سیلوسایبین
سیلوسایبین | |
---|---|
![]() | |
![]() | |
[3-(2-Dimethylaminoethyl)-1H-indol-4-yl] dihydrogen phosphate | |
شناساگرها | |
شماره ثبت سیایاس | ۵۲۰-۵۲-۵ ![]() |
پابکم | ۱۰۶۲۴ |
کماسپایدر | ۱۰۱۷۸ ![]() |
شمارهٔ ئیسی | 208-294-4 |
KEGG | C07576 ![]() |
MeSH | Psilocybine |
ChEBI | CHEBI:8614 ![]() |
ChEMBL | CHEMBL۱۹۴۳۷۸ ![]() |
شمارهٔ آرتیئیسیاس | NM3150000 |
273158 | |
جیمول-تصاویر سه بعدی | Image 1 Image 2 |
| |
| |
داروشناسی | |
Routes of administration |
Oral intravenous |
Elimination half-life |
oral: 163±64 min intravenous: 74.1±19.6 min |
دفع | کلیه |
Prohibited (S9)(AU) | |
خصوصیات | |
فرمول مولکولی | C12H17N2O4P۱ |
جرم مولی | ۲۸۴٫۲۵ g mol−1 |
دمای ذوب | ۲۲۰–۲۲۸ درجه سلسیوس (۴۲۸–۴۴۲ درجه فارنهایت)[۱] |
خطرات | |
LD50 | 285 mg/kg (mouse, i.v.) 280 mg/kg (rat, i.v.) 12.5 mg/kg (rabbit, i.v.)[۱] |
به استثنای جایی که اشاره شدهاست در غیر این صورت، دادهها برای مواد به وضعیت استانداردشان داده شدهاند (در 25 °C (۷۷ °F)، ۱۰۰ kPa) | |
![]() ![]() ![]() | |
Infobox references | |
|
سیلوسایبین (به انگلیسی: Psilocybin) یا سایلوسایبین، یک مادهٔ روانگردان است که جزو کلاس ایندول و تریپتامین طبقهبندی میشود. قارچهای سایلوسایبین (مجیک ماشروم) حاوی سایلوسایبین و سایلوسین هستند که برای مقاصد عرفانی، تفریحی و پزشکی جهت درمان افسردگی مورد استفاده قرار میگیرد. سایلوسایبین بعد از مصرف در بدن انسان، به سایلوسین تبدیل میشود که دارای اثرات تغییر دهنده ذهن است، از برخی جنبهها با اثرات الاسدی (LSD)، مسکالین و دیمتیلتریپتامین (DMT)ها شبیه میباشد. بهطور کلی، این تأثیرات شامل سرخوشی، توهمات دیداری و ذهنی، تغییر در ادراک، حس تحریف شده از زمان و تجارب معنوی درک شدهاست. از واکنشهای جانبی میتوان به حالت تهوع و وحشت اشاره کرد.
اثر توهمزای این ماده سایکو اکتیو به علت شباهت ساختاری شیمیایی آن به پیامرسان عصبی سروتونین است.
تصاویر یافت شده از نقاشیهای دیواری پیش از تاریخ و نقاشیهای سنگی اسپانیا و الجزایر امروزی حاکی از آن است که استفاده انسان از قارچ psilocybin قبل از تاریخ ثبت شدهاست.
در سال ۱۹۵۹، آلبرت هافمن، شیمیدان سوئیسی، ماده فعال psilocybin را از قارچ Psilocybe mexicana جدا کرد. کارفرمای هافمن، ساندوز، داروی روانگردان خالص را برای استفاده در روان درمانی به پزشکان در سراسر جهان فروخت. اگرچه قوانین محدود کننده دارو در اواخر دهه ۱۹۶۰ بهطور فزاینده ای محدود کننده تحقیقات علمی در مورد اثرات پسیلوسیبین و سایر توهم زاها بود، اما محبوبیت آن به عنوان یک آنتئوژن (عامل تقویت کننده معنویت) افزایش یافت. شدت و مدت اثرات psilocybin متغیر است، بسته به نوع قارچ، دوز، فیزیولوژی فردی و…
همانطور که در آزمایشهای انجام شده توسط تیموتی لیری در دانشگاه هاروارد در اوایل دهه ۱۹۶۰ نشان داده شد. پس از مصرف، پسیلوسیبین به سرعت به پسیلوسین متابولیزه میشود، که پس از آن بر روی گیرندههای سروتونین در مغز اثر میگذارد. اثرات این ماده بهطور معمول از دو تا شش ساعت طول میکشد، اگرچه در افراد تحت تأثیر پسیلوسیبین، ممکن است اثرات آن بسیار طولانیتر باشد، زیرا این دارو میتواند درک زمان را تحریف کند. سیلوسیبین دارای سمیت کم و پتانسیل آسیب کم است. علیرغم این، نگهداری قارچ حاوی پسیلوسیبین در اکثر کشورها غیرقانونی اعلام شدهاست و طبق بسیاری از قوانین ملی مواد مخدر، این دارو به عنوان مواد مخدر طبقهبندی شدهاست.
