پرش به محتوا

بنیاد پهلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Pasdashttarikh (بحث | مشارکت‌ها)
جز حذف مطالبی که مرجع آن صحیح نیست.
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: خنثی‌سازی حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار
خط ۱: خط ۱:
'''بنیاد پهلوی''' یک سازمان [[غیرانتفاعی]] [[سازمان خیریه|خیریه]] بود که از [[وقف]] املاک و اموال غیرمنقول به عنوان "موقوفات خاندان پهلوی" در ۱۲ مهرماه ۱۳۴۰ تشکیل شد. پس از [[انقلاب ۱۳۵۷]] نام این بنیاد به [[بنیاد علوی]] تغییر یافت و با تشکیل [[بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی]] بخش عمده دارایی‌های این بنیاد به بنیاد مستضعفان منتقل شد.
'''بنیاد پهلوی''' یک سازمان [[غیرانتفاعی]] [[سازمان خیریه|خیریه]] بود که از [[وقف]] بخش بزرگی از اموال [[رضا شاه]]، [[محمدرضا شاه]] و دیگر اعضای [[خاندان پهلوی]] در سال ۱۳۳۷ تشکیل شده و از مهمترین بنیادهای اقتصادی و فرهنگی دربار پهلوی به‌شمار می‌آمد. پس از [[انقلاب ۱۳۵۷]] نام این بنیاد به [[بنیاد علوی]] تغییر یافت و با تشکیل [[بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی]] بخش عمده دارایی‌های این بنیاد به بنیاد مستضعفان منتقل شد.


متولی بنیاد پهلوی محمدرضا شاه بود. نیابت تولیت و مدیرعاملی بنیاد پهلوی ابتدا بر عهده [[اسدالله علم]] وزیر دربار و از سال ۱۳۴۱ به عهده [[جعفر شریف‌امامی]] رئیس مجلس سنا بود. بنیاد پهلوی توسط هیأت امنای ۱۰ نفری شامل رئیس [[مجلس سنا]]، رئیس [[مجلس شورای ملی]]، رئیس دیوان عالی، وزیر دربار، نخست وزیر و ۵ نماینده از طرف شاه اداره می‌شد. بنیاد پهلوی سالانه ۴۰ میلیون دلار [[اعانه]] دریافت می‌کرد.<ref>Parsa, Misagh. ''States, ideologies, and social revolutions: a comparative analysis of Iran, Nicaragua, and the Philippines. '' Cambridge University Press, 2000, p.68, {{ISBN|978-0-521-77430-7|en}}</ref>
متولی بنیاد پهلوی محمدرضا شاه بود. نیابت تولیت و مدیرعاملی بنیاد پهلوی ابتدا بر عهده [[اسدالله علم]] وزیر دربار و از سال ۱۳۴۱ به عهده [[جعفر شریف‌امامی]] رئیس مجلس سنا بود. بنیاد پهلوی توسط هیأت امنای ۱۰ نفری شامل رئیس [[مجلس سنا]]، رئیس [[مجلس شورای ملی]]، رئیس دیوان عالی، وزیر دربار، نخست وزیر و ۵ نماینده از طرف شاه اداره می‌شد. دارایی این موقوفهِٔ معافِ از [[مالیات]] در اوج فعالیت به حدود ۳ میلیارد [[دلار]] می‌رسید.<ref>Noam Chomsky, Edward S. Herman. ''The Washington connection and Third World fascism. '' South End Press, 1979, p.64, {{ISBN|978-0-89608-090-4|en}}</ref> بنیاد پهلوی سالانه ۴۰ میلیون دلار [[اعانه]] دریافت می‌کرد.<ref>Parsa, Misagh. ''States, ideologies, and social revolutions: a comparative analysis of Iran, Nicaragua, and the Philippines. '' Cambridge University Press, 2000, p.68, {{ISBN|978-0-521-77430-7|en}}</ref>


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
در شهریور ۱۳۲۰ بلافاصله پس از استعفا و تبعید رضاشاه از سلطنت و کشور، موجی از اعتراض و درخواست بازپس‌گیری اموال توقیف‌شده توسط رضاشاه پدیدار شد و به مجلس و مطبوعات کشیده شد. محمدرضا پهلوی در ۳۰ شهریور ۱۳۲۰ در یکی از نخستین اقدامات خود تمام املاک، مستغلات و کارخانجاتی را که از پدرش به وی رسیده بود، به دولت واگذار کرد تا در عمران و آبادانی کشور و امور خیریه صرف شود و اگر کسانی باشند که نسبت به املاک ادعای غبنی داشته باشند، پس از رسیدگی به شکایت آن‌ها از محل همین املاک رفع ادعا بشود.
با کناره‌گیری [[رضاشاه|رضا شاه]] از سلطنت، رضا شاه املاک و دارایی خود را به پسر تاجدار خود منتقل نمودند. متن انتقال‌نامه چنین است:<blockquote>چون از ابتدا تاسیس و تشکیل سلطنت خود پیوسته در فکر عمران و آبادی کشوری بوده و این مطلب را در مقدمه برنامه اصلاحات کشور خود قرار داده بودم و همواره در نظر داشتیم این رویه عمران سرمشق کلیه صاحبان زمین و املاک گردد تاموقع خود بتوانم از ثمره این املاک کلیه ساکنین و رعایای کشور خود را بهره مند نمایم این فرصت در اینموقع که فرزند ارجمند عزیزم اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی زمام امور کشور را بدست گرفته‌اند حاصل شده‌است بنابراین مصالحه نمودند کلیه اموال دارائی خود را (اعم از منقول و غیر منقول و کارخانجات و غیره) از هر قبیل می‌باشد بایشان بمال الصلح ده گرم نبات موهوب تا بمتضای مصالح کشور بمصارف خیریه فرهنگی و غیره بهر طریقی که صلاح بدانند برسانند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=املاک سلطنتی - مشروطه|نشانی=https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7%DA%A9_%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA%DB%8C|وبگاه=mashruteh.org|بازبینی=2024-02-12|کد زبان=fa}}</ref></blockquote>در روز ۳۰ شهریور ماه ۱۳۲۰ [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه پهلوی]] همه املاک و مستغلات رضا شاه را به دولت منتقل نموده که برای خیریه از آن استفاده شود تا اگر کسانی باشند که نسبت به این املاک ادعایی داشته باشند به شکایت آنها رسیدگی شود و از همین املاک رفع مورد ادعا بشود:<blockquote>چون منظور اصلی اعلیحضرت پدر بزرگوار مادر واگذاری اموال خودشان بما این بود که بمصارف خیریه برسد و ما هم از هر حیث فراهم می‌آوریم بنابراین چنین تصمیم نمودند اموالی که از قبیل املاک و مستغلات و کارخانجات بما واگذار شده‌است بمنظور ترقی کشاورزی و بهبودی حال کارگران ترقی فرهنگ و بهداری دولت و ملت اعطا نمائیم تا بر حسب اقتضا و برای انجام منظورهای بالا یا املاک را بفروش برساند و یا با حفظ و توسعه آبادی آنها در ملک دولت نگاهدارند. و نیز مقرر می‌داریم که اگر کسانی باشند که نسبت به املاک ادعای غبنی داشته باشند پس از رسیدگی به شکایت آنها از محل همین املاک رفع ادعا بشود - سی ام شهریور ماه ۱۳۲۰ <ref>{{یادکرد وب|عنوان=املاک سلطنتی - مشروطه|نشانی=https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7%DA%A9_%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA%DB%8C|وبگاه=mashruteh.org|بازبینی=2024-02-12|کد زبان=fa}}</ref></blockquote>بنیاد پهلوی همان اداره پیشین املاک و مستغلات پهلوی بود که گسترش یافت و سرمایه آن دربرگیرنده سهام یا سود بدست آمده از چند مهمانخانه، کارخانه‌های سیمان و قندسازی و شرکت بیمه ملی ایران و بانک و کشتی‌های بازرگانی و اداره‌های بازرگانی و صنعتی و پل نوساز میان خرمشهر و آبادان می‌باشد. برای نمونه پل خرمشهر - آبادان در ماه‌های آغازین سال ۱۳۳۹ به هزینه بنیاد پهلوی ساخته و گشایش یافت . پیش از ساختن این پل خودروها و کامیون‌هایی که می‌خواستند از خرمشهر به آبادان بروند ناچار بودند که ۲۴۰ کیلومتر بیشتر برانند تا بتوانند از روی پل اهواز از رودخانه کارون بگذرند. درآمدهایی که بنیاد پهلوی از این سازمان‌ها و کمپانی‌ها و دیگر اداره‌ها و هتل‌ها و کارخانه‌ها بدست می‌آورد برای کارهای خیریه بنیاد بکارگرفته می‌شود. کارهای سرمایه‌گذاری بنیاد پهلوی همانند کارهای سازمان‌های خیریه جهان پیشرفته و شهرنشین چون بنیاد فورد و راکفلر می‌باشد.


اما در ۲۰ تیر ۱۳۲۸ دولت با ارائه لایحه‌ای به مجلس درخواست بازگشت این اموال به خاندان پهلوی را کرد و بر اساس ماده واحده‌ای که در مجلس تصویب شد، قرار شد این اموال با نام «موقوفهٔ خاندان پهلوی» اداره شده و عواید ناشی از این دارایی‌ها صرف امور خیریه شود. محمدرضا پهلوی هم دستور تأسیس «سازمان املاک و مستغلات پهلوی» را جهت ادارهٔ دارایی‌های مذکور صادر کرد و در ۱۳۳۷ «بنیاد پهلوی» را جایگزین این سازمان کرده و بخشی از مایملک خود از مهمانخانه‌ها، سهام کارخانه‌ها، شرکت‌ها و بانک‌ها را در اختیار این بنیاد قرار داد. در مهر ۱۳۴۰، شاه فرمان وقف دارایی بنیاد پهلوی به امور خیریه را صادر کرد.
خبرگزاری فرانسه نوشت: امروز شاهنشاه ایران برابر با ۱۲۳ میلیون دلار اموال منقول و غیرمنقول خود را وقف ملت ایران کردند. ... کمیسیونی با شرکت نخست وزیر، وزیر دربار، و روسای دو مجلس و دیگر پایوران کشور برای دیده بانی و اداره کارهایی مربوط به این موقوفات تشکیل شده است. شاهنشاه ایران تاکنون بخش بزرگی از املاک سلطنتی را میان کشاورزان تقسیم کرده‌اند. برای اجرای این برنامه بنیاد پهلوی و بانک عمران را تاسیس نموده‌اند تا دهقانان را که تازه زمیندار شده‌اند کمک و راهنمایی نمایند.


محمدرضا شاه در آخرین ماههای سلطنتش، هم‌زمان با اوج‌گیری انقلاب، کلیه املاک اختصاصی خود را به بنیاد پهلوی انتقال داد. یکی از برنامه‌های اصلی دولت [[شاپور بختیار]] بازگرداندن بنیاد پهلوی به دولت بود. [[مجلس شورای ملی]] لایحهٔ بازگرداندن بنیاد پهلوی را، که بگفته بختیار به ''کانون فساد'' تبدیل شده بود، به دولت در این دوران تصویب کرد.<ref>[http://www.namir.info/home/pdf/akbar_rooz5/b_bonyad.htm انتقال بنیاد پهلوی به دولت - گفتگو با دکتر بختیار] نهضت مقاومت ملی</ref>
== وظایف ==
بنیاد پهلوی به وظایف<ref>{{یادکرد وب|عنوان=فرمان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر درباره بنیان و وقف سرمایه بنیاد پهلوی ۱۲ مهر ماه ۱۳۴۰ - مشروطه|نشانی=https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%88%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C_%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%85%D9%87%D8%B1_%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D9%88_%D9%88%D9%82%D9%81_%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87_%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C_%DB%B1%DB%B2_%D9%85%D9%87%D8%B1_%D9%85%D8%A7%D9%87_%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B0|وبگاه=mashruteh.org|بازبینی=2024-02-12|کد زبان=fa}}</ref> محوله رفتار و به فراخور امکانات و به مقتضی اوقات اقدامات لازم را نموده‌است و اینک به منظور تأیید و تثبیت در اجرای نیات حسنه و مقاصد خیرخواهانه‌ای که داریم و برای اینکه به طور جاوید و مؤبد منظور حاصل باشد اراده ما بر این قرارگرفت که نیات و مقاصد عام‌المنفعه خود را که تاکنون نسبت به اموال خیریه خویش عمل کرده‌ایم و پس از این هم باید رفتار شود به صورت سند رسمی ثبت شده و در دفتر اسناد رسمی به عنوان موقوفات خاندان پهلوی ثبت نماییم و با شرایط و مواردی که ضمن این سند مندرج است، مقرر می‌داریم به طور دائم و لازم عمل شود.


پس از پیروزی انقلاب، این بنیاد، به «[[بنیاد علوی]]» تغییر نام یافت و سرپرست آن در اسفند ۱۳۵۷ از سوی نخست وزیر [[دولت موقت]]، منصوب شد. با تصویب قانون ملی شدن بانک‌ها و شرکت‌های بیمه و بازرگانی در خرداد ۱۳۵۸، سهام بنیاد پهلوی در بانک‌ها و شرکت‌های ملی شده به تملک دولت درآمد. بعد از تأسیس «بنیاد مستضعفان» و ایجاد سازمان‌های تخصصی آن، بخشهای مختلف بنیاد علوی، مانند کارخانه‌ها و هتل‌ها به سازمان‌های تابعه بنیاد مزبور انتقال یافت و فقط املاک بنیاد پهلوی همچنان در اختیار بنیاد علوی ماند. سپس طبق حکم دادگاه‌های ویژه اصل ۴۹ قانون اساسی، در بهمن ۱۳۷۴، کلیه اموال و املاک بنیاد علوی به مالکیت «بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی» درآمد.
ماده اول – اعیان و رقبات موقوفات اعم از منقول و غیر منقول به شرح فهرستی است که توشیح شده و پیوست به این فرمان است.

ماده دوم – اعیان و رقبات مذکور در فهرست پیوست را با شرایط مندرج در این سند وقف مؤبد و حبس مخلد نمودم و قبض و اقباض به عنوان وقف و تولیت به عمل آمد و به تصرف وقف داده‌شد.

ماده سوم – تولیت موقوفات مزبور به عهده خودمان و بعداً تفویض با رشد اولاد ذکور نسلاً بعد نسل می‌باشد. چنانچه هر یک از متولیهای آینده اولاد ذکور نداشتند، تولیت به اولاد ذکور ارشد و اقرب به ما خواهدرسید و چنانچه اولاد ذکوری موجود نباشد، تولیت با اقرب و ارشد اولاد اناث خواهدبود.

ماده چهارم – نظارت بر موقوفات و مصارف را به عهده هیأتی مرکب از ده نفر واگذارنمودیم که پنج نفر آن صاحبان مقامات ذیل می‌باشند:

۱ – نخست‌وزیر

۲ – وزیر دربار شاهنشاهی

۳ – رئیس مجلس سنا

۴ – رئیس مجلس شورای ملی

۵ – رئیس دیوان عالی کشور

و پنج نفر دیگر از اشخاصی که مورد اعتماد باشند و مقام تولیت آنان را شایسته بداند برای هر سه سال یک بار تعیین خواهدشد.

