عبدالله کوثری: تفاوت میان نسخهها
Mazdakabedi (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== زندگی == |
== زندگی == |
||
=== اوان زندگی === |
=== اوان زندگی === |
||
''عبدالله کوثری'' زادهٔ ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در [[همدان]] است.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۱|ک=ترجمهٔ تازهای از عبدالله کوثری منتشر شد|ش=۱}}</ref> [[نام خانوادگی]] پدری او «''کوثری''» و نام خانوادگی مادریاش «''کوثر''» است؛ در واقع والدینش عموزاده و در [[همدان]] شناختهشده بودند و ''میرزا علینقی کوثر''، مدفون در [[آرامگاه باباطاهر (همدان)|آرامگاه باباطاهر]]، جدِ مادری اوست.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> |
|||
⚫ | |||
⚫ | پدرش [[تاجر]]ی بود از [[طبقه متوسط|طبقهٔ متوسط]] که در ۱۳۲۷ با اصرارش، از جمله برای تحصیل خوبِ فرزندانش، به [[تهران]] مهاجرت کردند<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref>. کودکی ''عبدالله'' جدا از [[فوتبال]] در [[کوچه]] و [[سینما]] که هیچوقت از دست نمیدادند، با عشق به [[کتاب]] گذشت<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> جوری که در هفتسالگی ''[[کنت مونت کریستو]]'' (''[[الکساندر دوما]]''، ترجمهٔ ''[[آرشیلا قریبپور شهریاری]]'' (ا. شهریاری)، ۱۳۳۴<ref>{{پک|دوما|۱۳۳۴|ک=کنت مونتکریستو}}</ref>) میخواند؛ اثری که روی او تأثیر زیادی گذاشت. در کنارش آثار ''[[ژول ورن]]'' و داستانهای [[پاورقی]] عامهپسند تاریخی ''[[شاپور آریننژاد]]'' نیز به نظرش آثاری جذاب بودند.<ref>{{پک|سرلک|۱۳۹۶|ک=دنبال فرهنگ نمیرویم}}</ref> در سفرهای خانوادگی به [[همدان]] نیز همیشه با خود کتاب میبرد و علاوهبر وقتگذرانی با همسالان خانواده در باغات خانوادگی، کتاب نیز میخواند. او تا جایی که پولش میرسید، برخی از کتابها را میخرید اما بسیاری از کتابها را از کتابخانهٔ غنی پدر دوستش، ''[[فریدون کاظمیان]]'' قرض میگرفت که از نظر ''کوثری'' مهمترینشان کل آثار ''[[احمد کسروی]]'' بود که در دوران دبیرستان خواند. با عضویت در [[کتابخانه ملی ایران|کتابخانهٔ ملی ایران]] از کتابهای آنجا هم استفاده میکرد. ''کوثری'' سینما را نیز در شکلگیری ذوق و نگرشش تأثیرگذار میداند. او که مدعیست فیلمهای [[فیلم هندی|هندی]] و [[فیلمفارسی|فارسی]] را نمیدید، با اذعان به عدم درک بعضی از فیلمهای ''[[فدریکو فلینی]]'' و ''[[میکلآنجلو آنتونیونی]]'' در نوجوانی، آثاری که میدید را فیلمهای ''[[آلفرد هیچکاک]]'' معرفی میکند و دیگر کارگردانان [[سینمای کلاسیک هالیوود]] و آثاری نظیر [[زوربای یونانی (فیلم)|زوربای یونانی]]، [[زد (فیلم)|زِد]]، [[مهر هفتم]] و [[خشت و آینه]]. همچنین نمایشهای بر اساس [[نمایشنامه]]های ''[[غلامحسین ساعدی]]'' و برخی نمایشنامههای غربی را نیز میدیدند.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۱|ک=روایت عبدالله کوثری از تابستانهای نوجوانیاش|ش=۴}}</ref> |
||
دوران [[دبستان]] (۱۳۳۲–۱۳۳۸)،<ref>{{پک|جزایری|۱۳۹۳|ک=زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست}}</ref> [[دبیرستان]] (۱۳۳۸–۱۳۴۴)<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> و [[دانشگاه]] (۱۳۴۴–۱۳۴۸)<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> را در [[تهران]] گذراند؛<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> دبیرستان را در [[دبیرستان البرز]]<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> گذراند که خود آن را بهترین دورهٔ زندگیاش با تأثیری شگرف بر زندگیاش میداند و آموختههایش در البرز را بیش از دانشگاه و ''[[محمدعلی مجتهدی گیلانی]]''، مدیر وقت مدرسه را ستون محکم علم و دانش ایران.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> او برجستگی این دبیرستان را نه سختگیری،<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> بلکه فضای باز، شاگردان خوب مثل ''[[کاظم کردوانی]]'' که هر روز با هم دربارهٔ کتابهایی که خوانده و فیلمهایی که دیده بودند بحث میکردند<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> و دبیران ویژهاش میداند و تشویق و تأیید ''[[زینالعابدین مؤتمن]]'' از او در انشا، خوبخوانی شعر ''[[حافظ]]'' و [[مثنوی معنوی]] را انگیزهبخش تا از همان ۱۵ سالگی تصمیم بگیرد جز ادبیات کار دیگری نکند. با این وجود و با وجود علاقه به تحصیل در رشتهٔ ادبیات، چون هنگام تعیین رشته در کلاس دهم به دلیل کمبود متقاضی [[علوم انسانی|رشتهٔ ادبی]]<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> به دلیل باور رایج در آن زمان که «ادبیات مال دخترها و سوسولهاست»،<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> مدیریت دبیرستان این رشته را از دبیرستان البرز حذف کرده بود، ''کوثری'' که دلبستهٔ فضا، امکانات و دوستانش در البرز بود، برای باقیماندن در البرز [[رشته تحصیلی علوم تجربی|علوم طبیعی]] را برگزید.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> |
دوران [[دبستان]] (۱۳۳۲–۱۳۳۸)،<ref>{{پک|جزایری|۱۳۹۳|ک=زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست}}</ref> [[دبیرستان]] (۱۳۳۸–۱۳۴۴)<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> و [[دانشگاه]] (۱۳۴۴–۱۳۴۸)<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> را در [[تهران]] گذراند؛<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> دبیرستان را در [[دبیرستان البرز]]<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> گذراند که خود آن را بهترین دورهٔ زندگیاش با تأثیری شگرف بر زندگیاش میداند و آموختههایش در البرز را بیش از دانشگاه و ''[[محمدعلی مجتهدی گیلانی]]''، مدیر وقت مدرسه را ستون محکم علم و دانش ایران.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> او برجستگی این دبیرستان را نه سختگیری،<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> بلکه فضای باز، شاگردان خوب مثل ''[[کاظم کردوانی]]'' که هر روز با هم دربارهٔ کتابهایی که خوانده و فیلمهایی که دیده بودند بحث میکردند<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> و دبیران ویژهاش میداند و تشویق و تأیید ''[[زینالعابدین مؤتمن]]'' از او در انشا، خوبخوانی شعر ''[[حافظ]]'' و [[مثنوی معنوی]] را انگیزهبخش تا از همان ۱۵ سالگی تصمیم بگیرد جز ادبیات کار دیگری نکند. با این وجود و با وجود علاقه به تحصیل در رشتهٔ ادبیات، چون هنگام تعیین رشته در کلاس دهم به دلیل کمبود متقاضی [[علوم انسانی|رشتهٔ ادبی]]<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> به دلیل باور رایج در آن زمان که «ادبیات مال دخترها و سوسولهاست»،<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> مدیریت دبیرستان این رشته را از دبیرستان البرز حذف کرده بود، ''کوثری'' که دلبستهٔ فضا، امکانات و دوستانش در البرز بود، برای باقیماندن در البرز [[رشته تحصیلی علوم تجربی|علوم طبیعی]] را برگزید.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=گفتوگو با ایبنا}}</ref> |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۳
عبدالله کوثری | |
---|---|
زاده | ۲۲ آبان ۱۳۲۵ (۷۷ سال) همدان، ایران |
محل زندگی | همدان (۱۳۲۵–۱۳۲۷)[۱] تهران (۱۳۲۷–۱۳۴۸) شیراز (۱۳۴۸–۱۳۴۹)[۲] تهران (۱۳۴۹–۱۳۵۱) پاریس (۱۳۵۱) لندن (۱۳۵۱–۱۳۵۲)[۳] تهران (۱۳۵۲–۱۳۶۵) مشهد (۱۳۶۵-اکنون)[۴] |
زمینه کاری | شعر، ترجمه، ویراستاری |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات | لیسانس اقتصاد |
دانشگاه | دانشگاه ملی ایران |
دوره | دودمان پهلوی جمهوری اسلامی ایران |
تأثیرپذیرفته از | احمد شاملو، شاهرخ مسکوب[۵] |
عبدالله کوثری (زادهٔ ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در همدان) شاعر، مترجم، ویراستار[۸] و داور چند دورهٔ جوایز ادبی هوشنگ گلشیری،[۹][۱۰][۱۱] ابوالحسن نجفی[۱۲] و کتاب سال ایران[۱۳] است. کوثری که از نسل سوم مترجمان معاصر ایران محسوب میشود،[۱۴] تاکنون چندین بار برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران شده[۱۵][۱۶][۱۷][۱۸] و نامش بدل به برند.[۱۹] در نظرسنجی «مترجم محبوب من» در ۱۸ آبان ۱۳۹۷ در بخش مترجمان بالای ۵۰ سال کوثری به عنوان محبوبترین مترجم از نظر مخاطبان اعلام شد.[۲۰]
زندگی
اوان زندگی
عبدالله کوثری زادهٔ ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در همدان است.[۲۱] نام خانوادگی پدری او «کوثری» و نام خانوادگی مادریاش «کوثر» است؛ در واقع والدینش عموزاده و در همدان شناختهشده بودند و میرزا علینقی کوثر، مدفون در آرامگاه باباطاهر، جدِ مادری اوست.[۲۲]
پدرش تاجری بود از طبقهٔ متوسط که در ۱۳۲۷ با اصرارش، از جمله برای تحصیل خوبِ فرزندانش، به تهران مهاجرت کردند[۲۳]. کودکی عبدالله جدا از فوتبال در کوچه و سینما که هیچوقت از دست نمیدادند، با عشق به کتاب گذشت[۲۴] جوری که در هفتسالگی کنت مونت کریستو (الکساندر دوما، ترجمهٔ آرشیلا قریبپور شهریاری (ا. شهریاری)، ۱۳۳۴[۲۵]) میخواند؛ اثری که روی او تأثیر زیادی گذاشت. در کنارش آثار ژول ورن و داستانهای پاورقی عامهپسند تاریخی شاپور آریننژاد نیز به نظرش آثاری جذاب بودند.[۲۶] در سفرهای خانوادگی به همدان نیز همیشه با خود کتاب میبرد و علاوهبر وقتگذرانی با همسالان خانواده در باغات خانوادگی، کتاب نیز میخواند. او تا جایی که پولش میرسید، برخی از کتابها را میخرید اما بسیاری از کتابها را از کتابخانهٔ غنی پدر دوستش، فریدون کاظمیان قرض میگرفت که از نظر کوثری مهمترینشان کل آثار احمد کسروی بود که در دوران دبیرستان خواند. با عضویت در کتابخانهٔ ملی ایران از کتابهای آنجا هم استفاده میکرد. کوثری سینما را نیز در شکلگیری ذوق و نگرشش تأثیرگذار میداند. او که مدعیست فیلمهای هندی و فارسی را نمیدید، با اذعان به عدم درک بعضی از فیلمهای فدریکو فلینی و میکلآنجلو آنتونیونی در نوجوانی، آثاری که میدید را فیلمهای آلفرد هیچکاک معرفی میکند و دیگر کارگردانان سینمای کلاسیک هالیوود و آثاری نظیر زوربای یونانی، زِد، مهر هفتم و خشت و آینه. همچنین نمایشهای بر اساس نمایشنامههای غلامحسین ساعدی و برخی نمایشنامههای غربی را نیز میدیدند.[۲۷]
دوران دبستان (۱۳۳۲–۱۳۳۸)،[۲۸] دبیرستان (۱۳۳۸–۱۳۴۴)[۲۹] و دانشگاه (۱۳۴۴–۱۳۴۸)[۳۰] را در تهران گذراند؛[۳۱] دبیرستان را در دبیرستان البرز[۳۲] گذراند که خود آن را بهترین دورهٔ زندگیاش با تأثیری شگرف بر زندگیاش میداند و آموختههایش در البرز را بیش از دانشگاه و محمدعلی مجتهدی گیلانی، مدیر وقت مدرسه را ستون محکم علم و دانش ایران.[۳۳] او برجستگی این دبیرستان را نه سختگیری،[۳۴] بلکه فضای باز، شاگردان خوب مثل کاظم کردوانی که هر روز با هم دربارهٔ کتابهایی که خوانده و فیلمهایی که دیده بودند بحث میکردند[۳۵] و دبیران ویژهاش میداند و تشویق و تأیید زینالعابدین مؤتمن از او در انشا، خوبخوانی شعر حافظ و مثنوی معنوی را انگیزهبخش تا از همان ۱۵ سالگی تصمیم بگیرد جز ادبیات کار دیگری نکند. با این وجود و با وجود علاقه به تحصیل در رشتهٔ ادبیات، چون هنگام تعیین رشته در کلاس دهم به دلیل کمبود متقاضی رشتهٔ ادبی[۳۶] به دلیل باور رایج در آن زمان که «ادبیات مال دخترها و سوسولهاست»،[۳۷] مدیریت دبیرستان این رشته را از دبیرستان البرز حذف کرده بود، کوثری که دلبستهٔ فضا، امکانات و دوستانش در البرز بود، برای باقیماندن در البرز علوم طبیعی را برگزید.[۳۸]
کوثری فرزند پنجم خانوادهای پرجمعیت و کتابخوان بود و خواهر و برادران بزرگترش همه دانشآموختهٔ دانشگاه بودند و در نتیجه او با کتاب و موسیقی و فرهنگ آشنا. برادر بزرگش با خریدن تولدی دیگر (فروغ فرخزاد، ۱۳۴۲[۳۹]) عبدالله دبیرستانی را بیشتر با دنیای شعر آشنا کرد.[۴۰] تنها عضو خانواده که دلبستهٔ ادبیات شد و این حوزه را ادامه داد عبدالله بود.[۴۱] او از دوران دبستان بیگفتن به کسی به ادبیات علاقهمند شده[۴۲] و از کلاس دوم یا سوم دبستان سخت کتابخواندن شد،[۴۳] از دهسالگی با سعدی شروع به خواندن کلاسیکهای ایران کرد و از پانزدهسالگی کلاسیکهای یونان.[۴۴]
با پرورش ذوق ادبیاش در دبیرستان البرز دوست داشت در رشتهٔ ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تحصیل کند[۴۵] ولی به دلیل تحصیل در رشتهٔ علوم طبیعی در دبیرستان و نیز تحذیر دوستان دانشجوی ادبیاتش از این انتخاب منصرف شد و در دانشگاه ملی ایران اقتصاد خواند؛[۴۶] تصمیمی که سالها بعد اشتباه دانست، چون با وجود استعداد و توانایی ادامهٔ تحصیل تا دکترا، از اعداد و آمار بیزار و به این مباحث بیعلاقه بود، در نتیجه، پس از کارشناسی در این رشته ادامهٔ تحصیل نداد[۴۷] و با وجودی که قصد داشت در کارشناسی ارشد ادبیات بخواند و مدتی هم در کتابخانهٔ دانشگاه ملی کار میکرد و آشنایانی هم داشت، ممنوعیت قانونی ادامهٔ تحصیل در رشتهای دیگر در آن دوران مانع شد و ذوق ادامهٔ تحصیل دانشگاهی را از دست داد و از ادامهٔ تحصیل منصرف شد.[۴۸]
کوثری در ۱۳۵۱ پس از پایان سربازی،[۴۹] به پاریس و یک ماه بعد به لندن رفت و آنجا کلاسی یافت و انگلیسی خواند که خودْ بنیان زبانش را از آنجا میداند، چراکه تا پیش از آن چندان انگلیسی نخوانده بود. به همین دلیل و با اعتقاد به داشتن استعداد در انگلیسی، این سفر و کلاس و یک سال و چند ماه حضور در اروپا را بسیار مؤثر میداند[۵۰] و معتقد است چیزهای زیادی به او آموخت؛ جوری که در بازگشت به ایران میتوانست ترجمه کند.[۵۱]
فعالیت ادبی
کوثری از همان سالهای نخستین دبستان با شعر کلاسیک فارسی آشنا شد و اولین کتاب شعری که با آن الفت گرفت مجموعهٔ دوبیتیهای بابا طاهر بود و سپس به سعدی و حافظ و غزلیات مولانا رو کرد.[۵۲]
نخستین شعرش را که غزل بود و برگرفته از شاعران کلاسیک فارسی در چهاردهسالگی سرود و تا حدود سه سال چند دفتر غزل و مثنوی و تضمین شعر دیگر سرود. در سالهای نخست دبیرستان با خواندن تاریخ مشروطهٔ ایران اثر احمد کسروی به شاعران جنبش مشروطهٔ ایران، نظیر محمدتقی بهار، عارف قزوینی و مخصوصاً میرزاده عشقی رو کرد و یکی-دو سال شعرهایی اجتماعی به تقلید از اینان سرود.[۵۳] در این دوران هنوز با شعر نو آشنا نبود و جز در مجلات چیزی از شاعران معاصر نخوانده بود. در ۱۳۴۲ اما عیدیگرفتن کتاب «دختر جام» (نادر نادرپور، ۱۳۳۳[۵۴]) از زنی از بستگانش آغاز آشنایی جدیاش با شعر معاصر و نخستین تحول در شعرش بود. با نادرپور با چشمانداز دیگری در شعر آشنا شد و از ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳ به سبک او شعر سرود.[۵۵] در همین دوران، در ۱۳۴۲ به واسطهٔ هاشم کاردوش،[۵۶] از بستگان تودهایاش و دوست صمیمی هوشنگ ابتهاج که از بچگی عبدالله را دوست داشت و شعرهایش را میشنید،[۵۷] با هوشنگ ابتهاج آشنا شد و از آن روز تا حدود یک سال و نیم دو هفته یک بار با رفتن به خانهاش در خیابان حقوقی، شعرهای تازهاش را برایش میخواند.[۵۸]
اولین بار[۵۹] از ۱۳۴۲ یا ۱۳۴۳ برخی اشعارش را در جُنگ طرفه،[۶۰] مجلهای با صفحات کاهی شبیه جزوهای از اشعار شاعران شعر موج نو منتشر کرد[۶۱] و سپس مجلهٔ فردوسی[۶۲] در همین ایام بود که با شعر نیما یوشیج نیز آشنا شد.[۶۳] او که در ۱۴–۱۵ سالگی روزی چند ساعت حافظ میخواند و غزلیات تقلیدی از حافظش باعث خوشحالی پدرش میشد، در حالی که خود اذعان دارد کلماتش از حافظ بود و او فقط جایشان را تغییر میداد، با سرودن اولین اشعار نو، با عصبانیت پدرش مواجه شد که تو که چنان شعرهایی میگفتی این یاوهها چیست، نیما یوشیج کسی نیست که بزرگش کردهاید.[۶۴]
با این که پیشتر شعرهایی عامیانه از احمد شاملو خوانده بود ولی در ۱۳۴۳ بود که با خریدن آیدا در آینه (احمد شاملو، ۱۳۴۳[۶۵]) به شکلی دراماتیک با شعرش آشنا شد و با خواندنش در خیابان، نرسیده به خانه، همهٔ خواندههای پیشینش گریخت و جا به صدای شاملو داد.[۶۶] کوثری نه شیدای بیوزنی، بلکه شیفتهٔ شکوه زبان شاملو شد و نگاهش به عشق، انسان و مصائبش. با این حال، چون سالها تمرین شعر قدیم وزن شعر را بخشی از ذهنش کرده بود، یکباره رهایش نکرد، ولی به قالبهای آزادتر رو آورد.[۶۷]
از ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۶ به دنبال زبان شعر خود بود.[۶۸] او که همزمان با آشنایی با شاملو، با خواندن روزنامهٔ شیشهای (احمدرضا احمدی، ۱۳۴۳[۶۹]) با شعر احمدرضا احمدی نیز آشنا شده بود، متأثر از وقت خوب مصائب (احمدرضا احمدی، ۱۳۴۷[۷۰]) نیز بود[۷۱] ولی بیش از همه زبان و نگاه خاص شاملو بر شعرش تأثیر گذاشت.[۷۲] با وجودی که کوثری عاشق شاملو بود، اما معتقد است او از دههٔ ۱۳۶۰ به بعد در مورد ادبیات حرفهای خوبی نزد.[۷۳]
کوثری در ۱۳۴۵ هم در مجلات مختلف شعر چاپ کرد.[۷۴] در مهر ۱۳۴۶ با تشویق برخی دوستان دانشگاهی[۷۵] با دو شعر به دفتر مجلهٔ خوشه رفت[۷۶] تا ابتدا شاملو را ببیند و سپس او شعر کوثری را بسنجد.[۷۷] این بود که با مواجهه با شاملو گفت شعرهایش را آورده که فقط آنها را ببیند. شاملو هم گفت دوشنبهٔ دیگر بیا. در شمارهٔ هفتهٔ بعد خوشه اما شعرش منتشر شد و از آن تاریخ مدام به خوشه میرفت و تقریباً هر هفته اشعارش در خوشه منتشر میشد[۷۸] و شاملو اغلب شعرهایش را چاپ کرد. در ۱۳۴۸ اما جلو انتشار خوشه را نیز گرفتند.[۷۹] کوثری این دوره را از پربارترین دورههای شعر خود میداند. پس از آن کوشید زبانش را غنی کند. اما هنوز جز گلستان سعدی چیزی از نثر کهن فارسی نمیشناخت تا چند سال بعد که به توصیهٔ شاملو تاریخ بیهقی را شناخت و سپس کتابهای دیگر.[۸۰].