از سال ۲۰۲۱، تحقیقات انجام شده در مورد درمان با سایلوسیبین شامل اثرات بالقوه بر اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به تشخیص سرطان و اختلال در مصرف الکل بود.
اثرات[ویرایش]
اثرات psilocybin بسیار متغیر است و به ذهنیت و محیطی که کاربر در آن تجربه میکند بستگی دارد. در اوایل دهه ۱۹۶۰، تیموتی لیری و همکارانش در دانشگاه هاروارد اثرات پسیلوسیبین را بررسی کردند. آنها این دارو را به ۱۷۵ داوطلب از زمینههای مختلف در محیطی شبیه به یک اتاق نشیمن راحت تجویز کردند. به نود و هشت نفر از این افراد برای ارزیابی تجربیات و سهم عوامل زمینه ای و موقعیتی، پرسشنامه داده شد. افرادی که قبل از مطالعه با psilocybin تجربه داشتند، تجربههای خوشایندتری را نسبت به افرادی که این دارو برای آنها جدید بود، گزارش کردند. اندازه گروه، دوز، آمادهسازی و امیدواری تعیینکننده مهم پاسخ دارو بودند. بهطور کلی، افرادی که در گروههای بیش از هشت نفر قرار میگرفتند، احساس میکردند که این گروهها از حمایت کمتری برخوردار هستند و تجربیات آنها کمتر خوشایند است. برعکس، گروههای کوچکتر (کمتر از شش نفر) حمایت بیشتری داشتند. شرکت کنندگان همچنین در این گروهها واکنش مثبت بیشتری نسبت به دارو نشان دادند. لیری و همکارانش اظهار داشتند که پسیلوسیبین باعث افزایش قابلیتها پیشنهاد میشود و باعث میشود فرد پذیرای تعاملات بین فردی و محرکهای محیطی باشد. این یافتهها در بررسی بعدی توسط Jos ten Berge (1999) تأیید شد، وی نتیجه گرفت که دوز، عوامل محیطی و خود فرد از عوامل اساسی در تعیین نتیجه آزمایشاتی است که اثرات داروهای روانگردان بر ذهن انسان را آزمایش میکند.
بعد از مصرف psilocybin، طیف وسیعی از اثرات ذهنی ممکن است تجربه شود: احساس گمراهی، بی حالی، سرخوشی، شادی و افسردگی. در یک مطالعه، ۳۱٪ داوطلبانی که دوز بالایی به آنها داده شده بود، احساس ترس قابل توجهی داشتند و ۱۷٪ دچار پارانویای گذرا بودند. در مطالعات انجام شده در جان هاپکینز، در میان افرادی که دوز متوسطی به آنها داده شدهاست تجربیات منفی نادر بود، در حالی که ۳۳٪ از کسانی که دوز بالایی داشتند اضطراب یا پارانویا را تجربه کردند. دوزهای پایین دارو میتواند اثرات توهم زا ایجاد کند. توهمات چشم بسته ممکن است رخ دهد، که در آن فرد مبتلا اشکال هندسی چند رنگ و توالیهای تخیلی زنده را میبیند. برخی از افراد گزارش میکنند که تجربه سینستزی، مانند احساس لمس هنگام مشاهده رنگها را دارند. در دوزهای بالاتر، پسیلوسیبین میتواند منجر به «تشدید پاسخهای عاطفی، افزایش توانایی در درون نگری، بازگشت به تفکر بدوی و کودکانه و فعال سازی رد حافظه واضح با زیر بناهای عاطفی بارز» شود. توهم بصری با چشم باز شایع است و ممکن است بسیار دقیق باشد اگرچه به ندرت با واقعیت اشتباه گرفته میشود.
