بیدِرَفش[۱] از پهلوان لشکر ارجاسب شاه خلخ در دوران شاهی گشتاسپ است. او در جنگ دینی ایرانیان با تورانیان زریر برادر گشتاسپ را کشت و خود نیز در آن جنگ به دست اسفندیار کشته شد.بیدرفش به معنی بیتابش و بینور است. وصف شاهنامه از بیدرفش:
در شاهنامه فردوسی اولین بار زمانی از بیدرفش نام برده می شود که ارجاسب نامه ای به گشتاسب مینویسد و نامه را به بیدرفش و نام خواست میدهد تا به دست گشتاسب برسانند در این نامه از گشتاسب میخواهد که از زرتشت روی بگرداند و گشتاسب را تهدید به نابودی میکند.
که ارجاسب با دیدن دلاوری های زریر از لشکرش به دنبال داوطلب برای مبارزه با او میگردد، و به داوطلب وعده ازدواج با دختر خود و گنج میدهد اما کسی داوطلب نمیشود تا اینکه بار سوم بیدرفش خواستار مبارزه میشود اما چون توانایی مقابله با زریر را نداشت به کمین نشسته و پنهانی بر زریر ژوبینی زهردار پرتاب میکند و او را از اسب برزمین میزند و سلاح و اسب و درفش او را صاحب میشود.
جنگ بیدرفش با اسفندیار بسیار کوتاه در شاهنامه فردوسی آمده است. این بخش از شاهنامه توسط دقیقی سروده شده است، و فاقد فضا سازی هنرمندانه فردوسی است. بستور به انتقام خون پدر به جنگ بیدرفش میرود، در حالی که بیدرفش اسب زریر را سوار و زره جنگی زریر را پوشیده است. که اسفندیار به یاری بستور میشتابد و بیدرفش را از پای درمیآورد و اسب و باره و سر بیدرفش را با خود برمیگرداند [۵]: