پرش به محتوا

اصحاب عقبه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اصحاب عَقَبه سوءقصدکنندگان به جان محمد «مصطفی» در مسیر تَبوک به مدینه بودند.[۱][۲] عَقَبه در لغت به معنای راه دشوار و سخت‌گذر (گردنه) در کوه است.

در تفاسیر

[ویرایش]

مفسّران قرآن، نزول آیه ۷۴ سوره توبه[۳] را دربارهٔ آنان دانسته‌اند، که از ناموفّق بودن توطئه آن‌ها در ترور محمد صحبت به میان آورده‌است.[۴]
در شأن نزول این آیه آمده‌است: «گروهی از بدخواهان پیامبر اسلام که به اهل عَقَبه موسومند، تصمیم گرفتند که هنگام بازگشت پیامبر و مسلمانان از غزوه تَبوک، شتر پیامبر را برَمانند و او را ترور کنند، ولی در این کار موفق نشدند. خداوند آن‌ها را در این آیه افشا کرده‌است.»[۵]

طَبرِسی ماجرای اصحاب عَقَبه را در ذیل آیات ۶۴–۶۵ سوره توبه[۶] نیز آورده‌است.[۷]
در حدیثی از علی بن موسی، امام هشتم شیعیان دوازده‌امامی، آمده‌است که مراد از «إِنَّمَا ٱسْتَزَلَّهُمُ ٱلشَّيْطَٰنُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُواْۖ» (ترجمه: شيطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى كه مرتكب شده بودند، به لغزش انداخت)،[۸] اصحاب عَقَبه هستند.[۹]

برخی منابع تعداد اصحاب عَقَبه را از ۱۲ تا ۱۵ تن برشمرده‌اند.[۱۰] شیخ طَبرِسی در نقلی از محمد «باقر»، امام پنجم شیعیان دوازده‌امامی، آورده‌است که شمار آنها ۱۲ تن — ۸ تن از قریش و ۴ تن از سایر اعراب — بوده‌است؛[۱۱] اما شیخ صدوق، بر اساس روایتی ۱۲ تن از آنان را از بنی‌امیه و ۵ تن را از سایر مردم دانسته‌است.[۱۲]

از اصحاب عَقَبه در کتب معتبر اهل سنت نوشته عالمانی برجسته مانند ابن حزم[۱۳] و سیوطی، و از راویانی مشهور مانند ولید بن عبدالله جمیع سخن به میان آمده‌است. در صحیح مسلم — از معتبرترین کتب حدیثی اهل سنت — نیز از اصحاب عَقَبه در دوجا صحبت شده‌است‌.
در کتب معتبر اهل تشیع نیز از ایشان یاد شده‌است، مانند تفسیر مجمع‌البیان، تفسیر صافی و کتاب خِصال.[۵]

شرح ماجرا

[ویرایش]

در روایت این داستان دینی اختلاف در روایت وجود دارد،[۵] که در ادامه به یک نسخه از آنها اشاره می‌شود:

به گزارش علی بن ابراهیم قمی، ۱۴ تن از منافقان پس از حجةالوداع به سال دهم ق. همدست شدند تا پیامبر را در مسیر مکه به مدینه در عَقَبه هرشی، میان جحفه و ابواء، بکشند. هفت تن از سوی راست عَقَبه و هفت تن نیز از سوی چپ به قصد رماندن شتر او پیش آمدند. رسول خدا با گزارش جبرئیل از توطئه آن‌ها آگاه شد و چون نام‌های ایشان را بر زبان جاری ساخت، فرار کردند و پنهان شدند. نقل شده که در مسیر عَقَبه دو صحابه عَمار بن یاسِر و حُذَیفَة بن یَمان در کنار پیامبر بوده اند، و به همین سبب تا مدت ها به حُذَیفه منافق‌شناس می‌گفتند. در پی کتمان آنان، آیه ۷۴ سوره توبه نازل شد.[۵]

در منابع شیعی اشاره شده که دیگر همدستان اصحاب عَقَبه، هم‌زمان قصد ترور علی بن ابی‌طالب، خلیفه چهارم و امام اول شیعیان را نیز داشتند — که در آن هنگام به فرمان محمد در مدینه جانشین او بود.[۱۴]

نام اصحاب عقبه

[ویرایش]

گرچه در بسیاری از کتب اهل سنت نام اصحاب عقبه نیامده است و صرفا تعداد آنها گفته شده است؛ ولی در برخی کتب معتبر اهل سنت و کتب معتبر اهل تشیع به نام های آنها اشاره شده است.

در برخی کتب اهل سنت مانند المحلی ابن حزم اندلسی به نام آنها توسط راوی ولید بن عبدالله بن جمیع آورده شده است که ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و سعد ابی‌وقاص قصد ترور پیامبر را داشته اند.[۱۵]

بیهقى و سیوطى، نام‌هاى ایشان را چنین آورده‌اند: عبدالله‌ بن‌ ابى ‌سعد، سعد ‌بن ‌ابى ‌سرح، ابوحاضر (حاصر) الأعرابى، عامر، ابوعامر، جُلاس ‌بن ‌سوید، مجمع ‌بن ‌حارثه، ملیحا تیمى، حصین ‌بن ‌نمیر، طعمة ‌بن ‌ابیرق، عبداللّه ‌بن ‌عیینه و مرة ‌بن ‌ربیع، گویا رئیس ایشان ابوعامر بوده ‌است.[۱۶]

پانویس‌ها

[ویرایش]
  1. المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۲.
  2. «غزوه تَبوک». آستان قدس حسینی.
  3. يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا ۚ وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ ۚ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ ۖ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ (ترجمه: به خدا سوگند ياد مى‌كنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفر آميز نگفته‌اند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفته‌اند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شده‌اند؛ و تصميم به امرى خطرناک گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين ايراد مى‌گيرند كه خداوند و پيامبرش، آنان را به فضل و كَرَم خود، بى‌نياز ساختند. با اين حال، اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است؛ و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد؛ و در سراسر زمين، نه ولىّ و سرپرستى دارند، و نه ياورى.)[توبه–۷۴]
  4. تفسیر الکشّاف، ج ۲، ص ۲۹۱؛ تفسیر مجمع‌البیان، ج ۵و۶، ص ۷۹.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ دائرةالمعارف قرآن کریم. ج. سوم.
  6. يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ ۚ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ (ترجمه: منافقان از آن بيم دارند كه سوره‌اى برضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: مسخره كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مى‌سازد.)[توبه–۶۴]
    وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ ۚ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ (ترجمه: و اگر از آنها بپرسى: «چرا اين اعمال خلاف را انجام داديد؟!» مى‌گويند: «ما شوخى و بازى مى‌كرديم.» بگو: «آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مى‌كرديد؟!»)[توبه–۶۵]
  7. مجمع البیان، ج۵، ص۷۰–۷۱
  8. سوره آل عمران، آیه ۱۵۵
  9. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۱؛ الصافی، ج۱، ص۳۹۴.
  10. الکشاف، ج۲، ص۲۹۱.
  11. مجمع البیان، ج۵، ص۹۱.
  12. شیخ صدوق، الخصال، ص۳۹۸.
  13. ابن حزم آندِلُسی. محلی. ج. ۱۱. ص. ۲۴۴.
  14. «اصحاب عَقَبه چه کسانی بودند».
  15. ابن‌حزم الاندلسی الظاهری، ابومحمد علی بن احمد بن سعید (متوفای۴۵۶ه)، المحلّى في شرح المجلّى، ج۱۱، ص۲۲۴، تحقیق:لجنة احیاء التراث العربی، ناشر:دار الآفاق الجدیدة - بیروت.   
  16. دلائل النبوه، ج‌ ۵، ص‌ ۲۵۹؛ الدرالمنثور، ج‌ ۴، ص‌ ۲۴۳.

منابع

[ویرایش]
  • تهیه و تدوین مرکز فرهنگ و معارف قرآن. دائرةالمعارف قرآن کریم. ج. سوم. قم: بوستان کتاب قم ( انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم).