ماهیار
ظاهر
ماهیار در شاهنامه پیری یکصد و شصت و چهار ساله بود که هنگام یافتن گنج جمشید توسط بهرام گور و بخش آن بین مردم، برخاست و بهرام را ستود.[۱]
یکی پیر بُد، نام او ماهیار | شده سال او بر صد و شصت و چار | |
چو آواز بشنید برپای خاست | چنین گفت کای مهتر داد و راست | |
خبر یافتیم از فریدون جم | وزان نامداران به هر بیش و کم | |
چو تو شاه نشنید کس در جهان | امید کهانی و فرّ مهان |
همچنین در شاهنامه از شخص دیگری به نام ماهیار گوهرفروش نام برده شده که پدر آرزو همسر بهرام گور است.[۲]
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- جهانگیری، علی (۱۳۶۹)، فرهنگ نامهای شاهنامه، تهران: انتشارات برگ