همجنسگرایی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
معین حیدریه (بحث | مشارکتها) |
Alkibiates (بحث | مشارکتها) استفاده از واژه لز اشتباه هست برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
'''همجنسگرایی''' یکی از [[گرایش جنسی|گرایشهای جنسی]] است که ویژگی آن تمایل [[زیباییشناسی|زیباییشناختی]]، عشق رمانتیک، کشش عاطفی و [[تمایل جنسی]] فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. همجنسگرایی همراه با دو گرایش [[دگرجنسگرایی]] و [[دوجنسگرایی]]، سه [[گرایش جنسی|گرایش اصلی جنسی]] را تشکیل میدهند. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد «دگرجنسگرا» و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، «دوجنسگرا» میگویند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://www.apa.org/helpcenter/sexual-orientation.aspx|عنوان=گرایش جنسی|ناشر=apa.org|تاریخ=|تاریخ بازدید=۱۶ فوریه ۲۰۱۰}}</ref> |
'''همجنسگرایی''' یکی از [[گرایش جنسی|گرایشهای جنسی]] است که ویژگی آن تمایل [[زیباییشناسی|زیباییشناختی]]، عشق رمانتیک، کشش عاطفی و [[تمایل جنسی]] فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. همجنسگرایی همراه با دو گرایش [[دگرجنسگرایی]] و [[دوجنسگرایی]]، سه [[گرایش جنسی|گرایش اصلی جنسی]] را تشکیل میدهند. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد «دگرجنسگرا» و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، «دوجنسگرا» میگویند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://www.apa.org/helpcenter/sexual-orientation.aspx|عنوان=گرایش جنسی|ناشر=apa.org|تاریخ=|تاریخ بازدید=۱۶ فوریه ۲۰۱۰}}</ref> |
||
رفتار همجنسگرایانه به برقراری رابطهٔ فرد با همجنس خود اطلاق میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=LGBT routine's,daily|زبان=English}}</ref> همجنسگرا به افرادی گفته میشود که به همجنس خود [[گرایش جنسی|گرایشجنسی]] و غالباً [[احساسات|احساسات عاطفی]] دارند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=Aram international|کد زبان=English|تاریخ=۴ سپتامبر ۲۰۱۹|وبگاه=http://lgbtqa.plus.com|نشانی=http://lgbtqa.plus.com|عنوان=Homosexuall|همان=}}</ref>. برای توصیف سبک زندگی همجنسگرایانه، از اصطلاح «همجنسخواه» استفاده شدهاست، زیرا باور بر این است که این اصطلاح نسبت به اصطلاح همجنسگرا، بار منفی کمتری دارد. افراد زن و مردی که میخواهند جهتگیری جنسی همجنسگرایانه خود را بهطور علنی ابراز کنند، معمولاً از اصطلاح همجنسخواه استفاده میکنند.<ref name=":0">اروین جی. ساراسون؛ باربارا آر. ساراسون (۲۰۰۵). روانشناسی مرضی مشکل رفتار غیر انطباقی. ترجمه بهمن نجاریان و همکاران (۱۳۹۰). انتشارات رشد، تهران، صفحهٔ ۳۵۳</ref> امروزه برای اشاره به افراد همجنسگرای مرد، از [[گی]] که از واژهٔ انگلیسی Gay آمدهاست و برای همجنسگرایان زن، معمولاً واژه [[لزبین]] |
رفتار همجنسگرایانه به برقراری رابطهٔ فرد با همجنس خود اطلاق میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=LGBT routine's,daily|زبان=English}}</ref> همجنسگرا به افرادی گفته میشود که به همجنس خود [[گرایش جنسی|گرایشجنسی]] و غالباً [[احساسات|احساسات عاطفی]] دارند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=Aram international|کد زبان=English|تاریخ=۴ سپتامبر ۲۰۱۹|وبگاه=http://lgbtqa.plus.com|نشانی=http://lgbtqa.plus.com|عنوان=Homosexuall|همان=}}</ref>. برای توصیف سبک زندگی همجنسگرایانه، از اصطلاح «همجنسخواه» استفاده شدهاست، زیرا باور بر این است که این اصطلاح نسبت به اصطلاح همجنسگرا، بار منفی کمتری دارد. افراد زن و مردی که میخواهند جهتگیری جنسی همجنسگرایانه خود را بهطور علنی ابراز کنند، معمولاً از اصطلاح همجنسخواه استفاده میکنند.<ref name=":0">اروین جی. ساراسون؛ باربارا آر. ساراسون (۲۰۰۵). روانشناسی مرضی مشکل رفتار غیر انطباقی. ترجمه بهمن نجاریان و همکاران (۱۳۹۰). انتشارات رشد، تهران، صفحهٔ ۳۵۳</ref> امروزه برای اشاره به افراد همجنسگرای مرد، از [[گی]] که از واژهٔ انگلیسی Gay آمدهاست و برای همجنسگرایان زن، معمولاً واژه [[لزبین]] که از واژهٔ انگلیسی Lesbian آمده، استفاده میشود. در زبان فارسی در گذشته به همجنسگرایان زن، «طَبَقزن» گفته میشده که به عمل [[طبقزنی|طَبَقزنی]] اشاره داشتهاست.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.cheraq.net/40/sahand.htm|عنوان=همجنسگرایی زنانه و معنای درون فرهنگی آن در زبان فارسی|ناشر=مجله چراغ|تاریخ بازدید=۱۱ مه ۲۰۱۲}}</ref> این اصطلاح امروزه در زبان فارسی به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد. |
||
[[انجمن روانشناسی آمریکا]] معتقد است که براساس اتفاق نظر علوم [[رفتارشناسی|رفتارشناسان]]، [[جامعهشناسی|جامعهشناسان]]، متخصصان سلامت و [[بهداشت روانی|سلامت روانی]] همجنسگرایی فینفسه نمونهای معمولی و رد نکردنی از اختلاف در [[گرایش جنسی|گرایشهای جنسی انسان]] است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://www.apa.org/about/governance/council/policy/sexual-orientation.aspx|عنوان=Resolution on Appropriate Affirmative Responses to Sexual Orientation Distress and Change Efforts|ناشر=American Psychological Association|تاریخ=|تاریخ بازدید=۱۶ فوریه ۲۰۱۰}}</ref><ref name="apa">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=American Psychological Association|نشانی=http://www.apa.org/helpcenter/sexual-orientation.aspx|عنوان=Sexual orientation and homosexuality|ناشر=|تاریخ بازبینی=۲۷ مارس ۲۰۱۲}}</ref> |
[[انجمن روانشناسی آمریکا]] معتقد است که براساس اتفاق نظر علوم [[رفتارشناسی|رفتارشناسان]]، [[جامعهشناسی|جامعهشناسان]]، متخصصان سلامت و [[بهداشت روانی|سلامت روانی]] همجنسگرایی فینفسه نمونهای معمولی و رد نکردنی از اختلاف در [[گرایش جنسی|گرایشهای جنسی انسان]] است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://www.apa.org/about/governance/council/policy/sexual-orientation.aspx|عنوان=Resolution on Appropriate Affirmative Responses to Sexual Orientation Distress and Change Efforts|ناشر=American Psychological Association|تاریخ=|تاریخ بازدید=۱۶ فوریه ۲۰۱۰}}</ref><ref name="apa">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=American Psychological Association|نشانی=http://www.apa.org/helpcenter/sexual-orientation.aspx|عنوان=Sexual orientation and homosexuality|ناشر=|تاریخ بازبینی=۲۷ مارس ۲۰۱۲}}</ref> |
نسخهٔ ۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۴
بخشی از موضوعات مربوط به |
الجیبیتی |
---|
درگاه:الجیبیتی |
گرایش جنسی |
---|
گرایشهای جنسی |
دستهبندیهای غیر باینری |
پژوهشها |
|
همجنسگرایی یکی از گرایشهای جنسی است که ویژگی آن تمایل زیباییشناختی، عشق رمانتیک، کشش عاطفی و تمایل جنسی فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. همجنسگرایی همراه با دو گرایش دگرجنسگرایی و دوجنسگرایی، سه گرایش اصلی جنسی را تشکیل میدهند. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد «دگرجنسگرا» و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، «دوجنسگرا» میگویند.[۱]
رفتار همجنسگرایانه به برقراری رابطهٔ فرد با همجنس خود اطلاق میشود.[۲] همجنسگرا به افرادی گفته میشود که به همجنس خود گرایشجنسی و غالباً احساسات عاطفی دارند.[۳]. برای توصیف سبک زندگی همجنسگرایانه، از اصطلاح «همجنسخواه» استفاده شدهاست، زیرا باور بر این است که این اصطلاح نسبت به اصطلاح همجنسگرا، بار منفی کمتری دارد. افراد زن و مردی که میخواهند جهتگیری جنسی همجنسگرایانه خود را بهطور علنی ابراز کنند، معمولاً از اصطلاح همجنسخواه استفاده میکنند.[۴] امروزه برای اشاره به افراد همجنسگرای مرد، از گی که از واژهٔ انگلیسی Gay آمدهاست و برای همجنسگرایان زن، معمولاً واژه لزبین که از واژهٔ انگلیسی Lesbian آمده، استفاده میشود. در زبان فارسی در گذشته به همجنسگرایان زن، «طَبَقزن» گفته میشده که به عمل طَبَقزنی اشاره داشتهاست.[۵] این اصطلاح امروزه در زبان فارسی به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد.
انجمن روانشناسی آمریکا معتقد است که براساس اتفاق نظر علوم رفتارشناسان، جامعهشناسان، متخصصان سلامت و سلامت روانی همجنسگرایی فینفسه نمونهای معمولی و رد نکردنی از اختلاف در گرایشهای جنسی انسان است.[۶][۷]
در ادبیات و هنر برخی نقاط جهان از زمان بسیار کهن، شاهد اشاراتی به این پدیده هستیم. ادیان ابراهیمی همچون یهودیت، اسلام و مسیحیت با همجنسگرایی مخالفت کردهاند، هر چند که در این رابطه در میان متخصصان دینی اختلاف نظر وجود دارد و برای نمونه، برخی از فرقههای مسیحیت همجنسگرایی را گناه نمیدانند. پاپفرانسیس در این باره می گوید:«اگر یک شخص همجنسگراست و در جستجوی خداوند است و حسن نیت دارد، من که هستم که قضاوت کنم؟»[۸]
تخمین قابل اعتماد تعداد افرادی که همجنسگرا شناخته میشوند و درصدی از مردم که تجربه جنسی با همجنس داشتهاند، به دلایل مختلفی برای پژوهشگران دشوار است.[۹] امروزه براساس بیشتر مطالعات در جوامع مختلف، بین ۲٪ تا ۱۳٪ افراد جامعه در طول عمرشان شکلی از تماس جنسی با همجنسشان را تجربه کردهاند.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] طبق اعلام انجمن روانپزشکی آمریکا، اغلب همجنسگرایان در روابط عاطفی پایدار هستند و حس عاطفی در همجنسگرایان با حس عاطفی موجود در دگرجنسگرایان برابر است و تفاوتی ندارد.[۱۷] روابط و رفتارهای همجنسگرایانه، همانگونه که توسط برخی مورد ستایش واقع شدهاند در طول تاریخ بسته به موقعیت، فرهنگ و زمان وقوع، محکوم نیز شدهاند. از اواخر سده ۱۸ میلادی جنبشهایی به منظور شناساندن و گرفتن حقوق قانونی برابر همچون حق ازدواج، اتحاد مدنی، سرپرستی فرزندخوانده، استخدام، خدمت در ارتش و دسترسی برابر به خدمات درمانی برای همجنسگرایان به وجود آمدهاست.
همجنسگرایی و هویت
همجنسگرایی طبق تعریف از دو بخش تشکیل یافتهاست: یک جزء روانی که به معنای تمایل شهوانی و جنسی به اشخاص همجنس است، و یک جزء رفتاری که به صورت انجام عمل جنسی و آمیزش با اشخاص همجنس تبلور مییابد. از دیگر عوامل مهم تعیینکننده در همجنسگرایی، میتوان به تعریف و شناخت فرد از گرایش جنسی خود یا به اصطلاح هویت جنسی او اشاره کرد. هویت جنسی بخشی از هویت شخص تعریف شدهاست که بازتابدهندهٔ درک شخصی او نسبت به امیال جنسیاش است.[۷]
مفاهیم هویت جنسی و رفتار جنسی رابطهٔ نزدیکی با گرایش جنسی دارند، ولی از یکدیگر متمایزند. گرایش جنسی دربرگیرندهٔ کشش عاطفی، علایق، و امیال درونی است. هویت جنسی به معنای تصوری است که شخص از خود و گرایش جنسیاش دارد و خود را آنگونه میپندارد. رفتار جنسی به این معناست که شخص علیرغم گرایش یا هویت جنسیاش در عمل با چه شخص یا اشخاصی رابطهٔ جنسی برقرار میکند.[۱۸] رفتار جنسی اشخاص همیشه مطابق با گرایش جنسی آنها نیست. به عنوان مثال، یک شخص همجنسگرا یا دوجنسگرا که در منطقهای که همجنسگراستیز است یا حقوق دگرباشان در آن رعایت نمیشود زندگی میکند، ممکن است از نظر هویتی خود را همجنسگرا یا دوجنسگرا نداند، یا برخلاف تمایل جنسی خود، با اشخاصی از جنس مخالف عمل جنسی انجام دهند.[۱۹][۲۰][۲۱]
بعضی اشخاص که از تمایل جنسی خود به همجنس ناراضی هستند، ممکن است تصمیم بگیرند که عامدانه هویتی برخلاف میل جنسی درونی خود بسازند. این امر سبب میشود که هویت گرایش جنسی شخص با گرایش جنسی واقعی او در تضاد باشد. در این موارد معمولاً از عبارتهای سازگار یا ناسازگار استفاده میشود. به عنوان مثال، در مورد زنی که تمایل جنسی به زنان دیگر دارد ولی خود را همجنسگرا نمیداند و تنها با جنس مخالف رابطهٔ جنسی برقرار میکند، میتوان گفت که بین گرایش جنسی او (که همجنسگرایانه است) و هویت جنسی و رفتار جنسیاش (که دگرجنسگرایانه است) ناسازگاری وجود دارد.[۲۱] هویت گرایش جنسی (و نه گرایش جنسی) ممکن است تحتتاثیر رواندرمانی، انجمنهای حمایتی و رخدادهای متفاوت زندگی، دستخوش تغییر واقع شود.[۲۲]
در مطالعهای که در سال ۱۹۹۰ توسط انجمن اجتماعی جنسیت انجام شد، تنها ۱۶٪ از زنان و ۳۶٪ از مردانی که دارای میل جنسی به همجنس خود بودند خود را همجنسگرا یا دوجنسگرا میدانستند.[۲۳] بنابراین هویت جنسی لزوماً با جنسیت زیستشناختی، رفتار جنسی، یا گرایش جنسی واقعی شخص مطابق نیست. افرادی که گرایش جنسی همجنسگرایانه دارند ولی هویت جنسی خود را اینگونه تعریف نکردهاند و خود را همجنسگرا نمیدانند، به اصطلاح همجنسگرای پستو نامیده میشوند.[۷]
مردان یا زنان همجنسگرا ممکن است بنا به دلایل مختلف، با اشخاصی از جنس مخالف وارد رابطه شوند. از جملهٔ این دلایل میتوان به علاقه به تشکیل خانواده به مفهوم سنتی آن، سردرگمیهای هویتی، یا نگرانی از مواجهه با تبعیض یا مجازات از سمت خانواده، جامعه، یا نهادهای مذهبی اشاره کرد.[۲۴][۲۵][۲۶] تخمین زده میشود که در ایالات متحده آمریکا ۲ تا ۴ درصد زنان دانسته یا ندانسته با مردانی ازدواج کردهاند که در ۵ سال گذشته با همجنس خود رابطهٔ جنسی داشتهاند.[۲۷] بسیاری از مردانی که علایق همجنسگرایانه دارند، ممکن است از نظر هویتی خود را یک دگرجنسگرا تصور کنند که تنها دچار وسوسههای همجنسگرایانه شدهاست و امیدوار باشند با ازدواج و تشکیل خانواده از دست این احساسات خلاص شوند.[۲۴] ازدواج میان گرایشی در اکثر موارد زیر فشارهای هویتی و جنسی این اشخاص از هم میپاشد. تنها درصد پایینی از این ازدواجها در بلندمدت به طلاق نمیانجامند.[۲۸]
شکلگیری هویت همجنسگرایانه
شکلگیری هویت جنسی همجنسگرایانه، روندی پیچیده و گاهی دشوار است. برخلاف دیگر اقلیتهای جامعه (مثلاً اقلیتهای قومی یا نژادی)، بیشتر اشخاص همجنسگرا یا دوجنسگرا، میان افرادی رشد میکنند که همنوعشان نیستند و بنابراین قادر نیستند از آنها دربارهٔ هویت خود بیاموزند و مورد تصدیق یا حمایت هویتی قرار گیرند. بسیاری از اشخاص همجنسگرا در جوامعی رشد میکنند، که نسبت به همجنسگرایی یا بیاطلاعند یا رفتاری خصمانه دارند.[۲۰]
بسیاری از همجنسگرایان و دوجنسگرایان در مقطعی از زندگی خود آشکارسازی میکنند. این اصطلاح به معنای خودافشاگری در خصوص گرایش جنسی است، به این معنا که شخص، گرایش جنسی خود را برای اشخاص دیگر آشکار میکند. روانشناسان معتقدند آشکارسازی در یک فرد دگرباش، روندی چندمرحلهای است. در ابتدا شخص به این درک میرسد که با اطرافیان خود متفاوت است (حساس شدگی) و در مورد امیال جنسی و هویت خود دچار سؤال میشود (سردرگمی هویتی). در ادامه، شخص عملاً امکان همجنسگرا بودن را امتحان میکند و میآموزد چطور با تصور همجنسگرایی بهعنوان مسئلهای ننگین یا مایهٔ شرم کنار بیاید (پذیرش هویتی). در مرحلهٔ نهایی، شخص، تمایلهای جنسیاش را به صورت بخشی از هویت و تعریفش از خود درمیآورد (تعهد).[۲۹] با این وجود، روندی که توضیح داده شد همیشه خطی و یکطرفه نیست[۳۰] و ممکن است در خصوص لزبینها، مردان همجنسگرا، و دوجنسگرایان متفاوت باشد.[۳۱]
مطالعه بر آشکارسازی و هویت جنسی در دیگر کشورها، نشان دادهاست که زوجهای همجنسگرای آشکار نسبت به زوجهای مخفی از رابطهٔ خود رضایت بیشتری دارند.[۳۲] احتمال آشکارسازی مردان همجنسگرا برای دوستان و خواهر و برادرانشان بیشتر از همکاران، والدین، یا خویشاوندان دورتر آنان است.[۳۳] همچنین در زنانی که خود را همجنسگرا میدانند، هر چه افراد بیشتری از گرایش جنسی آنها باخبر باشند، اضطراب کمتر، احساسات مثبتتر، و اعتمادبهنفس بالاتری خواهند داشت.[۳۴]
از دید زیستشناسی
نظریات مختلفی برای توضیح همجنسگرایی افراد ایجاد شدهاند. تحقیقات کنونی نشان میدهند که برهمکنش عواملی مانند ژنتیک، هورمونهای زمان جنینی، و اثرات زیستی و محیطی بر شکلگیری گرایش جنسی افراد تأثیر دارند.[۷][۳۵][۳۶] دانشمندان معتقدند که همجنسگرایی اختیاری نیست[۳۶][۳۷][۳۸] و بعضی نیز معتقدند که در زمان جنینی و قبل از تولد شخص ایجاد میشود.[۳۹] بیشتر مطالعات بر روی همجنسگرایی مردان انجام شدهاست و تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.
ژنتیک
از منظر ژنتیکی تئوریهای کمی به منظور توضیح یک ژن مستقیم برای همجنسگرایی وجود دارد، هرچند وجود «ژن گی» یک باور عمومی در جامعه است. دیدگاه فراگیر در میان پزشکی آن است که گرایش جنسی قابل تغییر نیست و دگرباشان جنسی از همان ابتدای تولد دگرباش به وجود آمدهاند.[۴۰][۴۱] براساس پارهای از پژوهشها ثابت شد که ترتیب چینش ژنوم مادر میتواند بر گرایش جنسی فرزند تأثیرگذار باشد. کشف این موضوع که در نشریه Human Genetics به چاپ رسید به اندیشه وجود ژنی مستقل برای همجنسگرایی یعنی «ژن گی» را دامن زد. پژوهشگران در این تحقیق کروموزم غیرفعال X را در ۹۷ مادر دارای فرزند همجنسگرا و ۱۰۳ مادر دارای فرزند دگرجنسگرا مورد آزمایش قرار دادند.[۴۲] با این وجود برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که ژنی تحت عنوان «ژن گی» وجود ندارد بلکه رفتار همجنسگرایانه معلول عملکرد چندین ژن است.[۴۳] آزمایش همر نشان داد که در بازوی بلند کروموزم X همجنسگرایان مرد ژنهایی وجود دارند که باعث همجنسگرایی میشوند. از آنجایی که کروموزم X از مادر به فرزند میرسد این پژوهش نشان داد که مادران میتوانند حامل همجنسگرایی بوده و آن را به فرزندان ذکور خود منتقل کنند.[۴۴]
لووی و همر (۱۹۹۴) و لیم (۱۹۹۵)، نخستین مرورها دربارهٔ بررسیهای انجام شده دربارهٔ رابطه ژنتیک با همجنسگرایی را انجام دادند. از آن هنگام تاکنون آزمایشهای بسیاری بر روی ژنهای احتمالی مرتبط با گرایش به جنس موافق، بر هر دو کروموزوم X و Y در موشها و انسانها انجام شدهاند.[۴۵]
در سال ۲۰۱۰ گروهی از محققان کرهای موفق شدند که با حذف ژنی که با رفتارهای تولید مثلی مرتبط بود گرایش جنسی موشهای ماده را تغییر دهند. موشهای ماده مورد آزمایش از آن پس به موشهای جنس موافق خود علاقه نشان میدادند و موشهای نر را پس میزدند و از بوئیدن ادرار موشهای نر خودداری میکردند؛ این در حالی بود که موشهایی که این ژن را حفظ کرده بودند به موشهای نر واکنش نشان میدادند. مسئول این پروژه در این باره گفت: «نبود این ژن باعث میشود مغز موشها همانند مغز موشهای نر عمل کند.»[۴۶]
نتایج پژوهشهای جدید وجود دو ژن جدید در کروموزومهای ۱۳ و ۱۴ و تأثیر آن در همجنسگرایی مردانه را نشان میدهد. این ژنها عملکرد غده هیپوتالاموس و تیروئید را نیز تحت تأثیر قرار میدهند که برخی از تفاوتهای فیزیولوژیک همجنسگرایان مانند لاغرتر بودنشان را توضیح میدهد.[۴۷]
فرضیه هورمونی پیش از تولد
زیستشناسی عصبی مغز در ایجاد حالت مردانگی[E ۱] تاحد زیادی کشف شدهاست. استرادیول و تستوسترون، که به وسیلهٔ آنزیم ۵-α ردوکتاز تبدیل به دی هیدروتستوسترون میشوند، عمل ایجاد حالت مردانگی را، با اتصال به گیرندههای آندروژن (هورمونهای جنسی مردانه که باعث ایجاد صفات ثانویه مانند ریش و کلفتی صدا میشوند)، بر عهده دارند. تغییرات جسمی و روانی، زمانی ظاهر میشوند که تعداد این گیرندههای آندروژن بسیار کم مانند نشانگان بیحسی آندروژنی[E ۲] یا بسیار زیاد باشد (مانند زنان مبتلا به پُریاختگی مادرزادی غددفوقکلیه)[E ۳] به نظر میرسد همجنسگرایی چه در مردان و چه زنان، نتیجهٔ چنین دگرگونیهایی است.[۴۸]
آکادمی خانواده پزشکان آمریکا در مقالهای تحت عنوان همجنسگرایی نوجوانی در سال ۲۰۰۳، نوشت ابتدا کارشناسان به این نتیجه رسیدند که گسترش همجنسگرایی به خاطر اختلالات رشدی است، اما اخیراً برخی پژوهشها توضیح میدهد که توسعه همجنسگرایی مربوط به ترشح غدد عصبی است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که گرایش جنسی چه دگرجنسگرا یا همجنسگرا، در نتیجه تداخل پیچیدهٔ بین تأثیرات آناتومیک و هورمونی در طول رشد جنین است.[۴۹] زنانی که دختر باردارند و دورهٔ بارداری دیاتیلاستیل بسترول مصرف کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که دخترانشان همجنسگرا شود.[۵۰] همچنین اگر زنانی که پسر باردارند در سهماهه اول بارداری (و در بعضی از تحقیقات ماه پنجم بارداری) استرس را تحمل کنند، احتمال همجنسگرا شدن فرزندانشان بیشتر میشود.[۵۰]
بعضی از تحقیقات اخیر حاکی از ارتباط تعداد برادرهای بزرگتر با همجنسگرایی فرد میباشد. بلانکارد و کلاسن[E ۴] در سال ۱۹۹۷ اعلام کردند هر برادر بزرگتر احتمال همجنسگرایی فرد را ۳۳٪ بالا میبرد.[۵۱] این یافته طبق گفتهٔ بلانکارد «یکی از معتبرترین یافتههای اپیدمیولوژیکی است که تا به حال در رابطه با گرایشهای جنسی کشف شدهاست.» بر طبق این یافته، گفته میشود که هر جنین مذکر در مادر واکنشی ایمنی ایجاد میکند و این واکنش با جنین بعدی تشدید میشود. این جنینها آنتیژن H-Y که نقش آنها در تغییرات جنسی مهرهدارها تقریباً ثابت شده را تولید میکنند.[۵۲] و این همان آنتیژن است که آنتیبادی مادری H-Y به آن واکنش داده و نیز یادآوری (از نظر ایمنی شناختی) مینماید. سپس آنتیبادیهای H-Y تولید شده توسط مادر به جنین حمله میکنند و کارایی آنتیژنهای نامبرده را در ایجاد حالات مردانه در مغز جنین پایین میآورند. از این موضوع با نام «اثر ترتیب تولد برادر»[E ۵] یاد میشود.
در مطالعاتی که پسرهای رشد یافته با برادر بزرگتر را، با آنها که جدا از برادران خود رشد کرده بودند مقایسه میکرد، کشف شد که تنها متولد شدن از مادری که برای چندمین بار پسری به دنیا میآورد احتمال همجنسگرا بودن را در افراد افزایش میدهد و بزرگ شدن در کنار برادران دخالت چندانی در این مسئله ندارد. دربارهٔ زنان نتایج مشابه یا قابل توجهی یافت نشدهاست.[۵۳]
تفاوتهای فیزیولوژیکی همجنسگرایان
تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شدهاند، مانند تحقیقات پیشگامانهٔ عصبشناس سیمون لوی،[E ۶] نشان میدهند که تفاوتهای قابل توجهی در فیزیولوژی مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا وجود دارد. این تفاوتها ابتدا خود را در مغز، گوش میانی، و حس بویایی آشکار میسازند. لوی در آزمایشی[E ۷] دریافت که مغز مردان همجنسگرای مورد آزمایش تفاوت فیزیولوژیکی آشکاری با همان بخشها در مردان دگرجنسگرا دارد.[۵۴] گاهی نتایج این تحقیقات را به این معنا میگیرند که همجنسگرایی در افراد پدیدهای مادرزادی است. با این حال خود «لوی» میگوید: «تحقیقات من ثابتکنندهٔ یک دلیل ژنتیکی برای همجنسگرایی نیستند. من هیچ قسمتی از مغز را به عنوان یک مرکز همجنسگراکننده معرفی نکردهام. INAH-3 بیشتر مانند حلقهای از زنجیرهٔ هستههای شکل دهندهٔ رفتارهای جنسی مردان و زنان عمل میکند تا یک هستهٔ همجنسگراکننده… و از آنجا که من مغز افراد بالغ را مورد مطالعه قرار دادهام، هیچ دلیلی وجود ندارد که نتیجه بگیریم این تفاوتها مادرزادی بودهاند و بعد از تولد به وجود نیامدهاند».[۵۵] تحقیقات لوی مورد انتقادهایی قرار گرفت که یکی از دلایلش انتخاب مردان همجنسگرایی بود که به علت بیماری ایدز جان خود را از دست داده بودند، در حالی که دگرجنسگراهای مورد مطالعه به این بیماری مبتلا نبودند.[۵۴] مقایسهای که بین اندازهٔ INAH-3 در افراد مبتلا به ایدز دگرجنسگرا و همجنسگرا انجام شد (با وجود کوچک بودن جامعهٔ آماری) نشان داد که اندازهٔ این بخش از مغز در هر دو آنها مشابهاست. البته باید توجه داشت که هیچ مدرکی مبنی بر تأثیر ابتلا به ایدز بر اندازهٔ INAH-3 یافته نشدهاست. تحقیقات در زنان هنوز به هیچ نتیجه مشابهی منتهی نشدهاست.
پژوهشهای جدید اثبات کردهاند مغز مردان همجنسگرا به مغز زنان دگرجنسگرا، و مغز زنان همجنسگرا به مغز مردان دگرجنسگرا شبیهاست.[۴۰]
تفاوتهای زیستشناختی همجنسگرایان با دگرجنسگرایان
- گزارشها بیان میکنند مردان همجنسگرا آلت تناسلی بزرگتر و قطورتری نسبت به مردان دگرجنسگرا دارند.[۵۶]
- نیمکرههای مغز در مردان همجنسگرا و زنان دگرجنسگرا، نسبت به هم موزون است در حالی که نیمکره راست زنان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا نسبت به نیمکره چپ، بزرگتر است.[۵۷]
- بوی حاصل از زیر بغل در مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا متفاوت است.[۵۸]
- مردان و زنان همجنسگرا نسبت به دگرجنسگرایان بیشتر چپ دست هستند.[۵۹][۶۰][۶۱]
- مردان همجنسگرا توانایی بیشتری در به خاطر سپاری مکان اشیا نسبت به مردان دگرجنسگرا دارند. (چنین تفاوتی میان زنان همجنسگرا و زنان دگرجنسگرا مشاهده نشدهاست)[۶۲]
- نسبت انگشت دوم به انگشت چهارم که متأثر از ترشح هورمونهای جنسی است بهطور قابل ملاحظهای میان همجنسگرایان مرد و زن کمتر از دگرجنسگرایان است.[۵۰]
- مردان همجنسگرا حتی اگر نوع فعالیت بدنی و رژیم غذاییشان یکسان باشد، بهطور متوسط از دگرجنسگرایان لاغرتر هستند[۶۳] که این میتواند به خاطر پرکاری تیروئید آنها باشد زیرا یکی از ژنهای مرتبط با همجنسگرایی در فعالیت غده تیروئید اختلال ایجاد میکند.[۴۷]
رفتار همجنسگرایانه در جانوران
رفتارهای همجنسگرایانه و دوجنسگرایانه تاکنون در ۱۵۰۰ گونه جانوری - از پستانداران گرفته تا خرچنگها و کرمها - مشاهده شده است، ولی تصور میشود که رقم واقعی، بسیار بیشتر از این باشد. رفتارهای همجنسگرایانه بهخصوص در جانوران گلهزی با زندگی گروهی پیچیده شایعتر است و نقشی اساسی در زندگی آنان بازی میکند.[۶۴] یکی از گونههای جانوران همجنسگرا بونوبو از نزدیکترین خویشاوندان انسان است. هفتاد و پنج درصد از آمیزشهای جنسی در این گونه به خاطر تولید مثل نیست و تمام اعضای این گونه به کل دوجنسگرایند.[۶۵][۶۶] بونوبوهای مادهٔ مهاجر از رابطه جنسی به عنوان روشی برای تحکیم دوستی با مادههای قدرتمندتر در دستهٔ بونوبوهای مقیم بهره میگیرند.[۶۷] بونوبویی که در رتبه پایینتری قرار دارد، با تولید سروصدا به دیگران میفهماند که در حال آمیزش جنسی با بونوبویی با رتبه بالاتر است.[۶۸] آمیزش جنسی در بونوبوها معمولاً برای کاهش استرس و رقابت، توسعه وابستگی، بیان روابط اجتماعی و تسلی قربانیان در پریشانی استفاده میشود.[۶۸] باور بر این است که رفتارهای همجنسخواهانه در نخستیها ریشه اجتماعی دارند و انسانها در این میان، پتانسیل بالایی برای رفتارهای دوجنس خواهانه از گذشته خود حفظ کردهاند.[۶۹]
جانت مانن[E ۸] استاد دانشگاه جورج تاون،[E ۹] این نظریه را مطرح کردهاست که همجنسگرایی در دلفینها، مزیتی است که در اثر فرگشت به وجود آمده و حملات و تجاوزهای درونگونهای را به ویژه در نرها کاهش میدهد.[۷۰][۷۱] مشاهده رفتارهای همجنسگرایانه در جانوران، دلیلی مستحکم بود برای رد ادعای گناه در برابر طبیعت همچنین در پرونده لاورنس در برابر تگزاس با استدلال به وجود همجنسگرایی در جانوران در دادگاه عالی آمریکا قوانین ضد همجنسگرایانه ۱۴ ایالت آمریکا ملغی اعلام گردید.[۷۲]
- بعضی پنگوئنهای نر تمایل به تشکیل جفت با نرهای دیگر و لانهسازی مشترک با آنها دارند. در این مواقع از یک سنگ به عنوان جایگزین تخم استفاده میشود. در سال ۲۰۰۴ پارک مرکزی جانوران[E ۱۰] واقع در ایالات متحده آمریکا، سنگ یادشده را با یک تخم بارور جایگزین کرد که زوج نر آن را به عنوان فرزند خود بزرگ کردند. باغ وحشهای آلمانی و ژاپنی نیز گزارشهایی دربارهٔ همجنسگرایی بین پنگوئنهایشان منتشر کردهاند. این پدیده همچنین در زیستگاه آبی کلی تارلتون[E ۱۱] در آوکلند نیوزیلند مشاهده شدهاست.[۷۳]
- معاشقه و دخول کامل در روابط گاوهای نر، به ویژه گاومیش کوهاندار آمریکایی معمول است.[۷۴] روابط جنسی میان زوجهای همجنس در میان آهوها نیز بسیار رایج است.[۷۵]
- همجنسگرایی در گوسفندان (که در ۶ تا ۱۰٪ قوچها دیده میشود) همراه با تفاوت در حجم بخشهای معینی از مغز و فعالیتهای شیمیایی است. مطالعاتی که توسط مجلهٔ درونریزشناسی انجام شد، نشان داد عوامل فیزیولوژیکی و زیست شناختی در این گرایش تأثیرگذارند.[۷۶] نتایج این بررسیها با بررسیهایی که لوی روی نمونههای انسانی انجام داد مشابهاست.
- گوسفندان نر کوهی آمریکایی نیز از این نظر به دو دسته تقسیم میشوند: آنها که درگیر روابط همجنسگرایانه میشوند و گروه دیگر که اینگونه نیستند.[۷۷][۷۸]
- در میان کبوتران نیز همجنسگرایی نرها دیده میشود.[۷۹] کبوتربازان برای این جفت کبوتران از اصطلاح «جناق» استفاده میکنند.
- یک چهارم جفتهای قوی سیاه همجنسگرا هستند (اکثراً مذکر)؛ این جفتها با دزدیدن لانهها و تخمهای دیگر از آنها نگهداری کرده و از جوجه به دنیا آمده همانند جوجه خود، مراقبت میکنند. در برخی دیگر از موارد جفتهای نر همجنسگرا با یک قوی ماده رابطه برقرار کرده و پس از اینکه قوی ماده تخم گذاشت، او را فراری میدهند.[۸۰][۸۱]
علاوه بر موارد ذکر شده همجنسگرایی در جانورانی همچون مارمولک، سنجاقک، شیرها، و حتی حشراتی که در رختخواب زندگی میکنند دیده شدهاست.[۸۲]
در میان نوعی پرندگان دریایی نیز با نام علمی آلباتروس لایاسن[E ۱۲] همجنسگرایی دیده شدهاست و به گونهای است که یک سوم جفتهای این گونه جفت دو ماده هستند که نوعی انتخاب طبیعی لازم برای این گونهاست، چرا که تعداد مادههای این گونه بسیار بیشتر از نرهایش است.[۸۳]
بررسی بر روی گونهای فنچ، نشان دادهاست که زوجهای همجنس با روشهایی چون آواز خواندن برای هم و آراستن دیگری با منقار خود، پیوند میان خود را محکم میکنند. نتایج این پژوهش نشان میدهند که روابط در میان جانوران، حتی پرندگان، میتوانند بسیار پیچیدهتر از یک نر و ماده صرف که با هم جفت میشوند و زایش میکنند، باشند.[۸۴]
روانشناسی
روانشناسی از اولین شاخههای علمی بود که به بررسی گرایش جنسی به همجنس به عنوان پدیدهای مجزا پرداخت. سالیان درازی طی قرن بیستم و همچنین پیش از آن، روانشناسی رایج و استاندارد زمانه، همجنسگرایی را در قالب الگوهای آسیبشناسانه و به صورت یک بیماری روانی مشاهده میکرد. مطالعات علمی در مبحث همجنسگرایی به مرور زمان نشان داد که مستندات تجربی از دستهبندی همجنسگرایی به عنوان یک اختلال پشتیبانی نکرده و محسوب نمودن آن به عنوان یک بیماری پایهٔ علمی ندارد.[۷][۸۵][۸۶] از دههٔ ۱۹۷۰، اتفاقنظر دانشمندان علوم اجتماعی و رفتاری، و متخصصان روانشناسی در جهان، چنین است که همجنسگرایی یک شاخهٔ سالم از گرایشهای جنسی در انسان است و یک بیماری که نیازمند «اصلاح» یا «درمان» باشد نیست،[۱۷][۲۲] هر چند عدهای از متخصصان برخلاف دستورالعملهای سازمانهای مرجع علمی، همچنان با آن مانند یک اختلال برخورد میکنند.
دستهبندی همجنسگرایی به عنوان یک بیماری برای اولین بار در اواخر قرن نوزدهم و توسط جنبش نوپای سکسشناسی در اروپا شکل گرفت. در سال ۱۸۸۶، سکسشناس معروف ریچارد فن کرافت-ابینگ در کتاب تعیینکنندهاش، آسیبشناسی جنسی، همجنسگرایی را در کنار ۲۰۰ مطالعهٔ موردی دیگر به عنوان انحرافات جنسی ذکر کرد. کرافت-ابینگ پیشنهاد داد که علت ایجاد همجنسگرایی یا «نقصی مادرزادی» است، یا «نقصی اکتسابی».[۸۷] از اواخر قرن نوزدهم و تا نیمهٔ قرن بیستم، الگوهای آسیب شناسانهای که همجنسگرایی را یک بیماری در نظر میگرفتند معیاری استاندارد بهشمار میآمدند.
دیدگاههای بعضی روانپزشکان قدیمی مانند زیگموند فروید و هاولاک الیس در خصوص همجنسگرایی با تحمل و مدارای بیشتری همراه بود. هرچند فروید و الیس معتقد بودند که همجنسگرایی طبیعی نیست، اما اعلام میکردند که برای بعضی اشخاص «اجتنابناپذیر» است. زیگموند فروید در راستای تلاش برای درک علتها و روند ایجاد همجنسگرایی، در ابتدا الگویی تعریف کرد که مطابق آن حالت ابتدایی شهوت جنسی در انسان دوجنسگرایی فرض میشد. به عبارت دیگر، طبق این نظریه تمام انسانها دوجنسگرا به دنیا میآمدند ولی در مسیر رشد اکثر انسانها، گرایش به جنس مخالف غلبه مییابد، زیرا نهی فرهنگی و تربیتی سبب میشود بسیاری از افراد همجنسگرایی را در خود سرکوب کنند و اگر این ممنوعیت وجود نداشت، انسانها رفتار جنسیای را انتخاب میکردند که برایشان ارضاکنندهتر باشد.[۸۸] فروید همچنین معتقد بود که درمان همجنسگرایی موفقیتآمیز نیست. او روانکاوی و تلقین از طریق هیپنوتیزم را برای درمان همجنسگرایی پیشنهاد کرد و طی سالها تجربیات کاری مورد استفاده قرار داد، ولی هیچکدام از این دو موفقیتی در درمان همجنسگرایی نشان ندادند.[۸۹] او در نهایت دیدگاهی پذیراتر نسبت به همجنسگرایی پیدا کرد و به این نتیجه رسید که «همجنسگرایی نه مایهٔ شرم است، نه گناه است و نه انحراف. آن را نمیتوان یک بیماری دانست، بلکه شاخهای از عملکردهای جنسی معمول در انسان است.»[۹۰] با این حال میراث اولیهٔ او در حوزهٔ روانکاوی خصوصاً در ایالات متحده تا سالها بعد همچنان همجنسگرایی را امری منفی، غیرعادی، و ناشی از مشکلات خانوادگی و تربیتی به حساب آورد و سبب شد ننگ شمردن و بیماری دانستن آن در جامعه همچنان رواج داده شود.[۲۲]
مطالعات آلفرد کینزی در دههٔ ۴۰ میلادی قرن بیستم، نشان داد که همجنسگرایی بیش از چیزی که تصور میشد معمول بود و پیشنهاد میداد که این رفتارها عادی بوده و بخشی از گسترهٔ رفتارهای جنسی در انسان هستند.[۲۲] او مقیاس کینزی را ایجاد کرد که مقیاس سنجش دگرجنسگرایی-همجنسگرایی نیز نامیده میشود و گرایش جنسی فرد را در بازهای بین ۰ (کاملاً دگرجنسگرا) و ۶ (کاملاً همجنسگرا) اندازه میگیرد.[۹۱] در آن زمان تصور عام بر آن بود که مردم یا دگرجنسگرا یا همجنسگرا هستند و این دو مشخصه در دنیای جنسیت با هم ضدیت دارند، ولی کینزی و همکارانش اعلام کردند که قسمت بزرگی از جامعه بهطور کامل دگرجنسگرا یا همجنسگرا نیستند و اشخاص میتوانند رفتارها و واکنشهای روانی همجنسگرایانه و دگرجنسگرایانه را همراه با هم و بهطور مشترک تجربه کنند.[۹۲] مطالعات و نوشتههای او دربارهٔ همجنسگرایی، تصور آن را به عنوان پدیدهای غیرطبیعی رد کرد و آغازگر تحولی اجتماعی و فرهنگی در دیدگاههای عموم نسبت به این مسئله بود.
در گذشته تصور میشد همجنسگرایی در اثر عواملی روانی مانند محیط خانوادگی نامناسب، تربیت نادرست، تجربیات و ضربههای روحی، یا سوءاستفادهٔ جنسی در زمان کودکی ایجاد میشود. با این حال مطالعات فراوان طی چندین دههٔ اخیر نشان دادهاند که این تصورات هیچ گونه پشتوانهٔ علمی نداشته و برپایهٔ اطلاعات غلط و تبعیضآمیز شکل گرفته بودند.[۷][۳۵][۳۶][۸۵][۹۳][۹۴]
انجمن روانشناسی آمریکا، انجمن روانپزشکی آمریکا، و انجمن ملی مددکاران اجتماعی آمریکا اعلام کردهاند:[۱۷]
در سال ۱۹۵۲ و زمانی که انجمن روانپزشکی آمریکا اولین نسخهٔ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی را منتشر کرد، همجنسگرایی در آن به عنوان یک اختلال ذکر شد. با این حال این دستهبندی تقریباً بلافاصله به علت تحقیقهای انجام شده توسط انجمن ملی سلامت روانی مورد انتقاد قرار گرفت. مطالعهٔ یاد شده و تحقیقات پس از آن قادر نبودند هیچ پایهٔ مستحکم علمی یا تجربی برای دستهبندی همجنسگرایی به عنوان یک اختلال یا امری غیرطبیعی مهیا سازند و نشان دادند آن نیز یک گرایش جنسی طبیعی و سالم است. در عین حال که تحقیقات انجام شده در این زمینه بیشتر شدند، متخصصان پزشکی، روانپزشکی، و علوم رفتاری و اجتماعی به این نتیجه رسیدند که تصور همجنسگرایی به عنوان یک اختلال روانی اشتباه بوده و طبقهبندی [پیشین] راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی بر پایهٔ پیشفرضهایی اثبات نشده انجام گرفته بود. پیشفرضهای رایج در خصوص هنجارهای اجتماعی در زمان قدیم، و جامعهٔ آماری یکطرفهای که از نمونههایی مانند اشخاص مراجعهکننده برای درمان یا اشخاص دستگیر شده توسط سیستم قضایی استفاده نموده بود، از علتهای ریشهای دستهبندی همجنسگرایی به عنوان یک اختلال در این راهنما بودند.
با توجه به مستندات علمی، انجمن روانپزشکی آمریکا همجنسگرایی را در سال ۱۹۷۳ از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی خارج کرد و اعلام نمود: «همجنسگرایی بهخودیخود هیچ ایرادی در قدرت تعقل، ثبات روانی، قابلیت اطمینان، یا تواناییهای اجتماعی و شغلی فرد ایجاد نمیکند.» پس از بررسی دقیق اطلاعات علمی، انجمن روانشناسی آمریکا نیز این موضع را در سال ۱۹۷۵ تأیید کرد و همهٔ متخصصان امور بهداشت روان را تشویق نمود که «لکهٔ ننگ بیمار روانی بودن را که مدتها با همجنسگرایی همراه بودهاست رفع کنند و در این راه پیشتاز باشند.» انجمن ملی مددکاران اجتماعی نیز سیاست مشابهی اتخاذ کردهاست.
