زن در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
۲۸ ویرایش Hosein1999 برگردانی شد: کاربر زاپاس با افزودن این محتواها بیش از حد لحن مقاله را جهت دار کرده است. اگر بنا باشد برخی از این محتواها بازگردند لازم است خلاصه تر و بسیار کم حجم تر باشند که توازن رعایت شود. (توینکل)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی برگردانده‌شده
نسخه بهتر
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۱: خط ۱:
{{تحقیق دست اول}}
{{قانون خانواده}}
{{قانون خانواده}}
{{زنان در جامعه}}
{{زنان در جامعه}}
خط ۴۰: خط ۴۱:
== کتک زدن زن ==
== کتک زدن زن ==
{{برای|آشنایی با این بخش|اسلام و خشونت خانگی}}
{{برای|آشنایی با این بخش|اسلام و خشونت خانگی}}
طبق اکثر تفاسیر سنتی، زدن زن و همسر، نص صریح یکی از آیه‌های [[قرآن]] آیه ۳۴ [[نساء|سورهٔ نساء]] است<ref>{{پک|انصاری، مسعود|سال|ک= بازشناسی قرآن|ص= ۲۹۶}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.qudsonline.ir/news/53985/چه-زمان-و-چگونه-زنان-را-باید-کتک-زد|عنوان= چه زمان و چگونه زنان را باید کتک زد؟| ناشر = qudsonline|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://fa.wikishia.net/view/تنبیه_بدنی_زنان|عنوان= تنبیه بدنی زنان| ناشر = wikishia|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref> <ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://www.radiofarda.com/a/Taboo-e88-Quran-and-beating-Women/29437679.html|عنوان= چگونه است که در قرآن «کتک زدن زنان» تجویز شده‌است؟| ناشر = radiofarda|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://zandiq.com/2007/11/14/ayate-barde-dari-dar-ghoran/|عنوان= آیات برده داری قرآن| ناشر = zandiq|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{cite web|url=http://www.alim.org/library/quran/ayah/compare/4/34/men-are-given-authority-over-women-and-corrective-measures-for-disobedient-women-and-arbitration-in-family-disputes|title=Surah 4:34 (An-Nisaa), Alim&nbsp;— Translated by Mohammad Asad, Gibraltar (1980)|publisher=|accessdate=26 ژوئن 2020|archiveurl=https://web.archive.org/web/20130927231420/http://www.alim.org/library/quran/ayah/compare/4/34/men-are-given-authority-over-women-and-corrective-measures-for-disobedient-women-and-arbitration-in-family-disputes|archivedate=27 سپتامبر 2013|dead-url=yes}}</ref><ref>{{یادکرد وب |url=http://www.eui.eu/DepartmentsAndCentres/RobertSchumanCentre/Research/InternationalTransnationalRelations/MediterraneanProgramme/MRM/MRM2011/ws04.aspx |title=Salhi and Grami (2011), Gender and Violence in the Middle East and North Africa, Florence (Italy), European University Institute |accessdate=۱۴ دسامبر ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20130927154118/http://www.eui.eu/DepartmentsAndCentres/RobertSchumanCentre/Research/InternationalTransnationalRelations/MediterraneanProgramme/MRM/MRM2011/ws04.aspx |archivedate=۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳ |dead-url=yes}}</ref> (مردان بر زنان قیمومیت و سرپرستی دارند، به خاطر اینکه خدا بعضی را بر بعضی برتری داده‌ و به خاطر این [که] مردان از مال خود نفقه زنان و مهریه آنان را می‌دهند؛ پس زنان صالح و شایسته باید فرمانبر شوهران در کام‌گیری و تمتعات جنسی و محافظ ناموس و منافع و آبروی آنان در غیابشان باشند، همان‌طوری که خدا منافع آنان را حفظ فرموده، و زنانی را که بیم دارید نافرمانی‌تان کنند (نشوز)، نخست، اندرز دهید، اگر به اطاعت در نیامدند، با آن‌ها قهر کنید و در بستر خود راه ندهید و اگر این نیز مؤثر تمام [واقع] نشد، بزنیدشان).
زدن زن و همسر، نص صریح یکی از آیه‌های [[قرآن]] آیه ۳۴ [[نساء|سورهٔ نساء]] است<ref>{{پک|انصاری، مسعود|سال|ک= بازشناسی قرآن|ص= ۲۹۶}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.qudsonline.ir/news/53985/چه-زمان-و-چگونه-زنان-را-باید-کتک-زد|عنوان= چه زمان و چگونه زنان را باید کتک زد؟| ناشر = qudsonline|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://fa.wikishia.net/view/تنبیه_بدنی_زنان|عنوان= تنبیه بدنی زنان| ناشر = wikishia|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref> <ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://www.radiofarda.com/a/Taboo-e88-Quran-and-beating-Women/29437679.html|عنوان= چگونه است که در قرآن «کتک زدن زنان» تجویز شده‌است؟| ناشر = radiofarda|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://zandiq.com/2007/11/14/ayate-barde-dari-dar-ghoran/|عنوان= آیات برده داری قرآن| ناشر = zandiq|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{cite web|url=http://www.alim.org/library/quran/ayah/compare/4/34/men-are-given-authority-over-women-and-corrective-measures-for-disobedient-women-and-arbitration-in-family-disputes|title=Surah 4:34 (An-Nisaa), Alim&nbsp;— Translated by Mohammad Asad, Gibraltar (1980)|publisher=|accessdate=26 ژوئن 2020|archiveurl=https://web.archive.org/web/20130927231420/http://www.alim.org/library/quran/ayah/compare/4/34/men-are-given-authority-over-women-and-corrective-measures-for-disobedient-women-and-arbitration-in-family-disputes|archivedate=27 سپتامبر 2013|dead-url=yes}}</ref><ref>{{یادکرد وب |url=http://www.eui.eu/DepartmentsAndCentres/RobertSchumanCentre/Research/InternationalTransnationalRelations/MediterraneanProgramme/MRM/MRM2011/ws04.aspx |title=Salhi and Grami (2011), Gender and Violence in the Middle East and North Africa, Florence (Italy), European University Institute |accessdate=۱۴ دسامبر ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20130927154118/http://www.eui.eu/DepartmentsAndCentres/RobertSchumanCentre/Research/InternationalTransnationalRelations/MediterraneanProgramme/MRM/MRM2011/ws04.aspx |archivedate=۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳ |dead-url=yes}}</ref> (مردان بر زنان قیمومیت و سرپرستی دارند، به خاطر اینکه خدا بعضی را بر بعضی برتری داده‌ و به خاطر این [که] مردان از مال خود نفقه زنان و مهریه آنان را می‌دهند؛ پس زنان صالح و شایسته باید فرمانبر شوهران در کام‌گیری و تمتعات جنسی و محافظ ناموس و منافع و آبروی آنان در غیابشان باشند، همان‌طوری که خدا منافع آنان را حفظ فرموده، و زنانی را که بیم دارید نافرمانی‌تان کنند (نشوز)، نخست، اندرز دهید، اگر به اطاعت در نیامدند، با آن‌ها قهر کنید و در بستر خود راه ندهید و اگر این نیز مؤثر تمام [واقع] نشد، بزنیدشان).
طبق اکثر تفاسیر سنتی، زدن زن و همسر، نص صریح یکی از آیه‌های [[قرآن]] آیه ۳۴ [[نساء|سورهٔ نساء]] است<ref>{{پک|انصاری، مسعود|سال|ک= بازشناسی قرآن|ص= ۲۹۶}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.qudsonline.ir/news/53985/چه-زمان-و-چگونه-زنان-را-باید-کتک-زد|عنوان= چه زمان و چگونه زنان را باید کتک زد؟| ناشر = qudsonline|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://fa.wikishia.net/view/تنبیه_بدنی_زنان|عنوان= تنبیه بدنی زنان| ناشر = wikishia|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://www.radiofarda.com/a/Taboo-e88-Quran-and-beating-Women/29437679.html|عنوان= چگونه است که در قرآن «کتک زدن زنان» تجویز شده‌است؟| ناشر = radiofarda|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://zandiq.com/2007/11/14/ayate-barde-dari-dar-ghoran/|عنوان= آیات برده داری قرآن| ناشر = zandiq|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref><ref>{{cite web|url=http://www.alim.org/library/quran/ayah/compare/4/34/men-are-given-authority-over-women-and-corrective-measures-for-disobedient-women-and-arbitration-in-family-disputes|title=Surah 4:34 (An-Nisaa), Alim&nbsp;— Translated by Mohammad Asad, Gibraltar (1980)|publisher=|accessdate=26 ژوئن 2020|archiveurl=https://web.archive.org/web/20130927231420/http://www.alim.org/library/quran/ayah/compare/4/34/men-are-given-authority-over-women-and-corrective-measures-for-disobedient-women-and-arbitration-in-family-disputes|archivedate=27 سپتامبر 2013|dead-url=yes}}</ref><ref>{{یادکرد وب |url=http://www.eui.eu/DepartmentsAndCentres/RobertSchumanCentre/Research/InternationalTransnationalRelations/MediterraneanProgramme/MRM/MRM2011/ws04.aspx |title=Salhi and Grami (2011), Gender and Violence in the Middle East and North Africa, Florence (Italy), European University Institute |accessdate=۱۴ دسامبر ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20130927154118/http://www.eui.eu/DepartmentsAndCentres/RobertSchumanCentre/Research/InternationalTransnationalRelations/MediterraneanProgramme/MRM/MRM2011/ws04.aspx |archivedate=۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳ |dead-url=yes}}</ref> هر چند دارای شروط مشخص و محدودکننده ای در فقه است: مانند دیه یا قصاص داشتن لطمات و لزوم آرام بودن مواجهه <ref>https://jjfil.ut.ac.ir/article_78629.html</ref>. ولی نکته مهمی وجود دارد که ریشه ضرب در زبان عربی دارای معانی متعددی است <ref>https://en.civilica.com/doc/508399/</ref>. معنای اول ضرب در کهن ترین لغت نامه موجود عرب (یعنی کتاب العین، متعلق به خلیل بن احمد فراهیدی) این است: " الضرب یقع علی جمیع الاعمال" <ref> http://lib.eshia.ir/20006/7/30/%DB%8C%D9%82%D8%B9_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AC%D9%85%DB%8C%D8%B9</ref> یعنی "عنوان ضرب بر هر کاری واقع می شود (هر کاری را می توان ضرب نامید)".
پژوهشگران متعددی در سالهای اخیر، با تکیه بر روش پژوهش های تفسیری و لغوی، مجموعه ای از معانی غیر از "تنبیه بدنی" را برای ضرب در این آیه پیشنهاد کرده اند و تنبیه بدنی را از دلالتهای معنایی این آیه ندانسته اند <ref>https://jjfil.ut.ac.ir/article_78629.html</ref>. معانی پیشنهادی ایشان از این قرار است:
1- واکنش عملی ملایم (مانند قهر کردن) <ref>https://jjfil.ut.ac.ir/article_78629.html</ref>
2- جدایی، اعراض و فاصله گرفتن <ref>موسوی رکنی لاری، سید مجتبی، « حقایق پنهان در آیات قرآن »، بینات ، سال یازدهم، ش 3، 170 -166، 1384</ref>
3- سفر رفتن و ترک منزل <ref>ابوسلیمان، عبدالحمید احمد، ( 2002 ). ضرب المراة وسیلة لحل الخلافات الزوجیة، دمشق، دار الفکر.</ref>
4- سخت گیری در نفقه زن ناشزه <ref>مغنیه، محمد جواد، ( 1424 ). تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامیة1384</ref>
5- توجه و محبت بیشتر، به شوق در آوردن، روی آوردن، معاشقه <ref>https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa990</ref>

