سید بن طاووس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط Pajoheshgar20 (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

سید بن طاووس
اطلاعات شخصی
زاده
علی بن موسى بن جعفر بن طاووس حلی

۵۸۹ هجری
درگذشته۶۶۵ هجری
محل دفنحرم علی بن ابی‌طالب
محل اقامتبغداد
شاگردان

رضی الدین علی بن موسی بن طاووس (۵۸۹–۶۶۴هجری) معروف به سید بن طاووس از عالمان شیعه و نویسندگان سدۀ هفتم هجری است. نسب سید بن طاووس از جانب پدر به حسن بن علی و از جانب مادر به حسین بن علی می‌رسد. گفته می‌شود که سید بن طاووس موفق به دیدار حجت بن الحسن شده‌است.[۱] سید بن طاووس به خاطر کتابخانه و آثار فراوانش که دست نخورده، باقی‌مانده و خواننده را با علایق علمای دین در اواخر دوره عباسی آشنا می‌کند، معروف است.[۲]

تولد و زندگی

رضی الدین، ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن طاووس حلّی ملقب به رضی الدین و مشهور به سید بن طاووس در پنجشنبه نیمۀ محرم الحرام سال ۵۸۹ هجری در شهر حلّه عراق متولد شد.[۳] نسبت او از جانب پدر با سیزده واسطه به حسن بن علی و از جانب مادر به حسین بن علی می‌رسد، به همین خاطر به او «ذوالحسبین» نیز می‌گویند.[۴]

پدرش، موسی بن جعفر، از راویان بزرگ حدیث است که بعدها ابن طاووس روایاتش را جمع‌آوری نموده با نام فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدی موسی بن جعفر منتشر نمود. گفته می‌شود یکی از اجداد ابن طاووس یعنی «ابوعبدالله» احمد بن محمد، دارای چهره‌ای زیبا امّا پاهایی زشت بود، به همین دلیل فرزندانش به ابن طاووس معروف شدند.[۵]

مادر ابن طاووس دختر ورام بن ابی فراس، از بزرگان علمای امامیه بود،[۶] و مادر پدرش نوه شیخ طوسی می‌باشد.[۷]

همسر وی زهرا خاتون دختر ناصر بن مهدی وزیر بود[۸] و فاطمه یکی از فرزندانش بود که قبل از نه سالگی حافظ قرآن شد؛ به گونه‌ای که پدرش به وی و برادرانش اجازه روایت الامالی طوسی را داد.[۹]

گفته می‌شود که سید بن طاووس موفق به دیدار حجت بن الحسن شده‌است.

او در روز دوشنبه پنجم ذی القعده ۶۶۴ هجری در سن ۷۵ سالگی در زادگاهش حله درگذشت و طبق وصیتش در حرم علی بن ابی‌طالب به خاک سپرده شد.[۱۰]

سفرها و تحصیلات

ابن طاووس ابتدا در شهر حله و نزد پدر و جدش، ورام بن ابی فراس، علوم مقدماتی را آموخت. سپس برای تحصیل دانش از حله به کاظمین مهاجرت کرد.

او در اندک زمانی از هم شاگردی‌های خود سبقت گرفت چنان‌که در کشف المحجة می‌گوید:

وقتی من وارد کلاس شدم آنچه را دیگران در طول چند سال آموخته بودند، در یک سال آموختم و از آنان پیشی گرفتم.

او سپس به مدت دو سال و نیم به تحصیل فقه پرداخت و پس از آن خود را از استاد بی‌نیاز دید و بقیه کتب فقهی عصر خویش را به تنهایی مطالعه نمود. در سال ۶۲۵ هجری و پس از ازدواج به بغداد نقل مکان کرده و مدت ۱۵ سال در آنجا به تربیت شاگردان و تدریس علوم مختلف پرداخت. وی که تحت فشار دولت عباسی برای پذیرش پست‌های حکومتی قرار گرفته بود از بغداد به زادگاه خود حله بازگشت.[۱۱]