بنابراین، متخصصان امور بهداشت روان و محققان مدتهای مدیدی است که تصدیق میکنند که همجنسگرا بودن ذاتاً هیچ مانعی در برابر ایجاد یک زندگی شاد، سالم، و مفید ایجاد نمیکند و بخش اعظم همجنسگرایان مرد و زن قادرند در تمامی عرصههای اجتماعی و روابط بین فردی به خوبی عمل کنند.
اینک تحقیقات و مستندات علمی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد همجنسگرایی یا دوجنسگرایی با سازگاری اجتماعی یا سلامت روانی فرد منافاتی ندارد.[۷][۸۵] سازمان بهداشت جهانی که در نسخهٔ ۹ مرجع بیماریهای خود، طبقهبندی بینالمللی آماری بیماریها مورخ سال ۱۹۷۷، همجنسگرایی را به عنوان یک اختلال روانی ذکر کرده بود، آن را از نسخهٔ ۱۰ مصوب ۱۷ می ۱۹۹۰ خارج ساخت[۹۵] و در یادداشتی در بند F66 اضافه کرد: «همجنسگرایی فی نفسه یک اختلال محسوب نمیشود.»[۹۶] دیگر سازمانهای بزرگ بهداشتی در جهان نیز به تدریج همجنسگرایی را از فهرست بیماریهای خود خارج کردند. سازمانهای بهداشتی انگلستان از سال ۱۹۹۴، سازمانهای بهداشتی روسیه از سال ۱۹۹۹ و انجمن روانپزشکی چین از سال ۲۰۰۱ از جملهٔ این سازمانها هستند.[۹۷]
مشکلات روانی
احتمال بروز بعضی مشکلات روانی از قبیل افسردگی، اختلالهای اضطراب و خلقوخو، و سوءمصرف مواد مخدر در میان دگرباشان نسبت به دگرجنسگرایان بالاتر است.[۹۸][۹۹] و علت آن نیز فشارهای اجتماعی، و تجربهٔ تبعیض و خشونتی است که همجنسگرایان تنها به دلیل گرایش جنسی خود با آن مواجه میشوند.[۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲] همجنسگراهراسی و ننگ دانستن همجنسگرایی در جامعه از مهمترین دلایل تبعیض و خشونت علیه همجنسگرایان است که منجر به بروز استرس و اضطراب اقلیت در آنها میگردد.[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶] وجود سیستمهای حمایتی کارآمد در جامعه به منظور پشتیبانی از اقلیتهای جنسی و همجنسگرایان میتواند آسیبهای روانی وارده به همجنسگرایان و احتمال اقدام به خودکشی در میان آنان را کاهش دهد.[۱۰۷][۱۰۸]
احتمال اقدام به خودکشی در مردان و زنان همجنسگرا و دوجنسگرا در مقایسه با دگرجنسگرایان بیشتر است.[۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱] با توجه به بالاتر بودن میزان اقدام به خودکشی میان زنان نسبت به مردان، این نسبت در میان همجنسگرایان نیز برقرار است و زنان همجنسگرا نسبت به مردان همجنسگرا بیشتر در معرض اقدام به خودکشی قرار دارند.[۱۱۲] نژاد و سن از عوامل تعیینکننده در افزایش میزان خطر برای اقدام به خودکشی در دگرباشان است. به عنوان مثال، احتمال اقدام به خودکشی در مردان همجنسگرا و دوجنسگرای سفیدپوست آمریکایی پس از رسیدن به ۲۵ سالگی نصف میشود.[۲۹] مقایسهٔ جوانان همجنسگرایی که اقدام به خودکشی میکنند با همجنسگرایانی که اقدام به خودکشی نکردهاند نشان میدهد گروه اول بیشتر در معرض برخوردهای نامناسب ضد همجنسگرایانه بودهاند، اکثراً از مهارتهای کنار آمدن با تبعیض، انزوا، و تنهایی برخوردار نبودهاند،[۱۱۳][۱۱۴] و احتمال اینکه از سمت خانواده طرد شده باشند بیشتر بودهاست.[۱۱۵]
مشاوره و روان درمانی
بسیاری از افراد همجنسگرایی که به دنبال مشاوره هستند این کار را به دلایلی مشابه دلایل دگرجنسگرایان انجام میدهند. اضطراب، مشکل در روابط خصوصی، مشکل در کنار آمدن با شرایط کاری یا اجتماعی و غیره از جمله این دلایل است. گرایش جنسی این افراد ممکن است در روند درمان نقشی اصلی یا جانبی ایفا کند یا اصلاً فاقد هیچ اهمیتی باشد. دلیل مراجعهٔ یک فرد همجنسگرا برای مشاوره هر چه که باشد، احتمال فراوانی وجود دارد که خود مشاور نیز جهتگیریهای تبعیضآمیز و ضد همجنسگرایانه نسبت به بیمارش داشته باشد.[۱۱۶]
رواندرمانی با هدف «تغییر» همجنسگرایی
بعضی افراد با امیال و گرایش جنسی همجنسگرایانه ممکن است از داشتن این احساسات ناراضی باشند و بخواهند گرایش جنسی خود را تغییر دهند. در مواردی که گرایش جنسی واقعی فرد با خودانگاره و تصوری که وی از خود دارد در تضاد باشد و منجر به بروز استرس در فرد گردد، بهطوریکه مایل باشد گرایش جنسیاش را تغییر دهد، از اصطلاح گرایش جنسی آنمنناپذیر استفاده میشود.[۱۱۷] از مهمترین دلایلی که باعث میشود اشخاص همجنسگرا مایل به تغییر گرایش جنسی خود باشند، اعتقادات مذهبی آنان است که احساسات یا روابط همجنسگرایانه را مطرود و گناه تلقی میکند.[۲۲] بهطور کلی علت مراجعهٔ افراد همجنسگرا به رواندرمانگران برای تغییر گرایش جنسی خود معمولاً شامل این موارد میشود:
- سردرگمی یا سؤال دربارهٔ امیال جنسی یا گرایش جنسی خود[۱۱۸][۱۱۹]
- اعتقادات مذهبی فرد که همجنسگرایی را گناه یا غیرقابل قبول میدانند[۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲][۱۲۳][۱۲۴][۱۲۵][۱۲۶][۱۲۷]
- ترس، اضطراب، یا نگرانی از تبعات همجنسگرا بودن یا هویت همجنسگرایانه داشتن (خصوصاً اگر همجنسگرا بودن براساس مذهب فرد موردنظر یا در جامعهٔ محل زندگی او ممنوع و غیرقانونی باشد)[۱۱۸][۱۲۲][۱۲۴][۱۲۸][۱۲۹]
- فشار خانواده بر فرد که از او توقع انجام رفتارهای دگرجنسگرایانه دارند و همچنین طرد شدن اشخاص دگرباش از جامعه[۱۱۹][۱۲۲][۱۲۴][۱۲۸][۱۲۹]
بعضی درمانگران، گروهها، یا مؤسسات باور دارند قادر به کمک به همجنسگرایان برای غلبه بر امیال یا رفتارهای همجنسگرایانهٔ خود هستند. بسیاری از آنها پیروان ادیان ابراهیمی هستند و در مسلک آنان همجنسگرایی غیرطبیعی و گناه است و یک گرایش جنسی نامطلوب به حساب میآید. این نوع رواندرمانی در جهت حذف علایق همجنسگرایانه و توسط افرادی که همجنسگرایی را یک اختلال یا گناه تلقی میکنند (مانند جنبش همجنسگرایان سابق) استفاده میشود.[۱۳۰]
تبدیلدرمانی یا تلاش برای تغییر گرایش جنسی (SOCE) اصطلاحی کلی است که به انواع روشهای ابداع شده با هدف تغییر همجنسگرایی و تبدیل آن به تمایل به جنس مخالف اطلاق میشود. تا پیش از سال ۱۹۸۱، در ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی این روشها شامل لوبوتومی با یخشکن،[۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳] اختهسازی شیمیایی با استفاده از هورموندرمانی،[۱۳۴] بیزاریدرمانی مانند وارد نمودن شوک الکتریکی به دستها یا آلت تناسلی و استفاده از داروهای تهوعآور به صورت همزمان با القای محرکهای جنسی همجنسخواهانه، و تجدید شرطیسازی خودارضایی میشد. روشهای جدیدتر SOCE که هنوز در بعضی بخشهای ایالات متحده مورد استفاده قرار میگیرند محدود به مشاوره، تصویرسازی ذهنی، آموزش مهارتهای اجتماعی، درمان روانکاوانه، و موعظههای روحی مانند «دعا و حمایت گروهی و فشار گروهی» میشود.[۱۳۵]
تمام سازمانهای بزرگ و صاحبنظر در زمینهٔ سلامت روانی، تبدیل درمانی با هدف تغییر همجنسگرایی را غیرمجاز و خطرناک دانسته و عملاً تمامی آنها بیانیههایی رسمی منتشر نمودهاند که در آن متخصصان و آحاد جامعه از درمانهایی که ادعای تغییر گرایش جنسی دارند، برحذر شدهاند. از جملهٔ این سازمانها میتوان به انجمن روانپزشکی آمریکا،[۳۵] انجمن روانشناسی آمریکا،[۷] انجمن مشاوران آمریکا، انجمن ملی مددکاران اجتماعی آمریکا،[۱۷][۱۳۶] سازمان بهداشت سراسری قاره آمریکا (شاخهٔ آمریکای شمالی و جنوبی سازمان بهداشت جهانی)،[۱۳۷] کالج سلطنتی روانپزشکان،[۱۳۸] شورای رواندرمانی بریتانیا،[۱۳۹] و جامعهٔ روانشناسی استرالیا[۱۴۰] اشاره کرد. در بیانیهٔ رسمی سال ۲۰۱۳ انجمن روانپزشکی آمریکا آمدهاست:[۸۶]
انجمن روانپزشکی آمریکا به این تصور که همجنسگرایی باید تغییر یابد یا لازم است تغییر یابد اعتقادی ندارد. تلاش برای تغییر همجنسگرایی، فرد را در معرض خطر و آسیبهای قابلتوجهی قرار میدهد زیرا هیچکدام از انواع درمانهای مورد استفاده از نظر علمی تأیید نشدهاند و عزتنفس شخص نیز پس از شکستخوردن در تغییر گرایش جنسیاش از بین خواهد رفت. هیچ مدرک قابل استنادی نشان ندادهاست که هیچ نوعی از رواندرمانی توانسته باشد گرایش جنسی افراد را بهطور موثق و ایمن تغییر دهد. به علاوه، از دید سلامت روانی، گرایش جنسی نیازی به تغییر یافتن ندارد.
مراجع رواندرمانی و پزشکی معتقدند که هر درمانی که بر این فرض شکل گرفته باشد که همجنسگرایی یک بیماری روانی است و شخص باید گرایش جنسیاش را تغییر دهد غلط است و اصول بنیادی رواندرمانی بیان میکنند که مشاور نباید چه بهطور مستقیم و چه از طریق تأثیرگذاریهای غیرمستقیم ماهرانه، تعیینکنندهٔ هدف مشاوره باشد.[۸۶] بهعلاوه، بهطور کلی در چهار دههٔ اخیر، مبلغان تبدیلدرمانی و SOCE نتوانستهاند از طریق مطالعات علمی دقیق ادعاهای خود مبنی بر اثربخشی و بیخطر بودن تبدیلدرمانی را ثابت کنند.[۲۲][۱۴۱]
رواندرمانی حمایتکننده از همجنسگرایان
رواندرمانی حمایتکننده نوعی از رواندرمانی برای مراجعهکنندگان همجنسگراست که آنها را به پذیرش گرایش جنسی خود تشویق میکند. تلاش برای تغییر همجنسگرایی به دگرجنسگرایی یا از بین بردن رفتارهای جنسی و علاقهٔ مراجعهکننده به اشخاص همجنس، برخلاف اصول رواندرمانی حمایتکننده از همجنسگرایان است. انجمن روانشناسی آمریکا و جامعه روانشناسی بریتانیا در مورد رواندرمانی حمایتکننده دستورالعملها و راهنماهایی برای درمانگران منتشر کردهاند.[۱۴۲][۱۴۳] رواندرمانی حمایتکننده بر اساس واقعیات علمی زیر پایه نهاده شدهاست:[۲۲]
- کشش جنسی و گرایش به همجنس، و آمیزش با همجنس فینفسه طبیعی بوده و شاخهای مثبت از جنسیت در انسان است. به عبارت دیگر این موارد نشانگر اختلالهای روانی یا رشدی نیست.
- همجنسگرایی و دوجنسگرایی مدتها موجب ننگ و رسوایی دانسته میشدند، و تلقی این گرایش به عنوان یک لکهٔ ننگ نتایج منفی خود (مانند اضطراب اقلیت) را در طول زندگی فرد نشان خواهد داد.[۱۰۲][۱۰۶][۱۴۴][۱۴۵][۱۴۶]
- کشش جنسی به همجنس و آمیزش با همجنس میتواند در افراد مختلف خود را به شکل گرایشهای جنسی و هویتهای جنسی متفاوت نشان دهد.[۱۴۷][۱۴۸][۱۴۹][۱۵۰]
- مردان و زنان همجنسگرا و دوجنسگرا میتوانند زندگیای رضایتمندانه داشته باشند و روابط و خانوادههایی پایدار و متعهدانه تشکیل دهند که از جنبههای اساسی با روابط دگرجنسگرایانه معادل باشد.[۱۵۱][۱۵۲][۱۵۳][۱۵۴][۱۵۵][۱۵۶]
- هیچ مطالعهٔ تجربی یا تحقیق علمی داوری همتا شدهای وجود ندارد که بتواند گرایش جنسی به همجنس را به مشکلات خانوادگی، تربیت نادرست والدین، یا ضربههای روحی ارتباط دهد.[۱۵۷][۱۵۸][۱۵۹][۱۶۰][۱۶۱][۱۶۲][۱۶۳][۱۶۴][۱۶۵][۱۶۶]
جنبش طرفداران
در سالهای اخیر جنبش طرفداران همجنسگرایی نیز تا حد قابل ملاحظهای گسترش یافتهاست. ضرورت چنین مبارزاتی در کشورها و فرهنگهای مختلف متفاوت است. در حال حاضر هلند و بلژیک تمامی حقوق ازدواج را برای زوجهای همجنسگرا قائلند. در سال ۲۰۰۳ دادگاه کانادا در سه استان ازدواج افراد همجنسگرا را قانونی اعلام کرد. علاوه بر این در فرانسه، آلمان، فنلاند، سوئد، نروژ، دانمارک، ایسلند، و بعضی از ایالات آمریکا از جمله ورمونت، ماساچوست و نیویورک ازدواج همجنسگرایان قانونی است که حاصل آن برخورداری این زوجها از حمایت و مسئولیتهای ازدواجهای معمولی بودهاست.[۴]
رژه
رژهٔ همجنسگرایان، جشنی است که توسط همجنسگرایان و مدافعان حقوق همجنسگرایان ترتیب داده میشود و هدف از آن، این است که همجنسگرایان و دوجنسگرایان نباید از گرایش جنسی و جنسیت خود سر افکنده باشند، بلکه باید به آن افتخار نیز بکنند.[۱۶۷] تاقبل از سال ۱۹۶۹ به افراد دگرباش به چشم منحرفین جامعه نگریسته میشد. همجنسگرایان مجبور بودند ماهیت خود را پنهان کنند. شهردار نیویورک در سال ۱۹۶۰ مشی سختگیرانهای را نسب به بارها و پاتوقهای همجنسگرایان در پیش گرفت، و عملاً آنها را به سوی زیر زمینی شدن سوق داد. حملات پی در پی ای که نسبت به همجنسگرایان میشد به نقطهای غیرقابل تحمل نزدیک میشد، بهطوریکه در سال ۱۹۶۹، در پی حمله پلیس به یکی از بارها در یکی از محلههای نیویورک و دستگیری تمام افراد حاضر، صدها نفر از همجنسگرایان ناحیه با پلیس درگیر شدند. از این واقعه به عنوان شورش استونوال[E ۱۳] یاد میگردد. پس از این واقعه همجنسگرایان احساس کردند که نیاز دارند خود را به جامعه نشان دهند، بنابراین اولین رژه همجنسگرایان در سال ۱۹۷۰ در سالگرد شورش استونوال ترتیب داده شد.[۱۶۸][۱۶۹]
در طول تاریخ
در اروپا
قدیمیترین مستندات در رابطه با همجنسگرایی مربوط به یونان باستان است. سافو شاعری زن از جزایر لسبوس متعلق به یونان باستان بوده، که در اشعارش رابطههای عشقی را به دختران و زنان تعمیم داده و واژه لزبین نیز در اشاره به همجنسگرایان زن، از همین مورد سرچشمه گرفتهاست.[۱۷۰] در یونان باستان روابط بین مردان و پسران جوان معمول بودهاست که به آن عشق افلاطونی گفته میشود، اما این روابط به بوسیدن، نوازش کردن، دخول مقعدی، و قرار دادن آلت در میان باسن محدود بود.[۱۷۱] هادریان امپراتور روم باستان نیز دارای تمایلات همجنسخواهانه بوده؛ وی بر اساس روایات با آنتینوس دارای روابطی نزدیک و عاطفی بودهاست.[۱۷۲] در دوران رنسانس نیز در ایتالیا میتوان تا نام ۵۰۰ نفر از افراد معروف این دوره را که درگیر روابط همجنس گرایانه بودند را مشاهده کرد. از جمله کسانی که گمان بر همجنسگراییش میرود، لئوناردو داوینچی مهندس، ریاضیدان، و نقاش نامدار بودهاست.[۱۷۳]
از اواسط قرن سیزدهم میلادی به این سو مجازات همجنسگرایی تقریباً در تمامی اروپا مرگ بودهاست.[۱۷۴]
در آفریقا
روابط همجنسخواهانه در آفریقا با اینکه توسط کاشفان و مستعمرات اروپایی نادیده گرفته میشد و صحبتی از آن به میان نمیآمد، وجود داشت و در اشکال مختلفی دیده میشد. اوان پریچارد[E ۱۴] مردمشناس انگلیسی گزارش کردهاست که مردان جنگجو در قبیله «زَنده» در شمال کنگو دارای معشوقهای مذکری که بین دوازده تا بیست سال سن داشتهاند، بودهاند که در کارهای خانه به اعضای خانه کمک میکردهاند یا برخی نیز در اعمالی جنسی همچون تفخیذ شرکت داشتهاند. هرچند که چنین رسمی در قرن بیستم و پس از تسلط اروپاییان بر کشورهای آفریقایی از بین رفته بود، اما توسط پیران و بزرگان این قبیله که پریچارد با آنها گفتگو کرده بود نقل شد.[۱۷۵]
در آسیا
در ژاپن همجنسگرایی هرگز به عنوان یک گناه توسط دین و جامعه نگریسته نشدهاست. در سال ۱۸۷۳ قانونی وضع گشت که برپایه آن روابط همجنسخواهانه محدود میگشت؛ هرچند که این قانون هفت سال پس از تصویب آن لغو گشت.[۱۷۶] در طول تاریخ ژاپن تمامی شوگونها دارای یک معشوق مذکر بودهاند و این رسم یکی از ارکان سنت سامورایی بود. به همین منظور نیز برخی نگارههای محرک تاریخی ژاپنی به روابط همجنسخواهانه پرداختهاست. اگرچه برخی از این نگارهها در دوره غربیسازی ژاپن از بین رفت و بسیاری دیگر نیز در طول جنگ جهانی دوم در آتش سوختند، اما مجموعهای از این نگارهها که سالم باقیمانده بودند به موزهها منتقل شدند.[۱۷۳]
در چین نیز همجنسگرایی از ابتدای آغاز تاریخ آن کشور وجود داشتهاست.[۱۷۳] بر طبق اسناد تقریباً همه امپراتوران در سلسله هان دارای یک شریک جنسی مذکر بودهاند.[۱۷۷] همچنین در برخی کتب تاریخ توضیحاتی نیز در مورد زنان همجنسگرا وجود دارد. باور بر این است که همجنسگرایی در سلسلههای سونگ، مینگ و کینگ امری متداول محسوب میگشتهاست. همجنسگرایان چینی نسبت به همجنسگرایان اروپایی خود در دوران وسطی کمتر مورد شکنجه و آزار و اذیت واقع میشدند.[۱۷۸]
در ایران
قبل از اسلام
در دوران هخامنشیان و ساسانیان مجازات رابطه با همجنس، اعدام بودهاست.[۱۸۰] اما برخی پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که در ایران قبل از ظهور زرتشت اجتماعات همجنسگرایانه وجود داشتهاست. هرودت نیز شاهدبازی هخامنشیان را گزارش کردهاست؛ وجود روابط همجنسگرایانه مردانه در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز دیده شدهاست.[۱۸۱]
لواط یکی از گناهانی است که در دوره ساسانی تلقی میشدهاست. اصطلاحاتی چون kun-marzih, waran ī abārōn (شهوت غیرطبیعی)، marzišnīh ī abārōn (جماع گناه آلود) برای توصیف این عمل به کار رفتهاست. قوانین و مواردی که به آنها اشاره شده نشانگر این بوده که این عمل در جامعه رخ میدادهاست. کتاب مینوی خرد میگوید موجودات اهریمنی به شیوه زیر آفریده شدهاند: «و اهریمن بدکار دیوان و دروغان دیگر فرزندان اهریمنی را از عمل لواط با خود به وجود آوردند.» بنابراین نخستین نکته این است که لواط وسیلهای بود تا اهریمن بتواند موجودات اهریمنی دیگر و بیشتری به جهان بیاورد، و دوم آنکه اهریمن موجودی لواط کار پنداشته میشد. در کتاب وی دیوداد گفته میشود اگر مردان ناخواسته در لواط فاعل یا مفعول واقع شوند، مجازات آنها شلاق و اگر خواسته این کار را بکنند، مجازاتشان اعدام است. در کتاب هشتم دینکرد، فصل ۳۴ آن که دربارهٔ احکام علیه تجاوز به عنف و سایر موارد موجود در «هوسپارم نسک» اوستاست، میگوید چنین قوانینی دربارهٔ امیال غیراخلاقی و هرزه wiftag (لواط مفعول) و wiftīnag (لواط فاعل)، «شهوت ستمگرانه، کردار فاسد، و آوازه تبار و تنهای تباه و آلوده ایشان» وجود داشتهاست. در کتاب ارداویرافنامه، که یکی از تخیلیترین کتاب باقیمانده پهلوی است، به مجازاتهای همجنس بازان و لواط کاران اشاره شدهاست. ویراز در سفر خود به دوزخ مردی را میبیند که کیفرش این بود که مارهایی به مخرج او وارد و از دهانش خارج میشوند. فرشتگان دربارهٔ علتش میگویند: «این روح مرد پستی است که در گیتی مرتکب لواط شدهاست.» در فصل دیگری دربارهٔ مجازات لواط با زنان سخن گفته شده که سبکتر بودهاست. لازم به گفتن نیست که حکم «سزاوار مرگ» (مرگ ارزان) بیدرنگ در مورد این گونه افراد اجرا میشد.[۱۸۲]
بعد از اسلام
همجنسگرایی در دوران صفویان
در ایران پس از اسلام با همجنسگرایی و روابط همجنسگرایانه در مکانهای زیادی همچون دیرها، کاروانسراها، حمامها و پادگانهای نظامی برخوردی صورت نمیگرفته و مجاز بودهاست. رفتارهای همجنسگرایانه در دوران صفویان به رسمیت شناخته میشد چنانکه حتی در بین برخی شاهان صفوی و نیز بسیاری از امرای مملوکی چنین علاقهمندی مشاهده شدهاست. رابطهٔ آنان در حدی بود که یار همجنس آنان همیشه در کنارشان حضور داشته و اطرافیان او را به این امر میشناختند. این شاهان و امیران همزمان به اقامهٔ نماز جمعه و ادای واجبات دین اسلام و مسائل سیاسی میپرداختند. همچنین در این دوره اماکنی تحت عنوان امرد خانه برای فعالیت روسپیان مذکر وجود داشتهاست. رسمیت این اماکن به حدی بوده که دولت نه تنها مانع فعالیت آنها نمیشده بلکه از آنها مالیات هم دریافت میکردهاست. یکی از اماکن اسکان روسپیان مرد قهوهخانهها بودهاست. در این باره در سفرنامهٔ شاردان چنین آمده: «من در تبریز و ایروان قهوهخانههای بزرگی دیدم که پر از پسرانی بود که خویشتن را بهمانند زنان روسپی عرضه میداشتند و حتی شاه عباس دوم طفلی زیبا را به قهوهچی سپرد و پسر بر اثر تجاوزی که باو شد به قهوهچی حمله برد و او را زخمی کرد ولی شاه به جای تنبیه متجاوز قهوهچی، دستور داد شکم بچه را پاره کردند.»[۱۸۳][۱۸۴][۱۸۵][۱۸۶]
در ادبیات فارسی
برخی شاعران ایرانی همچون سعدی و جامی دارای اشعاری با «مضامین همجنسخواهانه» میباشند.[۱۸۷] علاوه بر این در ادبیات ایران داستانهایی حول محور عشق دو همجنس به یکدیگر نیز وجود دارد. ناظر و منظور منظومهای عاشقانه است که توسط وحشی بافقی سروده شده که در آن پسر وزیر که ناظر نام دارد عاشق پسر پادشاه که منظور میباشد، میگردد.[۱۸۸] مهر و مشتری منظومهای عاشقانه دیگری به زبان فارسی و در قالب مثنوی نوشته محمد عصار تبریزی است که در سال ۷۷۸ هجری قمری در وزن خسرو و شیرین سروده شدهاست.