مطالعه ای در سال ۲۰۱۱ توسط Roland R. Griffiths و همکارانش نشان میدهد که مصرف تنها یک دوز بالای psilocybin میتواند باعث ایجاد تغییرات طولانی مدت در شخصیت مصرفکننده شود. حدود نیمی از شرکت کنندگان در مطالعه که سالم، «فعال معنوی» و بسیاری از افراد دارای مدرک تحصیلات تکمیلی هستند، افزایش در ابعاد شخصیتی گشودگی را نشان دادند (با استفاده از پرسشنامه شخصیت اصلاح شده NEO ارزیابی شد)، و این اثر مثبت بیش از یک سال بعد از استفاده psilocybin میباشد. به گفته نویسندگان این تحقیق، این یافته قابل توجه است زیرا «هیچ مطالعه ای تغییر شخصیت را بهطور آینده نگر در بزرگسالان سالم پس از یک واقعه مجزا دستکاری شده آزمایش نکردهاست.» مطالعه بیشتر توسط Griffiths در سال ۲۰۱۷ نشان داد که دوزهای ۲۰ تا ۳۰ میلیگرم در ۷۰ کیلوگرم پسیلوسیبین که باعث تجربیات عرفانی میشود، وقتی که آنها با یک تمرین مدیتیشن منظم و یک برنامه پشتیبانی گسترده از تمرین معنوی ترکیب میشوند. تغییرات پایدارتری را در صفات از جمله نوع دوستی، سپاسگزاری، گذشت و احساس نزدیکی به دیگران ایجاد میکند. اگرچه محققان دیگر مواردی از مصرف داروهای روانگردان را توصیف کردهاند که منجر به درک روانشناختی و بینش شخصی جدیدی میشود، مشخص نیست که آیا این نتایج آزمایشی را میتوان به جمعیت بیشتری تعمیم داد.
اثرات جسمی[ویرایش]
پاسخهای ازمایشها شامل اتساع مردمک چشم (۹۳٪)، تغییرات در ضربان قلب (۱۰۰٪)، از جمله افزایش (۵۶٪)، کاهش (۱۳٪) و پاسخ متغیر (۳۱٪)؛ تغییرات فشار خون (۸۴٪)، از جمله افت فشار خون (۳۴٪)، فشار خون بالا (۲۸٪) و بیثباتی عمومی (۲۲٪). تغییرات در بازتاب کشش (۸۶٪)، از جمله افزایش (۸۰٪) و کاهش (۶٪)؛ حالت تهوع (۴۴٪) لرزش (۲۵٪) و دیسمتری (۱۶٪) (عدم توانایی جهت دهی صحیح یا محدود کردن حرکات). افزایش موقتی فشار خون ناشی از دارو میتواند یک عامل خطر برای مصرفکنندگان با فشار خون بالا باشد. این اثرات جسمی کیفی ناشی از پسیلوسیبین توسط چندین مطالعه بالینی اولیه تأیید شدهاست. یک نظرسنجی مجله در سال ۲۰۰۵ از بینندگان کلوپ در انگلیس نشان داد که تهوع یا استفراغ بیش از یک چهارم کسانی که در سال گذشته از قارچ پیلوسایبین استفاده کردهاند، احساس میشود، اگر چه این اثر بیشتر به دلیل قارچ است نه خود پیلوسیبین. در یک مطالعه، تجویز دوزهای تدریجی روزانه psilocybin به مدت ۲۱ روز هیچ تأثیری قابل اندازهگیری بر روی سطح الکترولیت، سطح قند خون یا آزمایش سمیت کبدی نداشت.