بعد سه سال را در نجف به سر برد و سپس به کربلا مهاجرت کرد و حدود ۳ سال در آنجا اقامت داشت.[۲] در زمان اقامت در کربلا کتاب کشف المحجة را به عنوان وصیتی برای فرزندانش که در آن زمان کودک بودند، نوشت. آخرین سفر ابن طاووس در سال ۶۵۲ هجری به بغداد بود؛ طوری که در زمان حملۀ مغول در آن شهر اقامت داشت. سید بن طاووس علاوه بر تربیت شاگردان و تدریس علوم مختلف، همّت اصلی خویش را بر سیر و سلوک و کسب معنویات قرار داد.[۱۱]

نقابت

در دوران اقامت سید بن طاووس در بغداد از سوی خلیفه عباسی، المستنصر، پیشنهادهایی مانند وزارت و سفارت به او شد؛ اما او هیچ‌یک را نپذیرفت. استدلال او برای خلیفه چنین بود:

اگر من طبق مصلحت شما عمل کنم رابطه خویش را با خداوند قطع می‌نمایم و اگر طبق اوامر الهی و عدل و انصاف حرکت کنم خاندان تو و بقیه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمل نخواهند کرد و چنین خواهند گفت که علی بن طاووس با این رویه می‌خواهد بگوید اگر حکومت به ما برسد اینچنین عمل می‌کنیم و این روشی است بر خلاف سیره حکمرانان قبل از تو و مردود دانستن حکومت‌های آنهاست.[۱۲]

سید بن طاووس اگرچه در زمان خلافت عباسیان هرگز منصب نقابت را نپذیرفت؛ اما بعدها در زمان هلاکوخان، نقیب شیعیان شد و تا پایان عمر در بغداد باقی ماند.[۱۳] اتان کولبرگ بنا بر نقلی از خواجه نصیرالدین طوسی و ابن عنبه می گوید که پذیرش نقابت سادات تحمیلی بوده‌است و در صورت عدم پذیرش جان او به خطر می‌افتاده است.[۲] نقیب سادات، از بزرگان علمی و دینی سادات انتخاب می‌شد که کلیه امور مربوط به سادات را عهده‌دار بود. این وظایف شامل قضاوت مشاجرات، رسیدگی به مستمندان، سرپرستی یتیمان و دیگر امور می‌شد. جریان فتوای او به عنوان یک مسئله تاریخی-سیاسی معروف است؛ زیرا هنگام سقوط بغداد به‌دست هلاکوخان، دانشمندان را در مستنصریه گرد آورده و از آنان دربارهٔ این مسئله که «سلطانِ کافرِ عادل بهتر است، یا سلطانِ مسلمان ستمگر؟» استفتا نمود. پس از اینکه همه از پاسخ امتناع کردند، سید بن طاووس به حرف آمد و پاسخ داد:

کافرِ عادل از مسلمانِ جایر افضل است و دیگران نیز به پیروی از وی فتوای او را تایید کردند.[۱۴]

به نوشته کلبرگ مشخص نیست که موضع واقعی وی نسبت به هلاکو چه بوده‌است و آیا در اثر شرایط چنین فتوایی داده یا واقعاً آن طور فکر می کرده‌است.[۲]

از نظر دیگران

علامه حلی درباره سید بن طاووس می‌گوید:[۱۵]

رضی الدین علی دارای کراماتی بود که برخی از آن‌ها را خودش برایم بیان کرد و پاره‌ای از آن‌ها را پدرم بازگو کرد و من از او شنیدم.

محدث قمی می‌گوید:[۱۶]

سید رضی الدین ابوالقاسم بزرگوار، باتقوا، زاهد، سعادتمند، پیشوای عارفان، چراغ شب‌زنده‌داران، صاحب کرامات، طاووس آل طاووس بوده است.

