حقوق بشر در ایران پهلوی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دودمان پهلوی، از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ بر ایران حکومت کرد. در این دوره، دو پادشاه، رضا شاه و پسرش محمدرضا پهلوی از پلیس مخفی (ساواک)، شکنجه و اعدام برای فرونشاندن مخالفان استفاده کردند. بر اساس یکی از تاریخ‌های نوشته شده در خصوص استفاده از شکنجه توسط دولت در ایران، سوء استفاده از زندانیان طی حکمرانی پهلوی بسته به زمان متغیر است.[۱][۲]

با وجود این‌که «تخطی شاه از قانون اساسی» و «پایمال کردن قوانین بنیادین و حقوق ایرانیان» یکی از شکایات و ادعاهای انقلابیون است،[۳][۴] برخی معتقدند که سابقهٔ حقوق بشری شاه از انقلابیونی که سرنگونش کردند بهتر است. به نوشتهٔ یرواند آبراهامیان مورخ سیاسی:

در حالی که بین ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۹ کمتر از ۱۰۰ زندانی اعدام شدند، بین سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۵ بیش از ۷۹۰۰ نفر اعدام شدند! نظام زندان‌ها متمرکز شد و شدیداً گسترش یافت… زندگی در زندان در جمهوری اسلامی بسیار بدتر از زمان پهلوی‌ها بود. یکی از بازماندگان هر دوی آنها می‌نویسد که تنها چهار ماه بودن در زندان اسدالله لاجوردی به اندازه چهار سال زندان ساواک سختی داشت.[۵] در ادبیات زندان دورهٔ پهلوی، واژگان رایج «بی‌حوصلگی» و «یکنواختی» بود. در ادبیات زندان جمهوری اسلامی این واژگان «ترس»، «مرگ»، «وحشت» و «کابوس» بودند…[۶]

حکومت رضاشاه[ویرایش]

رضاشاه، مؤسس سلسلسه پهلوی

حکومت (اقتدارگرایانه و دیکتاتوری) رضا شاه، در دوره‌ای بود که حکومت‌های اقتدارگرا و دیکتاتوری‌ در جهان رایج و در منطقه متعارف بودند.[۷]

مطبوعات آزاد، حقوق کارگران و آزادی بیان سیاسی در دوره رضاشاه محدود شدند. روزنامه‌های مستقل غالباً بسته و احزاب ممنوع می‌شدند؛ همه سندیکاها نیز ممنوع بودند و ۱۵۰ سازمان دهنده کارگری بین سال‌های ۱۹۲۷ و ۱۹۳۲ دستگیر شدند.[۸]

زور فیزیکی علیه برخی انواع زندانیان (مجرمان معمولی، مظنونان به جاسوسی و کسانی که متهم به نقشه برای شاه کشی بودند) مورد استفاده قرار می‌گرفت. مشخصاً دزدان فلک و مچ‌کشی می‌شدند تا «غارت‌های پنهانشان را لو بدهند». مظنونان به جاسوسی و سوءقصد کتک زده می‌شدند، بی‌خوابی داده می‌شدند و قپانی می‌شدند که گاهی باعث ترک خوردن مفاصل می‌شد. ولی برای زندانیان سیاسی که اساساً کمونیست بودند، نبود شکنجه قابل توجه است.[نیازمند توضیح بیشتر][۹]

شیوه اصلی فشار حبس انفرادی و محروم سازی از «کتاب، روزنامه‌ها، ملاقات، بسته‌های غذایی و مراقبت پزشکی مناسب» بود. با این که زندانیان سیاسی اغلب به قپانی تهدید می‌شدند به ندرت دچار آن می‌شدند.[۱۰]

حکومت رضاشاه غالباً به نقض آزادی دینی و سرکوب مسلمانان دین دار متهم می‌شد. در یک مورد او تقدس حرم فاطمه معصومه را برای کتک زدن یک روحانی که زنش را به بی‌حیایی متهم کرده بود خدشه دار کرد.[۱۱] رضاشاه قانونی تصویب کرد که همه را ملزم می‌کرد لباس‌های غربی بپوشند (به جز علمای شیعه که در یک آزمون ویژه قبول شده بودند)[۱۲][۱۳] و معلمان زن را از آمدن به مدرسه با پوشش سر منع کرد.[۱۳] سوگواری محرم به یک روز محدود شد و مساجد ملزم شدند به جای این که عزاداران به‌طور سنتی روی زمین بنشینند در جریان عزاداری‌ها از صندلی برای سوگواران استفاده کنند.[۱۴]

