آماردیان: تفاوت میان نسخهها
تاریخ گیلان and others are sure related!!! |
منبع یاد شده چندان منبع دقیقی و معتبری نیست که بتوان چنین استنادی به آن کرد . منابعی چون آملی کورت و ریچارد فرای آماردها را سکنه آمل عنوان کرد |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تاریخ طبرستان}} |
{{تاریخ طبرستان}} |
||
'''آمارد'''، '''اَمارد'''، یا '''مارد''' (به [[زبان سکایی]]: آمارد، Āmārd؛ به [[زبان پهلوی]]: آمویی، Āmui)، نام یک [[قومیت|تبار]] باستانی [[آریایی]] است که در شمال ایران، بهویژه از [[رودبار]] تا [[آمل]] و در کرانهٔ [[سفیدرود]]، زندگی میکردهاند. آماردها، مردمی جنگجو و خودپا |
'''آمارد'''، '''اَمارد'''، یا '''مارد''' (به [[زبان سکایی]]: آمارد، Āmārd؛ به [[زبان پهلوی]]: آمویی، Āmui)، نام یک [[قومیت|تبار]] باستانی [[آریایی]] است که در شمال ایران، بهویژه از [[رودبار]] تا [[آمل]] و در کرانهٔ [[سفیدرود]]، زندگی میکردهاند. آماردها، مردمی جنگجو و خودپا بودهاند .<ref name="KG">{{یادکرد کتاب |کتاب=کتاب گیلان |ناشر=گروه پژوهشگران ایران |سال=۱۳۸۰ |جلد=۱ |چاپ=دوم |نویسنده=ابراهیم اصلاح عربانی}}</ref> |
||
نامهای «آمل» و «[[آمودریا]]»، از آماردها گرفته شدهاند. نام گذشتهٔ سفیدرود در گیلان نیز، «آمرد» بودهاست. زمانی آماردها با [[اسکندر|اسکندر ماکدونی]] جنگیدند، و زمانی بهدست [[فرهاد یکم]]، کوچانده شدند به سوی [[قفقاز]]. از بازماندههای برجستهٔ تاریخی ایران که پیوند دارند با مردم آمارد، تپهٔ [[مارلیک]]<ref>{{یادکرد کتاب |کتاب=Marlik: The Complete Excavation Report |لینک=https://books.google.com/books?id=_m3ZzQ0ePIkC |ناشر=موزهٔ باستانشناسی و انسانشناسی پنسیلوانیا |زبان=انگلیسی |سال=۱۹۹۴ |جلد=۱ |صفحه=۳۲۱ |نویسنده=عزتالله نگهبان}}</ref> و تختهسنگهای [[رودخانه هراز|هرازرود]] هستند. هنر پیشرفتهٔ سفالگری و زرگری آماردها را در آنجا میتوان دید. |
نامهای «آمل» و «[[آمودریا]]»، از آماردها گرفته شدهاند. نام گذشتهٔ سفیدرود در گیلان نیز، «آمرد» بودهاست. زمانی آماردها با [[اسکندر|اسکندر ماکدونی]] جنگیدند، و زمانی بهدست [[فرهاد یکم]]، کوچانده شدند به سوی [[قفقاز]]. از بازماندههای برجستهٔ تاریخی ایران که پیوند دارند با مردم آمارد، تپهٔ [[مارلیک]]<ref>{{یادکرد کتاب |کتاب=Marlik: The Complete Excavation Report |لینک=https://books.google.com/books?id=_m3ZzQ0ePIkC |ناشر=موزهٔ باستانشناسی و انسانشناسی پنسیلوانیا |زبان=انگلیسی |سال=۱۹۹۴ |جلد=۱ |صفحه=۳۲۱ |نویسنده=عزتالله نگهبان}}</ref> و تختهسنگهای [[رودخانه هراز|هرازرود]] هستند. هنر پیشرفتهٔ سفالگری و زرگری آماردها را در آنجا میتوان دید. |