* تبصره ۱ – نظاری که قبلاً انتخاب شده‌اند ممکن است هر یک از آنها مجدداً نیز انتخاب شوند.

* تبصره ۲ – در صورت غیاب بعضی از نظار و یا اینکه یک یا چند نفر از متصدیان عناوین و سمتهای فوق نباشند، حضور سایرین کافی است، مشروط به اینکه حاضرین از شش نفر کمتر نباشند.

ماده پنجم – حق‌التولیه فقط صدی دوونیم از درآمد خالص پس از وضع هزینه‌های لازم خواهدبود و شخصاً حق‌التولیه خود را دریافت نخواهیم نمود و متولیان دیگر حق دریافت دارند و مخارج آرامگاه اعلیحضرت رضاشاه کبیر پدر فقیدمان را باید از محل حق‌التولیه پرداخت نمایند. مازاد متعلق به متولی خواهدبود. حق‌النظاره برای کلیه نظار صدی دوونیم است که باید بالسویه بین آنها تقسیم شود. ماده ششم – مصارف موقوفات: مقرر می‌داریم کلیه درآمد موقوفات به مصرف نگهداری مؤسسات خیره بنیاد پهلوی که تاکنون تأسیس شده و تکمیل ساختمانهای ناقص فعلی مهمانخانه‌ها به منظور تکمیل رقبات و ازدیاد درآمد موقوفات و پس از مصارف مزبور به مصارف پنج‌گانه زیر برسد:

۱ – بهداشت

۲ – توسعه فرهنگ

۳ – کمک به مستمندان

۴ – امور مذهبی

۵ – امور اجتماعی


'''فصل اول – برای حفظ سلامت افراد و بهداشت امور زیر منظور نظر ما است:'''

۱ – تأسیس درمانگاه و بیمارستانها و کمک و همکاری با درمانگاه‌ها و بیمارستانهایی که دیگران تأسیس نموده و یا بنمایند.

۲ – ایجاد آموزشگاههای پزشکیاری و پرستاری و مامایی و کمک و همراهی به اینگونه مؤسسات.

۳ – کمک نقدی و دارویی به مرضای مستمند.

۴ – کمک به تغذیه و بهداشت کودکان فقیر و شیرخوارگاهها و پرورشگاهها.

۵ – کمک به مادران باردار بی‌بضاعت از حیث غذا و دارو.

۶ – کمک به آسیب‌دیدگان در حوادث غیرمترقبه از قبیل زلزله و حریق و غیره.

۷ – تهیه مواد دارویی و لوازم معاینه و درمان برای در دسترس قرار دادن بیماران به طور رایگان با قیمت ارزان.

۸ – اقدامات مفید و مؤثر برای بالابردن سطح بهداشت و حفظ سلامت عمومی.

'''فصل دوم – برای توسعه فرهنگ نظر ما بر اینگونه امور است:'''

۱ – تأسیس و کمک به آموزشگاهها و دبستانها و دبیرستانها و دانشکده‌ها، به خصوص فنی و حرفه‌ای.

۲ – اعطای کمک‌هزینه تحصیل و توزیع کتاب و لباس بین دانش‌آموزان و دانشجویان بی‌بضاعت.

۳ – طرح و انتشار کتب و مجلات علمی و صنعتی و حرفه‌ای.

۴ – اعزام محصل به خارج از کشور برای کارآموزی و فراگرفتن تعلیمات علمی و عملی و صنعتی و کشاورزی.

۵ – کمک به آموزشگاههای اکابر.

۶ – کمک به تعلیمات عمومی و اجباری و مبارزه با بی‌سوادی.

۷ – اعطای جوایز به دانشجویانی که حائز رتبه اول می‌شوند.

۸ – اعطای جوایز و کمک به نویسندگان و دانشمندان و تشویق به اختراع و ابتکار در امور علمی و صنعتی.

۹ – حمایت زبان فارسی در داخل و خارج کشور.

'''فصل سوم – برای کمک به مستمندان امور ذیل بیشتر منظور نظر ما است:'''

۱ – پرداخت هزینه و نگهداری پرورشگاه‌های بنیاد پهلوی که تاکنون ساختمان و تأسیس شده و تأسیس پرورشگاه برای نگهداری و تعلیم و تربیت کودکان یتیم و بی‌بضاعت و کمک به پرورشگاههای خیریه فرح پهلوی و سایر دارالایتام‌های ملی و شهرداری.

۲ – کمک به نواخانه‌ها و زندانیان بی‌بضاعت و اردوهای کار به منظور جلوگیری از تکدی و ولگری و نگهداری بینوایان و عجزه و کارآموزی به آنان فراخور استعداد هر یک.

'''فصل چهارم – منظور ما از کمک به امور مذهبی بیشتر معطوف به موارد ذیل است:'''

۱ – کمک به تعظیم شعائر اسلامی و ترویج دیانت مقدس اسلام در هر عصر و زمانی به مقتضی وقت.