در کتب قبل از اسلام در ایران عشق مرد به مرد دیده نشدهاست، به همین دلیل در قرون نخستین تاریخ بعد از اسلام مثلاً در آثار دورهٔ سامانیان و پیش از آنان از قبیل رودکی و شهید بلخی و ابوشکور بلخی و شاهنامهٔ فردوسی مطلب صریحی در این خصوص نیست.[۱۸۹] اگرچه عدهای معتقدند که دقیقی به دست امردی کشته شدهباشد.[۱۸۹]
در ایران و بیشتر جهان اسلام بهخصوص در مورد مردان، تا زمانی که مردان روابط جنسی با همسران و وظایف زناشویی خود را ایفا مینمودند جامعه اعتنایی در قبال سایر روابط جنسی آنها نداشت. این روابط به صورتهای مختلف مانند روابط با «امرد» (پسر جوان که خط سبیلش پرپشت نشده باشد)، «آدم داری» (نگه داشتن مردان جوانتر در خانه به عنوان مونس) از فرمهای اینگونه روابط با جنس موافق بود. در ادبیات دوران صفوی تا ایران قاجاری اواخر قرن نوزدهم میلادی هنگام صحبت از تمایلات افراد نسبت به جنس موافق است لحن نویسنده عاری از لحنی قضاوتآمیز بودهاست. مثلاً در رستم الحکما در مورد شاه تهماسب دوم مینویسد «یک صورت یوسفگونه را به هزاران زلیخا، لیلی و شیرین ترجیح میداد» یا فتحعلی خان صبا شاعر دربار قاجار، فتحعلی شاه را برای دوست داشتن زنان و مردان جوان ستودهاست یا عضد الدوله نه تنها زنان بسیار فتحعلی شاه، بلکه نظربازیهای گسترده او با مردان جوان زیبا را ثبت کردهاست. هرچند از اواخر قرن نوزدهم در نوشتههای نویسندگان چنین روابطی تقبیح میشد. افسانه نجمآبادی تأثیر فرهنگی اروپا بر جامعه ایران را در این چرخش رفتاری مؤثر میداند. بهطور کلی در دوران قاجار با وجود منع شرعی روابط جنسی با همجنس و احکام مخالفی که توسط شاهان و روحانیت صادر میشد صور مختلف روابط جنسی با همجنس در زندگی روزمره اتفاق میافتاد.[۱۹۰]
همجنسگرایی در دوران پهلوی
در دوره رضا پهلوی، احمد کسروی و عدهای دیگر مانند ایرج میرزا با همجنسگرایی مخالفت کرده و نهضت مخالفت با همجنسگرایی را به راه انداختند.[۱۹۱] در دوران محمد رضا پهلوی، واپسین شاه ایران، طبقات بالای اجتماعی جامعه نسبت به مسئله همجنسگرایی از خود انعطاف نشان میدادند حتی بعضی از اخبار نیز ازدواج همجنسگرایان را پوشش خبری میدادند. در این دوران برخی از افراد پیشنهاد پیدایش جنبشهای مدنی همجنسگرایان را همانند جنبشهای غربی نیز دادند. علاوه بر این در برخی از کلوبهای شبانه دوران پهلوی رفتارهای همجنسخواهانه تحمل میگشت. هر چند در دوران پهلوی همجنسگرایی همچنان یک نوع تابو به حساب میآمد و هیچ مرکزی برای مشاوره به جوانانی که در مورد گرایش جنسی خود دچار سردرگمی شده بودند وجود نداشت.[۱۹۲] ارنست پرون سوئیسی، یکی از نزدیکترین و صمیمیترین دوستان محمدرضا پهلوی که در در سوئیس با او آشنا شد و به مدت ۲۰ سال نزدیکترین دوست او بود، همجنسگرا بود. رضا شاه که تمایل داشت ولیعهد تربیت مردانه پیدا کند و شدیداً مراقب هر گونه رفتار زن صفتانه بود از بازگشت او به ایران به همراه یک همجنسگرا خشمگین شد.[۱۹۳] در بین معماران و طراحانی که به شهبانو در تزیین کاخ کمک میکردند بیژن صفاری و کیوان خسروانی علناً همجنسگرا بودند و با این وجود پای ثابت همراهان محبوب خانواده سلطنتی بودند که نشان دهنده میزان حساسیت شاه و شهبانو است.[۱۹۴]
همجنسگرایی بعد از انقلاب اسلامی
در سال ۲۰۱۰ برای نخستین بار در آلمان، گردهمایی زنان همجنسگرای ایرانی در شهر فرانکفورت با حضور ۱۷ تن از لزبینهای ایرانی مقیم اروپا و ایران برگزار شد. هدف از این نشست مقابله با هوموفوبیا و افزایش تعامل و همکاری بین همجنسگرایان ایرانی اعلام گشت.[۱۹۵]
تاریخ همجنسگرایی در قلمرو اسلامی
در اشعار دورهٔ جاهلیت و یکی دو قرن نخستین بعد از اسلام مدرکی دربارهٔ شاهدبازی نمیتوان یافت.[۱۹۶] همجنسگرایی در دوران طلایی اسلام معمول بود و به شکلی که افراد بزرگسال با پسران جوان به اعمال جنسی میپرداختند اما افراد بزرگسال بهطور معمول نقش فعال را بر عهده میگرفتند. ابونواس شعرهای فراوانی در مدح پسران نوجوان دارد این دوره در قرن دوازدهم میلادی به اوج خود رسید.[۱۹۷]
در ایران پس از اسلام واژه «شاهدبازی» در ادبیات ایران بسیار خودنمایی میکند و آن را مترادف همجنسگرایی میدانند؛ این در حالی است که این واژه اشاره به رابطه با پسران نوجوان دارد.[۱۹۸]
وضعیت قانونی و حقوقی
ازدواج همجنسگرایان و حق سرپرستی فرزند
ازدواج همجنسگرایان ازدواجی است که به صورت رسمی یا اجتماعی بین دو فرد همجنس صورت میگیرد. ازدواج همجنسگرایان در جوامع مختلف از نظر حقوقی، حق مدنی و دینی مطرح میگردد.[۱۹۹] دانمارک اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را تحت عنوان اتحاد مدنی[۲۰۰] و با حقوقی پایینتر نسبت به ازدواج قانونی نمود و هلند اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را به صورت مذهبی و با حقوق برابر ازدواج دگرجنسگرایان قانونی کرد.[۲۰۱][۲۰۲] اما با این حال بیشتر سازمانهای مذهبی (بسته به نظرات دینی خود) از دادن حق سرپرستی فرزند، استخدام و دیگر مزایا به زوجهای همجنسگرا خودداری میکنند.[۲۰۳][۲۰۴] اکنون کشورهای آرژانتین، آفریقای جنوبی، آیسلند، اسپانیا، بلژیک، پرتغال، سوئد، کانادا و هلند و ایالات متحده آمریکا ازدواج همجنسگرایان در تمام کشور قانونی است و در کشورهای برزیل و مکزیک در بخشهایی قانونی است. تحقیقات نشان دادهاست که ممنوع کردن ازدواج همجنسگرایان در قانون اساسی (این موضوع در بیست و نه ایالت آمریکا وجود دارد[۲۰۵]) به افزایش نرخ ابتلا به ایدز به میزان ۴ مورد به ازای هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر میانجامد.[۲۰۶] همچنین به افزایش استرس میان همجنسگرایان (بهطور کلی دگرباشان جنسی) منجر میشود.[۲۰۷] در صورتی که با قانونی شدن ازدواج در ماساچوست میزان مراجعه همجنسگرایان به مراکز درمانی ۱۳ درصد کاهش داشتهاست.[۲۰۸]
بسیاری از کشورهایی که ازدواج همجنسگرایان را به نحوی همانند اتحاد مدنی یا ازدواج رسمی قانونی کردهاند به همجنسگرایان اجازه به سرپرستی گرفتن فرزند را هم میدهند. برپایه گزارشها در بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۰ شش تا چهارده میلیون فرزند تحت سرپرستی پدر گی یا مادر لزبین بودهاند و هشت تا ده میلیون فرزند نیز توسط سرپرستان همجنسگرا بزرگ شدهاند.[۲۰۹] سرپرستی فرزند توسط همجنسگرایان میتواند هزینهای بین صفر تا سی هزار دلار در پی داشته باشد.[۲۰۹] شیوههای مختلفی برای اجازه به همجنسگرایان برای سرپرستی فرزند وجود دارد. در برخی کشورها تنها فرد مجرد قادر به سرپرستی فرزند میباشد و در برخی دیگر تنها زوجهایی که ازدواج کردهاند چنین حقی دارند؛ در برخی دیگر در صورتی که یکی از زوجهای همجنسگرا پدر یا مادر واقعی فرزند باشد، میتواند سرپرستی او را به همراه شریک زندگی اش بر عهده بگیرد.[۲۱۰] در اقدامی در جهت برابری حق سرپرستی فرزند، ایالات متحده در نظر دارد نام پدر و مادر در گذرنامههای این کشور را با واژههای «والد ۱» و «والد ۲» جایگزین نماید.[۲۱۱]
اما این امر مخالفانی سرسخت نیز دارد. برای مثال، آخرین جامعه فرزند خواندگی کاتولیک بریتانیا، اعلام کردهاست که اگر قانونی برای توانایی گرفتن فرزند توسط زوجهای همجنسگرا تصویب شود، یافتن خانه برای کودکان بی سرپرست را متوقف خواهد کرد.[۲۱۲] مؤسسه خیریه کاتولیک بوستن نیز، کار خود در ارتباط با یافتن خانه برای کودکان بی سرپرست را به این دلیل که تصویب این قانون برخلاف مناسک دینی آنها میباشد، پایان دادهاست.[۲۱۳]
در کشورهای مختلف
آسیا
در اکثر کشورهای آسیایی، همجنسگرایی غیرقانونی نیست هر چند که در بعضی کشورها همچون ایران و مالزی جرم به حساب میآید. با این حال این روند در حال تغییر است. به عنوان مثال، هندوستان در سال ۲۰۰۹ از روابط همجنسگرایانه رفع جرم کرد؛ پیش از این سکس با همجنس در هند مخالف طبیعت شناخته میشد.[۲۱۴] علاوه بر هند، نپال نیز به عنوان کشوری پیشرو و نوظهور در عرصه حقوق همجنسگرایان، در حال تهیه قانونی برای رسمیت بخشیدن به ازدواج همجنسگرایان و حقوق برابر برای آنها است.[۲۱۵]
- خاورمیانه
در اکثر کشورهای اسلامی در خاورمیانه، با همجنسگرایان برخورد میشود. با این وجود، جامعه همجنسگرایان اسرائیل دارای آزادیهای وسیع اجتماعی در این کشور هستند، هرچند برخی گروههای مذهبی محافظهکار در اسرائیل با این آزادیها مخالفند.[۲۱۷]
به گزارش روزنامه جروزالم پست در یک گزارش اطلاعاتی منتشرشده داخلی منطقه هامبورگ در آلمان، ایران از سال 2008 «شمار زیادی» از همجنسگرایان را اعدام کرده است.[۲۱۸][۲۱۹][۲۲۰]
با تغییر در قوانین کنونی ایران،حکم لواط(رابطه جنسی بین دو مرد) برای مرد مفعول در هر صورت اعدام و مرد فاعل در صورت «عنف، اکراه و داشتن همسر» اعدام خواهد شد.با این تغییرات فرد فاعل فقط در زمانی که به مفعول تجاوز کرده باشد یا پیش از برقراری رابطه با مرد دیگر با زن خود رابطه جنسی برقرار کرده باشد،اعدام می شود.شرایط دیگری نیز وجود دارد که اگر فاعل غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حکم اعدام برای هر دو نفر صادر خواهد شد.[۲۲۱]
در قوانین ایران، گرایش همجنسگرایانه زنان تحت عنوان «مساحقه»، عملی مجرمانه تعریف شدهاست. مادهٔ ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی، مساحقه را اینطور تعریف کردهاست: «مساحقه، همجنسبازی زنان است با اندام تناسلی». در موضوع مساحقه جرم به فعل دو زن بستگی دارد. به موجب مادهٔ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی: «هرگاه دو زن که با هم خویشاوندی نسبی نداشته باشند بدون ضرورت، برهنه زیر یک پوشش قرار گیرند به کمتر از صد تازیانه تعزیر میشوند. در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر در مرتبهٔ سوم به هر یک صد تازیانه زده میشود.»[۲۲۲] در صورت تکرار جرم، مرتکب را اعدام میکنند.[۲۲۳]
اروپا
اکثر کشورهای اروپایی در عین به رسمیت شناختن همجنسگرایی قوانین خاصی نیز برای آنها تدوین کرده یا در حال انجام آن هستند. به عنوان مثال پارلمان پرتغال لایحهای را در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۱۰ برای قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان تصویب کرده اما قبول کردن فرزند توسط این زوجها را رد کردهاست. این لایحه با حمایت حزب حاکم سوسیالیست و سایر احزاب چپ به تصویب رسید.[۲۲۴] علاوه بر این عضویت در اتحادیه اروپا نه تنها ملزم به نداشتن قوانین ضد همجنسگرایانهاست، بلکه با توجه به پیمان آمستردام کشورهای خواهان عضویت باید دارای قوانین ضد تبعیضی علیه همجنسگرایان نیز باشند.[۲۲۵]
قاره آمریکا
- کانادا
کانادا از سال ۱۹۶۹ از همجنسگرایی رفع جرم نمود و دومین کشور پس از هلند بود که ازدواج همجنسگرایان را قانونی نمود. این کشور ابتدا ازدواج همجنسگرایان را در استان انتاریو قانونی کرد و سپس در سال ۲۰۰۵ به صورت فدرال و رسمی در سراسر کشور ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناخت. علاوه بر این کانادا اجازه سرپرستی فرزند را به همجنس گرایان میدهد و دارای قوانین ضد تبعیض علیه دگر باشان نیز است و هرگونه توهین به گرایش جنسی در این کشور جرم تلقی میگردد.[۲۲۶][۲۲۷]
- ایالات متحده آمریکا
در تمام ایالتهای آمریکا از روابط همجنسگرایانه رفع جرم شدهاست و دیوان عالی آمریکا در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۱۵ ازدواج همجنسگرایان را در سرتاسر ایالتهای آمریکا قانونی اعلام کرد.[۲۲۸] به این ترتیب ایالات متحده آمریکا هجدهمین کشوری است که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت شناختهاست. جورج بوش، رئیسجمهور پیشین آمریکا که دارای تعصبات مذهبی بود، خواستار ممنوعیت ازدواج همجنسگرایان در سراسر آمریکا بود و به این منظور لایحهای را برای ممنوعکردن ازدواج همجنسگرایان به مجلس سنا ارائه نمود، اما این لایحه توسط نمایندگان سنای آمریکا رد شد.[۲۲۹][۲۳۰]
- آمریکای لاتین
بر طبق تصویب قانون توسط مجلس سنای آرژانتین در این کشور همجنسگرایان اجازه ازدواج با یکدیگر و قبول کردن فرزند را دارند. کلیسای کاتولیک و گروهای مذهبی به این قانون معترض هستند.[۲۳۱]
آفریقا
آفریقای جنوبی تنها کشور در قاره آفریقا است که علاوه بر این که ازدواج همجنسگرایان در آن کشور قانونی است، ایشان حق به سرپرستی گرفتن فرزند را نیز دارند و قوانین ضد تبعیض، حامی و ضامن حقوق شهروندی آنها است.[۲۳۲][۲۳۳]
در دسامبر ۲۰۱۳ میلادی، پارلمان اوگاندا همجنسگرایی را مصداق جرم و برای همجنسگرایان، مجازات «حبسابد» پیشبینی کرد. در این طرح، کسانی هم که اطلاعات خود از وجود چنین رابطهای را به مقامات گزارش نکنند، نیز به اقدام مجرمانه محکوم میشوند.[۲۳۴]
خدمت در ارتش
ارتشهای کشورهای گوناگون در سراسر جهان نگاه متفاوتی به موضوع خدمت همجنسگرایان در ارتش دارند. بیشتر کشورهای غربی امروزه قانونی راکه موجب آن تنها افراد دگر جنس گرا میتوانند وارد ارتش شوند را برداشتهاند و به همجنسگرایان اجازه خدمت در ارتش را میدهند. برای مثال، از ۲۶ کشور عضو پیمان ناتو ۲۲ کشور به همجنسگرایان اجازه خدمت آزادانه را میدهند.[۲۳۵]
در آسیا کشورهایی همچون تایلند، اسراییل،[۲۳۶] ژاپن،[۲۳۷] و تایوان[۲۳۸] اجازه خدمت آزاد همجنسگرایانه را میدهند و کشورهایی همچون ترکیه و ایران همجنسگرایان را از خدمت ارتش منع میکنند. در ترکیه با آنکه همجنسگرایی از لحاظ قانونی جرم محسوب نمیگردد اما از لحاظ ارتش این کشور بیماری روانی محسوب میگردد.[۲۳۹][۲۴۰][۲۴۱] در ایران نیز همجنسگرایی جزو اختلالات جنسی و بیماریهای روانی به حساب میآید.[۲۴۱]
تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا به همجنسگرایان اجازه خدمت در ارتش را میدهند اما در خود قاره اروپا معدود کشورهایی همانند صربستان نیز وجود دارد که از خدمت همجنسگرایان در ارتش جلوگیری میکنند.[۲۴۲]
- آمریکا
در ایالات متحده آمریکا تا اواخر سال ۲۰۱۰ قانونی به نام نپرس، نگو وجود داشت که به موجب این قانون که در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون به تصویب رسید به همجنسگرایان به شرط آنکه که گرایش جنسی خود را آشکار نکنند اجازه ورود و خدمت در ارتش داده میشد. پس از سالها کشمکش سرانجام در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، با رأی مجلس سنای ایالات متحده آمریکا، قانون نپرس، نگو با رأی موافق ۶۵ عضو سنا و به رغم مخالفت ۳۱ سناتور عضو حزب جمهوریخواه باطل شد و خدمت همجنسگرایان در آمریکا آزاد اعلام گشت.[۲۴۳]
اصطلاحهای دیگر
در ایران، که همجنسگرایی در آن مذموم است، گاهی در گویش خیابانی، از افراد همجنسگرا –زن یا مرد– با عنوان تحقیرآمیز «همجنسباز» یاد میشود، این واژه مانند واژههای مشابهی چون کفترباز، قمارباز و … دارای باری منفی بوده، و برای القای این بار منفی علیه همجنسگرایان استفاده میشود.[۲۴۴] همچنین واژههای دیگری نیز در گفتار عوام برای اشاره به افراد همجنسگرا وجود دارد که معمولاً تحقیرآمیز و محکومکننده هستند؛ به عنوان مثال همجنسگرایان مرد در زبان فارسی با عناوین چون اِواخواهر، اُبنهای (شخص مفعول در عمل جنسی با همجنس) لواطکار و عناوین زنندهتر خوانده میشوند.[۲۴۵][۲۴۶][۲۴۷] البته چنین فحاشیهایی به تراجنسیتیها نیز اطلاق میشود.[۲۴۸] این واژهها برای نشان دادن فاعلیت یا مفعولیت در عمل جنسی با همجنس است و مترادف با همجنسگرا نیست. هر چند برخی افراد همجنسگرا از تصویری که برخی همجنسگرایان دیگر ارائه میدهند بدشان میآید.[۲۴۸]
همجنسگراهراسی
همجنسگراهراسی یا هوموفوبیا واژهای است که در برگیرنده نگرش و احساسات منفی نسبت به همجنسگرایان یا دوجنسگرایان یا در برخی موارد نسبت به ترنسها است. همجنسگراهراسی میتواند در رفتارهایی همچون تبعیض یا خشونت نسبت به افراد غیر دگرجنسگرا بروز کند.[۲۴۹][۲۵۰] خشونت نسبت به مردان همجنسگرا در مقایسه با خشونت نسبت به لزبینها موضوع تحقیقهای بیشتری بودهاست.[۲۹] تعصبهای ضدهمجنسگرایی معمولاً در اشخاصی دیده میشود که در زندگی روزمرهٔ خود ارتباط شخصی با افراد همجنسگرا نداشتهاند.[۲۵۱] احتمال اینکه رواندرمانگران نیز جبههگیری ضدهمجنسگرایانه نسبت به مراجعین خود داشته باشند بسیار بالاست.[۱۱۶] محققان تبعیض علیه همجنسگرایان و همجنسگراهراسی را با زنستیزی و مردسالاری در ارتباط میدانند. بهطور کلی اشخاص همجنسگراستیز دیدگاههای زنستیزانه بیشتری دارند و زن را فرودستتر از مرد میشمارند.[۲۵۲][۲۵۳]
کارگروه ملی همجنسگرایان مرد و زن در آمریکا در تحقیقی در سال ۱۹۸۴ نشان داد که ۹۴٪ از مردان و زنان همجنسگرای تحتپرسش در مقاطعی از زندگی خود قربانی خشونت شدهاند، و تقریباً نیمی از این افراد با خشونت جسمی مورد تهدید قرار گرفتهاند.[۲۵۴] استعلام دیگری در سال ۱۹۹۱ گزارش داد که بیش از ۹۰٪ همجنسگرایان مرد و زن هدف خشونت کلامی قرار میگیرند و این خشونت در مورد بیش از یکسوم آنها بهطور مستقیم به دلیل گرایش جنسی آنها رخ دادهاست.[۲۵۵] قرار گرفتن در معرض این خشونتها بهطور مستقیم احتمال افسردگی، اضطراب، خشم، و علایم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی را در همجنسگرایان افزایش میدهد[۲۵۶] و از دیگر پیامدهای آن، افزایش اقدام به خودکشی میان همجنسگرایان است.[۲۵۷] از مشهورترین خودکشیهای میان نوجوانان به خودکشی جیمی رودمایر و تیلور کلمنتی میتوان اشاره کرد.
همجنسگرا هراسی یکی از دلایل مهم جنایت ناشی از نفرت ضد همجنسگرایان است. در سال ۱۹۹۸ قتل متیو شپارد دانشجوی آمریکایی به دلیل همجنسگرا بودنش توجهات زیادی را در سطح جهانی به خود جلب کرد.[۲۵۸] یکی دیگر از قتلهایی که بر پایه گرایشها جنسی صورت میگرفت و توجه زیادی را به خود جلب کرد قتل هاروی میلک بود. هاروی میلک یک سیاستمدار همجنسگرای آمریکایی بود که در دهه هفتاد میلادی پس از چندین مرتبه شرکت در انتخابات انجمنی سر انجام به عضویت انجمن شهر سان فرانسیسکو انتخاب شد. او یک سال پیش از پایان کار خود توسط یکی از همکارانش به همراه شهردار سان فرانسیسکو به قتل رسید. در شب این قتلها بیش از ۳۰ هزار تن درحالیکه شمعهایی به دست داشتند در خیابانهای سن فرانسیسکو به یاد هاروی میلک به راهپیمایی و تظاهرات آرام پرداختند.[۲۵۹]
همجنسگرایان یکی از هدفهای هلوکاست در زمان آلمان نازی بودند.[۲۶۰] بین ۵٬۰۰۰ تا ۱۵٬۰۰۰ همجنسگرا به اردوگاههای مرگ آلمان نازی فرستاده شدند تا درمان شوند.[۲۶۱] در ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۰۳ مجلس قانونگذاری آلمان تصویب کرد در یکی از معروفترین خیابانهای برلین به یاد همجنسگرایانی که در اردوگاههای کار اجباری جان خود را از دست داده بودند در نزدیکی بنای یادبود قربانیان هلوکاست یادمانی برایشان نصب گردد.[۲۶۲] میزان پذیرش همجنسگرایان و برابری جنسیتی در جوامع اسلامی به طرز قابل ملاحظهای کمتر از جوامع غربی است اگرچه جامعه مسلمانان آلبانی مقداری لیبرالتر هستند. همچنین میزان پذیرش همجنسگرایان و برابری جنسیتی در جوامع غربی با گذشت زمان افزایش یافتهاست اما در جوامع مسلمان از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰ تغییر قابل ملاحظهای نداشتهاست.[۲۶۳]
در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۰ سازمان ملل رأی به قطعنامهای ضد اعدام داد که در آن اعدام افراد بر پایه گرایش جنسی محکوم میشود هرچند که اشاره به همجنسگرایان در این قطعنامه در ابتدا به دلیل مخالفت کشورهای اسلامی همچون ایران و سومالی با واژه اعدام بر پایه هرگونه تبعیض جایگزین شد، اما پس از درخواست ایالات متحده مبنی بر بازگشت اشاره صریح به نام همجنسگرایان این قطعنامه بار دیگر به رأی گذاشته شد و تصویب گشت.[۲۶۴]
در میان جامعه علمی نیز همجنسگراهراسی وجود داشتهاست. وولف گزارش میکند که در سالهای دهه ۱۹۸۰ در میان پژوهشگرانی که بر روی رفتارهای نخستیها بررسی میکردند تردید در چاپ مطالب مربوط به شواهد روابط همجنسخواهانه در جانوران وجود داشته چرا که از این ترس داشتهاند که همکارانشان از خود واکنشهای هوموفوبیک نشان دهند.[۲۶۵]
در فرهنگ عمومی
همجنسگرایی امروزه در عرصههای مختلفی همچون فیلمهای سینمایی، مباحث سیاسی، حقوق اجتماعی و غیره به عنوان یک سوژه مطرح است. علاوه بر این هماکنون همجنسگرایان زیادی در عرصههای مختلفی همچون سیاست، موسیقی، بازیگری و… مشغول به فعالیت هستند.[۲۶۹][۲۷۰]
شخصیتها
همجنسگرایان زیادی در عرصه فرهنگ و سیاست هماکنون حضور دارند به عنوان مثال الن دیجنرس مجری مطرح و مشهور شبکه ان بی سی آمریکایی در سال ۱۹۹۷ اعلام کرد که یک لزبین است.[۲۷۱] همچنین ریکی مارتین در سال ۲۰۱۰ در سایت خود نوشت: «من افتخار میکنم که بگویم، یک همجنسگرای خوشبخت هستم.»[۲۷۲] در عرصه سیاست نیز میتوان به یوهانا سیگورداردوتیر نخستوزیر لزبین ایسلند اشاره کرد که اولین فرد دگرباش در دنیا محسوب میشود که با گرایش جنسی آشکارا به چنین پستی رسیدهاست.[۲۷۳] گیدو وستروله وزیر امور خارجه آلمان نیز یک همجنسگرا میباشد.[۲۷۴]
امروزه به افراد مشهوری که در اذهان عمومی مورد حمایت و دارای محبوبیت در میان همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تغییر جنسیت دهندگان میباشند گی آیکون (به انگلیسی: gay icon؛ به معنی «نماد همجنسگرایی») اطلاق میگردد. این افراد عموماً از حقوق همجنسگرایان دفاع میکنند یا خود یکی از آنان هستند. لیدی گاگا خواننده معروف آمریکایی که خود یک دوجنسگرا است یکی از چهرههای بارز همجنسگرا میباشد.[۲۷۵] بریتنی اسپیرز خواننده مشهور نیز یکی دیگر از چهرههای بارزی است که خود یک دگرجنسگرا است و از او در سال ۲۰۱۸ بهدلیل تأثیرات بسیار در ارتقاء حقوق برابری دگرباشان با جایزه پیشتاز در جایزه رسانهای گلد تقدیر شد.[۲۷۶][۲۷۷]
سینما
فیلمهای سینمایی بسیاری با مضمون همجنسگرایی و همجنسگرایان تاکنون ساخته شدهاست. فیلمهایی همچون بوسهٔ زن عنکبوتی، کوهستان بروکبک،[۲۷۸] میلک،[۲۷۹] بچهها حالشان خوب است،[۲۸۰] مرا با نامت صدا کن و مهتاب که داستان هر شش فیلم پیرامون همجنسگرایان و همجنسگرایی است به ترتیب در سالهای ۱۹۸۶، ۲۰۰۶، ۲۰۰۹، ۲۰۱۱، ۲۰۱۸ و ۲۰۱۷ نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم شدند. مهتاب تنها فیلمی بود که برنده بهترین فیلم اسکار شد. مرا با نامت صدا کن برنده بهترین فیلمنامه، میلک برنده بهترین بازیگر نقش اول مرد و کوهستان بروکبک برنده بهترین کارگردانی شد. کوهستان بروکبک داستان زندگی دو گاوچران همجنسگرا است که در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی است که رابطه آنها به خاطر مشکلات و جامعه آن روز دچار فراز و نشیبهای زیادی است. در فیلم میلک که در واقع داستان واقعی هاروی میلک یک سیاستمدار و فعال حقوق همجنسگرایان است شان پن به خاطر بازی در نقش هاروی میلک برنده جایزه اسکار شد.[۲۸۱][۲۸۲] فیلم بوسهٔ زن عنکبوتی داستان دو زندانی است که یکی از آنان همجنسگراست و دیگری مبارزی چپ است. مقدار زیادی از فیلم تقابل نگاه این دو را با هم نشان میدهد که هردو در نهایت از یک نظام دست راستی و دیکتاتوری درد میکشند. این فیلم برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین نقش اصلی شدهاست.[۲۸۳] مرا با نامت صدا کن داستان رابطه عاشقانه ای است که میان یک پسر ۱۷ ساله و دانشجوی پدرش شکل میگیرد. داستان در دهه ۸۰ میلادی و در شمال ایتالیا اتفاق میافتد تیموتی شلمی بازیگر نقش الیو در این فیلم با ۲۲ سال سن به جوانترین نامزد بهترین نقش اول مرد در تاریخ جایزه اسکار تبدیل شد. دیگر فیلم با این موضوع رختشویی زیبای من محصول سال ۱۹۸۵ و با بازی سر دنیل دی - لوئیس، میباشد که داستان رابطه عاشقانه یک مهاجر پاکستانی و یک فاشیست انگلیسی را بنمایش میکشد.
در میان برنامههای تلویزیونی سریالهایی مانند خانواده مدرن و گلی به این موضوعات میپردازند و شبکه تلویزیونی لوگو نیز برنامههایش در مورد اقلیتهای جنسی است.
همجنسگرایی و مذهب
سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام با همجنسگرایی مخالفت کردهاند. بعضی عقیده دارند که همجنسگرایی خود یک گناه است در حالی که عدهای دیگر تنها اعمال همجنسگرایانه را گناه میدانند. البته تعدادی از دینداران در این زمینه موافقت دارند، چنانکه برخی کلیساها عقد شرعی همجنسگرایان را جاری میکنند و برخی نیز، این عمل را مطرود میدانند. در حالت کلی اما بررسیها نشان میدهند که اکثر گروههای باورمندان به دین، دیدگاه منفی نسبت به همجنسگرایی دارند.[۲۸۴]
- یهودیت
همجنسگرایی در طی تاریخ یهودیت به عنوان عُرفی از زندگی پذیرفته شده بود. با این وجود تا سده اخیر، در زبان عبری واژهای خاص برای «همجنسگرایی» وجود نداشت.[۲۸۵]
در آئین یهود، در مذهب ارتدکس رابطه جنسی بین دو همجنس ناپذیرفتنی است.[۲۸۶] اما در سه مذهب دیگر یعنی اصلاحگرا، نوسازمان گرا و محافظهکار همجنسگرایی به عنوان یک شیوهٔ زندگی مورد قبول و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد.[۲۸۷]
- مسیحیت
بیشتر مکاتب مسیحی همجنسگرایان را طرد نمیکنند (همانطور که هیچ گناهکاری را طرد نمیکنند) اما اکثر آنها بر این نکته پافشاری میکنند که روابط همجنسخواهانه گناه است.[۲۸۸][۲۸۹][۲۹۰] هرچند که برخی دیگر همجنسگرایی را گناه نمیدانند.[۲۹۱] کلیساها در قرون وسطی مواضعی سرسختانه از خود در برابر همجنسگرایی نشان میدادند و مجازات همجنسگرایی مرگ بودهاست.
پاپ فرانسیس به عنوان پاپ،تاکنون واضح ترین دفاع از همجنسگرایان را داشته است.او می گوید:«آنها هم فرزندان خدا هستند و حق دارند که در یک خانواده باشند. هیچ کس نباید آنها را کنار بگذارد یا زندگی را برایشان سخت کند.»[۲۹۲][۲۹۳][۲۹۴]
کلیسای ارتدکس هرگونه رابطه بین دو همجنس را مردود میداند.[۲۹۵] با این وجود برخی کلیساها همچون کلیسای انگلیکان کانادا، کلیسای منونایت هلند و کلیسای سوئد و بسیاری دیگر از کلیساها در کشورهایی همچون نروژ و آلمان ازدواج همجنسگرایان را رسمی میدانند و آن را تقدیس میکنند.[۲۹۶][۲۹۷] برخی از استادان الهیات پیشنهاد کردهاند کلیساهای کاتولیک نباید درهای خود را بر روی زوجهای همجنسگرا ببندد.[۲۹۸] در سال ۲۰۱۱ و پس از قتل یکی از فعالان حقوق همجنسگرایان در اوگاندا اسقف اعظم کانتربری بیانیهای صادر کرد که در آن هشدار داده بود نباید از همجنسگرایان چهرهای اهریمنی نشان داد. او افزوده بود سخنانی که چهرهای شیطانی از همجنسگرایان نشان میدهد عواقب خطرناکی دارد. بیانیه او مورد حمایت اکثر رهبران مذهبی انگلیکان قرار گرفت. آنها در حمایت از چنین بیانیه گفته بودند: ما از این سخنان حمایت میکنیم چرا که هیچکس نباید به خاطر تعصبهای دیگران در ترس و وحشت زندگی کند.[۲۹۹]
- اسلام
اصطلاح همجنسگرایی در واژهشناسی اسلامی وجود ندارد ولی نزدیکترین واژه به آن عبارت «لواط» است که اعمال جنسی میان دو مرد است که برگرفته از نام قومی است که در قرآن به عنوان قوم لوط آمدهاست[۳۰۰] قرآن در آیات مختلفی داستان لوط و قوم او را بیان میکند و برای عمل این قوم تعابیر مانند فحشا، اسراف، جرم، ظلم، خباثت، جهالت و فسق آوردهاست[۳۰۱]
لواط از جانب محمد، پیامبر اسلام و تمامی امامان شیعه نهی شده و از عواقب اخروی آن به شدت یاد شدهاست.[۳۰۲] مجازاتهای دنیوی سنگینی نیز برای لواط و دیگر کنشهای همجنسخواهانه در نظر گرفته شدهاست.[۳۰۳] در فقه شیعه و قوانین ایران؛ لواط، که معمولاً دخول کامل مقعدی بین دو مرد تعریف میشود، کیفر اعدام دارد، تفخیذ و قراردادن آلت تناسلی بین دو کپل مجازات حدی ۱۰۰ ضربه تازیانه و در بار سوم یا چهارم اعدام، بوسیدن پسران از روی شهوت و خوابیدن عریان دو مرد یا دو زن در زیر پوشش مشترک، بدون وجود ضرورت، مجازات تعزیری دارد. مساحقه به معنی آلتمالی دو زن نیز مستحق مجازات حدی یکصد ضربه شلاق و در نوبت چهارم مستوجب اعدام است.[۳۰۴]
در مذهب شافعی فتاوایی از برخی فقها آمده که بر اساس آن لواط با غلام مملوک (عبد) حد ندارد و مخالفینشان نیز آن را به حلال بودن لواط تعبیر کردهاند.[۳۰۵][۳۰۶] همچنین مشهور است مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی لواط را جایز دانسته، هرچند در المؤطای مالک چنین چیزی وجود ندارد و مالکیان نیز آن را قبول ندارند. مرتضی راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران در این مورد نوشتهاست: «شاهدبازی حرام است و همهٔ پیران و زاهدان کنند. وقتی فقهای اربعه با این اوضاع روبرو میشدند ناچار بودند فتوایی بدهند که نه سیخ بسوزد نه کباب. لذا برخی غلام غیرمملوک را منع و غلام مملوک را تجویز کردهاند.»[۳۰۷]
محسن کدیور، نواندیش دینی، همجنسگرایی را در اسلام رد میکند. اکبر گنجی همجنسگرایی را طبیعی دانسته و دیدگاه محسن کدیور را نقد کردهاست.[۳۰۸] عبدالکریم سروش، دیگر نواندیش دینی، میگوید «حقخواهی همجنسگرایان مسئلهٔ جدیدی است که او هنوز قادر نشده سخن قاطعی در باب آن بگوید.»[۳۰۹][۳۱۰]
- بهاییت
آیین بهایی رابطه جنسی میان مردان را رد میکند و هرگونه رابطه جنسی میان همجنس را تحریم کردهاست. مجازات لواط و زنا در بهاییت از پیش تعیین شده نیست و تعیین آن به بیت العدل سپرده شدهاست. شوقی ربانی در توضیح ممنوعیت روابط همجنسگرایانه گفتهاست: «هر قدر عشق و محبت بین دو همجنس شدید و خالص باشد، اگر به روابط جنسی منجر گردد نادرست و خطاست.»[۳۱۱] اخیراً بیت العدل در اعلامیهای جدید اعلام نموده: «هرگونه تعصب یا انزجار از همجنس گرایان مخالف و مغایر با روح آیین بهایی است. افزون بر این، بهاییان مأمورند که مدافع و حامی مظلومین باشند و از کسانی که حقوق اساسی شان نقض شده با تمام توان دفاع کنند…» همچنین در ادامه آورده شده: «بهاییان باید ناگزیر میان وجوهی از امور اجتماعی که با تعالیم بهایی همخوانی دارد و جنبههایی که با تعالیم بهایی سازگاری ندارد تمایز گذارند. در حالت نخست، بهاییان میتوانند فعالانه از آن امور اجتماعی حمایت کنند ولی در حالت دوم، نه حمایت میکنند و نه مخالفت.»[۳۱۲]
- هندوئیسم
در حال حاضر همجنسگرایی در میان پیروان مذهب هندو بهطور کلی پذیرفته شدهاست با این حال از آن جا که متون این مذهب بهطور صریح و روشن در مورد همجنسگرایی جهتگیری نمیکند همجنسگرایی در میان هندوها دارای مخالفان و موافقانی هست. برای مثال مخالفان طبیعی خواندن همجنسگرایی بیان میکنند که عشق واقعی بین یک زن و یک مرد میتواند رخ دهد و از همین جهت رابطه جنسی تنها در میان یک زن و یک مرد قابل پذیرش است در حالی که موافقان ابراز میدارند در هیچیک از متون مذهب هندو ذکر نشده که عشق تنها میان دو جنس مخالف است و از آن جا که عشق و رابطه رمانتیک میان دو همجنس نیز میتواند رخ دهد، پس رابطه جنسی با همجنس نیز طبیعی است.[۳۱۳]
- دین زرتشتی
اگرچه در گاتها که به زرتشت نسبت داده میشود اثری از منع همجنسگرایی نیست در بخش وندیداد به صراحت همجنسگرایی منع شدهاست. وندیداد به زرتشت منسوب نیست و نگارش آن به مغهای زمان اشکانیان نسبت داده میشود.[۱۸۱] در دید زرتشتی، جهان صحنه نبرد خیر و شر است و از آنجا که یکی از وظایف پیروان خیر تولید حیات جدید به شیوه اهورامزدا و امرتات، زمین، است، نازایی همجنسگرایی، به تصریح متون زرتشتی به روشنی آن را در سوی شر قرار میدهد. بنا بر افسانه تأسیس سرزمینهای ایران در وندیداد، آمیزش جنسی بین مردان از سوی روح شر برای آزار رساندن به نهمین خلقت اهورامزدا، سرزمین هیرکانی، ایجاد شدهاست. عمل آمیزش جنسی مردان در اوستا به عنوان عملی گناهکارانه و مستوجب مجازات شناخته شدهاست. تمایزی بین انجام این عمل با رضایت طرفین و بی رضایت وجود دارد. اگر خلاف میلش مجبور به این کار شده باشد مجازات اش «هشتصد ضربه با شلاق اسب، و هشت فلک» است، که برابر مجازات مثلاً کشتن یک سگ است؛ ولی اگر این کار را رضایتمندانه انجام داده باشد گناه او جبران ناشدنی ست. علاوه بر این، هر دو شریک فعال و مفعول دیو شمرده شده متعلق به خلقت شر هستند و پس از مرگ دیو میمانند. ً دینکرد، به ما میگوید که ارواح مشارکت کنندگان فعال و مفعول این آمیزش به دلیل نزدیکی به دیوان خود ظاهری چون دیو دارند.[۳۱۴]
- شیطانپرستی
در شیطانپرستی، هر نوع رابطه جنسی که بین دو فرد بالغ و رضایتمند انجام شود قابل قبول است و همجنسگرایی نیز منعی ندارد.
آنها از قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان نیز حمایت میکنند.[۳۱۵]
- پذیرش همجنسگرایی از سوی برخی دینداران
در مسیحیت، برخی کلیساها همچون کلیسای انگلیکان کانادا، کلیسای منونایت هلند و کلیسای سوئد و بسیاری دیگر از کلیساها در کشورهایی همچون نروژ و آلمان ازدواج همجنسگرایان را رسمی میدانند و آن را تقدیس میکنند.[۲۹۶][۲۹۷] برخی از استادان الهیات پیشنهاد کردهاند کلیساهای کاتولیک نباید درهای خود را بر روی زوجهای همجنسگرا ببندد.[۲۹۸] و برخی همجنسگرایی را گناه نمیدانند.[۲۹۱] در گرایشهایی از یهودیت، یعنی نوسازمان گرا و محافظهکار همجنسگرایی به عنوان یک شیوهٔ زندگی مورد قبول است و اجازه ورود به مرحله خاخامی وجود دارد.[۲۸۷]
بهطور کلی دیدگاه مسلمانان در مورد همجنسگرایی به دو دسته تقسیم میشود؛ گروهی که همجنسگرایی را عملی گناه و انحرافی جنسی و قابل تغییر میدانند و گروهی که همجنسگرایی را به عنوان یک گرایش طبیعی جنسی به رسمیت میشناسند.[۱۸۷][۳۰۰][۳۱۶] با تمام سرسختیهایی که در مقابل همجنسگرایی در میان علمای اسلام وجود دارد، تعداد بسیار کمی از امامان مساجد نه تنها اسلام را مخالف همجنسگرایی نمیدانند بلکه ازدواج دو زوج همجنس را به صورت دینی یعنی نکاح به اجرا درمیآورند.[۳۱۷][۳۱۸][۳۱۹]
به گفتهٔ آرش نراقی استاد فلسفه دین، برای بررسی دیدگاه اسلام دربارهٔ همجنسگرایی بایستی به تمایز همجنسگرایی و لواط توجه کرد. همجنسگرایی نوعی روش زندگی جدید است که در آن شخص از انکار و سرکوب گرایش جنسی خود دست برداشته و آن را در شیوهٔ زندگی خود رعایت میکند، چنین مفهومی مطلقاً برای پیشینیان شناخته شده نبودهاست. در حالی که لواط در فرهنگ دینی، ادبی و حقوقی به یک عمل جنسی اشاره دارد که عمدتاً بین یک مرد بالغ و یک نوجوان واقع میشود؛ و در قرآن آنچه به صراحت نهی شده «عمل زشت» قوم لوط است که نوعی تجاوز به عنف بوده که بیشتر قربانیان آن کودکان و نوجوانان بودهاند.[۱۹۸][۳۲۰]
بیماریها
نسبت به آمیزش جنسی بین زن و مرد، بیماریهای ایدز،[۳۲۱] سوزاک، سفلیس و زگیل مقعدی در آمیزش کنندگان مرد با مرد فراوانی بیشتری دارند، طبق مطالعات سال ۱۹۸۰ در یک مرکز درمانی بیماریهای جنسی در شهر دنور ایالات متحده آمریکا اورتریت غیر گنوگوکی، هرپس تناسلی، شپشک عانه و جرب فراوانی کمتری داشتند.[۳۲۲] فراوانی سوزاک حلقی هم در بین همجنسگرایان مرد دو الی دو و نیم برابر زنان دگرجنسگرا و چهار الی هفت برابر مردان دگرجنسگرا است.[۳۲۳] مردان همجنسگرا در معرض ابتلای بیشتری از سیتومگالوویروس میباشند.[۳۲۴] در صورتی که سکس گروهی صورت گیرد خطر هپاتیت ای و شیگلوز در آمیزش جنسی آلت به دهانی مرد با مرد دیده میشود[۳۲۵] شیگلوز در همجنسگرایان مرد به صورت نامتناسبی فراوان دیده میشود که به آمیزش زبان مقعدی منسوب شدهاست.[۳۲۶] مردانی که با مردان آمیزش جنسی انجام میدهند، ۱۷ برابر بیش از مردان دگرجنسگرا در معرض سرطان مقعد هستند.[۳۲۷] البته شایان ذکر است دلیل این امر ویروس HPV یا همان ویروس پاپیلومای انسانی میباشد و ارتباطی با دخول و آمیزش مقعدی ندارد و در صورت ابتلای یکی از طرفین به این ویروس، میتواند از طریق ارتباط پوستی منتقل شده و سبب ایجاد انواع سرطان شود.[۳۲۸]
به گزارش آژانس حفاظت از بهداشت بریتانیا (HPA) بیماری ایدز از سال ۲۰۰۷ در مردان همجنسگرا نسبت به مردان دگرجنسگرا به شدت رو به افزایش است و نزدیک به نیمی از ۶ هزار ۲۸۰ نفری که در سال ۲۰۱۲ در آنان ابتلا به اچآیوی تشخیص داده شد، مردان همجنسگرا بودند[۳۲۱] و طبق آمارها از هر ۲۰ مرد همجنسگرا، یک نفر اچآیوی مثبت است.[۳۲۱]
هپاتیت سی در مردان آمیزشکنندهٔ مقعدی با مردی که مبتلا به ویروس ایدز هستند، سریعتر از گروههای دیگر منتقل میشود.[۳۳۰] در مناطق پیشرفته، که همهگیری هپاتیت ای در سطح پایین است، قرار گرفتن در گروه مردان همجنسگرا ریسک فاکتور بالای بیماری در نظر گرفته میشود[۳۳۱] و این افراد باید علیه هپاتیت ای واکسینه شوند.[۳۳۲] مردان همجنسگرا جزو گروههای با خطر بالا در زمینه انتقال ویروس هپاتیت بی هستند.[۳۳۳][۳۳۴]
علاوه بر بیماریهای آمیزشی دیگر، ایدز یکی از بیماریهایی است که همجنسگرایان مرد با آن رو به رو هستند و پلیگامی در روابط همجنسگرایانهٔ مرد به مراتب خطرناکتر از پلیگامی در روابط دگرجنسگرایانه است. بررسیهای دفتر ایدز سازمان ملل متحد نشان میدهند که شیوع ایدز در میان مردانی که با همجنسان خود رابطهٔ جنسی دارند، ۲۰ برابر شیوع آن در جامعهاست.[۳۳۵] خطر انتقال ویروس اچآیوی در مردان همجنسگرا دو برابر مردان دگرجنسگراست بهطوریکه در اولین رابطه با فرد آلوده، احتمال ابتلا در حدود ۰٫۲ درصد میباشد. هرچند که استفاده از کاندوم سالم و عدم ورود ترشحات مایع منی به داخل بدن میتواند مانع از ابتلا به ایدز شود و این خطر را تقریباً به صفر میرساند. البته باید به خاطر داشت خطر ابتلا به ایدز به هنگام آمیزش با فرد آلوده همواره وجود دارد.[۳۳۶] البته باید خاطر نشان کرد انتقال بیماری ایدز ارتباطی به نفس همجنسگرایی ندارد و این ویروس فارغ از گرایش جنسی به علت ارتباط جنسی منتقل میگردد.[۳۳۷]
بهطور کلی به همجنسگرایان توصیه میشود همواره سکس امن (همراه با کاندوم) داشته باشند. هرچند در صورتی که طرفین هیچیک به بیماریهای مقاربتی و اچآیوی مبتلا نباشند و رابطه مونوگومی (تک همسری) با یکدیگر داشته باشند و از رابطه جنسی با افراد گوناگون خودداری نمایند میتوانند به استفاده از کاندوم خاتمه دهند.[۳۳۸]
در بعضی کشورها همچون ایالات متحده، به دلیل آنکه مردانی که با همجنسان خود رابطه جنسی برقرار میکنند جزو گروههای پرخطر از دیدگاه امکان آلوده بودن به بیماری ایدز قرار دارند، از اهدای خون توسط آنان جلوگیری میشود.[۳۳۹]
عاملهای خطرزای سرطان پستان در همجنسگرایان زن، شامل چاقی، مصرف الکل، سیگار، و نداشتن فرزند متولد شده،[۳۴۰] بالاترین فراوانی در بین تمام گروههای زنان است.[۳۴۱] بنا به تصریح مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای دولت ایالات متحده آمریکا (CDC)، نسبت به جمعیت عادی، همجنسگرایان و تراجنسیها، همگی درصد بالاتری از مصرف الکل و مواد مخدر دارند و سختتر هم ترک میکنند.[۳۴۲][۳۴۳]
نشانها
جستارهای وابسته
یادداشت
- ↑ Masculinization
- ↑ Androgen Insensitivity Syndrome
- ↑ Congenital Adrenal Hyperplasia
- ↑ Blanchard and Klassen
- ↑ fraternal birth order effect
- ↑ Simon LeVay
- ↑ Double-blind experiment
- ↑ Janet Mann
- ↑ Georgetown University
- ↑ Central Park Zoo
- ↑ Kelly Tarlton's aquarium
- ↑ Laysan Albatross
- ↑ Stonewall riot
- ↑ E. E. Evans-Pritchard
منابع
- ↑ «گرایش جنسی». apa.org. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ LGBT routine's,daily (به انگلیسی).
- ↑ Aram international (۴ سپتامبر ۲۰۱۹). "Homosexuall". http://lgbtqa.plus.com (به انگلیسی).
{{cite web}}
: External link in
(help)|وبگاه=
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ اروین جی. ساراسون؛ باربارا آر. ساراسون (۲۰۰۵). روانشناسی مرضی مشکل رفتار غیر انطباقی. ترجمه بهمن نجاریان و همکاران (۱۳۹۰). انتشارات رشد، تهران، صفحهٔ ۳۵۳
- ↑ «همجنسگرایی زنانه و معنای درون فرهنگی آن در زبان فارسی». مجله چراغ. دریافتشده در ۱۱ مه ۲۰۱۲.
- ↑ «Resolution on Appropriate Affirmative Responses to Sexual Orientation Distress and Change Efforts». American Psychological Association. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ ۷٫۶ ۷٫۷ «Sexual orientation and homosexuality». American Psychological Association. دریافتشده در ۲۷ مارس ۲۰۱۲.
- ↑ «حمایت پاپ فرانسیس از زندگی مشترک همجنسگرایان به طور قانونی». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۸.
- ↑ LeVay,Simon، Queer Science: The Use and Abuse of Research into Homosexuality، Cambridge: The MIT Press، شابک ۰-۲۶۲-۱۲۱۹۹-۹
- ↑ ACSF Investigators (۱۹۹۲)، AIDS and sexual behaviour in France، Nature، ص. ۳۶۰, ۴۰۷–۴۰۹٫
- ↑ Billy JO, Tanfer K, Grady WR, Klepinger DH (۱۹۹۳)، «The sexual behavior of men in the United States)، Family Planning Perspectives ۲۵ (۲)، ص. ۵۲–۶۰
- ↑ Binson, Diane; Michaels, Stuart; Stall, Ron; Coates, Thomas J. ; Gagnon, John H. ; Catania, Joseph A. (۱۹۹۵). «Prevalence and Social Distribution of Men Who Have Sex with Men: United States and Its Urban Centers». The Journal of Sex Research. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Bogaert AF (September 2004)، The prevalence of male homosexuality: the effect of fraternal birth order and variations in family size"، Journal of Theoretical Biology، ص. ۲۳۰
- ↑ Fay RE, Turner CF, Klassen AD, Gagnon JH (January 1989)، Prevalence and patterns of same-gender sexual contact among men»، Science، ص. ۲۴۳
- ↑ Johnson AM, Wadsworth J, Wellings K, Bradshaw S, Field J (December 1992)، «Sexual lifestyles and HIV risk»، Nature، ص. ۳۶۰
- ↑ Sell RL, Wells JA, Wypij D، «The prevalence of homosexual behavior and attraction in the United States, the United Kingdom and France: results of national population-based samples»، Archives of Sexual Behavior، ص. ۲۳۵–۴۸
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ «Case No. S147999 in the Supreme Court of the State of California, In re Marriage Cases Judicial Council Coordination Proceeding No. ۴۳۶۵(…)» (PDF). دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Reiter L. (1989). "Sexual orientation, sexual identity, and the question of choice". Clinical Social Work Journal (به انگلیسی). doi:10.1007/bf00756141. Retrieved 26 بهمن 1395.
{{cite journal}}
: Check date values in:|تاریخ دسترسی=
(help) - ↑ Sinclair، Karen (۲۰۱۳). About Whoever: The Social Imprint on Identity and Orientation. NY. شابک ۹۷۸۰۹۸۱۴۵۰۵۱۳.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Rosario, M. ; Schrimshaw, E. ; Hunter, J. ; Braun, L. (۲۰۰۶). «Sexual identity development among lesbian, gay, and bisexual youths: Consistency and change over time». Journal of Sex Research. ۴۳ (۱): ۴۶-۵۸. doi:10.1080/00224490609552298.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Ross, Michael W. ; Essien, E. James; Williams, Mark L. ; Fernandez-Esquer, Maria Eugenia. (۲۰۰۳). «Concordance Between Sexual Behavior and Sexual Identity in Street Outreach Samples of Four Racial/Ethnic Groups». Sexually Transmitted Diseases. ۳۰. ۲: ۱۱۰-۱۱۳. doi:10.1097/00007435-200302000-00003.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ ۲۲٫۲ ۲۲٫۳ ۲۲٫۴ ۲۲٫۵ ۲۲٫۶ «Appropriate Therapeutic Responses to Sexual Orientation» (PDF). American Psychological Association. ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Laumann، Edward O. (۱۹۹۴). The Social Organization of Sexuality: Sexual Practices in the United States. University of Chicago Press. صص. ۲۹۸–۳۰۱. شابک ۹۷۸۰۲۲۶۴۶۹۵۷۷.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ Butler, Katy (March 7, 2006). "Many Couples Must Negotiate Terms of 'Brokeback' Marriages". New York Times (به انگلیسی).
- ↑ Hentges, Rochelle (October 4, 2006). "How to tell if your husband is gay". Pittsburgh Tribune-Review (به انگلیسی). Archived from the original on 22 January 2009. Retrieved 12 March 2017.
- ↑ Butler, Katy (August 5, 2006). "Gay, Mormon, married". The Salt Lake Tribune (به انگلیسی). Archived from the original on 21 June 2013. Retrieved 12 March 2017.
- ↑ Laumann، Edward O. (۲۰۰۰). The Social Organization of Sexuality: Sexual Practices in the United States. University of Chicago Press. شابک ۹۷۸۰۲۲۶۴۷۰۲۰۷.
- ↑ Amity Pierce Buxton (۲۰۰۱). «Writing our own script: How bisexual men and their heterosexual wives maintain their marriages after disclosure». Journal of Bisexuality. ۱. ۲: ۱۵۵-۱۸۹. doi:10.1300/J159v01n02_06.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ Sandfort، Theo (۲۰۰۰). Lesbian and Gay Studies: An Introductory, Interdisciplinary Approach. SAGE. شابک ۹۷۸۰۷۶۱۹۵۴۱۷۰.
- ↑ Paula C. Rust (۱۹۹۳). «"Coming Out" in the Age of Social Constructionism: Sexual Identity Formation among Lesbian and Bisexual Women». Gender & Society. ۷. ۱: ۵۰-۷۷. doi:10.1177/089124393007001004.
- ↑ Carmen De Monteflores, Stephen J. Schultz (۱۹۷۸). «Coming Out: Similarities and Differences for Lesbians and Gay Men». Journal of Social Issues. ۳۴. ۳: ۵۹-۷۲. doi:10.1111/j.1540-4560.1978.tb02614.x.
- ↑ Berger RM. (۱۹۹۰). «Passing: impact on the quality of same-sex couple relationships». Social Workers. ۳۵. ۴: ۳۲۸-۳۲.
- ↑ Berger RM. (۱۹۹۲). «Passing and social support among gay men». Journal of Homosexuality. ۲۳. ۳: ۸۵-۹۷.
- ↑ Jordan KM, Deluty RH. (۱۹۹۸). «Coming out for lesbian women: its relation to anxiety, positive affectivity, self-esteem, and social support». Journal of Homosexuality. ۳۵. ۲: ۴۱-۶۳.
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ ۳۵٫۲ American Psychiatric Association. «Sexual Orientation». دریافتشده در ۲۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ ۳۶٫۲ Frankowski BL; American Academy of Pediatrics Committee on Adolescence (۲۰۰۴). «Sexual orientation and adolescents». Journal of Pediatrics. doi:10.1542/peds.113.6.1827. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Mary Ann Lamanna, Agnes Riedmann, Susan D Stewart (۲۰۱۴). Marriages, Families, and Relationships: Making Choices in a Diverse Society. Cengage Learning. صص. ۸۲. شابک ۱۳۰۵۱۷۶۸۹۸.
- ↑ Kersey-Matusiak، Gloria (۲۰۱۲). Delivering Culturally Competent Nursing Care. Springer Publishing Company. صص. ۱۶۹. شابک ۰۸۲۶۱۹۳۸۱۱.
- ↑ Vare, Jonatha W. , and Terry L. Norton (۱۹۹۸). «Understanding Gay and Lesbian Youth: Sticks, Stones and Silence». The Cleaning House. ۷۱. ۶: ۳۲۷-۳۳۱. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ «Scans see 'gay brain differences'». BBC. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ "Myths & Assumptions about LGB People" (PDF) (به انگلیسی). Texas Woman's University. Archived from the original (PDF) on 10 August 2013. Retrieved 5 April 2012.
- ↑ «Mom's Genetics Could Produce Gay Sons». live science. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Is there a Gay Gene?». genetic futures. بایگانیشده از اصلی در ۹ مه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Encyclopedia of Science and Religion [دانشنامه دین و علم] (به انگلیسی). Macmillan Reference. 2003. p. ۴۲۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ Sommer, Vasey (۲۰۰۶). ص. ۷۱–۷۶. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ «Have Scientists Found the 'Gay Gene'?». فاکس نیوز. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ «What do the new 'gay genes' tell us about sexual orientation?» (به انگلیسی). New Scientist. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۴-۱۵.
- ↑ Vilain, E. (۲۰۰۰). Genetics of Sexual Development. Annual Review of Sex Research, 11
- ↑ Is homosexuality a developmental disorder? - Born Gay – ProCon.org
- ↑ ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ ۵۰٫۲ Swaab، D. F. (۲۰۰۴). «Sexual differentiation of the human brain: relevance for gender identity, transsexualism and sexual orientation» (PDF). Gynecol Endocrinol. University of Hawaii: ۳۰۱–۳۱۲. doi:10.1080/09513590400018231. دریافتشده در ۱۳ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ H-Y Antigen and Homosexuality in Men. Journal of Theoretical Biology, 185, 373-378
- ↑ Birth order and sibling sex ratio in homosexual versus heterosexual males and females. Review of Sex Research, Vol. 8
- ↑ «Study Links Male Gays, Birth of Older Brothers». Los Angeles Times. ۲۲ فوریه ۲۰۱۱.
- ↑ ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ Turkington, Carol (2002). The Encyclopedia of the Brain and Brain Disorders, Second Edition [دانشنامه مغز و اختلالات مغزی] (به انگلیسی). p. ۲۸۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ D. Nimmons, "Sex and the brain," Discover [March 1994), ۶۴-۷۱
- ↑ Bogaert AF, Hershberger S (1999). "The relation between sexual orientation and penile size". Arch Sex Behav. ۲۸ (۳): ۲۱۳–۲۱. PMID 10410197.
- ↑ «Scans see 'gay brain differences'». BBC. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Martins Y, Preti G, Crabtree CR, Runyan T, Vainius AA, Wysocki CJ (2005). "Preference for human body odors is influenced by gender and sexual orientation". Psychol Sci. ۱۶ (۹): ۶۹۴–۷۰۱. doi:10.1111/j.1467-9280.2005.01598.x. PMID 16137255.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Lalumière ML, Blanchard R, Zucker KJ (2000). "Sexual orientation and handedness in men and women: a meta-analysis". Psychol Bull. ۱۲۶ (۴): ۵۷۵–۹۲. PMID 10900997.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Mustanski BS, Bailey JM, Kaspar S (2002). "Dermatoglyphics, handedness, sex, and sexual orientation". Arch Sex Behav. ۳۱ (۱): ۱۱۳–۲۲. PMID 11910784.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Lippa RA (2003). "Handedness, sexual orientation, and gender-related personality traits in men and women". Arch Sex Behav. ۳۲ (۲): ۱۰۳–۱۴. PMID 12710825.
- ↑ Rahman Q, Wilson GD, Abrahams S (2003). "Sexual orientation related differences in spatial memory". J Int Neuropsychol Soc. ۹ (۳): ۳۷۶–۸۳. doi:10.1017/S1355617703930037. PMID 12666762.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Nicholas P.Deputy. "Determinants of body weight among men of different sexual orientation". الزویر (به انگلیسی).
- ↑ Vasey, Paul L. (۲۰۰۲). "Same-Sex sexual Partner Preference in Hormonally and Neurologically Unmanipulated Animals". Annual Review of Sex Research (به انگلیسی). ۱۳: ۱۴۱–۱۷۹.
- ↑ de Waal, Frans B. M. (۲۰۰۲). "Bonobo Sex and Society" (pdf). Scientific American (به انگلیسی). ۲۷۲ (۳): ۵۸–۶۴. Retrieved 21 December 2011.
- ↑ Owen, James (July 23, 2004). "Homosexual Activity Among Animals Stirs Debate" (به انگلیسی). National Geographic Society. Retrieved 10 April 2012.
- ↑ Idani, G. (۱۹۹۱). "Social relationships between immigrant and resident bonobo (Pan paniscus) females at Wamba". Folia Primatologica (به انگلیسی). ۵۷: ۸۳–۹۵.
- ↑ ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ Davies, Ella (1 March 2012). "Female bonobos 'advertise' homosexual bonds" (به انگلیسی). BBC. Retrieved 10 April 2012.
- ↑ Poiani (۲۰۰۶). ص. ۴۰۰. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ Sommer, Vasey (۲۰۰۶). ص. ۱۲۲. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ «Central Park Zoo's gay penguins ignite debate». SF gate. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ DINITIA SMITH. «Love That Dare Not Squeak Its Name». The New York Times. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Dinitia Smith. «Central Park Zoo's gay penguins ignite debate». The New York Times. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Poiani (۲۰۰۶). ص. ۱۳۱. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ Poiani (۲۰۰۶). ص. ۱۵۴. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ Charles E. Roselli, Kay Larkin, John A. Resko, John N. Stellflug and Fred Stormshak. «The Volume of a Sexually Dimorphic Nucleus in the Ovine Medial Preoptic Area/Anterior Hypothalamus Varies with Sexual Partner Preference». endojournals. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Rams Will Be Rams. «In BriefRams Will Be Rams». The Washington Post. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Bob Moser. «On the Originality of Species». Stanford Magazine. بایگانیشده از اصلی در ۱۲ فوریه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۱ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Bruce Bagemihl، Biological Exuberance: Animal Homosexuality and Natural Diversity، ص. ۴۸۶–۶۶۳
- ↑ Braithwaite, L. W.، Ecological studies of the Black Swan III – Behaviour and social organization، Australian Wildlife Research، ص. ۸: ۱۳۴–۱۴۶٫
- ↑ Braithwaite, L. W.، Ecological studies of the Black Swan III – Behaviour and social organization، Australian Wildlife Research، ص. : ۳۷۵–۹
- ↑ Ryne C. (۲۰۰۹). Homosexual interactions in bed bugs: alarm pheromones as male recognition signals. Animal Behaviour 78: 1471–1475doi:۱۰٫۱۰۱۶/j.anbehav.2009.09.033
- ↑ Harmon, Katherine (June 16, 2009). "Do Gay Animals Change Evolution?" (به انگلیسی). Scientific American. Retrieved 5 April 2012.
- ↑ "فنچهای همجنسگرا روابط بلند مدت برقرار میکنند" (به انگلیسی). بیبیسی طبیعت. ۱۵ اوت ۲۰۱۱. Retrieved 7 April 2012.
- ↑ ۸۵٫۰ ۸۵٫۱ ۸۵٫۲ «Psychiatry and LGB People». Royal College of Psychiatrists. دریافتشده در ۲۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ ۸۶٫۰ ۸۶٫۱ ۸۶٫۲ «Position Statement on Issues Related to Homosexuality» (PDF). American Psychiatric Association. ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ von Krafft-Ebing، Richard (۱۸۹۴). Psychopathia Sexualis. F.A. Davis Company.
- ↑ Ruitenbeek، Hendrik Marinus (۱۹۶۳). The problem of Homosexuality in modern society. Dutton.
- ↑ Weideman, G. (۱۹۶۲). «Survey of Psychoanalytic literature on overt homosexuality». Journal of the American Psychoanalytic Association. ۱۰: ۲۸۶-۴۰۹. doi:10.1177/000306516201000210.
- ↑ Freud, Sigmund (۱۹۵۱). «Historical Notes: A Letter from Freud». The American Journal of Psychiatry. ۱۰: ۷۸۶-۷۸۷.
- ↑ Geddes، Donald Porter (۱۹۵۴). An analysis of the Kinsey reports on sexual behavior in the human male and female. Dutton.
- ↑ Kinsey؛ و دیگران (۱۹۴۸). Sexual Behavior in the Human Male. Indiana University Press. شابک ۰-۲۵۳-۳۳۴۱۲-۸.
- ↑ Friedman RC, Downey JI (۱۹۹۴). «Homosexuality». N Engl J Med. ۳۳۱: ۹۲۳-۹۳۰. doi:10.1056/NEJM199410063311407.
- ↑ Stronski Huwiler SM, Remafedi G (۱۹۹۸). «Adolescent homosexuality». Adv Pediatr. ۴۵: ۱۰۷-۴۴.