تا میانه دهه ۱۹۳۰، این فرمان‌ها، مصادره زمین‌های در دست روحانیون و دیگر مشکلات نارضایتی شدیدی در میان روحانیت شیعه در سراسر ایران برانگیخته بود،[۱۵] و پس از این که جمعیتی به حمایت از یک روحانی در حرم امام رضا جمع شده و ابداعات، فساد و مالیات‌های سنگین شاه را محکوم کردند، سربازان فراخوانده شدند. چند دوجین از معترضان کشته و چند صد تن مصدوم شدند.[۱۶][۱۷]

در پی این واقعه، شاه جلوتر رفت و دستور داد چادر ممنوع شود و همه شهروندان - غنی و فقیر-زنانشان را بدون سرپوش به کارهای عمومی بیاورند.[۱۸]

حکومت محمدرضا پهلوی[ویرایش]

کالبدشکافی[ویرایش]

ارزیابی‌های مورخان نسبت به عملکرد حقوق بشری شاه مهربانانه‌تر از گزارش‌های هم عصر او بوده‌است. تخمین زده شده ۳۸۰[۱۹] (و نه ۱۵٬۰۰۰) تظاهرکننده در تظاهرات‌های خرداد ۱۳۴۲ در ایران کشته شدند، که برخی از آنان مسلح بودند.[۲۰] گزارشی تهیه شده (ولی منتشر نشده) از بنیاد شهید و امور ایثارگران دریافت کل کشته‌شدگان در ستیزهای بین تظاهرکنندگان و نیروهای ارتش/امنیتی شاه در جریان چهارده ماه بین اکتبر ۱۹۷۷ تا فوریه ۱۹۷۹ نه ۶۰٬۰۰۰ بلکه ۲۷۸۱ نفر بوده‌است.[۲۱][۲۲] در اشاره به رقم "۶۰٬۰۰۰" کشته، اسپنسر تاکر مورخ نظامی ذکر می‌کند که «رژیم خمینی برای مقاصد پروپاگاندایی میزان تلفات انقلاب را شدیداً بیشتر از آنچه بود اظهار کرد.»[۲۳] تاکر توضیح می‌دهد که اجماع مورخان در خصوص میزان تخمینی تلفات انقلاب ایران (از ژانویه ۱۹۷۸ تا فوریه ۱۹۷۹)، ارقامی بین ۵۳۲ و ۲٬۷۸۱ نفر است.[۲۳]

به جای هزاران نفری که گفته شده مزدوران اسرائیلی شاه در جمعه سیاه در میدان ژاله کشته‌اند، اکنون به نظر می‌رسد ۸۴ نفر توسط سربازانی که ایرانی ولی اهل یک منطقه کردی بودند (کردی حرف می‌زدند نه عبری) کشته شده باشند. بنا به گفته عباس امانت مورخ ایران معاصر:[۲۴]

فعالان روحانی، با پشتیبانی مراجع تقلید قم، از کشتار میدان ژاله برای بی‌رحم و نامشروع تصویر کردن رژیم استفاده کردند. به کمک یک ماشین شایعه پراکنی که در غیاب رسانه‌های قابل اتکا و گزارشگری خبری به‌طور کاملی عملیاتی شده بود، شمار تلفات یا «شهدای» در راه اسلام، به هزاران نفر مبالغه شد، و به سربازانی که بر روی آنان آتش گشوده بودند برچسب مزدوران اسرائیلی زده شد که آورده شده بودند تا انقلاب را خاموش کنند!

تاکر می‌نویسد ۹۴ نفر در جمعه سیاه کشته شدند که از آنها ۶۴ نفر معترض و ۳۰ نفر نیروهای امنیتی بودند.[۲۵] ایران‌شناس ریچارد فولتس، به‌طور مشابه، ذکر می‌کند که ۶۴ نفر در میدان ژاله کشته شدند.[۲۶]

یوهان بویکس، مؤلف فوکو در ایران: ۱۹۷۸–۱۹۷۹، ذکر می‌کند که «به نظر می‌رسد فوکو به این تعداد مبالغه شده تلفات در میدان ژاله، که توسط خود توده‌های انقلابی تبلیغ می‌شد باور داشته. هزاران نفر زخمی شدند، ولی محتمل نیست میزان تلفات بیش از صد کشته بوده باشد.».[۲۷]