۲ – کمک به تأسیس دانشگاه اسلامی.

۳ – تعمیر بقاع متبرکه و مساجد.

۴ – کمک به نشر کتب و تعلیمات دینی.

۵ – کمک برای تبلیغات اسلامی خاصه در کشورهای غیر مسلمان.

'''فصل پنجم – نظر ما از کمک به امور اجتماعی بیشتر معطوف به این امور است:'''

۱ – کمکهای لازم برای تشویق و ترغیب عموم افراد به انجام وظایف ملی و میهنی و اخلاقی و اجتماعی به وسیله تشکیل مجامع تبلیغاتی و کلیه وسایل تربیتی و تأسیس اندرزگاهها.

۲ – تأسیس کتابخانه و قرائتخانه و تقویت مؤسسات ورزشی و تربیت‌بدنی و پیشاهنگی، به منظور تربیت افراد و تقویت روح ملی و ایمان کامل به اتحاد و حفظ استقلال کشور شاهنشاهی.

۳ – کمک به ایراد وعظ و نطق و خطابه در مجمع، مبنی بر جلب توجه و افکار عامه نسبت به امور میهنی و اجتماعی و بهداشتی و فرهنگی و ایجاد روح تعاون میان مردم و ایمان کامل به وحدت ملی و نظم و هماهنگی بین افراد و لزوم انجام وظایف.

۴ – کمک به مؤسسات و نشریات و تبلیغاتی که مبنی بر ابراز علاقه نسبت به شعائر ملی و حفظ سنتها و آثار باستانی ایران باشد.

تبصره – گر چه کلیه قسمتهای مذکور در فواصل پنج‌گانه فوق هر یک به نوبه خود لازم‌الرعایه است، ولی چون نیل به تمام مقاصد خیریه مزبور درآمد وافی و کافی‌تری لازم دارد، لذا به تناسب درآمد این موقوفات همه ساله برنامه و بودجه‌ای تنظیم و با رعایت‌الاهم‌فالاهم در هر یک از فصول پنج‌گانه پس از تصویب مقام تولیت و اطلاع هیأت نظار که برهزینه باید نظارت نمایند، به مصارف مقرر خواهدرسید.

ماده هفتم – هزینه تعمیرات و نگهداری اعیانی و ابنیه موقوفات که مستلزم بقای آن است، مقدم بر مصارف دیگر خواهدبود.

ماده هشتم – چنانچه در رقبات و اعیان موقوفه تغییر وضعی از حیث ازدیاد قیمت تا یک برابر حاصل شود و بیم آن باشد که پس از آن رو به تنزل فاحش برود و یا نقصان قیمت تا صدی ده حاصل شود و بیم تنزل بیشتری باشد در هر یک از صورت فروش هر یک از رقبات و تبدیل آن با حسن وانفع و خرید رقبه جدید که موجب غبطه وقف باشد، جایز است.

ماده نهم – به منظور تکمیل درآمد این موقوفات می‌توان قسمتی از درآمد را به مصرف امور عمرانی و تولیدی و خرید رقبات دیگری رسانید و رقبات تازه‌ای که بر اثر امور عمرانی و تولید و خرید از محل درآمد یا از محل فروش ماده هشتم و یا از محل فروشی که قانون مدنی تجویز شده به موقوفه ملحق می‌شود و متولی باید رقبات جدیدالاحداث و جدیدالابتیاع را برای مصارف مقرر در این وقفنامه وقف کند و رقبات مزبور تابع مقررات کلیه مندرجات این وقفنامه خواهدبود.


== قدرت اقتصادی ==
ماده دهم – حضور اکثریت هیأت نظار برای انجام وظایف نظارت کافی است.
بنیاد پهلوی در پس نقاب خیریه از سه راه به نظام کمک می‌کرد: به عنوان یک خزانه مالیاتی مطمئن، به عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ و کنترل اقتصاد کشور از طریق سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی از اقتصاد و به مثابه یک منبع ذخیره مالی برای تأمین آینده سلطنت. [[ماروین زونیس]] معتقد است بنیاد پهلوی مهمترین قدرت [[اقتصاد]]ی در ایران پس از دولت بوده و نقش کلیدی در تمام عرصه‌های زندگی عمومی ایرانیان داشته‌است. بی‌تردید بخش بزرگی از منابع مالی بنیاد در فعالیت‌های تجاری و برای حفظ قدرت اقتصادی آن مصرف می‌شده و بخش کوچکتری از سرمایه‌های بنیاد به اهداف خیریه صرف اختصاص یافته‌بود.<ref>Graham, Robert. ''Iran, the illusion of power. '' Taylor & Francis, 1979, p.57, {{ISBN|978-0-7099-0187-7|en}}</ref>


== دارایی ==
== دارایی ==
محمد سوادگر نویسنده و مترجم چپ‌گرا، در کتاب «رشد روابط سرمایه‌داری در ایران» فهرستی از املاک بنیاد پهلوی یا بنگاه‌ها و شرکت‌هایی که بنیاد در آن سهامدار بوده، ارائه داده‌است:<ref>[http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1781797 دارایی‌های بنیاد پهلوی (۱)] روزنامه دنیای اقتصاد، ۲۱ دی ۱۳۸۷، صفحه ۳۰</ref>
محمد سوادگر در کتاب «رشد روابط سرمایه‌داری در ایران» فهرستی از املاک بنیاد پهلوی یا بنگاه‌ها و شرکت‌هایی که بنیاد در آن سهامدار بوده، ارائه داده‌است:<ref>[http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1781797 دارایی‌های بنیاد پهلوی (۱)] روزنامه دنیای اقتصاد، ۲۱ دی ۱۳۸۷، صفحه ۳۰</ref>


=== بانک‌ها، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و بیمه‌ها ===
=== بانک‌ها، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و بیمه‌ها ===
خط ۱۷۸: خط ۶۹:
* ۲ - بی. اف. گودریچ ایران (۵/۹ درصد): سهام بنیاد بعد از آنکه شرکت آمریکایی مادر ۵۸ درصد سهامش را فروخت به ۴۵ درصد رسید. سرمایه ۹۱۷ میلیون ریال.
* ۲ - بی. اف. گودریچ ایران (۵/۹ درصد): سهام بنیاد بعد از آنکه شرکت آمریکایی مادر ۵۸ درصد سهامش را فروخت به ۴۵ درصد رسید. سرمایه ۹۱۷ میلیون ریال.
* ۳ - [[هپکو]] (۱۰ درصد سهام متعلق به بانک عمران). تصور بر این است که بنیاد ۴۵درصد سهام این شرکت را داراست.
* ۳ - [[هپکو]] (۱۰ درصد سهام متعلق به بانک عمران). تصور بر این است که بنیاد ۴۵درصد سهام این شرکت را داراست.

== بعد از انقلاب ==
پس از پیروزی انقلاب، این بنیاد، به «[[بنیاد علوی]]» تغییر نام یافت و سرپرست آن در اسفند ۱۳۵۷ از سوی نخست وزیر [[دولت موقت]]، منصوب شد. با تصویب قانون ملی شدن بانک‌ها و شرکت‌های بیمه و بازرگانی در خرداد ۱۳۵۸، سهام بنیاد پهلوی در بانک‌ها و شرکت‌های ملی شده به تملک دولت درآمد. بعد از تأسیس «بنیاد مستضعفان» و ایجاد سازمان‌های تخصصی آن، بخشهای مختلف بنیاد علوی، مانند کارخانه‌ها و هتل‌ها به سازمان‌های تابعه بنیاد مزبور انتقال یافت و فقط املاک بنیاد پهلوی همچنان در اختیار بنیاد علوی ماند. سپس طبق حکم دادگاه‌های ویژه اصل ۴۹ قانون اساسی، در بهمن ۱۳۷۴، کلیه اموال و املاک بنیاد علوی به مالکیت «بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی» درآمد.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۲

بنیاد پهلوی یک سازمان غیرانتفاعی خیریه بود که از وقف بخش بزرگی از اموال رضا شاه، محمدرضا شاه و دیگر اعضای خاندان پهلوی در سال ۱۳۳۷ تشکیل شده و از مهمترین بنیادهای اقتصادی و فرهنگی دربار پهلوی به‌شمار می‌آمد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ نام این بنیاد به بنیاد علوی تغییر یافت و با تشکیل بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بخش عمده دارایی‌های این بنیاد به بنیاد مستضعفان منتقل شد.

متولی بنیاد پهلوی محمدرضا شاه بود. نیابت تولیت و مدیرعاملی بنیاد پهلوی ابتدا بر عهده اسدالله علم وزیر دربار و از سال ۱۳۴۱ به عهده جعفر شریف‌امامی رئیس مجلس سنا بود. بنیاد پهلوی توسط هیأت امنای ۱۰ نفری شامل رئیس مجلس سنا، رئیس مجلس شورای ملی، رئیس دیوان عالی، وزیر دربار، نخست وزیر و ۵ نماینده از طرف شاه اداره می‌شد. دارایی این موقوفهِٔ معافِ از مالیات در اوج فعالیت به حدود ۳ میلیارد دلار می‌رسید.[۱] بنیاد پهلوی سالانه ۴۰ میلیون دلار اعانه دریافت می‌کرد.[۲]

تاریخچه

در شهریور ۱۳۲۰ بلافاصله پس از استعفا و تبعید رضاشاه از سلطنت و کشور، موجی از اعتراض و درخواست بازپس‌گیری اموال توقیف‌شده توسط رضاشاه پدیدار شد و به مجلس و مطبوعات کشیده شد. محمدرضا پهلوی در ۳۰ شهریور ۱۳۲۰ در یکی از نخستین اقدامات خود تمام املاک، مستغلات و کارخانجاتی را که از پدرش به وی رسیده بود، به دولت واگذار کرد تا در عمران و آبادانی کشور و امور خیریه صرف شود و اگر کسانی باشند که نسبت به املاک ادعای غبنی داشته باشند، پس از رسیدگی به شکایت آن‌ها از محل همین املاک رفع ادعا بشود.