به گفته فریحه ایثار، فعال حقوق زنان در افغانستان، این آیه قوی‌ترین دستاویز شرعی برای بازگرداندن کنترل و تسلط مرد بر زن، و تثبیت نابرابری‌های جنسیتی در تاریخ اسلام بوده است. [[جوادی آملی]]٬ قوام بودن مرد را مسوولیت و مدیریت اجرایی تعریف میکند و عمومیت داشتن آیه را رد میکند و مینویسد: "باید توجه داشت ان‌جا که٬ زن در مقابل مرد و مرد در مقابل زن٬ به عنوان دو صنف مطرح است هرگز مرد قوام و قیم زن نیست و زن هم در تحت قیمومیت مرد نیست. بلکه٬ قیمومیت مربوط به موردی است که٬ زن در مقابل شوهر و شوهر در مقابل زن باشد."
به گفته فریحه ایثار، فعال حقوق زنان در افغانستان، این آیه قوی‌ترین دستاویز شرعی برای بازگرداندن کنترل و تسلط مرد بر زن، و تثبیت نابرابری‌های جنسیتی در تاریخ اسلام بوده است. [[جوادی آملی]]٬ قوام بودن مرد را مسوولیت و مدیریت اجرایی تعریف میکند و عمومیت داشتن آیه را رد میکند و مینویسد: "باید توجه داشت ان‌جا که٬ زن در مقابل مرد و مرد در مقابل زن٬ به عنوان دو صنف مطرح است هرگز مرد قوام و قیم زن نیست و زن هم در تحت قیمومیت مرد نیست. بلکه٬ قیمومیت مربوط به موردی است که٬ زن در مقابل شوهر و شوهر در مقابل زن باشد."
<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-50743704|عنوان= زن در قرآن| ناشر = بی‌بی‌سی|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-50743704|عنوان= زن در قرآن| ناشر = بی‌بی‌سی|تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
خط ۱۱۸: خط ۱۱۲:
در جای دیگر، قرآن می‌گوید: «مردان و زنان باایمان، دوستان یک‌دیگرند. همدیگر را به کارهای پسندیده وامی‌دارند و از انجام کارهای ناپسند بازمی‌دارند، نماز را برپا می‌دارند و زکات را می‌پردازند، و از خدا و پیامبرش فرمان می‌برند.<ref>قرآن ۹:۷۱</ref>»
در جای دیگر، قرآن می‌گوید: «مردان و زنان باایمان، دوستان یک‌دیگرند. همدیگر را به کارهای پسندیده وامی‌دارند و از انجام کارهای ناپسند بازمی‌دارند، نماز را برپا می‌دارند و زکات را می‌پردازند، و از خدا و پیامبرش فرمان می‌برند.<ref>قرآن ۹:۷۱</ref>»


وظایف و مسؤولیت‌های اخلاقی و فردی زن و مرد یکسان است: «هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نمی‌یابد؛ و هر کس کار شایسته کند، چه مرد باشد و چه زن، و به خدا ایمان داشته باشد، به بهشت درخواهد آمد و در آن‌جا روزی بی‌اندازه خواهد یافت.<ref>سوره غافر ۴۰؛ نحل ۹۷؛ نساء ۱۲۴؛ آل عمران ۱۹۵</ref>»
وظایف و مسؤولیت‌های اخلاقی و فردی زن و مرد یکسان است: «هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نمی‌یابد؛ و هر کس کار شایسته کند، چه مرد باشد و چه شد، و به خدا ایمان داشته باشد، به بهشت درخواهد آمد و در آن‌جا روزی بی‌اندازه خواهد یافت.<ref>سوره غافر ۴۰؛ نحل ۹۷؛ نساء ۱۲۴؛ آل عمران ۱۹۵</ref>»