استادان

اساتید وی به قرار ذیل است:

فرزندان

  • علی بن رضی الدین طاووس (نویسندۀ زوائد الفوائد)
  • محمد بن رضی الدین طاووس

داری چهار دختر بود که نام دو نفرشان ذکر شده‌است:[نیازمند منبع]

  • شرف الاشراف
  • فاطمه

شاگردان

شاگردان وی عبارتند از:

تالیفات

سید بن طاووس به خاطر کتابخانه و آثار فراوانش که دست نخورده باقی‌مانده و خواننده را با علایق علمای دین در اواخر دوره عباسی آشنا می‌کند، معروف است.

ابن طاووس حدود ۵۰ تألیف دارد که بسیاری از آن‌ها در موضوعات دعا و زیارت است. او کتابخانه‌ای غنی داشته که حدود ۱۵۰۰ کتاب در آن وجود داشته و در تألیف کتاب‌های خویش از آن‌ها استفاده می‌برده است.[نیازمند منبع]

آثار چاپی

حدود پنجاه کتاب و رساله از او نام برده شده‌است که معروفترین آثار چاپی وی عبارتند از:

فلاح السائل، زهرة الربیع، جمال الاسبوع، اقبال الاعمال و... که سید بن طاووس این کتابها را به عنوان تتمه مصباح المتهجد شیخ طوسی نوشته است.

آثار خطی

آنچه از آثار خطی سید بن طاووس به جای مانده، بدین قرار است:

منابع

  • آقابزرگ، طبقات اعلام الشّیعه (قرن السّابع)، بیروت، ۱۹۷۲م.
  • احمد بن علی بن عنبه، جمال الدین، الفصول الفخریه، به اهتمام سید جلال الدین محدث ارموی، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
  • أکمونه حسینی، عبدالرزاق؛ مواردالإتحاف فی نقباء الأشراف، نجف اشرف، نشر الآداب، ۱۳۸۸هجری
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، کشف المحجه یا فانوس، ترجمه اسدالله مبشری، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • شهیدی گلپایگانی، سید محمد باقر، راهنمای سعادت (ترجمه کشف المحجه)، تهران، نشر سعدی، ۱۳۸۲ه.
  • غروی نایینی، نهله، محدثات شیعه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، (چاپ دوم)۱۳۸۶ش.
  • قمی، عباس، الکنی و الألقاب، نجف أشرف، نشرحیدریه، ۱۳۸۹ه.
  • قمی، الفوائد الرضویة فی أحوال علماء المذهب الجعفریة، ترجمه و تحقیق ناصر باقری بیدهندی، قم، نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
  • مجلسی، محمد باقر، کتاب الإجازات در بحار الانوار، بیروت، نشر مؤسسه وفاء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • محمدبن محمد نعمان، شیخ مفید، المقنعه، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۰ق.

پانویس

  1. Seyed Ibn Tâwûs (r.a.) (2006). Lohoof (Sighs of Sorrow). Translated by Husain Risvi. Teharn: Naba Cultural Organization. pp. 11–12, 199–204.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ Kohlberg, Etan (1992). Medieval Muslim Scholar at Work: Ibn Tawus and His Library (Islamic Philosophy, Theology and Science). Brill Academic Pub. pp. 1–4. ISBN 978-9004095496.
  3. أکمونه، مواردالإتحاف، ج۱، ص۱۰۷–۱۰۸.
  4. سید بن طاووس، کشف المحجه، ص۲۹۴.
  5. قمی، الکنی و الألقاب، ج۱، ص۳۴۱
  6. روضات الجنات، خوانساری، ج۴، ص۳۲۵.
  7. شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ص۱۴.
  8. مرکز اطلاع‌رسانی غدیر
  9. محدثات شیعه، ص 285
  10. در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 42.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۸-۱۶۹.
  12. سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۸-۱۶۹.
  13. احمد بن علی ابن عنبه، الفصول الفخریه، ص۱۳۱–۱۳۲.
  14. اعیان الشیعه، جلد ۸، صفحهٔ ۳۶۰
  15. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۶۳ ،۶۴.
  16. قمی، الفوائد الرضویة، ج۱، ص۵۴۲.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ ۱۷٫۳ آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه (قرن السّابع)، صفحهٔ ۱۱۷.

پیوند به بیرون