نبوکدنصر دوم
نبوکدنصر دوم | |
---|---|
![]() | |
شاه بابل | |
دوران | ۶۰۵ – ۵۶۲ پ. م |
پس از | نبوپلسر |
پیش از | اویل-مردوک |
زاده | ۶۴۲ پ. م بابل |
درگذشته | ۵۶۲ پ. م بابل |
شهبانو | آمیتیس |
فرزندان | آمل-ماردوک و … |
پدر | نبوپلسر |
دودمان | سلسله کلدانی |
دین و مذهب | دین میانرودان باستان |
نَبوکَدنَصَر یا نبوکدنزر (Nebuchadnezzar II) نام یکی از پادشاهان بابل و فرزند نبوپلسر و جد مادری کوروش بزرگ بود. همچنین از نبوکدنصر دوم به عنوان کسی که نخستین حمله به هیکل سلیمانِ یهودیان در بیتالمقدس و نابودی آن و اسارت قوم یهود به او نسبت داده میشود. همچنین گفته میشود دانیال نبی همدورهٔ او بودهاست.
به قدرت رسیدن[ویرایش]
دو قدرت اصلی آن زمان یعنی آشوریان و بابلیان بهطور متمادی در جنگ و نزاع با یکدیگر بودند. و همواره به سبب برتری آشوریان نسبت به بابلیان عملاً بخشی از سرزمین بابلیان تحت سلطه آشوریان قرار داشت. در زمان نبوکدنزر، بابلیان و مادها و چندین قوم دیگر با یکدیگر متحد شده و به سزمین آشور (سزمین مقدس خدای آشور) حمله و پشت دیوارهای بلند آشور متوقف شدند و پس از چندین ماه محاصره به سبب وقوع سیل در یکی از رودخانههای اصلی آشور بخشی از دیوار پیرامون شهر تخریب شد و نیروهای بابل و ماد وارد شهر شدند. پس از تسخیر شهر مصریها که متحد آشوریان محسوب میشدند برای کمک به آشوریان به سمت آشور حرکت کردند ولی نبوکدنزر به همراه پسر خود نبوکدنزر به مقابله با آنها پرداخت. با توجه به کهولت سن نبوکدنزر پسر او نبوکدنزر فرماندهی لشکر را بر عهده گرفت و با رشادتهای فراوانی که نشان داد توانست لشکر مصریها را شکست و آنها را فراری دهد. درست در همین زمان به نبوکدنزر خبر رسید که پدرش فوت کرده نبوکدنزر که میترسید کسی جای پدرش را در فرمانروایی بگیرد. به تعقیب مصریها پایان داده و به بابل برای تاجگذاری بازگشت.
ازدواج با آمیتیس[ویرایش]

پس از پیروزی بابلیان و مادها بر آشوریان، پادشاه ماد هووخشتره به منظور تحکیم روابط خود با مادها دخترش آمیتیس را به همسری نبوکدنزر برگزید. در تاریخ آمده است که آمیتیس که در سرزمینهای شمالی و سرسبز زنگی میکرد به سبب ورود به سرزمینهای خشک جنوب به شدت بیمار شده بود؛ لذا نبوکدنزر که به شدت به آمیتیس علاقه داشت. دستورساخت باغیهای معلق بابل را داد که به سبب پیچیدگی این باغها در آبیاری جزو یکی از عجایب هفتگانه جهان محسوب میشود.
حمله به اورشلیم[ویرایش]

نبوکدنزر در مجموع سه بار به اوشلیم حمله کرد. نخستین بار پس از پیروزی بر آشوریان، او به همراه لشکر خود به منظور فتح اوشلیم لشکر کشی کرد. پادشاه اوشلیم که توان مقالبه با لشکر بابلیان را نداشت فوراً تسلیم شد و شهر بدون هیچ گونه خشونتی در اختیار لشگرایان نبوکدنزر قرار گرفت. نبوکدنزر نیز بدون هیچ گونه آسیب به شهر و معابد آن پادشاه پیشین شهر را به عنوان فرمانروای شهر برگزید و صرفاً ۴ نفر از فرزندان بزرگان شهر را به عنوان گروگان به همراه خود به بابل برگرداند. گفته میشود یکی از این افراد دانیال نبی بودهاست.
چند سال پس از فتح اوشلیم نبوکدنزر برای فتح مصر به ان کشور حمله کرد ولی موفق به تصرف کشور مصر نشد. او که در جنگ با مصر تصرفاتی به دست نیاورده بود راهی یمن برای فتح آنجا شد که در یمن نیز موفقیتی کسب نکرد. پس از دو شکست متوالی فرمانروای اوشلیم که گمان میکرد بابلیان ضعیف شدهاند. به تمرد از بابلیان پرداخت و حاضر به پرداخت مالیات نشد. پس از رسیدن خبر شورش در اوشلیم به نبوکدنزر او همراه سپاه خود به اوشلیم لشکر کشی کرد. نبوکدنزر که اصلاً تمایل به نابودی شهر و مقبرههای آن نداشت ۷۰ تن از بزرگان قوم یهود فراخواند و از آنها خواست تا فروانروای شهر را تسلیم کنند تا او به شهر آسیبی نرساند. بزرگان یهود که میدانستند توانایی مقابله با لشگریان بابلیان را ندارند این فرمان را اطلاعت کرند و فرماروای شهر را تسلیم کردند. نبوکدنزر پس از اعدام فرمانروای شهر پسرش را به عنوان حاکم شهر برگزید ولی این بار ۳ هزار نفر از مردان شهر را به عنوان گروگان به بابل و شهرهای اطراف فرستاد. در دومین حمله نبوکدنزر به هیچ گونه آسیبی به شهر و معابد آنها نرسید.