در سال ۱۳۴۷ با برگزاری هفتهٔ «شبهای شعر خوشه» به همت احمد شاملو که عظیمترین حرکت مردمی نوپردازان، از آغاز پیدایش شعر نو تا پیش از شبهای شعر کانون نویسندگان ایران در ۱۳۵۶ بود و پس از آن بود که تب شبهای شعر سراسر ایران را فراگرفت و سالها ادامه یافت، در شب چهارم، در ۲۷ شهریور، عبدالله کوثری نیز در کنار مهدی اخوان ثالث، منصور اوجی، بیژن الهی، منصور برمکی، محمد حقوقی، محمدرضا شفیعی کدکنی و خانم «ف. الف. نیسان» شعر خواند.[۸۱]
کوثری اولین کتابش، مجموعهشعر از پنجره به شهرِ هُرمها، را در ۱۳۵۲ منتشر کرد؛[۸۲] کتابی حاوی ۱۰ شعر. تنها واکنش به آن در مجلات، نقد بهاءالدین خرمشاهی به آن، دو سال پس از انتشارش بود. او کوثری را شاعری فریادخوان دانست که شعرش را فریاد و فریادش را شعر کرده و با کلمات مأنوس از تجربهٔ دردهایی نامأنوس میگوید. از نظر او شعر کوثری در لحن، کلمات و تصویرسازی وامدار شاملوست و سوگآلودگی و ناامیدیاش تداعیگر ناتوانی و روایت استعاری غمهایش که گاه در نهایت سادهدلی شباهتی به شعر ندارند؛ مانند شعر بالابلند «سرگذشت» که از نظر خرمشاهی سرشار از یاد و دریغهای رقیق و رمانتیک است که جز اسراف کلمات و پرچانگی و دورشدن از منطق شعر چیزی نیست. از نظر او اگر نصف این دفتر چنین شعرهایی نبود، شاعری توانا با تکهها و رگههای درخشان بود.[۸۳] با این حال، به باور محمد شمس لنگرودی این کتاب در سالی که روند افول و بیاعتباری شعر تشدید شده و اعتراضات به وضع شعر ادامه داشت،[۸۴] از مجموعههای قابل توجه آن سال بود.[۸۵]
در اوایل دههٔ ۱۳۵۰ اما بخشی از شعرهایش در حادثهای از میان رفت که چند شعر از جمله چند منظومهٔ بلندش برای او جای دریغ داشت.[۸۶]
کوثری در کنار باقر پرهام، فریدون تنکابنی، منوچهر شیبانی، منوچهر نیستانی، بیژن کلکی و محمد حقوقی یکی از شعرخوانان و سخنرانان شب نهم شبهای شعر کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۵۶ بود.[۸۷]
دومین مجموعهشعر کوثری به نام با آن سوار سرخ هم در ۱۳۵۹ منتشر شد؛[۸۸] کتابی حاوی ۱۰ شعر (سه شعر سرودهٔ پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، چهار شعر حین انقلاب و سه شعر پس از آن)، روایتگر سیر حرکت ذهنیاش با انقلاب؛ با شروع از جهنمدانستن دنیای اطرافش در «با آن دیگران» (بهار ۱۳۵۴)، به ضرورت حرکتکردن در «عاشقانه» (تابستان ۱۳۵۴)، به همراهی با انقلاب در «غزل» (مهر ۱۳۵۷)، به مرثیهسرایی برای شورشیان ترکمن در «در سوگ آن سواران» (اسفند ۱۳۵۸)، به انتقاد از حاکمان جدید به عنوان پسماندگان تاریخ که بر توده تسلط یافتهاند در «فاتحان». تنها واکنش به این اثر، نقد محتوایی منفی حسن قاضیمرادی بر آن بود که آن را نمونهای از طرز تفکر ادبی-هنری روشنفکران عادی دانست که به باور منتقد، با وجود حساسیت به اطرافشان، شناخت عمیقی از جامعه ندارند. او نگاه شاعر به محیط را سطحی میداند و ناتوان از تحلیل و تنها توصیفگر سطح.[۸۹]
از دههٔ ۱۳۶۰ به بعد اما با روآوردن بیش از پیش به ترجمه و بدلشدن ترجمه از تفنن به حرفهٔ اصلی، اشتغال ذهنی و توانفرسایی ترجمه او را از شعر دور کرد[۹۰] و معتقد است با جذبش برای مدتی طولانی به ترجمه، ترجمه جهانش شده و پس از سالها کشمکش درونی، در دورهای دید دیگر استقلال ذهنی نوشتن شعر در او کمرنگ شده[۹۱] و تنها هرچند گاه در فرصت و فراغت شعر میسراید، با این دلداری به خود که ذوق و زبان شاعرانهاش را صرف ترجمههایش میکند[۹۲] و امیدواری به روزی که با کاستن از ترجمه، بار دیگر چنانکه بایست به شعر خود بپردازد.[۹۳]
سومین دفتر شعر او اما در زمستان ۱۳۷۶ با عنوان گزیدهٔ شعرها منتشر شد، عمدتاً شامل گزیدهای از اشعار منتشرنشدهٔ ۱۳۴۶ تا ۱۳۷۳ و در کنارش چند شعر از دو مجموعهٔ پیشین که بازنشرشان را مناسب میدید.[۹۴]
با این که کوثری شعر را بخشی از وجودش میداند و همچنان به محض فراغت ذهن از ترجمه شعر میگوید، اما پس از این دفتر دیگر نخواست شعرهایش منتشر شوند و فعلاً نیز قصد چاپشان را ندارد.[۹۵]
کار
ویراستاری
کوثری با بازگشت به ایران، با وجودی که به دلیل کمبود دانشآموختهٔ اقتصاد در آن دوره[۹۶] و دانشآموختگی او با معدل ۱۷ و تسلطش بر زبان انگلیسی، امکان استخدام در شرکت ملی نفت ایران[۹۷] یا سازمان برنامه و بودجه را داشت که به باورش بهترین جا بود و افراد مهمی آنجا کار میکردند و پول خوبی هم میدادند و معتقد است هر جا که میرفت او را میپذیرفتند، به دلیل بیمیلی به کارمندی و میل به نوشتن،[۹۸] چون آن زمان با مادرش زندگی میکرد و با وجودی که خانهای برای زندگی داشتند ولی به پولی توی جیب هم نیاز داشت، وقتی به نظرش آمد بهترین جا فضای کتابخانه است،[۹۹] از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه ملی ایران کار کرد با این هدف که فکر کند میخواهد چه کند.[۱۰۰] در این شغل کسی کاری به کارش نداشت؛[۱۰۱] مینشست گوشهای از کتابخانه که در اختیارش گذاشته بودند کتاب میخواند.[۱۰۲] در این دوره با تصمیم به ترجمه، در حالی به شکل امتحانی دو کتاب را ترجمه کرد[۱۰۳] که هیچکدام از نظریههای ترجمه را نمیدانست و کسی نبود از او ایراد بگیرد که بخشی را باید اینگونه مینوشتی، ولی معتقد بود با خواندن ترجمههای مترجمانی چون رضا سیدحسینی، نجف دریابندری، محمد قاضی و محمود اعتمادزاده میداند ترجمه و فارسینویسی خوب چیست.[۱۰۴]
در ۱۳۵۴ با ترک کار در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه ملی، به مؤسسهای با نامی شبیه به بنیاد پژوهشها، با رئیسی از اعضای سابق حزب نیروی سوم رفت. آنجا با منوچهر صفا و داریوش آشوری آشنا شد[۱۰۵] و به شکل مستقیم وارد ویراستاری.[۱۰۶] آنجا قرار بود در کاری مشترک زیر نظر آشوری دایرةالمعارفی در علوم انسانی، اجتماعی و فلسفی بنویسند. کوثری و تعدادی از دوستان چند دایرةالمعارف، از جمله اتحادیهٔ کارگری را ترجمه میکردند و آشوری تدوینشان میکرد؛[۱۰۷] دورهای از نظر کوثری بسیار خوب[۱۰۸] چراکه کار با آشوری بود و کوثری به دلیل خوببودن فارسیاش مشکل زیادی نداشت. اما آنجا و آن طرح[۱۰۹] با گذشت حدود ۷–۸ ماه به مشکل برخورد[۱۱۰] و دوام نیاورد و با خروج آشوری از مؤسسه، کوثری که دید دیگر آنجا به او نمیچسبد و کاری هم ندارد،[۱۱۱] از آنجا هم بیرون آمد.[۱۱۲]
پس از آن، در حدود ۱۳۵۵[۱۱۳] به دیدار آشوری رفت و به پیشنهاد او[۱۱۴] ویراستار بخش علوم اجتماعی[۱۱۵] انتشارات تازهتأسیس دانشگاه صنعتی شد[۱۱۶] که در آن دوره علیرضا حیدری، مدیر انتشارات خوارزمی، مدیرش بود[۱۱۷] و همکارانش همه استادان کوثری[۱۱۸] و علاوهبر کتابهای دانشگاهی، کتابهای عمومی، فلسفی و علوم اجتماعی — به باور کوثری — خوبی نیز منتشر میکرد و کوثری آن دوره را نیز مهم میداند و روزی هشت ساعت خواندن و ویراستاری متون در این دوره را کمک بزرگی به ورودش به جهان ترجمه. در همانجا بود که مسیر زندگیاش به تدریج از شعر دور شد و به ویرایش و ترجمه تغییر کرد.[۱۱۹] پس از نزدیک به دو سال کار در آنجا، در ۱۳۵۶ با بروز اختلافاتی، آنجا نیز به هم خورد و کوثری دوباره بیکار شد.[۱۲۰]
پس از آن در انتشارات دانشگاه فارابی مشغول به کار شد.[۱۲۱] اما دانشگاه تازهتأسیس بود و با نزدیکی به انقلاب ۱۳۵۷ ایران[۱۲۲] و تغییر اساسی فضای کشور[۱۲۳] همهچیز تق و لق شده بود. به همین دلیل کوثری شروع کرد به کارکردن در خانه برای خودش.[۱۲۴] در ۱۳۵۹ هم با انقلاب فرهنگی ایران و استعفا و اخراج عدهای از دانشگاهها و تغییر شکل مدیریت، از آنجا که شناختهشده بود و با توجه به سوابق فرهنگیاش معتقد بود برای بسیاری شخصیت دلپذیری نیست[۱۲۵] و مطمئن بود اخراجش خواهند کرد،[۱۲۶] وقتی دید نمیتواند به آن شکل ادامه دهد و با آن فضا سازگار شود، خود را بازخرید کرد و از آن پس برای خود کار کرد و مدعیست دیگر برای کسی یا جایی بهطور درازمدت کار نکرد.[۱۲۷] با این حال، دستکم از بدو تأسیس فصلنامهٔ مترجم در بهار ۱۳۷۰[۱۲۸] تا آخرین شمارهٔ کاغذیاش در تابستان ۱۳۹۱ عضو تحریریه[۱۲۹] و دستکم در دههٔ ۱۳۷۰ ویراستار آن بود.[۱۳۰]
با بازخرید خود از انتشارات دانشگاه فارابی، کاری که بیشتر برای کسب درآمد میکرد ویرایش بود. در ۱۳۶۳[۱۳۱] با معرفی دوستی، برای تألیف دایرةالمعارف تاریخ جهان انتشارات ایرانیاد، کوثری که بیکار بود و هنوز مجرد، همکار محمدتقی فرامرزی و هادی غبرایی شد ولی ۸–۹ ماه بعد، وقتی دولت آن انتشارات را تصاحب کرد از آنجا هم آمد بیرون.[۱۳۲]
ترجمهٔ سیاسی
نخستین ترجمهٔ کوثری کتابی دربارهٔ جنگ ویتنام[۱۳۳] به نام «راز آشکار: دکترین نیکسون-کیسینجر در آسیا» (ویرجینیا برودین [و دیگران]، ۱۳۵۳[۱۳۴]) با همکاری مهدی تقوی، دوست و خویشاوندش[۱۳۵] و اکنون دکتر اقتصاد و استاد دانشگاه بود؛ کتاب جنجالی آنروزهای اروپا و آمریکا و اولین مواجههٔ کوثری با سانسور چراکه اشارهٔ نوام چامسکی در مقدمه به سیاستهای آمریکا در آسیا از جمله کودتای ۲۸ مرداد سانسور و با «براندازی حکومتهای ملی در خاورمیانه» جایگزین شد.[۱۳۶] دومین ترجمهٔ وی «محاکمهٔ ژاندارک در روان» (آنا سگرز و برتولت برشت، ۱۳۵۴[۱۳۷]) که همچنان تجدید چاپ میشود و با وجودی که دومین ترجمهاش بود و در چاپهای بعدی چندان در آن دست نبرد، آن را ترجمهٔ بدی نمیداند.[۱۳۸]
سومین ترجمه و اولین کتاب کوثری پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران «صنعت و امپراتوری» (اریک هابسبام، بهار ۱۳۶۱[۱۳۹]) بود؛ کتابی در تاریخ اقتصاد و اولین اثر ترجمهشدهٔ هابسبام به زبان فارسی.[۱۴۰] در واقع با این کتاب در ۱۳۵۶، وقتی ویراستار انتشارات دانشگاه صنعتی بود آشنا شده و شروع به ترجمهاش کرده بود. با خروجش از آن انتشارات این کتاب را هم آورد بیرون[۱۴۱] و در نهایت در ۱۳۶۱ در حالی چاپ شد که به باور کوثری به دلیل چاپ در دوران جنگ ایران و عراق و کمبود کاغذ انتشارش چند سال طول کشید و چاپش به نظر او خیلی بد بود تا در ۱۳۸۷[۱۴۲] نشر ماهی آن را بازنشر کرد.[۱۴۳]
ترجمهٔ ادبی
کتاب بعدی کوثری «آنتوان بلوایه» (پل نیزان، تابستان ۱۳۶۳[۱۴۴]) بود؛[۱۴۵] رمانی مارکسیستی دربارهٔ ازخودبیگانگی در جامعهٔ سرمایهداری که یکی از دوستان برایش فرستاده بود و چون از ژانپل سارتر آثار زیادی خوانده بود و نیزان دوست و مورد تحسین سارتر بود، او را میشناخت. پس از انتشار این اثر اما رضا سیدحسینی که به واسطهٔ کاظم کردوانی، دوست دوران دبیرستان البرز کوثری و همکار سیدحسینی در فرهنگ آثار با او آشنا میشود، با وجود تحسین کیفیت ترجمهاش،[۱۴۶] به او توصیه کرد به آثار جدیتری بپردازد چون معتقد بود نیزان در فرانسه نویسندهٔ درجهیکی نیست. با این حال کوثری آن را در چارچوب اندیشه چپ کتاب بدی نمیداند و آن را متفاوت با رئالیسم سوسیالیستی و نیزان را شخصیت جالبی میداند. کوثری به پشتگرمی انتشار «آنتوان بلوایه» در انتشارات آگاه[۱۴۷] با تیراژ ۵۵۰۰ نسخهای،[۱۴۸] به فکر کسب درآمد از ترجمه افتاد و به صورت جدی به ترجمهٔ کتاب به عنوان شغل روی آورد؛[۱۴۹] کاری که خودش هم میخواست.[۱۵۰]
کوثری که پیش از شروع به ترجمهٔ ادبی ترجمههای خوب ادبیات جهان به زبان فارسی را خوانده و اولین رمانی که از ادبیات آمریکای لاتین خوانده بود انفجار در کلیسای جامع (آلخو کارپانتیه، ترجمهٔ سروش حبیبی، ۱۳۵۳[۱۵۱]) بود، اما کار جدیاش روی ادبیات در ۱۳۶۴ آغاز شد.[۱۵۲] در پاییز در این سال[۱۵۳] وقتی برای دیدار دوست ناشرش، رضا بنیصدر،[۱۵۴] به انتشارات تندر رفت، او آئورا، پوستانداختن و گفتوگو در کاتدرال را در اختیارش گذاشت که هر کدام را خواست ترجمه کند. کوثری همان شب آئورا را که کمحجمتر بود و نام نویسندهاش از اشاره در کتابی دیگر برایش آشنا در شببیداری از ترسِ موشکباران خواند[۱۵۵] و چنان آن را متفاوت با خواندههای پیشینش یافت و چنان از زبان و فضای شعرگونش[۱۵۶] متأثر شد که نتوانست بخوابد و فردایش با رفتن به دفتر رضا بنیصدر گفت همین کتاب را ترجمه و ترجمهاش را از همان روز شروع میکند[۱۵۷] ولی رضا بنیصدر از او خواست دو کتاب دیگر را هم بخواند و همین آغاز ترجمهٔ داستانِ او شد و چنان عاشق کارلوس فوئنتس شد که از برادر ساکن آمریکایش خواست برایش دربارهٔ فوئنتس اطلاعات جمع کند. اتفاقاً در همان روزها فوئنتس در دانشگاه برکلی سخنرانی داشت و برادر کوثری پس از جلسه، وقتی موضوع را به او گفت فوئنتس گرینگوی پیر را برایش امضا کرد و فرستاد. به این ترتیب تصمیمش بر ترجمهٔ آثار آمریکای لاتین جدیتر شد و در این حوزه ماند.[۱۵۸] انتشار کتاب اما به دلیل جنگ ایران و عراق کم بود.[۱۵۹] در نتیجه با وجودی که او دوماهه آئورا (کارلوس فوئنتس، ۱۳۶۸[۱۶۰]) را ترجمه کرد[۱۶۱] و در ۱۳۶۴ ترجمهاش را به ناشر تحویل داد، تا ۱۳۶۸ منتشر نشد.[۱۶۲]
ترجمهٔ اقتصادی
کوثری فضای بد تهران، بیکاری، بالابودن هزینهٔ زندگی در تهران و سکونت والدین همسرش در مشهد را عامل مهاجرتش به مشهد میداند.[۱۶۳] در ۱۳۶۴ با تصاحب انتشارات ایرانبان توسط دولت دوباره بیکار شده بود ولی حالا ازدواج هم کرده بود. سالهای جنگ ایران و عراق بود و جدا از جنگ هم، از نظرش سالهای هولناکی بود و پشتاپشت خبرهای بد میرسید و اعصاب همه داغان بود، جوری که متوجه شد از شدت فشار عصبی، هنگام نوشتن دستانش میلرزند. این بود که پس از چند ماه ماندن در تهران و خوردن از ذخیره، وقتی دید با این وضع دوام نمیآورد یا منفجر میشود، یا سکته میکند، تصمیم به مهاجرت گرفت چراکه تهرانِ آن روز چیزی به او نمیداد. در زادگاهش، همدان، هم دیگر کسی را نداشت. در مشهد هم جز خانوادهٔ زنش کسی را نداشت، ولی دید تنها جایی که میتواند برود همانجاست.[۱۶۴]
در ابتدا قصد داشت تنها تا تغییر شرایط در تهران چندوقتی در مشهد بماند[۱۶۵] و اصلاً تصور زندگی در جای دیگری جز تهران را نداشت. اما بعدها با پیرترشدن والدین زنش و افزایش وابستگیشان به او از سویی، بدتر و پرهزینهترشدن روزبهروز تهران از سوی دیگر، چون نه خانهای داشت، نه داراییای،[۱۶۶] با وجودی که مشهد از نظر فرهنگی برایش دلپذیر نبود، به دلیل خلوت و آرامشش در مشهد ماندگار شد و جدیتر و با دلمشغولی کمتر به ترجمه پرداخت؛[۱۶۷] مخصوصاً که معتقد است اتلاف وقت زندگی در تهران را هم نداشت و جدی نشست کار کرد.[۱۶۸] با این حال، با سفرهای دهروزه تا یکماههٔ هر دو-سه ماه به تهران برای کار، روابط خانوادگی، دوستانه و اجتماعی[۱۶۹] نگذاشت پیوندش با تهران قطع شود.[۱۷۰]
با مهاجرت به مشهد در ۱۳۶۵،[۱۷۱] در ۱۳۶۹[۱۷۲][۱۷۳] به مدت یک سال[۱۷۴] با حقوقی ناچیز[۱۷۵] ویراستار[۱۷۶] انتشارات تازهتأسیس آستان قدس رضوی بود. در سالهای جنگ ایران و عراق به دلیل وضع کشور و جیرهبندی کاغذ کتاب عمومی چندانی چاپ نمیشد که با ترجمه زندگی کند؛ بنابراین به همان حقوق ناچیز اکتفا کرد که لااقل کرایهخانهاش را بدهد.[۱۷۷] پس از خروج از آستان قدس،[۱۷۸] از ۱۳۶۹[۱۷۹] تا ۱۳۷۰ ویراستار، مشاور و مترجم نشر نیما،[۱۸۰] ناشری خصوصی در مشهد بود[۱۸۱] و در کنار آن، برای کمکخرج گذران زندگی، بیشتر اقتصاد به کمکش آمد چراکه با بستن قرارداد با چند مؤسسهٔ تحقیقات اقتصادی وابسته به دولت،[۱۸۲] برایشان دو-سههزار صفحه مقالات اقتصادی ترجمه کرد؛ ولی جز اینها برای درآمد کار دیگری نکرد.[۱۸۳] کوثری با وجودی که تحصیلش در اقتصاد را اشتباه میداند ولی آنچه از اقتصاد نصیبش شده را هم کم نمیداند و ترجمهٔ چندین کتاب در اقتصاد و تاریخ اقتصادی را به دلیل مطالعهاش در این حوزه و دانشی میداند که در دانشگاه آموخته.[۱۸۴] در نتیجه، در این دوران با مهدی تقوی چند کتاب اقتصادی ترجمه کرد، از جمله «دورهٔ کامل علم اقتصاد» (پیتر ماندر [و دیگران]، ۱۳۷۰[۱۸۵]) منتشره در انتشارات پیشبرد متعلق به دوستش، حسین عبده تبریزی که چندین بار تجدید چاپ شد و دورهای هم کتاب درسی بود.[۱۸۶]
با وجودی که ترجمهٔ این آثار برای کسب درآمد بود، اما کوثری گزینششان را از روی علاقه میداند و انتخاب و پیشنهاد دوستانی نظیر حسین عبده تبریزی (مدیر انتشارات پاپیروس)، محمد نفیسی یا سهراب بهداد؛ چون خود دیگر مطالعات اقتصادی نمیکرد و گزینش این دوستان را قبول داشت. با این حال ترجمهٔ کتابهای اقتصادی را وجه عمدهٔ کار خود نمیداند.[۱۸۷]
پس از این دوران که تا اواخر دههٔ ۱۳۷۰ طول کشید، ترجمهٔ اقتصادی را کنار گذاشت و تنها ادبیات ترجمه کرد.[۱۸۸]
بازگشت به ترجمهٔ ادبی
در ۱۳۶۶، در حالی که آئورا به دلیل سهمیهبندی کاغذ در دوران جنگ ایران و عراق هنوز در انتظار چاپ بود، کوثری شروع به ترجمهٔ «گفتوگو در کاتدرال» (ماریو بارگاس یوسا، ۱۳۷۰[۱۸۹]) کرد که ترجمهاش تا ۱۳۶۷ ادامه یافت و چند سال بعد هم «پوستانداختن» (کارلوس فوئنتس، زمستان ۱۳۸۰[۱۹۰]) را ترجمه کرد، با این تصور که با وجودی که ترجمهاش سخت و گاه مثل تقلای حلکردن مسئله است و اثریست چنان سخت که تجدید چاپ نخواهد شد، ولی به نظرش از مهمترین آثار ادبیات آمریکای لاتین میآمد و ترجمهاش لازم. از همین اثر هم بود که عاشق فوئنتس شد و معتقد است با وجودی که ماریو بارگاس یوسا نویسندهٔ بزرگیست ولی فوئنتس علاوهبر نویسنده، متفکر بزرگی نیز هست. از آن پس پشتاپشت آثار دیگر را ترجمه کرد؛ با این حال، خود شروع شهرتش به عنوان مترجم را «آئورا» میداند؛ هرچند پیش از آن چند کتاب اقتصادی، یک رمان و یک نمایشنامه ترجمه کرده بود.[۱۹۱]
کوثری شناختش از نویسندگان بزرگ ادبیات آمریکای لاتین را حاصل مطالعهٔ چهار-پنج کتابِ — به باور او — اساسی در نقد و بررسی ادبیات این منطقه، از جمله آثار روبرتو گونسالس اچهوریا میداند که کوثری او را از بزرگترین صاحبنظران در ادبیات آمریکای لاتین میداند و به داوریاش توجه دارد که منجر به شناخت بهترین نویسندگان این جریان از نظر او شده و تهیهٔ کم و بیش تمام آثار این افراد و تصمیمگیری در لزوم ترجمهٔ چه کتابی از چه نویسندهای به انتخاب خودش، از روی شناخت و نه تصادف.[۱۹۲] او دلیل تمرکز خود بر ادبیات آمریکای لاتین را نه بیمیلی به ترجمهٔ کلاسیکهای ادبیات روسی یا انگلیس، بلکه پویایی کنونی ادبیات آمریکای لاتین میداند چراکه به باور او نویسندگان آمریکای لاتین جدا از رئالیسم جادویی، قالب و زبان و شیوهٔ بیان جدیدی برای رمان و تجربه جدیدی در تعریف انسان آفریدهاند. از سویی معتقد است هر نسلی به دنبال نویسندگان همزمانش در جهان است ولی به نظر او ادبیات اروپا پس از دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ پویا نیست[۱۹۳] و دیگر نویسندگان بزرگی نظیر آندره مالرو، ژانپل سارتر، آلبر کامو و آندره ژید ندارد[۱۹۴] و ایالات متحدهٔ آمریکای این دههها دیگر نه ارنست همینگوی دارد، نه ویلیام فاکنر، نه جان اشتاینبک.[۱۹۵] او از جهان ادبیات روز ترجمهشده از اروپا و آمریکا لذتی نمیبرد و متعجب است چهطور کسی که همینگوی و فاکنر خوانده میتواند پل استر را دوست بدارد و معتفد است حتی اگر خوب بنویسد هم، جهانش جهان او نیست.[۱۹۶] چندتاییشان را خواندن ولی دید برایش کشش خاصی ندارد و چون معتقد است در ترجمهٔ ادبی تا مترجم شیفتهٔ کارش نباشد و ضرورتش را حس نکرده باشد پیش نمیرود و دلیلی ندارد کار کس دیگری را بگیرد و برایش زحمت بکشد.[۱۹۷] به باور او در این دوران، ادبیات آمریکای لاتین است که یکباره از سرزمینی استبدادزده و فقیر برمیخیزد و جهان را خیره میکند.[۱۹۸] کوثری امیدوار است از روی آثار این خطه شتابزده نگذرد و بتواند مجموعهٔ کاملتری از ادبیات آمریکای لاتین به دست دهد.[۱۹۹] با این حال معتقد است در ادبیات کسی نمیتواند خود را به حیطهٔ خاصی محدود کند و همان زمان که به ترجمهٔ ادبیات آمریکای لاتین شهره بود بعید نمیدانست در آینده تراژدیهای یونان را نیز ترجمه کند چراکه آثاریاند ماندگار و نیز از علایقش.[۲۰۰]
ترجمهٔ تراژدیهای یونان از نوجوانی و دههٔ ۱۳۴۰ که ترجمههای قبلیشان، مخصوصاً ترجمههای شاهرخ مسکوب را خوانده بود در ذهنش بود و از آرزوهایش. کوثری ترجمهٔ مسکوب از برخی نمایشنامههای سوفوکلس را گشایندهٔ جهانی تازه و غریب و مقدمهاش بر آن را تحلیلگر تراژدی مقابل خود میداند. در دههٔ ۱۳۵۰ که زبان انگلیسیاش خوب شده بود اغلب تراژدیهای یونانی را به انگلیسی خواند. او معتقد است سَر وقت سراغ ترجمهشان رفتهاست.[۲۰۱] مخصوصاً که به دنبال پیامدهای انتخابات ریاستجمهوری دهم ایران، با افزایش فشار و سانسور نشر و مجوزنگرفتن ترجمههایش از رمانها، تا ۱۳۹۲ رو به ترجمهٔ ماهانهٔ مقالات برای مجلاتی نظیر بخارا و نگاه نو آورد و ترجمهٔ تراژدیهای یونانی و استقبال مخاطبان از ترجمهاش از نمایشنامههای آیسخولوس (۱۳۹۰[۲۰۲]) او را به ادامهٔ این کار مشتاق کرد.[۲۰۳]
از دیگر ترجمههای او همکاری با پروژهٔ نقد و بررسی نویسندگان و بنیانگذاران فرهنگ در قالب مجموعهٔ نسل قلم بود.[۲۰۴] کوثری که در قالب این پروژه جلد مربوط به ویلیام شکسپیر (جرمین گریر، ۱۳۷۶[۲۰۵]) را ترجمه کرده بود، دو دهه بعد به دلیل نیاز درونی شروع به خواندن شکسپیر به زبان انگلیسی و سپس ترجمهٔ ریچارد سوم (ویلیام شکسپیر، ۱۳۹۶[۲۰۶]) کرد چراکه با وجود اذعان به وجود دو ترجمهٔ — از نظر او — نسبتاً قابلقبول از رضا براهنی (۱۳۴۳[۲۰۷]) و میر شمسالدین ادیبسلطانی (۱۳۷۹[۲۰۸]) معتقد بود این نمایشنامه از آثار سنکایی شکسپیر است که در آنها زبان نقش بزرگی دارد و او شیفتهٔ زبانِ تکگوییهایش شده و معتقد بود قادر به بازسازی آنچه او شکوه و زیبایی بیبدیل این زبان میداند، به زبانیست که تا آنوقت به کار نرفته چراکه به باور او خواندن ترجمهٔ ادیبسلطانی بسیار دشوار است و اصولاً نمیتوان آن را درست خواند، چه رسد به لذتبردن از زبان، از سویی زبان ترجمهٔ براهنی را نیز مناسب شکسپیر نمیداند.[۲۰۹]
داوری
کوثری در دههٔ ۱۳۷۰[۲۱۰] در سه دوره داور کتاب سال ایران بوده[۲۱۱] و جز آن، داور دورههای دوم (۱۳۸۱)،[۲۱۲] سوم (۱۳۸۲)،[۲۱۳] پنجم (۱۳۸۴)[۲۱۴] و دهم (۱۳۸۹) جایزهٔ هوشنگ گلشیری،[۲۱۵] دورههای اول (۱۳۹۵)،[۲۱۶] دوم (۱۳۹۶)[۲۱۷] و سوم (۱۳۹۷) جایزهٔ ابوالحسن نجفی،[۲۱۸] دورهٔ چهارم (۱۳۹۷) جایزهٔ شعر احمد شاملو،[۲۱۹] دورهٔ اول (۱۳۸۳) جایزهٔ جهانی هنر و نیایش[۲۲۰] و جشنوارههای ادبی منطقهای دومین دورهٔ جایزهٔ ادبی اصفهان (اصفهان، ۱۳۸۳)،[۲۲۱] جایزهٔ سمر ویژهٔ داستان کوتاه (مشهد، ۱۳۸۳)[۲۲۲] و دومین جشنوارهٔ ملی داستانهای ایرانی (مشهد، ۱۳۸۷).[۲۲۳] هرچند داوری جایزهٔ ابوالحسن نجفی بیحقالزحمه و بیچشمداشت مالی داوران است.[۲۲۴]
دیدگاهها
ترجمه