اثرات ادراکی[ویرایش]
شناخته شدهاست که Psilocybin به شدت بر درک گذشت زمان تأثیر میگذارد. کاربران معمولاً احساس میکنند زمان دیر میگذرد، و در نتیجه تصور میکنند که "به نظر میرسد دقیقهها ساعت هستند" یا "زمان ساکن است". مطالعات نشان دادهاست که سایلوسیبین بهطور قابل توجهی توانایی افراد را در سنجش فواصل زمانی بیشتر از ۲٫۵ ثانیه مختل میکند، توانایی آنها را برای همگام سازی با فواصل بیش از ۲ ثانیه مختل میکند. این نتایج با نقش دارو در تأثیر فعالیت قشر جلوی مغز و نقشی که قشر پیشانی در درک زمان شناخته میشود سازگار است. با این حال، اساس عصبی-شیمیایی اثرات psilocybin بر درک زمان با قطعیت شناخته نشدهاست. کاربران با داشتن یک تجربه دلپذیر میتوانند احساس ارتباط با دیگران، طبیعت و جهان را داشته باشند. درک و احساسات دیگر نیز اغلب تشدید میشوند. کاربرانی که تجربه ای ناخوشایند دارند ("یک سفر بد")(به اصطلاح Trip یا سفر) واکنشی را همراه با ترس، احساسات ناخوشایند دیگر و بعضاً رفتارهای خطرناک توصیف میکنند. بهطور کلی، از عبارت "سفر بد" برای توصیف واکنشی استفاده میشود که در درجه اول با ترس یا سایر احساسات ناخوشایند مشخص میشود، نه فقط تجربه گذرا از چنین احساساتی. عوامل مختلفی ممکن است در یک تجربه سفر بد به کاربری که psilocybin استفاده کردهاست کمک کند، از جمله "قدم زدن" در هنگام کمبود عاطفی یا جسمی یا در یک محیط نامناسب، مصرف psilocybin در ترکیب با سایر داروها از جمله الکل نیز میتواند احتمال یک سفر بد را افزایش دهد. به غیر از مدت زمان تجربه، اثرات پسیلوسیبین مشابه دوزهای مشابه LSD یا مسکالین است. با این حال، در دائرةالمعارف روانگردان، نویسنده پیتر استافورد اظهار داشت: "تجربه psilocybin گرم تر به نظر میرسد، نه آنقدر قدرتمند و کمتر منزوی. این تمایل به ایجاد ارتباط بین افرادی است که در ارتباطات معمولاً بیشتر از زمانی هستند که از LSD استفاده میکنند."
استفاده[ویرایش]
معنوی[ویرایش]
از قارچهای Psilocybin در فرهنگهای بومی دنیای جدید در زمینههای مذهبی، پیشگویی یا معنوی استفاده شده و میشود. با انعکاس معنای کلمه entheogen ("خدای درون")، به قارچها را به عنوان مقدسات معنوی قدرتمند احترام میگذارند که دسترسی به جهان مقدس را فراهم میکنند. بهطور معمول در گروههای کوچک استفاده میشوند، انسجام گروه را افزایش میدهند و ارزشهای سنتی را دوباره تأیید میکنند. ترنس مک کنا شیوههای جهانی استفاده از قارچ psilocybin را به عنوان بخشی از اخلاق فرهنگی مربوط به زمین و اسرار طبیعت مستند کردهاست، و پیشنهاد کرد که قارچها خودآگاهی و احساس تماس با "دیگری متعالی" را افزایش میدهند - که بازتاب درک عمیقتری از ارتباط ما با طبیعت است.
داروهای روانگردان میتوانند باعث ایجاد هوشیاری شوند که دارای معنای شخصی و معنوی ماندگار در افراد مذهبی یا گرایش معنوی هستند. این حالات را تجربیات عرفانی مینامند. برخی از محققان پیشنهاد کردهاند که بسیاری از خصوصیات یک تجربه عرفانی ناشی از دارو از تجارب عرفانی حاصل از طریق تکنیکهای غیر دارویی، مانند مدیتیشن یا نفس کشیدن هولوتروپیک قابل تشخیص نیست. در دهه ۱۹۶۰ والتر پانکه و همکارانش با طبقهبندی ویژگیهای مشترک خود، تجربیات عرفانی (که آن را «شعور عرفانی» مینامیدند) را بهطور سیستماتیک ارزیابی میکردند. به گفته پانکه، این مقولهها «هسته اصلی یک تجربه روانشناختی جهانی، فارغ از تعابیر فلسفی یا کلامی تعیین شده فرهنگی» را توصیف میکنند و به محققان اجازه میدهند تجربیات عرفانی را در مقیاس عددی و کیفی ارزیابی کنند.