همچنین در قرآن به برابری پاداش در زندگی بازپسین آشکارا تصریح شده‌است.<ref>توبه ۷۲؛ فتح ۵؛ حدید ۱۲</ref>
همچنین در قرآن به برابری پاداش در زندگی بازپسین آشکارا تصریح شده‌است.<ref>توبه ۷۲؛ فتح ۵؛ حدید ۱۲</ref>
خط ۱۵۶: خط ۱۵۰:
{{اصلی|بریدن آلت تناسلی زنان|بریدن آلت تناسلی زنان در اسلام}}
{{اصلی|بریدن آلت تناسلی زنان|بریدن آلت تناسلی زنان در اسلام}}
[[قرآن]] دربارهٔ [[بریدن آلت تناسلی زنان]] (ختنه زنان) صحبتی نمی‌کند، همچنین دربارهٔ [[ختنه]] مردان.<ref name="EWIC"/> اما حدیثی منسوب به [[محمد]] در این باره وجود دارد.<ref>طبری، محمد بن جریر. تاریخ بلعمی [تاریخ الرسل و الملوک]. ترجمهٔ ابوعلی محمدبن بلعمی. به تصحیح محمدتقی بهار ملک‌الشعراء و به کوشش محمد پروین گنابادی. تهران: زوار، ۱۳۷۹. صص ۱۴۳–۱۴۴</ref> در میان چهار فرقه [[اهل سنت]] تنها [[شافعی]]‌ها ختنه زنان را واجب می‌دانند.<ref name="Firestone">{{یادکرد|فصل=|کتاب= |نویسنده =.Firestone, Reuven et al |صفحه=۲۵۳|سال=۲۰۰۱}}</ref> در بین شیعیان نیز ختنه زنان به‌جز یک استثنا (فرقه [[مستعلوی]]) شیوع نمی‌دارد<ref name="EWIC"/> هرچند برخی آن را مستحب شمرده‌اند. داده‌های موجود نشان می‌دهد که این رسم مربوط به پیش از اسلام بوده و در بین مسلمانانی پا گرفته‌است که به عنوان سنتی محلی‌شان قبلاً موجود بوده و پس از ورود اسلام توسط فقیهان محلی توجیه اسلامی شده‌است، و به عنوان سنتی اسلامی درآمده‌است. شواهد قوی وجود دارد که بسیاری از فقهای مسلمان رسم ختنه زنان را مورد تأیید قرار داده و آن را توصیه کردند.<ref name="EWIC">Kassamali, Noor (۲۰۰۳) «Genital Cutting." Encyclopedia of Women & Islamic Cultures, Compiled by Afsaneh Najmabadi Published by BRILL, 2003 {{ISBN|90-04-12819-0|en}}, 9789004128194 134 pages</ref> امروزه بیشتر الاهی‌دانان مسلمان ختنه زنان را غیرضروری و متناقض با اسلام راستین می‌دانند<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=The Female Circumcision Controversy|ناشر= University of Pennsylvania Press|شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال=۲۰۰۱ | شابک = 0-8122-1746-2 |نویسنده=Gruenbaum, {{چر}}Ellen |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=۶۰ |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref> و آن را با توجه به اصل کلی اسلامی که «بریدن هر بخش بدن تنها زمانی مجاز است که سود آن از ضررش بیشتر باشد»، رد کرده‌اند.<ref name="EoR">{{یادکرد|فصل=۳ |کتاب=The Encyclopedia of Religion, entry on Clitoridectomy|ناشر= Macmillan|شهر= |کوشش= Lindsay Jones |ویرایش= |سال= | شابک = 0-02-865733-0 |نویسنده=Maccormack, {{چر}}Carol P. |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=۱۸۲۴–۱۸۲۶ |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref>
[[قرآن]] دربارهٔ [[بریدن آلت تناسلی زنان]] (ختنه زنان) صحبتی نمی‌کند، همچنین دربارهٔ [[ختنه]] مردان.<ref name="EWIC"/> اما حدیثی منسوب به [[محمد]] در این باره وجود دارد.<ref>طبری، محمد بن جریر. تاریخ بلعمی [تاریخ الرسل و الملوک]. ترجمهٔ ابوعلی محمدبن بلعمی. به تصحیح محمدتقی بهار ملک‌الشعراء و به کوشش محمد پروین گنابادی. تهران: زوار، ۱۳۷۹. صص ۱۴۳–۱۴۴</ref> در میان چهار فرقه [[اهل سنت]] تنها [[شافعی]]‌ها ختنه زنان را واجب می‌دانند.<ref name="Firestone">{{یادکرد|فصل=|کتاب= |نویسنده =.Firestone, Reuven et al |صفحه=۲۵۳|سال=۲۰۰۱}}</ref> در بین شیعیان نیز ختنه زنان به‌جز یک استثنا (فرقه [[مستعلوی]]) شیوع نمی‌دارد<ref name="EWIC"/> هرچند برخی آن را مستحب شمرده‌اند. داده‌های موجود نشان می‌دهد که این رسم مربوط به پیش از اسلام بوده و در بین مسلمانانی پا گرفته‌است که به عنوان سنتی محلی‌شان قبلاً موجود بوده و پس از ورود اسلام توسط فقیهان محلی توجیه اسلامی شده‌است، و به عنوان سنتی اسلامی درآمده‌است. شواهد قوی وجود دارد که بسیاری از فقهای مسلمان رسم ختنه زنان را مورد تأیید قرار داده و آن را توصیه کردند.<ref name="EWIC">Kassamali, Noor (۲۰۰۳) «Genital Cutting." Encyclopedia of Women & Islamic Cultures, Compiled by Afsaneh Najmabadi Published by BRILL, 2003 {{ISBN|90-04-12819-0|en}}, 9789004128194 134 pages</ref> امروزه بیشتر الاهی‌دانان مسلمان ختنه زنان را غیرضروری و متناقض با اسلام راستین می‌دانند<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=The Female Circumcision Controversy|ناشر= University of Pennsylvania Press|شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال=۲۰۰۱ | شابک = 0-8122-1746-2 |نویسنده=Gruenbaum, {{چر}}Ellen |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=۶۰ |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref> و آن را با توجه به اصل کلی اسلامی که «بریدن هر بخش بدن تنها زمانی مجاز است که سود آن از ضررش بیشتر باشد»، رد کرده‌اند.<ref name="EoR">{{یادکرد|فصل=۳ |کتاب=The Encyclopedia of Religion, entry on Clitoridectomy|ناشر= Macmillan|شهر= |کوشش= Lindsay Jones |ویرایش= |سال= | شابک = 0-02-865733-0 |نویسنده=Maccormack, {{چر}}Carol P. |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=۱۸۲۴–۱۸۲۶ |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref>

== پانویس ==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{درگاه|زنان|اسلام}}
{{درگاه|زنان|اسلام}}
* [[زنان به عنوان امام]]
*[[زنان به عنوان امام]]
*[[ازدواج با کنیز]]
* [[ازدواج با کنیز]]
* [[جدایی جنسیتی در اسلام]]
* [[جدایی جنسیتی در اسلام]]
* [[تبعیض جنسیتی]]
* [[مرد سالاری]]
* [[زنان در یهودیت]]
* [[زنان در یهودیت]]
* [[اسلام]]

* [[نقد اسلام]]
== پانویس ==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۹

تصویری از زنان محجبه مسلمان با روبنده و نقاب، در مقابل ایستگاه اتوبوس در یکی از خیابان‌های لندن.