درست ۱۸ ماه پس از حمله دوم پادشاه مصر پیشنهاد هم پیمانی با اوشلیم را به فرماروای اوشلیم داد. پس از این هم پیمانی یهودیان بار دیگر بر علیه بابل شورش کردند. پس از رسیدن خبر دومین شورش اوشلیم به نبوکدنزر او که به شدت عصبانی شده بود. دستور حمله به اوشلیم را صادر کرد. پس از رسیدن به دیوارهای شهر اوشلیم و محاصره شهر خبر از حرکت لشگریان مصر به نبوکدنزر رسیدو او نیز به محاصره شهر پایان داد و به مظنور نبرد به مصریان به سمت مصر راهی شد. یهودیان اوشلیم که گمان میکردند. بابلیان به جنگ پایان داده و فرار کردهاند به جشن پرداختند. ولی این درحالی بود که پس از رسیدن خبر حرکت لشکر نبوکدنزر به مصر، پادشاه مصر فوراً دستور عقبنشینی صادر کرد. نبوکدنزر هم که تمایلی به ریختن خون سربازان خود در جنگ با مصریان نمیدید به اوشلیم بازگشت و ۱۸ ماه شهر اوشلیم را محاصره کرد. پس از ۱۸ ماه لشکر بابل موفق به ورود به شهر شدند. نبوکدنزر که از چندین بار شورش یهودیان و محاصره ۱۸ ماهه به شدت عصیانی بود. دستور نابودی کامل شهر را صادر کرد و معبد سلیمان و سایر معابد شهر که در دو حمله پیشین نبوکدنزر دست نخورده باقی مانده بودند. این بار بهطور کامل نابود شدند. او همچنین دستور اعدام فروانروای اوشلیم و تمامی فرزندان و خاندان او را صادر کرد. در نهایت نبوکدنزر فرد دیگری را به عنوان حاکم اورشلیم برگذید و در بازگشت از شهر ۱۰ هزار یهودی را به عنوان گروگان با قل و زنجیر به شهرهای مختلف تحت حکومت خود ارسال کرد. گفته میشود اکثر این گرگانها به سبب سختی و طولانی بودن مسیر جان خود را از دست دادند.
واژهشناسی[ویرایش]
در نوشتههای پهلوی، به صورت «بخت خسرو» آمدهاست.[۱]
این کلمه به صورت بختالنّصر صحیح نیست؛ که بختنصّر کلمهای عربی نیست، و بخت (در اصل بُوخَت) در عبری به معنای فرزند یا بنده است، و نَصَّر نام بت و صنمی است؛ و طبق نظر برخی منابع اسلامی دلیل این نامگذاری آن است که او را در نوزادی نزد بتی یافتند و پدرش را نمیشناختند، از این رو او را به آن بت منسوب کردند.[۲] برخی هم معتقدند که این نام در اصلِ بابلی، با تلفظ «نبوکودوری اوصَّر Nabu - Kudurri - Ussur» متشکل از سه بخش «نبو: الهه حکمت بابلی»، «کودورو: جانشین یامرز» و «اوصّر: حمایت کن» است.[۳] این نام در زبان فارسی و عربی به صورت برگردان آوایی «نبوکدنزر» هم آمدهاست. نام او در منابع به شکلهای زیر نیز آمدهاست: نبوکد نصّر، نبوکد ناصر، نبودکد نزر[و]، نبوکذ نصّر، نِبُوخَذنِصَّر، نبوخدنصر، نبوخدناصر، نبوخدراصر(Nebuchadrezzer)، بوخت نرسی و بختنسر.[۴]
پانویس[ویرایش]
- ↑ هنریک ساموئل نیبرگ (۱۳۹۰)، دستورنامه پهلوی، اساطیر، شابک ۹۷۸۹۶۴۳۳۱۱۳۱۵
- ↑ تفسیر جلاءالأذهان و جلاءالأحزان، ج ۵، ص ۲۵۳
- ↑ دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۵، مدخل بخت نصر
- ↑ بخت النصر
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- سیری در تاریخ ایران باستان. فریدون شایان. ۱۳۵۱
- تاریخ ماد. دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
- مرتضی راوندی. تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) ۱۳۵۴
- واکافتی تطبیقی پیرامون کیستی ذوالقرنین (کوروش کبیر)
- وبگاه http://www.crystalinks.com/babylon.html
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ نبوکدنصر دوم موجود است. |
پیوند به بیرون[ویرایش]
پیشین: نبوپلسر |
شاه بابل ۶۰۵ – ۵۶۲ پ. م |
پسین: اویل-مردوک |