اما در ۲۰ تیر ۱۳۲۸ دولت با ارائه لایحه‌ای به مجلس درخواست بازگشت این اموال به خاندان پهلوی را کرد و بر اساس ماده واحده‌ای که در مجلس تصویب شد، قرار شد این اموال با نام «موقوفهٔ خاندان پهلوی» اداره شده و عواید ناشی از این دارایی‌ها صرف امور خیریه شود. محمدرضا پهلوی هم دستور تأسیس «سازمان املاک و مستغلات پهلوی» را جهت ادارهٔ دارایی‌های مذکور صادر کرد و در ۱۳۳۷ «بنیاد پهلوی» را جایگزین این سازمان کرده و بخشی از مایملک خود از مهمانخانه‌ها، سهام کارخانه‌ها، شرکت‌ها و بانک‌ها را در اختیار این بنیاد قرار داد. در مهر ۱۳۴۰، شاه فرمان وقف دارایی بنیاد پهلوی به امور خیریه را صادر کرد.

محمدرضا شاه در آخرین ماههای سلطنتش، هم‌زمان با اوج‌گیری انقلاب، کلیه املاک اختصاصی خود را به بنیاد پهلوی انتقال داد. یکی از برنامه‌های اصلی دولت شاپور بختیار بازگرداندن بنیاد پهلوی به دولت بود. مجلس شورای ملی لایحهٔ بازگرداندن بنیاد پهلوی را، که بگفته بختیار به کانون فساد تبدیل شده بود، به دولت در این دوران تصویب کرد.[۳]

پس از پیروزی انقلاب، این بنیاد، به «بنیاد علوی» تغییر نام یافت و سرپرست آن در اسفند ۱۳۵۷ از سوی نخست وزیر دولت موقت، منصوب شد. با تصویب قانون ملی شدن بانک‌ها و شرکت‌های بیمه و بازرگانی در خرداد ۱۳۵۸، سهام بنیاد پهلوی در بانک‌ها و شرکت‌های ملی شده به تملک دولت درآمد. بعد از تأسیس «بنیاد مستضعفان» و ایجاد سازمان‌های تخصصی آن، بخشهای مختلف بنیاد علوی، مانند کارخانه‌ها و هتل‌ها به سازمان‌های تابعه بنیاد مزبور انتقال یافت و فقط املاک بنیاد پهلوی همچنان در اختیار بنیاد علوی ماند. سپس طبق حکم دادگاه‌های ویژه اصل ۴۹ قانون اساسی، در بهمن ۱۳۷۴، کلیه اموال و املاک بنیاد علوی به مالکیت «بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی» درآمد.

قدرت اقتصادی

بنیاد پهلوی در پس نقاب خیریه از سه راه به نظام کمک می‌کرد: به عنوان یک خزانه مالیاتی مطمئن، به عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ و کنترل اقتصاد کشور از طریق سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی از اقتصاد و به مثابه یک منبع ذخیره مالی برای تأمین آینده سلطنت. ماروین زونیس معتقد است بنیاد پهلوی مهمترین قدرت اقتصادی در ایران پس از دولت بوده و نقش کلیدی در تمام عرصه‌های زندگی عمومی ایرانیان داشته‌است. بی‌تردید بخش بزرگی از منابع مالی بنیاد در فعالیت‌های تجاری و برای حفظ قدرت اقتصادی آن مصرف می‌شده و بخش کوچکتری از سرمایه‌های بنیاد به اهداف خیریه صرف اختصاص یافته‌بود.[۴]

دارایی

محمد سوادگر در کتاب «رشد روابط سرمایه‌داری در ایران» فهرستی از املاک بنیاد پهلوی یا بنگاه‌ها و شرکت‌هایی که بنیاد در آن سهامدار بوده، ارائه داده‌است:[۵]

بانک‌ها، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و بیمه‌ها

  • ۱. بانک عمران (صددرصد): سرمایه ۵ میلیارد ریال. جمع دارایی‌ها ۷۵ میلیارد ریال. سرمایه‌گذاری‌ها ۴/۱ میلیارد ریال. سود سهام ۳۰۰ میلیون ریال.
  • ۲. بانک ایرانشهر (۳۰ درصد): سرمایه ۳ میلیارد ریال. مجموع دارایی‌ها ۳۸ میلیارد ریال.
  • ۳. بانک توسعه صنعتی ایران (۳/۱ درصد). سرمایه ۳ میلیارد ریال (ارزش سهام بنیاد در حد هفتصد هزار دلار).
  • ۴. بانک اعتبارات (۲ درصد): سرمایه ۵/۱ میلیارد ریال.
  • ۵. بانک ایران و انگلیس (۱ درصد): ۲۰۰ سهم از ۲۰۰۰۰ سهم اولیه، تصور بر این است که بعداً سهام عمده‌تری توسط بنیاد خریداری شده‌است. سرمایه یک میلیارد ریال.
  • ۶. صندوق تضمین صنعتی (درصد نامعلوم): سرمایه ۱۱ میلیون دلار (حدود هفتاد و هفت میلیون تومان).
  • ۷. عمران ترینوال (۳۰ درصد متعلق به بانک عمران): سرمایه ۱۲میلیون ریال.
  • ۸. شرکت سرمایه‌گذاری ایرانشهر (۲۱ درصد سهام از طریق مشارکت در بانک ایرانشهر): سرمایه ۷۰ میلیون ریال.
  • ۹. بانک فرست نشنال ویسکانسین میلواکی- آمریکا (۵ درصد سهام از طریق بانک عمران)
  • ۱۰. هیسپان- ایران(۱۱ درصد) سرمایه ۰۰۰/۱۵۰دلار (حدود یک میلیون و پنجاه هزار تومان) گروه خدمات و سرمایه‌گذاری ایران و اسپانیا
  • ۱۱. بیمه ملی (۸۰ درصد) به ارزش ۸۰۰ میلیون ریال.