موقعیتِ زنان در دین اسلام، مورد اختلافِ نظر بوده‌است. شریعت اسلام، تفاوت‌هایی برای حقوق، تکالیف، و نقش‌های زنان و مردان قائل شده‌است.

موقعیت زنان در عربستان پیش از اسلام

در قرآن، از زنده به گور کردن فرزندان دختر در عربستان قبل از اسلام، سخن رفته‌است.[۱] از احادیث و تواریخ نیز برمی‌آید که این عمل در جامعه عرب قبل از اسلام، کاملاً رایج بوده‌است.[۲]

با این حال، راه زنان برای دست یافتن به مزایای اجتماعی هرگز بسته نبوده‌است. خدیجه دختر خویلد ثروتمندترین زنان قریش بود[۳] و هند دختر عتبه بسیار قدرتمند بود و در احد در کنار مردان علیه سپاه اسلام می‌جنگید.[۴]

موقعیت زنان در عربستان در صدر اسلام

با ظهور اسلام، زنده به گور کردن دختران که از آداب عرب بود، کنار گذاشته شد،[۵] در پیمان ازدواج به جای این که پدر دختر به دامادش کابین بپردازد، مقرر شد که شوهر به همسرش مهریه بپردازد. زنان حق مالکیت فردی به دست آوردند و حق میراث برای آن‌ها در نظر گرفته شد؛ در حالی که پیش‌تر، فقط خویشاوندان مذکر، حق ارث بردن داشتند.[۶] به این صورت، با ظهور اسلام موقعیت اجتماعی زنان پیشرفت کرد. همچنین محمد در آیه ۱۲ سوره ممتحنه با شرایط معینی با زنان بیعت کرد و بر مبنای آن بیعت، زنان را در امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شریک ساخت.[۷]

زنان در قرآن

یکی از زنانی که در قرآن از وی نام برده شده‌است، مریم دختر عمران است؛ قرآن برخلاف انجیل حوادث زندگی مریم را از ابتدای تولد او دنبال می‌کند، و این‌که زکریا سرپرستی او را برعهده گرفت.[۸] در قرآن آمده‌است که از نزد خدا به مریم در محراب عبادت روزی بی‌حساب رسیده‌است.[۹] همچنین در قرآن، مریم بر تمامی زنان جهان برتری یافته‌است.[۱۰] فرشتگان به مریم به فرزندی به نام عیسی بشارت دادند و مریم باکره، به عیسی حامله شد.[۱۱]

قرآن، نام همسر آدم را مشخص نکرده‌است؛ هرچند در روایات نام حوا آمده‌است. خداوند، نخستین زوج انسانی را از نزدیک شدن به درخت منع فرمود. در قرآن، شیطان آن مرد و زن را وسوسه کرد و آن دو نافرمانیِ خدا را کردند و به کیفر خدایی گرفتار شدند.[۱۲] بنابراین، در قرآن سخن از این که همسر آدم، وی را اغوا کرد و او را به خوردن از میوه ممنوع واداشت، نرفته‌است بلکه حتی در بعضی آیات کل تقصیر را به آدم نسبت داده‌است، برای نمونه آیه ۱۲۰ و ۱۲۱ سوره طه نه تنها هیچ نقشی برای حوا در وسوسه شدن قائل نیست بلکه وسوسه شدن توسط شیطان را تنها به آدم نسبت می‌دهد: فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَیٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَیٰ

سپس شیطان (به نیرنگ و حیله نشست و) آدم را وسوسه کرد (و بدو) گفت: ای آدم آیا تو را به درخت جاودانگی و ملک فناناپذیر رهنمود کنم؟ (اگر از این درخت ممنوع بخورید، دیگر نمی‌میرید و سرمدی می‌شوید). سورهٔ طه، آیهٔ ۱۲۰

بنا به قرآن، ساره زن ابراهیم هنگامی که میهمانان خدا مژدهٔ ولادت پسری را (اسحاق) به او می‌دهند، می‌خندد و با آن‌ها گفتگو می‌کند.[۱۳] و همسر دیگر وی هاجر که مادر اسماعیل بود قرآن، اشارات گذرایی به مادر[۱۴] و خواهر موسی[۱۵] و همچنین دختران شعیب[۱۶] و نیز به همسر فرعون که موسی را پذیرفت[۱۷] دارد و آن سه را به زنانی مؤمن می‌داند.[۱۸]

در سوره نمل، داستان سلیمان و ملکه سبا آمده‌است. نام ملکه سبا در قرآن مشخص نشده‌است، اما در تفاسیر و احادیث نام بلقیس ذکر گردیده‌است. قرآن ملکه سبا را ملکه‌ای توصیف می‌کند که از هر چیز به او داده شده بود و تختی بزرگ داشت،[۱۹] او دعوت سلیمان را می‌پذیرد و نزد او می‌آید و با سلیمان تسلیم خدا می‌شود.[۲۰]

دیگر زنانی که در قرآن، به آن‌ها اشاره شده‌است، دو تن از همسران پیامبر اسلام هستند. مفسرین بر این که آن دو، عایشه و حفصه بودند، اتفاق دارند. قرآن آن دو را به خاطر فاش کردن رازی که پیامبر به یکی از ایشان سپرده بود، سرزنش کرده[۲۱] و به توبه دعوت نموده‌است.[۲۲]

از همسر نوح و همسر لوط هم‌چون دو نمونه از کسانی که کفر ورزیده‌اند، یاد می‌شود. آنان به همسران خود که مردانی نیک بودند، خیانت ورزیدند و به آتش دوزخ فرستاده خواهند شد.[۱۷] و در نهایت، از دیدگاه مفسرین، در برخی از آیات اشاراتی به فاطمه زهرا شده‌است.[۲۳]

صورت زنان اشاره شده درقرآن:حوا (همسر آدم)-همسر نوح-سارا وهاجر (همسران ابراهیم)-دختران شعیب-همسر لوط- مادر خواهر و همسر موسی-مریم-همسر عمران مادرمریم-همسرزکریا-فاطمه زهرا- همسران پیامبر اسلام-آسیه-زلیخا-همسرابولهب[۲۴]

تفکیک جنسیتی

اسلام، اختلاط بین زنان و مردان نامحرم را ممنوع کرده‌است. خلوت کردن زن و مرد بیگانه در اسلام، حرام است.

در برخی کشورهای اسلامی، مانند عربستان سعودی جدایی جنسیتی شدیدی وجود دارد. در زمان حکومت طالبان در افغانستان، جدایی جنسیتی در جامعه اعمال شد. حتی در جوامعی که منعی برای روابط اجتماعی زنان و مردان وجود ندارد، در مساجد بر پایه احکام عبادی، زنان و مردان از هم جدا هستند.[منبع نامعتبر؟]

کتک زدن زن

زدن زن و همسر، نص صریح یکی از آیه‌های قرآن آیه ۳۴ سورهٔ نساء است[۲۵][۲۶][۲۷] [۲۸][۲۹][۳۰][۳۱] (مردان بر زنان قیمومیت و سرپرستی دارند، به خاطر اینکه خدا بعضی را بر بعضی برتری داده‌ و به خاطر این [که] مردان از مال خود نفقه زنان و مهریه آنان را می‌دهند؛ پس زنان صالح و شایسته باید فرمانبر شوهران در کام‌گیری و تمتعات جنسی و محافظ ناموس و منافع و آبروی آنان در غیابشان باشند، همان‌طوری که خدا منافع آنان را حفظ فرموده، و زنانی را که بیم دارید نافرمانی‌تان کنند (نشوز)، نخست، اندرز دهید، اگر به اطاعت در نیامدند، با آن‌ها قهر کنید و در بستر خود راه ندهید و اگر این نیز مؤثر تمام [واقع] نشد، بزنیدشان).