پس از انقلاب، پایش داخلی و جاسوسی، استفاده از شکنجه و اظهار ندامت نه تنها برچیده نشد بلکه توسعه یافت. ساواک با یک وزارت اطلاعات بسیار بزرگتر جایگزین شد.[۲۸][۲۹] مورخ سیاسی یرواند آبراهامیان جمهوری اسلامی ایران را با روسیه استالینیستی، چین مائوییستی و اروپای دوران انگیزیسیون در استفاده سازمان یافته‌شان از شکنجه برای اجبار زندان سیاسی به اظهار ندامت علنی در یک باشگاه مقایسه می‌کند.[۳۰]

حقوق غیر مسلمانان[ویرایش]

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای حکومت پهلوی، جلوگیری از نقض حقوق غیر مسلمانان در ایران بود.[۳۱]

منابع[ویرایش]

  1. Ervand Abrahamian, Tortured Confessions: Prisons and Public Recantations in Modern Iran, (University of California), 1999
  2. Pahlavi Dynasty: An Entry from Encyclopaedia of the World of Islam By (ed.) Gholamali Haddad Adel, Mohammad Jafar Elmi, Hassan Taromi-Rad, p.15
  3. "For Khomeini's proclamations during 1964-1973 see, Khomeini va Jonbesh (Khomeini and the Movement) (n.p. , 1973), pp.1-103"] (from: Abrahamian, Iran Between Two Revolutions, 1982, p.478-9)
  4. "Now that our people in recent years have awakened, risen up to gain their rights, and cried out against oppression ...", Khomeini, "Message to the Pilgrims", September 27, 1978, from Islam and Revolution, 1981
  5. source: Anonymous "Prison and Imprisonment", Mojahed, 174-256 (20 October 1983-8 August 1985)
  6. Abrahamian, Ervand (1999). Tortured Confessions. University of California Press. p. 135-6. ISBN 978-0-520-21866-6. Retrieved 18 March 2011.
  7. The Age of the Dictators: A Study of the European Dictatorships, 1918-53, D. G. Williamson
  8. Ervand Abrahamian, Iran Between Two Revolutions, (Princeton University Press), 1982, p.138
  9. Abrahamian, Tortured Confessions, 1999, p.39
  10. Abrahamian, Tortured Confessions, 1999, p.41
  11. Mackey, Sandra The Iranians: Persia, Islam and the Soul of a Nation, New York: Dutton, c1996. p.181
  12. Mackey, The Iranians, (1996) p.184
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.93-4
  14. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.94
  15. Rajaee, Farhang, Islamic Values and World View: Farhang Khomeyni on Man, the State and International Politics, Volume XIII بایگانی‌شده در ۲۰۰۹-۰۳-۲۶ توسط Wayback Machine (PDF), University Press of America. شابک ‎۰−۸۱۹۱−۳۵۷۸-X
  16. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.94
  17. Bakhash, Shaul, Reign of the Ayatollahs: Iran and the Islamic Revolution by Shaul, Bakhash, Basic Books, c1984, p.22
  18. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.95
  19. E. Baqi, `Figures for the Dead in the Revolution`, Emruz, 30 July 2003
  20. Taheri, The Spirit of Allah, p.223
  21. 18 [Emad al-Din Baghi, `Figures for the Dead in the Revolution`, Emruz, 30 July 2003, quoted in Abrahamian, Ervand, History of Modern Iran, 2008, p.161
  22. A Question of Numbers, IranianVoice.org, August 08, 2003.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ Tucker, Spencer C. (2017). The Roots and Consequences of Civil Wars and Revolutions: Conflicts that Changed World History. ABC-CLIO. p. 439.
  24. Amanat, Abbas (2017). Iran: A Modern History. Yale University Press. p. 719.
  25. Tucker, Spencer C. (2017). The Roots and Consequences of Civil Wars and Revolutions: Conflicts that Changed World History. ABC-CLIO. p. 439.
  26. Foltz, Richard (2016). Iran in World History. Oxford University Press. p. 108.
  27. Beukes, Johann (2020). Foucault in Iran, 1978–1979. AOSIS. p. 53 (note 26).
  28. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.176
  29. Sazman-e Ettela'at va Amniat-e Melli-e Iran
  30. Abrahamian, Tortured Confessions, 1999 p.4
  31. «انقلاب ۵۷ چه بر سر اقلیت‌های مذهبی در نیروی هوایی ارتش آورد؟». independentpersian.