در آزمایش کلیسای مارش ۱۹۶۲، که توسط پانکه در مدرسه الهیات هاروارد و زیر نظر تیموتی لیری اداره میشد، تقریباً همه داوطلبان دانشجوی الوهیت در مقطع تحصیلات تکمیلی که روان پریشی را میخواندند، تجربیات مذهبی عمیقی را گزارش کردند. یکی از شرکت کنندگان، دانشمند علوم دینی، هاستون اسمیت، نویسنده چندین کتاب درسی در مورد دین تطبیقی بود. وی بعداً تجربه خود را به عنوان "قدرتمندترین خانه بازگشت کیهانی که من تاکنون تجربه کردهام" توصیف کرد. در پیگیری ۲۵ ساله آزمایش، به تمام آزمودنیهایی که به آنها psilocybin داده شدهاست، تجربیات خود را داشتن عناصر "ذاتی عرفانی واقعی و آن را به عنوان یکی از نکات مهم زندگی معنوی آنها توصیف کردند ". ریک دوبلین، محقق روانگردان، این مطالعه را به دلیل اجرای نادرست رویه دوسوکور و چندین سؤال غیر دقیق در پرسشنامه تجربه عرفانی، تا حدی ناقص دانست. با این وجود، وی گفت که این مطالعه "شک قابل توجهی در این ادعا دارد که تجارب عرفانی کاتالیز شده توسط مواد مخدر از لحاظ محتوای فوری و تأثیرات طولانی مدت نسبت به تجارب عرفانی غیر دارویی کمتر است". این احساسات توسط ویلیام آ. ریچاردز، روانپزشک، که در یک بررسی ۲۰۰۷ اظهار داشت "استفاده از قارچ [روانگردان] ممکن است یک فن آوری برای برانگیختن تجارب مکاشفه ای باشد که مشابه، اگر نه یکسان، با آنچه از طریق تغییرات به اصطلاح خود به خودی رخ میدهد، تشکیل شود ".
گروهی از محققان دانشکده پزشکی جان هاپکینز به سرپرستی گریفیتس با استفاده از نسخه اصلاح شده پرسشنامه تجربه عرفانی و یک روش دقیق دوسوکور مطالعه ای را برای ارزیابی تأثیرات روانشناختی فوری و طولانی مدت تجربه پسیلوسیبین انجام دادند. هنگامی که در مصاحبه ای در مورد شباهت کار خود با لیری سؤال شد، گریفیتس این تفاوت را توضیح داد: "ما در حال انجام تحقیقات دقیق و منظمی با روانپزشکی در شرایط دقیق کنترل شده هستیم، مسیری که دکتر لیری در اوایل دهه ۱۹۶۰ آن را رها کرد." مطالعه ارائه شده توسط مؤسسه ملی سوء مصرف مواد مخدر ، منتشر شده در سال ۲۰۰۶، توسط متخصصان بخاطر سالم بودن طرح آزمایشی آن مورد تحسین قرار گرفتهاست. جلسات جداگانه جلسات متیل فنیدیت به عنوان یک دارونما کنترلکننده و روانگردان عمل میکرد. درجه تجربه عرفانی با استفاده از پرسشنامه تهیه شده توسط رالف د. هود اندازهگیری شد؛ ۶۱٪ از افراد پس از جلسه روان پریشی خود "یک تجربه عرفانی کامل" را گزارش کردند، در حالی که تنها ۱۳٪ پس از تجربه با متیل فنیدیت چنین نتیجه ای را گزارش کردند. دو ماه پس از مصرف سایلوسیبین، ۷۹٪ از شرکت کنندگان گزارش کردند که رضایت از زندگی و احساس خوب بودن را تا حد زیادی افزایش میدهد. در حدود ۳۶٪ از شرکت کنندگان نیز "در بعضی اوقات در طول جلسه psilocybin" تجربه ترس "یا دیسفوریا (به عنوان مثال ،" سفر بد ") شدید داشتند (که در جلسه متیل فنیدیت توسط هیچ موضوعی گزارش نشده بود)؛ حدود یک سوم این افراد (۱۳٪ از کل) گزارش دادند که این بی نظمی بر کل جلسه حاکم است. گزارش شدهاست که این تأثیرات منفی به راحتی توسط محققان کنترل میشود و تأثیر منفی ماندگاری بر احساس رفاه موضوع ندارد.
بر اساس یافتههای یک پژوهش تازه مصرف سیلوسایبین، ماده مؤثر قارچ جادویی (مجیک ماشروم) میتواند به اندازه داروهای تجویزی رایج در درمان افسردگی مؤثر باشد. محققان در ایمپریال کالج لندن دریافتند که بیماران پس از مصرف قارچ سیلوسایبین (مجیک ماشروم) کمتر احساس افسردگی میکنند و این ماده روانگردان در بهبود وضعیت سلامت و ایجاد احساس لذت در بیماران حتی از داروهای متعارف ضدافسردگی نظیر فلوکستین بهتر عمل میکند.[۲]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Merck Index, 11th Edition, 7942
- ↑ «برای درمان افسردگی قارچ جادویی بخورید». روزنامه دنیای اقتصاد. ۲۰۱۷-۱۰-۱۵. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۴-۱۶.
منابع[ویرایش]
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Psilocybin». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۶ may ۲۰۲۱.