عبدالله کوثری از مترجمان مطرح معاصر ایران است که نامش بدل به برند شده و مخاطب به اعتبار او و بیتوجه به نام نویسنده آثارش را میخرد.[۲۲۵] ترجمههای او تاکنون برندهٔ کتاب سال ایران ۱۸ (۱۳۷۹)،[۲۲۶] ۲۲ (۱۳۸۳)[۲۲۷] و ۲۵ (۱۳۸۶)[۲۲۸] و شایستهٔ تقدیر ۳۵ (۱۳۹۶)[۲۲۹] و جایزهٔ ادبیات نمایشی ۷ (۱۳۹۲) در بخش نمایشنامههای ترجمه شدهاند.[۲۳۰] او در پنجمین دورهٔ جایزهٔ مهتاب میرزایی (۱۳۹۰) برای ترجمهٔ مصاحبه با ماریو بارگاس یوسا مترجم برگزیدهٔ ۱۳۸۹ از نگاه مخاطبان فصلنامهٔ نگاه نو شد[۲۳۱] و در نظرسنجی «مترجم محبوب من» جشن ملی مترجمان در ۱۸ آبان ۱۳۹۷ در بخش مترجمان بالای ۵۰ سال، محبوبترین مترجم از نظر مخاطبان.[۲۳۲] مترجمان و نویسندگانی نظیر منوچهر بدیعی، احمد پوری، مهدی غبرایی، اسدالله امرایی، احد علیقلیان، علی میرزایی، حسین معصومی همدانی، مصطفی ملکیان و علیاصغر محمدخانی ترجمههایش را ستودهاند[۲۳۳] و علی خزاعیفر، سردبیر فصلنامهٔ مترجم، به دلیل وفاداری زیادش به متن اصلی و توأمان استفاده از ترکیبات و تعبیرات آشنا و فارسی، ترجمههایش را از نمونههای خوب ترجمهٔ مدرن فارسی و از اکثر مترجمان ادبی معاصر برتر میداند.[۲۳۴]
به باور کوثری اثری که ترجمه میشود تعیینکنندهٔ شیوهٔ ترجمه است. از نظر او در فلسفه هر واژه اهمیتی بنیادین دارد و در نتیجه ترجمهٔ آثار فلسفی نیازمند دقت بیشتریست، در حالی که در ادبیات با وجود اهمیت ساختار زبانی نویسنده، دست مترجم بازتر است و میتواند رها از قید واژگان در ترجمه دخالتهای زیادی داشته باشد. او با این باور که مترجم باید سبک اثر را برگرداند را نادرست میداند چون به باور او سبک فقط در یک زبان معنی میدهد و با ترجمه به زبانی دیگر بیمعنی میشود. به باور او این مترجم است که سبک را بازمیآفریند و تلاش میکند و امیدوار است که این سبک بازآفریده معادل همان سبک اصلی باشد.[۲۳۵] او در ترجمه نه معنای دقیق واژگان، بلکه طبف معنایی و حسی که از متن میگیرد را مینویسد، چون به باور او زبان ادبیات زبان حس است و چگونهگفتن مهمتر از چهگفتن. در نتیجه او تفاوت در ترجمهها از یک متن را بر اساس تفاوت طیف معنایی، حسِ دریافتی و منش مترجم طبیعی میداند.[۲۳۶]
کوثری برخلاف ترجمهٔ زبانهای اروپایی به هم که به باور او زمینهٔ اروپایی و عمدهٔ واژگانشان مشترکند، ترجمه به فارسی را نه صرفاً ترجمهٔ واژهها، بلکه توأمان ترجمهٔ حالت، ضربالمثل، فرهنگ، آداب و رسومی میداند عمدتاً فاقد معادل فارسی و در نتیجه آن را ترجمهٔ فرهنگی به فرهنگ دیگر و شناساندن فرهنگ مغایر به اهل فرهنگ زبان فارسی و به همین دلیل کاری سخت. به باور او ترجمهٔ چیزهای سازگار با فرهنگ فارسی ضرورتی ندارد؛ ترجمهٔ تجربهٔ نادانستههاست که ضروریست. با این حال، از آنجا که به باور او ادبیات بهطور کلی از انسان میگوید، هیچ ادبیاتی برای هیچ فرهنگی بهطور مطلق غریبه و ناسازگار نیست.[۲۳۷]
کوثری با مخالفت با باور برخی که زبان فارسی را در حوزهٔ ترجمه فقیر میدانند، ترجمه به فارسی را مسئلهای دیرینه میداند و بسیاری از — به باور او — بهترین متون فارسی، از قرآن تا تاریخ بلعمی و کلیله و دمنه را ترجمه. به باور او ترجمه بر توان زبان فارسی افزوده[۲۳۸] و آن را غنیتر و متنوعتر کرده چراکه علاوهبر واردکردن مفاهیم جدید به تعاملات اجتماعی جامعهٔ ایران، مترجمان خلاق علاوهبر استفاده از ادبیات کلاسیک فارسی، برابرهایی متنوع ساخته و در حد توانشان روشهای واژهسازی نوینی در پیش گرفتهاند.[۲۳۹] به باور کوثری جز نویسندگان بزرگی مثل محمدعلی جمالزاده که به مخاطب فارسینویسی میآموزد و هوشنگ گلشیری و محمود دولتآبادی که زبان، بخشی از نثر امروز فارسی ساختهٔ مترجمان خوب است چراکه با ترجمهٔ انبوهی آثار در زمینههای مختلف فلسفه، علوم اجتماعی و داستان بخش بزرگی از زبان ما را ساختهاند و به باور او حتی زبان روایت فارسی از ترجمه شکل گرفتهاست.[۲۴۰] او زبان فارسی درست معاصر را نوشتههای بهرام بیضایی، احمد شاملو، جلال آلاحمد، شاهرخ مسکوب، ابوالحسن نجفی و داریوش آشوری میداند، نه آنچه در روزنامه، تلویزیون و برخی تألیفات و ترجمههای — به باور او — سطحی و ضعیف میبینیم.[۲۴۱] کوثری مترجم را نویسنده میداند و نیازمند دانشی معادل دانش نویسندهای به زبان فارسی، چراکه نویسندهٔ اثری که ترجمه میکند استاد زبان خود است.[۲۴۲] بر این اساس او مترجمان را سزاوار عضویت در تشکل صنفی نویسندگان میداند و تنها تشکل صنفی معتبر نویسندگان را کانون نویسندگان ایران.[۲۴۳]
به باور کوثری هر نویسندهای به زبان خاص خود میرسد و مترجم ناچار به یافتن گوشههای ناپیدای زبان مادری خود است و در برخی آثار عمیق ناچار به کاوش در هزار سال زبان فارسی به دنبال معادلی مناسب. در نتیجه توجه به لایههای مختلف زبان فارسی و میراثش برای مترجمان ضروریست.[۲۴۴]
کوثری با انتقاد از حداقلیکردن و کاستن زبان در برخی ترجمهها به اسم امروزیبودن که از نظر او باعث مهجوریت واژههای کارآمد و زیبای فارسی و فقدان تنوع، نوآوری و واژههای جدید شده،[۲۴۵] مخالف این نظر است که در ادبیات نباید چندان از زبان امروز دور شد. به باور او زبانِ امروز وحی منزل نیست و لایهٔ مشخصی نیز ندارد چراکه هم صادق هدایت به زبان روز است، هم جلال آلاحمد، هم احمد شاملو، هم فروغ فرخزاد، هم مهدی اخوان ثالث، هم تقی مدرسی در یَکُلیا و تنهایی او (۱۳۳۴[۲۴۶]) که یعنی اهل این زمانه در درک لایههای دیگر این زبان ناتوان نیستند. در نتیجه نمیتوان همهچیز و آثار و حتی گفتوگوهای همهٔ برهههای زمانی، از تراژدیهای یونان باستان تا ویلیام شکسپیر و گفتوگو در کاتدرال را با یک لایهٔ زبان روز ترجمه کرد. او معتقد است برای ترجمهٔ این آثار باید از گنجینهٔ ادبیات کلاسیک فارسی استفاده کرد ولی این زبان الگوی واحدی ندارد که بگوییم ابوالفضل بیهقی است یا عطار نیشابوری یا فردوسی یا دیگران؛ بلکه بسته به متن در ذهن مترجم ساخته میشود. در نتیجه، زبان تراژدیهای یونان باستان نیز باید با ریچارد سوم متفاوت باشد، گرچه هردو طنینی غیرامروزی دارند. به باور او، با وجود اهمیت میراث ادبیات فارسی، این ذوقِ مترجم است که تشخیص میدهد برای یافتن جایگزین درست از کدام امکانات زبان بهره بگیرد.[۲۴۷]
به باور کوثری زبان محاوره صرفاً شکستن کلمات نیست، بلکه زبان اصطلاحات است؛ اصطلاحاتی که با توجه به شخصیت هر فرد متفاوت است. او اشکال عمده در برخی ترجمهها را آشنایی مترجم تنها روی یک نوع زبان فارسی و ترجمهٔ تمام مکالمات به همان زبان میداند و معتقد است مترجم باید تفاوت زبانهای گوناگون مناسب هر شخصیت را بداند و با دقت در زبانها، اصطلاحات و واژهها ترجمه کند.[۲۴۸]
کوثری با رد تعارض ذاتی میان زیبایی ترجمه یا وفاداری به متن اصلی، با اشاره به ترجمههایی که از نظر او هم زیبایند، هم پرمعنا، با تشکیک در معنای وفاداری در ترجمه، ترجمهٔ واژهبهواژه را بدترین نوع ترجمه میداند و ترجمهٔ وفادار را بازسازندهٔ منظور متن در زبان مقصد، بدون دخالت در جهان نویسنده. به نظر او تأثیر مترجم نه در مفهوم اثر، بلکه باید در متن و ارائه و بیان آن مفهوم باشد.[۲۴۹] به باور او با ترجمه درونمایه منتقل میشود، اما قالب نه؛ چراکه ترجمه عین متن اصلی نیست؛ عین متن اصلی، متن اصلیست و خواهان خواندن عین متن باید آن را به زبان اصلی بخواند.[۲۵۰] با این حال او ترجمه را نه صرفاً انتقال مضمون و معنا، بلکه عرصهٔ آفرینش هنری و ادبی میداند[۲۵۱] و تشتّت میان مترجمان و منتقدان ترجمه را به دلیل ماهیت ترجمه و زبان و ترجمه را هنر و در نتیجه اثری خلاقه و چون خلاقیت وابسته به فردیت است، آفریده شبیه آفریدگارش خواهد بود. در نتیجه در ترجمهٔ متنی واحد توسط دو مترجم قابل و صالح، تفاوتها فراوان است و ممکن است یکی پسندیدهٔ دیدگاه آکادمیک باشد و دیگری پسندیدهٔ دیدگاه ذوقی.[۲۵۲] او ترجمهآموزی خود و همنسلانش را از طریق خواندن کتاب میداند و ذوقی، بیدانستن مفاهیم و تعاریف و نظریات ترجمه. در نتیجه با وجود تفاوت نگاه به ترجمه میان کوثری با خشایار دیهیمی یا رضا رضایی که تقریباً همنسلند، در تمایز ترجمهٔ خوب از بد دلایلی مشابه خواهند داشت و بیشتر ذوقی تا بر اساس نظریهای خاص.[۲۵۳]
کوثری با تأکید بر ضرورت ویرایش، آن را تلاشی برای اعتلا و تکمیل کار مترجم میداند و معتقد است اگر مترجم کار خود را خوب انجام دهد، ویراستار آگاه میتواند مکملش باشد. او رفع اشتباهات مترجم را سادهترین سطح ویراستاری میداند و ویراستار کاردیده را رافع بسیاری از خلأهای ترجمه چراکه به باور او بعضی ترجمهها فاقد آگاهی مورد نیاز مخاطبند و ویراستار یابنده و افزایندهٔ این آگاهیها.[۲۵۴] با این حال، او با ویرایش اساسی ترجمه توسط ناشر مخالف است و معتقد است ناشری که ویراستاری خوب دارد باید ترجمهٔ با ویرایش اساسی را به نام ویراستارش منتشر کند. او انتشار به نام چنین مترجمی را خطایی بزرگ میداند چراکه شخصی را مترجم جا میزند که مترجم نیست در حالی که متن بدل به اثر ویراستار شده. در نتیجهاش مترجم دچار توهم میشود و تصور میکند مترجم است. به باور او چنین مترجمانی که به آستانهٔ ترجمهٔ ادبی نرسیدهاند نمیتوانند داور خوبی بر آثار خود باشند.[۲۵۵]
کوثری اعتقادی به ترجمهٔ آخرین و تازهترین آثار ندارد و این باور که هرچه آخر آمده بهتر است را اشتباه و از مشکلات ادبیات در ایران میداند و ترجمهٔ آثاری، وَلو دمده، را به دلیل پایهبودنشان لازم میداند و امیدوار است بیشتابزدگی مجموعهٔ کاملتری از ادبیات آمریکای لاتین ارائه بدهد.[۲۵۶] او معتقد است مترجمان بزرگی مثل محمد قاضی که آثار چندین فرهنگ مختلف را ترجمه کردهاند، اگر فقط آثار فرانسوی را ترجمه میکردند، هماکنون ۷۰ کتاب ترجمهشدهٔ ادبیات فرانسه داشتیم. کوثری اما این نوع پراکندهکاری را نمیپسندد[۲۵۷] و پرش به حوزههای مختلف را برای مترجم متنوع ولی فاقد فرصت شناخت عمیق میداند[۲۵۸] و قصد کرده فقط در حوزهٔ آمریکای لاتین ترجمه کند. توصیهٔ شاهرخ مسکوب به او هم پرهیز از پراکندهکاری بود.[۲۵۹] کوثری با وجودی که هرگز با مسکوب دیدار نکرده ولی شیفتهاش بود و مسکوب همکار خواهرش در سازمان برنامه و بودجه. این بود که با انتشار ترجمهاش از اورستیا (آیسخولوس، ۱۳۷۶[۲۶۰])، آن را برای مسکوب در پاریس فرستاد و او در پاسخش نوشت حالا که زبان تراژدیها را یافتهای، مثل ما نیمهکاره رهایشان نکن؛ تمامشان را ترجمه کن.[۲۶۱] کوثری اما با وجود عشق به تراژدی یونانی و آرزوی همیشگی ترجمهٔ مجموعهای از آنها، به این دلیل ناشران بر اساس نیاز بازار کتاب چاپ میکنند و خودش با ترجمه زندگی میکند و برخلاف داستان، نمایشنامه خوب فروش نمیرود، به ناچار پس از این اثر، ترجمهٔ تراژدیها را دنبال نکرد[۲۶۲] تا ۱۳۹۰ که با مجوزندادن به ترجمههایش از رمانها، با افزودن نمایشنامههای دیگر به اورستیا، مجموعهنمایشنامههای آیسخولوس[۲۶۳] را منتشر کرد و با استقبال مخاطبان از آن، به ادامهٔ این کار مشتاق شد.[۲۶۴]
کوثری که ترجمهٔ متون کهن به زبان کاملاً امروزی را فاقد شکوه، اصالت و تأثیر اثر اصلی و نتیجهاش را مضحک و باورنکردنی میداند، در ترجمهٔ این آثار با استفاده از واژگان و شیوهٔ بیان گذشته زبانی نزدیک به گفتار و نوشتار قدیم اما در حد قابل فهم برای خوانندهٔ امروزی میآفریند.[۲۶۵] او بیشتر دغدغهٔ زبان مناسب دارد و به اجرای ترجمههایش نمیاندیشد.[۲۶۶] منتقدان اما سبک ترجمههای او از آثار نمایشی را پیرو یکی از دو سنت ادبی مخرب بنیادنهادهٔ میرزا حبیب اصفهانی میدانند: ترجمهٔ صرفاً ادیبانه و روایی متن نمایشی و در واقع تقلیلش به متنی خواندنی با استفاده از واژگان و عبارات متکلفانه و تأکید بر مضامین ادبی و توسل به ترفندهای سلیقهای، ولی بدلشدن به اثری خنثی، ابتر و غیراجرایی.[۲۶۷]
کوثری که بیشتر از ادبیات آمریکای لاتین و از زبان واسط انگلیسی به فارسی ترجمه میکند[۲۶۸] و خود را نماد ترجمهٔ ادبیات از زبان واسط میداند،[۲۶۹] در واکنش به انتقاد به ازدسترفتن بخشی از تأثیر اصل اثر با ترجمهاش از زبان واسط برای ترجمهٔ آثار به زبان اسپانیایی آمریکای لاتین و پرتغالی برزیلی، ترجمه از زبان اصلی را بهتر میداند[۲۷۰] و میگوید به همین دلیل شعر ترجمه نمیکند چراکه اعتقادی به ترجمهٔ شعر از زبان دوم ندارد و چون خود اهل شعر است میداند ترجمهٔ شعر فرق میکند و در مرز بازآفرینی و بازسرایی است و گاه در ترجمه کاملاً عوض میشود و مدعیست چون در ایران امکان آموزش زبان اسپانیایی نبود و کشورهای اسپانیاییزبان چنان گرفتار مشکلاتشاناند که در این زمینه اقدامی نمیکنند، امکان آموختنش را نداشته و چون این ادبیاتیست که دوست دارد و چیزیست که به دل خودش مینشیند و پیش از هر چیز برای دل خودش ترجمه میکند، خود را ناگزیر از ترجمه از زبان واسط میداند و تنها امیدوار است چون ترجمههایش به نثرند افتشان در ترجمه از زبان واسط کمتر باشد.[۲۷۱] ولی مدعیست اغلب ترجمههای انگلیسی آثاری که ترجمه کرده مورد تأیید نویسندگانشان بوده و معتقد است اگر قرار بود منتظر مترجمی مسلط به زبان اصلی آثار ادبیات جهان بمانیم تاکنون بسیاری از آثار مهم ادبیات جهان را نخوانده بودیم و به طعنه از این که «مترجمانی که آن زبانها را بلدند، فرصت نکردهاند [این آثار] را ترجمه کنند و نشان بدهند مترجم قبلی تا چه حد و در کجا و چرا به اثر لطمه زدهاست»، متأسف است.[۲۷۲] با این حال، او «گزیدهٔ شعرهای جورج سفریس» (گیورگوس سفریس، ۱۳۸۹) را نیز ترجمه کرده و ترجمهاش از زبان واسط بوده[۲۷۳] و با این که آن را اولین گزیده از اشعار این شاعر به فارسی دانسته،[۲۷۴] چنین نیز نیست.[۲۷۵]
کوثری معتقد است دانشگاه به جای ترجمه «دربارهٔ ترجمه» آموزش میدهد چراکه ترجمه را زیرمجموعهٔ زبان میدانند و استادان این رشته در دانشگاه استاد زباناند، نه مترجم.[۲۷۶] در حالی که به باور او ترجمه، مخصوصاً ترجمهٔ ادبی بیشتر کاری ذوقیست و چندان قواعد علمی نمیپذیرد[۲۷۷] و از سویی ترجمه به فارسی در واقع آفرینشگری در زبان فارسیست و در نتیجه زیرشاخهٔ زبان و ادبیات فارسی.[۲۷۸] او دانستن زبان را تنها یکی از شروط، ولی مهمترین اصل را آشنایی با زبان فارسی میداند.[۲۷۹] به باور او در نتیجهٔ رویکرد کنونی به آموزش ترجمه، دانشجویان تئوریها و نکاتی دربارهٔ ترجمه میآموزند اما عملِ ترجمه را نه. او با وجود اذعان به رابطهٔ اساسی ترجمه با زبان، اما نفس عمل ترجمه را ادبی میداند؛ یعنی مترجم باید به زبان فارسی بنگرد چون نهایتاً آفریدهاش به فارسیست. او کار عملی، شکلگیری علایق، ذوق، علاقه و دانش ادبی را لازمهٔ تربیت مترجم میداند و معتقد است خروجی دانشگاه در شرایط کنونی شاید ترجمهشناس و متخصص ترجمه باشد اما لزوماً مترجم نیست.[۲۸۰]
کوثری مخالف این باور است که چون نویسنده حرف خود را بهتر از دیگران میفهمد، بهتر از دیگران میتواند اثر خود را ترجمه کند؛ چراکه به باور او اندکاند نویسندگانی که زبان دوم را چنان بدانند که بتوانند به آن زبان بنویسند و بسیار کمترند نویسندگانی که آثار خود را ترجمه کردهاند؛ چراکه به باور او ترجمه خلاقیت است و هنر یا استعدادی خاص، متفاوت با خلاقیت بلاواسطهٔ نویسنده. به باور او خلاقیت در زبان دوم کمتر میشود و در نتیجه، نویسندهٔ خوب الزاماً مترجم خوبی نیست؛ چه اثر خودش باشد، چه دیگران.[۲۸۱]
کوثری معتقد است مترجم اهل مطالعه است و پیش از ترجمهٔ هر کتاب چند نقد معتبر دربارهاش میخواند، نه کسی که کتاب فرستادهٔ پسرخالهاش از آمریکا را بیتحقیق ترجمه میکند.[۲۸۲] او خود برای ترجمهٔ هر کتاب دستکم سه کتاب میخواند[۲۸۳] و به عنوان مثال، برای دستیابی به زبان مناسب ترجمهٔ اورستیا (آیسخولوس، ۱۳۷۶[۲۸۴]) بخش یونان باستان تاریخ تمدن ویل دورانت را دوره کرد و چند ترجمهٔ انگلیسی را بررسید تا در نهایت ترجمهٔ منظوم گیلبرت موری (۱۹۲۸) راهگشایش بود.[۲۸۵] به باور کوثری مترجم ادبیات ابتدا باید کتاب را بخواند و اگر بر او اثر گذاشت و برانگیخته شد و احساس ضرورت کرد ترجمهاش کند زیرا فاصلهٔ حسی مانع دلدادن مترجم به متن میشود. به باور او این حس نه برای خواندن دیگران بلکه به دلیل برگرداندن اثر باید باشد تا مخاطب هم از آن لذت ببرد. او ترجمهٔ ادبی را نوعی بازآفرینی و کاری خلاقانه میداند و نیازمند عشق. با این حال بازار آن کتاب در سایر کشورها و واکنش خواننده به کتابهای پیشین نویسنده را نیز مهم میداند. با این حال معتقد است هر کتاب خوبی در فرهنگ ایرانی جا پیدا نمیکند. آثاری هستند که در زادگاهشان کلاسیکاند اما آمیختگیشان با ویژگیهای فرهنگ و اقلیم و تاریخ و آداب و رسوم بومی ترجمهشان را نیازمند انبوهی پانوشت میکند که به باور او چنینخواندنی برای خوانندهٔ فارسیزبان لذتبخش نیست و به همین دلیل معتقد است نمیشود چنین کتابی را ترجمه کرد. به باور او کتاب باید بیزحمت زیاد با مخاطب ارتباط برقرار کند. معیار دیگر کوثری در انتخاب اثر برای ترجمه حداقل آسیبش از سانسور است. بر همین اساس او بر خواندن کامل اثر پیش از ترجمه توسط مترجم برای تصمیمگیری در امکان چاپش در ایران تأکید میکند.[۲۸۶] با این وجود اما انتشار ترجمههای کوثری نیز خالی از دردسر نیست، به طوری که ترجمهٔ رمان «باغ همسایه» (خوسه دونوسو، پاییز ۱۳۹۴[۲۸۷]) را که در ۱۳۸۵/۶/۱۹ شروع کرده[۲۸۸] و در ۱۳۸۶/۶/۱۷ به پایان برده بود،[۲۸۹] ناشر در ۱۳۸۸ برایش درخواست مجوز داد تا در نهایت در ۱۳۹۴/۶/۳۰ چاپ شد.[۲۹۰]
کوثری مخالف معادلسازی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای واژگان بیگانه است[۲۹۱] و معادلساز این واژگان را در اولین مرحله مترجم میداند و معتقد است مترجم پیشنهاددهندهٔ این واژگان است و سپس فرهنگستان زبان و ادب فارسی میتواند این واژگان را غربال کند. با این حال او با تردید در صلاحیت فرهنگستان، معتقد است صلاحیت برخی از مترجمان به فارسی که به خاطر سلایقشان در فرهنگستان راه ندارند، بسیار بیشتر از بسیاری از اعضای کنونی آنجاست.[۲۹۲]
کوثری با انتقاد از تقلیلیافتن نقد ترجمه در ایران به یافتن اشتباه مترجم در ترجمهٔ یک واژه، با وجودی که آن را لازم میداند، اما معتقد است منتقد باید بیاموزد کلیت کار را بسنجد زیرا مترجم هم انسانی خطاپذیر است و ممکن است واژهای را بد ببیند و اشتباه کند. به نظر او هرچند این خطا نیز عیب است، اما مهم توانایی مترجم در پاسخگویی کلیت اثر متن اصلی و انتقال تأثیرش را به خوانندهٔ فارسیزبان است.[۲۹۳]
کوثری بازترجمهٔ آثار کلاسیک توسط هر نسل به زبان زمانه را اتفاقی معمول در تمام دنیا میداند چراکه ممکن است ترجمهای قدیمی در عین روانی و شفافی نتوانسته باشد سبک اثر را منتقل کند[۲۹۴] ولی معتقد است این کار باید توسط مترجمان باسابقه و طراز اول انجام شود[۲۹۵] و مترجمان جدید باید علت ضرورت بازترجمهشان را توضیح دهند چراکه به باور او هر ترجمه یک پیشنهاد است چون در عرصهٔ ترجمه قطعیت نداریم. او با انتقاد از بازترجمههایی که اصلاً جدید نیستند، بلکه بازنویسی ترجمههای گذشته، حتی بدون تغییر در زبان ترجمهاند با فارسیای ضعیفتر که به باور او باعث کاهش فروش ترجمههای اصیل و پرشدن بازار از تولیدات تقلبی شده، اما معتقد است کسی حق ندارد به دیگری بگوید چه چیزی را ترجمه کند یا نکند و آن را بسته به انصاف و وجدان هنری و علمی فرد میداند که از خود بپرسد حق بازترجمهٔ اثری را دارد؟[۲۹۶]
کوثری ترجمهٔ همزمان را دارای مزایا و آسیبهایی میداند؛ به باور او از سویی مخاطب را در مواجهه با چند ترجمهٔ مختلف از یک اثر به آزمایش و گزینش و — به باور او — انتخاب ترجمهٔ مترجم ماهرتر وامیدارد، از سویی به این دلیل که خرید ترجمهٔ مترجم مشهورتر ترجمههای دیگر را بیمخاطب میگذارد و عملاً ناشر برگشت مالی نخواهد داشت، سرمایهٔ نشر را به هدر میدهد که به باور او هیچ مترجمی از آن خوشحال نمیشود.[۲۹۷]
کوثری با تأیید آشفتگی وضعیت ترجمه به زبان فارسی، دیدگاه متناقضی در چگونگی مقابله با آن دارد. او که پیوستن به کپیرایت را با وجود جلوگیری از ترجمهٔ همزمان مفید،[۲۹۸] ولی به این دلیل که دارندهٔ کپیرایت لزوماً مترجم ماهری نیست، بیفایده میداند،[۲۹۹] مشکل مترجمان را نه در ناآشنایی با زبان مبدأ، بلکه در نافرهیختگی میداند و تنها راه مقابله با آن را ناشر و ویراستار،[۳۰۰] از سویی معتقد است این مشکل باید در خود جمع نویسندگان، مترجمان و خوانندگان[۳۰۱] و با ایجاد فیلتری قوی توسط اتحادیهٔ ناشران و مؤلفان برای جلوگیری از انتشار شتابزدهٔ کتابهای بیکیفیت[۳۰۲] و رعایت اخلاق صنفی و حرفهای حل شود،[۳۰۳] از سوی دیگر مخالف ایجاد هرگونه نظام مرجع دولتی یا غیردولتی برای ترجمه است چراکه معتقد است بر دیوانسالاری و هزینه میافزاید و تصمیمگیرندگانش بر اساس سلایق شخصیشان تصمیم میگیرند و به نام دلسوزی و مقابله با ابتذال مانع از انتشار بسیاری از کتابها میشوند. او با اعتقاد به مکانیزم عرضه و تقاضا، معتقد است مترجم باید در انتخاب آزاد باشد و با ارائهٔ ترجمه به بازار و خوانندگان با نوشتن نقد یا انعکاس مشکل به ناشر واکنش نشان دهند، چراکه کتاب بد را بیخواننده میداند و این را مهمترین صدمه به ناشر، مترجم یا نویسندهاش.[۳۰۴] با این حال، سالها بعد، با شدتگرفتن وفور ترجمههای بد[۳۰۵] و کتابسازی در دههٔ ۱۳۸۰[۳۰۶] و کاهش فروش ترجمههای اصیل و اشباع بازار از ترجمههای بد در دههٔ ۱۳۹۰[۳۰۷] به این باور رسید که وضعیت عرضه و تقاضا در بازار کتاب ایران نامطلوب است و متقاضی کم[۳۰۸] و بسیاری از ناشران نیز نه سواد دارند، نه انصاف،[۳۰۹] نه دغدغهٔ فرهنگی[۳۱۰] به طوری که کتاب بدل به کالا شده و ترجمه بدل به راه اشتغال فارغالتحصیلان بیکار دانشگاه.[۳۱۱]
شعر
کوثری رویکرد خود و بسیاری از همنسلانش به شعر به عنوان کار سیاسی و تصور وظیفه برای جنگیدن به این وسیله با نظام حاکم را اشتباه میداند زیرا به باور متأخرش شعر باید از درون انسان و انسانیت بجوشد.[۳۱۲] او شعر جوانیاش را نه ایدئولوژیک بلکه اجتماعی، بیتلاش برای رسیدن به شعر سیاسی خالص میداند و معتقد است شاعرِ آن دوران نمیتوانست اجتماعی نباشد.[۳۱۳] با این حال، با انتقاد از نویسندگانی در دههٔ ۱۳۴۰ که با خواندن و نوشتن چند کتاب دربارهٔ همهچیز نظر میدادند و ادعای رهبری، پیشگویی جامعه و تاریخدانی داشتند که به باور او بعدها معلوم شد اشتباه میکردند، آن را نشانهٔ فقر جامعه میداند که باعث شد کسانی که — به باور او — دانش و اطلاعات کافی نداشتند و اطلاعاتشان متوسط بود، دربارهٔ همهچیز نظر بدهند که به باور او اغلب تأثیر مخرب داشت و از اشتباهات جامعه بود. او تنها نشانهٔ تأثیر کتاب بر جامعه را فروش و نقدهای نوشته بر آن میداند و از این که دیگر کمتر نویسندهای دربارهٔ همهچیز نظر میدهد و به باورش نویسندگان فهمیدهاند کارشان فرهنگیست و فقط مینویسند و کسی هم از نویسنده انتظار تأثیرگذاری ندارد، ابراز رضایت میکند.[۳۱۴] با این حال، معتقد است یک پایهٔ شعر ایران شعر اجتماعی و سیاسی بود که با آرامشدن شرایط سیاسی کمرنگ شد و از شعر گرفته شد و از شعر تنها کمی عاطفه باقی ماند.[۳۱۵]