به گفته فریحه ایثار، فعال حقوق زنان در افغانستان، این آیه قوی‌ترین دستاویز شرعی برای بازگرداندن کنترل و تسلط مرد بر زن، و تثبیت نابرابری‌های جنسیتی در تاریخ اسلام بوده است. جوادی آملی٬ قوام بودن مرد را مسوولیت و مدیریت اجرایی تعریف میکند و عمومیت داشتن آیه را رد میکند و مینویسد: "باید توجه داشت ان‌جا که٬ زن در مقابل مرد و مرد در مقابل زن٬ به عنوان دو صنف مطرح است هرگز مرد قوام و قیم زن نیست و زن هم در تحت قیمومیت مرد نیست. بلکه٬ قیمومیت مربوط به موردی است که٬ زن در مقابل شوهر و شوهر در مقابل زن باشد." [۳۲]

فمینیسم اسلامی

نماد فمینیسم اسلامی

فمینیسم اسلامی توسط تعدادی از دین‌شناسان مسلمان که خود را فمینیست نیز می‌دانند شکل گرفته‌است.
فمینیست‌های مسلمان معتقدند آیات زیادی از قرآن برابری زن و مرد را تأیید می‌کنند و تفسیرهای حاوی مفهوم برتری مذکر را انعکاس دهنده فرهنگ مردسالارانه پیش از قرآن و ترکیب فقه کلاسیک با مفاهیم و رفتارهای مردسالارانه آن زمان می‌دانند.
روش‌شناسی پایه فمینیسم اسلامی شامل روش‌های کلاسیک اجتهاد (بررسی استقلال منابع دینی) و تفسیر است و علاوه بر این دو روش، روش‌های تحلیل زبان‌شناختی، تاریخی، تحلیل ادبی، جامعه‌شناختی، مردم‌شناختی و… نیز به کار گرفته می‌شوند.[۳۳][۳۴]

ارث

در تقسیم ارث بر اساس قرآن، در صورتی که شخص متوفی والدین نداشته باشد و فرزندان پسر و دختر داشته باشد، پسر دوبرابر دختر ارث می‌برد؛ و اگر والدین متوفی زنده باشند، هر یک از پدر و مادر یک‌ششم ارث و فرض دختر نصف آن خواهد بود. نابرابری در تقسیم ارث در اسلام، به این دلیل است که مرد در اسلام مکلف به تأمین هزینه‌های زندگی همسرش است.[نیازمند منبع]

ازدواج

مراسم ازدواج یک زوج مسلمان در کنار رودخانه‌ای در هند

قرآن، اجبار در ازدواج را ممنوع کرده و رضایت طرفین در ازدواج را شرط دانسته‌است.[۳۵] محدودیت سنی برای ازدواج در اسلام وجود ندارد، هرچند گفته شده‌است که نمی‌توان با زنان پیش از رسیدن به نه سالگی ازدواج کرد.[۳۶]

ازدواج مردان مسلمان با زنان مشرک و زنان مسلمان با مردان مشرک ممنوع شده‌است.[۳۷] زنان مسلمان نوگرویده و مهاجر از ازدواج با مشرکان منع شده‌اند و اگر در زمان گرویدن به اسلام، شوهر داشته باشند، نمی‌باید نزد همسرانشان که بر شرک باقی مانده‌اند، بازگردند.[۳۸] مردان مسلمان، مجازند با زنان اهل کتاب یعنی زنان مسیحی، یهودی، مندائی (صابئی) و زرتشتی ازدواج موقت کنند؛[۳۹] اما زنان مسلمان حق ازدواج با مردان اهل کتاب را ندارند. ازدواج مرد زناکار، با زنان پاک‌دامن مسلمان و ازدواج زن زناکار با مردان پاک‌دامن مسلمان ممنوع شده‌است.[۴۰]

چند همسری در شرایطی جایز دانسته شده‌است؛ چندشوهری در اسلام ممنوع است، اما چندزنی مشروع دانسته می‌شود. قرآن، تعداد همسران مشروع دائم برای یک مرد را چهار همسر معین کرده‌است.[۴۱] البته قرآن مراعات عدالت را در تعدد زوجات شرط دانسته. زنانی که یک مرد مؤمن می‌تواند با آن‌ها رابطه جنسی مشروع داشته باشند، علاوه بر این زنان، زنانی هستند که در جنگ به اسارت گرفته شده‌اند.[۴۲]

ظاهراً آزادی‌های ویژه‌ای در ارتباط با تعداد زنان و شرایط نکاح برای پیامبر تلقی گردیده‌است[۴۳] چنان‌که پیامبر اسلام، پس از مرگ خدیجه نه بار و به روایتی سیزده بار ازدواج نمود.[۴۴] هم‌چنین احکام مربوط به خویشاوندی نسبی به گونه‌ای است که مانع ازدواج یک مرد با همسر مطلقه فرزند خوانده‌اش نمی‌شود همچنان که محمد با همسر مطلقه فرزندخوانده‌اش زید ازدواج کرد. ازدواج با همسران پیامبر پس از وی نیز ممنوع گردیده‌است و به همین دلیل از زنان پیامبر با تعبیر امهات المؤمنین یاد می‌شود که به معنی مادران اهل ایمان است.[۴۳]

مهریه

در پیمان زناشویی، از مرد انتظار می‌رود هدیه‌ای به زن ببخشد. این هدیه، در صورت درخواست زن باید بلافاصله به وی داده شود. از این هدیه، در اصطلاح قرآن، با نام صداق یاد می‌شود.[۴۱] برخی پیشوایان شیعه، زنانی را با تعیین مهریه‌های گران‌قیمت حاضر به ازدواج می‌شوند، شوم دانسته‌اند.[۴۵] در آیات قرآن پرداخت مهریه بنا به افعال به کار رفته در آیات، تعبیر به نسیه نشده‌است و ظاهراً از دارایی یا تعهد فعلی مرد باید باشد.[۴۶]

زندگی زناشویی

قرآن محبت و مودت بین زن و شوهر را نشانه خدا دانسته‌است.[۴۷] قرآن، تأمین هزینه زندگی خانواده از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و آنچه برای رفاه و آسایش همسر و فرزندان ضرورت دارد را برعهده مرد گذاشته‌است. نفقه در اسلام، انجام وظایف همسری‌است و اگر زن ثروتمند هم باشد، این تکلیف برعهده مرد است. هم زن و هم مرد وظیفه دارند نیازهای جنسی یک‌دیگر را ارضا کنند. از شوهران خواسته شده که با زنان خود مهربان باشند.