نسخهٔ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۴۲
بخشی از مجموعه مقالات تاریخ طبرستان و دیلم |
گرگان • طبرستان • گیلان • تالش |
آمارد، اَمارد، یا مارد (به زبان سکایی: آمارد، Āmārd؛ به زبان پهلوی: آمویی، Āmui)، نام یک تبار باستانی آریایی است که در شمال ایران، بهویژه از رودبار تا آمل و در کرانهٔ سفیدرود، زندگی میکردهاند. آماردها، مردمی جنگجو و خودپا بودهاند .[۱]
نامهای «آمل» و «آمودریا»، از آماردها گرفته شدهاند. نام گذشتهٔ سفیدرود در گیلان نیز، «آمرد» بودهاست. زمانی آماردها با اسکندر ماکدونی جنگیدند، و زمانی بهدست فرهاد یکم، کوچانده شدند به سوی قفقاز. از بازماندههای برجستهٔ تاریخی ایران که پیوند دارند با مردم آمارد، تپهٔ مارلیک[۲] و تختهسنگهای هرازرود هستند. هنر پیشرفتهٔ سفالگری و زرگری آماردها را در آنجا میتوان دید.
پیشینه و سرگذشت
آماردها، به گفتهٔ ریچارد فرای،[۳] آملی کورت[۴] و کریستوفر برونر،[۵] آریایی بودهاند، و به مردمان سکا و داهه پیوند داده شدهاند.[۶] نام شهر امروزی آمل برمیگردد به زندگی آنان در آن گستره. همچنین آن که دو آمل، یکی در مازندران و دیگری در گسترهٔ آمودریا، جای داشتهاند.[۳]
هرودوت، در کتاب «هیستوریای»، در زمینهٔ پرداختهای ساتراپهای امپراتوری هخامنشی به داریوش، نام بردهاست از مردمان تیبارین، ماکروین، موزیکان، و مارد (آمارد).
یحیی ذکا، در کتاب «کاروند کسروی»،[۷] آوردهاست:
اما «آماردان» یا «ماردان»، در زمان لشکرکشی اسکندر ماکدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن میداشتند، و آن هنگام هنوز «تپوران» به آنجا نیامده بودند؛ ولی سپس، چنانکه از گفتههای استرابو پیداست، در آذربایجان و ارمنستان و پارس و دیگر جاها پراکنده شدهاند.
ایگور دیاکونوف، نام مردم آمارد را «آمِرد» یا «آماردوس» میآورد، و میگوید گسترهای کوهستانی در جنوب شرقی ارس و بخشهای نزدیک سفیدرود، که بهدست کادوسیان و کاسپیان بودهاست، فرمانبردار ماد نشده و بخشی از سرزمین آنان نبودهاند.[۱]
ابراهیم پورداوود نوشتهاست:
آمیانوس Ammianus در حدود سال ۳۶۰ میلادی کتاب خود را نوشت: وی و چند تن دیگر در طی جغرافیا و تاریخ روزگار هخامنشی و اسکندر و سلوکیه و اشکانیان و ساسانیان از قومی به نام مردوی Mardoi یا آمردی Amardoi یاد میکنند که در سواحل دریای خزر میزیستند و تیرهای از همین مردم در آسیای مرکزی، نزدیکی مرو رود جیحون (آمویه) بسر میبردند.
-
آماردها در زمان امپراتوری ماد.
-
آماردها در زمان امپراتوری هخامنشیان.
در نبرد گوگمل، در گرداگرد داریوش سوم و همهٔ خانواده و بزرگزادگان هخامنشی او، جنگاوران هندی، کاری، آناپاست (Anapast) و آماردی بودند. نیروی جنگندگی آماردها همچنین دیده میشود در نبرد ترموپیل و دیگر نبردها با ساردها یا نیروهای بابل.
به نوشتۀ کریستوفر برونر،[۸] آماردها، تا دوران فرهاد یکم اشکانی، در گسترهٔ آمل مازندران میزیستند؛ و آنکه فرهاد یکم، بخشی از این مردم را میکوچاند به گسترهٔ دربند در قفقاز، و بازماندگان آنان آمیخته میشوند با سکاییتباران تپور—که از پارته (Parthyene) کوچانده شده بودند به بخشهای میانی جنوب دریای کاسپین (مازندران کنونی)—و مردم مازندران (تپورستان) را تشکیل میدهند.[۹]
ژرژ راولینسون نیز میپردازد به یورش فرهاد یکم به گسترهٔ آماردها در مازندران امروزی و بخشهای شرقی البرز، و همچنین به برونکرد و کوچ ناگزیر آماردها بهدست او.[۱۰]
در کتاب «تاریخ طبرستان»، با یادکرد از یک دانشنامه از کتابخانهٔ دانش همگانی (Library of General Knowledge)، چاپ ۱۸۸۲ میلادی، آمدهاست:
قسطنطین چهارم در ۶۸۶ میلادی سده هفتم دوازده هزار از مردیها را، که قبیلهای جنگجو و ایرانی نژاد بودند و در بخشهای شمالی دریای خزر میزیستند، برای سد و جلوگیری تاختنهای مسلمانان به سرزمین لبنان کوچانید.
نگارخانه
-
یک سنگنبشته به خط میخی ایلامی از مارلیک، بهجامانده از ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد. موزهٔ مصری رزکراس، سن خوزه، کالیفرنیا.
-
جام زرین آهوها از مارلیک. موزه هنر متروپولیتن، نیویورک.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ابراهیم اصلاح عربانی (۱۳۸۰). کتاب گیلان. ج. ۱. گروه پژوهشگران ایران. پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - ↑ عزتالله نگهبان (1994). Marlik: The Complete Excavation Report (به انگلیسی). Vol. ۱. موزهٔ باستانشناسی و انسانشناسی پنسیلوانیا. p. ۳۲۱.
{{cite book}}
: Unknown parameter|لینک=
ignored (help) - ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Richard N. Frye. "Ancient Central Asian History Notes". Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies. Rome: ISMEO. p. 188.
town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi
- ↑ آملی کورت (۲۰۰۷). The Persian Empire: A Corpus of Sources from the Achaemenid Period. لندن: روتلج. ص. ۹۸. شابک ۰-۴۱۵-۴۳۶۲۸-۱.
- ↑ کریستوفر برونر. «IRAN v٫ PEOPLES OF IRAN (۲) Pre-Islamic». دانشنامه ایرانیکا.
- ↑ ادوین نوریس (۱۸۵۳). Memoir on the Scythic Version of the Behistun Inscription. Harrison and Sons. از پارامتر ناشناخته
|لینک=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ احمد کسروی (۱۳۵۶)، «نامهای شهرها و دیههای ایران (دفتر یکم)»، کاروند کسروی: مجموعه 78 رساله و گفتار از احمد کسروی، به کوشش یحیی ذکاء.، شرکت سهامی کتابهای جیبی، ص. ۲۸۴
- ↑ تاریخ ایران کمبریج. ج. ۳. انتشارات دانشگاه کمبریج. ۱۹۸۳. ص. ۷۶۶.
- ↑ احسان یارشاطر (۱۹۸۳). The Cambridge History of Iran: Seleucid Parthian. ج. ۳. انتشارات دانشگاه کمبریج.
- ↑ ژرژ راولینسون (۱۸۷۵)، «IV»، The Seven Great Monarchies of the Ancient Eastern World، ج. ۳، انجمن ناتینگهام از پارامتر ناشناخته
|لینک=
صرفنظر شد (کمک)
منابع
- ای. م. دیاکونوف. تاریخ ماد. ترجمه کریم کشاورز. انتشارات: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. تهران ۱۳۸۰. ISBN 964-445-106-61