کوثری دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ را دوران سلطه و سروری شعر در عرصهٔ ادبیات ایران میداند، به طوری که اهمیتی به شاعران میدادند به مترجمان نمیدادند. به باور او اما اکنون برعکس شده و شعر دیگر جایگاه نخست را در فضای فرهنگی ایران ندارد و در عوض مترجم مورد توجه قرار گرفته و آثار بسیاری به فارسی ترجمه میشوند؛ تغییری که به باور او تحولی بزرگ است و توجیهش سخت. به باور او شاید یکی از دلایلش پیبردن به ضعفهای خود باشد و اشراف بر چیزهایی که نمیدانیم که برای دانستنشان راهی جز ترجمه نیست.[۳۱۶]
به باور کوثری میان شاعران نسل او و شاعران نسل امروز تفاوت بزرگی وجود دارد و گاه تلقی از شعر عوض شده. او علت این امر را گسستگی پیوندها و ناکامی نسل خود در انتقال تجربههای اصیلش به نسل جدید میداند و نگاه متفاوت همنسلانیاش به شعر که با نسل جدید پیوند برقرار کردهاند.[۳۱۷] او معتقد است جامعهٔ ادبی ایران از دههٔ ۱۳۶۰ به بعد با هدایت برخی از همنسلان یا از نسلِ پیش از خودش، مثل رضا براهنی و محمدرضا باطنی رو به نوعی سهلانگاری و آسانگیری آورده. او با وجودی که براهنی و باطنی را باسواد میداند و نقدهای براهنی را هم خوانده ولی او را نه شاعر خوبی میداند، نه نویسندهٔ خوبی. کوثری همنظر با هوشنگ گلشیری با دموکراسی هنری و زبانی مخالف است و منتقد دیدگاه براهنی و باطنی به زبان. او رمانها و اشعار پساانقلاب براهنی را به زبان کمتوجه میداند و معتقد است شعر براهنی به مرحلهٔ انکار دستور زبان رسید و انکار زبان گذشتگان و بازتعریف شعر چراکه اصل شعر را چیز دیگری میدانند و معتقدند زبان احمد شاملو نگاه از بالاست، زبان مهدی اخوان ثالث باستانگرایانه، نالازم و خراسانی و تنها بر فروغ فرخزاد و سهراب سپهری تأکید میکنند و سرمشقشان انکار ضرورت زبان است[۳۱۸] و نظریههای به باور کوثری عجیب و غریب و توجیهگونهٔ مقابله با استبداد زبان.[۳۱۹] به باور کوثری تعریف شعر به عنوان هنر کلام از این نسل به بعد نفی شد و شعرهای دههٔ ۱۳۶۰ به بعد تنها چیزی که ندارند دغدغهٔ زبان است.[۳۲۰] به باور کوثری در گذشته اصل بر لزوم رسیدن شاعر به زبان و جهان خاص خود بود چنانکه احمدرضا احمدی نگاه و جهانی خاص دارد، همینطور محمدعلی سپانلو یا منوچهر آتشی به طوری که با خواندن چند خطشان میتوان فهمید شاعر کیست ولی به باور او شعرهای امروز چنین نیستند و ضرورتی نیز در آن نمیبینند و همه مشابه یکدیگرند به طوری که با برداشتن نام شاعر از رویشان انگار همه را یک نفر گفته.[۳۲۱]
به باور او مشکل دیگر شعر معاصر تلاش آگاهانه برای جهانیشدن است، حال آن که به باور او جهانیشدن آگاهانه نیست که مرحلهٔ خاصی از زندگی هنری کسی باشد؛ بلکه نویسنده یا شاعر اثر خود را میکند و در مرحلهای، جهان یا بخشی از جهان، از آثارش استقبال میکند. او نتیجهٔ دلهرهٔ جهانینشدن که دغدغه بسیاری از نویسندگان ایران شده را فراموشی راه رفتهٔ خود، مخصوصاً در شعر میداند که باعث شده جور دیگری شعر بگوییم و فکر کنیم با این تصور که شعر متفاوت جهانی خواهد شد در حالی که به باور او منجر به شعرهای عجیب و غریبی شده، نفیکنندهٔ ارتباط با مخاطب؛ در حالی که به باور او شعر ناتوان از برقراری ارتباط با ملت خود، نهتنها جهانی نمیشود، بلکه کوچهای هم نخواهد شد[۳۲۲] و همین علت دوری او از شعر امروز است. از نظر او این اشعار بیشتر شبیه ترجمهٔ بدی از شعر غربیست. به همین دلیل کوثری از این شعر لذت زبانی نمیبرد[۳۲۳] و شعر بسیاری از جوانان را درک نمیکند و از شعر امروز کمتر از گذشته میخواند و بیشتر به نثر نسل امروز گرایش دارد تا شعر امروز.[۳۲۴]
سانسور
کوثری دیدگاه متناقضی دربارهٔ سانسور دارد. از سویی با آن مخالفت است و خواهان آزادی اندیشه، بیان و نشر[۳۲۵] و بهترین راه را انتشار آزادانهٔ کتاب میداند تا اگر کسی یا مأخذ و مرجعی با سند و مدرک مشخص کرد آن کتاب به شخص یا چیزی لطمه زده، ناشر، مترجم و مؤلف بنا بر قانون پاسخگو باشند.[۳۲۶] اما از سوی دیگر با محکومیت آداب بیقراری (یعقوب یادعلی، زمستان ۱۳۸۳[۳۲۷]) در دادگاه، این حکم را بیسابقه دانسته و مایهٔ تأسف و به ضرر اهل قلم و پیامی بد برای صنعت نشر ایران و آسیب و تضعیف بیش از پیش آن و محدودیت بیشتری بر کار کتاب.[۳۲۸] از سوی دیگر، وقتی در ۱۳۹۲ علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای فعالیت دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران از قصدش برای برداشتن ممیزی پیش از انتشار گفت، با وجود حمایت از این طرح، اذعان کرد که ناشران از آن استقبال نمیکنند چراکه به معنی انداختن این مسؤولیت به گردن ناشران خواهد بود.[۳۲۹]
کوثری معتقد است سانسور هیچگاه نمیتواند به شکل مدون و معقول اعمال شود چراکه به باور او مبنای آن شک در متن و محتوای آثار است ولی نگاه و تفکر هر ممیز و صادرکنندهٔ مجوزی با دیگری متفاوت است. او با اشاره تفاوت رویکرد دو بررس کتاب به دو ترجمهٔ متفاوت از کتابی مشابه از دو ناشر متفاوت، یکی انتشار با چند اصلاحیه و دیگری ردشدن، آن را نشانگر قانونبردارنبودن سانسور میداند و تدوین قانون مدون برای آن را ناممکن.[۳۳۰]
سیاست
کوثری که در جوانی چپگرا[۳۳۱] بود و اکنون خود را بیشتر به لیبرالیسم آیزایا برلین نزدیک میبیند،[۳۳۲] تولد و رشد روشنفکری در ایران را متأثر از انقلاب روسیه و فرانسه میداند و مونتاژ روشنفکری فرانسه و روسیه، مخصوصاً روسیه و چون نویسندگان این دو سرزمین در زمان زایش روشنفکری ضدسرمایهداری بودند و ستیزنده با نظم موجود، اکثر نویسنده-روشنفکران برجستهٔ ایران نیز ضدسرمایهداری شدند و با نظم موجود درگیر، با این تفاوت که برخلاف روشنفکران غربی، روشنفکران ایرانی بیشتر بر پایهٔ هیجان و عاطفه نوشته، رفتار کرده و عمداً یا سهواً تفکر را نادیده گرفتهاند.[۳۳۳] به باور کوثری ایرانیان در نیمهٔ عصر ناصری زمانی وارد این حرکت شده و با لیبرالیسم از سویی و سوسیال دموکراسی از سوی دیگر آشنا شدند که جریانش در جهان غرب چنان شتابی گرفته بود که هر بیست سال اندیشه و مکتبی جدید میآمد ولی تا میخواستیم همراهش شویم، دستخوش حوادث میشدیم و در نتیجه تأملی نکردیم و مارکسیست ایرانی کارل مارکس نخواند چون وقت میبُرد و او میخواست عمل کند. او شهرت ناگهانی علی شریعتی و بدلشدنش به متفکر را به دلیل بازگویی حرفهای ناتازهٔ هزار سال پیش و مخلوطکردنشان با مباحث جدید و در قالب حرفهای نوآورانه میداند و نشانی از لغزش روشنفکر ایرانی بر سطح؛[۳۳۴] چراکه او این که انسان شرقی بر مبنای تئوریهای غربی موضوعی را در جامعه خود بررسد طرح یک نظر جدید نمیداند و معتقد است دسترسی و آگاهی از اطلاعات به معنای جاافتادن آن علم در یک جغرافیا نیست، بلکه مهم میزان درونیشدن آن مفهوم ایجادشده در غرب ایجاد است.[۳۳۵] به باور او روشنفکر ایرانی در طول تاریخ به این دلیل که همیشه در میانهٔ حوادث مختلف بوده وقت نکرده حرفهای هزار سال پیش را بخواند و به خود بیندیشد و بدون دیدن درستِ مسیر، فقط دویده و وقتی با فروکش امواج سیاسی به خود اندیشیده، به سوی عرفان و تصوف رفته.[۳۳۶]
کوثری با اشاره به تنگاتنگی رابطهٔ ادبیات آمریکای لاتین با تاریخ و سیاست، معتقد است در برههای از تاریخ ایران، یعنی دورههای جنبش مشروطه و نهضت ملیشدن نفت، بهنوعی چنین وظیفهای بر عهدهٔ ادبیات ایران نیز گذاشته شد؛ در جنبش مشروطه در غیابِ احزاب و نهادهای مدنی و فقدان تحلیل و درک درست از سیاست و تاریخ، در هنگامهٔ غلیان ناسیونالیسمی داغ اما — به باور کوثری — ناپخته، بدون تحلیل درستی از تاریخ و تنها با استناد به شعر، وثوقالدوله بر اساس شعر میرزاده عشقی داوری میشد. او نتیجهٔ چنین رویکردی در آن دوره را شکلگیری ادبیاتی ناپخته میداند که بیش از هر چیز جوشش هیجان و عاطفه است؛ در حالی که رمان تنها متکی بر عواطف نیست.[۳۳۷]
به باور کوثری دیکتاتوری نه موضوعی فردی و هویتی بلکه اجتماعیست و دیکتاتور مخلوق مقتضیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زمان خود و مقاطع خاص تاریخی و روزگار آشوب و هرجومرج که در غیاب نهادهای دموکراتیک، قدرت را به دست میگیرد؛ فردی ریسکپذیر، جدی و قاطع که در راستای هدفش دست به هر کاری میزند و از خطرات بزرگ نمیهراسد. به باور او وقتی جامعه نتواند مشکلات اساسیاش را از طریق مسالمتآمیز و دموکراتیک حل کند احتمال بروز دیکتاتوری زیاد میشود. به باور او دیکتاتورها گرچه خشن و گاه اهل سوءاستفاده از قدرتند، اما بر اساس مقتضیات زمانهشان خدمات زیادی به کشورهایشان داشتهاند و به همین دلیل در آغاز محبوبند و در ادامه اطرافیانشان تصویری پرابهت از آنها میسازند و جامعه باور میکند و دیکتاتور را به مقامی میرساند که باید نیایشش بکند. با این حال، به باور او در جهان سوم در بسیاری موارد منافع قدرت بیگانه هم در قدرتگرفتن دیکتاتور دخیل است.[۳۳۸]
کوثری کودتای ۲۸ مرداد را داغی میداند که نسل او نمیتوانست فراموش کند.[۳۳۹] با این که او در آن سال تنها هفت سال داشت و چیز درستی از آن واقعه درنیافت اما چند سال بعد از خلال تصاویر تیربارانها در روزنامهها و مواجهه با مصدقیها و تودهایها در کوچه چیزهایی فهمید[۳۴۰] و شناخت تاریخ معاصر با مطالعهٔ آثاری نظیر انقلاب بیرنگ (سیدعلی آذری، ۱۳۲۸[۳۴۱]) در ۱۳۴۱ تأثیر بسیار بر او گذاشت[۳۴۲] و رفتهرفته آگاهی تلخ و گریزناپذیر از جهان در جانش نشست و همچون همنسلانش از همان روزها ذهنیتی اجتماعی یافت.[۳۴۳] در نتیجه، با وجودی که فعالیت سیاسی به معنای دقیق کلمه نداشت، مخالف دیکتاتوری دودمان پهلوی بود و فاصلهٔ زیاد طبقاتی و ابتذالی که با سرازیرشدن پول نفت به ایران با بحران نفتی سال ۱۹۷۳ شدت گرفت. از سویی تاریخ خوانده بود و معتقد به نهضت ملیشدن نفت بود و استقرار مشروطهٔ واقعی مورد نظر مصدق. در نتیجه او نیز مثل اکثر روشنفکران خواهان انقلاب بود اما به باور او طبیعیست که هرکس از ظن خود یار انقلاب اسلامی ایران شده بود. او معتقد است آنچه از ۱۳۵۸ به بعد پیش آمد انحصارطلبیای بود که همفکرانش تصورش را نمیکردند.[۳۴۴]
کوثری معتقد است همفکران نسل او در جریان پساانقلاب آسیب زیادی دیدند چون از شغلهای دولتی کنار گذاشته شدند و در نتیجه همهشان، مخصوصاً اهل قلم دوران بدی را گذراندهاند که نه امنیت شغلی داشتند، نه در سالهای جنگ ایران و عراق کتابی منتشر میشد.[۳۴۵] او دههٔ ۱۳۶۰ را تلخترین سالهای عمر خود و همنسلانش میداند؛ چه به دلیل مصائب جنگ و مرگ بسیاری از جوانان، چه حوادث و پراکندگیها و فضای پرتشنج داخلی؛ فضایی کاملاً متفاوت با تصوراتش از وضعیت پساانقلابی کشور.[۳۴۶]
فعالیتهای اجتماعی
کوثری در ۱۳۷۳/۷/۲۵ از امضاکنندگان بیانیهٔ ۱۳۴ نویسنده بود که خواهان آزادی اندیشه، بیان و نشر شده و به سانسور اعتراض کردند و حضور صنفی خود به عنوان کانون نویسندگان ایران را اعلام.[۳۴۷]
او همچنین در ۱۳۹۲/۶/۶ از امضاکنندگان نامهٔ ۲۴۷ هنرمند در اعتراض به تغییر کاربری «خانهباغ بدیعالحکما» و «باغ ذوالریاستین» همدان بود.[۳۴۸]
او همچنین در ۱۳۹۴/۱۱/۱۰ از امضاکنندگان نامهٔ جمعی از اهل قلم ایران در اعتراض به دانلود رایگان غیرقانونی کتاب در ایران با انتقاد از ادعاهای سوسیالیستی، رویکرد اشتراکی، مبارزه با سرمایهداری بود.[۳۴۹]
حواشی
در ۱۳۸۷/۱۲/۱۲ عبدالله کوثری خبر از کلاهبرداری فردی داد که در چند ماه منتهی به این تاریخ با معرفی خود به جای او با مترجمان، مؤلفان و ناشران تماس میگرفت و از آنها میخواست کتابهایشان را برای تماسگیرنده بفرستند.[۳۵۰]
آثارشناسی
کتاب
تألیف
- «از پنجره به شهرِ هُرمها: دَه شعر»، تهران: انتشارات نیما، ۱۳۵۲. ۱۲۱ص، ۶۵ ریال.[۳۵۱]
- «با آن سوار سرخ»، تهران: انتشارات سعید، ۱۳۵۹. ۶۳ص.[۳۵۲]
- «گزیدهٔ شعرها»، تهران: نشر آگه، زمستان ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۰۷۶-۲. ۲۶۲ص، ۸۰۰۰ ریال.[۳۵۳]
ترجمه
- برودین، ویرجینیا، مارک سلدن، کیث باکانان و جان دوور. «راز آشکار: دکترین نیکسون-کیسینجر در آسیا». ترجمهٔ مهدی تقوی و عبدالله کوثری. با مقدمهٔ نوام چامسکی. تهران: انتشارات توس، ۱۳۵۳. ۲۲۰ص، ۱۵۰ ریال.[۳۵۴]
- زگرس، آنا و برتولت برشت. «محاکمهٔ ژاندارک در روان: اقتباس از نمایشنامهٔ رادیویی آنا سگرز». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات توس، ۱۳۵۴. ۸۸ص.[۳۵۵]
- هابسبام، اریک. «صنعت و امپراتوری: تاریخ اقتصادی و اجتماعی بریتانیا از انقلاب صنعتی تا دههٔ ۱۹۶۰». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ما، بهار ۱۳۶۱. ۳۸۴ص، ۵۵۰ ریال.[۳۵۶]
- نیزان، پل. «آنتوان بلوایه». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه، تابستان ۱۳۶۳. ۲۵۶ص، ۳۷۵ ریال.[۳۵۷]
- فوئنتس، کارلوس. «آئورا». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات تندر، ۱۳۶۸. ۱۲۶ص، ۵۵۰ ریال.[۳۵۸]
- عیساوی، چارلز. «تاریخ اقتصادی خاورمیانه و آفریقای شمالی: ۱۸۰۰-۱۹۸۰». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات پاپیروس، ۱۳۶۸. ۳۵۲ص، ۱۶۵۰ ریال.[۳۵۹]
- بارگاس یوسا، ماریو. «گفتوگو در کاتدرال» (دو جلدی). ترجمهٔ عبدالله کوثری. مشهد: نشر نیما، ۱۳۷۰. ۱۹۰۰+۲۳۰۰ ریال.[۳۶۰]
- ماندر، پیتر، دنی مایرز و نانسی وال. «دورهٔ کامل علم اقتصاد» (چهار جلدی). ترجمهٔ مهدی تقوی و عبدالله کوثری. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد با همکاری انتشارات مفهرس، ۱۳۷۰–۱۳۷۶. ۱۳۸۰ص[۳۶۱]
- فوئنتس، کارلوس. «خودم با دیگران». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر قطره، ۱۳۷۲. ۳۴۴ص، ۳۳۰۰ ریال.[۳۶۲] (بازنشر: «از چشم فوئنتس: نگاهی به سروانتس، دیدرو، گوگل، بونوئل، بورخس، کوندرا، مارکز به ضمیمهٔ مصاحبه با کارلوس فوئنتس و عصر زرین اسپانیا». تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴-۴۸۹-۰۰۵-۱. ۳۴۸ص، ۴۲۰۰۰ ریال.[۳۶۳])
- واردراپر، بروس. «نسل قلم - ۲۴: سروانتس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نشانه با همکاری دفتر ویراسته، زمستان ۱۳۷۲. ۹۶ص، ۱۲۰۰ ریال.[۳۶۴]
- گیورکو، لانین. «نسل قلم - ۳۳: کارلوس فوئنتس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان، ۱۳۷۳. ۹۶ص، ۱۶۰۰ ریال.[۳۶۵]
- کنی، آنتونی جان پاتریک. «بنیانگذاران فرهنگ امروز: تامس مور». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۴. ۱۴۶ص.[۳۶۶]
- مکونیکا، جیمز. «بنیانگذاران فرهنگ امروز: اراسموس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۴. ۱۶۲ص، ۴۴۰۰ ریال.[۳۶۷]
- میلز، ادوین و بروس همیلتون. «اقتصاد شهر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، ۱۳۷۵. ۶۱۰ص، ۲۲۰۰۰ ریال.[۳۶۸]
- آراک، جاناتان. «نسل قلم - ۶۲: شارل بودلر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری نشر ویراسته، ۱۳۷۵. شابک ۹۶۴-۹۰۱۱۲-۱-۸. ۹۶ص، ۲۵۰۰ ریال.[۳۶۹]
- رافائل، دیوید دیچز. «بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۳۰: ادم اسمیت». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵. ۱۳۴ص، ۳۷۰۰۰ ریال.[۳۷۰]
- شاو، تامس. «نسل قلم - ۷۱: الکساندر پوشکین». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته، ۱۳۷۵. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۰۴-۵. ۱۲۰ص، ۳۰۰۰ ریال.[۳۷۱]
- گریر، جرمین. «بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۳۵: شکسپیر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۱۲-۲. ۱۹۰ص، ۱۴۰۰۰ ریال.[۳۷۲]
- دو مالاک، گی. «نسل قلم - ۷۵: باریس پاسترناک». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۰۹-۶. ۹۶ص، ۳۵۰۰ ریال.[۳۷۳]
- آیسخولوس. «تریلوژی اورستیا: آگاممنون، نیازآوران، الاهگان انتقام». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات تجربه، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۹۰۰۳۰-۲-۹. ۲۰۷ص، ۵۵۰۰ ریال.[۳۷۴]
- پیروگ، جرالد. «نسل قلم - ۸۳: الکساندر بلوک». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۱۶-۹. ۱۱۸ص، ۴۰۰۰ ریال.[۳۷۵]
- د سروانتس، میگل. «استاد شیشهای». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات تجربه، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۶۴۸۱-۱۵-۹. ۴۰ص، ۱۰۰۰ ریال.[۳۷۶]
- یانگ، هوارد تی.. «نسل قلم - ۸۶: خوان رامون خیمنس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۹۰۱۱۲-۷-۷. ۹۶ص، ۳۵۰۰ ریال.[۳۷۷]
- دانکرلی، هرولد ب. [و دیگران]. «سیاست زمین شهری». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: سازمان ملی زمین و مسکن، دفتر برنامهریزی و اقتصاد مسکن، ۱۳۷۶. ۲۸۱ص.[۳۷۸]
- گریفین، جسپر. «بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۳۷: هومر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۱۳-۰. ۱۳۴ص، ۴۷۰۰ ریال.[۳۷۹]
- گریفین، جسپر. «بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۴۰: ویرژیل». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۷. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۲۸-۹. ۱۶۰ص، ۶۴۰۰ ریال.[۳۸۰]
- بریلی، ریچارد. «خطر و بازده». ترجمهٔ حسین عبده تبریزی و عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه با همکاری مؤسسهٔ کتاب پیشبرد، ۱۳۷۷. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۰۲-۸. ۱۷۸ص، ۶۰۰۰ ریال.[۳۸۱]
- استوکز، جان. «نسل قلم - ۹۳: آسکار وایلد». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان، ۱۳۷۷. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۲۲-۳. ۱۰۲ص، ۳۵۰۰ ریال.[۳۸۲]
- می، گیتا. «نسل قلم - ۹۸: دُنی دیدرو». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته، ۱۳۷۷. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۲۷-۴. ۱۱۹ص، ۴۰۰۰ ریال.[۳۸۳]
- بارگاس یوسا، ماریو. «جنگ آخر زمان». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۷۸. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۰۲-۵. ۹۲۴ص، ۳۷۰۰۰ ریال[۳۸۴] (برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران ۱۸ (۱۳۷۹) در بخش ادبیات[۳۸۵])
- فوئنتس، کارلوس. «گرینگوی پیر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۸. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۷۸-۵. ۲۱۶ص، ۱۰۰۰۰ ریال.[۳۸۶]
- دورفمن، آریل. «اعتماد». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۵۷-۲. ۱۸۱ص، ۱۱۰۰۰ ریال.[۳۸۷]
- فوئنتس، کارلوس. «پوستانداختن». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه، زمستان ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۷۶-۹. ۶۳۲ص، ۳۷۰۰۰ ریال.[۳۸۸]
- گونسالس اچهوریا، روبرتو (گردآوری). «داستانهای کوتاه آمریکای لاتین» (دو جلدی). ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ج۱: ۱۳۸۰، ج۲: ۱۳۸۴. شابک ج۱: ۹۶۴-۳۱۲-۵۸۰-۷. ج۲: ۹۶۴-۳۱۲-۷۹۷-۴. ۳۹۰ص+۲۰۶ص، ۲۰۰۰۰ ریال+۱۸۰۰۰ ریال.[۳۸۹]
- بارگاس یوسا، ماریو. «مرگ در آند». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه، بهار ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۹۳-۹. ۳۲۲ص، ۲۰۰۰۰ ریال.[۳۹۰]
- بارگاس یوسا، ماریو. «سور بُز». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر علم، ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۴۰۵-۲۰۳-X. ۶۲۳ص، ۴۵۰۰۰ ریال.[۳۹۱]
- برتون، آندره. «سرگذشت سوررئالیسم (۱۹۱۳–۱۹۵۲): گفتوگو با آندره برتون». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۳۱۲-۶۳۶-۶. ۳۰۹ص، ۲۵۰۰۰ ریال.[۳۹۲]
- لوئیس، هلنا. «نویسندگان قرن بیستم فرانسه - ۴: لویی آراگون». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۰۱-۸. ۱۰۰ص، ۹۰۰۰ ریال.[۳۹۳]
- براونیگ، لروی سی.. «نویسندگان قرن بیستم فرانسه - ۱۳: گیوم آپولینر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، تابستان ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۲۳-۹. ۸۸+۱۲ص، ۹۰۰۰ ریال.[۳۹۴]
- د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا. «خاطرات پس از مرگ براس کوباس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۵۸۸۱-۴۲-۰. ۲۹۳ص، ۲۴۰۰۰ ریال.[۳۹۵] (برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران ۲۲ (۱۳۸۳)[۳۹۶])
- د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا. «روانکاو و داستانهای دیگر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات لوح فکر، زمستان ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۹۴۰۳۱-۳-۲. ۲۳۲ص، ۱۸۰۰۰ ریال.[۳۹۷] (برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران ۲۲ (۱۳۸۳)[۳۹۸])
- راجرز، پیتر اس.. «نویسندگان قرن بیستم فرانسه - ۲۱: پل کلودل». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، ۱۳۸۳. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۴۳-۳. ۸۲+۶ص، ۸۰۰۰ ریال.[۳۹۹]
- سازمان میثاق جهانی (وابسته به سازمان ملل متحد). «بازارهای مالی و توسعهٔ پایدار». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: شرکت اطلاعرسانی بورس، ۱۳۸۳.[۴۰۰] ۷۱ص.[۴۰۱]
- بارگاس یوسا، ماریو. «چرا ادبیات؟». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات لوح فکر، بهار ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴-۸۵۸۷-۰۳-۶. ۸۰ص، ۹۰۰۰ ریال.[۴۰۲]
- وایلد، اسکار. «سالومه». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: شهر کتاب با همکاری انتشارات هرمس، ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴-۳۶۳-۳۴۸-۹. ۹۴ص.[۴۰۳]
- برلین، آیزایا. «ریشههای رومانتیسم». ویراستهٔ هنری هاردی. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، پاییز ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴-۹۹۷۱-۰۶-۸. ۲۳۴ص، ۴۰۰۰۰ زیال.[۴۰۴] (برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران ۲۵ (۱۳۸۶) در بخش هنر، شاخهٔ هنرهای نمایشی[۴۰۵])
- هالند، ویوین. «اسکار وایلد». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: شهر کتاب با همکاری انتشارات هرمس، ۱۳۸۶. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۳-۴۱۹-۳. ۱۶۱ص، ۲۸۰۰۰ ریال.[۴۰۶]
- بارگاس یوسا، ماریو. «عیش مدام: فلوبر و مادام بوواری». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات نیلوفر، پاییز ۱۳۸۶. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۲۹۴-۸. ۲۵۵ص، ۳۵۰۰۰ ریال.[۴۰۷]
- سنکای جوان. «زنان تروا: تراژدی در پنج پرده». ترجمهٔ عبدالله کوثری. اصفهان: نشر فردا، ۱۳۸۶. شابک ۹۶۸-۹۶۴-۸۷۵۷-۰۶-۴. ۱۳۲ص، ۱۳۰۰۰ ریال.[۴۰۸]