اطاعت از شوهر برای زنان واجب دانسته می‌شود، جز در مواردی که شوهر امر به انجام گناهی کند.[۴۸] از زنان خواسته شده‌است که بر خوی بد شوهران خود صبر کنند.[۴۹] تدبیر امور خانه، که امروزه از آن با نام خانه‌داری یاد می‌شود، برعهده زن قرار گرفته‌است.[۵۰] زنان حق ندارند بدون رضایت شوهران، روزه مستحبی بگیرند.[۵۱] زنان باید برای خارج شدن از خانه از شوهرانشان اجازه بگیرند.[۵۲]

در قرآن، محدودیتی برای سفر زنان به تنهایی ذکر نشده‌است. هرچند، بسیاری از مسلمانان اهل سنت، سفر زنان را بدون همراهی محرم، حرام می‌دانند. در مذهب حنفی، مسافرت زن به تنهایی ممنوع است اما مسافرت گروهی از زنان با یکدیگر جایز شمرده می‌شود.[۵۳] منعی برای رانندگی زنان، در قرآن و سنت وجود ندارد. امروزه در همه کشورهای اسلامی حتی عربستان سعودی، حق رانندگی برای زنان به رسمیت شناخته می‌شود.

عباس پسندیده، پژوهشگر دینی می‌گوید:

در آموزه‌های اسلام، از همسر (زن) به عنوان «امانت الهی» یاد شده‌است، اگر کسی همسر خود را امانت بشمارد از هرگونه بدرفتاری، پرهیز خواهد کرد… جالب اینکه همسر، امانت خانواده‌اش شمرده نشده، بلکه امانت خدا دانسته شده‌است، در حقیقت کسی که ازدواج می‌کند، همسر را به عنوان امانت از خداوند متعال تحویل می‌گیرد، اتصال همسر به خداوند متعال، ارزش آن را کاملاً دگرگون می‌کند و از یک مسئله انسانی و زمینی، به یک مسئله الهی و آسمانی تبدیل می‌سازد.[۵۴]

ازدواج با کودکان

فقیهان اسلامی ازدواج کودک زیر ۹ سال را هم با رضایت پدر، جایز می‌دانند.[۵۵]

لذت جنسی از نوزاد

شماری از فقیهان از جمله، سید روح‌الله خمینی لذت جنسی از کودک شیرخوار را هم جایز می‌دانند:

«نزدیکی با زوجه قبل از تمام شدن نُه سال جایز نیست ـ نکاحش دائمی باشد یا منقطع ـ و اما سایر لذت‌ها مانند لمس نمودن با شهوت و بغل گرفتن و تفخیذ (لاپایی با) او حتی در شیرخوار، اشکالی ندارد».[۵۶][۵۷][۵۸][۵۹][۶۰][۶۱][۶۲]

طلاق

عقدنامه نکاح، 1874

قرآن به مردان مسلمان سفارش می‌کند که از طلاق همسرانشان خودداری ورزند؛ و سازش را بهتر دانسته‌است.[۶۳] در شرایط ناسازگاری زن و شوهر، قرآن پیشنهاد کرده‌است که داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن با هم بحث کنند.[۶۴]

بر اساس سنتی به نام ایلاء، کسانی که به ترک هم‌خوابگی با زنان خود سوگند یاد می‌کنند، حداکثر ۴ ماه حق طول دادن آن را دارند و سپس یا باید سوگند خود را شکسته یا زن را طلاق دهند.[۶۵]

اگر طلاق پیش از نزدیکی صورت پذیرد و شوهر برای زن مهری تعیین کرده باشد، می‌بایست نصف آنچه معین کرده، به زن بپردازد.[۶۶]

قرآن نوعی جدایی زن و شوهر به نام ظهار را که در آن، مرد به زن خود می‌گوید پشت تو چون پشت مادر من است، به رسمیت شناخته اما آن را زشت می‌شمارد.[۶۷]

از پیامبر اسلام روایت شده‌است که طلاق منفورترین حلال است و از این واقعه عرش الهی می‌لرزد.[۶۸]

در ازدواج دائم، مرد می‌تواند همسرش را طلاق دهد؛ مشروط به این‌که زن در مدت عادت ماهانه یا باردار نباشد. برای تقاضای طلاق از سوی زن، عموماً شرایطی در پیمان ازدواج معین می‌شود. مثلاً اگر زن در پیمان ازدواج شرط کرده باشد که هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا با او بدرفتاری کند، تقاضای طلاق خواهد کرد. در صورت ناتوانی شوهر از دادن نفقه، زن می‌تواند تقاضای طلاق نماید. همچنین، ابتلای شوهر به بیماری روانی یا جسمانی که باعث اختلال در زندگی زناشویی شود؛ می‌تواند دلیلی برای تقاضای طلاق از سوی زن باشد.[نیازمند منبع]

پوشش زنان

یک دختر با حجاب اسلامی در زنگبار

در قرآن، از زنان خواسته شده‌است که حجاب مناسب داشته باشند و زینت‌هایشان را فقط در برابر محارم خود آشکار کنند.[۶۹] مردانی که می‌خواستند با همسران پیامبر سخن گویند، می‌بایست از پشت پرده با آنان گفتگو کنند.[۴۳]

در اصل حکم حجاب، اختلافی بین علمای مسلمان وجود ندارد؛ هرچند در حدود شرعی آن اختلاف بارزی وجود دارد. علمای سلفی عموماً، تمام بدن زن را عورت دانسته‌اند و از زنان می‌خواهند که علاوه بر سر و مو، صورت و دست را نیز بپوشانند.[نیازمند منبع] در عربستان سعودی، روبنده و عبایه و در ایران، مانتو، روسری و چادر شکل رایج حجاب هستند.

زندگی دینی

در زندگی دینی، از برابری زن و مرد سخن رفته‌است: «مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان باایمان و زنان باایمان، مردان پرهیزکار و زنان پرهیزکار، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان شکیبا و زنان شکیبا، مردان فروتن و زنان فروتن، مردان صدقه‌دهنده و زنان صدقه‌دهنده، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردان پاک‌دامن و زنان پاک‌دامن، مردانی که خدا را فراوان یاد می‌کنند و زنانی که خدا را فراوان یاد می‌کنند؛ خدا برای همه ایشان آمرزش و پاداش بزرگ فراهم ساخته‌است.»[۷۰]

در جای دیگر، قرآن می‌گوید: «مردان و زنان باایمان، دوستان یک‌دیگرند. همدیگر را به کارهای پسندیده وامی‌دارند و از انجام کارهای ناپسند بازمی‌دارند، نماز را برپا می‌دارند و زکات را می‌پردازند، و از خدا و پیامبرش فرمان می‌برند.[۷۱]»

وظایف و مسؤولیت‌های اخلاقی و فردی زن و مرد یکسان است: «هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نمی‌یابد؛ و هر کس کار شایسته کند، چه مرد باشد و چه شد، و به خدا ایمان داشته باشد، به بهشت درخواهد آمد و در آن‌جا روزی بی‌اندازه خواهد یافت.[۷۲]»

همچنین در قرآن به برابری پاداش در زندگی بازپسین آشکارا تصریح شده‌است.[۷۳]

پیامبر اسلام، به زنان اجازه داد که به مساجد بروند؛ هرچند در حدیث آمده‌است که خانه‌هایشان برایشان از مساجد بهترند.[۷۴] با این حال، با گسترش قلمرو اسلام زنان از حضور در مساجد منع شدند. امروزه، زنان نیز اجازه حضور در مساجد در اکثر قریب به اتفاق کشورهای اسلامی را دارند.

مقام‌های مذهبی در اسلام، عموماً تنها به مردان اختصاص دارند. زنان نمی‌توانند امام جماعت مردان باشند. همچنین زنان نمی‌توانند خطیب جمعه یا مفتی باشند. در فقه شیعه، مرجعیت تقلید خاص مردان است. برخی حتی حکم کرده‌اند که زنان نمی‌توانند امام جماعت زنان باشند یا به قرآن تغنی کنند؛ اما این احکام در عالم اسلام عمومیت ندارند.

