اصحاب رس
اَصحاب رَسّ بهباور مسلمانان گروهی از ایرانیان معرفی شدهاند که از پرستش خدا سر باز زدند و زنانشان به مساحقه میپرداختند. طبق سورههای قرآنی، خدا پیامبری برای هدایت آنان فرستاد؛ او را در چاه انداختند و به همین دلیل خدا آنان را عذاب کرد. دربارهٔ زمان و مکان زندگی این گروه، و همچنین نام پیامبر آنها، اختلاف وجود دارد.[۱][۲][۳]
در قرآن
[ویرایش]در قرآن در دو مورد سخن از اصحاب رس به میان آمده، نخست در آیه ۱۲ سورهٔ ق، که از تکذیب آنها از پیامبرشان، سخن گفته شده،[۴] دوم در آیهٔ ۳۸ فرقان، که بیانگر عذاب اصحاب رس در ردیف قوم عاد و ثمود است، که همانند آنها بر اثر عذاب الهی نابود شدند.[۵]
دلیل نامگذاری
[ویرایش]رس واژهای سامی است و در زبانهای آرامی و عبری بهمعنای شکستن به کار میرفته[۶] و در زبان عربی نیز به معنای حفر کردن و چاه به کار رفتهاست. گفته شده منظور از آن در اصطلاح قرآنی چاه است[۷] و اصحاب رس قومی بودند که پیامبر خود را در چاه انداختند. همچنین رس نام کوه، نهر،[۸] طایفه و قوم نیز ذکر شدهاست.[۹]
داستان اصحاب رس
[ویرایش]دربارهٔ اینکه اصحاب رس چه گروهی بودهاند، روایات مختلفی وجود دارد:
روایت اول
[ویرایش]بر اساس روایتی از علی بن ابیطالب، امام اول شیعیان، اصحاب رس قومی معرفی شدهاند که پس از سلیمان میزیستهاند آنان درخت صنوبری را میپرستیدند. گفته شده این درخت را یافث بن نوح در کنار رودی به نام روشاب نشانده بود که کسی اجازه نوشیدن و استفاده از آن آب را نداشت. هرساله در ایام عید آن قوم به گرد آن درخت میآمدند و به شاخههای آن پارچههای گوناگون میبستند و سپس به دعا، تضرع و قربانی کردن میپرداختند. پس از آن شیطان میآمد و شاخههای درخت را تکان میداد و از اعمال آنان اظهار خشنودی میکرد. اصحاب رس هم به عیشونوش ازجمله مساحقه میپرداختند. خدا نوهٔ یهودا پسر یعقوب را به پیامبری این قوم فرستاد تا هدایتشان کند اما آنان به او ایمان نیاوردند و به آزار و اذیت او دست زدند. پس از دعای پیامبر، درخت خشک شد و قوم رس پیامبر را گناهکار و مقصر دانسته و او را در چاه انداختند این کار غضب خدا را در پی داشت.[۱۰][۱۱]
روایت دوم
[ویرایش]بر پایهٔ روایتی از محمد بن عبداللّه ص، پیامبر دین اسلام، که محمد بن کعب بن قرظی آن را روایت کردهاست؛ خدا برای قومی پیامبری فرستاد که با تکذیب آنان روبهرو شد. آنان پیامبر را در چاهی انداختند و بر درِ چاه سنگ بزرگی گذاشتند. در آن دیار غلامی میزیست که با جمع کردن هیزم امرار معاش میکرد. او به آن پیامبر ایمان آورده بود و هر روز آب و خوراکی برای پیامبر در چاه فرو میفرستاد که در یک روز خواب بر او چیره شد و بهفرمان خدا ۱۴ سال در خواب ماند هنگامی که بیدار شد گمان کرد فقط ساعتی خواب بودهاست سپس غذایی را آماده کرد و بر سر چاه رفت اما از پیامبر خبری نبود. بر اساس این حدیث، هنگامی که او در خواب بود خدا عذابی بر قومش نازل کرده بود و آنان از کار خود پشیمان شده و پیامبر را آزاد کردند.[۱۲]
روایت سوم
[ویرایش]در دستهای از روایات، زیستگاه اصحاب رس، حضرموت یمن و پیامبرشان حنظلة بن صفوان ذکر شده که مردم آن دیار به مساحقه میپرداختند. حنظله تلاش میکرد تا آنان را از این گونه اعمال بازدارد اما آنان به آزار و اذیت او پرداختند و او را در چاه انداختند، خداوند سیل عرم را نازل کرد.[۱۳] گفته شده در قبر حنظله نوشتهای پیدا شده که بر آن از زبان حنظله نوشته شده که وی پیامبر خدا بوده و برای حمیر، عریب و عزیز از اهل یمن مبعوث شده، ولی او کشته شد.[۱۴] در برخی از این روایات زنی به نام دلهاث دختر ابلیس، مساحقه را به زنان آن قوم آموزش میداده و آنان را به انجام آن ترغیب میکردهاست.[۱۵]
همچنین اصحاب رس، طایفهای از ثمود[۱۶] و اعراب بادیه از قبیله حضوراً که پیامبرشان شعیب بن ذی مهرع بوده[۱۷] دانسته شدهاند. در برخی روایات اصحاب رس، چادرنشین و دامپرور معرفی شده و از شعیب بهعنوان پیامبر آنان یاد شدهاست.[۱۸]
زمان و مکان زندگی
[ویرایش]مناطق مختلفی بهعنوان زیستگاه اصحاب رس ذکر شدهاست. منطقهٔ رود ارس،[۱۹] حضرموت یمن[۲۰] و یمامه[۲۱] از آن جملهاند. گفته شده ذوالقرنین از شهر آنها دیدن کردهاست.[۲۲]
علامه مجلسی به مقایسهٔ اقوال مختلف و طبقهبندی زمانی اصحاب رس از سوی نویسندگان پیش از خود پرداختهاست.[۲۳]
در روایات اهل بیت
[ویرایش]در برخی روایات اهل بیت به اصحاب رس و عملکرد آنان اشاره شدهاست؛ در روایتی جعفر صادق، زنان بدکار اصحاب رس را، دوزخی خوانده، و عمل بد آنان را در حد زنا توصیف کردهاست.[۲۴] بخشی از خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه نیز دربارهٔ آنان است که در آن از اصحاب مداین رس بهعنوان قومی سخن به میان آمده که پیامبر خویش را کشتند.[۲۵]
پانویس
[ویرایش]- ↑ «اصحاب رس چه کسانی بودند». اندیشه قم.[پیوند مرده]
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد. قصههای قرآن، هجدهم. تهران: مؤسسه انتشارات نبوی، ۱۳۹۰. شابک: ۲-۳۱-۶۴۰۵-۹۶۴-۹۷۸
- ↑ «اصحاب رس چه کسانی بودند».
