محمدتقی بهجت

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محمد تقی بهجت فومنی
آیت الله العظمی بهجت
اطلاعات شخصی
نام کاملمحمدتقی بَهجت فومنی
لقبآیت‌الله العظمیٰ
(العبد - فاضل گیلانی)
زاده۲ شهریور ۱۲۹۵ (۲۵ شوال ۱۳۳۴)
فومن - گیلان، ایران
مدفنحرم فاطمه معصومه
محل زندگیقم
محل تحصیلنجف، قم
اطلاعات آموزشی
فعالیت‌های
علمی
تدریس خارج فقه و اصول
وبگاه رسمیمرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت

محمدتقی بَهجت فومنی (۲ شهریور ۱۲۹۵ – ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸)[۱] از عرفا و از مراجع تقلید شیعه دوازده‌امامی بود. او از شاگردان آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی) و آیت الله سید علی قاضی طباطبایی بود[۲] و از جانب سید علی قاضی لقب فاضل گیلانی گرفته بود.[۲][۳] وی در ۹۳ سالگی در قم درگذشت[۴] و پس از اقامهٔ نماز توسط جوادی آملی در حرم فاطمه معصومه (قم) به خاک سپرده شد.[۵]

زندگی‌نامه[ویرایش]

تولد[ویرایش]

محمدتقی بهجت در شب جمعه ۲ شهریور ۱۲۹۵، برابر با ۲۵ شوال ۱۳۳۴ هجری قمری در خانواده‌ای دیندار، در شهر فومن واقع در استان گیلان، چشم به جهان گشود.[۱] کربلایی محمود، پدر وی، از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم می‌پرداخت و اسناد و قباله‌های محلی به گواهی وی می‌رسید.[۶] پدرش همچنین از ذوق ادبی برخوردار بوده و در رثای اهل بیت به ویژه حسین بن علی شعر می‌سرود.[۱][۶]

نامگذاری[ویرایش]

دربارهٔ نام بهجت خاطره‌ای از یکی از نزدیکان وی نقل شده‌است:[۶][۷][۸][۹]

پدر ایشان در سن ۱۶–۱۷ سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری می‌افتد و حالش بد می‌شود به گونه‌ای که امید زنده ماندن او از بین می‌رود وی می‌گفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت: «با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمدتقی است.»

تا اینکه با آن حالت خوابش می‌برد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان می‌کند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار می‌شود و حالش رو به بهبودی می‌رود و بالاخره کاملاً شفا می‌یابد. چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج می‌گیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد می‌برد. بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی می‌گذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی سومین فرزندش متولد می‌شود، اسمش را محمدحسین می‌گذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت می‌کند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود می‌افتد، و وی را «محمدتقی» نام می‌نهد، ولی وی در کودکی در حوض آب می‌افتد و از دنیا می‌رود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره «محمدتقی» نام می‌گذارد، و بدینسان نام بهجت مشخص می‌گردد.

از کودکی تا آغاز نوجوانی[ویرایش]

نخستین رویداد مهم در زندگی وی، از دست دادن مادر در شانزده ماهگی بود.[۱][۶] تحصیلات ابتدایی را در مکتب‌خانه ملاحسین کوکبی فومنی واقع در فومن گذراند و در همان شهر به تحصیل مقدمات علوم اسلامی در حوزه علمیه پرداخت.[۱][۱۰] زیر نظر استادانی همچون شیخ احمد سعیدی فومنی دروس حوزوی را کنار برخی متون ادبیات فارسی همچون بوستان سعدی، گلستان سعدی و کلیله و دمنه فراگرفت.[۱]

تحصیل در کربلا[ویرایش]

در ۱۳ سالگی پدرش او را به همراه یکی از دوستان متمکّنش به کربلا فرستاد. محمدتقی در سفر اول موفق به خروج از مرز نشد و مأموران مرزی به دلیل عدم همراهی والدین یا نداشتن جواز خروج، از ورودش به عراق جلوگیری کردند. اما چندی بعد، در جمادی‌الثانی سال ۱۳۴۸ ق.(۱۳۰۸ خورشیدی) در حالی که چند ماه بیشتر تا ۱۴ سالگی فاصله نداشت موفق به خروج از کشور شد.[۲][۱۰] محمدتقی به منزل عمویش که در آن زمان مقیم کربلا بود، وارد شد و پس از حدود یک سال به مدرسه رفت و در حجره ساکن شد. محمدتقی در این سال‌ها ادبیات عرب و بخشی از کتاب‌های فقه و اصول را خواند و در سال دوم سکونتش در کربلا، نزد جعفر حائری فومنی و با حضور پدر که به کربلا آمده بود، معمم شد.[۲]

تحصیل در نجف[ویرایش]

بهجت، پس از چهار سال حضور در کربلا، در سال ۱۳۵۲. ق برابر با ۱۳۱۲ عازم نجف شد.[۱۱] او در حوزه علمیه نجف نخست بخش‌های پایانی سطح عالی علوم حوزوی را در محضر استادانی همچون مرتضی طالقانی، سیدمحمدهادی میلانی، ابوالقاسم خویی، علی محمد بروجردی و سید محمود حسینی شاهرودی به پایان رساند و سپس وارد دروس خارج فقه و اصول شد. برای تحصیل در دروس خارج، در محضر استادان طراز اول نجف همچون آقا ضیاءالدین عراقی و میرزای نائینی در اصول و محمدکاظم شیرازی در فقه بود. سپس به حوزه درسی محمدحسین غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی اصفهانی) پیوست و سال‌ها ماندگار شد.[۱۱] همچنین از محضر درس ابوالحسن اصفهانی بهره برد. محمدتقی علاوه بر فقه و اصول، به فلسفه و علوم عقلی نیز توجه داشت. بدین‌رو کتاب‌های مهم فلسفه مانند الاشارات و التنبیهات ابن سینا و اسفار ملاصدرا را نزد سید حسین بادکوبه‌ای فراگرفت.[۱۱]

با تدریس دروس، از فضلا و مدرسین سطوح عالی حوزه شد. همکاری با شیخ عباس قمی در تألیف کتاب سفینةالبحار از دیگر فعالیت‌های علمی و معرفتی وی در آن سال‌ها بود.[۱۱] وی در حدود ۲۸ سالگی به درجه اجتهاد رسیده بود.[۱۲]

استادان[ویرایش]

دو چهره برجستهٔ علمی و معنوی حوزهٔ نجف تأثیر عمیق‌تری بر شخصیت محمدتقی بهجت گذاشتند: غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی) و سید علی قاضی. وی سال‌ها از محضر غروی اصفهانی بهره برد و در محضر درس او، پیوسته آموخت.[۱۳]

او دربارهٔ محمدحسین غروی اصفهانی می‌گوید:(به نقل از مصباح)

مرحوم آقا شیخ محمد حسین طوری بود که اگر کسی به فعالیت‌های علمی اش توجه می‌کرد تصور می‌کرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامه‌های عبادی ایشان اطلاع پیدا می‌کرد فکر می‌کرد غیر از عبادت به کاری نمی‌پردازد.[۱۴][۱۵]

همچنین عارف نامی میرزا علی قاضی تأثیر بسیاری بر روش عرفانی و کسب مراتب معنوی او گذاشت. به واقع وی با ورود به نجف اشرف در سن هیجده سالگی، گمشدهٔ خویش را در وجود او یافت و سال‌ها در محضرش، شاگردی کرد. سید علی قاضی نیز به این شاگرد خود عنایات ویژه داشت و از سر صمیمیت و محبت، او را «فاضل گیلانی» خطاب می‌کرد.[۳]

اشتغال شدید و شبانه‌روزی به تحصیل و تهذیب، گاهی وی را در بستر کسالت و بیماری می‌افکند. از همین روی، هر از گاه باید به کاظمین و سامرا و کربلا می‌رفت تا ضمن تغییر آب‌وهوا، جسم نحیف خود را از آسیب‌های بیشتر مصون نگه دارد.[۱۱]

مراقبه و سیر و سلوک[ویرایش]

محمد تقی بهجت، از همان سنین جوانی راه معرفت و عرفان را می‌جویید و در این مسیر ریاضت‌های بسیاری را نیز به جان خرید. از شیخ عباس قوچانی نقل است که باوجود اینکه ایشان در مدرسه سیّد در شهر نجف، حجره‌ای داشتند و به مدت ۷ سال در آنجا رفت و آمد و تحصیل می‌کردند، هیچ‌کس ایشان را نمی‌شناخت. چراکه همیشه سکوت اختیار کرده و برای جلوگیری از پرت شدن حواس و بازماندن از تحصیل و امورات معنوی، از برخورد با دیگران اجتناب می‌کرد. به طوری که وقتی ایشان از علامه قاضی دستورات سلوکی گرفت، هر زمان که از مدرسه خارج می‌شد عبا را بر سر می‌کشید تا با کسی برخورد نکند و او را مشغول نسازد.[۱]

بازگشت به ایران[ویرایش]

محمدتقی بهجت پس از شانزده سال اقامت در عراق در سال ۱۳۲۴ ش. (۱۳۶۴ ق.) به توصیه پزشکان و به دلیل بیماری به ایران بازگشت.[۱۶][۱۷] مدت چندانی نگذشته بود که به پیشنهاد خواهر بزرگترش ازدواج کرد. چند ماهی را در فومن ماند تا اینکه تصمیم گرفت دوباره به حوزهٔ علمیهٔ نجف برود. اما این بار بر آن شد که در مسیر راه و هم‌زمان با پرداختن به امور گذرنامه، چندی در شهر قم ساکن شود، تا با حوزه علمیه قم آشنایی بیشتری پیدا کند، سپس عازم نجف گردد. بدین‌رو در شوال سال ۱۳۶۴ ق. برابر با ۱۳۲۴ خورشیدی، عازم قم شد.[۱۶] بیش از چندی از حضورش در قم نگذشته بود که در ۲۸ صفر سال ۱۳۶۵ ق.، برابر با سال ۱۳۲۵ ش. پدر خود را نیز از دست داد.[۱۶] ماه‌های سکونت در قم با خبرهایی ناگوار که از نجف می‌رسید، همراه بود؛ درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی در ذی‌الحجه ۱۳۶۵ ه‍. ق؛ و میرزا علی قاضی در ربیع‌الاول ۱۳۶۶ ق. او را به سوگ نشاند.[۱۶]

اقامت در قم[ویرایش]

این اخبار و فوت پدر، وی را برآن داشت که در شهر قم سکنی گزیند و در آنجا تحصیلات خود را با حضور در جلسات درس خارج کوه کمری و بروجردی (که چند ماهی از حضورش در حوزه علمیه قم نمی‌گذشت) ادامه دهد. وی در زمرهٔ برجسته‌ترین افراد حاضر در درس آن مرجع قرار گرفت و خیلی زود به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و دقیق‌ترین مستشکلان درس او شناخته و انگشت‌نما شد. بدین روی، لب از نقد و اشکال علمی بست تا به چشم نیاید و بدو توجه نشود.[۱۸]

مصباح یزدی، در این باره می‌گوید:

«آیت‌الله بهجت از همان زمانی که بروجردی در قم درس شروع کرده بودند از شاگردان برجسته و از مُستَشکِلین معروف و مبرّز درس ایشان بودند. معمولاً استادانی که درس خارج می‌گویند، در میان شاگردانشان یکی دو سه نفر هستند که ضمن اینکه بیش از همه مطالب را ضبط می‌کنند احیاناً اشکالاتی به نظرشان می‌رسد که مطرح و پی‌گیری می‌کنند تا مسائل کاملاً حل شود. اینان از دیگران دقیق‌ترند، و اشکالاتشان علمی‌تر و نیاز به غور و بررسی بیشتری دارد، و ایشان در آن زمان چنین موقعیتی را در درس مرحوم آیت‌الله بروجردی داشتند.»[۱۹]

او تا پایان عمر در شهر قم زندگی کرد.[۱۶]

اسامی استادان[ویرایش]

استادان خارج فقه و اصول[۹]

استادان اخلاق و عرفان[۹]

استادان فلسفه[۹]

درگذشت[ویرایش]

عکس از تابوت و لحظه ای از به خاک سپاری محمد تقی بهجت در شهر قم
تابوت و لحظه ای از به خاک سپاری محمد تقی بهجت در شهر قم

محمدتقی بهجت در ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه روز یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ در سن ۹۲ سالگی به علت ایست قلبی درگذشت.[۴] پیکر وی پس از تشییع انبوه مردم و اقامه نماز بر آن توسط عبدالله جوادی آملی در حرم فاطمه معصومه (در مسجد بالاسر) دفن شد.[۵]

در پی درگذشت او شخصیت‌های سیاسی مانند سید علی خامنه‌ای، اکبرهاشمی رفسنجانی، (محمود احمدی‌نژاد) و سایر مسئولان عالی‌رتبه نظام، مراجع تقلید (سیدعلی سیستانی، سید تقی طباطبایی قمی، ناصرمکارم شیرازی، لطف‌الله صافی گلپایگانی، حسینعلی منتظری، عبدالکریم موسوی اردبیلی، حسین نوری همدانی، یوسف صانعی، جعفر سبحانی، مظاهری، محمدعلی گرامی، مسلم ملکوتی، محمدعلی علوی گرگانی و…) و شخصیت‌های حوزوی و مراکز و مجامع دینی و فرهنگی پیام تسلیت فرستادند.[۲۰]

فعالیت‌ها[ویرایش]

فعالیت‌های علمی[ویرایش]

تدریس[ویرایش]

وی در زمان طلبگی در نجف به تدریس نیز مشغول بود.[۲۱] پس از ورود به قم نیز مشغول تدریس شد و پس از قریب یک سال به تدریس خارج فقه و اصول همت گماشت که بیش از شصت سال و تا آخرین روزهای عمرش ادامه یافت. در سال‌های اخیر صبح‌ها به تدریس خارج فقه و عصرها به تدریس خارج اصول اشتغال داشت و به انگیزه دوری از شهرت، حجره‌های مدارس و سپس منزل خود را محل تدریس قرار داد؛ اما سرانجام با اصرار شاگردان، نخست در دو مسجد کوچک و از سال ۱۳۷۵ ش. در مسجد فاطمیه، واقع در گذر خان درس‌های خود را برگزار کرد و تا پایان عمر در این محل به تدریس اهتمام ورزید.[۱۶]

با توجه به اینکه بهجت به خاطر شهرت گریزی عمدتاً در منزل خود تدریس می‌کرد، با وجود این افراد بسیاری شاگرد وی بودند که برخی از آنان از قرار زیرند:[۲۲][۲۳]

  1. محمدتقی مصباح یزدی
  2. کاظم صدیقی
  3. سید عبدالله فاطمی‌نیا
  4. علی پهلوانی تهرانی
  5. مختار امینیان
  6. محمود امجد
  7. محمدحسن احمدی فقیه یزدی
  8. محمدحسین احمدی فقیه یزدی
  9. حسن لاهوتی اشکوری
  10. مهدی هادوی

تالیفات[ویرایش]

محمدتقی بهجت، تألیفات متعددی در فقه و اصول دارد که خود برای چاپ اکثر آن‌ها اقدام نکرد. وقتی گروهی خواستند آثارش را بدون استفاده از وجوه شرعی، چاپ کنند، به آنان گفت: «هنوز بسیاری از کتاب‌های علمای بزرگ، سال‌هاست که مخطوط باقی‌مانده‌اند. آن‌ها را چاپ کنید. این کتاب‌ها دیر نشده‌است».[۲۴][۲۵] اما برخی از آثار چاپی و خطی او به این قرار است:[۲۴][۲۵]

وی در تألیف سفینةالبحار با شیخ عباس قمی نیز همکاری داشته‌است.[۱۱]

العبد[ویرایش]

او لقب العبد را برای خود برگزیده بود و در انتهای نامه‌ها و پیام‌های خود آن را به کار می‌برد. وی در رساله عملیه اش، از ۱۱۷ مرتبه چاپ، هفت مرتبه حتّی اسم و فامیل خود را روی جلد، چاپ نکرد و یکصد و ده چاپ دیگر را با لقب العبد در ابتدای نامش به چاپ رساند، آن هم نه از وجوه شرعی. توزیع رایگان «رساله» را تبلیغ برای خود می‌دانست و منع کرده بود.[۱۰][۲۶]

فعالیت‌های اجتماعی[ویرایش]

مرجعیت[ویرایش]

پس از درگذشت محمدعلی اراکی، جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، مرجعیت وی را اعلام کرد و افرادی چون عبدالله جوادی آملی و علی مشکینی نیز برای پذیرش مرجعیت از سوی وی نقش داشتند. همچنین او هیچگاه اقدام به انتشار رساله عملیه نکرد تا اینکه با درخواست‌های پی در پی افراد راضی شد تا فتاوایش بدون ذکر نام به چاپ برسد. از چاپ ششم به بعد روی جلد رساله او عبارت «العبد محمدتقی بهجت» نوشته شد.[۱۰]

به نقل عباس محفوظی، وی خواسته بود که مقلدانش به علی صافی گلپایگانی رجوع کنند علی صافی چند ماه پس از فوت بهجت درگذشت. فرزند دوم وی علی بهجت نیز اعلامیه‌ای مبنی بر ادامه کار دفتر او زیر نظر علی صافی صادر کرد.[۲۷]

در نگاه دیگران[ویرایش]

بهجت در نگاه علما دارای وجهه و حسن شهرت بود.

نظر روح‌الله خمینی دربارهٔ وی به نقل از مصباح آمده‌است: «مرحوم آقا مصطفی (ره) از پدرشان مرحوم امام (ره) نقل می‌کرد: آقا معتقدند جناب آقای بهجت دارای مقامات معنوی بسیار ممتازی هستند.»[۲۸][۲۹]

علامه طباطبایی: «ایشان (بهجت) عبد صالح است.»[۲۸][۲۹]

بهاء الدینی: «الآن ثروتمندترین مرد جهان (از جهت معنوی) آقای بهجت است.»[۲۸][۲۹]

امجد: «ایشان از مفاخر عصر ما هستند، کسانی که کم و بیش با ایشان آشنایی دارند می‌دانند که در یک اوج بالایی از علم و معنویت قرار دارند… بنده معتقدم آقای بهجت در علم و معنویت نظیر ندارد. به تعبیر دیگر: ایشان فرشته روی زمین هستند.»[۲۸][۲۹]

مشکینی: «ایشان (بهجت) از جهت علمی هم در فقه و هم در اصول، در یک مرتبه خیلی بالایی در میان فقهای شیعه قرار دارند، و از جهت تقوا و کمالات و عظمت روحی در مرحله‌ای بالاتر از آن می‌باشند.»[۲۱][۲۸][۲۹]

مصباح یزدی: «بهجت جامع دقتهای مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی از طریق شاگردان بر جسته‌شان آقا شیخ محمد کاظم، و همین‌طور نوآوریهای مرحوم آقای نائینی و مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانی، و تربیتهای معنوی مرحوم آقای قاضی می‌باشند.»[۲۸][۲۹]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ «ستاره‌ای بدرخشید و…». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ «پای در راه». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ «ناگفته‌هایی از آیت‌الله بهجت». پایگاه خبری تابناک. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ «علت فوت آیت‌الله بهجت اعلام شد». سایت تحلیلی خبری عصر ایران. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ «در آرزوی تو باشم». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  7. «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت». پایگاه اخلاقی و عرفانی الله. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  8. «زندگی‌نامه آیت‌الله بهجت». پایگاه اطلاع‌رسانی شیعیان. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ «زندگی‌نامه آیت‌الله بهجت». پایگاه خبری تابناک. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت: تحصیلات». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ ۱۱٫۵ «مهاجرت». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  12. «وصیت‌نامه آیت‌الله بهجت چه بود؟». پایگاه خبری فردا نیوز. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  13. «ارتباط آیة الله بهجت و آیة الله قاضی». عرفان و حکمت. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۸-۰۲.
  14. «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت: خاطرات». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  15. «خاطراتی از آیت‌الله بهجت». پایگاه خبری شیعه نیوز. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ ۱۶٫۴ ۱۶٫۵ «بازگشت به وطن و اقامت در قم». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  17. «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت: هجرت». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  18. «زندگی‌نامه آیت‌الله بهجت». پایگاه خبری نسل انقلاب. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  19. «زندگی‌نامه آیت‌الله محمد تقی بهجت فومنی (ره)». پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله حسین انصاریان. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  20. «پیام‌های تسلیت به مناسبت ارتحال آیت‌الله بهجت». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت: تدریس». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  22. «شاگردان». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  23. «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت: شاگردان». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ «آثار علمی». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ «زندگی‌نامه آیت‌الله محمدتقی بهجت: تالیفات». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  26. «می توان بر دل‌ها حکومت کرد». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  27. «دفتر آیت‌الله بهجت تحت اشراف آیت‌الله صافی». پایگاه خبری تابناک. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ اوت ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  28. ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ ۲۸٫۲ ۲۸٫۳ ۲۸٫۴ ۲۸٫۵ «در حدیث دیگران». مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی بهجت (قدس سره). ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ ۲۹٫۳ ۲۹٫۴ ۲۹٫۵ «آیت الله بهجت در نگاه دیگر علما و مراجع». پایگاه جامع فرهنگی مذهبی آوینی. ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۶.

پیوند به بیرون[ویرایش]