رهبری و سیاست

بینظیر بوتو، نخست‌وزیر پیشین پاکستان، اولین زن مسلمان بود که با وجود مخالفت‌ها، به مقام نخست‌وزیری در یک کشور اسلامی رسید.

بر اساس حدیثی از صحیح بخاری، وقتی پیامبر اسلام شنید که پوراندخت دختر خسرو پادشاه ایران شده‌است گفت قومی که ولایت امر را به زنی بسپارند، هرگز رستگار نخواهند شد.[۷۵] طبری، رهبری زنان را جایز شمرده‌است. در صدر اسلام، زنانی چون عایشه و سمره بنت وهب در فعالیت‌های سیاسی شرکت می‌کرده‌اند.

در دهه‌های اخیر، تعدادی از کشورهای مسلمان، شامل اندونزی، پاکستان، بنگلادش، ترکیه و قرقیزستان توسط زنان رهبری شده‌اند. نزدیک یک سوم پارلمان مصر شامل زنان بود.

روح‌الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران، جایگاه سیاسی و اجتماعی زنان را در جامعه ایران والا و پراهمیت می‌شمارد و یکی از دلایل تحریک و تشویق مردان در حرکت در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ را همدوشی و تأثیرگذاری زنان با مردان می‌داند و می‌گوید: زنان در همهٔ عرصه‌ها بسیار پر انرژی و فعال حضور پیدا کردند و تشکیلات حزبی یا سیاسی نداشتند اینها وارد شدند تغییراتی ایجاد کردند و در بحبوحهٔ پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن زنان به یاری انقلاب شتافتند و مردان هم نسبت به این حرکت تشویق می‌شدند.[۷۶]

حق رأی

در اسلام، محدودیتی برای حق رأی زنان وجود ندارد. آیات قرآن و گزارشهای تاریخی گواه این امرند که پیامبر اسلام و خلفای راشدین، از زنان نیز بیعت می‌گرفتند. چنان‌که در آیه ۱۲ سوره ممتحنه قرآن می‌خوانیم:

«ای پیامبر، اگر زنان مؤمن نزد تو آمدند تا بیعت کنند، بدین شرط که هیچ‌کس را با خدا شریک نکنند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و فرزندی را که از آن شوهرشان نیست به دروغ به او نسبت ندهند و در کارهای نیک نافرمانی تو نکنند، با آن‌ها بیعت کن و برایشان از خدا آمرزش بخواه، که خدا آمرزنده و مهربان است»

. در روایات آمده‌است که پیامبر پس از فتح مکه برای مراسم بیعت طشت آبی حاضر کرد و او دست خویش را بر درون اب می‌زد و زنان نیز که برای بیعت می‌آمدند دست خود را در درون تشت می‌نهادند و می‌رفتند. در کنزالعمال (۱/۱۰۱) از کتب اهل سنت گزارشی از تقی هندی آمده‌است که پیغمبر با مردان نیز مبتی بر شروط مذکور در ایه۱۲ سوره ممتحنه بیعت کرده‌است.[۷۷]

مسائل حقوقی و جزایی

شهادت زنان

مسئله شهادت دادن زنان در اسلام مورد اختلاف‌نظر است. برخی حقوق‌دانان، شهادت زنان در برخی موارد غیرقابل قبول دانسته‌اند. در موارد دیگر، شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است.[۷۸]

دیه زنان

در قرآن، میزان دیه و تفاوت دیه زن و مرد مشخص نشده‌است؛ ولی بر اساس سنت و احادیث و وحدت ملاک ارث دیه زن نصف مرد است.[نیازمند منبع] این حکم معمولاً چنین توجیه می‌شود که نبود یک مرد در خانواده از نظر اقتصادی زیان‌بارتر از نبود یک زن است. در توجیه این نابرابری گفته می‌شود که در هنگامی که مردی کشته شود دیه به خانواده از جمله همسر مرد تعلق می‌گیرد، اما از تناقض‌های پابرجای این قانون این است که دیه یک زن سرپرست خانوار هم نصف یک مرد (ولو مرد بیکار و مجرد) است که درستی این توجیه را زیر سؤال می‌برد.

زنا

زنا یعنی اینکه مرد و زنی بدون اینکه از نظر اسلام زن و شوهر شده باشند (دائم یا موقت) عمل جنسی انجام دهند که در این عمل شرط دخول باید رعایت شود تا به آن زنا اطلاق شود، زنا تنها با شهادت چهار نفر عادل (نور آیه۴ بدون ذکر جنسیت شاهدان) که گواهی به انجام عمل زنا توسط زن و مرد بدهند اثبات می‌شود. در قرآن تهمت به زنان بدون آوردن ۴ شاهد به شدت منع شده‌است و به تهمت زنندگان وعده عذابی دردناک داده شده و گفته آن‌ها همان فاسقانند.[۷۹]

تجاوز جنسی

اکثریت قریب به اتفاق علمای مسلمان بر این باورند که زنی که مجبور یا اکراه به رابطه جنسی شده باشد، شامل کیفر و حد نمی‌شود و گناهی متوجه او نیست؛ اما کیفر کسی که به زنی تجاوز کند، اعدام است.[نیازمند منبع]

بریدن آلت تناسلی زنان (ختنه زنان)

قرآن دربارهٔ بریدن آلت تناسلی زنان (ختنه زنان) صحبتی نمی‌کند، همچنین دربارهٔ ختنه مردان.[۸۰] اما حدیثی منسوب به محمد در این باره وجود دارد.[۸۱] در میان چهار فرقه اهل سنت تنها شافعی‌ها ختنه زنان را واجب می‌دانند.[۸۲] در بین شیعیان نیز ختنه زنان به‌جز یک استثنا (فرقه مستعلوی) شیوع نمی‌دارد[۸۰] هرچند برخی آن را مستحب شمرده‌اند. داده‌های موجود نشان می‌دهد که این رسم مربوط به پیش از اسلام بوده و در بین مسلمانانی پا گرفته‌است که به عنوان سنتی محلی‌شان قبلاً موجود بوده و پس از ورود اسلام توسط فقیهان محلی توجیه اسلامی شده‌است، و به عنوان سنتی اسلامی درآمده‌است. شواهد قوی وجود دارد که بسیاری از فقهای مسلمان رسم ختنه زنان را مورد تأیید قرار داده و آن را توصیه کردند.[۸۰] امروزه بیشتر الاهی‌دانان مسلمان ختنه زنان را غیرضروری و متناقض با اسلام راستین می‌دانند[۸۳] و آن را با توجه به اصل کلی اسلامی که «بریدن هر بخش بدن تنها زمانی مجاز است که سود آن از ضررش بیشتر باشد»، رد کرده‌اند.[۸۴]