املاک

هتل‌ها: (۱۰۰درصد)
  • ۱ - در تهران: دربند، هیلتون، اوین، ونک.
  • ۲ - ساحل دریای خزر: هتل جدید بابلسر، هتل قدیم و جدید چالوس، هایت خزر، هتل قدیم و جدید رامسر.
  • ۳ - بقیه: هتل خرمشهر، هتل شیراز، هتل مشهد، هتل بوعلی، هتل شاهی، هتل آبعلی آمل، متل جدید سخت سر، هتل‌های قدیم و جدید گچسر.
مجموعه‌های گردشگری - تفریحی
مسکونی/تجاری
  • ۱ - شرکت شهرآرام (۴ درصد). پروژه شهرک سازی.
  • ۲ - پروژه بنگالوسازی در نزدیکی نیاوران- تهران (۲۱۹ واحد) (۱۰۰ درصد).
  • ۳ - طرح برج‌های ونک (سه برج چندین طبقه مسکونی و تجاری) (۱۰۰ درصد).
  • ۴ - طرح توسعه فرحزاد (۳۰درصد متعلق به بانک عمران). ۲۵۰۰۰ واحد مسکونی گران قیمت.
  • ۵ - لویت شهر (درصد نامعلوم). یک پروژه پانصد میلیون دلاری شهرسازی از طریق بانک عمران.
بین‌المللی
  • ۱ - ساختمان بنیاد پهلوی در آونو پنجم در خیابان پنجاه و دوم نیویورک (۱۰۰ درصد). ارزش دفتری در سال ۱۳۵۴، ۵/۱۴ میلیون دلار (حدود یک میلیارد ریال)
  • ۲ - پروژه کانال استریت در نیو اورلئان (درصد نامعلوم).
  • ۳ - ساختمان ۶۵۰ خیابان پنجم، یک برج ۳۶ طبقه ۱۵۰ متری در مرکز راکفلر خیابان ۵۲ام نیویورک

مایملک صنعتی

صنایع ساختمانی
  • سیمان تهران (۲۵درصد): سرمایه ۱۵/۱ میلیارد ریال.
  • سیمان فارس و خوزستان (سهام قابل توجه): سرمایه ۳۰۵ میلیارد ریال.
  • ۳ - ایرانیت (۳۰ درصد): سرمایه (واردات سیمان، پنبه نسوز، متعلقات و لوله آلات چدنی)
  • ۴ - پاناسوز- سهام از طریق سیمان فارس و خوزستان (۹۵ درصد)
  • ۵ - مونتکس (۳۵ درصد): سرمایه ۱۲ میلیون ریال. (سازه‌های فولادی. ژوئن ۱۹۷۷ منحل شد)
  • ۶ - شرکت معدنی سنگواره (۴۰ درصد)
صنایع اتومبیل‌سازی
  • ۱ - جنرال موتورز ایران (۱۰ درصد): سرمایه ۵/۱ میلیارد ریال.
  • ۲ - بی. اف. گودریچ ایران (۵/۹ درصد): سهام بنیاد بعد از آنکه شرکت آمریکایی مادر ۵۸ درصد سهامش را فروخت به ۴۵ درصد رسید. سرمایه ۹۱۷ میلیون ریال.
  • ۳ - هپکو (۱۰ درصد سهام متعلق به بانک عمران). تصور بر این است که بنیاد ۴۵درصد سهام این شرکت را داراست.

جستارهای وابسته

منابع

  1. Noam Chomsky, Edward S. Herman. The Washington connection and Third World fascism. South End Press, 1979, p.64, ISBN 978-0-89608-090-4
  2. Parsa, Misagh. States, ideologies, and social revolutions: a comparative analysis of Iran, Nicaragua, and the Philippines. Cambridge University Press, 2000, p.68, ISBN 978-0-521-77430-7
  3. انتقال بنیاد پهلوی به دولت - گفتگو با دکتر بختیار نهضت مقاومت ملی
  4. Graham, Robert. Iran, the illusion of power. Taylor & Francis, 1979, p.57, ISBN 978-0-7099-0187-7
  5. دارایی‌های بنیاد پهلوی (۱) روزنامه دنیای اقتصاد، ۲۱ دی ۱۳۸۷، صفحه ۳۰