- ↑ «Stop discrimination against homosexual men and women». World Health Organization: Regional Office for Europe. ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ «ICD-10 Version:2016». World Health Organization. ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۱ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Mottier, Véronique (2008). Sexuality: A Very Short Introduction (به انگلیسی). Oxford University Press. p. ۵۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ Susan D. Cochran, Vickie M. Mays (۲۰۰۰). «Relation between Psychiatric Syndromes and Behaviorally Defined Sexual Orientation in a Sample of the US Population». Am J Epidemiol. ۱۵۱. ۵: ۵۱۶-۵۲۳. doi:10.1093/oxfordjournals.aje.a010238. دریافتشده در ۱۲ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Friedman RC. (۱۹۹۹). «Homosexuality, psychopathology, and suicidality». Arch Gen Psychiatry. ۵۶. ۱۰: ۸۸۷-۸.
- ↑ Susan D. Cochran, J. Greer Sullivan, Vickie M. Mays (۲۰۰۳). «Prevalence of Mental Disorders, Psychological Distress, and Mental Health Services Use Among Lesbian, Gay, and Bisexual Adults in the United States». J Consult Clin Psychol. ۷۱. ۱: ۵۳-۶۱. doi:10.1037/0022-006X.71.1.53.
- ↑ Kessler RC, Mickelson KD, Williams DR (۱۹۹۹). «The prevalence, distribution, and mental health correlates of perceived discrimination in the United States». J Health Soc Behav. ۴۰. ۳: ۲۰۸-۳۰.
- ↑ ۱۰۲٫۰ ۱۰۲٫۱ Ilan H. Meyer (۲۰۰۳). «Prejudice, Social Stress, and Mental Health in Lesbian, Gay, and Bisexual Populations: Conceptual Issues and Research Evidence». Psychol Bull. ۱۲۹. ۵: ۶۷۴-۶۹۷. doi:10.1037/0033-2909.129.5.674. دریافتشده در ۱۲ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Newcomb ME, Mustanski B. (۲۰۱۰). «Internalized homophobia and internalizing mental health problems: a meta-analytic review». Clin Psychol Rev. ۳۰. ۸: ۱۰۱۹-۲۹. doi:10.1016/j.cpr.2010.07.003.
- ↑ Dawn M. Szymanski, Susan Kashubeck-West, Jill Meyer (۲۰۰۸). «Internalized heterosexism: Measurement, psychosocial correlates, and research directions». The Counseling Psychologist. ۳۶. ۴: ۵۲۵. doi:10.1177/0011000007309489.
- ↑ Bailey JM. (۱۹۹۹). «Homosexuality and mental illness». Arch Gen Psychiatry. ۵۶. ۱۰: ۸۸۳-۴.
- ↑ ۱۰۶٫۰ ۱۰۶٫۱ Meyer IH (۱۹۹۵). «Minority stress and mental health in gay men». J Health Soc Behav. ۳۶. ۱: ۳۸-۵۶.
- ↑ Lackner JB, Joseph JG, Ostrow DG, Kessler RC, Eshleman S, Wortman CB, O'Brien K, Phair JP, Chmiel J. (۱۹۹۳). «A longitudinal study of psychological distress in a cohort of gay men. Effects of social support and coping strategies». J Nerv Ment Dis. ۱۸۱. ۱: ۴-۱۲.
- ↑ E. Eisenberg، Marla؛ و دیگران (۲۰۰۶). «Suicidality among Gay, Lesbian and Bisexual Youth: The Role of Protective Factors». Journal of Adolescent Health. Elsevier: ۶۶۲–۶۶۸. پارامتر
|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ Westefeld, John; Maples, Michael; Buford, Brian; Taylor, Steve (۲۰۰۱). «Gay, Lesbian, and Bisexual College Students». Journal of College Student Psychotherapy. ۱۵. ۳: ۷۱-۸۲. doi:10.1300/J035v15n03_06.
- ↑ Fergusson DM, Horwood LJ, Ridder EM, Beautrais AL (۲۰۰۵). «Sexual orientation and mental health in a birth cohort of young adults». Psychological Medicine. ۳۵. ۷: ۹۷۱-۸۱. doi:10.1017/S0033291704004222.
- ↑ Silenzio VM, Pena JB, Duberstein PR, Cerel J, Knox KL (۲۰۰۷). «Sexual Orientation and Risk Factors for Suicidal Ideation and Suicide Attempts Among Adolescents and Young Adults». American Journal of Public Health. ۹۷. ۱۱: ۲۰۱۷-۹. doi:10.2105/AJPH.2006.095943.
- ↑ «Gay, Lesbian, Bisexual & Transgender "Attempted Suicide" Incidences/Risks Suicidality Studies From 1970 to 2015».
- ↑ Proctor CD, Groze VK. (۱۹۹۴). «Risk Factors for Suicide among Gay, Lesbian, and Bisexual Youths». Social Work. ۳۹. ۵: ۵۰۴-۱۳. doi:10.1093/sw/39.5.504.
- ↑ Mary J. Rotheram-Borus, Joyce Hunter, Margaret Rosario (۱۹۹۴). «Suicidal Behavior and Gay-Related Stress among Gay and Bisexual Male Adolescents». Journal of Adolescent Research. ۹. ۴: ۴۹۸-۵۰۸. doi:10.1177/074355489494007. دریافتشده در ۱۳ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Ryan C, Huebner D, Diaz RM, Sanchez J (۲۰۰۹). «Family rejection as a predictor of negative health outcomes in white and Latino lesbian, gay, and bisexual young adults». Pediatrics. ۱۲۳. ۱: ۳۴۶-۵۲. doi:10.1542/peds.2007-3524.
- ↑ ۱۱۶٫۰ ۱۱۶٫۱ Robert P. Cabaj, Terry S. Stein (۱۹۹۶). Textbook of Homosexuality and Mental Health. American Psychiatric Press. صص. ۴۲۱. شابک ۹۷۸۰۸۸۰۴۸۷۱۶۰.
- ↑ «ICD-10 Version:2016, F.66.1-Egodystonic sexual orientation». World Health Organization. ۲۰۱۶.
- ↑ ۱۱۸٫۰ ۱۱۸٫۱ Beckstead, A. L. , & Morrow, S. L. (۲۰۰۴). «Mormon Clients' Experiences of Conversion Therapy The Need for a New Treatment Approach». The Counseling Psychologist. ۳۲. ۵: ۶۵۱-۶۹۰. doi:10.1177/0011000004267555.
- ↑ ۱۱۹٫۰ ۱۱۹٫۱ Smith, G. , Bartlett, A. & King, M. (۲۰۰۴). «Treatments of homosexuality in Britain since the 1950s – An oral history: The experience of patients». British Medical Journal. ۳۲۸. ۷۴۳۷: ۴۲۷. doi:10.1136/bmj.37984.442419.EE.
- ↑ Christy M. Ponticelli (۱۹۹۹). «Crafting Stories of Sexual Identity Reconstruction». Social Psychology Quarterly. ۶۲. ۲: ۱۵۷-۱۷۲.
- ↑ Erzen، Tanya (۲۰۰۶). Straight to Jesus: Sexual and Christian Conversions in the Ex-Gay Movement. University of California Press. شابک ۹۷۸۰۵۲۰۹۳۹۰۵۹.
- ↑ ۱۲۲٫۰ ۱۲۲٫۱ ۱۲۲٫۲ Haldeman, D. C. (۲۰۰۴). «When Sexual and Religious Orientation Collide: Considerations in Working with Conflicted Same-Sex Attracted Male Clients». The Counseling Psychologist. ۳۲. ۵: ۶۹۱-۷۱۵. doi:10.1177/0011000004267560.
- ↑ Stanton L. Jones, Mark A. Yarhouse (۲۰۰۹). Ex-Gays?: A Longitudinal Study of Religiously Mediated Change in Sexual Orientation. InterVarsity Press. شابک ۹۷۸۰۸۳۰۸۷۵۱۳۹.
- ↑ ۱۲۴٫۰ ۱۲۴٫۱ ۱۲۴٫۲ Mark, N. (۲۰۰۸). «Identities in Conflict: Forging an Orthodox Gay Identity». Journal of Gay and Lesbian Mental Health. ۱۲. ۳: ۱۷۹-۱۹۴. doi:10.1080/19359700802111189.
- ↑ Tozer, E. E. , & Hayes, J. A. (۲۰۰۴). «The role of religiosity, internalized homonegativity, and identity development: Why do individuals seek conversion therapy?». The Counseling Psychologist,. ۳۲. ۵: ۷۱۶-۷۴۰. doi:10.1177/0011000004267563.
- ↑ Wolkomir, M. (۲۰۰۱). «Emotion Work, Commitment, and the Authentication of the Self: The Case of Gay and Ex-Gay Christian Support Groups». Journal of Contemporary Ethnography. ۳۰. ۳: ۳۰۵-۳۳۴. doi:10.1177/089124101030003002.
- ↑ Yarhouse, M. A. (۲۰۰۸). «Narrative Sexual Identity Therapy». American Journal of Family Therapy. ۳۶. ۳: ۱۹۶-۲۱۰. doi:10.1080/01926180701236498. دریافتشده در ۱۳ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ ۱۲۸٫۰ ۱۲۸٫۱ Shidlo, A. , & Schroeder, M. (۲۰۰۲). «Changing sexual orientation: A consumer's report». Professional Psychology Research and Practice. ۳۳. ۳: ۲۴۹-۲۵۹. doi:10.1037/0735-7028.33.3.249.
- ↑ ۱۲۹٫۰ ۱۲۹٫۱ Glassgold, Judith M. (۲۰۰۸). «Bridging the divide: Integrating lesbian identity and orthodox Judaism». Women & Therapy. ۳۱. ۱: ۵۹-۷۲. doi:10.1300/02703140802145227.
- ↑ "Reparative & other therapy to alter sexual orientation" (به انگلیسی). Retrieved 10 April 2012.
- ↑ Hitchcock، Edward Robert (۱۹۷۹). Modern concepts in psychiatric surgery: proceedings of the 5th World Congress of Psychiatric Surgery, held in Boston MA on August 21-25, 1978. Elsevier/North-Holland Biomedical Press. صص. ۱۸۷–۱۹۵.
- ↑ Inge Rieber, Volkmar Sigusch (۱۹۷۹). «Psychosurgery on sex offenders and sexual "deviants" in West Germany». Archives of Sexual Behavior. ۸. ۶: ۵۲۳-۵۲۷. doi:10.1007/BF01541419.
- ↑ Cruz DB. (۱۹۹۹). «Controlling desires: sexual orientation conversion and the limits of knowledge and law» (PDF). South Calif Law Rev. ۷۲. ۵: ۱۲۹۷-۴۰۰.
- ↑ Katharine S. Milar (۲۰۱۱). «The myth buster». Monitor on Psychology. ۴۲. American Psychological Association. ۲: ۲۴. دریافتشده در ۱۶ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ DC Haldeman (۲۰۰۲). «Gay rights, patient rights: The implications of sexual orientation conversion therapy». Professional Psychology Research and Practice. ۳۳. ۳: ۲۶۰-۲۶۴. doi:10.1037//0735-7028.33.3.260.
- ↑ «UNITED STATES DISTRICT COURT FOR THE DISTRICT OF MASSACHUSETTS CIVIL ACTION NO. 1:09-cv-10309». دریافتشده در ۳۰ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ «"Therapies" to change sexual orientation lack medical justification and threaten health». Pan American Health Organization. دریافتشده در ۱۶ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Royal College of Psychiatrists. "Royal College of Psychiatrists' Position Statement on Sexual Orientation" (PDF) (به انگلیسی). Retrieved 27 بهمن 1395.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازدید=
(help) - ↑ «UK organisations unite against Conversion Therapy». UK Council For Psychotherapy. دریافتشده در ۱۶ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ «LGBTIQ Rights Advocacy and the APS». دریافتشده در ۳۰ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ «Position Statement on Therapies Focused on Attempts to Change Sexual Orientation (Reparative or Conversion Therapies)» (PDF). American Psychiatric Association. ۱۹۹۸.
- ↑ «Practice Guidelines for LGB Clients». American Psychological Association. ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۷ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ «Guidelines and Literature Review for Psychologists Working Therapeutically with Sexual and Gender Minority Clients» (PDF). The British Psychological Society. ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۷ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ Anthony R. D'Augelli, Charlotte J. Patterson (۱۹۹۵). Lesbian, Gay, and Bisexual Identities over the Lifespan. Oxford University Press. شابک ۹۷۸۰۱۹۵۳۵۹۶۲۶.
- ↑ DiPlacido، J. (۱۹۹۸). Stigma and Sexual Orientation. SAGE. صص. ۱۳۸–۱۵۹. شابک ۹۷۸۰۸۰۳۹۵۳۸۵۷.
- ↑ Herek GM, Garnets LD. (۲۰۰۷). «Sexual orientation and mental health». Annu Rev Clin Psychol. ۳: ۳۵۳-۷۵. doi:10.1146/annurev.clinpsy.3.022806.091510.
- ↑ Allen Martin Omoto, Howard S Kurtzman (۲۰۰۶). Sexual Orientation and Mental Health: Examining Idenity and Development in Lesbian, Gay, and Bisexual People (Division 44). American Psychological Association (APA). صص. ۷۳–۹۴. شابک ۹۷۸-۱۵۹۱۴۷۲۳۲۲.
- ↑ Robin Hoburg , Julie Konik , Michelle Williams, Mary Crawford (۲۰۰۴). «Bisexuality Among Self-Identified Heterosexual College Students». Journal of Bisexuality. ۴. ۱-۲: ۲۵-۳۶. doi:10.1300/J159v04n01_03.
- ↑ Firestein، Beth A. (۱۹۹۶). Bisexuality: The Psychology and Politics of an Invisible Minority. SAGE Publications. صص. ۵۳–۸۵. شابک ۹۷۸-۰۸۰۳۹۷۲۷۴۲.
- ↑ Savin-Williams، Ritch C (۲۰۰۵). The new gay teenager. Harvard University Press. شابک ۹۷۸۰۶۷۴۰۱۶۷۳۶.
- ↑ «Sexual Orientation & Marriage». American Psychological Association. ۲۰۰۵. دریافتشده در ۲۲ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ «Sexual Orientation, Parents, & Children». American Psychological Association. ۲۰۰۵. دریافتشده در ۲۲ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ LAWRENCE A. KURDEK (۲۰۰۱). «Differences Between Heterosexual-Nonparent Couples and Gay, Lesbian, and Heterosexual-Parent Couples». Journal of Family Issues. ۲۲. ۶: ۷۲۷-۷۵۴. doi:10.1177/019251301022006004.
- ↑ Lawrence A. Kurdek (۲۰۰۳). «Differences between Gay and Lesbian Cohabiting Couples». LawJournal of Social and Personal Relationships. ۲۰. ۴. doi:10.1177/02654075030204001.
- ↑ Lawrence A. Kurdek (۲۰۰۴). «Are gay and Lesbian Cohabiting Couples Really Different From Heterosexual Married Couples?». Journal of Marriage and Family. ۶۶. ۴: ۸۸۰-۹۰۰. doi:10.1111/j.0022-2445.2004.00060.x.
- ↑ Peplau LA, Fingerhut AW (۲۰۰۷). «The close relationships of Lesbians and gay men». Annu Rev Psychol. ۵۸: ۴۰۵-۲۴. doi:10.1146/annurev.psych.58.110405.085701.
- ↑ Alan Paul Bell, Martin S. Weinberg, Sue Kiefer Hammersmith, Alfred C. Kinsey Institute for Sex Research (۱۹۸۱). Sexual preference, its development in men and women. Indiana University Press. شابک ۹۷۸۰۲۵۳۱۶۶۷۳۹.
- ↑ EVA BENE (۱۹۶۵). «On the Genesis of Male Homosexuality: An Attempt at Clarifying the Role of the Parents». The British Journal of Psychiatry. ۱۱۱. ۴۷۸: ۸۰۳-۸۱۳. doi:10.1192/bjp.111.478.803.
- ↑ Freund K, Blanchard R (۱۹۸۳). «Is the distant relationship of fathers and homosexual sons related to the sons' erotic preference for male partners, or to the sons' atypical gender identity, or to both?». Journal of Homosexuality. ۹. ۱: ۷-۲۵. doi:10.1300/J082v09n01_02.
- ↑ FREUND K, PINKAVA V. (۱۹۶۱). «Homosexuality in man and its association with parental relationships». Rev Czech Med. ۷: ۳۲-۴۰.
- ↑ Hooker, Evelyn (۱۹۶۹). «Parental relations and male homosexuality in patient and nonpatient samples». Journal of Consulting and Clinical Psychology. ۳۳. ۲: ۱۴۰-۱۴۲.
- ↑ McCord, W. , McCord, J. , & Thurber, E (۱۹۶۲). «Some effects of paternal absence on male children». Journal of Abnormal & Social Psychology. ۶۴. ۵: ۳۶۱-۳۶۹. doi:10.1037/h0045305.
- ↑ Peters DK, Cantrell PJ. (۱۹۹۱). «Factors distinguishing samples of lesbian and heterosexual women». Journal of Homosexuality. ۲۱. ۴: ۱-۱۵. doi:10.1300/J082v21n04_01.
- ↑ Siegelman M (۱۹۸۱). «Parental backgrounds of homosexual and heterosexual men: a cross national replication». Arch Sex Behav. ۱۰. ۶: ۵۰۵-۱۲. doi:10.1007/BF01541586.
- ↑ Marvin Siegelman (۱۹۷۴). «Parental background of male homosexuals and heterosexuals». Archives of Sexual Behavior. ۳. ۱: ۳-۱۸. doi:10.1007/BF01541038.
- ↑ Townes BD, Ferguson WD, Gillam S (۱۹۷۶). «Differences in psychological sex, adjustment, and familial influences among homosexual and nonhomosexual populations». Journal of Homosexuality. ۱. ۳: ۲۶۱-۷۲. doi:10.1300/J082v01n03_01.
- ↑ Friedrichs, Ellen. "What is Gay Pride?" (به انگلیسی). about.com. Retrieved 13 April 2012.
{{cite web}}
: Unknown parameter|نقلقول=
ignored (help) - ↑ «The History of the Gay Pride Parade». July ۰۲, ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲۰ می۲۰۱۰. از پارامتر ناشناخته
|نویسنده Ehow.com=
صرفنظر شد (کمک); تاریخ وارد شده در|تاریخ بازدید=،|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Ramon Johnson. «A Brief History of the Stonewall Riots and the Gay Rights Movement». about.com. دریافتشده در ۲۰ می۲۰۱۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «sapphic». دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Fedwa Malti-Douglas (ed.). Encyclopedia of Sex and Gender [دانشنامه سکس و جنسیت] (به انگلیسی). Vol. دوم. The Gale Group. p. ۷۱۷.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ Dyson, Stephen L، Rome: A Living Portrait of an Ancient City، ص. ۱۹۵
- ↑ ۱۷۳٫۰ ۱۷۳٫۱ ۱۷۳٫۲ The world of history of male love,
- ↑ Kurtz, Lester R. (1999). Encyclopedia of Violence, Peace, and Conflict. Academic Press. p. ۱۴۰. ISBN 0-12-227010-X.
- ↑ Evans Pritchard, E. E. (December, 1970). Sexual Inversion among the Azande. American Anthropologist, New Series, ۷۲(۶), ۱۴۲۸–۱۴۳۴.
- ↑ «Anne Walthall. Review of Pflugfelder, Gregory M. , Cartographies of Desire: Male-Male Sexuality in Japanese Discourse 1600–1950. H-Japan, H-Net Reviews. May, 2000». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷. دریافتشده در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۱.
- ↑ Ed. Wayne Dynes, Encyclopaedia of Homosexuality, New York, 1990, pp216
- ↑ Ed. Wayne Dynes, Encyclopaedia of Homosexuality, New York, 1990, p218
- ↑ Francis, Richard. "Shah Abbas I" (به انگلیسی). Louvre. Retrieved 24 May 2012.
- ↑ دورانت, ویل (1387). تاریخ تمدن. Vol. اول. pp. ۴۱۹.
- ↑ ۱۸۱٫۰ ۱۸۱٫۱ Greenberg, David F. (1988). The construction of homosexuality (به انگلیسی). The Univeisity of Chicago. pp. 186-189. ISBN 0-226-30628-3.
- ↑ دریایی (۱۳۸۳). شاهنشاهی ساسانی. ص. ۱۷۵-۱۷۷.
- ↑ «امردخانه در عهد صفوی (سیروس شمیسا)». بایگانیشده از اصلی در ۶ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۶ ژوئیه ۲۰۱۵.
- ↑ «چرا به یک قرائت دینی سازگار با همجنسگرایی نیازمندیم؟». بیبیسی فارسی.
- ↑ «همجنسگرایی در عهد امپراطوری عثمانی (صفویه)».
- ↑ سیروس شمیسا، «فصل کتاب»، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۹۶–۱۹۷
- ↑ ۱۸۷٫۰ ۱۸۷٫۱ "Islam and homosexuality Straight but narrow" (به انگلیسی). The Economist. Feb 4th 2012. Retrieved 4 April 2012.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ=
(help) - ↑ شمیسا، سیروس. شاهدبازی در ادبیات فارسی. تهران: فردوس، ۱۳۸۱، ص ۲۲۲
- ↑ ۱۸۹٫۰ ۱۸۹٫۱ سیروس شمیسا، «فصل کتاب»، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۴–۱۵
- ↑ Najmabadi, Afsaneh. Women with mustaches and men without beards: gender and sexual anxieties of Iranian modernity (به انگلیسی). University of California Press. p. ۲۰–۲۵.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ آفاری، ژانت (۱۴ مارس ۲۰۱۲–۲۴ اسفند ۱۳۹۰). «روشنفکران و هنجارهای جدید جنسی». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۲ آوریل ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «۱». بایگانیشده از اصلی در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Milani (2011). The Shah (به انگلیسی). p. 49-48.
- ↑ Milani (2011). The Shah (به انگلیسی). p. 344.
- ↑ ««نقش پررنگ» زنان تونسی در انقلاب یاس». رادیو فردا. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ سیروس شمیسا، شاهد بازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ص. ۱۵
- ↑ Fedwa Malti-Douglas (ed.). Encyclopedia of Sex and Gender [دانشنامه سکس و جنسیت] (به انگلیسی). Vol. دوم. The Gale Group. p. ۷۱۷.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help); Unknown parameter|نقلقول=
ignored (help) - ↑ ۱۹۸٫۰ ۱۹۸٫۱ پاسخ آرش نراقی به پرسشها درباره «اسلام و حقوق اقلیتهای جنسی»، رادیو فردا.
- ↑ «Marriage: Both Civil and Religious». واشینگتن پست. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Rainbow Europe Country Index» (PDF). ILGA. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۳۰ مه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «gay marriage». cbsnews. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Amsterdam and gay marriage». CNN. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ««Gay Rights, Religious Liberties: A Three-Act Story»». Npr.org. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ««Religious Freedom Concerns are Real with Same-Sex Marriage»». meridianmagazine.com. بایگانیشده از اصلی در ۶ فوریه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ "A Contentious Debate: Same-Sex Marriage in the U.S." (به انگلیسی). Pew Research Cente. July 9, 2009. Retrieved 7 March 2012.
- ↑ "Study Links Gay Marriage Bans to Rise in HIV Rate" (به انگلیسی). Emory university. Retrieved 7 March 2012.
- ↑ "Research uncovers the stress created by same-sex marriage bans" (به انگلیسی). American Psychological Association. ژانویه ۲۰۰۹. Retrieved 7 March 2012.
- ↑ "Gay marriage 'improves health'" (به انگلیسی). BBC. 16 December 2011. Retrieved 7 March 2012.
- ↑ ۲۰۹٫۰ ۲۰۹٫۱ gay parents about.com بازدید در ۲۲ می۲۰۱۱
- ↑ «same sex adoption». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «On Passports, Mother and Father Will Soon Be 'Parent 1' and 'Parent 2'». America Online. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Times Online March 3, 2010 Catholic adoption agency seeks exemption on gay adoption regulations
- ↑ Catholic Charities stuns state, ends adoptions Gay issue stirred move by agency By Patricia Wen Boston Globe March 11, 2006
- ↑ «Gay sex decriminalised in India». BBC. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Nepal, Asia's LGBT Mecca». change.org. بایگانیشده از اصلی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ تجمع اعتراضآمیز در حمایت از همجنسگرایان اسرائیل، بیبیسی فارسی
- ↑ حمله مرگبار به یک مرکز همجنسگرایان دراسرائیل, بیبیسی فارسی
- ↑ «Iran executes 'high number' of gays, says German intelligence». The Jerusalem Post | JPost.com (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۸.
- ↑ «گزارش نهاد اطلاعاتی هامبورگ آلمان: ایران «شمار زیادی» از همجنسگرایان را اعدام کرده است | صدای آمریکا فارسی». ir.voanews.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۸.
- ↑ danilfineman (۲۰۲۰-۰۶-۰۸). «Iran executes 'excessive quantity' of gays, says German intelligence». Danilfineman (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۸.
- ↑ «قوانین کیفری ایران، تهدیدی مضاعف برای همجنسگرایان». BBC News فارسی. ۲۰۱۲-۰۵-۱۷. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۸.
- ↑ «قانون مجازات اسلامی». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ فوریه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ مادهٔ ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی
- ↑ پرتغال از ازدواج همجنسگرایان حمایت میکند بیبیسی فارسی
- ↑ «CONSOLIDATED VERSION OF THE TREATY ON EUROPEAN UNION» (PDF). دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ CanWest News Service. «Same-sex marriage». Canada.com. دریافتشده در ۲۴ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «Marriage Act». canlii.org. دریافتشده در ۲۴ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «ازدواج همجنسگرایان در سراسر آمریکا قانونی شد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۵.
- ↑ «بوش خواستار ممنوعیت ازدواج همجنسگرایان شد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «سنای آمریکا منع ازدواج همجنسگرایان را رد کرد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ازدواج با همجنس در آرژانتین قانونی شد بیبیسی فارسی بازدید در ۲۴ می۲۰۱۱
- ↑ «Gay rights win in South Afriqq». BBC. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «LGBT rights in South Africa – World Cup heroes or villians?». lgf.org.uk. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.[پیوند مرده]
- ↑ پارلمان اوگاندا برای همجنسگرایی مجازات حبس ابد تعیین کرد، بیبیسی فارسی
- ↑ Singer, Peter."What Our Military Allies Can Tell Us About The End of Don't Ask, Don't Tell", The Brookings Institution, بازدید در ۷ ژوئن ۲۰۱۰.
- ↑ Second Thoughts on Gays in the Military, By JOHN M. SHALIKASHVILI, بازدید د ۳۳ ژانویه ۲۰۱۰.
- ↑ Palm Center, Asia's Silence on gays in Military Broken by Taiwan, May 15, 2002 press release, http://www.palmcenter.org/press/dadt/releases/asias_silence_on_gays_in_military_broken_by_taiwan بایگانیشده در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine
- ↑ "Asia's Silence on Gays in Military Broken by Taiwan". PalmCenter. 15 May 2002. Retrieved 25 April 2018.
- ↑ Piotr Zalewski. "How To Prove A Turk Is Gay". The Atlantic. Retrieved 6 December 2010.
- ↑ «Facing hate crime in Turkey» (به انگلیسی). BBC. ۲۰۰۸-۰۵-۲۳. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۴-۲۴.
- ↑ ۲۴۱٫۰ ۲۴۱٫۱ Callaghan, Jean M; Kernic, Franz (2003). Armed forces and international security: global trends and issues. USA: Transaction Publishers. p. ۲۱۸. ISBN 3-8258-7227-0.
- ↑ Vesti.rs, Vesti.rs Serbian news and information website بایگانیشده در ۷ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine بازدید در ۲۲ مارس ۲۰۱۱
- ↑ خدمت همجنسگرایان در ارتش آمریکا آزاد شد، بیبیسی فارسی
- ↑ مهیندخت مصباح (۲۸ دسامبر ۲۰۱۳). «اقلیتهای جنسی؛ از طردشدگی تا پذیرش». دویچهوله. دریافتشده در ۱ آوریل ۲۰۱۶.
- ↑ مرتضی نگاهی. «یولداش». نگاهی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ همدانی، علی (۱۱ شهریور ۱۳۸۹). «مردانه، زن باش». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۶ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ «از مجله زیگ زاگ: مردانه، آنسوی خط قرمز». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۸ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ ۲۴۸٫۰ ۲۴۸٫۱ «ما نسلی زنده به گور شد». دیدبان حقوق بشر. دسامبر ۲۲, ۲۰۱۱. دریافتشده در ۶ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ «هوموفوبیا». دیکشنری. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «هوموفوبیا». وب استر. بایگانیشده از اصلی در ۵ دسامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Jeffery R. Jensen (۱۹۹۹). «Homosexuality: A Psychiatrist's Response to LDS Social Services».
- ↑ Truman, D. M. , Tokar, D. M. , & Fischer, A. R. (۱۹۹۶). «Dimensions of Masculinity: Relations to Date Rape Supportive Attitudes and Sexual Aggression in Dating Situations». Journal of Counseling and Development. ۷۴: ۴۲۴. doi:10.1002/j.1556-6676.1996.tb02292.x.
- ↑ Dominic J Parrott, Henry E Adams, Amos Zeichner (۲۰۰۲). «Homophobia: personality and attitudinal correlates». Personality and Individual Differences. ۳۲. ۷: ۱۲۶۹-۱۲۷۸. doi:10.1016/S0191-8869(01)00117-9.
- ↑ Aurand, S. K. , Adessa, R. , & Bush, C. (۱۹۸۸). «Violence and discrimination against lesbian & gay people in Philadelphia and the Commonwealth of Pennsylvania» (PDF).
- ↑ Fassinger, R. (۱۹۹۱). «The hidden minority: Issues and challenges in working with lesbian women and gay men». Counseling Psychologist. ۱۹: ۱۵۷-۱۷۶. doi:10.1177/0011000091192003.
- ↑ GREGORY M. HEREK J. ROY GILLIS JEANINE C. COGAN ERIC K. GLUNT (۱۹۹۷). «Hate Crime Victimization Among Lesbian, Gay, and Bisexual Adults». Journal of Interpersonal Violence. ۱۲ (۲): ۱۹۵-۲۱۵. doi:10.1177/088626097012002003.
- ↑ King، Michael؛ و دیگران (۲۰۰۸). «A systematic review of mental disorder, suicide, and deliberate self harm in lesbian, gay and bisexual people». BMC Psychiatry. BMC journals (۸:۷۰). doi:10.1186/1471-244X-8-70. دریافتشده در ۲۴ آوریل ۲۰۱۲. پارامتر
|first2=
بدون|last2=
در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ ««Matthew Shepard Foundation webpage»». بنیاد متیو شپارد. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ هاروی میلک صدای آمریکا بازدید در ۶ فوریه ۲۰۱۰
- ↑ دانپورت، جان (۱۳۸۶)، «فصل ۱-جنایت و جنایتکاران»، محاکمات نونبرگ (ویراست تاریخ جهان)، ققنوس، ص. صص ۱۱-۱۲-۵۴
- ↑ Fedwa Malti-Douglas (ed.). Encyclopedia of Sex and Gender [دانشنامه سکس و جنسیت] (به انگلیسی). Vol. دوم. The Gale Group. p. ۷۲۳.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ «یادمان همجنسگرایان در برلین». رادیو زمانه. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Norris, Pippa (دانشگاه هاروارد); Inglehart, Ronald (دانشگاه میشیگان) (2004). Sacred and Secular RELIGION AND POLITICS WORLDWIDE (به انگلیسی). CUP. p. ۱۴۹–۱۵۱.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ «UN votes to reinstate resolution condemning execution of gays». Pink news. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Wolfe, L. D (1991). "Human evolution and the sexual behavior of female primates". In J. D. Loy and C. B. Peters (ed.). Understanding Behavior: What Primate Studies Tell Us About Human Behavior (به انگلیسی). Oxford University Press.
- ↑ Zak, Dan (12 October 2009). "Lady Gaga, Already a Gay Icon, Shows She's an Activist Too". The Washington Post. Retrieved 25 April 2018.
- ↑ Kylie, "la più grande icona gay della storia" Corriere della Sera
- ↑ Gdula, Steve (11 December 2005). "Happy Madonna Day!". Advocate. Retrieved 25 April 2018.
- ↑ «Gay Celebrity Profiles». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Interviews with Famous Gays». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Ellen DeGeneres: Lesbian Icon». about.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ En los últimos meses me di a la tarea de escribir mis memorias بایگانیشده در ۸ ژوئیه ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine, offical Web site
- ↑ Iceland Picks the World's First Openly Gay PM [[Time (magazine)|]] بازدید در ۲۷ مارس ۲۰۱۱
- ↑ "Out is In Among German Politicians". Deutsche Welle. 23 July 2004. Retrieved 25 April 2018.
- ↑ «For Gay Activists, The Lady Is a Champ». واشینگتن پست. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Britney Spears named ultimate gay icon بایگانیشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine fotobreak.com بازدید در ۲۷ مارس ۲۰۱۱
- ↑ Nast, Condé (April 10, 2018). "Britney Spears Nearly Broke the GLAAD Media Awards". Vanity Fair. Retrieved October 10, 2019.
- ↑ «کوهستان بروکبک». brokebackmountain.com. بایگانیشده از اصلی در ۲۵ فوریه ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Milk (۲۰۰۸)». Yahoo!. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «The Kids Are All Right». oscar.go.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Sean Penn». IMDB.com. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Sean Penn wins best actor Oscar for "Milk"». Reuters. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «جوایز فیلم بوسهٔ زن عنکبوتی». دریافتشده در ۲۹ آوریل ۲۰۱۱.
- ↑ Whitley, Bernard E (۲۰۰۹). "Religiosity and Attitudes Toward Lesbians
and Gay Men: A Meta-Analysis". The International Journal for the Psychology of Religion (به انگلیسی). ۱۹: ۲۱–۳۸.
{{cite journal}}
: line feed character in|عنوان=
at position 42 (help) - ↑ رنگین کمان تل آویو، تایمز اسرائیل
- ↑ درخواست دهها خاخام برای رعایت حقوق همجنسگرایان
- ↑ ۲۸۷٫۰ ۲۸۷٫۱ about.com بایگانیشده در ۲۴ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine,Homosexuality and Judaism بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱
- ↑ bible.org, Homosexuality: The Christian Perspective بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱.
- ↑ «Human Sexuality». The United Methodist Church. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ Solimeo, L. S (2004). A Higher Law: Why We Must Resist Same-Sex Marriage And The Homosexual Movement (به انگلیسی). The American Society for the Defense of Tradition, Family and Property.
- ↑ ۲۹۱٫۰ ۲۹۱٫۱ about.com Can a Homosexual Be a Christian? بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱
- ↑ «حمایت پاپ فرانسیس از زندگی مشترک همجنسگرایان به طور قانونی». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۸.
- ↑ «Pope Francis indicates support for same-sex civil unions» (به انگلیسی). BBC News. ۲۰۲۰-۱۰-۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۸.
- ↑ Tushnet، Eve. «Opinion | What does Pope Francis believe about same-sex love?» (به انگلیسی). Washington Post. شاپا 0190-8286. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۸.
- ↑ Catechism of the Catholic Church vatican.va بازدید در ۲۴ می۲۰۱۱
- ↑ ۲۹۶٫۰ ۲۹۶٫۱ «Sweden church allows gay weddings». BBC. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ۲۹۷٫۰ ۲۹۷٫۱ «Homosexuality and the Mennonite Church». Encyclopedia of Homosexuality and Religion. بایگانیشده از اصلی در ۵ اکتبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۲۲ می۲۰۱۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ۲۹۸٫۰ ۲۹۸٫۱ «درخواست از پاپ برای اصلاحات در کلیسای کاتولیک». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «Don't demonise gays and lesbians, Archbishop of Canterbury warns». Pink news. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ ۳۰۰٫۰ ۳۰۰٫۱ Greenberg, Yudit Kornberg (2008). Encyclopedia of love in world religions [دانشنامه عشق در ادیان جهان] (به انگلیسی). Vol. اول. ABC – CLIO. p. ۳۰۸.
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ «تفسیر نور، وبگاه تبیان». دریافتشده در ۱۰ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ گناهان کبیره، سید عبدالحسین دستغیب شیرازی، جلد ۱، صفحهٔ ۲۲۲.
- ↑ حوزه حرمت همجنس بازی در اسلام بازدید در ۱۸ می۲۰۱۱.
- ↑ شهید ثانی، تحریر الروضة فی شرح اللمعة. تهران: سمت، هفتم، ۱۳۸۳، صص ۴۳۸–۴۴۱ شابک ۹۶۴−۴۵۹−۶۹۵−۱
قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰)، ماده ۱۰۹ تا ۱۳۴ - ↑ طبقات الشافعیة الکبری ج۴ ص۴۵
- ↑ سیروس شمیسا، شاهدبازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ۱۳۸۱، صص ۱۱۵
- ↑ مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات نگاه، ۱۳۶۸، جلد ۷، ص ۳۷۷. به نقل از سیروس شمیسا، شاهدبازی در ادبیات فارسی، تهران: فردوس، ۱۳۸۱، صص ۱۱۶
- ↑ گنجی، اکبر (۵ تیر ۱۳۸۷). «روشنفکری دینی و مسئله همجنسگرایی». رادیو زمانه. دریافتشده در ۱۳ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ بهنام داراییزاده (۱۱ فروردین ۱۳۸۹). «سکوت سروش و حقخواهی همجنسگرایان ایرانی». رادیوزمانه. دریافتشده در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- ↑ دانیال جعفری (۱۹ فروردین ۱۳۹۱). «مردی که زیاد نمیدانست؛ خلافگویی سروش در باب همجنسگرایی و رابطه با محارم». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ آوریل ۲۰۱۲. دریافتشده در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱.
- ↑ «بهاییت و همجنسگرایی». دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ بهایی پژوهی بایگانیشده در ۸ مه ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine بیت العدل و همجنس گرائی بازدید در 10 اردیبهشت 1392
- ↑ «Homosexuality and Hinduism». دریافتشده در ۱۴ آوریل ۲۰۱۲.[پیوند مرده]
- ↑ پرودس اوکتار اسکجائروو. «HOMOSEXUALITY i. IN ZOROASTRIANISM».
- ↑ «F.A.Q. Sexuality & Gender What does the Church of Satan think about homosexuality?». Church of satan. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۸ نوامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۸ نوامبر ۲۰۲۰.
- ↑ «Islam and homosexuality: All viewpoints». .religioustolerance.org. ۲۲ فوریه ۲۰۱۱.
- ↑ «Preview: BBC investigates religious gay Muslim marriages being held in the UK and USA». pinknews.com. ۲۰ فوریه ۲۰۱۱.
- ↑ «British gay Muslims seek Islamic weddings». BBC.com. ۲ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ «One Muslim's fight to marry Islam with homosexuality». france24.com. ۲ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ آرش نراقی، قرآن و مسئله حقوق اقلیتهای جنسی (۱) بایگانیشده در ۱۸ آوریل ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine وبگاه شخصی آرش نراقی
آرش نراقی، مصاحبه درباره اسلام و حقوق اقلیتهای جنسی بایگانیشده در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine وبگاه شخصی آرش نراقی - ↑ ۳۲۱٫۰ ۳۲۱٫۱ ۳۲۱٫۲ «بالاترین نرخ تشخیص اچآیوی در مردان همجنسگرا». دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۲.
- ↑ JUDSON, FRANKLYN N; PENLEY, KENT A; ROBINSON, MARTHA E; SMITH, JODIE K (1 December 1980). "Comparative prevalence rates of sexually transmitted diseases in heterosexual and homosexual men" (PDF). American journal of epidemiology. The Johns Hopkins University School of Hygiene and Public Health. 112 (6): 836–843. Retrieved 25 April 2018.[پیوند مرده]
- ↑ Sarah Edwards, Chris Carn (1998). "Oral sex and the transmission of non-viral STIs". Sex Transm In. ۷۴ (۱): ۹۵–۱۰۰.
Among patients with gonorrhoea , rates of pharyngeal infection are higher in homosexual men (20.9 – 25 %) and heterosexual women (10%) than heterosexual men (3.2 – 7 %)
- ↑ Drew, WL; Mintz, L; Miner, RC; Sands, M; Ketterer, B (February 1981). "Prevalence of cytomegalovirus infection in homosexual men". The Journal of infectious diseases. ۱۴۳ (۲): ۱۸۸–۹۲. PMID 6260871. Retrieved 25 April 2018.
- ↑ Department of Public Health, City & County of San Francisco (2011). STD Risks Chart
- ↑ Edwards, S; Carne, C (April 1998). "Oral sex and transmission of non-viral STIs". Sexually transmitted infections. 74 (2): 95–100. PMID 9634339. Retrieved 25 April 2018.
Sexual transmission of enteric infections between homosexual men was first reported in the 1970s, when it was noted that a disproportionately large number of cases of shigellosis were found in homosexual men
- ↑ مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای دولت ایالات متحده آمریکا (سپتامبر ۲۳, ۲۰۱۰). «Gay and Bisexual Men's Health». Centers for Disease Control and Prevention. دریافتشده در ۳۱ مرداد ۱۳۹۱.
- ↑ http://gaylife.about.com/od/stdinformation/a/hpvanalcancer.htm بایگانیشده در ۱ نوامبر ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine Gay Men, HPV and Anal Cancer
- ↑ «HIV in the United States | Statistics Overview | Statistics Center | HIV/AIDS | CDC». www.cdc.gov (به انگلیسی). ۲۰۱۷-۱۱-۲۹. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۴-۲۴.
- ↑ Urbanus, AT; van de Laar, TJ; Stolte, IG; Schinkel, J; Heijman, T; Coutinho, RA; Prins, M (31 July 2009). "Hepatitis C virus infections among HIV-infected men who have sex with men: an expanding epidemic". AIDS (London, England). 23 (12): F1-7. doi:10.1097/QAD.0b013e32832e5631. PMID 19542864. Retrieved 25 April 2018.
- ↑ World Health Organization (ژوئیه ۲۰۱۲). «Hepatitis A ،Fact sheet N°328». World Health Organization (WHO). دریافتشده در ۱۰ شهریور ۱۳۹۱.
- ↑ سازمان بهداشت جهانی (4 FEBRUARY 2000). «Weekly epidemiological record» (PDF). World Health Organization (WHO). دریافتشده در ۱۰ شهریور ۱۳۹۱. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)صفحهٔ ۷ - ↑ Loscalzo, editor-in-chief, Thomas E. Andreoli ; editors, Charles C.J. Carpenter, Robert C. Griggs, Joseph (2004). Cecil essentials of medicine (6th ed.). Philadelphia, Penns: W.B. Saunders. p. 1216. ISBN 0-7216-0147-2.
High-risk transmission groups include the following:sexual partners of acutely and chronically infected persons , with male homosexuals being at particularly high risk , intravenous drug abusers ......
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help);|first=
has generic name (help) - ↑ Loscalzo, editor-in-chief, Thomas E. Andreoli ; editors, Charles C.J. Carpenter, Robert C. Griggs, Joseph (2004). Cecil essentials of medicine (6th ed.). Philadelphia, Penns: W.B. Saunders. p. 1216. ISBN 0-7216-0147-2.
Preventive vaccination is currently recommended for high-risk groups and individuls (health care professionals , .... , sexually active homosexual men) and ....
{{cite book}}
:|access-date=
requires|url=
(help);|first=
has generic name (help) - ↑ «AIDS responses failing men who have sex with men and transgender populations». UNAIDS. دریافتشده در ۲۴ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ «ایران اچ ای وی». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ http://gaylife.about.com/od/comingout/f/Do-Not-All-Gay-Men-Get-Hiv.htm Don't All Gay Men Have HIV?
- ↑ «Ask the Expert: 'Can two HIV-negative men stop using condoms?'». ۳۶۵ gay news. بایگانیشده از اصلی در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
- ↑ «رویکرد افدیای در برابر مردان همجنسگرای اهداکننده خون». اداره مواد غذائی و داروئی ایالات متحده آمریکا. دریافتشده در ۳۰ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ Kathy Belge. «Lesbians and Breast Cancer». about.com. دریافتشده در 29-08-2012. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ "TEN THINGS LESBIANS SHOULD DISCUSS WITH THEIR HEALTH CARE PROVIDERS". Gay and Lesbian Medical Association. Retrieved 2008-12-28.
- ↑ Ostrow, D.G. & Stall, R. (2008) Alcohol, tobacco, and drug use among gay and bisexual men.. In Wolitski, R.J. , Stall, R. , & Valdiserri, R.O. , Unequal opportunity: Health disparities affecting gay and bisexual men in the United States. New York: Oxford University Press.
- ↑ مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای دولت ایالات متحده آمریکا (CDC). http://www.cdc.gov/msmhealth/substance-abuse.htm. دریافتشده در ۶ شهریور ۱۳۹۱. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک)
کتابشناسی
- دریایی، تورج (۱۳۸۳). شاهنشاهی ساسانی. ترجمهٔ مرتضی ثاقبفر. تهران: انتشارات ققنوس. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۴۳۶-۸.
- Milani, Abbas (2008). Eminent Persians: the men and women who made modern Iran, 1941–1979 (به انگلیسی). Vol. ۲. New York: Cyracuse University Press. pp. ۱۲۲۱.
- Sommer, Volker; Vasey, Paul L (2006). Homosexual Behaviour in Animals: An Evolutionary Perspective (به انگلیسی). Cambridge University Press.
- Poiani, Aldo (2010). Animal homosexuality: a biosocial perspective (به انگلیسی). New York: Cambridge University Press.
برای مطالعه بیشتر
- Bagemihl, Bruce (1999). Biological Exuberance: Animal Homosexuality and Natural Diversity (به انگلیسی). New York: ST Martin's Press.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ همجنسگرایی موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به همجنسگرایی در ویکیگفتاورد موجود است. |
همجنسگرایی در کرلی