناسی که در بریتانیا تأسیس شد به سال ۱۹۰۴ برمیگردد که در مدرسه اقتصاد لندن و علوم سیاسی (محل مجله جامعهشناسی بریتانیا) پایگذاری شد.[۶۱] لئونارد هابهاوس و ادوارد وسترمارک در سال ۱۹۰۷ مدرس این رشته در دانشگاه لندن شدند.[۶۲][۶۳] از هریت مارتینو، مترجم انگلیسی آثار کنت، به عنوان اولین جامعهشناس زن نام برده شدهاست.[۶۴] در سال ۱۹۰۹ در آلمان، انجمن جامعهشناسی آلمان توسط فردیناند تونیس و ماکس وبر و دیگران تأسیس شد. وبر در سال ۱۹۱۹ نخستین بخش جامعهشناسی را در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ در آلمان با ارائه یک جامعهشناسی ضد اثباتگرایی جدید تأسیس کرد.[۶۵] در سال ۱۹۲۰ در لهستان، فلوریان زنانیتسکی نخستین بخش جامعهشناسی در لهستان را راهاندازی کرد. «مؤسسه تحقیقات اجتماعی» در دانشگاه گوته فرانکفورت (که بعدها به مکتب فرانکفورت نظریه انتقادی تبدیل شد) در سال ۱۹۲۳ تأسیس گردید.[۶۶] همکاری بینالمللی در جامعهشناسی در سال ۱۸۹۳ آغاز شد، زمانی که رنه ورمز (۸ دسامبر ۱۸۶۹–۱۲ فوریه ۱۹۲۶) حسابرس فرانسوی مؤسسه بینالمللی جامعهشناسی» را تأسیس نمود، مؤسسهای که بعدها توسط انجمن بینالمللی جامعهشناسی (ISA) که در سال ۱۹۴۹ تأسیس شد، تحتالشعاع قرار گرفت.[۶۷]
سنتهای نظری
نظریه کلاسیک
رشته معاصر جامعهشناسی از لحاظ نظری چند پارادایمی است[۶۸] مطابق با استدلالهای نظریه اجتماعی کلاسیک. رندال کالینز نظریه جامعهشناختی که به خوبی استناد شدهاست[۶۹] بهطور عطف به ماسبق، نظریه پردازان مختلف را متعلق به چهار سنت نظری میداند: کارکردگرایی، تضاد، کنش متقابل نمادین و فایدهگرایی.[۷۰]
بر این اساس، نظریه جامعهشناسی مدرن عمدتاً از رویکردهای کارکردگرا (دورکیم) و تضاد (مارکس و وبر) به ساختار اجتماعی، و همچنین از رویکردهای کنش متقابل نمادین به نظریه کنش متقابل اجتماعی، مانند ساختاری در سطح خرد (جورج زیمل) سرچشمه میگیرد) و دیدگاه پراگماتیست (جورج هربرت مید، چارلز کولی)؛ فایدهگرایی (مشهور به نظریه انتخاب عقلانی یا نظریه مبادله اجتماعی)، اگرچه اغلب با اقتصاد مرتبط است، یک سنت تثبیت شده در نظریه جامعهشناختی است.[۷۱][۷۲]
در نهایت، همانطور که توسط ریوین کانل، سنتی که اغلب فراموش میشود سنت داروینیسم اجتماعی است که منطق تکامل بیولوژیکی داروینی را برای مردم و جوامع اعمال میکند.[۷۳] این سنت اغلب با کارکردگرایی کلاسیک همسو است و زمانی موضع نظری غالب در جامعهشناسی آمریکایی بود.ح. ۱۸۸۱ – ح. ۱۹۱۵,[۷۴] با چندین بنیانگذار جامعهشناسی، در درجه اول هربرت اسپنسر، لستر فرانک وارد و ویلیام گراهام سامنر مرتبط است.
نظریه جامعهشناسی معاصر ردپایی از هر یک از این سنتها را حفظ کردهاست و به هیچ وجه متقابل نیستند.
کارکردگرایی
یک پارادایم تاریخی گسترده هم در جامعهشناسی و هم در انسانشناسی است، کارکردگرایی به ساختار اجتماعی - که توسط نظریهپردازان کلاسیک به عنوان سازمان اجتماعی یاد میشود - با توجه به کل و همچنین موارد ضروری میپردازد. عملکرد عناصر تشکیل دهنده کل یک قیاس رایج (که توسط هربرت اسپنسر متداول شدهاست) این است که هنجارها و نهادها را بهعنوان «ارگانهایی» در نظر بگیریم که در جهت عملکرد صحیح کل «پیکر» جامعه کار میکنند.[۷۵] این دیدگاه در اثباتگرایی اولیه جامعهشناختی کنت مستتر بود ولی با توجه به قوانین ساختاری قابل مشاهده، کاملاً توسط دورکیم نظریهپردازی شد.
کارکردگرایی همچنین در کار نظریهپردازانی مانند مارسل موس، برونیسلاو مالینوفسکی و آلفرد رادکلیف براون مبنایی انسانشناختی دارد. در کاربرد خاص دومی است که با پیشوند «ساختاری» پدیدار شد.[۷۶] نظریه کارکردگرای کلاسیک عموماً با گرایش به قیاس بیولوژیکی و مفاهیم تکاملگرایی اجتماعی متحد میشود، به این صورت که شکل اساسی جامعه در پیچیدگی افزایش مییابد و آن اشکال سازمان اجتماعی که همبستگی را ترویج میکنند، سرانجام بر بیسازمانی اجتماعی غلبه میکنند. همانطور که آنتونی گیدنز میگوید:[۷۷]
- تفکر کارکردگرا، از کنت به بعد، بهویژه به زیستشناسی بهعنوان علمی نگاه کردهاست که نزدیکترین و سازگارترین مدل را برای علوم اجتماعی ارائه میکند، زیستشناسی برای ارائه راهنمای مفهومسازی ساختار و عملکرد نظامهای اجتماعی و تجزیه و تحلیل فرآیندهای تکامل از طریق مکانیسمهای سازگاری اتخاذ شدهاست. کارکردگرایی به شدت بر برتری جهان اجتماعی بر اجزای منفرد آن (یعنی بازیگران سازنده آن، سوژههای انسانی) تأکید میکند.
نظریه تضاد
نظریههای کارکردگرا بر «نظامهای منسجم» تأکید میکنند و اغلب با «نظریههای تضاد» که نظام اجتماعی - سیاسی فراگیر را نقد میکنند یا بر نابرابری بین گروههای خاص تأکید میکنند، در تقابل قرار میگیرند. نقل قولهای زیر از دورکیم:[۷۸] و مارکس[۷۹] تجسم نابرابریهای سیاسی و همچنین نظری بین تفکر کارکردگرا و تعارض به ترتیب:
- هدفگذاری برای تمدنی فراتر از تمدنی که توسط پیوند محیط اطراف ممکن شدهاست، منجر به بیماری رها شدنی در جامعه ای که در آن زندگی میکنیم، خواهد شد. تضعیف سلامت.
امیل دورکیم: درباره تقسیم کار اجتماعی، [۱۸۹۳]
- تاریخ تمام جوامعی که تاکنون وجود داشته، تاریخ مبارزات طبقاتی است. آزاده و برده، پاتریسین و پلبی، ارباب و رعیت، استادکار و کاردان، در یک کلمه، ستمگر و ستمدیده، در تقابل دائمی با یکدیگر ایستادند، مبارزه ای بی وقفه، اکنون پنهان، اکنون آشکار، مبارزه ای که هر بار به پایان میرسید، یا به بازسازی انقلابی جامعه در کل، یا در ویرانی مشترک طبقات متخاصم.
کارل مارکس و فریدریش انگلس|مانیفست حزب کمونیست، [۱۸۴۸]
کنش متقابل نمادین
کنش متقابل نمادین - اغلب با کنش متقابلگرایی، پدیدارشناسی، دراماتورژی، تفسیرگرایی - یک رویکرد جامعهشناختی است که بر معانی ذهنی و آشکار شدن تجربی فرآیندهای اجتماعی تأکید میکند که عموماً از طریق تحلیل خرد قابل دسترسی است.[۸۰] این سنت در مکتب شیکاگو دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ ظهور کرد که پیش از جنگ جهانی دوم «مرکز پژوهشهای جامعهشناسی و تحصیلات تکمیلی» بود.[۸۱] این رویکرد بر ایجاد چارچوبی برای ساختن نظریه ای متمرکز است که جامعه را محصول تعاملات روزمره افراد میداند. جامعه چیزی نیست جز واقعیت مشترکی که مردم در تعامل با یکدیگر میسازند. این رویکرد افراد را در حال تعامل در محیطهای بی شماری با استفاده از ارتباطات نمادین برای انجام وظایف در دست میبیند؛ بنابراین، جامعه موزاییکی پیچیده و دائماً در حال تغییر از معانی ذهنی است.[۲۵]: 19 برخی از منتقدان این رویکرد استدلال میکنند که این رویکرد فقط به آنچه در یک جایگاه اجتماعی خاص روی میدهد نگاه میکند و تأثیراتی را که فرهنگ، نژاد یا جنسیت (یعنی ساختارهای اجتماعی - تاریخی) ممکن است در آن موقعیت داشته باشد، نادیده میگیرد.[۲۵] برخی از جامعهشناسان مهم مرتبط با این رویکرد عبارتند ازماکس وبر، جورج هربرت مید، اروینگ گافمن، جورج هومنز و پیتر بلاو. همچنین در این سنت است که رویکرد رادیکال - تجربی انسانشناسی از کار هارولد گارفینکل پدیدار میشود.
فایدهگرایی
فایدهگرایی اغلب به عنوان نظریه مبادله اجتماعی یا نظریه انتخاب عقلانی در زمینه جامعهشناسی شناخته میشود. این سنت تمایل دارد به عاملیت کنشگران عقلانی فردی امتیاز دهد و فرض میکند افراد در تعاملات همیشه به دنبال حداکثر کردن منافع شخصی خود هستند. همانطور که توسط جاش ویتفورد استدلال میشود، کنشگران منطقی دارای چهار عنصر اساسی فرض میشوند:[۸۲]
- دانش جایگزینها؛
- دانش یا باورهایی در مورد پیامدهای جایگزینهای مختلف؛
- ترتیب اولویتها نسبت به نتایج؛ و
- یک قانون تصمیمگیری، برای انتخاب از بین گزینههای ممکن.
نظریه مبادله بهطور خاص به کار جورج هومنز، پیتر بلاو و ریچارد امرسون نسبت داده میشود.[۸۳] جامعهشناسان سازمانی جیمز جی. مارچ و هربرت الکساندر سایمون خاطر نشان کردند که عقلانیت یک فرد توسط زمینه یا محیط سازمانی محدود میشود. دیدگاه فایدهگرایانه در جامعهشناسی، بهویژه در اواخر سده بیستم با کار رئیس سابق انجمن جامعهشناسی آمریکا جیمز ساموئل کلمن احیا شد.
- ۲٫۲ نظریه اجتماعی قرن بیستم
پکس ویسکانسانا
در حالی که برخی از رویکردهای تضاد نیز در ایالات متحده محبوبیت یافتند، در عوض، جریان اصلی این رشته به سوی انواع نظریههای برد متوسط جهتگیری تجربی، بدون جهتگیری نظری فراگیر، یا «کلان» تغییر کرد. جان لوی مارتین از این عصر طلایی وحدت روش شناختی و آرامش نظری به عنوان پکس ویسکانسانا یاد میکند،[۸۴] همانطور که ترکیب گروه جامعهشناسی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون را منعکس میکند: دانشمندان متعددی که با اختلاف کمی روی طرحهای جداگانه کار میکنند.[۸۵]
عمر لیزاردو، پکس ویسکانسانا را به عنوان یک راه حل با طعم غرب متوسط، مرتونی جنگهای نظریه / روش توصیف میکند که در آن [جامعهشناسان] همگی روی حداقل دو فرضیه کاری توافق داشتند: ۱. نظریه کلان اتلاف وقت است و ۲. نظریه خوب باید خوب باشد که با آن فکر کنید یا در سطل زباله فرورود.[۸۶] علیرغم بیزاری از نظریه کلان در نیمه دوم سده بیستم، چندین سنت جدید ظهور کردهاست که ترکیبات مختلفی را پیشنهاد میکند: ساختارگرایی، پساساختارگرایی، جامعهشناسی فرهنگی و نظریه سیستمها.
ساختارگرایی
جنبش ساختارگرایی اساساً برگرفته از آثار دورکیم است که توسط دو پژوهشگر اروپایی تفسیر شدهاست: آنتونی گیدنز، جامعهشناس که نظریه ساختاربندی او بر نظریه زبانشناسی فردیناند دو سوسور و کلود لوی استروس، انسانشناس تکیه میکند. در این زمینه، «ساختار» به «ساختار اجتماعی» اشاره نمیکند بلکه به درک نشانهشناختی فرهنگ انسانی به عنوان یک نظام نشانهها اشاره دارد.
میتوان چهار اصل اساسی ساختارگرایی را مشخص کرد:[۸۷]
- ساختار چیزی است که ساختار یک کل را تعیین میکند.
- ساختارگرایان باورمندند هر نظامی، ساختاری دارد.
- ساختارگرایان به قوانین «ساختاری» علاقمند هستند که به جای تغییرات، با همزیستی سروکار دارند.
- ساختارها چیزهای واقعی در زیر سطح یا ظاهر معنا هستند.
سنت دوم تفکر ساختارگرایانه، همزمان با گیدنز، از مکتب آمریکایی تحلیل شبکههای اجتماعی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰[۸۸] توسط گروه روابط اجتماعی هاروارد به رهبری هریسون وایت و شاگردانش پدیدار شد. این سنت تفکر ساختارگرایانه استدلال میکند ساختار اجتماعی به جای نشانهشناسی، شبکههایی از روابط اجتماعی الگو است. این مکتب فکری از مفاهیم ساختار استفاده میکند که توسط انسانشناس معاصر، لوی استروس و رادکلیف براون نظریهپردازی شدهاست.[۸۹] برخی[۹۰] از آن به عنوان «ساختارگرایی شبکهای» یاد کنید و آن را برابر با «ساختارگرایی بریتانیایی» در برابر «ساختارگرایی فرانسوی» لوی استروس قرار دهید.
پساساختارگرایی
اندیشه پساساختارگرایی در ساخت نظریه اجتماعی به رد فرضیات «اومانیستی» تمایل داشتهاست.[۹۱] میشل فوکو در کتاب «الفاظ و اشیا: باستانشناسی علوم انسانی» نقد مهمی ارائه میکند، هرچند یورگن هابرماس (۱۹۸۶) و ریچارد رورتی (۱۹۸۶)) هر دو استدلال کردهاند فوکو صرفاً چنین نظام فکری را با دیگری جایگزین میکند.[۹۲][۹۳] گفتوگو بین این روشنفکران، روندی را در سالهای اخیر نشان میدهد که در آن مکاتب خاصی از جامعهشناسی و فلسفه با هم تلاقی میکنند. موضع ضد اومانیست با نظریه «پست مدرنیسم» مرتبط است، اصطلاحی که در زمینههای خاص برای توصیف یک «عصر» یا «پدیده» استفاده میشود ولی گاهی به عنوان یک «روش» تعبیر میشود.
۳ مسایل نظری مرکزی
در مجموع، در مورد مسایل محوری نظریه جامعهشناسی، که عمدتاً از سنتهای نظری کلاسیک به ارث رسیدهاند، اجماع قوی وجود دارد. این اجماع چنین است: چگونه میتوان سه دوگانگی «بزرگ» زیر را پیوند داد، فراتر رفت یا کنار آمد:[۹۴]
- عینیگرایی و ذهنیگرایی، که با دانش سروکار دارند؛
- ساختار و عاملیت، که با کنش سروکار دارند؛ و
- همزمانی و درزمانی که با زمان سروکار دارند.
در نهایت، نظریه جامعهشناسی اغلب با مسئله یکپارچهسازی یا فراتر رفتن از شکاف بین پدیدههای اجتماعی خرد، میانی و کلان دست و پنجه نرم میکند که زیرمجموعهای از هر سه مسئله اصلی است.
۳٫۱ ذهنیت و عینیت
مسئله ذهنیت و عینیت را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: نگرانی در مورد امکانات عمومی کنشهای اجتماعی، و مشکل خاص دانش علمی اجتماعی. در حالت اول، امر ذهنی اغلب (اگرچه نه لزوما) با فرد، و مقاصد و تفاسیر فرد از عینی برابر میشود. هدف غالباً هر اقدام یا نتیجه عمومی یا خارجی در نظر گرفته میشود، که به اندازه جامعه است؛ بنابراین، یک سؤال اولیه برای نظریهپردازان اجتماعی این است که چگونه دانش در طول زنجیره ذهنی- عینی- ذهنی بازتولید میشود، یعنی میگویند: چگونه بین الاذهانی به دست میآید؟ در حالی که، از نظر تاریخی، روشهای کیفی سعی کردهاند تفاسیر ذهنی را از بین ببرند، روشهای پیمایش کمی نیز تلاش میکنند تا ذهنیتهای فردی را به تصویر بکشند. همچنین، برخی از روشهای کیفی رویکردی ریشهای به توصیف عینی دارند درونجا.
توجه اخیر به دانش علمی از این واقعیت ناشی میشود که یک جامعهشناس بخشی از همان موضوعی است که به دنبال توضیح آن هستند، همانطور که بوردیو توضیح میدهد:
جامعهشناس چگونه میتواند در عمل این تردید رادیکال را تحت تأثیر قرار دهد که برای کنار گذاشتن همه پیشفرضهای ذاتی این واقعیت که او موجودی اجتماعی است، و بنابراین اجتماعی شدهاست و در آن جهان اجتماعی احساس «مثل ماهی در آب» میکند، ضروری است. ساختارهایی که او درونی کردهاست؟ او چگونه میتواند از طریق این عملیاتها یا عملیاتهای خودآگاهانه که از خود بیخبر هستند و او سوژهٔ آشکار آنهاست، از انجام ساختن ابژه، به یک معنا، از طریق او، خود جهان اجتماعی جلوگیری کند. پیر بوردیو
— مسئله جامعهشناسی بازتابی، دعوت به جامعهشناسی بازتابی (۱۹۹۲)، ص ۲۳۵
۳٫۲ ساختار و عاملیت
ساختار و عاملیت، که گاهی به عنوان جبرگرایی در برابر ارادهگرایی نامیده میشود.[۹۵] یک بحث هستی شناختی پایدار در نظریه اجتماعی شکل میدهد: آیا ساختارهای اجتماعی رفتار فرد را تعیین میکند یا عاملیت انسانی؟ در این زمینه، عاملیت به ظرفیت افراد برای عمل مستقل و انتخاب آزاد اشاره دارد، در حالی که ساختار به عوامل محدود کننده مربوط میشود. یا بر انتخابها و اعمال افراد (مثلاً طبقه اجتماعی، مذهب، جنسیت، قومیت و غیره) تأثیر بگذارد. بحث بر سر تقدم ساختار یا عاملیت به هسته معرفتشناسی جامعهشناختی مربوط میشود (یعنی جهان اجتماعی از چه چیزی ساخته شدهاست؟، علت در جهان اجتماعی چیست و معلول چیست؟).[۹۶] یک پرسش همیشگی در این بحث، بازتولید اجتماعی است: چگونه ساختارها (مخصوصاً ساختارهای تولید نابرابری) از طریق انتخاب افراد بازتولید میشوند؟
۳٫۳ همزمانی و درزمانی
همزمانی و درزمانی (یا «ایستایی» و «پویایی») در نظریه اجتماعی، اصطلاحاتی هستند که به تمایزی اشاره دارند که از طریق کار لوی استروس پدیدار شد که او نیز آن را از زبانشناسی فردیناند دو سوسور به ارث بردهاست.[۸۹] همزمانی لحظاتی از زمان را برای تحلیل برش میدهد، بنابراین تحلیلی از واقعیت اجتماعی ایستا است. از سوی دیگر، درزمانی تلاش میکند تا دنبالههای پویا را تحلیل کند. به پیروی از سوسور، همزمانی به پدیدههای اجتماعی به عنوان یک مفهوم ثابت مانند یک «زبان» اشاره میکند، در حالی که درزمانی به فرآیندهای آشکار مانند «گفتار» واقعی اشاره میکند. در مقدمه آنتونی گیدنز بر «مسایل مرکزی در نظریه اجتماعی»، او مینویسد «برای بیآن وابستگی متقابل کنش و ساختار… باید روابط مکانی - زمانی را درک کنیم که در ساختار همه تعاملات اجتماعی نهفتهاست.» و مانند ساختار و عاملیت، زمان برای بحث بازتولید اجتماعی ضروری است. از نظر جامعهشناسی، جامعهشناسی تاریخی اغلب برای تحلیل زندگی اجتماعی بهعنوان درزمانی موقعیت بهتری دارد، در حالی که پژوهشهای پیمایشی، تصویری فوری از زندگی اجتماعی میگیرد و بنابراین برای درک زندگی اجتماعی بهعنوان همزمان مجهزتر است. برخی استدلال میکنند همزمانی ساختار اجتماعی یک دیدگاه روششناختی است تا یک ادعای هستیشناختی.[۸۹] با این وجود، مسئله نظریه این است که چگونه دو شیوه ثبات و تفکر در مورد دادههای اجتماعی را ادغام کنیم.
۴٫۱ نمونهگیری
روشهای کمی اغلب برای پرسیدن پرسشهایی در مورد جمعیتی استفاده میشود که بسیار زیاد است که سرشماری یا فهرست شمارا کامل همه اعضای آن جمعیت را غیرممکن میسازد. سپس یک «نمونه» یک زیرمجموعه قابل مدیریت از جمعیت را تشکیل میدهد. در پژوهشهای کمی، از آمار برای استخراج استنباط از این نمونه در مورد کل جامعه استفاده میشود. فرایند انتخاب نمونه به عنوان 'نمونهگیری' نامیده میشود. در حالی که معمولاً بهتر است نمونهگیری تصادفی انجام شود، نگرانی در مورد تفاوتهای بین زیرگروههای خاص گاهی نیاز به نمونهگیری طبقهای دارد. برعکس، عدم امکان نمونهگیری تصادفی گاهی نمونهگیری غیراحتمالی را ضروری میکند، مانند نمونهگیری آسان یا نمونهگیری گلوله برفی.[۹۷]
- ۴٫۲ روشها
- ۴٫۳ جامعهشناسی محاسباتی
۵ زیرشاخهها
- ۵٫۱ فرهنگ
- ۵٫۱٫۱ هنر، موسیقی و ادبیات
- ۵٫۲ جرم، انحراف، قانون و مجازات
- ۵٫۲٫۱ جامعهشناسی حقوق
- ۵٫۳ ارتباطات و فناوری اطلاعات
- ۵٫۳٫۱ اینترنت و رسانههای دیجیتال
- ۵٫۳٫۲ رسانه
- ۵٫۴ جامعهشناسی اقتصادی
- ۵٫۴٫۱ کار، اشتغال و صنعت
- ۵٫۵ آموزش و پرورش
- ۵٫۶ محیط زیست
- ۵٫۶٫۱ بومشناسی انسانی
- ۵٫۶٫۲ پیش سیم کشی اجتماعی
- ۵٫۷ خانواده، جنسیت و تمایلات جنسی
- ۵٫۸ سلامتی، بیماری و بدن
- ۵٫۸٫۱ مرگ، مردن، سوگ
- ۵٫۹ دانش و علم
- ۵٫۱۰ اوقات فراغت
- ۵٫۱۱ صلح، جنگ و درگیری
- ۵٫۱۲ جامعهشناسی سیاسی
۵٫۱۳ جمعیت و جمعیتشناسی
جمعیتشناسان یا جامعهشناسان جمعیت، اندازه، ترکیب و تغییر جمعیت را در طول یک زمان معین مطالعه میکنند. جمعیتشناسان مطالعه میکنند چگونه این ویژگیها بر نظامهای مختلف اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی تأثیر میگذارند یا تحت تأثیر آنها قرار میگیرند. مطالعه جمعیت نیز ارتباط نزدیکی با بومشناسی انسانی و جامعهشناسی محیطی دارد که به مطالعه رابطه جمعیت با محیط اطراف میپردازد و اغلب با جامعهشناسی شهری یا روستایی همپوشانی دارد. پژوهشگران در این زمینه ممکن است جابجایی جمعیتها را مورد مطالعه قرار دهند: حمل و نقل، مهاجرت، پراکندگی و غیره، که در زیرشاخهای به نام مطالعات تحرکها قرار میگیرد و ارتباط نزدیکی با جغرافیای انسانی دارد. جمعیتشناسان همچنین ممکن است گسترش بیماری را در یک جمعیت معین یا همهگیرشناسی مطالعه کنند.
۵٫۱۴ جامعهشناسی عمومی
جامعهشناسی عمومی به رویکردی و رشتهای اشاره دارد که به دنبال فراتر رفتن از آکادمی به منظور تعامل با مخاطبان گستردهتر است. شاید بهتر باشد به عنوان یک سبک جامعهشناسی شناخته شود تا یک روش خاص نظریه یا مجموعهای از ارزشهای سیاسی. این رویکرد عمدتاً با مایکل بوراووی مرتبط است که آن را با جامعهشناسی حرفهای و شکلی از جامعهشناسی آکادمیک مقایسه کرد که عمدتاً به پرداختن به سایر جامعهشناسان حرفهای توجه دارد. جامعهشناسی عمومی نیز بخشی از حوزه گستردهتر ارتباطات علمی یا روزنامهنگاری علمی است.
۵٫۱۵ نژاد و روابط قومی
جامعهشناسی نژاد و روابط قومی حوزهای از رشتهای است که روابط اجتماعی، روابط سیاسی و اقتصادی بین نژادها و قومیتها را در تمام سطوح جامعه مطالعه میکند. این حوزه شامل مطالعه نژادگرایی، تفکیک مسکونی و سایر فرآیندهای پیچیده اجتماعی بین گروههای مختلف نژادی و قومی است. این پژوهش اغلب با حوزههای دیگر جامعهشناسی مانند قشربندی اجتماعی، روانشناسی اجتماعی و همچنین با نظریه پسااستعمارگرایی تعامل دارد. در سطح سیاست سیاسی، روابط قومی در قالب همگونسازی فرهنگی یا چندگانگی فرهنگی مورد بحث قرار میگیرد.[۹۸] ضد نژادگرایی سبک دیگری از سیاست را شکل میدهد که به ویژه در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ رایج بود.
- ۵٫۱۶ دین
- ۵٫۱۷ تغییر و توسعه اجتماعی
- ۵٫۱۸ شبکههای اجتماعی
- ۵٫۱۹ روانشناسی اجتماعی
- ۵٫۲۰ قشربندی، فقر و نابرابری
- ۵٫۲۱ جامعهشناسی شهری و روستایی
- ۵٫۲۱٫۱ جامعهشناسی جامعه
- ۶ سایر رشتههای دانشگاهی
۷ مجلات
پر رتبهترین مجلات عمومی که پژوهشهای اصلی در زمینه جامعهشناسی را منتشر میکنند عبارتند از نشریه جامعهشناسی آمریکا و بازنگری جامعهشناختی آمریکا.[۹۹] بررسی سالانه جامعهشناسی که مقالات مروری اصلی را منتشر میکند، نیز رتبه بالایی دارد.[۹۹] بسیاری از مجلات عمومی و تخصصی دیگر وجود دارد.
جستارهای وابسته
- تاریخ جامعهشناسی
- جامعهشناسی سیاسی
- جامعه صنعتی
- جامعه فراصنعتی
- رئوس مطالب جامعهشناسی
- علوم اجتماعی
- فرهنگ
- فهرست جامعهشناسان
- کتابشناسی جامعهشناسی
- نظریه اجتماعی
- نظریه تضاد
- نظریههای جامعهشناسی
- نظریه درگیر
یادداشتها
- ↑ به فوره، کریستین و ژاک گیلهومو نیز مراجعه کنید. ۲۰۰۶، سیس و ناگفتههای جامعهشناسی: از کلمه به چیز، مروری بر تاریخ علوم انسانی ۱۵. تولدهای علوم اجتماعی. همچنین به مقاله sociologie' در ویکیپدیای فرانسوی زبان مراجعه کنید.
- ↑ به شاخههای فلسفه اسلامی اولیه مراجعه کنید.
- ↑ توزیع نرمال، نه فقط در علوم اجتماعی بلکه در بسیاری از زمینههای علوم مهم است.
پانویس
نقل قولها
- ↑ "جامعهشناسی". Retrieved 20 April 2020.
- ↑ فرهنگ علوم اجتماعی (2008) [2002]. کالهون, کریگ جی. (ed.). "جامعهشناسی". نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد – via انجمن جامعهشناسی آمریکا.
- ↑ "جامعهشناسی: رشته اصلی سده بیست و یکم" (PDF). دانشگاه کولگیت. انجمن جامعهشناسی آمریکا. Archived from the original (PDF) on 18 October 2017. Retrieved 19 July 2017.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ اشلی, دیوید; اورنشتاین, دیوید ام. (2005). نظریه جامعهشناسی: بیانیههای کلاسیک (ششم ed.). بوستون: آموزش پیرسون.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ گیدنز، آنتونی، دانیر، میچل، اپلبام، ریچارد، ۲۰۰۷: مقدمهای بر جامعهشناسی، چاپ ششم، نیویورک: دبلیو.دبلیو. نورتون و شرکت فصل ۱.
- ↑ Macy, Michael W.; Willer, Robert (2002). "From Factors to Actors: Computational Sociology and Agent-Based Modeling". Annual Review of Sociology. 28: 143–66. doi:10.1146/annurev.soc.28.110601.141117. JSTOR 3069238.
- ↑ Lazer, David; Pentland, Alex; Adamic, L; Aral, S; Barabasi, AL; Brewer, D; Christakis, N; Contractor, N; et al. (6 February 2009). "Computational Social Science". Science. 323 (5915): 721–23. doi:10.1126/science.1167742. PMC 2745217. PMID 19197046.
- ↑ کاله, لین آر.; والت-فلورانس, پیر (2012). سبکهای زندگی در بازار در عصر رسانههای اجتماعی. نیویورک: ام ای. شارپ. ISBN 978-0-7656-2561-8.
- ↑ نتلکش, اچ. (1894). فرهنگ باستانی کلاسیکl Antiquities. لندن. p. ۶۷.
- ↑ هالسی, ای.اچ. (2004). تاریخچه جامعهشناسی در بریتانیا: علم، ادبیات و جامعه. p. ۳۴.
- ↑ میچل, جفری دانکن (1970). فرهنگ جدید جامعهشناسی. p. ۲۰۱.
- ↑ گرنجر, فرانک (1911). جامعهشناسی تاریخی: کتاب درسی سیاست. لندن: متیون. pp. ۱.
- ↑ سیس،, امانوئل ژوزف (1999). فوره, سی. (ed.). از دست نوشتههای سیس. ۱ و ۲ ۱۷۷۳–۱۷۹۹. پاریس: چمپیون. ISBN 978-2745302601.
- ↑ وردی, علی (1950). "تحلیل جامعهشناختی نظریه ابن خلدون: مطالعهای در جامعهشناسی معرفت". UT Electronic Theses and Dissertations. دانشگاه تگزاس در آستین – via کتابخانههای دانشگاه تگزاس.
- ↑ داوادی, محمود (1990). "ابن خلدون: بنیانگذار جامعهشناسی شرق". جامعهشناسی بینالمللی. ۵ (۳): ۳۱۹–۳۵. doi:10.1177/026858090005003007. S2CID 143508326.
- ↑ حسن, فریده حج. "ابن خلدون و جین آدامز: پدر واقعی جامعهشناسی و مادر آثار اجتماعی". دانشکده مدیریت بازرگانی. دانشگاه فنی مارا. CiteSeerX 10.1.1.510.3556.
- ↑ سویر, مهمت; گیلبرت, پل (2012). "مناظره دربارهٔ ریشههای جامعهشناسی ابن خلدون به عنوان بنیانگذار جامعهشناسی". مجله بینالمللی تحقیقات جامعهشناسی. ۵ (۲): ۱۳–۳۰.
- ↑ Dr; Akhtar, S.W. (1997). "The Islamic Concept of Knowledge". Al-Tawhid: A Quarterly Journal of Islamic Thought & Culture. 12: 3.