- د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا. «دُن کاسمورو». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۱۲۱-۹. ۳۴۷ص، ۷۰۰۰۰ ریال.[۴۰۹]
- ایگناتیف، مایکل. «زندگینامهٔ آیزایا برلین». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، پاییز ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۶۳-۱. ۵۶۸ص، ۱۱۵۰۰۰ ریال.[۴۱۰]
- فوئنتس، کارلوس. «کنستانسیا». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، پاییز ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۶۸-۶. ۱۳۴ص، ۲۴۰۰۰ ریال.[۴۱۱]
- سفریس، گیورگوس. «گزیدهٔ شعرهای جورج سفریس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۹۱-۱۱۴-۲. ۱۷۷ص، ۴۹۰۰۰ ریال.[۴۱۲]
- آیسخولوس. «آیسخولوس: مجموعهٔ آثار: «اورستیا: آگاممنون، نیازآوران، الاهگان انتقام»، «پرومتئوس در بند»، «هفت دشمن تبس»، «پارسیان»، «پناهجویان»». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۲۰۳-۲. ۴۸۴ص، ۱۴۰۰۰۰ ریال.[۴۱۳]
- کاتوزیان، محمدعلی همایون. «ایران، جامعهٔ کوتاهمدت و ۳ مقالهٔ دیگر». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۲۲۷-۸. ۱۶۵ص، ۳۸۰۰۰ ریال.[۴۱۴]
- سنکای جوان. «زنان تروا و توئستس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۱. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۲۲۰-۹. ۲۰۰ص، ۱۲۰۰۰۰ ریال.[۴۱۵] (برندهٔ جایزهٔ ادبیات نمایشی ۷ (۱۳۹۲) در بخش نمایشنامههای ترجمه[۴۱۶])
- ژیرودو، ژان. «ببر پشت دروازه». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر قطره، ۱۳۹۲. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۱۹-۴۲۱-۴. ۱۴۲ص، ۵۵۰۰۰ ریال.[۴۱۷]
- دورفمن، آریل. «در جستوجوی فردی». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات لوح فکر، تابستان ۱۳۹۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۵۷۸-۳۸-۶. ۹۰ص، ۵۰۰۰۰ ریال.[۴۱۸]
- فوئنتس، کارلوس. «زندانی لاسلوماس». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، زمستان ۱۳۹۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۱۹-۸. ۱۴۴ص، ۵۵۰۰۰ ریال.[۴۱۹]
- د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا. «کینکاس بوربا». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۳۷۹-۴. ۴۴۵ص، ۲۸۰۰۰۰ ریال.[۴۲۰]
- کرونین، استفانی. «کلنل پسیان و ناسیونالیسم انقلابی در ایران». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، بهار ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۲۰-۴. ۱۴۴ص، ۹۰۰۰۰ ریال.[۴۲۱]
- فوئنتس، کارلوس. «نبرد». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، بهار ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۱۹۷-۳. ۲۸۸ص، ۱۷۵۰۰۰ ریال.[۴۲۲]
- دونوسو، خوسه. «باغ همسایه». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر آگه با همکاری مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان، پاییز ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۱۶-۳۱۸-۰. ۳۰۲ص، ۲۰۰۰۰۰ ریال.[۴۲۳]
- دونوسو، خوسه. «حکومت نظامی». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۵. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۴۵۴-۸. ۴۷۲ص، ۳۰۰۰۰۰ ریال.[۴۲۴]
- اوریپیدس. «ائوریپیدس: پنج نمایشنامه: مِدئا، ایپولیتوس، الکترا، زنان تروا، باکخانتها». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۵. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۴۶۶-۱. ۵۵۵ص، ۴۸۰۰۰۰ ریال.[۴۲۵] (شایستهٔ تقدیر جایزهٔ کتاب سال ایران ۳۵ (۱۳۹۶) در بخش هنر، شاخهٔ نمایشنامه[۴۲۶])
- شکسپیر، ویلیام. «ریچارد سوم». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۵۴۳-۹. ۲۵۶ص، ۳۰۰۰۰۰ ریال.[۴۲۷]
- بارگاس یوسا، ماریو، خورخه لوئیس بورخس [و دیگران]. «دعوت به تماشای دوزخ: مجموعهمقالات ادبی و سیاسی». ترجمهٔ عبدالله کوثری. ویراستهٔ تحریریهٔ انتشارات فرهنگ جاوید. تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۸۲۰۹-۴۲-۳. ۴۸۰ص، ۴۵۰۰۰۰ ریال.[۴۲۸]
- مشارکت در ترجمه
- آنترمایر، لوئیس. «آفرینندگان جهان نو» (۲ جلدی). ترجمهٔ مصطفی اسلامیه و عبدالله کوثری [و دیگران]. ویراستهٔ هرمز ریاحی. تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۲. ۹۷۶ص، ۱۶۵۰۰ ریال.[۴۲۹]
- شاو، ایروین، ژوزه ساراماگو [و دیگران]. «شوکران شیرین». ترجمهٔ اسدالله امرایی، عبدالله کوثری [و دیگران].[۴۳۰] با مقدمهٔ ابراهیم نبوی. تهران: انتشارات مروارید، اردیبهشت ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴-۶۰۲۶-۹۱-۵. ۳۰۰ص، ۱۸۰۰۰ ریال.[۴۳۱]
- کلی، مایکل [و دیگران]. «دایرةالمعارف زیباییشناسی» (۲ جلدی). ترجمهٔ مشیت علایی، عبدالله کوثری، فرزان سجودی [و دیگران].[۴۳۲] تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات هنری: گسترش هنر، ۱۳۸۳. شابک ۹۶۴-۰۶-۴۱۰۲-۲. ۶۴۰ص، ۱۱۰۰۰۰ ریال.[۴۳۳]
- آذرنگ، عبدالحسین، ایرج افشار [و دیگران]. «یادنامهٔ فریدون آدمیت». به کوشش علی دهباشی. تهران: شرکت نشر نقد افکار، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۲۸-۰۱۴-۸. ۱۰۸۱ص، ۳۰۰۰۰۰ ریال.[۴۳۴]
- گاردنر، هلن. «هنر در گذر زمان هلن گاردنر: تاریخ فشردهٔ هنر جهان». ویراستهٔ فرد اس. کلاینر. ترجمهٔ مصطفی اسلامیه، احمدرضا تقاء [و دیگران]. تهران: نشر آگه با همکاری مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان، پاییز ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۹-۳۰۱-۷. ۷۲۸ص، ۹۵۰۰۰۰ ریال[۴۳۵]
- نوئل کرول، سالی بانس [و دیگران]. «بوطیقای صحنه: مقالاتی در مطالعات تئاتر» (دو جلدی). ترجمهٔ علی معظمی، مراد فرهادپور [و دیگران]. به کوشش علی تدین. تهران: انتشارات آگاه، مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان، بهار ۱۳۹۵. شابک ج۱: ۹۷۸-۹۶۴-۴۱۶-۳۵۴-۸. ج۲: ۹۷۸-۹۶۴-۴۱۶-۳۵۵-۵. ۶۳۶+۴۶۴ص، ۷۵۰۰۰۰ ریال.[۴۳۶]
- مجوزنگرفتهٔ نامنتشر
- گریم، یاکوب لودویگ کارل و گریم، ویلهلم کارل. «قصههای پریان: عروس سفیدرو و پنجاهوچهار قصهٔ دیگر». ترجمهٔ قصهها جمشید نوایی، ترجمهٔ شعرها و ترانهها عبدالله کوثری. تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۷۹. شابک ۹۶۴-۳۵۱-۰۲۹-۸. ۲۲۳ص.[۴۳۷]
- گریم، یاکوب لودویگ کارل و گریم، ویلهلم کارل. «قصههای پریان: پری برکه و سیوشش قصهٔ دیگر». ترجمهٔ قصهها جمشید نوایی، ترجمهٔ شعرها و ترانهها عبدالله کوثری. تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۷۹. شابک ۹۶۴-۳۵۱-۰۳۰-۱. ۱۹۶ص.[۴۳۸]
- بارگاس یوسا، ماریو. «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟». ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۱۵۳-۹. ۱۳۸ص.[۴۳۹]
ویراستاری
- چیپولا، کارلو ماریا. «تاریخ اقتصادی جمعیت جهان». ترجمهٔ اصغر سرقینی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: مؤسسهٔ انتشارات علمی دانشگاه صنعتی آریامهر، ۱۳۵۶. ۱۴۵ص، ۱۶۰ ریال.[۴۴۰]
- سوئیزی، پل، هری مگداف، استفن هایمر و باب روتون. «شرکتهای چندملیتی». ترجمهٔ سهراب بهداد. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: دانشگاه صنعتی شریف، مؤسسهٔ انتشارات علمی، ۱۳۵۸. ۱۸۸ص، ۲۲۰ ریال.[۴۴۱]
- بیومونت، پیتر، جرالد بلیک و مالکوم واگاستاف. «خاورمیانه». ترجمهٔ محسن مدیر شانهچی، محمود رمضانزاده و علی آخشینی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. مشهد: آستان قدس رضوی، معاونت فرهنگی، ۱۳۶۹. ۱۵+۶۵۶ص، ۲۸۰۰ ریال.[۴۴۲]
- بورخس، خورجه لوئیس. ویراستهٔ نورمن توماس دی جووانی، دانیل هاپرن و فرانک مکشین. «گفت و شنودی با بورخس: بورخس و هنر شعر، ترجمه و داستاننویسیاش». ترجمهٔ علی درویش. ویراستهٔ عبدالله کوثری. مشهد: نشر نیما، ۱۳۶۹. ۱۶۰ص، ۱۰۰۰ ریال.[۴۴۳]
- هیسکت، مروین. «گسترش اسلام در غرب آفریقا». ترجمهٔ احمد نمایی و محمدتقی اکبری. ویراستهٔ عبدالله کوثری. مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۹. ۵۰۴ص، ۱۹۵۰ ریال.[۴۴۴]
- براون، لستر راسل [و دیگران]. «وضعیت جهان ۱۹۸۵». ترجمهٔ حمید طراوتی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر ژرف، ۱۳۷۰. ۴۱۴ص، ۲۵۰۰ ریال.[۴۴۵]
- تقوی، مهدی. «اقتصاد مدیریت». ویراستهٔ عبدالله کوثری. مشهد: نشر نیما، ۱۳۷۰. ۳۳۶ص، ۱۶۰۰ ریال.[۴۴۶]
- براون، لستر راسل [و دیگران]. «وضعیت جهان: مسائل محیط زیست». ترجمهٔ حمید طراوتی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر آروین، ۱۳۷۲. ۲۴۰ص، ۳۲۰۰ ریال.[۴۴۷]
- سیدنتاپ، لری. «بنیانگذاران فرهنگ امروز: توکویل». ترجمهٔ حسن کامشاد. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۴. ۲۲۸ص، ۶۲۰۰ ریال.[۴۴۸]
- دیل، ارنست. «اصول مدیریت (نظریه و عمل)». ترجمهٔ حسین عبده تبریزی و فیروزه مهاجر. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات پیشرو، ۱۳۷۵. شابک ۹۶۴-۹۰۰۲۹-۰-۱. ۳۸۸ص، ۱۰۵۰۰ ریال.[۴۴۹]
- براون، لستر راسل [و دیگران]. «نگاهی به وضعیت جهان ۱۹۸۹». ترجمهٔ حمید طراوتی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر آروین، ۱۳۷۵. ۳۵۶ص، ۱۰۰۰۰ ریال.[۴۵۰]
- براون، لستر راسل [و دیگران]. «وضعیت جهان ۱۹۹۸». ترجمهٔ فرزانه بهار، عوض کوچکی [و دیگران]. به کوشش حمید طراوتی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی واحد مشهد، ۱۳۷۷. شابک ۹۶۴-۶۰۲۳-۷۷-۰. ۲۶۶ص، ۸۵۰۰ ریال.[۴۵۱]
- عبده تبریزی، حسین. «مجموعهمقالات مالی و سرمایهگذاری». ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد با همکاری انجمن حسابداران خبرهٔ ایران، ۱۳۷۷. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۰۶-۰. ۵۷۲ص، ۲۲۰۰۰ ریال.[۴۵۲]
- گلریز، حسن. «فرهنگ توصیفی اصطلاحات پول، بانکداری و مالیهٔ بینالمللی: انگلیسی-فارسی». ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۶۳-۳. ۵۴۹+۷۸ص، ۴۵۰۰۰ ریال.[۴۵۳]
- آخوندی، عباس. «مبانی نظری خصوصیسازی: از منظر رابطهٔ دولت-بازار». ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد با همکاری سازمان خصوصیسازی، ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۰۸-۷. ۱۱۶ص.[۴۵۴]
- «فرهنگ گفتههای طنزآمیز: انگلیسی-فارسی». گردآوری و ترجمه رضی خدادادی (هیرمندی). ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۷۸-۱. ۱۶+۴۷۱ص، ۳۸۰۰۰ ریال.[۴۵۵]
- جهانخانی، علی. «مجموعهمقالات بازار سرمایه». ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد، ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۱۱-۷. ۲۰۵ص.[۴۵۶]
- سینسر، مایکل. «همهچیز دربارهٔ سهام». ترجمهٔ مهدی خادمی گراشی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: سازمان بورس و اوراق بهادار ایران، شرکت اطلاعرسانی بورس تهران، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴-۰۶-۷۵۱۶-۴. ۲۴۴ص، ۳۰۰۰۰ ریال.[۴۵۷]
- بیرس، آمبروز. «فرهنگ شیطان (دو زبانه)». ترجمهٔ رضی خدادادی (هیرمندی). ویراستهٔ عبدالله کوثری و علی خزاعیفر. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴-۸۶۳۷-۰۵-۹. ۲۵۰ص، ۲۴۰۰۰ ریال.[۴۵۸]
- بلندنظر، غلامرضا. «درآمدی بر بحران مالی جهانی». ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۸۸. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۰۹۲-۲. ۱۶۰ص، ۳۰۰۰۰ ریال.[۴۵۹]
- نظربلند، غلامرضا. «فرهنگ اصطلاحات مالی و سرمایهگذاری: انگلیسی-فارسی». ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۰۵۰-۳۳-۶. ۳۲۴ص، ۹۰۰۰۰ ریال.[۴۶۰]
- ودرال، جیمز اوئن. «فیزیک مالی (پیشبینی پیشبینیناپذیرها): چگونگی تسلط علم بر والاستریت». ترجمهٔ حسین عبده تبریزی. ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۵. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۵۱۶-۳. ۲۷۶ص، ۱۸۰۰۰۰ ریال.[۴۶۱]
- نظربلند، غلامرضا. «الگوی دخل و خرج: مدیریت مالی خانواده». ویراستهٔ عبدالله کوثری. تهران: شرکت چاپ و نشر بازرگانی، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۶۸-۵۵۳-۸. ۳۵۳ض، ۳۲۰۰۰۰ ریال.[۴۶۲]
متفرقه
- سنکای جوان. «مدئا». ترجمهٔ مهدی الیکائی. با مقدمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر قطره، ۱۳۹۲. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۱۹-۶۸۰-۵. ۹۷ص، ۵۵۰۰۰ ریال.[۴۶۳]
آثار دربارهٔ عبدالله کوثری
- نادری، امیر، علی خزاعیفر [و دیگران]. «حدیث دوست: هدیهٔ دوستان به عبدالله کوثری در هفتادسالگی او». به کوشش مرتضی هاشمیپور. تهران: مؤسسهٔ خانهٔ کتاب، آبان ۱۳۹۵. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۲۲۲-۳۵۸-۶. ۱۸۴ص، ۱۰۰۰۰۰ ریال.[۴۶۴]
نشریات
شعر
- «با آن سوار سرخ». هفتهنامهٔ کتاب جمعه (تهران)، ش. ۱۰ (۱۲ مهر ۱۳۵۸): ۴۷–۵۱.
- «در سوگ آن سواران». هفتهنامهٔ کتاب جمعه (تهران)، ش. ۳۴ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹): ۱۳.
- «چشمهای کرمان». ماهنامهٔ کلک (تهران)، ش. ۴۷–۴۸ (بهمن و اسفند ۱۳۷۲): ۱۱۶–۱۲۰.
- «دریافت». ماهنامهٔ کلک (تهران)، ش. ۵۵–۵۶ (مهر و آبان ۱۳۷۳): ۱۲۷–۱۲۸.
- «دریای موجخیزم و…». ماهنامهٔ کلک (تهران)، ش. ۶۱–۶۴ (فروردین-تیر ۱۳۷۴): ۲۰۹–۲۱۰.
مقاله و یادداشت
- «قاضی و دیگران: کریم امامی، عزتالله فولادوند، صالح حسینی، دکتر شکورزاده، عبدالله کوثری، بهاءالدین خرمشاهی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۹ (بهار ۱۳۷۲): ۱۷–۲۲.
- «آندره مالرو در آئینهٔ آثارش». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۵ (زمستان ۱۳۷۶): ۷۵–۷۶.
- فنایی، ابوطالب (همقلم). «نمرهگزاری یا نمرهگذاری؟». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۶ (بهار و تابستان ۱۳۷۷): ۲۳–۳۰.
- «داستایفسکی، جدال شک و ایمان». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۷ (پاییز ۱۳۷۷): ۵۴–۵۵.
- «کاربری و کاربرد». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۸ (زمستان ۱۳۷۷): ۱۲.
- «یادهایی از تهران سالهای ۱۳۳۰». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۶ (خرداد ۱۳۷۸): ۱۵۷–۱۶۲.
- شریف، بابک (همقلم). «کاربرد کاربری و پاسخ». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۹ (بهار و تابستان ۱۳۷۸): ۱۰۱–۱۱۲.
- «پاسخ به اقتراح از متون صوفیه چه آموختهاید؟». کتاب ماه ادبیات (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۲۸ (بهمن ۱۳۷۸): ۷۰–۷۱.
- «چرا باید فارسی بخوانیم». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۳۱ (زمستان ۱۳۷۸): ۶۶–۶۷.
- «بهترین کتابی که در سال ۷۸ خواندهام». کتاب ماه ادبیات (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۳۴ (مرداد ۱۳۷۹): ۵۴.
- «تجربهای در ترجمهٔ شعر در داستانهای کودکان». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۳۳ (پاییز و زمستان ۱۳۷۹): ۴۹–۵۲.
- «سرگذشت داستان کوتاه آمریکای لاتین: معرفی کتاب «داستانهای کوتاه آمریکای لاتین»». ماهنامهٔ همشهری ماه (تهران: گروه مجلات همشهری)، ش. ۹ (آذر ۱۳۸۰).[۴۶۵]
- «کپیرایت و چند سؤال ضروری». روزنامهٔ بنیان (تهران)، ۲۲ اسفند ۱۳۸۰.[۴۶۶]
- «یوسا، آوازهگر تخیل آزاد». کتاب ماه ادبیات (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۶۷ (اردیبهشت ۱۳۸۲): ۲۲–۲۹.
- «کپیرایت». روزنامهٔ همشهری (تهران: مؤسسهٔ همشهری)، ش. ۳۱۶۰ (یکشنبه، ۱۶ شهریور ۱۳۸۲): ادبیات.
- «چیز تازهای برای ما: مترجم و معیارهای انتخاب اثر برای ترجمه». ماهنامهٔ آزما (تهران)، ش. ۳۵ (فروردین ۱۳۸۳): ۱۸–۱۹.
- «تنوع زبان در آثار ماریو بارگاس یوسا». ماهنامهٔ آزما (تهران)، ش. ۳۰ (خرداد ۱۳۸۳): ۲۴–۲۵.
- «یادنامهی شاهرخ مسکوب: حضوری دیگر برای آنکه رفت». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۴۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴): ۳۹۷–۳۹۹.
- «دن کیشوت پیامآور عصر مدرن». فصلنامهٔ سمرقند (تهران)، ش. ۹ (بهار ۱۳۸۴): ۳۳–۴۰.
- «یادنامهی کریم امامی: اندوه من». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۴۲ (خرداد و تیر ۱۳۸۴): ۴۳۱.
- «سخنی دربارهٔ ترجمهٔ ادبی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۱ (پاییز ۱۳۸۴): ۵–۱۲.
- «نجف دریابندری و زبانی متفاوت برای ترجمهٔ رمان: عبدالله کوثری، احمد سمیعی، مهدی غبرایی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۲ (زمستان ۱۳۸۴): ۲۵–۳۰.
- «رمزی از آن خوشحالها». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۶۰ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۶): ۶۵–۶۸.
- «سخنرانی: چگونه «مترجم» منتشر میشود». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۶۲ (خرداد-شهریور ۱۳۸۶): ۴۱۱–۴۱۲.
- «سخنی دربارهٔ ترجمهٔ متون قدیمی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۵ (بهار و تابستان ۱۳۸۶): ۲۳–۲۸.
- «توانایی یا ناتوانی زبان فارسی؟». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۷ (بهار و تابستان ۱۳۸۷): ۱۵–۱۸.
- «حکایت از دوست: خشایار دیهیمی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۷ (بهار و تابستان ۱۳۸۷): ۳۰–۳۱.
- «در سینههای مردم دانا». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۸ (پاییز و زمستان ۱۳۸۸): ۸–۱۰.
- «اهمیت زبان فارسی در ترجمه». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۹۰ (تابستان ۱۳۹۰): ۹۵–۹۷.
- «آمریکای لاتین و ملتهایی برآمده از دریای موج و خون». ماهنامهٔ آزما (تهران)، ش. ۸۹ (مرداد ۱۳۹۱): ۱۸–۲۰.
- «عزتالله فولادوند: مترجم جریانساز». ماهنامهٔ مهرنامه (تهران)، ش. ۲۶ (آبان ۱۳۹۱): ۲۶۵.
- «محمد قاضی: از کلود ولگرد تا…». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۹۸ (تابستان ۱۳۹۲): ۱۶۵–۱۶۸.[۴۶۷]
- «نثر دلنشینِ قصهگوی ممتاز: دربارهی «محمد قاضی» به بهانهی هفدهمین سال درگذشتش». روزنامهی ایران (تهران: ایرنا)، ش. ۵۸۴۱ (چهارشنبه، ۲۴ دی ۱۳۹۳): ۲۴ (آخر).
- «نگاه نویسنده: طنز یعنی همین». روزنامهی ایران (تهران: ایرنا)، ش. ۵۸۹۷ (دوشنبه، ۱۷ فروردین ۱۳۹۴): ۲۴ (آخر).
- «آغازی برای دلگرمی و همبستگیِ بیشتر: دربارهٔ تدریس زبان و ادبیات کردی در دانشگاه کردستان». روزنامهی ایران (تهران: ایرنا)، ش. ۵۹۸۸ (چهارشنبه، ۷ امرداد ۱۳۹۴): ۲۴ (آخر).
- «نوبل، اعتبار گذشته را ندارد». روزنامهی جام جم (تهران: سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران)، ش. ۴۳۷۵ (چهارشنبه، ۱۵ مهر ۱۳۹۴): ۵ (فرهنگ و هنر).
- «میراث احمد شاملو». روزنامهٔ شرق (تهران)، ش. ۲۶۳۸ (یکشنبه، ۳ امرداد ۱۳۹۵): ۱.
- «مترجم؛ بالاتر از مؤلف». ماهنامهٔ آزما (تهران)، ش. ۱۱۹ (مرداد و شهریور ۱۳۹۵): ۱۴–۱۵.
- «جایزهی اسکار حق «فروشنده»». روزنامهٔ ایران (تهران: ایرنا)، ش. ۶۴۴۶ (سهشنبه، ۱۲ اسفند ۱۳۹۵): ۲۲ (فرهنگ و هنر).
- «مجموعهای با برنامههای مدون فرهنگی: به مناسبت هزارمین نشست و درسگفتار مرکز فرهنگی شهر کتاب». روزنامهٔ ایران (تهران: ایرنا)، ش. ۶۵۵۷ (سهشنبه، ۱۰ امرداد ۱۳۹۶): ۱۲ (فرهنگی).
- «ترجمههای خان بختیاری». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۶۱ (بهار و تابستان ۱۳۹۶): ۲۳–۳۲.
- «از هفت پیکر تا آئورا». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۱۱۴ (تابستان ۱۳۹۶): ۱۲۷–۱۳۶.
- «رابطهٔ تئوری و عمل ترجمه». به کوشش مرتضی تقوی و اعظم غمخواه فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۶۲ (۲۷ شهریور ۱۳۹۶): ۱۳–۱۷.
- «ترجمان: چهگفتن و چگونهگفتن: چالشهای ترجمهٔ شعر و داستان در زبان فارسی». روزنامهٔ ایران (تهران: ایرنا)، ش. ۶۷۲۶ (یکشنبه، ۶ اسفند ۱۳۹۶): ۲۴ (آخر).
نقد
- «نگاهی به ترجمهٔ قصر». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۱۵ (پاییز ۱۳۷۳): ۸۱–۸۶.
- «نگاهی به ترجمهٔ عشق سالهای وبا». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۱۸ (بهار و تابستان ۱۳۷۴): ۸۴–۹۰.
- «نگاهی به ترجمهٔ برخیز ای موسی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۰ (زمستان ۱۳۷۴): ۴۶–۵۰.
- «نقد ترجمهٔ «اینس»». کتاب ماه ادبیات و فلسفه (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۷۵–۷۶ (دی و بهمن ۱۳۸۲): ۱۲۶–۱۳۱.
- «زمزمهای دلنشین در حاشیهی کویر؛ نگاهی به کتاب «آذرخشی بود انگار» نوشتهی دکتر محمدرضا خسروی». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۱۲۱ (آذر و دی ۱۳۹۶): ۵۷۳–۵۸۱.
- «پاسخ عبدالله کوثری به صالح حسینی». مجلهٔ سینما و ادبیات (تهران)، ش. ۶۸ (تیر و مرداد ۱۳۹۷): ۱۹۳–۱۹۶.
ترجمه
- مایوز، ماندرو. «نمونهای واقعی: آیا نظام بانکی هرگز با بحران روبهرو خواهد شد؟». ماهنامهٔ حسابدار (تهران: انجمن حسابداران خبره ایران)، ش. ۸۱–۸۲ (دی ۱۳۷۰): ۴۳.
- وودزورث، جودیت. «نقش مترجم در ترجمهٔ ادبی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۵ (بهار ۱۳۷۱): ۱۱–۱۷.
- پاکرن، و.. «تجربهٔ پیشبینی زلزله در پارک فیلد کالیفرنیا». ترجمه با همکاری فرخ برزگر. فصلنامهٔ آبادی (تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران)، ش. ۴ (بهار ۱۳۷۱): ۵۰–۵۵.
- د کیوس، ک. د. «ترجمه: میان محدودیت و آزادی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۶ (تابستان ۱۳۷۱): ۳۷–۴۲.
- لویک، و.. «دقت در ترجمهٔ ادبی». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۷ (پاییز ۱۳۷۱): ۳–۷.
- اوتاکه، ماساکازو. «پیشبینی زمینلرزه در ژاپن». فصلنامهٔ آبادی (تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران)، ش. ۷ (زمستان ۱۳۷۱): ۵۴–۵۹.
- آلازاراکی، خاییمه. «سخنگفتن حال از درون گذشته». ماهنامهٔ آدینه (تهران)، ش. ۷۷ (بهمن ۱۳۷۱).[۴۶۸]
- کینگ، جان. «گفتوگو با کارلوس فوئنتس». ماهنامهٔ کلک (تهران)، ش. ۳۵–۳۶ (بهمن و اسفند ۱۳۷۱): ۸۴–۹۶.
- زاهارئاس، آنتونی. «جورج سفریس، اسطوره و تاریخ». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۹ (بهار ۱۳۷۲): ۷۹–۹۲.
- ولک، رنه. «ویژگیهای بنیادین نقد ادبی روس». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۱۲ (پاییز و زمستان ۱۳۷۲): ۱۲۷–۱۴۶.
- بارگاس یوسا، ماریو. «آمریکای لاتین: افسانه و واقعیت». ماهنامهٔ کلک (تهران)، ش. ۴۷–۴۸ (بهمن و اسفند ۱۳۷۲): ۷۲–۸۲.
- اتکینسن، دیوید دابلیو. «بیگانگی در رمانهای یوکیو میشیما». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۱۴ (بهار و تابستان ۱۳۷۳): ۱۱۸–۱۲۵.
- راباسا، گرگوری. «اگر این خیانت باشد: ترجمه و امکانات آن». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۱۶ (زمستان ۱۳۷۳): ۲۹–۳۵.
- رابینسون، داگلاس. «تئوری ترجمه در غرب». ترجمه با همکاری علی خزاعیفر. فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۵ (زمستان ۱۳۷۶): ۹۵–۱۰۴.
- رابینسون، داگلاس. «تئوری ترجمه در غرب». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۸ (زمستان ۱۳۷۷): ۸۰–۸۴.
- رابینسون، داگلاس. «تئوری ترجمه در غرب». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۲۹ (بهار و تابستان ۱۳۷۸): ۹۹–۱۰۰.
- تراویسا، جان. «تئوری ترجمه در غرب». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۳۱ (زمستان ۱۳۷۸): ۱۰۲–۱۰۵.
- ماینوری و تامسن. «تئوری ترجمه در غرب». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۳۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۹): ۷۶–۸۰.
- بارگاس یوسا، ماریو. «نمونهترجمه: جنگ آخر زمان». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۳۳ (پاییز و زمستان ۱۳۷۹): ۸۸–۹۳.
- رولفو، خوان. «بگو مرا نکشند». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۱۶ (بهمن و اسفند ۱۳۷۹): ۱۱۶–۱۲۳.
- فوئنتس، کارلوس. «برگهایی از یک کتاب زیر چاپ: پوستانداختن». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۱۱۹–۱۲۰ (اسفند ۱۳۷۹): ۵۶–۵۸.
- بالدی، استیون. «کارلوس فوئنتس». کتاب ماه ادبیات (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۴۹ (آبان ۱۳۸۰): ۲۰–۲۷.
- برلین، آیزایا. «رومانتیکها و خاستگاه ایشان». فصلنامهٔ سبک نو (تهران)، ش. ۲ (پاییز ۱۳۸۰).[۴۶۹]
- «یک متن و چهار مترجم: مینو مشیری، مهدی سحابی، مهدی افشار، عبدالله کوثری». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۳۵ (پاییز و زمستان ۱۳۸۰): ۶۹–۷۴.
- رابینسون، داگلاس. «محدودیتهای ترجمه». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۳۶ (بهار و تابستان ۱۳۸۱): ۱۳–۲۱.
- پارینو، آندره. «تروتسکی از نزدیک: گفتوگو با آندره برتون». کتاب ماه ادبیات (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۶۰ (مهر ۱۳۸۱): ۲۵–۲۹.
- ماندلشتام، اسیپ. «به کاساندرا». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۲۹–۳۰ (فروردین-تیر ۱۳۸۲): ۱۷۵.
- زاهارناس، آنتونی. «جرج سفریس: اسطوره و تاریخ». ماهنامهٔ عصر پنجشنبه (شیراز)، ش. ۶۴ (مرداد ۱۳۸۲): ۴۶–۸۷.
- نابوکوف، ولادیمیر. «تامارا». فصلنامهٔ سمرقند (تهران)، ش. ۳–۴ (پاییز و زمستان ۱۳۸۳): ۳۵۱–۳۶۴.
- بارگاس یوسا، ماریو. «آدمهای بدوی». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۱۸۲ (خرداد ۱۳۸۳): ۶–۷.
- بارگاس یوسا، ماریو. «هنر بیمعیار امروز». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۳۷ (مرداد ۱۳۸۳): ۶۱–۶۶.
- بارگاس یوسا، ماریو. «دوشیزه». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۳۸ (مهر و آبان ۱۳۸۳): ۲۰۸–۲۱۱.
- بورخس، خورخه لوئیس. «مترجمان هزارویک شب». کتاب ماه هنر (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۸۰ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴): ۷۰–۸۳.
- ویلیامز، گری. «جنگ عادلانه چیست؟». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۱۹۳–۱۹۴ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۴): ۱۸–۲۱.
- دورفمن، آریل. «وحشی واقعی کیست». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۴۶ (آذر و دی ۱۳۸۴): ۲۵۰–۲۷۰.
- کریستال، افرائین. «کتابدار دلسوخته». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۲۰۵ (اردیبهشت ۱۳۸۵): ۱۸–۲۰.
- دورفمن، آریل. «آخرین وسوسهٔ ایوان کارامازوف». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۵۵ (مهر و آبان ۱۳۸۵): ۲۱۳–۲۱۸.
- بارگاس یوسا، ماریو. «زبان شوق». ماهنامهٔ عصر پنجشنبه (شیراز)، ش. ۱۰۱–۱۰۲ (اسفند ۱۳۸۵): ۶۱–۶۳.
- فره، روساریو. «اندر حکایت سرنوشت، زبان و ترجمه». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۴ (پاییز و زمستان ۱۳۸۵): ۵۹–۷۰.
- برلین، آیزایا. «دیدار با آنا آخماتووا». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۶۱ (بهار ۱۳۸۶): ۳۴۳–۳۷۰.
- سرگیویچ تورگنیف، ایوان. «نگاهی به تصویر هملت و دن کیشوت؛ دو شاهکار تفکر شمالی و جنوبی، قهرمان شک و ایمان». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۲۳۳–۲۳۴ (مهر و آبان ۱۳۸۷): ۱۰–۱۳.
- رمینگ، دیوید. «جنگ ترجمه». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۶ (پاییز و زمستان ۱۳۸۶): ۱۰۷–۱۲۴.
- «نمونهترجمه: عبدالله کوثری، پیروز سیار، مژده دقیقی، لیلا نصیریها». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۶ (پاییز و زمستان ۱۳۸۶): ۱۶۷–۱۷۹.
- رمینگ، دیوید. «جنگ ترجمه». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۷ (بهار و تابستان ۱۳۸۷): ۱۰۸–۱۱۶.
- دورفمن، آریل. «در جستوجوی فردی». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۶۷ (مهر و آبان ۱۳۸۷): ۱۵۰–۱۷۶.
- کاتوزیان، محمدعلی همایون. «جامعهٔ کوتاهمدت: بررسی مشکلات توسعهٔ سیاسی و اقتصادی بلندمدت در ایران». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۶۸–۶۹ (آذر-اسفند ۱۳۸۷): ۲۷۰–۲۹۲.
- «نمونهترجمهٔ شعر: عبدالله کوثری، احمد پوری، علی عبداللهی، مهدی فیروزیان». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۴۹ (پاییز و زمستان ۱۳۸۸): ۱۱۴–۱۳۵.
- سفریس، گیورگوس. «دو شعر از جورج سفریس». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۷۶ (مرداد و شهریور ۱۳۸۹): ۱۹۳–۱۹۸.
- بویرز، رابرت و جین بل-ولادا. «سرخوشی و کمال: گفتوگو با ماریو بارگاس یوسا». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۸۷ (پاییز ۱۳۸۹): ۲۶–۳۹.
- آیسخولوس. «هفت دشمن تبس». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۸۷ (پاییز ۱۳۸۹): ۹۰–۹۳.
- بارگاس یوسا، ماریو «نامهای کنار جسد: آیا رؤیاپردازان و اهل ادبیات باید آموزگاران تعلیم واقعیت شوند؟». ماهنامهٔ داستان همشهری (تهران: گروه مجلات همشهری)، ش. ۱۴ (دی ۱۳۸۹): ۱۵۲–۱۵۵.
- دورفمن، آریل. «حرف اول و آخر: دربارهٔ «مرگ و دختر جوان»». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۲۶۸ (شهریور و مهر ۱۳۹۰): ۵۲–۵۳.
- بارگاس یوسا، ماریو. «مضحکهٔ اسفانگیز این یهودی». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۸۳ (مهر و آبان ۱۳۹۰): ۷۲–۷۶.
- بارگاس یوسا، ماریو. «آیندهٔ ادبیات». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۹۲ (زمستان ۱۳۹۰): ۶–۵۸.
- مومیلیانو، آرنالدو. «امپراتوری ایران و آزادی یونانی». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۸۷–۸۸ (خرداد-شهریور ۱۳۹۱): ۱۰۱–۱۱۵.
- یان، مو. «قورباغهها». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۹۵ (پاییز ۱۳۹۱): ۵۷–۶۱.
- بارگاس یوسا، ماریو. «سرنوشت بشر». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۹۶ (زمستان ۱۳۹۱): ۷۴–۷۹.
- بارگاس یوسا، ماریو. «پیرمرد و دریا: شجاعت مایهٔ رستگاری است». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۲۸۸ (اردیبهشت ۱۳۹۲): ۳۴–۳۵.
- بارگاس یوسا، ماریو. «صدسالگی پابلو نرودا». ماهنامهٔ آزما (تهران)، ش. ۹۸ (مهر و آبان ۱۳۹۲): ۳۰–۳۱.
- بارگاس یوسا، ماریو. «دعوت به تماشای دوزخ: مرگ در ونیز». مجلهٔ سینما و ادبیات (تهران)، ش. ۳۹ (زمستان ۱۳۹۲): ۲۰۹–۲۱۱.
- بارگاس یوسا، ماریو. «سرمایهداری، آزادی و اخلاق». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۱۰۴ (زمستان ۱۳۹۳): ۱۰۵–۱۱۶.
- بارگاس یوسا، ماریو. «بیگانه (غریبه باید بمیرد)». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۳۱۰ (بهمن و اسفند ۱۳۹۳): ۲–۳.
- تاکمن، باربارا. «کتاب مقدس در انگلستان». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۱۰۴ (بهمن و اسفند ۱۳۹۳): ۲۹-۴۸.
- آئیناس، فرنادو. «مصاحبه با خوسه دونوسو». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۳۱۷ (مهر ۱۳۹۴): ۸–۱۰.
- دورفمن، آریل. «انجیل به روایت گارسیا». ماهنامهٔ داستان همشهری (تهران: گروه مجلات همشهری)، ش. ۶۴ (اسفند ۱۳۹۴ و فروردین ۱۳۹۵): ۱۸۲–۱۹۳.
- بیانکو، خوسه. «آنا کارنینا». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۱۱۰ (تابستان ۱۳۹۵): ۲۲۱–۲۲۵.
- دیلن، باب. «ترانههای باب دیلن». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۱۱۱ (پاییز ۱۳۹۵): ۱۶۹–۱۸۴.
- پوییگ، مانوئل. «سینما و رمان». مجلهٔ سینما و ادبیات (تهران)، ش. ۵۸ (دی و بهمن ۱۳۹۵): ۱۱۲–۱۱۶.
- دینلوئیس، فرانکلین. «یادی از دوست و همکارم حسن لاهوتی». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۱۱۶ (بهمن و اسفند ۱۳۹۵): ۲۲۰–۲۲۵.
- دونوسو، خوسه. «ایتاکا، بازگشت ناممکن (۱)». مجلهٔ بخارا (تهران)، ش. ۱۱۶ (بهمن و اسفند ۱۳۹۵): ۴۳–۶۷.
- د آسیس، ماشادو. «پرستار». ماهنامهٔ داستان همشهری (تهران: گروه مجلات همشهری)، ش. ۸۱ (مهر ۱۳۹۶): ۱۳۴–۱۴۵.
- د آسیس، ماشادو. «دونا پائولا». ماهنامهٔ جهان کتاب (تهران)، ش. ۳۴۴ (آذر و دی ۱۳۹۶): ۵–۸.
آثار دربارهٔ عبدالله کوثری
- آبادیان (امیر مهنا)، رسول. «عبدالله کوثری؛ احترام به حرفهی ترجمه و روح آثار». روزنامهٔ همشهری (تهران: مؤسسهٔ همشهری)، ش. ۳۳۶۷ (دوشنبه، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۳): خبرسازان.
- میرزایی، علی. «عبدالله کوثری، هفتادسالگیات مبارک!». فصلنامهٔ نگاه نو (تهران)، ش. ۱۱۱ (پاییز ۱۳۹۵): ۲۰۲–۲۰۴.
- خزاعیفر، علی. «مترجم ادبی کیست؟: تقدیم به عبدالله کوثری به مناسبت هفتادمین سالگرد تولدش». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۶۰ (پاییز و زمستان ۱۳۹۵): ۳–۱۰.
- عبده تبریزی، حسین. «کار مترجم توسعهی جهان است». روزنامهی شرق (تهران)، ش. ۲۷۳۱ (چهارشنبه، ۲۶ آبان ۱۳۹۵): ۱.
- دهقانی، محمد. «ترجمهٔ سوم، ملاحظاتی دربارهٔ ترجمهٔ عبدالله کوثری از ریچارد سوم». فصلنامهٔ نقد کتاب ادبیات (تهران: خانهٔ کتاب)، ش. ۱۲ (زمستان ۱۳۹۶): ۳۰۵–۳۰۸.
- حسینی، صالح. «ترجمهای بهاندام یا ناسازقامت: ریچارد سوم». مجلهٔ سینما و ادبیات (تهران)، ش. ۶۷ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۷): ۲۱۸–۲۲۷.
پانویس
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد (در ۱۳۸۵/۱۲/۱۵ میگوید درست بیست سال است ساکن مشهد است).
- ↑ اعلم، ادبیات و آنچه تاریخ نمیگوید.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ برندگان جایزهٔ گلشیری اعلام شدند.
- ↑ برگزیدگان پنجمین دورهٔ جایزهٔ گلشیری.
- ↑ برندگان جایزهٔ گلشیری معرفی شدند.
- ↑ مرتضوی، نجفی قریحهٔ داستاننویسی گلشیری را تشخیص داد.
- ↑ کتاب سال با سایر جایزهها فرقی ندارد.
- ↑ مروری بر مترجمان معاصر ایران.
- ↑ کتابهای برگزیدهٔ سال معرفی شدند.
- ↑ برگزیدگان بیستودومین دورهٔ کتاب سال.
- ↑ برگزیدگان بیستوپنجمین دوره کتاب سال.
- ↑ صادقی، برگزیدگان کتاب سال.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ مترجم محبوب من.
- ↑ ترجمهٔ تازهای از عبدالله کوثری منتشر شد.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دوما، کنت مونتکریستو.
- ↑ سرلک، دنبال فرهنگ نمیرویم.
- ↑ روایت عبدالله کوثری از تابستانهای نوجوانیاش.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ فرخزاد، تولدی دیگر.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ پیرعلی، مترجمان، زبانآموزان امروز.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ ترجمهٔ تازهای از عبدالله کوثری منتشر شد.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۰.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۰.
- ↑ نادرپور، دختر جام.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۲.
- ↑ کوثری، رمزی از آن خوشحالها، ۶۶.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۴.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ سپاسگزار، ما باید واقعیت خودمان را بگوییم.
- ↑ شاملو، آیدا در آینه.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۵.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۵.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ احمدی، روزنامهٔ شیشهای.
- ↑ احمدی، وقت خوب مصائب.
- ↑ سپاسگزار، ما باید واقعیت خودمان را بگوییم.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ سپاسگزار، ما باید واقعیت خودمان را بگوییم.
- ↑ جواهری گیلانی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ۳: ۳۸۵.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ جواهری گیلانی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ۳: ۵۷۶–۵۷۸ (این برنامه در ۲۴–۲۸ شهریور ۱۳۴۷ در باشگاه کارمندان شهرداری تهران، واقع در خیابان خانقاه، مقابل هنرستان دختران برگزار شد).
- ↑ کوثری، از پنجره به شهرِ هُرمها.
- ↑ خرمشاهی، نقد کتاب.
- ↑ جواهری گیلانی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ۴: ۳۲۷.
- ↑ جواهری گیلانی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ۴: ۳۴۹.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ جواهری گیلانی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ۴: ۵۲۹.
- ↑ کوثری، با آن سوار سرخ.
- ↑ قاضیمرادی، آن سوار سرخ به بیراهه میرود.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۶.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۷.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۹.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ یادی از محمد قاضی.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ جشن ۱۷سالگی «مترجم» برگزار شد.
- ↑ ناممکنی انتشار نشریات خاص بدون حمایت مالی.
- ↑ وظیفهٔ نویستنده فقط نوشتن است.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد (کوثری به تقریب میگوید در ۱۳۶۲ یا ۱۳۶۳ پیشنهاد همکاری گرفت ولی از آنجا که فرامرزی در ۱۳۶۳–۱۳۶۴ سرویراستار ایرانیاد و دایرةالمعارف تاریخ جهان بود یعنی بازهٔ فعالیت کوثری در این بازه بود).
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ برودین و دیگران، راز آشکار.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ زگرس و برشت، محاکمهٔ ژاندارک در روان.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ هابسبام، صنعت و امپراتوری.
- ↑ هابسبام، صنعت و امپراتوری.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ هابسبام، صنعت و امپراتوری.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ نیزان، آنتوان بلوایه.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ نیزان، آنتوان بلوایه.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ کارپانتیه، انفجار در کلیسای جامع.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ کوثری، چیز تازهای برای ما.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ کوثری، چیز تازهای برای ما.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ کوثری، چیز تازهای برای ما.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ فوئنتس، آئورا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد (در ۱۳۸۵/۱۲/۱۵ میگوید درست بیست سال است ساکن مشهد است).
- ↑ بیومونت، بلیک و واگاستاف، خاورمیانه.
- ↑ هیسکت، گسترش اسلام در غرب آفریقا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ بورخس و دیگران، گفت و شنودی با بورخس.
- ↑ دارابیان، او کودتاگر شعر خراسان است (محمدباقر کلاهیاهری در مصاحبه نام ناشر را «نیما» میگوید ولی «گفتوگو در کاتدرال» به ترجمهٔ کوثری و «باغی در منقار بلبل» سرودهٔ کلاهی در هردو در ۱۳۷۰ در «نشر نما» منتشر شدهاند. با این حال، با توجه به دیگر آثار کوثری در «نشر نیما»، به نظر این نام درست است).
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ ماندر، مایرز و وال، دورهٔ کامل علم اقتصاد.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ بارگاس یوسا، گفتوگو در کاتدرال.
- ↑ فوئنتس، پوستانداختن.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ کاظمخواه، مشکل نسل فعلی مترجمان.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ کاظمخواه، مشکل نسل فعلی مترجمان.
- ↑ خزاعیفر و اسماعیلی، همدلی با نویسنده، ۱۷.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ کاظمخواه، مشکل نسل فعلی مترجمان.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ کاظمخواه، مشکل نسل فعلی مترجمان.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ آیسخولوس، آیسخولوس: مجموعهٔ آثار.
- ↑ ۶۶سالگی عبدالله کوثری.
- ↑ کاظمخواه، مشکل نسل فعلی مترجمان.
- ↑ گریر، شکسپیر.
- ↑ شکسپیر، ریچارد سوم.
- ↑ شکسپیر، ریچارد سوم.
- ↑ شکسپیر، ریچارد سوم.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ کتاب سال با سایر جایزهها فرقی ندارد.
- ↑ حذف پرمخاطبترین بخش کتاب سال.
- ↑ برندگان جایزهٔ گلشیری اعلام شدند.
- ↑ برندگان سومین دورهٔ جایزهٔ گلشیری.
- ↑ برگزیدگان پنجمین دورهٔ جایزهٔ گلشیری.
- ↑ برندگان جایزهٔ گلشیری معرفی شدند.
- ↑ گزارش اهدای جایزهٔ ابوالحسن نجفی.
- ↑ مرتضوی، نجفی قریحهٔ داستاننویسی گلشیری را تشخیص داد.
- ↑ وفایی، معرفی نامزدهای نهایی جایزهٔ ابوالحسن نجفی.
- ↑ برگزیدهٔ جایزهٔ شعر «شاملو» معرفی شد.
- ↑ دیدهور، در وادی ادبیات داستانی.
- ↑ دیدهور، در وادی ادبیات.
- ↑ برگزیدگان جشنوارهٔ ادبی جایزهٔ سمر.
- ↑ پایان دومین جشنوارهٔ داستانهای ایرانی.
- ↑ در مسائل فرهنگی بودجه کارساز نیست.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ کتابهای برگزیدهٔ سال معرفی شدند.
- ↑ برگزیدگان بیستودومین دورهٔ کتاب سال.
- ↑ برگزیدگان بیستوپنجمین دوره کتاب سال.
- ↑ صادقی، برگزیدگان کتاب سال.
- ↑ معرفی برگزیدگان جایزهٔ ادبیات نمایشی.
- ↑ مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد.
- ↑ مترجم محبوب من.
- ↑ بزرگترین آفت جامعهٔ ما تکآوایی است.
- ↑ فارسی ترجمهزدهٔ مترجمان جدید.
- ↑ فرنگی، کوثری: زبان، مهمترین عنصر در فلسفه.
- ↑ ترجمهٔ واقعیتهای غیرقابل باور.
- ↑ کاظمخواه، مشکل نسل فعلی مترجمان.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد.
- ↑ پیرعلی، مترجمان، زبانآموزان امروز.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ هر کسی رسمالخطی بهوجود آورده.
- ↑ دخالت سلیقه در انتخاب اعضای فرهنگستان زبان.
- ↑ مترجم ناچار است.
- ↑ مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد.
- ↑ مدرسی، یکلیا و تنهایی او.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ «گفتوگو در کاتدرال» یوسا نقد شد.
- ↑ دخالت سلیقه در انتخاب اعضای فرهنگستان زبان.
- ↑ چطور با کلمههای خارجی پرواز میکنیم؟.
- ↑ مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد.
- ↑ خزاعیفر و اسماعیلی، همدلی با نویسنده، ۱۳.
- ↑ خزاعیفر و اسماعیلی، همدلی با نویسنده، ۱۵.
- ↑ هر کسی رسمالخطی بهوجود آورده.
- ↑ خزاعیفر و اسماعیلی، همدلی با نویسنده، ۲۱.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ میرشکاری، به ترجمهٔ آثار آمریکای لاتین ادامه میدهم.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ آیسخولوس، اورستیا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ آیسخولوس، آیسخولوس: مجموعهٔ آثار.
- ↑ ۶۶سالگی عبدالله کوثری.
- ↑ کوثری، سخنی دربارهٔ ترجمهٔ متون قدیمی.
- ↑ بهرهمند، تراژدی هنر کلام است.
- ↑ علیزاد، تأملی در باب ترجمهٔ متون نمایشی.
- ↑ ترجمهٔ تازهای از عبدالله کوثری منتشر شد.
- ↑ اختتامیهٔ جایزهٔ ابوالحسن نجفی.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ جزایری، زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست.
- ↑ سفریس، گزیدهٔ شعرها.
- ↑ گزیدهٔ سفریس منتشر میشود.
- ↑ سفریس، آرگونات شعر مدرن.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ حیدرقزوینی، ناهمزمانی در امر ترجمه.
- ↑ مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد.
- ↑ عبدالله کوثری، مترجمان را به رعایت اخلاق حرفهای فراخواند.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ حیدرقزوینی، ناهمزمانی در امر ترجمه.
- ↑ چگونه یک کتاب ترجمه موفق میشود؟.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ آیسخولوس، اورستیا.
- ↑ علینژاد، معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ دونوسو، باغ همسایه.
- ↑ ترجمهٔ «باغ همسایه».
- ↑ کوثری از «باغ همسایه» خارج شد.
- ↑ دونوسو، باغ همسایه.
- ↑ دیدگاه عبدالله کوثری دربارهٔ واژههای مصوب فرهنگستان.
- ↑ دخالت سلیقه در انتخاب اعضای فرهنگستان زبان.
- ↑ کاظمخواه، مشکل نسل فعلی مترجمان.
- ↑ بازاری پر از تولیدات تقلبی!.
- ↑ بازترجمهٔ کلاسیکها توسط مترجمان طراز اول انجام شود.
- ↑ بازاری پر از تولیدات تقلبی!.
- ↑ بازترجمهٔ کلاسیکها توسط مترجمان طراز اول انجام شود.
- ↑ بازترجمهٔ کلاسیکها توسط مترجمان طراز اول انجام شود.
- ↑ مشکل اصلی، کثرت ناشران بیصلاحیت است.
- ↑ ترجمهٔ واقعیتهای غیرقابل باور.
- ↑ خوانندگان ما نباید بیاعتنا بمانند.
- ↑ ناشران کتابساز دغدغهٔ فرهنگی ندارند.
- ↑ عبدالله کوثری، مترجمان را به رعایت اخلاق حرفهای فراخواند.
- ↑ خوانندگان ما نباید بیاعتنا بمانند.
- ↑ بازاری پر از تولیدات تقلبی!.
- ↑ ناشران کتابساز دغدغهٔ فرهنگی ندارند.
- ↑ بازاری پر از تولیدات تقلبی!.
- ↑ کوثری، گروه نجات نشر ایران دولت و وزیر نیستند.
- ↑ بازاری پر از تولیدات تقلبی!.
- ↑ ناشران کتابساز دغدغهٔ فرهنگی ندارند.
- ↑ نورشمسی، بسیاری از ترجمههای فعلی تنها فارسینگاری است.
- ↑ چگونه مترجم شد.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ دیدگاه عبدالله کوثری دربارهٔ تأثیرگذاری نویسنده.
- ↑ سپاسگزار، ما باید واقعیت خودمان را بگوییم.
- ↑ اختتامیهٔ جایزهٔ ابوالحسن نجفی.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ خزاعیفر و اسماعیلی، همدلی با نویسنده، ۱۶–۱۸.
- ↑ یادی از محمد قاضی.
- ↑ خزاعیفر و اسماعیلی، همدلی با نویسنده، ۱۶–۱۸.
- ↑ سپاسگزار، ما باید واقعیت خودمان را بگوییم.
- ↑ جهانیشدن آگاهانه نیست.
- ↑ خزاعیفر و اسماعیلی، همدلی با نویسنده، ۱۶–۱۸.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ بازخوانی «نامهٔ ۱۳۴ نفر».
- ↑ نویسندگان و مترجمان در قانون جایی ندارند.
- ↑ یادعلی، آداب بیقراری.
- ↑ مصائب یک داستان.
- ↑ نمیخواهیم جامعه را فاسد کنیم.
- ↑ نویسندگان و مترجمان در قانون جایی ندارند.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ فرنگی، کوثری: زبان، مهمترین عنصر در فلسفه.
- ↑ روشنفکری ایرانی؛ مونتاژ روسیه-فرانسه.
- ↑ سپاسگزار، ما باید واقعیت خودمان را بگوییم.
- ↑ نامجو، در علوم جدید حرفی برای گفتن نداریم.
- ↑ سپاسگزار، ما باید واقعیت خودمان را بگوییم.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ برآبادی، همهٔ دیکتاتورهای جهان منفور نبودهاند.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۱–۱۲.
- ↑ آذری، انقلاب بیرنگ.
- ↑ کوثری، بسیاری کلنل را نمیشناسند.
- ↑ کوثری، «مقدمه»، گزیدهٔ شعرها، ۱۱–۱۲.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ دارابیان، گفتوگو با ایبنا.
- ↑ غلامی، میراث زبان من از شاملوست.
- ↑ بازخوانی «نامهٔ ۱۳۴ نفر».
- ↑ نامه ۲۴۷ هنرمند در پی تغییر کاربری باغها.
- ↑ نامهٔ جمعی از اهل قلم دربارهٔ دانلود رایگان کتاب.
- ↑ هشدار عبدالله کوثری به کلاهبرداری با نام او.
- ↑ کوثری، از پنجره به شهرِ هُرمها.
- ↑ کوثری، با آن سوار سرخ.
- ↑ کوثری، گزیدهٔ شعرها (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۱/۲۴).
- ↑ برودین و دیگران، راز آشکار.
- ↑ زگرس و برشت، محاکمهٔ ژاندارک در روان.
- ↑ هابسبام، صنعت و امپراتوری (تاریخ نشر: ۱۳۶۱/۰۱/۰۱).
- ↑ نیزان، آنتوان بلوایه (تاریخ نشر: ۱۳۶۳/۰۴/۰۱).
- ↑ فوئنتس، آئورا (تاریخ نشر: ۱۳۶۸/۰۱/۰۱).
- ↑ عیساوی، تاریخ اقتصادی خاورمیانه و آفریقای شمالی.
- ↑ بارگاس یوسا، گفتوگو در کاتدرال.
- ↑ ماندر، مایرز و وال، دورهٔ کامل علم اقتصاد.
- ↑ فوئنتس، خودم با دیگران (تاریخ نشر: ۱۳۷۲/۰۴/۰۱).
