ترقیخواهی: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''ترقی خواهی''' فلسفه سیاسی کلی مبتنی بر ایده [[ترقی]] است که بیان میکند پیشرفتها در علوم، فناوری، توسعه اقتصادی و سازمان اجتماعی میتواند شرایط بشر را بهبود بخشد. ترقی خواهی در عصر روشنگری در اروپا از این باور ریشه گرفت که اروپا از طریق استحکام بخشیدن به مبنای دانش تجربی به عنوان بنیان جامعه توانست از بربریت به تمدن ترقی کند. |
'''ترقی خواهی''' فلسفه سیاسی کلی مبتنی بر ایده [[ترقی]] است که بیان میکند پیشرفتها در علوم، فناوری، توسعه اقتصادی و سازمان اجتماعی میتواند شرایط بشر را بهبود بخشد. ترقی خواهی در عصر روشنگری در اروپا از این باور ریشه گرفت که اروپا از طریق استحکام بخشیدن به مبنای دانش تجربی به عنوان بنیان جامعه توانست از بربریت به تمدن ترقی کند. |
||
ترقی خواهان مدرن به عنوان بخشی از پاسخ تغییرات وسیع اجتماعی که [[صنعتی شدن]] در جهان غربی در اواخر دهه نوزدهم، خصوصاً از درون این دیدگاه که [[نابرابری اقتصادی]] عظیم بین فقیر و غنی، |
ترقی خواهان مدرن به عنوان بخشی از پاسخ تغییرات وسیع اجتماعی که [[صنعتی شدن]] در جهان غربی در اواخر دهه نوزدهم، خصوصاً از درون این دیدگاه که [[نابرابری اقتصادی]] عظیم بین فقیر و غنی، سرمایهداری [[لسه فر]] با شرکتهای انحصارطلب خارج از کنترل، تضاد شدید و اغلب خشونت بار بین کارگران و سرمایه داران و فقدان تلاش دولت برای حل این مسایل ترقی را داشت خفه میکرد. ترقی خواهی بر جنبشهای سیاسی متعددی اثر گذاشته است. لیبرالیسم مدرن تحت تأثیر این عقیده فیلسوف لیبرال جان استوارت میل که مردم «موجوداتی ترقی طلبند» بودهاست. [[بنجامین دیزرائیلی]] [[نخست وزیر بریتانیا]] محافظه کاری ترقی خواهانه را تحت [[توری]]ئیسم «یک ملتی» توسعه داد. |
||
== منابع == |
== منابع == |
نسخهٔ ۲۱ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۰
بخشی از مجموعه ی سیاست درباره ی: |
ترقیخواهی |
---|
ایده ها |
تاریخچه |
ترقی خواهی فلسفه سیاسی کلی مبتنی بر ایده ترقی است که بیان میکند پیشرفتها در علوم، فناوری، توسعه اقتصادی و سازمان اجتماعی میتواند شرایط بشر را بهبود بخشد. ترقی خواهی در عصر روشنگری در اروپا از این باور ریشه گرفت که اروپا از طریق استحکام بخشیدن به مبنای دانش تجربی به عنوان بنیان جامعه توانست از بربریت به تمدن ترقی کند.
ترقی خواهان مدرن به عنوان بخشی از پاسخ تغییرات وسیع اجتماعی که صنعتی شدن در جهان غربی در اواخر دهه نوزدهم، خصوصاً از درون این دیدگاه که نابرابری اقتصادی عظیم بین فقیر و غنی، سرمایهداری لسه فر با شرکتهای انحصارطلب خارج از کنترل، تضاد شدید و اغلب خشونت بار بین کارگران و سرمایه داران و فقدان تلاش دولت برای حل این مسایل ترقی را داشت خفه میکرد. ترقی خواهی بر جنبشهای سیاسی متعددی اثر گذاشته است. لیبرالیسم مدرن تحت تأثیر این عقیده فیلسوف لیبرال جان استوارت میل که مردم «موجوداتی ترقی طلبند» بودهاست. بنجامین دیزرائیلی نخست وزیر بریتانیا محافظه کاری ترقی خواهانه را تحت توریئیسم «یک ملتی» توسعه داد.