- ↑ سوره ق، آیه ۱۲.
- ↑ سوره فرقان، آیه ۳۸.
- ↑ گزنیوس، ۱۹۰۶م، ص۹۴۴.
- ↑ ابوطیب، الاضداد، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۱۵۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۱م، ج۱۰، ص۹۵.
- ↑ ازهری، تهذیب اللغه، ۱۳۸۰ق، ج۱۲، ص۲۹۰؛ جوهری، الصحاح، ۱۹۶۰م، ج۲، ص۹۳۴؛ راغب، مفردات، ۱۴۰۳ق، ص۲۰۰؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۳۲.
- ↑ ابن بابویه، معانی، ۱۳۸۵ق، ص۴۸–۴۹؛ صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۰۵–۲۰۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۱۵۱–۱۵۳؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۶۱ش، ج۷، صص۳۳–۳۵؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۳۱۳ق، ج۲۴، ص۸۲–۸۳.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد. قصههای قرآن، هجدهم. تهران: مؤسسه انتشارات نبوی، ۱۳۹۰. شابک: ۲-۳۱-۶۴۰۵-۹۶۴-۹۷۸
- ↑ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۱۱–۱۰.
- ↑ همدانی، الاکلیل، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۱۲۳–۱۲۴؛ نویری، نهایه الارب، ۱۳۸۰ق، ج۱۳، ص۸۸.
- ↑ همدانی، الاکلیل، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۱۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۲ق، ج۱۴، ص۱۶۰.
- ↑ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۱۵۱؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۳۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۲ق، ج۱۴، ص۱۵۴.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۳۱۳ق، ج۲۴، ص۸۲؛ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۱۰؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۳۲.
- ↑ ابن خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۳.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۳۶۶ق، ج۳، ص۲۸۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۳۱۳ق، ج۲۴، ص۸۴؛ ابوالفتوح رازی، تفسیر، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۷۱–۲۷۲.
- ↑ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۱۵۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۱م، ج۱۰، ص۹۵.
- ↑ همدانی، الاکلیل، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۱۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۲ق، ج۱۴، ص۱۶۰.
- ↑ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۳۱۳ق، ج۲۴، ص۸۲.
- ↑ نویری، نهایه الارب، ۱۳۸۰ق، ج۱۳، ص۸۸.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۲ق، ج۱۴، ص۱۵۹.
- ↑ قمی، تفسیر، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۱۱۳–۱۱۴؛ ابن بابویه، ثواب الاعمال، ۱۳۹۲ق، ص۶۲۸.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، خطبه ۱۸۲، ص۲۶۲.
منابع
[ویرایش]- ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۱م.
- ابن بابویه، معانی الاخبار، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۵ق-۱۹۶۶م.
- ابن حجر، الاصابه، قاهره، ۱۳۲۸ق.
- ابن بابویه، محمد، ثواب الاعمال، به کوشش، محمدمهدی حسن خرسان، نجف، ۱۳۹۲ق-۱۹۷۲م.
- ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد، دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب و البریر، تحقیق:خلیل شحاده، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۸ق-۱۹۸۸م.
- ابوطیب لغوی، الاضداد فی کلام العرب، به کوشش عزت حسن، دمشق، ۱۳۸۲ق-۱۹۶۳م.
- ابوالفتوح رازی، تفسیر، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۵ق.
- ازهری، محمد، تهذیب اللغه، به کوشش احمد عبدالعلیم برودنی، قاهره، ۱۳۸۰ق.
- ثعلبی، احمد، عرائس المجالس، بیروت، ۱۴۰۱ق-۱۹۸۱م.
- جوهری، اسماعیل، الصحاح، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، ۱۹۶۰م.
- دمیری، محمد، حیاة الحیوان الکبری، قاهره، ۱۳۵۴ق.
راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش تدیم مرعشلی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- زمخشری، محمود، الکشاف، ۱۳۶۶ق-۱۹۷۴م.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضلالله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق-۱۹۸۸م.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۱۲ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان، به کوشش، احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیا التراث العربی.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، قاهره، ۱۳۱۳ق.
- قرطبی، محمد، الجامع الاحکام القرآن، بیروت، ۱۴۰۰ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، به کوشش موسوی جزایری، نجف، ۱۳۸۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۲ق-۱۹۸۰م.
- میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار، به کوشش علیاصغر * حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
- نویری، احمد، نهایه الارب، قاهره، ۱۳۸۰ق.
- سید رضی، نهج البلاغه، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق.
- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، نشر جهان، تهران، ۱۳۷۸ق.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Companions of the Rass». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸.