پرش به محتوا

سوگند

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
یک تازه افسر پلیس در حال سوگند خوردن، آمریکا سال ۲۰۱۸

سوگند یا در زبان عربی قَسَم، اقرار و اعترافی را گویند که شخص از روی شرف و ناموس خود می‌کند و خدا یا بزرگی را شاهد گیرد.[۱] سوگند اصالتاً واژه‌ای اوستایی است به معنای ماده دارای گوگرد که در گذشته به هنگام ادای سوگند می‌خوردند. در اوستا «ونت سوکنتا» (گوگردمند)، دارای گوگرد است. تعبیر پارسی «سوگند خوردن» از همین‌جا برمی‌آید. قسم به خدا خوردن همان سوگند است.

تاریخچه

[ویرایش]
سوگند هوراتی‌ها اثر ژاک لوئی داوید

سوگند به همراه فعل خوردن به کار می‌رود. منشأ آن در گذشته سوگند یا سئوکند به معنای گوگرد است. در دوران باستان یکی از روش‌های نهایی اثبات اتهام متهمان ایرانیان، خوراندن گوگرد به آنان بوده‌است. چنانچه متهم بعد از خوردن گوگرد یا همان سوگند زنده می‌ماند، حکم به راست‌گویی‌اش می‌دادند و در صورت مرگ وی به معنای دروغگویی او شمرده می‌شده‌است. اصطلاح «سوگند خوردن» که تأکید شخص بر صحت گفته‌هایش است، در اصل از همین آیین گرفته شده‌است.[۲][۳]

در نظر ادیان

[ویرایش]
مراسم سوگند سربازان لیتوانیایی، حدود ۱۹۳۰

در اسلام

[ویرایش]

شرایط فقهی سوگند خوردن در تشیع دوازده امامی:

  1. کسی که سوگند می‌خورد باید بالغ و عاقل باشد (و اگر می‌خواهد راجع به مال خودش سوگند بخورد باید در حال بلوغ سفیه نباشد و حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد) و از روی قصد و اختیار سوگند بخورد پس سوگند خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کرده‌اند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بی قصد سوگند بخورد.
  2. کاری را که سوگند می‌خورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که سوگند می‌خورد ترک کند، باید واجب و مستحبّ نباشد و اگر سوگند بخورد که کار مباحی را بجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نیز اگر سوگند بخورد که کار مباحی را ترک کند باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد.
  3. به یکی از اسامی خداوند عالم سوگند بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمی‌شود مانند «خدا» و «الله» و نیز اگر به اسمی سوگند بخورد که به غیر خدا هم می‌گویند ولی به قدری به خدا گفته می‌شود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حق در نظر می‌آید، مثل آن که به خالق و رازق سوگند بخورد صحیح است. بلکه اگر به لفظی سوگند بخورد که بدون قرینه، خدا به نظر نمی‌آید ولی او قصد خدا را کند بنابر احتیاط باید به آن سوگند عمل نماید.
  4. سوگند را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره سوگند بخورد صحیح است.
  5. عمل کردن به سوگند برای او ممکن باشد و اگر موقعی که سوگند می‌خورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتی که برای سوگند معین کرده عاجز شود یا برایش مشقت داشته باشد، سوگند او از وقتی که عاجز شده به هم می‌خورد[۴]

در ادبیات

[ویرایش]
  • کنون هرچه گویَمْشْ جز آن کند

نه سوگند داند نه پیمان کند. (فردوسی)

  • چرا بر عهد و سوگند رسول خویش نشتابی

بسوی عهد فرزندش گر اهل عهد و سوگندی (ناصر خسرو)

  • و برزویه را مثال داد مؤکد بسوگند که… (کلیله و دمنه)

به سوگند گفتی که خونت بریزم ز سوگند بگذر بقول استواری (عماد شیرازی)

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. لغت نامه دهخدا
  2. دکتر مهری باقری (۱۳۶۷)، «بخش گونه‌های تحول معنایی»، مقدمات زبان‌شناسی، انتشارات دانشگاه تبریز
  3. Set Cookies
  4. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج ۲، ص ۶۲۳–۶۲۴، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.