- ↑ فوئنتس، از چشم فوئنتس (تاریخ نشر: ۱۳۸۴/۱۰/۰۶).
- ↑ واردراپر، سروانتس (تاریخ نشر: ۱۳۷۳/۰۱/۲۴).
- ↑ گیورکو، کارلوس فوئنتس (تاریخ نشر: ۱۳۷۳/۱۰/۲۲).
- ↑ کنی، تامس مور.
- ↑ مکونیکا، اراسموس (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۰۳/۱۳).
- ↑ میلز و همیلتون، اقتصاد شهر (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۰۴/۱۹).
- ↑ آراک، شارل بودلر (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۰۶/۲۱).
- ↑ رافائل، ادم اسمیت (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۱۰/۱۵).
- ↑ شاو، الکساندر پوشکین (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۱۲/۰۵).
- ↑ گریر، شکسپیر.
- ↑ دو مالاک، باریس پاسترناک (تاریخ نشر: ۱۳۷۶/۰۸/۲۴).
- ↑ آیسخولوس، اورستیا (تاریخ نشر: ۱۳۷۶/۱۰/۲۹).
- ↑ پیروگ، الکساندر بلوک (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۱/۱۸).
- ↑ د سروانتس، استاد شیشهای (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۲/۱۵).
- ↑ یانگ، خوان رامون خیمنس (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۲/۲۹).
- ↑ دانکرلی و (و دیگران)، سیاست زمین شهری.
- ↑ گریفین، هومر (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۵/۲۸).
- ↑ گریفین، ویرژیل (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۶/۰۹).
- ↑ بریلی، خطر و بازده (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۷/۱۱).
- ↑ استوکز، آسکار وایلد (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۰۹/۰۲).
- ↑ می، دُنی دیدرو (تاریخ نشر: ۱۳۷۸/۰۳/۰۱).
- ↑ بارگاس یوسا، جنگ آخر زمان (تاریخ نشر: ۱۳۷۸/۰۱/۲۵).
- ↑ کتابهای برگزیدهٔ سال معرفی شدند.
- ↑ فوئنتس، گرینگوی پیر (تاریخ نشر: ۱۳۷۸/۰۴/۲۳).
- ↑ دورفمن، اعتماد (تاریخ نشر: ۱۳۸۰/۰۵/۲۴).
- ↑ فوئنتس، پوستانداختن (تاریخ نشر: ۱۳۸۰/۱۰/۱۸).
- ↑ گونسالس اچهوریا، داستانهای کوتاه آمریکای لاتین (تاریخ نشر: جلد ۱: ۱۳۸۰/۱۱/۲۱، جلد ۲: ۱۳۸۴/۰۹/۲۷).
- ↑ بارگاس یوسا، مرگ در آند (تاریخ نشر: ۱۳۸۱/۰۲/۲۴).
- ↑ بارگاس یوسا، سور بُز (تاریخ نشر: ۱۳۸۱/۰۹/۲۰).
- ↑ برتون، سرگذشت سوررئالیسم (تاریخ نشر: ۱۳۸۱/۱۰/۲۴).
- ↑ لوئیس، لویی آراگون (تاریخ نشر: ۱۳۸۱/۱۰/۲۵).
- ↑ براونیگ، گیوم آپولینر (تاریخ نشر: ۱۳۸۲/۰۶/۲۳).
- ↑ د آسیس، خاطرات پس از مرگ (تاریخ نشر: ۱۳۸۲/۰۷/۲۹).
- ↑ برگزیدگان بیستودومین دورهٔ کتاب سال.
- ↑ د آسیس، روانکاو (تاریخ نشر: ۱۳۸۲/۱۱/۱۵).
- ↑ برگزیدگان بیستودومین دورهٔ کتاب سال.
- ↑ راجرز، پل کلودل (تاریخ نشر: ۱۳۸۳/۰۴/۰۱).
- ↑ بازارهای مالی و توسعهٔ پایدار منتشر شد.
- ↑ سازمان میثاق جهانی، بازارهای مالی و توسعهٔ پایدار (تاریخ نشر: ۱۳۸۳/۱۰/۱۸).
- ↑ بارگاس یوسا، چرا ادبیات؟ (تاریخ نشر: ۱۳۸۴/۰۳/۱۰).
- ↑ وایلد، سالومه (تاریخ نشر: ۱۳۸۵/۰۸/۱۳).
- ↑ برلین، ریشههای رومانتیسم (تاریخ نشر: ۱۳۸۵/۰۹/۱۱).
- ↑ برگزیدگان بیستوپنجمین دوره کتاب سال.
- ↑ هالند، اسکار وایلد (تاریخ نشر: ۱۳۸۶/۰۵/۲۲).
- ↑ بارگاس یوسا، عیش مدام (تاریخ نشر: ۱۳۸۶/۰۹/۲۸).
- ↑ سنکا، زنان تروا (تاریخ نشر: ۱۳۸۶/۱۰/۱۰).
- ↑ د آسیس، دُن کاسمورو.
- ↑ ایگناتیف، زندگینامهٔ آیزایا برلین (تاریخ نشر: ۱۳۸۹/۰۷/۱۸).
- ↑ فوئنتس، کنستانسیا (تاریخ نشر: ۱۳۸۹/۱۲/۰۱).
- ↑ سفریس، گزیدهٔ شعرها (تاریخ نشر: ۱۳۹۰/۰۱/۱۷).
- ↑ آیسخولوس، آیسخولوس: مجموعهٔ آثار (تاریخ نشر: ۱۳۹۰/۱۲/۱۰).
- ↑ کاتوزیان، ایران، جامعهٔ کوتاهمدت (تاریخ نشر: ۱۳۹۰/۱۲/۱۴).
- ↑ سنکا، زنان تروا و توئستس (تاریخ نشر: ۱۳۹۱/۱۱/۰۹).
- ↑ معرفی برگزیدگان جایزهٔ ادبیات نمایشی.
- ↑ ژیرودو، ببر پشت دروازه (تاریخ نشر: ۱۳۹۲/۰۲/۰۷).
- ↑ دورفمن، در جستوجوی فردی (تاریخ نشر: ۱۳۹۲/۰۶/۲۰).
- ↑ فوئنتس، زندانی لاسلوماس (تاریخ نشر: ۱۳۹۲/۰۹/۲۰).
- ↑ د آسیس، کینکاس بوربا (تاریخ نشر: ۱۳۹۳/۰۷/۳۰).
- ↑ کرونین، کلنل پسیان (تاریخ نشر: ۱۳۹۳/۱۲/۲۶).
- ↑ فوئنتس، نبرد (تاریخ نشر: ۱۳۹۴/۰۳/۲۵).
- ↑ دونوسو، باغ همسایه (تاریخ نشر: ۱۳۹۴/۰۶/۳۰).
- ↑ دونوسو، حکومت نظامی (تاریخ نشر: ۱۳۹۵/۰۶/۲۷).
- ↑ ائوریپیدس، پنج نمایشنامه (تاریخ نشر: ۱۳۹۵/۰۷/۱۴).
- ↑ صادقی، برگزیدگان کتاب سال.
- ↑ شکسپیر، ریچارد سوم (تاریخ نشر: ۱۳۹۶/۰۹/۱۲).
- ↑ بارگاس یوسا، بورخس و (و دیگران)، دعوت به تماشای دوزخ (تاریخ نشر: ۱۳۹۶/۱۱/۰۸).
- ↑ آنترمایر، آفرینندگان جهان نو.
- ↑ اسدالله امرایی و چند کتاب تازه.
- ↑ شاو، ساراماگو و (و دیگران)، شوکران شیرین (تاریخ نشر: ۱۳۸۰/۰۲/۲۹).
- ↑ دانشنامهٔ زیباییشناسی منتشر میشود.
- ↑ کلی و (و دیگران)، دایرةالمعارف زیباییشناسی.
- ↑ آذرنگ، افشار و (و دیگران)، یادنامهٔ فریدون آدمیت (تاریخ نشر: ۱۳۹۰/۰۹/۱۲).
- ↑ گاردنر، هنر در گذر زمان هلن گاردنر (تاریخ نشر: ۱۳۹۴/۰۶/۱۰).
- ↑ کرول، بانس و (و دیگران)، بوطیقای صحنه (تاریخ نشر: ۱۳۹۵/۰۴/۱۵).
- ↑ گریم و گریم، عروس سفیدرو.
- ↑ گریم و گریم، پری برکه.
- ↑ بارگاس یوسا، چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟.
- ↑ چیپولا، تاریخ اقتصادی جمعیت جهان.
- ↑ سوئیزی و دیگران، شرکتهای چندملیتی.
- ↑ بیومونت، بلیک و واگاستاف، خاورمیانه (تاریخ نشر: ۱۳۷۰/۰۱/۰۱).
- ↑ بورخس و دیگران، گفت و شنودی با بورخس (تاریخ نشر: ۱۳۷۰/۰۳/۰۱).
- ↑ هیسکت، گسترش اسلام در غرب آفریقا (تاریخ نشر: ۱۳۷۰/۰۶/۰۱).
- ↑ براون و (و دیگران)، وضعیت جهان ۱۹۸۵ (تاریخ نشر: ۱۳۷۰/۰۷/۰۱).
- ↑ تقوی، اقتصاد مدیریت.
- ↑ براون و (و دیگران)، وضعیت جهان: مسائل محیط زیست (تاریخ نشر: ۱۳۷۲/۱۰/۰۱).
- ↑ سیدنتاپ، توکویل (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۰۳/۱۳).
- ↑ دیل، اصول مدیریت (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۰۵/۰۱).
- ↑ براون و (و دیگران)، نگاهی به وضعیت جهان ۱۹۸۹ (تاریخ نشر: ۱۳۷۵/۰۸/۱۳).
- ↑ براون و (و دیگران)، وضعیت جهان ۱۹۹۸ (تاریخ نشر: ۱۳۷۷/۱۱/۰۳).
- ↑ عبده تبریزی، مجموعهمقالات مالی و سرمایهگذاری (تاریخ نشر: ۱۳۷۸/۰۸/۲۹).
- ↑ گلریز، فرهنگ توصیفی اصطلاحات (تاریخ نشر: ۱۳۸۰/۱۰/۰۸).
- ↑ آخوندی، مبانی نظری خصوصیسازی (تاریخ نشر: ۱۳۸۲/۰۶/۰۹).
- ↑ کوثری، فرهنگ گفتههای طنزآمیز (تاریخ نشر: ۱۳۸۲/۰۸/۱۷).
- ↑ جهانخانی، مجموعهمقالات بازار سرمایه (تاریخ نشر: ۱۳۸۲/۱۰/۲۴).
- ↑ سینسر، همهچیز دربارهٔ سهام (تاریخ نشر: ۱۳۸۵/۰۸/۲۲).
- ↑ بیرس، فرهنگ شیطان (تاریخ نشر: ۱۳۸۵/۰۲/۲۴).
- ↑ بلندنظر، درآمدی بر بحران مالی جهانی (تاریخ نشر: ۱۳۸۸/۰۵/۱۱).
- ↑ نظربلند و عبده تبریزی، فرهنگ اصطلاحات مالی و سرمایهگذاری (تاریخ نشر: ۱۳۹۰/۰۲/۲۱).
- ↑ ودرال، فیزیک مالی (تاریخ نشر: ۱۳۹۶/۰۱/۲۰).
- ↑ نظربلند، الگوی دخل و خرج (تاریخ نشر: ۱۳۹۶/۰۵/۰۲).
- ↑ سنکای جوان، مدئا (تاریخ نشر: ۱۳۹۲/۱۰/۲۱).
- ↑ نادری، خزاعیفر و (و دیگران)، حدیث دوست (تاریخ نشر: ۱۳۹۵/۰۸/۲۹).
- ↑ نمایهٔ نقد آثار.
- ↑ نمایهٔ موضوعی مقالهها.
- ↑ احتمالاً بازنشر خاطرهٔ روایتشده در «قاضی و دیگران». فصلنامهٔ مترجم (مشهد)، ش. ۹ (بهار ۱۳۷۲): ۱۷–۲۲.
- ↑ اخبار مقالات.
- ↑ نمایهٔ موضوعی مقالهها.
منابع
- کتابها
- کوثری، عبدالله (۱۳۵۲). از پنجره به شهرِ هُرمها: دَه شعر. تهران: انتشارات نیما. دریافتشده در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- کوثری، عبدالله (۱۳۵۹). با آن سوار سرخ. تهران: انتشارات سعید. دریافتشده در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- کوثری، عبدالله (۱۳۷۶). گزیدهٔ شعرها. تهران: نشر آگه. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۰۷۶-۲. دریافتشده در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - فوئنتس، کارلوس (۱۳۶۸). آئورا. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات تندر. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸.
- فوئنتس، کارلوس (۱۳۷۲). خودم با دیگران. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر قطره. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹.
- فوئنتس، کارلوس (۱۳۷۸). گرینگوی پیر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۷۸-۵. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹.
- فوئنتس، کارلوس (۱۳۸۰). پوستانداختن. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۷۶-۹. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - فوئنتس، کارلوس (۱۳۸۴). از چشم فوئنتس: نگاهی به سروانتس، دیدرو، گوگل، بونوئل، بورخس، کوندرا، مارکز به ضمیمهٔ مصاحبه با کارلوس فوئنتس و عصر زرین اسپانیا. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. شابک ۹۶۴-۴۸۹-۰۰۵-۱. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹.
- فوئنتس، کارلوس (۱۳۸۹). کنستانسیا. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۶۸-۶. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - فوئنتس، کارلوس (۱۳۹۲). زندانی لاسلوماس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۱۹-۸. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - فوئنتس، کارلوس (۱۳۹۴). نبرد. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۱۹۷-۳. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا (۱۳۸۲). خاطرات پس از مرگ براس کوباس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات مروارید. شابک ۹۶۴-۵۸۸۱-۴۲-۰. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸.
- د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا (۱۳۸۲). روانکاو و داستانهای دیگر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات لوح فکر. شابک ۹۶۴-۹۴۰۳۱-۳-۲. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا (۱۳۸۹). دُن کاسمورو. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۱۲۱-۹. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸.
- د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا (۱۳۹۳). کینکاس بوربا. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۳۷۹-۴. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸.
- بارگاس یوسا، ماریو (۱۳۷۰). گفتوگو در کاتدرال. ج. ۲ جلدی. ترجمهٔ عبدالله کوثری. مشهد: نشر نیما. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- بارگاس یوسا، ماریو (۱۳۷۸). جنگ آخر زمان. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۰۲-۵. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- بارگاس یوسا، ماریو (۱۳۸۱). مرگ در آند. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۹۳-۹. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - بارگاس یوسا، ماریو (۱۳۸۱). سور بُز. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر علم. شابک ۹۶۴-۴۰۵-۲۰۳-X. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹.
- بارگاس یوسا، ماریو (۱۳۸۴). چرا ادبیات؟. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات لوح فکر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۵۸۷-۰۳-۶. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - بارگاس یوسا، ماریو (۱۳۸۶). عیش مدام: فلوبر و مادام بوواری. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۲۹۴-۸. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - بارگاس یوسا، ماریو (۱۳۹۳). چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۱۵۳-۹. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹.
- شکسپیر، ویلیام (۱۳۹۶). ریچارد سوم. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۵۴۳-۹. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- شکسپیر، ویلیام (۱۳۴۳). تراژدی ریچاردشاه سوم. ترجمهٔ رضا براهنی. تهران: انتشارات امیرکبیر. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- شکسپیر، ویلیام (۱۳۷۹). آنتونی هموند (ویراستار)، ویراستار. سوگنمایش شاه ریچارد سوم. ترجمهٔ میر شمسالدین ادیبسلطانی. تهران: انتشارات امیرکبیر. شابک ۹۶۴-۰۰-۰۷۰۴-۸. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- دونوسو، خوسه (۱۳۹۴). باغ همسایه. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر آگه با همکاری مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۱۶-۳۱۸-۰. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - دونوسو، خوسه (۱۳۹۵). حکومت نظامی. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۴۵۴-۸. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹.
- آیسخولوس (۱۳۷۶). تریلوژی اورستیا: آگاممنون، نیازآوران، الاهگان انتقام. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات تجربه. شابک ۹۶۴-۹۰۰۳۰-۲-۹. دریافتشده در ۷ ژانویه ۲۰۱۹.
- آیسخولوس (۱۳۹۰). آیسخولوس: مجموعهٔ آثار. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۲۰۳-۲. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹.
- سنکا (۱۳۸۶). زنان تروا: تراژدی در پنج پرده. ترجمهٔ عبدالله کوثری. اصفهان: نشر فردا. شابک ۹۶۸-۹۶۴-۸۷۵۷-۰۶-۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid prefix (کمک). دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۹. - سنکا (۱۳۹۱). زنان تروا و توئستس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۲۲۰-۹. دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۹.
- سنکای جوان (۱۳۹۲). مدئا. ترجمهٔ مهدی الیکائی. با مقدمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر قطره. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۱۹-۶۸۰-۵. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- سفریس، گیورگوس (۱۳۸۰). آرگونات شعر مدرن. ترجمهٔ حمید فرازنده. اصفهان: انتشارات نقش خورشید. شابک ۹۶۴-۶۹۴۱-۱۸-۴. دریافتشده در ۷ ژانویه ۲۰۱۹.
- سفریس، گیورگوس (۱۳۸۹). گزیدهٔ شعرهای جورج سفریس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات مروارید. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۹۱-۱۱۴-۲. دریافتشده در ۷ ژانویه ۲۰۱۹.
- احمدی، احمدرضا (۱۳۴۳). روزنامهٔ شیشهای. اراک: انتشارات طرفه. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- احمدی، احمدرضا (۱۳۴۷). وقت خوب مصائب. تهران: انتشارات کتاب زمان. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- دورفمن، آریل (۱۳۸۰). اعتماد. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۵۷-۲. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹.
- دورفمن، آریل (۱۳۹۲). در جستوجوی فردی. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات لوح فکر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۵۷۸-۳۸-۶. دریافتشده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - هابسبام، اریک (۱۳۶۱). صنعت و امپراتوری. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ما. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - هابسبام، اریک (۱۳۸۷). صنعت و امپراتوری: تاریخ اقتصادی و اجتماعی بریتانیا از انقلاب صنعتی تا دههٔ ۱۹۶۰. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۹۷۲-۱۰-۰ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک). دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸. - گریفین، جسپر (۱۳۷۶). بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۳۷: هومر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۱۳-۰. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- گریفین، جسپر (۱۳۷۷). بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۴۰: ویرژیل. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۲۸-۹. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- گریم، یاکوب لودویگ کارل؛ گریم، ویلهلم کارل (۱۳۷۹). قصههای پریان: عروس سفیدرو و پنجاهوچهار قصهٔ دیگر. ترجمهٔ ترجمهٔ قصهها جمشید نوایی، ترجمهٔ شعرها و ترانهها عبدالله کوثری. تهران: انتشارات نگاه. شابک ۹۶۴-۳۵۱-۰۲۹-۸. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- گریم، یاکوب لودویگ کارل؛ گریم، ویلهلم کارل (۱۳۷۹). قصههای پریان: پری برکه و سیوشش قصهٔ دیگر. ترجمهٔ ترجمهٔ قصهها جمشید نوایی، ترجمهٔ شعرها و ترانهها عبدالله کوثری. تهران: انتشارات نگاه. شابک ۹۶۴-۳۵۱-۰۳۰-۱. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- بلندنظر، غلامرضا (۱۳۸۸). کوثری، عبدالله، ویراستار. درآمدی بر بحران مالی جهانی. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۰۹۲-۲. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- نظربلند، غلامرضا (۱۳۹۶). کوثری، عبدالله، ویراستار. الگوی دخل و خرج: مدیریت مالی خانواده. تهران: شرکت چاپ و نشر بازرگانی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۶۸-۵۵۳-۸. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- نظربلند، غلامرضا؛ عبده تبریزی، حسین (۱۳۹۰). کوثری، عبدالله، ویراستار. فرهنگ اصطلاحات مالی و سرمایهگذاری: انگلیسی-فارسی. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۰۵۰-۳۳-۶. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- براون، لستر راسل؛ (و دیگران) (۱۳۷۰). کوثری، عبدالله، ویراستار. وضعیت جهان ۱۹۸۵. ترجمهٔ حمید طراوتی. تهران: نشر ژرف. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- براون، لستر راسل؛ (و دیگران) (۱۳۷۲). کوثری، عبدالله، ویراستار. وضعیت جهان: مسائل محیط زیست. ترجمهٔ حمید طراوتی. تهران: نشر آروین. دریافتشده در ۷ فوریه ۲۰۱۹.
- براون، لستر راسل؛ (و دیگران) (۱۳۷۵). کوثری، عبدالله، ویراستار. نگاهی به وضعیت جهان ۱۹۸۹. ترجمهٔ حمید طراوتی. تهران: نشر آروین. دریافتشده در ۷ فوریه ۲۰۱۹.
- براون، لستر راسل؛ (و دیگران) (۱۳۷۷). کوثری، عبدالله، ویراستار. وضعیت جهان ۱۹۹۸. ترجمهٔ فرزانه بهار، عوض کوچکی [و دیگران]. به کوشش حمید طراوتی. مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی واحد مشهد. شابک ۹۶۴-۶۰۲۳-۷۷-۰. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- جواهری گیلانی، محمدتقی (۱۳۷۷). تاریخ تحلیلی شعر نو. ج. ۴ جلدی (ویراست دوم). تهران: نشر مرکز. شابک ۹۶۴-۳۰۵-۳۷۴-۱.
- فرخزاد، فروغ (۱۳۴۲). تولدی دیگر: ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲. تهران: انتشارات مروارید. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸.
- کارپانتیه، آلخو (۱۳۵۳). انفجار در کلیسای جامع. ترجمهٔ سروش حبیبی. تهران: انتشارات امیرکبیر. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸.
- نادرپور، نادر (۱۳۳۳). دختر جام: مجموعهٔ پانزده قطعهشعر. تهران: انتشارات نیل. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸.
- شاملو، احمد (۱۳۴۳). آیدا در آینه و لحظهها و همیشه: مجموعهٔ منتخب شعر. تهران: انتشارات نیل. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸.
- برودین، ویرجینیا؛ سلدن، مارک؛ باکانان، کیث؛ دوور، جان (۱۳۵۳). راز آشکار: دکترین نیکسون-کیسینجر در آسیا. ترجمهٔ مهدی تقوی، عبدالله کوثری. با مقدمهٔ نوام چامسکی. تهران: انتشارات توس. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸.
- زگرس، آنا؛ برشت، برتولت (۱۳۵۴). محاکمهٔ ژاندارک در روان: اقتباس از نمایشنامهٔ رادیویی آنا سگرز. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات توس. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸.
- نیزان، پل (۱۳۶۳). آنتوان بلوایه. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - آذری، سیدعلی (۱۳۲۸). انقلاب بیرنگ، یا: قیام کلنل محمدتقیخان پسیان در خراسان. تهران: انتشارات صفیعلیشاه. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸.
- برلین، آیزایا (۱۳۸۵). هنری هاردی (ویراستار)، ویراستار. ریشههای رومانتیسم. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۶۴-۹۹۷۱-۰۶-۸. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - ائوریپیدس (۱۳۹۵). ائوریپیدس: پنج نمایشنامه: مِدئا، ایپولیتوس، الکترا، زنان تروا، باکخانتها. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۴۶۶-۱. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸.
- مدرسی، تقی (۱۳۳۴). یَکُلیا و تنهایی او: داستان. تهران: انتشارات نیل. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۸.
- ماندر، پیتر؛ مایرز، دنی؛ وال، نانسی (۱۳۷۰). دورهٔ کامل علم اقتصاد. ج. ۴ جلدی. ترجمهٔ مهدی تقوی، عبدالله کوثری. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد با همکاری انتشارات مفهرس. دریافتشده در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸.
- گریر، جرمین (۱۳۷۶). بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۳۵: شکسپیر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. شابک ۹۶۴-۵۶۲۵-۱۲-۲. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸.
- کلی، مایکل؛ (و دیگران) (۱۳۸۳). دایرةالمعارف زیباییشناسی. ج. ۲ جلدی. ترجمهٔ مشیت علایی، عبدالله کوثری، فرزان سجودی [و دیگران]. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات هنری: گسترش هنر. شابک ۹۶۴-۰۶-۴۱۰۲-۲. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸.
- شاو، ایروین؛ ساراماگو، ژوزه؛ (و دیگران) (۱۳۸۰). شوکران شیرین. ترجمهٔ اسدالله امرایی، عبدالله کوثری [و دیگران]. با مقدمهٔ ابراهیم نبوی. تهران: انتشارات مروارید. شابک ۹۶۴-۶۰۲۶-۹۱-۵. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - گاردنر، هلن (۱۳۹۴). فرد اس. کلاینر (ویراستار)، ویراستار. هنر در گذر زمان هلن گاردنر: تاریخ فشردهٔ هنر جهان. ترجمهٔ مصطفی اسلامیه، احمدرضا تقاء [و دیگران]. تهران: نشر آگه با همکاری مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۹-۳۰۱-۷. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - یادعلی، یعقوب (۱۳۸۳). آداب بیقراری: رمان. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴-۴۴۸-۲۳۷-۹. دریافتشده در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - دوما، الکساندر (۱۳۳۴). کنت مونتکریستو. ج. ۱۲ جلدی. ترجمهٔ آرشیلا قریبپور شهریاری (ا. شهریاری). تهران: انتشارات گوتنبرگ. دریافتشده در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۹.
- استوکز، جان (۱۳۷۷). نسل قلم - ۹۳: آسکار وایلد. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۲۲-۳. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- رافائل، دیوید دیچز (۱۳۷۵). بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۳۰: ادم اسمیت. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- مکونیکا، جیمز (۱۳۷۴). بنیانگذاران فرهنگ امروز: اراسموس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- میلز، ادوین؛ همیلتون، بروس (۱۳۷۵). اقتصاد شهر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- شاو، تامس (۱۳۷۵). نسل قلم - ۷۱: الکساندر پوشکین. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۰۴-۵. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- د سروانتس، میگل (۱۳۷۶). استاد شیشهای. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات تجربه. شابک ۹۶۴-۶۴۸۱-۱۵-۹. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- هالند، ویوین (۱۳۸۶). اسکار وایلد. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: شهر کتاب با همکاری انتشارات هرمس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۳-۴۱۹-۳. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- پیروگ، جرالد (۱۳۷۶). نسل قلم - ۸۳: الکساندر بلوک. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۱۶-۹. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- کاتوزیان، محمدعلی همایون (۱۳۹۰). ایران، جامعهٔ کوتاهمدت و ۳ مقالهٔ دیگر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۲۲۷-۸. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- دو مالاک، گی (۱۳۷۶). نسل قلم - ۷۵: باریس پاسترناک. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۰۹-۶. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- ژیرودو، ژان (۱۳۹۲). ببر پشت دروازه. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر قطره. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۱۹-۴۲۱-۴. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- راجرز، پیتر اس. (۱۳۸۳). نویسندگان قرن بیستم فرانسه - ۲۱: پل کلودل. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۴۳-۳. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- کنی، آنتونی جان پاتریک (۱۳۷۴). بنیانگذاران فرهنگ امروز: تامس مور. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات طرح نو. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- بریلی، ریچارد (۱۳۷۷). خطر و بازده. ترجمهٔ حسین عبده تبریزی و عبدالله کوثری. تهران: انتشارات آگاه با همکاری مؤسسهٔ کتاب پیشبرد. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۰۲-۸. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- یانگ، هوارد تی. (۱۳۷۶). نسل قلم - ۸۶: خوان رامون خیمنس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان. شابک ۹۶۴-۹۰۱۱۲-۷-۷. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- گونسالس اچهوریا، روبرتو (گردآوری) (ج۱: ۱۳۸۰، ج۲: ۱۳۸۴). داستانهای کوتاه آمریکای لاتین. ج. ۲ جلدی. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ج۱: ۹۶۴-۳۱۲-۵۸۰-۷. ج۲: ۹۶۴-۳۱۲-۷۹۷-۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹. تاریخ وارد شده در|سال=
را بررسی کنید (کمک) - بارگاس یوسا، ماریو؛ بورخس، خورخه لوئیس؛ (و دیگران) (۱۳۹۶). تحریریهٔ انتشارات فرهنگ جاوید، ویراستار. دعوت به تماشای دوزخ: مجموعهمقالات ادبی و سیاسی. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات فرهنگ جاوید. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۸۲۰۹-۴۲-۳. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹.