- ↑ Haque, Amber (2004). "Psychology from Islamic Perspective: Contributions of Early Muslim Scholars and Challenges to Contemporary Muslim Psychologists". Journal of Religion and Health. 43 (4): 357–77 [375]. doi:10.1007/s10943-004-4302-z. S2CID 38740431.
- ↑ Enan, Muhammed Abdullah (2007). Ibn Khaldun: His Life and Works. The Other Press. p. v. ISBN 978-983-9541-53-3.
- ↑ Alatas, S. H. (2006). "The Autonomous, the Universal and the Future of Sociology" (PDF). Current Sociology. 54: 7–23 [15]. doi:10.1177/0011392106058831. S2CID 144226604.
- ↑ Warren E. Gates (July–September 1967). "The Spread of Ibn Khaldun's Ideas on Climate and Culture". Journal of the History of Ideas. 28 (3): 415–22 [415]. doi:10.2307/2708627. JSTOR 2708627.
- ↑ Mowlana, H. (2001). "Information in the Arab World". Cooperation South Journal. 1.
- ↑ اسکات، جان، و گوردون مارشال، ۲۰۱۵ [۲۰۰۹]: کنت، اگوست در فرهنگ فرهنگ جامعهشناسی، نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد،شابک ۹۷۸۰۱۹۱۷۲۶۸۴۲
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ ۲۵٫۲ مکیونیس, جان; گربر, لیندا (2011). جامعهشناسی (هفتمین کانادا ed.). تورنتو: پیرسون کانادا. ISBN 978-0-13-700161-3. OCLC 434559397.
- ↑ Dictionary of the Social Sciences, Article: Comte, Auguste
- ↑ بوردو, میشل (2018) [2008]. "اگوست کنت". دانشنامه فلسفه استنفورد. آزمایشگاه پژوهشی متافیزیک، دانشگاه استنفورد. ISSN 1095-5054. Retrieved 4 November 2011.
- ↑ کاپلستون، فردریک اس.جی. ۱۹۹۴ [۱۹۷۴]: تاریخ فلسفه: نهم فلسفه مدرن نیویورک: کتابهای تصویری، ص ۱۱۸.
- ↑ کالهون, کریگ جی. (2002). نظریه جامعهشناسی کلاسیک. آکسفورد: وایلی-بلکول. p. ۱۹. ISBN 978-0-631-21348-2.
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ برلین، آیزایا، ۱۹۶۷ [۱۹۳۷]: کارل مارکس: زندگی و محیط زیست او (ویرایش سوم)، نیویورک: بخش کتاب شرکت تایم،
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامEmile Durkheim's Division of Labor and the Shadow of Herbert Spencer
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ Commager, Henry Steele (1959). The American mind: an interpretation of American thought and character since 1880s. ISBN 978-0-300-00046-7.
- ↑ Durkheim, Émile. 1895. The Rules of the Sociological Method. Cited in Wacquant (1992).
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ ۳۴٫۳ ۳۴٫۴ ۳۴٫۵ ۳۴٫۶ ۳۴٫۷ ۳۴٫۸ Wacquant, Loic. 1992. "Positivism." In Bottomore, Tom and William Outhwaite, ed., The Blackwell Dictionary of Twentieth-Century Social Thought
- ↑ Halfpenny, Peter. Positivism and Sociology: Explaining Social Science. London:Allen and Unwin, 1982.
- ↑ Fish, Jonathan S. 2005. 'Defending the Durkheimian Tradition. Religion, Emotion and Morality' Aldershot: Ashgate Publishing.
- ↑ Gartell, C. David; Gartell, John (1996). "Positivism in sociological practice: 1967–1990". Canadian Review of Sociology. 33 (2): 2. doi:10.1111/j.1755-618X.1996.tb00192.x.
- ↑ Boudon, Raymond (1991). "Review: What Middle-Range Theories are". Contemporary Sociology. 20 (4): 519–22. doi:10.2307/2071781. JSTOR 2071781.
- ↑ ریکمن، اچ.پی. ۱۹۶۰: واکنش ضد اثباتگرایی و مفهوم دیلتای از تفهم، مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن، ص ۳۰۷.
- ↑ وبر, ماکس (1946). از ماکس وبر: مقالاتی در جامعهشناسی. نیوویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد.
- ↑ گوگلیلمو, رینزیویلو (2010). علم و موضوع: خودانتقادی دانش راهبردی (به ایتالیایی). میلان: انگلی. pp. 52+. ISBN 9788856824872. OCLC 894975209.
- ↑ تونیس، فردیناند. 2001. "جامعه و جامعه مدنی"، ویرایش شده توسط جی. هریس. کمبریج: انتشارات دانشگاه کمبریج. شابک ۰−۵۲۱−۵۶۷۸۲−۳.
- ↑ وبر، ماکس، ۱۹۹۱ [۱۹۲۲]: «ماهیت کنش اجتماعی»، در «وبر: انتخاب در ترجمه»، ویرایش شده توسط دبلیو. جی. رانسیمن. کمبریج: انتشارات دانشگاه کمبریج.
- ↑ کرن، مایکل، برنارد اس. فیلیپس، و رابرت اس. کوهن، ویراستاران، ۱۹۹۰: جورج زیمل و جامعهشناسی معاصر، انتشارات اسپرینگر، ص ۱۵. شابک ۹۷۸−۰−۷۹۲۳−۰۴۰۷−۴
- ↑ Levine, Donald (ed) 'Simmel: On individuality and social forms' Chicago University Press, 1971. pxix.
- ↑ لوین، دونالد، ویرایش ۱۹۷۱: زیمل: دربارهٔ فردیت و اشکال اجتماعی، شیکاگو: انتشارات دانشگاه شیکاگو، ص ۶.
- ↑ زیمل, جورج (1971) [1903]. "کلانشهر و زندگی ذهنی". In لوین, دی. (ed.). زیمل: دربارهٔ فردیت و اشکال اجتماعی. شیکاگو: انتشارات دانشگاه شیکاگو. p. ۳۲۴.
- ↑ دیبل, ورنونک (1975), میراث آلبیون وودبری اسمال, شیکاگو: انتشارات دانشگاه شیکاگو
- ↑ Gianfranco Poggi (2000). Durkheim. Oxford: Oxford University Press.
- ↑ دورکیم، امیل، ۱۹۶۴ [۱۸۹۵] قواعد روش جامعهشناسی (ویرایش هشتم)، ترجمه شده توسط اس.ای. سولووی و جی ام مولر، ویرایش شده توسط جورج کاتلین، ص ۴۵.
- ↑ هابرماس، یورگن، ۱۹۹۰: گفتمان فلسفی مدرنیته: آگاهی مدرنیته از زمان، مطبوعات سیاست، شابک ۰−۷۴۵۶−۰۸۳۰−۲. ص ۲.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامماکس وبر، دایره المعارف فلسفه استنفورد
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۵۳٫۰ ۵۳٫۱ Harriss, John. The Second Great Transformation? Capitalism at the End of the Twentieth Century in Allen, T. and Thomas, Alan (eds) Poverty and Development in the 21st Century', Oxford University Press, Oxford. p. 325.
- ↑ "جامعهشناسی – تاریخچه جامعهشناسی| Encyclopedia.com: همراه آکسفورد در تاریخ ایالات متحده". Encyclopedia.com. Archived from the original on 5 July 2010. Retrieved 5 January 2010.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامصفحه وب گروه جامعهشناسی دانشگاه کانزاس
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ "American Journal of Sociology Website". Journals.uchicago.edu. 1 January 1970. Retrieved 20 April 2009.
- ↑ میلر، دیوید (۲۰۰۹): جورج هربرت مید: خود، زبان و جامعه، انتشارات دانشگاه تگزاس. شابک ۰−۲۹۲−۷۲۷۰۰−۳.
- ↑ در ۱۹۳۰: توسعه جامعهشناسی در میشیگان، صفحات ۳–۱۴ در نظریه و پژوهشهای جامعهشناسی، مقالات منتخب چارلز هورتون کولی، ویرایش شده توسط رابرت کولی آنجل، نیویورک: هنری هولت.
- ↑ Camic, Charles (1992). "Reputation and Predecessor Selection: Parsons and the Institutionalists". American Sociological Review. 57 (4): 421–45. doi:10.2307/2096093. JSTOR 2096093.
- ↑ موریسون، کن، ۲۰۰۶: مارکس، دورکیم، وبر (ویرایش دوم)، سیج، صفحات ۷–۱.
- ↑ "British Journal of Sociology Website". Lse.ac.uk. 2 April 2009. Archived from the original on 23 October 2007. Retrieved 20 April 2009.
- ↑ لئونارد هابهاوس. بوکریجز. Retrieved 4 November 2011.
- ↑ "پیشگامان علوم اجتماعی". دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن. 11 February 2013. Archived from the original on 20 October 2012. Retrieved 18 December 2014.
- ↑ هیل، مایکل آر. (۲۰۰۲): هریت مارتینو: دیدگاههای نظری و روششناختی، راتلج.شابک ۰−۴۱۵−۹۴۵۲۸−۳
- ↑ Bendix, Reinhard (1977). Max Weber: An Intellectual Portrait. University of California Press. ISBN 978-0-520-03194-4.
- ↑ "Frankfurt School". (2009). from Encyclopædia Britannica Online. Retrieved 12 September 2009.
- ↑ ISA. "صفحه اصلی | انجمن بینالمللی جامعهشناسی". انجمن بینالمللی جامعهشناسی. Retrieved 4 November 2011.
- ↑ آبند, گابریل (June 2008). "معنای نظریه" (PDF). نظریه جامعهشناسیume=۲۶ (۲): ۱۷۳–۱۹۹. doi:10.1111/j.1467-9558.2008.00324.x. S2CID 6885329.
- ↑ کالینز, رندال (1994). library.wur.nl. نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد. ISBN 978-0-19-508702-4.
- ↑ استیون ای. بارکان. "دیدگاههای نظری در جامعهشناسی". جامعهشناسی: درک و تغییر جهان اجتماعی، ویرایش مختصر. Archived from the original on 18 March 2015. Retrieved 18 December 2014.
- ↑ مایکل هچتر; ساتوشی کانازاوا (1997). "نظریه انتخاب عقلانی جامعهشناختی". بررسی سالانه جامعهشناسی. ۲۳: ۱۹۱–۲۱۴. doi:10.1146/annurev.soc.23.1.191. JSTOR 2952549. S2CID 14439597.
- ↑ کلمن، جیمز اس. و توماس جی. فرارو، ۱۹۹۲ نظریه انتخاب منطقی، نیویورک: سیج.
- ↑ راوین کانل (2007). نظریه جنوب: پویایی جهانی دانش در علوم اجتماعی. سیاست. ISBN 978-0-7456-4248-2.[کدام صفحه؟]
- ↑ راسکو سی. هینکل (1982). "بازسازی تاریخ نظریه جامعهشناسی" (PDF). بررسی اواسط آمریکایی جامعهشناسی. ۷ (۱): ۳۷–۵۳. doi:10.17161/STR.1808.4915. Retrieved 18 December 2014.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامجامعهشناسی فراتر از جوامع: تحرک برای سده بیست و یکم
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ اریک پورث; کیمبرلی نوتزلینگ; جسیکا ادواردز. "نظریههای انسانشناسی: راهنمای تهیه شده توسط دانشجویان برای دانشجویان: نظریههای انسانشناسی: کارکردگرایی". گروه انسانشناسی کالج هنر و علوم دانشگاه آلاباما. Retrieved 4 November 2011.
- ↑ گیدنز, آنتونی. "قانون اساسی جامعه". In فیلیپ کسل (ed.). راهنمای گیدنز. چاپ مکمیلان. p. ۸۸.
- ↑ دورکیم، امیل، ۱۹۸۴ [۱۸۹۳]: درباره تقسیم کار اجتماعی، نیویورک: مطبوعات آزاد.
- ↑ مارکس، کارل و فریدریش انگلس، ۱۹۹۸ [۱۸۴۸]: مانیفست حزب کمونیست، مقدمه توسط مارتین مالیا. نیویورک: گروه پنگوئن، ص ۳۵. شابک ۰−۴۵۱−۵۲۷۱۰−۰.
- ↑ ماسیس، جان جی. ۲۰۱۲: جامعهشناسی (ویرایش چهاردهم)، بوستون: پیرسون، ص ۱۶. شابک ۹۷۸−۰−۲۰۵−۱۱۶۷۱−۳
- ↑ Fine, گری آلن, ed. (1995). دومین مکتب شیکاگو؟: توسعه جامعهشناسی آمریکایی پس از جنگ. شیکاگو: انتشارات دانشگاه شیکاگو. ISBN 978-0-226-24938-4.
- ↑ ویتفورد، جاش، ۲۰۰۲: پراگماتیسم و دوگانگی غیرقابل دفاع ابزارها و اهداف: چرا نظریه انتخاب عقلانی شایسته امتیاز پارادایمیک نیست، نظریه و جامعه، ۳۱:۳۲۵–۶۳.
- ↑ امرسون, ریچارد ام. (1976). "نظریه مبادله اجتماعی". بررسی سالانه جامعهشناسی. ۲ (۱): ۳۳۵–۶۲. doi:10.1146/annurev.so.02.080176.002003.
- ↑ مارتین, جان لوی (2011). تبیین کنش اجتماعی. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
- ↑ کریستین اسمیت (2014). پروژه مقدس جامعهشناسی آمریکا. انتشارات دانشگاه آکسفورد. p. ۱۴۲. ISBN 978-0-19-937714-5. Retrieved 18 December 2014.
- ↑ [۱]}}
- ↑ آلتوسر, آلیسون (1984). "آلتوسر و ساختارگرایی". مجله جامعهشناسی بریتانیا. ۳۵ (۲): ۲۷۲–۲۹۶. doi:10.2307/590235. JSTOR 590235.
- ↑ جاناتان اچ. ترنر، ۱۹۹۱. 5:نظریهپردازی ساختاری در ساختار نظریه جامعهشناختی (ویرایش پنجم)، بلمونت، کالیفرنیا: انتشار وادزورث.
- ↑ ۸۹٫۰ ۸۹٫۱ ۸۹٫۲ لزاردو, عمر (2010). "فراتر از تضادهای ساختار: لوی استروس، گیدنز، بوردیو و سیول". نظریه و جامعه. ۳۹ (۶): ۶۵۱–۸۸. doi:10.1007/s11186-010-9125-1. S2CID 145106592.
- ↑ فرارو, توماس جی.; بوتس, کارتر تی. (1999). "پیشرفت در ساختارگرایی مولد: عاملیت ساختار یافته و پویایی چندسطحی". مجله جامعهشناسی ریاضی. ۲۴ (۱): ۱–۶۵. doi:10.1080/0022250x.1999.9990228.
- ↑ گیدنز، آنتونی: قانون اساسی جامعه در راهنمای گیدنز، ویرایش شده توسط پی. کاسل، چاپ مکمیلان، ص ۸۹.
- ↑ هابرماس، یورگن، ۱۹۸۶: هدف گرفتن در قلب حال، در فوکو: خواننده انتقادی، ویرایش شده توسط دی. هوی. آکسفورد: بازیل بلکول.
- ↑ رورتی، ریچارد، ۱۹۸۶: فوکو و معرفتشناسی، در فوکو: خواننده انتقادی، ویرایش شده توسط دی. هوی. آکسفورد: بازیل بلکول.
- ↑ آرچر، مارگارت اس.، و جاناتان کیو تریت، ۲۰۱۳: نظریه انتخاب منطقی نادرست: مقاومت در برابر استعمار، ویرایش شده توسط جاناتان. کیو. تریت، روتلج. شابک ۹۷۸−۰−۴۱۵−۲۴۲۷۱−۴
- ↑ آرچر, مارگارت اسکاتفورد (1995). نظریه اجتماعی رئالیستی: رویکرد ریختشناسی. انتشارات دانشگاه کمبریج. p. ۶۵؛. ISBN 978-0-521-48442-8.
- ↑ Giddens, A. (1996). The Constitution of Society. California: University of California Press. pp. 14–19. ISBN 978-0-520-05728-9.
- ↑ Haralambos & Holborn. Sociology: Themes and perspectives (2004) 6th ed, Collins Educational. شابک ۹۷۸−۰−۰۰−۷۱۵۴۴۷−۰. Chapter 14: Methods
- ↑ لو، میلتون. ۲۲ فوریه ۲۰۱۲. "قدیمیترین کسب و کار رنگی متعلق به نامیبیا." ساختن دنیای بهتر on بلاگر.
- ↑ ۹۹٫۰ ۹۹٫۱ گزارشهای استنادی مجله ۲۰۱۱: علوم اجتماعی. Web of Science (Report). تامسون رویترز. 2011.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Jost» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Artificial Societies» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Barnes» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «British Sociological Association: Medical Sociology» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Coakley» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Cooperation» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Core Issues and Theory in Military Sociology» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Dictionary» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Direct Social Work Practice» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Generalist Practice with Organisations and Communities» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Generative» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Hanson» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Hanushek» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Hunter» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «James Trostle» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Max Weber – Stanford Encyclopaedia of Philosophy» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Methodological Implications of Complex Systems Approaches to Sociality: Simulation as a Foundation for Knowledge» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Robert K. Merton Remembered» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «SfSS1» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Slattery» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Social Class and Stratification» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Sociological miniaturism: seeing the big through the small in social psychology» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Sociology beyond societies: mobilities for the twenty-first century» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «The Computer as Laboratory: Toward a Theory of Complex Adaptive Systems» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «The most cited authors of books in the humanities» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «University of Kansas Sociology Department Webpage» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Web page» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Western» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «about1» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «autogenerated1994» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «gm» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «princeton1» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «socofsci-bendavid» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
خطای یادکرد: برچسپ <ref>
که با نام «Émile Durkheim's Division of Labor and the Shadow of Herbert Spencer» درون <references>
تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ جامعهشناسی موجود است. |
- وبگاه انجمن جامعهشناسی ایران (اجا)
- انجمن جامعهشناسی آمریکا (ASA)
- انجمن جامعهشناسی استرالیا (TASA)
- انجمن جامعهشناسی بنگلادش (BSS)
- انجمن جامعهشناسی بریتانیا (BSA)
- انجمن کانادایی جامعه شناسان و مردم شناسان فرانسوی زبان
- انجمن جامعهشناسی کانادا (CSA)
- انجمن جامعهشناسی اروپا (ESA)
- انجمن جامعهشناسی فرانسه
- انجمن جامعهشناسی آلمان (DGS)
- راهنمای مصاحبههای گروه جامعهشناسی دانشگاه شیکاگو ۱۹۷۲ در [https:// www.lib.uchicago.edu/scrc/ مرکز تحقیقات مجموعههای ویژه دانشگاه شیکاگو]
- راهنمای سوابق سوابق گروه جامعهشناسی دانشگاه شیکاگو ۱۹۲۴-۲۰۰۱ در [https: //www.lib.uchicago.edu/scrc/ مرکز تحقیقات مجموعههای ویژه دانشگاه شیکاگو]
- انجمن جامعهشناسی هند (ISS)
- مؤسسه بینالمللی جامعهشناسی (IIS)
- انجمن بینالمللی جامعهشناسی (ISA)
- انجمن جامعهشناسی آمریکای لاتین (ALAS)
- Observatory of International Research (OOIR): آخرین مقالات و روندهای جامعهشناسی
- انجمن جامعهشناسی پرتغال (APS)
- انجمن جامعهشناسی ایرلند (SAI)
- انجمن جامعهشناسی شمال اروپا (NSA)
- انجمن جامعهشناسی سوئد (به سوئدی)