پانویس

  1. قرآن ۸۱:۸
  2. حیاة محمد، ص ۲۴ و ۲۵
  3. سیره ابن هشام ج ۱ ص ۲۰۴
  4. سیره ابن هشام ج ۲ ص ۱۰۳
  5. سیره ابن هشام ج ۱ ص ۱۸۹
  6. تاریخ الخدوری ص ۱۸۰
  7. سید محمد جواد غروی، مبانی حقوق در اسلام، 1373، نشر جهاد دانشگاهی، اصفهان، فصل پنجم:بیعت پیامبر با زنان، صفحه 267
  8. قرآن ۳:۴۴
  9. قرآن ۳:۳۷
  10. قرآن ۳:۳۷
  11. آل‌عمران آیه ۴۷
  12. قرآن ۷:۱۹
  13. قرآن ۱۱:۷۱
  14. قرآن ۲۸:۷
  15. قرآن ۲۸:۹
  16. قرآن ۲۸:۱۸
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ قرآن ۶۶:۱۰
  18. قرآن ۶۶:۱۲
  19. قرآن ۲۷:۱۵
  20. قرآن ۲۷:۴۴
  21. قرآن ۶۶:۲
  22. قرآن ۶۶:۴
  23. سوره کوثر
  24. فرهنگ موضوعی قرآن مجید
  25. انصاری، مسعود، بازشناسی قرآن، ۲۹۶.
  26. «چه زمان و چگونه زنان را باید کتک زد؟». qudsonline.
  27. «تنبیه بدنی زنان». wikishia.
  28. «چگونه است که در قرآن «کتک زدن زنان» تجویز شده‌است؟». radiofarda.
  29. «آیات برده داری قرآن». zandiq.
  30. "Surah 4:34 (An-Nisaa), Alim — Translated by Mohammad Asad, Gibraltar (1980)". Archived from the original on 27 September 2013. Retrieved 26 June 2020.
  31. «Salhi and Grami (2011), Gender and Violence in the Middle East and North Africa, Florence (Italy), European University Institute». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۱۴ دسامبر ۲۰۱۷.
  32. «زن در قرآن». بی‌بی‌سی.
  33. «فمینیسم اسلامی چه می‌گوید؟». مارگوت بدران، ترجمه ناهید کشاورز، زنستان. ۱۵ مهر ۱۳۸۶. بایگانی‌شده از اصلی در ۸ ژانویه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۷. برگردان مقاله‌ای به نام Féminisme islamique: qu’est-ce à dire از سایت اسلام و لائیسیته
  34. «اسلام و جنبش یک میلیون امضا، ناهید کشاورز». وبگاه مدرسه فمینیستی. ۴ بهمن ۱۳۸۶. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ مارس ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۴ آوریل ۲۰۰۸.
  35. قرآن ۲۲:۳
  36. صحیح بخاری ۲:۲۸:۸۳
  37. قرآن ۲:۲۲۱
  38. قرآن ۶۰:۱۰
  39. قرآن ۵:۵
  40. قرآن ۲۴:۳
  41. ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ قرآن ۴:۴
  42. نساء ۲۵، احزاب ۵۲، معارج ۳۰، نساء ۲۴، نحل ۷۱، نور ۳۳، احزاب ۵۰، روم ۲۸
  43. ۴۳٫۰ ۴۳٫۱ ۴۳٫۲ قرآن ۳۳:۵۰
  44. سیره ابن هشام ج ۲ ص ۴۴۴
  45. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ص ۴۱۰
  46. قرآن. صص. بقره/۲۲۹ - نساء/۱۹ و ۲۰ - احزاب/۴۹.
  47. قرآن ۳۰:۳۱
  48. فتح‌الباری ۷:۴۷۶؛ صحیح مسلم ۱۷:۴۵؛ صحیح ترمذی ۲:۳۱۴؛
  49. زادالمعاد ۳:۳۶۱
  50. ابن ماجه ۵:۵۵۱
  51. صحیح مسلم ۷:۱۱۵؛ شرح‌السنه ۹:۳۲۷
  52. ترمذی ۱۴:۲۸؛ کیمیای سعادت آداب نکاح ص ۳۲۳
  53. سنت حنفی ص ۴۴۴
  54. رضایت زناشویی، عباس_پسندیده، ص ۷۳
  55. wikifeqh.ir سن_ازدواج_دختران#آرای فقیهان
  56. http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_129444/کتاب تحریر_الوسیلة_فتاوی_الامام_الخمینی_س_ج_۲_/کتاب_النکاح
  57. ترجمه تحریرالوسیله امام خمینی جلد چهارم - 1 - «مسئله 12 کتاب نکاح» مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن
  58. «کتاب نکاح». www.imam-khomeini.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۱-۰۴.
  59. «قوانین جمهوری اسلامی کودک‌همسری را تشویق می‌کند». independentpersian.
  60. «ازدواج دختر ۹ ساله و تأملی بر چند رای فقهی». ensafnews.
  61. ««کودک همسری» و شبهه امکان ازدواج با نوزاد». nasimonline.
  62. «مراجع نامدار شیعه و سکس لاپائی با دختر شیرخواره». نقد اسلام.
  63. قرآن ۴:۱۲۸
  64. قرآن ۴:۳۵
  65. قرآن ۲:۲۲۶
  66. قرآن ۲:۲۳۷
  67. قرآن، مجادله ۴
  68. ابوداوود ۳:۱۳
  69. قرآن ۲۴:۳۰
  70. قرآن ۳۳:۳۵
  71. قرآن ۹:۷۱
  72. سوره غافر ۴۰؛ نحل ۹۷؛ نساء ۱۲۴؛ آل عمران ۱۹۵
  73. توبه ۷۲؛ فتح ۵؛ حدید ۱۲
  74. بخاری ۲:۱۳:۲۳
  75. صحیح بخاری ۵:۵۹:۷۰۹
  76. جایگاه زنان در جامعه ایران . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://irna.ir]
  77. مجموعه حقوق زن، بخش چهاردهم (حق سیاسی زن)، نوشته رستم پیمان
  78. قرآن ۲:۲۸۲
  79. سوره نور آیه ۴۴.
  80. ۸۰٫۰ ۸۰٫۱ ۸۰٫۲ Kassamali, Noor (۲۰۰۳) «Genital Cutting." Encyclopedia of Women & Islamic Cultures, Compiled by Afsaneh Najmabadi Published by BRILL, 2003 ISBN 90-04-12819-0, 9789004128194 134 pages
  81. طبری، محمد بن جریر. تاریخ بلعمی [تاریخ الرسل و الملوک]. ترجمهٔ ابوعلی محمدبن بلعمی. به تصحیح محمدتقی بهار ملک‌الشعراء و به کوشش محمد پروین گنابادی. تهران: زوار، ۱۳۷۹. صص ۱۴۳–۱۴۴
  82. .Firestone, Reuven؛ و دیگران (۲۰۰۱)، ص. ۲۵۳ پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  83. Gruenbaum, ‎Ellen (2001), The Female Circumcision Controversy (به انگلیسی), University of Pennsylvania Press, p. ۶۰{{citation}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  84. Maccormack, ‎Carol P., "۳", The Encyclopedia of Religion, entry on Clitoridectomy (به انگلیسی), به کوشش Lindsay Jones., Macmillan, p. ۱۸۲۴–۱۸۲۶{{citation}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)

جستارهای وابسته

منابع

  • یحیی نوری (۱۳۴۰حقوق زن در اسلام، تهران: شمس، ص. ۳۰۴
  • عبدالله حکیم (۱۳۴۱وضع حقوقی و قوانین زنان در اسلام، تهران: جاویدان، ص. ۲۶۹
  • عباسعلی محمودی (۱۳۵۸زن در اسلام، تهران: نهضت زنان مسلمان، ص. ۲۶۹
  • مرتضی مطهری (۱۳۵۲نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ص. ۴۳۷
  • مرتضی مطهری (۱۳۵۳مسئله حجاب، تهران: صدرا، ص. ۱۸۹
  • بهرام تاجانی (۱۳۸۵قانون مدنی، تهران: لاهیجی، ص. ۱۸۹
  • بهرام تاجانی (۱۳۸۵قانون مجازات اسلامی، تهران: لاهیجی، ص. ۱۸۹
  • صحیح البخاری، بیروت: العامرة، ۱۳۱۴، ص. ۸۹۴
  • سنن ابن ماجه، بیروت: العامرة، ۱۳۰۷، ص. ۸۹۴