- نادری، امیر؛ خزاعیفر، علی؛ (و دیگران) (۱۳۹۵). حدیث دوست: هدیهٔ دوستان به عبدالله کوثری در هفتادسالگی او. به کوشش مرتضی هاشمیپور. تهران: مؤسسهٔ خانهٔ کتاب. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۲۲۲-۳۵۸-۶. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - می، گیتا (۱۳۷۷). نسل قلم - ۹۸: دُنی دیدرو. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری دفتر ویراسته. شابک ۹۶۴-۶۱۷۹-۲۷-۴. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- ایگناتیف، مایکل (۱۳۸۹). زندگینامهٔ آیزایا برلین. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۶۳-۱. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - وایلد، اسکار (۱۳۸۵). سالومه. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: شهر کتاب با همکاری انتشارات هرمس. شابک ۹۶۴-۳۶۳-۳۴۸-۹. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- برتون، آندره (۱۳۸۱). سرگذشت سوررئالیسم (۱۹۱۳–۱۹۵۲): گفتوگو با آندره برتون. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نی. شابک ۹۶۴-۳۱۲-۶۳۶-۶. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- واردراپر، بروس (۱۳۷۲). نسل قلم - ۲۴: سروانتس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: نشر نشانه با همکاری دفتر ویراسته. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - آراک، جاناتان (۱۳۷۵). نسل قلم - ۶۲: شارل بودلر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان با همکاری نشر ویراسته. شابک ۹۶۴-۹۰۱۱۲-۱-۸. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- براونیگ، لروی سی. (۱۳۸۲). نویسندگان قرن بیستم فرانسه - ۱۳: گیوم آپولینر. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۲۳-۹. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - لوئیس، هلنا (۱۳۸۱). نویسندگان قرن بیستم فرانسه - ۴: لویی آراگون. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۰۱-۸. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- گیورکو، لانین (۱۳۷۳). نسل قلم - ۳۳: کارلوس فوئنتس. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات کهکشان. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- کرونین، استفانی (۱۳۹۴). کلنل پسیان و ناسیونالیسم انقلابی در ایران. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات ماهی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۲۰-۴. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - عیساوی، چارلز (۱۳۶۸). تاریخ اقتصادی خاورمیانه و آفریقای شمالی: ۱۸۰۰–۱۹۸۰. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: انتشارات پاپیروس. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- سینسر، مایکل (۱۳۸۴). کوثری، عبدالله، ویراستار. همهچیز دربارهٔ سهام. ترجمهٔ مهدی خادمی گراشی. تهران: سازمان بورس و اوراق بهادار ایران، شرکت اطلاعرسانی بورس تهران. شابک ۹۶۴-۰۶-۷۵۱۶-۴. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- جهانخانی، علی (۱۳۸۲). کوثری، عبدالله، ویراستار. مجموعهمقالات بازار سرمایه. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۱۱-۷. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- آخوندی، عباس (۱۳۸۲). کوثری، عبدالله، ویراستار. مبانی نظری خصوصیسازی: از منظر رابطهٔ دولت-بازار. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد با همکاری سازمان خصوصیسازی. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۰۸-۷. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- هیسکت، مروین (۱۳۶۹). کوثری، عبدالله، ویراستار. گسترش اسلام در غرب آفریقا. ترجمهٔ احمد نمایی، محمدتقی اکبری. مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- ودرال، جیمز اوئن (۱۳۹۵). کوثری، عبدالله، ویراستار. فیزیک مالی (پیشبینی پیشبینیناپذیرها): چگونگی تسلط علم بر والاستریت. ترجمهٔ حسین عبده تبریزی. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۵۱۶-۳. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- گلریز، حسن (۱۳۸۰). کوثری، عبدالله، ویراستار. فرهنگ توصیفی اصطلاحات پول، بانکداری و مالیهٔ بینالمللی: انگلیسی-فارسی. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۶۳-۳. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- بیومونت، پیتر؛ بلیک، جرالد؛ واگاستاف، مالکوم (۱۳۶۹). کوثری، عبدالله، ویراستار. خاورمیانه. ترجمهٔ محسن مدیر شانهچی، محمود رمضانزاده و علی آخشینی. مشهد: آستان قدس رضوی، معاونت فرهنگی. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- سیدنتاپ، لری (۱۳۷۴). کوثری، عبدالله، ویراستار. بنیانگذاران فرهنگ امروز: توکویل. ترجمهٔ حسن کامشاد. تهران: انتشارات طرح نو. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- دیل، ارنست (۱۳۷۵). کوثری، عبدالله، ویراستار. اصول مدیریت (نظریه و عمل). ترجمهٔ حسین عبده تبریزی و فیروزه مهاجر. تهران: انتشارات پیشرو. شابک ۹۶۴-۹۰۰۲۹-۰-۱. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- بورخس، خورجه لوئیس؛ دی جووانی، نورمن توماس؛ هاپرن، دانیل؛ مکشین، فرانک (۱۳۶۹). کوثری، عبدالله، ویراستار. گفت و شنودی با بورخس: بورخس و هنر شعر، ترجمه و داستاننویسیاش. ترجمهٔ علی درویش. مشهد: نشر نیما. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- بیرس، آمبروز (۱۳۸۵). کوثری، عبدالله؛ خزاعیفر، علی، ویراستاران. فرهنگ شیطان (دو زبانه). ترجمهٔ رضی خدادادی (هیرمندی). تهران: انتشارات فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۸۶۳۷-۰۵-۹. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- عبده تبریزی، حسین (۱۳۷۷). کوثری، عبدالله، ویراستار. مجموعهمقالات مالی و سرمایهگذاری. تهران: مؤسسهٔ کتاب پیشبرد با همکاری انجمن حسابداران خبرهٔ ایران. شابک ۹۶۴-۶۷۲۱-۰۶-۰. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- کوثری، عبدالله, ویراستار (۱۳۸۲). فرهنگ گفتههای طنزآمیز: انگلیسی-فارسی. ترجمهٔ رضی خدادادی (هیرمندی). تهران: انتشارات فرهنگ معاصر. شابک ۹۶۴-۵۵۴۵-۷۸-۱. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- سازمان میثاق جهانی (۱۳۸۳). بازارهای مالی و توسعهٔ پایدار. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: شرکت اطلاعرسانی بورس. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- تقوی، مهدی (۱۳۷۰). کوثری، عبدالله، ویراستار. اقتصاد مدیریت. مشهد: نشر نیما. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- چیپولا، کارلو ماریا (۱۳۵۶). کوثری، عبدالله، ویراستار. تاریخ اقتصادی جمعیت جهان. ترجمهٔ اصغر سرقینی. تهران: مؤسسهٔ انتشارات علمی دانشگاه صنعتی آریامهر. دریافتشده در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹.
- دانکرلی، هرولد ب.؛ (و دیگران) (۱۳۷۶). سیاست زمین شهری. ترجمهٔ عبدالله کوثری. تهران: سازمان ملی زمین و مسکن، دفتر برنامهریزی و اقتصاد مسکن. دریافتشده در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹.
- سوئیزی، پل؛ مگداف، هری؛ هایمر، استفن؛ روتون، باب (۱۳۵۸). کوثری، عبدالله، ویراستار. شرکتهای چندملیتی. ترجمهٔ سهراب بهداد. تهران: دانشگاه صنعتی شریف، مؤسسهٔ انتشارات علمی. دریافتشده در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹.
- آنترمایر، لوئیس (۱۳۷۲). آفرینندگان جهان نو. ج. ۲ جلدی. ترجمهٔ مصطفی اسلامیه و عبدالله کوثری [و دیگران]. هرمز ریاحی (ویراستار). تهران: نشر مرکز. دریافتشده در ۶ فوریه ۲۰۱۹.
- آذرنگ، عبدالحسین؛ افشار، ایرج؛ (و دیگران) (۱۳۹۰). یادنامهٔ فریدون آدمیت. به کوشش علی دهباشی. تهران: شرکت نشر نقد افکار. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۲۸-۰۱۴-۸. دریافتشده در ۹ فوریه ۲۰۱۹.
- کرول، نوئل؛ بانس، سالی؛ (و دیگران) (۱۳۹۵). بوطیقای صحنه: مقالاتی در مطالعات تئاتر. ج. ۲ جلدی. ترجمهٔ علی معظمی، مراد فرهادپور [و دیگران]. به کوشش علی تدین. تهران: انتشارات آگاه، مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۱۶-۳۵۴-۸. دریافتشده در ۲۵ مارس ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک)
- مجلات
- خرمشاهی، بهاءالدین (۱۳۵۴). «نقد کتاب». نامهٔ انجمن کتابداران ایران. تهران. هشتم (۲): ۲۸۰–۲۸۵. دریافتشده در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - قاضیمرادی، حسن (۱۳۵۹). «آن سوار سرخ به بیراهه میرود». فصلنامهٔ آرش. تهران. پنجم (۱): ۱۲۹–۱۴۲. دریافتشده در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «اخبار مقالات». ماهنامهٔ ادبیات داستانی. تهران: انتشارات سورهٔ مهر (۸): ۷۹. ۱۳۷۲. دریافتشده در ۱۵ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «نمایهٔ موضوعی مقالهها». ماهنامهٔ نمایه. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۱۶): ۵۲. ۱۳۸۰. دریافتشده در ۱۵ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «نمایهٔ نقد آثار». ماهنامهٔ نمایه. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۱۸): ۷۰. ۱۳۸۰. دریافتشده در ۱۵ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «نمایهٔ موضوعی مقالهها». ماهنامهٔ نمایه. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۲۱): ۴۸. ۱۳۸۱. دریافتشده در ۱۵ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «بررسی: نشست پنجم عصر ترجمه: ترجمهٔ واقعیتهای غیرقابل باور». ماهنامهٔ آزما. تهران (۳۰): ۱۴–۱۸. ۱۳۸۳. دریافتشده در ۶ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - دیدهور، محمد (۱۳۸۳). «در وادی ادبیات داستانی». ماهنامهٔ ادبیات داستانی. تهران: انتشارات سورهٔ مهر (۸۱): ۴. دریافتشده در ۱۰ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - دیدهور، محمد (۱۳۸۳). «در وادی ادبیات». ماهنامهٔ ادبیات داستانی. تهران: انتشارات سورهٔ مهر (۸۶): ۳. دریافتشده در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کوثری، عبدالله (۱۳۸۳). «چیز تازهای برای ما: مترجم و معیارهای انتخاب اثر برای ترجمه». ماهنامهٔ آزما. تهران (۳۵): ۱۸–۱۹. دریافتشده در ۹ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کوثری، عبدالله (۱۳۸۴). «نجف دریابندری و زبانی متفاوت برای ترجمهٔ رمان: عبدالله کوثری، احمد سمیعی، مهدی غبرایی». فصلنامهٔ مترجم. مشهد (۴۲): ۲۵–۳۰. دریافتشده در ۲۱ مارس ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کوثری، عبدالله (۱۳۸۶). «رمزی از آن خوشحالها». مجلهٔ بخارا. تهران (۶۰): ۶۵–۶۸. دریافتشده در ۴ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کوثری، عبدالله (۱۳۸۶). «سخنی دربارهٔ ترجمهٔ متون قدیمی». فصلنامهٔ مترجم. مشهد (۴۵): ۲۳–۲۸. دریافتشده در ۱۴ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - علیزاد، علیاکبر (۱۳۸۵). «متن و اجرا: تأملی در باب ترجمهٔ متون نمایشی». فصلنامهٔ خیال. تهران: فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران (۲۰): ۰۴–۱۱۷. دریافتشده در ۶ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - سپاسگزار، ندا (۱۳۹۳). «ما باید واقعیت خودمان را بگوییم: گفتوگو با عبدالله کوثری». ماهنامهٔ آزما. تهران (۱۰۴): ۴۰–۴۴. دریافتشده در ۸ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - خزاعیفر، علی؛ اسماعیلی، زهرا (۱۳۹۵). «همدلی با نویسنده به همزبانی با او میانجامد: گفتوگو با عبدالله کوثری». فصلنامهٔ مترجم. مشهد (۶۰). دریافتشده در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - اعلم، امیرهوشنگ (۱۳۹۶). «ادبیات و آنچه تاریخ نمیگوید؛ گفتوگو با عبدالله کوثری دربارهٔ ردپای تاریخ در ادبیات». ماهنامهٔ آزما. تهران (۱۲۲): ۲۸–۳۳. دریافتشده در ۲۸ فوریه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک)
- خبرگزاریها و روزنامهها
- «عبدالله کوثری: به نظر فوئنتس وظیفهٔ نویسنده فقط عبارتست از نوشتن و داستاننویس فقط باید به کار خودش بپردازد». ایسنا. ۱۳۷۹. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «با حضور رئیسجمهوری کتابهای برگزیدهٔ سال معرفی شدند». روزنامهٔ همشهری. تهران: مؤسسهٔ همشهری (۲۳۳۴): علمی فرهنگی. ۱۳۷۹. دریافتشده در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «گزارش خبری نشست بررسی آثار «کارلوس فوئنتس»: ادبیات آمریکای لاتین ادبیاتی بومی با تأثیرپذیری از فرهنگهای مختلف است». ایسنا. ۱۳۸۱. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «مشیت علایی: دانشنامهٔ زیباییشناسی منتشر میشود». ایسنا. ۱۳۸۱. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری: سلیقههایی در انتخاب اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی دخالت دارد». ایسنا. ۱۳۸۱. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «گزارش اهدای دومین دورهٔ جایزهٔ هوشنگ گلشیری و پیام رضا قاسمی از پاریس». ایسنا. ۱۳۸۱. دریافتشده در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری: خوانندگان ما نباید بیاعتنا بمانند، ایجاد مرجعی دولتی و غیردولتی برای ترجمه منتفی است». ایسنا. ۱۳۸۲. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - ««فریبا وفی، شیوا ارسطویی و سهیلا سبکی» بانوان، سومین جایزهٔ «هوشنگ گلشیری» را ربودند/ رمان اول جایزه بدون برگزیده ماند، فریبا وفی از جمال میرصادقی سپاسگزاری کرد». ایسنا. ۱۳۸۲. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «جشنوارهٔ ادبی جایزهٔ سمر ویژهٔ داستان کوتاه برگزیدگان خود را معرفی کرد». ایسنا. ۱۳۸۳. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «کتاب بازارهای مالی و توسعهٔ پایدار منتشر شد». روزنامهٔ همشهری. تهران: مؤسسهٔ همشهری (۳۶۰۶): بورس. ۱۳۸۳. دریافتشده در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری، داور پیشین چند دورهٔ کتاب سال در بخش رمان و ترجمه: برای ادبیات ایران هم در کتاب سال باید جایی باشد/ کتاب سال با سایر جایزهها فرقی ندارد». ایسنا. ۱۳۸۳. دریافتشده در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «اسامی برندگان بیستودومین دورهٔ کتاب سال اعلام شد». ایسنا. ۱۳۸۳. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «مروری بر مترجمان معاصر ایران «اندیشه در گذار ترجمه» از عرفان قانعیفرد منتشر میشود». ایسنا. ۱۳۸۳. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «اسدالله امرایی و چند کتاب تازه از کارور تا چهگوارا/ سهگانهٔ ایزابل آلنده تا پاییز تکمیل میشود». ایسنا. ۱۳۸۴. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «بازخوانی «نامهٔ ۱۳۴ نفر»: ما همچنان نویسندهایم؛ سخنان سیمین دانشور، علیاشرف درویشیان، امیرحسن چهلتن، خشایار دیهیمی، فرزانه طاهری، مسعود احمدی و مشیت علایی». ایسنا. ۱۳۸۴. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «آشفتهبازار ترجمههای ادبی را چه کسانی مدیریت میکنند؟ - ۸؛ عبدالله کوثری: مشکل اصلی «ترجمه» در ایران، کثرت ناشران بیصلاحیت است». خبرگزاری مهر. ۱۳۸۴. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «/کامل/ برگزیدگان پنجمین دورهٔ جایزهٔ گلشیری معرفی شدند». ایسنا. ۱۳۸۴. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کاظمخواه، زینب (۱۳۸۴). «گفتوگوی تفصیلی با عبدالله کوثری؛ «مشکل نسل فعلی مترجمان این نیست که نویسندهٔ بزرگ وجود ندارد»». ایسنا. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «با ترجمهٔ «باغ همسایه»، عبدالله کوثری نویسندهٔ دیگری را از آمریکای لاتین معرفی میکند». ایسنا. ۱۳۸۵. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری: جهانیشدن آگاهانه نیست/ اگر بتوانیم پاسخ خوانندگان اینجا را بدهیم، هنر کردهایم». ایسنا. ۱۳۸۵. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - علینژاد، سیروس (۱۳۸۵). «گفتوگو با عبدالله کوثری: معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۶ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «جشن ۱۷سالگی «مترجم» برگزار شد/ عبدالله کوثری: ترجمه زبان دیگری را به وجود آورد». ایسنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - ««گفتوگو در کاتدرال» یوسا نقد شد/ عبدالله کوثری: یوسا از مقابله با قدرت مینویسد». ایسنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری: هر کسی به رأی خود رسمالخطی بهوجود آوردهاست!». ایسنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «انتقاد اهالی قلم از کتابسازی/۱؛ کوثری: ناشران کتابساز دغدغهٔ فرهنگی ندارند». ایبنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «کوثری از «باغ همسایه» خارج شد». ایبنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری، مترجمان را به رعایت اخلاق حرفهای فراخواند». ایبنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «مصائب یک داستان… دیدگاه اهالی فرهنگ و ادب دربارهٔ محکومیت یعقوب یادعلی». ایسنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «برگزیدگان بیستوپنجمین دورهٔ کتاب سال معرفی شدند». خبرگزاری مهر. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری: چطور پرمخاطبترین بخش از کتاب سال حذف میشود؟». ایسنا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری در گفتوگو با مهر: ترجمهٔ دوبارهٔ آثار کلاسیک توسط مترجمان طراز اول انجام شود». خبرگزاری مهر. ۱۳۸۷. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «دومین جشنوارهٔ داستانهای ایرانی به کار خود پایان داد؛ سناپور: ایرانینویسی باید خودش را اثبات کند». ایبنا. ۱۳۸۷. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «هشدار عبدالله کوثری به کلاهبرداری با نام او». ایسنا. ۱۳۸۷. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - پیرعلی، لیلا (۱۳۸۹). «کوثری: مترجمان، زبانآموزان امروز». شهر کتاب. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - فرنگی، آیدین (۱۳۸۹). «کوثری: زبان، مهمترین عنصر در فلسفه». شهر کتاب. دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «برندگان جایزهٔ گلشیری معرفی شدند». دویچه وله. ۱۳۸۹. بایگانیشده از اصلی در ۱ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۲۱. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک); تاریخ وارد شده در|تاریخ بایگانی=
را بررسی کنید (کمک) - «با ترجمهٔ عبدالله کوثری، گزینهٔ شعرهای شاعر یونانی برندهٔ نوبل منتشر میشود». ایسنا. ۱۳۸۹. دریافتشده در ۷ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد/ انتقاد عبدالله کوثری از برخی». ایسنا. ۱۳۹۰. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «یادی از محمد قاضی در سالگرد درگذشتش/ کوثری و غبرایی از مترجم تأثیرگذار میگویند». ایسنا. ۱۳۹۰. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «روایت عبدالله کوثری از تابستانهای نوجوانیاش». ایسنا. ۱۳۹۱. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «۶۶سالگی عبدالله کوثری». ایسنا. ۱۳۹۱. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹یکشنبه، ۲۱ آبان. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک); تاریخ وارد شده در|بازیابی=
را بررسی کنید (کمک) - «علی خزاعیفر: مترجمان جدید نوعی فارسی ترجمهزده را اساس کار قرار دادهاند». ایسنا. ۱۳۹۱. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «ترجمهٔ تازهای از عبدالله کوثری منتشر شد». ایسنا. ۱۳۹۱. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «دیدگاه عبدالله کوثری دربارهٔ واژههای مصوب فرهنگستان: مگر بال هلیکوپتر میچرخد که میگویند «بالگرد» ؟!». ایسنا. ۱۳۹۲. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری: انتشار نشریاتی خاص مثل «مترجم» بدون حمایت مالی ممکن نیست». خبرگزاری مهر. ۱۳۹۲. دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری مطرح کرد: سخنان امیدبخش جنتی/ نمیخواهیم جامعه را فاسد کنیم». ایسنا. ۱۳۹۲. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «نامهٔ ۲۴۷ هنرمند در پی تغییر کاربری «خانهباغ بدیعالحکما» و «باغ ذوالریاستین»». ایسنا. ۱۳۹۲. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «معرفی برگزیدگان جایزهٔ ادبیات نمایشی/ تقدیر علی حاتمی در غیبت خانوادهاش». ایسنا. ۱۳۹۲. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «چطور با کلمههای خارجی پرواز میکنیم؟». ایسنا. ۱۳۹۳. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کوثری، عبدالله (۱۳۹۳). «گروه نجات نشر ایران دولت و وزیر نیستند». ایبنا. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - جزایری، علی (۱۳۹۳). «عبدالله کوثری در گفتوگو با ایلنا: زبان فارسی آن چیزیست که بیضایی و شاملو مینویسند». ایلنا. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «چگونه یک کتاب ترجمه موفق میشود؟». ایسنا. ۱۳۹۳. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - نورشمسی، حمید (۱۳۹۴). «عبدالله کوثری در گفتوگو با مهر: بسیاری از ترجمههای فعلی تنها فارسینگاری است». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - نامجو، علی (۱۳۹۴). «عبدالله کوثری:در مورد علوم جدید حرفی برای گفتن نداریم / با تیراژ هزار کتاب فقط میتوانیم متأسف باشیم». هنرآنلاین. دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «بازاری پر از تولیدات تقلبی!». ایسنا. ۱۳۹۴. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کوثری، عبدالله (۱۳۹۴). «عبدالله کوثری: بسیاری کلنل را نمیشناسند». ایسنا. دریافتشده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «نامهٔ جمعی از اهل قلم دربارهٔ دانلود رایگان کتاب». ایسنا. ۱۳۹۴. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - حیدرقزوینی، پیام (۱۳۹۵). «ناهمزمانی در امر ترجمه: گزارشی از نشست نقد و بررسی کتاب «از گوشه و کنار ترجمه» با حضور احمد سمیعی گیلانی، عبدالله کوثری و علی صلحجو». روزنامهٔ شرق (۲۵۷۳): ۱۰ (ادبیات). دریافتشده در ۳ آوریل ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «دیدگاه عبدالله کوثری دربارهٔ تأثیرگذاری نویسنده». ایسنا. ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - بهرهمند، شیما (۱۳۹۵). «تراژدی هنر کلام است: گفتوگو با عبدالله کوثری به مناسبت انتشارِ ترجمهاش از پنج نمایشنامهٔ «ائوریپیدس»». روزنامهٔ شرق (۲۷۰۷): ۹ (ادبیات). بایگانیشده از اصلی در ۲۸ مهر ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۷ مارس ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «در بزرگداشت عبدالله کوثری مطرح شد: بزرگترین آفت جامعهٔ ما تکآوایی است». ایسنا. ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری چگونه مترجم شد؟». ایسنا. ۱۳۹۵. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - برآبادی، سعید (۱۳۹۵). «همهٔ دیکتاتورهای جهان منفور نبودهاند: گفتوگو با «عبدالله کوثری» دربارهٔ پایان دیکتاتورها». روزنامهٔ شرق. تهران (۲۷۶۵): ۱۲ (زاویه). دریافتشده در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «گزارش اهدای جایزهٔ ابوالحسن نجفی». ایسنا. ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - سرلک، بهار (۱۳۹۶). «گفتوگو: ما خودمان کتابخوان نیستیم!/ مردمی هستیم که دنبال فرهنگ نمیرویم». روزنامهٔ اعتماد. تهران (۳۷۹۹): ۹ (هنر و ادبیات). دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری در گفتوگو با ایلنا: عدهای محصول فرهنگی خارج از دایرهٔ خودی را مشکوک میدانند/ ما نویسندگان و مترجمان در قانون جایی نداریم». ایلنا. ۱۳۹۶. دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - مرتضوی، مائده (۱۳۹۶). «ضیاء موحد: نجفی قریحهٔ داستاننویسی گلشیری را تشخیص داد». ایبنا. دریافتشده در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - صادقی، کمال (۱۳۹۶). «طی مراسمی با حضور رئیسجمهور؛ برگزیدگان کتاب سال جمهوری اسلامی و جایزهٔ جهانی کتاب سال معرفی شدند». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «مترجم ناچار است گوشههای ناپیدای زبان مادری خود را پیدا کند». ایبنا. ۱۳۹۷. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - غلامی، احمد (۱۳۹۷). «میراث زبان من از شاملوست: گفتوگو با عبدالله کوثری، نقش سیاسی نویسندگان و روشنفکران در روزگار ما». روزنامهٔ شرق. ص. ۸ (ادبیات). دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - میرشکاری، مطهره (۱۳۹۷). «عبدالله کوثری در گفتوگو با ایبنا: پرش به حوزههای مختلف فرصت شناخت نویسنده را به مترجم نمیدهد/ ترجمهٔ آثار آمریکای لاتین را ادامه میدهم». ایبنا. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «عبدالله کوثری: روشنفکری ایرانی مونتاژی از روشنفکری روسیه و فرانسه است». ساعت۲۴. ۱۳۹۷. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۷ ژانویه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۷ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک); بیش از یک پارامتر|بازیابی=
و|accessdate=
دادهشده است (کمک) - «گفتوگو با علیاصغر محمدخانی: در مسائل فرهنگی بودجه کارساز نیست». ایسنا. ۱۳۹۷. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «برگزیدگان «مترجم محبوب من» مشخص شد». ایبنا. ۱۳۹۷. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «برگزیدهٔ جایزهٔ شعر «شاملو» معرفی شد». ایسنا. ۱۳۹۷. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - دارابیان، شهاب (۱۳۹۷). «عبدالله کوثری در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد: کودتای ۲۸ مرداد داغی بود که نسل ما نمیتوانست فراموش کند/ ما رفتیم چون عدهای آمده بودند». ایبنا. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - دارابیان، شهاب (۱۳۹۷). «او کودتاگر شعر خراسان است؛ آیا میشناسیدش؟: کتابم را از ساعدی گرفتم چون قرار نبود از عوارضی شفیعیکدکنی رد شوم/ موبایل ندارم و تا به حال از کامپیوتر و عابربانک استفاده نکردهام». ایبنا. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «در افتتاحیهٔ کتابفروشی نشر چشمه در مشهد عنوان شد؛ کوثری: طبقهٔ متوسط نهتنها کتابخوان نیست بلکه فرهنگگریز است». ایبنا. ۱۳۹۷. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - وفایی، صادق (۱۳۹۷). «نامزدهای نهایی جایزهٔ ابوالحسن نجفی معرفی شدند». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - «در اختتامیهٔ جایزهٔ ابوالحسن نجفی مطرح شد: کوثری: احمد اخوت به مطالبی پرداخته که منِ مترجم ادبی در آن ناتوانم /طبیبزاده: دستنوشتههای نجفی بعد از مرگش به سرقت رفت». ایبنا. ۱۳۹۷. دریافتشده در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک)
پیوند به بیرون
- کوثری، عبدالله (۱۳۷۷). «اقتراح». کتاب ماه ادبیات. تهران: خانهٔ کتاب (۱۷): ۶–۷. دریافتشده در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۹. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - کوثری، عبدالله (۱۳۹۷). «پاسخ عبدالله کوثری به نقد صالح حسینی بر ترجمهٔ ریچارد سوم». رضا شکراللهی (مقدمه). وبسایت خوابگرد. دریافتشده در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک)
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به عبدالله کوثری در ویکیگفتاورد موجود است. |