پرش به محتوا

پشنگ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پشنگ
پشنگ داماد ایرج
نامپشنگ
پدرکیانوش
پشنگ شاه توران
نامپشنگ
منصبشاه
دودمانتورانیان
تخت‌گاهکنگ‌دژ
درفشسیاه
ملیتتوران
شناخته شدهجنگ پشنگ
پیش ازافراسیاب
پس اززادشم
پدرزادشم
پسرانافراسیاب
گرسیوز
اغریرث
نبرد اولجنگ‌پشنگ
پشنگ (شیده)
نامشیده
نام نیاپشنگ
نام پدرافراسیاب

پَشَنگ در شاهنامه سه تن یا ممکن است بیش از سه تن باشد. پشنگ نخست برادرزاده فریدون و داماد ایرج است. پشنگ دوّم بانی و بنیانگذار کشور توران پس از تور است. پشنگ دیگر که سومین است معروف به شیده فرزند افراسیاب و نبیره پشنگ دوّم مؤسس سلطنت کشور توران است.

پشنگ داماد ایرج

[ویرایش]

زمانی‌که ایرج به دست برادران خویش سلم و تور کشته شد تاج و تخت ایران بی‌وارث گشت. فریدون از این واقعه بسیار نگران بود، اما ایرج مدتی پیش از کشته شدن با یکی از کنیزان خویش به نام ماه آفرید وصلت نموده و ماه‌آفرید از ایرج آبستن بود. از قضا ماه‌آفرید دختری به دنیا آورد و آن دختر هنگام بلوغ با بزرگ‌زاده‌ای بنام پشنگ وصلت کرد[۱]و ثمرهٔ ازدواج ایشان منوچهر شد. بدین سبب فریدون در سنین کهولت به آرزوی خویش که همانا اطمینان خاطر از مشخص شدن وارث تاج و تخت ایران باشد، رسید.

چو هنگامهٔ زادن آمد پدیدیکی دختر آمد ز ماه‌آفرید
چو بر جست و آمدش هنگام شویچو پروین شدش روی و چون مشک موی
نیا نامزد کرد شویش پشنگبدو داد و چندی برآمد درنگ
یکی پور زاد آن هنرمند ماهچگونه سزاوار تخت و کلاه
جهان‌بخش را لب پر از خنده شدتو گفتی مگر ایرج‌اش زنده شد
می روشن آمد ز پرمایه جاممر آن چهر دارد منوچهر نام[۲]

پشنگ شاه توران

[ویرایش]

پشنگ پسر زادشم پدر افراسیاب و نبیرهٔ تور شاه توران است. پسران دیگر او گرسیوز و اغریرث هستند. آغازگر جنگ ایران و توران در شاهنامه پشنگ است. او کینه قتل تور را در سینه داشت و مترصد فرصت بود تا انتقام نیایش را از ایرانیان بستاند. هنگامی‌که خبر مرگ منوچهر را شنید فرصت را مناسب یافت و موضوع انتقام تور را با سران و بزرگان توران درمیان گذاشت.

پس آنگه ز مرگ منوچهر شاهبشد آگهی تا به توران سپاه
ز نارفتن کار نوذر همانیکایک بگفتند با بدگمان
چو بشنید سالار ترکان پشنگچنان خواست کآید به ایران به جنگ
یکی یاد کرد از نیا زادشمهم از تور بر زد یکی تیز دم[۳]

پشنگ (شیده)

[ویرایش]

در دوران بسیار متأخرتر و زمان کیکاووس دوباره نام پشنگ (شیده) بر سر زبان‌هاست در بیتی آمده: پشنگ بود نامش پدر شیده خواند. لقب شیده، پشنگ دوران کیکاووس را از پشنگ دوران فریدون متمایز می‌کند.

سیاوش به ایوان خرامید شادبه مستی ز ایران نیامدش یاد
چنین گفت با شیده افراسیاب[۴]که چون سر برآرد سیاوش ز خواب
تو با پهلوانان و خویشان منکسی کاو بود مهتر انجمن
به شبگیر با هدیه و با غلامگرانمایه اسپان زرین ستام
ز لشکر همی هر کسی با نثارز دینار وز گوهر شاهوار
ازین گونه پیش سیاوش روندهشیوار و بیدار و خامش روند
فراوان سپهبد فرستاد چیزبدین گونه یک هفته بگذاشت نیز

پانویس

[ویرایش]
  1. در طول زمان سه شخصیت واقعی پشنگ وجود داشته‌است، یکی ایرانی، برادرزاده فریدون و پدر منوچهر است و دو تای دیگر تورانی که یکی از ایشان لقب «شیده» گرفته بود.
  2. شاهنامه. جلد اول. فریدون، ص ۴۵
  3. شاهنامه. جلد دوم. نوذر، ص ۶۳
  4. در این مصرع ظاهراً شیده پسر افراسیاب است

منابع

[ویرایش]
  • حسین، الهی قمشه‌ای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.